سلام استاد بزرگوار: نظر حضرتعالی در مورد این نوع روایات چیه؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله): کسی که برای رفع نیاز برادر مومن خود کوشش نماید مانند این است که نُه هزار سال خداوند متعال را عبادت نموده در حالی که روزها را روزه گرفته و شب ها را هم شب زنده داری نموده است. بحارالانوار/ج74/ص315 استاد بالاخره همه ما کم و بیش تجربه کمک به افراد مومن را داشتیم و نورانیتش را هم احساس کردیم. ولی هیچ وقت احساس نورانیت ۹۰۰۰ سال عبادت آن به همراه روزه داری و شب زنده داری را نداریم. در حالیکه که گاهی اندک روزه داری و شب زنده داری را نورانیتش را احساس می کنیم. مشکل کجاست؟ آیا صحت این نوع روایات اشکال دارد؟ آیا نورانیت ۹۰۰۰ ساله این عمل در قیامت خودش را نشان می دهد؟ آیا برای تشویق کردن است یا نه، حقیقتاً رفع نیاز از برادر مؤمن به صورت تکوینی چنین نتایجی را در جان انسان به همراه دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نیکی به برادران مؤمن به اعتبار انسانهایی که راههایی هستند به سوی خدا، عالم عرش را در مقابل ما میگشاید به همان معنایی که فرمودهاند: «قَلبَ المُؤمِنِ عَرشُ الرَّحمنِ» و حضور در عرش مانند نور بیرنگ است که محسوس نیست ولی جان انسان را در بر میگیرد، نه مثل نور قرمز یا زرد که جزئی و محسوس باشد. اینجا است که متوجه میشویم چگونه با احسان به انسانها بهخصوص اهل ایمان، از جهانی که سراسر پوچی است آزاد میشویم و پایههای تمدن نوین اسلامی را شکل خواهیم داد. موفق باشید
سلام استاد: خسته نباشید، می خواستم ببینم که چطور میشه درک معرفتی بهتری از امام زمان داشت و به او نزدیک شد به طوریکه انسان این نزدیکی را در عمق وجود خود احساس کند؟ چگونه میشود با او انس بیشتری گرفت و با او رفیق شد؟ چطور میشود یادش در دلمان بیشتر شود به طوری که فقط به خاطر خوشحالی او قدم برداریم و هم و غم و دل مشغولی مان او بشود؟ اگر گاهی به یادش افتادیم چگونه بفهمیم که واقعا او را می خواهیم یا خودمان را. اگر گاهی بی قرارش شدیم چگونه بفهمیم این واقعی است و اگر فهمیدیم که واقعی ست چگونه با این احساس برخورد کنیم؟ اگر گاهی دوست داریم در فراقش و برایش گریه زیاد بکنیم به حدی که گریه هم آراممان نکند و گریه مان قطع نشود ولی بعد دوباره این حال را از دست می دهیم و دوباره مشغول زندگی حداقلی و حیوانی خود میشویم چه بایدبکنیم؟ (این موارد برای من پیش می آید و صرف فرض نیست) حال این مرحله برای بنده خیلی مهم است که چگونه به او متصل شوم اما از طرفی دوست دارم دیگران را هم با مهدی فاطمه بیشتر آشنا کنم. بنده طلبه پایه هفتم قم هست و برخی از کتاب هایتان مثل شرح دعای ندبه و شرح زیارت آل یس را هم خوانده ام خواستم اگر بشود بنده را به شکل عملیاتی و مشخص راهنمایی فرمایید و خواهشمندم حقیر را از سر خود باز نکنید. اگرچه می دانم انسانی بی ارزشم و شاید هنوز آن قدر مضطر آن وجود بی نهایت امام عصر نشده ام و یا شاید سوالاتم زیاد و نامنظم است اما بزرگواری کنید و بنده را راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله دل خود را در نزد وجود مبارکی به گِرو گذاشتهاید. رفیق عزیز! نزدیکی به انسانی که در مقام عصمت است با رعایت هرچه بیشتر دستورات شرع مقدس در امور فردی و اجتماعی پیش میآید زیرا رعایت دستورات شرع مقدس برای انسان نوعی از عصمت را به همراه دارد و موجب میشود نسبت به آن امام معصوم احساس نزدیکی بیشتری بکنیم.
