بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34425

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بنده می‌خواستم از استاد، تقاضای سیر جامع مطالعاتی علامه طباطبایی (فلسفی و غیر فلسفی) رو داشته باشم که نحوه خواندن آن و زمان خواندن کتب رو هم بفرمایتد. با تشکر. بنده در سایتتون جستجو کردم با این عنوان مطلبی ندیدم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده در این مورد مطالعه جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» است که در سایت می‌باشد. و سپس رجوع به تفسیر «المیزان». چیز دیگری نمی‌دانم. موفق باشید

34406

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: ببخشید در معرفتِ نفس، انسانی ورای جسم توصیف می‌شود. برهان نیز این است که در خواب، انسان بدون نیاز به جسم خودش را می یابد که هست پس انسان جسمش نیست. حال سؤال بنده اینجاست: ۱. اگر من همانم که در خوابم هستم، چرا هیچ اختیاری ندارم؟ ۲. چرا بدون هیچ دلیلی در عالم خواب منتقل می شوم بدون هیچ گونه اراده از خودم؟ با توجه به اینکه اراده داشتن در خواب باعث می‌شود که من خودم را حضورا حس کنم، ۳. راز پیدا کردن اراده در خواب چیست؟ این اولین قدم است برای بنده که این قضیهٔ «انسانِ ورای جسم» را حس کنم و حضوری ببینم، نه اینکه فقط بدانم؛ -دانستنی که هیچ یقینی برایم خلق نمی کند-. لطفا بفرمایید این اراده در عالم خواب چگونه بدست می آید؟ با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در خواب تنها در اختیار ملکات و صور ذهنی و عاداتش می‌باشد. اراده به معنای آن‌که در دنیا امری را تصور کنیم و سپس برای تحقق آن اراده نماییم، در خواب معنا ندارد زیرا همچنان‌که عرض شد ما در خواب در اختیار تصورات و ملکات و عادات خود هستیم. موفق باشید

34126

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: گزاره ۱. خداوند حکیم است. گزاره ۲. خداوند از خلق جهان هدفی داشته است. گزاره ۳. هر هدف در اثر احساس نیاز معرفی و پیگیری می‌شود. سوال: خداوند که جهان را آفریده خودش چه هدفی داشته است؟ اگر هدف داشته است پس احساس نیاز کرده است و بی نیازی او زیر سوال می‌رود و اگر بدون هدف خلق کرده پس حکمت خدا مورد تردید واقع می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که: «خداوند خودْ هدف است» و خلقت او در إزاء جوادبودنِ اوست که نیازهای مخلوقات را که همان امکان ذاتی آن‌ها است بی‌جواب نگذارد. موفق باشید

33594

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: از ظواهر بسیاری از روایات به نظر می‌رسد که امامان قائل به اصالت ماهیت بوده‌اند؟ آیا این مطلب درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید دوگانه اصالت «وجود» و یا اصالت ماهیت، مربوط به مباحث فلسفی است. در حالی‌که در نگاه دینی، آزاد از بحث اصالت ماهیت و یا اصالت وجود، همه مخلوقات مظاهر انوار اسمای الهی هستند. موفق باشید

33435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در رابطه با سوال ۳۳۴۳۱ من به کتاب معاد شما مراجعه کردم اما مطلبی به عنوان (دوگانگی صورت و معنا) پیدا نکردم. لطفاً دقیق تر راهنمایی بفرمایید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که موضوع یگانگی صورت و معنا از مباحث بسیار مهمی است که در صورت درک مقام برزخی و قیامتی انسان روشن می‌گردد و چنانچه مایل باشید در این موارد قدم بزنید؛ باید تمام بحث کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» همراه با ۷۵ جلسه شرح صوتی آن را دنبال بفرمایید تا موضوع برایتان معنا پیدا کند. موضوعی نیست که با یک سؤال و جواب و یا با یک تیتر و عنوان بتوانید چیزی از آن بیابید. موفق باشید

33285

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من خانمی انقلابی هستم و آرزویم ازدواج با فردی انقلابی با شخصیت سالم بوده است که بتوانیم با هم برای انقلاب تلاش کنیم. الان خواستگاری دارم که اخلاق خیلی خوب و دین فردی دارند ولی ابدا برای انقلاب دلسوزی ندارد و معتقدند آدم باید به فکر پیشرفت فردی خودش باشد. حالا من باید انتخاب کنم که با این آدم ازدواج کنم و در آرزوی خودم ناکام بمانم، و یا رد کنم در حالی که نمی‌دانم اصلا خواستگار انقلابی خواهم داشت یا نه. خیلی مضطر و پریشانم راهی نشانم بدهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر قبول می‌کند که شما در عین احترام به شخصیت همسرتان و دلسوزی برای زندگی؛ عقاید خود را نیز پاس بدارید؛ می‌توان نسبت به زندگی با این افراد فکر کرد. موفق باشید

39910
متن پرسش

سلام استاد: با نظر به «ذاتِ» درنده و خوی مکّار استکبار، حقیر احساس می کنم باز شدن باب مذاکرات با ایران صرفاً به این خاطر هست که دست ایران را زیر سنگ نگه دارند تا در این فرصت ایام مذاکرات، با تمام توان به حساب جبهه مقاومت (غزه و یمن و...) برسند!!😔 نظر حضرتعالی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با بصیرت رهبر معظم انقلاب نمی‌توان چنین فکر کرد همان‌طور که در یکی از جواب‌ها عرض شد نهایتاً از طریق این نوع مذاکرات می‌توان نشان داد که تاریخِ استکبار با ادعای دوستی‌اش به کلّی به انتها رسیده است. جناب آقای دکتر سعدالله زارعی در یادداشت امروز کیهان تحت عنوان «تفاوت نگاه ما و آمریکا به مذاکره» نکات دقیقی را فرموده‌اند که در جای خود قابل تأمّل است بخصوص در آخرین جمله‌ای که می‌فرمایند: «اما البته واقعیت این است که هیچ نتیجه‌ای منجر به تغییر دشمنی استکبار علیه مردم حق‌طلب ایران نمی‌شود و هیچ چیزی مردم ایران را به اشتباه نمی‌اندازد. موفق باشید      

