بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36056
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: ذیل شرح کتاب «بنیان‌های حکمت حضور انقلاب اسلامی در جهان بین دو جهان» شماره ۱۸۱ بنیان‌ها، بحث از «عقل قرآنی» شد و این‌که به کمک آن عقل بشر متوجه نقش اصل خود در عالم، مطابق نوامیس و سنت‌های عالم می‌شود. خواستم نکته‌ای که به نظرم رسیده است را خدمت شما عرض کنم تا نظر شما را بدانم. عقل زمانه و حاکم بر هستی اگر عقل تکنیک است چون وجود به تعبیر هایدگر به صورت تکنیک آشکار شده است و لازمه زندگی در تاریخی که به سر می‌بریم تکنیکی زندگی کردن است، گریزی از این عقل وجود ندارد هرچند بشر آن عقل را به گشتل کشانده است، و در طول تاریخ بشریت هر بار عقلی به ظهور رسید تا جایی که وقتی ایرانیان با اسلام مواجه شدند متوجه گشتند که این مبانی اسلامی نیاز به عقلی دارد که آن عقل موید همه اصول اسلام باشد، نمی دانم اگر فلسفه ارسطویی و فلوطینی وارد جهان اسلام نشده بود ایرانیان چگونه دست به عقلی کردن مبانی اصولی دین می زدند، ولی تقدیر اینگونه رقم خورده که عقلی که تاریخ متافیزیک با آن آغاز شد، به دست ایرانیان بیفتد و آنها به این عقل متافیزیک زده جهت بدهند، عقلی که برای اسلام ایرانی که حتماً غیر از اسلام اعراب شبه جزیره حجاز بوده متفاوت است، ایرانیان باید این مبانی را عقلا به صحنه می‌آوردند و چنین نیز کردند، با این شرایط که عقل به صحنه آمده آنها عقلی بود که از ارسطو و فلوطین به آنها رسیده بود، و همه متفکران اذعان دارند فلسفه‌ای که فارابی آن را اسلامی کرد کاملاً متفاوت با فلسفه یونانی بود، و شاید بتوان گفت ظاهری متافیزیکی و باطنی وجودی داشت، رنگ فلسفه اسلامی نمی توانست وجودی نباشد و اسلامی گردد، چون همه اسلام وجودی بود، و به نظرم هرگز فلسفه در جهان اسلام ماهوی نبود، روح متافیزیک ماهوی نگاه کردن است، ولی از فارابی تا صدرا که اوج فلسفه اسلامی بود همه به هستی وجودی نگاه کردند، با این تفاوت که در یک تشکیک تاریخی کم کم توانستند از روح متافیزیک خلاص گردند، اما همواره در تاریخ فلسفه اسلامی روح نگاه وجودی بوده و نه موجودبینانه و متافیزیکی، فلسفه در دوران اسلام به معنای عام خودش تا ابن سینا و سهروردی عقل جهان اسلام را تغذیه می کرد و جهان تاریخی آن تاریخ با این فلسفه تعقل می کرد و فهم جهان بیش از آن نبوده، هرچند که بعد از تهافت الفلاسفه غزالی سهروردی سمت فلسفه و نگاه معقول به هستی را کمی تغییر داد و نتیجه این تغییر چیزی جز کشتن او نبود و جهان اسلام در عین نیاز به فلسفه سهروردی که خواجه نصیر ها به آن محتاج بودند نشان داد تحمل اینگونه نگاه وجودی را ندارد، با حاکمیت صفویه و رسمی شدن تشیع دوازده امامی، دیگر حتی عقل سهروردی نیز نمی توانست ما را قانع کند که نگاه به هستی تا اینجا متوقف گردد، آنچه که شیعه از اهل البیت به دست آورده بود چیزی فراتر از عقل سهروردی بود، عقلی که از عالم عقول سینایی رها شده بود و عالم مثال را به عقل جهان اسلام هدیه داد، ولی مثالی که بیش از قوس نزول حرفی برای گفتن نداشت، نظام شیعی ای که پایه گذاری شده بود نیاز به عقلی داشت که شیعه بودن او را به تمام معنا هستی وار نشان دهد، و ملاصدرا قهرمان نمایش چنین عقلی شد که با اصالت وجود تمام تاریخ فلسفه اسلامی و یونانی را زیر و رو کرد، ملاصدرا این‌بار وجودی به ما نشان داد که تمام روح متافیزیک موجود در فلسفه اسلامی را کشید و ما را وارد تمام هستی کرد، و این همان عقل جامع و قدسی بود که شیعه به دنبال آن بود، تا بتواند پایه های عقلانی شیعه را محکم کند، و مگر اگر امام زمان عقل خود را در این تاریخ می خواست به ظهور در آورد چیزی غیر از عقل صدرایی بود، همان عقلی که خمینی کبیر توانست انقلاب اسلامی را با آن حاکم کند، خمینی ای که خود را مدیون چنین عقلی می دانست و فریاد می زد:«ملاصدرا و ما ادریک ما ملاصدرا؟! او مشکلاتی را که بوعلی به حل آن‏ در بحث معاد موفق نشده بود حل کرده است»، ملاصدرا عالم مثال صعودی را به ما نشان داد و قیامت را برای ما آشکار کرد، اما این سیر وجودی پایان پذیر نیست، زیرا وجود را پایانی نخواهد بود، و عقل جامع تری را انتظار می کشیم، عقلی که یک وجه گم شده آن در تاریخ ما، عقل تکنیک بود و ملاصدرا نتوانست آن را نمود دهد، و تاریخ آن عقل را آشکار کرد، و اگر به گشتل منتهی نشده بود خدا می داند چه تمدنی این دو عقل در کنار هم شکل می دادند! تاریخی شیعی تکنیکی که روح تکنیک آن چنان با عقلانیت شیعی همرنگ بود که جهان را زیر و رو می کرد. متاسفانه امروز این دو، دو عقل متفاوت و گسسته از هم هستند و دلیل همراه نشدن این دو چیزی جز گشتل نبوده است، آنچه که قرار است در آینده به کنار برود نه عقل تکنیک بلکه گشتل است که همچون حبابی و کفی بر روی طلای ناب نشسته است، لذا تاریخ وقتی به عقل جامع می رسد که این دو عقل بتوانند یکدیگر را پیدا کنند، زیرا تمدن نیازمند به عقل تکنیک است و تمدن اسلامی شیعی آینده نمی تواند بی نیاز از عقل تکنیک باشد، پس نیازمند به عقل جامعی هستیم که در عین غفلت نکردن از وجود، تمدنی به صحنه آورد که عقل تکنیک ذیل آن عقل قدسی فعال باشد، لذا تاریخ آینده چیزی بدون عقل تکنیک نیست، اما این بار این عقل به واسطه گشتل به حجاب نخواهد رفت و انسانی قدسی به صحنه خواهد آمد که عقل تکنیک ابزار تمدن سازی او خواهد بود، بدون اینکه تکنیک همه زندگی او را در بر بگیرد و این بار تکنیک دیگر افسار گسیخته و فرمان ده نخواهد بود بلکه عقل قدسی به او می گوید که کجا برود و خدا می داند این تکنیک تا چه اندازه ما را وسعت می دهد، اعم از وسعت در دنیا تا وسعت در کیهان و وسعت در هستی و وجود. هایدگر درست متوجه شد که غفلت از هستی در تمدن غرب نتوانسته اجازه دهد که آنها از عقل تکنیک درست بهره ببرند، بلکه آنها را گرفتار گشتل نموده است، ما با هایدگر متذکر وجود و غفلتی که در تاریخ متافیزیک بودیم گشتیم، و فهمیدیم چگونه تاریخی به هستی نگاه کنیم، و متوجه شدیم چگونه تاریخ هستی در وجهی به نام تکنیک به ظهور درآمده، وجهی که ملاصدرا نتوانست به ما نشان دهد، و به همین خاطر با صدرا نتوانستیم تمدن سازی کنیم. ولی به تعبیر جنابعالی هایدگر اجمال دارد ولی با ملاصدرا وجود را تفصیل یافته می یابیم، ما وجود اجمالی تفصیلی هر دو را می خواهیم، تا تذکر هایدگر به عقل تکنیک را با وجود تفصیل یافته ملاصدرا جمع کنیم و جهان و تمدن آینده را که حتماً شیعی است بسازیم. البته جمع این دو از سنخ جمع دو نفر نیست بلکه جمع در حقیقت واحدی است که عقلی توحیدی در نظام دنیایی را شکل خواهند داد. بی‌اندازه مشتاق رسیدن این دو عقل به یکدیگر هستم...

