بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7767
متن پرسش
ضمن سلام و احترام. سه سوال بسیار مهم دارم : 1) نظر به اینکه قبلا فرموده بودید تمارین یوگا را می توان با نگاه مثبت انجام داد و منعی ندارد، تمرین های یوگا و حتی تمرین های تمرکزی آن رو اگر با چه رویکرد و نیتی انجام بدهیم اشکال ندارد و اثر مثبت هم دارد ؟؟ رویکرد و نیت ما باید چه باشد؟؟؟ 2) انجام تمرین های تمرکزی در یوگا با انجام آن تمرین ها با رویکرد صحیح ، چه تفاوتی دارند که یکی موجب شقاوت و دیگر زمینه ی سعادت بشر است ؟ 3) از کجا و با چه ملاکی بفهمیم چه تمرین هایی از فرق انحرافی ( مثل تمرین چشم سوم) قابلیت این را دارند که در مسیر درست هم از آن ها استفاده بشود ؟؟؟ لطفا پاسخ مبسوط با استدلال بفرمایید. با تشکر.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1 و 2- تمرکزدادن روح بر جسم کار خوبی است تا اراده هرچه بیشتر جسم را در اختیار بگیرد و در جسم نفوذ کند که با تمرکز به صورت مستمر معنا پیدا می‌کند. ولی تمرکز با انگیزه‌های دیگر را نباید دنبال کنیم 3- در تمرین‌های انحرافی اولاً: مبنای عقلانی مدّ نظر انسان نیست ثانیاً انگیزه‌ی انسان در مسیر نفی انانیت و رجوع به حضرت اللّه نمی‌باشد. موفق باشید
7764
متن پرسش
باعرض سلام وخسته نباشیدبه دستاندرکاران سایت میزان آیااستادشرحی برکتاب معرفت النفس والحشر(سی دی)دارندیاخیر؟چون درسایت چیزی ندیدم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فعلاً کتاب با ویرایش مجدد در زیر چاپ است. کیفیت صوت شرحی که قبلاً داده شده بسیار نامناسب است. موفق باشید
7763
متن پرسش
سلام علیکم استاد . من دی وی دی های سخنرانی های شما را به صورت ارجینال از کتابفروشی تهیه میکنم . سخنرانی هایی که حتی روی سایت هم نیست . حال اگر من از روی این دی وی دی ها برای دوستانم رایت کنم و یا برایشان کپی کنم موسسه و انتشارات لب المیزان راضی هست یا خیر ؟ گفتم یک وقت حق کسی ضایع نشود و حق الناس به گردن ام نیفتد . آیا لازم است تلفنی زنگ بزنم از خود انتشارات بپرسم یا همین که شما جواب دهید کافیست ؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: هیچ اشکالی ندارد. موفق باشید
7761
متن پرسش
بسم الله با سلام خدمت استاد محترم آیا اینکه بگوییم مدرنیته در حقیقت کشف سنت های موجود در خلقت خدا بوده است مشکلی دارد؟ بگوییم آنها این سنت ها را زودتر از ما کشف کردند و بهتر استفاده کردند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: نگاه مدرنیته به عالم تحت تأثیر نفس امّاره است. بنده عرایضی در کتاب «مدرنیته و توهّم» داشته‌ام. در آن‌جا آیاتی مطرح شده که کمک‌تان می‌کند. موفق باشید
7760
متن پرسش
سلام علیکم. تا الان شده است در و دیوار و کلا عالم ماده باشما حرف بزنند؟ نه اینکه حرف بزنند.نمی دانم چگونه بگویم... درست است یانه؟توهم است یا عقل؟اما به نظر خودم توهم نیست. سوال دوم:کتب شما را بخوانم یا شهید مطهری یا کتب دیگه را؟کتب شما را تا چندتایی خوتنده ام.اما شما ذیل حکمت متعالیه صحبت میکنید.اما ما که فلسفه نخوانده ایم.البته از برهان را خواندم.اما برخی میگویند نخوان نظر شما چیست؟در کل بهترین سیر چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: از کتاب‌های شهید مطهری و آیت‌اللّه جوادی غافل نشوید. ذهن شما را منظم و عقل شما را منوّر می‌کند. موفق باشید
