سلام و عرض ادب: من کسی را می شناسم که چندسال است در مراسم اربعین شرکت می کند ولی نه نماز می خواند نه روزه می گیرد. این چه مدل از دینداری است؟ مسولین چقدر نقش دارند؟ همه چیز به شعار خلاصه شده از اسلام فقط ظاهری باقیمانده همه عاشق اباعبدالحسین هستیم و در این مکتب بزرگ شدیم ولی چگونه است مثلا دولت محترم برای همسان سازی حقوق بازنشستگان بودجه ندارد ولی اینهمه برای اعزام به اربعین هزینه مینماید؟ یا حسین
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً اگر انسان بخواهد آن حضوری را که در اربعین پیدا کرده است که گویا همه حقیقت به سوی او نظر دارد؛ آن را از آنِ خود کند، باید خود را در شریعت الهی که همان رعایت احکام دینی است حاضر نماید 2- بنده چندین سال است به لطف الهی در پیادهروی اربعین شرکت میکنم ولی هیچ کجا ندیدم که دولت در این موارد هزینهای کرده باشد مگر آنکه شرایط را آماده میکند و تا سال گذشته بودجه زیادی با پاسپورتهایی که تهیه می کرد از مردم به جیب میزد. موفق باشید
بسم الله الرّحمن الرّحیم: موضوع؛ علت نفوذ فرهنگ غرب در جوامع اسلامی از منظر اقبال لاهوری
با سلام جناب استاد: در سایه رادمردی و پایداری و استقامت، و خون شهدای پرکشیده، قول و حال شهدای خاک گزیده، امثال شما، امروز بر من و منِ نوعیها، سخت نیست، کشفِ میراث پاکان و نیکان و اولیا و اندیشمندان مطهر نهاد.... مدتی است بر آثار فقیه و عارف و فیلسوف بزرگ جناب اقبال لاهوری (ره) مبادرت دارم. در مجموعه «اسرار خودی» به حکایت عجیبی رسیدم، که هرچند نزدیک به صدسال است نگارش شده است ولی گویی زنده است و سخن امروز ماست، برخوردم. عنوان حکایت این است «حکایت درین معنی که مسئله نفي خودی از مخترعات اقوامِ مغلوبه بنی انسان است که به این طریق، مخفی اخلاق اقوامِ غالبه را ضعیف میسازد» حکایت گوسفندانی است که چون در مقابل شیران تیز چشم و تیز دندان، هیچ چارهایی جز شکارشدن ندارند، اما چاره کار را در القای مفاهیم به ظاهر درست و صواب، اما به باطن، در غایتِ ناصوابی و غلطی یافته اند، و اینگونه شیر با این عظمت را سُخره خود میکنند. گوسفند چون هیچ راهی برای فرار نمیبیند با خود میگوید:
شیر نر را میش کردن ممکن است / غافلش از «خویش کردن» ممکن است....
گوسفند، راهکار را در خلعِ سلاح فرهنگی شیر میبیند، او سودای غافلکردن شیر از خویشتن خویشش را دارد، و به شیر میگوید، فکر سود باش!!! (به ظاهر درست است اما غلط!!) ....
توبه از اعمال نا محمود کن / ای زیان اندیش فکر سود کن
تیزی دندان تو را رسوا کند / دیده ی ادراک را اعمی کند
(به این بیت توجه بفرمایید، و آن را با سخنانی که در راستای خلع سلاح کشورها اعم از ایران گفته اند و در مقابل پیشرفتهای اقتصادی را اولویت دادهاند، در نظر تطبیق بفرمایید. بگذریم) گوسفند با این القائاتِ درست و اما غلط، شیر را سُخره خود میکند. چرا؟ چون شیر، فریب (فرهنگی) گوسفند را خورد. به ابیات توجه بفرمایید و شباهت عرفانهای نوظهور و منفعلگرا و صوفیه مسلک تطبیق کنیم.
غافل از خود شو اگر فرزانه ئی / گر ز خود غافل نه ئی دیوانه ئی
این علفزار جهان هیچ است هیچ / تو برین موهوم ای نادان مپیچ
به سخنان عرفان مسلکان و دینداران انگلیسی شبیه نیست؟! حال سوال این است چرا شیر، فریب گوسفند را میخورد؟ چون! شیر درک درستی از صلح ندارد، او گمان میکند، که صلح یعنی اجازه دادن به ادامه حیات هر پدیده ایی، و این تنبلی فرهنگی منجر به فساد و تحت سیطره واقعشدن او میشود.
