بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35500
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در حرکت جوهری، حرکت معنی شد سیر تبدیل قوه به فعل و بعدا بحث شد که نفس انسان پس از مرگ ثابت می شود، اما در برزخ انسان هایی با فطرت پاک ابتدا عذاب می‌شوند تا در قیامت با نفس پاک ظاهر و حاضر شوند، آیا نمی توان گفت آن نفسی که در برزخ است قوه ی پاک شدن را دارد اما بلفعل نشده است و پس از عذاب بالفعل می شود و به تکامل می‌رسد، پس در عالم برزخ نیز حرکت وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به این‌که در دنیا، ابعادی از انسان هست که نوعی استعداد به حساب می‌آید و در نسبت بین جسم و روح، آن استعدادها امکان به فعلیت‌رسیدن پیدا می‌کنند و پس از مرگ که دیگر تنها نفسِ انسان است و جسم او نیز صورتی از نفس است نه آن‌که مانند دنیا دوگانگی نفس و بدن در میان باشد. لذا دیگر در آن دنیا خود انسان است با خودش، مگر آن‌که در خودش از جهتی در اجمال است و در برزخ شرایط به تفصیل‌آمدنِ وجوه اجمالی‌اش فراهم می‌شود تا خودش به تفصیل با خودش در نزد خودش حاضر شود و معنای تکامل در برزخ بدین معناست. موفق باشید  

35138

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام محضر شما: متاسفانه استاد عزیز انقلابی که شما از آن یاد می‌کنید و افق ترسیم میکنین برای یک عده ای خوب شده که بر سر سفره ملت نشستند و چپاول می‌کنند و این ملت صاحب اسلام و ایمان به خدا و اهل البیت را به روز سیاه نشاندن یکروزی اگر باید جواب بدهند شماها باید جواب بدین که قلما و زبانا حمایت می‌کنید یکروزی یادمه شما از احمدی نژاد حمایت میکردین و الان از رییسی که این بدبختی را برای ملت به ارمغان آورد شده. حضرتعالی یکبار در سخرانی هایتان از این دولت مستاصل و ظالم انتقاد کنید مگر آقای خامنه ای نگفتند مشکل مسکن مردم را حل کنید کو؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سوال شماره 35128 شد و البته این بدان معنا نیست که دولت ضعف هایی نداشته باشد ولی از آن جهت که جهت گیری دولت مناسب اهداف انقلاب است و در این راستا رهبر معظم انقلاب نیز دولت را تأیید می کنند باید نسبت به آینده حتی در مورد مسکن امیدوار بود هرچند که معلوم است کارها با وجود اختاپوسهای اقتصادی چندان آسان جلو نمی‌رود. موفق باشید

34632

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

میگن اسم شخص با اسم مادر تنظیم بشه از طریق حروف ابجد و اگر تنظیم نباشه و در یه مدار قرار نگیرد حادثه آفرین است و برای خود و اطرافیان ضرر ده هست. آیا چنین مطلبی در دین اسلام آمده یا مورد تایید دین اسلام هست یا نه؟ یه لطفی کن جواب جامع باشد، خدا خیرتون بده. با تشکر از لطف شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در رابطه با بی‌مبنابودنِ این سخنان شده است. خوب است به آن کتاب که روی سایت هست، رجوع شود. موفق باشید

34548

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرانقدر: وقتتون بخیر. فردی خواب شهید گرانقدری را دیده بود که ایشان بعد شش سال بعد از شهادت گفته بود من تازه خان بیست و پنجم را طی کردم. به بهانه این خواب میخوام بدونم همه ظرفیتهای وجودی شهید تکمیل نیست که باید مراحلی رو طی کنه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی بس متعالی در پیش دارند تا آن عزیزان در ابعاد متعالی خود حاضر شوند و شخصیتی گردند برای «رجعت» در کنار امامی معصوم، و این غیر از آن است که برای بهشت‌رفتن مشکل داشته باشند. موفق باشید

34421

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: روزتون به خیر. استاد بعد از این اغتشاشات یکی از معضل ها بدحجابی و بی حجابی هست. یکی ازدوستان ما فرمانده پایگاه خواهران هست. مرتب در صدد تذکر و امر به معروف هست و نگران بی بند و باری جامعه. نظرش اینه که چرا میگید صبر کنید؟ چرا یه اقدامی برای جمع کردن این اوضاع نمیشه چرا همه ساکتند؟ چرا کانکس های پلیس که در میدان امام هست هیچ تذکری نمیده؟ به نظر شما ایشون چه کار باید بکنند؟ راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی قبلاً در این مورد شد. مسلّماً این افراد به جهت ادامه تلاش رسانه‌های بیگانه هنوز متوجه شکست خود که منجر به افسردگی‌شان می‌شود؛ نشده‌اند. آری! چیزی نمی‌گذرد که متوجه خطای بزرگ خود می‌گردند زیرا با حقیقتی مخالفت می‌کنند که اتفاقاً ریشه در جان و فطرت آن‌ها دارد و لذا برخورد متین و حکیمانه ما که ناشی از دلسوزی نظام نسبت به افراد غافل می‌شود به صورتی که رهبر معظم انقلاب عمل می‌کنند، به موقع خود نتایج آن را خواهد داد وقتی بفهمند ما با آن‌ها سر جنگ نداریم. آری! تذکرات به موقع حداقل موجب می‌شود که متوجه شوند عمل آن‌ها مورد پذیرش بسیاری از افراد جامعه نیست. یأس و افسردگی آن‌ها چیزی نیست که گرمی امروز آن‌ها را برای آن‌ها نهادینه کند. موفق باشید

34182

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: چرا شیخ علی تهرانی را اعدام نکردند؟ مگر مفسد فی الارض نبود؟ یا شاید چون شوهر خواهر رهبری بود اعدامش نکردند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افراد زیادی مانند شیخ علی طهرانی داشتیم با آن‌همه توهین‌هایی که به مسئولان نظام می‌کردند. ولی چون اقدام عملی علیه نظام و مردم نداشتند، حکم‌شان اعدام نبود. مگر میر حسین موسوی و کروبی کارهای‌شان کم‌تر از شیخ علی طهرانی بود؟!! موفق باشید

