بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35485
متن پرسش

سلام علیکم استاد: آیا بی حجابی این روزها امری موقت است یا طولانی مدت؟ پاسخ پرسش های گذشته را مطالعه کردم اما اگر ممک است تحلیل خودتان را از وضعیت بگویید تشکر. مشهد دعاگوی شما هستم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً موضوع، موضوع ساده‌ای نیست و بحث در نوعی گذار از تاریخی به تاریخی است. تصور بنده آن است باید معنای آزادی را به دختران‌مان که به عنوان بشر جدید، آزادی برایشان مهم است روشن کرد و در این راستا عرایضی در مقاله «تقابل حجاب و آزادی چرا؟» و چهار جلسه شرح آن به میان آمد و از این جهت مسلّماً بی‌حجابی از معنای خود که تصور آزادی است، فرو می‌افتد و البته این غیر از بحث در قانونی است که به عنوان رعایت عفاف و حجاب مدّ نظر است و باید قانون‌گزاران به آن بپردازند. موفق باشید

35317
متن پرسش

پی نان بدویدم یکی چند به تزویر... خدا داد غذایی که ز تزویر بجستم غزل۱۴۷۲ دیوان شمس
موضوع : حول و حوش واژه «تــزویر»: بعنوان آخرین مـرحله ماده و اولین باب ورود به «حرم».
 با سلام: با عنایت به نظرِ ارباب لغت در خصوص واژه تــزویر آنچه حاصل می‌شود اینست که تــزویر ریشه اش زَوْر _بمعنای زیارت کننده است و از آن جهت، تزویر یعنی نمایاندن چیزی به ظاهری که باطن اش آن نیست، شاید اگر به دغدغه «شرح صــــدر» جنابعالی توجه شود که درصدد درک حقیقی از نسل جدید، دل پاک اما غرب زده، است، بی ربط نباشد که به این موضوع بپردازیم که آیا «سنگ انقلاب و اسلام و ایران» را به سینه زدن تــزویر نیست؟ همان اعتراض و نیشی که احیانا این قسم از انسان ها آن‌را بسیار چشیده اند!؟ می‌شود گفت که بله تزویر است یعنی باید بپذیریم که انقلاب مطرح شده در چهل و چند سال اخیر هنوز به حرم و به باطن و درونی ترین وجه هایش نرسیده است، لذا اینکه تزویر بنمایاند، محال نیست بله آنچه انقلاب اسلامی در دلها، سودای اجراش را دارد هنوز نشده!! این ظاهر هنوز آن باطن را نمی‌نمایاند (جز در شهداء) توجه را به بیت ابتدایی ارجاع می‌دهدم: «پی نان بدویدم یکی چند به تزویر / خدا داد غذایی که ز تزویر بجستم» راهکار قرآنی می‌فرماید «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ» به طعام خود بنگرید اگر نبود باران، آب و.... طعام و غذایی نیز نبود! چه کسی و چه توانی را توان شکافتن زمین است برای بالا خواستن جوانه های طعام؟ به این حــــــرکت خطی نگاه کنیم، بظاهر، یک چرخه است، آب و ابر و باد و خورشید و حبه و نهایتا غذا! اما اگر نیک بنگریم این امر چرخه وار نیست، در توان اختیار طبیعت نیست، این حرکت خطی است، از مبدائی است تا غایتی! چشم حس ما هرچند آن‌را یک چرخه و سیکل می‌بیند اما خط است، خداوند غذایی معنوی چون انقلاب اسلامی را که در حرم حریم ایران به منصه ظهور آورد، نیز بار دیگر دعوت می‌کند ای انسان نیک بنگر و باز بنگر چگونه ممکن بود در میان این چرخه جهان لیل و سجیه و عادت و تاریکی و گمراهی، اینچنین نور به مصداق فجر بتابد؟ من با تزویر به انقلاب رو آوردم! نوراش دلم را کشانید اما هنوز که بذات آن نائل نشده ایم! باید بپذیریم که با تزویر به آن رسیدیم و ان‌شاءلله روزی به بطن آن برسیم، به حرم، به وطن، به بلد امین. «خمش باش خمش باش به تفصیل مگو بیش / ز تفسیر بگویم ز تف سِـیْر بجستم.»

