بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
9473
متن پرسش
ضمن سلام و احترام: در پاسخ سوال 9182 توصیه ی بسیار مفید 1) ورزش و 2) تقویت معارف توحیدی را در جواب شخصی که از وسواس گلایه کرده بودند فرمودید. این ترم که درس فقه داشتم متوجه شدم به لحاظ شرعی حرامه که شخصی که احتمال به وسواس میده یک سری از اعمال عبادی رو مجدد انجام بده یا یک سری کارهای مربوط به پاک و نجسی و آب کشی مجدد رو انجام بده. پیشنهاد می دم که این رو هم اضافه کنید که آدم های وسواسی اولین اشتباهی که در وسواس خود دچار می شن بی قید شدن نسبت به احکام شریعت در رابطه با اسراف و تکرار عبادات و برخی اعمال دیگر هست. ببخشید استاد دخالت کردم. و دومین اشتباه آن ها تعطیلی عقلشان و غلبه ی وهم بر اونهاست. که خود اسراف آب و ابطال وقت برای شستشوهای مکرر و نیز عدم خواندن نماز در اول وقت - به دلیل اینکه افراد وسواسی غالبا اول وقت نماز تا نیمه ی وقت مشغول طهارت و مقدمات نماز هستند - سبب کم عقلی می شه و بر غلبه ی وهم می افزاید. و نیز این رو اضافه بفرمایید که راه درمان وسواس پس از ورزش و کسب معارف حقه، اولا پایبندی به عدم تکرار عبادات و عدم شستشوی مجدد طبق احکام شرعی است و ثانیا بی توجهی به وسوسه ی شیطان که اگر شیطان چند بار ببینه آدم وسواسی به وسوسه ی او اهمیت نمیده، برای بار بعد دیگه انسان رو وسوسه نمی کنه و وقتی انسان از وسواس رها شد به گذشته ی خودش می خنده و احساس رهایی و آزادی می کنه. بازم ببخشید که حقیر دخالت کردم. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. موفق باشید
9472
متن پرسش
سلام و عرض ارادت: در احادیث یکی از نشانه های قطعی و بداء ناپذیر ظهور امام زمان (عج)، ندای آسمانی در شب بیست و سوم ماه رمضان سال ظهور عنوان شده است. با توجه به اینکه بقیه علائم قطعی دیگر، دارای زمان مشخصی نیستند، آیا میشود با اطمینان گفت که اگر ندای آسمانی شب بیست و سوم در یک سال محقق نشد، تا سال آینده ظهور اتفاق نخواهد افتاد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای ندای آسمانی قابل تأویل است که به چه معنایی می‌تواند باشد، آیا به همان معنایی است که مؤمنین در شب قدر تقاضای حضور حضرت را باید بکنند و قلب آن‌ها متذکر این امر باشد؟ موفق باشید
9470
متن پرسش
سلام استاد: استاد مشکلی برای من پیش اومده، با توجه به اینکه آقا گفته تذکر لسانی واجبه وقتی بیرون میروم و این وضعیت حجاب را میبینم به هم میریزم و حتی همه فکر و ذکر بنده همین شده که چه جوری برخورد کنم، نمیدانم وظیفم چقدره؟ اگر بنا باشد به همه آنها تذکر بدهم که فقط باید تذکر داد و به هیچ کاری دیگه نمیشه رسید. چون بدحجابی خیلی غالب شده. وقتی میخواهم تذکر بدهم انگار دهنم قفل میشه. خیلی با خودم به خاطر این موضوع درگیرم. میترسم کوتاهی کنم. احساس میکنم که شیطان با استفاده از همین وسواس باعث شده از بقیه کارام بمونم نمیدانم تعادل چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع امر به معروف به‌خصوص به صورت مستقیم با حاکمیت فرهنگ اسلامی و در آن حوزه‌ای که فرهنگ اسلامی حاکم است مورد نظر است و اکنون حوزه‌ی امر به معروف مثل قبل نیست که در شهر و یا روستایی محدود اگر کسی ظاهر دینی را حفظ نمی‌کرد همه موظف بودند او را متذکر وظیفه‌اش کنند. امروز شهرهای ما از فضای فرهنگی غرب متأثر است و آن‌قدر که باید به صورت فرهنگی جایگاه آن فرهنگ را نقد کرد و به طرف مقابل متذکر فرهنگ اسلامی شد نمی‌توان به صورت مستقیم متذکر وظیفه‌ای شد که افراد از آن غفلت کرده‌اند. تهاجمی فرهنگی رخ داده است باید این تهاجم را با ساز و کارهای فرهنگی دفع نمود. موفق باشید
9467
متن پرسش
سلام: می شود این جمله تان را شرح کامل بدهید؟ «عمده مشکلی که ما از نظر فرهنگی داریم و امیدوارم إن شاءاللَه از آن عبور کنیم، نگاه به صاحبان فکر است بر مبنای ژورنالیستی و ایدئولوژیک.» با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک نکته‌ی اساسی است که نه تلویزیون و نه روزنامه و نه گروه‌های سیاسی توان فهم سخن اندیشمندان جامعه را ندارند و ما باید به خود آییم و ماورای این‌ها عالمان و اندیشمندان را بیابیم و خود را محدود به رسانه‌ها و احزاب نکنیم. به تعبیر آیت‌اللّه جوادی«حفظه‌اللّه»: این دوربین به‌دست‌ها، سخت نزدیک‌بین هستند. موفق باشید