7759
متن پرسش
سلام علیکم کتاب معرفت نفس آقای حسن زاده مانند کتاب معرفت نفس شما مباحث را مطرح کرده است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: حضرت آیت‌اللّه حسن‌زاده«حفظه‌اللّه» قله‌ی درک و ارائه‌ی معرفت نفس هستند. راه را ایشان در جلوی ما باز کردند. موفق باشید
7758
متن پرسش
با سلام آیا احساس کمبود محبت ضعف است؟آیا انسان نیاز به محبت ندارد که وقتی نباشد کمبودش احساس شود و این ضعف است؟اگر ضعف است چطور برطرفش کنیم و چرا در روانشناسی به عنوان یک نیاز مطرح میشود؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: انسان باید چنان از زندگی با خدا پُر شود که نیاز به این محبت‌های جزئی نداشته باشد. موفق باشید
7757
متن پرسش
با سلام در سوال ( 7648 ) گفته شده بود:من به علت رفتارهای نادرست پدر و مادرم، به شدت دچار کمبود محبت هستم.و ...و شما فرموده بودید:این‌ها هیچ ربطی به پدر و مادرتان ندارد، هرکس دارای نفس امّاره است و اقتضای نفس امّاره چنین خصلت‌هایی است و همه باید با رجوع به شریعت الهی و رعایت دستورات اخلاقی از این رذائل بگذریم. ضعیف‌بودن بد نیست، ضعیف‌ماندن بد است. خداوند ما را ضعیف خلق کرد تا خودمان در کمال خودمان قدم‌های لازم را برداریم.سوال اینست که رفتار پدر و مادر در احساس کمبود محبت موثر نیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: رفتار پدر و مادر در احساس کمبود محبت مهم نیست. در حدّی که می‌شود از پدری همچون امام موسی کاظم«علیه‌السلام»، زیدی به دنیا بیاید که حضرت رضا«علیه‌السلام» به او بگویند دیگر نمی‌خواهم تو را ببینم و یا در دربار فرعون، موسی«علیه‌السلام» پرورش یابد. مهم فطرت الهی است که خدا پرورانده است و همه به طور یکسان دارند. آیه‌ی 173 سوره‌ی اعراف می‌گوید: کاری کردیم در فطرت انسان‌ها که فردا نگویند چون والدین ما بد بودند و با ما بدی کردند ما بد شدیم. موفق باشید
7756
متن پرسش
سلام قبل از هر چیز خداوند منان را سپاسگزارم که مرا در مسسر مباحثات شما که همان اسلام ناب محمدی است قرار داد واکنون نیزاز وجود حاج اقا موسویان درگلپایگان بهره می بریم امانمی دانم چرا بعضی اتفاقات دل مرا میلرزاند سوال :چرا فردی مانند مصطفی ملکیان باان سابقه که خبر دارید کارش بجا ئی می کشد که میگویدپیامبر کتاب خودش رانوشت وماهم بایدکتاب خودمان رابنویسیم که البته در یک جا جواب فرموده بودید که اینها دینداریشان درذیل فرهنگ غرب می باشد اما قانع کننده نبود زیرا فردی مانند ایشان که دروس حوزه را خوانده ومدتی شاگرد استاد مصباح بوده است واحتمالا مزه دینداری را چشیده است شاید انحرافش به دلیل همان مسئله طینت باشد حال به هر دلیلی که باشد چرا علما جرات اعلان ارتداد این گونه افراد اثر گزار را ندارند ودرپایان ما چگونه باشیم تا به این درد مبتلا نشویم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: به هرحال خداوند باید در هرکدام از ما شایستگی صادقانه‌ای را بیابد تا مفتخر به دینداری‌مان کند قرآن می فرماید: مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِیَ لَهُ وَ یَذَرُهُمْ فی‏ طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ (اعراف/186) هر کس را خداوندگمراه سازد، هدایت کننده‏اى ندارد؛ و آنها را در طغیان و سرکشى‏شان رها مى‏سازد، تا سرگردان شوند!. این لطف بزرگی است که خداوند ما را به خودش و پیامبر و امامان«علیهم‌السلام» مؤمن گرداند. باید صادقانه دینداری کنید. در مورد بقیه ما چه می‌دانیم از صحبت‌های آقای ملکیان معلوم است از اول هم نتوانسته حق مطلب را درک کند. علماء وظیفه‌ی خودشان را خودشان می‌دانند حتماً حساب‌هایی کرده‌اند. موفق باشید
7754
متن پرسش
سلام علیکم استاد . من خودم از مباحث حکمی و عرفانی لذت زیادی میبرم . اما به نظر میرسید که ما یک وظیفه ی دیگر هم داریم و آن هم شناختن روحیه ی غرب است شما هم در یکی از سوالات به آن اشاره کردید که باید غرب را شناخت . از همین حیث مباحث جناب دکتر عباسی و استاد رائفی پور را که یکی در زمینه ی غرب شناسی و دیگری در زمینه یهود شناسی تبحر خاصی دارند دنبال میکنم . اما وقت زیادی از من میگرند که دیگر به مطالب حکمی و عرفانی کمتر میتوانم بپردازم .خودم هم از این موضوع ناراحت هستم . چون احساس وظیفه میکنم . چون بنده روی بچه های پایگاه بسیج کارهای تربیتی انجام میدهم و از طرفی هم همه ی آنها به نوعی درگیر و گره خورده با شالوده های فکری تمدن غرب هستند (‌بازی ‌فیلم ‌سریال ‌خانواده های مبتذل و....)احساس میکنم باید روی شناخت غرب و حیطه ی جنگ نرم بیشتر وقت بگذارم . اما استاد نمیدانم چکار کنم ؟ دل ام برای آن روزهای پر از حلاوت عبادت تنگ شده . من در مهرماه که نامه ی 31 را کار میکردم سرم تو لاک خودم بود و به کسی کار نداشتم وقتی اساتیدی مثل شما ودیگر بزرگان مثل آقای پناهیان سلوک اجتماعی را مطرح کردند و بنده آگاه شدم تصمیم گرفتم سلوک اجتماعی داشته باشم . اما همیشه هوای نفس بر من غالب میشود . دل ام برای بیانات شیرین صدرا و علامه طباطبائی و خلوت های شبانه تنگ شده است . نمیدانم شیطان است یا خیر ؟ وقتی میخواهم مطالعه ی غرب شناسی را کمتر کنم میگوید تو وظیفه داری نسبت به این بچه ها . و باید تمام غرب را بشناسی تا بتوانی برای آنها شرح بدهی . این برای خودم یک تجربه است و در این موضوع به یقین رسیده ام شیطان از طرق های مختلفی سعی در این نموده که من از حکمت صدرائی دست بردارم . این را واقعا میگویم چون به وضوح حس کردم . حال من نمیدانم چه کنم؟ من فقط میخواهم مولا صاحب الزمان راضی باشد .من اگر روزی 5 ساعت مطالعه داشته باشم به نظر شما چقدر آن روا روی مباحث غرب شناسی بگذارم . و سوال دوم اینکه دکتر عباسی و آقای رائفی پور برای شناختن روحیه ی غرب مفید است یا شما استاد بهتری سراغ دارید . ؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: 1- در مورد غرب‌شناسی آقای شهید آوینی و مدد پور و دکتر داوری را که ما را با فلسفه‌ی غرب آشنا می‌کنند مفیدتر می‌دانم 2- برای غرب‌شناسی یک‌ساعت کافی است آن‌هم با رویکردی که در جواب سؤال شماره‌ی7746 عرض شد. سعی کنید با حکمت اسلامی کار را جلو ببرید. موفق باشید
7752
متن پرسش
