بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35959
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: این‌که مکرر شما بحث توحید را به میان می‌آورید و تأکید دارید وقتی خود را مقابل توحید الهی احساس کنیم، خود به خود راه گشوده می شود؛ چگونه این نوع ورود را نسبت به توحید داشته باشیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته می‌توان فکر کرد که آن کس، که با هیچ خواستی متلاطم نمی‌شود و به هیچ روی نمی‌خواهد چیزی جر آنچه هست، شود  همچون دریایی آرام ؛ او همان کسی است که متوجه «حضور اکنون بیکرانه جاودانه» خود شده است، حضوری که در عین حال از نظر وجودی خود را عین اتصال به هستیِ مطلق احساس می‌کند، امری که هرکس در تکوین خود از آن بهره‌مند است و کافی است به آن نظر کند، و این است راهی که در عین اهمیت، آنچنان دشوار نیست که ذهن و زندگی انسان را گرفتار انواع بحران‌ها نماید به همان معنایی که جناب عطّار فرمود: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید کرد». در این حال وقتی به ارزشمندترین امیدها و اهداف بشر مدرن می‌نگریم می‌یابیم در این موارد، جدّی‌ماندن بر اساس رسیدن به اهدافِ ساخته‌شده جهان مدرن، چه اندازه دشوار است و چه اندازه با توهّمات همراه است. پس باز مائیم و «حضور اکنون بیکرانه جاودانه خود» که در واقع نظر به راهی است که همان توحید الهی است در مقابل ما. موفق باشید    

35860
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: مدتی پیش بنده در محیطی بودم که در آنجا بخاطره تذکر یه پیرزن سالخورده به خانم بی‌حجاب متاسفانه درگیر لفظی به همراه رفتارهای ناشایست و نازیبایی پیش آمد. دیگه با منطق چنین افرادی آشنا هستید که چه می‌گویند و چه می‌کنند! و حاجت به بیان حادثه نیست. اما مسئله‌ای که برای خودم بعد از این حادثه پیش آمد، تنفر شدیدی در قلبم نسبت به افرادی که عامدانه با پوشش نامناسب و برهنه وارد جامعه می‌شوند، به وجود آمده. انسان هستیم و زیست ما اجتماعی‌است و نیازمند به اجتماع پس نمی‌توان روی از این نیاز گرداند. من با این تنفر بوجود آمده چه کنم؟ آیا تحلیلی برای چنین حس قلبی در مسیر بندگی هست؟ جایگاهی دارد؟ اگر ندارد چگونه متعادل و درمانش کنم؟ چگونه این آتش خشم و انزجار را به حق هدایت کنم؟ چگونه در دام شیاطینی که جامعه رو به سوی دوقطبی سازی سوق می‌‌دهند نیافتم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در مسیر رعایت دینداری راهی و سبکی در این جهان برای زندگی خود داریم که آن، همراهی با حجاب و عفاف است. اگر طرف آماده بود تا متذکر ضعف‌های او شویم به او تذکر می‌دهیم وگرنه با جدیّت راه خود، میدان حضور انحراف مسلّم کم و کم‌تر می‌شود و اینان در اقلیت خود که چون راه‌شان باطل است، تحمل آن را ندارند و معلوم است خود را به در و دیوار می‌زنند حتی به قیمت خودکشیِ خود. این هنوز اول راه است. عمده آن است که متوجه شوند راهی که ما برگزیده‌ایم هر روز با نعمتی و رحمتی و نشاطی بس گشوده روبه‌رو هستیم . به گفته آن عزیز:
آنجا که یاران میروند، ماغم گساران می رویم                تا  آسمان  آبی  و  دلهای  یاران  می رویم
دلهای  ما را همرهان  مانند خود   آبی   کنید                        در این کویر تشنه کام ما سمت باران می رویم
دلها اگر  آبی نشد ، مانند گل   سرخش   کنید               تا دشت لاله چون دوان، دیوانه واران می‌رویم
با دست های  لاله ها، ایران ما آباد   شد                         توران اگر جنت شود ما سمت ایران می‌رویم
آنجا که یاران می‌دمند ، هردم به هر معبر دمی                        با آن صدای  آشنا، با  یاد  جانان   می‌رویم
از یاد یاران شهید، دل چند خون است و وحید                    با عطر و بوی لاله ها ما هم به میدان می‌رویم
دشمن اگر ناقوس را آهنگ جنگش  سر دهد                 با بیرق سرخ آمدیم‌، چون سربداران می‌رویم

آنجا که یاران می‌روند ، با ناز و شادان می‌رویم                     این کوله بار انداختیم، این بار عریان  می‌رویم
موفق باشید    

 

34712

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ۱. چه روش و تئوری ای برای رفع مشکل حجاب مدرنیته و پوزیتیویسم، بر آیات الهی (طبیعت) به طلبه ای که فعال رسانه ای است پیشنهاد می‌کنید؟ چگونه می‌توان آیت بودن مثلا خورشید گرفتگی را بر حجاب علم غلبه داد؟ آیا فقط باید از دریچه ی مبادی فهم و طهارت انسان ها ورود پیدا کرد یا تبیین صحیح آیات، می‌تواند به عنوان اقدامی موثر در حل این مشکل در نظر گرفته شود؟ (به عنوان مثال مخاطب را با سیر دادنش تا لبه های دانش، متوجه خلأ و ضرورت وجود خدا کنیم؟)‌

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کاری است بس بسیار مهم و حساس، بخصوص که هنوز عقلِ کمیّت‌گرایِ جهان مدرن بر ذهن‌ها سیطره دارد. آنچه در ابتدای امر باید مخاطبان با آن آشنا شوند مباحثی که روشن می‌کند عقل کمیّت‌گرا بسیاری از ابعاد واقعیت را نمی‌شناسد. یکی از کسانی که در این مورد به جهت درگیری که با جهان کمیّت‌گرا داشته است و سخن گفته است جناب آقای مارتین هایدگر می‌باشد بخصوص در مقاله «پرسش از تکنولوژی» و این حقیر در شرح آن مقاله، کتاب «عقل تکنیکی» خدمت رفقا عرضه داشت. مختصر آن بحث را می‌توانید در بحث «پانزده نکته در جایگاه تاریخی "عقل تکنیک" و جايگاه "انقلاب اسلامی"  دنبال بفرمایید. و سپس خود جنابعالی با ادبیات خودتان، مخاطبان را متذکر این امر مهم بشوید.  موفق باشید

https://lobolmizan.ir/search?search=%D9%BE%D8%A7%D9%86%D8%B2%D8%AF%D9%87&tab=sounds

