سلام و درود خدا استاد عزیز: میخواستم نظرتون را درباره شخصیت حجت الاسلام قنبریان و مباحثی که مطرح میکنند چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله حساسیت این عزیزان نسبت به تحقق عدالت ارزشمند است و باید ادامه داشته باشد. میماند که در نظام اجرایی برای تحقق این اهداف نیاز به حوصله و برنامهریزی دارد و از این جهت به نظر بنده دولت در مسیر تحقق عدالت تلاش لازم را به عمل خواهد آورد ولی محدودیتهای اجرایی چیز سادهای نیست که گمان کنیم یک شبه حل میشود. موفق باشید
سلام استاد: وقت بخیر. در پاسخ سوال ۳۳۰۴۳ فرمودین به کتاب ادب خیال و شرح صوتی دعای مکارم رجوع شود چندین مورد افرادی مراجعه می کنن و مواردی رو مطرح می کنن که کاملا با مواردی که گفته میشه سحر است مطابقت داره در این موارد نمی تونیم با راهنمایی های شما به افراد کمک کنیم (این روند که اهمیت ندهید و در مسیر توحید حرکت کنید) افرادی هستن که در فضای مجازی و غیره راهکارهایی ارائه می دن اونها رو هم اطلاع خوبی از صحت و چند و چون کارشون نداریم فایل یکی از کتابها در این زمینه رو خدمتتون ارسال می کنم و نظرتون رو در این باره می خواستم بدونم https://bayanbox.ir/download/2834208460797755186/%D9%85%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1.pdf
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که عرایض اینجانب مبتنی بر مبانی حِکمی میباشد و ابداً وارد این نوع دستورالعملها نمیشویم. شاید با نگاهی که به چنین موضوعاتی از طریق مباحث مطرحشده میشود، خودِ افراد بتوانند عزمی جهت عبور از آن نوع مشکلات در خود بیابند. موفق باشید
سلام و عرض ادب: خاک پای کاربران این سایت توتیای چشم من حقیر. از محضر استاد بزرگوار اجازه میخواهم تذکری را به «برخی» از عزیزان تقدیم کنم: در گفتوگو ها کافی است متوجه نقص های خودمان باشیم و خود را حقیقت محض و مالک حقیقت نپنداریم. و نخواهیم نظر خود را بر دیگری تحمیل کنیم. بلکه فقط باید به دنبال گفت و گو و تبادلنظر باشیم و لاغیر. آن گاه منتظر باشیم تا به تعبیر افلاطون حقیقت از ساحت خودش نازل شود و طرفین گفت و گو را در بر بگیرد و در خودش غرق کند. از قول افلاطون نقل شده است: «بگذار اکنون بحث نکنیم که تو راست میگویی یا من، بلکه دست در دست حقیقتی نهیم که قرار است در پایان گفتگو خود را به ما نشان دهد». هر کدام از طرفینِ گفت و گو، ممکن است به اضلاعی از حقیقت دسترسی داشته باشند که با در کنار هم قرار گرفتن نظرات، افق جامعی ظهور می کند. پس باید با نهایت آرامش و گشودگی و ادب وارد میدان گفت و گوها شد. چون به قول اندیشمندان خبرهایی در عالم هست که جز از دریچه گفت و گو خود را آشکار نمی کنند. فضای تفکر، نیاز به آرامشی خاص دارد تا تفکر طلوع کند و همگان را دربربگیرد. ما در گفت و گوها نباید صرفاً به دنبال شکست طرف مقابل باشیم. بلکه باید منتظر ظهور چیزی باشیم که نیست و با گفت و گو و دیالوگ ظهور می کند. تفکر پرنده ای است که با کوچک ترین کدورت و تکان و بی حرمتی از جانبِ طرفینِ گفت و گو، از روی سر ما پرواز می کند و همه را در بی فکری خود تنها می گذارد و وقتی فضا را در نهایت آرامش و طلب و طمأنینه و ادب دید به سراغ ما می آید و روی سرمان می نشیند و ما را در «وقتی» خاص وارد می کند. عذرخواهم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه این تذکر مهم است و اگر اهمیت آن را افلاطون بزرگ در آن زمان تا این اندازه با اهمیت میداند؛ خدا میداند امروز ضرورت رعایت آن صدها برابر شده تا آنجایی که در این زمانه گویا حقیقت، تنها از طریق گفتگو رُخ مینمایاند. ای کاش ما به این مرحله از تاریخ برسیم که هر کدام با گفتگو با طرف مقابل افقی مقابل او بگشاییم تا از آن طریق، خودش با نظر به آن افق منتظر ظهور حقیقت باشد و در چنین فضایی ما قسمت و پرسش و پاسخ سایت را معنا کردهایم و این غیر از آن است که کاربران محترم گمان کنند آنچه گفتهایم آخرین حرف است. در حالیکه امیدواریم در دل فضای گفتگویی که پیش آمده؛ هرکس برای درک حقیقت بیندیشد. موفق باشید
