سلام علیکم استاد: وقت بخیر. از آن جهت که عین وجود عین کمال است و ازلی و ابدی و (بی نیاز و همه جایی است) نمیتوانم در خارج نیازمندی و نقص را تصور کنم حال آنکه انسان و نباتات و جمادات نقص دارند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عالمِ امکان و ممکنالوجودها نسبت به امکانی که میتوانند به دست آورند، نقص دارند. ولی این غیر از حضور خداوند است برای خود در همه عالم که عین بینیازی است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. در ارتباط با سوال ۳۲۶۲۳ سلام وقتتون بخیر: استاد عزیز در جریان حادثه ی سختی که برای بنده اتفاق افتاد من دیدم چه طور فتنه در آخر زمان همه را آلوده میکنه بدتر از همه آب ها ست، واز این کار چه سودها میبرد. استاد شما در بحث فتنه فرمودید بدتر از یزید هم دیگه نیست ولی من دیدم دشمنان آخر زمان از یزیدیان هم بدترند واگر قبلاً در زمان ائمه شیاطین غلظت نداشتند ولی آخر زمان را بنده اینگونه ندیدم من دیدم چه طور با آب آلوده شیاطین را وارد بدن انسان و و او را احاطه میکنند و جریان تقابل جبهه ی عقل و جهل به نقطه ی حساس خود دست به دست کاری وجود میگذارد تا وجود انسانها را شیطانی کند و وای بر من که بی درنگ و نگاه دست به هر آبی بزنم یا هر چیزی که دست پرورده ی شیطان است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی یادمان باشد که: «انّ کید الشّیطان کان ضعیفاً». بالاخره خداوند جهان را در اختیار شیطان نگذاشته است تا هر کاری بکند و ما به جهت آلودگی آب و هوا، زندگی را تعطیل کنیم. باید نهایت تلاش را کرد، ولی در همین دنیا زندگی را ادامه داد. موفق باشید
سلام استاد جان: خدا قوت! استاد جان! با توجه به نحوه و دید تاریخی _فرهنگی شما به مسائل که انصافا به جاست و حرکت ها و تفکر ها در بستر تاریخ خود را می نمایانند. همان بحث، کل یوم هو فی شان... ابتدا عرض کنم که بنده ای که معلم هستم و ارشد فلسفه تعلیم و تربیت رو دارم و می خواهم مفید و موثر باشم یا بهتره بگویم تاریخ ساز و تمدن ساز شوم! در حقیقت می خواهم به اندازه ی حتی سر سوزنی شده در کمک به این انقلاب اسلامی عزیز، سهمی داشته باشم برای ابدیت خودم. استاد عزیزم، در سلوک ذیل شخصیت امام و رهبری در این زمان در این تاریخ فعلی، به صورت مصداقی و دقیق چه کنم!؟ اول کلامم دیدن نظر شماست که با جنس این روزگار و زمانه آشنایید! حالا اگر به صورت مصداقی نمونه ای مدنظر ندارید. به نظر شما در بین این سه موضوع کدام یک برای کار اولویت دارد که عمرم را رویش بگذارم و کار کنم در حد نظریه پرداز تا در آینده دچار پشیمانی و پریشانی نشوم و پیش برم و رشد کنم نه اینکه در آخر عمر به دنبال تجدید نظر باشم؟ ۱. فلسفه برای کودکان ۲. انسان انقلاب اسلامی ۳. تعلیم و تربیت اسلامی
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر سه راهکار خوب است باید به ذوق خود و امکاناتی که در پیش رو دارید و پیش میآید، نظر کنید. به نظر میآید جلسه اخیر «دولت-مردم-آزادی» بتواند کمک کند. موفق باشید
https://eitaa.com/soha_sima/1678
سلام علیکم: سر قدر در مرتبه احدیت است یا واحدیت؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: علیالقاعده مقامِ سرّ قدر به اعتبار آنکه مقامی است فوق هر کثرتی، باید مقام احدیت تصور شود. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: در بحث عالم داشتن و عالم دینی و... سوال پیش می آید که چگونه میشود وارد عالم دینی شد؟ اینجا هست که بحث ناارادگی و انس و انتظار و وارستگی مطرح میشود در جزوه انقلاب اسلامی انتظار و وارستگی این بحث را به میان آورده اید ولی احساس میکنم بحث وارستگی و ناارادگی بیشتر از این ها جای کار دارد لطفا راهنمایی بکنید چطور میشود در این مبحث قدمی برداشت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید عرایضی که در شرح غزل اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی پیش آمد، راهگشا باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/17543. موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز: در مورد صوت منتشر شده از ذوالنور در مورد اینکه حاج قاسم گفته بود جلیلی رای بیاورد کارها قفل میشود و من سپاه قدس را رها میکنم، کمی ذهنم سرگردان شده و برداشت خودم را میگویم. حاج قاسم جناحی نبود و جناحی عمل نمیکرد و با طیف های مختلف کار میکرد و حلقه ی وصل بود بین طیف های مختلف، خیلی اصولگراها و بعضی جبهه پایداریها این رفتار را نمی فهمیدند و نمی پسندیدند و برای همین می گفتند حاج قاسم اصلاح طلب است! مبنای حرفشان این بود که میگفتند به هاشمی احترام میگذارد یا با روحانی مودبانه حرف میزند و... من برداشتم این هست که اصلاح طلبی مولفه هایی دارد که هیچ کدامش در حاج قاسم نیست، و انقلابیگری مولفه هایی دارد که همه اش در حاج قاسم بود. حاج قاسم، طرفدار اسلام بود، معتقد به امام و آرمان امام بود، معتقد و طرفدار ولایت فقیه بود، استکبار ستیز بود به معنای واقعی کلمه، ضد آمریکا بود، دنبال ظهور بود، دنبال حاکمیت اسلام و ساخت مقاومت در منطقه بود، پیرو و طرفدار شهدا بود و خلاصه انقلابی بود و تمام آنچه برای یک انقلابی میشناسیم را در بالاترین سطح خودش دارا بود همه میدانند که خط قرمز او ولایت فقیه بود و اعتلای اسلام، چنین شخصیتی ابدا شبیه یک اصلاح طلب نیست. سوال اینجاست که چرا حاج قاسم از طرف عده ای متهم به اصلاح طلبی شد؟!! شاید علتش در سبک رفتار حاج قاسم بود که افراد مختلف از طیف های مختلف را نگه میداشت، حاج قاسم به هاشمی احترام میگذاشت اما در ماجرای سوریه، در ماجرای ۸۸ در نوع برخورد با آمریکا ابدا از اندیشه ی هاشمی الگو نمیگرفت و فقط چشمش به رهبری و حریم انقلاب بود، حاج قاسم با روحانی به عنوان رئیس جمهور تعامل میکرد با ظریف تعامل میکرد، اما آیا تعاملش به معنای دوستی و دست دوستی دراز کردن به آمریکا بود؟ ابدا اینطور نیست حاج قاسم آمریکا را ذلیل و خرد کرد در منطقه حاج قاسم دنبال نابود کردن اسرائیل بود. حاج قاسم با اشخاص تعامل میکرد تا بمانند و همراه باشند با جریان انقلاب، همان طور که رهبری تعامل میکردند با روحانی و ظریف. اما این تعامل را خیلیها نمی فهمیدند و هضم نمیکردند، در ماجرای نامه ی سلیمانی به روحانی حرفهای بدی به حاج قاسم زدند اما نامه ی او حمایت از حرفی انقلابی بود که از دهان روحانی خارج شده بود و حاج قاسم از اینکه روحانی گفت خلیج فارس را می بندیم حمایت کرد. کار خوبی بود که کرد. از این دست جریانها زیاد است که شما بهتر اطلاع دارید. فکر میکنم حاج قاسم را صرفا سیاسی نگاه کرده اند، از این جهت، هم آنهایی که به او گفته اند اصلاح طلب اشتباه میکردند هم آنهایی که گفته اند حاج قاسم مخالف جلیلی هست. مگر میشود حاج قاسم مخالف با کسانی باشد که تمام وجودشان دنبال پیاده کردن انقلاب و اهداف انقلاب است؟ بله ممکن است حاج قاسم با حذف کردن بعضیها مخالف باشند، ممکن است حاج قاسم مانند خیلی انقلابیها عمل نکند و مولفه هایی را برای عملش در نظر بگیرد که از دید دیگران پنهان است، حاج قاسم گاهی پدری میکند گاهی مانند برادر دلسوز هوای برادر کج رفته اش را دارد، اما آنچه عیان است حاج قاسم از روی حسادت و خودخواهی عمل نمیکرده است، انقلاب و امامین را میشناخت و میفهمید و تلاش میکرد در جهت حرکت امامین رفتار کند. حاج قاسم فرزند انقلاب بود و نور انقلاب را در جهان تاریک امروز کی فهمید. ببخشید که طولانی شد. جناب استاد اگر برایتان مقدور است در مورد تعامل حاج قاسم و آنچه که از دیدگاه خودم عرض کردم نکانی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای گوینده این سخنان که او را نمی شناسم، با اینهمه بصیرت و حکمت که کلمات او جاری است. اگر بصیرت حاج قاسم عزیز مثالزدنی است، خدا میداند چنین بصیرتی که شما در این نوشته آوردهاید، کمتر از آن بصیرت نیست. خداوند را صدهزار بار شکر که با چنین افراد و چنین کلمات و چنین زبانی روبهرو میشوم که تنها امیدوار بودم روزگاری، چنین گفتاری به زبان آید و حقیقت، تا این اندازه زیبا در کلمات رُخ بنمایاند. چه اندازه نور کلمات حکیمانه حاج قاسم عزیز در گفتار جنابعالی احساس میشود.
خدا میداند حاج قاسم عزیزی که ما میشناسیم و شما در آن کلمات وصف کردید؛ هرچه گفته باشد آنطور که آقای ذوالنور از آن گزارش داده است؛ نگفته است. موفق باشید
سلام و عرض ادب جناب استاد طاهرزاده: ۱. حقیر بیست و یک ساله و فارغ التحصیل رشته ریاضی هستم، به واسطه الطاف الهی و عنایات امام زمان (عج) در عین بی لیاقتی حدود دو سالی هست که علاقهی شدیدی نسبت به علوم و معارف اسلامی به ویژه فلسفه و عرفان پیدا کردم و روز به روز عطش بیشتری را در وجود خود برای تحصیل این معارف الهی و استفاده از آن در جهت رضای خداوند متعال و ولیّ او حضرت صاحب الأمر (عج) حس میکنم، اما نمیدانم ادامهی این مسیر را باید به چه شیوهای طی کنم که رضایت خداوند متعال و ولیّ او حضرت صاحب الزمان (عج) را در پی داشته باشد، می خواستم از جنابعالی درخواست کنم در امر برنامه ریزی و تدوین یک سیر مطالعاتی جامع در حوزه علوم و معارف اسلامی، این حقیر را راهنمایی بفرمایید. درضمن حقیر علاقه زیادی به آثار امام خمینی (ره) و آیت الله العظمی جوادی آملی (حفظه الله تعالی) دارم اگر امکان دارد برای خواندن آثار این دو بزرگوار این کمترین را راهنمایی بفرمایید. ۲. درخواست دیگری هم از شما داشتم حضرت استاد، حقیقتاً چند ماهی افکارم به شدت درگیر این موضوع شده است که برای آیندهی تحصیلی خودم چه مسیری را انتخاب کنم که رضایت خداوند متعال و ولیّ او حضرت صاحب الأمر (عج) در پی داشته باشد. می خواستم از جنابعالی درخواست کنم که بنده را در امر انتخاب شغل و مسیر تحصیلی برای آینده ام راهنمایی بفرمایید، شغلی که رضای خداوند متعال و ولیّ او حضرت قائم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) را در پی داشته باشد. بنظر شما جناب استاد طاهرزاده، در حال حاضر و در شرایط کنونی جامعه امام زمان (عج) در چه حوزه ای نیاز بیشتری به نیروهای متخصص دارند و وظیفه ما در حال حاضر و با این شرایط جامعه چیست؟! ۳. اگر ایرادی ندارد می خواستم نظر جنابعالی را درباره کتب مرحوم علی صفایی حائری را نیز بدانم. از اینکه بیش از اندازه صحبت کردم و وقت گرانبهای شما را گرفتم بینهایت عذر خواهم، لطفاً این کمترین را حلال بفرمایید. با