سلام و عرض ادب استاد عزیز: در ماه مبارک رمضان در جلسات قرآنی خانوادگی و بین خانم ها اگر بخواهند در کنار جلسه قرآن ماه رمضان، مباحث عمیق معرفتی حول محور سوره ای را هم داشته باشند (از مباحث حضرت استاد) پیشنهادتان کار کردن کدام سوره یا سوره هاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده به خواهرانی که بنای جلسات قرآنی دارند و در کنار خواندن یک جزء قرآن تصمیم گرفتهاند تا بحثی قرآنی نیز داشته باشند؛ این بود که در سورۀ «مُلک» تدبری داشته باشند. از آن جهت که اولاً : در مناسبات مختلف توصیه شده است که سوره ملک قرائت شود و ثانیاً: بحمدالله سوره ملک متذکر معارف عالیه ای میباشد که خوب است بدان توجه شود . جزوۀ آن در اختیار حاج آقای نظری قرار گرفت تا برای خواهران تکثیر کنند. و صوت جلسات سوره ملک در سایت می باشد. موفق باشید
با سلام و خدا قوت خدمت جنابعالی: با توجه به آیه ای در سوره بقره: «واتقوالله ولیعلمکم الله»، اگر کسی تقوا کند، خداوند معلم آن شخص میشود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به نور تقوا خداوند بصیرتها و آگاهیهایی را به انسان عطا میفرماید. موفق باشید
سلام استاد: اگر در آخرت زمان وجود ندارد پس چرا برای قیامت گفته اند ۵۰ هزار سال است، یا در حدیثی از پیامبر که فرمودند بوی بهشت از فاصله ۱۰۰ سالگی به مشام میرسد، و امثال این احادیث که حرف از زمان زده اند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: زمان به معنای حرکت زمین به دور خود و به دور خورشید در قیامت معنا ندارد ولی تقدم و تأخر در جای خود محفوظ است. موفق باشید
با سلام و وقت بخیر: سوالم در مورد کوروش اینست معمولا دشمنان اسلام و ایران سعی در از بین بردن تاریخ ایران دارند، اما در مورد کوروش اینهمه بالا بردنش در بین نوجوانها چه دلیلی می تواند داشته باشد و یک معلم دینی چطور به شبهات دانش آموزان در مورد این شخصیت پاسخگو باشد؟ در جائیکه حتی بین اساتید دانشگاه هم در مورد کوروش اختلاف نظرهای اساسی وجود دارد. از اینکه برای پاسخگویی وقت می گذارید نهایت سپاسگذاری را دارم. التماس دعای نور
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به نکاتی که علامه طباطبایی در سورۀ کهف در رابطه با «ذیالقرنین» میفرمایند و احتمال میدهند کوروشی که در تاریخ آمده همان ذیالقرنین باشد؛ ما برای آن کوروش احترام قائل هستیم. ولی جریانهای ملیگرا بنا دارند کوروشی را برجسته کنند که به نوعی عبور از حضور تاریخی ما نسبت به اسلام می باشد و ما با آگاهی به این امر میتوانیم در عین احترام به کوروش از انتخاب تاریخی ملت ایران از اسلام که انتخاب بزرگی است، سخن بگوییم و دفاع کنیم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: ما همه ممکن بالذات هستیم و واجب بالغیر. آیا میشه بگیم که پیمان الست آن زمانی بود که خداوند ما را از ممکن بالذات بودن به واجب بالغیر رساند؟ اگر این طور باشد ما با رجوع به ذاتمان که ممکن بالذات است، واجب بالذات را در درون خودمان احساس خواهیم کرد؟ آیا درست فهمیدم؟ با تشکر از زحمات شما استاد گرامی!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید پیمان عهد الست مربوط به نسبت علم خداوند است با مخلوقات قبل از آنکه خلق شوند و به اصطلاح هویت واجبّ بالغیر بگیرند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: در بحث برهان صدیقین در بحث اقامه دلیل بر هویت تعلقی سوالی دارم. در آنجا بیان شده است که ممکن بالذات لا اقتضاء است. و این واجب بالذات است که به آن وجود میدهد و واجب بالغیر میشود. و تا وقتی که واجب بالذات بخواهد این واجب بالغیر خواهد بود. حال سوالم آن است که اگر این ظهور و به وجود آمدن ممکن بالذات نباشد، دیگر خبری از واجب بالذات نخواهد بود. آیا در این صورت خود واجب بالذات خواهد بود یا نه؟ سوال دوم آیا میشود واجب بالذات باشد وهیچ خبری از واجب بالغیر نباشد؟ با تشکر از زحمات شما استاد گرامی!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی حضرت حق عین وجود است و وجود همۀ مخلوقات به اوست، در ذات خود عین وجود است اعم از اینکه ممکنالوجود یعنی ممکنِ بالذات موجود باشد یا نباشد. ۲. فکر میکنم فرض آن محال نیست. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد بنده طبله هستم و یک مسئله ایی در زندگی برایماتفاق افتاده که از شما راهنمایی میخواهم. استاد بنده در یک تضادی واقع شدم به این صورت که در هر موضوعی که به آن مشغول میشوم میدانم سرانجامش پوچ هست یعنی اکثر مسائل برایم پوچ هست و میدانم در انتها هیچ ندارد اما در عین اینکه میدانم این مسائل پوچ هستن اما به آن ها نیاز دارم از کوچک ترین مسائل مثل امور روزمره حتی محبت و عاطفه از دیگران تا بزرگ ترین مثل علوم مختلف یا اهداف متفاوت هر کدامرا که انجام میدم یا نگاه میکنم میدانم پوچ هست از طرفی به این گونه مسائل نیاز دارم به عنوان مثال عاطفه از سمت خانواده در نظرم پوچ هست به این معنی که نمیشه بهش دل بست چون محدوده اما به آن نیاز دارم یا اموری دیگر کهپوچ هستن اما به آن ها نیاز دارم و هنوز هم نتوانستم از این موقعیت خارج شوم یعنی در دوگانگی هستم. با کتب معرفت نفس شما هم آشنایی دارم و دیده ام دیگران را به این سمت سوق دادین ولی نتوانسته به صورت حضوری آن را در زندگی پیاده کنم خواهشمندم راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال از طریق «معرفت نفس» میتوان متوجۀ حضوری شد که از اکنون تا ابدیت در آن حلضریم و این حضور را باید با اُنس با حقیقت بخصوص با تدبّر در قرآن زنده نگه داشت و در نسبت با آن حضور وظایفی نسبت به خود و به اطرافیان خود برایمان پیش میآید که در جای خود معنابخش خواهد بود. موفق باشید
سلام علیکم: آیا فردی که در مجلس امام حسین علیه السلام است و اشکش نمی آید باید ادای کسی که گریه اش میاد در بیاره؟ آیا این کار ریا نیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نیاز باشد که معرفت به مقام امام و وظیفهای که در راستای معرفت به اولیای الهی برای انسان پیش میآید را بیشتر مدّ نظر قرار دهیم. موفق باشید
سلام استاد جان: استاد بنده طلبه پایه ۷ حوزه هستم. منتها هنوز نتوانستم هدف اصلی خود را مشخص کنم. منظورم در اصلِ طلبگی نیست منظورم آینده های متفاوت طلبگی هست به عنوان مثال هنوز برایم واضح نشده که مبلغ بشوم به صورت خاص یا مجتهد یا محقق و متخصص در علوم دینی. اگر بشود توضیح بدین که ملاک چیست؟ اگر ملاک وظیفه و نیاز جامعه هست که راهنمایی کنین که الان وظیفه من در این مورد و نسبت با جامعه چیست و یا اگر هم ملاک علاقه و استعداد هست بفرمایید استاد. اگر امکانش هست تنها به صورت کلی جواب ندین و جزئی و مصداقی هم راهنمایی کنین. سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در کنار ذوق و استعدادی که در خود احساس میکنید باید نیاز جامعه را نیز در نظر گرفت. زیرا که جامعه در هر حال به روحانیت احتیاج دارد به همۀ نحوههایی که یک روحانی میتواند کمک کند. فکر میکنم با ادامۀ تحصیل تا حضور در دروس خارج، هنوز جای فکرکردن برای تصمیم نهایی وجود دارد. موفق باشید
