با سلام و تحییت خدمت شما: آیا این که خداوند تو قرآن از خانه و درخت مثال زده این خانه و این درخت مطابق با جسم آخرتیمونه؟ و اصلا منظور از درخت و خانه چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در سوره واقعه در این مورد شده است که خوب است به آنجا رجوع شود. https://lobolmizan.ir/sound/689?mark=%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87 . موفق باشید
با سلام: خطبه های دیروز نماز جمعه تهران را گوش دادم. جناب خاتمی به همه عوامل دست اندر کار انتخابات تبریک گفتند و تمجید کردند. مقام معظم رهبری که شایسته هم همین بود به مردم و همه کاندیدا ها و دست اندرکاران انتخابات و... اما یه کلمه به منتخب مردم تبریک نگفتند در صورتی که اگر آقای جلیلی عزیز رای آورده بود هزار تبریک و تهنیت نثار ایشون و به مردم بخاطر حسن انتخابشان می کردند. این برخوردها تفرقه انگیز و لجاجت آور است و از امام جمعه که یکی از شرایطش عدالت است این گونه برخورد بی عدالتی نیست؟ مگه سفارش رهبر معظم نیست که از حرفهای تفرقه آمیز خوداری کنید مگه اینا مطیع رهبر نیستند و مردم را به تقوا دعوت نمیکنند؟ چرا خودشان تقوا را رعایت نمی کنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره نوع برخوردی که آقای پزشکیان در مناظره دوم از خود نشان دادند، در شأن رئیس جمهور یک کشور نبود و از این جهت خاطرههای اهل معرفت کمی نسبت به ایشان مکدر شد، هرچند به حکم قانون چون ایشان رأی بیشتر آوردهاند رئیس جمهور رسمیِ کشورند. ولی آیا قابل مقایسه با شهید رئیسی هستند؟ و آن افقهای بلندی که آن مرد برای ادامه انقلاب مقابل ما گشود که موجب میشد مشکلات و دغدغههایی که امثال آقای پزشکیان نیز نگران آن هستند، به صورت مبنایی مرتفع شود. که بحث در این مورد بسیار است. موفق باشید
🔻 اطلاعیه🔻🎤🎤🎤🎤🎤🔻 اطلاعیه🔻 نمونه ای از جنگ نیابتی دشمن درسطوح مختلف❓️که لازم است ۰۰ محافظین امنیت هوشیارترباشند.وهم مردم▪️ وعدم این ۲ باعث سردرگمی واختلال وضرر وزیان میشود ⛔️🚫🚫🚫🚫 با عرض سلام پیامک های دریافتی از اقوام و دوستان با عنوان بسته کمک معیشتی را به هیچ عنوان باز نکنید، این لینک جعلی و تقلبی است و موجب هک شدن گوشی و اطلاعات بانکی شما خواهد شد. اصولا سایتهای دولتی صرفا با پسوند .ir معتبر هستند و نه .com.⛅️⛅️⛅️ ⛅️🪴🪴🪴🕋https://eitaa.com/joinchat/953352387Cc754308909 🌍🇮🇷
🔻 اطلاعیه🔻🎤🎤🎤🎤🎤🔻 اطلاعیه🔻 نمونه ای از جنگ نیابتی دشمن درسطوح مختلف❓️که لازم است ۰۰ محافظین امنیت هوشیارترباشند.وهم مردم▪️ وعدم این ۲ باعث سردرگمی واختلال وضرر وزیان میشود ⛔️🚫🚫🚫🚫 با عرض سلام پیامک های دریافتی از اقوام و دوستان با عنوان بسته کمک معیشتی را به هیچ عنوان باز نکنید، این لینک جعلی و تقلبی است و موجب هک شدن گوشی و اطلاعات بانکی شما خواهد شد. اصولا سایتهای دولتی صرفا با پسوند .ir معتبر هستند و نه .com.⛅️⛅️⛅️ ⛅️🪴🪴🪴🕋https://eitaa.com/joinchat/953352387Cc754308909 🌍🇮🇷
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد گرامی، در پرسش ها جستجو کردم، دو مورد پیرامون مساله کشف حجاب، که سوال بنده است، یافتم، مطالبتون را خواندم و سوالم این است که وظیفه ما در این مساله چیست؟ بنده وقتی به این موضوع، فضای کشور، صحبتهای رهبر معظم فکر میکنم به یک تشخیص شفاف نمیرسم، از جهتی، حدود الهی هتک شده و برهنگی به عنوان نماد فرهنگ غرب در حال جولان دادن است و ما نسبت به حفظ حدود الهی در حد توان مسئولیم و از طرف دیگر حس میکنم، مجالی برای حتی تذکر لسانی نیست چون به نوعی اثر معکوس خواهد داشت، نمیدانم حسم چقدر درست است اما عمیقا حس میکنم، جز حضور عفیفانه در جامعه با یک صلابت درونی و اعتقاد عمیق به حجاب و سایر ارزشهای انسانی و البته تقویت حس نوع دوستی و طلب مغفرت برای فریب خوردگان و بی اثر شدن، کید دشمنان، راهی ندارم، به نظر شما چقدر درست تشخیص داده ام، آیا در مقابل خدای متعال، معذور هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هیچ حرفی بنده زیباتر از همین سخنان جنابعالی در نسبت ما با بیحجابیهای پیشآمده، ندارم جز همینکه میفرمایید: «حضور عفیفانه در جامعه با یک صلابت درونی و اعتقاد عمیق به حجاب و سایر ارزشهای انسانی و البته تقویت حس نوع دوستی و طلب مغفرت برای فریب خوردگان و بی اثرشدن کید دشمنان». این میتواند وظیفه فرهنگی ما نسبت به آن امر باشد. البته مسئله رعایت قانون، خارج از بحث شرعیِ آن به عهده دولتمردان است و قوانینی که باید با دقت و حکمت تصویب کنند. سخنان جناب حاج آقا فرهاد فتحی در این مورد قابل توجه است. https://eitaa.com/sheikh_farhad_fathi/12405 موفق باشید
سلام بر حضرت استاد بزرگوار: الحمدلله امروز مباحثی مطرح شد که اگر در آن تعمق و یک مطالعه داشت بسیار زیبا میشود با بشر امروزی که تشنه ایمان لبریز از عشق یا کفر بی انتها هست برخورد کرد خب بصورت کلی فهمیدیم با در نظر گرفتن آن افقی که سوره حمد امام رحمةالله علیه میده باید پیش رفت ولی میخواهم بیشتر راهنمایی کنی، افرادی که در این باب سخنانی دارند مورد تایید شما و عرایضی که مرتبط است با این مطلب کدام اند، مثلا رویکرد بنده با پسرخاله ام که متاسفانه در حال حاضر دین را برنامه ای مفید برای زندگی مورد رضایت نمیداند این است که بیرون میرویم، حتی جاهایی که اوضاع حجاب در آنجا خوب نیست مثل چهارباغ و سی و سه پل میرویم و یک چیزی هم میخوریم و خاطره سازی و البته محبت سازی میکنیم ولی خب واقعیتش آهی در بساط ندارم که براش خیلی چیزارو اعم از سیاسی و دینی توضیح