بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمة الله: خبرگزاری رسا پس از مصاحبه با حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی اینگونه بیان میکند: [ایشان ولایت فقیه را نماینده و نائب امام معصوم دانست و تأکید کرد: «فقیهی در جایگاه ولایت و حکومت قرار میگیرد که از نظر عدالت و تقوا تالی تلو معصوم است.»] منبع: https://rasanews.ir/fa/news/212752/%D9%88%D9%84%DB%8C-%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA حال، اینکه به عنوان مثال امامین انقلاب تالی تلو معصوم می باشند، در ابتدا احتیاج به توضیح برای ما (مؤمنین انقلابی) دارد تا در حد کفایت این مفاهیم را درک نمائیم تا بتوانیم خود، آنها را برای سایرین تبیین و اثبات کنیم. لذا از حضرتعالی تقضای کمک داریم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به سنت پیامبر «صلواتاللهعلیهواله» و ائمه هدی «علیهمالسلام»، فقیه را در ولایتش و إعمالِ حاکمیتش مدّ نظر قرار میدهیم و هرچند انتظار عصمت از او نیست، ولی دنبالکردن سیره اولیای الهی مدّ نظر است. موفق باشید
سلام علیکم استاد: طاعات و عبادات قبول ان شاءالله. ببخشید نظرتون در مورد این مطلب چیه؟! 🏴 به بهانهی وفات نادر، «خالی شدن دست انقلاب از نوادر» 📆 زمستان ۱۳۹۹ بود. جلسهای یک روزه در خصوص مسائل راهبردی و مغفول کرونا در منزل مرحوم دکتر طریقتمنفرد شکل گرفت که جمعی از بزرگان در حوزههای مختلف، از جمله استاد #نادر_طالبزاده حضور داشتند. ✅ منظور از موضوعات مغفول، نگاه به کرونا، نه صرفاً بهعنوان یک بیماری بلکه بستری چندجانبه برای طراحی دشمن در راستای تحقق نظم_نوین_جهانی است و جالب آنکه تمامی اعضای حاضر در آن جلسه، تدریجا بابت مواضعشان، کم و بیش مورد هجمه و بایکوت رسانهای قرار گرفته و بعضی نیز از دنیا رفتهاند. ⭕️ قصد بر مرور مسألهی کرونا و فضای دو سالهی آن ندارم؛ بلکه نیتم طرح یک پرسش است. پرسشی که شاید همهی ما باید نسبت به آن تأمل ژرف داشته باشیم. ⬅️ کرونا هر چه که بود و نبود، در بخشی از آن پیروز شدیم و در بخشی دیگر، سنگرهای دشمن کماکان فتح نشده است. 🔵 اما فرض کنیم امروز، اوایل سال ۱۳۹۸ است: - نه کرونایی است، نه بیماری، نه شرایط اضطراری و ... - همه چیز عادی است؛ - هنوز علمدار عزیز اماممان، سردار دلهایمان هست؛ - نخبهی عزیزمان، شهید فخریزاده هست؛ - مراجع گرانقدر هستند؛ - علمای بینظیرمان هستند؛ - فعالان دلسوز فرهنگی اعم از طلبه و غیر طلبه هستند؛ - برخی سردارانمان هنوز هستند؛ - دلسوزانی همانند مرحوم طریقتمنفرد هستند؛ - همه هنوز هستند و نادر هم هنوز هست... از آن سو: - تشتتهای کاذب درون جریان انقلابی نیست؛ - برچسبزنیهای شیطانشادکن نیست؛ - «هرکه از ما نباشد، ضد ولایت است» نیست؛ - تنگتر و تنگتر کردن دایرهی انقلاب و ولایت مداری نیست؛ - فراموش کردن دشمن_اصلی و سرگرم شدن به فرعیات نیست... ⏰ حال بیاییم به امروز و این ساعت؛ به اردیبهشت ۱۴۰۱؛ با فرض آنکه تمام پیچ و خمها و فراز و فرودهای این بیش از دو سال، رخ نداده است. ناگهان چشم باز میکنیم و میبینیم جمع کثیری از نوادر_انقلاب در بینمان نیستند❗️ اما از جبههی دشمن، اعم از داخلی و خارجی؛ از اصلاحاتیهای امید نتانیاهو گرفته تا منافقین رانده شده، از بزرگان جهانی یهود گرفته تا وزنههای فکری و مالی آنها؛ تا حتی پیر ملکهی لندنیشان احدی کم نشده‼️ ⬅️ در حالی که بعضاً هم بهلحاظ سنی، هم وضعیت سلامت و ... از بسیاری عزیزان رحلتکردهی ما، به مرگ نباتی نزدیکتر بوده و هستند. آیا شک نمیکردیم که چه شده؟! نمیپرسیدیم چرا دست روزگار فقط به گلچینی افتاده و با علفهای هرز کاری ندارد؟! قطعاً چنین میکردیم❗️ کما اینکه برای عزیزانی مثل دکتر کاظمی آشتیانی و فرجالله سلحشور، تا مدتها چنین بررسیهایی بهصورت عمومی و خصوصی مطرح بود. چرا؟! چون هنوز کرونایی نبود که همه چیز را عادیانگاری کنیم... 💠 خیلیها میگویند کرونا، حس بویایی را تضعیف میکند اما ظاهراً شم_دشمنشناسی ما را بیش از دیگر موارد از بین برده! 🔴 بهخود بیاییم و از خود بپرسیم چرا فقط نوادر و نخبگان انقلاب؟؟ آن هم در شرایطی که: ۱. اولاً در نظام عالم الهی، چیزی بهنام اتفاق اصلأ تعریف نشده، ۲. ثانیاً دشمنی داریم که برای تأخیر در ظهور حجتالله و عقب انداختن شکست حتمیاش، نسبت به کوچکترین مسائل برنامهریزی میکند! آری❗️ 🔶🔹 نادر طالبزاده هم در روز_قدس که برایش جهادها کرد، آسمانی شد؛ و آیا همچنان نادرهای دیگر هم؟ ✍️مهندس شکوهیانراد