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله متذکر نکات خوبی شدید به‌خصوص که فرمودید: فلسفه فارابی به عنوان فلسفه اسلامی کاملاً متفاوت با فلسفه یونانی است. از عقل صدرایی گفتید و از جامع و قدسی بودن آن. تا آن جایی که حتی بنده معتقدم این عقل با هویت متعالیه‌ای که دارد جامع‌تر از عرفان ابن عربی است با آن همه خوبی‌هایی که آن عرفان در اختیار ما می‌گذارد، ولی حکمت متعالی است که جواب‌گویی بشر امروز و حضور سلوکی اوست. در موضوع عقل تکنیکی که می‌توان گفت تاریخ و عصر حضور وجود است در آخرین منزل به اعتبار آن‌که به تعبیر هایدگر: «تاریخ چیزی نیست جز اعصار وجود». در اینجا است که می توان گفت اگر با حضور اصالت وجود صدرایی در این تاریخ حاضر شویم به خوبی هایدگر را و دغدقه او را می‌فهمیم که روشن کرد چگونه عقل تکنیکی به عنوان حوالت تاریخیِ این زمانه اصالت دارد و گشتل حجاب آن است، همانطور که فلسفه تحلیلی، حجابِ حکمت متعالیه صدرایی. آری! این دو عقل در مواجهه با همدیگر، همدیگر را معنا می‌کنند و این امر مهمی است از آن جهت که یکی از بالا شروع می‌کند و تا آخرین منزل که عین حرکت است، حاضر می‌شود که همان فلسفه اصالت وجود صدرایی است. فلسفه‌ای که ما را تنها در عالم عقول و غیب نگه نمی‌دارد و تا جایی حاضر می‌کند که «بودن»، همان «شدن» است. و دیگر فلسفه‌ای که از پایین شروع کرد و با نگاه وجودی نگرش ما را در پهنه هستی حاضر کرد تا افقی به سوی عالم بالا باشد، و این مائیم و حاضرشدن در مواجهه این دو فلسفه و این دو فیلسوف بزرگ. اجازه بدهید بعضی از جمله‌های هایدگر را از جلد سوم کتابی که در باره نیچه نوشته است، مطرح کنم تا ملاحظه بفرمایید چگونه در مواجهه با هایدگر، می‌توان به صدرا اندیشید و در مواجهه با صدرا، می‌توان به هایدگر فکر کرد. هایدگر در باره هستی می‌گوید: هستی، تهی‌ترین چیز و در عین حال غنی‌ترین است، هم اوست که به همه موجودات، آنچه شناخته شده و آنچه تجربه شده وآنچه ناشناخته است و نخست باید تجربه شود، وجود را عطا می‌کند. هستی یگانه‌ترین چیزی است که دست هیچ موجودی به مقام بلند یگانگی‌اش نرسد. بر ضدّ هر موجودی که می‌خواهد سر برآورد، همواره باز موجودی هم‌تراز با او قد علم می‌کند. حال هر اندازه می‌خواهد متفاوت باشد. اما هستی را مثل و مانندی نیست، آنچه در تقابل با هستی است، نیستی است، و چه بسا آن نیز خود ذاتاً فقط و فقط تابع هستی است. هستی بدیهی‌ترین چیز است، آنچنان که توجه نداریم که چگونه خستگی‌ناپذیر در فهم آن می‌کوشیم. در عین حال این بدیهی‌ترین چیز کمتر از همه چیز مفهوم است و به ظاهر حتی قابل فهم نیست. بر چه مبنایی باید آن را بفهمیم؟ خارج از آنچه چیزی وجود دارد که به اتکای آن بتوان برای آن تعریفی به دست آورد؟ دست کم هیچ چیز برای تعریف به دست دادن مناسب نیست، زیرا آن خود نامتعین و تعین ناپذیر است بدیهی‌ترین چیز با هرگونه مفهوم بودنی سر ستیز دارد. هستی بیش از هر چیز کاربرد دارد، ما در هر علمی و در هر موضع‌گیری به آن استناد می‌کنیم. زیرا همه جا در بین موجودات می‌مانیم و با موجودات سر و کار داریم. ما را از هستی بهره‌مندی است اما در عین حال در هر لحظه در ظهور خود نااندیشه می‌ماند. هستی قابل اطمینان‌ترین چیز است که هرگز آرامش ما را با شک و تردید به هم نمی‌زند. گاه ما دچار تردید می‌شویم که آیا این موجود یا آن موجود هست یا نه، اغلب در نظر می‌گیریم که آیا موجود خاصی این گونه است یا آن گونه. هستی، که بدون آن ما درباره موجودات حتی نمی‌توانیم از هیچ نظر تردید رواداریم، این اطمینان را می‌بخشد که در هیچ کجا نمی‌توان قابل اطمینان‌تر از آن یافت. و با این وصف، هستی هیچ بنیاد و زمینه‌ای را به دست ما نمی‌دهد، همچون موجودات - که رو به سوی بتوانیم بنا کنیم و به دامنش آویزیم. هستی نفی نقش چنین بنیادگذاری است، در حقیقت نفی هرگونه بنیادگذاری می‌باشد، ژرف و رازآمیز است. موفق باشید

