متن پرسش
سلام علیکم؛
سؤالم در ارتباط با لعن و جایگاه آن در اعتقادات شیعه است.
گاهی اوقات که زیارت عاشورا را با صد لعن و سلام می خوانم احساس می کنم لعنهای آن، چیزی به آدم اضافه نمی کند. برخلاف سلامها که انگار آدم را نورانی تر و به امام و اصحاب نزدیکتر می کند.
تبیین موضوع از این جهت که در فرهنگ برخی به اصطلاح ولایتی های مذهبی لعن خلفا و دشمنان اهل بیت و در مقابل آن دوستی اهل بیت در حد طرفداری از تیم های استقلال و پیروزی و بسیار دم دستی و سطحی مطرح می شود اهمیت دارد. آدم وقتی یاد لعن می افتد یاد عید عمر و ... می افتد.
اگر جائی در مباحث کتابهایتان به صورت مبسوط به آن پرداخته اید ممنون می شوم راهنمائی بفرمائید.
لعن فقط خالی کردن عقده هاست؟
چرا خداوند و ملائکه در قران عده ای را لعن کرده اند؟
آیا لعن اولی و دومی و .... با تکیه بر همان مصداقهای تاریخی باید اینقدر که برخی تأکید دارند در معارف شیعی پررنگ است یا آن افراد و تکیه بر لعنشان مقتضای یک دوره تاریخی خاص بوده است؟ و الآن باید کسانی را که راه رجوع به فرهنگ اهل بیت و ولایت فقیه و انقلاب اسلامی را می بندند لعن کرد؟...
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام:
در کتاب «شرح زیارت عاشورا» در مورد لعن عرایضی داشتهام و آنجا تأکید میشود که اگر قلب خود را با لعن نسبت به فرهنگی که مقابل اهلالبیت«علیهمالسلام» ایستاد، تطهیر نکنیم آنطور که شایسته است رجوع به اهلالبیت نداریم و سرنوشت ما مثل حزب مشارکت میشود. موفق باشید