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است که ما در ابتدا با تصورات خود وارد انقلاب شدیم که بعضی از آن تصورات، اصیل نبود. مانند برخوردی که اکثر مسلمانان در صدر اسلام داشتند که مطابق فضای تاریخیِ متأثر از شرک جاهلیت آن زمان بود، به اسلام رجوع کردند. ولی از آن‌جایی که ذات اسلام توحید بود آنانی که حضور در اسلامیت خود را با صداقت ادامه دادند، به لطف الهی به توحیدی که شایسته جان آنان بود، رسیدند. و همین امر در مورد انقلاب اسلامی در میان است که پایداری در آن، کار را به جایی می‌کشاند که آری! «خدا داد غذایی که به تزویر بجستیم» و آن احساسِ عالی‌ترین حضور در نزد خود در این تاریخ است. این‌جا است که چه خوب است مردم ما مانند شهدا و امام شهدا و رهبر معظم انقلاب متوجه این حضور بشوند که عطایی است الهی به آنهایی که تا آخر در کنار این انقلاب ایستاده‌اند. و حقیقتاً رهبر معظم انقلاب نکات ارزشمندی را در ۱۴ خرداد امسال در حرم حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در این رابطه مطرح کردند. خوب است به تذکراتی که در این رابطه پیش آمد نظری بشودhttps://eitaa.com/matalebevijeh/13918. موفق باشید.

35212

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا می توان گفت که، اعیان ثابته همان لوح محفوظ یا لوح محو و اثبات است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لوح محفوظ، حقیقتِ ثابتی است در عالم امر و این با اعیان ثابته که مربوط به افراد می‌باشد متفاوت است. موفق باشید

35144

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من چند سالی میشه درگیر خودارضایی ام. خیلی تلاش کردم که بزارم کنار. اما واقعا اسیرم. سوالم اینه که من متوجه شدم بیشتر از جهت فکر و خیال تحریک میشم کتاب ادب خیالتون هم مطالعه کردم اما چی کار کنم از این ناحیه ضربه نخورم. خیلی یک دفعه فکرش به سراغم میاد و انگار منو در بند میکنه. لطفا منو راهنمایی و برای بنده دعا کنید تا از شر این گناه رها بشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز در این رابطه به کاربر عزیزی اینطور عرض شد: توبه را فراموش نکن؛ اگر باز شیطان تلاش کرد که گرفتار گناه شوی تا از ارتباط با خدا مأیوس گردی، باز توبه کن، اگر باز شیطان تلاش کرد تا گرفتار گناه شوی تا تصور ‌کنی دیگر فایده ندارد، باز وقتی نور پروردگار، تو را متذکر حق و حقیقیت کرد، توبه کن. در هر توبه‌ای شدت اراده‌ی قبلی به گناه ضعیف می‌شود تا در نهایت توبه‌ها کار خود را می‌کند و به جای آن‌که شیطان تو را مأیوس کند، او مأیوس می‌شود و در آن حالت احساس می‌کنی دیگر کشش‌های قبلی به گناه به‌شدت ضعیف‌شده و می‌توانی در مقابل آن مقاومت کنی. إن‌شاءالله، موفق باشید.

35136

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: قرار است تا دو سال دیگر قدرت اول منطقه باشیم اگر قدرت را مردم بدانیم مشارکت مردم ایران در انتخابات قبلی را با مشارکت اخیر مردم ترکیه مقایسه کنید تا واقعیت مشخص شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم مقایسه درستی نیست. نه به معنی انکه انتخابات ترکیه، انتخاباتی معقول نبود، بلکه به خاطر آنکه در پشت انتخابات پیش آمده در ایران هزاران فتنه نهفته است که این بسیار عمیق تر از ضعفهای جزیی است که ما داریم. عظمت کار در انتخابات ایران را در این بدانید که چگونه بالاخره رئیس جمهورهای متقاوتی با گرایشهای متفاوت در دل انتخابات ما پیش می آید و انقلاب، تحمل این نوع حضورها را دارا است. امید است با هرچه بیشتر تعالیِ معنوی مردم و درک جایگاه جریانهای متفاوت، انقلاب اسلامی نمادی از برگشت معنا و معنویت به جامعه ایرانی و جهانی بشود. امری که بنده با تمام ضعفهایی که می شناسم به آن امیدوار هستم به جهت روح توحیدی انقلاب اسلامی. موفق باشید

