سلام استاد عزیزم: من درباره احساس تنهایی و اینکه آدم با وارد شدن به عالم تفکر انگار تنهاتر و غریبتر میشه در این دنیا ... و اینکه اصلا میشود گفت ما دو نوع تنهایی داریم که یکیش مخرب و غیر الهی و یکیش الهی و در جهت رشد کمال است؟ چگونه میشود این دو را تشخیص داد؟ من سوالاتی که درباره تنهایی بود را در سایت خواندم ولی از جواب های شما چیزی سر در نیاوردم. ما از تنهایی و سختی ها و اینکه باید چه کار کنیم میگیم شما از حضور در انقلاب اسلامی. حضور در ماه رجب. محبت و ایثار میگید... من ربطش رو نمیفهمم و واقعا جواب این سوالات برام مهمه. استاد چون مضطرب شدم دیگه و راهی نمیبینم. خواهشاً جوابی که قابل فهم باشه برای من بی سواد بفرمایبد عاقبت بخیر و رستگار باشید استاد جانم التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده تنهاییها، فرصتی است تا انسان با مطالعه آثاری مثل قرآن و روایات و کتب عرفانی مثل مثنوی، شخصیت خود را آباد و آبادتر کند تا نهتنها در بهترین حالت نزد خود حاضر باشد، بلکه شرایط ارتباط حکیمانه با سایرین را نیز در خود پیش آورد. در این مورد خوب است به جواب سوال شماره 34589 رجوع فرمایید. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب حقیر پایه یک حوزه و مشغول تحصیل در قم هستم خودم اهل اصفهان هستم(نمیدانم خاطر مبارک هست یا خیر) چندتا از اقوام ما مثل عمو، عمه، خاله هم قم هستند و چون خانه خود ما اصفهان هست این عزیزان انتظار دارند که من رفت و آمد داشته باشم. و لازم به ذکر هست که این عزیزان با حضرت آقا زیاد خوب نیستند و انتقاد های بیجا به ایشون دارند. و از طرفی بنده مقید به صله رحم هستم. اگر بخواهم خانه ایشان هم بروم مجبورم از طعام و نمک ایشان استفاده کنم و میترسم اثر سوء بگذارد. از شما مشورت می خواهم بفرمائید چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره صله رحم برکات خاص خود را دارد إنشاءالله، و اثر سویی که میفرمایید کم میکند. در حدّی که فرمودهاند استفاده از غذای ارحام لااُبالی اشکال ندارد تا صله رحم همچنان باقی بماند. موفق باشید
عرض سلام و ادب: استاد بزرگوار ما اولا بنده در ایام انتخابات برای داشتن استادی مثل حضرتعالی خدا را شکر کردم که نگاه تمدنی شما ما را از اشتباه در تشخیص نگاه داشته و چه انتخاب خوبی نصیب ما شد که حضرتعالی را شناختیم و توفیق شاگردی هرچند ناقص و کمکار شما را داشته باشیم. در مورد انتخابات اخیر نگاهم را کوتاه عرض می کنم جهت اصلاح و راهنمایی شما: به نظر حقیر انتخابات اخیر تجربه شگرفی برای انقلاب رقم زد، هم دور اول شگفتی ساز بود با وجود حضور دو نامزد در جبهه انقلاب، چطور بدنه مردمی از چهره های گرانقدر انقلابی عبور کردند و بر اساس تشخیص خودشان عمل کردند، فارق از نوع انتخاب ایشان این حرکت به سوی انتخاب بر اساس فکر و بررسی و تحلیل و نه صرفا تبعیت محض، بسیار برای بنده مورد مباهات بود. همچنین دور دوم انتخابات هم در نوع خودش بی نظیر بود به نظر می رسد ما در دوره های قبل حداقل برای ما که از اواخر دهه هفتاد به بعد وارد فضای رای گیری شده ایم، هیچ دوره ای تا این حد گفتمان و بررسی و تحلیل پای رای جبهه انقلاب نبوده است که افراد برای یک رای بیشتر تا اقوام دور، تا همسایه ها و بعضاً حاشیه شهر و روستا وقت بگذارند و چهره به چهره صحبت کنند. گویی ما در دور دوم انتخابات شاهد یک رشد و بلوغ روحی و فکری مضاعفی بودیم و اکنون می توانیم بگوییم حدود ۱۳ میلیون رای داریم که فارغ از تبلیغات وهمی و خیالی، فارغ از وعده پست و مقام و.. به برنامه به افق کاری رای می دهند، و در انتخاب درگیر موضوعات ساده و دم دستی مثل قومیت و فیلترینگ و.. نمی شوند. این یک دستاورد بی