بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
4811
متن پرسش
با سلام استاد عزیز در دوران جوانی مقداری از روزه هایم قضا شده والآن روزه هایم را در ماه رجب 31 روز پشت سر هم می‌گیرم ودر محیط کار همکاران متوجه شده اند و دایم التماس دعا میگویند متوجه شده ام خوشم می آید و مغرور شده ام چکار کنم از جهتی واجب است و از جهتی می‌ترسم بدبخت بشم و نتیجه ای نگیرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خودتان را بکنید و بگویید: «ای بابا! دارم قضای روزه‌هایی که نگرفته‌ام را می‌گیرم؛ التماس دعا که خدا از من بپذیرد». موفق باشید
4810
متن پرسش
با سلام شما فرمودید ابهت غذا را بشکنید وزیاد به غذا نیاز ندارید استاد عزیز افق کمترین مقدار غذا چقدر است که افراط نکنیم وکارمان نتیجه بدهد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خود فرد دارد باید نه آنچنان کم بخوریم که امکان ادامه‌ی کار نداشته باشیم و نه آنچنان زیاد بخوریم که سنگین شویم. موفق باشید
4809
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز یک جا میفرمایید اهل بیت ع با حضرت رسول در یک مقامند وهمه ذات الهی بدون واسطه فیض میگیرند یکجا میفرمایید مقام محمدی ص خورشید است و اهل بیت ع قمر از علمای دیگر هم شنیده ایم اهل بیت ع و بقیه پیامبران در حجاب مقام حضرت رسولند کدام درست هست خدا حفظتان کند
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو سخن در جای خود درست است. رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» آن صاحب مقام‌اند و به سوی عرش و ملکوت راه گشوده‌اند و اهل‌البیت«علیهم‌السلام» به نور محمد«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در آن راه قرار می‌گیرند و از نور خداوند منور می‌شوند هرچند آن راه ابتداء به نور خورشید محمدی«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» گشوده شده و از این جهت همه را نور محمدی در برگرفته و هروقت خواستید به یکی از آن ذوات مقدس نظر کنید ابتدا با نور محمدی«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» روبه‌رو می‌شوید به همین جهت در زیارت آن بزرگواران ابتدا به رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» سلام می‌دهید و می‌گویید: «السلام علیک یا رسول الله» نمی‌گویید: «السلام علی رسول الله». موفق باشید
4807
متن پرسش
سلام مجدد استاد عزیز جانم فدای شما که هیچ گاه در صبر و تواضع و ادب و منطقتان خللی پیدا نمی‌شود و سوال از شما همیشه مایه‌ی انبساط روحی و یادگیری است. در پاسخ سوال 4772 فرمودید: «می‌فرمایید «مگر گفتمان آقای احمدی‌نژاد جدا از شخص ایشان به‌وجود می‌آید» فراموش نفرمایید این گفتمان، همان گفتمان انقلاب و امام بود که آقای احمدی‌نژاد همچون سربازی فداکار و بر عکس دولت‌های قبلی آن را به صحنه‌ی اجرایی کشور آورد.» بنده کاملا این را می‌پذیرم که گفتمان آقای احمدی‌نژاد همان گفتمان انقلاب و امام بود اما همان طور که خود حضرت عالی بهتر از بنده می‌دانید گفتمان امام صرفا یک بحث تئوریک نیست و تحقق آن نیاز به مجاهدت عملی دارد. به نظر بنده علت دستاوردهای آقای احمدی‌نژاد برای کشور بیشتر به بعد عملی بسیار قوی ایشان بر می‌گشت. آن زهد و خلوصی که از دیرباز در زندگی شخصی ایشان وجود داشته، آن ارادت ومعرفت عمیق و تأثیرگذار به امام زمان (عج) که معلوم است صرفا یک حرف شعاری نیست، آن عشقی که ایشان به نوع انسان و مردم و محرومین داشتند، و همین معرفت به اسلام و امام زمان و عشق به مردم بود که نیروی محرکه‌ی ایشان در سفرهای استانی و سیاست خارجی و داخلی بود که منشأ برکات فراوان شد، و آن نگاه تحلیلی دقیق و آن ادبیات فطری عمیق ایشان نسبت به مسائل بشری که حتی روشنفکران خارجی را به تحسین و شگفتی وا می‌داشت و شما بهتر از حقیر می‌دانید که این خصایل به سختی به دست می‌آید و بسیار سخت‌تر به طور توأم در یک فرد جمع می‌شود. بنده حرفم این است که چگونه می‌توان به همچین شخصیتی که تا همین الان هم قدر و منزلتش شناخته نشده و به شدت مظلوم قرار گرفته پشت کرد و ایشان را تمام شده انگاشت؟ معرفی آقای مشایی دلیل شما است؟ حرف من این است مگر ایشان جرمی مرتکب شده؟ مگر منعی از لحاظ اخلاقی و قانونی و شرعی در این زمینه وجود داشته؟ آیا این که ایشان امتداد گفتمان انقلاب را با تمام جامعیت و خلوص آن فقط از طریق آقای مشایی که همفکر ایشان هستند و از تجارب ایشان برخوردار هستند میسر می‌دیده خطا است؟ بر فرض که بنا به نظر حضرت عالی آقای مشایی به علت مسائلی که علماء برای ایشان ایجاد کردند این توانایی را نمی‌داشت اما این ضعف علما و تفکر دوستان جبهه پایداری است نه جرم آقای احمدی نژاد! بنده معتقدم به مراتب بیشتر از بعضی از حرکات آقای احمدی‌نژاد که اگر خودمان را جای ایشان و شرایط سخت ایشان بگذاریم شاید برای آن حرکات هم توجیه پیدا کنیم، بی‌مهری و کم‌لطفی ما و کمکاری ما در تبیین شایستگی‌های خاص آقای احمدی‌نژاد باعث گم شدن هشت سال ایشان می‌شود هر چند بنده معتقدم این هشت سال گم‌ناشدنی است و تاریخ حقانیت ایشان را اثبات خواهد کرد. اما ما باید تصدیق کنیم که چه قدر به شخص آقای احمدی‌نژاد مدیونیم و چه قدر بازخوانی عملکرد هشت ساله‌ی ایشان برای خود ما مفید است و پشت کردن به ایشان آن هم در حالی که ایشان هشت سال مظلوم بوده و این مظلومیت رو به افزایش است جز یک بی‌انصافی و گناه بزرگ در حق آقای احمدی‌نژاد و در حق گفتمان انقلاب اسلامی و در حق خودمان نیست.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید موضوع بسیار حساس و دقیق است، شاید در جواب سؤال شماره‌ی 4806 تا حدّی موضوع روشن شده باشد. ولی همان‌طور که عرض کردم موضوع بسیار حساس است و به این موضوع هم فکر کنید؛ راستی آقای احمدی‌نژاد خود را فدای آقای مشائی کرد و یا این‌همه نیروهای انقلاب را؟ آیا امکان این‌ راکه آقای احمدی‌نژاد در تشخیص آقای مشائی اشتباه کرده است را می‌دهید؟ آیا در این مورد هم ما باید به دنبال آقای احمدی‌نژاد راه بیفتیم؟ موفق باشید
4805
متن پرسش
سلام علیکم با تسلیت این ایام خدمت شما آرزوی سلوک الهی تحت توجهات خاص حضرت حجت صلوات الله علیه وعلی ابائه را دارم. اما آنچه شما و تمام دوستان ارزشهای الهی تا حال نسبت به شخص اقای رئیس جمهور محترم انجام داده اید ان شاالله مورد نظر خداوند متعال قرار گیرد ولی به عنوان شاگرد کوچک شما باید این نکته را بگویم که به هر دلیلی جناب آقای رئیس جمهور از خطوط اصلی ارزشی خارج شده اند و دفاع از ایشان از مصادیق هتک نفس شما محسوب میشود که هرچند کسب آبرو واجب نیست ولی حفظش واجب است. بنده خبر موثق با دو واسطه دارم که ایشان گفته اند: (خدمتی که اقای مشایی به من کرده احدی زیر این آسمان به من نکرده)، ناقلش آقای صفار هرندی است. دلبستگی زیاد ایشان به اقای مشایی قطعا فقط در حد ارتباط کاری و شغلی نیست و شاید مهمترین ضعفی که در شخصیت آقای ریئس جمهور محترم وجود دارد ضعف معرفت شناسی ایشان است یعنی متاسفانه- با توجه به اخبار بسیار موثق بنده که فقط با یک واسطه از نزدیکان ایشان دارم- ایشان اعتقاد زیادی به خواب و استخاره و شاید مسایلی از این قبیل دارند و این راهها را دریچه ای مطمئن وکاملا صحیح برا ی دسترسی به واقع قلمداد میکنند و لذا بعضی از سودجویان از همین راه در شخصیت ایشان نفوذ کرده اند و شد آنچه شد. البته منظور بنده بی انصافی در مقابل خدمات این بزرگواران نیست.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از تذکر دلسوزانه‌تان ممنون هستم ولی مشکل در آن‌جا است که بنا به فرمایش رهبری عزیز نباید برجستگی‌های رئیس جمهور فعلی در امور کشور را نادیده گرفت به طوری که متهم شویم انقلاب اسلامی کار نکرده و از این بدتر دارند تلاش می‌کنند بگویند: اولاً: آقای احمدی‌نژاد در این 8 سال کشور را به پرتگاه فرستاده. ثانیاً: رهبری مانع او نشده پس نهاد ولایت فقیه کارآیی لازم را جهت حفظ انقلاب از خطرات ندارد. این‌ها آن نکاتی است که باید بنده و امثال جنابعالی در نظر بگیریم و وظیفه‌ی بسیار حساس خود را انجام دهیم که بنا به توصیه‌ی شما متهم به تأیید کارهای اشتباه آقای احمدی‌نژاد نشویم که موجب هتک نفس‌مان شود و از طرف دیگر به اسم حفظ آبروی خود از حفظ آبروی نظام و رهبری چشم بپوشیم. موفق باشید
4803
متن پرسش
مدام حزب الله متهم می شود استراتیژی و چشم انداز در دنیای امروز ندارد بخصوص با کاندیدا شدن جناب دکتر جلیلی ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: غرب با اصالت‌دادن به ملاک‌های خود حضرت امام را متهم می‌کرد که برنامه‌ای برای نظام‌سازی ندارند، چون غرب جز نظام‌سازی به روش غربی را به رسمیت نمی‌شناسد و حتی نمی‌تواند ببیند. موفق باشید
4801
متن پرسش
با سلام مدت زمان بسیار است که رییس جمهور با نام زاویه گرفتن از رهبری و حتی ضد ولایت فقیه معرفی میگردد. اخیرا دکتر جلیلی نیز اشاره کردند که اقای احمدی نژاد در چهار سال دوم دچار حب قدرت شده و در نتیجه منحرف گشتند. به تازگی برخی یادشان امده که اقای احمدی نژاد در سال 86 با شبکه های جاسوسی ارتباط داشته اند. من اگر هر حرفی بزنند را یا می پذیرم یا نقد می کنم و یا هردو و الان در مورد این حرفهایی که نام بردم نمی دانم درست است یا خیر؟و اگر درست است چرا در سخنان رهبری چیزی که اشاره ای در این مورد داشته باشند را متوجه نشدم ؟خسته نباشید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال ما باید زیر سایه‌ی رهنمودهای رهبری به‌سر ببریم و رهبر عزیز«حفظه‌الله» برای آقای احمدی‌نژاد برجستگی‌ها و ضعف‌هایی برشمردند،. شاید شیفتگی غیر معمول آقای احمدی‌نژاد نسبت به آقای مشائی منجر به تصمیماتی شدکه آن تصمیمات موجب گله‌مند شدن گردید. موفق باشید
4800
متن پرسش
