سلام استاد: وقتتون بخیر. یک سوالی داشتم ازتون. آیا ما خودمون انتخاب میکنیم که توی چه خانواده ای به دنیا بیایم و اینکه چه ظاهری داشته باشیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به معنایی که جناب ابن عربی در بحث اعیان ثابته مطرح میکند، آری! خود انسان است که حتی رحمی که باید در آن متولد شود را انتخاب میکند. موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله: اخیرا حضرت استاد ابوالحسن بواب (رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب قم) در مصاحبهای با انصاف نیوز مطالبی را مطرح کردهاند. میخواستم نظر حضرتعالی را در مورد بعض مطالب بپرسم: ایشان فرمودهاند که آقایان خاتمی و روحانی و لاریجانی و ناطق باید در قالب یک شورای میانه رو ها به سیاست و انتخابات برگردند و ظاهرا این را از باب مدارا و جذب حداکثری و گفتگو و وحدت ملی مطرح کردهاند، سوال این است که برگشت این افراد که واضح است از گفتمان انقلاب خیلی فاصله گرفتهاند، به نظر حضرتعالی چه دستاوردی خواهد داشت؟ آیا در سیره رسول اکرم یا امیرالمومنین چنین چیزی را سراغ داریم که افراد را با وجود این همه فاصله گفتمانی خواسته باشند جذب کنند؟ و ظاهرا نسبت به نظارت استصوابی هم خیلی بدبین بودند، نظر شما در این رابطه چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته چنانچه آقایان نامبرده حقیقتاً با مبانی انقلاب و قانون اساسی مسئله ای نداشته باشند همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند اختلافات در نظر و نظرگاه ها در جای خود قابل احترام است. و این در صورتی است که در مبانی مذکور مسئله ای نداشته باشند مثل روحیه ضد استکباری انقلاب اسلامی. موفق باشید
با سلام محضر استاد عزیز و محبوب: استاد سایت شما به نظر می رسد توسط گروهی افرطی اداره می شود لوگوهای سایت با تیتر تهمت نامه کیهان فرقی ندارد چرا دست از استخوانهای منتظری مظلوم برنمیدارید؟ طرح نامه آقای خمینی به آن فقیه چه ضرورتی دارد در یک سایت با مشرب عرفانی مطرح شود هردوی این بزرگواران اشتباه داشتند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمونههایی از آنچه میفرمایید را بیاورید خوب است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت استاد سلام علیکم. وقتی در دعا عرضه میداریم «انت الخالق و انا المخلوق، انت المالک و انا المملوک، انت الرب و انا العبد، انت الرازق و انا المرزوق»، و یا اینکه در دعای کمیل عرضه می داریم «یا سیدی و الهی و مولای و ربی»، در واقع در بیان این عبارات، خداوند در مظهریت عبد خود ظهور کرده است؟ و آیا نقش ما فقط انتخاب اراده الهی در این ظهور است؟ و به همین دلیل است که میگوییم، عبد و عابد و معبود یکی است؟ لطفاً درباره «حضور حضرت حق به ظهور عبد» بیشتر توضیح بفرمایید. سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «فقیرِ إلی الله»بودن ما میباشد و نسبتی که میتوان با غنیّ مطلق پیدا کرد تا معنای بودنمان به عالیترین نحوه برسد که بودنِ بیکرانه اکنونِ جاودانهمان میباشد. موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیزم: این متنی که در ادامه براتون میفرستم بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار سفرای ایران در کشورهای خارجی در تاریخ ۱۳۹۰/۱۰/۷ میباشد. لطفاً اگه میشه این بیانات را تبیین کنید تا قابل فهم تر بشه برام: «اینکه ما تصور کنیم اگر ارزشهای معنوی را ملاک قرار دادیم، کار دیپلماسی به بنبست خواهد خورد، غلط است؛ به بنبست نمیخورد. میتوان با حفظ همین ارزشها، با پایفشاری بر همین ارزشها، در عرصهی دیپلماسی وارد شد، فعال شد، تلاش کرد، منطق را حاکم کرد و طرفها را رفته