با سلام در مورد قبل و بعدیت در قیامت توضیحاتی فرمودید ضمن تشکر فراوان از شما باز هم مساله برای من حل نشده است.بیشتر افراد بهشتی پیش از ورود به بهشت مراحلی را میگذرانند.قبل از طی آن مراحل ورود به بهشت بی معناست و جمع این دو با هم ممکن نیست.پس تقدم و تاخر در قیامت مطرح میشود.اگر امکان دارد توضیح بیشتری بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آن‌ها در حضور خود در شدت و ضعف هستند و این غیر از قبل و بعد بودن زمانی است که تنها با رفتن گذشته، آینده می‌آید. در آن‌جا انسان در همه‌ی آینده حاضر است هرچند هرچه جلو رود شدت می‌یابد. پس بدین معنا زمان در آن‌جا نیست. موفق باشید
7751
متن پرسش
با سلام آیا رجعت برای غیر از مومن محض و کافر محض موضوعیت دارد؟در روایات به آن اشاراتی شده است یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در روایات رجعت را برای کافر محض و مؤمن عنوان کرده‌اند. موفق باشید
7750
متن پرسش
با سلام فرموده اید:جنبه ثبات هرچیزی جنبه امری آن است.در عالم ماده همه چیز در حال تغییر است غیر از اصل وجود هرچیزی که البته میتواند شدت و ضعف پیدا کند.میتوان گفت جنبه وجودی هر چیزی در عالم ماده همان جنبه امری و ملکوتی آن است؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: همین‌طور است. به شرطی که بتوانیم بین وجود و ماهیت فرق بگذاریم و ماهیت شیئ را وجود آن ندانیم. موفق باشید
7749
متن پرسش
با سلام چرا حضرت فاطمه از خداوند مرگ خود را طلب کردند؟مگر در مقام تسلیم و رضا نبودند؟ما هم اگر بخاطر فشارهای زندگی از خداوند متعال مرگمان را بخواهیم بد نیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: اگر هم روایت درست به ما رسیده باشد. منظور آن است در دنیایی که سیره و دین رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» به حاشیه می‌رود دیگر جای زندگی نیست. ما باید آماده‌ی مرگ باشیم، ولی آرزویمان مردن نباشد. آرزویمان اُنس با حضرت حق باشد. موفق باشید
7748
متن پرسش
با سلام منظور از حدیثی که میفرماید:"السعید سعید فی بطن امه ..."چیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: در مورد آن زیاد بحث شده است. در آخر جزوه‌ی «جبر و اختیار» از نظر کلامی عرایضی شده. از نظر عرفانی موضوع برمی‌گردد به عین ثابته‌ی فرد و انتخاب خودش و ادامه آن انتخاب. موفق باشید
7747
متن پرسش
حدودا دو ماه پیش سوالی شخصی درباره درگیری بین بنده و عمویم خدمتتان ارسال شد. سوال را که فرستادم فهمیدم ایمیل را اشتباه فرستادم. بلافاصله ایمیل را اصلاح و دوباره سوال را فرستادم ولی تاکنون خبری از جواب سوال نشده. لطفا اگر جوابی داده شده آن را دوباره به ایمیل بنده ارسال نمایید
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: سیستم ما طوری نیست که بتوانیم بدانیم سؤال چه بوده و یا ایمیل قبلی چیست. کثرت سؤالات چنین امکانی را از ما می‌گیرد. موفق باشید
7746
متن پرسش
باسمه تعالی به نظر حضرت عالی چه محدودیت هایی در مورد برگزاری دوره‌های آموزشی غرب‌شناسی وجود دارد؟ چه نکاتی را در طرح این دوره ها به عنوان افق فکری و اجرایی باید در نظر گرفت؟
متن پاسخ