بدم. مثلا بهش میگم که این دین میتونه انسان را به زندگی مورد رضایت و آرامش برسونه ولی میگه خب خدا باید اول یک نمونه به من بده و یک نشانه به من بده تا من مطمئن بیام یعنی عناد نداره و اگر من مجهز به ادله بودم در کنار محبت میتونستم خیلی کارها کنم. خلاصه هر مطلبی که قابل استفاده است در این زمینه را لطفا راهنمایی کنید، البته من فقط خودم نیستم و از جواب این سوال افرادی رو که نیازمند این مطلب باشند رو هم بهرهمند میکنم مثل والدین همین پسرخاله ام، امروز به آنها گفتم صحبت و معاشرت و تعامل با این نسل یک سری اصول ساده میخواد که امید است یاد بگیریم اما آنها چیست، در ضمن حقیر خیلی روی تبیین دین به این بیانی که شما داشتین تاکید دارم مثلا در بحث حجاب متوجه شدم که شما هرچه سعی کردید بفرمایید این باید انتخاب شود و نه اجبار برخی فکر کردن که حالا جامعه با این روش به چه فساد هایی کشیده میشود غافل از اینکه اگر معنا بدیم به زن امروزی دیگر نه تنها حجاب را انتخاب میکند بلکه تبلیغ نیز میکند، حقیر خیلی نیازمندم که این نگاه باز شما را داشته باشم که خد اقلش در رفتارها با افراد مختلف مخصوصا در مواجهه با برخی فعل های حرام از نظر شرعی حرص نخورم و راه درست را پیش بگیرم، ببخشید وقت گرفتم
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان نسبت به انسانیتی که باید داشته باشد حساس شود، به نمونهای از انسانیت که حضرت محمد «صلواتاللهعلیهوآله» میباشند؛ نظر خواهد کرد و مییابد چه اندازه میتواند با خود به خوبی زندگی کند و اینجا است که جامعهای انسانی شکل میگیرد. زمانه، زمانهای است که انسانها باید متوجه شوند اگر جواب ابعاد معنوی خود را از طریق دین الهی ندهند، گرفتار انواع پوچیها میشوند و در این صورت باید خود را ملامت کنند. عرایضی در این رابطه در مصاحبهای که با مجله «سوره» شد، پیش آمد. امید است مفید افتد.
https://eitaa.com/matalebevijeh/12424 موفق باشید
استاد عزیزم سلام: من ظاهراً زندگی فردی خوبی دارم. ۲۶ سالهام، ازدواج خوبی کردهام، باردارم، در حال نوشتن پایاننامه ارشد در رشتهای که دوست دارم هستم، در حوزهای که مورد علاقه ام هست و مفید میدانم مشغول به کارم، از نوجوانی فعالیتهای فرهنگی و علمی داشتهام و... . اما در باطن، آدم پوچ شکستخوردهای هستم که هیچ چشماندازی مرا به ذوق نمیآورد. همهچیز دنیا مثل تیر در قلبم فرو میرود. سختی های این عالم را نمیتوانم تحمل کنم. دوست دارم بمیرم ولی دوست ندارم جهان بعد از مرگی باشد. از وجود داشتن خودم ناراحتم. چون میدانم حتی اگر بمیرم هم از رنج کشیدن راحت نمیشوم. بارها و بارها و بارها آرزو کردهام که کاش خاک بودهام! من نمیتوانم در این دنیا انسان باشم. من نمیتوانم بار امانت خدا را به دوش بکشم. من خستهام. جانی برای تلاش کردن ندارم. هیچ لذتی در این دنیا نیست که مرا سر شوق بیاورد. خوشیهایم لحظهای و سطحی است. مدتها برای امام زمان نامه مینوشتم و جواب میگرفتم و از لذت شنیده شدن سرمست بودم. اما حالا دیگر به آن دنیایی که سختی های اینجا را میشود به خاطر شیرینیهای آنجا تحمل کرد راهی ندارم. دیگر نامه نوشتن به امام هم به من حس شنیده شدن نمیدهد. استاد! من کسی بودم که آدمها وقتی بیانگیزه میشدند به من پناه میآوردند. من روزهای دبیرستانم را با نامه شهید بیضایی و سوختن در آتش خیال مطلع تحقق وعده آخرالزمانی ظهور میگذراندم.من توی سرمای زمستان لباس گرم نمیپوشیدم چون شنیده بودم سوریه خیلی سرد است و میخواستم از راه دور همدرد مجاهدان راه خدا باشم. من با شیخ زکزاکی گریه میکردم. من قید سهمیه استعداد درخشان برای ورود به ارشد را زدم و یک سال پشت کنکور ماندم چون فکر میکردم برای کمک به حکومت اسلامی باید در حوزه دیگری تخصص داشته باشم. من میخواستم شهید شوم و جز این عاقبت دیگری را برای خودم تصور نمیکردم. من... اما حالا برای صبحها بیدار شدن از خواب هم انگیزهای ندارم. من به دعای شما اعتقاد دارم. برای من دعا کنید و لطفا راهی به من نشان بدهید. ماندن در جهنم و پیدا نکردن راه خروج درد زیادی دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این تنها مشکل جنابعالی نیست. همان طور که در جواب یکی از کار بران محترم عرض شد ،این قصه روح بشر جدید است که برای هرکس به نوعی ظهور میکند و در این رابطه بنده در سال اخیر بیشتر از قبل با رفقایی که در این نحوه از حضور وارد شدهاند، روبرو شدهام. نه! قصه، قصه دیگری است و آن اینکه بنا است در جهانی بسی گشودهتر با هستی خود روبرو شویم، وگرنه در دل حرکات مذهبی و فعالیتهای دینی به بودنی که وسعت ما را با انسانیت انسانها یگانه کند، نمیرسیم. در این رابطه پیشنهاد اولیه بنده آن است که عرایض مطرحشده در سوره «صف» را دنبال بفرمایید و این شروعی است برای درک انسانیت گسترده انسانها تا همان کس و کسانی که نزدیکترینها به شما هستند و دورشان میپنداریم، به نحوی دیگر نزدیکی و نزدیکتربودنشان را بیابید. ما در این مرحله از انقلاب در جهانی دیگر باید حاضر شویم و اینجا است که بیش از آنکه شرایط را تغییر دهیم، باید در خودِ دیگری خود را حاضر کنیم. پیشنهاد بنده آن است که قسمت دوم مصاحبهای که با مجله «سوره» شد را دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/12424
به نظر بنده اگر رفقا از طریق انقلاب اسلامی وارد روحیه آخرالزمانی خود نشوند، بالاخره نوعی نیستانگاری که مخصوص این تاریخ است، به سراغ آنها میآید. پیشنهاد میشود در ماه رمضان به کتاب «تفسير انفسی سوره مرسلات و اشارههای قدسی» همراه با شرح صوتی آن رجوع شود.
