بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4588
متن پرسش
باسلام تبریک به مناسبت واردشدن ماه مبارک رجب بنده در رشته ی گرافیک مشغول به تحصیل هستم سوالم این است که آیا توجه کردن به هنر همان توجه کردن به دنیا است که مانباید به ان اهمیت بدهیم یعنی شکل گیری هنر برای این است که انسان ها نتوانستند با مورد توجه قرار دادن خداوند در زندگیشان این تغییر را برای خود ایجاد کنند که خود را از بی خدایی راحت کنند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه این طور نیست، گاهی هنر صورت ملکوتی حقیقت در عالم ناسوت است. این به شرطی است که هنرمند خودش ملکوت را درک کرده باشد. موفق باشید
4587
متن پرسش
با سلام و ادای احترام، شما در آثار مختلف خود بیان می فرمایید من انسان فقط هست و چیستی ندارد چگونه میشود که یک چیز فقط هست باشد بدون اینکه چیستی داشته باشد از آن جمله است خدا ،چگونه میشود فقط هست باشد؟ از طرف دیگر در آثار شما هست که میفرمایید بدن قیامتی انسان از اخلاق و صفات و اعتقادات او شکل میگیرد در حالیکه قرآن صراحت دارد که بدن انسان در قیامت جسمانی است مثل آیه بلی قادرین علی ان نسوی بنانه چگونه فرمایش شما با این آیات سازگار است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای رفع این مشکل در سؤال اول لازم است برهان صدیقین را مطالعه فرمایید و در مورد سؤال دوم جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اخروی» را. موفق باشید
4584
متن پرسش
با سلام با توجه به ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری شما کدام شخص را به عنوان فرد اصلح انتخاب می کنید همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند در رابطه با شخص اصلح مردم می توانند از افراد متدین و خبره سوال کنند نظر شما کدام نامزد است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز بنده بین جناب آقای دکتر جلیلی و جناب آقای دکتر لنکرانی به جمع‌بندی نهایی نرسیده‌ام. موفق باشید
4583
متن پرسش
سلام استاد عزیز امروز که داشتم جزوه ماه رجبتان را می خواندم سوالی که از قدیم داشتم به یادم آمد. قبلا این سوال برایم مطرح بود که این که برای بعضی از ماه ها فضیلت خاصی ذکر کرده اند آیا این فضیلت اعتباری است؟ یعنی آیا یک ماهی را همین جوری انتخابات کرده اند تا مسلمانان در آن ماه توجه بیشتری به خدا داشته باشند یا این که مثلا در کائنات اتفاقات خاصی می افتد که امکان کسب فیض از عالم غیب بیشتر می شود؟ چون می دانیم که ماه ها چیزی جز گردش قمر به دور زمین نیستند و روز ها و شب ها هم چیزی جز گردش زمین به دور خورشید. اما چه طور می شود که بعضی از این حرکات وضعی این قدر فضیلت پیدا می کنند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که الفاظ ما به ظاهر از نظر علم تجربی ارتعاشات هوا است ولی وقتی با گوش انسانی برخورد کند که دارای روح است، دارای معنا و محتوا می باشد، تمام حرکات عالم دارای محتوی و باطن است، حتی فروافتادن یک برگ. آن چشم بصیر و قلب بیدار اولیاء الهی است که متوجه باطن پدیده‌ها از جمله ماه‌ها می‌شود. حتی روح شما هم نسبت به باطن ماه‌ها تا حدّی حساس است به همین جهت توفیق عبادت و روزه در ماه رجب برای شما بیشتر است و زمینه‌ی عمیق‌ترشدن عبادات در این ماه به صورت تکوینی بیشتر فراهم است. موفق باشید
4581