نظیر هست برای دو سه دهه گذشته. نمی گویم از اول انقلاب چون اوضاع روحی و رشد عقلی مردم را در ابتدای پیروزی ندیدیم ولی اگر آن زمان اینقدر تحلیل بوده، ما داریم به آن دوره بر می گردیم، الحمدلله و نکته پایانی این که امروز وظیفه ما گسترش این جبهه است با گفتگو و نزدیک شدن به بدنه ملت. باید طیف انقلابی از گفتمان درون جبهه به سوی آحاد مردم حرکت کند. با مردمی که رای نداده اند و مردمی که رای به دکتر پزشکیان را برتر دانستند، باید حرف بزنیم و بیشتر بشنویم. ما باید فاصله ها را میان خودمان کم کنیم. به نظر حقیر انتخاب دکتر جلیلی در شرایطی که جمع زیادی هنوز رای نداده اند و ۱۷ میلیون اندیشه و روش ایشان را نجات بخش کشور و منطقه نمی دانند، کارگشا نمی شد. همانطور که شهید رئیسی عزیز هرچه کار می کرد نگاه مردم تغییر نمی کرد. به نظر می رسد باید برای تغییر نگاه مردم وقت بگذاریم وگرنه امام معصوم علیه السلام هم در این جامعه فعلی ظهور نخواهد کرد، تا زمانی که دلهای بیشتری آماده حق شود. ما اوضاع را بهتر از همه ی گذشته ها می بینیم و این را مرهون خون شهید سردار و شهید جمهور می دانیم و آینده را روشن و البته کارهای بر زمین مانده را بسیار برای تحول فکری و فرهنگی جامعه و فرصت پیش رو را برای تربیت خود و اهل و اطرافیان و.. فرصتی می دانیم که پروردگار مهربان به اهل دغدغه و عزم هدیه کرده در کنار پایش حق و مطالبه آن از دولت فعلی. لطف می کنید این نظرات را اصلاح بفرمایید. ارادتمند شیخ نظامی
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرایضی در جواب سؤال 37914 شد، حقیقتاً انقلاب اسلامی هر اندازه جلو و جلوتر آمده است به بلوغی بعد از بلوغ دیروزین خود دست یافته است به همان معنایی که امروز حدود ۱۴ میلیون توانستهاند آقای جلیلی را درک کنند آنهم در فضای جلیلیهراسی از یک طرف و تحریک قومیت و شعارهای سلبی از طرف دیگر. اینجا است که متوجه میشویم چه اندازه انقلاب اسلامی در تاریخی که تاریخ جریان اصلاحطلبی است حاضر و حاضرتر شده است تا متوجه باشیم اگر مدرنیته وضعی است تاریخی و جهانی، و از این جهت امکان عبور از آن نیست؛ میتوانیم آن وضع تاریخی را از آنِ خود کنیم ولی در بستر وضعیت تاریخی خود، بدون آنکه لازم باشد وابسته به جهان مدرن باشیم و استقلال خود را از دست بدهیم. و این با نظر به آرمانگراییِ انقلاب اسلامی و با نظر به افقی که کربلا مقابل ما گشوده، ممکن است، از آن جهت، آن «حضور» در واقع حضور در تاریخی است که موجب تجدید عهد ما با سنت تاریخیمان میشود که در کربلا پیش آمد ولی با خلق زبانی جدید و در بستر گفتمانی مناسب این زمانه. آری! با خلق زبانی جدید و در بستر گفتمانی مناسب تا معلوم شود حقیقتاً وعدهای که رهبر معظم انقلاب سالهای قبل در رابطه با دولت اسلامی به میان آوردند از طریق شهید رئیسی گشوده شد و عاملی گشت تا ما فریب جریانهای نئولیبرالیسم که نظری به عدالت و مردم ندارند را، نخوریم و بدانیم باز رئیسی در هر شخصیتی است که اشاره با او دارد مانند دکتر جلیلی و امثال ایشان. موفق باشید
سلام و عرض ادب: ممکنه شورای نگهبان کسی رو تایید صلاحیت کنه که انقلاب اون فرد رو پس می زنه؟ یعنی قوانین ما کافی نیستند؟ یا افراد در تایید صلاحیت اشتباه میکنن؟ وقتی شورای نگهبان تایید میکنه و رهبر امضا میکنند، بازم میشه گفت انتخاب کاندیدای دیگه ای یعنی ما غیرانقلابی عمل کردیم؟ یعنی اگر من به کسی غیر از جلیلی رای بدهم غیرانقلابی عمل کرده ام؟ اگه تشخیص متفاوتی داشتم چی؟ یعنی مثلا همه افرادی که به قالیباف یا بقیه کاندیداها رای بدن اینها غیرانقلابی عمل کردند؟ منتظر راهنمایی شما هستم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند افرادی که نظر شورای نگهبان را احراز نمودند؛ مطابق قانون اساسی میتوانند نامزد ریاست جمهوری باشند. حال این مائیم که در بین آن افراد بنگریم کدامیک به اهداف انقلاب نزدیکترند و متوجه حقیقت انقلاب اسلامی هستند که آغازی است برای حضور انسان در ساحتی غیر از ساحتی که جهان مدرن برای انسان تعریف کرده است وگرنه ملاحظه میفرمایید که افق نگاه بعضی از نامزدها در عین دلسوزی، نگاهی است که جهان مدرن با فرهنگ توسعه غربی مدّ نظرها آورده و این به یک معنا ادامه فرهنگ نئولیبرالیسم میباشد با تضاد طبقاتی فراوانی که امثال آقای هاشمی پیش آوردند و به نظر بنده جناب آقای دکتر جلیلی در این مورد بصیرت خوبی را مدّ نظر دارند هرچند که کار، یک شبه درست نمیشود ولی حداقل باید مسیر، تغییر کند. آیا نامزدهای موجود متوجه آثار منفی اقتصاد نئولیبرالیستی هستند؟ موفق باشید
سلام استاد: اگر روح همه کمالات را دارد پس تقویت روح و تقویت اراده و غیره یعنی چه؟ و اساسا در قوس صعود چه تغییری در روح ایجاد میشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما با ارادههای خود میتوانیم آن کمالات تکوینی را به عنوان یک شخص از آنِ خود کنیم تا آن کمالات از طریق رعایت دستورات شرع و توجه به هویت فطری خود برای ما حاضر شوند. موفق باشید
سلام و ادب: استاد شما یک گفت و گویی در نشست «بشنو از زن چون حکایت می کند» تحت عنوان «راز جان های یگانه» برای زوجین داشتید. بعد آنجا به خود بودن و اینکه خودمان باشیم و... اشاره ای داشتید. بنده این فرمایش شما را واقعا قبول داشتم و بخصوص در دنیای امروز بیشتر قبول دارم و همواره دنبالش بودم البته ادعایی در اینکه چنین عمل کردم ندارم یعنی وقتی در دوره دبیرستان بودم می گفتم دوست دارم خودم باشم، بهترین باشم یا وقتی زوج هایی می دیدم که خیلی تقلیدی می شد رفتارشان اذیت کننده بود برام اما یکدفعه یک حالی پیش آمد که به این توجه کردم که عشق و ازدواج همان قصه جان های یگانه هست بخصوص در ابتدا که به نقطه آغاز نزدیک تر هست و شور و صداقتی هر دو نفر را در بر می گیرد حال اگر کارهایشان شبیه هم شود و پا جای پای هم بگذارند و یا منتظر کلام و فکر طرف مقابل باشند این تقلید نیست بلکه یگانگی ای است که آنها را در برگرفته و زیبا و لطیف هم هست. ممکن هست از فرمایش شما در این زمینه بهرمند شوم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که زوجین میتوانند در جهانی نسبت به یکدیگر حاضر شوند که حقیقتاً جهان یگانگیها است. به این معنا که همدیگر را درک کنند و به جهان همدیگر ذیلِ سکنیگزیدن در هسته توحیدیِ خانه، احترام بگذارند و ببینند که هر کدام عقل و فهم و احساس خاص خود را دارا هستند. از این جهت هر کدام باید خودشان باشند و در اینکه هر کدام خودشان هستند، قابل احترام از طرف دیگر باشند. این است راز جانهای یگانه در زوجین. و البته باید در این مورد در این زمانه که انسان سوبژه خود شده، زیاد اندیشه کرد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: صوت تفسیر سوره حمد را گوش کردم من در زمینه فلسفه و منطق مطالعه نداشتم فقط کتاب شهید مطهری رو خواندم در مورد سیر مطالعاتی در زمینه فلسفه و منطق میشه بفرمایید که از چه کتاب هایی می تونم برای مطالعه استفاده کنم تا کتاب برهان صدیقین و سوره حمد رو بهتر متوجه بشوم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با دنبالکردن موضوع «معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، زمینه فهم «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن فراهم میشود تا مطالعه کتاب «معاد، بازگشت به جدیترین زندگی» که آنهم با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. پس از آن اگر لازم دیدید به کتاب شریف «بدایۀ الحکمه» از علامه طباطبایی همراه با شرح صوتی استادان مربوطه رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: چرا من اینقد تنبلم!؟ بدنم برا روحم سنگینه. ۳۸ سالمه همش خواب. استاد میشه خواهش کنم التماس کنم برام استغفار بخونین. میگن دعای کسی برا دیگری میگیره.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه معرفت خود به حقایق را عمیقتر کنیم، برکات عبادات ما بیشتر میشود و شوق زندگی در امورات معنوی و زیبا در ما رشد میکند. در این رابطه خوب است خود را به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن به شرح کتاب «آداب الصلواۀ» از حضرت امام خمینی بپردازید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد معظم و پدر مهربانم: ببخشید در مورد یکی از اساتید علوم قرآن و حدیث در دانشگاه، ما کلاس تفسیر داریم با ایشون در مورد یک موضوعی گفتند که به تفسیر آقای رفسنجانی مراجعه کنید و من به ایشان گفتم که با وجود تفسیر المیزان و تفسیر آیت الله جوادی آملی نیازی به تفسیر ایشان نیست و ایشان گفتند ما از هر کسی میتوانیم علم یاد بگیریم، پیرو این حدیث پیامبر که فرمودند اطلبوا العلم ولو بالصین، خواستم لطف کنید برای ایشون چگونه توضیح بدهم که آن تفسیر، جایگاهی در بین علمای ما ندارد. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بحث در این مورد مفصل است و هرجا علمِ حقیقی در میان باشد باید به آنجا رجوع کرد حتی اگر آنجا چین باشد و آموزههای متعالی امثال لائوتسه. ولی اندیشههای آقای هاشمی کاملاً پوزیتیویستی و سطحی است و ساحت قرآن را تا سطح معادلات جهان مدرن تقلیل میدهد. به همین جهت انسانهای سطحی حضور خود را در آن نوشتهها احساس میکنند. در حالیکه قرآن آمده است ما را بالا ببرد نه آنکه وسیلهای باشد برای توجیه علم مدرن که نسبت به ابعاد متعالی انسان در غفلت است و در همین رابطه آیت الله جوادی مکرراً میفرمودند دست خود را به قرآن بدهید و بالا روید، نه آنکه پای قرآن را بگیرید و پایین بکشید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد بنده راجع به مسائل اعتقادی زیاد مطالعه میکنم و از لحاظ عقلی قبول میکنم مسائل اعتقادی رو ولی همش شک میکنم که این مسائل حقیقت داشته باشه. چه کار کنم که به یقین و به باور قلبی برسم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید باورها، درونی باشد و اینجا است که نقش معرفت نفس حساس میشود. پیشنهاد میگردد پس از دنبال کردن کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح آن به کتاب «رسالۀ الولایه» از علامه طباطبایی و شرح آن پرداخته شود. شرح «رسالۀ الولایه» روی سایت هست. موفق باشید
با سلام و احترام: بنده ارشد الهیات دارم، از زمان دبیرستان، ارتباط بنده با قرآن شکل گرفت، با قرایت و ترجمه و بعد از دانشگاه، تفسیر و تدبیر و تعمق در قرآن، بشکلیکه در طی این سالها کمتر روزی بوده که سر سفره قرآن به شکلهای مختلف نباشم و تا جایی که فهم و توانم اقتضا داشته همراه با عمل بوده. اما مدت ۳ سال است، بطور کامل از اصل قرآن فاصله گرفتم. هرچه تلاش کردم، که بتوانم روزی حداقل یک آیه بخوانم، تلاشم به نتیجه نرسیده، کانه همه آیات تکراری بی معنا دارند. این دوری یک حس درونی است، چیزی من را پس میزند. البته مطالعات کتابهای با محتوای معنوی دارم، که محتوا برایم تازگی داشته باشد، ولی همچنان با خود قرآن نتوانستم ارتباط بگیرم. علت این امر چیست؟ و چگونه باید درست شود؟ ضمن اینکه در زندگی نامه بزرگان، میخوانیم، برنامه واجب هر روز تلاوت قرآن بوده. و سفارش ارتباط با خود قرآن زیاد بوده، منهای مراجعه به تفاسیر یا کتب مرتبط.