سلام علیکم در ایه اخیر مورى بحث در جلسه تفسیر ((وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَی أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَی شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ )) اتحاد ما با حقایق بالاتر در آیه خزینه ای ((وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ))بحث شد. حالا سوال اینست که آیا در همه عوالم از مقام ((وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَی أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَی شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ ))که شما به اتحاد با مقامات مثل مقام امیر امومنین هست تا تا همین بدن خاکی بیان فرمودید . آیا باز تشخص ما انسان ها باز به همین نحو حفظ می شود به عبارت دیگر آیا تشخص ما در همه عوالم حتی متحد شدن با مقامات معصومین حفظ میشود ؟چگونگی آن را بیان بفرمایید . التماس دعا .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد ما چه اندازه خود را در آن عالم که عالم فطرت است نگه داریم، به همان اندازه تحت تجلیّات انوار معصومین«علیهم‌السلام» بر قلب خود می‌شویم. موفق باشید
4799
متن پرسش
باسلام و خداقوت خدمت استاد بزرگوار مشکلی دارم که با شرمندگی تمام عرض میکنم،من و همسرم هردو مذهبی و از خانواده های مذهبی هستیم،اما نمیدانم چرا متاسفانه در نماز کاهلیم،بحمدالله در بقیه ابعاد علی ظاهر مشکلی نداریم،ازحجاب،اخلاق و ...،چندین بار باهم قرار گذاشتیم که ازنوشروع کنیم،اما طولی نمیکشد که دوباره در همان مسیر میافتیم،خیلی خیلی ناراحتم و نمیدونم چطوری این مرض رو از زندگیمون بیرون کنم،لطفا راهنمایی بفرمایید.ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ترک نماز به هر بهانه‌ای انسان را از ورود به حقیقت محروم می‌کند درنتیجه هرچه انسان جلو برود و هر تصمیمی بگیرد به ضررش تمام می‌شود از خود نمی‌پرسید چه‌چیزی را بر انجام نماز ترجیح می‌دهید که آن چیز بهتر شما را به حقیقت برساند؟ موفق باشید
4797
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمه الله با توجه به اینکه بعضی مواقع غذایی که برای بنده میکشند بیش از حد است حال: 1- یا باید آن بقیه را نخورمکه در نتیجه دور ریخته میشود که این برابر است با اسراف 2- یا باید آن را تا ته بخورم که این هم بنا به گفته امام صادق (صلوات الله علیه) باعث حماقت میشود!!! حال دستور العمل شما چیست. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال فقهای عزیز روشن کرده‌اند ما حق نداریم اگر گرسنه نیستیم و یا سیر شده‌ایم به جهت آن‌که غذا دور ریخته نشود، آن را بخوریم. موفق باشید
4796
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید یک سؤال داشتم که مرا به کتاب از برهان تا عرفان خودتان احاله دادید ولی به جواب نرسیدم خواهشمندم بفرمایید تصور هستی بدون چیستی چگونه امکان پذیر است؟ چگونه امکان دارد یک چیز بدون اینکه چیستی داشته باشد وجود داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سلوک فلسفی انسان به جایی می‌رسد که از ذهن که عموماً چیستی‌ها را در خود دارد عبور می‌کند و به عقل می‌رسد که با «وجود» مرتبط است و در اینجاست که انسان می‌تواند بدون رجوع به ذهن – که نظر به چیستی‌ها دارد – با وجود و مراتب وجود مرتبط شود و در این راستا و برای این سیر از چیستی به هستی، معرفت نفس راه‌کار خوبی است. موفق باشید
4795
متن پرسش

با عرض سلام و ادب و احترام خدمت استاد عزیز: آقای سعید جلیلی در چندین دوره مذاکره سنگین و پیچیده با نمایندگان کشورهای آمریکا ، انگلیس ، فرانسه ، آلمان ، روسیه و چین منظومه ای از اقتدار و عقلانیت و منطق و حقانیت و استواری و اعتدال توأم با انعطاف را از مکتب اسلام به نمایش گذاشته است بنحوی که غربیها را با همه حیله گری و چموشی بر مداری منطقی و گریز ناپذیر وارد کرده است و آنان را بین پذیرش واقعیت ها و یا رفتارهای نابخردانه و رسوای در دیپلماسی رایج امروز در تعارضی آشکار قرار داده است . نگاهی اجمالی بر فضای حاکم بر گفتگو ها از سوئی و موضوع و متن گفتگو از سوی دیگر و بعلاوه هندسه و تسلسل مذاکرات بیانگر آن است که یک نگاه و مدیریت جامع توام با اقتدار و خودباوری جهت مذاکرات را از فضای تاریک و مبهم و غیر قابل محاسبه به مداری منظم و مشخص و قابل پیش بینی و منطبق بر واقعیتها برگردانده است . این اقتدار و خودباوری بیانگر اعتقاد و ایمانی توام با یقین و بصیرت می تواند باشد . با توصیفات فوق آیا چنین شخصی با این تجربه موفق در صحنه اجرایی کشور قادر خواهد بود انقلاب رو به تکامل و رشد در حرکت خود چندگام به جلو ببرد . و آیا چنین فردی می تواند تیلور آمال و آرزوهای انسانهای فرهیخته و مردم انقلابی در صحنه اجرای کشور و ادامه دهنده تجربه های موفق دولت فعلی و پیراسته از نقصهای آن باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با توجه به این‌که معتقدم انقلاب اسلامی، بر عکس سایر انقلاب‌هایی که در صدساله‌ی اخیر گرفتار ارتجاع و عقب‌گرد شده، حقیقتی دارد که به‌خوبی می‌تواند رو