34995

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: چند وقتیه نگرانم و پر از اضطراب. به همه چیز شک دارم و درست غلط را نمیتونم تشخیص بدم. حقانیت دین و قرآن و.. همه چیز برام پوچ شده و همه ش از خودم می‌پرسم که کدام طرف راست میگن؟ نکند همه این ها داستان باشه؟ شاید خنده دار باشه که در ۱۷ سالگی هنوز نتونستم طوری دین و خدا و.. رو بفهمم که دچار شک و شبهه نشم اما وقتی که میخوام برای خودم دلیل و برهان بیارم و به اون همه چیزهایی که به دنبالش رفتم و یاد گرفتم فکر کنم باز هم این افکار مزاحمم میشن و من باز به عقب برمی‌گردم در نماز و انجام واجباتم بسیار سست شدم و انگیزه ای برای رسیدن به اهداف زندگی و افق های بالا و ترک گناه ندارم و حتی حرف هایی می‌زنم که فرقی با کفر نمیکنن خودم متوجه این افکار و حرف هام هستم اما راهکاری برای درست شدنش ندارم. خسته شدم از این همه دو دلی و دوراهی و پوچی و ترس دارم که نکنه به کلی از راه واقعی و درست منحرف شم لطف کنید کمک کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموما هرچه در عمق مباحث معارف اسلامی و قرآن و معرفت نفس بیشتر ورود کنیم بهتر می‌توانیم نسبت به تصمیمات خود جمع بندی داشته باشیم. پیشنهاد می‌شود پس از مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» مباحث کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را دنبال بفرمایید و پس از آن با شرح سوره زمر که همگی روی سایت هست، کار را ادامه دهید. موفق باشید

34956

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ارادت: مشغول مطالعه کتاب «ادب خیال، عقل و قلب» هستم. بحثی که پیرامون خیال فرمودید برایم جالب و کاربردی آمد. اما هنگامی که می‌خواهم به این مباحث فکر کنم و از زندگی شخصی خودم مصداق بیاورم متوجه شدم که هنوز قوه خیال و آثار آن را نمی‌شناسم و این قوه را نمی‌توانم از سایر قوا تشخیص دهم. فرضا حالتی در من موجود است ولی نمی‌دانم این حاصل خیال است یا کار قلب؟ این که این قوه چیست؟ آثارش چگونه است؟ و سوالاتی از این دست برایم پیش آمده. به طور کلی برای شناخت ریشه ای خیال و عقل و قلب و ... و تمایز آن ها و توانایی در تشخیص آثار عملی هرکدام نیازمند کتاب یا صوت یا ... برای مطالعه هستم. لطفا بنده را راهنمایی بفرمائید. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نوشته‌ای که به طور خاص وارد چنین موضوعی شده باشد، به یاد ندارم. البته در بین کتاب‌های عرفانی بحث در این موارد شده است. بخصوص کتاب «مصباح الهدایه» حضرت امام که در آن بحث مراتب عالم وجود را به میان می‌آورند تا جایگاه خیال متصل و منفصل را روشن کنند. عرایضی در شرح آن کتاب شده است که روی سایت می‌باشد. موفق باشید