حضرت صاحبالأمر «عجلاللهتعالیفرجه» انسان کاملاند و دوستداشتن انسانها به جهت انسانیتشان موجب نوعی نزدیکی به آن حضرت میشود و در این حالت است که تازه دلمان هوای آن انسان کامل را میکند. آری! دوستداشتن انسانها در این امر، تازه غمِ مقدس احساس دوری از امام را پیش میآورد که خداوند در راه دلسپردن به نایبالإمام، آن غم را به نحوی به سامان میرساند که از پا در نیاییم. تبعیت کامل از نایب الإمام و تعمق در رهنمودهای او است که آن غم مقدس را معنا میبخشد و امیدواری در این زمانه را که شیطان سختْ در تلاشِ از بینبردن آن است؛ تقویت میکند. موفق باشید
با سلام و خدا قوت: یه سوال داشتم در مورد وضعیت کشف حجاب نوجوانان و جوانان. میخواستم بدونم وظیفه ما چیه؟ باید تذکربدیم چون نوجوان معمولا تذکربشنوه لجباز و جری میشه و اینکه شما کارهای آقای تقوی رو تایید میکنید در مورد امر به معروف و اینکه کارهاشون افراطی نیست؟ ممنون میشم راهنماییم کنید با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان کار آقای تقوی نیستم. عرض بنده همان جوابی است که به سؤال شماره 34654 داده شد. موفق باشید
با سلام و خدا قوت خدمت استاد و کسب اجازه در فص یعقوبی هستم. استاد من حدود ۱۲ سال است که اکثرا دعای من «هب لی کمال النقطاع» هست تا آنجا که می فرماید «به عز قدسک» و دوست دارم ان شا الله در عوالم بعدی به جایگاه برزخیت کبری نائل شوم ولی خودم را در این حد اصلا نمی بینم و از طرفی میدانم بیشتر از حول عین ثابته ی خود نمیتوانم بالا بروم و فکر نمیکنم عین ثابته ی من تا اینجاها باشد. میخواستم از شما بپرسم آیا ما در عوالم بعدی نهایتا به افق رویکرد روح مان نائل میشویم یا حول مدار عین ثابته ی خود بیشتر نمی توانیم نائل شویم؟ استاد لطفا پاسخم را ملموس بفرمائید. خدا خیرتان دهد
باسمه تعالی: سلام علیکم: عین ثابته هرکس، همان شخصیت او میباشد در بستر انتخابهایش. و هر اندازه انتخابهای او توحیدیتر باشد، در همان بستر شخصیتش وسعت بیشتری مییابد. به نظر میآید در «فصّ عُزیری» بهتر بتوانید جایگاه عین ثابته را برای خود روشن کنید مبنی بر آنکه در این بحث، جبری در میان نیست. موفق باشید
عرض سلام و ادب محضر استاد طاهرزاده عزیز: اسعد الله ایامکم. استاد اگر کسی نسبت به یکسری از نظرات، رفتارها، قوانین یا مناسبات موجود در جمع دوستانش نظر مخالفی داشته که به نظرش حق است و آن را اظهار کند و گاهاً باعث ناراحتی و دلخوری دوستانش شود به نحوی که وی را فردی معترض و ناراضی قلمداد کنند، آیا این حس درونی و اظهار نظر مخالف، امری به جاست یا کاری زشت است که شیطان آن را در نظرش زیبا جلوه داده است؟ (برای روشن شدن بحث فرض بفرمایید که در گروه دوستانه قرار شده قرض الحسنه ای راه اندازی شود و هربار با قرعه کشی به کسی وامی تعلق بگیرد ولی این قرعه کشی توسط یک نفر که مورد شناس همه نیست در غیاب بقیه انجام شده و نتیجه اعلام میشود. حال اگر فرد اعتماد نداشته و اعتراض کند و بخواهد که قرعه کشی به صورت حضوری انجام گیرد آیا خواسته اش ناحق است؟ یا مثلا چند نفر در جمع قرار بگذارند که هر گروه دوستانه ای در فضای مجازی شکل میگیرد باید این افراد به عنوان ناظر حضور داشته باشند درحالیکه حضورشان لزومی ندارد، آیا اعتراض به حضور این افراد حق هست؟ یا مثلاً برای حذف برخی اعضای گروه شرایطی اعلام میشود که منطقی نیست، آیا اعتراض به این شرایط حق هست یا اینکه کلا در چنین مواردی بهتر است انسان تغافل کرده و با وجود نارضایتی قلبی، عبور کند؟) اساساً این اخلاق و رفتار ریشه در کدام رذیله یا فضیلت اخلاقی دارد و اگر رذیله است راه درمان آن چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا انسان به صورتی دوستانه و با دلیل، حرف خود را در جمع دوستان نزند؟! نهایتاً اگر پذیرفته نشد، همچنان دوستی را حفظ میکند بدون آنکه جمع را ترک نماید. موفق باشید