33654

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ممنون مي شم جمله ي زير را با سه خوانش اسلام سكولار و نظر یا نظریه امام موسي صدر به طور خيلي اجمال توضيح دهيد. با تشكر و آروزي سلامتي «دين براي انسان است،‌ انسان براي دين نيست یا دین در خدمت انسان است نه برعکس.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! دین الهی آمده است تا انسان‌ها را در ابعاد فطری‌شان از حالت بالقوه به حالت بالفعل درآورد و به همین جهت دین خدا را با وصف «ذکر» خوانده‌اند یعنی تذکر به ابعادی که نزد انسان هست و از آن غفلت می‌کند. این آن چیزی بود که بنده در جریان آن هستم ولی نظر خاص جناب امام موسی صدر را نمی‌دانم. ظاهراً بحثی نیست که بتوان به عنوان نظر خاص برای فرد خاصی به میان آورد. موفق باشید

37764
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و عزیز: برای بنده سوال شده که حضرتعالی در سال ۸۸ هم از آقای احمدی نژاد حمایت نمودید حال اینکه قطعا ایشان حال کنونی خوبی ندارد. جنس حمایت از احمدی نژاد و آقای جلیلی آیا شبیه هم هست؟ خواهشن اگر امکان دارد توضیح بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در مسیر ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد در مرحله اول حتی رهبر معظم انقلاب ایشان را به طور رسمی بر آقای هاشمی ترجیح دادند و این نوع رجحان‌دادن را اظهار نمودند و یا آیت الله مشکینی تعبیرات عجیبی نسبت به ایشان داشتند. باید بررسی کنیم چه می‌شود که شخصی مانند آقای احمدی‌نژاد پس از روبه‌روشدن با مشکلاتی که بالاخره به عنوان تنگناهای تاریخی در جامعه ما و در نظام سیاسی ما نهفته بود؛ آنچنان گرفتار تئوری‌های اومانیستی آقای مشائی شدند. به این معنا که در معنای انسان، ناخودآگاه از نگاه حضرت امام به انسان عدول کردند که این عرض عریضی دارد و امروز نیز بسیاری گرفتار چنین مشکلاتی هستند. آنچه را برای بنده از سال‌ها پیش شخصیت آقای دکتر جلیلی را برجسته کرده است، آن نوع دقت‌های قرآنی و سیاسی است که مبتنی بر فهم انسان و جهان است و امیدوارم هرچه بیشتر از این زاویه با حضور ایشان در صحنه سیاست، مردم ما در خودیابی خود حاضر و حاضرتر شوند به همان معنایی که اگر بخواهیم مشکلات اقتصادی را مرتفع کنیم، با اقتصاد نمی‌شود مشکلات اقتصادی را مرتفع کرد بلکه باید معنای دیگری برای انسان پیش آید تا آن مشکلات مرتفع شود. از خود نپرسیده‌اید که چرا فلان برنامه اقتصادی در یک کشور کاملاً جواب می‌دهد و در کشور ما درست نتیجه عکس می‌دهد. تفاوت در نوع نگاهی است که انسان‌ها به خود دارند و در این مورد باید بسیار اندیشه نمود. امری که امثال آقای احمدی‌نژاد از آن غفلت دارند. موفق باشید                  

