بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
1217
متن پرسش
سلام استاد مدتی است دچار وسواس فکری رو اعتقاداتم هستم هر کاری میکنم نمی تونم یه ایمانی درست پیدا کنم اصلا نمی تونم درست فکر کنم مثلا هر کاری می کنم نمی تونم از خودم بیام بیرون همش تو خودم هستم تا میگم خدا تو ذهنم تصورش میکنم سر نماز همش تو خودوهستم دیگه دارم دیونه میشم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بنده در این موارد چیزی نمی‌دانم، اگر سؤالاتتان عقیدتی باشد شاید بتوانم جواب دهم. موفق باشید
1216
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم در دعای افتتاح با این جمله برای امام زمان دعا می کنیم(ابدله من بعد خوفه امنا یعبدک لا یشرک بک شیئا)، منظور از این دو فقره دعا چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: حضرت صاحب الأمر«عجل‌الله‌تعالی» می‌فرمایند: پدرم به من وصیت کرد از این کوه و آن دره بروم تا کشته نشوم. معلوم می‌شود شرایط هنوز برای امنیت حضرت فراهم نیست و شما دعا می‌کنید تا فراهم شود و شرایطی را خداوند فراهم کند که حضرت مجبور نباشند به هیچ قدرتی غیر از خدا تکیه کنند. موفق باشید
1215
متن پرسش
با عرض سلام ایاوقتی خداانسان راامتحان میکندبافقریا ثروت ایاوقتی فقیراست یامریض خداخداکنداشکالیدارد
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: خیر اشکالی ندارد، زیرا رضا به قضا غیر از راضی به مقضی است. شما در عین آن‌که این بیماری یا فقر را نمی‌خواهید، راضی هستید به آنچه خدا خواسته، حال خدا خواسته‌ شما تلاش کنید برای رفع فقر و بیماری، ولی آنچه پیش آمد پذیرفتنی باشد. موفق باشید
1214
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی. سئوال 1)در کتاب ده نکته،در نکته اول که از قول قرآن بیان شده "ما به هنگام مرگ تمام شما را میگیریم"، این سئوال پیش می آید که اگر در موقع خواب،تن ما توسط نفس نباتیمان زنده است و این همان تدبیر تعبیر شده باشد،پس خداوند تمام ما را نمیگیرد!؟ سئوال 2)در نکته پنجم انواع مرگ گفته شده.در مورد مرگ طبیعی انسانی این سئوال پیش می آید که انسان های معمر که می توانند تا چند هزار سال عمر کنند،چرا نفسشان تنشان را رها نمیکنند؟ آیا به طور کلی این بحث که موجودات تا مادامی که اثر خیر داشته باشند در این دنیا هستند با این انواع مرگ تناقض ندارد؟ سئوال 3)حدیث مفصل آورده شده در ابتدای کتاب حقیقت نوری اهل بیت را آیت الله بروجردی شدیدا رد کرده اند و اینکه حضرت امیر چنین بیانی داشتند که "ما را خدا نپندارید و هر چه میخواهید در فضل ما بگویید" را جعلی دانسته اند.علت رد کردن ایشان که عالم بزرگی بودند حقیقتا چه بوده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- در نگاه فلسفی یک نفس بیشتر نیست که بدن را تدبیر می‌کند و لذا خداوند نفس را در خواب تماماً می گیرد منتها تعلق نفس به بدن طوری است که می‌تواند بدن را از عالم برزخ تدبیر کند که در شرح ده نکته عرض شد. 2- اصل بحث آن است که بدن ابزار نفس است جهت استکمال نفس، وقتی قوه‌هایش به فعلیت رسید بدن را رها می‌کند ولی تقدیر هرکس در إزاء تبدیل قوه به فعل، به خدا مربوط است و تقدیری که حضرت حق اراده فرموده. 3- بنده چیزی در این مورد نشنیده‌ام ولی شاگرد ایشان یعنی حضرت آیت‌الله جوادی«حفظه‌الله» مکرراً به حدیث مذکور استناد می‌کنند. از جمله در کتاب «ادب فنای مقربان» در چند مورد به حدیث مذکور استناد کرده‌اند. موفق باشید
1213
متن پرسش
باعرض سلام من درزندگی دچار مشکلات بسیاری هستم میگوینداسم تو وهمسرت همخوانی ندارد نظر شماچیست واگرنظرتان منفی است راهنمایی بفرماییدوسوال دوم درقران امده است همه چیزازقبل نوشته شده است مانندزلزله مریضی پس جایگاهدعا دراینجا چگونه است
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: حرف درستی نمی‌زنند، بنده در کتاب «جایگاه جن و جادوگر و شیطان» در این مورد عرایضی داشته‌ام می‌توانید به آن کتاب رجوع کنید. کتاب روی سایت هست. امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «دعا» حتی قضای الهی را تغییر می‌دهد. این بدین معنی است که ما می‌توانیم سرنوشت خودمان را خودمان شکل دهیم. موفق باشید
