بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
5959
متن پرسش
باسلام کتابی به نام بهشت وحوریان بهشتی از حمید عزیزی - جواد حسینی شرح داستانی رادارد که بایکی اموات صحبت کرده وطرف می گوید به دلیل تکه تکه شدن عذاب قبر نداشته است ایا چنین چیزی ممکن است؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: ملاک عدم عذاب، عدم گناه است و یا توبه از گناه و شهید از آن جهت که با تمام وجود نظر به حق می‌کند عملاً با تمام وجود توبه کرده است ولی تکه‌تکه‌شدن و لی تکه‌تکه‌نشدن نقشی در رفع عذاب قبر ندارد. موفق باشید
5958
متن پرسش
بسم الله الرحمن لرحیم سلام علیکم استاد بزرگوارم لطفا مرا راهنمایی بفرمایید تا روابطم را با پدر و مادرم بهبود ببخشم. پدرم رابطه ی پدر و فرزندی را برای خودشان یکطرفه تعریف کرده اند از اینرو نمی توانم خیلی به ایشان نزدیک شوم و احساساتم را بروز دهم. یا مانند هر دختری برای پدرش باشم.البته بنده هم عیوب اخلاقی بیشماری دارم اما فکر می کنم خشونت و خشکی و برخورد دستوری ایشان مرا از مهربانی مورد دلخواهم باز داشته است.با چند جمله بحث کردن (مباحثه کردن در اصطلاح طلبگی) فورا آتش خشمشان فوران می کند. از استلال گفتن به شدت امتناع می کنند و توضیح خواستن از ایشان جرم است و مجرم مستحق بدترین قهرها. اتنظار شنیدن کلمه چشم را دارند.مادرم هم کمکی در بهبود این رابطه نمی کنند. من فکر میکنم حتی التیام نیافتن آن تا حدود زیادی به گردن مادرم است .چون با همراهی نکردنشان، نافرمانی ها و مخالفت کردن در هر امری، زمینه تشدید این اخلاق سیئه پدرم رافراهم کردند. روی غیر گشاده و چهره غیر خندان، متأسفانه ملکه پدرم شده است.من می ترسم ایشان مثل سعد، صحابی رسول الله دچار ضیق قبر باشند البته بیشتر از آن برای خودم می ترسم.من با خرد شدن خودم در مقابل پدر مشکلی ندارم کما اینکه تقریبا در تمام موارد کدورت ها، بنده پیش قدم عذرخواهی بودم اما حقیقتا اصلاح قبر و قیامت ایشان را خواشتارم وگرنه چشم گفتن چند روز دنیا تا قبل از رفتن به خانه بخت(!) بسی سهل است و آسان. اما دوست دارم مشکل ریشه ای حل شود.با تشکر از پاسخ شما
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: شما وظیفه دارید به والدین خود احترام بگذارید و وقتی می‌بینید زمینه نیست با پدرتان بحث نکنید و به مادرتان هم بدبین نباشید. بگذارید زندگی‌شان را بکنند و شما در زیر سایه‌ی زندگی آن‌ها به کار خود ادامه دهید. اصلاً کاری نکنید که موجب کدورت پدرتان باشد تا بخواهید بعداً عذرخواهی کنید. موفق باشید
5954
متن پرسش
سلام میخواستم عقاید بخوام میخواستم کتاب برای شروع باتوجه به ویژگی هایی که میفرمایید معرفی کنید؟(کتب خودتان ویا آموزش عقاید آقای مصباح وآیا آموزش عقاید هم کلام است وویژگی های کلامی درآن نیست؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: عقاید به معنای آن‌که بتوانید از عقاید خود دفاع کنید همان علم کلام است که از جمله‌ی آن‌ها کتاب عقاید آیت‌اللّه مصباح و یا کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» است. ولی عقاید به معنای رجوع قلب به حقیقت وجود، مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین در ابتدا و رجوع به عرفان نظری پس از آن لازم است. موفق باشید
5953
متن پرسش
سلام استاد عزیز. ولایت تکوینی ائمه علیهم السلام به چه معناست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» و کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» عرایضی داشته‌ام. موفق باشید
5952
متن پرسش
سلام علیکم. یکی از دوستان نقدی وارد کرده بود به این مضمون که آیت الله جوادی اسلام را خیلی خوب فهمیده است ولی در مبحث غرب شناسی ضعیف هستند ولی آیت الله مصباح غرب را خیلی خوب فهمیده است ولی در مباحث داخلی نظام و اسلام منطبق با ان (تمدن اسلام و...) زیاد قوی نیستند و درک واقع بینانه ای ندارند. لطفا اگر ممکن است نظر خود را در مورد نظرات بالا اعلام بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: به نظرم این مقایسه‌ها خیلی مفید نیست. هرکدام از این بزرگان مظهری از حقیقت اسلام‌اند که بنا به وظیفه‌ی خود قلب‌شان محل تجلی انوار الهی شده و مطابق نوری که از خدا دریافت کرده‌اند مخاطب خود را هدایت می‌کنند. موفق باشید
5951
متن پرسش
