بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37793
متن پرسش

منظور از اکمال دین و اتمام نعمت در آیه: «الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی» چیست و تفاوت اکمال و اتمام در بحث دین و ولایت چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس از آن كه پیامبر(صلوات الله علیه و اله) در آخرین حج، در هر فرصتی مردم را متوجه عترت خود می كردند و به عدم انفكاك بین كتاب خدا و اهل البیت خود توجه می دادند، بالاخره حضرت جبرائیل (ع) نازل شد و دستور خدا را اعلام داشت كه ای پیامبر؛ حرف اصلی را بزن كه فرصت دارد از دست می رود و در این رابطه در ۱۸ ذیحجه ی سال دهم هجری آیه نازل شد كه: «یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللهُ یَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ اِنَّ اللهَ لا یَهْدِی القَوْمَ الْكافِرین»ای رسول خدا، به مردم برسان آنچه را بر تو نازل شده از طرف پروردگارت و اگر انجام ندهی، رسالت او را ابلاغ نکرده ای و خدا تو را از مردم و خطرات و توطئه های آنان حفظ می كند، خدا كافران را هدایت نمی كند و نمی گذارد نقشه هایشان به نتیجه برسد. از این آیه نكات زیر به دست می آید:
۱. آیه ی فوق دستوری است به رسول الله (صلوات الله علیه و اله) همراه با تأكید و تهدید، كه اگر آنچه را باید ابلاغ كنی انجام ندهی و ابلاغ ننمایی، رسالتت را انجام نداده ای. در ضمن خداوند در دل آیه وعده ای به رسول الله می دهد، كه خدا او را از خطر مردم محفوظش می دارد، حال سؤال این است كه آن خطر چه بوده است؟
الف- مسلّم خطر اهل كتاب نیست، چون در سال دهم هجری اهل كتاب قدرتی نداشتند که بتوانند برای مسلمانان خطری باشند و از طرفی باید خطری باشد كه رسول الله(صلوات الله علیه و اله) را نگران كرده و خدا هم نفرمود خطری نیست، بلكه فرمود: آن حضرت و آن پیام را از خطر حفظ می كند.
ب- خطر از برای جان پیامبر هم نبوده، چون پیامبر (صلوات الله علیه و اله) در طول حیات خود ثابت كرده اند كه هرگز از فداكردن جان خود هراس نداشته اند.
ج- پس باید خطرِسركشی و عصیانِ اعراب متعصب بوده باشد كه برایشان ارزش های قومی و مادی ملاك بوده و نه ارزش های الهی. و لذا پیامبر (ص) نگران بودند كه با طرح رهبری علی (ع) مقابله ی مسلمانان متعصب نگذارد كار به نتیجه برسد، و به ظاهر هم پیش بینی ایشان درست بود، ولی خداوند در آخر آیه حضرت را امیدوار كرد كه در نهایت نقشه ی آن ها خنثی می شود و نمی توانند مسیر هدایتی را كه به عهده ی حضرت علی (ع) و فرزندان آن حضرت است از مسیر اسلام جدا كنند. تاریخ گواه است بعد از ابلاغ آیه فوق و معرفی حضرت علی (ع) ، از طرف بعضی از افراد که به ظاهر اسلام آورده بودند مقاومت های شدیدی شد. 
۲. به تعداد ۱۱۹ نفر از صحابه و از جمله مالكی، طبری، ثعلبی از علماء اهل سنت اذعان دارند كه آیه در شأن علی (ع) نازل شد و پس از نزول آیه ی فوق رسول خدا(صلوات الله علیه و اله)همه را در محل غدیر جمع كردند و فرمودند: «اَلَسْتُ اُولی بِكُمْ مِنْ اَنْفُسَكُمْ» آیا من - طبق آیه ی ۶ سوره ی احزاب كه می فرماید: «اَلنَّبِیُّ اَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ اَنْفُسِهِم» پیامبر نسبت به مؤمنین بر مؤمنین مقدم است- نسبت به شما برای تعیین تكلیف به شما بر شما مقدم نیستم؟ همه فریاد زدند «بلی یا رسول الله»، باز حضرت جمله را تكرار فرمودند و مردم هم همان جواب را دادند. سپس فرمودند: «مَنْ کُنْتُ مُولاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاه، اللّهُمَّ وٰالِ مَنْ وٰالاهُ، وَ عٰادِ مَنْ عٰاداهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» هرکس من سرپرست و ولی او هستم پس این علی هم سرپرست اوست. خداوندا! ولایت کسی را بر عهده بگیر که او ولایت علی را بر عهده دارد و دشمن باش کسی را که علی را دشمن دارد و یاری کن کسی را که علی را یاری کند و یاور مباش کسی را که علی را یاری نکند.
به گفته ی علامه ی امینی «رحمه الله علیه» در کتاب «الغدیر» آنچنان سند این روایت در متون روایی اهل سنت محکم است که اگر بنا باشد حدیث غدیر مورد شبهه قرار گیرد، در دنیا هیچ امری قابل اثبات نیست، چون هیچ قضیه ای مانند قضیه ی غدیرِ خم روایات و اسانید ندارد.
سؤال: طبق آیه ی فوق كه می فرماید: «الیوم» یعنی «امروز» هم دین به حدّ نهایی كمال رسید و شرایط ادامه ی حیات را یافت و هم نعمت الهی به حدّ تمامیت رسید و هم خدا در این شرایط راضی است كه اسلام دین شما باشد، «امروز» یا «الیوم» چه روزی می تواند باشد؟
جواب: عده ای گفته اند «الیوم» روز فتح مكه و یا روز قرائت سوره ی برائت یا روز بعثت و... است، در حالی كه طبق مضمون آیه و گواهی تاریخ، هیچ كدام از روزهای فوق نمی تواند مصداق «الیوم» در آیه ی فوق الذكر باشد. لذا می ماند نظر دیگری كه اكثر دانشمندان اهل سنت و علماء شیعه معتقدند و آن این كه طبق جنبه های تاریخ و صراحت روایاتِ در حد تواتر، «الیوم»؛ روز غدیر خمّ است و عقل هم می پذیرد كه كمال دین با تعیین رهبری است كه بتواند دین را درست ادامه دهد. زیرا همه ی امید كفار به اضمحلال اسلام بعد از فوت پیامبر (ص) بود و با تعیین رهبری عملاً كفار مأیوس شدند.
بعد از امام علی (ع) سایر ائمه جهت اثبات امامت علی (ع) به آیه ی فوق و به حدیث غدیر احتجاج می كردند و مخالفان هم سخنی علیه آن مطلب، طرح نمی كردند.

