بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9396
متن پرسش
سلام استاد: در سوال 9373 فرمودید که در جامعه اسلامی باید تا حد امکان گذشت کرد. آیا وقتی عذر خواهی در کار نیست و شخص بر کار خود اصرار دارد و یا جهلی در کار نیست و از روی عمد باشد، آیا گذشت معنا دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرمود: «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما» مومنان هنگامى که با لغو و بیهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از آن مى‏گذرند. موفق باشید
9393
متن پرسش
سلام علیکم: فرموده اید: «نزول دفعی قرآن به قلب مبارک پیامبر علی‌القاعده باید قبل از بعثت آن حضرت نه یک بار که چندین بار تجلی کرده باشد، حال چه در شب‌های قدر و چه در غیر شب‌های قدر.» چرا باید چندین بار تجلی کرده باشد؟ و چرا در شب غیر قدر؟ مگر زمان نزول دفعی قرآن کریم در شب قدر نبوده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت قرآن غیر از آن نور از قرآنی است که با الفاظ همراه است. رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در حجةالوداع فرمودند: این سال، سال آخر عمر من است زیرا دو بار قرآن در این سال بر من نازل شد. این نشان می‌دهد حقیقت قرآن در زمان‌های مختلف بر قلب مبارک حضرت نازل شده ‌است. چه قلبی بوده قلب مبارک رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله»! موفق باشید.
9392
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز. با آرزوی قبولی طاعات شما در ماه مبارک رمضان از بچه های خمین شهر امام (ره) هستم با یکی از رفقا شرح تفسیر سوره حمد امام را دو ،سه مرتبه مباحثه کردیم و منتظر ادامه مباحث بودیم که متاسفانه در سایت وجود ندارد.در ضمن مباحث پایه ای که شما فرموده اید را چندبار مباحثه کرده ایم و مشتاقانه منتظر ادامه مباحث هستیم.آیا مباحث ادامه پیدا خواهد کرد؟ در ضمن سلام بچه های خمین را خدمت شما عزیز بزرگوار میرسانم.(التماس دعا)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئول محترم سایت جهت ارائه‌ی ادامه‌ی مباحث به عزیزانمان
9391
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام خدمت استاد طاهرزاده: یکی دیگر از مبانی و ریشه های شکل گیری مدیریت غربی ضرورت کار تحصصی یا تحصص گرایی و تقسیم کار افراطی بود. صاحبنظران در این خصوص می نویسند: یکی از ویژگیهای کاپیتالیسم [یا نظام سرمایه سالاری]، ضرورت کار تخصصی و فراگیر و به تعبیری «برده وار» است (زرشناس، سرمایه سالاری: 37). لذا با توجه به اهمیت تولید انبوه در نظام سرمایه داری غرب، تقسیم کار برای سازماندهی جامعه، ضرورت یافت و به همبستگی اجتماعی، مدد می رساند [ولی] ماهیت مادّی و جسمانی یافت (رحیم پور ازغدی، گفتگوی انتقادی در علوم اجتماعی: 65). نه تنها دانشمندان، بلکه تکنسین ها و حتی کارگران نیز باید به تخصص تن دهند، تخصصی که بعضی از جامعه شناسان از آن به عنوان «تقسیم کار» این همه تمجید می کنند؛ این امر کارِ مبتنی بر قوة عاقله را برای کارگران کاملاً امکان ناپذیر می کند. کارگران که با پیشه وران دوره های قبل بسیار فرق دارند، به برده های محض ماشین ها تبدیل شده اند و می توان گفت بخش های یک پیکر را تشکیل می دهند (گنون، بحران دنیای متجدد: 129). تکامل جامعه از نظر تقسیم کار خواه ناخواه یک خطر بزرگ اجتماعی به دنبال خودش دارد و آن جدا کردن انسانها از یکدیگر است. قهراً فکر مشترک، عاطفه ی مشترک و گرایش مشترک در مردم کمتر وجود پیدا می کند و چون انسان ساخته می شود با علمی که تحصیل می کند، ساخته می شود با فنی که دارد، ساخته