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم امیدوارم که حالتان خوب باشد. بنده سوالی از شما داشتم و آن این است که چگونه پرخوابی را درمان کنم؟ بنده اهل ورزش هستم، سیر مطالعاتی دوم را هم دنبال میکنم و فعلا کتاب "فرزندم اینگونه..." را مطالعه میکنم. البته مجرد هم هستم و بیست سال دارم. خدا شاهد است که دیگر دارم از پرخوابی خودم افسرده میشوم!!! هر کاری میکنم خوابم کم نمیشود، از لحاظ بدنی هم الحمدلله سالم هستم (کم خونی ندارم) از کار و زندگی افتاده ام خواهش میکنم کمکم نمایید. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا هشت ساعت در 24 ساعت مجازید بخوابید. در بهار وجود دانه‌های گرده موجب حساسیت و خواب‌آلودگی می‌شود، این را پای خودتان نگذارید. برنامه به خودتان بدهید و مطالب مورد مطالعه را یادداشت و طبقه‌بندی کنید تا ذهن‌تان فعّال بماند. موفق باشید
4579
متن پرسش
سلام علیکم اگر یک شخص عالم یا کسی که به حد نسبتا بالایی در معارف دین برسد اما به دلایلی دچار یک گناه کبیره شود ، آیا باز هم میتواند به تمام حقیقت و کمال انسانی برسد و هم سنخ معصومین شود با اینکه دانسته گناه کرده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «إِنَّ التَّائِبَ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لا ذَنْبَ لَه»‏ اگر کسی از گناهی توبه کند مثل آن است که گناه نکرده و وقتی قرآن می‌فرماید: «والله یحبّ التّوابین» چرا باید مأیوس باشید. موفق باشید
4578
متن پرسش
باسمه تعالی. باسلام. استاد گرامی اینجانب دانش آموخته رشته مدیریت آموزشی، از دانشگاه امام صادق(علیه السلام) می باشم. برنامه درسی دانشگاه ما، طوری بودکه چندسال پیش که سند تحول آموزش و پرورش در حال تدوین بود، ما در جریان این سند بودیم و اساتید دانشگاه امام صادق، جزء تیم تدوین کننده این سند بودند. در حقیقت با توجه به اینکه هدف اصلی مندرج در سند آموزش و پروش، دستیابی دانش آموزان به حیات طیبه است و سرفصلهایی که برای رشته مدیریت آموزشی در دانشگاه تدوین شده بود، حتی المقدور این رویکرد را داشت و از سویی دیگر با عنایت به اینکه در شرایط امروز جامعه ما و تاکید مقام معظم رهبری بر اجرای کامل سند تحول آموزش و پرورش و لزوم وجود نیروی انسانی توجیه شده متخصص و متعهد در این عرصه؛ آیا شما صلاح می دانید امثال بنده وارد این عرصه شویم؟بدین منظور ضروری است جهت قبولی در دکترا اقدام کنیم و دکترا هم که خودتان می دانید چقدر دنگ و فنگ دارد؛ اما در هر صورت ابزاری در راستا محسوب می شود. با توجه به اینکه حقیقتا کشورمان به منظور پرورش نسل اسلامی و اجرایی کردن سند آموزش و پرورش، نیازمند کسانی است که محتوای این سند را فهمیده باشد و بدان ایمان داشته باشند؛ آیا شما به جای من بودید ادامه تحصیل می دادید و در جای مناسب خدمت می کردید و یا مثل من که اکنون یک کارمند هستم و بعد از کارم امورات معنویم را دنبال می کنم می شدید؟در واقع بنده یک زندگی عادی دارم و کارمندی ساده بوده و سعی می کنم زندگی دینی داشته باشم. اما ادامه تحصیل در مقطع دکتراکاملا زندگیم را دگرگون می کند؛ منتهی با توجه به نوع دروسی که در امام صادق به ما آموخته اند؛ می شود به فضل خدا ، در جاییکه نیاز جمهوری اسلامی است خدمت کنم.حال چه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال اگر بتوانید در بستری بالاتر خدمت کنید و با توجه به این‌که در این امر کمبود داریم کوتاهی نکنید، ولی از آن‌ طرف هم باید عاقلانه تصمیم بگیرید که با شرایط شما و همسر داری تان بخواند. موفق باشید
4576