خیل شیر از سختکوشی خسته بود / دل به ذوق تنپرستی بسته بود
آمدش این پندِ خوابآور پسند / خورد از خامی، فسونِ گوسفند
سخن من این است! ۱) اگر غرب توانست بر کشورهای اسلامی حمله کند، ابتدا نه قدرت توپ بود و نه تفنگ و علم، و نه ثروتشان؛ بلکه قدرتشان در القاء و بیارزش نمودن «خویش» ما بود، در تطبیقهای غلط..... ۲) اگر غرب توانست بر ما حمله کند، در عدم تعبیر و تفسیر صحیح ما مسلمانان از «مماشات» بود. آنجا که ارزش فرهنگیِ جهاد با جنگ یکسان انگاشته شد. ۳) اگر غرب بتواند بر ما حمله کند، نه با موشک است نه علم، و نه ثروت، بلکه گرفتن «خویش ِما» از ماست، ۴) اگر غرب امروز در حال شیعه هراسی به جهان اسلام است! (مثال حکایت گوسفند) سخنی ندارد! فرهنگی ندارد، در موضع ضعف فرهنگی است، اگر بگوییم انضمام، واژه «فرهنگ» با «غرب» یکی از بزرگترین حملات خاموش است؛ سخنِ گزافه نیست، چراکه فرهنگِ غربی وجود ندارد، فریبِ غربی وجود دارد، «فرهنگ» عبارتست از سخنداشتن، عالمِ فراتر داشتن! منظر گستردهتر داشتن! از ماده فراتر رفتن،... جناب اقبال به درستی متوجه احتمال اشتباهانگاری جوامع مسلمان از «خود» «بیخود» و حتی شهادت بوده است، ایشان در تلاش است تا بگوید، تفسیر درست و نادرست از «خود» چیست؟ لذا افلاطون را به سُخره میگیرد، چراکه افلاطون از «خود» سخن گفت که خود، نبود، چون «جایگاه ولایت» را نادیده انگاشته بود و تذکر را فی نفسه ارزشمند دانست. در حالیکه تذکر، بدون امام، بالفعل نخواهد شد و در حد قوه فرو خواهد ماند.
باید توجه کنیم که اگر امثال شماها شبانه روز در استقامت نبودند امروز من نیز در این باور نبودم! اگر «رهبر معظم» نبود و «حاج قاسم» نبود بیشک امثال شماها نبودند و اگر امام عصر نبود، رهبر معظم انقلاب هم نبود و اگر ایشان نبود انسان، مصداق بارز خسران بود! اینها جایگاه ولایت است. در یونان بدان توجه نیست! آن تئوری، انسان را یک موجودِ تجربهگرا میشناسد، حتی توجه ندارد که تجربه بدون الگو توجه اصلا اتفاق نمیافتد! حال همین بیفرهنگان، ادعای فرهنگ دارند، چگونه؟ با بیارزش جلوهدادنِ جایگاه «ولیّ»، اینجاست که «ولیّ»، همان «خودِ» هریک ماست، و اینجاست که دست و عقل و شعور این فریبکاران بدان نائل نیست، راه، یکی است و جز این نیست! نه در عرصه شخصی و نه در عرصه جمعی! «ولایت مداری»
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که ملاحظه کردهاید جناب اقبال لاهوری به خوبی متوجه بود ما با چیزی به نام «غرب» روبهرو هستیم که زیر پوشش تکنولوژی و نظمی که مسلّم، الهی نیست؛ بنا دارد جهان اسلام را که رقیب خود تشخیص داده بود، از هویت بیندازد. با اینکه او برای متفکران غرب ارزش قائل بود و تحصیلاتی در جهان غرب داشت، ولی به خوبی متوجه شده بود غرب از جهتی برای ملتهای مسلمان یک بلا است و بنا دارد ملتها را از اصالتهای بومی خود بیمحتوا کند و همانطور که میفرمایید گفتههایش در مورد خودی و غیر خودی، جهانی را در مقابل ما میگشاید تا گوهری که در دست داریم، وا نهیم و آن گوهر همان اصالتهای اسلامی و حتی ایرانیِ ما بود. و از این جهت در شعر مشهور خود نسبت به جوانان عجم نکات دقیقی دارد و میگوید:
چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما
ای جوانان عجم جان من و جان شما
غوطهها زد در ضمیر زندگی اندیشهام
تا بدست آوردهام افکار پنهان شما
آیا امیدی در جان او روشن شده است که در این سالها متوجه حضور حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» میباشد آنجا که میگوید:
میرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند
دیدهام از روزنِ دیوار زندان شما
تحت تأثیر خودی و غیر خودی جناب اقبال و اینکه غرب بنا دارد خودِ ما را از ما بستاند؛ در مقاله «ای امام» عرض شد:
اي برادر! دزدان كه آمدند تا غارتمان كنند! آري غارتمان كنند، امّا نه فقط زمين و نفت ما را بدزدند، بلكه «خودمان» را، يعني هويت اسلاميمان را بدزدند، تو كجا بودي؟ ما كجا بوديم؟ اصلاً همهمان كجا بوديم؟ اصلاً مگر اسم آن نحوه بودن را ميتوان «بودن» گذاشت؟