 

34615

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بنده خودسرانه و بدون اجازه ازاساتید فنی، با یاد گرفتن بحث معرفت نفس و گوش دادن به صوت های شما، شروع کردم سرکلاسهای قرانم این بحث را بگم و الحمد الله خیلی از آن استقبال شد و قران آموزانم خیلی خوب یاد گرفتند،  فقط در نکته ۹ متوجه این مسئله نمی‌شوم «وقتی شیطان درعالم خیال است چطور درعالم خیال انسان برای ضلالت او، به وحدت می‌رسد؟ و سوال بعدی اینکه، آیا بنده کار اشتباهی کردم که دارم سر کلاسهام معرفت نفس را درس می‌دهم؟»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحمدلله کار درستی کردید که انسان‌ها را با نفس ناطقه و خود حقیقی‌شان آشنا نمودید و برای تکمیل بحث خوب است سری به کتاب‌های «آشتی با خدا» و «خویشتن پنهان» بزنید. ۲. نهایت کار شیطان و شیطنت‌هایش تا مرحله خیال است و لذا چنانچه انسان جان خود را با معارف عقلانی محکم کند، وسوسه‌های شیطان را که بیشتر توهّم‌زا می‌باشد می‌شناسد و تحت تأثیر آن قرار نمی‌گیرد. موفق باشید

34586

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر شما که خداوند آدمی را جاودان آفرید در سرایی که نیاز به بقایش اهمیت دارد و انسان را از خاکی پاک آفرید سپس برایش نپسندید و او را در جسم روحانیِ باقی دوست داشت زیرا از همه نظر برای خانواده، دوستان و کسانی که با او کار دارند بهتر است و هم برای خود او و رحلت از دنیا را در اصل و اساس رحلتِ خروجِ بی نیازی در دنیا آفرید هرچند بسیاری بگونه های غیر اصیل از دنیا می‌روند. آنچه از رحلت از دنیا برای عموم فهم شده موت را نوعی نابودی می‌دانند! خیر انتقال است... و یا آن‌را جدایی می‌دانند که قطع به یقین جدایی نیست بلکه بیشتر بودن است اگر دنیا را اصل قرار ندهیم بلکه اصالتمان که سرای باقی است اصل قرار دهیم در این صورت موت یعنی بیشتر بودن. اگر بخواهید این مسئله را در مورد خودتان برای ما توضیح دهید تا ما بتوانیم ملموس تر آن را بفهمیم چگونه می شود؟ مثلا خب ما به شما علاقه داریم اما به هر حال همه ازین سرا خواهیم رفت منتهی شاید اگر شما جملاتی بفرمایید به ما و خودتان بلطف خدا کمک شده تا بالاخره بدانیم رابطه تمام نمی شود و زندگی ادامه دارد مگر می شود جلسات قرآن و غیره ای که دائما در قیامت تا برزخ و در نهایت به مسجد النبیاء می رسید که امری از جنس بقاست تمام شود زمانی که جلسه ای نورانی است؟! آن همه شنبه ها گرد هم آمدیم که جاودان تر شود و در همه روابط دیگر نیز...

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید با حضور در جلساتی که جان ما را از نظر معارف و معنویت فربه و فربه‌تر می‌کند، بعد از این دنیا حضورمان بیشتر می‌شود و با حضور بیشتر به شعفی جانانه و گسترده نایل می‌شویم به همان معنایی که فرمودند: «الدّنیا مزرعة الاخرة». موفق باشید

34231

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: در فیزیک عنوان می‌کنند که انرژی نه بوجود می آید نه از بین می رود بلکه از صورتی به صورتی دیگر تبدیل می‌شود بعد عده ای نقبی می‌زنند که در این صورت مبدا جهان انرژی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته لاوازیه همواره انرژی تبدیل به ماده و ماده تبدیل به انرژی می‌شود. ولی بحث در این است که ماده اولیه‌ای که این تبدیل در آن صورت می‌گیرد، نمی‌تواند به خودی خود و بدون علت باشد. موفق باشید

33411

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: وقتتون بخیر. با توجه به اینکه حقیقت قیامت طبق حدیث امام رضا وجود دارد، «اذا زلزلت الارض» اشاره به آینده است؟ منظور زمین مادی است یا برزخی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قیامت، همواره در مقام خود حاضر است ولی زمین به حکم «یوم تبدل الارض غیر الارض» با تغییراتی که می‌کند، به مقام قیامتی نایل می‌شود مثل خود انسان که با طی سکرات و برزخ، در قیامت حاضر می‌گردد. موفق باشید

39774

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و انوارالهی برشما استاد گرامی: چرا بعد از فوت افراد، اکثرا اینطورهستیم که خوبی های متوفی برامون پررنگ میشه؟ حتی از خیلی از خطاهای فرد خبر داریم اماغالبا حالمون اینطورمیشه که از اونا چشم پوشی می‌کنیم یا به نظرمون خطای بزرگی نمیاد، یا میگیم شاید اصلا این‌کارونکرده و من سوءبرداشت داشتم. این حس و حال از دلسوزی نسبت به از دست دادن شخص هستش یا با فوت شخص در تکوینی خاص قرارمی‌گیریم؟ یا دلیل دیگه ای داره؟ و چرا نمی‌تونیم این حس و حال رو نسبت به افراد، در زمان زنده بودن داشته باشیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتۀ مهمی است از آن جهت که شخصیت افراد را باید در وسعتی بیشتر از محدودۀ انتخاب‌های جزئی آن‌ها مدّ نظر داشت و به کلیّت اراده و شخصیت آن‌ها نظر نمود. امری که با رحلت افراد مدّ نظر می‌آید. و همان‌طور که می‌فرمایید خوب است در مورد افراد این‌طور فکر کنیم تا مرز انسان‌هایی که حقیقتاً در شخصیت خود فاسدند را از مرز انسان‌هایی که بعضاً خطاهایی از آن‌ها عادتاً سر می‌زند، تفکیک کنیم. موفق باشید