34927

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض احترام محضر عالم ارجمند استاد طاهر زاده!! از عالمی انقلابی که دمخور با موضوعات عرفانی نیزمی‌باشد و در این مباحث، مطالعات فراوانی داشته اند و هم اکنون از ائمه جمعه نیز هستند، در جمعی خصوصی، شنیدم که اعتقاد و یا عدم اعتقاد به ولایت فقیه اثری در سرنوشت اخروی انسان ندارد و موجب ثواب و یا عقاب اخروی نخواهد شد!! که واقعا از این مطلب شوکه شدم! آیا این مطلب رو می‌توان باور کرد یا خیر؟ که اگر واقعا این موضوع صحت داشته باشد پس این همه تلاش و مجاهدت در راستای حفظ ولایت فقیه چه جایگاهی دارد؟ و به تبع سوال اول، سوال دوم پیش می آید و آن هم اینکه، باز تاکید می‌کنم از نگاه اخروی چه تفاوتی بین کسی که اعتقاد بخدا و اهل بیت دارد بطوریکه تا نام امام حسین ع را می‌شنود اشک چشمانش جاری می‌شود ولی به قول خودش ضد حکومتی ترین فرد از نگاه پهلوی و سلطنت طلبها می‌باشد (یعنی محبت به خدا بدون اعتقاد به انقلاب)، و کسی که همچون حاج قاسم تمام عمر خود را در راه دفاع از ولایت فقیه و حکومت اسلامی گذاشت و ایشان هم به خدا و اهل بیت اعتقاد راسخ داشتند (یعنی محبت به خدا با دفاع از انقلاب) وجود دارد؟ که اگه این باشد آیا نباید در عدالت خدا شک کرد؟! البته بر این واقفم که «کل یوم هو فی شان» بطوریکه خدا در این عصر در انقلاب ظهور کرده و اعتقاد به خدا بدون دفاع از حکومت اسلامی و انقلاب، اعتقاد به خدایی بی اثر و مرده است. اما خواهشا از نگاه اخروی آرامم کن و بفرمایید آیا دفاع از نظام و حکومت و خاصه ولایت فقیه دارای جسم برزخی و آخرتی هست یا خیر؟ و یا فقط اعمالی چون نماز و روزه و... سایر اعمال عبادی دارای صورت و جسم برزخی و آخرتی هستند؟ ممنون و سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چگونه می‌توان نسبت به ولایت حضرت حق در این امور فردی توجه داشت و نسبت به امور اجتماعی و سیاسی بی‌تفاوت بود؟ و در عین حال گمان کنیم که مصداق آیه «یخرجهم من الظلمات الی النّور» در دنیا و آخرت باشیم؟ عرایضی در بحث «حکومت ولایی» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در این رابطه شده است که خوب است به آن فصل از آن کتاب که روی سایت هست، رجوع شود. موفق باشید

34878

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: طاعاتتون قبول. ۱. بنده آنقدر ترس از آینده و انتقام خدا بخاطر هر اشتباهم دارم که نمیتونم با خدا رابطه عاشقانه برقرار کنم و همیشه می‌ترسم خدا بخاطر فلان حرفی که گفتم فلان بلا رو سرم بیاره، به جای مراقبه خیلی زیاد سرزنش می‌کنم خودم رو. میشه کمکم کنید که بتونم راه درست رو در پیش بگیرم؟ ۲. هر وقت میخوام جایی برم از قبل تصمیم می‌گیرم که کم حرف بزنم، ولی توی عمل که قرار می‌گیرم موفق نمیشم، وقتی هم موفق میشم همه ش فکر می‌کنم بقیه از دستم ناراحت شدند و فکر کردند تحویلشون نگرفتم. خلاصه که درگیرم. اگه میشه راهنماییم کنید، یا اینکه بفرمایید کدوم کتاب رو بخونم یا کدوم صوت رو گوش بدم. تشکر از لطفتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر اندازه در رشد معارف دینی و تدبّر در قرآن تلاش کنیم، بهتر می‌توانیم از این نوع افکار رها شویم. ۲. پیشنهاد می‌شود مدتی با کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» مأنوس باشید، إن‌شاءالله در فرصت لازمی که روح انسان نیاز دارد حاضر می‌گردید و از این نوع صفت‌ها که نگران آن هستید، آزاد می‌شوید. موفق باشید

34818

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم‌الله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت استاد گرامی: ببخشید چه طور میشه که وقتی قرآن رو باز می‌کنیم دقیقا جواب سوال مون را پیدا می‌کنیم از بین این همه آیه ها دقیقا آیه و آیاتی مشاهده میشه که منظور بوده؟ استاد در این موضوع چه سری هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت الفاظ قرآن، ریشه در ملکوت دارد با ظرفیت‌های وسیعی که ملکوت، دارا می‌باشد. از این جهت ما با روبه‌روشدن با الفاظ آیات الهی به ملکوتی منتقل می‌شویم که وسعت حضور ما نیز در آن‌جا حاضر است و از این جهت، خود را در اشارات آن آیات احساس می‌کنیم. موفق باشید

34758

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: استاد با توجه به پرسش شماره 34730 و 34728 می توان به صورت خلاصه گفت که هویت غیبیه به مرتبه احدیت ذاتی به عنوان بالاترین مرتبه از مراتب وجودی تجلی و ظهور دارد ولی این تجلی و ظهور با توجه به ظرفیت مرتبه احدیت ذاتی که نامحدود از نظر فلسفی می باشد است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال «وجود» به عنوان غنای ذاتی در هر مرتبه‌ای که باشد، بدون تجلی به مرتبه مادون خود نمی‌باشد و هنر ما آن است تا مرتبه پایین را در مرتبه بالاتر مدّ نظر داشته باشیم تا از آن هویت غیبیه بهره‌مند گردیم. در این مورد عرایضی در https://eitaa.com/matalebevijeh/13245 شد. موفق باشید

