سلام: خانمِ بنده دچار وسواس طهارت هست. هر کاری هم کردیم، تاثیر زیادی نداشته (مشاوره، روانشناش، روانپزشک، مشاوره مذهبی و..). خودشون و اطرافیان را دچار سختی و عذاب می کنند. البته این کار را عمدی نمی کنند و می گویند یک چیزی در درونم آزار می دهد و باید بشویم و یا به دیگران بگویم که فلان چیز را بشویید تا آرامش پیدا کنم. بهرحال به هر دری زدیم، درمان نشده. ۱. به نظر حضرتعالی درمانی داره؟ ۲. وظیفه ما (اطرافیان ایشان) چیست؟ با ایشان مقابله کنیم یا دستوراتی که می دهند انجام دهیم؟ ۳. صبر بر این بلا، اجری هم دارد؟ التماس دعای ویژه از حضرتعالی برای ایشان و دیگر مبتلایان
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با تمرکز در معارف الهی مثل «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن، قوه عاقله بر قوه واهمه غلبه مییابد و وسواس که امری است به جهت غلبه قوه واهمه؛ از میان میرود. ۲. بدون مقابله با چنین افرادی، لازم نیست از سخن آنها تبعیت کنیم. ۳. إنشاءالله به جهت صبر و شکیبایی که انجام میدهید نتیجه میگیرید. موفق باشید
سلام ببخشید: پرسش شماره ۳۲۹۱۲ پرسش من است پاسخ را دریافت میکنم ولی دلم میخواد متن پرسشم را داشته باشم و متاسفانه برام نمیاره ممکنه متن پرسش ۳۲۹۱۲ را برام ارسال کنید. به عنوان پاسخ این پرسش. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مواردی که سؤالکنندگان، سؤالاتشان مربوط به امور شخصیشان باشد و از طرفی آدرس ایمیلشان را مشخص نکرده باشند؛ با توجه به اینکه خودشان شماره سؤالشان را میدانند صرفاً جواب را در معرض نگاه کاربران قرار میدهیم. و بدین لحاظ نمیتوان این نوع سؤالات را در معرض نگاه کاربران قرار داد بخصوص که بنای این سایت آن است که جوابگوی سؤالات معرفتیِ کاربران محترم باشد ولی متأسفانه بعضاً امور شخصی و درد و دلهای عاطفی را به میان میاورند و موجب میشود تا فرصت کافی برای جواب به سؤالات اصلی از دست برود. موفق باشید
سلام و درود استاد عزیزم: خدا رو خیلی شاکرم بابت ورود شما و قلم نورانیتون به زندگیم. سپاس بخاطر وجودتون. چند تا سوال داشتم ببخشید که زیاده ۱. شما میگید خود واقعی فقط «هست» و قراره این «هست» رو با بندگی کمال مطلق، به کمال برسونیم. خب این به کمال رسوندن با اعمال صالح دنیاییمون انجام میشه دیگه. بدون عمل که نمیشه خودسازی کرد. مثلا با خدمتی که از طریق شغلمون به مردم میرسونیم و این خدمت رو هم از طریق تحصیلات دانشگاهی یاد گرفتیم. پس درسته ما مدرک و شغل و... نیستیم ولی اینها در اون «خود» تاثیر دارن. چون اعمال ما رو تشکیل میدن و اعمال جان ما رو اصلاح میکنن. پس بنظرم یک پرستار یا مددکار با خدمات بی چشمداشتی که در اختیار مردم میذارن، خود قوی تر و کامل تری دارن و گاها رحمانیت و رحیمیت هم -که شرط دریافت بقیه اسماء الله هست-، در اونها بیشتره. میدونم دارم اشتباه میگم اما نمیتونم بین هستیِ خود و اعمالی نظیر شغل و حرفه تفکیک قائل بشم چرا که فکر میکنم اونها کمالِ شخصیت اون هست رو رقم میزنن ۲. آیا میشه گفت خالقیت خداوند و صفت خالق خدا، خلق کردن انسان و بقیه موجودات را ایجاب میکند، چنانکه رزاق بودن او، خلق موجودات و رزق دادن به آنها را ایجاب میکند و بقیه صفات خدا هم به همین ترتیب. نه اینکه او هدفی داشته باشد که از هدف داشتن هم پاک و منزه است. ۳. در مورد مرگ غیر طبیعی بر اثر گناهان، که نفس مایوس میشه از رسیدن به کمال و بدن رو رها میکنه، خب اینکه خارج از خواست و اراده ی «من» هست! یعنی نفس جدا از من یه ادراکاتی داشته و تصمیم گرفته. در حالیکه «من» اصلا نمیخواستم بمیرم! یه دفعه روح برای خودش بدن رو ترک کرده؟ مگه من روح نبودم؟! ۴. استاد اصلا باید بریم دنبال پاسخ این سوالات بی سر و ته که تمامی هم نداره؟ احساس میکنم فقط نیازه که ساحت دیدم رو تغییر بدم اما نمیدونم چطوری. منظورم اینه که آیا تنها تقویت توحید در قلب و تسلیم در برابر خواست خدا، باعث میشه سوالی باقی نمونه؟ به قول شما فقط «هست» بودن خودش و جهان رو بپذیره و تمام! نمیدونم. مغزم داره منفجر میشه ۵. علامه قاضی و علامه طباطبایی هر دو به مراقبه ای در حد چند دقیقه در روز تاکید داشتن به منظور پیدا کردن خود و نفی خواطر. آیا منظور چیزی شبیه مدیتیشنه؟ من وقتی مدیتیشن میکنم جوری با خودم اتصال برقرار میکنم که هرگز در نماز نمیتونم. احساس معنوی خیلی زیادی برام داره، بیش از نماز. فکر کنم جای تاسف داره... ۶. من میگم اونی که توی خوابی مثل تصادف، میترسه و از خواب میپره، همچنان همون مغزه. تصاویر رو خودش ساخته و از اونجایی هم که برای بقای ما تلاش میکنه، در برابر تصاویر ذهنی هم واکنش انعکاسی نشون میده و احساس ترس و فرار و در آخر بیداری. اره اگه دست نباشه، من هنوز منم. اما اگه مغز نباشه هیچ پردازش و فهمی باقی نمونه، من نمیتونم بین مغز و روح تفکیکی قائل بشم ولی از نحوه پاسخگویی شما به چنین سوالاتی، بنظر میاد برای شما خیلی خیلی بدیهیه! اونقدر بدیهی که حتی توضیحش نمیدید. فکر کنم نباید دنبال استدلال دنیوی بگردیم. به بعضی چیزها فقط میشه باور داشت یا نداشت، همین!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! به گفتۀ حضرت آیت الحق استاد حسنزاده: «دست در کار و دل با یار باید باشد». و از این جهت اگر رضایت خداوند مدّ نظر انسان باشد، همان آموزههای دینی افقگشایی میکند و معلوم است که سیرۀ اولیاء نیز باید مدّ نظر باشد. ۲. نکتۀ خوبی است. ۳. آری! نفس ناطقه ارادۀ تکوینیِ خاص خود را دارد که آن، غیر از ارادۀ جزئیۀ ما میباشد. ۴. همینطور است. - به همان معنایی که فرمودهاند: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید رفت» ۵. نه! آن حضور و مراقبه، حضور دیگری است که با نظر به توحید و رحمت بیکرانۀ حضرت حق پیش میآید. ۶. مغز در هر حال، عضوی است از بدن مانند دست و پا، و آنچه در همۀ این امور اصالت دارد «نفس» است که احوالات آن در اعضاء ظاهر میشود. موفق باشید
سلام استاد: همه مان راجع به غرب و بخوصوص آمریکا میدانیم. اما چگونه هرگز از این فکر بیرون نیاییم که باید آمریکا و سگ زردش در فلسطین را سر تا پا آتش بزنیم. جامعه بسیار عجیب است اگر یک نگاهی بیندازیم میبینم چقدر ماهرانه و نامرئی، آمریکا و غرب دارند همین جا یعنی کف جامعه و اجتماعات علمی و بخوصوص فرهنگی ما، به طرز وحشیانه ای فکر ما برای نابودی شان را سر می برند آن هم به یک روش بسیار عجیب. مثلا احساسات، تردید ها، بلند پروازی ها تمام وقت هایی که میبینم یک سری جملات مزخرف از قبیل دین از سیاست جداست. مقداری که من از این اجتماعات یا قتلگاه برخور دار هستم فضای مدرسه است. آیا تا بحال انیمیشن I , Pet Goat II را دیده اید ؟ برای این انیمیشن 7 دقیقه ای که در سال 2012 ساخته شده است حدود 18 ساعت تحلیل درست کرده اند، من که اصلا نمی دانستم و هنوز هم نمی دانم Illuminati چیست، جالب اینجاست که من فقط زمان هایی که تا می آیم با خدا حال کنم، با حاج قاسم باشم، سریع بعد از این توسط همین فضای به ظاهر ناخواسته تشکیل شده ترور فکری میشوم به وسیله چالش های مزخرف مثل پول در آوردن در زاویه موفقیت و آدم سعادت مندی بودن. خب اینها برای شما هم پیش آمده، میخواهم بپرسم چه فکری به صورت بسیار درست و خیرخواهی اش ذهن شما را در بر گرفته؟ چه کسی به این فکر میکند که آمریکا بازی اش داده است. داشتم میگفتم و به اینجا رسید که چگونه این ها را همیشه با خود داشته باشیم چون برایم به خوبی روشن شده است که قرار است کوچک ترین نابودی خواهی من برای اسرائیل، به صورت نامرئی و غیر قابل توجهی مسموم و زمین گیر کند، چه کسی فکرش را میکرد که وضعیت جامعه و اجتماعات فردی و جمعی به نحوه های مختلف که همه برایشان سوال باشد چرا نمی شود در پی علم بود به معنای دانشمندان اصیل ایرانی همچون ابوعلی سینا و شیخ بهایی و... ، زیر سر غرب و آمریکا باشد؟ میخواهم یک خواسته ای از شما داشته باشم، آن هم این است که تحلیل و رمزگشایی انیمیشن I, Pet Goat II را به آن نظری انداخته و واکنشتان را برایم بگویید چون من این کار را کردم و بسیار عجیب بود برایم. در ادامه می خواهم نحوه ی حفظ کردن این را بدانم به این معنا که هرگز از فکر نابودی آمریکا بیرون نخواهم آمد چون مشخص شده او چه جنگ وحشیانه ای را علیه من راه انداخته است. فعلا بحث تا اینجا. انشاالله دوباره راه هایی برایم گشوده خواهد شد که از ان طرف برایم مسئله میشود، مسئله به تازگی برایم اهمیت بسیار پیدا کرده و میدانم حتما بعد آن گشودگی خواهد بود. و من الله توفیق
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب است که متوجه ظلماتی به نام روح آمریکایی شدهاید. جواب اصلی که باید به خودتان بدهید در نسبتی است که باید با فکری حکیمانه نسبتی با رهبر معظم انقلاب به عنوان زبانِ این تاریخ پیدا کنید که باید در این مورد اندیشه کرد. پیشنهاد میکنم بحث «رهبر انقلاب و زبان تاریخی که در پیش است» https://eitaa.com/matalebevijeh/17990 را مدّ نظر قرار دهید تا ان شاءالله میدان تفکر در این مورد در مقابلتان گشوده شود. همینطور که میفرمایید انیمیشن مذکور اشارات خاصی دارد که هرکس با پیشفرضهای خود آن را دنبال میکند. بنده نتوانستم رابطهای که منجر به تفکر شود با آن انیمیشن برقرار کنم. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: اینجانب چند سالی است که قرآن حفظ میکنم و استرس هام کاهش پیدا کرده حس آرامش، اطمینان و ترک معاصی برای من بعد از دوران حفظ پیش آمده، ولی بعضا با افرادی روبرو میشوم که توصیه میکنند حفظ قرآن توجه به ظاهر است و لازم نیست، بهتر است سعی کنم با حقیقت قرآن ارتباط برقرار کنم مگر حقیقت قرآن غیر از همین نورانیت و آرامش است؟ با توجه به اینکه افراد توصیه کننده اهل معرفت هستند میشه تفاوت ظاهر و باطن قرآن را بفرمایید؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین کلمات با آهنگ آسمانیِ خود حقیقتاً به لطف خدا، جان را آسمانی میکند. ولی چرا در این کلمات آسمانی در کنار حفظ آنها در حدّ ممکن با رجوع به تفاسیر، تدبّر نکنیم؟! موفق باشید
درود استاد: خسته نباشید. استاد من دوست دارم مسیر سیر و سلوک عرفان رو طی کنم و شروع کنم ولی سوال برام ایجاد شده و ابهاماتی دارم ممنون میشم پاسخ بدهید. خیلی ممنون. ۱. آیا این مسیر و هدف درست هستش؟ (قصد نیت من تقرب الی الله و خشنودی خداوند هستش) (منظور از این مسیر مسیر سلوک عرفان هستش) ۲. سوال دیگرم این هستش چرا عارفان بزرگی مثل مرحوم آیتالله قاضی، سید هاشم حداد طهرانی و...... از لحاظ روحی و بدنی خیلی اذیت میشدن؟ مثلا آیتالله قاضی میگوید بعد از۴۰ سال عبادت به عالم غیب دست پیدا نکردند رفتند حرم فتح باب اتفاق افتاد و رسید خانه از حال رفتن و همش از حال میرفتن و مرحوم سید حداد که از لحاظ روحی اذیت میشدن مگر تقرب الله سختی دارد؟ مگر هر کس هدفش خشنودی خداوند باشد روحش آرام نمیشود پس چرا این بزرگواران اذیت میشدن؟ ۳. و سوال دیگری این هستش این عارفان بزرگ خودشان درخواست چنین قدرت از خداوند داشتن یا خداوند این قدرت ها رو بهشون عطا میکرد؟ چون قاضی فرمودن ۴۰ سال عبادت کردم اما به عالم غیب دست پیدا نکردن و.... و یا سید حداد موت اختیاری داشتن آیا این موارد به خواست خداوند بدون اینکه خود آن بزرگواران درخواست کنن؟ ۴. سوال آخرم این هستش چگونه کتاب های عرفانی واقعی و شبه عرفانی و مطالب و افرادی از این قبیل را تشخیص دهیم؟ خیلی ممنون دعا گوی شما هستم استاد. ان شاءلله خداوند به شما عمر و سلامتی عطا بفرمایید. خیلی ممنون در پناه خدا