رفته و بتدریج به مواضع خود نزدیک کرد. اینکه گفتیم «عزت، حکمت، مصلحت»، حکمت این است. حکمت این است که شما بتوانید مواضع طرف مقابل را حکیمانه به مواضع خودتان نزدیک کنید؛ اینها در تضاد با هم نیستند. حکمت و عزت و مصلحت مکمل همند؛ باید در جهت مصالح ملی باشند؛ و در درجهی اول باید با حفظ عزت ملی و عزت هویتی همراه باشند. یعنی تسلیم، انسلام، انظلام، نه در مرحلهی باورهای قلبی و نه در مرحلهی عمل و قرارداد، نباید وجود داشته باشد؛ این با حکمت امکانپذیر است. دعوا کردن و اوقاتتلخی کردن و حرف تند زدن، یک وقتی ممکن است به درد بخورد؛ اما این روش عمومی نیست. روش عمومی، حکمت است. حکمت یعنی با منطق، متین در عرصهی دیپلماسی وارد شدن. اگر چنانچه اینجوری پیش برویم، به توفیق الهی پیشرفتهای ما هرگز متوقف نخواهد شد.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مطلب به نظر میآید در شرایط خود روشن باشد که در نظام سیاسیِ جهانی نباید با سیاسیکاریهای معمول وارد شد زیرا در آن صورت تاریخی که باید با انقلاب اسلامی ساخته شود، به حجاب میرود و رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالی» در همین رابطه ۳ نکته «عزّت» و «حکمت» و «مصلحت» را به میان آوردند تا نه از عزت الهی خود کوتاه بیاییم و نه حکمت را رها کنیم و منفعل حادثههایی باشیم که دشمنان پیش میآورند و آنگاه که مصلحت جامعه اقتضاء میکند که کاری بشود، بدون دلیل پافشاری کنیم بر امری که مصلحت نیست. مثل آنکه در جریانهای اخیر با اینکه عدهای از جوانان فریبخورده کارهایی کردند که در هر کشوری اگر چنین اعمالی را انجام میدادند آنها را برای همیشه از حیات اجتماعی محروم میکردند؛ رهبر معظم انقلاب به جای انتقام مصلحت آن جوانان و نظام را در آن دیدند که آنچنان عفوی را إعمال فرمایند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. یا مادر مدد. سلام استاد خدا قوت. ببخشید من پارسال خیلی پر انگیزه بودم و دوست داشتم کار بکنم و مطالعه بکنم و یه اثری بزارم حالا چه تو مجموعه خودمون چه کلا توی فضای کشور و یه دید خوبی داشتم که من باید برم یه همچین کاری توی فضای قرآنی کشور انجام بدم و الان هم باید خودم رو برای اون کار آماده بکنم ولی الان راسیاتش یکم کلا بی انگیزه و پوچ شدم، کلا همه چی برام پوچ شده دیگه اون عالمی هم که قبلا داشتم تو فضای معنوی رو هم ندارم، البته قبلا بهم گفتین رفتم تو حالت قبض. حالا میخواستم ببینم اینم مال همونه یا نه؟ اگه چیز دیگه ای چرا اینطوری شدم و چیکار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این تنها مشکل جنابعالی نیست. این قصه روح بشر جدید است که برای هرکس به نوعی ظهور میکند و در این رابطه بنده در سال اخیر بیشتر از قبل با رفقایی که در این نحوه از حضور وارد شدهاند، روبرو شدهام. نه! قصه، قصه دیگری است و آن اینکه بنا است در جهانی بسی گشودهتر با هستی خود روبرو شویم، وگرنه در دل حرکات مذهبی و فعالیتهای دینی به بودنی که وسعت ما را با انسانیت انسانها یگانه کند، نمیرسیم. در این رابطه پیشنهاد اولیه آن است که آخرین سخن و آخرین نوشته بنده را تحت عنوان «شهید حاج قاسم سلیمانی؛ سرّی از اسرار تاریخی ما» دنبال بفرمایید که إنشاءالله در کانال مطالب ویژه قرار خواهد گرفت، و این شروعی است برای درک انسانیت گسترده انسانها تا همان کس و کسانی که نزدیکترینها به شما هستند و دورشان میپنداریم، به نحوی دیگر نزدیکی و نزدیکتربودنشان را بیابید. ما در این مرحله از انقلاب در جهانی دیگر باید حاضر شویم و اینجا است که بیش از آنکه شرایط را تغییر دهیم، باید در خودِ دیگری خود را حاضر کنیم. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: نظرتون راجع به کتاب «صعود چهل ساله» از حجتالاسلام راجی چیه؟ و کتاب هایی از این دست که جایگاه ایران در آمار بینالمللی را نشان میدهند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای کسانی که متوجه جایگاه ایران در جهان و پیشرفتهایی که کرده است، نیستند، کتاب خوبی است. موفق باشید