36768
متن پرسش

جمهوری اسلامی و طوفان نیست انگاری. سلام خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار: (این نوشته صرفا درد و دلی است و شاید دلنوشته ای باشد.) با نگاه به پرسش و پاسخ «تقدس جمهوریت با نظر به تاریخ قدسی فردا»، نکته ای ذهن من را درگیر کرد. زمانی ما به دور دست اشاره می کنیم که عزم و همتی برای پیمودن مسیر نداریم. همان طور که می دانید در یونان که مسئله ی جمهوری مطرح شد نسبت میان انسان ها یک نسبت وجودی بود نه مانند امروز که جمهوری تبدیل انسان عددی برای درصدها در رای گیری است. همان زمانی که حضور تاریخی انسان یونانی را داریم زمان پریشان احوالی عالم یونانی نیز هست یا اگر به صدر اسلام نگاه کنیم این پریشانی را در حکومت امیرالمومنین هم می بینیم اما این تاریخ، تاریخ ظهور مالک اشترها و میثم تمارهاست و شاید عاشورا را بتوان در ادامه ی همین احوال دید. حضور انسان ها آن پریشان احوالی را هم دارد. آنچه که من دارم احساس می کنم بی معنی شدن حضورم در انتخابات است. من در حرم جمهوری اسلامی، احساس نمی کنم وارد حرم شدم نسبتم، نسبت زائر و حرم نیست. خود حرم دارد معنای حرم بودن را از دست می دهد. اتفاقی که امروز در حال وقوع است اینکه قرار است من به یک عدد برای آمار مشارکت بالای پنجاه درصد تبدیل بشوم تا عده ای بتوانند تصمیماتی را که من در آنها حاضر نیستم با سلطه گری بیشتر برای من بگیرند. اگر این نیست انگاری نیست، پس چیست؟ همین نظارت استصوابی، یک نظارت محتوازده است انسان ها را در چارچوب محتوایی می سنجند مثل یک کالا. به طور مثال ارشاد مدتی به فیلم هایی مثل آژانس شیشه ای یا آدم برفی مجوز نمی داد چون از نظر محتوایی با ارزشها نمی خواند درحالی که از نظر فرم، زبان انقلاب بود. زمانی که این نوع نظارت و نگاه محتوا زده حاکم شود بعد از مدتی فرمی شکل نمی گیرد. نظارت استصوابی امکان ظهور فرم سیاست در معنای عرفی آن را هم نمی دهد چه برسد به معنای اصیلش. این نوع نظارت زبان خادمین حرم شده است گفتگو و همدلی از میان رفته است. اگر در دفاع مقدس این زبان حاکم بود مخصوصا در اوایل جنگ این نگاه حاکم بود بدنه ی ارتش تقریبا منتفی بود سپاه و بسیجی هم نمی توانست باشد اصلا مردم نمی توانستند باشند. در فضای فعلی هر بار می خواهی در احوال خودت در این حرم حاضر باشی نمی گذارند. اگر این نیست انگاری نیست، پس چیست؟ زمانی که با رزمنده های دفاع مقدس هم صحبت می شوم حتی آنهایی که امروز دین هم ندارند بهترین دوران زندگی شان همان دوران جنگ بود همان زمانی که در مقابل خودشان هیچ سدی احساس نمی کردند در پدیده ای مثل جنگ که یکی از جلوه های نیست انگاری در عالم مدرن است. پدران ما احساس حضور داشتند در اوج نیست انگاری زندگی ساختند. اما من احساس می کنم پس از جنگ میان پریشان احوالی و حضور مردم با بقا و امنیت جمهوری اسلامی، بقا و امنیت انتخاب شد. تامین امنیت، سلطه بر مردم را می طلبد. نظارت و مدیریت می طلبد. به جای انسان خلاق و آزاد، کارمند نیاز دارد. جهاد سازندگی بی معنی می شود. حضور مردم در اقتصاد بی معنی می شود. نقش مردم در سیاست کمرنگ می شود. بقا و امنیت، مردم را به روزمره گی می اندازد و مجالی برای فکر و هنر نمی گذارد. حالا ممکن است عده ای خرده بگیرند که در سایه این امنیت است که مردم می توانند در اقتصاد حضور داشته باشند و کشور پیشرفت می کند اما مسئله اینجاست که امنیت در جهان توسعه یافته با حضور مردم محقق شده است. غرض این نیست کشور را در دوگانه های مصنوعی مانند یا آزادی یا امنیت بیندازیم اما مسئله اینجاست که به امنیتی دیدن مسائل و امنیتی کردن فضا عادت کرده ایم و از آنجایی که نه فرهنگ سامان پذیر و تقدیرگرایانه ی ملت شرق آسیا را داریم و نه تجدد در اینجا بنیانی دارد. این میل به سلطه و یک دست شدن حاکمیت برای حفظ امنیت باعث امنیت و حل مشکل نمی شود. چون یک دست شدن در جایی معنی دارد که فکری باشد و تفکر ریشه داشته باشد وگرنه محصول اینگونه سیاست ورزی این می شود که نیروهای انقلابی دیروز، غرب گرایان و وسط بازان امروز می شوند و هر چند سال یکبار چنین اتفاقی می افتد. جایی که تفکر نباشد خیلی زود تفرق حاکم می شود و کشور در یک چرخه ی معیوب گرفتار می شود و در نهایت رای دادن و رای ندادن هیچ کدام با دیگری فرقی نمی کند. این خود بیانی از نیست انگاری در جهان توسعه نیافته نیست؟ آیا بدون بازخوانی اینجا و اکنون رسیدن به تاریخ قدسی فردا امکان پذیر است؟ آیا با ندیدن وگزارش نکردن وضعیت امروز می توان از تنگناها عبور کرد؟ برای امثال من که نه جایی میان نیروهای انقلابی و حزب اللهی دارم نه در میان جریان ضد نظام و اصلاح طلب و ... از همه جا و همه کس رانده و تنها مانده ام تنها تعلق خاطری نسبت به امام و رهبری و انقلاب و شهدا دارم. آنچه از این منظر می بینم این است که اگر محتوا و اسم ها را امروز از جمهوری اسلامی بگیریم آنچه می ماند با احوال حکومت های سکولار چقدر فرق می کند؟ شهدا در تنگناها افقی برای فردا در مقابل ما گشوده اند اما زمانی که تفکر نباشد حتی شهدا هم مانند سایر امور جهان توسعه نیافته، مصرف می شوند و ما خود حجاب خود می شویم و در برزخ وحشت روز مرگی هامان گرفتار می شویم. خدا به حقیر سراپا تقصیر، چشمی بدهد متصل به سرچشمه تفکر و پایی منفصل از بند تعلق، تا در راه شهدا باشم. از وقت گذاری شما سپاس گزارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً در همه ابعاد با جنابعالی نسبت به آنچه در میدان حاضر است، همراه می‌باشم و شاید به جهت مسئولیت‌های اجرایی که داشته‌ام و به جهت ظلم‌های ناگفتنی که بر بنده رفته است؛ چیزهایی بدانم که انسان را نسبت به همه چیز نه‌تنها بدبین، بلکه کافر بگرداند. بحث بر سر آن است که در این موقعیت، آیا باید به حضوری و به تاریخی در دل تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده است فکر کرد؟ و یا نه؟ حال در نظر بگیریداین شمائید که همچون علی «علیه‌السلام» با امری روبرو شده‌اید که با تیزبینیِ آن حضرت، همه آنچه با اسلام پیش آمد را رفته یافتند و در بین دو گذرگاه باید یکی را انتخاب می‌کردند، یا در جبهه اصحاب رده قرار می‌گرفتند و انکار هرگونه تاریخی می‌شدند که با انقلاب اسلامی پیش آمده است؛ و یا همچون که مولایمان انتخاب کردند در دل همان طوفان، راهی را مدّ نظر قرار دادند که بسی عجیب بود از آن جهت که همه می‌دانستند راهِ آن حضرت راهِ سقیفه نیست ولی در آن حضور تاریخی حتی در دل جریان سقیفه می‌توان به آینده دیگری فکر کرد. و این دقیقاً نگاهی است که بنده در رهبر معظم انقلاب سراغ دارم و تأکید ایشان بر حضور در انتخابات و رأی دادن را از جنس حضور در ذات انقلاب می‌دانم. به همان معنایی که به سؤال‌کننده محترم در جواب سؤال شماره 36763 عرض شد که اتفاقاً حضور در رأی دادن نوعی از حضور در اگزیستانسِ تاریخی است و در این رابطه نگاه سؤال کننده محترمی که سؤال شماره 36757 تحت عنوان «جایگاه انتخابات در نظام اسلامی و معنای بشر جدید» فرموده است را بسیار مهم می‌دانم. موفق باشید  

35805

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمته الله: با عرض تشکر فراوان از شما استاد گرانقدر. استاد ببخشید در مورد حضرت خضر نبی صوتی از شخص شما موجود هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. تنها عرایضی در شرح سوره کهف شده است. موفق باشید