34928

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من متولد ۱۳۷۱/۰۳/۱۴ از شهر اصفهان. بنده از زمان فارغ‌التحصیلی رشته معماری در سال ۱۳۹۵ افرادی در فامیل پدر و مادر بشدت حسادت کردند و هم دچار چشم زخم شدم و هم برای بنده طلسم کار کردند و علائم را داشتم و مهر خداوند از دلم بیرون رفت و چندین بار به خودکشی فکر کردم و به انجام این عمل نزدیک شدم که هزاران شکر بحول و اراده الله از این شرایط خارج شدم و لطف خدا شامل حالم شد. اما از همان سال ۹۵ دست به هرکاری زدم نشد و مجبورم همچون نیازمندان دستم رو جلوی دیگران دراز کنم برای تامین مخارج خیلی کم مثل اینترنت و شارژ و .... خیلی هم دلم می‌خواهد روی خود کار کنم و بعد ازدواج کنم که بخاطر تنگ دستی امکانش نیست. از حضرت استاد عاجزانه تقاضا مندم که در حق این بنده حقیر لطف کنند و بنده را راهنمایی کنند که بحول و قوه الهی از این مشکلات خارج شوم و افکار شومی که شیطان هر روز در ذهنم به واسه بیکار و مجرد بودنم ایجاد می‌کند خلاص شوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به حکم وظیفه دعاگو خواهم بود و إن‌شاءالله به لطف الهی مشکل حل می‌شود. خودتان هم جهت سلامتی بدن‌تان با ورزش و جهت سلامتیِ افکارتان با دنبال‌کردن معارف الهی همّت لازم را به کار ببندید. نکاتی در کانال https://eitaa.com/man_video هست که می‌تواند مقدمه خوبی باشد. موفق باشید

34404

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: چطور متوجه شوم که آیا تکلیف من ازدواج است یا خودسازی و عالم شدن؟ چطور تشخیص دهم که کدامیک اولویت دارد و چگونه بفهمم آماده‌ی ازدواج هستم یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نیاز به ازدواج یک امر غریزی و طبیعی است و اگر این امر در کسی پیش نیامده، نباید ورود کند. زیرا نمی‌تواند جوابگوی غرایز طرف مقابل باشد و موجب آزار و ظلم به آن می‌شود. ۲. هر دو موضوع قابل جمع است. بالاخره تا علم به حقایق نداشته باشیم نمی‌توانیم خود را شایسته جوابگویی به دستورات تقوایی بگردانیم. موفق باشید