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیر عرفانی مسیری است که به گفته آیت الله حسنزاده، «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی». آری! باید وارد آن میدان شد تا این نوع سؤالات برایمان جواب خود را بیابند و اینطور نیست که آن انتظارها و سختیها برای آنها شیرین نباشد و خود آنها انتظار داشته باشند خودشان میتوانند برای خودشان کاری بکنند. کتابهای مطمئن در این مسیر همان آثار مشهور عرفانی یعنی آثار ابن عربی و خواجه عبدالله انصاری است. موفق باشید
سلام علیکم: اینجانب طلبه هستم. با توجه به اینکه یادگیری مسائل شرعی از رساله عملیه خیلی مهم است ولی بنده راهی پیدا نمیکنم که بتوانم رساله عملیه مراجع را خوب یاد بگیرم به بعضی از اساتید هم گفتم گفتند با دیگر طلاب مباحثه کنید ولی طلبه ای که علاقه به احکام داشته باشد پیدا نکردم و حتی حاضر نیستند مسائل مبتلابه را بخوانند چه برسد به کل رساله. از نظر حضرتعالی اگر بخواهم رساله مطالعه کنم چه روشی باید باشد؟ ۲. لطفاً دو نفر از مراجعی را که به اعلمیت میشناسید بفرمایید به ترتیب اعلمیت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً کتاب «آموزش فقه» اثر جناب آقای فلاحزاده که در پایههای ابتدایی حوزهها خوانده میشود، کتاب خوبی است. ۲. با توجه به اینکه ما در تحقیق خود از جوانب مختلف رهبر معظم انقلاب را اعلم و ارجح میدانیم؛ نمیتوانیم کس دیگری را در عین احترام به همه مراجع محترم به عنوان اعلم پیشنهاد کنیم. موفق باشید
با سلام و خدا حافظی جهت نایب الزیاره بودن برای همه کاربران محترم در خدمت مرد مرد ها شهید حاج قاسم سلیمانی.
با سلام و خدا حافظی جهت نایب الزیاره بودن برای همه کاربران محترم در خدمت مرد مرد ها شهید حاج قاسم سلیمانی.
سلام و عرض ارادت خدمت استاد گرانمایه: استاد همسر بنده مدتی است به جلسه خانمی که گویا دارای احوالات خوش و پر مایه و حتی صاحب کتاب هستند ورود پیدا کردن که جلساتشون هم خیلی پر شور هست ولی عمومی نیست و یه جور تشکیلات خصوصی و غیر علنی دارن و توی مکانهای عمومی هم برگزار نمیشه، محتوای جلسات هم تا اونجایی که بنده در جریانم بیشتر در مورد مبحث ولایت هست و صحیحه، ولی موردی که باعث شد مزاحم شما بشم اینه که بعضا جلسه تا بعد اذان طول میکشه حتی مورد بوده تا ده پانزده دقیقه بعد اذان، و ظاهرا ادامه جلسه (سخنرانی یا نوحه و روضه) را مهمتر میدونن تا نماز اول وقت، حالا با فرض این که محتوای جلسه صد در صد مورد تایید باشه و ایشون هم صاحب نفس سلیمی باشن از نظر شما چنین جلسه و چنین استادی مورد تایید هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به تأخیر مختصر وقت نماز، نباید حساس بود. زیرا بالاخره خداوند چنین رخصتهایی را داده است. مهم آن است که حاضران بعد از مدتی خود را ذیل ولایت فقیه در افق تاریخی که انقلاب در مقابل ما حاضر کرده است و منجر به ظهور حاج قاسمها شده است؛ حاضر بیابند. موفق باشید
سلام علیکم: وقتی مشغول مدیتیشن باشیم مشخص است که روی چه چیزی باید تمرکز کنیم. حالتی پیش می آید که انگار به درون خودمان نظر و توجه داریم. حالا اگر بخواهیم همین زمانی که برای رجوع به خود (یا خیال خود) صرف میکنیم را خرج رجوع به پروردگار کنیم چطور باید این تمرکز را ایجاد کنیم؟ و روی چه چیزی؟ حداقل در نظر به خود (ضمیر ناخودآگاه) خودی وجود دارد و سمت و سویی دارد که میتوان به جهت آن (درون خویشتن) متمایل شد. در رجوع به پروردگار باید به کدام سمت متمایل شویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به عینالرّبطبودن و فقیر إلی اللّه از یک طرف، و عبودیت خودمان از طرف دیگر حضور پیدا کرد. موفق باشید
با سلام: آیا یک مجتهد اگردرعمل اشتباه کند ازمقام فقاهتی میفتد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقه، یک علم است حال چه فقیه عامل به آن علم باشد و یا نباشد، بحث علمیِ فقه جداست. موفق باشید