https://lobolmizan.ir/book/1095?mark=%D9%85%D8%B1%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AA
موفق باشید
با سلام و عرض ادب: ببخشید یکی از اساتید ما بر این نظر تاکید داشتند که دین اسلام ابداََ با موضوعاتی نظیر نظریه سوپ بنیادین و فرگشت مخالفتی ندارد و حتی از آیات قرآن نیز این مباحث علمی استنباط می شود. با توجه بر این نکته که در آزمایشاتی، نظریه سوپ بنیادین اثبات شده است¹ و عنوان «نظریه» به خاطر این است که هنوز تحقیقات درباره آن ادامه دارد تا مطالب و تبصره های نوینی به آن افزوده شود- ما میبینیم در آیه ۳۰ سوره مبارکه انبیاء خداوند متعال در اول کار بحث اتصال زمین و آسمان را می کنند و جداسازی آن دو را: «أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا» و سپس بلافاصله میفرمایند: «وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ؟»¹ و مطرح میکنند که هر چیزی را از آب آفریدیم (طبق کتاب شریف المیزان، جعل به معنای خلق برداشت می شود) حال این تطابق می یابد با همان اصل اولیه سوپ بنیادین و پیدایش نخستین آثار حیات در اقیانوس ها و پیشرفته شدن موجودات تحت تدبیر خداوند و رسیدن آنها به شکل هوشمند امروزی! جالب است که حضرت علامه طباطبایی (ره) نیز در ذیل این آیه تأکید میکنند که اصول علمی هم این قضیه را اثبات کرده است و می فرمایند: «و جعلنا من الماء كل شى ء حى»- از ظاهر سياق بر مى آيد كه كلمه «جعل» به معناى خلق، و جمله «كل شىء حى» مفعول آن باشد، و مراد اين باشد كه آب، دخالت تامى در هستى موجودات زنده دارد، همچنان كه همين مضمون را در جاى ديگر آورده و فرموده است: «و اللّه خلق كل دابه من ماء»، و شايد واقع شدن اين مضمون در سياقى كه در آن آيات محسوس را مى شمارد، باعث شود كه حكم در آيه شريفه منصرف بغير ملائكه، و امثال آنان باشد، ديگر دلالت نكند بر اينكه خلقت ملائكه و امثال آنان هم از آب باشد، و اما مسأله مورد نظر آيه شريفه ، يعنى ارتباط زندگى با آب، مسأله اى است كه در مباحث علمى به خوبى روشن شده و به ثبوت رسيده است.)² در صورتی که قبل از حضرات آدم و حوا (علیهم السلام) نوع بشر بر روی زمین زندگی می کردند و از این موضوع آگاهی داریم و این آیات را به آن بشر نسبت می دهیم از افراد مذهبی که می پرسیم می گویند خلقت آدم و حوا خاص بوده است و آنها از این قاعده مستثنی هستند و خداوند آنها را در عرش خلق نمود و بعد از ترک اولایی آنها را هبوط داد و دفعتا آنها وارد زمین شدند! و این موضوع قدری تعجب آور و صد البته انحراف ساز است و خدشه ذهنی ایجاد می کند. در پرانتز عرض کنم: (وقتی که حضرات آدم و حوا علیهم السلام با هم زندگی می کردند قبل از هبوط ایشان، شیطان از غیب، طرد شده بود ولی شیطان آن دو را وسوسه کرد. می توان گفت که محل زندگی حضرت آدم و حوا علیهم السلام در سطح بالاتری روی همین زمین بوده است؟) خواهشا این مشکل را برای بنده حل بفرمایید. با تشکر 🌹 ___________________________________ پانوشت: ¹-الأنبياء: أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ(۳۰) ²-ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۹۴
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» شده که خوب است برای رجوع مفصل به این بحث، به آن کتاب رجوع شود. به نظر میآید میتوان این نکته را مدّ نظر آورد که احتمالاً «هبوط» به معنای جابجاییِ مکانی نباشد، بلکه تغییر منظر است و از این جهت چون آدم و حوّا – که نماد آدمیت انسانها هستند- به شجره نزدیک شدند، خود را عریان دیدند، یعنی منظر آنها نسبت به «خود» و جهان بیرونی تغییر کرد.