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی شمادرشرح معرفت نفس درنکته هشتم فرمودید که مناجات شعبانیه ازقرآن بالاتراست من منظورتان رادرک نکردم لطفا بیشترتوضیح دهید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این تعبیر را حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» از استادشان داشتند که قرآن نوری است که نازل شده و ادعیه‌، قرآنی است که صاعد شده ولی هرگز نمی‌توان گفت ادعیه از قرآن بالاتر است. آری قرآن یک حقیقتی دارد که در کتاب مکنون است و فقط مطهرون با آن تماس دارند و همان قرآن نازل‌شده و به صورت این الفاظ نورانی درآمده و ادعیه؛ سخنان انسان‌هایی است که با بهره‌گیری از این قرآن آن الفاظ را صعود داده‌اند و به حقیقت قرآن نزدیک کرده‌اند. پس به یک اعتبار می‌توان گفت اداعیه‌ای که از معصومین«علیهم‌السلام» صادر شده صورت باطنی قرآن است آن‌هم در آن حدّی که ممکن است اظهار شود. موفق باشید
4575
متن پرسش
سلام استاد عزیز بنده می خواستم بدانم در این دوران سخت و پرتنش کسی که قصد خدمت به انقلاب را دارد چگونه می تواند سعه صدر و روحیه ی مقاومت را در خود تقویت کند؟ بنده خودم به تجربه دریافته ام که حتی اموری مثل بنیه جسمی و ضریب هوشی و حافظه هم در مواقعی که فشار بر روی انسان می آید خیلی به انسان کمک می کند تا تعادل روانی خود را حفظ کند. برای همین خیلی اخیرا نسبت به تغذیه و ورزش اهتمام پیدا کرده ام. اما از لحاظ بعد روحانی و معنوی، موثرترین راه ها برای افزایش سعه صدر و روحیه مقاومت چیست؟ آیا به نظر شما سخت گیری به نفس و دوری از عافیت طلبی می تواند یکی از آن راه ها باشد؟ آیا ریاضت های شرعی، کاهش دادن ساعات خواب، دوری از پرخوری نیز یکی دیگر از راه ها است؟ تقویت قوه عاقله هم از طریق ریاضت های فکری می تواند کمک کند؟ لطفا هر راه دیگری به ذهنتان می رسد از ما دریغ نفرمایید، متشکرم!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید به دنبال معارف عمیق دینی باشید تا با احساس هرچه بیشتر حضور خداوند در عالم ، روحیه‌ی مقاومت‌تان ظهور کند و سپس با مطالعه‌ی کتب اخلاقی به روشی که شریعت الهی روشن کرده خود را منوّر به فضایل اخلاقی نمایید تا خداوند راهنمایی‌های اصلی را به شما بنماید، إن‌شاءالله. موفق باشید
4573
متن پرسش
سلام علیکم.ان شاءالله خداوند همیشه به وقتتان برکت بده که برای ما وقت می گذارین. من دبیر الهیات هستم و در کلاس اون مزاح یا شوخی کردن را با بچه ها را ندارم.از بس که جدی هستم بچه ها ازم میترسن. خواستم بپرسم من آدمی جدی و زیاد منطقی هستم.و اصلا شوخی کردن را هم بلد نیستم و هم احساس میکنم وقت آدم تلف میشه با حرف های لغو. در صورتی که ما مثلا مذهبی ها باید خوش طبع باشیم که دیگران را جذب به دین خدا بکنیم این هنر را ندارم و از این بابت خیلی ناراحتم.از این بعضی ها مقید نیستند به خوش اخلاقی و خوش طبعی معروفند در صورتی که من درس دینی و قرآن می دهم از اون فضایل به راحتی برخوردار نیستم. چکار کنم ؟ خدا خیرتون بده . اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال باید با دانش‌آموزان صمیمی بود و بعضاً با درد و دل‌های مفید رابطه‌تان را با آن‌ها نزدیک کنید. موفق باشید
4570
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار جناب طاهرزاده اگر ممکن است منبع و یا منابعی جهت راههای عملی تربیت فرزندان در اسلام معرفی بفرمایید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این در تخصص بنده نیست، بنده همان کلیات را می‌دانم که در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» شرح داده‌ام. یا باید خودتان آن کلیات را کاربردی کنید و یا از افرادی که به روش تجربی آن کلیات را کاربردی کرده‌اند، استفاده نمایید. کارشناسان رادیو معارف ( مثل آقای دهنوی و آقای تراشیون) خوب‌اند. موفق باشید
4569
متن پرسش