35453

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: حضرتعالی در جلسه تفسیر امروز بیگ بنگ را مردود دانستید. همچنین در پاسخ ها تکامل را رد می کنید ولی این ها نظریات پذیرفته شده ی علمی است و مبتنی بر کوهی از شواهد، هم می شود توحیدی نگاه کرد که خداوند جهان را از نقطه ای آغاز کرد و بعد به آن تکامل بخشید و نیز اگر خدا را نخواهیم وارد کنیم نگاه های مختلفی می توان داشت یکی اینکه بگوییم ما قبل از بیگ بنگ را نمی دانیم چه بود و فعلا یا برای همیشه درین زمینه ساکتیم یک نگاه دیگر آنکه بگوییم جهان از هیچ پدید آمده است این نگاه برای بنده شگفتی بیش تری دارد چون در فرض وجود قادر متعال شگفتی خاصی، آدمی در مواجه با عالم احساس نمی کند و خود نیز مشاهده می کنید که برهان نظم قدرت چندانی ندارد و به صدیقین مراجعه می کنید مثلا دست با این ظرافت ها هیچ جای شگفتی ندارد خدایی فوق العاده قادر دستی را خلق نمود به صدیقین مراجعه می کنید می گوید بابا این ها که قدرت نیست و برای خدا هیچ محسوب می شود و در نتیجه در نظر ما نیز عادی تلقی می شود ولی هیچی را فرض کنید که ناگهان با بیگ بنگ منفجر شد و دست چنین هیچی را باید بوسید بعد دست تصادف و تکامل به ما دست و ... بخشید اکنون من خود را مبتنی می دانم بر هیچی که متکامل شد و این شگفتی بخش و حیرت زاست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما با برهانی این‌چنین مطلق روبرو هستیم که عین هستی همواره در صحنه است، به اعتبار عین هستی چرا باید ذهن خود را مشغول توهّماتی مانند بینگ بنگ کنیم و یا این موضوع را که انسان از نسل میمون است در حالی‌که خودِ علم آن را مردود کرده است؛ به عنوان موضوع علمی بپذیریم؟!!در جلسات اولیه سوره سجده عرایضی در رابطه با این مطلب اخیر شده است. موفق باشید

34881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب: بنده دو تا سوال خدمت شما داشتم: ۱. ماه رمضان که ماه عبودیت است و قرار است با روزه گرفتن به خدا بیشتر نزدیک شویم حالا منی که جوان هستم ولی مریضم و نمی توانم روزه بگیریم چگونه میشه باب هایی که به روی روزه داران باز می شود به روی من هم باز بشه (به هر حال من امساک از خوردن و نوشیدن ندارم) و چگونه می توانم شب‌های قدر به همان مرحله ای برسم که روزه داران می رسند؟ ۲. فرزند آوری دستور بزرگان است اما به هر حال داشتن فرزند بیشتر محدودیت می آورد چون نه می توان عبادت کرد نه می توان نماز و روزه حتی واجبات را با توجه انجام داد یعنی تا فرزند بزرگ بشه و حتی زمانی که بزرگ شد باز ما هم گرفتار کثرتها می شویم. من برای فرزند اولم هم حس می کنم فراغت ندارم چه برسد به فرزند دوم راه حل چیست؟ می‌دانم بارداری عبادت است و شیر دادن موجب بخشیدن گناهان است ولی چرا من حس نمی کنم. آیا دیدگاه من اشتباه است و راه های وصل شدن به حضرت حق را نمی دانم چون فکر می کنم عبودیت فقط سر سجاده نشستن و خواندن اذکار و ادعیه است. بلاخره راه عرفان همین ذکرها بوده یعنی سیره عرفا این بود که اذکار و اوراد و چهل نشینی داشتند. ببخشید سوالم طولانی شد. لطفا راهنمایی بفرمائید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ماه رمضان، ماه رجوع خاص خداوند است به بندگانش، و بنده‌ای که تسلیم خداوند باشد چه با روزه‌داری و چه بدون روزه، باید با تمام امید به عبادات مربوطه به این ماه مبادرت ورزد و امیدوار باشد که رحمت واسعه خدا، تماماً او را در بر می‌گیرد و مانند روزه‌داران، از بهره‌های شب قدر بهره‌مند می‌شود. ۲. هر فرزندی که وارد زندگی شود خود به خود فرشته‌هایی را با خود به همراه می‌آورد که انسان در آن رابطه، بیشتر احساس زندگی‌کردن خواهد داشت.  موفق باشید

34776

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام خدمت استاد 🌹 استاد ببخشید یک سوال داشتم. آیا از نظر اسلام، جمهوری اسلامی وجود داره یا نه، بلکه ولایت مطلقه فقیه وجود دارد و مثلا امام خمینی (ره) به خاطر اینکه مردم زمینه پذیرش ولایت فقیه مطلقه رو نداشتن، جمهوری اسلامی رو ترجیح دادن؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید موضوع «جمهوریت» موضوعی است که باید نسبت به جمهوریتِ مطرح در جهان امروز مورد بررسی قرار بگیرد و در این رابطه به نظر بنده جمهوری اسلامی حقیقتاً در ایران واقع شده است هرچند که هنوز نیاز داریم نسبت به این امر به رشد بیشتری برسیم و موضوع «ولایت فقیه» اتفاقاً به اعتبار اسلامیتِ جمهوری است و به همین جهت ملاحظه می‌کنید که در دل جمهوریتِ نظام، دولت‌هایی به میان می‌آیند که بعضاً کاملاً با دولت قبلی از نظر نگاه، متفاوتند ولی بر اساس جمهوریت، میدان عمل دارند و این بدان جهت است که هیچ دولتی نخواهد نگاه خود را طوری بر نظام غلبه دهد که میدان نگاه‌های بعدی از میان برود و معنی ولایت فقیه در همین موضوع است. موفق باشید