1211
متن پرسش
السلام علیکم و رحمة الله . خواهشمندم به تک تک سوالات بسیار مهم زیر جواب مفصل عنایت فرمایید چرا که خودم ساعت ها در موردشان اندیشیده ام ، هم اکنون می خواهم بدانم نظر شما چیست. ملاک چیست ؟ به طور کلی در احادیث داریم اگر جوان مؤمن و خوش اخلاقی به خاستگاری شما آمد او را رد نکنید. از طرفی زمانی که فلسفه و کنه سفارشان دینی را بررسی می کنیم ، پی خواهیم برد هر آن چه دین به ما سفارش کرده عین صلاح ماست و برای ایجاد بستری برای بندگی است و کوچکترین بی توجهی به امور دینی بزرگترین پشیمانی ها را در پی دارد . از طرف دیگر یافته ایم در این زمانه برای رسیدن به قرب إلی الله ، مجاهده ی علمی و عملی در این مسیر از اوجب واجبات است . اگر چنان چه در انتخاب جوان مؤمن خوش اخلاقی ،احتمال دهیم شرایط زندگی به گونه ای می شود که انسان مجال بندگی خداوند را نیابد ، چه باید کرد مثلا این که دختر مجبور شود به خاطر مشکلات اقتصادی سر کار برود یا مثلا به دلیل تفاوت فرهنگی و عدم درک متقابل به خاطر بزرگ شدن در محیط های مختلف، یکی از طرفین مثلا دختر مورد بی مهری قرار گیرد و شور بندگی اش از بین برود چه باید کرد ؟ سوال :1) آیا باید گفت خداوند می گوید هر لحظه درست انتخاب کن ، فکر نامساعد بودن شرایط زندگی را نکن ، اگر فردا هم امتحانی پیش آمد باز ببین تکلیفت چیست و باز خدا را انتخاب کن، به مابقی ماجرا کاری نداشته باش ولو این که از کسب یا تدریس معرفت به دلایلی باز مانی ؟ آیا می توان گفت خداوند تو را در معرض امتحان قرار داده تا ببیند می توانی از خودت به خاطر خداوند بگذری و با وجود مشکلاتی که بر فرض در زندگی با شخص مؤمن است باز او را انتخاب کنی؟ 2) یا خیر، باید انسان در نظر بگیرد ازدواج با چه کسی شرایط را علی الظاهر برای بندگی او فراهم می کند ولو این که مرد منتخبش از درجه ی ایمانی کمتری برخوردار باشد ؟ یا هیچ کدام از این ها 3) آیا می توان گفت ازدواج با مؤمن حقیقی به بهای دادن هزینه ی سنگین، به این دلیل که فقط می توانیم با مؤمنین زندگی کنیم از روی نفس است نه برای خدا؟ 4) آیا این که انسان نمی تواند با انسان دیگری جز همان شخص مؤمن خوش اخلاق زندگی کند دلیل منطقی برای پاسخ مثبت به شخص مؤمن فرضی هست ؟ 5) یا نه اگر حقیقتا انسان نگاه درستی داشته باشد و بخواهد بندگی کند باید بتواند با هر آدمی زندگی کند همان طور که بسیاری از بزرگان عرفان تا کنون ، همسران معمولی داشتند و آن ها را تحمل می کردند ؟ 6) یا هیچکدام ، احیانا باید دید اگر نفس، ازدواج با انسان مؤمنی را به خاطر دلایل دنیوی نمی پسندد باید برای مخالفت با نفس ، زندگی با این مؤمن را برگزید ؟ ، 7) نظر به این که زندگی با مؤمن حقیقی مسئولیتی سنگین برای همراهی او بر دوش انسان می گذارد ، آیا باید در مسائل زندگی از کلیات تا جزئیات ، توان و وسع همراهی کردن شخص مؤمن را هم اکنون در خود ببینیم و ذره ای شک در توانایی خود برای همراهی نداشته باشیم که به او جواب مثبت بدهیم ؟ به عبارت دیگر آیا باید برای جواب مثبت دادن باید یقین داشته باشیم که در شرایطی که احتمالا او خواهد داشت می توانیم او را همراهی کنیم ؟ یا خیر ، همین که بنای دینداری کردن را داریم توکل به خداوند به او جواب مثبت بدهیم و از خداوند بخواهیم وسع همراهی او را به ما بدهد همان طور که تا کنون خداوند بوده که به ما ظرفیت و شوق تغییر و تحول نسبت به گذشته مان را داده است ؟ )8 آیا اگرکسی عقلا مسئله ای را برای خود حل کرده باشد، اما باز به استخاره روی آورد تا قلبش مطمئن شود، مشکل دارد ؟ اگر بله ، ریشه ی مشکلش چیست و برای رفع مشکلش فی الجمله باید چه کار کند ؟ 9) در نگاه عرفانی یک زن از ازدواج چه می خواهد ؟ یک مرد چطور ؟ امام خمینی (ره) چرا ازدواج کردند ؟ اجرکم عند الله و اهل بیته.