بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34617
متن پرسش

سلام استاد عزیز: فرض کنید وقت نماز فرا رسیده. و ما آمادگی روحیِ لازم جهت ایستادن در محضر حضرت رب العالمین را نداریم. اگر قبل از نماز با حالت اضطرار شروع کنیم به خواندن آیه شریفه امن یجیب، با این رویکرد که بدی ها و حجاب ها رو از روی دل ما کنار بزنه تا در نماز با انوار حضرت حق روبرو شویم، آیا خواندن این آیه با رویکردی که عرض شد اثری داره؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! با امیدواری جهت رفع حجاب‌ها بین ما و حضرت محبوب، می‌توان چنین کرد. ولی از آن طرف هم چنانچه در وقتِ اذن خداوند جهت نیایش با او از طریق نماز می‌توان امیدوار به نظر او بود که نسبت به میهمانی‌اش فرصت را غنیمت شمرده‌ایم.

الله، الله زود بشتاب و بجو             چون‌که بحرِ رحمت است این، نیست جو

الله، الله چون به فضلت راه داد           سر به خاک پای او باید نهاد

موفق باشید

34615
متن پرسش

سلام استاد: بنده خودسرانه و بدون اجازه ازاساتید فنی، با یاد گرفتن بحث معرفت نفس و گوش دادن به صوت های شما، شروع کردم سرکلاسهای قرانم این بحث را بگم و الحمد الله خیلی از آن استقبال شد و قران آموزانم خیلی خوب یاد گرفتند،  فقط در نکته ۹ متوجه این مسئله نمی‌شوم «وقتی شیطان درعالم خیال است چطور درعالم خیال انسان برای ضلالت او، به وحدت می‌رسد؟ و سوال بعدی اینکه، آیا بنده کار اشتباهی کردم که دارم سر کلاسهام معرفت نفس را درس می‌دهم؟»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمدلله کار درستی کردید که انسان‌ها را با نفس ناطقه و خود حقیقی‌شان آشنا نمودید و برای تکمیل بحث خوب است سری به کتاب‌های «آشتی با خدا» و «خویشتن پنهان» بزنید. ۲. نهایت کار شیطان و شیطنت‌هایش تا مرحله خیال است و لذا چنانچه انسان جان خود را با معارف عقلانی محکم کند، وسوسه‌های شیطان را که بیشتر توهّم‌زا می‌باشد می‌شناسد و تحت تأثیر آن قرار نمی‌گیرد. موفق باشید

34613
متن پرسش

بسمه تعالی. با سلام و آرزوی توفیقات. اینجانب اعتقاد به حضرت مهدی علیه السلام با توجه به روایات و تعبدی دارم ولی اخیرا یکی از دوستان استدلال عقلی از من خواست راجع به ضرورت وجود آنحضرت در حال حاضر. لطفا چنانچه مصلحت می‌دانید پاسخی کوتاه یا ارجاع به منابع موثق و قابل قبول که بتوان به جوان امروزی ارائه داد بیان فرمائید. تشکر و سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله عرایض نسبتاً مفصلی در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» که روی سایت هست، در این مورد شده است. موفق باشید

34612
متن پرسش

سلام استاد: آیا می‌شود که انسان خودش را در عین اینکه می‌داند که خداوند متعال او را بخشیده و بخشنده هستند، خطاکار بداند برای ایجاد شکستگی در نفس برای خداوند متعال و خود را پایین تر از مردم دیدن؟ آیا تبدیل این حال به ملکه صحیح است؟ البته منظورم این نیست که فرد گناه کند ولی مثلا با یادآوری گناهان گذشته و نقص عمل خود در عبادت خداوند خود را خطاکار بداند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان متوجه نسبت خود با حضرت پروردگار شود، همچون مولای‌مان علی «علیه‌السلام» در دعای کمیل می‌یابد که چه اندازه نسبت به شأن پروردگار کوتاهی‌ها دارد، نه از آن جهت که گناهِ علنی کرده، بلکه از آن جهت که شأن بندگیِ حضرت ربّ العالمین را به جا نیاورده و در همین رابطه به ما فرموده‌اند: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشت‌اش نه به کوشش دهند.»  

آری! وقتی پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در نظر به حضرت حق عرضه داشتند: «مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك» (بحارالأنوار، ج 68، ص23) ما تو را آن‌طور که شایسته است نشناختیم. نه می‌توان گفت رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» هیچ نسبتی با خداوند نداشتند و نه می‌توان گفت همه‌ آنچه از خداوند واقعیت دارد را حضرت پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» دارا هستند. بلکه باید بگوییم آن حضرت با واقعیت خداوند نسبتی نزد خود دارا هستند که نه عین واقعیت خداوند است و نه غیر واقعیت خداوند، بلکه آن حضرت در بسط حضور خود، دانایی و درک و احساس خاصی از آن واقعیت و حضور را یافته‌اند و این شکاکیت محسوب نمی‌شود که گفته شود بالاخره یا خدا را یافته‌اند و یا نیافته‌اند، بلکه آن حضرت با خداوند نسبتی برقرار کرده‌اند و این نوع معرفت عملاً از دوگانه‌ «هست»، یا «نیست»، خارج است، زیرا جانی است به سوی خدا و ایمانی است بعد از ایمانی، با توجهی باز به سوی خدا و نوعی رفت و آمد، بین خدا و انسان. از یک طرف خداوند بر قلب آماده‌ رسول خدا«صلوات‌الله‌عليه‌وآله» تجلی می‌کند و از طرف دیگر رسول خدا «صلوات‌الله‌عليه‌وآله» به جهت ظرفیت خاص خود آن تجلی را به بهترین شکل می‌پذیرند و در آن قرار می‌گیرند و آماده برای تجلیِ بعدی می‌شوند، از این جهت نوعی «آمد» و «شد» در میان است. آمدنی از طرف خداوند و شدنی از طرف رسول خدا «صلوات‌الله‌عليه‌وآله».