34738

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

یا محبوب! عرض سلام حضرت معشوق بر شما باد. نیمه ی شعبان این روز جلوه ی خاص معشوق و تلاوت آیه ی شریف وصال حضرت مهدی (عج) مبارک باد. استاد از درون اعماق این روزها یک سوال بر می خیزد، انسان مادّه گرا چگونه چشمش کور می شود؟ این جواب که خوب غرق می شود و دیگر نمی بیند منطقی است امّا برای مثال افرادی که در زمینه نجوم کار می‌کنند ابن القا را دارند که خیر اصلا ما معمولی فکر نمی‌کنیم و بلند پروازیم از جمله بنده که سال گذشته در این دام بودم. حال دقیقا در پی نجات دوستانم هستم در تعجبم از آنانی که به خواب می روند به وجود آمده اند و می میرند و وجود ورای مادّه را انکار می‌کنند. به نظر شما در این باب برای آگاه نمودن افراد باید ناقل چه سخنانی باشد؟ چنانچه: ما ز فلک برتریم وز ملک افزون تریم. التماس دعای فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌‌آید معرفت نفس، شروع خوبی باشد تا متوجه شویم وجه متعالی ما، ابعاد مجرد و ملکوتی ما می‌باشد که در اتصال با حضرت حق معنا پیدا می‌کند و غفلت از آن اتصال، موجب سرگردانی و افسردگی ما می‌شود. موفق باشید

34734

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و تبریک اعیاد شعبانیه: سؤالی که بنده برایم پیش آمده این است که با توجه به این که امام مهدی (عج) روح این عالم هستند و به فرموده آیت الله بهجت سخنان ما قبل از این که از دهانمان به گوشمان برسد، امام آن را می‌شنوند؛ پس معنی عرضه اعمال در روزها و یا ایام خاص به ایشان چیست؟ ایشان که از کوچکترین اعمال ما همان لحظه باخبر هستند. التماس دعا

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اجمال و تفصیل عمل می‌باشد. مثل آن‌که قرآن در شب قدر به صورت اجمال بر قلب پیامبر نازل می‌شود ولی به صورت تفصیل، طی ۲۳ سال ظهور می‌کند. در مورد عرضه اعمال نیز، منظور همان حالت اجمال و تفصیل است، وگرنه امام باطنِ هر اراده‌ای را می‌دانند و از آن آگاه می‌باشند. موفق باشید

34565

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: اولاً: از اینکه خدای متعال از طریق شما حجاب های ظلمانی را از چهره اصلیِ انقلاب کنار زد و ما را متوجه حقیقت و ذات تاریخی و نورانی و ملکوتی انقلاب عظیم اسلامی نمود خاضعانه شاکریم و از شما هم سپاسگزاریم. راند حق این آب را در جوی تو / آفرین بر دست و بر بازوی تو. ثانیاً: کمی در مورد «عبادات تاریخی» توضیح دهید که چه فرقی با عبادات فردی و جمعی و حتی اجتماعی دارد؟ (چون بارها از حضرتعالی شنیده ایم که اگر وارد قطارِ تاریخِ توحیدی بشوید گویا با تمام موحدین گذشته و آینده و با تمام انبیاء و اولیاء الهی از بدو تاریخ تا قیامت همراه هستید!) این چه نحوه حضوری است؟ ثالثاً: آیا حضور در رخدادهایی نظیر تظاهرات ۲۲ بهمن امسال از جنس همین عبادات تاریخی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مکرر عرض شد عباداتی که اولیای الهی انجام می‌دهند، بیش از جهنم‌نرفتن و بهشت‌رفتن، جهتِ هرچه بیشتر حاضرشدن در آینده‌ای است که با اسلام و در این زمانه با انقلاب اسلامی پیش آمده تا از اجمال آن به سوی تفصیل آن حقیقت سیر کند. از هزار رکعت نماز حضرت علی «علیه‌السلام» بگبرید تا نماز شب‌های مکرر و طولانی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه». موفق باشید

33476

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در مثال موج و دریا (از نظر عرفان) آیا درست است که بگوییم که الله هم یکی از امواج است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت «الله» به عنوان جامع همه اسماء، همان دریاست. موفق باشید

33401

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: سوال من از شما این است که فرض کنید این روش شما درباره توحید اشتباه باشد و فرض کنید الان قیامت است، سرنوشت شما چه می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به رحمت حضرت ربّ العامین امیدوار نباشیم وقتی شما در حدّ عقلی که حضرت حق به شما عطا کرده است دین را «فهم» کرده‌اید و در حدّ توان به آن عمل نموده‌اید؟ و از کوتاهی‌های خود نیز طلب مغفرت دارید؟! گفت: «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست» موفق باشید.

35929

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: بنده نسبت به آینده ی تاریخی خودم دچار خوف و هراس هستم. نه از جهات مادی، بلکه از این جهت که نمی دانم در تاریخی که در پیش است چه بر سر ایمانم خواهد آمد. حال پرسش بنده این است که با توجه به ضعف ها و تجاربی که در گذشته داشته ام، اگر از خدا تقاضای مرگ کنم تا در اوج ظلماتی که در پیش است از این بدتر گرفتار نشوم، کار درستی است؟ آیا خدایی که ارحم الراحمین است پاسخ چنین تقاضایی را می دهد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در مسیر توحید راهِ کمال انسان و رسیدن به حقیقت گشوده است تا انسان به ابعاد متعالیِ خود دست یابد؛ یأسِ از آینده چرا؟! به ما فرموده‌اند: «إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ» و این‌جا است که همواره باید با نظر به الطاف الهی و نسیم‌های ربّانی که همان «رَوْحِ اللَّه» است باشیم. موفق باشید

35783

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرانقدرم: آیا کتبی مانند اشارات، اسفار و تمهید القواعد از کتبی هستند که حتما باید برای فهم فصوص خوانده شوند؟ میشه در این باره مقداری توضیح بدین؟ برای فهم شرح فصوص شما چطور؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور می‌شود با ورود به مسائل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و مباحث کتاب «معاد» و دنبال‌کردن شرح صوتی آن‌ها بتوان وارد فصوص شد. موفق باشید

