باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه شدهاید کارهای زمینماندهی ما در راستای تعالیِ فهم جامعهمان میباشد که در این مورد بسیار کمککاری شده، و بالاخره هر دولتی که بیایدنمیتواند از تنگناهای اجرائی فرار کند. عمده تعالیِ مردم و حضور انقلاب اسلامی است. مسلّم انقلاب اسلامی در فتح تاریخی خود راهِ حضور ارادهی مردم در کشورهای خودشان یعنی عراق و سوریه و یمن را میگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گلهی فراوان بنده از کاربرانی است که سؤال خصوصی میپرسند و بنده مکرر به صورت خصوصی جواب میدهم، و به جای آنکه سری به ایمیل خود بزنند، از بنده دلگیر میشوند. این نوع برخوردها موجب میشود که حتی ما از ادامهی جواب به سؤال کاربران به طور کلّی منصرف شویم. بنده برای آنکه سؤال این کاربر در معرض دید عموم قرار نگیرد، مجبور شدم اصل سؤال را از وسط سؤال جدید حذف کنم. آیا کار بنده باید به اینجاها ختم شود؟!!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه انسانها دارای استعدادهای متفاوتاند، حرفی نیست. ولی اگر مقصد زندگی دنیایی، بندگی خدا باشد بسیاری از همین آدمهای ساده در این راه موفقترند. زیرا قدرت پذیرش سخن حق را بهتر از بقیه دارند و در همین رابطه در روایت داریم: «اکثرُ اهل الجَنة، الْبُلْه» اکثر اهل بهشت، انسانهای ساده هستند. و نیز به این روایت هم فکر کنیدکه امام صادق (ع) از قول اميرالمؤمنين (ع) در كتاب كافى مى فرمايد: «اعْلَمُوا عِلْماً يَقِيناً أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ وَ إِنِ اشْتَدَّ جَهْدُهُ وَ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ وَ كَثُرَتْ مُكَابَدَتُهُ أَنْ يَسْبِقَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ وَ لَمْ يَحُلْ مِنَ الْعَبْدِ فِي ضَعْفِهِ وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَنْ يَزْدَادَ امْرُؤٌ نَقِيراً بِحِذْقِهِ وَ لَمْ يَنْتَقِصِ امْرُؤٌ نَقِيراً لِحُمْقِهِ فَالْعَالِمُ لِهَذَا الْعَامِلُ بِهِ أَعْظَمُ النَّاسِ رَاحَةً فِي مَنْفَعَتِهِ وَ الْعَالِمُ لِهَذَا التَّارِكُ لَهُ أَعْظَمُ النَّاسِ شُغُلًا فِي مَضَرَّتِهِ وَ رُبَّ مُنْعَمٍ عَلَيْهِ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ رُبَّ مَغْرُورٍ فِى النَّاسِ مَصْنُوعٍ لَهُ فَأَفِقْ أَيهَا السَّاعِى مِنْ سَعْيكَ وَ قَصِّرْ مِنْ عَجَلَتِكَ وَ انْتَبِهْ مِنْ سِنَه غَفْلَتِكَ وَ تَفَكَّرْ فِيمَا جَاءَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى لِسَانِ نَبِيهِ(ص)».[1] «يقين بدانيد كه بنده هر چه سخت كوشش كند و چاره انديشىه اى بزرگ و نقشه هاى فراوان به كار برد، خدا چنين قرارى نگذاشته كه وى از آنچه در «ذكر حكيم» برايش مقدّر شده، پيشى گيرد.»