36900
متن پرسش

بسم رب المودة و الرحمة. سلام استاد عزیز: دیروز در جلسه بشنو از زن با عنوان راز جان‌های یگانه، صحبتی در مورد ولایت نداشتن مرد بر زن فرمودید، بنده همان موقع جستجو کردم و شوکه شدم. خب بعد از این سن و سالی که از ما گذشته، شوکه غریبی بود و تازه بعضی ابهامات برایم باز شد و هرچی فکر کردم فقط به این رسیدم که اسلام چه جایگاهی برای زن قائل است و واقعاً زن را در جایگاه نرم افزاری حیات جامعه بشری قرار داده است. آری اسلام زن (البته بهتر است بگویم هر انسانی که پای ودیعه وجود خویش ایستاده) را زندگی بخش خانواده و جامعه می‌بیند، نه یکی کنار دیگری. با این‌که سال‌هاست پای صحبت تان بودم اما انگار اتفاق دیگری افتاد، تازه متوجه شدم اگر حضرت زینب (سلام الله علیها) (به استناد کتاب شیر زن کربلا خانم بنت شاطی) در آن حرکت عظیم که با همراهی امام حسین (علیه السلام) شروع کرد و در کل لحظات آن حادثه عظیم، طول سفر، شب عاشورا و روزش و شام غریبان، اسارت، کوفه و شام و برگشت به مدینه و عجیب‌تر باز سفر، بدون همسرشان به شام و مصر با چه یافتی از حقیقت اسلام حرکت کرد! آری ایشان با حضور مقتدرانه و نرم خاص شان در همه این عرصه‌ها بدون اندکی تعلل و بدون درگیر شدن در حواشی غیر توحیدی با نوری که از امام خویش گرفتند، حرکت کردند، و چون مادرشان ایستادند و کربلا و آن خون‌های ریخته شده را با تمام وجود در عالم هستی سریان دادند. حال شاید بتوان گفت آتش به اختیار حرکت کردن یعنی چه! آتش به اختیار هم خرد و جان آماده ای می‌خواهد که به تاسی امام زمان خویش بایستد نه به تقلید صرف، گویا نوعی هم افقی و هم منظر شدن با امام را می‌خواهد. آری قلب و عقل حاضر در محضر حق می‌یابد آتش به اختیار یعنی حضرت زهرا (سلام الله علیها) پشت در و در مسجد و آن‌گاه که از دو نفر روی برگرداند و درخواست تشیع و تدفین شبانه و بدون حضور غیر را داشتند، آتش به اختیار یعنی حضرت زینب (سلام الله علیها) و همراهی امام حسین (علیه السلام) و شام و برگشت به شام، تاریخ سازی ابدی، آتش به اختیار یعنی حضرت معصومه (سلام الله علیها) و دعوت به حرکت آل الله برای زیارت امام رضا (علیه السلام) در طوس و قیامی بی عَلَم و کتل. آری آتش به اختیار یعنی مادران ما و حضور عجیب در راهپیمایی ها و در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و امروز در خدمت به انقلاب اسلامی و حضور در انتخابات. آری اسلام زن را متفکری آزاد اندیش و صاحب خرد و تصمیم می‌بیند البته او را مقتدری نرم و لطیف می‌پسندند که از ودیعه الهی در جان خویش کوهی مقاوم و سرسبز بسازد که جان‌ها در آن راهی سوی قله بیابند. چقدر معناها تغییر کرد! الان می‌شود فکر کرد چرا خانه‌های ما و کارهای فرهنگی مان بدون یافت حقیقت جامع لنگ می‌زند!؟ البته مهم است فهم حقیقی این موضوع، این موضوع سخن از وجود است نه تنش‌های مرسوم جنسیتی و بکش بکش در خانواده و جامعه و تازه جایگاه امام زمان و ولایت و ولایت فقیه که خانم حضرت زهرا (سلام الله علیها) می‌فرمایند «جَعَلَ اللَّهُ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ اَلْفُرْقَةِ» پیدا می‌شود. چقدر حرف دارم. استاد در مسیر زندگی به اسم ولایت‌پذیری از آقایون خیلی جاها زمین گیر شدم و همیشه برایم سؤال بود، چرا!؟ و اخیراً فکر می‌کردم تضاد در ولایتهاست که کار را دچار معضل می‌کند و باید افرادی را به ولایت انتخاب کنم که ذیل ولی زمانم باشند و کاملاً هم منش، وای استاد چه وهمی به خواستگار آخری ام دادم😭😢، خدا به دادش و به دادم برسد. حتی در مجموعه‌ای که فعالیت فرهنگی داشتم به اسم ولایت‌پذیری که چه سختی‌های عبثی کشیدم و چه به سر بچه‌ها آمد. الآن حس پرنده‌ای را دارد که پر پرواز یافته ولی چه دام‌ها که بوده و هست. به نظرم تا خود ما انسان‌ها به معنای حقیقی و یقینی این معنا را درک نکنیم، بسیار زمین گیریم. حالا تازه اول راه است، تذکر مدام و تفکر و اندیشه می‌خواهد تا از دام مشهورات جامعه و عادات خودمان آزاد شویم. اول به نظرم، خود خانم‌ها باید بتوانند این موضوع را به معنای واقعی درک و باور کنند، چالشی که بر سر عنوان کردن خیلی قلیل ترش مورد سرزنش بعضی دوستان فعال قرار گرفتم و تازه یکم برام پیدا شد که چقدر یافت درست در زبان موثر است و مهم. ببخشید شاید ابهام داشته باشد، چون خواستم طولانی نشود. یافتم درست است؟ ممنون می‌شوم نظرتان را بگویید. اما می‌شود بیشتر این موضوع را تبیین کنید؟ نیاز است روشن شود تا آنچه لازمه گام دوم انقلاب اسلامی است شکافته شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه فرمودید بنده در آن جلسه سخنانی عرض نکردم که کلامی باشد برای دانایی رفقا، تنها سعی شد نسبت به آنچه هستیم، غافل نباشیم. به هستی خود نظر کنیم و میدانی که برای بودن در عین شدن مقابل‌مان گشوده شده است و چنین حضوری را احساس کنیم به عنوان جهانی گسترده و آرام و در عین حال، مصمم نسبت به آنچه تنها کوره راهی هست به سوی آنچه در هستی خود متوجه اجمال آن هستیم. به این شعر مولوی بسیار فکر کنید که می‌گوید:
چون گهر در بحر گوید بحر کو              وآن خیال چون صدف دیوار او
گفتن آن کو، حجابش می‌شود               ابرِ تابِ آفتابش می‌شود
بند چشم اوست هم چشم بدش            عین رفع سدّ او گشته سدش
بند گوش او شده هم هوش او              هوش با حق دار، ای مدهوش او
این یعنی همان آتش به اختیار در بیابانی که هر قدمی که بر آن گذاشته شود، قدمی است به سوی خود، هرچند آن قدم به ظاهر ناچیز باشد. مثل کارهای نرمِ مادر که با حضور در خود، جلو می‌رود و باز جلو می‌رود بدون آن‌که مانند آن گهر در درون آن صدف از دریا بپرسد، غافل از آن‌که در دریا حاضر است. موفق باشید  
 