9465
متن پرسش
استاد این متن جواب آقای علی صفایی (عین. صاد) به پرسش قبول داشتن یا نداشتن امام خمینی است میشه یخورده توضیحش بفرمایید: این‌ اعتراض‌ دیگری‌ است‌ که‌ من‌ مخالف‌ امام‌ هستم‌، به‌ دلیل‌ سکوتم‌ و به‌ دلیل کناره‌گیری‌ام‌ از کارهای‌ اجرایی‌ و نماز جمعه‌ و تظاهرات‌ و به‌دلیل‌ مخالفت‌ پدرم‌... من‌ در برخوردی‌ که‌ با یکی‌ از همین‌ دسته‌ داشتم‌ که‌ پافشاری‌ می‌کرد تو مخالف‌ امامی‌، می‌دیدم‌ نیستم‌ و نیستم‌ و قسم‌ حضرت‌ عباس‌ هم‌ مسأله‌ را مبتذل‌تر می‌کند. پرسیدم‌: «مخالفت‌ دو شکل‌ دارد: مخالفت‌ ظاهری‌ و مخالفت‌ قلبی‌. تو کدام‌ یک‌ از این‌ دو را برای‌ من‌ قائلی‌؟» آنگاه‌ توضیح‌ دادم‌ مخالفت‌ ظاهری‌ نموداری‌ می‌خواهد: یا در عمل‌، یا درگفته‌، یا در نوشته‌ و یا در اجتماع‌ من‌ با مخالفین‌ باید آشکار شود. کدام‌یک‌ از این‌ نمودارها در من‌ بوده‌ است‌؟ من‌ در عمل‌، موضع‌ تکمیل‌ را داشته‌ام‌. در حرف‌ها و در نوشته‌ها هم‌ همین‌ موضع‌ را دنبال‌ می‌کرده‌ام‌ و در جمع‌ مخالفان‌، آن‌ هم‌ در هنگام‌ برو و بیای‌ آن‌ها و با تمام‌ برنامه‌ریزی‌ و جذب‌ و انجذاب‌ ایشان‌ که‌ از طریق دفتر قم‌ اقدام‌ می‌کردند تا در انقلاب‌ اسلامی‌ چیزی‌ بنویسم‌ و‌ دانه‌ هایی‌ نشان‌ دادند. با تمام‌ این‌ها و با تمام‌ این‌ نقشه‌ها از این‌ طرف‌ و با تمام‌ تهمت‌ و افترا و ضربه‌های‌ گوناگون‌ از آن‌ طرف‌، چه‌ نموداری‌ در من‌ دیده‌اند و سراغ‌ دارند، جز آن‌چه‌ با رمل‌ و اسطرلاب‌ و با توجه‌ به‌ افکار من‌ ـ به‌ نوشته‌ی‌ نقد کتاب‌ها که‌ نمی‌دانم‌ از سوی‌ چه‌ شخص‌ و یا گروهی‌ انجام‌ شده ـ که‌ نمی‌دانم‌ از کجای‌ من‌ درآورده‌اند. می‌گویند در این‌ حرف‌ها گوشه‌ هایی‌ هست‌، که‌ مثلا اگر ای‌ قامت‌ بلند امامت‌ را در هنگام‌ نطق‌ ابریشم‌ چی‌ و تحلیل‌ مجاهدین‌ خلق‌ و هم‌زمان‌ با توسل‌ و برنامه‌های‌ ولایتی‌ها و در هنگام‌ تولد ولی‌ عصر (عج‌) مطرح‌ کرده‌ام‌، دارم‌ به‌ امام‌ گوشه‌ می‌زنم‌. و اگر می‌گویم‌ ما هنوز هم‌ در بن‌بست‌های‌ حکومت‌ها هستیم‌، حکومت‌ هایی‌ که‌ ما را که‌ اغنامشان‌ هستیم‌، از سرچشمه‌ی‌ انسانیت‌ تبعید کرده‌اند، این‌ تعریض‌ به‌ جمهوری‌ است‌. گویا جمهوری‌ اسلامی‌ با ما چنین‌ کرده‌ است‌. و یا ولایت‌ فقیه‌ که‌ زمینه‌ ساز است‌، سنگ‌ راه‌ شناخته‌ شده‌ است‌. وقتی‌ که‌ نظرها تنگ‌ است‌ و بنای‌ نق‌ زدن‌ و مارک‌ زدن‌ هست‌، از لا اله‌ الااله‌ هم‌ می‌توان‌ با حذف‌ و تقدیر و تعریض‌ و توجه‌ به‌ افکار... ـ یعنی‌ توجه‌ به‌پدرم‌، کفر طرف‌ را اثبات‌ کرد. و اگر تو در نوشته‌ بررسی‌ توضیح‌ می‌دهی‌ که‌ حکومت‌ اسلامی‌ در جامعه‌ی‌ اسلامی‌ و جامعه‌ی‌ اسلامی‌ با جمع‌ و گروهی‌ شکل‌ می‌گیرد که‌ بتوانند این‌ بارهای‌ سنگین‌ را تحمل‌ کنند، و اگر توضیح‌ می‌دهی‌ که‌ این‌ مشکلات‌ متعدد، منشأش‌ همین‌ است‌ که‌ جامعه‌ی‌ اسلامی‌ هنوز شکل‌ نگرفته‌، داری‌ گوشه‌ می‌زنی‌، ولی‌ اگر امام‌ [خمینی] بگوید و آن‌گونه‌ بر آن‌ همه‌ بشورد، دیگرتعریضی‌ نیست‌ و گوشه‌ای‌ نیست‌. گویا این‌ها مشکلات‌ را نمی‌بینند و یا منشأ مشکلات‌ را نمی‌خواهند بشناسند و اگر منشأ نشان‌ دادی‌ و تنها به‌ نشان‌ دادن‌ مشغول‌ نشدی‌، که‌ به‌ تکمیل‌ پرداختی‌، باید به‌ عنوان‌ تضعیف‌ کنندگان‌ تعقیبت‌ کنند، که‌ مبادا پس‌ از سخنرانی‌ تالار رودکی‌ بخواهی‌ از رادیو و تلویزیون‌ سر در بیاوری‌ و مطرح‌ بشوی‌ و میراث‌ انقلاب‌ را به‌ جیب‌ پدرت‌ بریزی‌. خدایا چشمی‌ بده‌ که‌ ببینیم‌ و سینه‌ای‌ که‌ بتوانیم‌ مغز خودمان‌ را و دوست‌خودمان‌ را تحمل‌ کنیم و این‌ قدر با رمل‌ و اسطرلاب‌ چپ‌ و راست‌ رفتن‌ و پفیوز بازی‌، نامردانه‌، کار مردها را انگشت‌ نزنیم. وقتی‌ که‌ بنای‌ نق‌ زدن‌ و مارک‌ زدن‌ هست‌، از حقیقت‌ هایی‌ که‌ خودشان‌ و رهبری‌ بر آن‌ها تأکید دارند، برایت‌ لولوی‌ تعریض‌ و گوشه‌ زدن‌ را بیرون‌ می‌آورند و به‌ جانت‌ می‌اندازند. غافلی‌ از آن‌ که‌ با این‌ کارها بی‌شعوری‌ و تنگ‌نظری‌ و نفهمی‌ خود را نقاشی‌ کرده‌اند. و نشان‌ داده‌اند که‌ نه‌ جمهوری‌ را می‌فهمند نه‌ ولایت‌ فقیه‌ را و نه‌ ولایت‌ معصوم‌ را و