در جامعه کثیف امروزی نمی توانم زندگی کنم؛ خوب و بد با هم آمیخته شده و واقعا نگه داشتن دین مثل نگه داشتن آتش در دستم هست و هیچ هادی ندارم و از تنهایی دارم نابود میشم و هیچ کاری بعد از کلی جست و جو پیدا نکردم که روحم در آن آرام باشد؛ تکلیف چیست؟ تا کی هی در بزنیم و کسی باز نکنه؟ امیدوارم که توسط خودتون خونده شه. یا علی
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود در این موارد به مباحث «معرفت نفس» ورود فرمایید که فرمودهاند: «انفع المعارف» است. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم! میخواستم بدونم که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا هنگامی که عریزانش در پیش چشمش پرپر میشدند آیا همانند ما انسانهای معمولی با از دست دادن عریزانش دلش از جا کنده میشد و درد میکشید یا همانند یک عاشق پاک باخته از قربانی کردن عریزانش در پیشگاه خدا لذتی عاشقانه میبرد؟ با تشکر از زحمات شما استاد بزرگوار!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: در بیانات شما آمده است که عشق در موطن خیال شکل میگیرد. از سوی دیگر ما امامان معصوم (ع) را در دعاهایی که از آنها به ما رسیده است میبینیم که چگونه عاشقانه با خداوند متعال راز و نیاز میکنند. میخواستم بدونم که این دعاهای عاشقانه را معصوم (ع) در خیال نورانی اش با خدا انجام داده است؟ با تشکر از زحمات شما استاد بزرگوار!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شد؛ قلب، محلِ محبت به حقایق است که آن اتصال خیال نورانی نفس است با حقیقت که عنوان قلب بدان اطلاق میشود. موفق باشید
سلام و رحمت: بخشید استاد سوالی داشتم. توسط بزرگواری در جریان وضعیت دوستی قدیمی قرار گرفتم که ۵ سالی میشد ازشون اطلاعی نداشتم این بنده خدا که صاحب دو پسر ۱۴ و ۸ ساله هستن همسرشون طلبه بودن و خودشون فعال در عرصه تربیت و پرورش اونقدر فعال که امثال بنده ازشون الگو میگرفتم هم از سبک زندگیشون هم دغدغه های تربیتی و فرهنگیشون گویا چند سال قبل با استاد عرفانی آشنا میشن و کلاسهاشو شرکت میکنن و به شهودات غیبی میرسن و با علوم غریبه آشنا میشن و ریاضتهایی رو متحمل میشن هم خودشون و هم همسرشون و به این ترتیب مستقلا خودشون صاحب سبکی میشن و کلاسهای مختلف میذارن و.... تا جایی که ادعای امام سیزدهم میکنن و همسرشون و بچه هاشون هم همراهشون میکنن تا جایی که این دوستمونم ادعای همسر امام و... پسر ۸ سالشون وقتی به جایی خیره میشه و ازشون علت رو میپرسیم میگن رفتن دیدار حضرت رقیه یا حضرت امیرالمونین (ع) در نجف و.... اطلاع پیدا کردم توسط سپاه همسرشون دستگیر شدن و خودشون با بچه ها و تو راهی که دارن تنهان به واسطه شناخت قبلیم نسبت به این خانوم خواستم بدونم آیا راهی به جز دعا وجود داره برای کمک بهشون؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، بیشتر انحرافات شیطانی و حکایتهای نفس امّاره است. امری نیست که ما ورودی برایش داشته باشیم. خودشان باید متوجه چنین انحرافاتی باشند. موفق باشید
سلام استاد خدا قوت: استاد از نظر سلوکی چرا بین الطلوعین باید بیدار و در حال حضور بود؟ آیا خورشید حقیقت نیز در آن زمان به جلوه ی فیض خاص طلوع میکند؟ که اگر در حضور نباشیم از جلوات خاصش بی نصیب میشویم؟ البته میدانم پاسخ تان مثبت است ولی عمیق تر میفهمم ان شا الله