در مورد «آب» یا «ماء» میتوان به آیهای نظر کرد که میفرماید: «وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ» که «ماء» در اینجا وجه مطلق و بیکرانهای از «وجود» است که در آن مقام متعین به جلوه خاصی نشده. موفق باشید
سلام علیکم: به نظرتان طلابی که دغدغه فقاهت دارند از هایدگر چه استفاده ای میتونند بکنن؟ به عبارتی چطور میشه هایدگری فقه خوند؟ الان فقه مصطلح بیشتر در قالب "روش" هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید فقیه بر اساس برداشتی که از حکم خدا دارد وظیفه انسان را تعیین میکند. و البته هر اندازه در انسانشناسی دقیقتر باشد در تعیین تکلیف انسان دقیقتر خواهد بود و انسانشناسیِ هایدگر از این جهت میتواند موجب وسعت نگاه افراد شود. موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز: راستش اخیرا یکی از آشنایان چند pdf برای اثبات حقانیت احمد الحسن برایم فرستاده که در آن با استفاده از آیات و روایات و چند راه پیشنهادی میخواهند حقانیت ایشون رو اثبات کنند از طرف دیگر انقلاب اسلامی و مبانی ای که از آن میشناختیم پیش روی من است. لطفا یه راه حل منطقی بدید که بتونم با اون حق رو پیدا کنم. سوال دومم این است که اصحاب احمد الحسن بعد از اثبات رویای صادقه و حجیت آن بر اساس آیات و روایات و اینکه شیطان نمیتواند به صورت اهل بیت علیهم السلام در بیاید، پیشنهاد میکنند که چهل شب در نیمه شب چند آیه که مشخصا درباره رویا و ... هست را بخوانم و از خدا بخواهم که حقیقت را بر من روشن سازد آنگاه اهل بیت علیهم السلام در خواب من میآیند و حقیقت را برای من روشن میکنند. حقیقتا این موضوع تشخیص را برای من سخت کرده شما چه میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر میشود، عقل در صحنه است با رؤیا دنبال چیزی بود؟!!! در حالیکه آموزشهای دینی ما هرگز رؤیا را حجّت نمیدانند مگر آنکه با عقل و شرع تصدیق شود. بد نیست در این مورد به جواب سؤالات شماره 22560 و 22570 و 22785 رجوع شود. موفق باشید
با عرض سلام: ۱. استاد شخصی هست که هر وقت قبل از خواب قران نمی خواند، یا اینکه میخواند ولی بین طلوعین یا نیمه شب که بیدار می شود، نمیتواند بیدار بماند و میخوابد، خواب بد می بیند وبا داد و جیغ از خواب بیدار میشود طوریکه هم خودش و هم دیگران را کلافه کرده، غیر از کتک خوردن از خیالات و کتاب ادب خیال و... راهکار دیگری هست؟ ۲. و اینکه اگر خیلی سخت باشد برای او که سیر مطالعاتی که هر هفته سخنرانی نهج البلاغه و تفسیر را با هم گوش کند و بنویسد می تواند هر هفته یکی از اینها را انجام دهد یا باید ذکر یا عالم را بگوید، اما خودش هم ترسی پنهان دارد از اینکه تجربیات تلخی با سریع پیش رفتن برایش تکرار شود، حالا باید چکار کند؟ و همینطور با وجود تلاش، در برنامه ریزی موفق نیست و نمیداند ضعف از کجاست و باید چکار کند؟ ۳. و یک ویژگی بد دارد اینکه وقتی با کسی یا در جمعی هست خیلی شوخ و بذله گو و از نظر خودش بی شخصیت و سربه هوا می شود و تا مدتی بعد از آن هم اینطورمی ماند و از سیر و روالی که باید برود خارج می شود، برای همین اغلب تنهایی را ترجیح می دهد، راهی هست که بتواند در جمع جلوی خودش را بگیرد، و آنگونه که می خواهد باشد؟ اینکه پیامبر خود را از مردم می پاییدند که زیاد با آنها قاطی نشوند را چگونه می شود عملی کرد؟ در حد تعادل حرف زدن را چگونه می شود از افراط و تفریط حفظ کرد؟ ۴. انگیزه ما در محبت به کودکان و انجام خواسته هایشان چه باشد بهتر است؟ با تشکر🙏💐
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در روز باید مواظب صفای خود بود تا شبِ ما ادامه صفای روزمان باشد. ۲. نباید به خود سختگیری کرد. بیشتر باید سعی نمود در صفای خود به سراغ معارف الهی رفت و نسبت به انس با ارحام نیز بیتفاوت نبود. ۳. اینکه در جمع دوستان و ارحام، حضور همراه با نشاط داشته باشیم خوب است ولی باید سعی کنیم سخنانمان حکیمانه باشد. ۴. دلگرمی به آینده و توجه به لطف خداوند که همواره انسان را در بر گرفته است. موفق باشید
سلام استاد بزرگوارم: اگر برای کسی که به بلایی مبتلاست طلب صبر کنیم یعنی طلب بلای بیشتر کردیم؟ یا چون بلا رسیده با اون روایت که میفرماید طلب صبر یعنی طلب بلا و عافیت بخواهید منافات دارد یا نه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: طلب صبر در معارف دینی ما به معنای طلب توانایی است تا از آن امتحانها بهخوبی عبور کنند و هرگز طلب صبر برای کسی به معنای طلب بلا نیست. موفق باشید