سلام من دختری هستم 20 ساله اهل نماز ،قران حجابمم رعایت می کنم اهل دوستی و این حرفا هم نیستم و نبودم تا حالا ولی حدود یک ساله که چت میکنم تا حالا با کسی نه دوست شدم نه شماره نه عکس هیچی فقط به صورت تایپی چت میکنم ولی هر چی میخوام چت کردنو ترک کنم نمی تونم حداقلش 2هفته یک بار چت میکنم با پسر ،دختر چت کردن واقعا وابستگی عاطفی میاره خواهش میکنم راهنمایم کنید که چیکار کنم که دیگه هیچ وقت چت نکنم . باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» روی سایت هست، مطالعه کنید إن‌شاءالله راه‌ حل‌های عملی را جهت این امر نشان می‌دهد. موفق باشید
4568
متن پرسش
سلام علیکم من اتفاقی با سایت شما آشنا شدم و فکر کردم شما میتونید منو راهنمایی کنید.نمیدونم چه کارشناسی سوال منو جواب میده ولی امیدوارم کسی جواب بده که به سوالم مرتبط باشه. من طلبه سطح2 هستم از همون اول با هدف رسیدن به معارف الهی و رشد معنوی وارد حوزه شدم . اما با ازدواج و فرزند دار شدنم از محیط حوزه و اساتید جدا شدم.ولی به خاطر علاقه شدیدم به دروس حوزه تصمیم گرفتم حداقل غیرحضوری ادامه تحصیل بدم.ولی دروس حوزه به این شکل که خود فرد بدون استاد بخونه و امتحان بده و مدرک بگیره خیلی لطفی نداره.من فکر میکنم بدون استاد راه به جایی نمیبرم.از طرفی به خاطر همسر داری بچه داری خانه داری نمیتونم زیاد خارج منزل باشم تا بتونم از محضر استار بهره ای ببرم یا حداقل در حوزه حضور داشته باشم.خلاصه مطلب اینکه من چطور میتونم به هدفم که کسب معارف الهی و رشد معنویه برسم؟آیا بدون استاد میتونم یه کسی مثل بانو مجتهده اصفهانی بشم؟البته با وجود اینکه من از یک خانواده معمولیم و همسرم هم خیلی مذهبی نیست.اگه ممکنه به من یک راهکار عملی بدین.... خدا قوت
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید روش مطالعاتی که بر روی سایت هست که مبتنی بر معرفت‌النفس است و سبک و سلوک امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و علامه«رحمت‌الله‌علیه» است، برایتان مفید باشد. موفق باشید
4566
متن پرسش
سلام خدا قوت می خواستم در مورد شعار انتخابات آزاد و شبهاتی که در این مورد مطرح میشه ازتون بپرسم با توجه به این که کلیه سایت های اونطرفی فیلتر هستند ونمیشه وارد شد به این مطالب برای کرسی آزاد اندیشی که قرار در دانشگاه ما برگزار بشه نیاز مندیم لطفا کمک کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک تهمت به نظام اسلامی است که انتخابات در آن آزاد نیست در حالی‌که هیچ دلیلی برای اثبات نظر خود نداشته‌اند. موفق باشید
4558
متن پرسش
سلام .وقت به خیر استاد بزرگوار خدا خیرتون بده که وقت گرانبهایتون را برای ما میذارین. در ده نکته ی معرفت سی دی mp3 5 نکته ی 5 در مورد «توفی » من از تن جدا بشه آزادتره و روح به کمال برسه تن را قبول نمی کنه و مرگ طبیعی بیش می آید پس بهتر نیست که بگیم حضرت عیسی علیه السلام روح از بدنش جدا شده چکاریه که بگیم حضرت عیسی زنده است با این تن در آسمان هستند؟ شما نظرتون چیه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک وقت روح از بدن جدا می‌شود با این رویکرد که قوه‌هایش به فعلیت تبدیل شده. در این حالت انسان مرده است و دیگر حضوری در این دنیا ندارد. ولی یک وقت بدون آن توفایی که در مرگ و خواب هست ، حاکم بر بدنش می‌باشد و حضرت مهدی«عجل‌الل‌تعالی‌فرجه» و حضرت عیسی«علیه‌السلام» به این صورت‌اند. موفق باشید
4554
متن پرسش