به جلو رود و به اهدافی که هنوز دست نیافته برسد و همان‌طور که حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» فرمودند: «راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدّی با جهان‌خواران حلّ نکنند و لااقل خود را به مرز قدرت بزرگ جهان نرسانند آسوده خواهند بود؟» پس ما نباید از این نکته‌ی مهم غفلت کنیم که تنها با روحیه‌ای حماسی و با تلاش برای قدرتمندشدن در مقابل جهان امروز می‌توانیم به حیات مستقلانه‌ی خود ادامه دهیم . حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌فرمایند: « کسى‏ تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمى‏دانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند! البته ما مطمئنیم که در همین شرایط نیز آنها که با روحانیت اصیل کینه دیرینه دارند و عقده‏ها و حسادتهاى خود را نمى‏توانند پنهان سازند آنان را به باد ناسزا گیرند. ولى در هر حال آن چیزى که در سرنوشت روحانیت واقعى نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. که اگر بند بند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله‏هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستى‏مان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هر گز امان نامه کفر و شرک را امضا نمى‏کنیم.». این روحیه تنها روحیه‌ای است که ما را از گرفتارشدن از ارتجاع گفتمانی نجات می‌دهد هرچند متهم شویم این گفتمان ،گفتمان طالبانی است. خطری که از سخنان بعضی از کاندیداها و یا نمایندگان فکری آن‌ها به‌چشم می‌خورد، خطر غفلت از موقعیت جهانی نظام اسلامی ایران و انقلاب اسلامی است. گویا آقایان گمان می‌کنند ملت از اهداف تاریخی خود دست برداشته‌ ملتی که بنا است نظامی ماوراء نظام جهانی نظامی را به بشریت ارائه دهد. ارادت به رهبری ارادت به روحیه‌ی انقلابی کسی است که می‌داند در جهان امروز چگونه باید عمل کرد و لذا در توصیه‌ی خود به نامزدها در سالگرد امام فرمودند: «بعضی با این تحلیل که به دشمنان امتیاز بدهیم تا عصبانیت آن‌ها را نسبت به خودمان کم کنیم، عملاً منافع آن‌ها را به منافع ملت ترجیح می‌دهند»، این نشان می‌دهد روحیه‌ی مورد نظررهبری روحیه‌ی کوتاه‌آمدن در مقابل بیگانگان نیست، بلکه برخورد مقتدرانه با بیگانگان است. این روحیه در جناب آقای دکتر جلیلی به‌خوبی نهادینه شده و بدین لحاظ در مقابل نمایندگان شش قدرت جهانی در پای میز مذاکره، خود را نمی‌بازد چون فهمیده است ایران به‌عنوان یک ابرقدرت دارد جای خود را در جهان امروز باز می‌کند. بنده این روحیه را در سایر نامزدها – در عین آن‌که برای بعضی از آن‌ها احترام قائل هستم – ندیدم. لذا اگر ما به دنبال آن هستیم که نقش تأثیرگذاری خود را آن‌طور که شأن انقلاب است حفظ کنیم نمی‌توانیم از آقای دکتر جلیلی به عنوان رئیس جمهور این کشور چشم‌پوشی کنیم و امیدوار به نامزدهایی باشیم که مطمئن نیستیم در حال حاضر می‌توانند ماوراء سبک مدیریت غربی، انقلاب اسلامی را مدیریت کنند و کشور را از ضایعات مدیریت غربینجات دهند. از این جمله‌ی رهبری در سالگرد رحلت حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» ساده نگذرید که فرمودند: نامزدها «قول بدهند که به مسئله‌ی اقتصاد که امروز میدان چالش تحمیلی بر ملت ایران از سوی بیگانگان است، به‌خوبی خواهند پرداخت» آیا از این جمله بر نمی‌آید که ما باید در همان راستایی که با بیگانگان درگیر بوده‌ایم و هر روز به جلو رفته‌ایم، مسائل اقتصادی را نیز حل کنیم؟ پس چرا بعضی‌ها گمان می‌کنند می‌توانیم با کوتاه‌آمدن در مقابل بیگانگان مشکلات اقتصادی را مرتفع نماییم و در این راستا ملت ایران را از روحیه‌ی انقلابی و قاطع آقای دکتر جلیلی می‌ترسانند که اگر ایشان رئیس جمهور شوند کار بدتر می‌شود. این به جهت آن است که نمی‌دانیم ما تنها با مقاومت در مقابل بیگانگان می‌توانیم از تنگناهای زندگی غربی و اقتصاد غربی رها شویم. رهبر عزیز«حفظه‌الله» فرمودند: «عصبانیت آن‌ها ناشی از این است که شما هستید، ناشی از این است که جمهوری اسلامی هست» آن‌هایی که می‌خواهند از عصبانیت دشمن کم کنند می‌دانند در عمل باید از هویت خرج کنند و موجودیت ما را به عنوان جمهوری اسلامی بفروشند. چه سخن عالمانه‌ای است سخن دکتر جلیلی که می‌فرماید: «نخواهیم گذاشت ما را به اسم تنش‌زدایی از پشت خیمه‌های دشمن عقب بکشند» و لذا می‌فرماید: « تهدیدزدایی را به جای تنش‌زدایی دنبال می‌کنم». و این با قدرتمندشدن نظام ممکن است در حالی‌که روحیه‌ی انقلابی خود را به بهانه‌ی تعادل فرو ننهیم و بدانیم تعادل در امروز همین روحیه‌ی رهبری است که می‌فرمایند من انقلابی‌ام و نه دیپلمات. و تنها با روحیه‌ی انقلابی و تقابل با کفر جهانی است که در مسیر انبیاء تاریخ قرار می‌گیریم و مفتخر به مددهایی می‌شویم که ریشه‌ی کفر و استکبار را برمی‌کند و وعده‌ی الهی بر ملت ما جاری می‌شود که فرمود: « فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذینَ ظَلَمُوا» پس به جهت روحیه‌ی مقاومت شما ریشه‌ی ظالمان و ستمکاران قطع خواهد شد. موفق باشید