نه‌ زمینه‌ هایی‌ که‌ باید فراهم‌ شود و نه‌ ضعف‌ها را و نه‌ منشأهایش‌ را و نه‌ کاری‌ که‌ باید کرد، و این‌ است‌ که‌ به‌ شعار روی‌ می‌آورند و از امام‌ برای‌ خود سنگر می‌سازند و از آش‌هم‌ داغ‌تر می‌شوند و به‌ آن‌جا می‌رسند و به‌ آن‌جا می‌رسانند که‌ جز معصوم‌ را نمی‌توان‌ رساند. اما ما جز معصوم‌ را معیار نمی‌دانیم‌ و جز دعوت‌ به‌ معصوم‌ و زمینه‌ سازی‌ برای‌ معصوم‌ را دعوت‌ به‌ باطل‌ می‌شناسیم‌ و نظرمان‌ درباره‌ی‌ امام‌ [خمینی] همان‌ نظری‌ است‌ که‌ خودش‌ برای‌ خودش‌ دارد. و اعتقادمان‌ این‌ است‌ که‌ از حوادث‌ بزرگ‌تر است‌. و شکرمان‌ بر این‌ است‌ که‌ در زمینی‌ زندگی‌ می‌کنیم‌ که‌ رهبرش‌ شب‌ را با خدا دارد و روز را با خلق‌ و با تمام‌ وجود از شرق‌ و غرب‌ آزاد است‌ و آن‌ هم‌ در هنگامی‌ که‌ تمامی‌ رهبران‌ سر در دامان‌ این‌ و آن‌می‌گذارند. و باز شکرمان‌ بر این‌ است‌ که‌ رییس‌ جمهور ما کسی‌ است‌ که‌ مرگ‌ را می‌شناسد و قیامت‌ را می‌فهمد. و سینه‌اش‌ فراخ‌تر از سینه‌ی‌ دسته‌ بازهاست‌. و باز شکرمان‌ بر این‌ است‌ که‌ مجلس‌، براساس‌ اسلام‌ و تشیع‌ و با توجه‌ به‌ موازین‌ و منابع‌ اسلامی‌ شکل‌ می‌گیرد و شورای‌ نگهبان‌ دارد. و ارگان‌های‌ فعال‌ و سپاه‌ و جهاد و پرورشی‌ها با هم‌ می‌توانند به‌ آن‌ تسلطی‌ برسند، که‌ بار سنگین‌ جمهوری‌ و سپس‌ حکومت‌ اسلامی‌ را بر دوش‌ بگیرند. و همین‌ است‌ که‌ در چنین‌ چارچوبی‌، ضعف‌ها را انحراف‌ نمی‌شناسیم‌ و کار خودمان‌ را تکمیل‌ می‌دانیم‌. و دفاع‌ از این‌ همه‌ را نه‌ برای‌ وجاهت‌خودمان‌، که‌ برای‌ استحکام‌ می‌خواهیم‌ و این‌ است‌ که‌ در برابر آن‌هایی‌ که‌ کسی‌ در برابرشان‌ نیست‌، ایستاده‌ایم‌ و آن‌ها که‌ از پای‌ می‌افتند و خسته‌ می‌شوند، برپا می‌داریم‌ و آبرو و خون‌ خود را هم‌ اگرچه‌ از دست‌ بدهیم‌، به‌دست‌ آورده‌ می‌دانیم‌. مادام‌ که‌ چارچوب‌ را درست‌ ببینیم‌، کارمان‌ تکمیل‌ است‌ و آن‌ روز که‌چارچوب‌ را شکسته‌ دیدیم‌، از انتظار و تقیه‌ و قیام‌ دست‌ برنمی‌ داریم‌. ما امام‌[خمینی] را معصوم‌ نمی‌دانیم‌ و معیارهایی‌ در دست‌ هست‌ که‌ حتی‌ معصوم‌ را با آن‌ها می‌سنجیم‌. در نتیجه‌ امام‌[خمینی] را معیار حق‌ و باطل‌ نمی‌شناسیم‌. چه‌ بسا به‌ اشتباه‌ها و یا کوتاهی‌ها هم‌ مبتلا بشوند، که‌ بدون‌ تضعیف‌، باید به‌ تکمیل‌ پرداخت‌. من‌ گفته‌ بودم‌ که‌ اگر امام‌ از امیرالمؤمنین الهام‌ می‌گرفتند و در هنگام‌ هجوم‌ ملت‌، آن‌ها را به‌ پایه‌ای‌ بالاتر از تحمل‌ می‌رساندند، بسیاری‌ از کارها که‌ امروز با سختی‌ و هزار مقدمه‌ و مؤخره‌ و بخشنامه‌ و حتی‌ با فریاد نیرومند امام‌، هنوز هم‌ تحقق‌ نیافته‌ است‌، با همان‌ بیان‌ علی علیه‌السلام که‌: «دعونی‌ والتمسوا غیری‌ فانا مستقبلون‌ امرا له‌ وجوه‌ و ألوان‌ لاتقوم‌ له‌ القلوب‌ و لاتثبت‌علیه‌ العقول‌» زمینه‌ی‌ تحقق‌ می‌یافت‌. و گفته‌ بودم‌ اگر به‌ جای‌ مقابله‌ و رودررویی‌، در داخل‌ گروه‌ها نفوذ می‌شد، کارها ساده‌تر می‌شد. و گفته‌ بودم‌ اگر در برابر آمریکا، نه‌ در ایران‌ و در برابر ابرقدرت‌ها، نه‌ در منطقه‌ که‌ در خود آن‌ها، به‌ کار مشغول‌ می‌شدیم‌، به‌ ذلت‌ نمی‌رسیدیم‌، که‌ علی علیه‌السلام می‌گوید: «ما غزی‌ قوم‌ قط فی‌ عقر دارهم‌ الا ذلوا» علی معصوم‌ است‌ و حتی‌ پس‌ از قرن‌ها الهام‌بخش‌ است‌، اما امام‌ با تمامی‌ ظرفیت‌ و ظرافتش‌، معصوم‌ نیست‌، پس‌ معیار نیست‌. کسانی‌ که‌ حق‌ را با آدم‌ها می‌شناسند، گمراهند. باید حق‌ را شناخت‌ تا آدم‌ها را شناخت‌. اگر این‌گونه‌ موضع‌گیری‌ مخالفت‌ با امام‌ است‌ و اگر این‌ اعتقادها بر باطل‌ است‌، ما تا هنگامی‌ که‌ به‌ برهانی‌ و بیانی‌ دیگر نرسیده‌ایم‌، محکم‌ و پابرجاییم‌ و این‌ها را با تمام‌ وجودمان‌ پاسداریم‌ چه‌ کسی‌ می‌تواند جز معصوم‌ را معیار بگیرد و چه‌ کسی‌ می‌تواند از آدم‌ها به‌ حق‌ برسد. آن‌ جا که‌ دستور است‌ «اعرف‌ الحق‌تعرف‌ اهله‌» اما مخالفت‌ قلبی‌ و باطنی‌ به‌ همان‌ رندی‌ که‌ مرا مخالف‌ می‌شناخت‌ و منشأ مخالفت‌ را پدرم‌ می‌شناخت‌، گفتم‌: اما اگر مخالفت‌ قلبی‌ را می‌گویی‌، پس‌ این‌ را بگویم‌ که‌ من‌ امام[خمینی] را دوست‌ دارم‌. یکی‌ به‌ خاطر این‌ که‌ شبیه‌ پدرم‌ هست‌ و هر وقت‌ دلم‌ برای‌ پدرم‌ تنگ‌ می‌شود، به‌ امام‌ نگاه‌ می‌کنم‌. شاید این‌ زیباترین‌ و صادقانه‌ترین‌ بیان‌ از احساسم‌ بود. بگذر از آن‌ که‌ این‌حرف‌ را با تمام‌ زیبایی‌ و لطافتش‌ نفهمیده‌اند و حتی‌ مسخش‌ هم‌ کرده‌اند، تاجایی‌ که‌ شنیدم‌ که‌ فلانی‌ گفته‌ من‌ امام‌ را دوست‌ دارم، چون‌ چشم‌هایش‌ زیباست‌. زیبایی‌ این‌ بیان‌ در این‌ نکته‌ است‌، آن‌چه‌ را که‌ آن‌ بابا منشأ بغض‌ من‌ می‌شناخت‌ منشأ علاقه‌ام‌ دانسته‌ام‌ و گرنه‌ هر تعبیر دیگری‌ را به‌ بازی‌ و دروغ‌ متهم‌ می‌کردند. اما این‌ بیان‌، امام‌ را دوست‌ دارم‌ (یکی‌) به‌ خاطر این‌ که‌ شبیه‌پدرم‌ هستند، نه‌ متهم‌ است‌ و نه‌ محدود کننده‌ی‌ عامل‌ محبت‌، که‌ من‌ امام‌ را به‌ خاطر ظرفیتش‌ و امنش‌ و این‌ که‌ از حوادث‌ بزرگ‌تر است‌، می‌توانم‌ دوست‌داشته‌ باشم‌ و به‌ خاطر این‌ که‌ بر جایی‌ تکیه‌ نمی‌کند و بر شرق‌ و غرب‌ دروازه‌ نمی‌گشاید، می‌توانم‌ دوست‌ داشته‌ باشم‌ و این‌ شعاری‌ است‌ که‌ من‌ به‌ خاطر تحققش‌ هرگونه‌ اقدامی‌ را دنبال‌ می‌کرده‌ام‌ و دیگران‌ حتی‌ تصورش‌ را نشدنی‌ می‌دانسته‌اند و همیشه‌ کوشیده‌اند تا رابطه‌ هایی‌ را ولو در جهان‌ سوم‌ تکیه‌ گاه‌خود قرار بدهند، در حالی‌ که‌ امام‌ این‌ تکیه‌ گاه‌ را می‌خواهد در خود ملت‌ و با درک‌ تنهایی‌ و ضرورت‌ حادثه‌ و عشق‌ به‌ اسلام‌ فراهم‌ کند و این‌ سه‌ عامل‌، همان‌ هایی‌ هستند که‌ من‌ در اول‌ مسؤولیت‌ و سازندگی‌ از آن‌ حرف‌ زده‌ام.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخنان که مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین آقای صفایی می‌فرمایند مربوط به برهه‌ای از تاریخ انقلاب بود که ناجوانمردانه ایشان را متهم می‌کردند به چیزهایی که تصور آن را هم در مورد ایشان نمی‌توان کرد و ایشان در حدّی محدود سعی کردند جواب دهند تا عقل‌ها رشد کند. مرحوم آقای صفایی از همان اول بعضی از اشکالات را که بعداً همه گفتند مطرح فرمودند حتی بعداً حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» فرمودند: من اشتباه کردم که دولت موقت را سر کار آوردم و یا در مورد میدان‌دادن به روزنامه‌هایی که زبان دشمن شده بودند فرمودند نباید این کار می‌شد. طرح آقای صفایی برای نفوذ در گروهک‌ها طرح خوبی بود، نمی‌دانم نشد این کار را بکنیم یا غفلت کردیم. در هر صورت همیشه باید مواظب بود دشمن سرمایه‌های فکری و فرهنگی جامعه‌مان را از ما نگیرد. موفق باشید
9463
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: طاعات شما قبول درگاه حق. اینجانب در ماه رمضان روی این حدیث آقا رسول الله(ص) خیلی تفکر کردم که می فرمایند: چگونه باشید آنگاه که زنانتان فاسد و جوانانتان فاسق گردند و شما هم امر به معروف و نهى از منکر ننمایید؟ گفتند: اى پیامبر خدا، چنین چیزى امکان دارد؟! فرمود: آرى، بدتر از این هم ممکن است، چگونه باشید آنگاه که امر به منکر و نهى از معروف کنید؟! گفتند: اى پیامبر خدا، مگر چنین چیزى می‏شود؟! فرمود: آرى، از این بدتر نیز می‏شود زمانى که معروف را منکر و منکر را معروف بپندارید؟! ( ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول / ترجمه حسن زاده - قم، چاپ: اول، 1382ش) استاد گرانقدرم، من واقعا گیج شده ام نمیدانم وظیفه ام نسبت به جامعه چیست؟ اکنون کار به جایی رسیده است که انگار من بخاطر حجابم یا بخاطر شرکت نکردنم در مجالس رقص و موسیقی باید از همه معذرت خواهی کنم! استادچرا اینگونه است؟ من میدانم عالم مردم عوض شده است و باید عالم انسان تغییر کند. اما اینقدر روزه سکوت گرفتیم که نه تنها عالم عوض نشد بلکه دیگر امر به معروف و نهی از منکر هم گویا بی فایده است. استاد گرامی ام! البته فکر نکنید این حقیر خیلی خانم مجتهده امین هستم. نه، من نیز دوران جاهلیت را گذرانده ام و مزه تلخ پوچی های دنیا را چشیده ام و در نهایت با معرفت نفس، خدای نفس خویش را شناختم. آری من از نهایت شب به طلوع فجر رسیدم و هنوز هم راهی بس دراز در پیش رو دارم. استاد مهربانم، شاید سرزنشم کنید از این سخن که میخواهم بگویم و بفرمایید تو کجا و نفحات رحمانی کجا؟ اما امسال شبهای قدر از از خداوند متعال خواستم برای رسالتم نسبت به خانواده ام و نسبت به همنوعانم یاریم دهد. آنگاه سوره ابراهیم علیه السلام در وجودم تجلی کرد، آیا وقت بت شکنی به مسلک ابراهیم خلیل برای من نرسیده است؟؟؟!!! (یا دلیل المتحیرین)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما همه وظیفه داریم هیچ‌کدام از ابعاد بت زمانه یعنی غرب را نپذیریم و به صورتی ریشه‌ای آن‌طور که رهبری عزیز جلو می‌روند با غرب و استکبار برخورد کنیم و مطمئن باشید وقتی معنای تمدن غربی به بی‌معنایی تبدیل شد بسیاری از مشکلات حل می‌شود لذا در امور فردی و امور اجتماعی با روش حکیمانه باید به غرب پرداخت. موفق باشید