تشکر، التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. پیشنهاد میشود پس از بحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنها، سراغ شرح سوره حمد حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» بروید تا گشایشی باشد برای رجوع به دیگر آثار حضرت امام، مانند «مصباح الهدایه» ۲. مهم آن است که ملاحظه کنید خداوند چه کاری و راهی را مقابل شما قرار داده است، در همان کار با جدیّت وارد شوید، ان شاءالله مورد رضایت حضرت حق است. ۳. در این مورد خوب است به سؤال و جواب شماره ۳۶۲۱۵ رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و ادب وقت بخیر: استاد ملاکِ اسم شهید چی هست؟! چرا به شهدای اخیر شهید میگن؟! تشخیص شهید از غیر شهید چگونه است؟! جواب مستدل و قانع کننده ای میخوام تا برایم شفاف شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که از معنای واژه «شهید» بر میآید؛ شهید آن کسی است که در میدانی وارد میشود که میدان حضور و نظر در زمانهاش میباشد و در این مسیر به قتل میرسد. و حقیقتاً آن عزیزانی که در بستر رجوع به شخصیت حاج قاسم سلیمانی قدم گذارده اند تا با روح متعالی او که روح فهم زمانه بود؛ مأنوس گردند، مصداق شهید هستند حتی آن کودکانی که تقدیرشان آن بود تا در این مسیر قرار گیرند زیرا ما در زیارت جلیل القدر «امین الله» پس از آنکه سلام میدهیم به امامی که به زیارت او رفتهایم؛ داریم: «حَتّى دَعاكَ اللّهُ إِلى جِوارِهِ فَقَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيارِهِ،» یعنی آنطور نیست که مثلاً شمر و یزید به اختیار خود، شما را به قتل رسانده باشند بلکه تا آنجا جلو رفتید که خداوند شما را به جوار خود خواند و روح شما را با اختیار خودش قبض کرد. بدین معنا که هرگز دشمنان ما آن اندازه اختیار ندارند که به گمان خود فکر کنند. آنان ما را به قتل میرسانند و در همین رابطه حتی کودکانی که در صحنه گلزار شهدای کرمان شهید شدند، با نظر و اراده خداوند بود تا به تقدیری اینچنین نایل گردند، هرچند روسیاهیِ این عمل بر پیشانی آن جنایتکاران نگاشته شد. موفق باشید
سلام استاد: میشه در مورد لوح محفوظ توضیح دهید. آیا فردی میتواند باعث مرگ کسی شود؟ و زمان مرگ کسی را دستکاری کند؟ یا فقط خود فرد است که با صله رحم و صدقه و اینجور مسایل میتواند مدت عمر خود را کم یا زیاد کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. لازمه فهم «لوح محفوظ» نظر به مراتب وجود است که حدّاقل باید مباحث «برهان صدیقین» دنبال شده باشد از آن جهت که در «لوح محفوظ» بحث در موضوعات ثابتات در میان است. در این مورد میتوانید به مباحثی که در شرح آیه ۲۹ سوره جاثیه در کتاب « سوره جاثيه و راز زمينگيری امّتها» رجوع کنید. ۲. نه! تازه آنطور که به یاد دارم نظر علامه طباطبایی آن است که اعمالی مثل صله رحم، اجل مسمّا را تغییر نمیدهد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد: ببینید استاد خداوند میفرمایند که من هرکس که توبه کند گناهانی که در گذشته انجام شده را نادیده گرفتم و او را مورد رحمت قرار داده ام در صورتی که ایمان واقعی آورده باشد خوب پس بهشتی هم به حساب میاد ان شاءلله، ولی خوب فرقش با کسی که چندین سال به ظاهر خدا را ستایش کرده و از زمانی که مسلمان شده است یعنی منظور با احکام آشنا شده و قوانین و حد و حدودی را رعایت کرده چیه؟! خداوند بهشت را حالا به اصطلاح هفت طبقه ایی آفریده نسبت به درجه هر کس، خوب این درست حالا آیا امکانش هست این آقایی که توبه کرده و ایمان واقعی آورده از فردی که سال ها به اون احکام عمل کرده، درجه اش بالاتر باشه (ببینید نمیخوام بگم قطعا، میخوام بگم آیا ممکن نیست همچنین اتفاقی بیوفته و نمیشود از ظاهر کارها برای افراد در آخرت جایگاه مشخص کنیم) حالا نمیدونم این مثال درسته یا نه؛ اون موقعی که امام حسین (ع) از میان انگشتان خود حقایقی را به یاران خود نشان دادند ولی همان ها او را در جنگ یاری ندادند و چه بسا سال های سالیان عبادت کردند ولی حر در آخر کار توبه کرد این یعنی ممکن نیست باز هم حر جایگاه بالاتری داشته باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که از رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» داریم: «من تاب لذنب کمن لا ذنب له» هر آنکس که از گناهی توبه کند در آن حدّ است که گویا آن گناه را انجام نداده است. پس از این جهت با توبه، گناهان مانع حضور انسان ذیل رحمت او نخواهند بود. حال بستگی دارد که انسانِ تائب در مسیر سیر إلی الله چه اندازه همت به خرج دهد تا مصداق «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» باشد که تنها سیئات او با توبه برطرف میشود و یا مصداق «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» باشد که حتی به جهت همت بلندش، گناهان او به حسنات تبدیل میشود و این مصداق همان جناب حرّ است. موفق باشید