۳. آیه می فرماید: حیات رسالت تو ای پیامبر به این مطلب است كه آن را ابلاغ كنی! آیا انصاف نیست كه هر مسلمانی پیرامون مطلبی با این اهمیت تحقیق كند كه چه مطلب و حقیقتی است كه می گوید اگر آن را نگویی رسالتت را انجام نداده ای! آیا همچنان كه تاریخ گواه است چیزی غیر از ادامه ی رهبری كه حیات و بقاء دین به آن است، می تواند باشد . جهت بررسی هرچه بیشتر موضوع میتوانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/book/252?mark=%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C#section-3131موفق باشید    
 

37792
متن پرسش

سلام محضر استاد: به عنوان گفتگو در امر ازدواج تفکری نه چندان عمیق و تحقیقات ظاهری کردم، هرچند هنوز پخته نیست ولی امید می‌رود ورودی باشد به تفکر عمیق و راهگشا. مسلم اساس بشرجدید با آزادی و نزد خود بودن بنا شده همین امر باعث شده ازدواج به شیوه سنتی در جهان جدید خیلی معقول بنظر نرسد زیرا ازدواج سنتی تعریف بشری دیگر بود. آنچه عرض می‌کنم از دید یک پسر به مسئله است و از منظر بانوان اطلاعی جز آنچه مشهود است ندارم و این از برکات جمهوری اسلامی است!. بگفته شما شرایط ازدواج در تامین مسکن، لباس، و غذاست، خب بیایید بررسی کنیم ممکن است زن بخواهد در اجتماع زندگی کند و مشغول و دارای حقوق باشد و باز تحت تکفل این ۳ تأمین مرد باشد؟! بنظر ممکن نیست. آیا مرد مردانگی خود را در غلبه مالی و غیرت خود بر زندگی و ایجاد محدودیت باید تعریف کند؟ نیچه می‌گوید «زن کامل، نوع انسانیِ بالاتری از مرد کامل است، و همچنین چیزی بسیار نادرتر» البته نتیچه این سخن را بعد بیزاری از مشکلات رایج زنان و در فرای آن ایرادات و در رهایی از آن ها بیان کرده. متوجهیم ایرادات زنان در ازای ایرادات مردان پدید آمده‌اند بطور کلی اگر مرد نداند چگونه‌مرد باشد زن هم نمی‌داند چگونه زن باشد پس ساختاری باید که، هر دو خود را همانگونه که هستند پیدا کنند و با ازدواج سنتی خانواده ای مناسب امروز شکل نخواهد گرفت. بنظر می‌رسد امر صیغه موقت برای آخرالزمان آمده باشد زمانی که نوجوانان اطلاعات بسیاری دارند اما تجربه و عقل تفکیک و تایین مسائل را ندارند پس چرا در بستر صیغه موقت آن پختگی را در کنار یکدیگر بدست نیاورند تا پس از پختگی وارد ازدواج دائم برای فرزند آوری و ادامه حیات خود شوند؟ اما ازدواج دائم آیا زن و مرد باید تمام وقت یکدیگر را بگیرند و برای هم تصمیم بگیرند؟ خیر. عمده باید تنهایی زندگی کردن و حل مشکلات خود را بپذیرند، بی آنکه بر گردن دیگری بیفتد. اما در امور احساسی و جنسی و فرزندان در یک خیمه یگانه باشند و بدانند تربیت فرزند نتنها وظیفه است بلکه ادامه پرورش وجودی خود آنهاست و هرچه پرورش دهند خود را بسیط کرده و فرزند آنها جامعه ای آباد تر می‌سازد و زندگی پیشرانه ای خواهد داشت. آیت الله جوادی آملی معتقد است اگر ازدواج باشد جامعه از فحشا حفظ می‌شود. آری اما مسئله ما شیوه ازدواج و تعریف مرد و زن در کنار یکدیگر است در حالی که در غرب نیز خانواده و ازدواج بشکل سنتی خودشان و یا بیش از حد غیر اخلاقیست که اصلا نام آن خانواده نیست وجود دارد. نسل جدید از ازدواج امتناع دارد زیرا نمی‌خواد آزادی خود را توسط عده ای سلب و باری را به گردن بگیرد که می‌داند ممکن نیست و حق زنه آزاد نیست چون نمی‌تواند خود را به عنوان مرد در ازدواج سنتی تعریف کند مگر هلاکت مردانگی‌ و زنانگی. و اما مشکلات زنان عمدتا از توجه نشأت می‌گیرد شما تصور کنید زوجی آزاد که هردو شاغلند صبح تا شب کار می‌کنند و شب به آغوش یکدیگر بروند تا صبح پر انژی خود را آنگونه که می‌خواهند ادامه دهند این یک ایده خوب است. در حالی که چالش های روزمره برگردن فرد است و چالش های خانوادگی بر گردن هر دو، و چالش خانوادگی جز مسکن و تربیت فرزند نمی‌باشد. این جامعه ای سالم و در عین دینداری خواهد ساخت. چرا زنان و مردان در چهارچوب پیشرفت با جنس مخالف گفتگوی کاری و انسانی نکنند؟ وقتی شهوت و احساساتشان در شب توسط همسر اغنا شده و حجاب بدی برای پیشرفت نداشته باشند. هرچه تلاش کردم نتوانستم روزی را ببینم که همسرم مرا از ادامه آنچه که می‌خواهم منصرف کند و من نیز آزادی او را فقط بخاطر ازدواج سنتی سلب کنم. هرکس لباس برای خود میخرد هرکس خود تغذیه را بر عهده دارد مگر روزهای تعطیل که یکدیگر این کار را خواهند کرد یا زمانهایی که احساس کنند نیاز دارند اما نه مجبورم و دائمی. چون نیروهای خدماتی به نظافت منزل و ابزارها کارهای نظافت و غیره را انجام می‌دهند. زن‌ و شوهر نهایتا از غروب تا صبح و روزهای تعطیل برای یکدیگرند نه بیش از آن. زن حق دارد با مردان نسب به حیاء آنان ارتباط داشته باشد و‌ مرد نیز همچین. گرفتن عروسی های امروزی نیز امری بیهوده و صرفا برای نمایش است که جز فساد چیزی ندارد و مایه فخر و خود خواهی پوچ خواهد شد. اینکه سیری از نوجوانی با صیغه موقت تا ازدواج دائم و بعد از آن زمان پرورش فرزند و میانسالی و پیری که امری مهم است داشته باشیم راه ازدواج گشوده و جامعه از بسیاری از مشکلات رهایی و دین نیز جاری خواهد شد. به یاد دارم در نوجوانی از خانواده طلب کردم برایم همسری صیغه کنند اگر این کار را می‌کردند امروز حتما فردی پخته و بسمت تشکیل خانواده بودم و حال ممکن بود فرزندم مرا دچار چالش های وجودی کند نه اینکه به این فکر باشم روحم دچار توهم و جامعه‌م سرتاسر شهوت و عقل ها زایل و شغل ها و روح ها پژمرده و پیشرانه پرورش یک ملت دچار کندی و حماقت باشد. امیدوارم با این گفته ها مرا به سئوال و جواب بکشانید تا بیشتر بدانم و در گفتگو قرار بگیرد، زیرا جامعه پرورش نیافته بسود هیچ کس نیست. باز اگر چیزی به ذهنم رسید با واژه « #ارتباط_مرد_و_زن_در_بشر_جدید_و_معنای_وجودی_آنها » با یکدیگر گفتگو خواهیم کرد. امیدوارم پیروز باشید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید حقیقتاً باید در رابطه با نسبتی که باید زن و مرد در رابطه با ازدواج داشته باشند؛ بازخوانی شود. ولی نه به معنای آن‌که از اصالت‌ها به بهانه سنتی بودن عبور کنیم، بلکه به معنای آن‌که در شرایط تاریخی جدید چگونه زن و مرد زندگی را باید تعریف کنند که امکان ازدواج فراهم باشد؟ و این غیر از آن است که به جهت تنگناهای موجود، موضوعِ ازدواج موقت را پیش آوریم. در حالی‌که جایگاه ازدواج موقت، جایگاه دیگری است که به خاطر مسائلی مثل جنگ و بی‌سرپرست‌ماندنِ همسران شهدا در صدر اسلام پیش آمد. در حالی‌که  نظام اسلامی از طریق بنیاد شهید مشکل اقتصادی همسران شهدا را مرتفع نمود و البته جایگاه ازدواج با همسران شهدا، جایگاه خاص خود را دارد و این غیر از آن صیغه موقتی است که در صدر اسلام مطرح بود. با همه این حرف‌ها مسلماً ما باید در رابطه با ازدواج جوانان تفکری جدی و بازخوانیِ مربوط به این زمانه و در عین حال مبتنی بر آموزه‌های دینی، بیندیشیم. که البته بحث آن مفصل است و نکاتی در عرایض بنده تحت عنوان «زن» پیش آمده است که می‌تواند مقدمه‌ای برای تفکر باشد. موفق باشید