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نظرات آقای مهندس شکوهیان راد نسبت به کرونا از قبل بودهام و البته به عنوان یک نگاه باید نسبت به آن فکر کرد. ولی نتوانستم نگاه ایشان را نگاه همهجانبه نسبت به چنین موضوعاتی بدانم. بالاخره باید فکر کرد. موفق باشید
سلام و خدا قوت: ببخشید این که کسی خواب های معنوی نمی بینه دلیل بر معنوی نبودنش هست؟ و هنوز پاک و با تقوا نیست؟ یا اعتدال مزاج نداره؟ یا دلیل دیگه ای داره؟ ایدک الله
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم هر اندازه جنبههای عقلی انسان شدیدتر شود، خوابدیدنهایش کمتر میشود. بنابراین نباید نسبت به آنچه میفرمایید حساس باشید بیشتر به معارف توحیدی خود بپردازید. موفق باشید
با سلام وعرض ادب: استاد زمانهایی که محدودیت در عبادات داریم مثلا نماز را نمی توانیم بخوانیم یا قرآن را از رو بخوانیم، باید چه کاری را جایگزین آن کنیم؟ البته من تعقیبات و بعضی دعاها را میخوانم که البته نمیدانم باید حتما با ترجمه بخوانم یا نه، و صوت سوره هایی که باید بخوانم را گوش میدهم که مطمئن نیستم از نظر شرعی درست باشد وهم چنین سخنرانیها و...، در کل من ماهی یکبار انگاررفرش میشوم وباید از اول شروع کنم و نمیدانم چاره چیست؟! کار خاصی هست که باید انجام دهم؟ مشکل روالی که پیش می روم چیست؟ با سپاس فراوان🌺
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید در انجام واجبات کوتاهی نکرد و سپس سعی کنیم معارف توحیدی خود را رشد دهیم زیرا عبادات ما به اندازه معارف ما تأثیرپذیر و نتیجهبخش است و پس از آن انجام امورات زندگی و مستحبات، برکات خود را خواهد داشت. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: استاد بزرگوار قبلا هم این سوال را پرسیدم اما جوابی ارسال نشد و آن اینکه وقتی خداوند میفرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» اراده خداوند آنگونه نیست که محل تصمیمات جدید قرار گیرد و نمیتوان تصور کرد در مقطعی صادر اول یا نور محمدی نبوده و بعد خداوند تصمیم میگیرد همچو چیزی ایجاد کند چرا که به فرموده شما خاصیت و ذاتی موجودات مجرد از ماده آن است که تجلی و ظهور دارند بنا بر این نمیشود الله جل و جلاله باشد ولی خلیفه الهی و صادر اول که ظهور اوست نباشد که تا اینجا بحث زمان مطرح نبوده و یک حقیقت ازلی است ولی چون قرآن کریم با زبان ما سخن میگوید خود بخود و بطور قهری این حقیقت ازلی حالت زمانی و ماضی بخود میگیرد ولی همین حقیقت وقتی میخواهد در عالم ماده ظهور کند نیاز به یک بدن عنصری هست که آن در بستر زمان و با مقدماتی که از جمله آنها خلقت عالم ناسوت است ایجاد میشود که البته این بدن از آدم تا خاتم اشکال و صورتهای خاصی دارد و اوج ظهور آن حقیقت در ولی الله اعظم و پیامبر خاتم است و به قول علی (ع) ما الف الف عالم و الف الف آدم داشتیم و ظهور آن حقیقت فقط مخصوص دوره زمانی ما نیست و در هر دوره ای بصورتی ظهور کرده و ظاهرا ابو علی سینا گفته که ما قیامتها داشتیم و این مسئله یک امر تکرار پذیر است. آیا این برداشت درست است؟ جزاک الله خیرا
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» عرض شده؛ آیۀ «انّی جاعل فی الارض خلیفه» حکایت ارادۀ تکوینی خداوند را متذکر میشود، ربطی به زمان و یا آغاز زمانی ندارد که در این رابطه میتوانید به مباحث «حرکت جوهری» رجوع فرمایید. موفق باشید.