4793
متن پرسش
باعرض سلام به استاد عزیز بنده مدتی است ذهنم مشغول شده وبه یک سردر گمی رسیده ام که امیدوارم شما جوابم رابدهید:چراکه وقتی سراغ مباحث وسخنرانی های آقای مشایی میروم و زمانی که مباحث وکتاب آقای شریف زاده(آوای خرد)دردفاع ازتفکر آقای مشایی رامطالعه میکنم وبعد آنهارابامباحث ودرس های شما تطبیق میدهم میبینم تقارب بسیاربسیار بالایی بامبانی تفکری شماداردوتطبیق فراوانی با مباحث امام ومحی الدین(در مبحث انسان محی الدین که ازخودشما درس گرفتیم)دارد -وهمین طورآقای شریف زاده نحوه ی عرضه ی دین درتفکر مشایی واحمدی نزاد راوتطابق آن با تفکرامام ره رادر کتابش تبین میکند وبازاین هم با مباحث شما تقارب زیادی دارد وبنده وامسال من از تفکر ومبانی شما به آن رسیده ایم اما وقتی به نقدهای شما به آقای مشایی نگاه میکنم واین که میفرمایید(مضمونا)تفکر مشایی دوراز تفکر امام است به سردرگمی عجیبی میرسم حضرت استاد سوال بنده صرفا ازجهت سیاسی نیست بلکه ازجهت علمی واشرقی هم برایم اهمیت دارد(این سوال نه برای من بلکه برای خیلی از دیگرشاگردان شمامطرح است) تشکروالتماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده اثباتاً و نفیاً در مورد تفکر و مبانی آقای مشائی سخنی نگفته‌ام. عرض بنده آن بود که صلاح نبود آقای احمدی‌نژاد آقای مشائی را به عنوان رئیس جمهور مطرح کنند که دلایل آن را تحت عنوان «چرایی عدم حمایت از کاندیداتوری آقای مشائی» عرض کردم. آن‌چه مهم است سخنان بنده و امثال بنده نیست نهایت ارزش سخنان اینجانب وقتی ظهور خواهد کرد که بتواند خوانندگان عزیز را به ستون‌های اصلی اندیشه‌ی دینی مثل علامه طباطبائی‌ها و مطهری‌ها و حضرت امام و آیت‌الله جوادی و آیت‌الله حسن‌زاده سوق دهد و در همین راستا خواهشمندم مواظب باشید در رجوع به آقای مشائی طوری برخورد نشود که ما در نهایت به اندیشه‌ی سلسله‌ی علماء بزرگ متصل نگردیم زیرا در آن صورت ناخواسته فرقه‌ای خواهیم شد جدا از دریای بیکران سلسله‌ی علماء دین که حامل فقه و حکمت و عرفان‌اند، وای اگر با روحیه‌ی علاقه‌مندی به عرفان و سیر قلبی ارتباط تنگاتنگ با فقه و حکمت در ما ضعیف شود. موفق باشید
4792
متن پرسش
سلام.استاد .بنده با مطالعه آثار شما به عرفان علاقه مند شده ام وقصد دارم به صورت جدی وتمرکر بیشتر مطالعه متون عرفانی راشروع کنم.اما این مسیر بسیار دشوار است وهمان طور که می دانید به دلیل عدم پرداخت گسترده در جامعه دورنمای وسیعی پیش روی بنده نیست از این که ابتدا از چه مباحثی شروع کنم چه مطالبی را بخوانم چه سیری را دنبال کنم که دچار سردر گمی نشوم وبی هدف هم مطالعه نکنم.خودم کم وبیش آنچه که از آثار شما دستگیرم شد شروع به مطالعه بر روی اسما وصفات شدم کردم تادر این موضوع عمیق تر شوم.خواهشمند شما مرا یاری کنید ویک سیر کلاسیک برای مطالعه متون عرفانی به من پیشنهاد کنید. درضمن یک سیر در راستای مطالعه کتب امام خمینی نیز می خواهم.التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست بتواند کمک کند از آن جهت که با معرفت نفس شروع می‌شود. موفق باشید
4787
متن پرسش
باسمه تعالی- سلام علیکم، با آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون برای حضرتعالی در ترویج معارف دینی ، چندی پیش انتقادی در مورد کاربرد عبارت "اصولگرایان حزبی" مطرح کردم و چون حضرتعالی آنرا پذیرفتید فهمیدم که به خطا نرفته ام. اما بعد از آن مشاهده کردم که به جای آن از عبارت "اصولگرایان سیاسی" استفاده می فرمایید که به نظر می رسد انتقاد شدیدتری به آن وارد باشد. به خصوص وقتی در پاسخ شماره4729 فرموده اید ". . . خطر اصولگرایی سیاسی به عنوان یکی از عواملی که انقلاب را گرفتار بن بست می کند. . ." بر آن شدم تا ابهام و ایرادم را مطرح کنم. تعجب حقیر از این است که مگر ما اصولگرایی غیر سیاسی هم داریم؟ اگر منظور از اصولگرایی گرایش یا اعتقاد به اصولی است که ریشه در منابع فقهی و دینی دارد، حتما از فروع آن اقتصاد ، فرهنگ، سیاست و حقوق و . . . است، به نحوی که جدا کردن آن ها و به طریق اولی در تقابل دانستن آن ها امکان ناپذیر است. اتفاقا علت اصلی کاربرد عبارت "اصولگرایی" این است که حتی الامکان از تفرق مسلمانان و حد اقل شیعیان جلوگیری شود و همه را حول اصول متفق فیه متحد نماید، حال اگر خود اصولگرایان را شقه شقه کنیم بر خلاف مقتضای آن نام گذاری عمل کرده ایم. و ممکن است عده ای هم ما را به این دلیل که اصولگرای فرهنگی هستیم نپذیرند و بعضی دیگر را با دیگر عناوین. آن طور که حقیر فهمیده ام اصولگرایی به مثابه درختی است که ریشه های آن منابع فقهی است و شاخه های آن فروعی چون : اقتصاد، سیاست ، حقوق ، فرهنگ، دفاع و . . . که اگر چه به ظاهر جدا ولی چون از طریق یک تنه به ریشه ها متصل و وابسته اند پس عین هم بوده و تفکیک نا پذیرند. همانگونه