سلام علیکم و عرض ادب و احترام: استاد بزرگوار من روز جمعه (۲۹ اردیبهشت) با جنابعالی طرح موضوع کردم و قرار شد سوالم را اینجا بنویسم. در مسیر تولید رویکردهای جدید در روانشناسی اسلامی سه مفهوم نظرم را جلب کرده است که بصورت یک الگو برای تولید بسته ی مشاوره و روان درمانی به خصوص در مسیر کمک به نوجوان و جوان برای هویت یابی، از آن استفاده کنیم. مفاهیم: محبّت، استقامت (قدرت) و مؤثر بودن (مسؤولیت). به این ترتیب که منظور از محبت دوست داشتن و دوست داشته شدن توسط خداوند و اولیاء الهی به خصوص ۱۴ معصوم است که اثری از آن در جلسات مشاوره و نظریه های روانشناسی غربی نیست. منظور از استقامت، قدرت درونی است که در اثر این دوست داشتن و دوست داشته شدن در فرد ایجاد می شود. منظور از مؤثر بودن آن است که فرد در قبال خودش و جامعۀ اطرافش بی خیال نیست بلکه در جهت تغییر و تعالی آن حرکت میکند. خواستم از محضر جنابعالی بهره مند شوم تا مرا راهنمایی بفرمایید: ۱. دیدگاه و نظر جنابعالی در مورد این الگو چیست؟ ۲. از نظر جنابعالی چگونه می توان برای ارتباط این سه مؤلفه با همدیگر و تبدیل آن به یک مدل برای بهبود وضعیت روانشناختی انسان، استنادهای لازم را جمع آوری کرد؟ ۳. آیا با توجه به تسلط جنابعالی بر منابع دینی و متون دینی از کدام منابع و متون بهتر می توانم برای استنادهای لازم در درجه اول برای استخراج مؤلفه های هرکدام از این سه متغیر، و سپس برای ارتباط این سه متغیر با یکدیگر در مسیر کمک به هویت یابی نوجوان و ارتقاء سلامت روان انسان، بهره مند شوم؟ ۴. من این مدل را بصورت یک مثلث در آورده ام که امکان ارسال آن در اینجا فراهم نیست. در زیر فقط سه راس مثلث را می آورم (ضمن اینکه بر لذّت واقعی داشتن هرکدام از این متغیرها برای انسان تاکید کرده ام.): اما آنچه من باید برای این مدل اثبات کنم استناد داشتن از متون دینی برای چگونگی ارتباط این متغیرها با یکدیگر است. الف: لذت محبوب خدا و اولیاء خدا بودن و محبّ آنها بودن لذت دوست داشتن و دوست داشته شدن ** آیه ۱۶۵ سوره بقره: و من الناس من یتخذ من دون الله اندادا یحبونهم کحب الله والذین ءامنوا اشد حبا لله .... ب: لذّت استقامت داشتن در مسیر نزدیک شدن ج: لذّت مؤثر بودن: لذّت مسؤول بودن ... فقط برای خود نبودن به محبوب و کسی که مرا دوست دارد. لذّت کمک به دیگران برای نزدیک شدن به محبوب لذّت اراده و عزم داشتن و کسی که مرا دوست دارد. لذّت قدرت داشتن بر ترک لذّت گذرا ** آیه های مربوط به انفاق ** آیه ۳۰ سوره فصلت و ۱۳ احقاف ** آیه ۹ سوره حشر: یؤثرون ... از توجه و عنایت جنابعالی بسیار سپاسگزارم. ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید و اینکه اگر صلاح هست اجازه دهید حضوری از محضرتان بهره مند شوم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله باب بسیار خوبی را گشودهاید بخصوص که مخاطب شما در این رابطه احساس می کند در مسیر اصلاح رفتارش به نوعی جواب ابعاد معنوی و روحانیاش نیز داده میشود. البته مستحضرید که این موضوع، عرض عریضی دارد ولی به نظر بنده هر سه مفهومی که به میان آوردهاید در دستگاه دینی به خوبی مطرح است و جایگاه اصیلی دارد و إن شاءالله جنابعالی بتوانید در دل آموزههای دینی، موضوع را کاربردی کنید. مثلاً در موضوع محبت، بحث ربوبیت حضرت حق مطرح است که نسبت به بنده خود اعمال ربوبیت می کند تا او را پرورش دهد. حال در نظر بگیرید تذکر به این موضوع در راستای اصلاح فرد، چه اندازه اطمینانبخش خواهد بود و یا در موضوع استقامت در راستای توجه به استعدادهای متعالی انسان، حضرت مولی الموحدین «علیهالسلام» آن شعر مشهور را به میان میآورند که: «اتزعم انک جرم صغیر/ و فیک انطوی العالم الاکبر». همچنان که در موضوع موثربودن، حضور در مسیر توحید طوری است که برای رونده آن نه خوفی هست و نه حزنی که آیات متعددی این امر را پشتیبانی میکند. همچنان که در آیه ۳۰ سوره فصلت میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ».
در موضوع ملاقات حضوری، حقیقتاً در شرایطی نیستم که بتوانم جایگاهی برای آن در این شرایط تعیین کنم. ولی به نظر میآید مباحث «معرفت نفس» و نیز کتاب «جامع السعاده» با ترجمه مرحوم دکتر مجتبوی منابع خوبی را در اختیار جنابعالی بگذارد. موفق باشید.
سلام استاد وقت بخیر: از وقتی که از انقلاب بریدم به اینور به شما سر نزده بودم (خلاصه یمدت راحت شده بودین) در نظر داشتم درباره هوش مصنوعی و چت جی پی تی ازتون نظر بخام فرصت نشد احتمالا در جریان هستید، نوام چامسکی هم یک نقدی در این باره نوشت، بیشتر از دید تحقیر و اینکه بالاخره ماشین نمی تونه به انسان برسه لابد اطلاع دارید چت جی پی تی، به زبان های مختلف صحبت می کند، بالاترین تخصص های پزشکی رو داره کسب می کنه، برنامه نویسی می کنه، داستان تعریف می کند، در حوزه های مختلف پرسش های شما را جواب می دهد و ... این متن خبر بهانه ما برای جویا شدن نظر شما در این مورد این خبر هم بیشتر به پیشرفت هوش مصنوعی قبل از روشن بودن راه و مهار شدن آن و احتمالا از کنترل خارج شدن آن نظر دارد (شاید خیر خواهانه و شاید از این دید که به هر حال پیشرفت باید طوری باشد که فاصله قدرتهای بزرگ با جهان درحال توسعه حفظ بشه و ...) جفری هینتون، دانشمند رايانه که «پدرخواندهٔ هوش مصنوعی» هم لقب گرفته، از مقام خود در شرکت گوگل کنارهگیری کرد تا در مورد خطرهای هوش مصنوعی هشدار بدهد. آقای هینتون، مخترع فناوریهای بنیادین هوش مصنوعی، در