سلام علیکم: جمله ای از استاد مطهری در ذهن دارم (متاسفانه منبع رو نمی دونم) به این مضمون که ملتی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه رو یاری می کنند الزاما مردم ایران نیستند و ممکن است مردم کشور دیگری باشند.[چرا که وعده الهی حتمیست] از سوی دیگر شما در پاسخ به این سوال به شماره 32266 که آیا جمهوری اسلامی ایران باعث تضعیف اسلام می شود با استناد به این جمله از شهید سلیمانی که جمهوری اسلامی حرم است فرمودید جمهوری اسلامی ایران عامل تضعیف اسلام نیست. ممنون میشم این تناقض رو با توجه به عملکرد ضعیف و ریاکارانه بسیاری از مسوولین و جایگاه این دو بزرگوار توضیح بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که تنها یاران حضرت منحصر به ایرانیها و اهل فارس نیستند، ولی با تأکیدات پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» نسبت به اهل فارس میفهمیم که گویا مسئولیت خاصی بر مردم ایران بخصوص در آخرالزمان هست. در روايات متعدد از رسول خدا (ص) در رابطه با شرافت قوم فارس يعني ايرانيان داريم که از آن جمله حضرت ميفرمايند: «اَعظمُ النّاسِ نصيباً فِي الاسلامِ اهلُ الفارسِ» برترين مردم از جهت بهرهمندي از اسلام، اهل فارساند. يا ميفرمايند: «لَوْ كَانَ الْعِلْمُ مَنُوطاً بِالثُّرَيَّا لَتَنَاوَلَتْهُ رِجَالٌ مِنْ فَارِس» (بحار الانوار، ج1، ص195) اگر دين در ثريا و آسمان باشد، مرداني از فرزندان خطّهي فارس به آن دسترسي خواهند داشت. موفق باشید
سلام: شاید برای سن بالاترهای این جوانان آخرالزمانی که وارد تاریخ توحیدی شده اند این سئوال مطرح شود که ما چند ده سال است داریم تلاش میکنیم مجاهده میکنیم چطور است که رهبری میفرمایند دهه هشتادیها به اوج ها میرسند و از طرفی هم میفرمایند امروز ایمان مردم بیشتر از اول انقلاب هم هست؟! و باز میشنویم که چه قله های معنوی را فتح می کنند؟! بگذارید اینطور بگویم انقلاب اسلامی آمد تا تاریخ جدیدی را شروع کند و محقق کند و این تاریخِ آغاز شده! به عنوان (فردا)! فردا نامیده می شود زیرا بزرگترها باید از قبل خودشان را به آن برسانند و جوانان پرورش یافته در روح مدرنیته هم باید خودشان را از آن روح پلید خارج کنند به همین سبب فردای همه است. دلیل آنکه جوانان زود تر وارد تاریخ توحیدی که انقلاب اسلامی آن را گشود می شوند و به همین ورود زود تر آن تاریخ آنها را بشدت و سرعت رشد می دهد این است که روح تاریک مدرنیته بسیار طاقت فرسا و تنگ است پس جوانان زود دنبال راه فرارند، اما سنین بالاترها هنوز در گذشته سیر میکنند و میگویند خوشا قدیم ها! آری از گذشته باید بیایید و با ولایت فقیه که تعین تاریخ توحیدیست این گشایش محقق می شود. استاد طاهرزاده بارها میگویند تو پای در راه نه و هیچ مپرس خود را بگویدت که چون باید بود! آره راه همان تاریخ توحیدیست و هرکه در آن قرار گیرد جایش و کارش و وظیفه اش را آن روح عظیم تاریخی که جای حضور حضرت الله است و ما را در خود پذیراست مشخص و معنا می کند پس خود میگویدت که چون باید بود... هرچه از رهبری میشنوید را سریع در روح گذشته و مدرن خود معنا نکنید و آن را بکشید به سمت خود! خیر دستی که آمده را بگیرید و بروید تا هرچه بیشتر وارد آینده خودتان شوید آنگاه میفهمید عجب چه حرف ها حکیمانه و زنده و غنی تر از آنچه میپنداشتم بود!. میگویید دوست داریم برای خدا برای امام زمان عج الله کاری بکنیم بسم الله بیا تا خود راه بگویدت که چون باید بود و از این امر مهم تر امروز در تمام خلقت وجود ندارد زیرا عین معنای شناخت خویش و شناخت خدا و ارتباط با مردم و طبیعت و عالم آدم است. هیچ کجا هیچ معنایی نمانده و تفاوتی هم ندارد چه آیین و تفکری داشته باشیم زیرا 'نیستند' و تنها معنای زندگی در تاریخ توحیدیست و انقلاب اسلامی پل وسیع عبور از همه جا به آن فرداست. زندگیست آقا زندگیست. بحمد الله همه چیز دارد در نسبت با تاریخ توحیدی برخورد می کند پس همه چیز نیست شده و بحمد الله زبان تاریخ توحیدی باز شده است و هر کس به هر اندازه در او قرار بگیرد زبان او به وسعت حقیقت می شود و بخدا مستانه است. یک نمونه مثال از شهدای همین اغتشاشات اخیر که همسرش از قول شهید می گفت: شهید به ما میگفت «بعدا میفهمید من که بودم»!.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. بشر آخرالزمانی از یک طرف به آزادی با تمام معنای آزادی فکر میکند و از طرف دیگر به ظرفیت گستردهای که دارد و طالب حضور در قلّهها است؛ نظر میکند با امکاناتی که در انقلاب اسلامی پیش خواهد آمد. عرایضی در جلسه هفتم «دولت – مردم- آزادی» https://eitaa.com/soha_sima/1678 در این رابطه شده است. موفق باشید
سلام استاد: خیلی ممنون میشم پیرامون بازیگری و هنر سینما راهنمایی بفرمایید. بازیگری و حضور در نقشِ دیگری به غیر از خود، به توانایی انسان در چند رویی و ایجاد فاصله بین ظاهر و باطن یعنی شخصیت داستانی و شخصیت حقیقی بازیگر اشاره دارد. تا جایی که این قدرت استتار و توانایی ایجاد فاصله بین ظاهر و باطن، هنرمندی تلقی می شود. و البته دوربین در برجسته سازی ظاهر، به این توانایی، اعتبار می بخشد. دوربین نحوه ایی از حضور نزد دیگران را رقم میزند. دوربین امتداد وجودیِ امکان شخصیت است و بازیگر استعداد دوربین را به خوبی می شناسد. ببینیم دوربین برای شخصیت بازیگر چه معنایی دارد. وقتی خارج از صحنه ی بازی، بازیگری در حالی سریع از میان هوادارانش عبور میکند، که معطل آنها نشود و وقتی دوربین را می بیند دستش را به طرف دست هوادارش می آورد تا در نزدیک ترین حالت به دوربین تصویری از ارادت خودش به هواداری ها را ثبت کند و بعد دوباره سریع به راهش ادامه می دهد. و بیننده ی تصویر، دست گرمی را می بیند که با حالتی از گشودگی تحویل می گیرد. و بدین صورت دوربین، بازیگر را به چهره ایی محبوب تبدیل می کند. بازیگر دستش را به طرف دوربین نزدیک می آورد ولی در امتداد این لحظه، دست بازیگر است که از طریق تصویر به طرف بیننده ها می آید. دوربین به کوچکترین