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به نظر بنده می‌شود در عین آن که جوان مؤمن و خوش اخلاق را رد نمی‌کنید شرایط خود را نیز قبل از عقد مشخص نمایید و از طرفی فکر نمی‌کنم اگر یک کار سالمی باشد که با روحیه‌ی خانم‌ها تناسب داشته باشد مشکلی در کسب معرفت و بندگی خدا به وجود آورد و همین‌طور که متذکر شده‌اید باید با مردی ازدواج کرد که بستر ایمانی ما را مختل نکند. به صرف این‌که مرد مؤمن باشد ولی نسبت به دینداری همسرش بی تفاوت باشد همسر خوبی نیست مگر این‌که چاره‌ای نداشته باشید. نمی‌توان به کلی در امر ازدواج به بهانه‌ی مخالفت با نفس با هر مرد مؤمنی ازدواج و به زیبایی‌های آن در حدی که تمایل نسبی داشته ‌باشیم نظر نکرد. در قسمت هفتم عرض بنده آن است که : ما همین که بنای دینداری داریم باید به خدا توکل کنیم. 8ـ اگر عقل انسان به عنوان حجت باطنی خداوند مورد را تأیید کرد معنی ندارد به استخاره که یک احتمال است متوسل شویم. آیا اگر استخاره بد آمد می‌توان عقل را زیر پا گذاشت و به استخاره عمل کرد؟ 9ـ بنده در حد خودم در کتاب «زن آن‌گونه که باید باشد» به خصوص در مقاله آخر عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
1209
متن پرسش
با سلام. استاد گرامی، مدتی است به نماز که می ایستم دلم اقبال نمیکند و اصلا در نماز حضور ندارد. ترجیح میدهم بسیار ذکر بگویم اما خواندن نماز برایم سخت است. از این حالت ناراحتم. اگر امکان دارد کتابی که اهمیت ویژه نماز را مشخص کند معرفی نمائیدو راهکاری برای افزایش حضور قلب در نماز بدهید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: از همه جهات کتاب آداب‌الصلوات حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» خوب است. موفق باشید
1207
متن پرسش
سلا علیکم.منظور از عملزدگی در مدیریت فرهنگی چیست؟راه دچار نشدن به آن چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به جای آن‌که بر مبنای اصول جلو برویم به آنچه مردم می‌پسندند قانع شویم. راه چاره آن است که بر اساس اصول الهی عمل کنیم و نه بر اساس نظر مردم. موفق باشید
1206
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم؛سلام علیکم-استاد عزیز:من به غربشناسی و اتفاقاتی که در غرب می گذرد علاقه دارم.آیا مطالعه کتب غربشناسی شما (مدرنیته،تکنولوژی و علل تزلزل تمدن غرب)احتیاج به پیشنیاز دارد؟البته درحال حاضر مشغول مباحثه جزوه خویشتن پنهان با دوستانم هستم،آیا اول این جزوه را باید تمام کرد و یا می شود همزمان با این جزوه ، مباحث غربشناسی را نیز مطالعه نمود؟با آرزوی قبولی طاعات و عبادات؛التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: فکر می‌کنم می‌توانید استفاده کنید. موفق باشید
1205
متن پرسش
آیا شفیع بودن اهل بیت رامی توان فقط باآیات قرآن اثبات کرد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بله؛ به جلد اول تفسیر المیزان تحت عنوان شفاعت رجوع فرمایید. موفق باشید
1204
متن پرسش
من شرح حال مختصری از خودم می گم شما منو راهنمائی کنید از بچگی واز زمانی خودم را شناختم این از خصوصیات من بود که همیشه در نوسان بودم مدتی با خدا مدتی دورا زخدا در بلیات از خدا کمک می خواستم تا رد می شدم دوباره طغیان می کردم این احساسات در من بود تا اینکه مدتی بود کلاس دوم دبیرستان بودم خیلی شهوت به من فشار میاورد در خیابان اگر صحنه ای میدیدم بی اختیار محتلم می شدم این حالت در من بود تا شبی در دعا از خدا خواستم که دست مرا بگیرد از آن لحظه به بعد انگار نوری اطاف من بود خواه نا خواه به سمت خوبی می رفتم نماز ونوافل را به جا میاوردم علاقه ام به مستحبات زیاد شده بود تا شبی برایم امتحانی پیش اومد پیش خودم گفتم الان کاررا انجام میدم وتوبه می کنم وپس از انجام گناه ان حالت از من برداشته شد ولی هنوز به معنویات علاقه داشتم همیشه همه چیز برایم نششانه خدا بود تلویزیون هرجا که می رفتم بحث مذهب بود واطلاعاتم زیاد می د نماز شبم ترک نمی شد همیشه در هیات بودم شبی برای نماز شب از خواب بیدار شدم دیدم از تمام این چیزها متنفرم وبدم میاد ناگفته نماند بارها از خدا فرصت خواستم ولی در همه رد شدم احساسات خیلی بدی بود روزی دوبا رجنب می شدم از خدا می ترسدم وناامید بودم می خواستم از خیابان رد شوم کلی با خدا شرط می بستم که زنده با شم نسبت به اطرافیان بدبین بودم در مجالس روزه عوض خوشحالی نوعی سرور به من دست میداد این حالات در من بود وبه کسی ههم نمی گفتم نکند بد تر شوم ناآرام شده بودم این حالت در من بود تا اینکه عاشق شدم خیلی به من مزه داد خلاصه اون حالت خوب را می خواستم دائم تجربه کنم ولی جور نمیشد روزی عاشق روزی فارق این حالات درمن بود تا 24سالگی ترم اول دانشگاه دوباره عاشق شدم هربار عاشق میشدم ک.