35602
متن پرسش

بسم الله استاد سلام: بعد از ماه‌های طولانی تصمیم گرفتم که درمورد احوالم با کسی صحبت کنم شاید فرجی حاصل شد. من به اصطلاح، مذهبی، فعال فرهنگی و... بودم و از طرفی پر شور و انرژی برای فهمیدن و یادگرفتن و تجربه کردن هرچیز و به قول خودم نهایت استفاده از زندگیم. ولی ما‌ه‌هاست دچار احساسی هستم که نمی‌دانمش، هنوز تمام ان ویژگی‌ها را دارم ولی انگار دلم و قلبم و منم نیست. اگر سعی کنم بهتر توضیح دهم، با هیچ چیز خوب نیستم یا کلا نیستم، قبل تر با کتاب، با کلاس، با هیئت، با خیلی چیزها بودم ولی این روزها هرچقدر تلاش کردم و حتی بارها مبانی معرفتی خودم را از همان اولین کتابم، جوان و انتخاب بزرگ مرور کردم اما نشد. همه‌ی همه‌ی آنچه قبلا تلاش من رو به صحنه می‌آورد و باعث حرکت می‌شد را امتحان کردم ولی فقط انجام شد بدون هیچ حس بودنی. شهدا زنده بودن، خدا نزدیک تر از من بود، امام زمانم بود برای فهم و عمل آرمان‌های انقلاب حرکت کردن و... همه‌ی اینها بود و هست ولی اون بود و این هست یکی نیست. مباحث معرفتی مثل قبل به من شوق ادامه دادن نمی‌دهد و تماشای فیلم و کارهای معمولی و لذت‌های دیگران هم تاثیری ندارد. خوشی زیر دلم نزده است هیچ وقت غرق خوشی نبودم کوچک و بزرگ زندگی را خواستم تلاش کردم و الحمدالله خداوند بنا به مصلحت عطا کرده است، به خصوص آنچه عمیقا طلب کرده‌ام. اما آنقدر هیچ نبود که دیگر میل به طلبی مرا به تلاش وا نمی‌دارد. شاید قساوت قلب است نمی‌دانم اما در این صورت توبه و اشک بر حسین هم نجاتم نداده. جوان تر که بودم بهتر بودم، عشقی که شهدا‌ی کربلا داشتند طلب داشتم اما نمی‌دانم کجا اشتباه رفته‌ام. این روزها تنها روزنه‌ی نوری که در دلم می‌بینم همین تلاش برای رهاییست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حالت منحصر به جنابعالی نیست. این قصه و تقدیر تاریخی است که در آن قرار داریم و اگر کسی نخواهد خود را فریب دهد می‌یابد آن احوالاتی که شما در خود یافته‌اید. در سال‌های اخیر به هر بهانه‌ای عرض شده است که آری! برهوت در حال پیشروی است و ایمانی دیگر باید. یادداشت‌هایی تحت عنوان «راز نیست‌انگاریِ دوران و راه عبور از آن» شده است که ذیلاً چند فراز آن خدمتتان ارسال می‌شود. دو جلسه صحبت نیز در این مورد شده است که خوب است به آن سخنان رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/13805 موفق باشید

یا تشنه دوزخ است و یا مشتاق بهشت
4- انسانِ آخرالزمان، آن بزرگ‌ترین انسان! که در آخرین روزهای دوران انسانیت در حال ظهور است، انسانی که یا سرشار از صفای انسانیت است و به آخرین پیامبر که رحمۀ للعالمین است عشق می‌ورزد و یا سرشار از نفرت است و به شیطان که دشمن انسانیت است، دل می‌سپارد. یکی سخت ایثار می‌کند و می‌بخشد و محبت می‌کند، و دیگری سرمایه‌داری و حرصِ به دنیا را در خود به اوج می‌رساند و دوست دارد همگان از او بترسند. هر کدام خود را در درون خود جستجو می‌کنند، زیرا هرکدام می‌خواهند در نهایتِ خود باشند و این هر دو تنها با حضور خود نزد خود چنین‌اند. آیا به آن نوع انسان که نه آن است و نه این، یعنی نه تشنه دوزخ است و نه مشتاق بهشت، فکر کرده‌اید؟ آیا این انسان همان زاهدی نیست که دوران‌اش گذشته است؟ قدیسی است که نمی‌داند روزگار عوض شده؟
 آخرالزمان از یک طرف یعنی حضور در گردونه نهایتِ نیست‌انگاری و آتش‌گرفتن از درون، در بستر سوبژه‌شدن انسان برای خود، و از طرف دیگر، حضور آخرالزمانی یعنی حضور در گردونه بیکرانه خود، و این با نظر به نهایی‌ترین انسان که عین‌الإنسان است پیش می‌آید و اشتیاق ظهوری آنچنانی که به ما خبر داده‌اند: «هُوَ اَلْقَائِمُ اَلَّذِي تَمْتَدُّ إِلَيْهِ اَلْأَعْنَاقُ بِالاِنْتِظَارِ»(کمال‌الدین 2/431) او همان قائمی است که مردمان از سر انتظار به سوی او گردن می‌کشند، زیرا با حضور در انسانیتِ خود بهره‌ای از او که عین‌الإنسان است خواهند برد. «فَكَالانْتِفاعِ بالشَّمسِ إذا غَيَّبها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ»(کمال‌الدین 2/485) همچون بهره‌مندی از خورشید که ابرها آن را از دیدگان پنهان داشته‌اند و انقلاب اسلامی به عنوان «جهان بین دو جهان» در چنین موقعیتی است و این همان عبور از نیست‌انگاریِ آخرالزمانی است و حضور در نسبتی که حضرت  صاحب الزمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» در توقیع فوق در جواب اسحاق بن یعقوب از آن خبر دادند و نیز در توقیعی که برای شیخ مفید صادر نمودند؛ می‌فرمایند: «اِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَلا ناسینَ لِذَکْرِکُمْ» ما در رسیدگی به شما کوتاهی نکنیم و یاد شما را از خاطر نبریم. آری! این‌گونه می‌توان با نظر به انسان کامل و نسبتی که با آن حضرت پیدا می‌کنیم، در انسانیت خود حاضر شویم و در پرتو آن، نسبتی با انسانیت همه انسان‌ها برقرار کنیم.  
برکات فهم نیهیلیسم
5- اگر نیهیلیسم در تاریخی به ظهور می‌آید که در آن از نیکوترین ارزش‌ها، ارزش‌زدایی می‌شود، پس در چنین تاریخی زندگی سرد و تکراری می‌گردد و انسانیت تقلیل می‌یابد و عبور از این تاریخ با اراده به حیاتی برتر، آن هم از طریق مردانی صاحب عزم و تفکر پیش می‌آید و این یعنی حضور مردی به نام امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و ظهور تاریخی به نام انقلاب اسلامی، و البته تا انسان به معنای واقعیِ آن متوجه نیهیلیسم و آرایش‌های تصنعی زندگی مدرن نشود، نه متوجه جایگاه تاریخی به نام انقلاب اسلامی می‌شود و نه در تجربه انسانی خود در این دوران متوجه  انسانی به نام حضرت روح الله می‌گردد، آن‌طور که شهید مرتضی آوینی‌ها متوجه شدند.
نیست‌انگاری و عصیان بر خود
6- انسانِ فرورفته در نیست‌انگاری تا آن‌جا در پوچی و بی‌ثمری فرو می‌رود که حتی به جای آن‌که چیزی نخواهد، «هیچ» را می‌خواهد و عملاً به امری دست می‌زند که نهایت نبودن است، به معنای عصیان بر خود و گردیدن به دور خلأ و در این مسیر انسان، نیستی را ابژه خود قرار می‌دهد آن هم در تاریخی که انسان می‌تواند در جواب‌دادن به خود به ظرفیتی در نزد خود نظر کند که بسی بالاتر از جواب‌دادن به خود است در حدّ خوردن و داشتن، جواب‌دادن به خود ولی نه با فروافتادن در مسیر زهدِ منفی، بلکه در مسیر شوری بیشتر و حضور در میخانه‌ای که انسان در آن میخانه در «وجود» سُکنی می‌گزیند، در میدانی که به جای اصالت‌دادن به ماهیات و خواستن و نخواستن‌های آن‌چنانی، در نوعی از «حضور» مستقر می‌شود با نخواستن‌هایی به معنای خودداری در مقابل هوس و این غیر از نخواستن‌هایی است که نخواستن‌های نیهیلیستی است که انسان در آن حالت به جای  حضور در «وجود»، نیستی را می‌خواهد. آیا با توجه به این امر می‌توان به راز نیست‌انگاری و طوفانی که در پیش رو داریم فکر کنیم و با نظر به حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی و انسانیت حضرت روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» از آن‌ رها شویم؟