یا محبوب! آشفتگی ای که نیاز بود حال نیاز اجابت داشت تا بخوانیم حضرت معشوق را آنطور که باید ولادت حضرت سجاد (ع) بر شما مبارک باد. امید اجابت عشق داریم. استاد بنده امروز با یکی از دوستانم باب صحبت رو باز کردم که آشفتگی عجیبی درونش احساس کردم که اتفاقا سوال بسیار خوبی ایجاد کرده بود: درس و تحصیل و مقام و جاه آخرش که چه؟ بنده نمیدانم درست بود یا نه ولی شروع کردم از حقیقت وجود خدای واجب الوجود تا هدف ما و سوالی پرسیدند: خدای بی نیاز چرا ما را آفرید؟ خوب بنده برای خودم همیشه یک استدلال دارم که حضرت محبوب بهترین حالت تجلی و خلقت را اراده می نماید که بی نیاز و بی نهایت است و این دلیل بر بی نقصی لیک شنیده ام انسان خودش خواسته باشد و در کجا و چنان و چنان به دنیا بیاید که بنده فکر میکنم این مربوط به نزول بعد از خلقت است، زیرا آنچه که نیست چگونه می خواهد طلب داشته باشد و اصلا خدای بی نهایت جایی دیگر برای چیزی نمی گذارد و هرچه هست اوست (با وحدت و کثرت) لیک این خواستن و استدلال چه می باشد؟ بنده خودم میگویم او بهترین حالت وجود است لیک بی نیازی و خلقت چطور می باشد و دلیل اینکه نمی توانم استدلال کنم را در سوالم
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی را متذکر شدهاید. در کتاب «آشتی با خدا» بحثی مطرح است تحت عنوان «خدا چرا ما را خلق کرد؟». پیشنهاد اولیه بنده آن است که به آن بحث رجوع فرمایید و سپس بفرمایید چه نکتهای میماند که باید بیشتر شرح داده شود؟ موفق باشید
بسمه تعالی. بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و احترام: جملاتی که در زیر می آید چقدر با فضای فلسفه و عرفان ما قرابت دارد؟ این جملات نشات گرفته از تفکرات سلوکی قومی در آمریکای شمالی است که به نظر بنده به راحتی نمیتوان از آن گذشت. و آن جملات این است: (دکتر هیولن میگوید کار و وظیفه اصلی او پاکسازی درون خودش است. همین. وقتی درونش را پاکسازی میکند، دنیا هم پاک میشود، چون او خود دنیاست. دکتر هیولن اعتقاد دارد که هر چیزی در اطراف و دنیای بیرونی اوست، انعکاسی از درون او و نوعی توهم میباشد. او میگوید هر چیزی در دنیای بیرون میبینید، سایه ای از زندگی درونی خودتان است. او معتقد بود همه چیز انعکاس و آینه ای از درون خودمان است)
باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان بحث سوبژگیِ انسان است که به تعبیر جناب کانت، جهان انسان در درون او است. حال سؤال اینجا است که اگر ایمان توحیدی در افق حضور خود در نزد خود در میان نباشد و شریعت الهی راهی برای آن حضور توحیدی در مقابل ما نگشاید، پاکسازیِ درونی چگونه صورت میگیرد؟ همان سؤالی که از جناب آقای کریشنامورتی در کتاب «نگاه در سکوت» داریم. موفق باشید
سلام و ارادت استاد: گاهی افراد سؤالاتی را مطرح میکنند که احتیاج به تبیین و مطالعهی خود آنان و تفکر دارد در حالی که خودشان اهل مطالعه نیستند. خود ما هم اگر بخواهیم جواب بدهیم هم ترس این وجود دارد که درست تبیین نکنیم و شاید در مواقعی حرفی را در جایگاهش نزنیم و تازه باعث خرابی بیشتر شویم و از طرفی تا وارد نشویم و با مردم حرف نزنیم و چند بار خرابکاری نکنیم شیوهی صحبت بهجا و تبیین را یاد نمیگیریم. حالا وظیفه چیست؟ اصلا باید جواب داد یا نه، فقط کتاب معرفی کرد و سکوت کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ذیل کلیت نظرات مقام معظم رهبری و توحید الهی، گفتگوی دوستانه بینتیجه نیست بهخصوص اگر بنای ما آن نباشد که میدان حاکم و محکوم به میان آوریم. آری! ممکن است سخنمان تامّ و تمام نباشد. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند در چنین مواردی اجازه میخواهیم تا در مورد آن موضوع بیشتر مطالعه کنیم و نفس چنین برخوردی خود به خود زیباییهای خاصی را به میان میآورد. موفق باشید
سلام و عرض ادب: بهنظر حضرتعالی وقتی توفیق زیارت امامان معصوم نصیب مان می شود، آیا مشکلاتی که داریم را بازگو کنیم یا نیازی به گفتن نیست و خود حضرات کارشان را انجام می دهند؟ (چون گاهی می شود که وقتی قصد زیارت می کنیم با خود می گوییم که می رویم پیش امام و خطرات و غم ها و مصائب سنگینی که به سرمان آمده را نزد ایشان مطرح می کنیم. منتها همین که می رسیم به حرم مطهر داستان مان این می شود: گفته بودم چو بیایم غم دل با تو بگویم / چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی!)