سلام و احترام. به نظر میاد امسال کم طاقت شدم. قبلا روضه گوش می دادم و گریه می کردم امسال حتی طاقت کلمات روضه رو هم ندارم. کشتن، سیلی زدن، آتش زدن، همه کلمه های روضه ها و هر چیزی که به خشونت مربوط بشه حالم رو بد می کرد و نتونستم برم عزاداری و متأسفانه توفیق حضور در عزاداری از دست دادم. اشکالی داره؟ باید چه کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به یاد روحانیت و صفای معنوی که امام و خانواده آن حضرت و اصحاب آن حضرت در آن صحنهها مدّ نظر داشتند و متوجه عظمت کار خود بودند؛ باشید. در آن حدّ که این آزارها که دشمنان آنها بر آنها إعمال میکردند، هیچ بود هیچ. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: از مطالب زیبایی که بیان می فرمایید متشکرم. در راستای نگاه وجودی و تاریخی به معماری، متنی اولیه را آماده کرده ام. می خواستم خلاصه مطالب را اینجا ارسال کنم ولی به دلیل نیاز به راهنمایی شما در تکمیل و تصحیح مطالب، کلِ متن را در پیامرسان ارسال کردم. خیلی ممنون می شوم اگر راهنمایی بفرمایید. از وقت شما بی نهایت سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً آن متن را دیدم. در رابطه با معماری اسلامی و ظرایفی را که باید مدّ نظر قرار داد تا انسان در آن فضا احساس کند معمار با طراحی خود، آسمان را به زمین آورده؛ نکات دقیقی را در آن نوشتار به میان آوردهاید. حقیقتاً همینطور است که ما از سُکنیگزیدن در زمین به جهت مهندسیهای بیروح محروم شدهایم. تا آنجایی که حتی جناب هایدگر متوجه این امر شده است و بحث «ساختن، سکنی گزیدن، اندیشیدن» را به میان آورده است که جناب آقای دکتر صافیان در 8 جلسه شرح خوبی را از آن نوشته به میان آوردهاند که خوب است به آن توجه شودhttps://t.me/MJSafian/530 . موفق باشید
سلام علیکم میخواستم بپرسم جناب محی الدین ابن عربی رحمت الله علیه در این حکم و امثالهم با توجه به اینکه شیعه ای بوده که تقیه میکرده و در عرفان کسی پس از انبیا و اوصیا به پای او نمیرسد، این بزرگ عارف الهی میخواهند ما را در چه محیط و تاریخی حاضر کنند و به کجا نظر داشته اند: «من أکل أو شرب متعمدا فقال قوم: علیه القضاء و الکفارة التی أوجبها (الشرع) فی الجماع. و قال آخرون: لا کفارة علیه.- و الذی أقول به: إنه لا قضاء علیه و لا کفارة، فإنه لا یقضیه أبدا... اگر روزه دار عامدانه چیزی بخورد یا بیاشامد، گروهی گفته اند که قضا و کفاره ای که شرع در بحث جماعِ روزه دار واجب کرده بر وی واجب است و دیگران گفته اند کفاره ای بر او واجب نیست. آن چه که من بدان اعتقاد دارم آن است که نه قضا و نه کفاره بر او واجب نیست و هرگز روزه اش را قضا نمی کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که آیت الله جوادی در شرح فصوص الحکم فرمودند این عربی از نظر فقهی سنیمذهب است و بر همان مبنا نظر می دهد و از عقیدتی شیعه میباشد. و از این جهت این نوع گفتار را باید در رابطه با نگاه فقهی او مدّ نظر داشت. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: به یاد ندارم که در ماه رمضان های سال های گذشته، این همه به اندازه امسال بد عمل کرده باشم. امسال وضعم خیلی خراب بود. خدا می داند که چه اندازه شرمگین و شرمسارم. هیچ امیدی به جز لطف و رحمت و رأفت کریمانه ی او ندارم. دستم واقعاً خالی است. احساس می کنم همه دست پر دارن از سر این سفره بلند میشن و بارشون رو بستن. ولی این حقیر روسیاه چیزی جز سرافکندگی و خجلت ندارم. متأسفانه به توصیههای شما گوش ندادم و شیطان منو به بیراهه ها برد. حالا چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! قضیه چیز دیگری است و آن، حضور در سکراتی است برای حضور در ساحتی دیگر و ایمانی نو. در این ماه، نور جلال حق وزیدن گرفته، به همان معنایی که در مقدمه جلسه دوم شرح غزل ۱۲۳ عرایضی شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/13533 موفق باشید