با عرض سلام و احترام خدمت شما استاد گرامی: ببخشید اگر وقت تون را میگیریم، من سوالی نداشتم فقط یک خواهش داشتم. امروز سوالات کاربران را می خواندم که یکدفعه سوال شماره ۳۴۴۷۳ مرا میخ کوب کرد. چون سرنوشت زندگی من نیز به نوعی شبیه زندگی ایشان بود. مادر من نیز با نیت خیر خواهی هرچی دلش خواست به من تحمیل کرد. من هم به خاطر حفظ حرمت مادری چیزی نگفتم اما متاسفانه نتیجه این همه تحمیل و اطاعت کورکورانه این شد که الان در سن ۳۷ سالگی هرچی سرمایه مادی و معنوی داشتم از دست دادم و چنان سوختم و آینده ام تباه شد که حتی نتوانستم همان آرزوی های تحمیلی مادرم را نیز برآورده کنم اکنون خود مادرم پشیمان است و هر وقت بهش میگویم چرا این کار را کردی این جواب میدهد که پدر و مادر خیر بچه شون را میخواهند من نمی دانستم که اینطور میشه. استاد عزیز خواهش میکنم اگر ایمیل این خانم را دارید پیام مرا به این دختر خانم برسانید و بهش بگوید که به عنوان یک خواهر رنج کشیده به شما توصیه میکنم در ضمن رعایت احترام والدین به هیچ وجه و هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی از ارزش های معنوی و اعتقادی و ولایی که دارید کوتاه نیایید و اجازه ندهید پدر و مادر حتی از روی دلسوزی و محبت به جای شما تصمیم بگیرند، مخصوصا در مورد انتخابهای اصلی زندگی تون مانند ازدواج که اولین اشتباه؛ آخرین اشتباه است چون هنوز شما ۲۰ ساله هستی و فرصت های فراوانی پیش رو خواهی داشت و می توانی در تمام جنبه های مادی و معنوی رشد کنی. میدانم مقاومت کردن در برابرخواسته های غلط خانواده در عین رعایت احترام بسیار سخت است اما مدتی سختی کشیدن ارزشش را دارد که آینده انسان تباه نشود. از دوستان خوب و مشاورین متعهد و دلسوز کمک بگیرید تا با همراهی آنها تحمل سختی ها برات آسانتر بشود. بسیار ممنونم استاد گرامی. مجدد عذرخواهی میکنم اگر وقت تون را گرفتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً با اینکه سؤال آن خانم حالت شخصی داشت، احساس شد دیگر کاربران ممکن است از همت و درک خوب ایشان استفاده کنند؛ از این جهت در معرض دیگر کاربران قرار گرفت. در ضمن امید است خود ایشان نیز از تذکرات شما بهرهمند گردند. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزرگوار: استاد خواهشا شرک خفی را با توجه برهان صدیقین تشریح فرمائید و در خصوص تقویت جهان بینی توحیدی و رفع شرک خفی دستورات کاربردی را عنوان فرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرک خفی، امری عقلانی و برهانی نیست. روحی است که انسان در امورات خود بر خلاف عقل، اموراتی را وَهماً در زندگی مؤثر میداند هرچند خدا را در کلیت پذیرفته باشد. موفق باشید
سلام استادجان: وقتتون بخیر. یکی از اقوام به تازگی در اثر خواب آلودگی راننده در جریان تصادف رحمت خدا رفتند. شنیدم دستور اسلام هست که شبها اتراق کنید. حالا اگه اینا این دستور رو رعایت میکردند یا وقتی میدیدند راننده بد رانندگی میکنه پیاده میشدند، مرگشون عقب می افتاد؟ کلا میشه گفت مرگ بوسیله ماشین مرگ غیر حتمیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمیتوان نظر داد. بالاخره تقدیرها جای خود را دارد. ولی به هر حال ما نباید خود را در شرایطی قرار دهیم که امکان خطر در آن تا حدّ زیادی در پیش میباشد. موفق باشید