که شهید مدرس هم فرموده اند : سیاست ما عین دیانت ما است. اما من مدعی اصولگرایی هستم که در عمل یا سیاست زده ام، یا سیاسی کارم، یا قدرت طلبم ، یا اصلا اصولگرا نیستم اما منافعم ایجاب نموده که خود را در دایره اصولگرایان وارد کنم. بنابراین به نظر می رسد نه تنها سیاسی بودن را نباید به عنوان مذمتی برای بعضی اصولگرایان بکار بریم بلکه باید اصولگرایی منهای سیاست را مذمت نماییم ، همان طور که در مورد گروه هایی مثل انجمن حجتیه کرده ایم. اگر آنچه گفته شد درست باشد، شاید راه حل در این باشد که به جای این که با یک عبارت و یا یک اصطلاح افراد و گروه های مختلف و یا حتی متعارض را وصف کنیم، با توصیف در یک جمله و بنا به مورد با ذکر اوصاف دقیق و مشخص (مثل سیاست زده ، سیاسی کار، قدرت طلب یا . . ) آن ها را متمایز و نظر و اراده خود را تبیین نماییم و یا این که بدون ورود در علت یا منشا اشتباه و خطا ی افراد و گروه ها اظهار نظر نماییم تا باعث ایجاد شائبه ای نشود.با تشکر از بذل محبت و عذر خواهی از تصدیع اوقات شریف و التماس دعا.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از اصول‌گرایی سیاسی آن نوع اصول‌گرایی است که خود را در حصار سیاسی‌بازی متوقف کرده است در حالی‌که اگر بر اساس رهنمودهای دین خدا عمل می‌کرد در عین آن‌که سیاست عین دیانت است ولی دیگر به آن اصول‌گرایی سیاسی اطلاق نمی‌شد. مثل آن‌که به حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» اصول‌گرا می‌گویند و برای آن‌که اصول‌گرایی سیاسی را از اصول‌گرایی اصیل جدا کنیم. مقام معظم رهبری در تاریخ 29/3/ 85 شاخصه‌های اصول‌گرایی را به‌کار بردند تا بتوان بین اصول‌گرایی حقیقی با اصول‌گرایی ادعایی فرق گذاشت. موفق باشید
4786
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز بعد از اینکه خیلی از مباحث شما اعم از غرب شناسی و ... رو مطالعه کردم و با مبانیی که جنابعالی به ما یاد دادید ، بنده با چندتن از دانشجویان دانشگاه امام صادق که درباره ی تکنولوژی که اقای قالیباف خیلی از این کلمه استفاده می کردند و مبنای پیشرفت خودشان را استفاده از تکنولوژی میدانند ، بحث میکردم که یک مسئله خیلی ذهن بنده را مشوش کرد: انها میگفتند که حضرت آقا درباره مباحث غرب شناسی نظرات متفاوتی با اقای طاهرزاده دارند. میخواستم صحت با عدم صحت این موضوع را از خودتان بپرسم؟ ممنون التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که در این رابطه به جواب سؤال‌های شماره‌ی 4254 و 3359 و به‌خصوص شماره‌ی 3360 رجوع فرمایید. نهایت وظیفه‌ی ما آن است که طوری نظرها را متوجه غرب کنیم که دانشجویان و طلاب ما بتوانند حرف حضرت امام و رهبری عزیز را درست بفهمند. به دوستانی که می‌فرمایید مباحث غرب‌شناسی که بنده عرض می‌کنم با نگاه رهبری به غرب متفاوت است، بفرمایید بیاییم همه بر روی نگاه رهبری به صورتی کارشناسانه متمرکز شویم به هر نتیجه‌ای که رسیدید برای ما مبارک است. موفق باشید
4782
متن پرسش
سلام استاد.خداقوت. استاد من بررسی کردم بین کاندیدهای محترم ریاست جمهوری، برخی از آنان در حدقابل قبولی متعهد به انقلاب و اهداف و آرمانها هستند و در عین حال تجارب خوبی دارند و مدیران قوی هستند و در عین حال دنبال جنجال و بلوا نیستند. اما در این میان، دکتر جلیلی به نظر می رسد از همه بیشتر، قلبا به آرمانهای انقلاب و مبانی اسلام عزیز پای بند باشد. اصلا حتی قبلا زمانی که برای مذاکرات هسته ای می رفت احساس می کردم ، با تهجد و تقرب به خداوند به آن عرصه پا می گذارد. بالاخره یک چیزهایی را قلبی دریافت می شود کرد. در اینکه انسان عاقلی است و هرگز حرفهای غیرمنطقی نخواهد زد و کشور را دچار مشکل ننموده و حرکات دشمن شادکن نمی کند هم مطمئنم. در خصوص آنکه گفتمان اصیل انقلاب اسلامی را می فهمد نیز شکی نیست. در این مورد که حسب فرمایش مقام معظم رهبری، ایشان، البته در بعد دیدگاه و مسلک، تمام محاسن آقای احمدی نژاد را دارند؛ اما ضعفها را ندارند نیز مطمئنم. اما استاد عزیز آنچه در من تردید ایجاد می کند آن است که نکند با توجه به اینکه خیلی سوابق مدیریتی ندارد؛ مدیر موفقی نباشد و نتواند از عهده وظایف مهمی که در پست ریاست جمهوری تعریف می شود؛ برآید. شاید به صلاح خود دکتر جلیلی باشد که در این مرحله برگزیده نشود و در دوره های بعد، که مجرب تر شد، وارد میدان شود. مثلا برخی دوستان معتقدند بهتر است این دوره دکتر ولایتی منتخب شوند. چراکه تجاربی دارند که اگر الان به کار گرفته نشود، فرصتی نخواهد ماند که از این تجارب بهره برداری شود و در عین حال آیتم های خوب دیگری نیز دارند مثل اینکه انسان عاقل، آرام و مدیری هستند در عین حال تشنج آفرینی نمی کنند. منتهی من می ترسم آن گفتمان اصیل انقلاب اسلامی، که تا حدودی در این سالها بروز و ظهور کرده بود؛ با انتخاب کسی غیر از دکتر جلیلی به فراموشی سپرده شود.لطفا مرا را راهنمایی کنید. من بین این دو نفر مانده ام کدام حقیقتا اصلح تر است؟بالاخره صرفا تعهد هم کفایت نمی کند تجربه و تخصص هم لازم است.( ایمیلم را هم می فرستم که اگر مایل نبودید پاسخ در سایت گذاشته شود، شخصی لطف کنید ارسال نمایید.)بیکران سپاس