سلام استاد . امیدوارم حالتان خوب باشد . چند تا سوال داشتم . و یک درخواست درخواست : اگر میشود یک سلسله بحث هایی را درخصوص ازدواج انجام دهید . حال دقیق نمیدانم که چنین بحث هایی را دارید یا خیر ؟ چون من در کتاب ها و صوت هایتان ندیدم . استاد ازدواج و ملاک های آن , انتخاب همسر ایده آل , شرایط زندگی , عقد و عروسی , شیوه ی خواستگاری , شیوه بیان و حرف زدن بین دختر و پسر در شب خواستگاری , اینکه چه حرف هایی را باید مطرح کنند و چه هدف هایی را باید در زندگی دنبال کنند و در اون یک ساعت صحبت در شب خواستگاری باید تمرکز بحث را روی چه بگذارند و.... خیلی از حرفهایی که در پروسه خواستگاری تا ازدواج و حتی بعد از ازدواج پیش میاید را توضیح دهید و اینکه خانواده ها باید چه انتظارهایی از همدیگر و عروس و داماداشان داشته باشند .وخیلی از بحث های دیگر در این خصوص که خودتان وارد ترهستید . استاد واقعا خیلی سخت است برای کسی که سلوک دینی دارد و نمیداند شب خواستگاری چه بگوید . من تا به حال سر این قضیه زیاد فکر کردم که خب با این شرایط من دختر مورد نظر را از کجا پیدا کنیم . خب قطعا از روی آسمون که نمیاد , مامان آدم باید بگرده , خب مامان آدم که بگرده افکار و عقاید من رو که نمیدونه حالا باید تو مجلس خواستگاری چی گفت و.... چون ازدواج یکی از واجباتی هست که امروزه دست خوش تغییر قرار شده و به جای اینکه دختر پسر با ازدواج عرشی بشوند فرشی میشوند . فرش که سهل است . پسر تا زمان مجردی اش درگیر وام و چک و .. نبوده بعد از ازدواج به جایی که الهی تر بشه درگیر این تعلقات و زنجیر ها شده است . البته من مباحث مربوط به زن را در سخنرانی هایتان دیدم ولی گوش نکردم . اگر آنها کمک میکند که بگویید همان ها را گوش دهم سوال اول : امام عارف بزرگی بود ولی یک سوال داشتم و اینکه آیا امام چهار سفر را طی کرد . یعنی ایشان مقام فنا و بقا داشته اند ؟. آیا کتاب یا اثری یا خاطره ای هست که حالات امام را در سفرهای مختلف چهارگانه بیان کند ؟. چون از بعضی خاطرات و یا آثار که در شرح حال عرفایی چون سیدعلی آقا قاضی و یا محمد جواد انصاری همدانی میزنند به واضح روشن است که ایشان مثلا در مرحله فنا بوده اند و یا این حالت ایشان در مرحله ی بقا بوده است سوال دوم : شما فلسفه را بسیار زیبا توضیح میدهید , نه طوریکه سنگین و حجیم باشد و نه خیلی سطح پایین . و اینطوریکه من دقت کرده ام فلسفه را طوری تدریس میکیند که کارآیی داشته باشد . مثل بحث معاد , معرفت النفس و یا برهان صدیقین و حرکت جوهری .حال میخواستم بپرسم که آیا اسفار قسمت های دیگری هم دارد که اینگونه کاربردی باشد , یا هرچه قسمت کاربردی داشته شما در سخنرانی هایتان بیان کردید ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- در مورد خواستگاری و نحوه‌ی سؤال و جواب در ابتدای امر، فکر می‌کنم جناب آقای دکتر بانکی‌پور در مؤسسه‌ی حدیث راه عشق با اعضای آن مؤسسه کارهای خوبی کرده‌اند. در مورد نحوه‌ی ارتباط زوج‌های جوان، در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد»، قسمت «ازدواج؛ تولدی دیگر» حرف‌هایی دارد. 2- حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بنا به اقرار بزرگان یقیناً یک عارف کامل مکمِل بوده‌اند که حتی در بعضی مقامات نمی‌توان ایشان را با سایر عرفای بزرگ مقایسه کرد. بنده در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرایضی در این مورد داشته‌ام 3- اسفار پر است از گوهرهایی مثل همین‌هایی که می‌فرمایید عمده آن است که رویکرد ما به اسفار رویکرد جمع بین حضور و حصول باشد که معنای حکمت متعالیه است. موفق باشید
5947
متن پرسش
سلام علیکم. در سوال قبلی در مورد ادبیات عرب سوالی پرسیده بودم که فرمودید با توجه با سی دی اساتید موجود و... دیگر فکر نکنم مشکلی باشد. واقعا اگر اینقدر این سی دی ها فراوان هستم به بنده معرفی کنید تا تهیه کنم. چون بنده چیز خاصی جز چند کتاب پیدا نکردم که ان هم با توجه به شرایط دانشجویی نیمه کار میماند. اگر مقدور است به بنده سی دی یا فایل های آموزشی را معرفی کنید. سوال دیگرم این است شما در سایت دو سیر مطالعاتی ( الف و ب) پیشنهاد کرده اید. دانشجویانی که رشته شان مهندسی است و وقت کمتری دارند کدام سیر را پیشنهاد میکنید؟ الف یا ب؟ در پناه حق.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- تا آن‌جا که اطلاع دارم طلاّبی که در قم هستند از وجود این نوع سی‌دی‌ها اطلاع دارند 2- فکر می‌کنم با همان سیر مطالعاتی «ب» تا حدّی به کلیّت مباحث دست پیدا کنید. موفق باشید
5946
متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم آیا بین صورت ذهنی،تصور،خیال وخواطرتمایزی وجود دارد ؟اگر بلی وجوه تمایز چیست؟ آیاحاضر کردن یک گزاره (تصدیق)درذهن مثلا هوا سرد است، نیز یک صورت خیالی یا تصور است؟آیا برداشت من مبنی بر اینکه انسان ها حتی درهنگام حاضر کردن تصدیقی انتزاعی در ذهن نظیرآزادی خوب است،هم ،تصویری را در ذهن انشا یا حاضر می کنند،برداشت غلطی است؟ آیا در ذهن ما،تصوردر معنای عام آن،اعم از صورت خیالی است یا مساوی آن؟ بابت تصدیع اوقات شما شرمنده ام.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: ذهن؛ یک مرتبه از مرتبه‌ی نفس ناطقه است که یا تحت تأثیر عقل، صورت‌هایی مطابق نور عقل در آن تجلی می‌کند و شما در ذهن خود با آن تصورات مأنوس می‌گردید که آن تصورات، تصوراتی پاک و عاری از هرگونه رذالت می‌باشند و یا ذهن تحت تأثیر اعضاء بدن مثل چشم و گوش صورت‌هایی را در خود می‌یابد که این صورت‌ها نیز به خودی خود بد نیست و موجب علم ما به محسوسات می‌شود و یا صورت‌‌هایی را تحت تأثیر وَهم در ذهن خود می‌یابید که آن صورت‌ها هیچ اشاره‌ای به حقیقت و واقعیت ندارد. حال مطابق این تقسیم‌بندی بررسی کنید ببینید سؤال‌تان در کدام یک از وجوه ذهن قرار دارد. مفهوم آزادی خوب است یک مفهوم عقلی است که می‌توان تصوری از آن را به صورت مصداق آزادی در ذهن ایجاد کرد. همان‌طور که متوجه شده‌اید بعضاً ذهن را به معنای عقل به‌کار می‌برند و ما باید متوجه باشیم در این موارد خلط مبحث نشود. موفق باشید
5945
متن پرسش
سلام استاد اگر کسی بخواهد همراهی حضرت خضر را بکند معیار تشخیص حق از باطل برایش چیست ومنبع کسب علم برای او چگونه است ممنونم استاد.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: خضر زمانه‌ای که باید با او همراهی کنید امروز حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» و رهبری عزیز اند که خودشان حق و باطل را نشان می‌دهند تا در سلوک خود متوقف نباشید. موفق باشید
5944
متن پرسش
باسلام خدمت استاد محترم استاد یه مدتی درتابستان بود که من در حال خوندن کتب شمابودم وخیلی باخوندن این کتاب ها تونسته بودم به خدا نزدیک بشم در یکی از کتاب ها شما گفته بودید اگه این معرفت از روی احساسات باشه زود ازبین میرود و فایده ای ندارد . استاد من الان دارم برای کنکور ارشد میخونم و نمیدونم چرا انقدر اون حالات قدیمی رو ندارم انگار دلم کورشده دیگه چیزی رو نمیبینه از همون حرف شما ترسیدم که گفتید از روی احساسات باشه من خیلی میترسم استاد شیطان به هرنحوی زندگی من رو تحت تاثیر قرار داده ازش میترسم جدیدا دختری رو که میخواستم به خاطر دین نداشتنش و باخدا نبودنش ازش گذشتم و یجورایی رابطه ام رو به خاطر احترام خانوم فاطمه زهرا باهاش قطع کرد چون میترسیدم دین من رو ازم بگیره هرموقع از قرآن در موردش سوال میکردم آیه منافقین میومد به هر حال ازش گذشتم اما توی ترم جدید هنوز مجبورم توی بعضی از کلاسها ببینمش اینو میدونم خدا داره من رو امتحان میکنه ولی استاد میترسم توی امتحان الهی موفق نشم . استاد همونطور که گفتم از یطرف شیطان از یک طرف اون کنکور بیخود که فکرم رو مشغول کرده و از یطرف این دختر ،استاد چیکار کنم میترسم دینم رو از دست بدم هرموقع که درس میخونم یهجورایی نمیتونم دیگه زهنم رو روی مسایل دینی متمرکز کنم و این باعث مشوش شدن فکر من میشه ، استاد یه سفر کربلا برا اربعین برام جورشده ولی به علت زیاد بودن زمانش میترسم برم که نکنه کنکورم خراب بشه اگه میشه نظرتون رو در این مورد هم بیان کنید استاد خواهش میکنم من رو راهنمایی کنید وبرام دعا کنید هر روز که میشه از مادرم میخواهم برام دعا کنه ، استاد من خیلی به خانوم توسل دارم ولی نمیدونم چرا جوابی ازشون نمیشنوم شاید از گناه کار بودن من باشه که جوابم رو نمیدن، خواهش میکنم من رو راهنمایی کنید باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: پسر! کسی توفیق توسل به بانوی دو عالم حضرت زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» را داشته باشد و دلواپس باشد؟! با امنیت کامل درس‌تان را بخوانید، اگر دلواپس عقب‌افتادن درس‌تان هستید سفر زیارتی‌تان را به تعویق بیندازید و با همان نوری که متوجه هستید که آن خانم دین شما را تهدید می‌کند به‌کلّی نظرتان را از آن خانم منصرف کنید و به درس خود ادامه دهید تا به قدرت خود پی ببرید که چگونه می‌توانید بر خیالات و قوه‌ی وَهمیه‌ی خود فرمان‌روایی کنید. موفق باشید
5943
متن پرسش
سلام.یکی از آشناهای ما خوابی دیده است.این فرد بسیار محترم و مومن است اما اهل فلسفه و اصطلاحات عرفانی نیست.ایشان خواب یک پیرمرد را دیده بودند و گفته بودند تو کیستی و او گفته بود:من امام زمانم، من پیامبر زمانم، من بایزید زمانم و به سوی آسمان رفته بود.مدت ها بعد دوباره خواب آن شخص را دیده بود و پرسیده بود منظور شما از آن تعابیر چیست و او گفته بود من جمیع صفات الهی هستم(بنده در سوالی جدا همین قسمت را پرسیدم و گفتم ممکن است فرشته ای جمیع(نه جامع)صفات الهی باشد؟ که فرمودید ظاهرا چنین چیزی نیست و در احادیث نداریم).علت این که می دانم این خواب صادق است این است که آن فرد اصلا با این مفاهیم ارتباط و آشنایی ندارد که بگوییم خیالات خود اوست.نظر شما در مورد این خواب و تعابیری که آن پیرمرد در مورد خودش به کار برده چیست؟البته اصل خواب این شکلی است که در خواب می بیند آن پیرمرد زیر یک درخت دراز کشیده و او سر بالینش می رود و به خیال آن که مرده است برایش گریه می کند که ناگهان آن پیرمرد بیدار می شود و می گوید چرا گریه می کنی؟مگر نمیبینی فصل بهار است؟اولیا الله هیچ وقت در بهار نمی میرند.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید
5942
متن پرسش
با سلام. بنده از حرف‌های شما این‌طور برداشت کرده‌ام که امام معصوم فقط برای دیدن و رسیدن به افق هایی است که دیگران نمی توانند آن جا را به ما نشان دهند و به آن جا برسانند. یادم هست جایی دیدم یا فرموده بودید که مدتی روی متفکرین شرقی مثل کنفسیوس کار کرده‌اید و دیده‌اید آن‌ها هم حرف برای گفتن دارند اما در سطح خودشان. اگر حرف‌های شما را دست فهمیده باشم می توان این نتیجه را گرفت که رجوع به امام و تحت ولایت امام فقط برای رسیدن به بعضی مراتب عالی است و برای رسیدن به خیلی جاها می‌توان تحت ولایت بسیاری عرفا حکما متفکرین و فلاسفه بود، چون بسیاری ارآن ها چه شرقی و چه غربی دیدگاه‌های عمیقی نسبت به انسان و هستی و زندگی دارند. اگر کسی به جای ولایت حضرت علی(علیه‌السلام) ولایت یک پیر طریقت را بپذیرد در نهایت می تواند او بشود نه امام علی. اما آیا پس از این نشئه مورد مؤاخذه قرار خواهد گرفت؟ اگر عارفی ذیل ولایت عارفی دیگر به مقامات برسد(هرچند نه آن افقی که ائمه خواسته‌اند و ما را بدان جا رهنمون می شوند) در آخرت از یک مومن معمولی که می‌دانسته امامش علی(ع) است و باید نماز بخواند و کار بد نکند مقام کمتری خواهد داشت؟ یا به او گفته خواهد شد تو ذیل ولایت علی(ع) نبودی پس از همه چیز محرومی؟ اساساً آیا ولایت امام من را به قله‌ی کوه می برد و مثلا ولایت ابن عربی به دامنه آن؟ اصلا مگر چند نفر به آن نقطه ای که امام به آن اشاره می‌کنند نگاه می‌اندازند؟ (رفتن و رسیدن به آنجا پیشکش) معلوم است انگشت‌شماری در هر عصری. با این توضیحات من ذیل ولایت امام هم نباشم چیزی از دست نداده‌ام چون من آن چند نفر انگشت شمار نیستم و نمی‌خواهم هم باشم. این مقدمات نتایج دیگری هم خواهد داشت. پس من می توانم یک یهودی باشم و ذیل ولایت موسی بن عمران. اتفاقی نمی‌افتد که می‌افتد؟ من که یک آدم معمولی خواهم بود و مرتبه ای از قرب به حق را خواهم داشت هزاران فرسخ هم از موسی(ع) دور، دیگر پیامبر خاتم و اینها بماند. می خواهم بگویم فرقی نمی کند من الان موسوی باشم یا محمدی(ص)، حالا شکل خم و راست شدنمان متفاوت می‌بود و إلاّ اخلاق و رفتار و گفتار و نیکی و بدی که تغییری نمی‌کرد فقط افق آن گسترده می شد(که آن افق هم هدیه برای همان چند نفر انگشت شمار)آیا اعمال من مورد قبول نخواهد افتاد؟ آیا پیروی از شریعت محمدی(ص) برای این است که به آن افق آن چند نفر انگشت شمار پنهان در اعصار برسیم؟ من همه‌اش مثال زدم تا إنشاء الله غرض من را بفهمید
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم در حال حاضر و در شرایطی که امروز دنیا و بشریت دارد کامل‌ترین شریعت برای قرب الهی هست آیا می‌توان به کمتر از آن نظر کرد؟ آیا معقول است؟ آری اگر کسی متوجه وجود کامل‌ترین شریعت نیست و خود را به دین حضرت موسی«علیه‌السلام» می‌سپارد از آن‌جایی که از کامل به ناقص عدول نکرده به همان اندازه که به نور توحید دین حضرت موسی«علیه‌السلام» منوّر می‌شود در قیامت از آن نور بهره‌مند است، می‌ماند که در آن‌جا با خلأهایی روبه‌رو است که در زمان خود با آخرین شریعت برآورده می‌شده و او از کمالات آن دین محروم است. ولی این‌که می‌فرمایید مگر چند نفر به آن نقطه‌ای که امام به آن اشاره می‌کنند می‌توانند برسند؟ عنایت داشته باشید بحث رویکردها و جهت‌گیری‌ها مطرح است. آیا کسی که امام خود را امیرالمؤمنین«علیه‌السلام» قرار داد و سعی کرده در طول زندگی به مرور و آرام‌آرام شخصیت خود را با آن حضرت هماهنگ کند، با کسی که امام خود را خلیفه‌ی اول و دوم و یا کنفوسیوس قرار داده یک رویکرد در زندگی دارند؟ گذشته از آن‌که ائمه‌ی ما«علیهم‌السلام» دارای ولایت تکوینی هستند و در جان شیعیان خود تصرف می‌کنند و شیعیان خود را به نور عصمت‌شان به تعادل لازم می‌رسانند و شما در زیارت امامان این را در خود احساس می‌کنید. موفق باشید
5941
متن پرسش
سلام استاد میخواستم ببینم هنوز کتاب معرفت النفس والحشر که گفتید صوت آن ضعیف است ودارم شرح آن رامینوسم تمام نشده؟ باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در مراحل انتهایی است بحمداللّه از بسیاری جهات آماده شده است. موفق باشید