و اینجا است که علت علاقه او به نیچه از آن جهت میتواند باشد که نیچه نیز متذکر زندگی بود و نه عرفانهای منفعل که زندگی را نادیده میگیرند. و لذا باطرح انسانِ آرمانی به استقبال اَبر مردِ نیچه میرود تا معلوم کند در این جهان چگونه میتوان «خود» بود و با «خود» زیست و با نظر به نمادِ انسان انسانها که مسلّم انسانی است الهی؛ ولایتِ مدّ نظر اسلام را به معنا نشست و از خودی گفت. خوب است که در آخر چند بیتی از شعر «رموز خودی و بیخودی» او را با هم زمرمه کنیم که میگوید:
آنچه از خاک تو رُست ای مرد حرّ آن فروش و آن بپوش و آن بخور
آن جهانبینان که خود را دیدهاند خود گلیم خویش را بافیدهاند
ای امین دولت تهذیب و دین آن ید بیضا برآر از آستین
خیز و از کار اُمم بگشا گره نقشه اَفرنگ را از سر بنه
نقشی از جمعیت خاور فکن واستان خود را ز دست اهرمن
ای اسیر رنگ، پاک از رنگ شو مؤمن خود، کافر افرنگ شو
دانی از افرنگ و از کار فرنگ تا کجا در بند زُنّار فرنگ؟
زخم از او، نشتر از او، سوزن از او ما و جوی خون و امید رفو؟
گر تو میدانی حسابش را درست از حریرش نرمتر، کرباس توست
هوشمندی از خُم او مِی نخورد هر که خورد، اندر همین میخانه مُرد
موفق باشید
سلام علیکم و رحمة الله جناب استاد، این روزها که پرده از انواع فساد جامعه بیش از پیش کنار رفته و این پردهدری در فحشای بیّن ظهوری بس شهوتانگیز یافته است، شخصا نفرتی عمیق نسبت به اغلب جامعه در خود حس میکنم و این سؤال را از خود میپرسم که آیا به راستی شرع مقدس من را مکلف نموده که باید خلق الله را دوست داشته باشم؟ تا کی باید مشغول مخلوق ماند و از خود غافل شد؟ چرا نوحوار به ساخت کشتی نجات خود نپردازیم و از این جماعت پرشکایت گریان روی برنتابیم؟ در شرایطی که جرأت مقابله با فساد از بین رفته و مرتبه نهی از منکرمان از انزجار قلبی، تجاوز نمی کند، چگونه میتوان الفاظ وحدت! و همبستگی و جامعه مسلمین را فهم کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که واقعاً اینطور نیست. اکثر مردم جامعه ما انسانهای خوبی هستند و باید برخورد ما با آنها دلسوزانه و صمیمی باشد. ملاحظه کردید که رهبر معظم انقلاب در مورد افراد ضعیف الحجاب که هیچ، حتی در مورد آنهایی که کشف حجاب کردهاند فرمودند؛ قضیه را نمیدانند وگرنه آن کار را نمیکردند. موفق باشید
با سلام و خدا قوت: متاسفانه به استناد جواب شما برای سوال ۳۵۰۸۵ در رابطه با ایجاد محبت و الفت به عنوان پایه در امر به معروف و نهی از منکر، این مورد برای بسیاری دستاویز برای دعوت به سکوت در مقابل این همه پرده دری و عریانی موجود در اصفهان شده است و حتی دوستان طلبه حرف شما را مبنای برایت خود و دیگران از امر به معروف و نهی از منکر که واجب عینی است و بر تک تک افراد جامعه واجب است، قرار داده اند، نمیدونم چرا این جواب شما عالم بزرگوار برای من با منطق اسلام همخوانی ندارد و باعث دعوت به انفعال نسبت به عریانی و به تبع آن فسق و فجور و متاسفانه در پی آن چه صحنه های زشتی که در حال فراگیری در میادین و معابر و پارک ها و حتی امامزاده ها و ... به وجود آمده است. خود من در فکرم که به توصیه ی شما گوش کنم و وظیفه ی امر به معروف و نهی از منکر را از عهده ام خارج کنم و روز قیامت این جواب شما را به عنوان حجت بر ترک وظیفه به خدا عرضه کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید شرایط امر به معروف در نظام اسلامی غیر از هنجارشکنی است که بعضاً ملاحظه میکنید. سوالکننده محترم در مورد امر به معروف سوال فرمودند که شرایط آن عرض شد. ولی هنجارشکنی که بعضاً پیش می آید هرچند که مقابله با آنها به عهده افراد جامعه نباشد ولی به عهده نظام اسلامی هست و مسئولان در حال برنامهریزی هستند. در این مورد خوب است به جلسه ای که بین اهل نظر در قم تشکیل شد، نظری بفرمایید. موفق باشید
https://eitaa.com/matalebevijeh/13568