34312

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهر زاده: استاد خانم بنده خیلی از فضای مجازی استفاده می کنه. خودش می گوید در اکسپلورر اینستاگرام زیاد می چرخد. اکسپلورر واقعا چیز بیهوده ای هست. کلیپ ها های یک دقیقه ای و عکس به تعداد زیاد. یه جورایی آدم رو سرگرم می کنه ولی از طرفی باعث پوچ گرایی هم می شود. مثلا همسرم عبارت «هیچ، هیچِ بسیار» رو گذاشته بیوگرافی خودش در فضای مجازی فی الحال سوال اینه که چطور می تونم از شر این فضای مسموم نجاتش بدم؟ چه طور بهش القاء کنم از که باید از این پوچ گرایی بیرون بیاد؟ و یک مسئله دیگه هم اینه می ترسم زیاد امر به معروف کنم. چون نمی خوام باعث پنهان کاری همسرم بشه یا نمی خوام باعث بشه که دیگه پناهگاه امنی برای همسرم نباشم. لطفا توی این مسئله هم راهنمایی بفرمائید که حد امر به معروف چه قدر هست؟ آیا می تونم مثلا موبایلش رو ازش بگیرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خوب است که با حالت رفاقتی متذکرشان کنید که بالاخره فضای مجازی ما را از واقعیاتِ اطراف‌مان غافل می‌کند. جناب آقای دکتر یامین‌پور در جمع دانشجویان نکاتی فرموده‌اند که خوب است به آن‌ها توجه شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/12139  - ۲ راهکار، گرفتن موبایل از ایشان نیست، راهکار، رشدِ رسانه‌ای است تا خود ایشان نیز عاملی شوند جهت فعالیت در مسیر انقلاب و مقابله با دشمنان انسانیت. موفق باشید

34307

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: در مورد حرکت جوهری یه سیب می‌بینیم که سبزه بعدش رنگش میشه زرد یعنی حرکت کیفی سیب‌‌، حالا حرکت جوهری عالم دنیا را چطوری باید ببینیم که الان نسبت به ده سال پیش جوهرش از عالم بالا تغیر کرده حالا مثلا شده این وضع موجود؟ تغییر را چطور باید دید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت جوهری به عنوان جوهر عالم ماده یا کلیّت عالم ماده بابی را می‌گشاید تا روشن شود ذات یا جوهر عالم ماده در حال تغییر قوه آن به فعلیت است تا در این مسیر به سوی حضور قیامتی خود که سراسر فعلیت است، جای گیرد. بنابراین نباید انتظار داشت که مثل حرکات عرضی آن ذات، درکِ حسی شود. در این رابطه در متن «برهان حرکت جوهری» مطالبی عرض شده است که خوب است به صوت آن مطالب رجوع شود. موفق باشید

34289

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض احترام: درک ویژگی های کودک به طور کلی، و ویژگی های کودک امروزی به طور خاص مسئله بنده ست. برای اینکه بدانم ویژگی های کودکِ مطلوبِ تمدن نوین اسلامی چیست؛ چه منابعی را پیشنهاد می‌کنید؟ می‌خواهم راهی بیابم برای فهم مجراهای فهم و تفکر کودک امروز، تا برای پرورش تعقل و تفکر او برنامه ریزی فرهنگی و فکری داشته باشم؛ برنامه ای در جهت پرورش کودکانی که مطلوب اند برای تمدن نوین اسلامی. اولا منابعی که مرا به شناختی از کودک، علی‌الخصوص کودک امروزین برساند. دوما منابعی که شناخت ویژگی های کودک مطلوب را به دست می دهند. سوم در فکر طرح راه حلی برای برنامه ریزی فرهنگی کودکان جامعه ام هستم. آیا مطالعه انسان‌شناسی عرفان اسلامی، کمکی به بنده در این جهت می‌کند؟ چه راهی برای این مطالعه پیش روی بنده می‌گذارید؟ احادیث معصومین علیهم السلام را در این زمینه از چه منبعی می‌توان یافت؟ بسیار از صبر و حوصله و کمک‌های مهربانانه شما سپاسگزار هستم. ان‌شاءالله بهترین ها و خیرمحض از جانب خداوند متعال نصیب و بهره شما باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عرایضی نسبت به بشر این دوران تحت عنوان «بشر جدید و آزادی و دین» شده است https://lobolmizan.ir/sound/1068  ممکن است که به طور کلی بتواند برایتان کمک فکری باشد ولی در مورد کودک به طور خاص، بنده چیزی نمی‌دانم. ۲. تصور می‌شود کتاب‌های «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» و «جوان و انتخاب بزرگ» بتواند در کلیّت جوابگوی مسائل‌تان باشد. عرایضی نیز در قسمت دوم مصاحبه‌ای که اخیراً با مجله «سوره» شده است در مورد فهم انسان جدید، إن‌شاءالله کمک‌کننده خواهد بود. https://eitaa.com/matalebevijeh/12424موفق باشید

34121

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب: من از طلاب حوزه علمیه هستم و پایه ۶ را به اتمام رساندم با ۳۰ سال سن هدف من تلاش علمی در مباحث جهانبینی مثل خداشناسی و انسان شناسی و هستی شناسی و آن حدیث امیرالمومنین و شعر مولوی که انسان از کجا آمده و در کجا هست و به کجا می‌رود و امتداد اینها در حرکت انقلاب اسلامی و علوم انسانی و سبک زندگی و تربیت جامعه و تبلیغ آن معارف به دنیا و مبارزه با معارف و اصول و جهانبینی و... تمدن غرب و تمرکز اصلی بنده در این مسیر، تقویت حکومت و حرکت انقلاب اسلامی به سمت تمدن سازی اسلامی هست. ولی اولا نمیدونم دقیقا چه عنوانی میتونم بذارم برای این هدف و چه شخصیتی رو میتونم نمونه برای این هدف در نظر بگیرم. ثانیا میخوام بیشتر در رابطه با این هدف مطالعه کنم تا دقیقتر بدونم چیکار میخوام بکنم و فضا برام روشن تر بشه و ثالثا نمیدونم باید چه رشته ای بخونم تا بتونم به این هدف برسم و ثالثا آیا دانشگاه هم نیاز هست شرکت کنم یا نه و اگر نیاز هست چه رشته ای؟ از حضرتعالی تقاضا دارم لطف کنید راهنمایی بفرمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد همان حضور در تمدن نوین اسلامی و آینده امیدبخشی که در پیش است، عنوان خوبی است. در این مورد حضرت امام و رهبر معظم انقلاب و در کنار آن‌ها مرحوم شهید آوینی جایگاه خود را دارند. ۲. با سیر مطالعاتی سایت و در کنار آن بحث‌هایی مثل بحثی که در کتاب «مدرنیته و توهّم» شده و یا مباحثی که تحت عنوان «انقلاب اسلامی،جهان بین دو جهان» مطرح گشته است می‌تواند مفید باشد. ۳. ابتدا فلسفه اسلامی و البته این در کنار دروس رسمی حوزه و جدّی‌گرفتن آن دروس. ۴. به نظر بنده فلسفه اسلامی در کنار دروس رسمی حوزه، روحیه‌ای که باید در شما جهت اهداف‌تان شکل بگیرد را به شما می‌دهد. موفق باشید