5940
متن پرسش
سلام وزیارت قبول وآرزوی سلامتی استاد میخواستم درباره این جمله توضیحی بفرمایید؟ اساساً برای اینکه بتوانیم به دین مردم خدمت کنیم، باید فقیه بشویم و دین را بفهمیم. و این مهمتر از آن است که برای موفقیت در سایر رشته‌های علوم انسانی به سراغ فقه برویم، چون ما امروز به «فقیه خوب» خیلی بیشتر از روانشناس خوب یا متخصصین سایر رشته‌های علوم انسانی نیاز داریم. برای موفقیت در سایر رشته‌های علوم انسانی به سراغ فقه برویم چه اشکالی دارد مگربرای تولید علوم انسانی-اسلامی نباید این کاررا کرد؟ واگر وقت داشتید متن کامل را خواندید نظرتون رادرمورد مطلب بفرمایید؟ (برای متن کامل جهت معرفی به دوستان پاسخ حجت الاسلام پناهیان به سوال «حوزه برویم یا دانشگاه؟-http://panahian.blog.ir/post/172) باتشکرومعذرت وخداقوت
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و بنده نظر خوب جناب حجت‌الاسلام حاج آقا پناهیان را دیدم. موفق باشید
5938
متن پرسش
سلام علیکم تاثیر روح های افرادبر سیمای ظاهری آنها چیست؟درست است که نفس ما غیر از بدن ماست . ولی این سوال پیش می آید که نفس های پاک و نا پاک چه تاثیری در سیمای ظاهری آنها دارند؟ مثلا چهره امام خمینی نمایش خوبیهاست و حکایت از روح مطهرشان دارد و همچنین شهدای عزیز ما که واقعا چهره آنها دلنشین و پاک دارند
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: همین طور است ولی کلی نیست زیرا بعضاً چهره‌ها ظرفیت ظهور مناسب روح را چه از جهت مثبت و چه از جهت منفی ندارند و یا روح انقدر قدرت نفوذ ندارد که حالات خود را در چهره ظاهر کند. موفق باشید
5936
متن پرسش
سلام علیکم. ببخشید وقتتان را با سؤال هایم می گیرم. من هرگاه کوچکترین گناهی انجام بدهم مثلا حواسم نباشه و به نامحرم لبخند بزنم مثلا با پسرخاله ام که 10 سال کوچکتر از من است ناخداگاه گرم بگیرم یا به مهمانی بروم که غالبا خانوم ها لباس های نامناسب می پوشن ، یا مثلا کاری کنم که مادرم یا همسرم ناراحت بشه، یا هر گناه دیگری - هر کدام را ناخواسته نه از روی عمد انجام بدم - ،،، به شدت روحم آشفته شده و شب خواب بد می بینم به گونه ای که از ترس این که خواب بد نبینم و آرامش داشته باشم بسیار به دستورات دینی مقید هستم. دلیلش چیه، آیا این حالت طبیعی است ؟ چطور خیلی ها گناه های عمدی می کنند و پشیمان هم نمی شوند ولی آرامششان از دست نمی رود و شب را راحت می خوابند ؟ ولی من با اندک مسئله ای اصلا می ترسم بخوابم که خواب بد ببینم و در کل بعد از هر غفلتی ، بسیار روحم می ترسه. چه کنم که ترسم کم بشه و با اندک پریشانی خواب بد نبینم ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: مواظب باش این روح حساس که پرتوی از نور عصمت است با مشغولیت های دنیایی و تعلقات منفی از دست نرود تا راه صدساله برایتان یک شبه طی شود ان شاء الله. موفق باشید
5935
متن پرسش
سلام. آیا انجام ورزش یوگا از روی کتاب یوگا که تمرین ورزشی در 30 روز برای متعادل شدن بدن هست ، اشکالی داره به لحاظ سلوکی و انسانی ؟ مثلا برای افرادی که اندکی گودی کمر دارند انجام این ورزش ها یک ماهه گودی کمر را از بین می برد .
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: ورزش یوگا مبانی فلسفی دارد که آن مبانی به خودی خود صحیح نیست ولی حرکات یوگا به نظر بنده حرکات خوبی است.حتی نفس تمرکزی که در یوگا توصیه می شود خوب است موفق باشید
5934
متن پرسش
با سلام. ببخشید استاد با خواندن سؤال و جواب های این سایت یک سؤالی برام پیش اومد. من چند سالی موسیقی کار می کردم و چند ساز رو در حد نسبتا خوبی آموختم و خودم آهنگ های زیادی ساختم اما بعد از آشنایی با مباحث بزرگانی چون شما ، به جهت این که موسیقی من را از خدا دور می کرد به کل کنار گذاشتم و به شدت و شاید به زعم برخی ها به صورت افراطی گوش خود رو از شنیدن آهنگ اعم از حلال و حرام حفظ کردم. در همین حال، چند سال آغازینی که با مباحث معرفتی آشنا شدم مرتبا در گوش خود موسیقی هایی را می شنیدم که بسیار بسیار جانم را نوازش می داد . گاهی حتی موقع درس خواندن تو دانشگاه ، یا موقع خواب آلودگی یا تفکر یا ... ، صداهای موسیقی بسیار زیبا و متفاوت از موسیقی هایی که دوران جاهلیت خود می شنیدم و می نواختم ، از درون خود می شنیدم که مزاحم کارم نبود. آیا این در اثر قوت گرفتن نفس است ؟ یا در اثر نفی کردن نفس ؟ چرا این طوری بوده ؟ احساس می کنم جانم مستعد است که هرگاه اندکی تزکیه کنم این موسیقی زیبا ، جانم را آرامش می بخشد ( برخلاف موسیقی که منشأش دستگاه های مادی است که جانم را پریشان می کند) . نظر شما چیست ؟ دلیل این مسئله چیست ؟ چرا من این طورم؟ نگران خودم هستم. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: چیز خوبی است فقط سعی کنید از نظر جسمی ضعیف نشوید تا قوه‌ی واهمه رشد کند و شیطان کار را به انحراف بکشاند. تدبّر در قرآن نیز مفید است. موفق باشید