می شود با شغلی که دارد، انسانهایی که ساخته می شوند بکلی با یکدیگر متباین اند. بعلاوه چون کارها اختصاصی می شود، این مسئله ی تقسیم کار که می گویند سبب تکامل جامعه است - و راست است، سبب تکامل جامعه است - سبب نقص فرد است. ماشین کارش آنقدر دقیق شده که حتی کارگری که در یک کارخانه است سر از کار آن کارخانه در نمی آورد، فقط یک کار بسیار کوچکی مثلاً مراقبت کردن از حرکتِ فلان جزء این ماشین را به او سپرده اند که تو همیشه باید مراقب آن پیچ باشی که شل نشود. یک عمر چیزی که در دنیا می شناسد فقط همین پیچ است. وقتی تقسیم کار خیلی زیاد شد هر انسان، مخصوص یک کار می شود و ساخته ی این کار می شود، پس انسانیتی که مشترک میان انسانهاست کجا رفت؟ آن دیگر قربانی می شود. این است معنی اینکه اینها مدعی هستند که وقتی صنعت خیلی پیشروی می کند و کار کارگر تقسیم و یک کار جزئی می شود و بعد یک عمر فقط به همان یک کار باید مشغول بشود، او تبدیل به یک ابزار می شود، یعنی این دیگر انسان نیست، خودش می شود مثل یک ابزار، که اینها می گویند نوعی «از خودبیگانگی» است. آنوقت این انسان دیگر انسان نیست، یک ابزار است؛ مسخ می شود، یک انسانِ مسخ شده به ابزار است. این یک خصوصیت دوره ی ماشین و سرمایه داری [است] (مطهری، فلسفه تاریخ جلد3: 262-261). 1. با توجه به موارد فوق لطفا نظرتان را اعلام فرمایید؟ 2. ما در مدیریت اسلامی فعلی باید کارها را چگونه تقسیم کنیم؟ از نگاه آرمانی مدیریت اسلامی نحوه کار و تقسیم آن چگونه است؟ کار از نگاه مدیریت اسلامی چگونه تعریف می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به مطالب ارزشمندی ورود پیدا کرده‌اید. چیزی که سخت امروز نیاز است مردم ما به‌خصوص جوانان متوجه باشند تا راز سرگشتگی و از خودبیگانگی بشر امروز را در ذات تکنولوژی جستجو کنند. ابتدا باید به خودآگاهی رسید. انسان به خود شناخت دارد ولی وقتی این شناسایی در نسبت با شخصی دیگر و یا چیزی دیگر و یا زمان دیگر معنا شود، خود آگاهی پیش می‌آید و در این رابطه خودآگاهیِ تاریخی، آگاهی انسان است به خودش در نسبت به زمانه و تاریخی که در آن به سر می‌برد. در فضای خودآگاهی تاریخی است که متوجه می‌شویم ذات انقلاب اسلامی از ذات فرهنگ غربی جدا است و انقلاب اسلامی بنا ندارد به قیمت یک جامعه‌ی تکنیکی انسان‌ها را قربانی کند. برادر! راه حل اصلی همچنان که قبلاً نیز عرض کردم این است که عالم ملکوت را در مقابل این بشر بگشایید ‌ـ‌که معرفت نفس در این راه خیلی مفید است‌ـ و سپس جامعه را بر اساس نظم ملکوتی اداره کنیم. این است آن مدیریتی که امروز در خفا رفته‌است. باید جامعه توسط روحانیت و معنویّت قدسی مدیریت شود و همان‌طور که جناب رنه‌گنون می‌گوید: انسان‌ها هر کدام خودشان نسبت خود را با وسایل زندگی تعیین کنند نه آن‌که وسائل یک نواخت توسط ماشین‌های انبوه ساز، سازنده وسایل زندگی بشر بشوند. وقتی بشر فهمید چه بلایی بر سر خود آورده و از این نوع تکنیک بانگاهی عمیق فاصله گرفت و زندگی زمینی خود را با عالَم ملکوت ترکیب کرد دیگر طالب این نوع تولیدات نیست تا مدیریت تولید انبوه بتواند سرنوشت همه را در دست گیرد. موفق باشید
9390
متن پرسش
با سلام: چرا میگوییم صفات رذیله نظیر غرور، بخل، خصوصا دروغ نمی تواند در خدا راه داشته باشد؟ در جایی خواندم که به این علت این صفات در خداوند راه ندارد که این صفات ناشی از نیاز است و این با واجب الوجود بودن خدا متعارض است. اما مثلا در بسیاری از انسان ها دروغ گفتن ناشی از نیاز نیست و به صورت صفت اخلاقی آنها بروز میکند. خواهشمندم با کلمات ساده پاسخ دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت اگر کسی از همه‌ی جهات کامل باشد معنا نمی‌دهد که بخواهد با دروغ‌گفتن نقص خود را پنهان نماید و یا کمال غیر واقعی را به خود نسبت دهد. موفق باشید