سلام استاد جانم: یک جلسه ای از دکتر رحیم پور ازغدی گوش میدادم با عنوان «گفت و گو در نسبت دین با عرفان و فلسفه»، حس کردم ایشون داره به عرفان و فلاسفه تیکه میندازه و با اینکه به هر دو جریان متقابل فلسفی-ضد فلسفی نقد میکنه اما گویا ایشون هم از همون دسته ی دومه و بسیار از ایشون دل چرکین شدم، چون ایشون رو حاضر در انقلاب اسلامی میدونستم، اما با اون حرفا خیلی خیلی براشون متاسف شدم. چون فهم نکردند حرف بزرگانی مثل شما رو.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جناب آقای حسن رحیمپور مردی دانشمند و انقلابی هستند. شاید در مورد امری از عرفا برایشان مسئلهای باشد؛ ولی شخصیت و اندیشه ایشان ارزشمند و مفید است. موفق باشید
استاد عزیزتر از جان: لطفاً در جلسه ای راجع به ابیات مذکور در سوال 38390 مبحثی را آماده کنید و اشعاری از امام خمینی (ره) شرح دهید که به جناب حلاج از دیدگاه حضرت امام نظری به میان آید تحت عنوان «باز خمینی و باز حلاج و باز ادامۀ راه»
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در شرح غزل حضرت امام که در آن میفرمایند: «همچو منصور خریدار سرِ دار شدم» عرایضی شده است. خوب است که به آن غزل رجوع شود. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چه کنیم هم از بازیگریمان در دنیا لذت ببریم و هم آنرا تحلیل کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارفی مانند «معرفت نفس»، انشاءالله نتیجهبخش است. خوب است نظری به پرسش و پاسخ شماره 38238 بیندازید. موفق باشید
سلام استاد عزیز: الان حدود ۱۷ سال هست که با شما آشنا شده ام و تمام مباحث را پیگیری میکنم ابتدای امر هر سوالی برایم پیش می آمد و میخواستم خدمت تان برسم بلافاصله در جلسه بعدی از زبان شما جوابش را میشنیدم به این نتیجه رسیدم که نباید سوال کنم الان میترسم که این نتیجهگیری ام اشتباه باشد البته سوال. هم ندارم آیا خود اینکه سوال ندارم دلیل میشود که به عمق مطالب پی نبرده ام یا دغدغه و مسئله اصلی من دینداری نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به لطف الهی مهم، حضور در راهی است که انقلاب اسلامی مقابل ما قرار داده تا همچنان این حضور تاریخی ذیل اسلام و ولایت الهی شدت یابد، إن شاءالله. موفق باشید
در ادامه سوال ۳۵۶۶۶ چگونه صدقه باعث کاهش فشار به قلب حضرت میشود؟ رابطه بین صدقه و کم شدن فشار چیست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: صدقهدادن به عنوان عملی است که موجب ریزش الطاف الهی و رحمت واسعه حضرت پروردگار میشود. موفق باشید
سلام استاد مهربون: استاد کسی از شاگردان تون برای نوجوان ها دوره ای ندارند که متناسب با تاریخ حاضر و اقتضای سن شون کمک شون کنه؟ .نوجوانهایی که علی الظاهر نه اهل کتاب هستن و نه اهل تفکر! خبرهای خیلی بدی از حال نوجوان ها میشنویم. متاسفانه گاهی مذهبی و غیر مذهبی هم نداره. چه کمکی آزمون بر میاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید بحثهایی مانند آنچه در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرحشده است را اگر با زبان خودشان با آنها در میان بگذاریم، کمکشان خواهیم کرد. در ضمن نکات خوبی در این مورد در کانال زیر میتوانید بیابید. https://eitaa.com/man_video . موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی، استاد چطوری برسیم به صمت، بنده یک جاهایی واقعا دوست دارم سکوت کنم ولی متاسفانه تا الان موفق نشدم، به خاطر اینکه آنقدر همیشه حرف زدم یک جاها هم که حرف نمیزنم بقیه در مورد من اشتباه برداشت میکنند، از یک طرفم دوست ندارم تسبیح به دست باشم که بقیه بفهمن دارم ذکر میگم، اومدم ذکر لا اله الا الله رو گفتم یک مدت چون کسی متوجه تکان خوردن زبان نمیشه، ولی متاسفانه همین فکر دیگران من رو اذیت میکنه، کنار خواهر، خواهرشوهر، پدرشوهر، مادرشوهر نشستن و سکوت طولانی داشتن یک طوری نیست استاد؟ لطفا توضیحات زیاد در این باره میخوام. استاد طوری که برسم به صمت، چون تا سکوت همراه با تفکر انسان فعال نشه، حکمتی هم داده نمیشه به انسان. چکار کنیم استاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! کثرت کلام و زیاد حرفزدن، موجب مشغولیت قلب میشود. حضرت امام در کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» در این مورد گفتنیها دارند. همچنانکه آیت الله شجاعی در سه کتاب «مقالات» شان ظرایفی در این امر به میان آوردهاند که اگر بتوانید صوت «مقالات» را دنبال کنید، مؤثر خواهد بود. میماند که به لطف الهی انسان به جایی میرسد که جان او از آن به بعد گرفتار گفتن و باز گفتن نیست، هرچند به حکم وظیفه با اطرافیان گفتگوهایی دارد و در دل آن گفتگوها صفای همدیگر را درک میکنند به جای گفتگوهای لغو و بیثمر. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: آیا موسیقی رپ اشکال شرعی ندارد؟ در کانال مطالب ویژه در ایتا یک کلیپی منتشر شده که با ریتم رپ هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب سالها قبل در سخنرانی خود در دانشگاه تهران فرمودند هیچ نوع موسیقی در ذات خود حرام نیست، حرمت موسیقی به محتوای آن و یا آنچه باعث فتنه و فحشاء میگردد؛ میباشد. موفق باشید
سلام علیکم: با توجه به صحبت های زیاد و خوبی که از دو شخصیت امام خمینی رحمهالله علیه و شخصیت هایدگر از شما شنیدم و دیدم، اگر در نهایت بخواهیم از استاد طاهرزاده که با این دو شخصیت و تفکر دمخور بوده اند سوال کنیم که به نظرتان اگر حضرت امام بخواهند از تفکر هایدگر استفاده و بهره ببرند، به نظرتان حضرت امام کدام قسمت و چه چیز از تفکر هایدگر را واقعا میپسندند و در مسیر توحید و این انقلاب از تفکر هایدگر بهره میبرند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله حضرت امام با سعه شخصیتی که در معارف الهی دارا هستند و فهمی که از انسان دارند، نیاز به هایدگر و امثال او ندارند. ولی ما میتوانیم با مواجهه با بحث «دازاین» هایدگر برای تبیین عقل بشر جدید، روشنتر مباحث انسانشناسی را مطرح کنیم. ولی آن را در بستر تاریخیِ خود باید دنبال کنیم. اینجا بود که از عظمت کار حضرت امام یاد شد که چگونه ما را متذکر جلد هشتم و نهم «اسفار» کرد که نوعی حضور در خود است. آری! و در دل همین حضور در خود، او در خودش از انقلاب اسلامی برای ما سخن گفت و انقلاب اسلامی یعنی حضور در نزد خود به وسعت حضور در نزد همه انسانیتی که بنا است وسعت آخرالزمانی خود را در خود تجربه کند ، تا جهان در نزد او باشد و او در نزد جهان. اینجا است که دنیای دوگانه ابژه و سوبژه فرو میریزد. از انسان چیست که کانت به میان آورد و از دازاینی که هایدگر متذکر شد؛ خود را در ادامه، در انقلاب اسلامی می توان دنبال کرد. انقلاب اسلامی «راه » است؛ وقتی انسان جدید بنا داشته باشد خود را راهی بداند به سوی خودی که در اجمالِ کمتری است. موفق باشید
با سلام: خسته نباشید. من یک خدمتگزار آموزش و پرورش هستم. چند تا مشکل داشتم. نیروهای خدماتی حرف های بد و کارهای زشت می کنند چه کار کنم و کار بد انجام می دهند و اکنون در مدرسه خدمتگزار هستم. خانمها که می آیند اکثر بی حجاب هستند من هم مدام چشمم به اینها بر می خورد چه کارکنم؟ شغلم رو نمی توانم عوض کنم. سوال دیگه داشتم کسی مبتلا به اینترنت و فیلم بد دارد و استمنا می کند و چندین سال گرفتار شده چه کار کنم طرف این کارها نرود چگونه اینترنت رو ترک کند؟ بهتر نیست و متاهل هست دنبال این کارها می رود و جذابیت دارد برایش اگر می شود اگر می شود راهنمایی کنید. من چندین سال پیش جلسات شما را می آمدم کتاب و جزوه و سی دی شما را دارم نمی دانم از کجای آن بخوانم، بعضی از آنها سخته فهمیدنش و بعضی از آنها را هم خواندم و یادم می رود حافظه ام ضعیف هست و خیلی سال نیامدم جلسات شما را، چون راه دورهست کار و خستگی دارم گفتم از کدام کتابها شما شروع به مطالعه کنم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جنابعالی با توجه به موقعیت خودتان وظیفه کاری خود را باید به خوبی انجام دهید آنها خودشان مسئول اعمال خود هستند. ۲. این افراد باید متوجه شوند با این نوع کارهای خلاف شرع، نورانیتی که میتوانند با آن بهسر ببرند را، از دست میدهند. ۳. همینکه با گوشدادن صوتهای مربوط به سورههای قرآن مشغول باشید، برکات خود را پیش میآورد و در ضمن از ارادت به مقام معظم رهبری نباید غفلت کرد. موفق باشید