از آن‌جایی که در اسلام تأکید بر نظام‌سازی است و رهنمودهای اسلام در متن یک نظام اسلامی تأثیر خود را به صورت کامل می‌نمایاند و به همین جهت هم رسول خدا«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» در اولین فرصتی که برایشان پیش آمد یعنی در مدینه، اداره‌ی جامعه را بر اساس دستورات اسلام به عهده گرفتند و باز در راستای نظام‌سازی اسلامی موضوع غدیر پیش آمد تا بعد از رحلت رسول خدا«صلی‌اللّه‌علیه‌وآله» نظام اسلامی بدون سرپرست نماند، آن‌هم سرپرستی که حقیقت قرآن و اسلام را با تمام وجود می‌شناسند. با توجه به نکات قوق ؛ انقلاب اسلامی نظر به ایجاد نظام و تمدنی دارد که تمام مناسبات آن با احکام اسلامی مدیریت شود و در این رابطه وظیفه‌ی هر مسلمانی است که فعالیت دینی خود را در دو جبهه‌ شکل دهد، یکی در جبهه‌ی مقابله با تمدنی که مانع جدّی برای تحقق نظام اسلامی است که در چهارصدساله‌ی اخیر آن مانع تمدن غربی بوده است. در این رابطه باید به‌خوبی روشن شود تمدن غربی به جهت ذات مادی‌اش نه در درون خود متذکر حقایق قدسی و معنوی است و نه به خودی خود امکان ظهور تمدنی را می‌دهد که آن تمدن نظر به عالم قدس و معنویت دارد و از این جهت باید غرب شناخته شود تا معلوم شود در نظر به تمدن اسلامی چرا باید از غرب عبور کرد و پشتوانه‌ی نظری این عبور را دوره‌های غرب‌شناسی به عهده دارد در این دوره هاست که معلوم می‌شود میان بسط تکنولوژی غربی و بینش و تفکر فرهنگ ما چه نسبتی هست تا کسی به‌راحتی نگوید: این‌ها وسیله است و ما هرطور بخواهیم می‌توانیم از آن‌ها استفاده کنیم و در دل آن نوع خودآگاهی که در دوره‌های غرب‌شناسی به دست می‌آید می‌توان نظر به برکات تمدن اسلامی انداخت و این غیر از آن است که کسی گمان کند دوره‌های آموزشی غرب یک نوع انتقاد به غرب است که این عین بسط مدرنیته می باشد. محدودیت‌های دوره‌های آموزشی غرب شناسی مربوط است به اهدافی که ما در غرب‌شناسی دنبال می‌کنیم و این‌که بنا داریم مخاطب را به تعبیر مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» متوجه «باطن این تمدن مادی که ضد انسان است، ضد فطرت است» بکنیم پیش از آن‌که جوانان ما گرفتار روح غربی شوند و کار از کار بگذرد. افقی که ما در مباحث غرب‌شناسی مدّ نظر داریم علاوه بر موضوع سلبیِ نقد غربی ، موضوع ایجابی آن است و در نظرگرفتن خصوصیات تمدن اسلامی ، تمدنی که در پرتو دین اسلام زندگی زمینیِ ما را به آسمان معنویت متصل می‌گرداند و انسان را از یک‌بُعدی و یک ساحتی‌شدن نجات می‌دهد و تشریع را با تکوین هماهنگ می‌کند و از همه مهم‌تر زمینه‌ی ظهور عالی‌ترین شکل مدیریت اجتماعی یعنی ظهور حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» را فراهم می‌نماید. آنچه امیدها را در این زمان چند برابر کرده نظر به تقدیری است که شما در این تاریخ با آن روبه‌روئید و آن طلوع روح گرایش به معنویت ملت‌ها است و وظیفه‌ای که ما در این مقطع ِ تاریخی به عهده داریم آن است که اگر با نگاه قدسیِ اسلام، غرب نقد نشود ملت‌ها در عین عبور از غرب معلوم نیست به کجا روی می‌آورند و اگر در متن نقد غرب، فرهنگ مهدوی به زیبایی کامل مدّ نظر قرار نگیرد، باز سرگردانی بشر به صورتی دیگر ادامه می‌یابد. از این جهت باز تأکید می‌کنم امروز، نقد غرب در پرتو نگاه اسلام به تمدن غربی ،از نان شب برای ما واجب‌تر است. موفق باشید
7741
متن پرسش