39908
متن پرسش

📽«فرصتِ روایت» بسم رب الزهرا 📌…در عالم رازیست که جز به بهای خون فاش نمی شود… رازِ خون را تنها اهل راز به جان می آزمایند و تو گو‌ که چه کس را در زمان اینگونه میابی که چشم به راه باشد و گوش در انتظار ندای یار در قتلگاه دوست. فتح های ما را بین که رنگ بوی یاس و سرما و بن بست به خود گرفته اند و تو گویی هرگز خبری از دوست در میان مان نبوده است. و راستی را بی فتحِ روایت من و تو کدام فتح و کدام طلیعه و امید و آرمان را توان دید و می‌توان برایش طبل و مارش فتح زد و آهنگ دوباره آزادی انسان را نواخت. جوانان ما طلیعه داران و پرچم داران دوباره فتحِ تاریخی اسلام در عصر امروز اند و اگر نبودند، تو بگو که طلیعه آینده انقلاب خمینی را در کدامین گواه و شاهد و آینه به نظاره می‌نشستیم. باید چشم شست و نظاره گر دوباره فتحِ روایت طلیعه داران قیام خمینی بود و دید که فتح و گشایش و پیروزی مبین دوباره اسلام در عصر امروز چگونه در زبان و روایت ما طلیعه خواهد یافت و هیمنه این بت و مجسمه، غول افیون و شرک و استکبار و ظلم جهان امروز با زبان و روایت ما فرو خواهد ریخت و میوه های شجره طیب انقلاب خمینی به اذنِ الله در زمان حیات ما به بار خواهد نشست و منتظران او چگونه بشر جدید را به رنگ زبانِ سرخِ روایت، آماده تولد و طلوع دوباره انسان خواهند کرد. دوباره به دیدار او برویم و راه را به تفصیل حضورمان در آینۀ روایت او از ما باز جوییم که او مبشر صبح کربلایِ ماست و زبان و روایتش آیینۀ همه حضور ما در امروز و فردای ماست. همان او که سید و پیرِ راهبر ما در وصف او گفت: «چنان می‌گفت که گویا راه‌های آسمان را خودش رفته، دیده و می‌داند که این‌ها آشناتر هستند» همان او که همزبان و همسخن ایام غربت او، فیلسوف پیر ما بود و در فراقش گریست و شانه هایش را گرفتند و بیم مرگش را داشتند و در غمِ دوست گفت: «وجودش را فراموش می‌کنند ولی عدم اش را هرگز» همان او که صدایش همیشه آشنا و گرما بخش جان های گمشده ماست و راهش بی شک همه تمنای حضور ما در امروزمان و زبان و قلمش رمز راز همه چگونگی حضور ما در فردایمان آری سید شهیدان اهل قلم را می‌گوییم شهید آوینی عزیز همان صدای آشنا و معصوم و نجیب و محکم آقا مرتضیِ روایتِ فتح های جبهه های ما. دوباره به نظاره او بنشینیم و چشم و گوش به روایت او از ما بسپاریم تا فرصتِ روایت دوباره فتح را در فتحِ دوباره روایت و زبان یکدیگر بجوییم و حقیقت را به نظاره چشمانمان بگزاریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد شهید آوینی همین یک جمله که فیلسوفِ پیرِ ما استاد داوری در موردش فرمودند، همۀ آن کاری است که ما باید به میان آوریم. جمله‌ای که فرمودند: «وجودش را فراموش می‌کنند ولی عدمش را هرگز». حقیقتاً این‌طور نیست که عدم حضور شهید آوینی که ما را در خود سرگردان کرده، نبودنی باشد که نبودنِ یک شخص به حساب آید، نه! عدم حضور او که ان شاءالله هرگز پیش نمی‌آید، نبودنِ تاریخی است که در پیش است و به ظهور می‌آید و متولد می‌شود. و آن شهید بزرگوار با تمام وجود متذکر آن بود. نبودِ او را فراموش نمی‌کنیم زیرا توقف خود را از میانۀ این تاریخ نمی‌توانیم فراموش کنیم و ما باز با آوینی است که تازه معنای نبودن آن را می‌فهمیم که چه اندازه به او نیاز داریم و این یعنی تولد دوبارۀ شهید آوینی. تولدی که با احساس نبودن او و با همراهی با کلمه کلمۀ او آغاز می‌شود تا سرگشتگان این کوی و برزن به مأوایی بیندیشند که تنها کلماتِ شاعرانه آن را در میخانۀ مطلوبِ حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌گشاید. کلماتی که به گفتۀ استاد فردید از پندارها، ساخته نشده، قصّۀ دیدارها می‌باشد. و این‌جا است که باز فردید و رازِ سر به مُهری که آوینی را منهای استاد فردید نمی‌توان «فهم» کرد. و این، اولِ ماجراست. موفق باشید      

37714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و رحمت: با توجه به موقعیت حساس تاریخی که در آن زیست می‌کنیم و نگاه شما هم که مبتنی بر همین شناخت دقیق است، تقاضا دارم از کاندیدای اصلح بطور شفاف حمایت کنید تا برخی که دچار شک هستند بتوانند راحت تر تصميم بگیرند. آقای دکتر قالیباف انسان پرتلاش و باهوشی است اما نگاه تمدنی و تاریخی ندارد و نمی‌تواند این گام آخر را محکم بردارد. امروز محور مقاومت به یک علمدار نیاز دارد که ما را بسوی تمدن اسلامی رهنمون شود و دکتر جلیلی واقعا چنین نگاه تمدنی و ارزشی را داراست و توانمندی های شخصی برای اداره کشور را بخوبی داراست و طرح های دولت سایه که بدست توانمند شهید رئیسی اجرا شد موید این موضوع است. کمک کنید آراء بچه های انقلابی پخش نشود و یک رئیس جمهور با آراء بالا و قوی برای اداره کشور انتخاب شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد می‌توانید به عکس‌نوشته https://eitaa.com/matalebevijeh/16943  رجوع فرمایید و یا به نکاتی که در کانال مرآتhttps://eitaa.com/merat_14 از قول بنده نکاتی بیان شده است. موفق باشید