«ذكر حكيم» آن علم الهى است كه بر اساس آن، خداوند به فكر بندگانش بوده و براى هركس رزقِ خاص مربوط به آن شخص را تعيين فرموده است، براى همين هم تكليف هر روزه ما را براى ما تعيين كرده اند، مى فرمايند: 8 ساعت كار، 8 ساعت عبادت، 8 ساعت استراحت. هر كه بيش از اين براى طلب رزق تلاش بكند، خودش را خسته كرده و از عبادات و مطالعاتش محروم شده است. حالا كه امام (ع) اين جملات را مى فرمايند، آيا درست است بگوييد آقا شما دستتان توى خرج نيست؟! امام (ع) مى خواهند ما گرفتار خرج كردن هاى بيجا نشويم. مردم چوب حرص و غلط بودن برنامه هايشان را مى خورند و بعد خدا را متّهم مى كنند كه به فكر رزق ما نبوده، در حالى كه نجاتمان به راهنمايى هاى اميرالمؤمنين (ع) است. در ادامه آن حديث مى فرمايد: «اى مردم! هرگز كسى را بر اثر هوشى كه دارد پشيزى افزون ندهند و احدى را به خاطر حماقتش كم ندهند. پس هركس اين را بداند و بدان عمل كند از همه مردم آسوده تر بوده و سود برد، ولى كسى كه اين را بداند و عمل نكند گرفتارى و ضرر او بيش از همه مردم است. چه بسا شخصى كه نعمت فراوان به او داده اند ولى همين احسانى كه به او شده باعث درهم كوبيدن اوست و چه بسا مردمى كه در بين مردم فريب خورده اند، ولى در عين حال كارشان هم درست شده است. پس اى مرد كوشا! در كوشش خود پرهيزكار باش، و از عجله خود كم كن و از خواب غفلت خود بيدار شو و در آنچه كه از طرف خدا بر پيغمبر (ص) نازل شده فكر كن.» مى فرمايند: «احدى را به خاطر سادگى اش كم ندهند»؛ يعنى نه افراد زرنگ بيشتر از رزقى كه برايشان مقدر شده نصيبشان مى شود و نه افراد ساده، كمتر از آنچه برايشان مقدر شده بهره مى برند، شما اگر در محلّه ها بگرديد، تعدادى زمين باير و خانه خالى مى بينيد، اينها حاصل زد و بندهاى بيجاى انسانهاى زرنگ است، صاحبان اين خانه ها متوجّه نبودند كه تلاش بيش از حد و از سر حرص و عدم قناعت، براى آنها آتش به بار مى آورد، اين آقا آنچه كه بايد داشته باشد دارد، بقيه اش آتشى است كه وبال گردن او خواهد شد. موفق باشید .
[1] ( 1)- كافى، ج 5، ص 82.
بباسمه تعالی: سلام علیکم: مگر اینکه نفس آن بزرگواران، جسمهای متعددی را ایجاد نماید. نگاه دیگر آن است که جسم را در این فراز از زیارت، جسمِ برزخی آن بزرگواران قلمداد کنیم و اینکه جسمِ آنها، باطنِ همهی اجسام است و همهی جسمها در تدبیر باطن آن اجسام یعنی جسم اولیاء معصوم هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی مونس حقیقی انسان خدا باشد، دیگر خدای انتزاعی در میان نیست! 2- آری! ذکر صلوات از اذکار معمولی است ولی از آنجایی که در سجده نظر به مقام جلالی و سبحانی حضرت حق است، بهتر است اذکاری گفته شود که با واژهی «سبحان اللّهی» باشد 3- همانطور که متوجهاید اذکار سجدهی معمولی با مضرب 3 همیشه باید همراه باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به این تقسیمبندی که مقام عقل که حامل حقایق کلی است برتر از مقام قلب است که محل مصداقهای حقایق کلی است، این سخن گفته شده است. آری! وقتی آن حقایق کلی نازل شود، صورتِ جزئی و مصداقی پیدا میکنند مثل آنکه عقل در فهم کلی خود، متوجه است حق همیشه پیروز است. حال در مصداقِ جزئی متوجه میشود انقلاب اسلامی در مقابل صدام پیروز خواهد بود، و این مقامِ ایمان بر پیروزی حق بر باطل است که در صفحهی نفس منقش شده است. ولی اگر عقل را عقل استدلالی بگیریم، که انسانها در موضوعاتی مثل اثبات خدا و قیامت بهکار میبرند؛ عقل مرتبهی بالاتری خواهد بود که آن موضوعات را به صورتِ ایمان در خود دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرگز نباید به ظاهر این روایات توجه کرد. عموماً جنبهی تأویلی و باطنی دارند. انسان معلول، جسمش معلول است و اگر کسی به نیت کمک به او زندگی را با او شروع کند، برکات خاص خود را خواهد داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید با مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی ان که هر دو بر روی سایت هست، روشن کنید که خداوند فوق زمان و مکان است و عین بودن و هستی است. پس بنابراین بهوجودآمدنی برای او نیست که بحثِ چگونه بهوجودآمدن برایش باشد، عینِ بودن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مرحلهی اول که انسان باید از گناه خود استغفار کند لازم است که گناهان را به یاد داشته باشد ولی پس از مدتی با نظر به رحمت واسعهی حق، دیگر نباید برای رجوع به خدا بین خود و خدا گناهان را در میان آورد. در قیامت هم در نهایت، انسانهای مؤمن از یادِ گناهان میروند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه آیات مذکور میفرماید خداوند زمین را مستعد داشتنِ راهها کرده است؛ میتوان پذیرفت که انسان اجازه دارد در راستای سنت الهی به همان شکل که حضرت حق جادههایی را بر زمین قرار داده است ما نیز آن کار را ادامه دهیم ولی مواظب باشیم که در راستای همان سیره و سنت الهی که نظام طبیعت پذیرای آن هست، عمل کنیم تا جادههای ما خراشی بر چهرهی طبیعت و از بینبردنِ نظام طبیعی عالم نباشد.