34106

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام وعرض احترام: استاد سوالم این هست تعداد یاران امام زمان (عج) که ۳۱۳ نفر هست چه تعداد از این ۳۱۳ نفر خانم هستند؟ چون بزرگی می‌فرمود در ۳۱۳ یار امام زمان (عج) زن نیست همه مرد هستند ولی ۵۰ نفر به غیر این ۳۱۳ نفر خانم این ۳۱۳ نفر را یاری و کمک می‌کنند. استاد میشه شما نظرتون رو بفرمایید؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از آن جهت باید مرد باشند که وظیفه خاصی از جمله فرماندهی مستقیم جبهه‌های نبرد را در اقصی نقاط جهان به عهده دارند، وگرنه هیچ جایی برای این‌که در نزدیکی به حضرت تفاوتی بین زن و مرد باشد، وجود ندارد. موفق باشید

34083

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: راسیاتش من برای بحث مطالعاتم برنامه ای که ریختم به این صورت بود که قسمتی از مطالعه ام برای قرآن و المیزان، قسمتی برای بحث های شما و قسمتی برای بحث های شهید آوینی و دکتر داوری. الان هم دارم این سیر رو میرم جلو ولی یکسری از اطرافیانم میگن که اینطوری ذهنت ثبات پیدا نمیکنه و متحیر میشی و اینا. میگن بحث های آقای داوری و اینا تحیر میاره. ولی من با همین سیری که گفتم حال می‌کنم و با بقیه چیزایی که میگم یا متفکرای دیگه اصلا نمیتونم ارتباط برقرار کنم. اطرافیانم میگن بیا برو طرح‌ولایت ولی دوست ندارم. حالا می‌خواستم ببینم نظر شما چیه؟ و درباره اون نکاتی هم که توی کتاب ادب خیال عقل و قبل گفتین درباره مطالعه یه سوالی داشتم که الان مثلا من با این سیر که گفتم شروع کنم و برم جلو و بعد برم سراغ مباحث امام خمینی (ره) و امام خامنه ای خوبه یا همین الان بجای این سیر اونارو کار کنم؟ بازم ببخشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ذوق شما فعلاً با ارتباط نسبت به اموری است که می‌فرمایید آن امور شما را فعلاً اقناع می‌کند؛ بهتر است همین حالات را با دنبال‌کردن همان مطالب حفظ کنید. إن‌شاءالله این مسیر کار را به سوی انس با مباحث حضرت امام و امام خامنه‌ای به نحو عمیق‌تری می‌برد. موفق باشید

33354

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد سوالی برای من پیش آمده خواستم شما راهنمایی بفرمایید: کتابی است به اسم تکلیف بندگان نسبت به حضرت ولیعصر (عج). استاد در این کتاب اینگونه نوشته شده: هر گونه بیعتی پیش از ظهور حضرت قائم (عج) بیعت کفر و نفاق و نیرنگ است خداوند کسی را که این بیعت را انجام دهد و کسی را که با او بیعت شود را لعنت کند. بعد سندش رو هم زده بحار الانوار. استاد یکی از دوستان من این سوال را پرسیده که آیا باید رهبری را به عنوان نائب امام زمان (عج) قبول داشت که چنین پاسخی بهش دادند. بعد استاد از اون طرف هم یه فرقه ای پیش آمده به اسم فدایی رهبری یعنی اینها در مجالسشان بیشتر از اینکه از امام زمان (عج) صحبت کنند از رهبر صحبت می‌کنند. استاد من واقعا گیج شدم واقعا مسیر درست کدام هست؟ ما فرقه ها را چگونه می‌توانیم تشخیص دهیم که خدایی نکرده وارد گرداب آنها نشویم؟ بعد آیا این پاسخ درست بوده؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: روایاتی که متذکر هستید، می‌فرماید هرکس به عنوان امام زمان قبل از ظهور حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به میان آید، طاغوت است و بیعت با او در حکم بیعت با طاغوت می‌باشد. ولی ارادت به رهبر معظم انقلاب به عنوان نایب امام زمان در آن حدّ است که حتماً ملاحظه فرمودید آیت الله ناصری به طلاب می‌فرمایند گوش‌تان به دهان رهبر انقلاب باشد به عنوان نایب امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه». موفق باشید