36425
متن پرسش

با سلام و احترام: حضور تاریخی حضرت صدیقه طاهره (س) در جریان سقیفه و غصب خلافت، صرفا حضوری تحت امر امام زمانشون بوده، یا اینکه فهم و درایت و بصیرتی مختص خودشان و در راستای تعالیم امامشان بوده که این نوع حضور را رقم زدند؟ آیا اگر امام ایشان در کنار ایشان حضور فیزیکی نداشتند ایشان چنین تصمیمی را می‌گرفتند و دقیقا به همین شکل عمل می‌کردند؟ یا اینکه اگر امر امامشان نبود خودشان به چنین تشخیصی نمی‌رسیدند؟ آیا لازم هست یک زن، با بصیرت و تفکر قبل از قول امام به تشخیص امر امامش برسد؟ یا اگر حضرت زینب (س) منهای حضور امام سجاد (ع) در کربلا و مجلس یزید بودند، به تشخیص خودشان چنین عمل می‌کردند؟ یا به تشخیص امامشان نیاز داشتند؟ اینکه می‌گویند، ۵۰ نفر از یاران خاص امام عصر زن هستند، این خانمها، لازم هست دارای چه روحیات و خصوصیاتی باشند؟ آیا در عرض یاران آقا سپاه هستند؟ بلحاظ رتبه، مقام، مسئولیت، بینش، بصیرت و... یا تفاوتهایی وجود دارد؟ لازم هست فقط مطیع باشند؟ یا مبتکر و متفکر، بصیر و...؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آنچه خداوند در قرآن به پیامبر خود فرموده است نیز می‌توان فکر کرد آن‌جا که می‌فرماید: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (نحل/۴۴)  ما قرآن را بر تو نازل کردیم تا آنچه که بر جان مردم نازل شده است را برایشان تبیین نمایی. این نشان می‌دهد آنچه رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌خواهند برای مردم بگویند به صورت کلی و اجمالی بر جان مردمی که با حضرت محمد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در تاریخی که با آن حضرت شروع شده، نازل شده و رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» مأمور تبیین آن می‌باشند. آری! با توجه به آیه فوق، همه منوّر به نوری هستند که بر رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده و اگر خود را با هوس‌ها و روزمره‌گی‌ها فریب ندهند، با تمام وجود می‌یابند که پیامبر و امام، قصه حضور آن‌ها را متذکر می‌شوند و از این جهت انسان در واقع به نور اولیای الهی در خود طلوع می‌کند. عرایضی در جزوه «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» شده است تا معلوم شود نقشی که انسان در تاریخ خود می‌تواند داشته باشد، ماورای زن بودن زن و یا مرد بودن مرد است. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/leaflet/500?mark=%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1%20%D9%86%D8%B1%D9%85     

 

36352
متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد: استاد فرمودید در نماز امیر المومنین (ع) را نصب العین خود کنیم می‌خواستیم کمی بیشتر توضیح دهید. با چه رویکردی هنگام نماز به ایشان نظر کنیم؟ وقتی من ایشان را نصب العین خود می‌کنم خیلی خشوع و ترس مرا می‌گیرد آیا هدف این خشوع است و یا باید رویکردمان این باشد که این بزرگوار را تجلی اسم جلاله الله دیده و سپس جمال و جلال حضرت الله را دیده و به حضرت الله رکوع و سجده و... کنیم؟ چون مسئله ی بسیار مهم و حساسی هست از محضرتان تقاضای توضیح داریم. استاد دارم خودم را آماده می‌کنم برای ماه های رجب و شعبان و رمضان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد در روایت مانند روایتی که از حضرت رضا «علیه‌السلام» آمده است: «وَ اِنْوِ عِنْدَ اِفْتِتَاحِ اَلصَّلاَةِ ذِكْرَ اَللَّهِ وَ ذِكْرَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اِجْعَلْ وَاحِداً مِنَ اَلْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ نُصْبَ عَيْنَيْكَ .» در هنگام شروع نماز یاد خدا و یاد رسول خدا باش و یکی از ائمه علیهم السلام را مد نظر قرار بده. ملاک، در این روایت نظر به شخصیت جامع اولیای الهی می‌باشد و توصیه آیت الله قاضی در همین رابطه معنا می‌دهد که فرموده باشند استاد خود را مدّ نظر داشته باشید. عرایضی در این رابطه در کتاب «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی» همراه با شرح آن شده است. موفق باشید

35137

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم وعرض ادب خدمت استاد طاهر زاده گرامی: سوالی پیش آمده اگر قبول راهنمایی بفرمایید ممنون میشم. استاد سوال میشه از ما در مورد ولایت فقیه اگر روزی ولایت فقیه ما حضرت سید علی خامنه ای روحی فداه در قید حیات نباشند آیا ما باز هم می‌گوییم که پرچم از دست رهبرمان سید علی به دست امام زمان (عج) می‌رسد؟ و سوال دیگر که می‌پرسند: ولایت فقیه منوط به شخص خاصی است یا نه، هر کس که ممکنه بعد از ایشان در این جایگاه قرار بگیرد مورد قبول ما هست به عنوان ولی فقیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در آخرین روزهای عمر شریف خود می‌فرمایند:
«مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه‏ شروع‏ انقلاب‏ بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت- ارواحنا فداه- است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.» و این نشان می‌دهد که جایگاه تاریخی این انقلاب کجاست. و امید است که با ادامه حیات رهبر حکیم انقلاب که حقیقتاً نشان دادند نایب الامام هستند، حضور حضرت مهدی «عجل الله تعالی فرجه» محقق شود. موفق باشید

 