سلام استاد. لطفا بفرمائید منظور آقایمان امام صادق(ع) از تعریف عقل در حدیث شریف "العقل ما عبد به الرحمان واکتسب به الجنان" چه می باشد. مراتب عقلی که فلاسفه شرح می دهند با این بیان نورانی چگونه جمع می شوند؟ همچنین بفرمائید که جمع بین تعاریف فلسفی و احادیثی که از اهل البیت نقل شده است را با چه روشی می توان بدست آورد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل در این حدیث شریف آن روحیه و شعوری است که ما را به بندگی خداوند دعوت می‌کند که با عقل عملی که در فلسفه بحث می‌شود تطبیق دارد 2- مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در صحبت اخیری که با مداحان داشتند فرمودند: «انبیاء و فرستادگان الهی ننشسته‌اند با مردم با زبان فلسفی حرف بزنند، اگرچه برای فهمیدن کلام آن‌ها و تعمق در بیان آن‌ها، عقل فلسفی لازم بود و هست، یعنی فلاسفه‌ی بزرگ از سفره‌ی گسترده‌ی عمومی انبیاء الهی بیشترین بهره را می‌برند، اما این سفره، سفره‌ی خاص نیست». ملاحظه می‌فرمایید همین‌طور که رهبر فرزانه می‌فرمایند و حقیقتاً نکته‌ی ظریفی را مطرح کردند اگر انسان عقل فلسفی خود را رشد دهد با عمق بیشتری سخنان انسان‌های الهی را می‌فهمد. موفق باشید
4553
متن پرسش
باسلام: همسری دارم که نزدیک به 8سال است که وسواس زیادی دارد زندگی زناشویی را خیلی تلخ وناگوار کرده خانه برایم زنذان شده ویک روز خوش ندیدم قلبم ازاو پراز کینه ونفرت شده دیگرطاقت زندگی باااو را ندارم ازطرفی بخاطر دوفرزندم نمیتوانم ازاوجداشوم.چگونه باچنین شرایطی به خوبی کنار ایم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره بیمار است که اگر کمکش کنید و با او تندی نکنید در سلامتش مؤثر خواهد بود و از تلخی زندگانی کاسته می‌شود. تشوییقش کنید به مرکز فرهنگی إنشاء رجوع کند. شماره‌ی آن مرکز 6260205 است. طلاب عزیز و متخصص در آن‌جا مشغول خدمت‌اند. موفق باشید
4550
متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد عزیزم 1-بنده مرجع تقلید خودم رو حضرت آیت الله خامنه ای انتخاب کرده ام ولی راستش در انتخابم شک دارم بنظر شما در بین مراجع چه کسی اعلم است؟(خواهشمندم نظرتون رو صریح بفرمایین) 2-بنظر شما با توجه به شرایط جامعه , نامیدن حضرت آقا(مقام معظم رهبری) با عنوان "امام " و اصرار بر آن در صحبت ها و...کار درستیست؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بنده آیت‌الله خامنه‌ای را اعلم می‌دانم. زیرا از نظر فقهی همان توانایی را جهت استنباط حکم الهی دارند که بقیه دارند و از نظر عالم به زمانه‌بودن از سایر عزیزان برترند. 2- امام در عرف جهان اسلام به معنای رهبر است، مثل آن‌که می‌گویید: امام موسی صدر و لذا اگر به صورت درست برای ایشان به‌کار رود خوب است. موفق باشید
4549
متن پرسش
به نام خدا با سلام و احترام خدمت استاد طاهر زاده اینجانب دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت هستم. موضوع پایان نامه بنده مقایسه مبانی مدیریت غربی با مبانی مدیریت اسلامی می باشد. چند وقت پیش در جلسه آیت الله جوادی مواردی را به خدمتتان عرض کردم. لذا سوالات ذیل را در این ارتباط به حضورتان ارسال می شود. 1- تعریف انسان از منظر مدیریت غربی و اسلامی چیست؟ 2- نگاه غرب و اسلام به جهان چگونه است؟ 3- نگاه به سازمان در مدیریت غربی و اسلامی چیست ؟ 4- مبانی اندیشه غرب و ارتباط آن با مدیریت غربی چیست؟ 5- آیا تفاوتی بین مبانی مدیریت غربی با مبانی مدیریت اسلامی وجود دارد؟ 6- آیا واژه مدیریت در اسلام کارکردی دارد یا واژه دیگری باید استفاده شود؟ 7- آیا ماهیت مدیریت غربی ، تسلطی است (مثل سایر علوم) یعنی به عنوان ابزار سلطه است یا ماهیت دیگری دارد؟ 8- جایگاه وحی در مدیریت چگونه است (در غرب و اسلام)؟ 9- آیا مبانی علم مدیریت غربی کاربردی در جهت مدیریت اسلامی دارد؟ 10- آیا مبانی مدیریت غربی ذاتا غربی است یا بی طرف و قابل عاریه گرفتن است ؟ 11- آیا علم مدیریت قابل تفکیک به اسلامی و غربی است؟ 12- مبانی تمدن غرب با علم مدیریت چه ارتباطی دارد؟ 