9389
متن پرسش
سلام علیکم: شما در آثارتان وقتی که نحوه سلوک در عصر حاضر را تبیین می کنید به عنوان مصداق کامل به دفاع مقدس و شهدا توجه می کنید. ولی من هنوز متوجه نشدم که در زمان حاضر و الآن وظیفه ما چیست که به اون سلوک شهدا برسیم؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را بحمداللّه در جلسه‌ی پنجم جزوات «امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و تقدیر تاریخی زمانه» تا حدّی شرح داده‌ام مبنی بر این‌که اگر امروز با نظر به حقیقت انقلاب اسلامی و نظر به نور اشراقی آن از مقام معظم رهبری و نگاه او استفاده کنیم، حجاب‌هایی که بین ما و حضرت حق هست برطرف می‌شود زیرا صورت مشیت اراده‌ی الهی جهت هدایت بشر در این زمان در راستای شریعت اسلام، بر قلب حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» اشراق شد و آن روحی گشت در کالبد انقلاب اسلامی، مثل حضور نفس در بدن، و لذا در صورت اتحادی خاص با انقلاب اسلامی از طریق سلوک ذیل شخصیت امام خمینی، می‌توانیم با خداوند به صورتی حضوری مرتبط شویم و راه رجوع به خدا را در مقابل خود بگشاییم. این است آن سلوک إلی اللّه که امروز خداوند در مقابل شما گشوده است. تا ما با مشیت الهی در این دوران مرتبط نگردیم نمی‌توانیم از انس با خدا به معنای واقعی آن سخن بگوییم. راه‌های رسیدن به خدا به عدد انفاس خلایق است ولی همه‌ی این راه‌ها امروز از مسیر انقلاب اسلامی می‌گذرد که می‌خواهد دوران نسیان بشر از خدا را پشت سر گذارد. از این جهت تأکید می‌شود امروز رجوعِ به حق با انقلاب اسلامی ممکن است. وقتی انقلاب اسلامی را آینه‌ی گفتگوی خدا با بشرِ امروز دیدید - مشروط بر این‌که انقلاب را در نظام اجرایی محصور ندانید- به مشیت و اراده‌ای نظر کرده‌اید که در کالبد انقلاب اسلامی ظهور کرده و در معادلات جهانی در حال تعیّن بخشیدن خویش است، مثل نفخه‌ی روح در جسم و تعیّن آن روح در حرکات و سکنات انسان که در عین ظهوری محدود در حرکات بدن، نامحدودبودن خود را حفظ می‌کند و در عضوی محصور نمی‌شود، انقلاب اسلامی نیز در دولتی محصور نمی‌گردد بلکه زاینده‌ی همه‌ی آن‌ چیزی خواهد بود که بشر امروز به آن نیاز دارد. موفق باشید
9388
متن پرسش
سلام علیکم استاد: به نظر بنده به هر دو نظریه وحدت تشکیکی وجود و وحدت وجود با تشکیک در تجلی اشکالات اساسی وارد است. اگر معلول مرتبه پایین یک حقیقت واحد اما مشکک است، آیا این حقیقت مشکک به علت همین تشکیک محدود نمی شود؟ چون وجود دارای تشکیک از یک طرف به وجود مطلق (خدا) و از طرف دیگر به وجود مقید و محدود (نازل ترین مخلوقات) ختم می شود. اما از آن جا که مخلوقات محدود و مقید هستند پس وجود نیز به همین اعتبار محدود و مقید می شود و اطلاق مرتبه عالی را نیز مخدوش میکند. هر چه فکر میکنم نظریه تشکیک در وجود تصوری به غایت سست و بچه گانه است! اما در وحدت شخصی وجود نیز که مخلوقات به مثابه تجلی و ظل وجود مطلق در نظر گرفته می شوند همین اشکال وارد است. اشکال این است که آیا وجود مطلق در تجلیات خود حاضر است یا نه؟ اگر نباشد که نقص است و اگر باشد هم نقص است چون تجلیات محدود و مقید هستند پس وجود مطلق با حضور یا حتی ظهور در تجلیات به مرتبه محدود می رسد و مقید می شود. این که با حضور محدود می شود مشخص است. اما با ظهور نیز محدود می شود چون خود ظهور وجود دارد و اگر وجود ظهور غیر از وجود ذات است آن گاه ذات دو تا می شود و بساطت وجود هم مخدوش می شود چون بین ظهور و ذات تباین ایجاد می شود. اشکال دیگر این است که در قاعده بسیط الحقیقه کل اشیاء و لیس بشیء منها که جزء نظریه وحدت وجود است هم باز نقص برای وجود پیش می آید. چون میدانیم که اشیاء دارای نقص هستند. یعنی کمالاتی را ندارند، حالا اگر بگوییم وجود بسیط حقیقی کمالات اشیاء را دارد، نتیجه این می شود که کمالاتی که اشیاء ندارند را ندارد و این نقص است. نتیجه این که قائل شدن به هر نقص و محدودیتی برای موجودات مقید، وجود مطلق را نیز محدود میکند. و تجلی نامیدن مخلوقات نیز مشکلی را حل نمیکند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم همه‌ی این موجودات وجودشان را از حضرت حق گرفته‌اند و لذا حضرت حق عین وجود است وگرنه باید حضرت حق هم وجودش را از آن چیزی که عین وجود است بگیرد. حال وقتی همه‌ی موجودات وجودشان را از حق گرفته باشند و عین وجود نباشند، این موضوع پیش می‌آید که وجود مخلوقات ، نازله‌ی وجود حق‌اند و چون بعضی مخلوقات در مرتبه‌ی برتری نسبت به بعضی دیگر هستند – مثل فرشتگان که نسبت به عالم ماده در مرتبه‌ی دیگری می‌باشند – پس باید وجود، شدت و ضعف داشته باشد. اگر این نکته خوب فهمیده شود مشکلات فوق پیش نمی‌آید. بنده در شرح کتاب «از برهان تا عرفان» عرایضی برای رفع این اشکالات داشته‌ام. می توانید به سی‌دی مربوطه رجوع فرمایید. موفق باشید
9387
متن پرسش
سلام استاد: من برای نیت دستیابی به فضائل اخلاقی دچار مشکل هستم. من هدف خودم رو پاک شدن از رذایل برای دستیابی به قرب الهی و سعادت در آخرت قرار دادم. اما این رذایل رندگی من رو هم تلخ کرده اند. به همین دلیل یک نفر انگار مدام در گوش من می خواند که تو برای رهایی از این تلخی دنبال تهذیب هستی و علاوه بر سعادت آخرت، سعادت دنیا هم مد نظر توست. به همیل دلیل انگیزه ام کم میشه و فکر می کنم کارم مورد قبول خدا قرار نمی گیره. آیا این وسوسه شیطانه؟ ضمنا من قبلا سابقه ابتلا به وسواس رو داشتم و البته الان هم به مقداری کمتر از قبل با آن مواجه هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی هدف کلی انسان رجوع به حق است باید دیگر به انگیزه‌های نفس امّاره که بعضاً در میان می‌آید کاری نداشته باشد، از آن مهم‌تر نباید به وسوسه‌های شیطان که با برجسته‌کردن انگیزه‌های نفس امّاره می‌خواهد ما را مأیوس کند به هیچ‌وجه اعتنا کرد. کار خودتان را بکنید تا ان‌شاءاللّه نور خلوص هرچه بیشتر قوت بگیرد. موفق باشید
9386
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام و ارادت: در صوت جلسه اول معرفت نفس شما فرمودید طبق آیه 42 سوره ی زمر خداوند در خواب نفس ما را میگیرد و تا خودمان اراده میکنیم بخوابیم نمی توانیم بخوابیم. پس چرا داروهای بیهوشی باعث میشود توجه نفس از بدن قطع شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: داروهای بیهوشی موجب می‌شود که عرصه‌ی حضور نفس در بدن تنگ شود و نفس را بدون اختیارش از بدن بیرون می‌کنند. در کتاب «خویشتن پنهان» این موضوع بحث شده است. موفق باشید
9385
متن پرسش
سلام: در شرح کتاب «شرح حدیث عقل و جهل» گفتید که کسی بد نیست بلکه کار او هست که بد است و باید با رافت برخورد کرد. آیا در بحث برائت، ما با عمل آن ها دشمنی می کنیم اگر با خود او دشمنی می کنیم پس چگونه است؟ تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره وقتی از فکر و فرهنگی برائت می‌جوئیم اگر بعضی‌ها مثل ابولهب، عین آن فکر و فرهنگ بودند، مشکل خودشان است. موفق باشید
9383
متن پرسش