34701
متن پرسش

یا محبوب! علی اکبر را نمی‌دانم چه نامم لیک همین که با نام مبارکش می نامیم او را سعادت کم نیست.  این عید بر شما مبارک باد. سپاس از پاسخ زیبایتان به سوال قبلی. اما حال سوالی دارم که نمی‌دانم چقدر در ورطه ی حقیقت در میتابد. دیشب در جریان صحبت با یکی از اساتید دریافتم در برهان گیر کرده ام و تا عرفان جاده ناپیدا زیاد است! وقتی عقبه ی این لشکر عشق را می نگرم فقط خودی می‌بینم که بی استدلال در مسلخ افتاد. لیک حال درگیر برهانم اما امروزم با سوالی عجیبن شده چه بی استدلال چه با استدلال و چه با عمق وجود چرا تا به حال به درد فراغ خود توجه نداشته ام؟ به قول خودتان شاید باید به موضوعات طور دیگری نگاه کرد اما امروزِ من دانسته ها را زمین گذاشته و فقط به یک موضوع می پردازد: چرا به فراغ پرداخته نمی‌شده؟ و آن هم این چنین؟ استاد بنده سعی در مطالعه و تفکر دارم اما به ناگاه کتاب‌ها همه یک کتاب و صفحات همه یک صفحه و خطوط همه یک خط و کلمات فقط یک کلمه می‌سازند: «او».  در این خصوص، این پرداختن باید منتهی به احساس کثرت زدگی شود که نهایتش همان حضور تاریخی است که فرمودید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! لنگان لنگان از راهِ باریک کتابی به راه باریک دیگری باید قدم گذاشت و همچنان در اطرافْ گشت و باز هم گشت. همچون موری که دانه بر دهان دارد تا به سوی لانه ببرد، ولی می‌یابیم که گاهی به این طرف و گاهی به آن طرف می‌رود، با این‌که معلوم است لانه خود را می‌شناسد و می‌داند باید به کجا برود؛ ولی گویا خداوند بنا را بر آن گذارده تا آن «مور» ‌تنها به خانه و لانه‌اش نظر نداشته باشد، بلکه با وسعتی بیشتر، زندگی را در اطراف خواسته‌های اولیه‌اش تجربه کند هرچند بعداً معلومش می‌شود:

آن‌که عمری در پیِ او می‌دویدم کو به کو/ ناگهانش یافتم با دل نشسته روبه‌رو

همان است که گفتید آری! «صفحات همه یک صفحه و خطوط همه یک خط و کلمات فقط یک کلمه می‌سازند» تا هر چه بیشتر «او» معلوم کند که فقط اوست که اوست. «يَا مَنْ لا هُوَ إلا هُوَ.»[1] موفق باشید   

 

[1] - در كتاب‌ «توحيد» صدوق‌ از أميرالمؤمنين‌ عليه‌ السّلام‌ روايت‌ است‌ كه‌ فرمود: «رَأَيْتُ الْخِضْرَ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي‌ الْمَنَامِ قَبْلَ بَدْرٍ بِلَيْلَةٍ ، فَقُلْتُ لَهُ: عَلِّمْنِي‌ شَيْئًا أُنْصَرُ بِهِ عَلَي‌ الاعْدَآءِ ! فَقَالَ: قُلْ: يَا هُوَ يَا مَنْ لَا هُوَ إلَّا هُوَ ! فَلَمَّا أَصْبَحْتُ قَصَصْتُهَا عَلَي‌ رَسُولِ اللَهِ صَلَّي‌ اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ فَقَالَ لِي‌: يَا عَلِيُّ ! عُلِّمْتَ الاِسْمَ الاعْظَمَ ! فَكَانَ عَلَي‌ لِسَانِي‌ يَوْمَ بَدْرٍ .وَ إنَّ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَرَ: قُلْ هُوَ اللَهُ أَحَدٌ . فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ: يَا هُوَ يَا مَنْ لَا هُوَ إلَّا هُوَ ، اغْفِرْلِي‌ وَ انْصُرْنِي‌ عَلَي‌ الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ !» «من‌ حضرت‌ خضر عليه‌ السّلام‌ را در خواب‌ ، يك‌ شب‌ مانده‌ به‌ غزوۀ بدر ديدم‌ ، و به‌ او گفتم‌: چيزي‌ به‌ من‌ تعليم‌ نما تا بدان‌ چيز بر دشمنان‌ ظفر يابم‌ ! خضر گفت‌: بگو: يَا هُوَ يَا مَنْ لَا هُوَ إلَّا هُوَ! (اي‌ هُويّت‌ مطلقۀ عامّه‌! اي‌ كسيكه‌ هويّتي‌ در عالمْ وجود ندارد بجز هويّت‌ او!) چون‌ شب‌ را به‌ صبح‌ آوردم‌ آن‌ رؤيا را بر رسول‌ خدا صلّي‌ الله‌ عليه‌ وآله‌ حكايت‌ كردم‌. رسول‌ خدا به‌ من‌ گفت‌: اي‌ عليّ! اين‌ اسم‌ اعظم‌ حقّ است‌ كه‌ به‌ تو تعليم‌ شده‌ است‌! و آن‌ ذكر بر زبان‌ من‌ در روز معركۀ بدر جاري‌ بود.