37791
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: ضمن تبریک ایام. یکی از دوستان پرسیده اند دلیل اینکه صفت یا ویژگی هایی را که دارا نیستی مردم نسبت می دهند، چیست؟ و یا رفتار آنها شبیه به رفتار کسی است که این ویژگیها را داشته است. در این مواقع انسان نمی داند تفاوت بین خوبی و بدی چیست؟ یا گاهی با خود می گویی ای کاش همانطور که می گویند بودم حداقل اینقدر در ناراحتی نبودم. در معاشرت های خانوادگی و شغلی و... معمولا وجود دارد. لطفا کتابی هم از کتابهای خودتان در این زمینه معرفی کنید. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانی که متوجه حضور در تاریخ خود باشد، می‌تواند اصل را از فرع و صادق را از کاذب تشخیص دهد تا در انتخاب‌هایش آگاهانه عمل نماید. پیشنهاد می‌شود مباحث مربوط به «معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را دنبال فرمایید. موفق باشید

37790
متن پرسش

سلام علیکم: با عرض سلام و ادب و آرزوی توفیقات جنابعالی. لطفا درباره این جمله از کلام استاد شهید مطهری در کتاب آشنایی با قرآن جلد ۱۳ صفحه ۲۲ مقداری توضیح بفرمایید: «با» خدا و در مرتبه خدا هیچ چیز را نباید قرار داد. «به» خدا باید به سوی خلق رفت نه «با» خدا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا شهید مطهری بزرگ را که نماد عقلانیتِ ناب توحیدی بود؛ رحمت کند. آری! حقیقتاً سخن همان است که او گفت به همان معنایی که ما در زیر سایه توکل الهی در هر صحنه‌ای می‌توانیم حاضر شویم و این یعنی «به» خدا. و این غیر از آن است که تصور کنیم هرکاری می‌توانیم بکنیم ولی در کنار آن کارها به خدا هم باور داشته باشیم. موفق باشید

37789
متن پرسش

عرض سلام خدمت استاد گرامی و تقدیر و تشکر به مناسبت تبیین شرایط تاریخی کنونی و معرفی مصداق اصلح اما یک سوال اساسی؟ چند روزی است که هر وقت بین بچه های جبهه انقلاب شروع به مقایسه و بیان نقاط ضعف و قوت کاندیدهای جبهه انقلاب می‌کنیم متهم به تخریب می‌شویم، بخاطر اینکه احتمالا قرار است اجماعی صورت گرفته و همه به یک گزینه رای دهیم اصولا اجماع حول یک گزینه برای جبهه انقلاب چه کمکی به رشد تفکر مردم انقلابی دارد؟ آیا ندیدن نقش مردم و بی اثر کردن نقش آن ها نیست؟ اینکه بزرگانی جمع شوند و قیم مابانه برای مردم یک گزینه انتخاب کنند تا همه به او رای دهند همان تجربه تلخ لیستی رای دادن در انتخابات مجلس گذشته نیست؟ مردم خود باید به بلوغ فکری و قدرت تشخیص هم در گفتمان انقلابی و غیر انقلابی و هم درون گفتمانی و جبهه داخلی انقلاب برسند عرض من اینه که نباید آزادی انتخاب مردم پایبند به یک گفتمان را بین کاندیدهایی که در یک جبهه و گفتمان قرار دارند و از لحاظ تاکتیکی و عملیاتی متفاوتند، به اسم اجماع سلب کرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت موضوعی را به میان آورده‌اید که هنوز نمی‌‌دانیم چه جایگاهی دارد. هرچه هست همین‌که انقلاب، نشان داده است فرزندانی همچوم آقای دکتر جلیلی برای ادامه خود در امر سیاست و اجرا، پرورانده است؛ حکایت از آن دارد که آینده این انقلاب چیزی بالاتر از آن مواردی است که دیگر نامزدها مدّ نظر دارند حتی موارد دلسوزانه‌ای که آقای دکتر قالیباف مطرح می‌کنند که بیشتر برای نگه‌داشتن انقلاب است تا به دست جریان اصلاح‌طلب نیفتد، اصلاح‌طلبانی که حاضرند حتی بی‌ادبی‌های‌ آقای فاضلی را به عنوان یک حرکت انقلابی نشان دهند. ولی حکایت حضور انقلاب در این تاریخ بسی بلندتر از این حرف‌ها می‌باشد. موفق باشید

37788
متن پرسش

عرض سلام و ادب محضر استاد عزیز: صوتی در کانال مرآت گذاشته شد. خواستم ببینم آیا این همان مسیری نیست که با جلیلی برای ما گشوده می شود. https://eitaa.com/merat_14/128

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً با شناختی که بنده از آقای دکتر جلیلی دارم، سخن همانی است که گوینده آن صوت به میان آوردند. ممکن است جلسه‌ای که اخیراً خدمت رفقا برقرار شد تحت عنوان «کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/ 17011، بتواند در این راستا تفصیلی را به میان آورد. آری! باید جایگاه آقای دکتر جلیلی را در ساحتی دیگر در افقی که آینده انقلاب اسلامی پیش آورده؛ فهمید و به نظر می‌آید در مناظره‌هایی که پیش آمد به خوبی متوجه این امر شده باشید. موفق باشید                            