گفتوگو با روزنامه نیویورکتایمز که دوشنبه ۱۱ اردیبهشت منتشر شد، هشدار داد که پیشرفتهای هوش مصنوعی «برای جامعه و بشریت خطرهای جدی دارد». او گفت: «فناوری هوش مصنوعی پنج سال پیش را با امروز مقایسه کنید، این تفاوت را در نظر بگیرید و آن را به آینده بسط بدهید؛ دیوانهوار است.» مجله آلمانی با رؤیت محتوایی جعلی درباره مایکل شوماخر که هوش مصنوعی آن را نوشته بود، به اشتباه افتاد بهگفتهٔ جفری هینتون، هوش مصنوعی بهدلیل رقابت شدید بین غولهای فناوری ديجيتال با سرعت خطرناکی در حال پیشرفت است، مشاغل را به خطر خواهد انداخت و به ابزاری برای ترویج اطلاعات غلط بدل خواهد شد. او تأکید میکند که «بهسختی میتوان پذيرفت که میشود از بهکارگیری این فناوری توسط عوامل مخرب برای مقاصد زیانبار جلوگیری کرد». شرکت گوگل و استارتآپ «اوپنایآی»، سازندهٔ پلتفرم پرطرفدار «چتجیپیتی» که با فناوری هوش مصنوعی کار میکند، از سال گذشته میلادی ساختن سیستمهایی را آغاز کردهاند که حجم بسیار زیادتری از اطلاعات را از شبکهٔ جهانی اینترنت میبلعد و به کار میگیرد. آقای هینتون تأکید کرد که این سیستمها، بهدلیل قابلیت تحلیل حجم عظیمی از اطلاعات، از هوش انسان سبقت میگیرند: «شاید آنچه که در این سیستمها روی میدهد در حقیقت بسیار بهتر از کارکرد مغز انسان باشد.» کارشناسان دیگر نیز از مدتی پیش هشدار دادهاند که هرچند هوش مصنوعی میتواند بهعنوان مکمل مشاغل به کار گرفته شود، ولی رواج و گسترش بیمهار آن میتواند مشاغل امروزی را به خطر بیاندازد. جفری هینتون افزود: «هوش مصنوعی نه فقط مشاغل طاقتفرسا بلکه مشاغل دیگر را نیز حذف خواهد کرد.» این دانشمند رايانه در مورد ترویج اطلاعات غلط با استفاده از هوش مصنوعی نیز هشدار داد و افزود: «یک فرد معمولی قادر نخواهد بود حقیقت را از دروغ تمیز دهد.» برخی از دولتهای جهان از مدتی پیش در حال بررسی مقرراتی برای کنترل و قانونمند کردن فناوری هوش مصنوعی هستند بهنوشتهٔ روزنامهٔ نیویورکتایمز، آقای هینتون ماه گذشته کنارهگیری خود را به مدیریت شرکت گوگل خبر داده است. جف دین، دانشمند ارشد این شرکت در زمینه هوش مصنوعی، در بیانیهای که در رسانههای آمریکا منتشر شد، از جفری هینتون قدردانی کرد. او افزود: «بهعنوان یکی از اولین شرکتهایی که اصول ناظر بر استفاده از هوش مصنوعی را منتشر کرده، گوگل به کاربرد مسئولانهٔ این فناوری متعهد است. همزمان با نوآوریهای جسورانه، ما خطرهای آن را هم میآموزیم.» ایلان ماسک و تعداد دیگری از نوآوران و کارآفرینان فناوریهای پیشرفته در ماه مارس با انتشار بیانیهٔ مشترکی خواستار توقف توسعه هوش مصنوعی شدند تا خطرات بالقوه و نحوهٔ استفادهٔ ایمن از این فناوری بررسی شود. یکی از دلایل اصلی انتشار این بیانیه که بیش از هزار نفر از جمله استیو وزنیاک، از بنیانگذاران شرکت اپل، نیز آن را امضا کردند، عرضهٔ «جیپیتی-۴» به بازار بود که نسخهٔ بسیار قویترِ همان فناوری است که «چت جیپیتی» با آن کار میکند. جفری هینتون این بیانیه را هنگام انتشار امضا نکرده بود، ولی در بخشی از مصاحبه با نیویورکتایمز گفت: «تا زمانی که دانشمندان از کنترل و مهار هوش مصنوعی اطمینان پیدا نکردهاند، نباید این فناوری را بیش از این توسعه دهند.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما مستحضر می باشید که تمام این امور همین ادامه تاریخی است که با خودبنیادی انسان و ظهور تکنولوژی به میان آمد که عملا تقابل نفس اماره بشر جدید با سنت ها و حکمت های الهی است و این جا است که به همان اندازه که بشر از سنت ها فاصله بگیرد به امید زندگی بهتر با بحرانها روبرو میشود. بنابراین این ما هستیم که باید جایگاه خود را در امروز و فردای تاریخ مشخص کنیم و به جای ترس از هیبت تکنولوژی های مهیب، راه بازگشت بشر به ابعاد قدسی اش را با او در میان بگذاریم تا از جهان نیست انگاری که حاصل همان خودبنیادی بشر جدید است رها شود و رها شویم. موفق باشید
بسمه تعالی. واقعا به عنوان یه مخلوق از خدا گله دارم. نه که آنطور پرو باشم و پامو از گلیمم دراز کنم بلکه مستحقم و سخت نیاز دارم با تمام وجود خدا را در ذاتم و تمام درونم زنده و پاینده و همواره برتر یا در یک کلمه «خدا» تماما باشم. از کودکی مستحق بودم و اعماق پوچیو میچشم تا همواره تشنه تر باشم و واقعا از خدا انتظار دارم. نمیخوام راهنمایی بشم ولی این حرف منه که مطمئنم با نهایی ترین بشر یعنی آخرین آخر یکیست و از کجا مطمئنم هم نمیدانم :( خدایا یا اینکه بیا و تماما این بنده از آن تو و پیامبرو ولایتت یا اینکه باید جواب بدی اصلا با چه اجازه ای منو خلق کردی که حالا بخوای تازه بهم گیر بدی جهنم و بهشت و دنیا و دردسراش و برزخ مزخرفو دردسراش و قیامت جاودان و دردسراشو طی کنم که چی که بشم یه آدم موفق و بزرگ یا هرکسی؟ مسئلم این نیست تو خدای منی یا نه که بگم قالو شهدنا مسئله من اصلا اینه اگه بنده تو گردن نگیری اصلا برا چی آفریدی وقتی میتونی و میتونستی از اول محمدی صلوات الله علیم بیافرینی؟) خلاصه همه قرآن با همه عظمتش که عظمت جانی است و توحید لاحد و بی انتهاست و من بنا نیست آنرا تکذیب کنم مگر مرض دارم چنین حماقتی بکنم وقتی حرفم مرگو زندگیست و راهی نیست، چرا که بقول جناب عطار(صلای کفر در دادست شما را ای مسلمانان) دارم میبینم هیچ راهی ندارم جز تو، چرا مرا منتظر میگذاری؟ من در تعجبم از اینکه چرا همه چیز مهیاست برای خدا و خدا اینقدر طولش میدن. البته با همه این وجود که رهبر عزیز ما که کاملا متوجه م ایشان نسل ها را بخوبی میشناسند چون فردی الهی هستند و قطعا برای بشر کم نخواهند بود بلکه هزاران سال باید بزرگان بدوند تا به یک درجات ایشان و هم نسلانشان که شبیه ایشانند نزدیک شوند باز معتقدم بشر آخر الزمانی رهبر انقلاب بظهور نیامده، و اولیاءالله آخر الزمانی هنوز بظهور نیامدند تا تشنگی دیوانه کننده مرا سیر کنند زیرا یا خدا یا مرگ و این نهایی ترین حرف بود که با خودم داشتم که پروردگارا یا تو یا خود کشی و اگر از نبود تو خود کشی کنم روای رواست. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با توجه به اینکه طبیب عشق تماما رحمت و وسعت است، کافی است که در ما زمینه ای برای سرازیری فیض و رحمتش فراهم کند بنابراین این مائیم که باید ظرفیت آخرالزمانی مان را که حضور در جهان انسانیت این دوران است و فهم نیازهای آن در عین قدسی بودن، به صحنه آوریم. آیا نیاز نیست در کنار حکمت صدرایی و معارف قرآنی المیزان و عرفان حضرت روح الله بهترین نحوه حضور در این دوران را شکل دهیم؟ بخود آییم و ضعفهای خود را بازخوانی کنیم و به فکر راهی باشیم بسی باریک که خداوند در مقابل ما گشوده است تا نه تنها گذشته خود را جبران کنیم بلکه در همان راه باریک، خود را معنا و ادامه دهیم. آیا راه چاره ای جز این هست وقتی خطاب می شویم «ولکن تلوموا انفسکم»؟! هان ای انسانها! بیش از آنکه بقیه را ملامت کنید، خود را ملامت کنید و اتفاقا این، با تواضع در مقابل بقیه و دیدن دلسوزی انها پیش می آید. موفق باشید.
با عرض سلام و احترام خدمت استاد 🌹 استاد ببخشید یک سوال داشتم. آیا از نظر اسلام، جمهوری اسلامی وجود داره یا نه، بلکه ولایت مطلقه فقیه وجود دارد و مثلا امام خمینی (ره) به خاطر اینکه مردم زمینه پذیرش ولایت فقیه مطلقه رو نداشتن، جمهوری اسلامی رو ترجیح دادن؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید موضوع «جمهوریت» موضوعی است که باید نسبت به جمهوریتِ مطرح در جهان امروز مورد بررسی قرار بگیرد و در این رابطه به نظر بنده جمهوری اسلامی حقیقتاً در ایران واقع شده است هرچند که هنوز نیاز داریم نسبت به این امر به رشد بیشتری برسیم و موضوع «ولایت فقیه» اتفاقاً به اعتبار اسلامیتِ جمهوری است و به همین جهت ملاحظه میکنید که در دل جمهوریتِ نظام، دولتهایی به میان میآیند که بعضاً کاملاً با دولت قبلی از نظر نگاه، متفاوتند ولی بر اساس جمهوریت، میدان عمل دارند و این بدان جهت است که هیچ دولتی نخواهد نگاه خود را طوری بر نظام غلبه دهد که میدان نگاههای بعدی از میان برود و معنی ولایت فقیه در همین موضوع است. موفق باشید
سلام علیکم: حقیر از طلاب حوزه علمیه هستم که برای تبلیغ رمضان میخوام برم یه روستایی که از لحاظ معارف دینی کم کار شده. میخواستم از شما مشورت بگیرم که از کجا شروع کنم و چه مباحثی و چه فعالیتهایی برای مدیریت و رشد دینداریشون انجام بدم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر از قرآن شروع کنید و در دل آیات الهی، متذکر مبحث معرفت نفسی و معاد بشوید، کمک خوبی به مخاطبان خواهید کرد. إنشاءالله. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: در فضای مجازی آقایی که انقلابی هستش بهم ابراز علاقه کرد و گفت که من دنبال دختر نجیب میگردم و این مدت که در یک گروه بودیم فهمیدم شما دختر نجیبی هستین و من قصدم آشنایی برای ازدواج هستش، من گفتم که فعلا از احساسات حرفی زده نشه تا محرمیت ایجاد بشه اما اون قبول نمیکنه و میگه چون ما هر دو راضی هستیم پس ۵۰٪ محرمیت ایجاد شده چون در خطبه عقد هم اگر هر دو طرف راضی نباشن عقد باطله پس همین رضایت ما یعنی درصدی از محرمیت. اما بازم من قبول نکردم بهم میگه تو خیلی دنیا رو سخت میگیری اصلا هیچ گناهی نداره چون ما مال همدیگه هستیم و اگر گناهی بود گردن من، ولی من دارم اذیت میشم. من نمیخوام گناه کنم، نمیخوام رابطه ای رو با گناه شروع کنم. از وقتی وارد این رابطه شدم احساس میکنم از خدا دور شدم و از طرفی خیلی روم نمیشه باهاش حرف بزنم. نمیدونم باید چیکار کنم کار درست چیه؟ هر لحظه منتظرم یه بلایی سرم بیاد واسه این کار به اون آقا هم که این رو میگم عصبانی میشه مگه ما چیکار کردیم تو اونجایی و من اینجا و ما فقط حرف میزنیم. میگم حتی حرف زدنشم گناهه باید محرم بشیم بعد حرفهای احساسی زده شه، من نمیخوام از خدا دور بشم. نمیخوام گناه کنم. نمیخوام احساس کنم از رحمت خدا دور شدم. شما بگین چیکار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد حتماً باید مسیر ازدواج از طریق همان روش سنتی و خواستگاری از طریق خانواده کار جلو برود و ابداً خودتان بدون در جریان قراردادن خانواده در این موارد هیچ اقدامی نکنید، وگرنه موجب خواری و سبکی شما خواهد شد. موفق باشید