رفتارها عمومیت می بخشد. و محبوبیت بازیگر بیشتر می شود. فرش قرمز جشنواره ها، صورتی زیبا از این محبوبیت می سازد. و بازیگر فرصتی می یابد که بگوید این همه ظاهر که دیدید و به باطن ها اشاره دارد من نیستم، ظاهر و باطنِ من چیز دیگری است. و این صداقت، خاطر بازیگر را آرام و خوشحال می سازد. و در حقیقت جشنواره و یا روز جشن برای بازیگر، روز خروج از نقش ها و روز عید و بازگشت به خودش است. هر چند اثری که بازیگر از نقش بر لوح وجودش می پذیرد صفتی را در او تقویت می کند و ملکه می سازد. به هر صورت هوشِ چند رویی، که در تمدن مدرن راهی برای بهتر زندگی کردن شمرده می شود، ممکن است نفاق ایجاد کند و نفاق هم ایمان را فاسد می کند. وقتی می بینیم بازیگرانی که به جای افراد معنوی و مقدس ایفای نقش می کنند، در ادامه ی زندگی خود از نور آن نقش بی بهره می مانند و جهت گیری هایی غیر از نور حقیقتِ زمان در پیش می گیرند. و پاکی نقش ها را برای مخاطبان نیز بی اعتبار می کنند. وقتی می بینیم رهبر انقلاب به آقای جواد هاشمی که در فیلم های دفاع مقدس بازی کرده است و سپس در نقش یک تعزیه خوان رباخوار بازی میکند، میگویند: «شما دیگر این نقش ها را بازی نکنید.» از طرفی آیا حضور در نقش می تواند حضور در خودِ راستین باشد؟ و نقش ها ارزش حقیقی داشته باشند؟ در شرایطی خاص بازیگر متوجه می شود خودش نیست که بازی میکند، و «ما رمیت اذ رمیت» می شود. و اگر صحنه ایی تحققِ حالتِ آن زمان که بازی می کردی تو نبودی که بازی می کردی بشود، دوربین چگونه می تواند حتی کوچکترین و ظریفترین حالات و رفتار ها را از دست بدهد. دوربین در هماهنگی با ظرائف صحنه است که میخواهد اِمکانی را برای شخصیت فراهم کند. بنابراین حرکت دوربین، تلاش میکند در هماهنگی با حرکت بازیگر بماند و به مخاطب احساس وجودی آن را القا کند. و از طرفی هنرمند بازیگر که میخواهد آئینه ی حقیقت باشد، میداند حقیقت لطیف و نافذ است، حکم و دستوراتش بر اجزاء تکنیک کن فیکون است. اوست که رام میکند و در اختیار انسان قرار می دهد. شهدا هم که هنرمندانه و زیبایی شناسانه نقش آفرینی کردند غرق در کار با تکنیک نبودند، ولی فراست عالم با آنها بود زیرا غرق در حقیقتِ زمان بودند. تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافری است راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش زیرا سینمای انقلاب اسلامی، انسانیتی از جنس سلام است که با رؤیت انسان آغاز میشود. در بخش هایی از زیارت امام زمان (عج) با عنوان زیارت آل یاسین میخوانیم «السلام علیک حین تقوم السلام علیک حین تقعد»، سلام برتو هنگامی که می نشینی سلام برتو هنگامی که برمیخیزی. سلام بر همه ی تو که همه ی توحید هستی. سلام بر نشستن و برخاستنِ امام، رؤیت توحید است و انسان را از کثرت عبور می دهد و به وحدت می برد. سلام بر توحید، سلام بر حقیقتِ انسانیت در زمان، سلام بر زیبایی معقول، سلام بر زیبایی مکارم اخلاق. و دوربین سلام می کند تا از پرتوی صفات توحیدی بهره مند شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که جنابعالی متوجه هستید این مسئله، مسئله سادهای نیست زیرا به گفته خودتان نه میتوان از بیاعتبارکردنِ پاکی نقشها به راحتی گذشت، و نه میتوان آن نقشها را در صحنه سینما نیاورد. آیا میتوان نقشهای منفی را به افراد بینام و نشان داد؟ زیرا از هنر سینما و فیلم که هنر خاصی قلمداد میشود و در این زمانه نوعی تفکرآفرینی را به عهده دارد، به بهانه دوگانگیِ بین شخصیت اصلی بازیگر و شخصیتی که در آن بازیگری میکند؛ نمیتوان به راحتی از هنر سینما عدول کرد. خودآگاهی نسبت به تواناییهای سینما از یک طرف، و ضعفهایی که در دل این صنعت نهفته است از طرف دیگر، موجب میشود که راه سومی را مدّ نظر قرار داد. شاید جمع بین بازیگری و گفتار، آنجایی که صلاح نیست شخصیتی در میان باشد تا حدّی راهگشا گردد. انسانها بعضاً در نقشهای اصیلی که انجام میدهند عملاً در خودِ راستین خود مستقر میشوند مثل جناب آقای آنتونی کوئین در نقش عمر مختار و حضرت حمزه. موفق باشید
استاد سلام: طبق تحقیقات پزشکی، قلب انسان تا ۶ ساعت بعد از مرگ متوفی زنده میماند. سوال اول: چگونه قلبی که نفس انسان از آن منصرف شده تا ۶ ساعت سلول های زنده و امکان زندگی دارد و بعد از ۶ ساعت این امکان سلب میشود؟ ( چه چیزی آن را تدبیر میکند، و چرا پس از مدتی تدبیرش قطع میشود؟) سوال دوم: در عمل های جراحی پیوند مثل عمل قلب باز، نفس چگونه عضوی که تا کنون مال خود نبوده رو تدبیر میکنه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید بتوان گفت نفس به طور کلی از آن بدن منصرف نشده، هرچند آن حضور در آن حدی نیست که دستگاههای پزشکی آن را حیات به حساب بیاورند. ۲. زیرا در هر حال عضو جدید از همان نوع عضوی است که داشته است وگرنه پس میزد. موفق باشید