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آنچه از طریق قرآن برای ما پیش میآید، درک مسائل اصلی عالم وجود و ابعاد وجودی خودمان است تا متوجه شویم چگونه نزد خود و در جهان حاضر گردیم. و در این مورد تفسیر «المیزان» به عنوان راهی جهت تدبّر در قرآن، کمک فراوانی به انسان میکند. پیشنهاد میشود قبل از رجوع به آن تفسیر، سری به جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن»https://lobolmizan.ir/leaflet/182?mark=%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86 بزنید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد بزرگوار سوال بنده در مورد منطق مسابقه در کار خیر می باشد. با توجه به اینکه رقابت آنطور که در ذهن همه جا افتاده به معنی برنده شدن یک عده و باختن بقیه است در غیر این صورت مسابقه بی معنی است. مثل کنکور. حالا اگر در کار خیر مسابقه بدهیم باید بخواهیم از بقیه جلو بزنیم و آنها عقب بمانند. خود این نوعی خودخواهی نیست؟ چرا همه با هم به سمت کمال حرکت نکنیم و سبقت بگیریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه قرآن میفرماید: «فاستبقواالخیرات» به جهت فطری بودنِ امور خیری است که خود شریعت الهی متذکر می شود و این امر موجب تلاش دیگران در همان جهت تعالیِ فطری و شخصیت آنها میگردد و البته این غیر از رقابتهایی است که موجب تحقیر رقیب میباشد. موفق باشید
با سلام استاد عزیز و بزرگوار: فرموده بودید حورالعین تجلی اسماء الهی است. از یکی از اساتید تفسیر شنیدم، حورالعین همان اهل البیت هستند و مظهر تام آن حضرت زهرا هستند. آیا صحیح است؟ احساس میکنم تبیین حورالعین توسط علما خوب صورت نگرفته است. جالب و عجیب است که در بیانات رهبری وقتی کلمه حوری و حورالعین را جستجو کردم هیچ موردی یافت نشد. یعنی رهبری هیچ گاه این واژه را در بیانات خودشان استفاده نکرده اند. چرا؟ من فکر میکنم چون معنی واقعی آن را اکثریت مردم درک نکرده یا نمی کند. چون برداشت اکثر مردم از حورالعین زن باکره هست، اجر اولیای الهی مثل شهید را ضایع می کنیم اگر بگوییم شهید بخاطر زن زیبارو رفت و شهید شد مثل داعشی ها که ابزار هم بستری و غسل را هنگام عملیات های تکفیری خود حمل می کنند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در شرح سوره مبارکه «واقعه» عرض شد با توجه به اینکه در مورد «حورالعین» میفرماید: «جزاء بما کانوا یعملون»؛ پس باید «حورالعین» حاصلِ رجوع مقربین به انوار الهی و تجلی جامع آن انوار باشد. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: بنده اکثر کتب شما رو مطالعه کردم و در حال گوش دادن صوتهای شرح نهج البلاغه هستم ۱. صوتهای اخیر شما برای من قابل فهم نیست، با اینکه طلبه هستم و فلسفه خواندم، ولی اصلا متوجه تفاسیر جدید مثل تفسیر انفسی سوره مرسلات نمیشم، راهکار چیست؟ ۲. من از شنیدن صوتها و خواندن کتابها خیلی خیلی لذت میبرم، ولی با عمل به این مباحث هم خیلی فاصله دارم، آرزوی متقی شدن دارم ولی با یک فرد متقی زمین تا آسمان فاصله دارم، آیا ممکن است با این وجود گوش دادن به صوتها باعث قساوت قلب من بشود؟ چه راهکاری پیشنهاد میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بیشتر سعی بفرمایید روی موضوع «وجود» در «برهان صدیقین» متمرکز شوید. ۲. ان شاءالله اجمالی است که در طول زندگی به تفصیل میآید. موفق باشید