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در زیارت انسانهای کامل با روح انسانیِ خود با انسانیترین انسان روبهرو میشویم تا در سعه انسانی خود با انسانیت دیگر انسانها رابطه برقرار کنیم و دلسوز دیگران بوده و مهربانی پیشه کنیم، امری که ادیان الهی برای بشر آوردهاند. موفق باشید
خدمت استاد فرهیخته سلام علیکم و رحمه الله: خدا قوت. خوشا به سعادتتان. خیلی خیلی از وجود شما مستفیض میشویم. مرحوم علامه حسن زاده آملی در کتاب رتق و فتق با دلایل کاملا علمی اثبات میکنند که کره زمین بعد از ۲۸۶ هزار سال دیگه کلا زیر آب میره و قیامت این دوره از زمینی ها به پایان می رسه و معتقد هستند که هر یک میلیون و سیصد هزار سال یکبار این اتفاق می افته و دوباره زمین سر از آب بیرون میاره ایشون به قیامت به این شرحی که خورشید خاموش بشه و ... اصلا اعتقادی ندارند به نظر میرسه اعتقاد ایشون با آنچه که در این گروه تحت عنوان مباحث برزخ و قیامت هست خیلی اختلاف داره و بعضا در تًضاد قرار میگیرد. ممکنه نظرتون را در موارد فوق اعلام بفرمایید. چند درصد حقیقت دارد؟ آیا حدیث و روایتی و یا آیه به این موارد اشاره دارد خدا خیر کثیرتان دهد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان نظراتی که از استاد میفرمایید، نیستم. آنچه هست میتوان موضوع «اذا الشمس کوّرت» را تأویلی فهمید. بدین معنا که خورشید نقش خود را از دست میدهد. موفق باشید
سلام بر شما: با توجه به اینکه در این شرایطِ بسی مشقت آورِ اقتصادی، افراد متدین نیز آه می کشند - و این قضیه ارتباطی به معاند و ضد انقلاب ندارد - مسئولین ما در مسیر ناامید کردن مردم در این زمینه قدم ها برداشته اند و البته که این مورد ۴۵ سالش در جمهوری اسلامی و ۲۵ سالش در رژیم پهلوی بوده است. دفاع از مواضع انقلابی در جایی که مشکل اقتصادی فوران می کند کار چندان ساده ای نیست زیرا «از هر در که فقر وارد شود، ایمان خارج می شود» و چون آرمان و هسته اصلی انقلاب اسلامی بر ایمان اسلامی استوار است، نمی توان انتظار همراهی مردمی را در این قضیه اقتصاد داشت. ظاهرا (اقتصاد، ایمان و انقلاب اسلامی) سه ضلع یک مثلث طلایی شده اند که اگر یکی نباشد دو تای دیگر به سختی بدست می آیند - که البته همانطور که آتش بدون اکسیژن خاموش می شود- اضلاع مثلث در هم تنیده انقلاب اسلامی هم با توجه به فنای اقتصاد، عملا خاموش می شوند. و این خاموشی همان خاموش شدن انگیزه و شور انقلابی مردمی در دل انقلاب اسلامی است. ولی اینگونه که نباید باشد! وقتی ایام الله آغاز تاریخی را نوید می دهد، قطعا خودِ «الله» برای استمرار نور خویش راهکار ارائه می دهد. راهکار اللهی در این موقعیت را چگونه باید کشف نمود؟ (یا اگر کشف کرده اید، چیست؟) زیرا حس می شود در حال حاضر مهم ترین رکن بقای ایمان در ذیل انقلاب اسلامی همین مسائل اقتصادی است. با تشکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که ما فعلاً در بستر مقابله با استکبار به مرحله جنگ اقتصادی با تمام شدیت آن وارد شدهایم. جنگ و جبههای که از درون از طریق غربزدگان و از بیرون از طریق استکبار به ما و مردم ما حمله شده. به امید آنکه اگر از طریق جنگ نظامی و یا حمله سایبری نتوانستند این انقلاب را که بنا دارد سرنوشت بشر را تغییر دهد؛ بشکنند، در جنگ اقتصادی آن را شکست دهند. غافل از این که خداوند اراده دیگری دارد و بحمدلله با تلاشی که دولتمردان و نیروهای متعهد در انجام آن هستند، همانند فتح خرمشهر که بالاخره در جمعبندیِ نهایی با تفاوت نظری که نیروهای نظامی داشتند به نتیجه رسیدیم، در این جبهه نیز مطمئناً به نتیجه خواهیم رسید. همه عرض بنده آن است که متوجه باشیم در جنگ اقتصادی قرار داریم و خیانتهای داخلیها را نیز در مسیر قرارگرفتن در جبهه دشمن قلمداد کنیم که بنا دارند نظام را ناکارآمد نشان دهند. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: در بالا سر ضریح مطهر حضرت رضا علیه السلام به یاد حضرتعالی بودم و دعایتان کردم. برداشت بنده از برخی مطالبی که شما متذکر می شوید این هست که: انسان ها را علاوه بر روحِ فردی، «روحی تاریخی» در برگرفته. روح فردیِ هر انسانی با انسان دیگر فرق دارد و مخصوصِ خود اوست. منتها روح تاریخی بین انسان ها مشترک است و همگان را دربرگرفته. البته نسبت بین انسان ها و آن روح تاریخیِ مشترک، مختلف است. برخی ها با رفع حجب بهتر و شدیدتر با آن روح تاریخیِ مشترک مرتبط شده اند و برخی هم کمتر. آن روح تاریخی برآیندِ بندگی و عبودیت کل تاریخ گذشته است و البته به آینده هم متصل