سوالی که من از محضر استاد عزیز دارم این هست که حکم فعالیت هایی که به شبهه و ایجاد شک در امور مختلف حکومت دینی می پردازند چه هست؟ شک و شبهه به اصول دین به صورت کلی یا نسبت به جنبه حاکمیتی دین، نسبت به حاکم دین یا نسبت به کارگزاران حکومت دینی چه هست؟ در حکومت دینی آیا می توان حتی به هدف خرابکاری کار فکری علیه مبانی دینی انجام داد؟ آیا تا زمانی که این کارهای فکری و تبلیغی منجر به حرکت مسلحانه و درگیری نشد می توان حکم قضایی صادر کرد؟ به عنوان مثال در جامعه امروز ما یک نفر در فضای مجازی کانالی دارد و مدام شبهه پراکنی می کند در حکومت دینی خصوصا در حکومتی دینی اسلامی و خصوصا در حکومت پیامبر و امامان آیا آزادی های اینچنینی وجود داشت یا از ابتدا جلوی این نوع فعالیت ها می ایستادند و برخورد قضایی می کردند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه میدانم بخواهیم و نخواهیم در این شرایط بالاخره و در این فضا از روبهروشدن با این شبهات، گریزی نیست عمده آن است که با جوابگویی درست به آنها بدون تعصب بیجا، عظمت اسلام حقیقی روشن میشود و مرز بین اسلام حقیقی و غیر حقیقی معلوم میگردد. موفق باشید
عرض سلام و ادب: متن زیر برگرفته از سخنرانی حضرت آیتالله مصباح یزدی در جمع اساتید مراکز آموزش عالی قم در تاریخ 1391/02/21. هست و سوالی برای بنده ایجاد کرده که مرحوم استاد با استناد به چه دلیل و توضیحی میفرمایند که میشود از گفته های فروید درباره ضمیر ناخودآگاه فهمید که وجود ناخودآگاه متکی به وجود روح است و اصالتا ناخودآگاه مربوط به روح است و نه روان یا جسم! این مسئله برای بنده بسیار مهم است من دانشجوی روانپرستاری هستم و دائما با این گذاره ها درگیر هستم اگر اثبات شود که واقعا ضمیر unconscious به روح بازمیگردد خیلی مطالب باید تجدید نظر شوند. متشکر واقعا اما گفته های آیت الله مصباح: در روانشناسی و علوم دیگر مکاتبی هم هست که بر اساس آنها، روح هم واقعیتی دارد، خواه در این صدد برآمده و تصریح کرده باشند، یا لازمه حرفهایشان این باشد. حالا این خیلی گفتنی نیست و شاید هم از این حرف سوء استفاده بشود که بعضی از نظریات فروید ناخودآگاه بر پذیرفتن وجود روح مستقل از بدن مبتنی است، هرچند من تصریحی از خودش ندیده ام؛ این مسأله، فلسفی است و در روانکاوی مطرح نمیشود، اما بعضی از نظریات را اگر تحلیل فلسفی کنیم، بر اصل وجود روح مستقل از بدن مبتنی است.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه فروید بیارتباط با نگاه هایدگر به انسان نیست، و در هایدگر، انسان به عنوان دازاین، امری است گشوده نسبت به وجود، میتوان فروید را با قرائتی غیر از قرائت روانشناسانه دنبال کرد از آن جهت که علم روانشناسی نظر به عکسالعملهایی در انسان دارد که از طریق جسم ظهور میکند ولی روح، امری است وجودی که در نزد خود مستقر است که البته بحث آن مفصل است. از آن جهت که پرسش از «وجود»، پرسشی است که باید همواره گشوده بماند، بدون آنکه از چیستی آن سؤال شود، همانطور که گل سرخ بدون چرا است، میشکفد چون میشکفد. وجود نیز چون وجود است، حاضر است و وجود دارد، امری که اندیشه اصالتدادن به وجود، متذکر آن است. موفق باشید
سلام علیکم: خسته نباشد. با تشکر از زحمات شما عزیزان. حقیر فایل های استاد ارجمند آقای طاهر زاده را گوش دادم، در ارتباط با تجلیات حق تعالی و مراتب نازله سوالی در ذهنم هست که فضای خالی از مقررات چگونه جهت رتبه ای دارد چگونه وجودی است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور شما را از فضای خالی از مقررات متوجه نشدم. احتمالاً منظور جنابعالی اعتباریات باشد که از موضوع بحث خارج است زیرا اعتباریات ربطی به عوالم وجود ندارد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: سوال: آیا صرف تولد به هستی یا وجود انسان یا (فرصت زندگی برای انسان) بخودی خود ابتدا به ساکن یک امتیاز ویژه یا هدیه پرودگار است؟ فردی که بصورت نامشروع به دنیا آمده باشد. تولد خود را (وجودش را) در سن ۳۰ سالگی باید مبارک و موهبت پروردگار بداند؟ باید شکر گزار فرصت زندگی باشد که دارد؟ اگر داشتن وجود موهبت یا امتیازی محسوب میشود حتی این تولد در یک خانواده اسرائیلی باشد که پدر و مادرش دست به کلی کشتار انسان ها زده باشند؟ تولد خود (وجودش را) را در سن ۳۰ سالگی باید مبارک و موهبت پروردگار بداند؟ باید شکر گزار فرصت زندگی باشد که دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. از آن جهت که هرکس و هرچیزی که به حکم امکان ذاتیاش امکان بهوجودآمدن داشته باشد، خداوند به آن وجود میدهد و وجود در هر مرتبهای که باشد کمال است و انسان میتواند در نسبت با وجود خود با خداوند مرتبط باشد. مگر اینکه انسان این نوع بودن اصیل را فراموش کند و گرفتار توهّمات غیر واقعی گردد. موفق باشید
سلام: در مورد سوال 34023 که در مورد حادثه ایذه است جواب شما در فضای مجازی خیلی بحث برانگیز شده. منظورتون از ربط دادن دروغ گویی های نظام یا شهادت پیر فلک به قاعده تترس چی بود؟ آیا اینکه هدف وسیله را توجیه می کنه
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم به اندازه کافی در این مورد بحث شد. طبیعی است که نظام مقدس اسلامی در بستر وظایف قدسی خود هر آنچه که موجب نجات مردم از آلودگیهای جهان مدرن و فریبهای جهان سایبری است، به خوبی انجام میدهند. اگر باید به ریشهها برگردیم، آیا جز این است که اصیلترین بنیان و ریشه هر انسانی همان «وجود» است که در آن سکونت دارد و سُکنی میگزیند؟ با چنین بازگشتی به خود یا به «وجود» که اتفاقاً انقلاب اسلامی به عنوان تاریخی که وجود ما را در بر گرفته، در ذات خود متذکر آن است. آری! با چنین بازگشتی به خود و یا به وجود میتوان خطر انهدام را از بشریت و از جهان دور کرد، هرچند ما هنوز نسبت به این گستردگی که در نسبت ما با «وجود» و با تاریخ پیش میآید، تأمّل کافی و دقیقی نکردهایم؟ تا معلوم شود اگر انسانها در این آخرین دوران در اصیلترین بنیان خود حاضر نشوند، با مشغولشدن به توهّمات بسی گسترده و بینهایت، در نفی خود سهمگین ترین تلاشها را به کار میبرند. موفق باشید