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید بحمدالله در بین نامزدهای ریاست جمهوری در این دوره بعضی از افراد برجسته به‌چشم می‌خورند ولی عنایت بفرمایید که در نهایت رقابت‌ها بین چه کسانی خواهد بود، در آن صورت است که باید جبهه‌ای را تقویت کنید که گفتمان انقلاب را دنبال می‌کند و ما را گرفتار یک نوع سکولار پنهان نمی‌کند. آنچه بنده پیش‌بینی می‌کنم رقابت بین آقای جلیلی است یا با جریان اصلاح‌طلب و یا بین آقای جلیلی و اقای قالیباف. در این فضا نمی‌توانید از شخصیت آقای جلیلی ساده بگذرید، در حالی‌که سوابق آقای جلیلی نشان می‌دهد در اداره‌ی کلان کشور شخص مناسبی است به‌خصوص که ما در شرایطی به‌سر می‌بریم که تنها با روحیه‌ی انقلابی و مقاومت در مقابل دشمن می‌توانیم به نتایجی برسیم که انقلاب به دنبال آن نتایج است. شما از این مسئله ساده نگذرید که آقای جلیلی متوجه است ساختارهای اداری ما ظرفیت لازم جهت ادامه‌ی انقلاب را ندارد، درک این نکته همان چیزی است که انقلاب ما را از تنگناهایی که همه از آن رنج می‌بریم نجات می‌دهد. با این‌که همه می‌دانیم اقتصاد ما نیازمند کارهای طولانی مدت و اصلاح ساختارها است، نباید به وعده‌هایی دل بست که آن وعده ها بیشتر بحران‌ها را پنهان می‌کند. یقیناً پیشرفت در انقلاب بدون رویکردی انقلابی و احیاء گفتمان انقلاب ممکن نیست وگرنه به همان جایی برمی‌گردیم که در دولت سازندگی گرفتار شدیم که فرهنگ انقلابی به‌کلی به حاشیه رفت و ما در ذیل غرب قرار گرفتیم و تکنوکرات‌ها سرنوشت ملت و انقلاب را به‌دست گرفتند. تنها با روحیه‌ی انقلابی است که جامعه از باندبازی و سیاسی‌کاری آزاد می‌شود. یا باید با این‌همه پیشرفت تاریخی که از جهات سیاسی و علمی داشته‌ایم، تسلیم استکبار جهانی شویم و یا تنها با روحیه‌ای انقلابی کار را ادامه دهیم و دشمن را مأیوس نماییم. بنده در مقایسه با سیره و سخن نامزدهای محترم تنها در آقای دکتر جلیلی چنین روحیه‌ای را ملاحظه کردم که اعتقاد دارد با روحیه‌ای کاملاً دینی و انقلابی باید همه‌ی مناسبات نظام را مدیریت کرد و در این مسیر هیچ تردیدی به خود راه نداد. زیرا رئیس جمهور نظام اسلامی نه‌تنها باید به انقلاب معتقد باشد بلکه باید با تمام وجود تلاش کند آرمان‌های انقلاب محقق شود، در این صورت است که حقیقتاً مردم به زندگی صحیحی برمی‌گردند و گرفتار انواع آرزوهای دردسرساز نمی‌شوند. بنده تعجب می‌کنم از بعضی دوستداران انقلاب که چگونه به اطرافیان بعضی از نامزدها نمی‌نگرند که آن نامزدها شعار انقلابی می‌دهند ولی در اطرافیان آن‌ها نه سلوک دینی همراه با ساده‌زیستی و نه روحیه انقلابی به چسم می‌خورد و باز امید دارند این افراد بتوانند مشکلات جامعه‌ی انقلابی ما را حل کنند. این افراد اگر رئیس جمهور شوند مشکلات جامعه را پنهان می‌کنند به طوری‌که مردم از یک طرف احساس می‌کنند هیچ مشکلی حل نشده و از طرف دیگر نمی‌دانند علت آن کجا است. مواظب باشید کار به این‌جاها نکشد. موفق باشید
4780
متن پرسش
سلام استاد. این احمدی نژادی که شما تازه به کنهش پی بردید برای ما خیلی وقته دستش رو شده بود. آقای طاهرزاده دوباره بیندیشید شاید احمدی نژاد را شناختید. 8 سال از عمر من جوان گذشت با صدای بلند از دولت می پرسم برای من چه کردی؟ وقفوهم انهم لمسئولون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا با قرارگرفتن در ذیل رهنمودهای رهبری و هشت سال از دولتی دفاع کردید که به تعبیر رهبری عزیز «کارهای برجسته‌ای انجام داده» هشت سال عمر باطل‌کردن است؟ نکند شما هم تحت تأثیر حرف‌های بعضی از نامزدها و ماهواره‌ها قرار گرفته‌اید؟ چرا ماوراء این تبلیغات، خودتان فکر نمی‌کنید. با تمام امید به حماسه‌ای فکر کنید که خداوند برای این ملت بزرگ مقدر کرده. «أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیب»؟ موفق باشید
4778
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار ضمن تشکر از جنابعالی بخاطر تمامی رهنمودهایتان ،انشاالله به حول و قوه الهی در نیمه شعبان یک سفر پیاده روی از نجف به کربلا برای اینجانب محقق شده است ،از جنابعالی تقاضا دارم که برای آمادگی حضور و عملکردهای لازم بنده را راهنمایی کنید.4سال پیش بصورت دانشجویی به مکه مکرمه اعزام شدم و الان احساس می کنم طوری که لایق آن سفر بود عمل نکردم این مسئله مرا برای این سفر حساس تر کرده است. (زن-27ساله) تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در فضای حرکت به سوی قبر مولایمان امام حسین«علیه‌السلام» هر قدمی که برمی‌دارید راهی از آسمان به سوی جانتان گشوده می‌شود و نسیم ملائکة الله را احساس می‌کنید، قدم‌ها را با طمأنینه بردارید و در تأمل کامل باشید. موفق باشید