5933
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید . من سوالی پرسیدم که شما جوابی فرمودید و شماره سوال 5871 می باشد . عرض کردم که کوچکترین چیزی که باعث حجاب قلب ام میشود را کنار میگذارم مثل (کتاب خواندن , و مخصوصا مباحث فلسفی , و هم نشینی با برادران دینی و مباحثه با آنان و سخنرانی های اخلاقی برای بچه های مسجد محل امان و. . . ) و شما در جواب عرض کرده بودید : مؤمن باید در مسیر توحید متوجه حضور و تأثیر حق باشد ولی این بدین معنا نیست که از وسائطی که خداوند قرار داده دوری کند. خوب است که مواظب هستید چیزی حجاب قلب‌تان نشود ولی باید در دل انجام وظایف شرعی سعی کنید توجه خود را به خدا بیندازید نه این‌که از ترس حجاب‌شدن کتاب یا صحبت‌ برای بچه‌های مسجد، کتاب‌خواندن را یا صحبت‌کردن را ترک کنید، باید سعی کنید توجه و نیت شما تغییر کند. به هرحال به ما دستور داده‌اند برای کسب علم تا چین هم بروید حالا شما تفکر بر روی حرکت جوهری را از ترس آن‌که فکرتان را مشغول می‌کند رها می‌کنید؟ در حالی‌که اگر با تفکر و تعقل عمیق‌تر با آیات و روایات روبه‌رو شوید از لایه‌های عمیق آیات و روایات آگاه می‌شوید و درجه‌ی توحید شما شدیدتر می‌شود. فکر کنم در آن سوال قبل قشنگ مطرح نکردم ولی خب با یکی از مثالهای خودتان در شرح نامه 31 از حضورتان سوال میکنم . آن قسمت از سخنرانی که فرمودید شمس به مولوی گفت همه چیز را کنار بگذار حتی کتاب و درس و بحث را , و مولوی کتاب ترمذی در آستین اش پنهان میکرد تا اینکه شمس فهمید و سپس فرمودید اگر بخواهید خدا باهاتان صحبت کند خیلی چیزها را نباید گوش بدهید و خیلی حرف ها را نباید بزنید و خیلی چیزها را نباید بخوانید . پس 1-نظرتان درباره ی این حرکت شمس تبریزی چه بوده است ؟ که ریشه های مولوی را از تعلقات قطع کرد و حتی همان درس و بحث را از او گرفت ؟ 2-آیا این همان صوفی گری است که از سمت اهل بیت (ع) مذمت شده است ؟ 3- اینکه فرمودید اگر بخواهید خدا باهاتان صحبت کند خیلی چیزها را نباید گوش بدهید و خیلی حرف ها را نباید بزنید و خیلی چیزها را نباید بخوانید منظورتان چه بود ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- انسان در سلوک خود به جایی می‌رسد که باید از مفاهیم بگذرد و نظر به حقیقت بکند و پیشنهاد شمس از این قرار است و با این‌که باید ما نیز متوجه باشیم مفاهیم حجاب ما نشود فکر نمی‌کنم به معارفی رسیده‌ایم که دیگر نباید به کتاب رجوع کنیم 2- فکر نمی‌کنم، چون خود اهل‌البیت«علیهم‌السلام» علم خود را با کتاب به‌دست نیاوردند 3- هر چیزی که حجاب نظر به حقیقت شود باید رها کرد و به چیزی که ما را متذکر حقیقت می‌کند باید رجوع نمود. موفق باشید
5931
متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد عزیز، در رابطه با مافیای فوتبال و بی عدالتیها در این زمینه سوالی دارم. بنده کارمند و از موسسین یک شرکت دانش بنیان هستم، با جمعی از همکاران که غالبا دارای مدرک کارشناسی ارشد هستیم به مدت حدودا 5 سال است که به سختی کار می کنیم و از نظر معیشتی هم به سختی با یک سوم حقوق یک کارمند روزگار می گذرانیم و همین حقوق هم از طریق وام اندکی که با هزار دوز و کلک و تهیه وثیقه های سنگین جور کرده ایم تامین می شود. شرکت ما مثل برخی شرکتهای دانش بنیان، در این تحریم اقتصادی کارهای بزرگی در زمینه نظامی برای مملکت به لطف خداوند انجام داده است. سوال من و بسیاری از تحصیل کرده ها این است که چرا شرکتی که مثلا تانکهای این مملکت را تجهیز می کند تا در مقابل مهاجم توان ایستادگی داشته باشیم برای گرفتن یک وام 90 میلیونی دو سال معطل تهیه وثیقه ملکی باشد، ولی حکومت اسلامی به یک بازیکن فوتبال به خاطر یک عمل صددرصد لغو!! فوتبال در عرض چند ساعت به راحتی مبالغ میلیاردی!! می دهد؟ استاد عزیز لطفا این سوال ما را جواب دهید که آقای خامنه ای عزیز حفظه الله چرا در این مورد ساکت هستند؟ سایر علماء چرا اقدامی نمی کنند؟ آیا در لغو بودن فوتبال به این شکل رایج که جنبه ورزشی آن فراموش شده شکی هست؟ آیا علماء ما از اینکه جمعیت کثیری طرفدار فوتبال هستند واهمه دارند که اعتراض خود را علنی کنند؟ این بی عدالتی را در مملکت اسلامی چگونه می توان توجیه کرد؟ من نمی گویم بالکل فوتبال تعطیل شود، اعتقاد بنده این است که همان میزان توجهی که به سایر رشته های ورزشی می شود، به همان اندازه رسانه ها و دولت به فوتبال بها دهند. ممنون بابت وقتی که می گذارید.التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: این بی‌عدالتی‌ها ریشه در جهلی دارد که ما هنوز نتوانسته‌ایم از ذهن مردم بزدائیم و متأسفانه همین جهل در تلویزیون نیز حاکم است. آیا این دلیل بر صحت تأکید بنده نیست که ما کارهای زمین‌مانده‌ی زیادی داریم این‌قدر با همدیگر درگیر نشویم تا کارهای مهم فرهنگیِ زمین‌مانده فراموش شود و میلیون‌ها نفر را با وَهم فوتبال مشغول خرید بلیط‌های آنچنانی کنیم و بازیکنان آنچنانی را فربه نماییم؟ موفق باشید