موفق باشید

34611
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: ضمن تبریک به مناسبت بعثت پیامبر خدا «صلوات الله علیه و آله». استاد حقیقتش از یک طرف متوجه عظمت پدیده بعثت حضرت رسول «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» هستم و از طرف دیگر نمی‌دانم چه نسبتی باید با این پدیده پیدا کنم تا بین خودم و دیگران گفتگویی صورت بگیرد که حاصل آن گفتگو، نزدیکی هرچه بیشتر به شریعت الهی باشد و آن را برای خود یک طراحی بزرگ الهی احساس کنم؟ این روزها احساس می‌کنم باید موضوع رسالت را با بازخوانیِ جدیدی مدّ نظر قرار دهم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «جانا سخن از زبان ما می‌گویی». به نظر بنده شرایط، شرایطی است که اتفاقاً باید مطابق همین شرایط، باز به رسالت نبیّ نظر کرد و همان‌طور که می‌فرمایید با نگاهی «پدیدارشناسانه» پدیده را ارزیابی کرد. رهبر معظم انقلاب در روز مبعث در همین رابطه نکات ارزشمندی را نسبت به توحید و تزکیه و تعلیم کتاب و تعلیم استقامت و قسط و عدالت و شدیّت و سخت‌بودن و غیر قابل نفوذبودن در مقابل دشمنان، به میان آوردند که جای تفکر دارد. و بنده نیز اخیراً مطابق همین نگاه و همین دغدغه عرایضی تحت عنوان «ما و نیاز امروزینِ ما به پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در ۱۴ شماره  تنظیم شد و محور سخنان روز شنبه ۲۹ بهمن قرار گرفت که ذیلاً متن آن سخنان همراه با فایل صوتی تقدیم می‌شود. موفق باشید .

بسم الله الرّحمن الرّحیم

السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السِّرَاجُ الْمُنِیرُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّفِیرُ بَیْنَ اللهِ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ، یا رسول الله

  • 1- با تبریک به جهت بعثت رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله»، خداوند در قرآن در نسبت به جایگاه رسالت آن حضرت می‌فرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فيهِ ذِكْرُكُمْ أَ فَلا تَعْقِلُونَ» (انبیاء/10)  که این کتاب به یاد شما و برای کمال شما نازل شده، چه جایگاهی می‌تواند در زندگی شما داشته باشد؟ حال باید از خود پرسید:

2- آیا در این روزها و با نظر به رسالت نبی اکرم «صلوات الله علیه وآله» به آن نوع حضور که سبک زندگی ما را متوجه جهانی کند که محور آن نه غرب باشد و نه زندگی غربی و نه انسان غربی باشد و به انسانیت انسان ها و به عدالتی که با آن حضور پیش می آید فکر کرده ایم؟ در حالی که در آن کتاب که بر رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده، نوعی ورود در راهی است که هنوز برای بشر این دوران طی نشده و طوری باید در آن ورود کرد که حضور خداوند را در آن مسیر احساس کنیم.

3- با توجه به این امر، یعنی با توجه به حضور خداوند در زندگی، آیا انقلاب اسلامی ادامه نبوت رسول خدا «صلوات الله علیه و آله» و بعثت آن حضرت نیست؟

4- پیامبران همواره متذکر خطر بی دینی در انسان ها بوده و هستند، خطری که انسان را همیشه نه تنها با خود بیگانه می کند حتی با خود درگیر می‌نماید و آن درگیری در ابدیت به صورت جهنم، انسان را از درون و از بیرون در بر می گیرد.

5- کسی معنای شریعت الهی را درست می یابد و به آن دستورات مقید می شود که خطر بی دینی را درست احساس کند، در آن صورت تلاش می کند در تمام ابعادِ انسانی، چه در ابعاد فردی و چه در ابعاد اجتماعی، انسان متدینی باشد. امری که حقیقتاً در این زمانه، آخرین پیامبر«صلوات الله علیه و آله» از طریق قرآن به خوبی با ما در میان می گذارد.

6- «نبوت» و «نبی» در کنار آموزش‌های دینی، نیایش با خدا را به معنای اصیل آن به انسانها متذکر می‌شود تا انسانها خود را در جهانی بسیار گسترده‌تر و لطیف‌تر و آرامش‌بخش، احساس کنند. آیا جهان انسان هایی که اهل نیایش اند را می‌توان با جهان تاریک آنهایی که راه نیایش با خدا را از طریق فرهنگ نبوتِ پیامبران نمی شناسند، مقایسه کرد؟ آیا در همین رابطه متوجه ضرورت ارسال پیامبران برای بشریت از طریق حضرت رب العالمین و ضرورت وجود پیوندی که با نیایش، می‌توانیم با پروردگار عالم برقرار کنیم، نمی شویم ؟

7- اگر دیانتی که «عقل» پشتیبان آن باشد و «قلب» آن را احساس کند، نیاز اصلی بشر نبود ، پدیده پوچی در جهان مدرن چرا به سراغ بشری آمد که خود را در نهایت رفاه احساس می‌کرد و امروزه احساس پوچی به عنوان اصلی‌ترین مشکل زمانه، هرکس را به نوعی به خود مشغول کرده و برای نادیده گرفتن آن و یا عبور از آن، به هر کاری و تلاشی دست می‌زند. یکی با انواع سرگرمی ها - در عین آن که می داند کارش بی‌فایده است ولی کار دیگری را نمی شناسد- و دیگری با اتصال به عرفان های کاذب، تا در فرار از پوچی، خود را فریب دهد، زیرا متوجه نبوت به عنوان عطای رب العالمین که رب انسان‌ها نیز هست، نیستند و اینجاست که جایگاه و حساسیت و ضرورت نبوت، بیش از پیش در جوانِ این زمانه خود را نشان می دهد و ما در این زمانه بیش از پیش باید جایگاه «نبوت» را برای این نسل به عنوان «جهاد تبیین» هرچه بیشتر روشن کنیم.

8- آیا جز این است که هر روز بیش از پیش انسان ها متوجه رازهایی در نزد خود می شوند که تنها و تنها از طریق آموزه‌های انبیا می‌توان با آن رازها در وجود خود کنار آمد و از این همه ابعاد پنهانی که در درون انسان ها هست حیرت کرد و تنها با تبعیت از شریعت الهی می‌توان در کنار آن رازها و همراه آنها زندگی کرد؟

9- از رازهایی که بین انسان و خدا هست بگیرید، تا رازهایی که بین زن و مرد و یا بین انسان و جهان در صحنه است، تنها می توان از طریق آموزه ها و راهکار انبیا در کنار آن رازها زندگی کرد، بدون آنکه متوجه حقیقت آنها بود. اگر گفته‌اند زندگی سراسر راز است و تنها خالق جهان و خالق انسان از آن آگاه است، در نسبت بین دستورات شریعت الهی و نتایجی که بیش می آید بیشتر روشن می‌شود که مثلاً چگونه می‌توان بین صداقت و جهانی که مقابل انسان قرار می گیرد رابطه برقرار کرد؟ زیرا رازی در میان است که ما تنها با رعایت دستورات شریعت الهی در کنار آن رازها قرار می‌گیریم، وگرنه اصلِ آن رازها بسی مهم‌تر از ظاهر این دستورات است که ما را دعوت به انجام آن کرده‌اند.