35111
متن پرسش

بسم الله الرَحمن الرَحیم. سلام علیک و رضوانه: با عرض معذرت از زحمت و تصدیع وقت شریف‌تان.
صدای سخن خدا در تاریخ پیچیده است
 در مسجد مقدس جمکران بودم که به این مطلب متوجه شدم: خداوند به سخن در آمده است! گوش‌ها بشنوید و ای جان‌های سرگشته و حیران، تصدیق کنید. با خود، حدیث نفس می‌کردم که اگر خدا نمی‌خواست در تاریخ امروزین ما حاضر شود، پس چرا اینچنین پرده از حقیقت برداشته و خود را در مظاهر ایام این روزگاران به تماشا گذاشته است؟! وقتی تاریخی در هر روزش ظرف ظهور تجلیات و حضور الهی می‌شود، خبر از تاریخی دیگر و حضوری غیر از حضور دیروزین خود دارد که صاحبان خرد تاریخی، خوب متوجه‌ی شروع عالَمی دیگر و آدمی دیگر را انتظار می‌کشند و مجدانه می‌کوشند تا خود را در این حضورِ نو و جدید و حیات تاریخی برتر از دیروز حاضر کنند تا از برکات و ساحت‌های طلوع آن غافل نمانند و از برکات ظهور آن بی‌بهره نشوند. بزرگ‌ترین متفکران آن‌هایی می‌باشند که در زمانه‌ی خود به تاریخی که در آن به سر می برند برای شدت حضور خود در آن زمانه فکر می کنند و گرنه می‌دانند که اگر در نسبت با تاریخ خود نیندیشند آن روز مرگ فکر و مرگ حیات اندیشمندانه ی خودشان است. شاید سخنی که گفتم و به عرض رساندم نیازمند شواهدی در شروع حیات تاریخ جدید باشد که می توانم این طلوع بی پرده و بی‌حجاب و شدید خدا در تاریخ را با ظهور انقلاب اسلامی در برابر دنیای استکبار با نیابت حکومتی هزار ساله از سلطنت های گوناگون بر پیکره ی این تاریخ نمونه ی شروعی دیگر از تاریخ باشد و یا حضور قدسی انقلاب اسلامی در دفاع مقدس ۸ ساله در برابر دنیای غرب و بلوک شرق نمونه‌ی دیگری از حیات تاریخ جدید باشد، به همراه آن شور ایمانی و حیات معنوی انسان هایی که ذیل اندیشه‌ی اسلام محمدی در آخرالزمان به جنگ با اندیشه های مدرن و انسانِ خود بنیاد و اندیشه‌ی اومانیسم پا در میدانی گذاشتند که خود را ندیدند تا خدا را به نمایش بگذارند. صحنه‌هایی از حضور قدسی و معنوی رزمندگان در جنگ، خبر از حضور خدایی داد که در غرب مُرده بود و عملا در ساحت زیست انسان بازنشسته بود. آیا این ظهور خدا در تاریخ و این چنین قدرت نمایی در برابر اندیشه ها و قدرت هایی آهنین شرق و غرب با دست خالیِ رزمندگانی که قدرت شان را در برابر سلاح آهنین دشمن به ایمان شان می دانستند و در تمام نبردهایشان دست برتر خدا را در آستین خود می دیدند، این همان ظهور تاریخی نیست که خدا به اسم ظاهرش در عین بطون و در عین اول بودن آخر بودن هم است، ظاهر شده است؟ تا بشر در ماوایی جدید و حضوری تازه به دامن این خدا پناهنده شود و تاریخ خودش را بسازد. باز هم بیش تر و بیش تر از این است که عرض کردم. حضور شهدا و ظهور قدرت شان در میان اجتماع بشر امروز، طلوعی دیگر از این حیات تاریخ جدید است، یا همین پدیده ی راهیان نور که مبدا و منشا اندیشه ی متفکرانی است که می خواهند به انسانِ فردای خود فکر کنند، یا جریان قدسی و معنوی اربعین در این تاریخِ به انحطاط رسیده‌ی غرب، و یا طلوع شهید حججی‌ها و آن تشیییع با شکوه، در دل فرهنگ مدرن و نهیلیسمِ جهان که بشر را گرفتار سرگردانی و حیرت کرده است، و یا آن حضور با شکوه میلیونی انسان‌ها در برابر پیکر مقدس حاج قاسم سلیمانی که به عقیده ی این کمترین، همان تجدید عهد فطری عالم قدسی مان بود که یکبار دیگر به آن رجوع کردیم و «قالوا بَلی» گفتیم و دوباره خود را در عهد انقلاب اسلامی دنبال کردیم. این نشان از زنده بودن تاریخِ طلوع معنوی بشر بود که خدا آن را به چشم آورد و نشان داد. یا حضور ریشه دار انقلاب اسلامی با تمام بدعهدی‌ها، خیانت‌ها، دشمنی‌ها و توطئه‌های جهان استکبار، و خطر حضور جدی منافقین در دل ساختار بروکراسی‌مان، و ایستادگی و میدان‌داری جبهه ی مقاومت در اقصی نقاط این جهان و در منطقه آسیای میانه، و بیداری جریان مستضعفین و دست پر شدن منطقه‌ای که قرن‌ها در زیر یوق جهان استکبار تحقیر شده است، و قوت و قدرت جبهه ی مقاومت و غلبه ی دیپلماسی مقاومت بر برنامه های منطقه ی خاورمیانه، و تضعیف اراده ی جهان استکبار و اروپا از تصمیم‌گیری در منطقه، و شکست‌های پی در پی جریان سلفی و تکفیری، و نشان دادن باطن خبیث اسلامِ سفیانی و صوری آمریکایی و انگلیسی، و تمایز از اسلام متحجّر؛ این‌ها و صدها ظهور و تجلی تاریخی دیگر، خبر از صدای خداوند آنهم به صوتی آشکار و ظهوری بی پرده، در عین حجاب با بشر امروز نیست و نوید فردایی دیگر در عین عبور از بن بست‌های تاریخ نهیلیسم نمی‌دهد؟؟
آری! امروز خدا با طلوع انقلاب اسلامی به زبان و سخن درآمده است. در واقع ایامی در تاریخ هست که خداوند در بسیاری از آیات قرآن از آن به سخن خدا در تاریخ نام می برد و آن روزها را مبارک می‌داند و از آن به یوم الله یا ایام الله تعبیر می کند. امروزِ تاریخ نیز، سخن خدا از دهان انقلاب اسلامی به «گفت» در آمده است و سخن می‌گوید، سخن از حضوری دیگر و ساحتی متعالی‌تر. اگر امروز، انقلاب اسلامی مان سخن حضورِ تاریخی است که خداوند در ادامه‌ی سنت توحیدی انبیا و اولیائش به سراغ بشر امروز آمده است، و این انقلاب زبان گشوده ی حق است که از لب و دهان انقلاب اسلامی به «گفت» در آمده است! پس، ای علما و ای اندیشمندان و متفکران! اصیل‌ترین تفکر، امروز از آنِ حقیقت است و گویاترین سخن، سخن اصیلی است که بشرِ در جستجوی حقیقت به دنبال آن می گردد. و اگر امروز متفکری یا اندیشمندی در پی سخنی یا بدنبال زبانی برای انسانِ به زانو در آمده از رنج نهیلیسم می گردند باید آن سخن را در حقیقت که از آن حق است و با اصیل ترین زبان که زبان وجود است بیابند و اینچنین وجود مساوی با حق است. و ای عالمان و عارفان! اگر به دنبال آنید تا انسان را به هم آغوشی و هم زبانی و هم کلامی با خدایِ خود در این تاریخ برسانید باید بدانید انقلاب اسلامی همان بستر حضور هم آغوشی و هم زبانی با خداوند است و جز آن «عرفان بازی»است. امروز، تاریخ، گم شده اش را در عصر ما پیدا کرده است و ما بایست آن غایب از نظر را به حضور در میان بشری که سرگشته و حیران در این روزگار به دنبال طلبی برتر و کمالی عالی تر است و در جستجوی حقیقت، گرفتار دردِ پوچی شده است را به این حوالت تاریخی اش بازگردانیم، و این جز با زبانِ وجود و به میان آمدن حقیقت، میسور نخواهد بود و این زبان همان «گفت خداوند» است که در قامت انقلاب اسلامی لباس بر تن کرده است.
سخن، بیش از آنی است که این کمترین، به استقبال آن رفتم. اگر پس از این سخن، عمرم به پایان برسد و بمیرم غصه‌ای ندارم، چرا که این صدای خدا را تصدیق کردم که آری! این سخن خداست که به «گفت» آمده و به گوش بشر رسیده است و دیگر غصه‌ای هم ندارم که چرا نگفتم «فردایی» دیگر در راه است که نه «دیروز» است و نه «امروز».