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در نسبت بین ارض و سماء فکر کرد. به این معنا که هر آنچه که در عالم ارض به ظهور میآید حکایتی از عالم ملکوت و سماء معنوی است. و در همین رابطه در کشف محمدی «صلواتاللهعلیهواله» این نکته به میان آمده است تا ما زمینههای اتصالِ هرچه بیشتر به عالم ملکوت را در عالم ناسوت متوجه شویم و نسبت به آن بهترین اقدام را انجام دهیم. آری! بین الطلوعین حکایت عبور ِ ظلمات است و به ظهورآمدنِ نور. همچنانکه پیامبر خدا«صلواتاللهعلیهوآله» ما را متذکر ظرفیت ماههایی مانند رجب و شعبان و رمضان نمودهاند. بنا به گفتۀ جناب میرفندرسکی:
چرخ با این اختران نغز و خوش زیباستی
صورتی در زیر دارد هرچه بر بالاستی
صورت زیرین اگر با نردبان معرفت
بر رود بالا همان با اصل خود یکتاستی
این سخن را درنیابد هیچ فهم ظاهری
گر ابونصرستی وگر بوعلی سینا ستی
موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده تفسیر بسم الله الرحمن الرحيم در اول سوره ی مبارکه ی بقره و الف لام میم در آیه ی اول سوره ی مبارکه ی بقره چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع «بسم الله الرّحمن الرّحیم» خوب است به شرح تفسیر سوره «حمد» حضرت امام«رضواناللهتعالیعلیه» رجوع شود. و در رابطه با حروف مقطعه فرمودهاند رازی بوده است بین خداوند و پیامبر خدا. و علامه طباطبایی در ابتدای سوره «شوری» نکاتی را متذکر شدهاند. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «در مقابل انسان متکبر تکبر ورزیدن عین تواضع است.» ۱. یا این حدیث جعلی است؟ ۲. اگر جعلی نیست منظور از انسان متکبر چه کسی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما در روایات خود داریم آن است که پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» فرمودهاند: «تواضعوا مع المتواضعين فإنّ التّواضع مع المتواضعين صدقة و تكبّروا مع المتكبّرين فإنّ التّكبّر مع المتكبّرين عبادة.» و یا فرمودهاند: «و تكبّروا مع المتكبّرين؛ فإنّ التكبّر مع المتكبّرين عبادة.» و این حکایت از آن دارد که نباید منکران حقیقت را به رسمیت شناخت و برای آنها تواضع داشت. با توجه به این امر آن روایت که میفرمایید نمیتواند جایگاهی داشته باشد. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: بزرگترین دشمن انسان نه آمریکاست نه اسرائیل. بزرگترین دشمن انسان رذائل اخلاقی اوست. آیا محبت داشتن نسبت به دشمن عیب حساب میشود یا خیر؟ اگر عيب حساب میشود چرا عيب حساب میشود و اگر عیب حساب نمیشود چرا عیب حساب نمیشود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ». بنابراین کسانی که دشمن خدا و دشمن انسانیتِ انسانها هستند را نباید دوست گرفت. و امروز در این تاریخ که انقلاب اسلامی شروع تاریخی است ذیل بعثت نبیّ اکرم «صلواتاللهعلیهوآله» برای پاسداشت انسانیت انسان، هر آن کس که در مقابل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایستاده است، حقیقتاً دشمن است و حکایت «مرگ بر آمریکا» حکایتِ مرگ بر نماد کامل مرگ بر انسانیتی است که حتی برای مردم شریف غزه حقّ ماندن در سرزمین و وطن خود را قائل نیست. وای بر ملتی که از چنین دشمنانی که دشمن همۀ انسانیت است غفلت کنند. موفق باشید
سلام علیکم: این کشف و شهودهایی که از علامه حسن زاده آملی در کتابهایش هست، چقدر اعتبار دارد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتۀ خود آن بزرگان، عموماً این احوالات مربوط به خود آنان میباشد و گزارش آنها از آن احوالات چنانچه با کشف معصومین منطبق باشد، برای بقیه میتواند قابل توجه قرار گیرد. در این رابطه گزارش حضرت علامه حسنزاده از احوالات خود در کتاب شریف «انسان در عرف عرفان» ظرائف قابل استفادهای دارد. موفق باشید