به نام خدای زمان و سلام بر او که خدا پیمان آن را برگرفت و محکمش کرد، سلام بر او که وعده خدا آن را ضمانت نمود، حال سلام بر تو ای مولایمان حضرت صاحب الأمر: هنگامیکه نماز میخوانى و قنوت بجا میآورى، سلام بر تو زمانىکه رکوع و سجود مینمایى و سلام بر تو هنگامی که با زبان مبارکت قرآن میخوانی. بخاطر تو هرکاری کردیم در غزه و لبنان خون دادیم و مقاومت و صبر و سلحشوری کردیم در یمن شمشیر کشیدیم و در ایران انقلاب اسلام کردیم و در کره زمین و کشورهای مختلف زمان را بسرعت به تبدیل کشاندیم و همه اینها به امر و لطف و مختاری خدا بوده و هست که ما بندگی اورا کردیم حال نمیدانیم چگونه بیش از این بسوی تو برگردیم خودت بیا که تا دورت بگردیم. ز ظلم خشن دشمنان بکلی گشته ایم فارغ و ماورای آنها حضور یافتیم و بحمدالله والمنت ز خیل باده نوشان و زندگی کنندگانیم. گر عشق از پرده سرزند به جان ما عَلم آزَرد، و او سلطان شود در تن هم او باشد دین و ایمانمان. اگر کشته شدیم در عشق و اگر عابد به راه دین و اگر گناهی از ما سر زد مثل گمشدن در دام شرک غرب، میدانیم که خدا آیه «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» را اصلاً برای ما نازل فرموده پس هرکه از ماست میداند گناه و توبه نیز هردو در راه پرورش ماست از حضرت رب تبارک تعالی پس مقدس است. ای امام زمان ماییم ز مستی سر در جهان نموده چون شمع آتش تو بر فرق جان نهاده، تو همچون آفتابی تابنده از همه سو ما همچون ذره پیشت جان در میان نهاده. خدایا ما دیگر منتظریم چرا که جان ما شرابی از جام او کشیده است، سرمست افتاده و دلمان جز او نخواسته خدایا ما منتظریم تو را در او ببینیم. خدایا اعلان متعین نهایی و نیز بدنی حضرت صاحب الامر ارواحنافداه را برای ما تعجیل بفرما بحق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم. استاد آنچه راه پیمودیم بلطف خدا نتیجه اش این است، شما توضیح بفرمایید در این باب لطفاً.
باسمه تعالی: سلام علیکم: و این نظر به نهاییترین حضوری است که انسان باید در طوفانی چنین سهمگین که طوفانی است آخرالزمانی، مدّ نظر داشته باشد و اینجا است که با ایمانهای نیمبند نمیتوان به آن شکوفاییها رسید که به تعبیر شهید آوینی بزرگ، شأن این آخرین انسان در این آخرین دوران است. آیا با نظر به حضور نهایی بشر نزد خود که از طریق اسلام به عنوان نهاییترین دین، آغاز شده، آن حضور نهایی حکایتِ زندگی حقیقی در این دوران نیست که در مواجهۀ روحهای آزادیخواه با شخصیت سید حسن نصرالله و با تشییع او برای انسانِ این دوران پیش آمد، تا آینده گم نشود و بشر گرفتار بیآیندگی نگردد؟ موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام: برای انتخاب استاد راهنماییم بفرمایید. سپاسگزارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد، ورودی ندارم. موفق باشید
سلام ببخشید مسئله مشکلی ذهن بنده را درگیر کرده است: «چرا زندگی و همه چیز هایی که به آن متعلق است باید طوری صرف شود که گام به گامِ انقلاب اسلامی پیش برود و ترقی کند؟». سؤالم را تشریح میکنم: از گفتار شما برمیآید که گویا تنها راه نجات سردرگمی بشریت این است که رو به انقلاب اسلامی بیاورد. «علم» بیاموزد که انقلاب در مسائل علمی تقویت شود. «فلسفه» بخواند تا پایه های عقلی انقلاب را محکم کند. «سیاست» بداند و مشکلات سیاسی انقلاب را بهبود ببخشد. «رسانه» را گسترش بدهد تا انقلاب برای جهانیان نمایان شود. و از این قبیل مطالب... چرا همه شان در تحقق انقلاب اسلامی باید صرف شوند؟ مگر چه هدفی است این انقلاب که تنها و تنها باید در ذیل آن و در گرو آن بود که به سعادت و رستگاری رسید؟ خیلی از مردمان هستند که علم می آموزند و ترقی می کنند و کسب معرفت می نمایند، ولی هدفشان اصلا انقلاب اسلامی نیست. این افراد چه تفاوتی با افرادی دارند که همه اینها را برای تحقق انقلاب اسلامی می خواهند؟ اصلا اساسی تر بخواهم بپرسم: «چرا انقلاب اسلامی و آرمانهای اسلامی انقلاب؟». در سرتاسر جهان ارزش ها یکسان هست: اخلاق نیکو، رعایت و مراعات یکدیگر، احترام، ادب، کمک به نیازمندان و... این چه سرّی است که همه اینها را باید ذیل انقلاب اسلامی معنا کنیم تا سودبخش باشند؟ با تشکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثْ در بهترین حضور است که انسان باید در نزد خود آن را احساس کند بخصوص در تاریخی که بشر جدید طیّ ۴۰۰ سال تلاش کرد به هر آنچه از نظر دنیایی نیاز داشت، برسد. و درست در همان جهان مدرن، ناگهان پوچی و نیستانگاری تمام وجود بشر جدید را فرا گرفت، به طوریکه به گفته میشل فوکو: در قرن گذشته خواستیم بگوییم خدا مُرده است، ناگهان در این قرن متوجه شدیم بشر مُرد. انقلاب اسلامی، روحی است در مواجهه با چنین جهانی تا انسان ذیل اراده الهی خود را در این تاریخ، آری! در همین تاریخ ادامه دهد تا در عین وسعتیافتن به وسعت انسانِ آخرالزمانی معنا و گرمی حیات را از دست ندهد، یعنی زمین خود را به ملکوت عالَم متصل کند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: چند سوال از خدمتتان داشتم: ۱. استاد به نظر شما ما باید نگاه و هدف و انتظارمان برای اصلاح کلی جامعه و زمینه سازی ظهور این باشد که منتظر باشیم و امیدوار به اینکه در آزمون و خطاهایی که در زندگی شخصی و جامعه و ادارات و مملکت داری مان می کنیم تا پیدا کردن راه درست، ظرفیت برگشت دوباره روح انقلاب اسلامی به سطح جامعه و زندگی ها برگردد و امید به اینکه هرچند ما مشکلات را میبینیم و می شماریم و راه رفع آن را در زمین جستجو می کنیم، اما خداوند دائما در حال بررسی ظرفیت پذیرش روح انقلاب توسط جامعه و اشخاص است تا بیاید و فضا طوری شود که نخواستن ها بالاتر از داشتن ها دانسته شود نه اینکه صرف بخشنامه و از این دست امور کافی باشد. استاد عزیز لطفا بفرمایید که آیا اینکه وقتی دقت می کنیم به اخلاق و رفتار و روح حاکم بر بخشی از افراد و جامعه می فهمیم و می بینیم که آنها در صدد نگهداشتن خودشان در یک سطح و یک ترازی هستند یا مثل یک نخ تسبیح یک روحی آنها را به نظم می آورد که آن روح جامعه اگر باشد، آیا اگر خدا بیاید این فضا و روح حاکم طوری می شود که نخواستن ها بالاتر از داشتن ها دانسته شود؟ آیا خدا از جمع ما رفته که این فضای حرص ایجاد شده؟ آیا به نظر شما ما باید توجه مان به ساخت ظرفیت برای آمدن خدا باشد؟ ممنون میشم کمی توضیح بفرمایید. ۲. استاد با تفکر در مورد دین و عقل می فهمیم که رعایت حقوق دیگری را کردن، حال انسان باشد یا حیوان و... که گویا همه چیز را به یک نظمی می آورد و همه چیز همان جا که باید قرار می گیرد و اینکه مثال شخصی رو زدید که بنده در سوالم از آن کمک می گیرم شخصی که فرمودید شب درِ خانه تان را زده و پشیمان از اینکه غیبت شخصی را تایید کرده بود و به شدت پشیمان از کارش بود، استاد عزیز با دقت در حالات این شخص گویا احساس به هم ریختگی یک نظم و ایجاد یک فساد یا بیرون انداخته شدن از فضای نظم روحی درونی را داشته، حال سوال اینکه فکر می کردم که اگر از این دست اشخاص در ادارات کار کنند آن اداره را بجای بیست شخص با ده شخص اداره می کنند و خود شخص یک اداره می شود و دلسوزانه کارها جلو می رود تا جایی که اداری گری رنگ می بازد و اگر در صنعت و... هم باشد برای جلو بردن کارهایش آن رعایت حقوقی را که می کند گویا طوری می شود که همه چیز به یک نظمی در آمده و هر چیز همانطور که خدا تعیین کرده میشود، به نظر شما سهم اینکه امروز در حداقل ابتدای راه جهان بین دو جهان صنعتگر و اداری و معلم و... ما باید این حد از رعایت را داشته باشند در ورود به تمدن و جهان دیگری چیست؟ آیا این ابزاری که ما امروز می سازیم در بحث نظامی و پزشکی و... که شاید گاهی درهمان ریل تکنیک غربی باشد هر چند نیت استفاده فرق کند آیا این فقط شروعی برای ورود به عرصه دیگری است یا اینکه با توجه به اهمیت علم و فناوری امروز برای اینکه اسیر و مستعمره غرب نشویم لازم است؟ ۳. در آخر اینکه استاد عزیز به نظر شما شرایط امروز ایجاب می کند که بحث دانش بنیان و علم و فناوری بیشتر پیگیری شود؟ آیا اوایل انقلاب این امکان وجود نداشته است؟ ممنون از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! به خوبی متوجه شدهاید که ظرفیتی در پیش است تا انسانها بیش از نیازهای دنیایی خود با معنویتی که به سراغشان میآید، احساس بینیازی کنند. در این رابطه اخیراً عرایضی ارائه شده تحت عنوان «نسبت عقل با قناعت نسبت به آنچه داریم» https://eitaa.com/matalebevijeh/12803 از این جهت اگر خدا را در زندگی رانده باشیم، به خود میآییم تا با بهرهمندی از زیستِ دینی، خدا را به زندگی برگردانیم. ۲. همین توجه به حضوری که با شهدا پیش آمده و وجدان مردمان، آن را درک کرده به نظر میآید نقشآفرین باشد. کافی است نوع گفتگوها، گفتگو نسبت به آینده قدسیِ انقلاب اسلامی باشد و با امید، این نوع گفتگو نقش خود را ایفاء خواهد کرد و البته بنا نیست ما از جهان جدید خارج شویم. ۳. آری! قبلاً با جدیّتی که این سالها متوجه ضرورت علم و فناوری در افق فرهنگ دانشبنیان دنبال میشود، دنبال نمیشد و هنوز هم البته ما در ابتدای راه هستیم، زیرا فرهنگ دانشبنیان بیش از آنکه یک دانش باشد، یک روح است. موفق باشید
درود مجدد استاد عزیز: به بهانه همزبانی وجودتان با نسل ما و در ادامه پاسخ عزیز ایام البیض و امید نسبت به آینده ای روشن شعر زیر تقدیم میگردد:
هنوز نه
گفتم سزاست هر دم و هر گه، هنوز نه؟ / گفتی چه باک، رنج در این ره؟ هنوز نه!