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً با شما همراه هستم که حقیقت، در این دوران همچون آب زلالی در مراحل مختلف انقلاب اسلامی جاری است و همان‌طور که آب خود را در دل رشد گیاهان پنهان می‌کند، حقیقت نیز خود را با به جلوه‌آمدنِ مراحل مختلف انقلاب که برشمردید؛ پنهان کرده و به یک معنا به ظهور آمده تا از یک طرف با دفع ضربات جهان استکباری، ناکارآمدی آن جبهه را بیش از پیش نشان دهد و از طرف دیگر، انسان‌ها متوجه شوند برای معنابخشی به «خود» چگونه باید به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی که همان صدای خداوند است، گوش بسپارند. موفق باشید      

35106

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: وقتتون به خیر. بنده به خاطر علاقه ای که همیشه به زبان داشتم از سنین نوجوانی چند زبان مختلف رو تا حد مقبولی یاد گرفتم (انگلیسی، اسپانیایی، ژاپنی، و...)، اما متاسفانه به غیر زبان انگلیسی از باقی زبان ها اونقدر استفاده ی کاربردی نتونستم داشته باشم و برام شدن علم لا ینفع. الان برای فهم قرآن، تفسیر و متون دینی بسیار علاقمند شدم که زبان عربی رو یاد بگیرم. برای یادگیری عربی کلاسیک در خانه، شما چه منابعی رو پیشنهاد می‌کنید؟ خدا به وقتتون برکت بده ان شاءالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم. ولی فکر می‌کنم سایت‌هایی هست که در این مورد راهنمایی و کمک کنند. موفق باشید

34905

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض ادب خدمت شما استاد طاهرزاده: صحبت‌های شیخ حسین انصاریان به عنوان سرشناس‌ترین منبری شب‌های قدر درباره «حرام بودن ظلم به مخالفین» و توئیت معنادار آیت‌الله جوادی‌آملی از شاخص‌ترین و محبوب‌ترین شخصیت‌های علمی حوزه علمیه، همزمان با روز شهادت حضرت علی (ع) درباره «منع حکومت اسلامی از ظلم به کافر» نشان‌دهنده نارضایتی طیف وسیعی از متدینین و متشرعین نسبت به سبک و سیاق حکمرانی در کشور است. افرادی که نه می‌توان آنها را وابسته به خارج خواند و نه ضد دین و اسلام. ای کاش ساختاری که گوشش برای شنیدن صدای مخالفان سنگین است حداقل نصایح دلسوزانه این چهره‌های مذهبی را بشنود. ای کاش آقای خامنه ای گوش میدادن و یک‌مقدار کوتاه میامدن تا مردم نفس راحتی بکشند بخدا وضع خیلی خیطه استاد عزیز

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً این عزیزانی که نام بردید همه با تأسی و ارادت به سخنان رهبر معظم انقلاب که بیش از همه دغدغه اصلاح امور مردم و مسلمین را دارند؛ آن سخنان را فرموده‌اند. آیا تنها راه برای رفع مشکلات مردم، همان راهی نیست که نایب الامام حضرت آیت الله خامنه‌ای به نور و مدد حضرت صاحب الامر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» در این تاریخ به میان آورده‌اند؟ در آن حدّ که افرادی مثل آقای علیزاده که در جریان امور سیاسیِ جهان می‌باشند، نیز متوجه این امر شده‌اند. در این مورد خوب است به https://eitaa.com/jedaaltv_official/613  رجوع شود. موفق باشید

34874

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: طاعات قبول. استاد داستان خلقت های بی نتیجه چیه؟ بارداری ناموفقی داشتم. هفت هفته دلم به جنینی خوش بود که گفتن جز کیسه آب چیزی نبوده!! ولی موقع سقط خودم دیدم تکه هایی که در رحم من خلق شده بود و بدون رسیدن به نتیجه دفع شد. هدف از خلقت این ها چیه؟ چه ایرادی به من مادر وارده؟ دلم می‌خواست از دید شما به قضیه نگاه کنم. خدا حفظتون کنه همیشه یاری گرم بودین بلطف الله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست متأسفانه شرایط زندگی طبیعی نیست و طبیعت آن‌طور که شایسته است متعادل نمی‌باشد و همین است علتِ این نوع مشکلات. لذا حدّاقل باید تا می‌توانیم در زندگی از مسیر طبیعی آن کم‌تر فاصله بگیریم و البته با پیش‌آمدنِ چنین مشکلاتی خود را نبازیم و زندگی را همچنان ادامه دهیم. موفق باشید

34798
متن پرسش

با سلام و احترام: داشتم پاسخ پرسش زیر را با یکی از دوستان در میان می‌گذاشتم.