 

 

35025
متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد مطالعه کتابهای دکتر داوری و مواجه شدن با دردِ پوچی زمانه و توسعه‌نیافتگی، به شدت ما را رنجور و خسته کرده. جوان‌های باصفایی که با این نگرش مواجه می‌شوند، گویی خود را در بن‌بستی بی‌فرار می‌یابند، آزرده می‌شوند و حتی متوقف می‌شوند. در جلسه سوم «دیدار آوینی» که تشریف آوردید فرمودید همان طور که همه‌ی شما حاج قاسم هستید، همه‌ی شما یک نیچه در وجود خود دارید. لطفا کمک کنید که چگونه از درد پوچی که نیچه با آن روبرو شد به افق پرامید حاج قاسم برسیم؟ در ادامه متنی که در مواجهه با این درد به قلمم جاری شد، خدمتتان ارسال می‌کنم. لطفاً ما را راهنمایی کنید.

 پوچی، درد فراگیر زمانه است اما مواجهه با این درد، این رنج جانکاه، همیشه یکسان نیست؛ بیشترِ مردم آن را همچون مشکلی لاینحل و عمومی می‌نگرند، از آن گریزی نمی‌بینند و همچون بیماری که پزشکان از درمان او اعلام عجز کرده‌اند، تلاش می‌کنند. چند روز باقی‌مانده از حیاتشان را در غفلت از بیماری‌ در خوشی بگذرانند، به «روزمرّگی» و «روز- مرگی» رضایت می‌دهند. اما کسانی هم هستند که به دنبال شفایافتن‌اند، نه تنها برای خود که برای زمانه‌ی خود، گویی می‌خواهند و امیددارند که نه به نحوی صرفاً فردی، به نحوی تاریخی، با اپیدمی پوچی مبارزه کنند و خود را در قامت مصلحان بزرگ تاریخ تعریف می‌کنند، می‌شود ذیل گام بزرگی که امام خمینی در مبارزه با روحِ به نیستی رضایت‌داده‌ی زمانه قدم برداشت، سلوک کرد. می‌شود در دشت وسیعی که او برای ما راه به سوی او گشوده، قدم برداشت و افق روشن عصر ظهور را در آن ترسیم کرد. آری! اگر خمینی نیستم، بی‌خمینی هم نیستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: واقعاً قضیه چنین است که بخواهیم و یا نخواهیم ما در این تاریخ، انسانی هستیم که تنها خود را در خود جستجو می‌کنیم و این آغاز طوفانی است که نه می‌توان از آن رهایی یافت و نه می‌توان آن را آرام کرد. تنها و تنها می‌توان خود را در ابعادی بسی متعالی، ولی در درون خود جستجو نمود و نگهبانِ «وجودِ» خود شد، آن‌هم وجودی که نسبتی با وجود مطلق دارد و وجود مطلقی که در صحنه‌های تاریخی به سراغ ما می‌آید، و این تازه اول ماجرا است. زیرا در موقعیتی قرار می‌گیریم که معلوم نیست چه موقعیتی است و هیچ تعریفی از آن نمی‌توانیم داشته باشیم از آن جهت که «وجود»، چیزی نیست که انسان بتواند در کنار آن قرار گیرد و چیزی نیست کنار چیزها. و این‌جا است که با جناب حافظ همراه می‌شویم که ندا سر داد: «چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم». به این نکته نیز خوب است فکر کنیم که فرموده‌اند: «در همه سنت‌های حکمی فلسفی گونه‌ای جهت‌گیری به سوی درک واقعیت ناب که اغلب  نامِ «حقیقت» بر آن نهاده‌اند، وجود دارد. اما بر اساس موقف نیهیلیسم، اگر این جهت‌گیری نام و تعریف و توصیفی نهایی پیدا کرد، دیگر «حقیقت» نیست.» و باز: «چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم». آیا این همان گزارشی نیست که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در مناجات با حضرت ربّ العالمین به میان آوردند و عرضه داشتند: «ما عرفناک حقّ معرفتک»؟! و این به همان معناست که فرمودند: «اگر این جهت‌گیری نام و تعریف و توصیفی نهایی پیدا کرد، دیگر «حقیقت» نیست.» موفق باشید   