سلام علیکم: طاعات و عبادات قبول بنده دختر مجردی هستم که سن ازدواجم هم بالا رفته و از مباحث شما هم بهره مندم. یه مطلبی که می خواستم برای شما بازگو کنم این است که آیا ازدواج هم طلب است؟ نمی دانم چرا از عمق وجود راضی به این کار نشدم تا بحال. در صورتی که واقعا هم علاقه مندم بتوانم همسر خوبی و مادر خوبی از هر لحاظ باشم. آیا در این کار من حکمتی است؟ خواهش می کنم در این شبهای عزیز بنده را هم دعا کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعا می‌کنم و شما هم از خدا بخواهید که اگر مصلحت‌تان ازدواج و مادرشدن است، لطف خود را دریغ نفرماید. ولی همواره به آن‌چه خدا برای شما خواسته راضی باشید. موفق باشید
9382
متن پرسش
سلام: با امید به قبولی طاعات شما توفیق عبادت مثلا اینکه یکی موفق به خواندن نمازهای واجب اول وقت با طمانینه و نمازهای مستحبی خصوصا نماز شب بشه. توفیق یعنی یجور اذن از طرف خدا بگیریم که ربط به اعمال ما هم داره در حقیقت به خواست و اراده ما تعلق میگیره خوب حالا یه سوال؟ چجوری یه منافق یا یک بی بصیرت، یک جاهل، یکی مثل ابن ملجم ملعون این قد نماز میخونه تا پیشونیش... مگه نماز خوندن و حال عبادت داشتن اذن خداوند نمیخواهد؟ چجوری این تناقض حل میشه؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضی لغات را نفهمیدم. آن نمازخواندنی توفیق الهی است که یا با حضور قلب باشد و یا مقدمه‌ی حضور قلب قرار گیرد وگرنه شیطان که رئیس ابن‌ملجم است، 6000 سال عبادت کرد. موفق باشید
9380
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی فرمودید: در صلوات نظر به کامل‌ترین انسان‌ها می‌کنید که بهترین رابطه را با خدا دارند و در زیر سایه‌ی رابطه‌ی کامل‌ترین انسان‌ها، با دعا، رابطه‌ی خود را با خدا برقرار می‌نمایید و معلوم است که این دعا بالا می‌رود.- استاد به صورت کامل و زیبا پاسخ گرفتیم که چگونه صلوات باعث بالارفتن دعا می شود. ولی اگر کسی صلوات را به زبان نیاورد ولی جهت قلبش بسوی حضرات معصومین (ع) باشد دعا بالا نمی رود؟ به عبارتی دعای بدون صلوات فرستادن اجابت نمی شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت نظر قلبی به سوی حضرات معصومین«علیهم‌السلام» روح صلوات را به همراه دارد، ولی کامل‌ترین شکل جمع لفظ و معنا است. موفق باشید
9379
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به فضایلی که برای ادعیه مختلف از معصومین (ع) بیان شده است به نظر میرسد که در کل فضیلت و ثواب دعاهایی که جنبه تسبیح و تحمید بیشتری دارند مانند یستشیر، عشرات، مشلول و ... بیشتر از دعاهایی است که بیشتر جنبه مناجات و استغفار و عرض حال و حاجت دارند مانند دعای ابوحمزه، کمیل و ... گاهی فضایلی که برای ادعیه توحیدی تر بیان شده حیرت انگیز است و از آن طرف درباره فضیلت مناجات ها یا سکوت شده و یا در آن حد بیان نشده است البته درست است که در همه ادعیه تا حدی به حمد و ثنای الهی پرداخته میشود اما آیا میتوان در حالت کلی این افضلیت و طبقه بندی در ادعیه را در نظر داشت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار مشکلی است بنده تا حال در این مورد فکر نکرده‌ام. باید سعی کرد بهترین نحوه‌ی ارتباط با خدا را از طریق ادعیه پیدا کرد حال هر دعایی که با روح شما متناسب‌تر است آن را باید انتخاب کنید. خیلی به فضائل و ثواب‌اش کاری نداشته باشید. موفق باشید
9378
متن پرسش