در مورد احداث تونل نیز قضیه به همان نکتهای برمیگردد آیا آن تونل در جایگاه خاصی که باید نصب شود نظام إکولوژیِ منطقه را به هم میزند یا نه؟ از این جهت نمیتوان یک نظر کلی برای این امور داد.
در مورد اینکه قرآن چه نگاهی و نظری در راستای مبانی اصلی علم راه و حمل و نقل به ما میدهد؛ حقیقتاً نیاز است کارهای جدّی بکنیم تا زمینی که باید گهوارهی ما باشد و خدا در آن زمین ما را در آغوش خود بگیرد، تبدیل به جهنّمی از آن جنس که شهرهای بزرگ برای بشر ایجاد کردهاند، نباشد. همواره باید این نکته مدّ نظر ما باشد که ما باید بر روی این زمین زندگیِ آرام و زیبایی داشته باشیم به همان معنایی که حضرت حق فرمود: «زمین ذلولِ شما است» یعنی محلی برای آرامش و تعالی، نه جسمِ مردهای که هرطور خواستیم در آن تصرف کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً بر روی نکتهی مهم و مشکلی دست گذاشتهاید زیرا از یک طرف اندیشمندان جامعه باید متوجهی جایگاه افراد و افکار باشند چرا که این افراد تابع قانون «همه یا هیچ» نمیباشند و همه را با یک چوب نمیرانند. ولی افراد معمولی نمیتوانند با دیدن این صحنهها قضاوتهای حکیمانهای بکنند حتی متوجه نیستند ابتدای اعتراض به انتخابات سال 88 با انتهایِ آن متفاوت بود و انتهای اعتراضها را که بیشتر به جنبهی براندازیِ نظام کشیده میشد را، نباید پای کسانی گذاشت که در ابتدایِ اعتراضها پا به میان گذاردند و تذکرات رهبری که به بعضی از سران جریان اعتراض فرموده بودند ابتدایِ این کار دست شماست ولی انتهای آن دست شما نیست؛ در همین رابطه است. اشکال اساسی و واقعاً عنادآمیزِ امثال آقای میرحسین موسوی و آقای کروبی آن بود که پس از آنکه معلوم شد جریان، جریانِ اعتراض سیاسی نیست بلکه جریان، براندازی است، کوچکترین سخن و قدمی در راستای جدایی از جریان انتهایی برنداشتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤالات وسیعی است که برای جواب آن خوب است ابتدا کتاب «آشتی با خدا» را که بر روی سایت هست، مطالعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- جامعهی اسلامی وظیفه دارد که نیازهای خود را بر اساس عقل و تدبیر دنبال کند و این یک موضوع اساسی هر جامعهای است که میخواهد در امور دینی نیز موفق باشد 2- سیر إلی اللّه بستگی به نیت انسانها دارد در هر شغل و منصبی که باشند میماند که برای این کار معارفی لازم است که کسب آن معارف برای هرکس که بخواهد میسر میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- روایات متعدد در بهدستکردنِ انگشتر با جنس نگینهای مختلف داریم. جناب شیخ عباس قمی نیز موضوع را در مفاتیح نیز آوردهاند 2- این سنت حسنهای است تا فرهنگ بهدستکردنِ انگشتر نهادینه شود 3- هستند افرادی که دانای به موضوعات عرفان نظری هستند و نهتنها منوّر به نور آن نشدند، بلکه حتی قبول هم ندارند ولی اطلاع دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد در کتابهای «ادب خیال و عقل و قلب» و «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرایضی شده است، خوب است به آنها رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در جواب سؤال شمارهی 18208 عرض شد کتاب مذکور را مطالعه نکردهام. ولی کتاب «آداب الصلواة» حضرت امام را کتاب خوبی در این موضوع میدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته در اینکه جریان تصوف و صوفیگری از قرن دهم به بعد با نفوذ استعمار گرفتار اباحهگری شد و بیشتر در خدمت اهداف استعمار قرار گرفت، بحثی نیست. میماند که آیا آیت اللّه حاج ملا سلطان محمد گنابادی صاحب تفسیر «بیان السعادة» از تحصیلکردههای نجف اشرف و سامرا که مورد احترام امثال میرزای شیرازی بودهاند و سعی کردهاند با تأسیس فرقهی گنابادی از آن نقشههای استعماری عرفان را نجات دهند؛ هممصداقِ فرقه های انحرافی خواهند بود، یا نه؛ این قابل تأمل است. به خصوص که حضرت امام در تفسیر سورهی حمد خود از تفسیر مرحوم ملا محمد گنابادی یاد کردند. و رفقایی که