35014

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ضمن عرض ادب. شاید سوالم بی ربط به تخصص شماست. ولی تنها جائیکه همه نوع درد دل دیدم شده سایت شماست. ممنون که وقت میذارید و پاسخگو هستید. پس جسارت به خرج دادم و گفتم سوالم رو نظرم رو اینجا مطرح کنم شاید فرد مؤمن و متعهد و دلسوزی پیدا بشه وبخونه. یادست بخیر بشه و کاری بکند سایتی راه بندازه، یا..... استاد واقعا برام جای سواله قشر کودک جامعه که تماما شناخت او از کارتون ها به راحتی می‌تواند شکل بگیرد. چرا این همه کارتون غیر مجاز و بد آموزی مثل آبشار جاذبه و دخترعنکبوتی و... در فضای مجازی وحتی در شبکه ی شاد و روبیکا به راحتی در دسترسش است؟ ولی کارتونهای بسیار خوب که آموزنده هم هستند حالا نمیگم حتما ایرانی اند، خوبند و فضای آرام و آموزنده دارند همه در سایت تلوبیون هستند که گزینه دانلودی که قبلا داشت، الان گزینه ی دانلود آن را بر داشته اند؟ و کارتونهای خوب به راحتی در دسترس کودکان نیست و قابل دانلود نیست؟، به راستی متولیان فرهنگی این مملکت چه کاری را برای کودکان این سرزمین می‌خواهند انجام دهند؟ مگر حقوق نمی‌گیرند که تولید محتوا کنند؟ پس چرا محتوای تولید شده قابل دانلود نیست؟ و جای تعجبه که برضد آن، محتوای کارتون های خشن و نامناسب  در جای جای فضای مجازی بیداد می‌کنه!! با بازدیدهای بعضا پانزده هزار بازدید به بالا!!! و هر نوع کیفیت دانلودی که بخای اونم مجانی! مگر نمیگن امتیاز انسان، به شناخت اوست و کسانی که با ایجاد شکّ و شیطنت و.. ، حقّ را می پوشانند و شناخت صحیح را از مردم می گیرند، در حقیقت یگانه امتیاز انسان بودن را از آنها، گرفته اند و این بزرگترین ظلمه که این ظلم، به کودکان در غالب کارتون و انیمیشن می‌شود ولی دیده نمی‌شود. و شناخت و افکار کودکانمان با کارتونهای بد خراب و منحرف می‌شود. و کسی کاری نمی‌کند و پدر و مادران چاره ای ندارند چون محتوای خوب قابل دانلود نیست!! متاسفانه کسی تابحال دم بر نیاورده، که آقا کارتونهای خوبی که نمیشه دانلود کرد و کارتونهای محتوای نامناسب در دسترس زیادی که آماده ی دانلوده، این چه وضعشه خدا وکیلی؟ مقصر کیست؟ پس چاره تربیت کودکان امروزی چیست؟ دست والدین بسته است واقعا در این مملکت.... من مادر چکار کنم؟ یعنی کل بچه ها اگر به  تلوزیون به موقعش نرسند، فقط یه سایت تلوبیون رو دارن که مراجعه کنند اونم بدون گزینه ی دانلود!! تو این عصر تکنولوژی!!مایه ی تاسفه فقط یه سایت!؟ خب معلومه بچه ها مراجعه می‌کنند به کلی سایت در دسترس و مجانیه ماهواره و روبیکا و.. و بعد از یه عمری دیدن آن کارتونها، با کلی نوجوان و جوان منحرف فکری روبرو هستیم که قابل اصلاح نیستند یا سخت اصلاح... خب آقا جان کار رو از ریشه درست کنید. که ریشه، همان تولید کارتون خوب برای کودک است، کارتون کارتون کارتون خوب. که البته با گزینه ی دانلود برای عموم آزاد است. خخخ. والا به خدا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حساسیتِ به جایی است. آری! ما هنوز در این موارد و مواردی این‌چنینی واقعاً به بلوغی که باید برسیم، نرسیده‌ایم. حتی متوجه نیستیم در جهانی زندگی می‌کنیم که نه‌تنها جهان دیجیتال، بلکه جهان سرعت، در همه موارد است. امید است این نوع انتقادها از یک طرف، و کارهایی که با تحقق انقلاب اسلامی پیش آمده از طرف دیگر، زمینه‌ای باشد برای حضور در جهانی دیگر. که بنده آن را «جهان بین دو جهان» نامیده‌ام. موفق باشید

34831

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما. عمری ست به بیهوده گذراندم. شدیدا احساس ندامت و غم دارم. از کجا شروع کنم که بعد از این سجده به دیدار برم نه دیوار؟! لطفا برای شروع و قدم های بعد بفرمایید چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود سری به سیر مطالعاتی سایت بزنید. موفق باشید

34584

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: اینجانب ساکن کرمانشاه هستم و از طفولیت عشق وافر به سیر و سلوک و عرفان داشتم و دارم و توفیقی هست که قرآن و سایر کتب مثل معراج السعاده را می‌خوانم ولی تا الان استادی نداشتم و ذکرهای مختلف رو انجام می‌دم ولی دستوری منسجم نداشتم. اگه لطف کنین و راهنمایی بفرمایید ممنون و دعا گوی شما خواهم بود  ان شاءالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سخن آیت الله بهجت که فرموده‌اند علم تو استاد توست، اگر به معارف عالیه‌ای مثل «معرفت نفس» رجوع کنید «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». سیر مطالعاتی سایت در این مورد إن‌شاءاللّه می‌تواند مددکار باشد. موفق باشید

نمایش چاپی