بینم به چشم، میکدهای را ز دور لیک/ بشنیدهام ز هر در و درگه هنوز نه!
لندی که سوخت در طلبِ آفتاب صبح / بودش سؤال از خور و از مه، هنوز نه؟
گویی بسوز تا که بسازی مسیر را / گویم به دوست بی تو در این ره هنوز نه!
مَطْلع از آنِ سیدنا الشهید باد/ آن دم که گفت در بر الله هنوز نه! ۱۴۰۱/۱۱/۸
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راهی در پیش داریم تا خدا را به زندگی برگردانیم تا بین زندگی و عبادات، دوگانگی پیش نیاید و تمام زندگی بوی خدا بدهد و راهی باشد به سوی او. باز باید به ایمانی برگردیم که به کمک آن ایمان بود که این انقلاب اسلامی بزرگ شکل گرفت و با نظر به این افق، ایّام البیضِ این سال حضوری است برای نظر به آیندهای که آن آینده «هنوز نه!». ولی به خوبی روشن است که در پیش است، با امیدواری که فوقالعاده امروزِ ما را زنده نگه میدارد به آنچه به عنوان چشمانداز در پیش است. و ماه رجب این سال حقیقتاً میتواند با سه روز روزهداری و نماز شبهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم با سورههایی که وارد شده، خود را در روشنیگاهِ حضور در تاریخ انقلاب حاضر کرد به همان معنایی که مولایمان حضرت علی «علیهالسلام» و حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» با عبادات آنچنانی خود تلاش کردند نهاییترین حضور را در اسلامی که آغاز شده بود در جان خود به فعلیت در آورند و این یعنی حاضرشدن ذیل اراده الهی. عجیب است که این سالها این اعمال برای بسیاری با اعتکاف و اعمال امّ داود همراه شده است تا نتیجه اعمال عزیزان در نهایتِ آخرالزمانیاش به ظهور آید مانند جمع زیارت امام حسین«علیهالسلام» با زیارت در اربعین و پیادهروی به سوی کربلا، که اعمال زائر را در نهایت آخرالزمانیاش به ظهور میآورد و ظرفیت بشر جدید را به انتهای آن میرساند. موفق باشید
سلام: تشکر میکنم از اینکه به سوال 33906 پاسخ دادید در ادامه همان سوالات، یک نکته و دو سوال دارم از محضر شما: ۱. اینکه عرض کردم تقریبا بهترین مدرسه شهر به این معنی نیست که مادران دانش آموزان کاملا انقلابی یا خیلی باسواد باشند (هم مخالف نظام دارند، هم بی تفاوت، هم انقلابی و هم متدین) و با توجه به اوضاع اخیر و اغتشاشات و مسائل بوجود آمده، در این صورت آیا باز هم کتاب چه نیازی به نبی را پیشنهاد می کنید؟(البته در نهایت نظر و کتاب مطرح شده توسط شما انتخاب خواهد شد) ۲. برای معلمان همین مدرسه نیز می خواهیم مسابقه کتابخوانی برگزار کنیم ان شاءالله، معلمان این مدرسه غالبا جوان ۳۵ سال و با طرز فکر معمولی و شاید کم اعتنا به دین و انقلاب هستند، برای این عزیزان چه کتابی را پیشنهاد می کنید؟ آیا به سراغ کتبی با موضوعات شیوه های معلمی برویم یا کتاب دیگری پیشنهاد میکنید؟ با تشکر فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید به جهت آنکه سطح بحث در آن کتاب حالت عمومی دارد، إنشاءالله مفید افتد. ۲. إنشاءالله کتاب «آشتی با خدا» کمک کند زیرا در فصلهای اولیه کتاب، نظر به مسائلی شده است که مسائل چنین افرادی نیز هست. البته با بقیه نیز مشورت بفرمایید بهتر است. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: من دختری ۲۱ ساله هستم میخواهم شروع کنم به خوندم کتاب های معرفتی و دینی کتاب معاد شما رو هم خوندم معاد بازگشت به جدی ترین زندگی که واقعا هم عالی بود خدا قوت میگم بهتون. شما برای شروع چه کتاب هایی رو پیشنهاد میدید؟ قبلا سپاس از پاسخگویی شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. إنشاءالله که شرح صوتی آن کتاب را نیز دنبال کرده باشید. زیرا در شرح صوتی آن کتاب نکات ظریفی پیش آمده که إنشاءالله برای درک عمق مطلب، لازم است. ۲. پیشنهاد ما سیر مطالعاتی سایت میباشد. موفق باشید
با سلام: برای اینکه من خودم را به عنوان وجود حس کنم، منظورم آن است که برای درک اینکه من فقط هستم، آیا باید از طریق رعایت حلال و حرام به این چنین درکی (اینکه فقط هستم)، برسم؟ ممنونم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً هر اندازه انسان به تقوا مقیّدتر باشد، بودن خود را که عین ربط به حضرت حق است، بهتر احساس میکند. موفق باشید