9462
متن پرسش
هر چند علی یونسی همچنان از موضع خود درباره نماد شیر و خورشید دفاع می‌کند، اما صحبت‌های چندی پیش وی در جمع یهودیان شیراز و طرح این مبحث موجب شکل‌گیری حاشیه‌های متعدد و انتقادات بسیاری نسبت به این مواضع دستیار ویژه رئیس‌جمهور شد. در همین زمینه برخی رسانه‌ها سخنان امام خمینی(ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۰ اسفند ۵۷ در فیضیه را بازخوانی کردند که در این سخنرانی امام به صراحت با این نمادهای شاهنشاهی مخالفت ورزیده و آنها را آثار طاغوت عنوان می‌کنند. امام در این زمینه می‌فرمایند: «بیرق ایران نباید بیرق شاهنشاهی باشد، آرم‌های ایران نباید آرم‌های شاهنشاهی باشد؛ باید آرم‌های اسلامی باشد. از همۀ وزارتخانه‌‏ها، از همۀ ادارات، باید این "شیر و خورشید" منحوس قطع بشود؛ عَلَم اسلام باید باشد. آثار طاغوت باید برود. اینها آثار طاغوت است؛ این تاج آثار طاغوت است؛ آثار اسلام باید باشد.»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز با سخنان نپخته‌ی آقای یونسی مخالفم، ولی عنایت داشته باشید آقای یونسی از شیر و خورشید برداشت دیگری دارد، او شیر را نماد حضرت علی«علیه‌السلام» و خورشید را نماد رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌داند و اگر بخواهیم به تمدن اسلامی نزدیک شویم باید حرف‌های همدیگر را بفهمیم و بعداً نقد کنیم. موفق باشید
9460
متن پرسش
سلام علیکم: میخواستم نظرتان را درباره این جمله بدانم: «با درک آثار خدا، او را خواهیم شناخت» "رابرت بویل" پدر شیمی مدرن
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از این جمله این را می‌فهمم که با نظر به آیات الهی متوجه اسماء حسنای حضرت حق می‌شویم و این نکته‌ای است که آموزه‌های دینی به ما آموخته‌اند. موفق باشید
9458
متن پرسش
سلام علیکم: 1_ استاد با اینکه بسیاری از علما تلاش دارند اخلاقشان نمایشگر اخلاق پیامبر (ص) باشد ولی تفاوت های زیادی رو مامیبینیم که هیچ دوست نداریم اخلاق پیامبر (ص) اینگونه بوده باشد و طبق روایات و داستانهایی که دیدیم اینگونه نبوده اند _ منظورم علمایی است که قبولشان داریم نه عالم نماها _ مثلا چند مورد: 1_ رفتم از عالمی که شاید هزار نفر در حرم پشت سرش نماز میخونن میپرسم معنای کلمه رمضان چیست؟ میگه تو چه کاره ایی! در حالیکه قطعا اگر پیامبر بودن اینطور نمی گفتند. 2_ از راه دور رفتم سراغ یک عالم ربانی دو سوال داشتم، بیشتر از یکی نگذاشت بپرسم و پشتش را به بنده کرد رفت _ حالا هر چند شاید ایشان وقتش شریفه ولی در کتب سنن النبی دیدم که گاهی مدت طولانی پیامبر سرپا می ایستادن و به مطالب کسی گوش میدادن و حیا میکردن ترکش کنن و خیلی دیگر ازین مغایرتها. استاد انشاءالله خدا که اینطور خشک نیست که عالمانش هستن؟ یعنی اینکه باهاش راحت هستیم و مدت طولانی حرف میزنیم ساخته ذهنمان نیست که؟ چون گفتن عالم عامل مظهر خداست و اینا که مثال زدم ربانی بودن و شما هم روشون قسم میخورید. 2_ اصلا استاد بنده میگم فقط اخلاق خدا و اهل بیت (ع) رو میپسندم، طوریه؟ کاری بکسی ندارم مگر اون کسیکه با آنچه از اخلاق اهل بیت (ع) دیدیم و شنیدیم مغایرتی نداشته باشه ولو اینکه خود شما هم باشید، ما گیج شدیم راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید اهل‌البیت«علیهم‌السلام» ملاک در اخلاق عملی هستند ولی همان‌ها به ما یاد داده‌اند اولاً: هر سؤالی را از هرکسی نکنیم ثانیاً: محذورات آقایان را در نظر بگیریم و تا آن‌جا که می‌شود عمل‌شان را حمل بر صحت بکنیم. موفق باشید
9457
متن پرسش