37786
متن پرسش

گویی در بن بستی هستم نمی‌دانم که بایستی به ذهن گوش کرد یا به قلب یا هیچ‌کدام. اصلا تا به الان به چه چیز گوش داده‌ام؟ به این فکر می‌کنم که خودم کجایم؟ همین‌جا؟ چگونه می‌توانم ببینمت ای جان؟ در کدام سو از وجودم تو را بیابم؟ چگونه تو را همراهی کنم‌ت؟ دلم برایت تنگ است و گویی می‌جویمت می‌خواهمت و در پی‌ات هستم تا بیابمت تا بلکه با یافتن کمی بتوانم بروم کمی بتوانم خود را دریابم در زندگی خسته‌ام از دنیا و از هر چیزی خسته‌ام از سختی‌های زندگی توانم بریده و صبری برایم نمانده نمی‌دانم در زندگی شخصی چه خواهم کرد چه می‌خواهم چه نمی‌خواهم اصلا چه می‌توانم بکنم در وضعیت و شرایطی که هستم؟ همه من را می‌خواند و من نمی‌دانم کجایم گویی که در سرم سنگی گذاشته‌اند آنقدر که سنگین است گویی که هیچ چیز مهم نیست اما در عین حال در دل تمنایی هست به راستی چگونه می‌شود به این تمنا پاسخ داد؟ چگونه می‌شود رفت بدون آنکه در این راه ماند؟ چگونه می‌شود رفت که حتی اگر جایی هم ماندی این ماندن خودش برای خودش رفتنی را در پی داشته باشد می‌دانی دو دلم نسبت به همه چیز. در دلم غوغایی به پاست که نمی‌دانم این را چگونه به راه برسانم نمی‌دانم چگونه با او تا کنم تا راه را بیابد و حرکتی را بردارد حرکتی که اول در وجود خود شکل گرفته باشد حرکتی که برایم چیزی در میان بگذارد اصلا از خود می‌پرسم چیزی در خودت داری؟ داری چگونه می‌روی؟ چگونه قدمی برمی‌داری؟ چگونه حرکتی را به پیش می‌بری؟ آیا خودت هم هستی؟ یا فقط این کار را انجام می‌دهی بدون اینکه خودی در میان باشد اصلا به من بگو که چگونه انتخابش کنم؟ اصلا چگونه چیزی انتخاب می‌شود؟ دست من هست آیا؟ کجا هستم؟ اصلا می‌شود از این‌همه شک، نگرانی و .. در آمد؟ چگونه؟ به کجا بنگرم؟ به چه بنگرم؟ همه اینها واقع است و نه وهم و نه بهانه نیست. اینکه خسته‌ام بهانه نیست. اینکه دیگر نمی‌توانم شرایط را تحمل کنم بهانه نیست. اصلا به من بگویید با وضعیتها و شرایط باید چه کنم؟ تحمل؟ صبر؟ چگونه بروم در این وضعیت و تحمل؟ با گیجی؟ با سردرگمی؟ اصلا یک چیز دیگر! چگونه ببینم اینها را؟ شرایط و وضعیت را چگونه بگذرانم؟ می‌دانی! شاید بگویی با تحمل آن را ببین یا اصلا بگویی با چیزی که درون خودت است آن را ببین اما من می‌گویم با چه ببینم چگونه ببینم؟ چگونه ببینم که بتوانم بروم حتی اگر مصیبت عظیمی هم گردنگیرم باشد؟ چگونه؟ می‌خواهم آنچه که در سینه ام خفته است را ببینم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این اولِ راه است آن‌گاه که انسان بخواهد با قدمی بلندتر در نزد خود حاضر شود به همان معنایی که جناب حافظ فرمود: «چه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها»، به همان معنای سوبژه‌شدن انسان برای خود در عین حضوری بس متعالی. در جلسه‌ای که اخیراً خدمت رفقا برقرار شد تحت عنوان «کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/17011 خارج از موضوع سیاسی آن جلسه که در رابطه با شخصیت آقای دکتر جلیلی بود؛ معنای سوبژگی انسان و نحوه عبور او در رابطه با انتخابی به وسعت تاریخ، نکته‌ای بود که به نظر می‌آید بتواند افقی در مقابل نکاتی که با آن روبه‌رو هستید، بگشاید. موفق باشید

37785
متن پرسش

با سلام! منظور از عقل کل در معارف دینی کیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مطالب، مطالبی نیست که در دل یک سؤال و جواب بتوان از آن سخن گفت. یکی از بهترین متونی که در این مورد سخن گفته است کتاب «الاشارات و التنبیهات» جناب ابن سینا می‌باشد و می‌توانید در این مورد سری به جلد اول جزوات «تاریخ فلسفه اسلامی» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید 

37782
متن پرسش

سلام استاد: مولوی ستیزان بارها این متن را ارسال می کنند توضیح و پاسخ مناسبی دارین؟  شرع گریزی، خواسته های عرفانیِ شمس تبریزی از مولوی: جامی می‌نویسد: روزی شمس تبریزی از مولانا زیبا رویی درخواست كرد. مولانا همسر خود را دست گرفته در ميان آورد. شمس فرمود كه او خواهر جانى من است، نازنين پسرى مى‌خواهم. فى الحال مولانا فرزند خود سلطان ولد را پيش آورد. فرمود كه: وى فرزند من است. حاليا اگر قدرى شراب دست مى‌داد ذوقى مى‌كرديم. مولانا بيرون آمد و سبويى از محلّۀ جهودان پر كرده و برایش بياورد. نفحات الانس، نشر مطبعة لیسی، ص ۵۳۸ این خواسته ها، با کدام دین و مذهب و غیرتی سازگار است؟ آیا هنوز برخی در بی دین بودن اقطاب تصوف شک دارند؟ جالب آنکه مدافعانِ صوفیه تصریح کرده اند که این جماعت به هیچ دین و مذهبی پایبند نبودند و فقط به آموزه های خود عمل می‌کردند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید ملاک ما سندهای اصیلی مانند کتاب شریف «مثنوی» و یا دیوان «شمس تبریزی» است و جدا از این متون، ما را به نظراتی که بعضاً صوفیان ساخته و پرداخته‌اند چه؟!! مقام معظم رهبري «حفظه‌الله‌تعالي» در جلسه‌اي که با شعرا در سال ۱۳۸۷ داشتند فرمودند: مثنوي همان طور که مولوي مي‌گويد: «هُوَ اُصولُ اصولِ اُصولِ الْدّين»  می باشد و فرمودند: مرحوم مطهري هم با من هم عقيده بود. موفق باشید

37781
متن پرسش

سلام: در صورت اجماع نامزدان وظیفه چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید فعلاً نتوانیم در این موضوع به جهت وجوه مختلفی که دارد راحت فکر کنیم. موفق باشید

37779
متن پرسش

سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: استاد با این اتفاقاتی که ما در رفتار مشاوران و خود آقای پزشکیان می بینیم قطعا برای ما مشخص می باشد روند کار شون چه جور خواهد بود اما آیا این کاری که بعضی از مردم می کنند که در اصفهان نمونه هایی ازشون مشاهده کردیم که اجازه ندادند ایشون صحبت بکنه و یا در صدا و سیما که سوالی در مورد موضوعی که مربوط به مشاور ایشان پرسیده می شود و موجب اون عصبانیت مشاور می شود همان نبود که رهبر معظم انقلاب ما را منع کردند از این کارها و آیا توصیه حاج قاسم بر این نبود که هیچ گروهی را نسبت به انقلاب نرانیم و ازشون در راه انقلاب استفاده کنیم نمی‌دانم استاد! از طرفی نگرانی هست که خدایی ناکرده در مورد این گروه نا دانسته اتفاقی پیش بیاد که به صلاح نباشه از طرفی دیگر نگرانی هست که اگر این اتفاق ها نیفتد چهره واقعی این دسته نشان داده نخواهد شد و مردم در این دام بیفتند هر چند که مردم آنها را شناخته و دل خوشی از آنها ندارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال با توجه به سعه صدری که رهبر معظم انقلاب نمونه آن هستند؛ باید با جریان‌ها برخورد کنیم تا در فضای اخلاق و تفکر، هرکس بتواند جایگاه هر نامزد و جریان‌های اطراف او را نسبت به آینده فوق‌العاده متعالی انقلاب درک کند. موفق باشید

37778
متن پرسش

سلام استاد: با توجه به نکته ای که شما در سوره هود فرمودید که عقل اگر درست رشد کند به راحتی دین خدا را می‌پذیرد من چیکار کنم؟ طلبه ای هستم که سالها غافل بودم الان احساس عقب افتادگی می‌کنم و اینکه نمی‌دانم چه کار کنم متحیر شده ام که چیکار کنم مستأصل شده ام. ازعبادات خودم لذت نمی‌برم. استاد لطفاً راهنمایی کنید چگونه به این مطالب عقلی دست پیدا کنم؟ من اهل تلاش هستم ان شاء الله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کنار جدیّت نسبت به دروس طلبگی، خوب است سیر مطالعاتی سایت را نیز دنبال بفرمایید. موفق باشید