34483

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

مدتی این گفتگو تاخیر شد، سخت پر از سخنم و گره‌های مهیبی که بر جانم افتاده، زبانم را سنگین کرده اما نتوانستم دست از این نوشتار بردارم و سخنی که مدتهاست در جهان درونم پرسه می‌زند به زبان نیاورم. استاد بزرگوار بحمدلله افرادی کم و بیش با فضای فکری و معنوی حضرتعالی آشنا شده‌اند و شاگردی می‌کنند و کم و بیش ابراز ارادتی. اما در این نوشتار خواستم از لایه‌ای درونی تر از شخصیت شما از کسی که شاید قلم است برای زبان شما، حکمت است برای بیان شما برای کسی که خود را به همان اندازه که مدیون شما می‌دانم، مدیون ایشان می‌دانم، قدردانی کنم. از همسر بزرگوارتان که به درک من قلب گروه لب المیزان است، پشتوانه جلسات منظم و پرمحتوا و آرامش حضرتعالی برای مطالعه تفکر است. علامه طباطبایی در ستایش همسرسان فرمودند اگر او نبود، المیزان نبود و بنده در قدردانی از بانویی که حتی به نام ایشان را نمی‌شناسم، بی‌شک می‌گویم اگر او نبود لب المیزان نبود. به مقام غیبی زن در عالم توحید زیاد اندیشیده‌ام. که منظورم پنهان شدن زن در پستوی خانه‌اش نیست، زن سرزمینی است که انسان ها در آن بزرگ می‌شوند، پناه می‌گیرند و مظهر نام نعم الماهدون هم هست. اگر زهرای اطهر حجه حجج الله است، بانویی که در سیر توحیدی به ایشان اقتدا می‌کند، استادِ استاد است، غیب لب المیزان است و هیچ کس نامش را نمی‌داند در آغاز هیچ کتاب و اثری از او تقدیر نشده و اصلا تمنای این نام‌آوری ها را ندارد. هرچه به دستگیری فکری و معنوی حضرتعالی مدیونیم، به این بزرگوارهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بگذارید از روح انقلاب اسلامی بگویم که هر آن‌کس در فضای آن روح قرار گرفت، گویا از ابتدا جایگاهِ انتهایی‌اش را حسّ می‌کند و به سوی آن‌که «نه هنوز!» است، جلو می‌رود و روز به روز بیشتر و بیشتر می‌شود و این امری است که بنده در همه کسانی که در متن انقلاب، صادقانه حاضر شده‌اند، تجربه  نموده‌ام. جنابعالی متذکر امری شدید از موضوعی تا راهی باشد برای همگانِ شما.  موفق باشید

34450

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت عالی بخیر: درباره همایش زنان تاثیر گذار که به همت خانم آقای رئیسی برگزار شد و در سکوت خبری سر پوش گذاشته شد، اگر نظری دارید بزرگواری بفرمایید حرفی خداپسندانه ارائه کنید که امان از آه مظلوم که بدون سرپوش تا خود عرش می‌رود و امان از مکر، که خداوند خود جوابش را به عهده گرفته و امان از رمی الله خدا را داد من بستان از او.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید برگزاری همایش زنان تأثیرگزار کاری بس حکیمانه و عالمانه بود. زیرا از یک طرف موجب رسوایی‌ دروغ‌های ماه‌های اخیر رسانه‌های استکباری شد و از طرف دیگر متذکر افق تازه‌ای شد که انقلاب اسلامی نسبت به زن دارد. همین‌طور که می‌فرمایید همین اندازه عرض کنم که بسیار تلاش کردند تا آن همایش را نادیده بگیرند، غافل از آن‌که آن همایش کار خود را کرد ولی انکار و ندیده‌انگاشتنِ آن‌ها، لکه سیاهی شد بر شخصیت مدعیان احترام به حقوق زن. موفق باشید

33406

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در مواجهه با جهان خارج بیشتر گفته می شود که ماهیت آن به ذهن منتقل می شود یکی از فضلا ظاهر قائل بود وجود نیز منتقل می شود قول صائب چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود، امری است عقلی و ماهیت است که می‌تواند در ذهن و خیال به معنای صورت موجودات جای بگیرد. موفق باشید