34544

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام عليكم استاد عزیزم: خدا قوت. برای خواندن فلسفه نظر شما را دیدم که روی بدایه و نهایه است آیا می شود با شرح منظومه شروع کرد یا همان بدایه بهتر است؟ آیا کلا به خواندن منظومه نیازی هست یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به تدوین «بدایه الحکمه» و «نهایه الحکمه» توسط علامه طباطبایی و از آن مهم‌تر با وجود استادانی که آن دو کتاب را به خوبی شرح داده‌اند مانند جناب آقای امینی‌نژاد و جناب آقای یزدان‌پناه، نباید از این فرصت غفلت کرد. به نظر می‌آید با توجه به این امر، رجوع به منظومه جناب سبزواری چندان نیاز نباشد هرچند که کار ارزشمندی است بخصوص که با وجود آن اشعار، مطالب به خوبی در ذهن می‌ماند. موفق باشید

34306

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و درود: استاد عزیز سوال من در مورد ولایت مطلقه ی فقیه می‌باشد. استاد عزیز ۱۴ معصوم داشتیم که بنا بر عصمت و علم الهی ای که داشتند اطاعات بی چون و چرا از آن ها لازم و تکلیف بود. حال ما در نظام جمهوری اسلامی جایگاهی تعریف کرده ایم به نام ولی فقیه که ولایت مطلقه دارد. صحبت من در مورد شخصیت خاصی مانند رهبری نیست. صحبت من کلا در مورد این جایگاه و نقش و قدرت بی چون و چرا و بدون محدودیت آن می‌باشد. چرا و چطور باید از انسانی که احتمال خطای سهوا یا عمدا دارد، هر چند هم انسان پاک و خوبی باشد. چرا باید به صورت مطلق اطاعت شود؟ گیریم در این نظام که قرن ها پیش رفت ولی فقیه های خوب و عادل زیادی آمد ولی چطور می‌شود تضمین کرد که ولی فقیه ناعادلی درآینده سر کار نیاید. چطور می‌توان تضمین کرد که در ادامه ی زندگی اش تغییر نکند؟ با توجه به این که مجلس خبرگان توسط مجلس شورای نگهبان که خود این شورا هم به طور مستقیم و غیر مستقیم توسط خود رهبری انتخاب می‌شود، چطور می‌توان به چنین مجلسی که کاملا تحت نفوذ رهبری است اعتماد کرد؟ چطور می‌توان به سلامت انتخاب ولی فقیه به عنوان بهترین شخص اعتماد کرد؟ اطاعت از پیامبر گرچه وظیفه ی الهی است ولی خود خداوند هم در آیات مختلف به پیامبر اجازه ی تحمیل هیچ چیز را به پیامبر نمی داد. چطور ولی فقیه اجازه استفاده از اجبار برای تحمیل دین را برای مردم دارد؟ آیا نمی‌توان شکل دیگری از نظام اسلامی را متصور شد که آزادی انسان ها در انتخاب رعایت شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله قدم در تحقیق امر مهمی گذاشته‌اید و حتماً می‌دانید که در محافل علمی این موضوع، از همه جوانب مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، در قسمت «حکومت دینی صفحه ۱۹۵» ابتدا دلایل وجود ولیّ فقیه در زمان غیبت آورده شده و سپس به این نوع سؤال‌ها پرداخته است. حال که خداوند توفیق مطالعه این نوع مباحث را به جنابعالی داده است، بسیار خوب است که آن مطالب را دنبال بفرمایید. https://lobolmizan.ir/book/252?mark=%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C موفق باشید

34208

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: وقتتون بخیر. شرح حال مرحوم سید شفتی (که در مسجد سید خاکند) رو میخوندم چیزهای عجیبی نوشته بود. اینکه ایشان از مردم می‌خواسته که پیششون به گناهان اعتراف کنن بعد حد رو جاری می‌کرده و... اینکه در عمرشان راجع به ۹۰ تا ۱۲۰ نفر حد مرگ رو خودشون اجرا کردن و.... و در لغت نامه دهخدا این مطالب بوده که اینطور که خواندم بدستور رهبری حذف شده. خلاصه اینها رو که خوندم از چشمم افتادن. اگر کار خوبی می‌کرده چرا رهبری دستور دادن حذف بشه؟ اصلا نظر شما راجع به آقای شفتی چیست؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه سیره ائمه آن است که گناهانی که افراد مرتکب می‌شوند را جستجو نکنند و حتی اگر مردم مطلع نیستند بین خود و خدا توبه کند, نمی توان اگر فرد مذکور اصرار می کرده است افراد به گناهانشان اعتراف کنند, آن حرکت را حرکت قابل پذیرشی دانست. موفق باشید

34175

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام وعرض ادب خدمت استاد بزرگوار: با توجه به گستردگی جامعه امروزی به خصوص در شهرهای بزرگ، تا حدی اعتماد کردن به یکدیگر سخت شده است، خصوصا در مساله ازدواج، برخی برای شناخت بیشتر توصیه به ارتباطات بیشتر به بهانه های مختلف می دهند، اما چطور می‌شود در این مدت احساسات بر فرد غالب نشود به ویژه برای شخصی که تا به حال ارتباطی از این جنس با غیر محارم نداشته است و از کجا معلوم شناختی که از این طریق به دست می آید درست باشد، و به نظر شما مراجعه به مشاور (روانشناس) بهتر نیست؟ چطورمتوجه فطرت زنده و صدق سخن افراد بشویم به خصوص اگر شانس های خوب کمی برای ازدواج موجود باشد. اگر شخصی نماز نخواند ولی گرایش به سمت دین و مذهب داشته باشد، می‌شود به آینده او امیدوار بود و با اعتماد با او ازدواج کرد؟ یا فقط باید حال کنونی او را در نظر گرفت؟ با تشکرفراوان، التماس دعا🌺

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشاوره در این موارد از جهاتی خوب است. به هر حال اگر شما خود را ذیل اسلام و انقلاب تعریف کرده‌اید، طرف مقابل نیز باید این نوع حضور را پذیرفته باشد و از آن بیگانه نباشد و از این جهت شاید نمازنخواندن او مشکل ایجاد کند مگر آن‌که همه گرایش دینی شما را بپذیرد و گیر ندهد و منکر نماز هم نباشد. موفق باشید

34053

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

من دانشجوی دکتری شهرسازی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران هستم. دوست داشتم برای پایان نامه موضوعی انتخاب کنم که مشکلات شهر و شهروندان را بتوانم به اندازه ی وسع خودم برطرف کنم. به نظر شما در چه حیطه ای از مسائل مربوط به شهر بهتر است پایان نامه ام را تنظیم کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً نیز عرض شده است در رابطه با موضوعات پایان‌نامه‌ها صاحب‌نظر نیستم. به نظر می‌آید خوب است در این مورد به کتاب «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» که روی سایت است رجوع فرمایید. موفق باشید