با سلام: شما می فرمایید که عارف باید کشف خودش را با کشف معصوم مقایسه کند. تا صحت آن را تشخیص دهد. سوال: ما احادیث زیادی داریم که اشاره به دو گانگی خالق و مخلوق دارد نتیجه میگیریم که کشف عرفا در این باره، خلاف کشف معصوم است. در اینباره چه توضیحی دارید؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با دقت روایات را دنبال کنیم میتوانیم متوجه این امر باشیم که در عین کثرت، وحدتی نهفته است حاکی از «وحدت وجود». در این مورد عرایضی در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» عرض شده است. موفق باشید
سلام استاد عزیز: بنده معلول هستم و از ویلچر استفاده میکنم. چگونه میتوانم تسلیم باشم؟ خیلی استرس دارم استرس مدام. حتی این مشکل تمرکز من را گرفته است و نمیتوانم یک خط کتاب را دنبال کرده و حفظ کنم. چه کنم؟ حتی در نماز مقداری تمرکز ندارم. احساس میکنم زندگی را باخته ام. اگر روی این ویلچر نبودم حتما شرایط بهتر و لذتهای بیشتری از زندگی را تجربه میکردم! خشم و نارضایتی زیادی از شرایط و موقعیت و واقعیتی که با آن روبه رویم، دارم که برایم غیرقابل کنترل است. از آن طرف عشق و علاقه ی شدیدی به اهل و بیت و خدا دارم و زبانم از شکایت به آنها بسته است. ولی این احساسات درونم را ضد و نقیض کرده است. در درونم همواره جنگی به پاست! چه کنم!؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این امر بسیار مهمی است که انسان بتواند در هر موقعیتی که به هر حال برایش پیش آمده است، خود را در همان موقعیت بپذیرد تا حضور او برایش حضوری الهی شود. در این مورد به سخن رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» نظر کنید که میفرمایند: «لَأَنْ تَصْبِرُوا عَلَى مِثْلِ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ يُوَافِيَنِي كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِمِثْلِعَمَلِ جَمِيعِكُمْ وَ لَكِنِّي أَخَافُ أَنْ تُفْتَحَ عَلَيْكُمُ الدُّنْيَا بَعْدِي فَيُنْكِرَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ يُنْكِرَكُمْ أَهْلُ السَّمَاءِ عِنْدَ ذَلِكَ فَمَنْ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ ظَفِرَ بِكَمَالِ ثَوَابِهِ ثُمَّ قَرَأَ «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا» (بحار الأنوار، ج79، ص: 138) و اگر شما بر آنچه هستيد صبر كنيد در نزد من بهتر است از اين كه هر يك از شما به اندازه همه، عمل انجام دهد ولى مىترسم بعد از من دنيا بر شما گشوده شود، آنگاه يك ديگر را انكار نماييد. در آن وقت اهل آسمان شما را انكار نمايند. پس هر كه در راه خدا صبر كند به كمال ثواب و پاداش خويش نايل مىگردد.» سپس حضرت اين آيه را قرائت فرمود: «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (نحل/96) بنابراین پیامبر اکرم «صلواتاللهعلیهوآله» میفرمایند اگر بر آنچه هستید شکیبا و پایدار باشید برای من پذیرفتنیتر و دوست داشتنیتر است تا آنکه عبادات همه اصحاب را داشته باشید، زیرا شکیبایی در آن «بودن» که برایمان پیش آمده، عملاً انسان را در مرکز «وجود» حاضر میکند. موفق باشید
سلام علیکم استاد گرامی: بنده ۱ سال است مغزم درگیر این موضوع هست که چرا فردی نابغه مثل آقای جلیلی نباید در شاکله دولت بوده و تحقق تحول بنیادین نظام اداره کشور را سرعت به سزایی ببخشد. آیا خود ایشان حاضر نبوده پستی از معاونت اول گرفته تا پایین تر را بپذیرد یا دولت انقلابی حاضر به استفاده موثری از ایشان نبوده که هر دوی این دلایل برای جبهه حزب الله افت و آفت و قُبح است، هر چند نمیدانم دلیلی سوم و دیگری دارد یا خیر... حالا استاد بزرگوار شما فانظر ماذا تری
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید خود جناب آقای دکتر جلیلی صلاح نمیدانند که به عنوان عضوی از دولت وارد هیئت دولت شوند از آن جهت که ممکن است رئیس دولت مأخوذ به حیاء گردد و عملاً نظریاتشان به ظهور نیاید. بهترین راه همین است که جناب آقای جلیلی به عنوان دولت در سایه، رهنمودها و پیشنهادهای خود را ارائه دهند و بحمدلله کارها به خوبی جلو میرود. موفق باشید