33327

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم رب الشهداء. با سلام خدمت استاد طاهرزاده: 🌹 قطعا شما از فریضه فوری «جهاد تبیین» آگاهید. الحمدلله خداوند متعال توفیق درک قطره ای از اقیانوس ظهور حقیقت در این انقلاب قدسی را و شناخت امامت جامعه را به بنده حقیر و دیگران داده، در مقابلِ شناخت ظلم و شرک زمانه. خب امروز بیان و شناخت و معرفت دادن به مردم نسبت به حقیقت زمانه و ظلم زمانه یک امر ضروریست، لکن با توجه به اینکه خداوند متعال مسجدی را در جهت جهاد تبیین در اختیار بنده حقیر قرار داده، نمی‌دانم، چگونه باید این جوان ها و نوجوانانی که مسئله شان آرمان های دیکته شده غرب است را وارد مسجد و میدان کرد، و مسجد را از سه چهار نفر پیرمرد و میان سال به یک پایگاه و مرکزیت تبدیل کرد! برای بیان و تبیین افق پیش رو از طریق انقلاب اسلامی و آرمان های انقلاب. بعضی وقت ها حس می‌کنم انگار هر کسی (حتی یک جوان ۱۸ ساله) دنبال اثبات خود و ایجاد دَر و دُکان خود با نام اهل البیت و اسلام است نه معنا کردن و دیدن خود ذیل دستگاه حق و تقابل در مقابل دستگاه ظلم. اگر امروز نبی اکرم (ص) و یا حضرت امام (ره) بودند، در قدم اول در جهت جذب دلهای این جوان ها و افراد آخرزمانی برای ورود مساجد و بعد تبیین مبانی توحیدی انقلاب اسلامی چه کار می‌کردند؟!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان‌که سیره علمای گذشته ما بود با خوشرویی و ارتباط با نوجوانان و یا جوانان حتی در کوچه و محل و در حدّی که در فعالیت‌های ورزشی آن‌ها هم شرکت کنیم، موجب دلگرمی آن‌ها نسبت به مسجد و روحانیت می‌شود. ۲. با آنان راه  می‌آمدند و افقی را مقابل آن‌ها می‌گشودند و متذکرشان می‌کردند که برای رسیدن به آن افق باید تقوا پیشه کنند. موفق باشید

33212

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: ببخشید سوالی دارم: من به نماز بسیار علاقه مندم و همیشه با علاقه می خونم. همه کتاب های شما رو هم خوندم. سوالم اینه چرا باید نماز اجبار باشه یعنی اگه یک نوبت هم خوانده نشد عذاب های سختی داشته باشه. مثل اینه که من به دوستم بگم سه بار در روز «باید» با من تماس بگیرید. حتی اگه دوستم مشتاق باشه روزی ده بار با من تماس بگیره با خودش میگه این چه حرفیه؟ سخت گیرترین افراد هم مثلا در آزمون ها میگن مثلا از ده مورد، نه مورد ضروریه و یک مورد به انتخاب خودتون حذف کنید. این اجبار از طرف خدا که ما باهاش صحبت کنیم حتی وقتی به نفع خودمون باشه، برای من قابل درک نیست. چرا مثلا نمیشه کسی بگه من امروز صبح کشش نداشتم و معذرت می خوام که این بار رو نمی خونم و نوبت بعدی رو می خونم؟ ممنون میشم توضیح بدید. التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در باقی‌ماندن در هویت تعلّقی‌مان است نسبت به حضرت ربّ العالمین و اینکه این تعلّق، امری است دائمی. و برای باقی‌ماندن در این هویت در ساحت حرکات و سکنات فرموده‌اند سه یا پنج موقع نماز برگزار کنیم و تشریع این امر در راستای حاضرشدن در تعلّقِ دائمی ما است نسبت به حضرت ربّ العالمین. موفق باشید

33113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: لطفا جلسات دوشنبه ها رو نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه قبل از اذان قرار دهید، بعد از اذان خیلی دیر میشود می‌توانید در کانال مطالب ویژه هم نظرسنجی بگذارید یا در مسجد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحث شده. متأسفانه امکان چنین پیشنهادی نیست. البته بعد از جلسه امشب تا بعد از روز عاشورا، جلسه دوشنبه‌ها تشکیل نمی‌شود. موفق باشید

37751

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: معذرت از طولانی بودن متن. این برداشت من از قضا و قدر خداوند هست مطرح کردم تا ایرادات و ابهاماتم رو برطرف کنین اگر مرحمت کنید. مسیر زندگی به شکل یک فلوچارت برنامه نویسی میدونم که متشکل از انتخاب های ماست. مثلا در مسیر زندگی می‌رسم به اینکه آیا می‌خواهم وارد دانشگاه بشوم؟ اگر بله وارد یک مسیر می‌شوم و اگر خیر وارد مسیر دیگر. که تمام این مسیر ها از اول زندگی هرشخص مشخص است و حتی انتخاب هایی که قرار است داشته باشد. یعنی تقدیر و سرنوشت او. یعنی جناب حر از ابتدای تولد حتی ماقبل آن جز شهدای کربلا ثبت شده چون خداوند عالم است و اینطور نیست که از تصمیم حر شگفت زده شود. و همین طور از تصمیم ابلیس ملعون و نیز حضرت آدم و حوا. یعنی تکوین ما در دایره امکانیست که خدا براساس حکمت خود به ما داده و ابتدا و انتهای آن مشخصه. و در نهایت جهنمی و بهشتی بودن افراد از ازل نزد خداوند مشخص هست. یعنی حضرت آدم در علم خداوند محکوم به هبوط بود در عین اختیاری که داشت و ما محکوم به پذیرش سرنوشت خود در عین اختیارات ظاهری. یا مثال طلب حاجتی می‌کنیم در حرم و با فاصله کم محقق می‌شود درصورتی که مقدماتش قطعا خیلی قبلتر از دعای ما فراهم آمده بوده. حال سوال: ما دعای فرج خواهیم خواند برای ظهور یا مثلا بدا حاصل شدن در امر ظهور یا اوامر دیگر تاریخی. آیا قرار است ما خداوند را از علمی که دارد منصرف کنیم؟ خداوند بهتر می‌داند که ما آیا دعای فرج می‌خوانیم یا نه آیا تضرع خواهیم کرد یا نه آیا زمینه سازی خواهیم کرد یا نه. و ما در مقام منتظر و عبد این دعا و تضرع و تلاش را داریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مرحوم شهید مطهری در کتاب «انسان و سرنوشت» و در جزوه «جبر و اختیار» که روی سایت هست، بر آن تأکید شده؛ علم خداوند به اعمال ما، همان‌طوری است که ما اعمال خود را انجام می‌دهیم هرچند که او قبل از آن‌که ما انجام دهیم می‌داند که ما با اختیار خود آن اعمال را انجام می‌دهیم و دعا نیز در همین راستا است که خداوند بر اساس طلب ما آن را اجابت می‌کند و می‌داند که ما چه تقاضایی از او خواهیم کرد و از این جهت بعضاً دعا تمام‌نشده، آن دعا اجابت می‌شود زیرا او از قبل می‌دانست این دعا انجام می‌گیرد. آری! حضرت پروردگار می‌داند چه موقع حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ظهور می‌کنند زیرا می‌داند چه موقع دعاهای ما تا مرز ظهور آن حضرت جلو می‌رود و این تحمیل به اراده خداوند نیست، بلکه به جریان‌انداختن سنت حضرت رب العالمین است که فرمود: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ» بگو که اگر دعای شما نبود خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت؟ موفق باشید