34022

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام به استاد عزیز و گرامی: ۱. اگر کسی حجاب را قبول نداشته باشد آیا اوکافر هست؟ ۲. اگر کسی نماز نخواند و پایبند به دین نباشد و یا پای ماهواره هستند از فامیل هستند اگر رفت و آمد نکنیم آیا گناه هست زیاد با آنها رفت و آمد نمی کنیم؟ باتشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این راحتی‌ها نمی‌توانیم به جهت این امور بحث کفر این افراد را به میان آورد. آنچه در اصل، موجب کفر است نفی اصول دین است به همان معنای توحید و نبودت و معاد. فاصله‌گرفتن از فضای این افراد، رویهمرفته خوب است ولی اولاً: منجر به قطع رحم نشود ثانیاً: اگر با زمینه‌های گفتگو و از سر دلسوزی می‌توان تذکراتی به آن‌ها داد، کوتاهی نگردد. موفق باشید

33993

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا می توان گفت که چون عالم ماده عین حرکت است، بنابراین ما ابتدای زمانی نداریم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به خوبی جناب ملاصدرا روشن‌کرده‌اند که وقتی «زمان» از حرکت انتزاع می‌شود و حرکت، ذاتیِ عالَم ماده است؛ بنابراین عالم ماده، حدوث زمانی ندارد که گمان کنیم عالم ماده در زمانی به‌وجود آمده است، بلکه زمان، با حضورِ عالم ماده به میان می‌آید. موفق باشید

33643

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: اینکه ما لفظ امام را برای رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی (ره) بکار می‌بریم، آیا اشاره به انسان کامل بودن ایشان است؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! واژه «امام» به معنای رهبر و پیشوا می‌باشد و در همین رابطه به جناب آیت الله آقای موسی صدر هم می‌گفتند امام موسی صدر. موفق باشید

33368

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: خدا قوت استادعزیز. بنده تلاش می‌کنم نماز اول وقت بخوانم. چند سوال دراین زمینه داشتم. ۱. تا چند دقیقه بعد از اذان، نماز اول وقت محسوب می شود؟ ۲. اگر مثلا نماز ظهر را اول وقت بخوانیم و نماز عصر را یک ساعت بعد از آن، (قبل از زمان نمازعصر) بخوانیم، نماز عصر اول وقت محسوب می شود؟ ۳. در مسافرت ها، ماشین های عمومی، برای اول وقت توقف نمیکنه، در این مواقع که نماز دیرتر خوانده شَوَد، ناراحت می شوم. آیا از لحاظ سیروسلوک اشکال نداره؟ بهتر نیست مثلا به سفر زیارتی مستحب نرویم که نماز اول وقت دچار مشکل نشود؟ ممنون از لطفتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان زمان را که عرفاً اولِ وقت گفته می‌شود، کافی است برای آن‌که ما آن را اول وقت حساب کنیم. ۲. آری! همین‌طور خوب است. ۳. عنایت داشته باشید که در عین تأکید بر رعایت نماز در اول وقت، بالاخره رخصت‌هایی نیز به ما داده‌اند تا این‌که در شرایط مختلف بتوانیم خود را بدون عدول از واجب الهی، با شرایط هماهنگ کنیم و از این جهت نباید در چنین موقعیت‌هایی به خود و دیگران سخت‌گیری کرد. موفق باشید

39887

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: بنده شاغل و حقوق بگیرم خیلی دوست دارم به غزه کمک کنم اما همسرم رضایت ندارن. منم از این قضیه ناراحتم دلم میخواد حالا که هیچ کاری از دستم برای کودکان غزه برنمیاد حداقل مبلغی بعنوان کمک بدهم‌. چندبار مبالغی پرداخت کردم اما اگر بخواهم مبالغ بیشتری بدهم همسرم خیلی مخالفت میکنن. به نظرتون چیکار کنم؟ خانم‌ها برای خرج حقوقشون باید از همسرشون اجازه بگیرن؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قرآن می‌فرماید و فقهای محترم مدّ نظر دارند که: «.. لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا  وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا» (نساء/۳۲) براى مردان از آنچه [به اختيار] كسب كرده‌اند بهره‌اى است، و براى زنان [نيز] از آنچه [به اختيار] كسب كرده‌اند بهره‌اى است. و از فضل خدا درخواست كنيد، كه خدا به هر چيزى داناست.  با توجه به این مورد حقوقی که زنان با تلاش خود به دست می‌آورند، مربوط به خودشان است و اختیار آن را دارند که هر طور خواستند خرج کنند. آری! بهتر آن است که در فضای یگانگی خانه، نوعی هماهنگی باشد ولی این بدان معنا نیست که زنان اختیار مال خود را نداشته باشند. حتی آن پولی که مرد به همسرش می‌بخشد خود آن زن اختیار دارد که هرطور خواست آن را مصرف کند. موفق باشید