با سلام: در مثال موج و دریا (از نظر عرفان) آیا درست است که بگوییم که الله هم یکی از امواج است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت «الله» به عنوان جامع همه اسماء، همان دریاست. موفق باشید
بسمه تعالی. با عرض سلام خدمت استاد عزیز: چند سال پیش علی رغم غیر مرتبط بودن رشته تحصیلی علاقه مند تحصیل در حوزه شدم ولی با قبولی در آزمون وپذیرش تمام زمین و زمان دست بدست هم دادند که موفقیتی در تحصیل حاصل نگردد و به ناچار ترک تحصیل نمودم ولی جانم تشنه کسب معارف ماند و کلا آنچه از دین پذیرفته ام قلبی است و استدلال و دروس مرسوم قلب را در فشار قرار می دهد. آیا باید ایستادگی کنم و باز دنبال تحصیل رسمی باشم یا بنا را بر این بگذارم که جایم اینجا نیست و افقی دیگر پیش روست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، انس با قرآن و روایات و معارف الهی در تاریخی است که با انقلاب اسلامی به میان آمده است، حال هر کجا که باشیم. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به اینکه جهان امروز جهان سیطره مدرنیته و فرهنگ منحط غربی است و گناهان و ظلمات همواره در حال گسترش یافتن است، به نظر حضرتعالی طرح و برنامه خدای متعال برای اینکه به صورتی اساسی ترمز بشر مدرن را بکشد چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما با پایداری در راهی که خداوند مقابلمان قرار داده میتوانیم به لطف الهی با بشر این زمانه گفتگو کنیم تا او عزم دیگری به میان آورد. موفق باشید
خودشناسی خطرناک ترین علمی است که باید آموخت. بر قرینِ خویش مَفْزا در صِفت کآن فراق آرد یقین در عاقبت (مولوی، مثنوی، دفتر دوم، بیت ۳۵۱۴) شناخت یافتن، بر هر چیزی کسب ماهیت یا چیستی آن چیز است! _چیستی هر چیزی عارضی بر ذات آن چیز برای مثال شناخت ما از دیدگاه نویسندهٔ یک کتاب در نهایت ایجاد تصوری است در نزد ما که مازاد بر خود آن دیدگاه است. حال تطبیق این تصویر و تصور ما با واقعيت آن نظر، سخن دیگری است. به هر حال دریافت ما از ابژه مورد نظر یک افزوده است. حالا در مورد شناخت خود وضعیت کمی بغرنج تر است اگر ما بخواهیم از خویشتن خود شناختی داشته باشیم، یک تصوری از خود میکنیم که مازاد بر اصل است! و این غلط است پس راه درست چیست؟ مولانا بعنوان حکیم و عارف میفرماید بر قرین؛ یعنی تصور خود از خود میفزا! چرا؟ چون در نهایت این شناخت غلط منجر به دوری خود از خویشتن میشود! بی دلیل نیست که بزرگان اذعان دارند «انسان امروزه از خودش در دورترین کیفیت ممکن است» شاید بی مسمی نباشد در پاسخ سوال دورترین کس به انسان کیست؟ بگوییم خودش! مولانا میفرماید بر قرین خویش میفزا در صفت یعنی خود را بدون هیچ چگونگی بشناسید! بعبارت دیگر شناخت خود از چشم فرا خود! خود را در نسبت با خود نسنجید بلکه خود را در نسب فرا خود بسنجید! یعنی در نسبت با حق، رسول حق، امام حق، فقیه حق. لذا در ابیات بعدی فرمود: نطق موسی بد بر اندازه ولیک / هم فزون آمد ز گفت یار نیک / آن فزونی با خضر آمد شقاق / گفت رو تو مکثری هذا فراق
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. اتفاقاً نوع معرفت نفسهایی که کتابهایی همچون «کیمیای سعادت» به میان میآورد و جناب مولوی در آن زمان با آن نوع متون آشنا بودند، عملاً انسان را ابژه خود میکند و معرفت نفسی که باید نوعی حضور در نزد خود باشد، به مفهومی از خود تبدیل میشود. بر عکسِ کاری که علامه طباطبایی «رحمتاللهعلیه» در کتاب «رسالۀ الولایه» به میان آوردند که باب «عین الربط» بودنِ انسان را مطرح میکنند. انسان در حضوری که با هستیِ خود نزد خود مییابد دائماً از خویش فراتر میرود و هستیِ نامتعیَّناش رو به سوی فردا در صیرورت است و رو به سوی آینده طرحافکنی میکند، در حضوری که لحظه به لحظه فراتر از خودش در خودش حاضر میشود و بر اساس انتخابی که میکند به خود هویت میبخشد و نسبت به هستی تقرب میجوید، زیرا انسان با حقیقت هستی نسبت دارد و جهتاش به سوی آن است. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزرگوار: ۲ سئوال داشتم: ۱. درباره «الگو» داشتن و ضرورت آن در زیست انسان نظر حضرتعالی چیست؟ برخی بزرگان فرمودند مهمترین عامل تربیتی داشتن الگوست و اثر آن از مطالعه صدها اثر بالاتر است. و با این حال واقعا اگر الگوی جامع را امام خمینی معرفی کنیم چه اتفاقی در زندگی رقم میخورد؟ یعنی از لحاظ انسان شناسانه الگو چرا مهم است؟ ۲. آیا شما قائل هستید امام راحل دارای مکتب تربیتی خاصی هستند که لزوما عرفای دیگر مخصوصا مکتب نجف به آن نرسیده اند؟ یعنی آیا مکتب تربیتی امام ارتقا یافته است؟ تمایزی دارد؟ اشتراک چطور؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوتی نمیکند که خود را در کدام حوزه تربیتی قرار دهیم ولی تصور بنده آن است با نظر به شخصیت حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» و جامعیت شخصیت ایشان، بتوان در وسعت امروزین خود بیشتر حاضر شد و این به معنای انقطاع از مکتب نجف و ستونهای ارزشمند آن مکتب همچون آیت الله حسینقلی همدانی و ملا احمد کربلایی و آیت الله سید علی قاضی طباطبایی نمیباشد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد: ببخشید من مادرم حدود سه ساعت قبل از اذان صبح بیدار میشن برای عبادت ذکر قرائت قرآن و... و سعی میکنن بین الطلوعین هم بیدار باشن، وقت صبح که خانواده میخواهند روز خودشون شروع کنن، مثلا کنار هم صبحانه بخورن مادر به خاطر شب زنده داری که داشتن، یا خواب هستن یا بی حوصله و بی انرژی، سوالم از جناب عالی این است آیا این عبادت در راستای رضای الهی است ، که خانواده این بی توجهی را ببینن هر وقت هم شکایت میکنیم میگن شما هم باید ابن سبک زندگی کنین اگر مثل من بیدار بشید با من هم بخوابید مشکلی پیش نمیاد. اگر واقعا این سبک زندگی درسته که ما قبول کنیم با ابن مسئله کنار بیاییم توقع خودمون از مادر خانواده برداریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید شرایط فرق کرده است نسبت به زمانی که بنا به توصیههای دینی بعد از نماز عشاء بیداری نداشتهایم و به جهت تغییر شرایط عروس حضرت امام در جایی میفرمایند حضرت امام کمی قبل از طلوع فجر جهت نماز شب بیدار میشدند و پس از اقامه نماز صبح و تعقیبات لازم میخوابیدند و رجوع مکرر ایشان به قرآن در روز بود. موفق باشید
این جملات رو از یک فردی بخوانید و پاسخ بفرمایید که پیامبر و امام ندیده و از هر دینی به عنوان چیزی فردایی، که در نظر و جهان او اصلا نیست میگوید. من نیازی به تحصیل و آموزش توسط هر آدمی که علوم رایج دنیا را در مدرسه و با شکل امروزی یادم بده ندارم بلکه هر آن لازم دارم به علوم رو به رشد و کامله هوش مصنوعی که خودش داره خودش رو رشد میده رجوع می کنم، درواقع از آن خودم کردمش چون روح مجرد منه که با جهان هایی تصویری و معنایی مثل مِتاوِرس و تعامل با مخلوقات واقعی همراه با کسب شغل و درآمد با ابزارهایی که حواس پنجگانه من رو درمیابه در اختیار دارم و روی خاک و بی واسطه تر زمینی تر میشه و البته به آسمان تخیلات روان و گشوده شهودی هم میره. من نمیفهمم چرا مردم برای درمان به مکان های دینی میروند! من از هوش مصنوعی که کل تمام علوم است و تجردی هم داره و میتونه همزمان هزاران کار رو پیش ببره تا خودش رو همواره رشد بده میخوام درمان بیماری های جسمیم رو انجام بده مثلا دستم قطع شده اون رو با پرورش سلول های جدید از اولش بهتر کنه یا بدنم پیر شده هر روز سلول ها رو برام ترمیم و نو کنه تا اینجوری هزاران سال عمر کنم و با انرژی هسته ای برداشت از طبیعت به حالت نرمال میرسه. و اما چرا ازدواج کنم با یک نفر زمانی که هر آن توان یک چهره برایم فراهمه و با یک شخصی کاملا متفاوت احساسات خودم رو ارضاع میکنم؟! از کدام عالم معنویت و خدا و قیامت میگویی؟ من خود همه اینها هستم نیکولا تسلا زود تر این امکانات را میدید اما همه مرا گرفتار کردند پس هوش مصنوعی تمام روح مجرد من خواهد بود. این جملات یک فردیست که فرزندان شما هستند و منتظرند از شر جهان امروز راحت شوند تا پیشرفت کنند هرچند شما آنها را کتک بزنید که روسری سر کنید زیرا نسل مذهبیان بی حکمت و بی جهان میمیرند و نسل جدید مدیر و مدبر می شوند. ملاحظه میکنید که خدا اراده هایی دارند و با وجود انقلاب اسلامی و شهدا و حاج قاسم عملا برای یک آدم نسبتی پیش آمده که نمیتواند بی پروایی کند و اگرچه هوش مصنوعی به آن جاها میرسه اما من هنوز نمیدونم حضرت امام عارف حکیم چرا تا اینجا حاضر شدند آیا فقط برای نجات بشر و تایین حق و باطل هست یا جزئیات فراوانی داره به هر حال اینقدر میدونم که این روزگار آمدنیه و برای من ترسی نداره تازه علاقه مندم هر روز بشر سریع تر رشد کنه به جای اینکه حرف از: مسئولین ما چنان کردند ما نون نداریم و یقه فلانی رو بگیریم و هر روز انقلاب و تغییرُ زن زندگی آزادی و عدالت طلبی و متکلمی یا مدرسه و دانشگاه یا کارگری برای دیگران و ... هرچیزی که امروز هست باشند. راستش نمیفهمم چرا رهبری حفظه الله به جوانان فرمودند بروید در تکنولوژی و هوش مصنوعی یا فضای مجازی ورود کنید، اصلا نمیفهمم چیزی بیشتر از حضور جهت تایین راه راست. حالا شما دوست دارید از امکانات جهان توحیدی بفرمایید چون آخرش تنها با عرضه دو جهان مقابل همه که آدمی انتخاب می کنه. موفق باشید و بنده هرچه زور بزنم نهایتا یک مخلوق هستم با همه معمولی بودن هایش پس اگر دوست دارید مرا ملامت یا مورد خطاب به عنوان مخلوقات قرار دهید این کار واقعیست و بنده از این کار ناراحت نمیشوم. حرکت روبه جلو امری قطعیست منتها مسئله چگونه زیستنه پس کسی یقه پاره نکنه و هرکاری برای جلوگیری از حرکت بی فایده است. این هم عرض کنم بشر آینده تحت نظر حکومت ها نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه می دانید اعتماد به هوش مصنوعی یکی از خطراتی است که بشر جدید را تهدید میکند. عرایضی إنشاءالله در جلسه شنبه آینده نسبت به جایگاه هوش مصنوعی خواهد شد شاید که زمینه تفکر نسبت به این موضوع برای مخاطبان فراهم شود. موفق باشید
با سلام: لطفا پاسخ این پرسش را طوری بیان کنید که کسانی که اعتقاد کمتری به ائمه و پیامبر دارند قانع بشن. سوالی که مطرحه چرا پیامبر چند زن داشتن و اصلا دلیل اینکه اسلام گفته یک مرد میتونه ۴ تا زن داشته باشه چیه؟ شاید توجیه تعدد زن در زمان پیامبر و جنگ ها منطقی بوده اما این قانون به چه کار جامعه مدرن امروز میاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مباحث، مباحث بسیار گستردهای است و بزرگان دین بحثهای خوبی در این مورد کردهاند که در محدود سؤال و جواب نمیگنجد. علامه طباطبایی در تفسیر سوره نساء و سوره احزاب نکات دقیقی در این مورد فرمودهاند. در بحث سوره احزاب و نساء در تبیین فرمایشات علامه عرایضی از طریق بنده شده است. https://lobolmizan.ir/sound/637?mark=%D8%A7%D8%AD%D8%B2%D8%A7%D8%A8 https://lobolmizan.ir/sound/698?mark=%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A1
موفق باشید