سلام علیکم: در مفاتیح در قسمت اعمال شب قدر هیچ تاکیدی نمی بینم که احیا در مسجد باشد و در جمع مومنین و اعمال آن بخصوص مراسم قرآن به سر در جمع انجام شود لذا بنده در منزل با تمرکز اکثر اعمال را تنهایی انجام می دهم و از سخنرانی و مراسم قرآن به سر امثال حاج شیخ حسین انصاریان در تلویزیون به لطف خدا استفاده می کنم با این وجود نگران این هستم که از نظر لطفی که خداوند به جماعت دارد محروم شوم حضرت عالی چه توصیه ای می فرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال کار شما نسبت به اینکه روح‌تان پذیرای چنین حضوری هست کار خوبی است و إن‌شاءاللّه نتیجه‌ی کامل را می‌گیرید ولی عنایت داشته باشید که حضرت صادق«علیه‌السلام» با این‌که در یکی از سال‌ها در شب قدر بیمار بودند دستور دادند بسترشان را ببرند در مسجد تا از حضور در بین مؤمنین بیشتر استفاده ببرند. موفق باشید
9377
متن پرسش
سلام حضرت استاد: خسته نباشید. خیلی از ازدواجها بعد از مدتی به عادت کردن به همدیگر می رسد و از دوستی اولیه خبری نیست جز آنها که بصورت جدی در مسیر تهذیب نفس اند و جلوی وسوسه های شیطان را گرفته اند و به قسمتشان راضی اند. درست است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان سعی کند بر اساس دستورات شریعت الهی با همسر خود برخورد کند آن دوستی اولیه به صورتی دیگر دوباره ظهور می‌کند. موفق باشید
9375
متن پرسش
سلام استاد: من به کتاب معراج السعاده برای مباحث اخلاقی رجوع کرده ام. و ضمن آن به سوالاتی برخورد کردم که خدمتتون عرض می کنم. 1- من به دلیل اینکه دچار ضعف نفس هستم، تشخیص جبن و تهور برایم کمی مشکل است. دایره چیزهایی که من در آنها احتمال هلاکت می بینم بزرگتر از اون چیزی هستند که باید باشند. باید چه کنم؟ 2- آیا کسی که برای نجات جان دیگری در خطر مرگ قرار می دهد، آیا این تهور است؟ 3- در بحث قوت نفس آورده شده که کسی که این صفت را دارد، عزت و ذلت و فقر و ثروت برای او یکسان است. آیا این که عزت و ذلت برای انسان یکسان باشد، یعنی چه به او اهانت کنند و چه احترام، برای او یکسان است. ضعف نفس نیست؟ خودم فکر می کنم که تعریفم از عزت درست نباشد؟ تعریف اسلام از عزت چه هست و چه فرقی با تعریف اهل دنیا دارد؟ 4- در بحث شیوه ی تهذیب باید به چه نکاتی توجه بشه؟ اگر در اینجا فرصتی برای پاسخ کامل نیست لطفا کتاب معرفی کنید. یا زهرا...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- اگر مطابق وظیفه‌ای که شرع تعیین کرده عمل شود، ماوراء جبن و تهور عمل شده 2- خیر این شجاعت است 3- یعنی به دنبال شهرت نیست و عزت نفس یعنی در عین آن‌که به دنبال شهرت نیست اجازه نمی‌دهد به شخصیت اسلامی او توهین شود و از حق اسلام دفاع می‌کند، اهل دنیا نسبت به آبروی دنیایی خود حساس‌اند 4- شاید مباحث مکارم الاخلاق که صوت آن روی سایت هست کمک کند، إن‌شاءاللّه. موفق باشید
9373
متن پرسش
سلام استاد: من فایل صوتی مربوط به بحث کرامت و طلب حضرت برای برقراری احترام بین مومنین را گوش کردم و حالا سوال دارم. اینکه ما باید «اشدا علی الکفار رحما بینهم» باشیم رو استنباط کردم. اما آیا فقط باید دعا کنیم که احترام ما حفظ شود و ما باید در مقابل یکدیگر منفعل باشیم. یعنی اگر تجاوزی به احترام، حق، اراده و... ما شد، باید واکنشی نشان ندهیم؟ آیا قاعده ی «لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ» اینجا و در مقابل مومنین معنا ندارد؟ اگر باید واکنش نشان دهیم باید چکار کنیم؟ خواهش می کنم دقیق بگید که باید چکار کرد؟ متاسفانه هر چه از اسلام می شنویم اینه که نباید عصبانی شد، ولی نشنیدم که کسی بگه که حالا عصبانی نشیم، چکار کنیم؟یا زهرا...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 9368 عرض شد در فضای جامعه‌ی اسلامی تا آن‌جا که ممکن است باید نسبت به خطاهای همدیگر گذشت کنیم و قاعده‌ی «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُون‏» در مقابل کفار است که با آن‌ها تقابل تمدنی داریم. موفق باشید