سلام: من 41 سال دارم، فرصتی برای تغییر اخلاقیاتم هست؟ یا در من شکل گرفته؟ تغییر بعضیهایش برام سخت است.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه تلاش کنید به همان اندازه بهره می‌برید در چنین سن و سالی اگر زود اقدام نکنید بعداً مشکل می‌شود. موفق باشید
9456
متن پرسش
سلام علیکم: بعضا میگویند حضرت ابراهیم (ع) چه زیبا ادب فنا را رعایت فرموده آنجا که فرموده: «فاذا مرضت فهو یشفین» و مریضی را بخودش نسبت داده، ولی بنده میگویم آقام امام سجاد (ع) چه زیباتر فنایی داشته آنجا که همه چیز رو به خدا نسبت میده و در دعای چهارشنبه میفرماید «و امرضت و شفیت»: خودت مریض کردی و شفا دادی، نظر شما چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید هر دو نگاه، توحیدی است یکی نظر به شافی‌بودن خدا دارد و می‌خواهد بگوید عنان امورات بشر در دست خدا است و دیگری نحوه‌ای دیگر از حضور خدا را می‌نگرد و توحید خود را در عمق بیشتری ظهور می‌دهد. موفق باشید
9452
متن پرسش
با سلام: جناب استاد، در بسیاری موارد تصمیمات خیلی جدی برای آدم شدن و شروع سلوک میگیرم، بخصوص وقتی بسیاری از مباحث شما بویژه مباحث معصومین و سلوکی را پیگیری میکنم، ولی همسرم با رفتاهایش به راحتی تمامی رشته هایم را پنبه می کن. اخیرا تصمیم گرفته ام برای این کار به مساله طلاق فکر کنم. لطفا کمکم کنید. چون آدم شدن و قیامت و برزخ برایم مهم است به راحتی طلاق خواهم داد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر همسر شما مزاحم فعالیت‌های دینی شما نشود کافی است و لازم نیست با شما همراهی کند او رعایت حرام و حلال خدا را بکند، مستحبات به عهده خودش. موفق باشید
9449
متن پرسش
سلام: بنده شنیده ام آیت الله بهجت (ره) در زمان حیاتشان یک بار گفته بودند از بانک های ما آتش میبارد و اگر این مسئله ربای بانک ها که به ظاهر اسم بانک داری اسلامی دارند حل شود مسئله خشک سالی و خیلی مسائل دیگر حل میشود. حال سوال بنده این است چرا برای حل این مسئله اقدامی اساسی نمیشود؟ وقتی این مسئله در قرآن صراحتا جنگ با خدا و رسول اعلام شده چرا آنقدر سرسری گرفته میشود؟ چرا تنها به شیطان بزرگ میپردازیم و از این شیاطین بزرگ داخلی راحت میگذریم؟ ایا سود 22 درصدی کمرشکن بانک ها مسئله کمی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه بگویم اگر فکری نکنیم مافیای بانک، انقلاب را می‌بلعد. آقای احمدی‌نژاد خواست سه کار بکند و سرنگون شد: یکی مسئله‌ی گمرکات و دیگری مسئله‌ی مالیات و سوم موضوع بانک‌ها بود که دیدید همان‌ها آنچنان نقطه‌ضعف‌های آقای احمدی‌نژاد را بزرگ کردند و نفس دولت‌اش را گرفتند که نتواند به هیچ‌یک از امور سه‌گانه دست بزند. موفق باشید
9448
متن پرسش
سلام علیکم: با آرزوی قبولی طاعات و عبادات. در جزوه کار با تفسیر المیزان فرمودید اگر المیزان را کامل نخواندید و مردید! در برزخ به شما یاد میدهند. مگه در برزخ ما می تونیم علم حصولی آموزش ببینیم؟! اگر بله لطفا بفرمایید از چه کسی و چگونه؟ ضمنا بنده تصمیم گرفتم سیر مطالعاتی شما را آغاز کنم ضمن التماس دعا بفرمایید اگر سیر مطالعاتی الف و ب را هر دو کار کنم بهتر نتیجه می گیرم یا یکی کافیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان به صورت اجمالی متوجه‌ی حقایق بشود و در این حالت وارد برزخ بگردد، با رفع حجابی که در برزخ برایش پیش می‌آید آن اجمال به تفصیل مبدّل می‌گردد و از این جهت عرض کردم آن وجوهی که با رجوع به المیزان برایتان کامل نشده است، در برزخ برایتان روشن می‌گردد و در مورد سیر مطالعاتی اگر فرصت دارید آن سیری که با تفسیر سوره‌ها همراه است را کار کنید وگرنه آن سیر دیگر هم إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
9447
متن پرسش
سلام استاد عزیز: جدا از حد احترام به پدر و مادر که مشخصه، حد رسیدگی و اطاعت پدر و مادر چه حده؟ از یک طرف تو کتاباتون میفرمایید تحت تاثیر مدرنیته میریم اونور شهر خونه میگیرم. دور از پدر و مادر یا چیزی شبیه اینها. از طرفی توی سوالات در جواب زنی که تنها بچه مادرشه میگید مادرش باید خودش واسه تنهاییش یه فکری بکنه. مثلا اطاعت پدر و مادر در انتخاب بین حوزه و دانشگاه واجبه؟ مثلا من پدر و مادرم شب مهمونی که میرن، بعد از اتمام مهمونی، زنگ میزنن و انتظار دارند با ماشینم برم دنبالشون. در صورتی که هم من متاهلم و هم میتونن آژانس بگیرن. (ما با هم، بالا پایین یک خانه زندگی میکنیم) بعدشم پدر مادرم چون خیلی اجتماعی نیستن با کسی زیاد ارتباط ندارن. همین باعث میشه من دلم واسه تنهاییشون بسوزه. همین فکر باعث میشه به همسرم میگم تا آخر باید پیش پدر مادرم بمونیم. در صورتیکه خونه واسه آینده مون کوچیکه. واقعا حد رسیدگی به پدر مادر چقدره؟ ممنون