10- آیا به این نکته فکر کرده ایم که در این زمانه تنها زندگی دینی می تواند ما را در همه ابعاد وجودی‌مان، به خود آورد و از خیانتی که می توانیم به خود و زندگی خود روا داریم نجات یابیم؟ آن نوع زندگی دینی کدام زندگی است که نه کَرَخیِ دینداران عادی را داشته باشد و نه پوچی زندگی بی‌دینان را؟ این یعنی با آغازی دیگر به سوی دینداری آمدن، یعنی «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي أَنْزَلَ مِنْ قَبْل‏» (نساء/136)

11- آیا به ایمانی که حضرت محمد «صلوات الله علیه و آله» از طریق قرآن و با سیره خود برای ما آورده رسیده‌ایم؟ یا «هنوز نه!» ولی بنای همدلی با پیامبر خدا «صلوات الله علیه و آله» داریم؟ بخش هایی از وجود ما برای ما چه نوع برخوردی را با دین خدا به ما پیشنهاد می‌کند تا در عین دین‌داری، بخش اعظم وجودمان را تاریکی فرا نگیرد؟ آیا بخش اعظم وجود ما «بَشِّرِ الَّذينَ آمَنُوا» و‏ «بَشِّرِ الصَّابِرين‏» و «بَشِّرِ الْمُؤْمِنين»‏ را که حکایت پایداری در دینداری است، با همه مشکلی که به ظاهر در مسیر دینداری پیش می‌آید را شنیده است؟

12- اگر اختیار آدمی به معنای آن است که انسان‌ها، مجبور در سیطره هوس‌ها نمی‌باشند، پس اختیار آدمی تنها در پیوند با خداوند از طریق شریعت الهی به ظهور می‌آید و انسان‌ها حقیقتاً در این رابطه اختیار خود را احساس می‌کنند و این‌جا است که اشاره آیه «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي‏ّ» معنا می‌یابد. به این صورت که آنچه پیامبران آورده‌اند در نسبت با انتخابِ خود انسان‌ها معنا دارد تا بتوانند مسیر رشد و کمال را در مقابل مسیر گمراهی و بی‌ثمری زندگی، خودشان انتخاب کنند تا شخصیت انتخابگریِ آن‌ها به «فعلیت» برسد و در سیطره هوس‌های‌شان نباشند.

13- وقتی متوجه باشیم گشودن قید و بند از پای نفس، برترین فرزانگی است و این کار بهترین و بیشترین بهره را برای انسان دارد؛ می‌فهمیم چگونه خداوند جایگاه رسول خود را این‌چنین معرفی می‌کند: که او «يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي‏ كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (اعراف/157) انسان ها را از زنجیرهایی که  بر پای خود بسته‌اند آزاد می‌کند، پس آن‌هایی که به او ایمان آورند و او را بزرگ دارند و یاری نمایند و از نوری که بر او نازل شده تبعیت کنند؛ آنانی می‌باشند که حقیقتاً شخصیت خود را رشد داده‌اند.

14- تنها با درک حقیقت نبوت است، آن‌هم نبوتِ آخرین پیامبر که می‌توان در مقابل ظلمات آخرالزمان مقاومت کرد. و این بود راز حضور مردم در 22 بهمن‌ماه امسال، که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «شنبه‌ای بود تاریخی» و حماسه‌ای بود که مردم با آمدن خود در صحنه حقایق زیادی را بیان کردند، زیرا همین که  فهمیدند آمریکا نمی‌خواسته در این صحنه حاضر بشوند، به میدان آمدند. آیا این نوع حضور، همان حضوری نیست که پیامبر خدا مقابل انسان‌ها گشودند تا نسبت به زمانه خود آگاه باشند و با سیره و آموزه‌های پیامبران، ماورای تبلیغات دشمنانِ انسانیت، خود را معنا کنند؟

و این است معنای این‌که امروز بیش از گذشته نیاز به وجود پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داریم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

https://eitaa.com/matalebevijeh/13005

 

34610
متن پرسش

۳۴۵۸۰ با سلام خدمت استاد عزیزم: در جوابی که برای سوال ۳۴۵۸۰ فرمودید می‌خواستم سوال دیگری را از خدمتتون بپرسم. من همیشه در خلوت خود با نوشتن و مطالعه انس داشته ام می‌توانم بگویم از سن ۱۲سالگی تقریبا دلنوشته هایی را در خلوت هایم داشتم که هنوز هم دارم، بعد از ۲۷سال و سیر نوشتن هایم جوری بوده که میتونم بگم الان من حس می‌کنم این نوشته ها از جانم بوده و از یه ندای درونی که منو به خدایم وصل می‌کرد ببخشید توصیفش سخته. این نوشته ها و خلوت هایم راه گشای من در مسیر زندگی و نزدیکیم به خدا و اهل بیت شده و مسیرم را از اعتقادات خانواده و برخی دوستان خویشانم جدا کرد. که هم تلخ بود و هم شیرین. استاد من بی انس با خلوت و مطالعه نیستم علامه هم نیستم الان جایی که گیر کردم بیشتر مربوط به روابط بیرونیم با آدمها و دنیای اطرافمه. این خلوت ها و این مسیری که توش افتادم (که یکیش هم علاقه شدید به راه پر نوریست که شما برویم گشودید و این راه و این فکر معنای زندگی و حیات من شده و هدف من شده) اینها من رو تنها کرده تو این دنیا، چون نه خویشانم در این مسیر هستن نه دوستانم نه شوهرم و این تنهایی بعضی وقتا منو میترسونه مثل حضرت مریم که از قضاوت مردم درباره بارداریش ترسید و به بیابان ها پناه برد. استاد من نمی‌دونم الان کجای مسیرم. اصلا بعضی وقتا اینقدر می‌ترسم و شک می‌کنم که حس تهی شدن پیدا می‌کنم. نمی‌دونم باید در خلوت هایم بمانم و به قول شما مطالعات و تفکراتم را ادامه دهم یا باید از این خلوت بیرون بیام و در اجتماع حاضر بشم و به بروزی در دنیای بیرونم داشته باشم؟ نمی‌دونم کجا باید برم و با چه کسانی باید انس بگیرم و هم سفر شوم! و هزاران بار خدا را شکر می‌کنم که مرا به این مسیر آورد من راضیم از راهی که در این ۳۹ سال آمده ام البته تلاشم کم بوده و تنبلی هابی هم داشته ام که به امید خدا تلاش هایم را بیشتر می‌کنم. استاد کمکم کنید لطفا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری ۱. به مولای‌مان حضرت علی «علیه‌السلام» باید اقتدا کرد که چگونه در اوج حضور با حضرت محبوب و با آن خطبه‌های آسمانی چگونه با مردم گرم می‌گرفتند و شوخ‌طبعی پیشه می‌نمودند، زیرا از انسانیتِ انسان‌ها غافل نبودند. و به گفته مرحوم آیت الله حسن‌زاده آملی:

بُوَد مرد تمامي آن كه از تن‌ها نشد تنها        ولكن به تنهايي بود تن‌ها، و با تن‌ها بود تنها

۲. حضور در صحنه‌های انقلاب و تذکر به مقاومت در راهی که خداوند برای ما مقدّر کرده است، انسان را گسترده و گسترده‌تر می‌کند به همان معنایی که فرموده‌اند: «دل با یار و دست در کار». موفق باشید

34609
متن پرسش

با سلام و احترام: ببخشید استاد آیا در مدرسه پسرانه مقطع چهارم و پنجم و ششم اشکالی دارد معلمین و کادر مدرسه خانم باشند؟ با توجه به اینکه معلمین و کادر از شاگردان استاد لطفی آذر هستند و طبق الگوی معرفتی ایشان برنامه هایشان اجرا می گردد آیا از لحاظ وجودی مشکلی برای خانم ها و پسربچه ها بوجود خواهد آمد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به کادر محترم و متعهدی که آن مدارس را با حکمت مادرانه خود اداره می‌کنند، مسلّماً مشکلی پیش نخواهد آمد. موفق باشید

34608
متن پرسش

سلام علیکم: استاد چند تا شبهه بود می‌خواستم باهاتون مطرح کنم: ۱. آیا شما این نقل قولی که از علامه طباطبایی پخش شده که گفته میشه ایشون بعد از شنیدن خبر شهادت آقای قدوسی گفتند این انقلاب فقط یک شهید داره اون هم اسلامه را شنیدید و در موردش بررسی داشتید؟ ۲. استاد اگه جمهوری اسلامی بتونه فضای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی اسلامی و مناسبی فراهم کنه خوب در واقع همون آرمان انبیا و اولیا را بدون حضور امام معصوم محقق کرده و الگوی سایر جوامع هم قرار میگیره، آیا چنین امری ممکن الوقوع هست؟ اگه شیعیان در چنین شرایطی قرار بگیرند دعا برای فرج هم کم رنگ خواهد شد. ۳. استاد حضور میلیونی مردم در ۲۲ بهمن واقعا چشمگیر بود ولی آیا اون مردم شریف چند درصد جمعیت ایران بودن و آیا میشه اون حضور را به عنوان همه پرسی مطرح کرد و یا جهت گیری اونها را جهت گیری ملت ایران دونست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرزند خود علامه طباطبایی این موضوع را رد می‌کنند. ۲. نه تنها حضور چنین موقعیتی برای انقلاب اسلامی ممکن‌الوقوع است حتی می‌توان گفت حتمی‌الوقوع باشد و افق آینده بشر، نظر به افقی دارد که جمهوری اسلامی مدّ نظر بشر جدید قرار داده. که البته در این رابطه عرایضی در سلسله مباحث «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شده است. ۳. همیشه همین‌طور بوده که عناصر فعّال یک کشور، نقش‌آفرین می‌باشند به طوری که می‌فرمایند آنچه موجب انقلاب فرانسه شد ۳ درصد از آن نوع مردم بودند. و یا در انقلاب روسیه حدود ۶ درصد و در ایران را ۱۰ در صد می‌دانند، و این بدان معنا نیست که بقیه بی‌تفاوت یا مخالف بوده‌اند. موفق باشید

34606
متن پرسش

سلام: به نظر می رسد کار حجاب (روسری داشتن) را باید در ایران تمام شده دانست و از این به بعد مراقب بود که بی حجاب تر نشوند. اما افسردگی و ... که مطرح نمودید این سرخوشانی که من می بینم بعید می دانم گرد ملالتی بر خاطر شریفشان بنشیند و نیز در ادامه همه ی آنها که بدون روسری می آیند قصد تقابل با نظام را ندارند بلکه چون به مرور در جامعه عادی شده است و آنها نیز تقیدی به حجاب ندارند بدون روسری آمدند و حتی ممکن است در راهپیمایی های ۲۲ بهمن شاهد حضور بی روسریان باشیم و ای بسا صدا و سیما تصاویرشان را پخش کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این در صورتی است که کشف حجاب، نوعی همراهی با جهان استکبار در استنباط مردم نباشد. موفق باشید

34605
متن پرسش

سلام: نکته ای که بعضا شاید مورد توجه قرار نمی گیرد کسانی هستند که در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت نکردند. بنده در یکی از شهرها که حضور داشتم شاید چند برابر جمعیت حاضر، در راهپیمایی حضور نداشتند در انتخابات ۱۴۰۰ ظاهرا ۲۸ -۲۹ میلیون شرکت کردند و باز اکثریت شرکت نکرده بودند. راهپیمایی اخیر نمی دانم آماری هست که چقدر شرکت کردند ولی به نظر می رسد حتی در حد انتخابات ۱۴۰۰ شرکت نکرده باشند فرض کنید کل میدان امام هم پر شود آیا قابل مقایسه با جمعیت اصفهان است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نباید چنین انتظاری داشت و ملاک عدم حضور آن‌هایی که نیامدند را، دلیلِ عدم تعلّق آن‌ها به انقلاب دانست! با این‌حال تجربه بنده نسبت به سال‌های گذشته حکایت از حضور چشمگیر مردم دارد (ازدحام جمعیت در خیابان های منتهی به میدان امام (ره) در حدی متراکم بود که عده زیادی درهمان ابتدای ورود به خیابان متوقف شدند) جناب آقای جمشیدی در برنامه «جهان‌آرا» نکات خوبی را در میان گذاردند. موفق باشید