با سلام: آیا چون خدا عین وجود است آیا می توان گفت که خدا عین رزاقیت است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم کلام، مبحث مفصلی در موضوع صفات فعل و صفات ذات هست و روشن میشود آنچه با ذات خدا یگانه است، صفات ذات میباشد. ولی صفاتی که در نسبت با مخلوق برای خدا مطرح است را صفات فعل گویند از جمله صفت رزّاقبودن. صفت فعل نسبت به مخلوق به ظهور میآید و معنا دارد و نداشتن آن، نقصی برای خدا ایجاد نمیکند مثل آنکه مرزوقی نباشد تا حضرت حق، رازقیّتش را ظاهر کند. موفق باشید
اگر درباره مسئله توحید، بر سر دوراهی قرار گرفتم که عقل چیزی می گوید و نقل (حدیث) چیز دیگری میگوید و با هم قابل جمع نیستند، من باید عقل را انتخاب کنم یا نقل را؟ ممنونم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما دین خدا را بر اساس عقلمان میفهمیم و رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» مقامشان مقامِ عقل است، مگر میشود در چنین دینی، امری مقابل عقل در میان باشد؟ موفق باشید
ببخشید بزرگوار: بنده مالامال از کینه و نفرت هستم اگر کوچکترین مشکلی در خانواده ام پیش بیاد اونقدر قضیه رو برای خودم بزرگ می کنم و هر روز نشخوار می کنم که دلم سیاه سیاه میشه حتی اینجور مواقع خوابهای جرم و جنایت و خون آلود بیشتر می بینم. اصلا نمی دونم چکار کنم. کلی کتاب خوندم، حتی کتابهایی که خودتون معرفی کردید ولی اصلا فایده ای نداره هر روز دارم بدتر از قبل میشم. اصلا نمی تونم اینجور چیزها رو فراموش کنم خصوصا اگر از طرف اعضای نزدیک خانواده در حقم بدی صورت بگیره. بعد چون من یه آدم درونگرا و کم حرفم کمتر مسائل رو بروز می دم و بیشتر به خودم فشار میارم. همه فکر می کنن من چه آدم خوب و زلال و پاکی هستم که پر از آرامشم ولی از درونم خبر ندارن. در آستانه چهل سالگی هستم دیگه به خودم امیدی ندارم. بدتر از همه اینه که نسبت به پدر و مادرم از همه بیشتر کینه دارم. نمی خوام بگم همیشه از کاه کوه می سازم ولی دوست دارم اهل گذشت و بخشش باشم دوست دارم دلم اونقدر بزرگ بشه که خطای اطرافیان اصلا برام مهم نباشه. شما رو بخدا اگر راهی دارید غیر از پیشنهاداتی که تابحال دادید کمکم کنید. من معلم دین هستم گاهی اوقات اخلاق می گم ولی احساس می کنم من آدمش نیستم چون مصداق «لم تقولون ما لا تفعلون» هستم. هر چی بیشتر می فهمم عزم کمتری در عمل در وجودم ایجاد میشه. اصلا نمی دونم با خود ناخودم چه کنم. اعصابم به هم ریخته خیلی در برابر نفس اماره ضعیفم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ۴۰ سالگی زمان عبور از گردنه سختی است و معلوم است که شیطان در این مرحله تلاش میکند با وسوسههای درونیاش انسان را از ادامه کار مأیوس کند. تلاش باید کرد نسبت به معنویات و درک جهانِ گسترده عالم معنا، همت کرد تا به لطف الهی وسعت لازم پدید آید. سیر مطالعاتی سایت بخصوص مباحث «معرفت نفس» و سپس دنبال کردن مباحث مربوط به سوره «والتین» و سوره «دهر» إنشاءالله مؤثر خواهد بود. موفق باشید
سلام: استاد از دست من ناراحت هستید؟ من کم کاری میکنم ولی از من انتظار نداشته باشید، برای جواب گرفتن سراغ کس دیگه ایی برم😔، بهم نصیحت کنید، اون ضعفی که دارم و باید رفع کنم بهم بگید، به جان خودم اگر این دفعه بگید صاحب نظر نیستم....😩😭