5930
متن پرسش
باسلام. استاد بزرگوار، 1. آیه سوم سوره زمر أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ، منظور از اینکه افرادی غیر از خدا را ولی خودگرفتند و گفتند به خاطر تقرب به خدا این کار را می کنیم یعنی چه؟استاد نکند منظور ما شیعیان هستیم که ائمه معصومین را اولیاء خودمون می گیریم و میگوییم به قصد آنکه به خدا تقرب پیدا کنیم و ....اولیاءمون هستند؟2. استاد در ایه دیگر همین سوره آمده است خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا، ایا این موید آن نیست که می گویند آدم خلق شد و از باقیمانده گلش و یا از پهلوی آدم حوا خلق شد؟ممنون از حوصله و صبر شما
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- آیه نظر به بت‌پرستان دارد که برای بت‌های خود نقش استقلالی قائل بودند و لذا بت‌ها را می‌پرستیدند و از بت‌ها طلب رفع حوائج می‌کردند، ولی ائمه‌ی ما«علیهم‌السلام» دائم ما را متوجه خدا می‌کنند و خودشان نهایت بندگی را انجام می‌دهند و ما ولایت آن‌ها را در طول ولایت الهی می‌دانیم آن هم به اعتبار آیه‌ی قرآن که می‌فرماید در کنار خدا و رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» از اولی‌الأمر خود پیروی کنید. در سوره‌ی نساء آیه‌ی 59 می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم‏». 2- می‌فرماید همه‌ی شما را از یک نفس واحد خلق کردیم و زوج آن نفس واحد را از آن نفس واحد خلق نمودیم و از آن دو، رجل کثیر و نساء کثیر گسترش یافت که از جمله رجال و نساء جناب آدم و حوّاء هستند. پس این نفس واحد یک حقیقت قدسی است که عرفا به آن عقل کلّ می‌گویند و زوج آن تجلی آن است که همان نفس کلّ است. موفق باشید
5928
متن پرسش
با عرض ادب و سلام خدمت برادر و استاد گرانقدر. حوزه های علمیه از سال های دور تاکنون تفاوت های زیادی کرده است که مواردی از این تفاوت ها سودمند و موارد هم مضر است. نقش استاد اخلاق در تربیت نفوس ومراقبت های دائمی در حوزه های قدیم اصلی بی بدیل است که متاسفانه امروزه به علت گسترش حوزه ها و شرایط جانبی دیگر، شاید عملا امکان تحقق این روش اخلاقی و تربیتی نباشد. بنده حقیر که در حوزه معصومیه قم درس می خوانم و در این زمینه دغدغه دارم به این نتیجه رسیدم که باید ساختار و محتوای درس عقائد به گونه ای تنظیم شود تا بتوان به شناخت صحیحی از خویشتن دست یافت و از این دریچه حرکتی را آغاز نمود که بتوان به روح حماسی انقلاب اسلامی متصل شد و به مقصد نهایی که معرفت امام و فناء فی الله است رسید. بر این اساس از مجموعه المیزان از حاج آقا.ف دعوت کردیم و در مدرسه حضور یافتند و نکاتی را مطرح کردند. اما گویا هنوز معرفت نفس روزی حوزه ها نشده و بچه های کلاس قبول نکرده و بیشتر علاقمند بودند روش کلامی را ادامه دهند. بر این اساس ما چند نفر از بچه ها قرار شده که خودمون مطلب را پیگیر باشیم و از معرفت نفس شروع کنیم و چند سوال : 1- نظر حضرتعالی پیرامون اینکه طرح بحث معرفت نفس می تواند خلاء استاد اخلاق را در حوزه ها تا حدی پر کند چیست؟! 2- آیا در حال حاضر صلاح می دانید مباحث معرفت نفس، در حوزه ها بصورت عمومی مطرح شود ؟! 3- آیا قبل از مباحث معرفت نفس، نیازاست به مطالب دیگری نظیر تفسیر رجوع کرد یا خیر؟! چه سفارشی در این باب دارید. 4- عده ای سخت قائل هستند که معرفت دینی را ابتدا باید از سیرمطالعاتی آثار شهید مطهری شروع کرد. با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری در خصوص آثار ایشان، اما من که چند تا از کتب ایشان را به صورت گزینشی خواندم خیلی احساس وجد نکردم . گویا سیاق کلامی بر روش اغنایی در کتب شهید مطهری غلبه دارد که البته ریشه در مقتضیات زمان دارد. لذا بنده و عده ای دیگر از دوستان قائلیم ابتدا به ساکن از کتب شما و بحث معرفت نفس آغاز کنیم و برای تکمیل مباحث اعتقادی به آثار شهید مطهری مراجعه کرد. نظر شما در این خصوص چیست؟ با کمال تشکر و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- بنده این توصیه را از حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» دارم که با معرفت نفس باید شروع کرد و در هرجایی هم که شروع کرده‌ام بحمداللّه جواب داده است و این همین‌طور که می‌فرمایید با مطالعه‌ی کتب ارزشمند شهید مطهری مغایرتی ندارد. موفق باشید