سلام بر شما: انسان باید چه رویه ای را در شبانه روز دنبال کند تا همیشه متذکر حضور خداوند و فراگیری او باشد؟ در صورتیکه وقتی این حضور را از یاد می بریم و دچار فراموشی میشویم در این مورد؛ بسیار احتمال گناه کردن و خروج از صراط مستقیم زیاد می شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه بیشتر انسان متوجه ضعفها و ناتواناییهای خود شود، بیشتر متوجه حضور خدا در همه ابعاد زندگی میگردد که چگونه حضرت حق همواره ما را از سقوط در مشکلات میرهاند. از این جهت است که ندا سر میدهیم:
صد هزاران دام و دانهست ای خدا
ما چو مرغان حریص بینوا
دم بدم ما بستهٔ دام نویم
هر یکی گر باز و سیمرغی شویم
میرهانی هر دمی ما را و باز
سوی دامی میرویم ای بینیاز
موفق باشید
با سلام خدمت استاد بزرگوار: مطلبی را عرض میکنم چون درباره برخورد حضرتعالی با برخی سوالات برای بنده ابهامی پیش آمده. لطفا راهنمایی بفرمایید. بنده چند بار دیدهام که وقتی یک سخنران مطلبی را در بیانات خود داشته که با مبانی دینی فاصله دارد و برای افراد ابهام و دوگانگی ایجاد میکند. وقتی از حضرتعالی سوال میکنند، سعی میکنید حمل به صحت کنید. فهم حقیر این بود که حمل به صحت در امور شخصی است مثلا وقتی حس میکنیم از طرف کسی به ما توهینی شده، حمل به صحت میکنیم که دلمان به مومنین صاف باشد. اما وقتی یه سخنران مذهبی به اسم دین مطالبی بیان میکند که خلاف خواست دین از ماست جای حمل به صحت نیست با حفظ احترام آن شخص و حتی بدون ذکر نام او میشود تغییری که با سلایق شخصی خود در دین ایجاد کرده گوشزد کرد. میشد دوستان سایت اسم سخنران را حذف کنند اما حضرتعالی نظر واقعی خود را درباره خطای مکرر ایشان در برخی مسائل بیان بفرمایید. اگر تصور من اشکال دارد لطفا راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده کاملاً با نظر جنابعالی موافق هستم زیرا اگر در مقابل عقیده غلطی که منجر به انحراف جامعه میشود، سکوت کنیم عملاً به حقیقت ظلم کردهایم مگر آنکه بتوان نظر آن فرد را به نحوی توجیه کرد که با معارف اسلامی همراهی داشته باشد. به همین جهت اگر نمونهای در این مورد هست متذکر شوید؛ متشکر میشوم. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: من بسیار علاقه به مطالعه و خودسازی در زمینه مذهبی و معنوی دارم. اما متاسفانه نمیتوانم زمانم را مدیریت کنم و روزم با کارهای روزمره تمام می شود و به هیچ کارمفیدی مثل مطالعه، مراقبه، دعا و... نمیرسم. شدیدا احساس نیاز به یک راهنما و پشتیبان دارم ولی هیچ کس را سراغ ندارم. لطفا راهنمایی بفرمایید. از این گذشتن عمر بیهوده خیلی رنج میبرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید با دنبالکردن بحث مشخص مثل «معرفت نفس» بتوانید از این مشکل عبور کنید. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام الله علیکم: استاد ممنون می شوم اصلاح فرمایید. چون انسان مظهر اسماء و صفات پروردگار عالمیان است. و از آنجا که ذکر و ذاکر و مذکور یکی است. میتوان در نظر داشت که در هنگام نماز و ذکر و دعا، خود را با حقیقت آیات و اذکاری که در همه عالم یکی است، هم جهت کرده ایم تا آنها به ذهن و زبان ما جاری شوند. و ما در این لحظه با هرچه که مظهر این کلمات است یکی شده آیم. و با اراده خود میشود با ذکر دیگری هماهنگ شد، به آن منتقل شد و آن را بروز داد؟ به همین طریق همه اعمال دیگرمان را؟ و غفلت از این حضور همان گناه و معصیت است؟ سایه حضرتعالی مستدام. آمین 🤲
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رحمت حضرت حق همچنان گشوده و واسعه میباشد و ما را به سوی افقهای بلندمرتبه میخواند تا در آن عوالم عالی حاضر شویم. پس چرا با اذکاری که موجب قرب بیشتر به حضرت «الله» که جامع جمیع اسماء است و با اعمالی که ما را در آغوش حضرت محبوب قرار میدهد، ورود نکنیم؟ آری! «کم نخواهد شد بگو دریاست این». موفق باشید