متن پاسخ
تعالی: سلام علیکم: وظیفه‌ی ما در ابتدای امر در عین احترام به والدین، رفع نیازهای منطقی آن‌ها است و در حدّی که می‌توانیم و حقوق همسر و فرزندانمان محفوظ بماند. از نظر عاطفی هم باید رعایت‌شان را کرد، ولی بنا نیست زندگی‌مان را در شرایطی که متأهل هستیم، در دست نظرات و میل‌های والدین‌مان قرار دهیم. موفق باشید
9445
متن پرسش
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده: با توجه به وقایعی که در عراق اتفاق افتاده است عموم مردم ما بیش از بیش متوجه یکی از برکات انفلاب انقلاب اسلامی یعنی امنیت شده اند. همچنین با جنایات رژیم صهیونیستی کودک کش و حمایت علنی غرب از آنها عموم مردم ما بیش از بیش به ماهیت دشمنان انقلاب پی برده اند. استاد آیا وقت آن نرسیده است که مسئولین ما بیش از پیش اهداف داخلی نظام اسلامی را محقق کنند تا همه توده های مردم انقلاب اسلامی را آرمان حقیقی خود بدانند و سعادت دنیا و آخرت خود را طی مسیر انقلاب اسلامی ذیل رهبری بدانند؟ آیا مسئولین ما متوجه این شرایط تاریخی هستند؟ با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری از سال‌های پیش وقت آن رسیده است ولی متأسفانه سیاسیون ما و روزنامه‌های ما بیشتر گرفتار رقابت‌های حزبی و گروهی خود هستند تا درک عمق حیاتی که انقلاب اسلامی متذکر آن است. ما مردم وظیفه داریم خودمان در فهم این انقلاب مردمی در ذیل شخصیت رهبری عزیز تلاش لازم را در فهم انقلاب و فهماندن آن انجام دهیم. موفق باشید
9444
متن پرسش
با سلام مجدد. مکان سخنرانی های شما در روزهای دوشنبه و شنبه بعد از نماز مغرب و عشاء کجاست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روزهای شنبه ساعت 7 تا 8 بعد از ظهر در مسجد انبیاء واقع در سه راه سیمین، و روزهای دوشنبه بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد خدیجه‌ی کبری«سلام‌اللّه‌علیها» در ابتدای اتوبان ذوب آهن، در محله‌ی گلزار برگزار می‌شود. صورت مباحث هر هفته بر روی سایت قرار می‌گیرد. موفق باشید
9443
متن پرسش
سلام: در صفحه ی 108 کتاب «جایگاه رزق انسان در هستی» از یک دانشمند سوئدی جملاتی را آورده اید. نام نویسنده و کتاب ایشان را لطفا بگویید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی قبل در مجله‌ی کیهان فرهنگی دیدم و متأسفانه یادداشت نکردم. شماره‌های اولیه‌ی کیهان فرهنگی را باید بررسی فرمایید. موفق باشید
9442
متن پرسش
سلام علیکم: چندی پیش مطلبی نوشته شده بود که مضمون آن نقد نگاه های فردیدی و اردکانی وارد به پدیده انقلاب اسلامی بود که این نوع نگاه صحیح نیست. خواستم نظر جناب عالی را در مورد محتوای مقاله بدانم: آدرس مقاله: http://meftah.ir/1393/05/فکر-انقلاب-اسلامی-و-آدرس‌های-غلط.html نقد مورد اشاره مقاله بر مطلب دکتر داوری: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930122000272
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل ما آن است که اصحاب ژورنالیستی ما امکان فهم سخنان اندیشمندان ما را از دست داده‌اند. به عنوان نمونه همین مقاله‌ای که آقایان می‌فرمایند را بنده در سایت لُبّ المیزان در قسمت یادداشت ویژه تحت عنوان «راز “بی‌تاریخی ما” در نگاه دکتر رضا داوری اردکانی» شرح کرده‌ام. حال مقایسه کنید عمق فاجعه تا کجاست؟ آیا نباید فکری برای این‌همه کودنی فرهنگی کرد؟! آیا نباید به آنچنان شعور تاریخی برسیم که نسبت خود را با اصحاب ژورنالیست تغییر دهیم، و این گروه آینه‌ی آدرس‌دادن‌ها در امور فکری و فرهنگی به ما نباشند، و به لایه‌های عمیق‌تر فکر و فرهنگ، با راه‌کاری دیگر، رجوع کرد؟ موفق باشید
9441
متن پرسش