سلام علیکم: با عرض ادب و ارادت محضر استاد طاهرزاده: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» کسانی که در مسیر انقلاب اسلامی هستند (يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ) در این عصر چگونه تفسیر میشود و دو رحمت الهی در این عصر شامل چیست؟ و در ادامه «يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ»، نور الهی که با آن مشی الهی میشود در این عصر و زمانه چگونه تفسیر میشود؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حقیقتاً حضوری تاریخی با نور ایمان، موجب می شود تا انسان ابعاد فردی و اجتماعی اش که همان «کفلین» است رشد کند و با آن نورانیت در بین خلق حاضر شود به همان معنای «لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ» و نسبت او با انسان ها به زیباترین شکل محقق گردد و در نتیجه در این مسیر حتی کوتاهی هایش به نور رحیمیتِ حضرت حق جبران گردد. موفق باشید
سلام محضر استاد بزرگوار: گاهأ در بین سؤالات میبینم که دوستان دور تر از اصفهان، تقاضا دارند که شما برایشان دوره برگزار کنید یا کسی را از شاگردان معرفی فرمایید و به ذهنم آمد که اگر وقت جنابعالی اجازه نمیدهد، چنانچه شما صلاح و مصلحت میدانید جناب آاقای حاج آقا موسویان را که در نقاط مختلف کشور دوره های معرفتی برگزار میکنند را به دوستان معرفی فرمایید. مستحضر هستید بنده که در خدمت استاد موسویان گاهأ ایشان را همراهی میکنم اگر جمعی باشند که طلب دوره معرفتی داشته باشد فکر کنم جناب حاج اقا موسویان موافقت فرمایند (البته اگر شرایط دوستان در خواست کننده برایشان مقدور باشد). جهت هماهنگی شماره اینجانب را اعلام فرمایید. پناهپوری ۰۹۱۳۲۲۰۸۶۶۰ با تشکر فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد خوبی است . امید است که کاربران عزیز مدّ نظر قرار دهند. موفق باشید
سلام علیکم: استاد بزرگوار، این روزها از مغازه ها و بازارها تا تاکسی ها مردم به آقا، این سید بزرگوار و نجیب و مخلص فحش میدهند و بد و بیراه میگویند و من گریهام میگیرد. اما نمیدانم در آن موقعیت چه کاری از دستم برمیاید و با اشک در چشم و سر پایین مستاصل برمیگردم. سوالم از حضرتعالی این است که در چنین موقعیت هایی آدم چه کار باید بکند؟ چه راهبردی را باید پیش گرفت؟ تکلیفم چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بالاخره شرایط، شرایطِ امتحان است و مسلماً انسانهایی که نسبت به هدایت خود حساسیت لازم را به کار نبرده باشند، به صورتهای مختلف گرفتار دامهای شیطان می شوند و انواع هلاکتها برایشان پیش می آید و این جا است که باید در واقع خودشان را ملامت کنند. البته اگر طالب تذکر و هدایت باشند، می توانید به آن ها تذکر دهید وگرنه آنچه برایشان می ماند پشیمانی است و باید خودشان خود را ملامت کنند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. در مورد شهید حمیدرضا الداغی احساس عجیبی در مورد شهادت این شهید بزرگوار دارم و با خودم میگویم چرا باید در این زمان، شهادتی با این شکل و شمایلِ متفاوت از بقیه، رخ دهد؟ و این شهادت چه پیامی برای ما مردم این دوران با خود دارد؟ گویا این موضوع خبر از نوع دیگری از معناشدن و ظاهرشدنِ ارزشهای همیشگی میدهد. فردی با اینکه خود و خانوادهاش ظاهری متفاوت با مذهبیها و حزبالهیها دارند، ولی در عمق جانشان یک چیز مشترک با همهی ما دارند که با این شهادت، تپش و جان دوباره گرفت. صحبتهای همسر شهید را بسیار حکیمانه و عمیق و پرمایه یافتم که گویا از این حیث تداعی کنندهی همان دیدار و صحبتهای مادران شهدای دفاع مقدس با آنهمه ایمان و فرزانگی بود، گویا خبر از بنیهی ایمانی قوی این ملت میدهد که هراز گاهی جوانههایی را بروز میدهد و ما را به تفکر در مورد آنچه که هست دعوت میکند. شهادت این شهید دعوت به یک اتحاد درونی و عمیق را برای تمام مردم با ظواهر و سبک زندگیهای متفاوت را داشت که در ماورای اسمها و شکلهای متفاوت، ما همه یکی هستیم و به دنبال یک چیز میگردیم، چیزی از جنس همین انسانیت و غیرت که در این شهید نمایان بود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید به وجدان تاریخی که با شهیدانمان در این تاریخ به ظهور آمده؛ اندیشه کرد و به نقش زنده حیات فعّال شهیدان به حکم «بَل اَحیاءٌ» که حیاتی است فوق حیات دنیایی و برزخی. اینجا است که ملاحظه میکنید آری! نهتنها شهیدان در «دیروزِ» تاریخیِ ما میدانی شدند برای ظهورِ شهیدانی همچون شهید لندی و شهید الداغی؛ بلکه این عزیزان نوری گشتند که حتی خانواده خود را متوجه بصیرتی نمودند که در درون آنها نهفته بود تا معلوم شود انقلاب اسلامی راهی است گشوده برای به ظهورآوردنِ آیندهای که بسیاری از انسانها خود را در یگانگیها نسبت به همدیگر احساس میکنند. آیا این تحقق آرامآرامِ آخرالزمانی نیست که به ما وعده دادهاند؟ موفق باشید