و مرتبط است. نظر حضرتعالی این هست که آن روح تاریخی همان «انقلاب اسلامی» است که با اتصال به گذشته توحیدی و آینده ی توحیدی در حال حرکت است. و هر کس سوار این قطار توحیدی شود و با این روح تاریخی مرتبط شود، گویا با همه ی تاریخ همراه شده است. و اگر خدای ناکرده کسی از این حضور محروم شود، گویا از همه چیز محروم شده است و پوچی و نیهیلیسم تا مغز استخوان در او نفوذ خواهد کرد. امروز این روح تاریخی به نحو خاصی ملت ایران را دربرگرفته. هر چند ممکن است برخی ها ملتفت نباشند. اگر نکته ای دارید مرحمت بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ذیل نور حضرت ثامن الأئمه «علیهالسلام» چه خوب متذکر امر مهمی شدهاید، امری که به تعبیری دیگر درک حضور خداوند است مطابق شأن زمانه، به همان معنایی که حضرت معبود فرمودند: «کلّ یومٍ هو فی شأن». آری! نظر به هستیِ خود و هجرت از آن نوع بودن که غرب برای انسان مطرح کرده، وقتی ممکن است که متوجه هستی بیکرانه انسان و حضور جاودانه او باشیم و این از مباحثی است که باید به خوبی به آن پرداخته شود تا چگونه بودن جاودانه خود را در اکنونِ خود احساس کنیم و این در وقتی است که در گفتگویی همدلانه و با نظر به تاریخی که به نام انقلاب اسلامی در آن حاضریم، در بستر «وجود» و هستی، در نزد همدیگر حاضر شویم و سعی کنیم با نظر به افقهایی که هر کدام در دل انقلاب اسلامی مدّ نظر داریم، همدیگر را بفهمیم و هرچه بیشتر همدیگر را روشن و روشنتر احساس کنیم و متوجه باشیم چنین ارتباطی ماورای نظر به کلمات همدیگر، بلکه با همدلی و درک یکدیگر پیش می آید، در توجه به افقهای فهمِ یکدیگر نسبت به آیندهای که با انقلاب اسلامی در پیش است و آن امری است که در جانها ظهور میکند ، با ادغام افقهایِ فهمی که از انقلاب اسلامی و آینده آن داریم. آری! کافی است متوجه احساس جاودانگی در اکنون خود باشیم تا آنچه عرض شد در جانهایمان طلوع کند و از این طریق همانطور که متوجه هستید از ظلمات نیستانگاریِ دنیای جدید آزاد شویم. موفق باشید
واقعا نمیدانم آدمی کیست و نتیجه اش چیست و چرا باید درد بکشد و رشد کند؟ واقعا نمیدانم که اصلا چطور خدایی که ما را خلق کرد چرا کامل خلق نکرد و چرا به نوعی جدایی میان حق و خلق افکند و چرا؟ همه اینها را نمیدانم اما فقط یک چیز را میدانم که مناجات شعبانیه تمام آن چیزی است که تمام همه ما نیاز داریم! آدمی دیگر رنجی ندارد مگر رنج آنکه همچنان کم است و باید همیشه باشد. اگر به دوگانگی میان حق و خلقیت ما تضاد ها و خلع هاست و میسر نمی شود یگانگی مگر با اراده الهی پس این برایم فهم شد آنچه هنوز نیامده را انتظار بنشینم و آنچه آمده را پذیرا باشم. من پیامبران و امامان نیستم من آدمم معمولی و نیازمند و ناقص که از اول هیچ نبودم و میدانم پیامبران و امامان همه غمخوار این جدایی و درد های ما هستند فقط نمیدانم چرا ما آنقدر به آنها دل نمیدهیم که همچون خراباتیان به یکباره به آنها بازگردیم و آنها هم به یکباره حاضر شوند. من واقعا نمیدانم باور کنید نمیدانم و نمیفهمم چرا یک نفر به یک پزشک بیشتر از توحید و نبوت و امامت دل قرص کرده؟ واقعا متنفرم از دنیای امروز. کاش خدا کند به یکباره خیمه مستکبران در همه ما بشکند زیرا واقعا آنها شکسته اند فقط ما اولا از شکست آنها آگاه نیستیم دوما به خیمه زندگانی یگانه توحیدی آشنایی نداریم. نمیدانم اگر ماه شعبان و رمضان تمام شود دیگر میشود چنین حرف هایی زد یا باید انتظار سال بعد را کشید. پس ای کاش همیشه رجب و شعبان رمضان بود یعنی حضور گشوده خدا در خلقت ما زیرا ما خلق درد کشیده و مصیبت دیده و زیر خروار ها خاک فرو رفته ای هستیم که حد اقل های انسانی، حیوانی، زیستی و حداقل های زندگی را هم نداریم. ما مظلوم ترین، سیاه ترین، مرده ترین، و بد ترین زندگی را در اعتماد به مستکبران عالم تجربه کردیم. پس خدایا ما را در انتقال به جهان توحیدت در یکانگی با خلقیت مان که عین کمالات ما و شناخته شدن مان و پایان رنج های ماست موفق و پیروز بفرما.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً انگشت بر روی اصل مطلب گذاشتهاید و آن درک معنای «بودن و شدن» است و این با حضور در آغوش خدا پیدا میشود تا نهتنها انسان، در ادعیه با خدا گفتگو کند، بلکه در مناجات شعبانیه آنقدر با خدا خودمانی میشوید که با حضرت محبوب بگو مگو راه میافتد. لذا عرضه میداریم: «الهی إن اَخَذْتَنی بِجُرمی اَخذْتُکَ بِعَفْوِکْ.» آیا این اوج انس و رفاقت با خداوند در ماه شعبان در مناجات شعبانیه نیست؟ موفق باشید
