متن پرسش
با سلام و احترام
استاد بنده اکثر کتاب های شما را مطالعه کرده ام ولی هنوز برایمن این سوال حل نشده که در ساخت یک تمدن باید از کجا شروع کرد؟
آیا باید فلسفه را زیر بنای شروع یک عالم و تمدن دانست یا اینکه آنچه بر قلم و فکر فیلسوفان جاری می شود پس از شروع فرایند تمدن سازی است؟
ساده تر بپرسم اینکه آیا برای ساخت تمدن جدید(غربی یا اسلامی یا ... ) باید به صورت دستور کار اداری (!) منتظر فعالیت باشیم؟
یا اینکه تا فلسفه ی آن تمدن و تفکر تدوین نشده باشد نمیشود به ساخت تمدن فکر کرد؟
خواهشا ارجاع به کتاب ندهیدو در صورت امکان توضیح دهید.
با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ساختن یک تمدن هرگز بخشنامه و دستور از بالا کار نیست. باید یک ملت بتواند تصوری اجمالی از تمدنی که میخواهد بسازد در خود ایجاد کند و آرامآرام در طی یک فرایند دویستساله آن را در زندگی به تفصیل آورد و فلسفه مثل هر تفکر دیگری پشتوانهی آن آرمانی خواهد بود که آن ملت در صدد رسیدن به آن است. همینطور که امروزه در کشور ملاحظه میکنید نیروهای مذهبی هرکدام از وجهی برای تغییر سبک زندگی غربی در حال فکرکردن هستند و این همان شروعی است که باید میشد و هرکس باید تلاش کند از تاریخی که شروع شده عقب نیفتد چه از جهت تئوریک و چه از جهت عمل. در هرحال باید در کتاب «تمدنزایی شیعه» تأمل شود و اینکه میفرمایید ارجاع به کتاب ندهم معلوم است میخواهید بدون فکر طولانی به تصور درستی نسبت به تمدن اسلامی فکر کنید و این محال است. موفق باشید