مدتی این گفتگو تاخیر شد، سخت پر از سخنم و گرههای مهیبی که بر جانم افتاده، زبانم را سنگین کرده اما نتوانستم دست از این نوشتار بردارم و سخنی که مدتهاست در جهان درونم پرسه میزند به زبان نیاورم. استاد بزرگوار بحمدلله افرادی کم و بیش با فضای فکری و معنوی حضرتعالی آشنا شدهاند و شاگردی میکنند و کم و بیش ابراز ارادتی. اما در این نوشتار خواستم از لایهای درونی تر از شخصیت شما از کسی که شاید قلم است برای زبان شما، حکمت است برای بیان شما برای کسی که خود را به همان اندازه که مدیون شما میدانم، مدیون ایشان میدانم، قدردانی کنم. از همسر بزرگوارتان که به درک من قلب گروه لب المیزان است، پشتوانه جلسات منظم و پرمحتوا و آرامش حضرتعالی برای مطالعه تفکر است. علامه طباطبایی در ستایش همسرسان فرمودند اگر او نبود، المیزان نبود و بنده در قدردانی از بانویی که حتی به نام ایشان را نمیشناسم، بیشک میگویم اگر او نبود لب المیزان نبود. به مقام غیبی زن در عالم توحید زیاد اندیشیدهام. که منظورم پنهان شدن زن در پستوی خانهاش نیست، زن سرزمینی است که انسان ها در آن بزرگ میشوند، پناه میگیرند و مظهر نام نعم الماهدون هم هست. اگر زهرای اطهر حجه حجج الله است، بانویی که در سیر توحیدی به ایشان اقتدا میکند، استادِ استاد است، غیب لب المیزان است و هیچ کس نامش را نمیداند در آغاز هیچ کتاب و اثری از او تقدیر نشده و اصلا تمنای این نامآوری ها را ندارد. هرچه به دستگیری فکری و معنوی حضرتعالی مدیونیم، به این بزرگوارهم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بگذارید از روح انقلاب اسلامی بگویم که هر آنکس در فضای آن روح قرار گرفت، گویا از ابتدا جایگاهِ انتهاییاش را حسّ میکند و به سوی آنکه «نه هنوز!» است، جلو میرود و روز به روز بیشتر و بیشتر میشود و این امری است که بنده در همه کسانی که در متن انقلاب، صادقانه حاضر شدهاند، تجربه نمودهام. جنابعالی متذکر امری شدید از موضوعی تا راهی باشد برای همگانِ شما. موفق باشید
سلام: میخواستم بدونم تو فضای مجازی باید چه کاری انجام بدیم؟ انگار بحث کردن با افراد فایده نداره و افراد قبول نمیکنن خیلی حرفای غیر منطقی و غیر عقلانی میزنن از طرفی مگه این بحث کرد همون جهاد تبیینی نیست که رهبر دستور دادن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مسئله حساس است و باید بدانید از کجا شروع کنید و یا مخاطب خود را به کدام کانال و سخن ارجاع دهید. به مرور با ادامه رفقات و بدون تندی و جدل، زمینه برای فکرکردنشان فراهم میشود. موفق باشید
سلام علیکم: سئوالم اینه که الان کسی هست که مثل آیت الله بهجت کسی میرفت پیشش بهش میگفت چکار کنه، یا استخاره براش میگرفت. الان پیشش مراجعه کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید در این زمانه همانطور که آیت الله بهجت خودشان فرمودهاند علم ما همان استاد ما میتواند باشد و خودمان باید بتوانیم آنچه موجب سعادت ما و جامعهمان میشود را پیدا کنیم. موفق باشید
سلام استاد بزرگوارم: فایل صوتی کامل مربوط به «انتقام گیری جهان استکبار از انقلاب اسلامی به قیمت رسوایی جهان مدرن» رو از کجا میتونم بشنوم؟ در سایت هست؟ پیدا نکردم. در کانال مطالب ویژه هم خلاصه اش بود. خدا حفظتون کنه. حلال کنید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در حین مصاحبهای سؤالکننده محترم ابتدا آن موضوع را پیش کشیدند و همین اندازه ضبط شد. شاید سؤال و جواب شماره 33866 در فهم موضوع کمک کند. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: در بحث عالم داشتن و عالم دینی و... سوال پیش می آید که چگونه میشود وارد عالم دینی شد؟ اینجا هست که بحث ناارادگی و انس و انتظار و وارستگی مطرح میشود در جزوه انقلاب اسلامی انتظار و وارستگی این بحث را به میان آورده اید ولی احساس میکنم بحث وارستگی و ناارادگی بیشتر از این ها جای کار دارد لطفا راهنمایی بکنید چطور میشود در این مبحث قدمی برداشت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید عرایضی که در شرح غزل اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی پیش آمد، راهگشا باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/17543. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به اینکه جهان امروز جهان سیطره مدرنیته و فرهنگ منحط غربی است و گناهان و ظلمات همواره در حال گسترش یافتن است، به نظر حضرتعالی طرح و برنامه خدای متعال برای اینکه به صورتی اساسی ترمز بشر مدرن را بکشد چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما با پایداری در راهی که خداوند مقابلمان قرار داده میتوانیم به لطف الهی با بشر این زمانه گفتگو کنیم تا او عزم دیگری به میان آورد. موفق باشید
سلام علیکم استاد: لطفاً بفرمایید زمان دقیق صلوات شعبانیه چه وقت است؟ قبل از نماز ظهر یا بعد از نماز ظهر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است قبل از نماز و در حین اذان ظهر باشد. ولی همین کاری که در مساجد انجام می شود یعنی بین نماز ظهر و عصر کار خوبی است. موفق باشید
۱. ای برادر تو همان اندیشه ای / مابقی خود استخوان و ریشه ای. سلام استاد: در مورد کتاب آشتی با خدا باید چطور معارف رو در قلبمون اضاف کنیم که با آن معارف زندگی کنیم؟ ۲. این معارف شامل چه چیزی میشود؟ ممنونم از راهنماییتون
باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه انسان در وادی معرفت نفس وارد شود، خود به خود آن معارف را در خود مییابد. موفق باشید
با سلام: شما می فرمایید که: در قیامت حرکت جوهری نیست، پس چگونه است که در جهنم پوست جهنمیان میسوزد و دوباره پوست جدید می آید. این رخداد خودش تغییر است. نتیجه آن که آنجا هم حرکت جوهری است. لطفاً جواب این شبهه را بدهید. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته مرحوم آیت الله محمد شجاعی در کتاب خوب «معاد یا بازگشت به خدا» این موارد، صورتِ حالات و ملکاتی است که برای نفس انسان در آن عالم پیش میآید و ربطی به ذات جهانی که در آن قرار میگیریم، ندارد که ذاتی باشد عین حرکت. موفق باشید
با سلام: استاد مسجد سید اصفهان دارای سه درب که یه درب آن مختص زنان میباشد البته «بنده خودم مال اون محل بودم ولی مسایل سیاسی وعدم نزدیکی مراکزعلمی به محل مورد نظر،عدم هویت اصیل زن و همچنین هویت طلبگی، که یه مقدارش هم مقصر دول مختلف بوده و هست زمان حضورم در آن محل را به هم زد» نمیدانم مال عهد قاجار انگار باید باشه ولی آیا اینکه برای ساخت مسجد به بحث زنان و عدم اختلاط اونها اهمیت داده شده قابل تامل نیست؟ یکی هم خانه بنکدارها که اونم دوران قاجار بوده و طبق خوابی که صاحب خونه در مورد برپایی روضه داشته اونجا روضه سالانه هست و الان هم زیر نظر یکی از سادات همان نسله، در کدوم دوران تاریخ بیشتر این اهمیت به بحث زن مورد توجه بوده شاید هم مسایل سیاسی و دین در زمانهایی قوی تر بوده که به دنبال آن حفاظت از زنان بیشترحس میشده و از کدوم منبع میشه پی گیر بود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید که چگونه ما در فرهنگ دینی خود جایگاه خاصی برای بانوان قائل بودهایم و با حضور فرهنگ تجدد، این امر مورد غفلت قرار گرفت. ولی منبع خاصی در این رابطه که بشود در این موضوع تحقیق کرد، در نظر ندارم. موفق باشید
با سلام و سپاس: دو سوال دارم: خطبه های توحیدی نهج البلاغه را از چه طریق میتوان دنبال کرد؟ در کدام کتاب شما آمده؟ و سوال دوم، مدتی است افرادی در محل کار من را آزار روحی می دهند و هر کاری کردم از شرشان خلاص شوم باز ولکن نیستند. در حدی که ممکن است در جوانی، سکته کنم. برای آرامش روحی چه کتابی بخوانم؟ چه دعایی بکنم تا نجات پیدا کنم؟ از خیر درآمد و... هم گذشتم و فقط می خواهم از شر اونها نجات پیدا کنم. لطفا کمکم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری؛خطبه شماره 1 https://lobolmizan.ir/sound/717?mark=%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87 و خطبه 182 https://lobolmizan.ir/sound/729?mark=%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87 نکات خوبی در رابطه با توحید به میان آوردهاند. ۲. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و شرح کتاب «جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» که صوت آن روی سایت هست إن شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