«متن پرسش: ببخشید ما حدس می‌زنیم که بی‌حالی‌مان و خواب زیادمان مربوط به این باشد که به درستی نمی‌توانیم بدن را تدبیر کنیم، یعنی تسلط چندانی روی جسم نداریم. و این مسئله باعث شده که از مطالعه و برکات ماه رمضان محروم شویم. راهکار حضرتعالی برای این موضوع چیست؟ التماس دعا با تشکر

 متن پاسخ؛ باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌دادن به خود از یک طرف و سخت‌گیری نکردن در برنامه‌دادن از طرف دیگر، در این مورد مفید خواهد بود. باید در حدّ توانِ خود از خود انتظار داشته باشید زیرا انسان‌ها با همدیگر متفاوتند. موفق باشید». در گفتگویی که داشتیم طلب بیشتری نسبت به پاسخ داده شده احساس کردیم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال دو نکته را نباید فراموش کرد. یکی آن‌که انسان در مراحل مختلف زندگی، احوالات متفاوتی برایش پیش می‌آید به آن شکل که در بعضی موارد در «قبض» و «ادبارِ قلب» است و در بعضی موارد در «بسط» و «اِقبال قلب» است. این‌جا است که بنا به فرمایش مولای‌مان حضرت علی «علیه‌السلام» در «ادبار قلب» باید به خود سخت‌گیری نکرد و در حدّ واجبات، بندگیِ خود را نشان داد و در حالت «اقبالِ قلب»، آری! مستحبات و دعا و نیایش، میهمانان ارزشمندی هستند که خودشان تشریف آورده‌اند، نه آن‌که ما آن‌ها را با اصرار بخواهیم به میدان روح و روان خود آوریم. نکته دوم: «خراباتی» و «مناجاتی»‌‌ بودنِ روح‌ها است. آن‌که روحش «خراباتی» است، باید همان روح و روحیه را دنبال کند، مانند جناب مولوی، یا به یک معنا حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه». و آن‌که روحش «مناجاتی» است مانند آیت الله ملکی تبریزی و یا آیت الله بهجت، که اینان نیز باید در همان روحیه، خود را دنبال نمایند. این‌جا بود که عرض شد نباید به خود سخت‌گیری کرد هم نسبت به «اقبال» و یا «ادبارِ» روح و یا نسبت به «مناجاتی»‌ بودن ویا «خراباتی»‌ بودنِ روح. موفق باشید

34763

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: صوت یکی از سخنرانی‌ها را گوش می‌دادم که فرمودید مشاهده کردید کارت‌هایی چاپ کردند و سفارش شیخ نخودکی را به امام خمینی که این مختص امام خمینی بوده و عمومیتی نداره. حالا سوال پیش میاد خواب اعمال ام داود هم مختص ام داود هستش و از این دست مثال ها زیاد و این تضاد نیست به نظر شما؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر توصیه ائمه (ع) در مورد آن عمل هم منحصر به جناب امّ داود بود باید عمومیت نمی‌دادیم. در صورتی‌که آن عمل را خود حضرت به عنوان یک عمل و آداب برای رفع مشکلات بقیه نیز توصیه فرموده‌اند. موفق باشید

34581
متن پرسش

سلام به استاد گرامی: حقیقتش حیرت خود را در نسبتی که بین اعتکاف امسال و ۲۲ بهمن برایم پیش آمد را، نتوانستم در درون خود نگه دارم و از این جهت احساس کردم به عنوان دل‌نوشته‌ای خدمت جنابعالی ارسال کنم تا اگر تذکری برای بنده دارید، بفرمایید.

باسمه تعالی: خلوت و سِرّ اعتکاف در جلوت و ظهور ۲۲ بهمن خود نمایی کرد و بار دیگر دست قدرتمند الهی در جمعیتی میلیونی تجلی کرد و جلال و جمال الهی در آئینه خلق درخشیدن گرفت. حضور حق، قلعه‌‌های قلوب را فتح کرده بود و انتهای جاده زیبایی‌ها نوید عبور از پیچ تاریخی را می‌داد. آری! خیز بزرگ انقلاب و خروش عاشقانه ملت بخصوص دهه هشتاد و نودی‌ها، حس غروری مقدس را در جانمان به سرور و شیدایی می‌کشاند و اقیانوس متلاطم معرفت را به تصویر می‌کشاند. این معجزه الهی، سحرِ امپراطوری رسانه را در هم خواهد پیچید و نور امید را در اعماق جانِ آزادگان جهان زنده‌تر خواهد نمود و سرانجام به زودی شکوفه‌های انقلاب بر گلدسته‌های رفیع آن، اذانِ شهادت و رشادت خواهند داد و جایگاه و حضور تاریخی خود را بیش از پیش خواهند یافت.

 راستی که چه شورانگیز و شوق‌آفرین بود حماسه‌ای که آغازی برای عبور از مدرنیته و تجربه جهان قدسی در بنیاد خود و در ارتباط با انسان و جهان خواهد شد. اشک شوق در چشم حلقه می‌زد، چرا که انقلاب به جلواتی بس عمیق‌تر و اسرار آمیزتر به ظهور آمده بود. فتح مطلق آنچنان میسر می‌نماید که گویی هم اینک در مشت ما بلکه در آغوش ماست. باید شاکر بود، جبهه شکر به پیشگاه حضرت احدیت سایید به خاطر این همه ظرفیت آخر زمانِ بشرِ امروز در ذیل انقلاب اسلامی. نقش آفرینی شهدا و آرمان نهایی شان بیش از هر زمان در حال ظهور و بروز و تکامل است. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸❤️❤️❤️❤️❤️❤️

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً نکات خوبی را با قلم زیبای خود به رشته تحریر آورده‌اید. حکایتی است از موقعیتی که در آن قرار داریم. و در همین رابطه عرض شد؛