37777
متن پرسش

سلام استاد: نظر شما درباره مرگ مشکوک سید مصطفی خمینی چیه درسته که میگن ایشون رو ترور کردن ‌ امام دستور داده بود. خیلی ممنون میشم حقیقت رو بگین یا منبع معرفی کنید برم دنبالش می‌خوام حقیقت رو بدونم در ضمن از شخصیت الهی و عرفانی امام خبر دارم و کتاب هایی از ایشون خوندم ترور و مسمومیت ساواک؟ یا قتل به دستور امام و اینکه امام فرمودن از الطاف خفیه الهی بود به چه معناست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی بیش از این‌که فوت ایشان مشکوک بود و حضرت امام فرمودند: مصطفی امید آینده بود؛ نمی‌دانم. موفق باشید

37775
متن پرسش

با سلام! آیا صوت کتاب عالم انسان دینی وجود دارد یا نه؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حالت مصاحبه داشته است و به همین جهت، صوت برایش نیست. موفق باشید

37774
متن پرسش

سلام علیکم: از وقتی که برای پاسخگویی به سوالات ما قرار می‌دهید کمال تشکر را دارم. سوالی داشتم در رابطه با مدارس غیرانتفاعی مذهبی که به تازگی با سرعت زیادی در حال گسترش پیدا کردن هستند با توجه به اینکه این مدارس، مبلغ زیادی بعنوان هزینه دریافت می‌کنند: اولا نسبت این نوع مدارس با مسئله عدالت چگونه است؟ چه بسیار افرادی که دغدغه فرزند دارند، اما پول ندارند. ثانیا نسبت این نوع مدارس با جمهوری اسلامی چیست؟ زمانی که رهبر معظم انقلاب دائما توجه افراد دغدغه مند را به آموزش و پروش معطوف می‌کنند و اهمیت ورزی به مدارس دولتی را مورد تاکید قرار می‌دهند، تاسیس قارچ گونه این مداس چه توجیهی دارد؟ آیا این مسئله ضربه ای به شعارهای نظام مبنی بر عدالت، خدمات آموزشی یکسان و... نمی‌زند؟ آیا صحیح است که در حکومت اسلامی، هرکس پول دارد مسلمان شود و هرکس بی پول است...!!! سوال آخر که تقریبا بی ارتباط با سوالات قبلی می‌باشد اینکه بنظر شما از لحاظ تربیتی، رشد فرزند در یک محیط کاملا ایزوله چه پیامد های مثبت یا منفی دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان‌طور که قبلاً عرض شد از سخنان رهبر معظم انقلاب بر می‌آید که تا آن‌جایی که ممکن است نباید در عرض نهاد آموزش و پرورش چیز دیگری را به میان آوریم و از این جهت سیاستِ کلی نظام طی صحبتی که سال گذشته با جمعی از فعالین تعلیم و تربیت داشتند آن است که نظام آموزش و پرورش تقویت شود. ولی به هر صورت کار آسانی نیست هرچند سیاست کلی به سوی عبور از مدارس غیر انتفاعی است. ۲. چیز خوبی نیست. انسان‌ها با انسان‌ها، انسان می‌شوند. موفق باشید

37772
متن پرسش

سلام علیکم: استاد نظرتون در مورد این تحلیل چیست؟ هم حاوی نهیب هست و هم یاس (کفران نعمت و عقوبت، تاخیر در ظهور، اقوام خاسر رویگردان از ولی، کورسوی امید) بسم الله الرحمن الرحیم تلاش برای انتخاب رئیس جمهور جدید را، منحصرا در کند و کاش، بحث و جدل و زد و بندهای معمول تعریف کردن فاصله گرفتن از روح حقیقت انقلاب اسلامی است. از آنجا که احساس می شود وقایعی که پشت سر گذاشتیم نتیجه ی کفران نعمت هایی بود که تر و خشک با هم در آن سوختند، توجه داشته باشیم حفظ جریان حق احتیاج به توسل جمعی و استغفار بسیار و ایجاد زمینه ی حقیقت اخلاص در ما دارد. نا امید نیستیم اما بیش از آن که از قرآن های بر نیزه نگران باشیم، خائف از قلب های زنگ زده ی خودمان و تادیب الهی که منجر به تاخیر در اصل ظهور و فرسایشی شدن اصلاح امور را در پی دارد، هستیم. سپهر باطنی ایران مدت هاست در تلاطمی از کشش های نوارانی وامیال شهوانی دو سمت جبهه ی عقل و جهل به سر می برده است، لکن آنجا که عقل ها تحت برق مطامع از هویت الهی خویش رو به زیاده خواهی ناسوتی کردند باید منتظر چوب جلال و عقوبت کفران نعمت بود. آنجا که مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: أكثر مصارع العقول تحت بروق المطامع! ما در صورتی قوم برگزیده ی خدا خواهیم بود که بنده بودن محمل خویش را در تمام کیان وجودمان پیدا کرده باشد وگرنه اقوامی در تاریخ که گرد وجود ولیّ جمع آمدند و قدر نداستند و خاسر گشتند کم نبوده اند. به قول آن ولی خدا می‌فرمود قوم برگزیده بودن را به ما پیش فروش نکرده اند. شکستگی و استغفار جمعی و تبیین مواضع کفران نعمت و عزم جزم بر عدم رجوع به آن کورسوی امیدی برای آینده ی پیش روست‌. خداوند همیشه پشتیبان اهل حق خواهد بود. مهم این است که از دایره ی مفاهیم ذهنی و تصور اینکه ما اهل حق هستیم خارج شده و در عمل اهل حق باشیم تا شاهد نتیجه ی آن که نصرت الهی است باشیم. ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم درک فرصتی است که در دل انقلاب اسلامی به عنوان حرکت توحیدی این تاریخ پیش آمده و فرهیختگیِ خاص دکتر جلیلی می‌تواند آن فرصت را به فعلیت‌اش نزدیک کند وگرنه همان‌طور که ملاحظه فرموده‌اید مائیم و صدها ضعف، ولی با رویکردی که ملت ما بحمدالله به سوی کمال دارند و نباید از این مهم غفلت کرد که چگونه در این زمانه، راهِ حساس تاریخی خود را طی کنیم که نه متهم به تحجّر باشیم و نه گرفتار روشنفکرانِ غرب‌زده. آری! با شهادت آیت الله رئیسی، آغازی در دلِ آغاز تاریخی ما مدّ نظرها آمد که نباید از آن غفلت کرد هرچند که «اگر دیر آمدم، مجروح بودم / اسیر قبض و بسط روح بودم». و ما دقیقاً در چنین شرایطی هستیم. موفق باشید                