36257
متن پرسش

مگر قرار نبود نماز ما را از فحشا باز نگه دارد، مگر روزه نبود برای اینکه از لقمه بگذریم و به لقمان برسیم، پس کو؟ چرا هرچه رکوع و سجود بجا می آوریم چرا در مسیر اربعین که قرار می‌گیریم چرا روزه که می‌گیریم، تغییر حس نمی شود؟ و الله این درد کجا برم که نمازم بجا و روزه ام بجا و گناهانم نیز بجا!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که احساس می‌کنید باید در جای دیگری باشید و گناهان را تأیید نمی‌کنید را، ساده نگیرید. حتماً داستان دلسوخته اى که هر شب خدا را مى خواند و ذکر الله از دهان او نمى افتاد. در همه حال لفظ الله بر زبان داشت و یک دم از این ذکر، نمى آسود. شنیده‌اید که شبى شیطان به سراغش آمد و گفت: این همه الله را لبیک کو؟ چگونه او را این همه مى خوانى و هیچ پاسخ نمى شنوى؟ اگر در این ذکر، سودى بود، باید ندایى مى شنیدى و لبیکى مى آمد. مرد، شکسته دل شد و به خواب رفت. در خواب حضرت خضر را دید که به او مى گوید: چه شد که از ذکر بازماندى؟ گفت: همه عمر او را خواندم، هیچ پاسخ نشنیدم. اگر بر در کسى چند بار بکوبند، پاسخى شنوند. من سال ها است که الله مى گویم و لبیک نمى شنوم. ترسم که مرا از خود رانده باشد و سزاوار لبیک نباشم. خضر گفت: هرگاه که او را خواندى، او تو را پاسخ گفته است. گفت: چگونه؟ گفت: همین که او را مى خوانى، او تو را حال و توفیق داده است که باز بیایى و الله بگویى. آن الله گفتن هاى تو، لبیک هاى خدا است. اگر رد باب بودى، آن توفیق نمى یافتى که باز آیى و باز او را بخوانى. بدان که اگر در دل تو سوز و دردى است، آن سوز و گدازها، همان فرستادگان خدا هستند که از جانب خدا تو را پاسخ مى گویند و به درگاه او مى کشانند. و جناب مولوی آن مطلب را به این صورت مطرح کرده است:
گفت آن الله تو لبیک ماست /  آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست
ترس و عشق تو کمند لطف ماست /  زیر هر یا رب تو لبیک هاست
موفق باشید

 

35885

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

من در شرف جدا شدن از همسرم هستم و دو دختر ۱۴ و ۷/۵ دارم و همسرم در قبال حضانت و طلاق خواستار بخشیدن کل مهریه و سه دونگ خانه ای است که به نام من هست و متاسفانه پدرم فوت کردن و برادرم با این درخواست موافق است و مسر هستند که من موافقت کنم و طلاق خود را از این طریق بگیرم و به دلیل اینکه من هیچ منبع درآمد و حقوقی ندارم، ایشان (برادرم) می‌گویند من خرجی تو و فرزندانت را من بعد می‌دهم به نظر شما این کار درست است یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی نیست که ما بتوانیم نظر صریح بدهیم. بهتر است به افرادی رجوع فرمایید که طرفین را می شناسد.  البته به نظر می آید تا آنجا که ممکن است کوتاه بیایید و زندگی خود را ادامه دهید و اگر واقعاً نمی توانید نباید از حقوق خود بگذرید. موفق باشید

35883

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: پوزش بابت مزاحمت بنا به توصیه حضرتعالی بارها سعی کرده ام تفسیر وزین المیزان را مطالعه کنم. ولی هر بار بعد از مدتی به دلیل سنگینی مطالب دلسرد شده و مطالعه را رها کرده ام و از این بابت حسرت می‌خورم. اخیرا متوجه شدم کتاب ۴ جلدی «خلاصه تفسیر المیزان» را خانم فاطمه مشایخ ترجمه کرده اند. اصل کتاب به زبان عربی از آقای کمال مصطفی شاکر است. آیا مطالعه این کتاب را به عنوان مقدمه ای برای مطالعه تفسیر المیزان مناسب می‌دانید؟ آیا می‌توان بخشی از برکات و انوار مطالعه تفسیر المیزان را با مطالعه این کتاب بدست آورد؟ ممنون و متشکر و با آرزوی قبولی طاعات

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد جناب آقای عباس پورسیف قبلاً این زحمت را کشیده‌اند و در مقایسه با کتابی که می‌فرمایید تصور بنده آن است که آقای پورسیف دقت بیشتری نسبت به آقای کمال مصطفی شاکر داشته‌اند. با این‌همه در دل تفسیر المیزان، همان تقابل آراء است که ذهن انسان را می‌پروراند. ولی اگر صرفاً بخواهیم نظر علامه را نسبت به آیات بدانیم، همان دو کتاب تا حدّی کمک می‌کند. موفق باشید

35675
متن پرسش

سلام استاد: یه مدت من زیاد افکار غلطی نسبت به امور جنسی داشتم. الان بشدت پشیمانم. می‌ترسم قیافه برزخی بنده بد شده باشد و بمیرم و بی آبرو شوم و در پیشگاه امامان و خدا تا ابد شرمنده بمانم. یا اگرخدا من را کلا نبخشد چی؟ مدام خود را سرزنش می‌کنم. عذاب وجدان دارم. و مدام گریه می‌کنم. بی نمازی ها داشتم. خشم و بد دهنی. سوء ظن به همسرم. اصلا یه روح آشفته که بهتره نگم چطور آدمی (هیولا) بودم!! . معلوم نیست چه چهره و بدن قیامتی برای خود ساخته ام. آیا با یه توبه ما سریع برمی‌گردیم به یک بدن برزخی و قیامتی خوب؟ یا زمان می‌برد که بدن بد ما به خوب تبدیل شود؟ ذکری راهی نمازی چیزی نداره؟ دارم دیونه تر میشم از این افکار. عده ای هم که این وسط اذیت شدن. میگن هرگز نمی‌بخشیمت. که دیگر حال من رو بد از بدتر میکنه حرفاشون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عظمت توبه با نظر به سیره انسان‌های کامل همچون علی «علیه‌السلام» غوغا می‌کند و به‌کلّی شخصیت انسان را تغییر می‌دهد و جهان و ساحت او را متفاوت می‌گرداند؛ وقتی انسان در میدان توبه همچنان خود را حاضر نگه دارد. ملاحظه نکرده‌اید معجزه توبه را که چگونه از آن «حرّ»، حرّی ساخت که به گفته حضرت صادق «علیه‌السلام»  أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: إِنَّ اَلْحُرَّ حُرٌّ عَلَى جَمِيعِ أَحْوَالِهِ إِنْ نَابَتْهُ نَائِبَةٌ صَبَرَ لَهَا وَ إِنْ تَدَاكَّتْ عَلَيْهِ اَلْمَصَائِبُ لَمْ تَكْسِرْهُ وَ إِنْ أُسِرَ وَ قُهِرَ وَ اُسْتُبْدِلَ بِالْيُسْرِ عُسْراً كَمَا كَانَ يُوسُفُ اَلصِّدِّيقُ اَلْأَمِينُ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ لَمْ يَضْرُرْ حُرِّيَّتَهُ أَنِ اُسْتُعْبِدَ وَ قُهِرَ وَ أُسِرَ وَ لَمْ تَضْرُرْهُ ظُلْمَةُ اَلْجُبِّ وَ وَحْشَتُهُ وَ مَا نَالَهُ أَنْ مَنَّ اَللَّهُ عَلَيْهِ فَجَعَلَ اَلْجَبَّارَ اَلْعَاتِيَ لَهُ عَبْداً بَعْدَ إِذْ كَانَ لَهُ مَالِكاً فَأَرْسَلَهُ وَ رَحِمَ بِهِ أُمَّةً وَ كَذَلِكَ اَلصَّبْرُ يُعْقِبُ خَيْراً فَاصْبِرُوا وَ وَطِّنُوا أَنْفُسَكُمْ عَلَى اَلصَّبْرِ تُوجَرُوا .
آزاد مرد در همه احوال آزاد مرد است اگر گرفتارى برايش پيش آيد، صبر كند، و اگر مصيبتها بر سرش ريزد، او را شكسته نكند، اگر چه اسير شود و مغلوب گردد و سختى جايگزين آسايشش شود، چنان كه يوسف صديق امين صلوات اللّه عليه را بردگى و مغلوبيت و اسارت زيان نبخشيد، و تاريكى و ترس چاه و آنچه بر سرش آمد زيانش نزد تا خدا بر او منت گذارد و ستمگر سركش را بنده او كرد، بعد از آنكه مالك او بود، خدا او را برسالت فرستاد و بسبب او به امتى رحم كرد، صبر اين چنين است، و خير در پى دارد، پس شكيبا باشيد و دل بشكيبائى دهيد تا پاداش بينيد.
و این به جهت آن بود که در منظر خود، شخصیت امام حسین «علیه‌السلام» را احساس کرد و دید باید کسِ دیگری باشد. موفق باشید      
 