ئی آن فرد قلبم را پرکرده بود دیگه به هیچ چیز دیگه راضی نمی شدم ولی این نیز نافرجام بود تا ترم 3که عاشق شدم ولی با خدا شرط کردم که این اخریش باشه خلاصه هر لحظه علاقه بیشتر وزیادتر میشد در دانشگاه ناخودآگاه برخوردهائی پیش میامد که به این قضیه دامن می زد خلاصه من برای اینکه خودم را شبیه او کنم از همه چیز گذشتم حتی حاضر بودم بمیرم ولی اوباشد مریض که می شدم بایاد او آروم میشدم خلاصه شده بود بتی برای من در حد پرستش حدو دوسال است که من دیگر اورا ندیدم دراین مدت خیلی بهتر شدم ولی گاهی به سراغم میاد رد خواب ومن دوباره از خود بیخود میشوم ازدواج راب ه تاخیر می نداختم شاید فرجی شود ولی ته دلم راضی نمی شدم فقط فکر وخیال منو آروم می کرد الان همه معنویت برایم سواله همش با خدا لج می کنم میگم منو به عشق نرسوند هرچند خودم عقلیی قبول دارم ولی دلم چرکین است احساس می کنم پرده ای روی قلبم هست که مدام منو تنگ تر میکنه ودر محاصره قرار میده اصلا هیچ انگیزه ای برای خوب شدن ندارمنمی دانم شاید طلسم شدم هرکاری میکنم نمی توانم فکرشو از سرم بیرون کنم گوئی مزگ من در این لجظه است شاید دل کندن از دنیا بریام سخته همیشه تا به مواقع حساس مانند ماه رمضان یا ایام دیگه می رسه نوعی بی حالی دارم وقتی رد شود تازه می فهمم چه کلاه گشادی سرم رفته خلاصه دیگه از اون حالات لذت عبادت خبری نیست زندگی شده باری به هرجهت می دانم راهی ندارم باید بسوزم وبساز
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: پیشنهاد می‌کنم جزوه‌ی «شرح سلوکی آیت‌الله بهجت«رحمة‌الله‌علیه» را که روی سایت هست مطالعه کنید. موفق باشید
1203
متن پرسش
سلام استاد اگر کسی کتابهای شما را تماما بخواند بعد از انها پیشنهاد شما در مورد اینکه کتابهای علامه طباطبایی یا کتابهای حضرت امام (ره) با کتاب های آبت الله جوادی املی را بعد انها بخوانیم یا کدام را اول وبعد کدام را بعد از ان بخوانیم چونحضرت عالی در کتاب ادب خیال ...فرموده بودید اول سراغ عالم یک عالم بروید وبعد تحقیق را شروع کنید چون در بعضی موارد حضرت امام با دیگر علما در مبانی علمیشان تفاوت دارد تا انشا الله دچار سردرگمی نشویم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: در موضوع معارف قرآنی تفاوتی بین علمایی که نام بردید نیست ولی در نهایت سعی بفرمایید نظر اصلی‌تان به معارفی باشد که حضرت امام«رضوان‌الله‌علیه» مطرح کرده‌اند. موفق باشید
1202
متن پرسش
باسلام ووقت به خیر به استاد گرامی ؛استاد بنده یک مربی قرآنی دارم که سیر مطالعاتی شما را به من اینگونه پیشنهاد کرده است که ابتدا انسان شناسی بعد سلوک دینی وبعد از آن مهدویت می خواستم نظر شما را در باره ی این ترتیب بدانم که آیا صحیح است برای شروع به این صورت عمل کنم یا سیر شما را ادامه دهم ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: به همان نکته‌ای که فرموده‌اند عمل کنید. موفق باشید
1201
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی : استاد چند وقتی است که رساله را مطالعه می کنم اما به همان زودی که آنرا مطالعه میکنم آنرا فراموش می کنم لطفا" برای رفع این مشکل توصیه ای بفرمائید . ضمنا" استاد این سوال را نیز مطرح کنم خالی از لطف نیست وآن اینکه شما ،من وهمه می دانیم که فواید ورزش بسیار است اما هرچه خود را متقاعد می کنم نمی توانم جواب این سوالها را به این موضوع بدهم که :ورزش آخر عاقبت ندارد یا اینکه ورزش وقت مطالعه ی آزاد را میگیرد یا اینکه ورزش انسان را خسته می کند ونمی گذارد به سایر فعالیت هایش برسد لطفا" در این باره هم توضیحی بفرمائید .