13- مبانی تمدن غرب کدامند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مدیریت غربی انسان، محور بایدها و نبایدها و هست‌ها و نیست‌ها است ولی در نگاه اسلامی، انسان خلیفة‌الله و بنده‌ی خدا است 2- در غرب، جهان یک پدیده‌ی مرده است که هرگونه تصرفی را در آن برای خود مجاز می‌دانند ولی در نگاه اسلامی، جهان بستر تعالی انسان است و به‌عنوان یکی از آیات الهی در آن حدّ که خداوند جایز می‌داند می‌توان در آن تصرف کرد 3- در هرحال باید برای اهداف خود نظم و سازمانی داشت ولی در نظام غربی نظم و سازمان حاکم بر انسان است و در نظام اسلامی سازمانی که تدوین می‌شود مطابق روح انسان‌ها است 4- این در جواب شماره 1 روشن شد 5- همان است که عرض شد 6- به نظرم دیگر این واژه جا افتاده 7- دقیقاً همین‌طور است 8- وَحی در مدیریت الهی، راه‌کار زندگی است که رب‌العالمین ارائه فرموده ولی در نگاه غربی، وَحی یک موضوع شخصی است و جنبه‌ی کاربردی برایش قائل نیستند 9- بلی، از نظر روش با رعایت روح انسانی که باید در مدیریت اسلامی رعایت شود، می‌توان از آن‌ها استفاده کرد 10- مدیریت غربی تماماً با فرهنگی تدوین شده که سراسر دنیایی است و ما از نظم دنیایی آن می‌توانیم استفاده کنیم 11- آری، آری 12- علم مدیریت در غرب مدیریت آن انسانی است که فرهنگ غربی برای خود تعریف کرده 13- اومانیسم و سوبژکتیویسم. موفق باشید
4544
متن پرسش
سلام علیکم پرسش و پاسخ شماره 4490 را خواندم و انچه دستگیرم شد انکه حتی اگر مشایی اصلح باشدو حتی اگر انچنان که شایع است داری افکار التقاطی و منحرف نباشد,رای به او در شرایط کنونی به صلاح انقلاب نیست چرا که روح کلی نظام و قدرت در سایه به هر حال با ایشان و نوع نگاهشان به مسایل مخالف است و این یعنی حداقل چهار سال تقابل و واماندن از اهداف اصلی انقلاب.نکته دیگر اینکه انقلاب به ارامش احتیاج دارد و این ارامش با ریاست امثال مشایی در تضاد است اما چند نکته1.اقای طاهر زاده عزیز ارامشی که شما از ان صحبت می کنید تا کجا مقدس است.بگذارید مثالی بزنم مباحث شما و به خصوص جهت گیری سیاسی شما ارامش خیلی از افراد را بر هم زده است و خوب است بدانید با طرح این مباحث دشمنانی عنود برای خود دست و پا کرده اید مثلا حوزه علمیه اصفهان تحت تاثیر بلامنازع سپاه نام شما را اصطلاحا در بلک لیست قرار داده است به این معنا که مدیر هیچ یک از مدارس حق ندارد اجازه سخنرانی در مدرسه تحت امرش را به شما یا یکی از نزدیکانتان بدهد.حال سوال این است که در چنین شرایطی چه باید کرد؟ایا شما حق دارید به این بهانه که هنوز وقت تفکر من نرسیده است دست از کار بکشید .حال وضعیت خود را مقایسه کنید با شرایط اقای مشایی انچه در ان نامه مشهود است ناامیدی حضرت عالی است در حالی که با مثالی که زدم به گمانم این ناامیدی وجهی ندارد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌دانید بنده شاید از امیدوارترین افراد نسبت به آینده هستم ولی آن‌طور که رهبر عزیز امیدوارند، به این شکل که اگر راه‌کارهای عبور از موانع را پیدا کنیم همواره آینده‌ای بسیار درخشان را در جلو خود می‌یابیم، آنچه را هم که می‌فرمایید در حوزه‌ی شما حاکم است می‌دانم. به آینده‌ای نگاه کنید که از این تنگناها گذشته‌ایم و طاهرزاده کسی نیست که بخواهد در این میان برای خود عنوانی دست و پا کند. آینده از آنِ تفکر حضرت روح‌اللّه است و این است آن آینده‌ی درخشان. که رهبر عزیز وعده ان را می دهد موفق باشید
4542