 

35388
متن پرسش

سلام علیکم: ان شاء الله در پرتو عنایات حضرت ولیعصر(عج) باشید بصورت نسبتاً عجیبی، بویژه در این دو ماه اخیر، سؤالات بسیار تند و از موضع نقد رویکرد حکیمانه و ذات نگرانه حضرتعالی به انقلاب اسلامی و سيره زعامت نائب الامام (دام ظله)، در سایت از سوی برخی کاربران که با غالباً ادبیات و تعبیرات همسان و با جمله بندی های مشابه نگاشته می‌شود و محتوای قاطبه آنها نیز تاختن بر رهبر فرزانه انقلاب و مسبب ناکامی و شقاوت خواندن معظم له و لا ابالی و جائر بودن تمام کارگزاران و ساختارهای صدر تا ذیل نظام و به حضیض رفتن جامعه ایران چه از حیث اقتصادی چه از حیث اخلاقی و چه از حیث بی اعتقادی به هویت دینی و محو دیانت از صحنه اجتماع و لا مذهبی جوانان است و گاهی انسان با خواندن این تعبیرات برخی کابران محترم حقیقتاً از خود می پرسد با این همه فقر نابودگر و فساد از قله تا دامنه و رذائل متنوع شایع رفتاری و بی اعتقادی معرفتی و انجماد کامل ملک و ملت، اصلاً چگونه کشور سرپا است و انقلاب منهدم نشده است و اگر از جمهوری اسلامی فقط یک پوسته مانده است، چرا سرنگون نمی‌شود و هنوز درمقیاس تمدنی و بین المللی، وزنه و شان و موازنه دارد و بعنوان عنصر راهبردی در سطح کلان بشمار می آید؟ هرچند این سنخ رویکردها و ضد تبلیغ های ادامه دار در پرسشها که غالباً هم از سر انتقاد و دلسوزی برای حضرتعالی است که چرا موضعی نمی‌گیرید و از افق انقلاب و ذات توحیدی حرکت امام (ره) می‌فرمایید و می نویسید، اما با دیدن آنها، انسان حقیقتاً بهتر و بیشتر تأثیرات جنگ شناختی و جنگ اراده ها در محاسبات برخی هموطنان از شرایط پیرامون خود و تأکیدات بی وفقه رهبر حکیم مان بر فریضه تبیین و گشودن گره های تحلیلی و غبار زدایی از القائات جریان تحریف و دستگاه امپراطوری رسانه ای جهانی (که در سال گذشته دیدیم چگونه با تمام قوا، کانون توجه و فعالیتهای مستمر خود را بر منهدم کردن مسیر انقلاب اسلامی متمرکز کردند) را در می یابد. بی سبب نیست که رهبر انقلاب در دوره پسا اغتشاش، اینگونه بر دو مؤلفه ایمان و امید و تحلیل کلان از انقلاب و شرایط کشور همت می گمارد و حتی با صدای گرفته، بیش از یک ساعت در حرم امام (ره) باید پاسخ و تبیین مطالبی را بفرماید که روشن نمودن و بیان آنها برای عموم جامعه، وظیفه بنده و امثال بنده است؛ باید به القای گزاره رویگردانی مردم و جوانان از دیانت و هویت ایمانی و انسلاخ از استقامت بر تدین و غایات متعالی خود، پاسخ بگوید و بحثی تطبیقی از شرایط صدر اسلام و دوران دفاع مقدس و استقامت کنونی جوان ایرانی در برابر لغزشگاه ها و ناملایمات و پیشروی هسته های مقاومت در اقصی نقاط کشور و رویش های پرطراوت و فعال و بازتولید هسته معرفت انقلابی در امثال مصطفی صدرزاده بکند؛ درخواست کند که از نگاه ارتجاعی به عیوب کشور پرهیز شود و با امید صادق و تأمل دقیق در شیوه حصول دستاوردها، به رفع معضلات پرداخته شود و با آنانی که برای رفع همین گره ها در صحنه اند، همیاری صورت پذیرد و از همه مهمتر، طلب نماید که پدیده های امید آفرین و توفیقات و کامیابی ها بویژه در سطح کلان تمدنی، هرچه بیشتر و از حنجره های مختلف اعلام گردد. کما اینکه خود ایشان پیشقراول این امور در همه این ایام بودند تا جاییکه بنده به زعم خودم معتقدم اگر متن سخنرانی مثل ۲۸ آبان ۱۴۰۱ حضرت آقا در جمع مردم اصفهان یا ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ در جمع مردم تبریز را بدون اشاره به گوینده این مطالب، برای بعضی از حتی دلسوزان متدین و نیروهای متعلق به گفتمان انقلاب بازگو کنیم، می‌گویند این سخنان، خود را راضی و تسکین دادن و از سر توهم و ساده لوحی تحلیل کردن و عدم ارزیابی واقعیات علی الارض است؛ تنها همین سخنرانی حضرت ایشان با نوع نگاه برخی از ما چنان تفاوت دارد و چنان امید و ایمان و کلان نگری و پرهیز از نگاه ارتجاعی، در جای جای این سخنان جاریست که جا دارد واقعاً تأمل کنیم چرا ایشان چنین به عرصه می نگرد؟ و حتی ایشان باید کم کاری ها و کمبودهای ما را در صحنه تبیین جبران کنند و در هر جلسه، به پدیده های امید آفرین و دستاوردهای کشور حتی در بحبوحه اغتشاشات و فشارها اشاره کنند و شیوه نقد و ارزیابی منتقدانه را در اختیار ما بگذارند؛ یعنی صریحاً مانند کنشگر کف صحنه ایشان باید رسم تبیین و آداب روایتگری را در مقابل مان شفاف نماید و کمبودها را بشخصه جبران نماید. واقعاً با مرور همین بیانات و سيره ایشان در دوره پسا اغتشاش، باید دید چرا معظم له این میزان رو به پیش و با روشنای افق آتیه و ارزیابی جامع امیدبخش و مشحون از ایمان و رجاء سخن می‌گوید و به تعبیری چرا آقا امروز امیدوارتر و استوارتر از هر زمان دیگری سخن می‌گوید و به مسائل و نقاط قوت و ضعف می نگرد و این میزان سبک نگرش امثال بنده با منظومه فکری او، افتراق دارد؟ اگر که قائلیم ایشان کانالیزه و محدود شده اند یا خدای ناکرده، کذب می‌گویند و ناروا سخن می رانند که حرفی نیست اما اگر صدق و جامع نگری و کلان نگری و عمق زمان شناسی این مرد از شرایط بین الطلوعین گونه ای که در آن هستیم را می پذیریم، واقعاً جای تدبر و تانی است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه می‌فرمایید که بحمدلله چه جنگ و محاربه‌ای بین جبهه انقلاب اسلامی و استکبار جهانی در فضای فرهنگی بوجود آمده است و به گفته جناب مولوی: «در جهان جنگ این شادی بس است / که بر آری بر عدو هر دم شکست». از آن جهت که دشمن واقعی ما شیطان است در هر چهره‌ای که باشد، حال این ماییم که به گفته رهبر معظم انقلاب دشمن را گم نکنیم و این عزیزانی که ممکن است با سؤالات خود بعضاً سخنان تندی را بر زبان آورند خدای ناخواسته آنان را دشمن بپنداریم، هر گز چنین نیست. همانطور که فرموده‌اید آن اندازه قدرتمند هستیم که اینهمه غوغا که به ظاهر باید فردایی برای ما نباشد؛ گردی بر دامن کبریاییِ این نظام مقدس نمی‌نشاند و در این جنگِ شناختی، این جوانان عزیز ما هستند که فربه و فربه‌تر می‌شوند و بیش از دیروز که در جنگ نظامی بحمدلله «ایمان» و «امید» را به شیرین‌ترین شکل احساس کردیم، خدا می‌داند صد مرتبه بیشتر در جنگِ شناختی و جنگ اراده‌ها، جوانان‌مان به ایمان و امیدی می‌رسند که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» بر این انسانهای آخرالزمانی سلام و درود فرستادند. اگر امروز، محبوب دلمان و این امیدوارترین انسان از امیدواری نسبت به جهان پیش رو سخن می‌گوید، به جان دوست قسم! این راست‌ترین سخنِ این زمانه است و اگر دشمنان این مسیرِ توحیدی با تمام امکانات به صحنه آمده‌اند، مطمئن باشید خداوند نیز با تمام اسماء حسنایش به صحنه می‌آید.
گفتید و درست گفتید که دشمنان ما وقتی هیچ سخنی علیه رهبر معظم انقلاب برای گفتن ندارند، ایشان را متهم می‌کنند به این‌که ایشان، کانالیزه شده‌اند. غافل از آن‌که مردان الهی در کنار اخبار روزمرّه این روزنامه و آن رسانه متوجه سنت‌های الهی هستند و اساساً ظاهرِ صحنه، امری نیست که اندیشه آنان را تغذیه کند. مگر فراموش کرده‌ایم جنگ حنین را که به ظاهر، همه چیز حکایت از شکست می‌کرد ولی رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» و علی مرتضی «علیه‌السلام» که متوجه سنت پیروزی حق بر باطل بودند؛ تاریخ حکایت از آن می‌کند که هیچ تزلزلی به خود راه ندادند. در این‌جا است که باید گفت دروغ‌ترین سخن در این زمانه آن است که گفته شود حضرت روح الله و یا حضرت امام خامنه‌ای کانالیزه شده‌اند. به روح زمانه‌ای بیندیشیم که به گفته جنابعالی در این بین الطلوعین بناست ما جهان را به ساحتی دیگر که در آن ساحت، انسان معنایی ماورای انسانِ اومانیستی دارد، دعوت کنیم و این‌جا است که کافی است به وعده الهی که آن آغازِ دیگری است و شهدا به خوبی متوجه آن بودند؛ امیدوار باشیم و به جوانانی امثال صدرزاده‌ها فکر کنیم که به گفته رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» کم نیستند و حکایت حضور فردایِ ما می‌باشند. موفق باشید     

 

نمایش چاپی