با سلام استاد عزیز: در مدرسه کار می کنم مدیر آنجا زن انسان خودخواه و بد اخلاق هست رفتار آن درست نیست با اطرافیان خسیس هست اگر از او انتقاد کنم از آنجا من را بیرون می کند و تبیعض قایل می شود. من هم مجبورم تبعیض قایل شوم هوا بعضی از مراجعین را داشته باشیم. من چون یک خدمتگزارهستم باید چه کارکنم و او تعادل نداری الان خوب بعداً دوباره عصبانی می شود من مجبور هستم از ترس به او احترام بگذارم آدم دهن بینی هست پشت سرش حرف می زنم و جلوی او احترام می گذارم. چه کنم هر جایی کارمی کنم در اداره، رییس بد اخلاق دروغگو هستند ما هم وادار به دروغ گفتن می کنند و پارتی بازی می کنند ما چه کنیم؟ یک سوال دیگه داشتم چند وقت زیادی یاد مرگ به سراغم می آید، هی می ترسم و فکر مرگ از سراغم نمی رود آیا این فکر بد است؟ چه کارکنم این فکر برود؟ و روز پنجشنبه و جمعه که می آید دلم می گیرد چه کارکنم دلم بسط می شود؟ خیلی وقتها نماز صبحم قضا می شود چه کارکنم خیلی ناراحت می شوم و خوابم می برد. با تشکر از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وظیفه مؤمن در این موارد آن است که مدارا کند و سختگیری ننماید. ۲. یاد مرگ در آن حدّ که موجب رعایت حقوق افراد بشود، خوب است ولی نباید ما را از کار و بار و فعالیت و نشاط در زندگی و ارتباط خوب با همسر و فرزند، باز دارد. موفق باشید
با سلام: استاد این روزها به خاطر شرایط جامعه خیلی پریشان و مضطربم طوریکه دوست دارم زودتر بمیرم و بعضی مواقع این شرایط غیر قابل تحمل میشه. لطفا برای آرامش روح و روان ذکری یا دعایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان «راهی برای حضور در جهان خدا» شده است امید است مفید افتد. https://eitaa.com/matalebevijeh/12047 موفق باشید
سلام استاد: اگر برایتان امکان هست و فرصت دارید مقداری دستنوشته هست برایتان ارسال کنم که بفرمایید چه کنم، اگر نه هم که ممنون. استاد یک مشکل خطرناکی هم که دارم اینست که بعضی اوقات فکر می کنم ایمان خوبی دارم و به خودم مطمئن می شوم و از خودم راضی؛ مگر اینکه گناهی که می کنم به خودم می توانم نهیب بزنم که چه زشتی هایی در ایمانم هست وگرنه اکثراً نمی توانم عیب ایمان خودم را ببینم و از این بابت در خطرم. لطفا مرا فرو بریزید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمیدانم آن دستنوشتهها در باره چیست و چه نسبتی میتواند با بنده داشته باشد که بنده نظر بدهم. ۲. هرکس باید اندازه ایمان خود را در نسبت با انس با حضرت حق و انوار اسمای الهی او در نظر بگیرد و اینجا است که حتی پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» عرضه میدارند: «مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ وَ مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ.» یعنی نه آن اندازه که شأن تو بود، تو را عبادت کردیم و نه آن اندازه که شأن تو بود، تو را شناختیم. موفق باشید
سلام استاد گرامی: بنده ابتدا یک سیرمطالعاتی از استاد شهید مطهری داشته ام و اکنون سیر مطالعاتی شما را آغاز کرده ام. برایم سوال است که مطالعه و کسب علم تا کجا؟ و اصولا تا چقدر باید مطالعه داشت و بعد از تمام شدن سیرمطالعاتی شما آیا دیگر مطالعه برای فرد عامی چون من کافیست؟ و باقی عمر را به عبادت و حج و نماز و قرآن خوانی بگذرانیم؟ یا کتابهای سطح بالاتری هست که ما از آن غافلیم؟ چون از آیت الله بهجت پرسیدند راه کاری ارائه بدهید گفتند آقاجان گناه نکنید. آیا همین مقدار مطالعه و آگاهی همراه مراقبت از نمازها و تهذیب نفس ما را به هدف میرساند؟ مباحث وحدت وجود و... که در عرفان به گوشمان میرسد چه؟ در کدام کتاب شما آن را جستجو کنیم؟ یا لزومی ندارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه این مطالعات و کسب معارف مقدمه است برای تدبّر در قرآن و بهرهمندی بیشتر در عبادات، إنشاءالله. موفق باشید
سلام و عرض ادب استاد گرامی: آیا کتاب درمان با عرفان وین دایر را مطالعه فرموده اید؟ نظرتان در مورد این شخص و این کتاب چیست؟ فارغ از ارجاع فوق، سوالم اینست ک چرا برخی افراد، به اشراقات معرفت النفس نزدیکتر هستند و حضور نفس خویش و معرفت به آن را بهتر از دیگر افراد، ادراک میکنند؟ فارغ از اینکه معارف شیعی نصیبشان شده باشد یا در آمریکا و بدون هیچ زمینه دینی، زندگی کنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن کتاب و آن شخص را نمیشناسم. ۲. حتماً میدانید که استعدادها مختلف است بعضی سالک مجذوباند یعنی باید راه بیفتند تا به نتایج عالیه در نهایت برسند بدین معنا که اول کوشش است و آنگاه کشش و بعضی مجذوب سالکاند، بدین معنا که از همان ابتدا صفایی در درون آنها هست و باید با عبادات و تلاشهای دینی سعی کنند آن را برای خود نگه دارند. یعنی اول کشش است و آنگاه کوشش. موفق باشید