37770
متن پرسش

ببخشید وقت شما را بارها گرفتم لطفا حلال کنید، این در مورد یکی از پرسش هاست و در جواب آن فرد نوشته ام اگر وقتتان گرفته می‌شود لطفا نخوانید و حلال کنید https://eitaa.com/lobolmizan/16618 مربوط به سوال شماره ۳۷۷۶۰ کلاس موسیقی اصلا نروید، متاسفانه اکثرا دانا به حرام و حلال نیستند و گرفتار حرام می‌شوید، کار با آلات موسیقی بعد از مدت ها می‌تواند سبب غلبه سودا یا صفرا شود و اگر ادامه دار باشد امکان ابتلا به سرطان بالا می رود و در کوتاهی عمر هم نقش دارد. حتما موسیقی را حذف کنید و گوش ندهید و سعی کنید مدتی با گوشی کار نکنید، فیلم و سریال نبینید، و وقت خود را صرف مطالعه کتاب های مفید، و یادگرفتن حرفه ای مفید کنید، موسیقی مخصوصا حرام آن می تواند حالت اعتیاد ایجاد کند، همین حالت اعتیاد ترک آن را سخت یا مشکل می‌کند، اما اگر ادامه دار باشد علاوه بر آسیب روحی روانی و جسمی، بر تمرکز و حافظه اثر مخرب دارد، و ممکن است فرد سلامتی خود را به راحتی دوباره نتواند برگرداند، حتما کنار بگذارید و ادامه ندهید، از محیط گناه و فکر به گناه فاصله بگیرید و وقت و تمرکز خود را سعی کنید صرف مطالعه کتاب های مفید مثل آثار شهید مطهری، آیت الله حق شناس، کتاب های شهدا، کتاب های پیشنهادی حضرت آقا و شهید سلیمانی و... کنید، حتما امربه معروف و نهی از منکر را یادبگیرید و در جامعه انجام بدهید می‌توانید بطور رایگان در سایت ستاد امربه معروف دوره مجازی را ثبت نام کنید، یا از طریق موسسه موعود که امکان ثبت نام رایگان هست اقدام کنید به این طریق: ارسال عدد ۳ به ۳۰۰۰۱۹۱۶ نماز را اول وقت بخوانید، سعی کنید واجبات را انجام بدهید و از حرام ها دوری کنید، نگاه خود را کنترل کنید، و سعی کنید با قرآن و صحیفه سجادیه انس داشته باشید کتاب بهشت جوانان را می‌توانید درباره موسیقی مطالعه کنید، البته فقط بخش هایی از آن در مورد موسیقی است، من موردی سراغ دارم که مدت‌های زیادی آهنگ گوش می‌کرد و حجاب و بعضی موارد دیگر را رعایت نمی‌کرد، تا مشکل اعصاب و روان و روحی شدید گرفت و سال هاست مشغول درمان است، موردی هم با بیماری تیروئید و غلبه سودا و مشکلات دیگر و افسردگی و... سراغ دارم که البته هردو مشغول درمانند و خیلی وقت است موسیقی گوش نمی‌دهند و اصلا نمی‌خواهند گوش کنند و خیلی از آن ضربه دیدند، حتی حافظه و تمرکزشان، یکی از آنها که متنفر شده، رعایت نکردن حلال و حرام روی اخلاق، سلامت روح و روان و جسم و خیلی موارد دیگر اثر مخربی دارد، حتی امکان غلبه و مشکلات ماورایی هم وجود دارد، حتما سعی کنید کار و تلاش و مطالعه و فعالیت های دیگر حتی کارِ خانه را انجام بدهید و فکر خود را از موسیقی فاصله بدهید و مقاومت کنید، تغذیه خود را سالم کنید و طب اسلامی را سعی کنید رعایت کنید و درباره آن مطالعه کنید، گاهی ورزش کنید، سعی کنید مواردی که استعداد و علاقه دارید و مفید برای خودتان و جامعه هستند را شناسایی کنید و به آنها بپردازید، اکثر موسیقی ها چه خارجی چه ایرانی حرام و بسیار مضرند، می‌توانید در اوقات فراغت وقت خود را صرف گوش کردن به سخنرانی ها و محتواهای تبیینی مفید کنید (مثل استاد پورازغدی، شیخ قمی، استاد راجی)، کتاب های متنوع و مفید مطالعه کنید مثلا تاریخ، تفسیر، اخلاقی، احکام، کتاب های مربوط به شهدا، و مثلا یادگیری زبان عربی اگر علاقه دارید، اگر نه حفظ قرآن و یادگیری برخی مفاهیم آن که به درک معنی و مفهوم کمک کند، حتما پیاده روی اربعین ان شاءالله بروید، ذکر لا اله الّا الله برای تمرکز خیلی خوب است، کتاب سه دقیقه در قیامت را مطالعه کنید، یاد مرگ و رفتن به قبرستان مخصوصا بین الطلوعین خیلی خوب است، سعی کنید بیشتر یاد مرگ باشید. از مواضع گناه یا آنها که خوف گناه دارید دوری کنید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی در کنار سؤال و جواب شماره 37760  . موفق باشید

37769
متن پرسش

با عرض سلام و احترام خدمت استاد گرانقدر: خوشبختانه از نگاه بسیاری از مردم انقلابی به‌تبعیت از اساتید بزرگواری همچون حضرتعالی، دکتر جلیلی، فردی بیش از دیگران آگاه به مبانی اصیل و جهان‌بینی انقلاب اسلامی و در مسیر ساخت تمدن اسلامی است. با این حال، استاد محترم جناب آقای سید مهدی موسوی از اساتید جوان حوزه علمیه قم و فعالان علوم انسانی اسلامی، در این صوت: https://eitaa.com/usul121/1236 مدعی هستند که آثار به‌دست آمده از مباحث گفتمانی و معرفتی آقای جلیلی، مویدی بر امتیاز و برتری گفتمانی و فکری ایشان نسبت به دیگر نامزدهای محترم نبوده، و نظریه و ابداع خاصی را در این زمینه از سوی ایشان اثبات نمی‌کند. ضمن اینکه معتقدند مسیر آقای جلیلی از آقای قالیباف توان کمتری در تمدن‌سازی دارد. با توجه به آگاهی جناب استاد از مباحث دکتر جلیلی در زمینه‌های معرفتی و نگاه بلند حضرتعالی به ایشان، از استاد گرامی خواهشمندم درصورت صلاحدید و وجود فرصت، نگاهی به صحبت‌های آقای موسوی داشته و نظر شریف‌تان را بیان فرمایید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر تدبّر قرآنیِ خاصی که جناب آقای دکتر جلیلی نسبت به سیاست در قرآن دارند و پایان‌نامه ایشان نیز در همین راستا می‌باشد و همچنان‌که قبلاً عرض شد بحث، در هوشیاریِ ایشان است نسبت به وضع امروزین جهان و آینده‌ای که به جهت شرایط جدید برای ما پیش آمده است. و آقای دکتر جلیلی بحمدالله متوجه چنین حضوری برای انقلاب اسلامی نسبت به آینده می‌باشند که این انقلاب اسلامی را به سوی اهدافِ جهانی خود باید سوق داد و بر همین اساس شعار انتخاباتی خود را «یک جهان فرصت، یک ایران جهش» قرار دادند و در این رابطه عرض شد «اگر می‌دانیم در هر شرایطی هر کاری ممکن نیست، به کدام آینده باید نظر کرد که شرایط حضور در آن تاریخ برای ما فراهم است؟ آیا آن آینده آینده‌ای نیست که مردان معتقد به انقلاب اسلامی از آن آغاز تاریخ سخن می‌گویند؟ مردانی همچون دکتر سعید جلیلی. این یعنی حضور در سیاستی که از جان ما بیگانه نیست.» موفق باشید            

37768
متن پرسش

سلام علیکم: ان شاءالله اشتباه باشد اما احساس می‌کنم در بحث اجماع آقای قالیباف دارد جبهه انقلاب را به سمت نوشیدن جام‌زهر می‌کشاند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست به اندازه‌ای که ما متوجه شویم در تاریخ دیگری حاضر شده‌ایم، مطمئن خواهیم بود در دل این انقلاب، ادامه انقلاب با روحی است که شهید رئیسی عزیز با شخصیت خود بدان اشاره نمود هرچند بالاخره اگر در اسفند، بهار شروع شود هنوز در فروردین آثاری از زمستان در میان است. موفق باشید