9372
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: آیا در آخرت تمام خاطرات دنیایی را به یاد می آوریم؟ اگر این گونه است چرا در دنیا خیلی از خاطرات را به یاد نمی آوریم؟ آیا این به خاطر محدودیت های ناشی از تعلق به بدن است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یادآوری به صورت علم حصولی در آخرت نیست، بلکه در قیامت با شخصیتی از خود روبه‌رو هستیم که آن اراده‌ها را انجام داده و صورت آن اراده‌ها با آنچه اراده شده است در میان است. موفق باشید
9368
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم محضر استاد طاهرزاده سلام علیکم و رحمة الله با توجه به اینکه در دین شریف اسلام و اخلاق اسلامی به عفو و بخشش و مهرورزی تأکید فراوانی شده که از آن نمونه است آیات و روایات ذیل: وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها فَمَنْ عَفا وَ أَصْلَحَ فَأجْرُهُ عَلَى اللّه ِ إِنَّهُ لا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ (الشوری :409) إنْ تُبْدُوا خَیْرا أوْ تُخْفُوهُ أوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإنَّ اللّه َ کانَ عَفوَّا قَدِیرا (النساء :149) الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللّه ُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ (آل عمران :134) یأَیهُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ وَ أَوْلَادِکُمْ عَدُوًّا لَّکُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَ إِن تَعْفُواْ وَ تَصْفَحُواْ وَ تَغْفِرُواْ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ( التغابن : ١٤ ) قل لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ یَغْفِرُواْ لِلَّذِینَ لَا یَرْجُونَ أَیَّامَ اللَّهِ لِیَجْزِىَ قَوْمَا بِمَا کاَنُواْ یَکْسِبُونَ الجاثیة (الجاثیة : ١٤) خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الجْاهِلِینَ (الأعراف : 199) وَ لْیَعْفُواْ وَ لْیَصْفَحُواْ أَ لَا تحُبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکمُ‏ْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (النور : ٢٢) - رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : أ لا اُخبِرُکُم بِخَیرِ خَلائقِ الدّنیا و الآخِرَةِ ؟ : العَفوُ عَمَّن ظَلَمَکَ ، و تَصِلُ مَن قَطَعَکَ ، و الإحسانُ إلى مَن أساءَ إلَیکَ ، و إعطاءُ مَن حَرَمَکَ (میزان الحمه/ج7/ح13292) - عنه صلى الله علیه و آله : إذا اُوقِفَ العِبادُ نادى مُنادٍ : لِیَقُمْ مَن أجرُهُ عَلَى اللّه ِ و لْیَدخُلِ الجَنَّةَ . قیلَ : مَن ذا الّذی أجرُهُ عَلَى اللّه ِ؟ قالَ : العافُونَ عَنِ النّاسِ (میزان الحمه/ج7/ح132939) ادعیه ی شریفه ای که در آن دشمنان مورد نفرین و بدخواهی قرار گرفته اند مانند: واجعل من أرادنی بسوء من جمیع خلقک تحت قدمی (دعای ابوحمزه) اللهم ومن أرادنی بسوء فارده ومن کادنی فکده (دعای کمیل) "و ترد عنی کید الکیدة و مکر المکرة اللهم من أرادنی فأرده و من کادنی فکده و اصرف عنی کیده و مکره و بأسه و أمانیه و امنعه عنی کیف شئت وانی شئت اللهم اشغله عنی بفقر لا تجبره و ببلاء لاتستره و بفاقة لا تسدها و بسقم لا تعافیه و ذل لا تعزه و بمسکنة لا تجبرها اللهم اضرب باذل نصب عینیه وأدخل علیه الفقر فی منزلیه و العلة و السقم فی بدنه حتی تشغله عنی بشغل شاغل لا فراغ له و أنسه ذکری کما أنسیته ذکرک و خذ عنی بسمعه و بصره ولسانه و یده ورجله وقلبه وجمیع جوارحه و أدخل علیه فی