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده کاربران را نمیشناسم. از کاربران محترم انتظار هست که در حدّ آگاهی بنده و مباحثی که مربوط به کتابها میباشد، سؤال بفرمایند. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: ما به همراه جمعی از جوانان در تهران و در مسجد محل حدود ۱۰ سال است که کارفرهنگی می کنیم. در سال های اخیر برنامه های مختلفی جهت جذب نوجوانان به سمت فضای اسلامی وانقلابی گذاشته شده است. اما در حوزه کار قرآن اعم از روخوانی و روان خوانی و قرائت و حفظ ضعیف عمل کردیم و در مجموع فضای نوجوانان فضای قرانی به شکل خاص نمی باشد فلذا تمایل به کار قرآنی کمتر وجود دارد و معمولا علاقه ای برای پیگیری موضوعات و مسائل قرآنی وجود ندارد. هرچند که همه نوجوانان و جوانان فضای اسلامی و انقلابی دارند و برای پیشبرد اهداف انقلاب تلاش بسیار می کنند و حتی از زندگی شخصی خود برای کار فرهنگی مایه می گذارند. با وجود چنین وضعیتی نسبت ما با قرآن چگونه تعریف می گردد؟ آیا به جهت اینکه در مجموع روحیه ها نسبت به یادگیری قرآن سویه ندارد باید از کار قرآن صرف نظر کرد؟ چگونه نوجوانان و جوانان را به کار قرآنی و یادگیری قرآنی سوق بدهیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نمیتوان از انس با قرآن و تدبّر در آن بخصوص در این زمانه صرف نظر کرد. پیشنهاد بنده آن است که رفقا نکات اصلی تفسیریِ استاد فیاضبخش در رابطه با سوره بقره را که هر جلسه کمتر از ۲۰ دقیقه است، یادداشت کنند و هر هفته ۳ جلسه را گوش بدهند و در یک جلسه هرکس یادداشتهای خود را به مباحثه بگذارد. کانال مباحث استاد، https://eitaa.com/Jelvehnooralavi . موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: در جایی فرمودین معنای حضور قلب در نماز چیزی فراتر از توجه به معانی آیه هاست و توجه به معانی در واقع حضور قلب واقعی نیست لطفا بفرمایید منظور از حضور قلب چیست و چطور می توان به این درجه رسید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حالتی نیست که وصف آن در لفظ آید. مهم رجوع به خداوند است از طریق همان نماز و نظر به حضوری که در دل آن الفاظ برای انسان پیش میآید. موفق باشید
سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ببخشید استاد، چند وقتی هست گرفتار نوعی فکر خیلی بد و وحشتناک شدم، فکری که نوعی توهین به دین میشه، که حتی نمیخوام به زبان بیارم، استاد این فکر زندگی منو مختل کرده، هیچ کاری نمیتونم بکنم، از هیچ چیزی نمیتونم لذت ببرم، من چندین سال بود هر شب قرآن میخوندم، الان توی این چند وقت با استرس قرآن میخونم، پاهام میلرزه، استاد نمیدونم وسواس فکری هست یا شیطان داره به شدت آزارم میده، فکر میکنم خدا به خاطر این فکر وحشتناک سخت مجازاتم میکنه و نمیخوام آدم بدی باشم، همه ی وجودم درد شده، و با هیچ کس نمیتونم راجع بهش صحبت کنم، فقط میخوام خودم رو بکشم که دیگه از دست این فکر راحت بشم، حتی نمیدونم از کجا اومد به یکباره، ولی نمیخوام یک وقت این فکر غلبه کنه و مسلمانی ام را بگیره، استاد برای آخرین امید ها به شما مراجعه کردم که راهکاری بهم بدین تا شاید از شر این افکار خلاص بشم، فقط با یک نفر صحبت کرده بودم و ایشون گفتند چون داری در یک مرحله ای پیش میری شیطان آزار میرسونه، چون در زمان قبل از این فکر صوت های معاد شما رو گوش میدادم، واقعا خودم حس میکردم تغیری هرچند کوچک داره ایجاد میشه، نمیدونم شایدم با گناه های خودم این فکر زشت ایجاد شده، ولی خواهش میکنم کمکم کنید استاد، واقعا مستاصل شدم و حاضرم جانم را بدم ولی خوب بشم، ۱۱ تا چهار قل هم خوندم، ولی نمیدونم ... دیگه خیلی دارم ناامید میشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این تنها مشکل جنابعالی نیست. این قصه روح بشر جدید است که برای هرکس به نوعی ظهور میکند و در این رابطه بنده در سال اخیر بیشتر از قبل با رفقایی که در این نحوه از حضوروارد شدهاند، روبرو شدهام. نه! قصه، قصه دیگری است و آن اینکه بنا است در جهانی بسی گشودهتر با هستی خود روبرو شویم، وگرنه در دل حرکات مذهبی و فعالیتهای دینی به بودنی که وسعت ما را با انسانیت انسانها یگانه کند، نمیرسیم. در این رابطه پیشنهاد اولیه آن است که جزوه «شهید حاج قاسم سلیمانی؛ سرّی از اسرار تاریخی ما» را مطالعه فرمایید و این شروعی است برای درک انسانیت گسترده انسانها تا همان کس و کسانی که نزدیکترینها به شما هستند و دورشان میپنداریم، به نحوی دیگر نزدیکی و نزدیکتربودنشان را