در سند صحیفه سجادیه، حدیثی از امام صادق (ع) آمده که در آن، هر خروجی را قبل از ظهور، مایه بلا و اندوه ائمه و شیعیان می داند. لطفا در مورد چگونگی مطابقت این حدیث با انقلاب اسلامی توضیح بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن سند نظر به خروج با عنوان مهدی امّت مطرح است، در حالی‌که انقلاب اسلامی صورت انتظار مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» است که این‌همه بر روی انتظار و زمینه‌ی عملی انتظار تأکید شده. موفق باشید
9440
متن پرسش
سلام استاد عزیزم، ضمن تشکر از زحمات فراوان شما. استاد عزیز چرا با محبت به اهل بیت (ع) یه حس محبت چندگانه درونم ایجاد شده، انگاری از توحید خارج می شوم، البته همه اش حسی است شاید هم توهماتم باشد ولی چگونه محبت به 14 معصوم را با توحید جمع کنم و همه را کلهم نور واحد ببینم حس میکنم محبتم و قلبم 14 تیکه 1 خداوند شده. لطفا یاری ام نمایید کتابهای اهل بیت را 1 تا 5 را خوانده ام و مهدویت شماره 2 هستم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان‌شاءاللّه در ادامه‌ی دنبال‌کردن شرح کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به توحید واقعی که آن یافتن خدا است در مناظر مختلف، می‌رسید و به خدا خواهید گفت: «به هر شکلی که خواهی جامه می‌پوش .... که من آن قد رعنا می‌شناسم». موفق باشید
9439
متن پرسش
سلام استاد: یکی از نقاط ضغف عمده من مقایسه زندگی و نعمتهای خودم با دیگران است البته نه اینکه همیشگی باشد ولی هست. حال این نعمت می خواهد معنوی باشد یا مادی. از این مقایسه بسیار ناراحتم، چون نتیجه آن اضطراب و عدم رضایت از زندگی خودم است. حتی باعث گم شدن من در زندگی شده است. چه کنم برای رهایی از این قیاسها و آرام شدن؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه‌های رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» به اباذر یک دستگاه اخلاقی بسیار ارزشمندی است. سی‌دی «ای اباذر» شرح آن دستورات است، می‌توانید از گروه فرهنگی المیزان تهیه کنید. موفق باشید
9438
متن پرسش
سلام علیکم. مناظره ای در باب وحدت وجود در سال 1390 در منازل آقای نصیری بین آقای رمضانی و میلانی انجام شده است. اخیرا فیلمش منتشر شده است. میخواستم نظر شما را به ابهامات وارده بدانم. آدرس فیلم( س بخش) : http://simafekr.tv/0fa718idattach.htm
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: متن این مناظره را در همان زمان مطالعه کرده‌ام. کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری» از حجة‌الاسلام استاد یزدان‌پناه خیلی خوب جایگاه منطقی وحدت وجود را روشن می‌کند. آقای نصیری بنا دارند آنچه خودشان می‌گویند را بر سخن عرفا تحمیل کنند، نه آنچه عرفا می‌گویند. موفق باشید
9437
متن پرسش
سلام علیکم: بعضی ها در مورد کتاب سیاحت غرب اینگونه استدلال میکنند که: ایشان (آیت الله قوچانی) خود در مقدمه کتاب سیاحت غرب، تصریح کرده اند که این مضامین را با توجه به آیات و روایات، ترسیم و تجسم کرده اند؛ نه این که به آن عالم رفته و از آن جا خبر آورده باشند. یعنی ایشان مطالبی را که از آیات و روایات در مورد حیات پس از مرگ، استفاده کرده است، در قالب بیانی خاصی تبیین کرده است و مطالب آن عمدتا مستند به آیات و روایات است هر چند در ترسیم و تبیین آن هم در قالب بیانی همچون نمایشنامه و فیلمنامه، جزئیاتی را افزوده اند. نظر شما چیست؟ آیا آیت الله قوچانی مکاشفه را در مقدمه کتاب تکذیب کرده اند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک حضور است که برای ایشان پیش آمده که نمونه‌هایی از آن برایشان در سیاحت شرق هم هست. بنده یک جزوه‌ای در شرح کتاب سیاحت غرب دارم، شاید روشن کند که موضوع از چه قرار است. موفق باشید
9435
متن پرسش
سلام من با بلند شدن از خواب در نیمه شب برای نماز شب مشکل دارم، آیا از فضائل نماز شب آگاهی کامل ندارم یا باید کار دیگری برای محدودیت خواب انجام بدهم یا توفیقی است که من ندارم؟ و یا .....؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با کنترل غذا در شب بدن را آماده کنید و اگر بیدار نشدید در روز قضای آن را انجام دهید تا روح، نماز شب را بشناسد و آثار حضور روحانیت نیمه شب را احساس کند. موفق باشید
نمایش چاپی