سلام استاد خدا قوت: ۱. -سوال یکی از دانش آموزان دبیرستان دخترانه؛ در کتاب طهارت علامه حسن زاده رحمه الله علیه قسمت تطهیر قوه خیال به نقش استاد در تطهیر قوه خیال خیلی تاکید کردن خب برای تطهیر قوهی خیال من فکر میکنم وجود استاد کمک کننده ست شاید از این جهت که کمک میکنه زودتر به اهداف معنوی برسیم. من کاملا قانع شدم که تطهیر قوهی خیال چیه و چرا میخوایمش ولی متوجه نشدم که دقیقا وجود استاد چه لزومی داره و اینکه اون استاد چه کسی میتونه باشه؟ حتما باید درس دین خونده باشه؟ حتما باید یجوری باشه که مثلا بتونم برم ببینمش یا صرفا اینکه یک شخصی که در جای دیگه ست و من کتاباشو بخونم و صوت های مربوط به اونو گوش بدم کافیه؟ ۲. به نظر شما استاد بزرگوار بهترین کار تبلیغی و تربیتی در دبیرستان دخترانه که فعالیت دارم چه میباشد. باید چکار کنم؟ لطفا راهنمایی کنید. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. استاد را باید بیشتر به عنوان نماد اندیشه و سلوک دنبال کرد، و مدّ نظر قرار داد. در همین راستا میتوان در این زمانه سخن آیت الله بهجت را مدّ نظر قرار داد که میفرمایند: «علم تو، استاد توست» زیرا نماد شخصیتیِ حضرت امام جایگاهی که در مسیر سلوک نیاز به استاد باشد را تأمین کردهاند. در این مورد عرایضی در جزوه « شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت «رحمتاللهعلیه»
https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA&tab=posts&inner_tab=leaflet
۲. به نظر میآید مباحث معرفت نفس به عنوان مقدمه درک حقیقت مجرد نفس، شروع خوبی باشد. موفق باشید
سلام خدمت استاد: مباحث تخیل فعال رو خوندم ولی مواردی رو متوجه نشدم. چطور بفهمیم خیالی که داریم از نوع خیال پردازی است یا تخیل فعال؟ اصلا این خیال فعال مثل همین صورت هایی است که در ذهن میسازیم یا نه؟ تفاوت و شباهت خیال فعال با بعد قلبی چیست؟ آیا میتوان گفت تخیل فعال یعنی با صورتِ حقیقت مرتبط میشویم و قلب یعنی با خودِ حقیقت مواجه و رو به رو میشیم؟ یا تخیل فعال همون ارتباط قلبی با حقیقت است؟ آیا تخیل فعال مرتبه ای از سلوک است؟ استاد! خیال پردازی عملی باطل (بیهوده) است یا مفید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر خیالی که مبتنی بر امر عقلی و امر شرعی نباشد، ریشه در وَهمیات دارد و محل ورود شیطان میشود. در همین رابطه پیشنهاد میگردد کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/book/78?mark=%D8%A7%D8%AF%D8%A8%20%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%84
سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: مدتی است لازم میدانم مسالهای را با حضرتعالی مطرح کنم اگر صلاح دانستید برای کاستن از مشکل، اگر راه حلی به نظرتان رسید بزرگواری کنید، دست فرزندانتان را بگیرید. چند سالی است با مرکز فرهنگی آشنا شدهام که بحمدالله دغدغه انقلابی هم دارند و ظاهرا اهل فکر و مطالعه هم هستند اما از آنجا که کار بشری بی نقص نیست، نقائصی در این جمع میبینم که از صمیم دل مایلم رفع شود. ۱. گاهی از زبان شما هم شنیدهام که میفرمایید این حرف را یا این توصیه را یک توصیه اخلاقی نبینید مساله فراتر از این حرفهاست یا مساله، مساله وجودی است، آیا این فرمایش شما به معنای عدم ضرورت پایبندی به مسائل و تعهدات اخلاقی است؟ جلسات حضرتعالی کاملا منظم و سر وقت برگزار میشه ولی این بزرگواران هیچ تعهدی نسبت به کسی که بهش قولی میدهند ندارند جلسات بی نظم هست گاهی واقعا اتلاف وقت زیادی هست ولی حتی بابت تاخیر یا عدم حضورشان عذرخواهی هم نمیکنند. ۲. وقتی فردی جدید وارد جمع میشود به جهل او درباره برخی مسائلی که به نظر آنها بسیار مهم است رحم نمیکنند و متاسفانه بارها مورد نقد و ملامت قرار میگیرد که فلان حرف تو موجود بینی بود آن دیگری شرق شناسانه و آن دیگری مشهورات، هیچ مسیری برای دستگیری و حرکت فرد از ندانستههایش به آنچه باید بداند ترسیم نکرده اند. بسیاری افراد با شنیدن کلمات