37206

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: طاعات و عبادات قبول. استاد بنده ۲۲ ساله هستم اما متاسفانه زود عصبانی و غیرقابل کنترل می‌شوم و همین موضوع به ارتباط با خانواده به خصوص با والدین آسیب می‌زند. راهکار این مساله چیست؟ واقعا از خودم بدم میاد درگیر این غول هستم و توانایی مقابله با آن را ندارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار آسانی نیست. پیشنهاد می‌شود پس از مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، به شرح کتاب «حدیث جنود عقل و جهل» رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/660?mark=%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%AF موفق باشید

37124

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: الان حدود ۱۷ سال هست که با شما آشنا شده ام و تمام مباحث را پیگیری می‌کنم ابتدای امر هر سوالی برایم پیش می آمد و می‌خواستم خدمت تان برسم بلافاصله در جلسه بعدی از زبان شما جوابش را می‌شنیدم به این نتیجه رسیدم که نباید سوال کنم الان می‌ترسم که این نتیجه‌گیری ام اشتباه باشد البته سوال. هم ندارم آیا خود اینکه سوال ندارم دلیل می‌شود که به عمق مطالب پی نبرده ام یا دغدغه و مسئله اصلی من دینداری نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به لطف الهی مهم، حضور در راهی است که انقلاب اسلامی مقابل ما قرار داده تا همچنان این حضور تاریخی ذیل اسلام و ولایت الهی شدت یابد، إن شاءالله. موفق باشید

36888

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: استاد راستش من کنکوریم و بخاطر اعمال البیض شب بیدار میموندم درس میخوندم و روز می‌خوابیدم و الانم عادت کردم. آیا ماه رجب و شعبان هم شب بیداری ثواب داره؟ یا فقط ماه رمضانه که برکت داره یا اینکه جدا از این سه ماه هم سیستم عادت کنه اشکالی داره؟ ممنون میشم توضیحی بدین بهم راجع به این ماه ها و اینکه راجع مهم بودن احترام والدین و ضرر کردن از اینکه حرفشون رو گوش ندیم یه پیشنهادی بهم بدین ممنونتون میشم. التماس دعا یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تا می‌شود از خواب شب، غفلت نگردد مگر زمانی از آن ۲. احسان به والدین یعنی نظر به مسیری که خداوند از آن مسیر وجود ما را به ما داده است. بنابراین آن‌ها یکی از راه‌های ارتباط ما با خداوند هستند و می‌توان در آینه وجود آن‌ها میدان انس با حضرت حق را تجربه کرد. موفق باشید

34892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد ارجمند، خداوند بر بنده حقیر توفیق دادند ماه رجب و ماه شعبان را روزه گرفتم، استاد فایل های صوتی گرسنگی و اثر آن بر روح، خیلی روم تاثیر گذاشت، طوری که خورد و خوراکم رو خییلی کم کردم شبها گرسنه صبح ها هم گرسنه بودم، ولی سعی داشتم به حرفهای شما عمل کنم، ولی متاسفانه چندروزی بیمار شدم، دکتر گفت که روزه نباید بگیری. حال بنده چه کنم این روزه ها هم انگار در ملکوتی شدنم اثر نداشت، انگار کوه گناه پشتم را خمیده، چکارکنم استاد خدا رو میخوام، از کری و کوری ام عذاب می‌کشم، این فراق و دوری ام از خدا دلمو سوزونده، هیچی حالم رو خوب نمی‌کنه سرگشته و حیرانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید در هر کاری جانب تعادل را محفوظ بداریم و خداوند به همان اندازه که روزه‌داران را در این ماه مورد لطف قرار می‌دهد از آن جهت که به وظایف خود عمل کرده‌اند؛ آنانی که نمی‌توانند روزه‌دار باشند و غمِ چنین حالتی را در دل دارند، مورد محبت قرار می‌دهد. زیرا او می‌داند که اینان نیز در شرایط مناسب، اهل روزه و روزه‌داری هستند. موفق باشید

34869

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام عرض می‌کنم خدمت استاد گرامی، می‌بخشید استاد ممکنه کارهای لغو را مثال بزنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مانند سخن بی‌جا، و یا مانند تجملات و آنچه لازم نیست بگوییم و یا داشته باشیم و یا انجام دهیم و ما را از حضور توحیدیمان باز می دارد. موفق باشید