با سلام فرموده اید:"مرتبه‌ی بالاتر از قلب، روح است که مقام مشاهده‌ی حضرت حق است"اگر امکان دارد توضیح بیشتری در این رابطه بدهید.یعنی انسان علاوه بر عقل و قلب روح هم دارد؟قلب مگر جایگاه رویت حقایق فوق قلب نیست؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: این دیگر طلب‌تان تا دروس عرفان نظری و عملی. جایش این‌جاها نیست. قلب توان وجهی از رویت را دارد. موفق باشید
7740
متن پرسش
سلام علیکم استاد شخصی میگوید نمیشود عین وجود , وجودش از خودش باشد . میگویم به چه دلیل ؟ میگوید به همان دلیل که عین شوری , شوری اش به خواست خداست . میگوید در نهایت آتش و آب و نمک به وجود محض یعنی خدا ختم میشود . و میگوید برای من سوال است که بالاخره عین وجود وجودش را از جایی گرفته باشد . میگویم بابا عین وجود یعنی عین هستی . یعنی کسی که تمام وجود ها و هستی ها به او هست . قانع نمیشود . حال من از کتاب برهان تا عرفان بخش "خداوند وجود اشیا را میدهد نه خاصیت آنها را "دوباره خواندم . دنبال قاعده دو تسلسل هم گشتم ولی مشکل ام حل نشد . مشکل این دوست ما این است که بین مفاهیم خلط ایجاد میکند . بین نمک (شوری محض) و خدا ( وجود محض) رابطه برقرار کرده است . و میگوید اگر نمک عین شوری هم باشد باز هم به خدا ختم میشود . و خدا به چه کسی ختم میشود ؟ من خودم هم گیج شدم . میشود یک راهنمایی بکنید . با تشکر
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آری نمک در عین آن‌که عین شوری است و شوری‌اش از خودش است، ولی وجودش به خدا ختم می‌شود که عین وجود است. ولی خدایی که عین وجود است که نمی‌شود وجودش به وجود دیگری ختم شود. موفق باشید
7739
متن پرسش
سلام. اگه میشه یکم درمورد این جمله که بیان کردید توضیح بدید "دید که توحیدی شد ،روابط دیگه روابط ابزاری نیست " ممنون
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: یعنی در آن صورت هرچیزی و هرکسی را آینه‌ای و جلوه‌ای از ابزار الهی می‌نگریم. چون در نگاه توحیدی خداوند همه‌کاره‌ی امور است. موفق باشید
7738
متن پرسش
سلام علیکم چه کار کنیم که بتوانیم به جای نظر به غیر حق به حق نظر کنیم؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: وقتی خدا را همه‌کاره بدانید غیر حق جایی ندارد تا به آن به صورت استقلالی توجه شود. موفق باشید
7736
متن پرسش
با سلام. بنده یکی از بندگان خطاکار خداوند و محبین خجل نزد ائمه اطهار هستم و کاملا به این امر اعتقاد کامل دارم ولی چندی قبل نمیدانم جه شده بود که بسیار شکر نعمتهای خداوند را به جا می آوردم و در مقابل خداوند کاملا اظهار عجز نسبت به مقام شکر داشتم طوری که بعد از مطالعه صفحات ابتدایی کتاب جذب ربوبی آیت الله شجاعی که در مبحث مقام شکر سالک توضیح داده اند تمام آن حالات را در خود مشاهده میکردم و یا گاهی در سجده برای دقایقی طولانی به طور ناخودآگاه چنان غرق در اسم ( یا جمیل ) میشدم که احساس میکردم هر آن نزدیک هست قلبم از سینه جدا شود و بدنم به لرزه میافتاد و عرق بر بدنم مینشست. خلاصه چنان لذتی میبردم که خود میدانم و خدا. حالا تمام این حالات را که گفتم نه برای این بود که بگم ما هم جزء سالکین درگاه ربوبی هستیم به هیچ وجه. ولی الان بسیار افسوس میخورم که دیگر آن حالات را که حاضر به تعویض با هیچ چیز نبودم دارا نمیباشم. لطفا برنامه ای مدون در اختیار این جوان گنه کار قرار بدید که از این قرارگاه ناامن و غفلت و پوچی دربیام و اگر غیر این است من را به حال زار و نزار خود رها کنید. به امید بندگی خدای جمیل. یا علی