5927
متن پرسش
سلام علیکم. بنده دانشجوی یکی از رشته های مهندسی هستم. در یکی از سوال ها دیدم به شخصی که شرایط مثل من داشت ( یعنی رشته مهندسی یا هر رشته ای غیر دینی داشت ولی علاقه مند به مباحث دینی بود) گفته بودید ادبیات عرب را بخوانید و همینطور تفسیر المیزان هم نگاهی داشته باشید. چند سوال داشتم خدمت تون: 1) چگونه ادبیات عرب را کنار دروسمان دنبال کنیم؟ چگونه باشد که باز از یادمان نرود و صرف خواند چند روز و کنار گذاشتن ان نباشد. و در آخر منبع و فایل های آموزشی ادبیات عرب و یا منابع را ذکر بفرمایید 2) تفسیر المیزان را چگونه شروع به مطالعه کنیم؟ 3) لطفا یک سیر مطالعاتی از نوشته های موجود در سایت به ما ارائه بدهید تا کنار موارد بالا دنبال کنیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: 1- بحمداللّه امروزه سی‌دی تدریس اساتید ادبیات عرب در اختیار همگان هست پس نباید مشکلی باشد 2- در صورتی که حدود صد جلسه از مباحث سوره‌هایی که بنده عرض کرده‌ام را گوش داده باشید و با مباحث ده نکته در معرفت نفس و برهان صدیقین آشنا باشید با روشی که در جزوه‌ی «روش استفاده از المیزان» عرض کرده‌ام؛ می‌توانیدبه لطف خدا وارد مطالعه‌ی تفسیر المیزان شوید. موفق باشید
5926
متن پرسش
سلام استاد من قصد دارم با لیسانس وارد حوزه شوم. به نظرتان خوب است تابستان هرسال یک پایه جهشی بخونم و این طوری 6پایه رو توی 3سال تموم کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بستگی به آمادگی خودتان دارد. ولی سعی کنید ادبیات عرب را خوب بخوانید. موفق باشید
5924
متن پرسش
استاد عزیز. با سلام و احترام. قبلا هم یک بار دیگر مصدع اوقاتتان شدم و دو شماره از دوهفته نامه حق معلوم را برایتان ارسال کردم و شما هم زحمت کشیدید و پاسخ دادید. استاد از شما خواهش دارم، درصورت امکان از سایت دوهفته نامه حق معلوم به آدرس http://www.haghemaloom.ir بازدید نمایید؛ و نظرات اصلاحی خود را در خصوص رویکرد و روند این دوهفته نامه، جهت تسهیل مسیر خدمت رسانی به اقشار محروم جامعه و بهره مندی هرچه بیشتر دیدگاه ها ی حضرتعالی، بیان فرمایید. استاد مطلب دیگری که ضروری است خدمتتان اعلام کنم این است که، چندی پیش ما از طرف دوهفته نامه با داماد محترم شما تماس گرفتیم و خواستار ترتیب دادن مصاحبه ای با حضرتعالی برای صفحه فرهنگی شدیم که جنابعالی فرموده بودید از مصاحبه معذورید و مطالبی در خصوص موضوع مورد نظر در سایت دارید که ما می توانیم استفاده کنیم و به طور سلیقه ای حالت مصاحبه داشته باشد و ما هم این کار را کردیم. استاد یکی از اهداف ما در صفحه فرهنگی این دوهفته نامه، تنویر اذهان و تبیین دیدگاههای اسلامی-خصوصا به صورت نرم و غیر واضح و البته در صورت ضرورت محکم و واضح- می باشد. با توجه به اینکه با توجه به دیدگاههای تیم دوهفته نامه، نظرات حضرتعالی در حوزه های اجتماعی -دینی قابل توجه و جامع است؛ ما بر آن شدیم با توجه به اینکه این دوهفته نامه در میان اقشار مختلف مردم در شهرها و روستاهای استان توزیع می شود؛ به طور غیرمشهود و غیرمحسوس، مطالب و دیدگاههای حضرتعالی را با توجه به ابتنای آنها بر اسلام محمدی، اشاعه دهیم و از آنجا که طبق قواعد ژورنالیستی نمی توانستیم دائما نام شما را قید کنیم بعضا مطالبتان را بدون اسم و به عنوان یک مقاله بدون نام چاپ می کردیم تا همگان و کسانی که خیلی اهل رجوع به سایتها و غیره نیستند بتوانند در مسر اندیشه های ناب اسلامی قرار گیرند. استاد به هر تقدیر هدف ما حقیقتا اشاعه دیدگاههای دینی است و چون بیان و نگاه شما را درست و دقیق یافتیم، از بیانات ومطالب شما در این راه، استفاده کردیم. حال امیدواریم شما راضی باشید. باور بفرمائید ما هم دلمان میخواست همیشه اسمتان را پایمطالب بزنیم اما این مسأله قطعا در استان اصفهان با جبهه گیری هایی همراه می شد و خیلی ها فکر می کردند ما و شما چه بده بستانی داریم که دائم نام شما را می زنیم و ...بهر حال استاد خواهشمندم ابتدا نظرات خود را راجع به کلیت دوهفته نامه بفرمائید و هم نظرتان را راجع به صفحه فرهنگی. ما را از دعای خیرتان محروم نفرمائیدو از خدا بخواهید به ما خلوص نیت در راستای خدمت به اسلام و مومنین و انقلاب اسلامی عنایت کند.متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: بنده عرض کردم جهت‌گیری آن سایت را مثبت دیدم و ارادتمند گردانندگان آن هستم و کاملاً راضی ام که مطالب را بدون نام‌بردن از بنده مطرح فرمایید. موفق باشید
نمایش چاپی