بیابید. ما در این مرحله از انقلاب در جهانی دیگر باید حاضر شویم و اینجا است که بیش از آنکه شرایط را تغییر دهیم، باید در خودِ دیگری خود را حاضر کنیم. بنابراین جای یأس نیست، جای امیدواری و پایداریِ بیشتر است در راهی که از طریق انقلاب اسلامی پیش آمده است. در محضر شهدا حاضر شوید و به آنها قول دهید ما راهی را که با شما در پیش گرفتهایم، آمدهایم که بگوییم تا آخر هستیم. نسبت به معارف عمیق قرآنی نیز حساس باشید تا جهانی بسی گستردهتر در مقابلتان گشوده شود، جهانی که به گفته مقام معظم رهبری به قلّهها نظر بیندازیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب: سوال های سایت را راجع به استخاره خواندم ولی جوابی نگرفتم. نوشته بودید که به وسیله ی عالمان دینی، عقل و قرآن هدایت ما محقق میشود. اولین مسئله برای عالمان دینی اینکه اولا به کدام عالم میشود اعتماد کرد و مطمئن شد که اشتباه نمیرود فقط به رهبری میشود اعتماد کرد که ایشان هم در دسترس ما نیستند و چقدر علما بودند که با ملاک های دین سازگاری داشتند و یکدفعه سقوط کردند. دسترسی به علمای خوب هم واقعا سخت هست. الان من با اینهمه اطلاعات به کدام طرف بروم؟ چه کنم تا به سمت خدا بروم؟ هر کس یه چیز میگوید. سردرگمی دارم که نمیدانم چطور حل بشود. خدا به من عقل داده تا درست انتخاب کنم ولی عقل من هم که نمیتواند راهنمای خوبی باشد. عقل و ذهن من کاملا در گرو اطلاعات ورودی من است. خدا در سوره یوسف مگر نمیگوید شیطان از ذهنش برد که فلان مسئله را بگوید پس به ذهن و عقل هم که نمیشود اعتماد کرد. یک بار فکر میکنم اگر کار فرهنگی کنم خوب است یک بار اگر فرزندآوری، یک بار... عقلم نمیتواند پاسخگوی سوالاتم باشد. نمیتواند مسیرم را درست مشخص کند می ماند قران. قبلا قرآن میخواندم، هم تفسیر، هم حفظ. اما چیز زیادی دستگیرم نمیشد، تا اینکه اربعین امثال پیش آمد، همه مخالف رفتن من و پسرم کوچکم بودند عقل و مشورت و اینا هم تایید میکرد که نباید این سفر رو بروم ولی از خدا خواستم که من بگوید نطرش چیست و او از من چه میخواهد، استخاره کردم و صفحه ۳۱۳ قران آمد و من با هر سختی بود رفتم و خیلی هم خوب بود بعد از آن خیلی حال خوش معنوی داشتم و خیلی با قران انس گرفتم، قبل از هر کاری قران میخواندم و برداشت میکردم انتطار خدا در این کار از من چیست و اصلا هم برایم مهم نبود سود دنیایی دارد یا ندارد. فقط میخواستم کاری کنم که خدا دوست داشته باشد. با همبن کار به سمت جهاد تبین سوق داده شدم و بعد به سمت تشکیل یه گروه برای اینکه کاری برای انقلاب و ظهور کنیم. دوستانم رو جمع کردم. یک سری از این چیزها را تعریف کردم برایشان، آیه ها را یکی یکی میخواندم و ازشان خواستم بر اساس توانایی هایشان بیایند در گروه تا در جهت ظهور رشد پیدا کنیم و ان شاءلله یار آقا شویم ولی دوستم میگفت ادبیاتت اصلا شکل علما نیست و مثل رهبران فرقه های عرفانی منحرف است. میگفت نباید استخاره کنی و فقط در موقع ضروری، میگفت برداشت هایت میتواند تاثیر شیطان باشد و شاید به جای اینکه در مسیر هدایت الهی باشی در مسیر هدایت شیطانی. من هیچ وقت برای دنیا استخاره نکردم فقط میخواستم کاری را انجام دهم که خدا دوست دارد خودم را و همه چیزم را ( که خدا به من داده) میخواستم وقف خودش کنم. این حرف ها را که زده خیلی ترسیده ام از اینکه نکند به جای رفتن به سمت خدا به سمت شیطان رفته ام. نکند روی من تسلطی دارند؟ من استخاره میکردم دلم آرام میشد که خدا همین را از من میخواهد. اما الان باز پر از سردرگمی شده ام. خب اگر من میخواستم بر اساس مشورت و عقل و... برای اربعین تصمیم میگرفتم نباید میرفتم چون استخاره حجت نیست اما به خدا و قران اعتماد کردم و رفتم و نتیجه اش را هم دیده ام حالا اینکه بخواهم فکر کنم همین هم ممکن است تحث تاثیر شیطان بوده باشد خیلی مرا ترسانده. اینطور دیگر نمیشود به فکر کردن به ایه های قران و تصمیم برای خدا هم اعتماد کرد. ترسیده ام، سردرگمم که کدام راه خوب برای من مناسب است تا به خدا برسم و میخواهم به طنابی دست بیندازم که مطمئن شوم به خدا میرسد نظر شما چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همین قرآن وقتی میفرماید: «افلا تعقلون» ما را دعوت به تعقل میکند و عقل، نوری است که اگر اشتباه هم بکنیم متذکر اشتباه هم میشود به همین جهت حضرت صادق «علیه السلام» روایت مشهور «جنود عقل و جهل» را به میان آوردند. از طرفی معلوم است که عدهای امثال حضرت امام و رهبر معظم انقلاب و علامه طباطباییها با دقتهای قرآنی خود، معارف ارزشمندی را در اختیار ما گذاشتهاند. چه اندازه خوب است با مطالعه آثار چنین علمایی بیشتر و بیشتر به قرآن نزدیک شویم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: خدا قوت. استاد چیکار کنم من با هیچ کس صلاح نمیرم، با خانواده، با همکاران، با همسرم و.... هرکسی که با من در ارتباط هست باهاشون دعوا دارم، همیشه اعصابم خورده، خیلی دقیق و نکته سنج هستم و اگر یه ذره ببینم کسی داره بهم ظلم میکنه سریع واکنش نشون میدم و کارم رو با دعوا پیش میبرم. بخاطر همین هم با کسی صلاح نمیرم. بخاطر همین همش دارم شغل عوض میکنم و تا الان نزدیک به ۳۰ شغل عوض کردم. کتاب معرفت نفس شما را هم خوندم ولی تاثیر نداشت. بعضی ها میگن با مزاجت رو معتدل کنی. لطفاً راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره به وجه انسانیِ انسانها نظر کنید زیرا آنها حتی آن موقعی که اشتباه میکنند، در وجه انسانی خود به دنبال حقیقتاند. یکی از نکاتی که در دستورات دینی بدان تأکید شده، «اغماض» است نسبت به اعمال انسانها، بهخصوص اغماض نسبت به اعمال مؤمنین، زیرا اراده اصلی انسانها، اراده به سوی حق است و در همین فضا بحث «تغافل» یا نادیدهگرفتن ضعفهای افراد به میان میآید. از حضرت علی (علیه السلام) داریم که: «وَ إِنَّ الْعَاقِلَ نِصْفُهُ احْتِمَالٌ وَ نِصْفُهُ تَغَافُلٌ» به درستی که نیمی از رفتار عاقل تحمل و نیمی از رفتار او نادیدهگرفتن است و یا میفرمایند: «أشرَفُ أخلاقِ الكريمِ تَغافُلُهُ عَمّا يَعلَمُ» برترین اخلاقِ انسان بزرگوار، نادیدهگرفتن آن چیزی است که میداند. امری که در شهید حاج قاسم سلیمانی به وضوح ملاحظه میکردید و برای ادامه انقلاب اسلامی نیاز داریم این روحیه را در جامعه و در خود رشد دهیم به همان معنایی که اقیانوس، آبهای گِلآلود را در بر میگیرد و آلودگیهای آن را فرو میگذارد و آب را در آغوش میگیرد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: ناظر به کتاب فاخر «انقلاب اسلامی طلوع جهانی بین دو جهان» برداشتهایی به ذهن این حقیر رسیده با حضرتعالی در میان میگذارم که اگر نکتهای هست ما را مستفیض فرمایید. بنده در این کتاب هیچ تضاد و تناقضی با مطالب قبلی شما ندیدم. و از اینکه برخی از حضار محترم سخن از تغییر استاد طاهرزاده مطرح میکردند تعجب میکردم. چرا که شما معتقدید «انقلاب اسلامی همچون روحی است که در کالبد یا جنینِ جهان مدرن و اندیشه های تجلی یافته و آن را دربرگرفته». و از این طریق تمام جهان مدرن با تمام مظاهرش میتواند در اختیار و در قبضه روح انقلاب اسلامی قرار بگیرد و جلو برود. و همه چیز رنگ و رویی توحیدی و قدسی به خود بگیرد. کافی است بشریت متذکر این حضور تاریخی و توحیدی از طریق انقلاب اسلامی بشود و از این طریق وارد جاده و مسیری مقدس و پرامید و آیندهداری بشود که همواره به سوی او گشوده و در تجلی و در تابش و وزیدن هست. مثل کاری که در عرصههای اجتماعی و نظامی و فضای مجازی در حال رخ دادن است. حضور انقلاب اسلامی در عرصه نظامی و مجازی با رویکرد توحیدی و نفی کفر و استکبار است. در حالیکه جهان غرب و استکبار و استعمار، هدفش از این موارد سیطره و سلطه جویی و بسط نیهیلیسم در جهان است. حال انقلاب اسلامی به عنوان «طلوع جهانی بین دو جهان»، همچون روحی آمده تا این خلأ عظیمی که در جهان مدرن وجود دارد را برطرف کند. لذا نه از خرد مدرن فاصله میگیرد و نه هضم آن میشود. درست مثل حضور نفس ناطقه در بدن. که نه بیرون از بدن است و نه درون بدن! و این رخداد تاریخی و جهان بین دو جهان، همچنان ادامه خواهد داشت تا زمانی