پرطمطراق این بزرگواران آنچنان زمین گیر میشوند و خود را میبازند که یا مطیع کامل میشوند یا یاس آنها را فرامیگیرد. و متاسفانه خیلی از افرادی که برای کمک فکری و نفس کشیدن در فضای فکری_ انقلابی به آنها پناه میآورند یا کسانی که دوست دارند در این زمینه باری به دوش بگیرند، آزرده و سرخورده از مرکز فاصله میگیرند. ۳. تاکید بیش از حد به دستاوردها یا تحلیلهای برخی بزرگان هم راه تنوع فکری را بسته و هم پویایی را از جمع گرفته، مثلا اگر بنده به حضرتعالی ارادت دارم اگر فقط کتابهای شما را بخوانم فقط اراء شما را بپذیرم و نه راه نقد را بازبگذارم نه با اندیشههای متنوع ارتباط داشته باشم و نه مسیر علمی و سلوکی شما را داشته باشم، برای کسانی که با من به عنوان پیرو اندیشه شما مواجه میشوند، سوء تفاهم ایجاد میشود که من حاصل اندیشه شما هستم و مسیر رسیدن دیگران به حقیقتِ اندیشه شما را مسدود یا دشوار میکنم. و خود را از شنیدن اندیشه های دیگر و فهم دیگران از اندیشه و آثار شما محروم میکنم ۴. نگاه از بالا. یا همان نگاه عاقل اندر سفیه این دوستان اجازه شنیدن نظر دیگران را از آنها گرفته. مسلم میدانند که درست فهمیدهاند، درست میروند و بی هیچ درنگی دیگران را زیر شنی تانکهای کلمات بی تعریف، ادعاهای بی دلیل و حتی تمسخرهای فکری شان له میکنند. بنده واقعا متاسفم که مجبور شدم در این سطور ضعفهای عزیزانی را بگویم که هنوز هم به زعم خودم برای خدمت به اسلام و انقلاب دور هم جمع شده اند و از بسیاری آسایش ها و مزایا چشم پوشیده اند. این سطور پر درد را نوشتم چون هنوز به صفای باطنشان اعتقاد دارم اما آنها را دچار خطا میدانم. لطفا در جلساتی که با این بزرگواران دارید نه در حد چند جمله تذکر، چند جلسه آسیب شناسی خودمانی داشته باشیم. از صبر جنابعالی ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! اگر گفته میشود با واژههای اخلاقی بحث را شروع نکنیم، بدان معنا است که فرمودهاند نگاه عقل عملی باید مبتنی بر عقل نظری باشد، نه آنکه اخلاق را به عنوان آثار عقل عملی نفی کنیم، بلکه باید تلاش کرد با تأکید بر مبانی نظریِ آن، اهمیت آن را بیشتر نمود. ۲. این حقیقتاً یک ضعف است و حکایت از محدودیت تفکر میکند هرچند آن تفکر، بزرگ باشد تا آنجایی که پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» یعنی همان کسی که دین اسلام را که کاملترین دین است، آوردهاند باز میفرمایند: «اطلبوا العلم و لو بالصین فان طلب العلم فریضه» و بدین لحاظ آن کس که طالب علم است واز علم برخوردار است نسبت به دیگران گشوده میباشد. امید است مباحثی که بنا میباشد تحت عنوان «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» در روزهای سه شنبه در مرکز «سُها» انجام گیرد، بتوانیم برای خود و دیگران متذکر امر گشودگی نسبت به سایرین و از بالا نگاهنکردن به افراد باشیم. موفق باشید
سلام استاد: من یه ضعف شخصیتی دارم که خیلی بده و اجازه دفاع از حق رو بهم نمیده. من یه حالت ضعف و ترسی در وجودم غالبه که حتی نمیتونم جواب آدمایی که اطرافم هستن و وهمیات فضای مجازی رو باور کردن بدم. دقیقا مصداق مومن ضعیف هستم. علی رغم اینکه از نظر علمی و مطالعاتی خیلی فعالیت دارم. و این خیلی عذابم میده. لطفا منو راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه در ابتدای امر با آنهایی که گرفتار توهّمات فضای مجازی شدهاند، همراهی نمیکنید نصف راه را رفتهاید. در کنار این حضور اگر شرایط تذکری دوستانه پیش آمد، تذکر میدهید. ولی جدال، نیاز نیست. موفق باشید
سلام استاد: فارغ از بحث تعبدی موضوع، یک زن بالغه رشیده عاقله فاضله چرا باید برای خروج از منزل از شوهرش اجازه بگیرد؟ مگر صغیر است؟ مگر عقلش نمی رسد کجا برود و کجا نرود؟ آخر حکمت ظاهری این حکم چیست؟ بحث اطلاع رسانی هم نیست بلکه اجازه است. از دید تعبدی ما به خداوند می گوییم سمعا و طاعتا. ولیکن.....