37767
متن پرسش

وظیفه پیش روی ما در انتخابات اندیشیدن به وضع موجود و درک شرایط تاریخی کشور است و از این اندیشه بتوانیم بیابیم که ما کجا هستیم و باید به کجا برویم و نامسئله ها را از مسئله اصیل و حقیقی و انضمامی مان، تمییز دهیم تا بتوانیم انتخاب کنیم و در پس انتخاب خود در جایگاه خود نقشی تاریخی ایفا کنیم. ما نمی‌دانیم می‌خواهیم کجا برویم و از همین جهت چشم دیدن آینده خود را نداریم تا با نگاه درست راهِ پیشرفت ایران اسلامی مان را تشخیص دهیم ما تنها چشم به علائق و سلایق شخصی حزبی خود داریم و نمی‌خواهیم و نمی توانیم که با درک موقعیت تاریخی خود به صراط خود بیندیشیم و با دیدن افق ها و آرمان های اصیل این صراط سره را از ناسره تشخیص دهیم. اگر شبیه رای و سلیقه و نظر شخصی ما بگویند و بپوشند و بخواهند و تصمیم بگیرند ما گَله پرخاشگر آن ها خواهیم بود تا خودخواهی و غرض ورزی خود را حتی در مسائل تاریخی و ملی و دینی بیشتر از پیش اثبات کنیم. ما نیاز به یک تصمیم تاریخی داریم نه تصمیم به آری یا نه گفتن به شخص یا حزب و گروه و جناح و سلیقه ای یک تصمیم تاریخی برای همدل و همراه و هم عزم و هم افزا شدن برای رفتن به سمت آینده مان. نه آینده ای منتزع و منقطع از اکنون و گذشته ما تصمیمی برای اندیشیدن و تفکر و پرسش و بازخوانی دوباره برای یافتن و تحقق و حرکت به سمت آرمان و گفتمان، افق و غایت حقیقی انقلاب اسلامی. و اگر چشم یافتن و انتخابِ نماینده و مسئول ادامه راه جهاد برای سازندگی ایران اسلامی مان را نداریم باید چشم بشوییم و بار دیگر به سرچشمه و سرآغاز این راه تمسک بجوییم و وضوی دوباره بگیریم، برای ادایِ وظیفه پیش رو برای سازندگی و تحقق «جمهوری اسلامیه» پس از حماسه شهادت شهید رییسی، و وحدت و یگانگی ملت ما برای احیا و ایفا نقش بزرگ تک تک ما برای احیای تحقق دوباره آرمانِ «جمهوری اسلامی».

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود به عنوان حضوری که به آن تذکر داده می‌شود و انسان ذاتاً وجود خود را احساس می‌کند. قرب به وجود، به یک معنا به عنوان وطن نیز فهمیده می‌شود، به‌خصوص اگر به حضور تاریخی خود نظر داشته باشیم و بر اساس تفکرِ تاریخی اگر انسان بخواهد به ساحت قدس بیندیشد می‌تواند متذکر این امر باشد که چگونه خداوند در رخدادهای تاریخی به او نزدیک می‌شود و تکلیف کنونی ما اندیشیدن به امکان آغازی دیگر از «وجود» است که با رو نمودنش به انسان رخ می‌نماید و انسان متوجه تاریخ، این رخ‌‌نمودن را درمی‌یابد که چگونه امر قدسی طلوع می‌کند مانند آنچه در شهادت آیت الله رئیسی پیش آمد و باید در دل این حضور، به آغازی دیگر بیندیشیم، وگرنه بدون تفکر به تاریخ خود به بهترین حضور و شایسته‌ترین درک نایل نخواهیم شد. زیرا بخواهیم یا نخواهیم حقیقت، از مو باریک‌تر است و باید در دل طوفان‌ها متوجه آن شد. مثل طوفانی که ۶ نامزد ریاست جمهوری به پا می‌کنند تا انسان اندیشمند که متوجه آغاز دیگری است، حقیقت را بیابد وگرنه با دریغا دریغا گفتن نسبت به دیروزها، فردایِ شهادت آیت الله رئیسی مدّ نظر نمی‌آید. موفق باشید  

37766
متن پرسش

سلام: ما که معتقد به نظام و ارزشهای آن هستیم بسیار نگران سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری هستیم، چون قشر خاکستری توسط اصلاح طلبان بشدت وسوسه شده اند. هدف اصلاح طلبان مقابله با ارزشها و استقلال سیاسی کشور است، در این شرایط چه کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جای هیچ نگرانی نیست و وقتی راهی گشوده شود و حقانیت آن به اثبات برسد و مردم ما آن راه را در شخصیت معنوی و مغتنم شهید رئیسی تجربه کنند، چه دشمن بخواهد و چه نخواهد، آن راه جای خود را در تاریخ می‌گشاید. موفق باشید

37765
متن پرسش

سلام بر استادِ فهیم مسائل و بصیرِ زمانه: از روح حاکم بر حرفها و روایتهای کاندیدای اصلاح طلبان، متوجه شدم که چرا رئیس جمهورها، بعد از ریاست جمهوری، اپوزسیون می‌شوند و منتقد جدی یا برعلیه نظام می‌شوند؟! البته به گمان بنده : دلیل خاصی داره و آنهم اینه که این افراد برای «رأی اوردن» از اول بنا را بر این می‌گذارند که; با نظام درگیر شوند به نظام حمله کنند و علی الظاهر، خود را مدافع سر سخت مردم بدانند و کارهای عجیب و غریب دیگر و عملأ آگاهانه یا نا اگاهانه از ساحت انقلاب خارج می‌شوند و در میدان دیگری وارد می‌شوند که عملأ فرهنگ نفاق و طاغوتست اما و صد اما; که هدف اینگونه رفتارهای پوپولیستی و عوام فریبانه، رأی آوری و قدرت طلبیست. افرادی مثل شهید رئیسی، کم پیدا می‌شوند که صادق باشند و هدف خدمت برای رضای خدا و مردم را داشته باشند. مثلأ روش اصلاح طلبان این بوده که، سعی در انتقاد جدّی، تو ام با عصبانیت و تا حدی (کم یا زیاد) سعی درتخریب دارند. فقط از نقص ها می‌گویند انقدر از بدبختی و رنج می‌گویند که مردم فکر کنند بدبخت ترین آدم های روزگار درطول تاریخ بوده و هستند و مردم به این نتیجه برسند که; در حال غرق شدن، ویرانی و نابودی هستند. (غربگراها، توطئه ی القاء شکست و القاء بدبختی و شاید در اینده القاءات دیگر مثلأ القاء نکبت و نحوست و... را بکار ببرند) خب قدم بعدیشون چیه؟ ـــ خود را بهترین و یگانه منجی نشان دهند خود را دلسوز ترین آدم جا بزنند خود را شریف ترین، با وجدان ترین جا بزنند مگر آقای روحانی همین روش را بکار نبردند؟ رمز کلید آقای روحانی چی بود؟ و الان کاندیدای اصلاح طلبان که البته خیلی بی پرده حمله نمی‌کند اما تقریبأ همان مسیر را می‌رود اما چه کنیم از دست نفاقی که در لاک انقلاب وارد شد و از دست دنیا طلبان و الان دارم زمانه حضرت علی علیه السلام را می‌فهمم و البته ملت ما، ملت امام حسین است و ما یک تاریخ، فتح و گشودگی در پیش داریم و این چیزها، ما را از حضوری که هم اکنون در آینده داریم غافل نمی‌کند یا به عبارتی آینده ای که اکنون پیش ماست و ما در شعف و امید هستیم. ما می بینیم که آینده جهان، از آنِ جبهه انقلابست نه اینکه فکر می‌کنیم و رؤیا بافی می‌کنیم. آری می بینیم ماییم و یک تاریخِ وسیع و عزیزی که اجمالأ (در کلیات) داریم فی لوحٍ محفوظ!! آری می بینیم و ان‌شاء الله این آینده نورانی به دست آقای دکتر جلیلی; که انصافأ دید وسیع و افق بلند دارد; محقق خواهد شد. بصیر به زمانه هست از همه مسلط تر و محیط تر به مسائل جهانست چون تا کسی، جهان و روابط جهان را نشناسد، نمی‌تواند ایران و مسائل ایران را بشناسد. دکتر جلیلی متفکریست که از افق بالا، همچون یک ماهواره نگاه وسیعی دارد و جهان را در هم تنیده می‌داند و راه برون رفت از این نقطه را می‌شناسد. موفق باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری برادر! تبارنامه این ملت بسی خواندنی است که چه زیبا حضرت معبود فرصت‌هایی را در مقابل یک ملت قرار می‌دهد تا او همین‌که به خود آید متوجه می‌شود چه اندازه شرایط برای تعالی و صعود فراهم است. کافی است ما بدانیم فرصت‌های فوق‌العاده‌ای در این شرایط تاریخی برای ایران فراهم شده که به گفته آقای دکتر محمد مرندی https://eitaa.com/jedaaltv/2373 در دو سال آینده می‌توانیم بهره‌های عظیمی در نسبت با ریشه‌دارشدن فرهنگ و اقتصاد خود ببریم. آن شهید بزرگوار، مقدمات خط خاصی را که در مقابل ما گشوده شده است، فراهم نمود که در عین آرمان‌گرایی، سخت عمل‌گرا بود آنهم در شرایطی که غرب، قدرت نسبی خود را از دست داده است و بحمدالله دست ایران پر شده و به خوبی و به هوشیاری به عدم اعتماد به رقیب رسیده است با مردمی که در تشییع شهدای عزیز عملاً ما به یک مانور قدرت دست زدیم تا معلوم شود جایگاه ایران دگرگون شده و توازن قدرت به هم خورده و متحدان‌مان قوی‌تر شده‌اند. 
ای کاش! نامزدهای انتخابات کمی و کمی بیشتر از کمی به شعار حکیمانه آقای دکتر سعید جلیلی می‌اندیشیدند که چرا می‌گویند: «یک جهان فرصت، یک ایران جهش». ما در چنین شرایطی هستیم. موفق باشید  
 