که انقلاب اسلامی به کمال خودش برسد و از این بدن (جهان مدرن) به کلی بینیاز شود. و عصر «ظهور تامّهی» حضرت مهدی «عجلّ الله تعالی فرجه الشریف» با خصوصیات خاص خودش فرا برسد. البته نه اینکه قبل از ظهور تامّه، از مراتب نازله و از تجلیات خورشید ظهور تامّه حضرت از افق آینده بی بهره باشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید آن عزیزانی که میفرمایند طاهرزاده تغییر کرده، انتظار دارند تا انقلاب اسلامی در همان محدوده اولیهاش میماند و ماها نیز در همان محدوده در آن مرحله متوقف میشدیم. در حالیکه این انقلاب اسلامی است که مانند یک انسان متولد میشود و همچنان رشد میکند تا به بلوغ خود نزدیک شود، بلوغی که بحمدلله جنابعالی بهخوبی تبیین نمودید. حقیقتاً همینطور است که میفرمایید. «حال انقلاب اسلامی به عنوان «طلوع جهانی بین دو جهان»، همچون روحی آمده تا این خلأ عظیمی که در جهان مدرن وجود دارد را برطرف کند. لذا نه از خرد مدرن فاصله میگیرد و نه هضم آن میشود.» آری! راز امیدواریِ رهبر معظم انقلاب دقیقاً همین نکته است که متوجه معنای جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی هستند که چگونه جای خود را در تاریخ آینده بشر جدید باز میکند زیرا ما با بشری روبهرو هستیم که در عین جهانیبودن بنا دارد از روح سکولاریته جهان مدرن به سوی هویت قدسی خود حرکت کند و این جز با ماهیت کلی انقلاب اسلامی که جهانی است بین دو جهان، محقق نمیشود. ای کاش عزیزانی که به انقلاب اسلامی اشکال میکنند و یا به ما خرده میگیرند که «چرا با توجه به ضعفهایی که در نظام اجرایی ما هست، از انقلاب اسلامی دفاع میکنیم؛» متوجه این امر تاریخی میشدند، امری که با حضور در آن، عملاً خود را ذیل اراده الهی در افق تاریخی انقلاب اسلامی احساس خواهند کرد و این همه معنای زندگی در این زمانه است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد:تحلیل وضعیت موجود به نظر می آید که شما سالیانی است که از این نظام و انقلاب دفاع نموده اید انقلابی که قداستش بیشتر در کتابها و تصورات و تخیلات ماست اما خروجی و ره آورد آن چه بوده فقری بر طرف شده؟ سطح فرهنگی مردم ارتقا یافته؟ بی عدالتی از بین رفته؟ استقلالی حاصل شده با وجود وابستگی به چین و روس؟ کدام آزادی حاصل شده؟ آیا مسئولین از صدر تا ذیل پاسخ گو هستند؟ نظام ما با کدام موازین دینی منطبق است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در این موارد شده است. بحث در تاریخی است که برای عبور از جهان سکولاریته و برگشتِ معنا به انسان باید معنای تاریخی انقلاب اسلامی را در نظر گرفت و به همین جهت تأکید میشود در مکتب حاج قاسم سلیمانی، ما معتقدیم امکان عبور از مشکلاتی که میفرمایید در دل همین انقلاب ممکن است و راه دیگری در این تاریخ در مقابل ما نیست. ملاحظه کردید که جریان مقابل انقلاب اسلامی برای ما رئیس جمهوری مثل خانم مریم رجوی انتخاب میکند. آیا راهی غیر از آن داریم که برای گرفتارنشدن به آن تاریخ در دل انقلاب اسلامی حاضر باشیم؟ موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز: حدیثی از امام کاظم علیه السلام هست که میفرمایند به اخلاص کامل نمی رسد کسی که با تعریف کردن مردم از اون خوشحال شود و با بدی گفتن در موردش ناراحت میشود. استاد من خیلی زود رنج هستم و کارهامم برای رضای خدا انجام میدم ولی مشمول حدیث بالا هم میشوم. اگر کسی باهام بحث کنه همینجور تا چند ساعت یا چند روز خود خوری میکنم و از این صفت رذیله کلافه هستم. اگه میشه راهنماییم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال با حضور در معارف توحیدی و الهی و استمرار در عبادات به لطف الهی آن حالتی که حضرت میفرمایند به مرور پیش میآید عمده صبر و شکیبایی در مسیر دینداری است آنهم در همه ابعاد آن. مگر حاج قاسم سلیمانی از همان ابتدا، حاج قاسم سلیمانی شد آنطور که جناب آقای سعدا لله زارعی در روزنامه کیهان در مقاله خوبشان تحت عنوان «سلیمانی، انسان مسلمان در تراز جمهوری اسلامی» مطرح میکنند. موفق باشید