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می آید باید علما در این مورد نسبت به جامعه امروزی در نگاه خود تجدید نظر کنند. زیرا در جامعه گذشته عموماً همه مایحتاج انسان در خانه و زندگی بومی آنها حاضر بود و خروج از خانه بسیار سؤالبرانگیز مینمود. ولی امروز چنین نیست. ۲. بحث در هماهنگی در زندگی است. خروج مرد از خانه معلوم است ولی از این جهت که خروج زن از خانه اگر تعریف خاصی مثل کارمندی و یا معلمی نداشته باشد، معلوم است که باید به مرد به اعتبار هماهنگی، خبر داده شود، به اعتبار اینکه آن دو با همدیگر زندگی میکنند. موفق باشید
سلام استاد: من امسال برای دبیری فلسفه قبول شدم. میخواستم یه منابعی معرفی کنید برای دبیران خصوصا دبیران معارف که با وجود وضعیت فعلی آموزش و پرورش و کتابهای درسی موجود باید چه رویکردی رو دنبال کنند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است ابتدا پس از مطالعه کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آنها که روی سایت هست؛ به جزوه «تاریخ فلسفه و کلام اسلامی» https://lobolmizan.ir/leaflet/233 رجوع شود و سپس به «بدایة الحکمه» از علامه طباطبایی با شرح استاد امینینژاد بپردازید. موفق باشید
ضمن عرض سلام و آرزوی صحت و سلامتی خدمت استاد بزرگوار: استاد میشه بفرمائید رنگین کمان کدام حقیقت قدسی هست که تنزل کرده و در عالم عنصری بدین صورت ظاهر شده است؟ مثلا فرمودید آب تجلی اسم لطیف هست. شیطان تجلی اسم مضل هست. بنده احساس میکنم رنگین کمان باید یک حقیقت مستتر به سر باشد. ممنون از شما و کمک های بی دریغ شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان شعری که از جناب حافظ عرض شد، بپردازید که میفرماید: «ابرو نمود و جلوهگری کرد و رو ببست». آری! در دل فضای بیکران رُخ مینمایاند و جلوهگری میکند در حالیکه هیچچیز مشخصی نیست جز همان هوای بیرنگ. و قصه حقیقت همیشه همینطور است که تنها حقیقت است، هرچند به صورتهای گوناگون جلوهگری کند. اما باز حقیقت است و لاغیر. موفق باشید
با سلام: آیا ما عرفان نظری را می آموزیم تا مقدمهی عرفان عملی باشد؟ اگر پاسخ آری است، آیا عرفان عملی ما باید بر اساس عرفان نظری باشد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان نظری سراسر متذکر معارف عالیه توحیدی است و مسلّم بنا به فرمایش اولیای معصوم عبادات هرکس به اندازه معارف توحیدی او ارزش و نتیجه دارد. موفق باشید
سلام و احترام خدمت حضرت استاد: ببخشید میخواستم بدونم سیر مطالعاتی که پیشنهاد میدید و دارید شامل چه کتابهایی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید سیر مطالعاتی که روی سایت هست برای شروع، خوب باشد https://lobolmizan.ir/page/seyr . موفق باشید
سلام: آن جایی که اهداف خلقت را ذکر می کنند و می گویند: رسیدن به رحمت عبودیت احسن عمل اگر عبودیت را به یک معنا انجام تمام واجبات و محرمات _ اعتقادی اخلاقی فقهی.. _ بدانیم بعد بنا باشد هر عملی را یعنی هر واجبی را _ یا هر مستحبی را... _ به طور احسن انجام دهیم یعنی فرض کنید ما واجبات و تکالیف رساله عملیه را داریم واجبات اعمال اخلاقی را داریم _ مثلا مثل آن ها که در گناهان کبیره ذکر شده یا در مسائل اخلاقی رساله آیه الله مظاهری هست - بعد واجبات اخلاقی را داریم - همان صفات اخلاقی مثل کبر، ریا، کفر، حسد. مثل آنهایی که در کتاب الاخلاق آیه الله مظاهری هست - به اضافه ی واجبات اعتقادی. سوال من این است که احسن عملا یعنی چه جور عملی؟ بعضی جواب می دهند کاری کا عقلانیت بیشتری خروجش کرده باشیم. ولی شاید زیاد واضح نباشد مثلا در تفسیر نور ذیل آیه ی ۲ سوره نور می خوانیم: "كار «حسن» و نيك چه شرايطى دارد؟ كار نيك، كارى است كه از نظر هدف، زمان، مكان، ضرورت، تداوم، ابزار مورد استفاده، همكاران، بهره گيران، استقامت در كار، استحكام، نظم، آيندهنگرى در عمل، اولويتهاى مورد نياز، نشاط، اعتدال، دقّت، سرعت و سلامت كار، مورد سنجش و برنامه ريزى قرار گرفته باشد و به دور از آفتهاى عجب، حبط، ريا و سمعه انجام پذيرد.» به نظر شما برای این که ما عمل مان احسن باشد یک شرطش داشتن اجتهاد نیست؟ چون واقعا اگر کسی اهل عمل باشد و بخواهد در هر عمل و هر لحظه هر کاری _ حداقل واجبات _ انجام می دهد این شرایط را درش لحاظ کند خیلی مشکل است شاید غیر ممکن. من حتی در یک عمل _ مثلا شغل و کار و کسب ام _ هنوز یک شرطش را هم ندارم؟! تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً اجتهاد در این موارد بسیار راهگشاست. ولی عنایت داشته باشید که با تأمّل مداوم در امور سلوکی و معنوی خود به خود انسان متوجه ظرفیتهای خودش نسبت به احسن عمل خواهد شد. موفق باشید