تا حدّی بعضی از افراد این فرقه را میشناسند نظرشان آن است که نمیتوان با همان چوبی که سایر فرقهها را راند، اینها را نیز با همان چوب برانیم. زیرا علاوه بر آنکه مقیّد به دستورات شرع و فقه فقیهان میباشند؛ نسبت به انقلاب و رهبری و تقابل با استکبار همنوا با نظام هستند. حال اگر مثل همیشه افرادی به اسم عرفان حیلههای خود را إعمال میکنند بحث دیگری است. بنابراین نمیتوان به کاری که جناب آقای سید حسنآقا خمینی انجام دادهاند ایراد گرفت بهخصوص که از شرح «فصوصالحکم» که ایشان دارند، مشخص میشود در موضوع عرفان نظری بهخوبی صاحبنظر میباشند. سایت مربوط به ایشان، فایلهای صوتی فصوص را در معرض استفادهی کاربران قرار داده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امروز بحمداللّه با در دسترسبودنِ کتابهایی که سیرهی سالکان إلی اللّه را گزارش میدهند؛ میتوان تا حدّی آن نقیصه را جبران کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً پرخوری توان جسمی و فکری انسان را کم میکند. خودتان در تجربهی شخصی میتوانید بفهمید که چه اندازه خوردن برای شما کافی است تا نه گرفتار فشار گرسنگی باشید و نه گرفتار سنگینیِ پرخوری. و إنشاءاللّه پس از مدتی این حالت، ملکهی شما خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جلسات بحمداللّه با توجه به اینکه بنده اعتقاد دارم مباحث کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعهنیافتگی» نیاز این زمانه است و موجب تفکر میگردد؛ شرح آن را با جدیت در حدّی که «متن» برای خواننده روشن شود؛ ادامه میدهم و رفقا در تلاش کردهاند تا فایلهای صوتی آن را در معرض استفادهی کاربران قرار گیرد، و بحمداللّه این کار انجام شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- چیزی در این رابطه از علامهی طباطبایی به یاد ندارم، احتمالاً همان نظر علامهی حسنزاده را معتقد باشند وگرنه علامهی حسنزاده در کتاب مذکور متذکر میشدند 2- مسلّم ایشان عالمی جلیلالقدر و عارفی ارزشمندند، ولی نه به معنایی که بعضی در مورد ایشان غلوّ میکنند و فرقهای برای خود راه انداختهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر سری به کتاب «آشتی با خدا» بزنید لااقل جواب اولین سؤالهای خود را پیدا خواهید کرد. کتاب در قسمت نوشتارهای سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ»(29)/اعراف) همچنانکه شروع شدید، برمیگردید. از این جهت انسان به اصلی که از آن جدا شده برگشت میکند. منتها در این مسیر برگشت باید مراحلی را پشت سر بگذارد که حساسترین آن انتقال از برزخ به قیامت است که تحت عنوان «بعث» یا «برانگیختن» نام برده میشود، زیرا با تحولی عظیم همراه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام از جناب حاج ملا سلطان محمد گنابادی صاحب تفسیر «بیان السعادة» تجلیل نمودند. مرحوم گنابادی مورد احترام شدید میرزای شیرازی بوده و بنیانگذار سلسلهی گنابادی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه فهم سخن عرفا کار آسانی نیست، حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در نامهای که به احمدآقا یعنی به فرزندشان داشتند فرمودند مواظب باش اگر سخن آنها را نفهمیدی، ردّ نکنی. و در همین رابطه بعضی از علماء، مولوی را شیعه میدانند. به قول آيتالله انصارى همدانى «رحمةاللهعليه» سالك تا آخر عمر به مثنوى مولانا نيازمند است. اخيراً كه مقام معظم رهبرى «حفظه الله تعالى» در جلسه اى كه با شعرا داشتند فرمودند: مثنوى همان طور كه مولوى مى گويد: «هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين»[1] و گفتند مرحوم مطهرى هم با من هم عقيده بود. کسانی میتوانند در مورد مولوی نظر دهند که مدتی با تفکرات عرفانی او مرتبط باشند. موفق باشید
[1] - مقام معظم رهبرى« حفظهاللهتعالى» در ديدار با شهداء در سال 1387- مولوى در ديباچهى دفتر اول مىگويد: هذا كِتابُ الْمَثنَوى، وَ هُوَ اصولُ اصولِ اصولِ الْدّين، فى كَشْفِ أَسْرارِ الْوصولِ وَ الْيقين