34604
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم ۱. گر تو آدم زاده هستی عَلَّم اَلاَسمٰا چه شد‏ ‏‏/ «قابَ قَوْسَینت» کُجا رفته است «أَوْ أَدْنیٰ» چه شد‏ / ‏‏بر فراز دار فریاد «أَنَا الحَق» میزنی /‏ ‏مُدّعیِّ حق طلب! اِنیَّت و اِنّا چه شد‏ / ‏‏صوفی صٰافی اگر هستی بکن این خِرقه را‏ ‏/ دَم زدن از خویشتن با بوق و با کرنا چه شد‏ ‏‏/ زُهد مفروش ای قلندر! آبروی خود مریز‏ / ‏زاهد اَر هستی تو پس اقبال بَر دنیا چه شد‏ / ‏‏این عبادتها که ما کردیم خوبش کاسبی است‏ / ‏دعوی اِخلاص با این خود پرستیها چه شد‏ ‏‏مُرشد! از دعوت بسوی خویشتن بردار دست‏ ‏/ «لاالهت» را شنیدستم ولی «الّا» چه شد‏ / ‏‏ماعَر بیمایه! بشکن خامِۀ آلوده ات‏ / ‏‏کم دل آزاری نما، پَس از خُدا پروا چه شد ۲. در رابطه با امیّ بودن پیامبر اسلام رجوعاتی می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ذیل سایه نورانی پیامبر امّی قرارگرفتن، همان شوری خواهد شد که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در آن غزل متذکر می‌شوند. حضور در ذیل پیامبر امّی، راهی می‌گشاید به غیر از این دینداری‌های عادی، راهی است و روحی است مادرانه. عرایضی در جواب سؤال شماره 34600 شد. امید است راه‌گشا باشد. موفق باشید

34603
متن پرسش

بسمه تعالی. بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد دلتنگ آینه وجود شما هستم و از راه دور سلامی به گرمی آفتاب. می‌خواستم نظر شما را در ارتباط با اندیشه جبران خلیل جبران بدانم. من ایشان را انسانی پیامبر گونه یافتم که نفحات آسمانی عمیقا وجود او را از عشق جلا داده و گویی ایشان زبان گذار از ساحت خشک صرفا فقهی دیانت به سوی حیات طربناک زیبایی شناختی به انسانیت است. خواستم نظر شما در رابطه با این اندیشمند را بدانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله بنده سال‌ها است از نگاه ایشان به عالَم و آدم بهره برده‌ام و حقیقتاً او را روحی بزرگ می‌دانم ماورای زمانه خود. موفق باشید

34602
متن پرسش

سلام حضرت استاد: خدا قوت، به این رسیدم که اگر عمل انسان باعث پیوند دل و عشق دل به خدا نشود هر لحظه ممکن است تحت تاثیر هوا و هوس قرار بگیرد و بلغزد کما اینکه توی ذهنم نیست که در حال اشد حبا لله گناهی کنم از روی عمد البته که من لایق این محبت نیستم ولی میدونم محب اراده نمی‌کند که محبوب را اذیت کند و به این رسیدم که دلیل اینکه هرچه درجا می‌زنم حرکت نمی‌کنم بخاطر نبودن این محبت هست ولی نمیدونم چطور و چگونه این محبت رو فعال کنم، خیلی حدودی میدونم، ممنون میشم کمکم کنید، به این فکر بودم که خودم رو نساختم فردا امام زمان علیه السلام میان به دردشون نمی‌خورم ولی به فکرم خورد که اگر دلم عاشق خدا بشه و آن حالت خشیت مخلوط با محبت رو پیدا کنه مثل آیت الله ناصری، دیگر به راحتی میتونم به نیازهام برسم و خدا محب خودش را ناامید نمیکنه و به درد بخور میشم. شاید این پیامی که دادم آنقدر لزومی نداشت که وقتتون رو بگیرم ولی چه کنم که دوستتون دارم؟ همانطور که پدر و خانواده ام هم همینطور بودن

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که بتوانیم هر اندازه که ممکن است در محضر خداوند خود را احساس کنیم و در امور زندگی راضی به رضای خداوندی باشیم که همواره مواظب ما بوده و هست. و در این رابطه خلق خدا را دوست بداریم و اگر هم از آن‌ها بدی می‌بینیم با بدیِ آن‌ها بد باشیم و نه با انسانیت آن‌ها. موفق باشید

34601
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: خدا خیرتون بده، استاد تا جه میزان باید به احوالاتمون در خواب، توجه کنیم یعنی بنده یه انسان معمولی هستم با کارهای روزانه و درس و بحث و البته سعی در مراقبه و اهل دیانت و گاهی هم در دعاهام حال خوش معنوی دارم ولی خوابهای با معنایی دارم، گاهی نگران میشم و گاهی دوست دارم خوابهای نورانی ببینم و البته اکثرا توجهی به این موضوعات ندارم، لطفا راهنماییم بفرمایید که این مساله چقدر اهمیت دارد؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه ما «علیهم‌السلام» به ما فرموده‌اند به خواب نباید اعتماد کرد زیرا حتی ممکن است شیطان برای مأیوس‌کردن مؤمنین در خوابِ آن‌ها تصرف کند و به ظاهر آن‌ ها را گرفتار اعمالی نماید که در شأن مؤمن نیست. موفق باشید

34600
متن پرسش

سلام استاد گرامی: وقت بخیر، استاد صحبت‌های شما و دوستان را در مورد امی بودن پیامبرصل الله علیه وآله شنیدم و خیلی استفاده کردم، سوالم این است که رسیدن به این حالت و اتصال به بعد امی بودن پیامبر گرامی صل الله علیه وآله در واقع همان رعایت تقوا (بندگی خدا) و تقویت ایمان است درسته؟ این صحبت‌های شما یادآور حدیث عنوان بصری بود برام، وقتی انسان بندگی خدا را پیشه کند، علم نورانی و سعه صدر به او داده می‌شود و می‌تواند در آینه غیر، به بیکرانه ابدیت زندگی کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در آن جلسه عرض شد بحث در آن بود که با نظر به نسبتی که باید با پیامبر امّی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» پیدا کنیم، خود را ذیل رسالت آن حضرت که «یعلمهم الکتاب و الحکمة» است قرار می‌دهیم. و باید متوجه باشیم می‌تواند این راه ادامه یابد و با دانایی‌های دینی و با انجام اعمال عبادی و اخلاق فاضله، کار را تمام‌شده ندانیم، بلکه در بستر رعایت دینداری می‌توان به نورانیت رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و استقرار اصیل آن حضرت که همان اُمّی‌بودنِ خاص ایشان است، رسید که نوعی مادری را به میان می‌آوریم در نسبت خود و خلق، که شعور و بصیرت و حضوری است ماورای دانایی‌ها. موفق باشید.      