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی : شما در مباحثتان از بحث کنترل روح بر بدن می گویید.و اکثر مشکلات رو همین می دونید می خواستم بپرسم جایگاه نفس اماره چیست؟ پس نقش نفس اماره در کجای کج روی ها قرار داره؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح در مباحث فلسفی که همان نفس ناطقه است ابعاد ارزشی نیز دارد مثل نفس امّاره از جهت منفی و نفس مطمئنه از جهت مثبت و ما در مباحث خود از «روح» به اعتبار وجودش بحث می‌کنیم و نه به اعتبار موضوعات ارزشی و باید و نبایدهایش. موفق باشید
4541
متن پرسش
سلام استاد ارجمند طلبه هستم با ارزوها واهداف بلند مثل اجتهاد وتبدیل شدن به به یک فرد متقی.ولی متاسفانه امروز که پایه 7 حوزه ودانشجوی ارشد تفسیر هستم.از شرایطی که در ان هستم راضی نیستم چون صبح ها نمازم قضا می شود ودر روز 2ساعت مطالعه مفید ندارم.با این شرایط ایا وارد کار اجرای شوم و در کنارش درس بخوانم البته اگرر امکانش حاصل شد یا به درس خواندن با همین شرایط ادامه دهم.ممنون می شوم اگر راهنمایی فرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خودتان دارد، حضور در زندگی طلبگی یک نوع حضور خاصی است که می‌تواند تاریخ‌ساز باشد و در این راستا باید سلوک حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و رهبر عزیز مدّ نظرتان باشد و با کمی دقت در موضوعات اخلاقی عملی إن‌شاءالله ضعف‌هایی که برشمردید برطرف می‌شود ولی اگر در روحتان آمادگی لازم را نمی‌یابید نباید بر خودتان زندگی طلبگی را با آن نوع اهداف تحمیل کنید که سرخورده شود. موفق باشید
4535
متن پرسش
سلام علیکم: در حال گوش کردن شرح دعای مکارم الاخلاق هستم. ظاهرا شما از روی متنی مطالب را می خوانید خواستم اگر امکان داشته باشد فایل متنی را هم در سایت بگذارید یا به ایمیل من بفرستید تا نکات اضافه را در ان متن داشته باشم. التماس دعد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم:انشاء الهف در اسرع وقت جزوه مربوطه را در فسمت جزوات سایت فرار می دهیم . موفق باشید
4529
متن پرسش
سلام.چرا انقدر جوان ها از جمله خودم تنبل شده اند ؟ چرا حوصله ی یک مقاله ترجمه کردن را ندارم؟ چرا حوصله تحقیق و کنکاش در علم ها رو ندارم ؟ برای چی در گذشته مردم انقدر کاری و جدی بودند ولی الان دانشجوهای ما که باید با توجه سن شان انقدر تلاش گر باشن اینطور نیستند و کم همت شده ایم ؟ حوصله نداریم ... درسها را فقط برای پاس کردن میخانیم .. کار ها را هم نیمه کاره ول میکنیم ! مردم گذشته خیلی عزم داشتند برای کارها وقت های طولانی میگذاشتند و مثلا با اون سختی ها درس میخوندند اما الان با این همه امکانات ما تنبلی مان میکند؟ البته منظورم فقط درس نیست در همه ی مسائل زندگی دیگه اهل وقت گذاشتن نیستیم و درس رو به عنوان مصداق عرض کردم ... چکار کنیم استاد ؟البته من کتاب جوان و انتخاب بزرگ و چند کتاب دیگه ی شما رو هم خوندم .. اهدافم بلند هست خیلی خیلی بلند تر از هدف های بقیه ... ولی در عمل تنبلی میکنم ... ؟چکار کنم که همت بلند داشته باشم و سخت کوش بشم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کنید زندگی را برای خود طوری معنا کنید که منجر به یک برنامه‌ریزی دقیق و همه‌جانبه شود. در راستای هدف‌گذاری دقیق است که انسان فرصت‌ها را تماماً به‌کار می‌گیرد. موفق باشید
4528
متن پرسش
سلام. علیکم اقای طاهر زاده عزیز مهمترین پرسش بنده از شما این است که منی که اهل تسنن هستم با شیعه نبودنم چه چیز را ازدست داده ام.ایا خدا شناسی ام مشگل پیدا می کند در حالی که شما می دانید ظریف ترین نکات در باره خدا شناسی را محی الدین عربی و جلال الدین بلخ و دیگر عرفایی دیگر که همه از,هم کیشان من بوده اند بیان فرموده اند به گونه ای که بزرگترین اساتید عرفان شما از گذشته تا به امروز جیره خوار سفره هم کیشان من بوده اند.