33358

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما استاد عزیز: بنده جلسات شرح حدیت عنوان بصری رو گوش کردم قبلا هم درباره ضرورت کنترل بطن و جوع مطالبی رو خونده بودم. سوالم از محضر شما اینه، بنده وقتی روزه مستحبی می‌گیریم و مدتی معده ام رو خالی نگه می‌دارم بعد از چند روز تکرار حالت لطافت و رقّتی بهم دست میده اشکم به راحتی سرایز میشه درحالی که در اوقات معمول سال درگیری و تشتتم به قدری زیاده که در روضه هم کمتر اشک می‌ریزم. خواستم بدونم این لطافت و حال گریه کاذب و موقت هست؟ نشانه خوبیست؟ باید تا آخر عمر ادامه بدم یا نه؟ اصلا حال محل اعنتا هست؟ و دیگه اینکه تا کی باید ادامه بدم ته منتج به نتایج خوب برام بشه. ممنون از شما و عوامل سایت خوبتون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت، حالت خوب و برکتی از طرف حضرت حق است. البته باید اعتدال رعایت شود. موفق باشید

38226

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: طبق تفسیر سوره ی يوسف تان چرا قرآن گفته «و شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أهلِها» و نگفته «و قالَ شاهِدٌ مِنْ أهلِها»؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنی شهادت، نوعی گفتن است. موفق باشید

38127

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: نظرتون بر مبنای قرآن و حدیث در این باره بفرمایید: تفال ‎پزشکیان به قرآن در بدو ورود به ساختمان نهاد ریاست جمهوری پزشکیان به گلپایگانی: ببین چی اومد! قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم... گلپایگانی: وای! (ادامه قرائت آیه توسط پزشکیان) این که خیلی بده! مخبر: بد شده؟! پزشکیان «با خنده» : آره بابا خیلی بده!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره 38125 عرض شد؛ نباید در این مورد ورود کرد چون آن آیات، وجوه متفاوتی دارد با نسبت‌های متفاوت. موفق باشید

38019
متن پرسش

سلام و عرض ادب: در خصوص سوال ۳۷۹۹۰ خواستم چند مطلب رو به سوال کننده عرض کنم. گرچه شما مطالبی رو اشاره فرمودید. برادر گرامی ضمن عرض سلام و احترام کاش قبل از ایراد سوال اینچنینی فقط یه سرچ کوچک می‌کردید که مقام معظم رهبری اصلا نهج البلاغه خواندن با نه!؛ ضمنا نامزد مقابل آقای پزشکیان حافظ کل قرآن بودن که ذره ای هم ابراز نکردن و اگر مناظرات را دیده باشید جایی که جناب پزشکیان مطلبی رو از نهج البلاغه فراموش کردن آقای جلیلی یادآوری می‌کند که نشان میده ایشان هم نهج البلاغه رو خواندن. برادر گرامی کمترین کار در خصوص ابهام شما فقط مراجعه به سایت رهبری بود. برادر گرامی شما خود رو جوری معرفی کردی که به نهج البلاغه عمل می‌کنید و آن را می‌خوانید این سهل انگاری شما و تهمت به رهبر ایران بویی از نهج‌البلاغه ندارد. نکته آخر به نظر بنده اینکه خوف ما از فتنه آینده همین باشد که فردی که حافظ نهج البلاغه و حاضر در روضه های اباعبدالله هستن در حالت خوش بینانه گرفتار گروهی شوند و از سادگی ایشان سو استفاده کنند و مردمی همچون شما گمراه بشوید و انقلاب و کشور و رهبری رو دچار چالش جدیدی کنند که تنها راه دوباره شهید دادن است و بس.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خوب است آن کاربر محترم که سؤال شماره 37990 را مطرح کردند؛ کمی بیشتر در جریان شخصیت مقام معظم رهبری قرار می‌گرفتند تا گمان نشود افرادی که به آقای پزشکیان گرایش دارند تا این اندازه از زمانه و تاریخ خود غافلند. کاربر سوال شماره 38014 هم متذکر نکات خوبی شدند. موفق باشید    