34599
متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد گرامی: با توجه به جلسه ماه رجب و نظر به نیت امروزین ما آیا نیت ما از عبادات باید رضای خدا باشد یا حضور در تاریخ انقلاب اسلامی؟ اگر از مراجع این سوال استفتا شود حتما رضای خدا را واجب می دانند.

متن پاسخ

باسمه تعالی،سلام علیکم: آری! نیّت ما باید تنها و تنها رضایت خداوند و قرب بیشتر به حضرت معبود باشد. ولی خداوند در این زمانه در افقی به سراغ ما می‌آید که تاریخ انقلاب اسلامی در آن شروع شده و ما از این طریقه می‌توانیم ذیل اراده الهی قرار بگیریم و هرچه بیشتر رحمت و الطاف خداوند را احساس کنیم. موفق باشید

34598
متن پرسش

با سلام بر استاد عزیز: دیشب چهارشنبه مبحث صوتی در مورد شرح ماه رجب بود گوش دادم کیف کرده بودم در مورد توحید صفاتی و افعالی و توحید ذاتی گفتید و در مورد مراقبه و در مورد ظهور اسما الهی در ماه رجب که دیگر حجاب نیست بین بنده و خداوند متعال. توفیق شد قبل سحر بیدار شدم در مورد مباحث که فرمودید فکر کردم از خداوند متعال در خواست مکرر دارم که توحید ذاتی و صفاتی خواستم. فکرم مشغول بود و نیت روزه کردم صبح اذکار که در مفاتیح الجنان بود گفت و صبح خوابیدم و ذکر استغفار در حین که دراز شده بودم می گفتم... التماس دعا دارم از شما

متن پاسخ

 باسمه تعالی،سلام علیکم: به امید اینکه حضور بیشتر ذیل نور ولایت داشته باشید تا بهشت‌ها در مقابل‌تان گشوده شود. نبات، که چیزی نیست. از انس با قرآن و روایات غافل نباشید. موفق باشید

34597
متن پرسش

«بسم الله الرحمن الرحیم» با سلام و تحیت خدمت خواننده این نامه و حضرت استاد طاهرزاده با آرزوی سلامتی برای شما و همه مومنین. در عصری جوانی ما می‌گذرد که در احاطه تهاجم وسوسه های شیطانی انس و جن هستیم. نگهداری ایمان و تقوا امری دشوار شده است که بدون یاری خالق هستی امری محال است! و می‌دانیم که در برهه ای حیاتی و سرنوشت ساز از تاریخ بشریت قرار گرفته ایم و امیدواریم که شاهد ظهور منجی بشریت حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و اتصال انقلاب اسلامی خمینی کبیر به آن انقلاب نورانی باشیم. از آنجا که قلوب ما آلوده به گرد گناه هستند به عنوان جوانی ۲۳ ساله و مجرد که اخیرا از رشته پرستاری فارغ التحصیل شده ام؛ ضمن درخواست تحفه‌ای از علوم آل الله و توصیه راهگشای جنابتان در موارد زیر خواستار دعای حضرتعالی هستم: ۱. بخشش گناهان ما جوانان ۲. نصرت و پیروزی ما بر طاغوت ۳. شهادت پس از عمری مجاهدت. از عنایت شما سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی،سلام علیکم: بحمدالله به خوبی متوجه ظلمات آخرالزمان هستید و همین امر موجب می‌شود تا مدد الهی به صورتی خاص سراغ‌تان آید تا عظمت و ظرفیت توحیدی انسانِ دوران آخرالزمان را بیابید که چگونه در اوج ظلمات، این اندازه توان مقابله با آن را دارد. بنده دعاگوی شما هستم که به بهترین نتایج نایل شوید. موفق باشید

34596
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: امیدوارم باعث تلف شدن وقت شما نشوم. حقیر تصمیم دارم ان شاء الله مقاله‌ای پیرامون شخصیت سیّد العارفین و آیت لله سید علی قاضی طباطبائی مرقوم سازم. قاعدتاً از کتبی که در این مورد نگاشته شده استفاده خواهد شد اما حقیر خواستم اگر حضرت استاد در این رابطه فرمایشی در گذشته داشته اند معرفی بفرمایند تا لحاظ شود و در غیر این صورت خواهشمندم اگر تمایل داشتید مطلبی در این مورد بیان بفرمائید. و همچنین در صورت تمایل شما می‌توانم در پیام رسان ایتا با شما مرتبط شوم تا به جهت سهولت از پیام صوتی بهره مند شویم.

متن پاسخ

باسمه تعالی سلام علیکم: هر اندازه به شخصیت مرحوم قاضی طباطبایی بپردازیم، جادارد؛ ولی بنده نکات خاصی غیر از آنچه در کتاب «آیت الحق» و یا «کهکشان نیستی» مطرح شده و مؤلف محترم زحمت وافر کشیده، در نظر ندارم. موفق باشید