سلام و ادب: فایل صوتی سلسله جلساتی که استاد سخنرانی کردن و در نهایت تبدیل شده به کتاب خویشتن پنهان رو میخوام اگر ممکنه برایم ارسال کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور تنها جواب سؤالات کتبی رفقا بوده است و از این جهت صوتی در میان نبوده. موفق باشید
سلام استاد گرانقدر: لطف میفرمایید یه کتاب تاربخ جامع و کامل و قابل اطمینان از سیر مشروطه تا انقلاب امام (ره) معرفی کنید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به روز نیستم. بهتر است که از امثال آقای دکتر موسی نجفی و یا آقای موسی حقّانی سؤال بفرمایید. پیشنهاد اولیه بنده مطالعه جزوه «ریشههای انقلاب» که روی سایت هست، میباشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد: تحت تاثیر کتاب شرح ۱۰ نکته از معرفت نفس حضرتعالی ی شب در عالم رویا بین خواب بیداری نفس مجردم را ادراک کردم بدون بعد و بدون قید زمان. میخواستم ببینم برای رسیدن به تجرد برزخی چه دستور العملی میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان رعایت حرام و حلال الهی در این مسیر انسان را بیش از پیش به حقیقت بیکرانهاش نزدیک میکند تا خود را جهانی بیابد بنشسته در گوشهای. موفق باشید
سلام علیکم آقای طاهرزاده: پاسخ سوالم را نفرمودید؟ برادری دارم بسیار در ضلالت و گمراهی دارای ۴ فرزند، خواب دیدم شما به منزل ما آمدید و برای منو برادرم میخواهید کلاس برگزارکنید و فرمودید میخواهم این کلاس را در بین الطلوعین برایتان بذارم، این خواب آیا سری دارد؟ ممنون میشوم واضح راهنمایی و پاسخ بفرمایید. این پیام را لطفا در گروه قرار ندهید، جزاکم الله خیرا
باسمه تعالی: سلام علیکم: باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که مکرر عرض شده، بنده علم تعبیر خواب ندارم. از طرفی چگونه میفرمایید هم جواب سؤال، محرمانه داده شود و هم آدرس ایمیل ندادهاید؟!!!! عنایت دارید که این کار مشکلی است که بنده بخواهم با تلفن جواب کاربران محترم را بدهم .موفق باشید
با سلام: در مورد مصرع زیر سوالی داشتم. در پرده عیان باشم و بی پرده نهان. در مصرع فوق منظور ذات است یا منظور الله است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً ذات در اسمای الهی از جمله در اسم جامع «الله» حاضر است و نه به صورت مستقل. مثل آنکه خانه در ساختمان و مجموعه اطاقها مطرح است، نه آنکه یک خانه جدا و مجموعه اطاقها جدا باشد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: استاد در مورد چگونگی سیر روح و رشد آن در عوالم دیگر بفرمایید. کتاب در این مورد که بره سر اصل مطلب داریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «معرفت نفس» و «معاد» إنشاءالله موضوع را روشن خواهد کرد. موفق باشید
با سلام: چگونه میتوان علم حصولی را تبدیل به علم حضوری کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم حضوری، جایگاه خاص خود را دارد و با نظر به «معرفت نفس» پیش میآید و چنانچه انسان در معرفت نفس خود را فربه نماید، هر علم حصولی نیز عملاً نحوهای از حضور را در نزد نفس به میان میآورد مثل آنکه شما در ابتدا به علم حصولی به خداوند باور دارید ولی پس از آن سعی میکنید آن علم را در جان خود بیابید. اینجا است که با علم حضوری با خدای خود روبهرو میشوید و به همان معنا که در زیارت ائمه «علیهمالسلام» مییابید آنچه که از آنها میدانستید، در نزد خود شما میباشد. موفق باشید
با سلام استاد طاهرزاده: خواستم نظر حضرتعالی رو هم بدونم با تشکر. آیندۀ حکومت دینی در جدال پیشبینیها - در حاشیۀ پیشبینی آقای دکتر رنانی دربارۀ سقوط حکومت دینی در فاصله پنج تا ده سال آینده 1️⃣ پیشبینی دکتر رنانی دربارۀ حکومت دینی. آقای دکتر محسن رنانی هرازگاهی پیشبینیهایی را به عمل میآورد که قرین تحقق واقع شده است. پیشبینی اخیر ایشان این است که حکومت دینی بین پنج سال تا ده سال دیگر یا سقوط می کند یا سر عقل میآید. 🔻بیان ایشان از این قرار است: «فقط اندکی عقل سلیم لازم است که حضرات بفهمند نباید به جنگ ریاضیات بروند: ▫️نسل اولشان که اگر حالا بودند ۱۰۰ تا ۱۲۵ ساله بودند که همه رفتهاند؛ ▫️نسل دومشان که حالا ۷۵ تا ۱۰۰ سالهاند چقدر دیگر فرصت دارند؟ ۵ تا ده سال دیگر بیشترشان نیستند؛ نسل سومشان که ۵۰ تا ۷۵ سالهاند، اکثریتشان یا توّاباند یا اخراجی. تعداد کمیشان به زور رانت هنوز حامی ماندهاند. اینها هم دیگر از رده خارجند. نسل چهارم یعنی ۲۵تا ۵۰ سالهها «اکثریتشان» یکی از اینهاست: یا منتقد یا معترض یا مخالف یا معارض. نسل زیر ۲۵سال را هم که خدا برکتشان بدهد؛ تنها نامی که برازنده آنهاست «نسل عصیان» است. اما جذابیت مساله این جاست: ▫️نسلهای یک تا ۵۰ سال، سالی یک میلیون و صدهزار نفر به جمعیتشان افزوده میشود؛ و نسلهای ۵۰ تا ۱۰۰ سال، سالی ۶۰۰ هزار نفرشان کم میشود. به زودی ترازوی نسلها از ناترازی سرنگون میشود. ترازوی اقتصاد و فرهنگ و سیاست و فناوری هم از سالها پیش دارد به نفع نسل نو کفّه عوض میکند. همه این تحولات در بدبینانهترین حالت در زیر ده سال رخ خواهد داد؛ اما شهود من میگوید برای پنج سال هم انرژی ندارند که با همین روش ادامه بدهند، یا سَرِعقل میآیند یا فرومیریزند». 