37503

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ۱. نظر شما درباره کتاب های ۱. زیبایی و هنر از دیدگاه اسلام و ۲. تحقیقی در فلسفه علم (هر دو از علامه جعفری) چیست؟ لطفاً اگر کتاب بهتری در این زمینه می شناسید معرفی فرمایید. ۲. به طور کلی نظر حضرتعالی درباره کتاب های علامه جعفری چیست؟ آیا در این زمان راهگشا هستند؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند علامه جعفری را رحمت کند که نمونه بسیار روشنی بودند از عالِمانی حکیم و دلسوز و بصیر و به روز که بیش از آن‌که مربوط به دیروزِ ما باشند، مربوط به فرداهای ما هستند و اتفاقاً شخصیت ایشان و روحیه جهانی آن علامه بزرگ طوری بود که جوانان ما به خوبی در همین زمان هم می‌توانند با افکار ایشان رابطه برقرار کنند و بهره‌ها بگیرند. بنده در بسیاری موارد مدیون ایشان هستم. اخیراً این کلیپ را دیدم خوب است به آن توجه شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/16661  موفق باشید

37319
متن پرسش

سلام: اگه میگیم که شهادت و شهادت یعنی شاهد و یک شهید شاهد است، شاهد چه است؟ و چگونه دیده است؟ بنظرم این چشم ها را باید بدست آورد، آن هم در محضر مولا علی «ع» که خود بزرگترین شهید تاریخ بشر است. حاج قاسم این چشم ها را با سال ها برای خدا جهد کردن و خالص کردن خودش برای خدا به دست آورده بود. آخرین کلام این است که در بر این باتلاق ژرف ناک و فروکش «من» چشمی و بالی برای پرواز در آسمان بر نمی تابد و غیر از این همه خیال است که دارد تو را با خود مُحتوا ای می سازد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آیه که قصه شاهد و شهید است، بیشتر باید فکر کرد که می‌فرماید: «مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَال صَدَقُواْ مَا عَهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبدِيلا ۲۳/ احزاب. به این معنا که اگر عده‌ای از مردان دیانت که روحیه مقابله با استکبار را در خود پروراندند، رفتند؛ این راهْ بی رهرو نماند همچنان عده‌ای به سوی آن افق و آن حیات تاریخی نظر دارند در آن حدّ که هرگز این مسیر ترک و تعطیل نمی‌شود تا تاریخِ جدید که تاریخ عبور از جاهلیت دیروز و امروز است یعنی تاریخ توحیدیِ امروزینِ ما، به فتح نهایی خود برسد. این‌جا است که رژیم صهیونیستی در اوج استیصال، چاره‌ای جز حمله به سفارت جمهوری اسلامی ندارد و گمان می‌کند می‌تواند راهی که شهدایی چون حاج قاسم سلیمانی گشوده‌اند را با شهدایی همچون محمد رضای زاهدی ببندند؛ غافل از این‌که اینان مصداق « وَمِنهُم مَّن يَنتَظِرُ» بودند و به حکم «وَمَا بَدَّلُواْ تَبدِيلا» این راه تا نابودی اسرائیل ادامه خواهد داشت. موفق باشید    

36503

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: چرا امیر المومنین (ع) در نهج البلاغه فرموده اند « کل معروف بنفسه مصنوع» اما در دعای صباح آمده است « یا من دل علی ذاته بذاته»؟ آیا این دو منافات ندارند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر آنچه را بتوان از آن تعریفی و مفهومی داشت، مصنوع است و مخلوق. ولی حضرت حق که عین وجود است، عین نور است و مثل نور، خودش معرف خودش می‌باشد. موفق باشید

36078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: فارغ التحصیل فلسفه اسلامی هستم. اما احساس می‌کنم چیزی به لحاظ عمق محتوایی از دانشگاه دستگیرم نشده است، پیشنهاد شما برای مطالعه بنیادی فلسفه خارج از دانشگاه به چه صورتی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید از یک طرف با فلسفه صدرالمتألهین که در کتاب «اسفار اربعه» مطرح فرموده است؛ آشنا شد. که آثار جناب آیت الله جوادی بخصوص و یا آثار جناب استاد یزدان‌پناه در این مورد کمک خوبی می‌تواند بکند. از طرف دیگر رجوع به فلسفه غرب و مواجهه آن فلسفه بخصوص فلسفه قارّه‌ای، موجب می‌شود تا با تفکری که در این زمانه به عنوان فلسفه مطرح است، آشنا شویم.موفق باشید.