ایا در مورد مسایل اخلاقی و سیر و سلوک دینی مذهب من چیزی کم دارد کدام منصف است که اذعان نکند با احادیث نبوی مندرج در مصادر حدیثی ما می توان زندگی سراسر نور و وجد و معنویت داشت.به راستی این احادیث برای یک زندگی معنوی چه کم دارد⸮ایا بزرگان هم کیش من با عمل به همین احادیث عوالم وجودیه را یکی پس از دیگری سیر نکرده اند و می دانیم که نسبت این سیر به انها صرفا ادعایی گزاف نیست که اثار ان در حرف حرف کلامشان مشهود است.واما ایا در سیاست و کشور داری و حاکمیت با مشگلی مواجه می شوم⸮ایا اولین قانون اساسی مبتنی بر فقه اسلامی حداقل دویست سال قبل از جمهوری اسلامی در عثمانی سابق نگاشته نشد.ایا مصر و الجزایر و لیبی کشور های بعدی نبوده اند اقای طاهر زاده عزیزاین فهرست بسیار دراز است و وقت ضیق.میتوان در مورد فرهنگ و تدوین علوم اسلامی نیز سخن گفت.می توان وضعیت اسف بار اجرای احکام در کشور شیعه نشینی مانند ایران را با کشورهای سنی نشین مقایسه کرد برای نمونه می توان از وضعیت حجاب شروع کرد و قص علی هذا به هر روی من به عنوان اهل سنتی که در میان شیعیان زیست می کنم مدتی تحت تاثیر تبلیغات بی امان رسانه شما دوچاز تردید های شده بودم و برای ان مدتی را به پرسه زدن در کتب دو طرف پرداختم و در اخر دستگیرم شد که اثبات حقانیت از این راه ها ممکن نیست زیرا هیچ یک از طرفین کتب دیگری را قبول نداردبماند که گاها شیعیان مطالبی را به کتب ما نسبت می دهندکه اگرچه ان حدیث موجود است اما یا قیچی شده است یا گاهی دهها معارض ان نادیده گرفته شده است و حدیثی شاذ مستمسک واقع می شود. پس چاره را در ان دیدم که به نتایج عملی این دو مذهب رجوع کنم و ببینم این دو مذهب برای زندگی امروز من و برای معاد من چه در چنته دارند .که. کمی از حاصل ان را در بالا عرض کردم.هر چند امروز نگاه من به حقیقت صفر و یک نیست و برای وجه قالبی ادیان اهمیتی به مراتب کمتر از گذشته قایلم و لذا من هیچگاه علمای شیعه را انسانهای فاسدی نمی دانم بلکه انها را اکثرا انسانهای صدیق قلمداد می کنم که مثل بسیاری از افراد حقیقت را منحصر در مذهب خود می دانسته اند و طبیعی است که برای تقرب به خدا در راه اعتلای ان کوشیده اند و معتقدم چون اکثرا از سر اخلاص عمل میکرده اند اجرشان نزد حضرت حق محفوظ است حرف برای گفتن بسیار دارم اما خوب است به سوال اصلی باز گردیم و ان اینکه اکنون که من اهل سنت هستم چه چیز را از دست داده ام و مزیت ملموس مذهب شما بر مذهب من چیست.لطفا از مزیت های ملموس و امروزی بگویید و سعی نکنید با رجوع به گذشته در باره حقانیت یکی و بطلان دیگری بکوشید زیرا همان طور گفتم دیدگاه امروز من نسبت به حقایق ادیان نگاه خاصی است که به سختی در یک مذهب خواص چه شیعه و چه سنی محصور می شود خداوند تلاش های خالصانه شما را در راه اعتلای انچه حق می دانید به احسن وجه بپذیرد. التماس دعا.یا حق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بر سر سنّی‌شدن یا شیعه‌شدن و یا بالعکس نیست، همان‌طور که می‌فرمایید بحث بر سر آن است که راهی پیدا کنیم تا بتوانیم با حضرت حق در همه‌ی جوانب اُنس قلبی پیدا کنیم. ما راه امثال محی‌الدین و مولوی را در امور فردی جدا از این راه نمی‌دانیم و در موضوع حاکمیت، معتقد به حاکمیت احکام الهی توسط فقیهی هستیم که توان درک احکام سیاسی، اجتماعی را از متن دین داشته باشد. آیا اگر از طریق قرآن توانستیم به این نتیجه برسیم که اُولی‌الأمر باید معصوم باشد و خداوند ما را به اطاعت غیر معصوم دعوت نمی‌کند و مصداق اولی‌الأمر، ائمه‌ی شیعه هستند و در این راستا در زمان غیبت امام معصوم ،فقیه با رجوع به سیره و آثارآن‌ها راحت‌تر احکام سیاسی، اجتماعی خداوند را در جامعه پیاده می‌کند، راه بهتر جلو نمی‌رود؟ موفق باشید
نمایش چاپی