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: طبیعی است آن مسائلی در ذهنتان می‌ماند که به آن نیاز دارید و ورزش را به عنوان عاملی که موجب آمادگی روحتان می‌شود نگاه کنید. موفق باشید
1200
متن پرسش
سلام استاد ؛من در جزوه ی شما دیدم که شما خواندن را تحف العقول پیشنهاد کرده بودید خواستم توضیح دهید که کدام شرح یا ترجمه اش برای ما ساده وروان است ضمن آنکه از چه مباحثی از این کتاب شریف شروع وبه کجا ختم کنیم که روال ساده به سخت داشته باشد .متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: مهم اصل کتاب است که مدّ نظرتان باشد، بهتر است از ابتدا تا انتهای آن را جزء موضوعات مطالعاتی خود قرار دهید. موفق باشید
1199
متن پرسش
سلام می خواستم بدانم که تفسیر های صوتی موجود در سایت چه نوع تفسیری است منظورم این است که شرح مبسوط المیزان است که مارا از مراجعه به این کتاب بی نیاز می کند یا تفسیرالمیزان به همراه تفسیر های دیگر مانند نمونه ،نور و...است یا اصلا" تفسیر برداشتی خودتان است ؛توضیح دهید لطفا"
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: رویهمرفته نگاه المیزان بر ذهن بنده حاکم است. موفق باشید
1198
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد گرامی : استاد بنده چند وقتی است که پی برده ام حواسم را در یک لحظه نمی توانم به چند موضوع متمرکز کنم (به خصوص در محیط کار) به عبارت دیگر وقتی تعداد کارها بیشتر از یک مورد می شود دیگر نمی توانم فکرم را متمرکز کنم وحواسم پرت می شود البته این را بگویم که در مورد کار های تک بعدی خیلی خوبم اما چند تایی نه لطفا" مرا راهنمایی کنید ؛همچنین با این مسئله هم مواجهم که اعتماد به نفس خودم را در هر زمبنه کار وتحصیل که بدست آورده ام زود از دست می دهم خواهشا" بنده را راهنمایی کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: باید در کنار مطالعه‌ی امور تجربی به مطالعه‌ی امور عقلی نیز مبادرت کنید. موفق باشید
1197
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی چند سوال محضرتان داشتم : 1)با توجه به تاکید شما به عمقی شدن در مباحث قرآن واستفاده از تفسیر المیزان با سیر سوری شما ؛بنده مشتاق شدم که این مباحث را دنبال نمایم ولی وقتی این موضوع زا از یکی از اساتید قرآنم پرسیدم ایشان این تفسیر را برای بنده وکسانی که اولین بار به این تفسیر مراجعه می کنند سنگین دانسته وحتی خوشان اذعان داشتند که خودم در فهم آن گیر کرده ام از شما می خواستم جوابی قانع کننده برای این کار بدهید . 2)چند وقتی است خدا توفیقی داده و3کتاب گرانقدر رساله وچهل حدیث وکتب شهید مطهری را باسیر خودش شروع کرده ام وبه توفیقات او موفق بوده ام اما دلم می خواست از کتب شما را بهره ی کافی نیز ببرم اما پیشبرد 4تاب باهم برایم سخت است من باب مشورت می خواستم بفرمائید کدام یک از این دو کار بهتر است :اول اینکه بعد از اتمام یکی از کتاب ها به عنوان جایگزین کتب شما را قراردهم یا اینکه 4کتاب را یا حجم مطالعه ی کمتر پیش ببرم . ممنون من ا... توفیق
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- به روشی که بنده در جزوه‌ی «روش کار با المیزان» عرض کرده‌ام إن‌شاءالله می‌توانید از المیزان استفاده کنید. 2- جواب قسمت دوم سؤالتان را در شماره‌ی 1194 می‌توانید بگیرید. موفق باشید
1196
متن پرسش