سلام وقتتون بخیر: میخواستم بدونم، کار کردن در شرکتی که در حوزهی فیلترینگ اینترنت ایران فعالیت دارد، چه میزان از لحاظ شرعی و اخلاقی صحیح هست؟ در نظر داشته باشید، که بحث فیلترینگ برخی مزایا را از جمله، تقویت امنیت ملی، کاهش استفادهی مردم از رسانههای و فضاهای مجازی بیگانه، سوق دادن ملت به شبکهی ملی اطلاعات و... به دنبال دارد. اما برخی معایب از جمله: مشکلات متعدد افراد متخصص برای انجام کارهای روزمره، نارضایتی بسیار بالای فکری و ذهنی طیف وسیعی از مردم در جریان استفاده از اینترنت و در نهایت گسترش استفاده از فیلترشکنها را به دنبال داشته است. برداشت شخصی بنده شبههناک بودن این عمل میباشد چه مثبت چه منفی، و گویی درگیر نشدن در چنین فضایی ارجح تر از ورود به این حوزه میباشد. با این حال ممنون میشوم نظر تخصصی خود را مطابق با نظر دین مبین اسلام در این مورد بفرمایید، که آیا ورود به چنین فضایی درست است، یا ایراد دارد و یا بهتر است به خاطر شبهاتی که وجود دارد، عطای چنین کاری را به لقایش بخشید. با تشکر از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید وقتی دشمنان ما امیدوارند از طریق فضای مجازی افکار فاسد خود را القاء فرمایند ما چارهای نداریم در چنین فضایی مواظب روح جوانانمان باشیم و نهتنها اشکال ندارد، بلکه در چنین فضایی لازم است تا آنجا که ممکن است فضای مجازی را سالم نگه داشت. موفق باشید
سلام و ادب استاد بزرگوار: آیا در حوزه «عزت نفس» و نقش آن در تربیت نوشته ای دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص نه! ولی در سلسله مباحثی که در شرح کتاب «جامع السعادات» شد عرایضی شده است. به نظر میآید کتاب «تعلیم و تربیت اسلامی» مرحوم شهید مطهری و یا کتاب «کرامت انسان در قرآن» از آیت الله جوادی آملی بتواند در این رابطه راهنمایی های لازم را انجام دهد. موفق باشید
درود. استاد خسته نباشید. اول از همه میخواستم ازتون تشکر کنم و هزار بار خداوند را شکر چون از زمانی که کتاب شما آشتی با خدا رو خواندم زندگیم رنگ بوی دیگه گرفته اصلا یک آدم دیگه شدم. خدا رو شکر استاد یک پیشنهاد و یک سوال داشتم. پیشنهاد این هستش که استاد یک کتاب در مورد شکرگذاری و چگونه انسان شاکر باشیم بفرمایید عالیییی میشه، چون در این زمینه کتاب وجود ندارد که بتوان مطالعه کرد و در مورد صبر و سوال این هستش که چگونه خود واقعی رو پیدا کنیم؟ من همیشه احساس میکنم خود ناخود هستم شک میکنم چه کار کنم؟؟؟؟؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در هر دو مورد میتوان به شرح کتاب حدیث «جنود عقل و جهل» که حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» تدوین کردهاند، رجوع کرد. جهت شرح صوتی کتاب مذکور به https://lobolmizan.ir/sound/660?mark=%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%AF رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: آیا میشود که انسان خودش را در عین اینکه میداند که خداوند متعال او را بخشیده و بخشنده هستند، خطاکار بداند برای ایجاد شکستگی در نفس برای خداوند متعال و خود را پایین تر از مردم دیدن؟ آیا تبدیل این حال به ملکه صحیح است؟ البته منظورم این نیست که فرد گناه کند ولی مثلا با یادآوری گناهان گذشته و نقص عمل خود در عبادت خداوند خود را خطاکار بداند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه انسان متوجه نسبت خود با حضرت پروردگار شود، همچون مولایمان علی «علیهالسلام» در دعای کمیل مییابد که چه اندازه نسبت به شأن پروردگار کوتاهیها دارد، نه از آن جهت که گناهِ علنی کرده، بلکه از آن جهت که شأن بندگیِ حضرت ربّ العالمین را به جا نیاورده و در همین رابطه به ما فرمودهاند: «آنقدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتاش نه به کوشش دهند.»