سلام علیکم: یک سوال درباره مطالب داخل پرانتز دارم. قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ علیه السلام يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ دُلَّنِي عَلَى اللَّهِ مَا هُوَ فَقَدْ أَكْثَرَ عَلَيَّ الْمُجَادِلُونَ وَ حَيَّرُونِي فَقَالَ لَهُ يَا عَبْدَ اللَّهِ هَلْ رَكِبْتَ سَفِينَةً قَطُّ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَهَلْ كُسِرَ بِكَ حَيْثُ لَا سَفِينَةَ تُنْجِيكَ وَ لَا سِبَاحَةَ تُغْنِيكَ قَالَ نَعَمْ قَالَ فَهَلْ تَعَلَّقَ قَلْبُكَ هُنَالِكَ أَنَّ شَيْئاً مِنَ الْأَشْيَاءِ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُخَلِّصَكَ مِنْ وَرْطَتِكَ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام فَذَلِكَ الشَّيْءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَيْثُ لَا مُنْجِيَ وَ عَلَى الْإِغَاثَةِ حَيْثُ لَا مُغِيث) سوال : چرا این حالت برای همه نیست؟ مثلاً کسی که میخواهد خود کشی کند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که انسان خود را در حجاب ابزارها گرفتار نکند. حضرت صادق «علیهالسلام» به عالیترین شکل، خدایِ فطری آن فرد را بر او متذکر شدند و اتفاقاً زیباترین حضور نزد خدا، همین حضور است که انسان متوجه باشد حضرت محبوب ماورای ابزارها و وسایل دنیایی در صحنه است و خوشا به حال آنانی که قبل از آنکه ابزارها و وسایل دنیایی را بنگرند، او را مدّ نظر دارند. بیچاره آنهایی که متوجۀ حضور خدا تا آن اندازه نیستند که گمان میکنند تنها و تنها وسایل دنیایی نقشآفریناند و چون خود را از آن وسایل و امکانات محروم میپندارند، گمان میکنند راهی برای ادامۀ زندگی نیست و متأسفانه گرفتار گناه خودکشی میشوند در حالیکه در تعالیم اسلامی ما هست در هر چیز آنچه که بیش از همه در صحنه است؛ خداوند است. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما: میگن حضرت مهدی (عج) ظهور کرده این ما هستیم که باید ظهور کنیم. شما تو صوت آخرالزمان شرایط باطنی ترین بعد هستی میفرمایید هر وقت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کنند تمام افراد جبهه ی باطل رو نابود میکنند. منظورتون از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به یک معنا نور حضرت طوری به صحنه آمده که مردم معنا و تأثیر مقاومت در مقابل استکبار را درک میکنند و قدم بعدی تعیّن آن حضرت است تا این راه به نهایت خود برسد. موفق باشید
سلام: گاهی میشود که از نظاره گری این رخ دادهای دینی در جهان بال در می آورم و آنچنان خوشحال میشوم که گویا عاشقی همواره به معشوق لایتناهی اش میرسد. و حقیقتا عاجزم از گفتن یک به یک این همه برکت که تا قیامت و در قیامت بخواهیم بشماریم تمام نمیشوند ولی در کل میتوان گفت دوران پیامبران و اهل بیت نبوت صلوات الله علیه که در جهان حاضرترینند! که حضور کاملی است و جناب استاد نمیدانم چطور میتوان شرح داد که «وجود» در جهان بعنوان اصل و اساس حاضر آمده، و از این بالاتر چیزی نمی توانست در جهان بیاید که معنی نهایت را معنا کند! و ظرفیت جهان چنان شده که وجود را مبنا قرار داده. حقیقتا عاجزم و سرم را پایین انداختم و به زندگی ساده خود را مشغول کردم از بس که خیالم راحت است و صبر بینهایتی مرا چون موی سپیدی آرام در صبر حاضر کرده و میدانم ائمه معصوم نیز در حالتی حاضرند که حضرت سجاد علیه السلام در سجده فرو میرفتند! و نقل شده آنقدر در این سجده طولانی خدا را به خدایی حس میکردند که هیچ چیزی نمیتوانست حواس ایشان را به خود جلب کند و در جایی سخن مبارک را گشودند که حاضرم با یک سجده کل دنیایم را سر کنم، و یا حضرت علی علیه السلام در وصیت نامه خویش چنان فرمودند «دون هموم الناس هم نفسی». چنین