34595
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: ۱. چگونه نور اعتکاف از بین نرود و در دل باقی باشد و بتوانیم آن نور را نگه داریم؟ ۲. این گفته که در قرآن بیان شده از جمله پل صراط یا شب اول قبر، عذاب قبر، آیا تقریب به ذهن ما هست چون آنجا پل نیست مثل دنیا نیست و یا مثالی مثل دنیا آورده اند برای فهم ما از این مفاهیم هست؟ چون آن عالم با این عالم فرق می کند برای بیشتر فهم این مفاهیم قرآن درک آنها مثل عذاب قبر، فشار قبر، تنگی لحد و عذابها باید چه کنیم؟ با خواندن آیات عذاب یک ترسی و وحشتی وجودمان را می گیرد چه کار کنیم که این ترس را داشته باشیم؟ چه کنیم بیشتر اسما الهی را در زندگی حس کنیم و از کجا بفهمیم اسما جلال و یا جمال در ما تجلی کرده و اسما و صفات در دل آمده یا نه؟ ۳. آیا درست است اگر انبیا علیه السلام ولایت حضرت علی پذیرفتند به مقام انبیا رسیدند یا از اول پذیرفته بودند حدیثی هست جعلی که می گوید چون حضرت نوح و یا حضرت یونس که در ماهی رفت وقتی پذیرفت نجات یافت در صورتی که پذیرفته بودند واین درست نیست آیا شما تأیید می کنید؟ بعضی مواقع آقایان مداح ها و واعظین نسبت ناروا می دهند به حضرت انبیا و اهل بیت مثلا می گویید حضرت زینب سرش را به محفل زد یا حضرت ابا عبدالله حضرت علی اصغر علیه السلام را به میدان آورد برای آب در صورتی این گونه نیست. حضرت آیت الله فاطمی نیا این موارد را رد می کردند و صحیح آن را بیان می کردند. نظر حضرتعالی را می خواستم. یا حضرت علی علیه‌السلام سر در چاه کردند می گفتند در هیج جا سندی برایش نندیدند و یا حضرت قاسم اسبش رفت در بین دشمن زیر دست و پای دشمن قرار گرفت آن را هم رد کردند گفتند اسبش نرفته و از طرف دشمن به این طرف آمده اند و یا قضیه مرد نابینا که آمد خانه حضرت زهرا علیه السلام گفتند آن هم صحیح نیست. ما باید چه کنیم با این روضه های دروغ؟ آیا کتاب القطره و کتاب بحار الانور مجلسی چون حدیث ضیعف زیاد دارد چون دست بردند در احادیث مجلسی و کتب تعبیر خواب و کتب طب رضا را هم رد کردند، گفتند راوی آن یکی هست هیچ وقت حضرت رضا علیه السلام برای مأمون علیه لعنت طب نگفتند، مأمون کوفت بخورد لعنت خدا بر او باد. نظر حضرت عالی را می خواستم. چه کتب حدیثی و کتبی برای عاشورا و وقایع تاریخی همچون از انبیا بخوانیم؟ این درست است حضرت یوسف صدیق علیه‌السلام گفت در زندان به آن شخص گفت سفارش به حاکم مصر بکند؟ آیا حضرت یوسف علیه السلام معصوم مگه نبودند؟ مگه عصمت نداشتند که نباید به غیر خدا بگویند فقط از خداوند متعال استمداد می گرفتند و اینکه دیرتر به پدرش رسید مقام انبیا را از او گرفتند آیا اینها درست هست؟ یا حضرت آدم علیه السلام و تمام انبیا هیچ وقت خطا و اشتباه نداشتند می گویند حضرت آدم ترک اولی کردند. آیا این کلمه درست است یا نه چون آنها عصمت داشتند ولی اهل بیت مقامشان از انبیا بالاتر هست؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی،سلام علیکم: ۱. با هرچه دقیق‌تر در رعایت تقوای الهی، إن‌شاءالله آثار نوری اعتکاف می‌ماند. ۲. آری! پلی است که با صورت برزخی خود نمادِ عبور ما از دنیا به سوی بهشت است مثل عبوری که از غرب به سوی جهان انقلاب اسلامی می‌توان داشت و صورت برزخی آن حقیقتاً پلی خواهد بود از جنس قیامت. ۳. بالاخره همین‌که می‌فرمایید آری! بعضی از این گفته‌ها یا ساختگی و یا ذوقی است و بعضی از آن‌ها با استنباط‌های ما تطبیق نمی‌کند. به نظر می‌آید با مطالعه آثار عالمانی دقیق همچون حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و علامه طباطبایی و شهید مطهری می‌توانیم سره را از ناسره باز یابیم. اتفاقاً در مورد حضرت یوسف «علیه‌السلام» علامه طباطبایی می‌فرمایند وظیفه آن حضرت بود تا از ابزارهایی که خداوند برای رهایی او به‌وجود آورده است، استفاده کند و این امر، هیچ منافاتی با عصمت آن حضرت ندارد. زیرا صراحت آیه قرآن است که می‌فرماید: «قَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِنْهُمَا اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي السِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ» و به جهت آن‌که شیطان از یاد آن طرف که بنا بود به عزیز مصر، مظلومیت حضرت یوسف را متذکر شود؛ برد، حضرت یوسف همچنان در زندان ماندند. نه آن‌که شیطان از یاد حضرت یوسف ربوبیت ربّ را به فراموشی رساند!! زیرا در چند آیه قبل می‌فرماید: «إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ» (یوسف/۲۴) و معلوم است که شیطان بر مخلَصین تصرفی ندارد. و این عظمت تفسیر قیّم «المیزان» است که قرآن را با قرآن تفسیر می‌کند و این‌جا است که ایشان می‌فرمایند کلیه روایاتی که حکایت از آن دارد که شیطان یاد ربّ را از حضرت یوسف «علیه‌السلام» برد، به کلّی مردود است. زیرا با قرآن نمی‌خواند. موفق باشید      

34594
متن پرسش

سلام: وقتتون بخیر باشه. من در مورد درسهای آقای طاهرزاده که درباره انفاق و معنای واقعی انفاق داده شده برام سوال پیش اومده میشه تلفنی با شما صحبت کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی سلام علیکم: تنها از طریق همین سایت می‌توانم در خدمت رفقای محترم باشم. موفق باشید

34592
متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. ببخشید راهنمایی می‌خواستم در باب موضوع پایان نامه رشته فلسفه کلام. به نظر شما الان بهتر است روی چه موضوعاتی کار کنیم با توجه به اینکه وقت زیادی هم می‌گیرد که کاربردی و مفید باشد. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی سلام علیکم: فکر نکرده‌ام. روی این فکر کنید که شبهات این زمانه کدام است و ما چه جوابی می‌توانیم به آن‌ها بدهیم؟ کاری که تقریباً کلام جدید به عهده گرفته است. موفق باشید