با سلام وعرض خسته نباشید بنده 2 سوال دارم 1- شما عوامل رکود مسلمانان در قرون گذشته را چه می دانید و عواملی اصلی و حوادثی که در بیداری اسلامی چه در ایران( انقلاب اسلامی)و چه در کشورهای خاورمیانه موثر بود را چگونه تحلیل می کنید و آینده این انقلاب ها را چگونه ارزیابی می کنید. 2- من هر چند وقت یکبار دچار حالتی می شوم که حوصله انجام اعمال مستحبی را ندارم و این حالت همواره بعد از مدتی که در این امور فعال هستم صورت می گیرد و این موضوع خیلی بنده را اذیت می کند می خواستم بدانم این نتیجه انجام گناه خاصی است که اعمال از من سلب توفیق می شود یا عامل دیگری در مین است ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: 1- دویست ساله‌ی اخیر حاکمان جهان اسلام سخت تحت تأثیر غرب قرار گرفتند و یک نوع از خودباختگی از خود نشان دادند و با رویکردی که حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» نشان دادند سرنوشت جهان اسلام إن‌شاءالله تغییر می‌کند. 2- نمی‌توان علت آن را حتماً ارتکاب گناه دانست، شاید قلب توان ادامه‌ی آن را ندارد. به ما دستور داده‌اند در این موارد به خود فشار نیاورید و به انجامواجبات بسنده کنید. موفق باشید
1194
متن پرسش
سلام علیکم استادگرامی نظرتان درموردآثارآیت الله مصباح یزدی چیست؟آیاصلاح میدانیدبنده برای فهم بهترمسائل اعتقادی وفلسفی (همانطوری که مطرح میکنند)ابتداکتب شهیدمطهری وبعدآثاراستادمصباح رامطالعه کنم یامطالعه ی آثارشخص دیگری غیرازایشان رادراین زمینه مفیدتر میدانید لطفاراهنمایی کنیدباتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: بحمدالله در حال حاضر علمایی در صحنه‌اند که همگی متذکر بهترین معارف الهی هستند . به روح و روحیه‌ی خودتان نگاه کنید ببینید با اندیشه‌ی کدام‌یک راحت‌تر جلو می‌روید. موفق باشید
1193
متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم! بنده این سوال را بحال 3 یا 4 بار از شما پرسیده ام اما هنوز جوابی نگرفته ام. خیلی منتظرم. سوال این است: حدیثی دیدم که ذهن مرا به خود مشغول کرده . حدیث به شرح زیر است:«... قَالَ فَأَخْبِرْنِی عَنْ آدَمَ خُلِقَ مِنْ حَوَّاءَ أَوْ خُلِقَتْ حَوَّاءُ مِنْ آدَمَ قَالَ بَلْ حَوَّاءُ خُلِقَتْ مِنْ آدَمَ ع وَ لَوْ کَانَ آدَمُ خُلِقَ مِنْ حَوَّاءَ لَکَانَ الطَّلَاقُ بِیَدِ النِّسَاءِ وَ لَمْ یَکُنْ بِیَدِ الرِّجَالِ قَالَ فَمِنْ کُلِّهِ خُلِقَتْ أَمْ مِنْ بَعْضِهِ قَالَ بَلْ مِنْ بَعْضِهِ وَ لَوْ خُلِقَتْ مِنْ کُلِّهِ لَجَازَ الْقِصَاصُ فِی النِّسَاءِ کَمَا یَجُوزُ فِی الرِّجَالِ قَالَ فَمِنْ ظَاهِرِهِ أَوْ بَاطِنِهِ قَالَ بَلْ مِنْ بَاطِنِهِ وَ لَوْ خُلِقَتْ مِنْ ظَاهِرِهِ لَانْکَشَفْنَ النِّسَاءُ کَمَا یَنْکَشِفُ الرِّجَالُ فَلِذَلِکَ صَارَتِ النِّسَاءُ مُسْتَتِرَاتٌ قَالَ فَمِنْ یَمِینِهِ أَوْ مِنْ شِمَالِهِ قَالَ بَلْ مِنْ شِمَالِهِ وَ لَوْ خُلِقَتْ مِنْ یَمِینِهِ لَکَانَ لِلْأُنْثَى حَظٌّ کَحَظِّ الذَّکَرِ مِنَ الْمِیرَاثِ فَلِذَلِکَ صَارَ لِلْأُنْثَى سَهْمٌ وَ لِلذَّکَرِ سَهْمَانِ وَ شَهَادَةُ امْرَأَتَیْنِ مِثْلَ شَهَادَةِ رَجُلٍ وَاحِدٍ قَالَ فَمِنْ أَیْنَ خُلِقَتْ قَالَ مِنَ الطِّینَةِ الَّتِی فَضَلَتْ مِنْ ضِلْعِهِ الْأَیْسَر ...»طبق این حدیث، چرا زن باید حجاب داشته باشد؟ اگر میگویید برای اینکه مردها فاسد نشوند؛ جواب میدهیم. چرا برای حفظ مردان از فساد، زنها باید به زحمت بیفتند؟ جواب حقیقی را این حدیث نبوی داده. فرموده: حجاب بر زن واجب شد، چون حوّا از باطن آدم خلق شده. چرا طلاق به دست مرد است نه زن؟ جواب: چون حوّا از آدم خلق شده نه بالعکس. چرا اگر مردی زنی را کشت، قصاص نمیشود، بلکه دیه میدهد؟ جواب: چون حوّا از جزء آدم خلق شده نه از کلّش. چرا ارث مؤنث، نصف مذکر است؟ جواب: چون حوّا از یسار آدم خلق شد نه از یمینش. خوب این با این توجیهاتی که الان در زمینه های بالا وجود دارد زمین تا آسمان متفاوت است. توضیح چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: عنایت داشته باشید که این روایات نظر به حقایق تکوینی انسان‌ها اعم از زن و مرد دارد و می‌خواهد بفرماید دستورات تشریعی ریشه در حقایق تکوینی دارد ولی فهم فقرات آن کار مشکلی است و از امثال بنده برنمی‌آید. این حدیث رابطه‌ای بین وجوب حجاب زن با خلقت حوّا از باطن آدم برقرار می‌کند، آیا به این معنی است که باطنی‌بودن حوّا اقتضاء می کند که حجاب داشته باشد تا با حقیقت خود که باطن بودن است هماهنگ باشد؟ والله اعلم. موفق باشید
1192
متن پرسش
بسمه تعالی باسلام خدمت استاد طاهرزاده لطفا کتابی مبسوط درباره برداشتن رذایل وبدست آوردن حضور قلب معرفی کنید به طوری که قدم به قدم با من همراه شه ومنو در این موارد یاری کنه ودر ضمن اصطلاحات سخت هم نداشته باشه.ممنون
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی ابتدا شرح حدیث «یابن جندب» را گوش بدهید و سپس شرح کتاب حضرت امام خمینی در مورد شرح حدیث جنود عقل و جهل را کار کنید. موفق باشید
1191
متن پرسش
سلام علیکم جنابعالی درپاسخ به سوالی(کد1045) فرموده ایدکه ظاهرا انسان قبل ازتولد پدرومادرش را خودش انتخاب میکند لطفا بفرمایید آیه یاروایتی دال برتایید این مطلب داریم لطفا بیشتر وروشنتر توضیح بفرمایید چون این مسئله به برخی ازشبهات در مورد جبرواختیاروقضاوقدر پاسخ می دهد.باتشکر
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی آیه‌ی 173 و 174 سوره‌ی اعراف با تفسیر مفصلی که حضرت آیت‌ الله جوادی داشتند به پذیرش این موضوع کمک می‌کند. موفق باشید
1190
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم / سلام علیکم / برنامه تلویزیونی شما (برنامه "گره" مورخ 16 / 5 / 1390 ) را دیدیم. جزاک الله خیر الجزاء. در انتهای برنامه نیز به علت اینکه قبول کردید در آن شرکت کنید اشاره ای فرمودید. با اینکه موضوع برنامه "ما و مدرنیته" بود اما خود برنامه شدیدا متاثر از مدرنیته بود: طرز دکوراسیون، میان برنامه ها، قطع صحبت شما و پخش آگهی تبلیغاتی، و خصوصا رفتار و برخورد مجری آن. ببخشید،‌ولی از نگاه بیرونی طرز برخورد مجری با شما به بازجویی از یک مجرم بی تمدن بیشتر شبیه بود تا بهره بردن از یک عالم فرزانه البته شما با بزرگواری خودتان او را تحمل کردید. بنده 2 سوال دارم:- با وجود برنامه های دیگری مانند "برنامه معرفت" که از شبکه 4 پخش می شود و مجریان با اخلاق و در خور اینگونه مباحث در آن حضور دارند،‌آیا برنامه گره محل مناسبی برای حضور و بیان مطالب بود؟ آیا چنین برنامه هایی اصلا ظرفیت بیان و نشر چنین حقایقی را دارند؟ 2- وقتی شما راجع به علت وادادگی دولت های سازندگی و اصلاحات در برابر غرب صحبت فرمودید مجری بدون در نظر گرفتن صدر و ذیل سخنان شما فقط یک جمله گفت،‌ گفت:" البته این طور که شما می گویید نیست" بدون اینکه دلیلی بیاورد یا نقدی داشته باشد یا توضیحی بخواهد، و بلا فاصله سوال را عوض کرده و بحث را به جای دیگری کشاند. به نظر می رسد با این جمله و طرز بیان مغرورانه آن، تمام صحبت های شما در نظر مخاطبین بی ارزش شد. ظاهرا ما با نسلی روبرو هستیم که اصلا گوشی برای شنیدن حق ندارد و عملا دین و دینداران را منزوی خواهد کرد و آن سکولار پنهان در آموزش و پرورش و حتی فرهنگ مردم به زودی رخ عیان کرده و دین و دینداران را به مسلخ خواهد برد. چرا اینطور شده و چه باید کرد؟ و السلام – 28 / 5 / 1390 و السلام – 28 / 5 / 1390