سلام علیکم: احتراما مستدعی است در صورت امکان در مورد نگاه درست به مسأله متاورس و ارتباط آن با ابعاد شناختی و عملی توضیح فرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هم موضوع بسیار پیچیده است هم بنده در این مورد بسیار ناشی هستم. موفق باشید
سلام: عرفان یهودی وحدت وجودی نیست پس احتمالا به طرف کدام قوس نگاه میکنند به طرف جلال خدا؟ چون میدانم در این دین جلال خدا پررنگ است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم. موفق باشید
با سلام: استاد بنده مدتی بین بچه های این گروه که در دفاع مقدس بودن بودم، استاد گمانم بهترین نوع مدیریت بر اینها همون معرفت نفس هست و گمانم دستاورد خیلی خوبی هم داره چون از عقبه فرهنگی پدرانشان هم میتونن استفاده کنن گاها دیدم افرادی اینها را مدیریت میکنن در حالی که اینها خودشون بالاترن و اون گروهها دارن آسیب میزنن و در مواردی باعث از بین رفتن اینها که یا ضعیفن و ناتوان وسایلی لطیف میشن و یا باعث سرخوردگی اینها میشن. استاد بنده صدایم به اون افراد که کار فرهنگی میکنن نمیرسه و از طرفی حرف من رو اصلا قبول ندارن برحسب وظیفه این را گفتم گرچه شاید خودتان متوجه باشید الحمدلله ولی شاید شما بتونید این مطلب را اگر صحیحه به گوش افراد برسانید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است تا با حوصله و بدون نفی دیگر جریانهای فرهنگیِ حاضر در انقلاب، به سبک خودتان یعنی معرفت نفس ادامه دهید به امید آنکه انسانِ این دوران متوجه «حضور اکنون بیکرانه جاودانه» خود بشود و خود را جهانی بیابد که باید نسبت به دیگر انسانها گشوده باشد. در مباحث جناب حاج آقا نجاتبخش تحت عنوان «غزه، آری! کربلا گشته» طی بیش از ۲۰ جلسه، نکات حکیمانه و عمیقی مطرح میشود. جلسه اول آن بحث https://eitaa.com/soha_sima/4056 . موفق باشید
اگر بنا را بر این بگذاریم که تمام مخلوقات در حال حرکت در نزد خودند و دارند خود را هر روز تجربه میکنند تا بیشتر و بیشتر خود را بیابند و نزد خودتر باشند البته بالحق پس من هم چنین انتظاری از خود داشتم و دارم اما آدمی از این زندگی برتر خارج شد! این مسئله مرا خستگی داده که هنوز حس میکنم مال من نبود. خوابی سنگین و باری گران و پیری بدی به من تحمیل کرد. دوست دارم در سخنان علی علیه السلام فنا شوم که فرمودند: پسرکم بدان که تو برای آخرت آفریده شدی نه برای دنیا و برای رفتن نه ماندن و برای مرگ نه زندگی و در جایگاه کوچی و در سرای موقت بر سر راه آخرت تو تحت تعقیب مرگ هستی که گریزنده از آن رهایی ندارد و خواستار آن هم از دستش نمی رهد و ناگریز آن را در خواهد یافت. با وجود اینکه مردم امروزی را میشناسم اما آنها نمیشناسم هرچه بیشتر آنها را بشناسم بیشتر آنها را نمیشناسم آنها در عین اینکه مرا میپذیرند و من آنها میپذیرم اما هرگز دنیای آنها را نمیفهمم و نمیشناسم و نمیخواهم و درک نمیکنم هرچند گویی دنیای دیگری ساخته بشود، که بشود در آن زیست و من هم خواهم زیست انشاء الله اما مرگ سر نوشت زیباییست که آنرا به کل دنیا نمیدهم . بخدا حتی اگر آخرتی و سرای جاویدی و بهشت هایی و دین پایداری نبود باز مرگ انتخابم بود. من مرگ را خود میدانم خودی که دنیاداران میخواهند آنرا گم کنم. دنیا را دوست نداشتم ای کاش هیچ وقت نمیدیدمش خدایا دنیا را از یادم ببر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر انسان برای آخرت آفریده شده است ولی دنیا، مزرعه آخرت است و به اندازهای که در دنیا با انتخابهای خوب و همراه با تواضع زندگی کنیم، در ابدیت خود حضور بهتر و متعالی تری خواهیم داشت. مهم آن است که زندگی را برای خود تنگ و سخت نکنیم. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: خواستم بدونم چطوری باید خودسازی کنیم؟! یا چه کتابی باید بخونیم؟! خدا قوت التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود با «ده نکته در معرفت نفس» و سپس با «برهان صدیقین» مبانیِ فکری خود را شکل داده و سپس با مباحث اخلاقی مثل شرح کتاب «جامع السعاده» نفسِ ناطقه خود را منوّر به فضائل اخلاقی بنمایید. هر سه موضوع همراه با شرح صوتی آنها روی سایت هست. موفق باشید