سلام علیکم: معرفی کتاب «نامه های بلوغ» از استاد صفایی حائری به نوجوان پسری که به بلوغ رسیده رو پیشنهاد میکنید؟ با توجه به ثقیل بودن متن کتاب آیا موجب زده شدن نوجوان از معارف دینی نمیشه؟ راهکار؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب مذکور با روح جوانان با توجه به مسائلی که دارند، همراهی میکند. موفق باشید
با سلام و عرض احترام خدمت شما استاد گرانقدر: بسیار سپاسگزاریم از جلسات منظم شما در طول هفته آن هم در قالب فضای اسکای روم و مجازی. ببخشید سوالی داشتم از شما، میخواستم نظر شما را بدانم در اینستاگرام پیجی در حال فعالیت است به اسم صراط که نوشته است این پیج زیر نظر استاد است روش فعالیت آن ها بدین شکل است که مطالب گوناگون و متنوع را به عنوان مثال متن کتاب یا یادداشت و جزوه را به صورت عکس نوشته، صوت های کتاب ندای بی صدای انقلاب اسلامی را به صورت پادکست و اکولایزر، شرح صوتی کتاب های جوان و چه نیازی به نبی و آشتی با خدا و ده نکته را به صورت کلیپ های تامل برانگیز کار میکنند و حتی سوره ی زیبای دهر را به صورت کلیپ کار کردند در کنار آن بسیار زیبا کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی را به تصویر کشیدند اگر اجازه بفرمایید در ادامه لینک و آی دی پیج صراط را خدمتتان میفرستم. آیا شما این پیج را تایید میکنید؟ با سپاس و تشکر از شما
https://www.instagram.com/invites/contact/?i=1210w7k7i60zk&utm_content=q6lfgk
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که فرمودهاند آن پیچ مرتبط با بنده اداره میشود و بحمدلله رفقای محترم با ابتکارات خوب خود زحمات زیادی را تحمل میکنند تا حق مطلب ادا شود. موفق باشید
با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز و تبریک به مناسبت اعیاد شعبانیه، حقیقتا انقلاب اسلامی یک جریان انسان ساز هستش ولی سوال این هستش که آیا توان تامین همه نیازها را دارد یا خیر؟ واقعا عدم شفافیت ها و تکیه به وعده ها بچه های انقلابی را در مواجه با عموم مردم دچار ضعف کرده. به عنوان مثال بحث امروز جامعه در زمینه اقتصادی آیا شرایط مبتنی بر جنگ دشمن است و مثل جنگ امنیتی بعد از روشن شدن حقایق و مبارزه با سر شبکه ها و لیدرها شرایط به روزهای عادی بر میگردد و یا نه نبود زیر ساختهای مناسب، نوع مصرف و نگرش حکومت باعث بروز شکاف اقتصادی شده و روز بروز عرصه را برای مردم تنگ تر میکند. آقای قديري ابیانه سخنرانی یک ساعته با عنوان جهاد تبیین دارند که طبق آمار و ارقام درآمدهای کشور را محاسبه کرده و میزان قدرت مالی دولت را بیان میکند که اگر باور کنیم شرایطی که بیان کردند نتیجه اقتصاد ضعیف تر در آینده و با توجه به مدل زندگی عموم مردم که درگیر کثرت ها شدند نا امیدی میشود حاصلش. حال سوال بنده این است که ما باید خودمان را برای این روزهای سخت اقتصادی آماده کنیم و دنبال حقیقتی فراتر از مادیگرایی باشیم و زاهدانه زندگی کنیم و یا اصلا حساب کتاب امثال آقای قديري واقعیت ندارد و یا همه واقعیت نیست به هر حال امروزه بچه های انقلابی که تمام قد با اطمینان از آقای رئیسی حمایت کردند و شرایط فعلی باعث سرکوبشان شده و دلیل و برهان قبول نمیکنند از این سرمایه های حقیقی انقلاب واقعا چاره چیست؟ باور کنید فقط وعده صبر میدهیم به مردم و آینده نزدیک که همه چیز خوب میشه و ما این حرفها را از خودمان نمیزنیم از صحبتهای حضرت آقا و بعضا خود شما به مردم انتقال میدیم ولی هنوز مردم در سفره خود چیزی لمس نکردن. تشکر از صبر شما اگر مایل بودید تا صوت آقای قديري را بفرستم
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش این امری است که همه نیروهای انقلاب با زوایای مختلف در تلاشند تا انقلاب از این بحران نیز بگذرد و با روحیه آقای رئیس جمهور امید چنین امری هست، وقتی انقلاب اسلامی در رشد همه ابعاد انسانی رشد کند که ذات انقلاب اسلامی نیز چنین است. در همین رابطه شب گذشته عرایضی شد، خوب است که به صوت آن جلسه توجهی بفرمایید. موفق باشید
https://eitaa.com/matalebevijeh/13080