2️⃣ مبنای پیشبینی آقای دکتر رنانی پیشبینی آقای دکتر رنانی مبنی بر این که حکومت دینی ظرف پنج تا ده سال دیگر سقوط می کند یا سر عقل میآید، مبتنی بر این استدلال است که حکومت دینی یک حکومتی ایدئولوژیک است؛ یعنی به جای تکیه بر آخرین دانش ها و تجربیات آکادمیک به میراث دینی کهنه و فرسودۀ قرون گذشته تکیه زده است و شناختها و ارزشهایش را به جای این که از دنیای مدرن بگیرد، از دنیای کهن گرفته است. بیان ایشان چنین است: «نمیدانم چرا متوجه نمیشوند! چهل سال است دارند دانشگاه ایدئولوژیک درست میکنند آخرش چه شد؟ آیا موفق شدند؟ فقط باختند. حالا میخواهند نسخۀ کاریکاتوری همان چهل سال پیش را تکرار کنند؛ اما با کدام دانش با کدام منابع با کدام مشروعیت با کدام فرصت؟ شک نیست که خطا میکنند، شک نیست که این جا هم میبازند. در سال ۱۳۹۴ در مناظرهای در شبکه چهار سیما، به فرد مقابلم که میگفت «تا حالا نتوانستهایم؛ چون الگو نداشتهایم»، گفتم که اگر در چهار دهه گذشته نتوانستهاید، دیگر نمیتوانید؛ چون دیگر منابع ندارید. حالا میگویم منابع هم که داشته باشند، دیگر نمیتوانند چون به قول انیشتین «همان اندیشهای که بحرانهای امروز را ایجاد کرده است، نمیتواند آنها را حل کند.» اینان به خاطر نداشتن اندیشهای منسجم و سازگار با دنیای نو، بیشتر پروژههای حیثیتیشان یکبهیک شکست خورده است؛ و حالا دوباره رفتهاند سرخط تا از نو شروع کنند؛ اما یادشان نیست که هم پیر شدهاند، هم نخبۀ اندیشمند ندارند که برایشان فکر کند، هم چاههای نفت خالی است، هم فساد تا سراپردهشان پیش رفته است، هم منابع آبی کشور نابود شده است، هم بحران پشت بحران در راه است، و هم نسل نو در پشت سر آنها نیست تا در این ناداری و نادانی حمایتشان کند». 3️⃣ نگاه حاکمیت نسبت به آیندۀ حکومت دینی حاکمیت بر این عقیدۀ جازم است که در زمانۀ حاضر وعدۀ آخرالزمانی ظهور امام زمان و حکومت جهانی او محقق خواهد شد؛ به این نشانه که کشور کمونیستی شوروی از هم پاشید و شماری ازحکومتهای عربی سرنگون شدند و آمریکا ازکشورهای افغانستان و عراق بیرون رفت. به نظر حاکمیت، این دگرگونیها همگی حاکی از شکست مکاتب بشری کمونیسم و لیبرالیسم و قدرت گرفتن اسلام است. پیش بینی حاکمیت این بوده است که اسرائیل و آمریکا به زودی شکست خواهند خورد و کشور ایران در قطب کشورهای جهان واقع خواهد شد. به همین رو، علیرغم این که کشور گرفتار مصیبتهای تورم بیسابقه و تحریم جهانی و فقر و بیکاری و کاهش نفت و آب کشور واقع است، حاکمیت از قریب الوقوع بودن پیروزی خبر میدهد. منتها مستند حاکمیت بیش از آن که بر دستاوردهای علمی استوار باشد، بر میراث دینی آخر الزمانی استوار است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که به خوبی نبض فکری جریانی را که امثال آقای رنانی نیز منسوب به آن هستند را تشخیص دادهاید؛ مییابیم اینان خود را در تاریخی احساس میکنند که ابداً تاریخی نیست که با انقلاب اسلامی شروع شده و با روح حماسی شهدای بزرگ ادامه یافته. تاریخ روشنفکری غربزده هر روز خود را با بحرانی روبهرو میبیند که حاصل دیروز و امروز و فردای افکار خودشان است و اتفاقاً آقای رنانی نمونه خوبی از جریان بیهویتیِ جبهه روشنفکری است. ملاحظه کنید بیتاریخی، انسان را تا کجا از متن واقعیت اصیل جدا میکند و دچار توهّمات مینماید. اینان مصداقِ همانهایی میباشند که حضرت امام فرمودند یک شبه کشور را تقدیم آمریکا میکردند و از عظمت انقلاب اسلامی همین بس که با سعه معنوی خود، امکان سخنانی اینچنین را به این افراد میدهد. موفق باشید
با درود فراوان! اعتقاد به علم ازلی خدا یا همان علم فعلی یا به عبارتی دیگر اعیان ثابته، جبر علمی آفرینش را درپی دارد. علمی که آنچنان جبری است که خیام هم در اینباره رباعی گفته است. جوابهایی که به خیام داده شده جز توجیه علم ازلی خدا نیست. چرا چون عقل بیطرف را قانع نمیکند. همین مدرنیته که این قدر جنابعالی بر سرش میکوبید، به من یاد میده که به اینچنین علم ازلی معتقد نباشم و از جبر حاصل از آن رها شوم و خودم سر نوشت خودم را در اختیار بگیرم. به نظرم خدایی که مدرنیته معرفی میکند و اینچنین به انسان ارزش قائل شده و صاحب اراده است باید ایمان داشت. اصلا چرا باید به این علم ازلی خدا اعتقاد داشت؟ چرا که از درون آن جبر بیرون میآید. پس باید به اینچنین علمی کافر بود. داستان های که از اخبار غیبی بزرگان دین است را باید رها کرد. چرا؟ چون همین جبر علم ازلی است. شما خدا را همانند انسان ها مد نظر دارید که باید مثلاً برنامه چند ساله داشته باشد تا جهان را اداره کند. و علم ازلی خدا همانند اینچنین برنامه ای است. امید است که به سوالاتی کامل جواب دهید و از پاسخهای تکراری و از قبل آماده جواب ندهید. امید است که دارای آزادی اندیشه باشید و ادای آزاد اندیشی نباشد. بدرود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً اگر سری به جزوه «جبر و اختیار» که روی سایت هست بزنید و سپس کتاب «انسان و سرنوشت» مرحوم شهید مطهری را مطالعه فرمایید متوجه عمق اندیشه ای خواهید شد که نظر به علم ازلی خداوند دارد همان علمی که حضرت علی (ع) در دعای «صباح» متذکر آنند و میفرماید: «وَعَلِمَ بِمَا كَانَ قَبْلَ أَنْ يَكُونَ.» خداوند به آنچه که هنوز محقق نشده است، در علم ازلی خود آگاه است. موفق باشید