37764
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و عزیز: برای بنده سوال شده که حضرتعالی در سال ۸۸ هم از آقای احمدی نژاد حمایت نمودید حال اینکه قطعا ایشان حال کنونی خوبی ندارد. جنس حمایت از احمدی نژاد و آقای جلیلی آیا شبیه هم هست؟ خواهشن اگر امکان دارد توضیح بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در مسیر ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد در مرحله اول حتی رهبر معظم انقلاب ایشان را به طور رسمی بر آقای هاشمی ترجیح دادند و این نوع رجحان‌دادن را اظهار نمودند و یا آیت الله مشکینی تعبیرات عجیبی نسبت به ایشان داشتند. باید بررسی کنیم چه می‌شود که شخصی مانند آقای احمدی‌نژاد پس از روبه‌روشدن با مشکلاتی که بالاخره به عنوان تنگناهای تاریخی در جامعه ما و در نظام سیاسی ما نهفته بود؛ آنچنان گرفتار تئوری‌های اومانیستی آقای مشائی شدند. به این معنا که در معنای انسان، ناخودآگاه از نگاه حضرت امام به انسان عدول کردند که این عرض عریضی دارد و امروز نیز بسیاری گرفتار چنین مشکلاتی هستند. آنچه را برای بنده از سال‌ها پیش شخصیت آقای دکتر جلیلی را برجسته کرده است، آن نوع دقت‌های قرآنی و سیاسی است که مبتنی بر فهم انسان و جهان است و امیدوارم هرچه بیشتر از این زاویه با حضور ایشان در صحنه سیاست، مردم ما در خودیابی خود حاضر و حاضرتر شوند به همان معنایی که اگر بخواهیم مشکلات اقتصادی را مرتفع کنیم، با اقتصاد نمی‌شود مشکلات اقتصادی را مرتفع کرد بلکه باید معنای دیگری برای انسان پیش آید تا آن مشکلات مرتفع شود. از خود نپرسیده‌اید که چرا فلان برنامه اقتصادی در یک کشور کاملاً جواب می‌دهد و در کشور ما درست نتیجه عکس می‌دهد. تفاوت در نوع نگاهی است که انسان‌ها به خود دارند و در این مورد باید بسیار اندیشه نمود. امری که امثال آقای احمدی‌نژاد از آن غفلت دارند. موفق باشید                  

37763
متن پرسش

پیرو سوال ۳۷۷۵۵ : پاسخ شما بسیار قابل استفاده بود برام و انگیره گرفتم مجددا مسئله ام را تدقیق کنم. من تقریبا انتخابات های قبلی بر اساس یه سری کلیات در انتخابات شرکت می کردم. ولی امسال اولین انتخاباتیه که فکر می کنم با بلوغ بیشتری می توانم به آن نگاه کنم. بفهمم انقلاب چیست و چه هدفی داره، من کجام و فراتر از ویژگی های شخصی کاندیداها (که گاهی در مقیاس بزرگتر قلب ماهیت می دهد) و با توجه به مدلی که از تجارب پر هزینه ی زندگی ام در ذهنم شکل گرفته، به فردی رای بدم. حالا به نظرتون اگه من به تشخیص خودم فرد دیگه ای رو مطابق اهداف انقلاب بدونم و بهش رای بدم، ولی در واقع امر، کسی غیر از فردی که من بهش رای دادم بیشتر به نفع انقلاب باشه، آیا من غیرانقلابی عمل کرده ام؟ یعنی مسئله اینه که من یه تشخیص دیگه ای و دلایل دیگه ای دارم درباره اینکه چی به نفع انقلابه و انقلاب هم از همه چیز برام مهم تره. اگه به تشخیصم عمل کنم انقلابی عمل کرده ام؟‌ یا بهتره وقتی تشخیص من برخلاف تشخیص شما به عنوان یه عارف انقلابیه، تشخیص خودم رو نادیده بگیرم؟ سپاس فراوان.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته هرکس وظیفه دارد پس از تحقیق و بررسی به همان نکته نهایی که رسید، مطابق آن انتخاب خود را انجام دهد مگر آن‌که خود او احساس کرده باشد تحقیقش کافی نیست. موفق باشید

37762
متن پرسش

با سلام: استاد عزیز این ذهن ناخودآگاه که در علم روانشناسی می گویند در بحث وجودی چه نام دارد که در این علم به این اسم باب شده و اینکه به نظر شما راه کنترل و اصلاح آن چیست؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این اصطلاح، مخصوص همان علم روان‌شناسی است. در موضوع معرفت نفس، نفس مراتبی دارد که بعضی آن مراتب، مافوقِ نسبت نفس است با امور محسوس. شاید بتوان گفت آن نوع نسبتی که نفس با آن امور دارد به یک معنا چون خود نفس اراده و انتخابی در کسب آن نداشته، برای آن ناخودآگاه به حساب آید. ولی چنانچه انسان در مراتب نفس خود حاضر شود هر مرتبه‌ای از آن جای و جایگاهی دارد، دیگر واژه «ناخودآگاه» در آن‌جا معنا ندارد. موفق باشید

نمایش چاپی