حضوری در تاریخ ما وجود دارد و البته از این روست که عشق اهل بیت به ما به کمال رسیده و خوشا بحال ماهای فقیر عاشق که چنین اولیاءی را داریم و از آن مهم تر چنین خدایی بر ما خدایی میکند. بخدا اگر خودم موظف به صبر نبودم درنگی نمیشد که یکجا کنده میشدم بسوی این توحید نه به این خاطر که من چیزی هستم بلکه به این خاطر که حضور چنین اولیای معصومی را خدا برایمان مقدر فرموده. در این شب مبارک میلاد با سعادت حضرت سجاد علیه السلام از من نخواه که حرفی غیر از اینها بتوانم بگویم و به خدا اگر کل کتب منور شما را یک کاسه کنند جرعه ای است از این توحید. و اما سخن ما! ای امامان معصوم که عاشق حقیقی ما هستید و این عشق مانند ندارد ما را بیش از پیش با خود همراه فرمایید ماها مثل تشنه جانی هستیم که آب حیاتش همواره از شماست و ما تشنگان اگر لحظه ای از شما فاصله بگیریم میمیریم و ما را به خداوندی خدا یک آن رها نکنید بواسطه جهل و نقوصمان و با ما مدارا کنید با ما خسته کننده ها با ما ضعیف ها با ما ناقص های گرفتار ما چاره ای نداریم جز سلوکی که کندی اش از سر ضعف و ناتوانیمان است. ما خود را به شما سپردیم این بار شما در عین کمال و ما در عین نیاز تا ابد. خدایا با چنین تضادی در خود چه کنیم تو بگو ای خالق همه این تضاد ها و زیباییها و عشق، ای کسی که هیچ کس هرگز نتوانست تو را دریابد و از ناتوانی در بی نهایتت و عظمتت خاک سارت شد و عبودیت را تنها چاره خود یافت. خدایا در این ناگواری دوری از تو در این صبر لازم، یک جمله است که فرمودی ما را آرام میکند: «إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ».
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و مهم آن است که انسان با حضور در انسانیت خود به اولیای الهی که نهایت انسانیت میباشند، نظر کند تا در آینۀ وجود آن عزیزان، گمشدۀ خود را بیابد و با نظر به سیرۀ آنان به حقیقت خود نزدیک شود. موفق باشید
سلام آقای طاهرزاده: یه راهنمایی از شما میخواستم. آقایی در جلسه ای میگفتن اهل طریقت با ریاضت به خدا و نور میرسن حالا بلا و ریاضت یه تفاوتی داره؛ بلا فعل خداست که سر سفره بنده اش میزاره تا با اون بلا بنده رو به سمت خودش بکشونه. عامل بلا خود انسان نیست و خود انسان مصدر و منشا و علتش نیست که بهش بلای عرفانی میگن. خدا کسی رودوست داشته باشه اون رو به بلا دچار میکنه و اگه خیلی دوسش داشته باشه میچیندش یعنی همه چیز رو ازش میگیره مال و همسر و فرزند و... که کلا از دنیا و محبت دنیا منقطع بشه طبق اون شعر که میگن: هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند. خدا بد بنده اش رو که نمیخواد و صلاح آدم رو میخواد ولی چرا برای اینکه بنده رو به خودش نزدیک کنه همه چیز رو ازش میگیره؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به این نکته میتوان فکر کرد که هر آنچه مانع راه است را از او میزدایند، نه آنکه امکان زندگیکردن را از انسان دریغ کند. و در این رابطه ملاک ما سیرۀ انبیاء و اولیاء میباشد. موفق باشید
سلام استاد: ازمحضرتان سوالی داشتم ما یه نماز شرعی داریم که انجام دادن صحیح ارکان نماز رو بهش میگن. یه نماز اخلاقی داریم به علاوه اینکه ارکان نماز رو رعایت میکنیم کنارش ادعیه و مستحبات رو انجام میدیم. حالا اینکه ما به معنای نماز توجه کنیم؛ توجه به خدا نیست. سوالم اینه ما چطور در نماز فقط متوجه خدا باشیم که به حقیقت خدا پی ببریم؟ قبلا فقط از سر تکلیف نماز رو بجا می آوردم ولی بعدا کم کم متوجه شدم این نماز خواندن صحیح نیست و لذتی نمیبرم بعدا به معانی نماز توجه میکردم ولی جدیدا با این متن بالا مواجه شدم نظر شما چیست؟ چطور در نمازمیشود فقط متوجه حضور خدا شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قصه، قصۀ انس با حضرت محبوب است به همان معنایی که جناب مولوی میفرمایند: «مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانى / حدیث درد فراق تو با تو بگذارم» حال با این رویکرد وقتی در نماز ورود کنیم، هرچند در میانۀ راه خطوراتی سراغمان میآید ولی هرچه جلو و جلوتر رویم و بر آن رویکرد اولیه پایدار بمانیم، حضور، بیشتر و بیشتر میشود. و در همین رابطه حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» کتاب شریف «آداب الصلوات» را به نگارش آورد. https://lobolmizan.ir/sound/1180?mark=%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2 موفق باشید
سلام علیکم و رحمةالله خدمت استاد عزیز: حضرت آیتالله خامنهای (مدظله العالی) ما ملت ايران انقلاب بسيار بزرگی کردیم. عظمت این انقلاب خیلی زیاد است و من قرص و محکم به شما عرض میکنم: اغلب ماها هنوز نمیدانیم چه کار عظیمی انجام گرفته..... این انقلاب با این عظمت و با این ابعاد و با این آثار علمی، از لحاظ ارائه مبانی فکری خودش یکی از ضعیفترین و کم کارترین انقلابها که هیچ [بلکه حتی] تحولات دنیا است... گاهی انسان دلش نمیآید بگوید در حد صفر؛ چون واقعاً کسانی با اخلاص کارهایی کردهاند؛ اما اگر نخواهیم ملاحظهی این جهات عاطفی را بکنیم، باید بگوییم یک ذره بیشتر از صفر! خیلی کم، خیلی خیلی کم. ۱۳۶۸/۰۹/۰۷
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن کس که در این زمانه برای ما افق حضور در آینده را گشود و دروازه امید را برایمان باز کرد، حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» بود، او بود که دروازه امید را روی ما گشود. و همانطور که انسانهای عادی از درخت، شاخه و میوه را می بینند و نه تنه و ریشه را و نه زمین و آبی که این درخت نسبتی عمیق با آن دارد، در همین رابطه با حضوری که باید در نزد خود داشته باشند یعنی از تاریخی که انسانها با معنویت خود رمز بقای جامعه میگردند؛ غافل میباشند و از روحی که از طریق قرآن و روایات در این آخرالزمان طراوت ما را پایدار میکند، نیز غافلاند. این است غفلت بزرگ که بعضی انسانها در این تاریخ گرفتار آن شدهاند. موفق باشید
ضمن عرض سلام و احترام: استاد من یک چیز رو متوجه نمیشم اونم اینه که وقتی مواجه میشیم با انواع و اقسام بلاها از گره هایی که هیچ وقت باز نمیشه و بیماری هایی که با دست هیچ طبیبی درمان نمیشه و احاطه دشمنانی که با زخم زبان شون تا مغز استخوان آدم رو میسوزونن چطور به خودمون بقبولونیم که مورد توجه و محبت خدا و اهل بیت علیهم السلام هستیم در حالیکه کوچکترین تغییری در این امور که حاکی از بهبود اوضاع باشه رو نمیبینیم با توجه به امیدی که به خدا بستیم و نظری نکرد و توسل هایی که داشتیم و به ثمر ننشست! جواب این سوال بسیار مهمه واسم استدعا میکنم خدمت استاد که پاسخگو باشند. متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «ایمان» است و اعتماد به خدایی که بعضاً «دوست دارد یار این آشفتگی» به همان معنایی که جناب مولوی میفرماید: «در اگر بر تو بِبَندد مَرو و صبر کُن آن جا / زِ پَسِ صَبرْ تو را او به سَرِ صَدْر نِشانَد. و اگر بر تو بِبَندد همه رَهْها و گُذَرها / رَهِ پنهان بِنَمایَد که کَس آن راه نَدانَد». پیشنهاد میشود نظری به بحث «برکات صبر و صبر امام حسین علیهالسلام در کربلا» که شب گذشته مطرح شد؛ بیندازید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/18642