سلام استاد عزیز: یه سوال داشتم. نظر شما در مورد حرزهایی که از اهل بیت نقل شده هست چیست؟ مثل محج دعوات و انیس صادقین و... این حرزها سندیت دارند یا خیر؟ خداوند توفیقی حاصل کرده آثار شما را دنبال کنیم. خدا اجرتون بده
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظردادن به این موارد بسیار مشکل است زیرا باید اهل نظر که سند روایات را بررسی کردهاند، نظر بدهند. میماند نکاتی که مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح در مورد حرزها مطرح فرمودهاند که رویهمرفته قابل اعتماد است، به اعتبار سند. و بحث تأثیر آن به خود شخص و آمادگیهای روحی وی بستگی دارد. موفق باشید
استاد گرامی سلام: در خصوص آیه امن یجیب و شکی که نسبت به آن پیدا کرده ام سوال دارم. فردی را دیدم که همسر جوانش به طور ناگهانی بیهوش شده بود و عوامل اورژانس در حال عملیات احیا بودند و آن فرد در حال اضطرار خدا را به همه آنچه محبوب خدا می دانست و به اسمائش قسم می داد که همسرش زنده بماند ولی همسرش فوت نمود و الان آن فرد در حال جنون است ازین بلا که بر سرش نازل شد و ما هم که از نزدیکان آن فردیم ازین اتفاق در حالت شوک هستیم. یا همین مثالی که خود خدا در قرآن زده که مردم در دریا هنگام طوفان فقط خدا را صدا می زنند. ولی می دانیم که بسیاری از کشتی ها غرق شده و افرادش مرده اند در حالی که بی شک در حال اضطرار خدا را برای نجات صدا می زده اند. بیچاره آنهایی که این آیه را در حالت عادی تکرار می کنند و امید اجابت دارند در حالی که در حالت اضطرار هم دعا اجابت نمی شود. لطفا توضیح مبسوطی بیان فرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خواندن خداوند بخصوص در حال اضطرار، بهترین خواندن است و مسلّماً اگر مصلحت باشد، بهترین شرایط اجابت در همین حالت میباشد ولی هزار نکته باریکتر از مو اینجا است که متوجه باشیم رازِ عدم اجابتها که مصلحت بندگان است را خدا بهتر از ما میداند. موفق باشید
سلام و وقت بخیر: استاد مگه این نیست که خدا پیوند (ازدواج) بنده هاش رو دوست داره. مگه این نیست که اگه ازدواج به تاخیر بیافته گناه زیاد میشه؟ خب پس چرا در ازدواج بعضی بنده ها خدا فاصله رو مصلحت قرار میده؟ آیا ازدواج جدا مسئله مهمی در رسیدن به سعادت و احساس خوشبختی انسانِ یا اینکه ما مجرد ها زیادی داریم شلوغش میکنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوعِ حساسی در میان است و شرایط خاصی پیش آمده. لذا از یک طرف باید با صبر، به سجایای اخلاقی و معرفتی فکر کرد و از طرف دیگر باید زندگی را طوری تغییر دهیم که ازدواج، ممکن شود. تصورات غلط ما، حجاب بزرگی است در عدم تحقق زندگی ساده. باید تغییرات اساسی نسبت به شکل زندگی بوجود آید. مهم، کنار هم بودنِ زوجین است حتی در یک اطاق زیر این آسمان. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده در کلمات شما در مورد سنت نبوی چیز عجیبی که مشاهده می کنم این است به راحتی احکام را حمل بر تاریخی بودن و... میکنید همان کاری که اگر بقیه بکنند تکلیفشان روشن است. مثلا اینکه چند همسری با فرهنگ ما سازگار نیست و... و شخصی از آن یک تحلیل عرفانی کرده که زن عشق به وصال شوهر در آن دنیا دارد و...! که در کانال شما دیدم آیا حضرت علی علیه السلام مشتاق فاطمه نبودند؟! این چه کلامی است؟ حرف شما جاده صاف کن توهین به قرآن نیست که این را خیانت ندانسته؟ آقای قاسمیان از ترویج آن پرهیز کردند اما تلاشی کردند که این حکم خداوند خیانت تلقی نشود اما شما انگار کلا انصراف داده اید و دوست داشتید این آیه نباشد دوم اینکه استاد بالاخره ملاک این تاریخی بودن و فرهنگ ما و آنها چیست؟ به تازگی متنی دیدم که تحلیلی در چند صفحه کرده بود که نماز صبح باید به تاخیر بیافتد و آن زمان خواب ها اول شب بوده و الان دیر وقت شده حتی در خانواده های عادی و... و نماز قضا شده و حیف می شود و.... بر اساس تحلیل شما بهتر نیست این را هم بر فرهنگ خودمان که هیچ فرهنگ جهانی امروز تغییر دهیم البته ایم مسئله در رابطه به این کار شما خیلی وقت بود در نظرم بود تا الان که این سوال را دیدم و جواب شما متعجبم کرد اینکه تمام اهل بیت چند همسر داشتند و کنیز و... آیا نشان از چیزی نیست؟! البته که جامعه ما نیازی به ترویج چند همسری ندارد به علت هم تعداد بودن مجرد های زن و مرد و... اینکه در سوال گرفتن یک زن دوم حای از روی میل جنسی که ابتدای ازدواج است و آنرا به گوسفندان نسبت دادن درست است؟ با این منطق به فقرا هم کمک نشود تا راه خدا را بهتر بروند اگر کسی قصد خیر دارد هرچه دختر خوب و یا پسر خوب دید اول به دیگران معرفی کند؟ والا با حیوانات که حمله و غذای خوب و مادیان را از آن خود می کنند تفاوتی ندارد! و یا در حکم دادن قسمتی از زکات برای بدست آوردن قلوب دیگر افراد خارج از اسلام اگر اسلام منطق و جانی دارد مردم را جذب کند و الا این منطق حیوانات است که علوفه بریزیم تا مردم جمع شوند اگر قصد خیر دارید با علوفه ریختن خلق را جمع نکنید و.... واقعا اینها منطق است؟! این چطور بیانی است؟ با این روش و منش دین را تفسیر و تحلیل می شود کرد؟! شما هم تقریبا مهر تایید زدید! شما به طور عجیبی در مسئله زن همه چیز اسلام را تأویل به عربیت می کنید! از این مسئله تا ارث و میراث تا جایگاه آنها تا همین اخیر در یکی از سوالات خرج و مخارج و... واقعا کسی در یک مسئله دیگر همین کار را با دین بکند جواب شما چیست؟ واقعا با این روش شما نسبت شما با ازدواج فقط در دو قسم مذکور است که ذکر شده؟ و یا در مورد حجاب و ... با منطق شما به نظر می آید می شود آنها را حمل بر عربیت کرد فرهنگ ایرانی هیچ وقت اینطور پوشیده به طور اسلامی نبوده کم و زیاد بوده آنجا هم نظرتان همین است؟ واقعا در این مسئله بسیار عجیب است و منطق فهم سنت نبوی و قرآن شما در این مسئله زمین تا آسمان در جا های دیگر تفاوت دارد و بی پروا همه را تاریخی میکنید. خواستم علت را جویا شوم البته ما قسمت مهمی از دین فهمی خودمان که چیزی هم نیست از شما داریم اما شخصی که فهم فلسفی قدرتمند در قرآن را ظریفانه تنگناهایش را متذکر می شود و ...چگونه در این مسئله به راحتی آیات را کنار می زند واقفا از آیات ارث و قوامیت و... با نگاه خودتان فهمی در رابطه با زن بدست نمی آورید؟! اگر مصلحت زمانه است بگویید گرچه مصلحت ممکن است دویست سال به طول بیانجامد اما فرع را جای اصل قرار ندهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عنایت داشته باشید این، روش علمای ما است که مکان و زمان را در حکم، مدّ نظر دارند و حضرت امام مکرراً بر آن تأکید میکردند. ۲. ابداً چنین چیزی در کلمات بنده نیست که حضرت علی «علیهالسلام» مشتاق حضرت زهرا «سلاماللهعلیه» نباشند. مگر چنین چیزی ممکن است که روحهای بزرگ، طالب و مشتاق همدیگر نباشند؟!! ۳. اینکه مقام معظم رهبری فرمودند چند همسری با فرهنگ ما نمیخواند؛ امری است که به تجربه با آن روبهرو شدهایم و عملاً کانون خانوادهها از هم پاشیده است. موفق باشید
بسمه تعالی. سلام علیکم: خدا قوت استاد یک کتاب یا... جامع در ارتباط با شهوت معرفی میکنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان نسبت به معارف حقه رشد بیشتری بکند، از شهوات به عنوان غلبه توهّمات، آزاد میشود. موفق باشید
سلام: این همه دولت آمدند با اینکه برخی زوایایی داشتند و بعضا غربزده بودند ولی چرا در دولت جناب رئیسی شاهد کشف حجاب هستیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد مراحل متفاوت دشمنیِ دشمنان اسلام و انقلاب است و ظهور تواناییهای انقلاب اسلامی در مراحل مختلف آن نوع دشمنیها و خنثیکردنِ فتنهها. و مطمئن باشید از آن جهت که این نوع کشف حجاب، رویهمرفته امری است سیاسی؛ به خوبی خنثی میشود البته در این مورد و دیگر موارد نباید کوتاهیهای خود را نادیده گرفت هرچند ذات انقلاب اسلامی در مسیر معنابخشیدن به بشری است که در بیمعنایی رنج میبرد. موفق باشید