4774
متن پرسش
با سلام به استاد گرامی اگر یک موسیقی برای اولین بارست که میشنویم نمیدانیم که این موسیقی حرام است یا نه البته با رقص همراه نبست ودر من حالت خاصی بوجود نیاورده حکم چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤالات فقهی را از دفتر مرجع تقلیدتان سؤال بفرمایید. موفق باشید
4769
متن پرسش
سلام استاد. تعریف سوبژکتیویته از نظر شماچیست؟ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این را مفصل در حدّ توان خود در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» شرح کرده‌ام. موفق باشید
4766
متن پرسش
سلام استاد.خوشحالم از این طریق من که در مشهد هستم هم می تونم ازتون سوال کنم. سوال من این است که با توجه به رابطه ی من و تن و اینکه با ورزش باعث تقویت اراده می شویم. ورزشی مثل زیبایی اندام هم توجیه پذیر است؟ اگر انسان با هدف زیباتر بودن در جلوی همسر یا داشتن یک پارامتر مثبت در نگاه جنس مخالف برای ازدواج اینگونه به تن بپردازد توجیه پذیر است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» عرض شد در ورزش باید رویکرد ما حاکمیت اراده بر تن باشد تا تن میل خود را بر روح ما حاکم نکند. ولی با رویکرد زیبابودن برای همسر از جهت دیگر کار خوبی است نه از جهت حاکمیت اراده بر تن. موفق باشید
4763
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت شما موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد من " نقش باور به خدا در معنابخشی به زندگی در اسلام" هست. اکثر مقالاتی رو که در زمینه معنای زندگی وجود دارد مطالعه کردم بخشی از کتب علامه جعفری در رابطه با هدف زندگی که تا حدی مرتبط با این بحث هست را نیز خوانده ام و هنوز نحوه پیش برد بحث در فضای دین اسلام برایم ابهام دارد. ممنون میشم اگر در این زمینه راهنماییم کنید. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید دو جلدکتاب‌ «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» کمک کند از آن جهت که به استناد سخنان علی«علیه‌السلام» روشن می‌کنید که چگونه زندگی معنای واقعی خود را به‌دست می‌آورد. موفق باشید
4760
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی. مدتهاست این حدیث حضرت زهرا(سلام الله علیها) که می فرمایند:"بهترین زن آنست که هیچ مردی او را نبیند و او هم هیچ مردی را نبیند." ذهن ام را به خود مشغول کرده است که: 1.مگر ما اعتقاد نداریم که حضرت زهرا(سلام الله علیها) بهترین زن هستند ولی این چنین نبوده که خود آن حضرت هیچ مردی او را نبیند و او هم هیچ مردی را نبیند،پس لطفا منظور آن حضرت از این حدیث را بفرمایید. 2.من به عنوان یک زن در جامعه امروز چه طور می توانم به این حدیث عمل کنم؟ از اینکه وقت می گذارید و به سؤال اینجانب پاسخ می دهید کمال تشکر را دارم.التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از این حدیث برمی‌آید که زنان تا آن‌جا که برایشان ممکن است باید سعی کنند با نامحرم روبه‌رو نشوند و از تبعات بسیار خطرناک آن در امان بمانند ولی در آن‌جایی که وظیفه اقتضا می‌کند موضوع فرق می‌کند. همان‌طور که حضرت زهرا«سلام‌الله‌علیها» به مسجد مدینه تشریف بردند و در مقابل مردان آن خطبه‌ی مشهور را خواندند. موفق باشید
4758
متن پرسش

به نام خدای رحمان رحیم و با سلام خدمت استاد عزیز این که در ماه رجب روایت داریم اگر کسی یک روز از آن را روزه بگیرد ار نهری که در بهشت است که از شیر گواراتر و عسل شیرین تر است می خورد و شما فرمودید شیر صورت علم تو حیدی و..... است یا اگر کسی سه روز را از ماه رجب را روزه بگیرد از پل صراط به سلامت رد می شود و روایتها یی از این قبیل به چه معنا ست و شرط ان چیست ایا هر کسی یک روز روزه گرفت شا مل می شود مثلا من کسی را می شناسم که هر سال در مراسم اعتکاف شرکت می کند اما در همان زمانی که در اعتکاف بود پدرش به خا طر رفتار بد او و حتی فحش قبیح به پدرش او را فرزند خود نمی دانست و او مدتهاست با پدرش قهر است برا ی به دست اوردن رزق از رشوه دادن هیچ ابایی ندارد استفاده از ما هواره در خانه برایشان عادی است و.... آیا این که سه روز روزه گرفته و کار هر سالش است و لی تغییری در این اعمال زشتش حا صل نمی شود باعث می شود شامل این روایات بشود یا مثلا روایت داریم اگر کسی این دعا را حتی یک بار در عمرش بخواند در قیامت چه و چه می شود اگر کسی یک بار خواند و آش هما ن آش و کاسه همان کاسه شامل حا لش می شود و اگر شرو طی دارد چرا روایات این چنین مبهم و به طور کلی گفته اند. با عرض تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید تمام این دستورات بر اساس آن است که شرایط آن فراهم باشد به همین جهت در آیه‌ی 27 سوره‌ی مائده داریم « َ إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقین‏»خداوند اعمال دینی را از انسان‌های متقین قبول می‌کند به همین جهت هدیه‌ی قابیل را قبول نکرد. موفق باشید

نمایش چاپی