کجای دنیا چنین امری، یعنی بسیج اجتماعی در ابعاد ملی در چنین شرایطی پیش می‌آید که در ۲۲ بهمن‌های هر سال به ظهور می‌آید؟ حتی بعد از ۴۴ سال که از آن ۲۲ بهمن سال ۵۷ گذشته است. هر اندازه انسان نسبت به این شور انقلابی و تعلّقی که نسبت به انقلاب در صحنه است؛ فکر کند، جز یک معما برایش پیش نمی‌آید. مردم ما نشان دادند انقلاب اسلامی یک خط تاریخی است که در درون روح ایمانی آن‌ها متولد شده است. و این‌جا است که باید باطن جامعه را در این نوع راهپیمایی‌ها ارزیابی کرد و نه در نظرسنجی‌ها. ملاحظه می‌کنید چگونه در روز ۲۲ بهمن دوگانه شهری و روستایی از بین می‌رود و در شرایطی که با هزار دلیل برای شرکت‌نکردنِ مردم، مردم به صحنه می‌آیند. آیا چنین نظامی از طریق اپوزیسیون حقیر خارج کشور، قابل براندازی است؟!! در حالی‌که ملتی در صحنه انقلاب‌اند که این‌چنین در مقابل مشکلات، تاب می‌آورند و باز در صحنه می‌مانند. در حالی‌که ملاحظه کردید جریان برانداز حتی ۴ ماه نتوانست بدنه اجتماعی خود را نگه دارد. آیا جز این است که دل‌های این مردم در دست خدا است؟ موفق باشید          

34536

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب استاد مکرم! بنده در سوال ۳۴۵۲٠ مبحث مفصلی در خصوص نیاز به تجدید نظر اساسی رهبران و اندیشمندان در مورد جایگاه زن و بازگشت به سنت دینی حقیقی و عبور از وضعیت فمینیستی که گفتمان انقلاب متاسفانه ایجاد کرده مطرح کردم و شما در پاسخ بنده را ارجاع فرمودید به یک سخنرانی با مضمون احساس حضور خدا بدون ربط مستقیم به ما نحن فیه! استدعا دارم نوشته طولانی مرا مورد عنایت دقیق قرار دهید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد بنده در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» نظر خود را گفته‌ام و می‌دانید که این موضوع عرضِ عریضی دارد و تنها در آن محدوده بنده توانسته‌ام ورود بنمایم. موفق باشید

34454

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

یا محبوب! سلام و رضوان خداوند بر شما باد. ببخشید استاد من کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا رو خوندم و به واقع لب کلام رو دیدم که روزه چه تاثیر شگرفی داره. می‌خواستم بپرسم اگر به هر دلیلی نتونیم روزه بگیریم و بخوایم اون جان سازی که در کتاب گفتید رو داشته باشیم (عقل و جان هر دو بگوید خدا) میتونیم هر روز به نیت روزه، سحر مختصر غذایی بخوریم و برای مواقعی که نمیشه روزه گرفت خوردن مختصر غذایی در وعده ی ظهر و نهاتا باز افطار در شب مطلوب حاصل میشه؟ چون روزه نگرفتن و کنترل هوس خوردن سخته و با این برکاتی که ذکر کردید و برکاتی که به عنایت حضرت محبوب شاهد بودم اصلا بر آن شده ام تا ایامم بر روزه باشد یا حداقل اگر روزه نیست شبیه ترین به آن باشد و آن شور دعای سحر و لک صمنای افطار را ره مطلوب کنم آیا ممکن است؟ به راستی که خوش گفت مولوی که با یک لقمه اضافی چشم دل کور می شود ـ آه بر آن چند چند لقمه های اضافی و حجاب های دوباره نیست شده و دور کننده آه!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه خوبی‌های روزه، جوانان نباید نسبت به خود سخت‌گیری کنند تا نفس ناطقه‌شان اذیت شود. همین‌که جوانان مواظب خوردن‌های خود باشند که پرخوری نکنند، رویهمرفته ادب ماه رجب را که ماه گسترده‌شدنِ رحمت الهی است؛ رعایت کرده‌اند. در این ماه می‌توان گفت از طریق تأمّل بر دستورات این ماه «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش». موفق باشید

34345

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: بنده در بحث اصالت وجود یک مشکلی دارم. ما وقتی مثلا مفهموم انسان را در نظر می‌گیریم برای آن می‌توانیم یک مصداق عینی بیابیم اما در باره مفهموم وجود نمی‌شود این را تصور کرد که مانند انسان یک مصداق عینی در خارج داشته باشد و خارج عین خود وجود باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً معنای «اصالت وجود» همین است که تنها می‌توان با مظاهر آن روبرو بود و اگر وجود مطلقی نباشد، این مظاهر چه معنایی جز مظاهر آن وجود خواهند داشت؟ موفق باشید

33785

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: وقت حضرت عالی بخیر. این روزها کلیپ های زیادی از خشونت و وحشیگری افراد می بینیم و قویا غصه دار هستیم. کلیپ وحشیگری از عده ای اوباش در باره آرمان علی وردی دیدم که قلب هر انسانی رو به درد می آورد ولی کاش همین بود، کاش ما هم مثل همین عزیر جانمان را در راه حق و حقیقت می دادیم، که البته خون شهید بی ثمر نیست. اما چرا انقلاب اسلامی باید چنین رفتار خشنی با معترضین داشته باشه؟ استاد پیام شهرام گیل آبادی (مدیر شبکه رادیویی جوان و معاون قالیباف و خانواده شهید) از برخورد نیروی انتظامی رو ببینید - اینها چه توجیهی داره؟ ................، واقعا قلبم فشرده شد؛ شکستم. پلیس فقط نظاره گر بود. یکی گفت: «سى ثانیه وقت دارى گورت را گم کنى». نمى دانستم باید بروم، بایستم، چه کنم؟ یکى از نیروهاى پلیس بطرى آبى به من داد و در گوشم گفت من عذر مى خواهم کارى از دست ما بر نمى آید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه بنده هم خبرهایی از این جنس و یا به شدت کم‌تر شنیده‌ام حاکی از این‌که این افراد بدون آن‌که دوره‌های لازم را دیده باشند در اموری ورود کرده‌اند که برای ورود در آن امور، تعلیم لازم را ندیده‌اند. بحمدالله شنیدم با تذکرات مکرر بعضی از دلسوزان، گویا تا حدّی در حال تغییر رویه هستند و وظیفه ما می‌باشد که با تذکرات خود از این معضل تاریخی به خوبی عبور کنیم. موفق باشید

33650

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا بین ما و خواب‌هایی که می‌بینیم رابطه ایجادی است؟ یعنی آیا این نفس ناطقه است که همه خوابها را ایجاد می‌کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته همین‌طور است، ولی تعبیر آن کار هرکسی نیست. موفق باشید

33396

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: پیامبر (ص) با بدن مادی به معراج رفت یا بدن مثالی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فرمایش آیت الله جوادی، مگر می‌شود در آن مقام که همه‌چیز در هویت معنوی هستند، بدنِ مادی حاضر شود؟ آری! بدن هست و معراج هم جسمانی است ولی نه آن‌که از جنسِ ماده باشد. موفق باشید

نمایش چاپی