سلام استاد: به تازگی در فضای مجازی در مورد یک شبکه ی اجتماعی به نام «وتواپ vetoapp» (که قرار است به زودی عضو گیری کند) صحبت می شود. بنا بر اعلام طراحان، این شبکه اجتماعی قرار است سامانه ای جامع برای «همه پرسی» ایرانیان را فراهم کند که در آن اعضا بدون «کاربر فیک» وارد شده و موضوع «همه پرسی» را انتخاب میکنند و در صورت اینکه پنجاه به اضافه یک اعضا موافق «همه پرسی» باشند آن موضوع به «همه پرسی» گذاشته خواهد شد. با توضیحات فوق (بنا بر سخنان اخیر رهبری در مورد اینکه مردم صلاحیت کافی را برای اظهار نظر در مورد هر موضوعی را ندارند) تکلیف ما در مورد این «اپ» چیست؟ آیا عضویت در این سامانه، مغایر منویات «رهبری» است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه اصل موضوعی که میفرمایید برای بنده مبهم است، نمیتوانم نظر بدهم. موفق باشید
سلام: وقتتون بخیر. عذر میخوام. یک سوال داشتم از خدمتتون. خوانندگی برای خانم ها از نظر رهبر چه حکمی داره؟ یجا خوندم نباید موجب تحریک شهوت بشود اما از کجا باید بفهمیم موجب شهوت میشود یا خیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود انسان رویهمرفته تشخیص میدهد که فضا، فضای تحریک شهوات است و یا فضای تذکر به محتواهای آن موسیقی. و رهبر معظم انقلاب میفرمایند در جایی هم که شک داریم، حمل بر حلّیّت بکنیم. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: استاد یک مشورت میخواستم؛ بنده احساس نیازم در اینست که باید اهل فکر باشم و لازمه فکر را دانستن میدانم. به ذهنم خطور کرد که تمام مباحث شهید مطهری را بخوانم تا فکرم با مواضع مختلف درگیر شود و بابی را برایم باز کند، اما مردد هستم چرا که از طرفی دیگر تفسیر المیزان را هم در همین باب میدانم. خواستم فلسفه را با بدایه و نهایه شروع کنم و به اسفار برسانم و سپس سراغ المیزان بروم، از طرفی دیگر گفتم خوبست با ذهن بازی سراغ فلسفه و تفسیر بروم لذا خواستم کتب شهید مطهری را پیگیری کنم. به نظر شما بر چه اساسی انتخاب بکنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: انتخاب آثار شهید مطهری در هر حال نتایج بسیار خوبی را به همراه دارد ولی به تعبیر رهبر معظم انقلاب نباید در آن آثار متوقف شد. لذا اگر بتوانید در کنار مطالعه آثار استاد، با تفسیر المیزان مرتبط شوید راه خوبی مقابل شما گشوده میشود. موفق باشید
سلام استاد گرامی سؤالی داشتم راجع به این روایت حضرت رسول (ص) قسمتی که میفرمایند ای ۶۰ ساله ها زراعتی هستید که هنگام درو رسیده. لطفاً بفرمایید منظور حضرت رسول چه بوده؟ ارشادالقلوب جلد ۱صفحه۳۲ و قَالَ النَّبِيُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ مَلَكاً يَنْزِلُ فِي كُلِّ لَيْلَةٍ يُنَادِي يَا أَبْنَاءَ الْعِشْرِينَ جِدُّوا وَ اجْتَهِدُوا وَ يَا أَبْنَاءَ الثَّلَاثِينَ لَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا^ وَ يَا أَبْنَاءَ الْأَرْبَعِينَ مَا ذَا أَعْدَدْتُمْ لِلِقَاءِ رَبِّكُمْ وَ يَا أَبْنَاءَ الْخَمْسِينَ أَتَاكُمُ النَّذِيرُ وَ يَا أَبْنَاءَ السِّتِّينَ زَرْعٌ آنَ حَصَادُهُ وَ يَا أَبْنَاءَ السَّبْعِينَ نُودِيَ لَكُمْ فَأَجِيبُوا وَ يَا أَبْنَاءَ الثَّمَانِينَ أَتَتْكُمُ السَّاعَةُ وَ أَنْتُمْ غَافِلُونَ ثُمَّ يَقُولُ لَوْ لَا عِبَادٌ رُكَّعٌ وَ رِجَالٌ خُشَّعٌ وَ صِبْيَانٌ رُضَّعٌ وَ أَنْعَامٌ رُتَّعٌ لَصُبَّ عَلَيْكُمُ الْعَذَابُ صَبّاً.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» فرمودند: خداوند فرشته اى را آفريده و هر بامداد مى آيد و فرياد مى زند: اى افراد بيست ساله تلاش و كوشش كنيد و اى سى ساله ها زندگى دنيا شما را فريب ندهد و اى چهل ساله ها براى ديدار خدا چه چيزى آماده كرده اید؟ و اى پنجاه ساله ها خطر به بالاى سرتان رسيده است و اى شصت ساله ها نزديك است از دنيا برويد و اى هفتاد سالگان شما را ندا مى كنند، و شما غافليد، سپس مىگويد: اگر بندگان اهل طاعت و مردان فروتن و كودكان شيرخوار و حيوانات بىگناه، نبودند، عذاب بر سرتان فرو مىريخت.»