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1ـ برنامه ریزان اصلی برنامه، خودشان عزم نقد غرب را داشتند و بنده عرض کردم هنوز تلویزیون ما ظرفیت نقد غرب به معنی فلسفی آن را ندارد ولی آن‌ها اصرار کردند که ما نیاز به چنین نقدی داریم. 2ـ باید حوصله داشت و هر وقت شرایط نقد غرب فراهم شد متذکر شد. به نظر بنده فعلا کتاب‌ها امکان طرح نقد غرب را بهتر دارند. موفق باشید
1189
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده اینجانب بعد خواندن جزوه سلوک زیر اندیشه امام خمینی (ره)سوالاتی برای من پیش امده 1: در جزوه امام (ره) را یک استاد جامع میدانید وهر فکری که زیر نظر این فکر نیاید کامل نمیدانید البته قبول این که امام یک شخصیت کامل در همه جنبه ها هستند ولی چرا شما که خودتان این همه تاکید بر تفکر علامه طباطبایی به خصوص المیزان ایشان که آن را برای سیر تفکر کامل می دانید یا مثلا تفکر آیت الله جوادی را که خودتان ازمطالب ایشان استفاده میکنید ولی این همه تاکید حتما دلیلی دارد این هم میدانیم چون این علما تفکر صدرایی دارند یک حرف را میزنند ؟2:ایا با مطلب این جزوه وکتابی که در مورد امام دارید این را میفرمایید که دیگر مثل امام نمیاید وما باید برای همیشه تفکر ایشان را ادامه دهیم ومقام تفصیل تفکر ایشان را ادامه دهیم ( این حرف در مورد علامه با آیتالله جوادی و0000 سوال است ) و طلبه های ما دیگر امام شدن یا دیگر علما را فراموش کنند مثل حکمت متعالیه که تمام حرف در فلسفه را زده است ؟ چه در این جزوه ومفصلا در کتاب حقیقت نوری میفرمایید که کسانی از عالم غیب شهوداتی میکنند وبقیه تفصیل میدهند ومیفرمایید هر دو در یک مقام هستند چون تفصیل دهنده با ید مانند شود کننده باشد نمیشود گفت مقام شهود کننده بیشتر است مثلا علمای که مثال میزنید مقام قلبی بیشتری داشته که این مطالب را درک کرده وان تفصیل دهنده در مقام پاینتری بوده مثل امام که در جزوه میا ورید ممنون
متن پاسخ
علیکم السلام، باسمه تعالی 1ـ در صورتی اندیشه‌ی حضرت علامه طباطبایی «رحمةالهل‌علیه» و آیت الهف جوادی «حفظه‌الهه» به انسان‌ها کمک می‌کند که در ذیل اندیشه‌ی حضرت امام از آن بزرگواران استفاده کنیم زیرا جهت گیری کلی را حضرت امام «رضوان‌الهت‌علیه» به میان آورده‌اند. 2ـ آن‌چه معلوم است این است که خداوند در این زمانه و برای هدایت جامعه به سوی اسلام حضرت امام «رضوان‌الهی‌علیه» را پرورانده‌است تا این‌که زمانه تغییر کند و انسانی مناسب آن زمانه خداوند پرورش دهد. همان‌طور که می‌فرمایید جهت تفصیل همه جانبه‌ی اندیشه‌ی امام باید انسانی هم‌چون مقام معظم رهبری «حفظه‌الها» پروریده شده باشد که امام را به طور کامل درک کنند، ولی اگر انسان‌هایی باشند که در ذیل تفکر امام قرارگیرند در حد نازل‌تر می‌توانند تفصیل دهنده‌ی شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌الهه‌علیه» باشند مثل میثم تمار برای حضرت علی «علیه‌السلام» که از یک طرف در ذیل توحید محمدی قرار دارد و از طرف دیگر در ذیل تفصیل توحید علوی از توحید سخن می گوید و آن را شرح می دهد. موفق باشید
نمایش چاپی