34591
متن پرسش

سلام: می‌خواستم زبان عربیم قوی بشه که بتونم تفسیر المیزان و اسفار و از این جمله کتاب ها رو بخونم باید چه سیری رو پیش بگیرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی سلام علیکم: به نظرم غیر از روش سنتی برای آموختن عربی که از جامع‌المقدمات شروع می‌شد و سپس هدایه و صمدیه و سیوطی، امروزه روش‌های جدیدی هست که بنده از آن‌ها اطلاع ندارم. احتمالاً در فضای اینترنتی می‌توانید آن روش‌ها را بیابید. موفق باشید

34590
متن پرسش

استاد گرامی سلام: منظور از کلمات در آیه مبارکه چیست؟ «وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» ممنون

متن پاسخ

 باسمه تعالی سلام علیکم: آیه فوق حکایت تجلیات بیکران و نامحدود حضرت حق را به میان می‌آورد که اگر عالم با تمام امکاناتش بخواهد آن کلمات را به ظهور آورد همچنان آن کلمات در غیب خود واقع هستند. موفق باشید

34589
متن پرسش

سلام به استاد گرامی: حقیقتاً از کسانی نیستم که نسبت به متون دینی و کتاب‌های مذهبی حتی عرفانی و فلسفی غافل و ناآگاه باشم و نسبت به حضور در حوزه و دانشگاه بیگانه باشم. ولی احساس نوعی سرگردانی در خود احساس می‌کنم از آن جهت که اولاً: از کجا باید شروع کنم؟ و ثانیاً: به دنبال چه نتایجی باید باشم که در نزد خود احساس رضایت کنم و برای سایرین نیر مؤثر و مفید باشم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی، سلام علیکم: نکته حساسی است و مکرراً رفقا از بنده در این مورد سؤال کرده‌اند و بنده نیز در این مورد فکر کرده‌ام. حاصل فکر و تحقیقهای که در جمع‌بندی به آن رسیده‌ام را خدمت جنابعالی ارسال می‌کنم. امید است که مفید افتد. موفق باشید

بسمه تعالی

 سلام علیکم: در مورد نسبتی که ما باید با تراث معنوی و معرفتی خود پیدا کنیم؛ عرض بنده آن است: با فرض این‌که هر یک از بزرگان ما، اعم از ابن عربی و جناب خواجه عبدالله انصاری و صدرالمتألّهین که در میدان حضور تاریخی گذشته حاضر بوده‌اند و یا امثال جناب هایدگر که در میدان حضور تاریخی جهان مدرن حاضرند؛ هر کدام بر اساس مسائل تاریخی خود با حقیقت زمانه و تاریخی که در آن حاضر بوده‌اند، مسائلی داشته‌اند و مطابق آن مسائل، اندیشه خود را در آثارشان گزارش داده‌اند. حال ما در امروزِ تاریخ خود با توجه به مسائل خودمان به آن اندیشمندان رجوع می‌کنیم تا در تاریخ خود حاضر باشیم و در این راستا دینداریِ خود را، آری! دینداری خود را فهم و دنبال می‌کنیم.[1] با توجه به این امر، بنده به‌خصوص در مورد ابن عربی به دنبال حاضرکردن تفکر آن عارف بزرگ در تاریخ خودمان، شرح «فصوص‌الحکم» را در آن کتاب و همراه با شروح صوتی آن به میان آوردم.[2] با این نیّت که نه بنا بر آن است که مخاطب ما در آن مباحث بخواهد استاد تدریس «فصوص الحکم» باشد و نه آن‌که بنا بر این باشد که در تاریخ دیروزینِ «فصوص‌الحکم» با جناب ابن عربی همراهی کند، بلکه قصد ما آن است که با فهم ابن عربی در این تاریخ در نسبتی که باید با دینداری خود نزد خود حاضر باشیم، به «فصوص‌الحکم» رجوع شود، از آن جهت که با نسلی روبه‌رو هستیم که به تعبیر قرآن: «وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ» (نور/35) آماده است مطلب را بدون حواشی و شروح امثال قیصری بیابد و خود را در تاریخ انقلاب اسلامی ادامه دهد.[3]

در مورد نزدیکی به تفکر صدرالمتألّهین گمان می‌شود در راستای حضور در مسائل زمانه خود نظر به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» و شرح «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» و کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن‌ها می‌تواند کارساز باشد.[4]  

در مورد نظر به تفکر هایدگر و کمک‌گرفتن از تفکر ایشان نسبت به مسائل خودمان گمان می‌شود تأمّل روی سه کتاب «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان» و «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دين‌داری ما» و «در راستای بنیان‌های حکمت حضور انقلاب اسلامی در جهانی بین دو جهان» تا حدّ زیادی کافی باشد مگر آن که کسی که بخواهد دانش‌آموخته فلسفه هایدگر باشد که باید از کتاب «هستی و زمان»  ایشان شروع کند.[5]

 

[1] - این غیر از آن است که مثلاً تصمیم گرفته باشیم با هایدگر در فلسفه غرب و یا با ملاصدرا در فلسفه اسلامی، فیلسوفی کنیم.

[2] - عنایت داشته باشید علومی مانند «فصوص‌الحکم» علومی نیست که به صرف مطالعه متون نوشتاری نزد مخاطب حاضر باشد، بلکه علومی است که باید سینه به سینه منتقل شود. به همین جهت بر شرح صوتی دویست وچهارگانه آن،‌ که در خدمت عزیزان بودیم همراه با توجه به متن و شرح نوشتاری آن تأکید می‌شود.

[3] - البته برای درک اصطلاحات جناب ابن عربی بهتر است رفقا قبل از ورود به «فصوص الحکم»، به جزوه «مبانی نظری عرفان در اسلام» که طی  27 جلسه شرح داده شده، رجوع فرمایند. هرچند که در متن خود فصوص می‌توان متوجه معنای آن اصطلاحات شد.

[4] - البته اگر بعد از نظر به کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن به متن کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که ترجمه جلد 8 و 9 «اسفار» است، رجوع شود؛ برای تکمیل نگاهی که جناب صدرالمتألّهین به امر انسان و امر «وجود» دارد، خوب است.

[5] - نظر و توجه به آثار اقای دکتر رضا داوری در کتاب‌های مذکور در راستای هرچه نزدیک‌ترشدن به تفکر آقای مارتین هایدگر می‌باشد در عین حضور در فرهنگِ خودی.

نمایش چاپی