به افرادی که وارد ۶۰ سال شدند متذکر میشوند که باید نسبت به جهان ابدی، خود را آماده کنند و نمونه آن وجود مقدس خود حضرت که در ۶۳ سالگی رحلت کردند. به این معنا که پس از ۶۰ سال انسان باید خود را باید برای جهان دیگر آماده کند. موفق باشید
سلام و وقت بخیر: استاد گرامی یک سوال در مورد ایرادات این لایحه حجاب و عفاف ما چکار میتوانیم انجام بدهیم؟ اگر مجلس آن را قانونی اعلام کنه که بی حجابی عادی میشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار است و هر دو طرف، حرفهایی دارند. به هر حال باید به این نکته هم توجه شود که دختران جوان در این زمانه باید با ابعاد متعالی خود حجاب را انتخاب کنند و این امرِ ممکنی است و بدین لحاظ باید زمینه گفتگو را از این زاویه با آنها از طریق رسانهها در میان گذارد و البته این غیر از هنجارشکنان و یا مأموران دشمناند که باید با آنها برخورد شود. موفق باشید
با سلام: آیا اعیانه ثابته را میتوان مظاهر دانست؟ اگر آری مظهر چه؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع «اعیان ثابته» بسی عمیق تر است از این است که بتوان در این دوگانگیها جای داد. و اساساً چنین موضوعات عرفانی، موضوعاتی نیست که در دل سوال و جوابها روشن شود حتی اساتید عرفان دستور میدهند سعی شود به جای حضور در حوزه سوال، انسان در حوزه حضور قرار گیرد تا برایش پیش آید. و در همین رابطه جناب مولوی میفرماید: «گر نپرسی، زودتر حلات شود/ مرغ صبر از جمله پرّان تر بود». موفق باشید
سلام: در مورد توبه یه سوال دارم. شنیدم که میگن هر چی گناه کردی بازم توبه کن برگرد اما جایی هم آمده که هی گناه کردن توبه کردن یعنی مسخره کردن خدا. لطفا مرز بین این دو مشخص بشه. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر توبه را به بازی بگیریم و همان موقع که تصمیم گناه داریم به این فکر باشیم که گناه میکنیم و توبه میکنیم؛ توبه را به بازی گرفتهایم. ولی اگر شیطان ما را دوباره باز گرفتار گناهی کرد و ما همچنان به توفیق الهی توبه کردیم، نباید ناامید باشیم و این نوع توبه از الطاف الهی است. موفق باشید
با سلام بر استاد عزیز: دیشب چهارشنبه مبحث صوتی در مورد شرح ماه رجب بود گوش دادم کیف کرده بودم در مورد توحید صفاتی و افعالی و توحید ذاتی گفتید و در مورد مراقبه و در مورد ظهور اسما الهی در ماه رجب که دیگر حجاب نیست بین بنده و خداوند متعال. توفیق شد قبل سحر بیدار شدم در مورد مباحث که فرمودید فکر کردم از خداوند متعال در خواست مکرر دارم که توحید ذاتی و صفاتی خواستم. فکرم مشغول بود و نیت روزه کردم صبح اذکار که در مفاتیح الجنان بود گفت و صبح خوابیدم و ذکر استغفار در حین که دراز شده بودم می گفتم... التماس دعا دارم از شما
باسمه تعالی،سلام علیکم: به امید اینکه حضور بیشتر ذیل نور ولایت داشته باشید تا بهشتها در مقابلتان گشوده شود. نبات، که چیزی نیست. از انس با قرآن و روایات غافل نباشید. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: با توجه به اینکه بعضی خوابها تعبیر خوبی ندارند، و روایتی هست که عمر خواب زنی را که پیامبر تعبیر خوبی کردند که شوهرت برمیگردد به مرگ شوهرش تعبیر کرد و شوهرش مرد و پیامبر فرمودند به خاطر اون تعبیر بود، میشه خواب رو تعبیر بد کرد یا همه رو باید تعبیر خوبی کرد؟ روایتی که نقل شد درسته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال موضوع، موضوع حساسی است و به همین جهت نباید به راحتی وارد تعبیر خواب شد. و مکرر بنده عرض کردهام که تعبیر خواب نمی دانم. موفق باشید
خودشناسی خطرناک ترین علمی است که باید آموخت. بر قرینِ خویش مَفْزا در صِفت کآن فراق آرد یقین در عاقبت (مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۳۵۱۴) شناخت یافتن، بر هر چیزی کسب ماهیت یا چیستی آن چیز است! _چیستی هر چیزی عارضی بر ذات آن چیز برای مثال شناخت ما از دیدگاه نویسندهٔ یک کتاب در نهایت ایجاد تصوری است در نزد ما که مازاد بر خود آن دیدگاه است. حال تطبیق این تصویر و تصور ما با واقعيت آن نظر، سخن دیگری است. به هر حال دریافت ما از ابژه مورد نظر یک افزوده است. حالا در مورد شناخت خود وضعیت کمی بغرنج تر است اگر ما بخواهیم از خویشتن خود شناختی داشته باشیم، یک تصوری از خود میکنیم که مازاد بر اصل است! و این غلط است پس راه درست چیست؟ مولانا بعنوان حکیم و عارف میفرماید بر قرین؛ یعنی تصور خود از خود میفزا! چرا؟ چون در نهایت این شناخت غلط منجر به دوری خود از خویشتن میشود! بی دلیل نیست که بزرگان اذعان دارند «انسان امروزه از خودش در دورترین کیفیت ممکن است» شاید بی مسمی نباشد در پاسخ سوال دورترین کس به انسان کیست؟ بگوییم خودش! مولانا میفرماید بر قرین خویش میفزا در صفت یعنی خود را بدون هیچ چگونگی بشناسید! بعبارت دیگر شناخت خود از چشم فرا خود! خود را در نسبت با خود نسنجید بلکه خود را در نسب فرا خود بسنجید! یعنی در نسبت با حق، رسول حق، امام حق، فقیه حق. لذا در ابیات بعدی فرمود: نطق موسی بد بر اندازه ولیک / هم فزون آمد ز گفت یار نیک / آن فزونی با خضر آمد شقاق / گفت رو تو مکثری هذا فراق
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. اتفاقاً نوع معرفت نفسهایی که کتابهایی همچون «کیمیای سعادت» به میان میآورد و جناب مولوی در آن زمان با آن نوع متون آشنا بودند، عملاً انسان را ابژه خود میکند و معرفت نفسی که باید نوعی حضور در نزد خود باشد، به مفهومی از خود تبدیل میشود. بر عکسِ کاری که علامه طباطبایی «رحمتاللهعلیه» در کتاب «رسالۀ الولایه» به میان آوردند که باب «عین الربط» بودنِ انسان را مطرح میکنند. انسان در حضوری که با هستیِ خود نزد خود مییابد دائماً از خویش فراتر میرود و هستیِ نامتعیَّناش رو به سوی فردا در صیرورت است و رو به سوی آینده طرحافکنی میکند، در حضوری که لحظه به لحظه فراتر از خودش در خودش حاضر میشود و بر اساس انتخابی که میکند به خود هویت میبخشد و نسبت به هستی تقرب میجوید، زیرا انسان با حقیقت هستی نسبت دارد و جهتاش به سوی آن است. موفق باشید
سلام استاد: بنده چند روز دیگر ۲۷ سالم تمام میشود. در تمام این سالها همه اطرافیان و هرکسی که با من آشنایی پیدا کرده است مرا به عنوان شخصی مهربان و متواضع و خوشاخلاق و خوشقلب میشناسند. من اما همیشه از بیماریهای قلب خودم رنج میبردهام. اخیرا دوباره درباره خودم فکر کردم و به این نتایج رسیدم: من در قلب خودم حسود هستم هرچند در تمام این سالها جلوی بروز حسادتم را گرفتهام. من در قلب خودم گاهی بدخواه دیگران هستم هرچند در زبان و عملم نمیگذارم این بدخواهی آشکار شود و به خلاف آن تظاهر میکنم. من کینهای هستم و بدی دیگران در حق خودم را تقریبا هیچوقت فراموش نمیکنم. خلاصه اینکه قلب سلیم ندارم و قلبم پر از غل و غش و دغل است! در ضمن روحیه فوقالعاده صلحجویی پیدا کردهام که از دعوا ترس دارد و دوست دارد همه همیشه با هم دوست باشند! به خاطر همین تقریبا هیچوقت دوستانم که مرتکب حرام میشوند را نهی از منکر نمیکنم و تقریبا مطمئنم که اگر در موقعیت جهاد هم قرار بگیرم از ترککنندگان جهاد خواهم بود. به این دلایل، به شدت از حال خودم ناامیدم. البته همچنان به فضل خدا امید دارم ولی با ویژگیها و روحیاتی که در خودم میبینم بسیار از شب اول قبر و برزخ و قیامتم میترسم چون میدانم کسی با این ویژگیها رستگار نمیشود. از طرفی هم واقعا نمیدانم چطور باید این ویژگیها را تغییر بدهم چون سالهاست با آنها درگیرم اما آنها در قلب من رسوخ کردهاند. وقتی به این فکر میکنم که چقدر ویژگیهای بد شخصیتی دارم حتی از تلاش هم ناامید میشوم. از شما دعا و راهنمایی برای خروج فوری از چاه ترسناک و عمیق این ویژگیهای بد طلب میکنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه انسان از طریق معارف عالیه توحیدی و مقیّدشدن نسبت به دستورات شریعت وارد شود میتواند در افق شخصیت خود دریای بیکرانه رحمت الهی را احساس کند و جلو رود. در این راستا با وسعتی که پیدا می کند، ان شاءالله از هر دو مشکل که فرمودید، رها میشود. پیشنهاد میگردد پس از دنبالکردن مباحث معرفت نفسی،https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA%20%D9%86%D9%81%D8%B3 مباحث مربوط به سوره «حجر» را دنبال فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/1257?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D8%AD%D8%AC%D8%B1 . موفق باشید