34851

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد عزیز من گاهی اوقات چنان بی قرار میشم که نفس تنگه می‌گیرم. بی قراری من بخاطر دنیا و آخرتم هست، می‌ترسم با کوله باری از گناه بمیرم. فکر به آینده ای که نیومده منو اذیت میکنه، بخاطر اینکه شغل سختی دارم و از لحاظ بدنی هم ضعیف هستم. شخصی فوق‌العاده زود رنج هستم، کلاً بخاطر این مسائل و موضوعات دیگر بی قرار میشم و دوست دارم یکی بهم آرامش بده. استاد تو رو خدا یه راه آرامش ابدی به من یاد بدید تا به قول معروف با هیچ بادی به لرزه نیفتم و لحظه لحظه زندگی باقیمانده مملو از آرامشی الهی باشه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که «کارسازِ ما به فکر کار ما است / فکر ما در کار ما آزارِ ما است». با امیدواری به رحمت الهی، کارها را جلو ببرید و در احترام به انسان‌ها کوتاهی ننمایید. موفق باشید

34710

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در فص یعقوبی محی الدین چنین فرموده اند که «اگر نسبت به آن قوانینی که مطمئن هستیم باعث تقربمان به حضرت حق می‌شود کوتاهی کنیم فاسق هستیم» حال می‌خواستم بیشتر توضیح بفرمائید. زیرا من در این خصوص تنبلی می‌کنم یا خودم را توجیه می‌کنم. استاد آیا این فسق با آن فسقی که عرق خورها و زناکاران انجام می‌دهند یکی است؟ لطفا کمی توضیح بفرمائید. ان شاءالله زیر سایه ی امام زمان (عج) باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! یکی نیست. عنایت داشته باشید معارفی که در مباحثی چون کتاب «فصوص‌الحکم» پیش می‌آید باید بر اساس مقدماتی خاص، تجزیه و تحلیل شود، به همین جهت تأکید می‌شود کسانی وارد مباحث مطرح در کتاب «فصوص‌الحکم» شوند که آن مقدمات را گذرانده باشند وگرنه همین‌طور که ملاحظه می کنید با سؤالاتی روبرو می‌شوند که آن‌ها را متوقف می‌کند. موفق باشید

34636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: ضمن عرض پوزش، چرا باید از طریق برخی عبادات مثل روزه داری زیاد و سجده های طولانی، واهمه در انسان تقویت بشود یا مشکلات دیگری به وجود بیاید؟ حقیقتاً این مسأله برای بنده دردآور است و از خدا گلایه دارم. انسان عبادات نکند یک جور گرفتار می شود، عبادت کند جوری دیگری گرفتار می شود! در حالیکه بزرگان فرموده اند زیباترین زندگی در همین روزه داری ها و سجده های طولانی و امثال ذلک است. بنده از ترس همین نوع مشکلات نمی توانم به این نوع عبادات با عزم زیاد رجوع کنم. در حالیکه خودِ دین ما را با انواع و اقسام تعابیر به عبودیت و عبادت تشویق کرده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علیکم به تعمیقِ معارف توحیدی! مباحث «یا هشام» که حضرت کاظم «علیه‌السلام» برای انسان فرهیخته‌ای مثل جناب هشام بن حکم به میان آورده‌اند، مربوط به مخاطبانی است همچون جنابعالی. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/13028

33905

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من یه خصلت خیلی بدی دارم اونم اینکه وقتی با افراد غیرمذهبی مواجه میشم نمیتونم از حق دفاع کنم. یه حالت ترسی در وجودم میاد و اضطراب می‌گیرم اگر بخوام حرف بزنم فکر می‌کنم منافق هستم که نمیتونم از دین دفاع کنم با اینکه خیلی هم اهل مطالعه هستم و جواب شبهات رو بلدم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدون هرگونه جدال و مشاجره و با رفاقت و دلسوزی، می‌توانیم و می‌توانید به آن‌ها تذکر بدهید. موفق باشید

33497

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما در پاسخ یکی از سوالات من فرمودید که، خود الله هم مظهر است. می شود در این باره توضیح بفرمایید. چون من فکر می‌کردم که الله همان ذات است در حالیکه شما الله را مظهر می‌دانید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در «بسم الله الرّحمن الرّحیم» می‌گوییم به اسمِ الله، معلوم است که حضرت «الله» را اسم می‌دانیم. آری! ذاتی جدایی از اسماء نداریم، ذات در مظاهر حاضر است. این‌طور نباشد که طرف گفته بود رفتیم جنگل، آن‌قدر درخت بود که جنگل پیدا نبود، در حالی‌که همان مجموعه درخت‌ها جنگل بود. موفق باشید

33429

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: نظرتون راجع به حدیثی که در وسایل الشیعه در خصوص این موضوع که هر قیامی و پرچمی قبل از قیام قایم محکوم به شکست است چیست؟ اینا که الان راس کار هستند آبروی دین و اسلام را بردند. چیزی از دین نمانده. حیثیت اسلام را لکه دار کردند، اعتقاد مردم را از بین بردند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایت مذکور همچنان‌که قبلاً نیز عرض شد مربوط به کسی است که ادعای مهدویت بکند. در ضمن فراموش نکنید که اصل انقلاب اسلامی راهی است جهت احیای بشریت و عبور از مشکلاتی که انسان‌های تحت تأثیر غرب برای ملت ما ایجاد کرده‌اند. در این مورد پیشنهاد می‌شود مصاحبه جناب آقای دکتر فؤاد ایزدی با آقای علیزاده را دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/11446 موفق باشید

نمایش چاپی