35612

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«ما در خود چیزهایی سراغ داریم که به تمام معنای کلمه، و حقیقتا ملک ما هستند، و وجودشان قائم به وجود ما است، مانند اجزاء بدن ما، و قوای بدنی ما، بینایی ما، و چشم ما، شنوایی ما، و گوش ما، چشایی ما، و دهان ما، لامسه ما، و پوست بدن ما، بویایی ما، و بینی ما، و نیز دست و پا و سایر اعضای بدن ما، که حقیقتا مال ما هستند، و می‌شود گفت مال ما هستند، چون وجودشان قائم به وجود ما است، اگر ما نباشیم چشم و گوش ما جدای از وجود ما هستی علیحده ای ندارند، و معنای این ملک همین است که گفتیم: اولا هستیشان قائم به هستی ما است، و ثانیا جدا و مستقل از ما وجود ندارند، ثالثا این که ما می‌توانیم طبق دلخواه خود از آنها استفاده کنیم، و این معنای ملک حقیقی است.» سلام استاد: ببخشید از این قسمت از نوشته ی المیزان سوال دارم که توضیح می‌دهد در مورد مالکیت حقیقی و برای مثال دست و پای انسان، خب اشکالی که هست اگر من مرگ مغزی شدم دست مرا می‌توانند به دیگری پیوند بزنند پس هستی دستم قائم به هستی من نیست و می‌تواند مستقل از من وجود داشته باشد و بعد از مرگ، خانواده می‌توانند به دلخواه خود استفاده کنند پس اجزای بدن من در مالکیت حقیقی من نیستند و در مورد روح خیلی از موارد وقتی شخص مبتلا به آسیب های روحی می شود مالکیت کامل روح را ندارد مثل کسی که جنون دارد یا یکسری از اختلالات روانی یا اگر روح او تسخیر شود پس یه جورایی ما کلا روی هیچ چیزی مالکیت حقیقی نداریم و مالکیت جسم و روح من، مالکیت اعتباری می‌شود که از سمت خدا داده شده نه از سمت قوانین اجتماعی. سوال دیگر اینکه من چون یکم سخت هست برایم المیزان همه ی متن را تقریبا می‌نویسم خیلی روی ان فکر می‌کنم و هی اشکال می‌کنم و بعد به جواب می‌رسم و از کشف آن لذت می‌برم و سعی می‌کنم مشکلات را با آن بسنجم و جواب ها را از دل آن پیدا کنم هم سخت و هم خیلی شیرین است اما چون خیلی دیر جلو می‌رود، می‌ترسم متوقف شود نطر شما چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن انسان ابزار نفس ناطقه اوست تا نفس با تدبیر بدن به کمالات خود نایل شود و به همین جهت وقتی روح، بدن را رها کرد آن بدن از بین می‌رود. بنابراین نمی‌توان گفت ما مالکِ بدن‌مان هستیم، بلکه ابزاری است در اختیار ما ۲. مهم، درکِ مطلب است در آن صورت همان مطلب زمینه درک بهتر دیگر مطالب خواهد شد و کار سرعت می‌گیرد. موفق باشید

35332

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: قسمت شد به عنوان پزشک عازم حج واجب شدم، و دعاگوی حضرتعالی هستم. اما به دلیل حجم کاری زیاد، خیلی نمی‌توانم زیارت بروم، و از این بابت کمی دلخورم. دو شب پیش دوبار پشت هم خواب دیدم به دلیل مشکلی نامعلوم قبل از ایام تشریق، از سفر برگشتم، و خیلی ناراحت بودم و گریه می‌کردم که میخوام برگردم مکه ولی اجازه نمیدادن. خواستم در صورت امکان بنده رو راهنمایی بفرمایید و توصیه ای بگید که از سفر بهره کامل رو ببرم و اگر کتابی توصیه می‌کنید مطالعه کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با آرزوی توفیق در راهی که قدم گذاشته‌اید اگر فرصت کردید جزوه «حقیقت حج» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. و هر وقت فرصت کردید از طواف‌های مستحبی غفلت نکنید. موفق باشید

35139

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب استاد بزرگوار: آیا در حوزه «عزت نفس» و نقش آن در تربیت نوشته ای دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص نه! ولی در سلسله مباحثی که در شرح کتاب «جامع السعادات» شد عرایضی شده است. به نظر میآید کتاب «تعلیم و تربیت اسلامی» مرحوم شهید مطهری و یا کتاب «کرامت انسان در قرآن» از آیت الله جوادی آملی بتواند در این رابطه راهنمایی های لازم را انجام دهد. موفق باشید

نمایش چاپی