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: گاهی خداوند حالی را به انسان می‌دهد تا افق را به او نشان دهد ولی بعد آن را از او می‌گیرد تا خودش در طی سلوکی طولانی به آن برسد. إن‌شاءاللّه آخر عمر آن حال را دوباره به‌دست می‌آورید به شرطی که مسیر دینداری را به‌خوبی طی کنید. موفق باشید
7735
متن پرسش
سلام علیکم استناد برخی که با صلوات با صدای بلند(حالت داد) موجب آزار کسانیکه در کنارشان نشسته اند میشوند به حدیث قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله: ارْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ بِالصَّلَاةِ عَلَیَّ؛ فَإِنَّهَا تَذْهَبُ بِالنِّفَاق‏ صحیح است؟ آیا این بلند کردن صدا مثل میزان بلند کردن صدا در نمازهای جهری نباید باشد؟یعنی در دل نباشد و جوهره داشته باشد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فکر می‌کنم این روایت اشاره به آن دارد که اگر مؤمنین به صورت جمعی می‌خواهند صلوات بفرستند بلند صلوات بفرستند، ولی در حالت عادی که به صورت ذکر فردی می‌خواهیم صلوات بفرستیم باید رعایت اطرافیان را بکنیم که حواس آنها پرت نشود. موفق باشید
7734
متن پرسش
با سلام و تشکر از پاسخ شما با عرض معذرت من سوالم را به نحو دیگری مطرح میکنم: آیا برای تقرب به خداوند تنها رفع حجاب کافی است یا ایجاد قابلیت دیدار در نفس هم موضوعیت دارد؟ مثلا برای دیدن خورشید هم نیاز است که پرده ها کنار بروند و هم لازم است چشم باز و بینا باشد، آیا در نفس هم جدای از کشف حجب نیاز به بینا شدن نفس و ایجاد ظرفیت ملاقات با خدا هم موضوعیت دارد؟ یا اینکه همه نفوس در هر سن و عقیده ای دارای توانایی ملاقات هستند و تنها رفع حجاب کافی است؟ یعنی اینکه اگر همین الان همه حجاب ها را از مقابل همه نفوس بردارند همه آنها به یک میزان به دیدار حق نائل میشوند؟ به بیان دیگر انسان در راه سلوک همه اعمالش سلبی است یا اعمال ایجابی هم دارد؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: انسان فطرتاً توان ملاقات خدا را دارد و در همین رابطه در آیه‌ی 172 اعراف می‌گوید: همه‌ی انسان‌ها شهادت به ربوبیت حضرت حق دادند و همه گفتند: «شَهِدْنا» ما ربوبیت تو را می‌بینیم. پس مشکل اموری است که ما را از فطرت خود جدا و غافل می‌کنند. موفق باشید
7733
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم.جناب استاد چه نیازی به وجود جهنم است وقتی اعمال بد انسان خودش عذاب میشوددر واقع تفاوت جهنم با باطن اعمال بد چیست
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خداوند بعد از این دنیا شرایطی فراهم کرده که باطن انسان‌های فاسد به صورت جهنم اطراف آن‌ها را به همان صورتی که قرآن می‌فرماید احاطه می‌کند و لذا می‌فرماید: «نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ × الَّتی‏ تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَة × إنَّهَا عَلَیْهِم مُّؤْصَدَةٌ × فی‏ عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ» جهنم آتشی است که خدا می‌افروزد و آن جهنم از درون انسان طلوع می‌کند . در ستون‌هایی که اطراف انسان را می‌گیرد. موفق باشید
نمایش چاپی