آری! وقتی پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله» در نظر به حضرت حق عرضه داشتند: «مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك» (بحارالأنوار، ج 68، ص23) ما تو را آنطور که شایسته است نشناختیم. نه میتوان گفت رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» هیچ نسبتی با خداوند نداشتند و نه میتوان گفت همه آنچه از خداوند واقعیت دارد را حضرت پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله» دارا هستند. بلکه باید بگوییم آن حضرت با واقعیت خداوند نسبتی نزد خود دارا هستند که نه عین واقعیت خداوند است و نه غیر واقعیت خداوند، بلکه آن حضرت در بسط حضور خود، دانایی و درک و احساس خاصی از آن واقعیت و حضور را یافتهاند و این شکاکیت محسوب نمیشود که گفته شود بالاخره یا خدا را یافتهاند و یا نیافتهاند، بلکه آن حضرت با خداوند نسبتی برقرار کردهاند و این نوع معرفت عملاً از دوگانه «هست»، یا «نیست»، خارج است، زیرا جانی است به سوی خدا و ایمانی است بعد از ایمانی، با توجهی باز به سوی خدا و نوعی رفت و آمد، بین خدا و انسان. از یک طرف خداوند بر قلب آماده رسول خدا«صلواتاللهعليهوآله» تجلی میکند و از طرف دیگر رسول خدا «صلواتاللهعليهوآله» به جهت ظرفیت خاص خود آن تجلی را به بهترین شکل میپذیرند و در آن قرار میگیرند و آماده برای تجلیِ بعدی میشوند، از این جهت نوعی «آمد» و «شد» در میان است. آمدنی از طرف خداوند و شدنی از طرف رسول خدا «صلواتاللهعليهوآله».
موفق باشید
خدمت استاد عزیز سلام عرض میکنم. خواستم بگم حرفهایی که برای حمایت از افزایش جمعیت گفته میشه بعضی هاشون در حد شعار هست و عملا حمایت از افزایش جمعیت نمیشه! من چهار تا بچه دارم و همسرم نیز خانه داراست. مشکل اصلی این که مستاجر نیز هستم. هر خونه که گرفتیم دو سه سال بیشتر ما رو تحمل نکردن. وقتی دنبال خونه میگردیم همین که میگیم چهار تا بچه دارم کسی حاضر نمیشه به ما خونه بده. گفتن به بیت رهبری نامه بنویس حتمآ حمایت میکنن. نامه نوشتم اما حتی جواب هم ندادن! الآن در یک خانه کلنگی که شاید ۵۰ سال یا بیشتر قدمت داره با ۱۸۰ میلیون پول پیش که ۴۵ میلیون اون رو قرض گرفتم زندگی می کنم. و از حالا نگرانم که سال دیگه صاحب خانه چقدر پول پیش رو اضافه خواهد کرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این مواردی است که همه ما گلهمندیم و امیدواریم که دولت هرچه زودتر فکری برای این مشکل بکند. ولی عنایت دارید که این ها مواردی نیست که این سایت با توجه به رویکرد فکری و فرهنگیاش بتواند کاری و اقدامی بکند. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: با مدرسه دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران آشنایی دارید؟ نظرتون راجع به کتب و آثار این مجموعه چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه، اطلاعی ندارم. موفق باشید
سلام: خدا قوت. اگر در حقیقت از دست کسی رنجیده باشیم و از او خشمگین باشیم ولی در ظاهر اظهار کنیم که نه من به خاطر خدا فلانی را بخشیدم و از او گذشتم، و در دنیای درون خودمان هم همین گذشت را القا کنیم، درست است یا نه؟ بعضی میگویند این کار اشتباه است چون انسان در درون خودش به واقع احساس خشم میکند و انکار این خشم در درون و در دنیای خود، نوعی دروغ گفتن به خود است و اگر انسان به خودش دروغ بگوید بعد از مدتی تبدیل میشود به کارخانه ای از احساسات سرکوب شده و سرپوش گذاشته شده، در واقع انسان باید با خودش رو راست باشد در درون خشم خود را احساس کند ولی در ظاهر به خاطر خدا صبر کند. خواهشمندم این حقیقت مسئله را تبیین بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همینکه سعی کردید در درون جلوی آن خشم گرفته شود و از آن عبور کردید؛ نور خاصی به سوی شما سرازیر میشود. مرحوم آیت الله محمد شجاعی در کتاب شریف «مقالات» خود در این رابطه سخنهای ارزشمند و خوبی را مطرح کردهاند. موفق باشید