جمیع ذلک السقم و لا تشفه حتی تجعل ذلک له شغلا شاغلا به عنی و عن ذکری "(دعای صفوان معروف به دعای علقمه) چگونه تحلیل و تفسیر می شوند و خصوصا فرازهای دعای صفوان (علقمه). آیا غیر از این است که انسان مؤمن خصوصا انسان کامل برای تمامی آحاد بشر جز خیر و نیکی چیزی آرزو نمی کند آنگونه که مشی عملی او نیز اینگونه است و مظهر رحمت بر همگان مگر بر دشمنان حق (که آنان مغضوب حق اند) چگونه ممکن چنین انسانی هر گونه بدی و بیماری و بلا را برای دیگری خواستار باشد و حال آنکه قرار بود در مقابل بدی خوبی کند. پیشتراز راهنمایی شما متشکرم 26تیر1393 نوزده رمضان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضای نظام اسلامی همواره توصیه به عفو مطرح است زیرا وقتی افراد در زیر سایه‌ی اسلام قرار دارند ضعف‌هایی که از آن‌ها سر می‌زند آنچنان نیست که قابل گذشت نباشد زیرا مسیر توجه در چنین فضایی به بهترین شکل فراهم است، کافی است ماه رمضانی یا محرمی پیش آید و طرف مقابل ما از نظر اخلاقی تغییر کند. ولی وقتی تقابل تمدنی در میان است موضوع فرق می‌کند، دیگر این‌جا دشمنی با حق و حقیقت در میان است و نه‌تنها هرگز نباید تا وقتی دشمن اسلام از مواضع خود برنگشته با او سازش کرد، بلکه جای هیچ گذشتی نیست و از خدا می‌خواهیم آن‌ها را دفع کند زیرا وجود چنین افرادی با چنین افکاری مانع کمال کل بشریت است. موفق باشید
9367
متن پرسش
سلام استاد گرامی: نفس ناطقه ممکن است به جهت اختلالات در وهمیات نتواند از بدن خود درست استفاده کند،منظور از اختلالات در وهمیات چیست که باعث اختلال عملکرد نفس میشود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس انسان وقتی دنیا را مطلوب خود قرار داد وَهمیات او قوت می‌گیرد و از حقایق دور می‌شود. موفق باشید
9364
متن پرسش
سلام علیکم: فرموده اید به ما دستور داده‌اند از قضای الهی راضی باشیم و نه از مقضی. اگر میشود این جمله را توضیح دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثلاً ما در دفاع مقدس هشت‌ساله به این راضی نبودیم که صدام جوانان ما را شهید کند، به اراده‌ی الهی راضی بودیم که با تحقق این دفاع، اسلام و تشیع، عظمت خود را نشان داد. موفق باشید
9363
متن پرسش
سلام علیکم: شما فرمودید در خواب حکومت حس کم میشود. کم شدن حکومت حس یعنی چی؟ اصلا حس یعنی چی؟ حس چه بعدی از وجود ما را تشکیل میده؟ اصلا حس در بیداری چی هست که در خواب کم بشه؟ لطفا برایم روشن کنید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حس، یک امر وجودی است که هرکس در نزد خود دارد و در خواب این حالت به حاشیه می‌رود. موفق باشید
9362
متن پرسش
سلام علیکم طاعات و عبادات شما مورد قبول درگاه حق تعالی باشد. لطفا دستور فرمایید نسخه MP3 صوت تفسیر سوره قدر را در فایل ماه مبارک رمضان قرار دهند . با تشکر
متن پاسخ
مسئول محترم سایت
9361
متن پرسش
سلام علیکم: بعضی های معتقدند این نحوه مرسوم قرآن به سر کردن (اینکه تمام قرآن بر سر نگذاری و یک جز را بر سر بگذاری یا اینکه قرآن را پشت به آسمان بر روی سرت بگذاری) صحیح نیست، بلاکه اولا باید قران کامل تهیه کرده و بر سر بگذاری، ثانیا اینکه قرآن را باز کرده روی قرآن را به سمت آسمان قرار دهی و جلد قرآن روی سرت باشد. نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم صورتِ کامل بر سرگذاشتن قرآن، قرآن سی جزء است ولی امید است که با بر سرگذاشتن همین جزء‌ها امتثال امر الهی محقق شود ولی در مورد بازکردن قرآن و روی سرگذاشتن چیزی نداریم، همین کاری که انجام می‌شود خوب است در ابتدا باید قران را باز کرد. موفق باشید
نمایش چاپی