سلام: مدرسهای غیرانتفاعی تاسیس شد برای قشر محروم، مستضعف و...، از پایههای پیشدبستانی تا چهارم دبستان فعلا و بناست سال به سال بر پایهها بتوفیق الهی اضاف بشود که بچههایی که در این محل تحصیل میکنند تا جاییکه امکان داره در همین محل موندگار باشند. دغدغمون صرفا درس دادن ریاضیات و حفظیات نیست که میخواییم جوان سالم و توانمند بلحاظ شکوفایی استعدادش به جامعه تزریق بشه. اونچه که برای ما مهمه نمره ۲۰ نیست، شکوفایی استعداد دانشآموز است. امسال اولین سال تاسیسش بود. مسلما راه طولانی و پرچالشی در پیش داریم، خواستم در این زمینه و برای این قشر ما را توصیه و راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: فهم بنده نسبت به نظام عمومیِ آموزشی با توجه به اندکی اطلاعاتی که دارم، آن بود که ما نیاز به مدارس غیر انتفاعی نداشتیم و باید تلاش میکردیم بدنه آموزشی عمومی تقویت میشد. البته این مربوط به کار شما و شرایطی که شروع کردهاید نیست، امید است شماها با نظر به نیازی که نظام اسلامی در رشد شخصیت انسانها در همه ابعاد وجودی دراین جهان دارد، تلاش خود را بنمایید و إنشاءالله به نتیجه خواهید رسید. موفق باشید
آیا جن زدگی یا اینکه جن با وجود انسان ارتباط داشته باشد و سبب آزار شود مانع از استجابت دعا می شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر، جنّیان مخلوقات محترم خداوندند که هیچ مانعی در امور انسانها ایجاد نمیکنند مگر شیطان که البته به تعبیر قرآن کید او هم ضعیف است و هرگز مانع استجابت دعا نمیشود. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و عرض ادب. استاد عزیز در مورد حجاب سوالی داشتم. استاد این که ما بخواهیم تو جامعه حجاب رو الزام کنید باعث یکسری مشکلات میشه چون حجاب برای معتقدان خوبه ولی برای معاندان که نه، به هرحال عده ای معاند در کنار ما زندگی میکنند که منتظر فرصت برای خورد کردن جبهه ی مقابلشون هستند حالا اینها چه حجاب بگیرند یا نگیرند کار خودشون رو میکنن. خوب حجاب نداشته باشند که بهتر شناخته میشند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این موضوع بسیار مفصل است از آن جهت که بیحجابی جدید مثل نمازنخواندن و یا انکار دیانت نیست، بلکه خواسته و نا خواسته نوعی فروافتادن در جبهه استکباریِ مقابله با نظام اسلامی است و اینجا است که جایگاه بیحجابی برای افرادی که بدان دامن میزنند، جایگاهی غیر مردمی محسوب میشود از آن جهت که کلیت مردم ما در بستر مقابله با نظام استکباری هستند هرچند ممکن است بعضی از بیحجابها متوجه جایگاه بیحجابی خود نباشند و گمان کنند این نوع بیحجابی شبیه بیحجابیِ مثلاً زمان قبل از انقلاب است که نوعی تجدد و مدرنبودن به حساب میآمد. بهترین راه، تذکر به آنانی است که با بیحجابی خود بنای مقابله با فرهنگ مردم و دیانت الهی ندارند. از این گذشته، بحث قانونیبودن پوشش در میان است که باید هر شهروندی مطابق قوانین کشوری که در آن زندگی میکند، عمل نماید تا قوانین شهروندی را رعایت کرده باشد. در اینکه با برخورددلسوزانه و مادرانه میتوانیم آنانی که گرفتار فضای رسانهای نشدهاند؛ متذکر شد، به نمونهای اشاره میشود که خواهران مجاهد و متدین ما در متروی تهران عمل کردند https://eitaa.com/matalebevijeh/13033 . عرایضی در رابطه با انتخاب حجاب به عنوان جوابدادن به آزادی نسبت به عبور از هوس، در مقاله «تقابل آزادی و حجاب! چرا؟» همراه با شرح صوتی آن روی سایت هست. خوب است که به آن جا رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/666#sound-row-4342
با سلام: بنده و همسرم خیلی خواب می بینیم دقیقا مثل یک فیلم این اتفاقا تقریبا همیشگی است. البته خانم بیشتر گاهی از خواب که بیدار میشن تا مدتی تحت تاثیر خوابی که دیدن هستن. ممکن است راهنمایی بکنید که چه باید کرد؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان بر امور عقلی و معرفتی متمرکز شود، قوه واهمه تحت سیطره عقل قرار میگیرد. و در همین رابطه روایات میفرمایند هر اندازه عقل و معرفت انسان قوی شود، خواب دیدن او کم میشود. مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، پیشنهاد میشود. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. برای پاسخگویی به شبهات فکری دینی و همچنین سیاسی که امروزه در بین مردم و بخصوص دانشجویان وجود دارد چه مطالعاتی باید داشت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل، مشکلِ بحران انسانیت است که بشر امروز، معنای خود را از دست داده است و باید سعی نمود او متوجه جایگاه خود در نزد خود و در جهان و در ابدیت باشد. اگر در فرصتی مناسب مباحث «معرفت نفس» را به زبانی نرم و مباحث «برهان صدیقین» را با آنان طوری در میان بگذاریم که آرامآرام متوجه حضور ابدی خود با نگاهی که جناب ملاصدرا به میان آوردهاند، بشوند، مطمئناً با ظرفیت گستردهای که دارند ره صد ساله را یکشبه طی میکنند. بیحساب نیست که حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» که به خوبی متوجه جهان جدید و انسان جدید شدند، از عظمت کار ملاصدرا آنچنان به حیرت آمدند که فرمودند: «و ما ادراک ماالملاصدرا؟». آری! صدرا با هم عصربودن با جناب دکارت، معنی بشر جدید را به خوبی فهمیده است. موفق باشید
یا محبوب! مبارک آمدن آن سیّد عشّاق حضرت امام حسین (ع) بر شما باد. صحبت های شما پیرامون راز امیدواری به انقلاب اسلامی در سخنرانی امشب حقیقتا بی نظیر بود و قبل از اینکه در گلزار شهدا خدمتتان برسم در این اندیشه بودم که چه می شود جهان انقدر غافل است لیک پاسخ که پیداست اما عجیب و شگفتش همان چیزی است که داد نیچه را در آورد و از عمق جان ندایی برمی خیزد وای وای کنان ای داد کجایید شما؟ حسین (ع) کجاست و ما کجاییم ای وای که نمی دانیم کجا و چطور باید ذیل اراده ی الهی قرار بگیریم؟ چرا اینطور عادی دنبال رسیدن غیر عادی و وصال بی زحمت هستیم؟ استاد بنده فریادی جانکاه می شنوم لیک شیرین است که بسیار دوست دارم حفظ شود ولی جواب به آن را یک ترس در بر میگیرد و اینکه در هر لحظه و هر نماز و هر شب و هر روز باید وجدان کنیم که ای وای که میگذرد کاروان و ما نیستیم پس بیایید برویم که جاماندیم در جایگاه جواب عجیب این است که جواب پیدا پیداست و ما پنهان می شویم از جواب آخر این چه سوالی است وقتی به قول خودتان آوینی ها و چمران ها داریم؟ لیک از سوی دیگر دل و عقل سرودی می خوانند که پس اگر این فریاد باید زده شود و جان را بسوزاند و ویران کند آیا در پیشاپیش باید هرآنچه از قبل درست بودند و انجامش برایمان الزام نمی بود حال باید به صحنه بیاید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کوره راهی از دوردستها ما را دعوت به گامزدن در راهی میکند که نه قصه همه زندگی است و نه آنچنان است که باید آن را رها کرد. میگوید متوجه این کورهراه باید بود تا بُعدی از ابعاد وجودیِ ما در اینجاها قرار گیرد، در کورهراهِ حضور در میدان دلبستن به آیندهای توحیدی که معلوم نیست چه آیندهای است. «آنقدر هست که بانک جرسی میآید».
نگفتند زندگی را باید تعطیل کرد، ولی نباید در نزد خود، خود را با خود، حاضر نداشت. بودنی که فقط «بودن» است و در عین آنکه مأوایی است دلچسب، ولی گویا نیست. زندگی را از ما نمیگیرد، ولی زندگی بدون آن مأوا هم، بوی زندگی نمیدهد. قصه هستی و نیستی است به همان معنایی که «چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم» و این، زیباترین «ایمان» است. زیرا ما بسته به آن هستیم و باید نازش را بکشیم، گاهی میآید و گاهی میرود، ولی نه رفتنی که محرومیت باشد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: به شدت نگرانم که مسیری که در پیش گرفتم صحیح است یا خیر؟ استعدادم در چیست؟ کدام مسیر برای من کوتاهتر است؟ تلاش بیهوده نکنم! ای کاش کسی، جایی پرسشنامه ای به من میداد و با گرفتن جوابها بهترین و کوتاهترین راه را نشان میداد. خدای من میداند که با تعقیب نماز عشا چقدر مانوس و سرگردانم! اگر به سان خیلی ها بذری روی سنگ بپاشم و نتوانم تا آخر بایستم! چرا به سان خیلی ها ناگهان تمام عیوب و قصورات را چشم پوشی نمیکند و به قول جنابتان با دوتا پس گردنی جلو نمیراندم. آیا راه دور است یا «نشسته روبرو» التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضوری صادقانه و قدمگذاردن در مسیری که در امورات معرفتی و یا در امورات دنیایی پیش میآید، آرامآرام ما را در حضوری بهتر وارد میکند. موفق باشید
سلام استاد: در فصل اسماعیلی در مورد رب میخواستم پس از کسب اجازه بپرسم ۱. در ذکر رکوع و سجود منظور کدام رب است؟ منظور حضرت الله است یا رب خصوصی ما؟ ما باید به کدام رب رجوع کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت معبود به نور ربوبیت خود در رکوع، ما را دعوت میفرمایند تا در امورات خود جایگاه خدا را نیز بنگریم. و در سجود، به نور ربوبیت خود ما را متذکر میشوند که اساساً چیزی از خود نبینیم و به همین جهت رکوع، مقدمه سجود است. موفق باشید
سلام: با اغلب جوونها که صحبت میکنم دچار بیهویتی و پوچی تو مسئله دین شدن. میگن تا یکسال پیش نمازامون قضا نمیشد حالا اما نماز و مسجد و خدا براشون بیاهمیت شده. هر کارم به ذهنشون خورده جهت ترک این حالت انجام دادن اما به نتیجه نرسیدن. در این زمینه راهنمایی میخواستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به حیات دینی زندهتر و وسیعتری باید حاضر شوند. مباحث «معرفت نفس» در این مورد کمک خواهد کرد. مصاحبهای با مجله «سوره» شد که قسمت دوم آن مصاحبه إنشاءالله بتواند در این مورد کمکِ فکری باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/12424 موفق باشید