سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: با عرض معذرت دیروز امتحان نسبتا شدیدی برای من در حیطه ی شهوت جنسی بوجود آمد و الحمدالله ۹۰ درصد سربلند بیرون آمدم و مهارش کردم. بعد از آن و تا امروز دچار کسالت عجیبی شدم و انگار حالتی از کرختی و له شدن روحی برایم ایجاد شده. ممنون میشم راهنمایی ام کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم حالت پیشآمده حالت بدی باشد. نوعی به خود آمدن است برای حضور در ساحتی برتر که هنوز به خوبی در چشمانداز ما قرار نگرفته است تا به سوی او قدم بزنیم. موفق باشید
اهمیت اخلاق و تربیت اخلاقی از منظر قرآن. لطفا ی منبع معرفی کنید برای ارائه مقاله
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خاصی به نظرم نمیآید. منابعی مثل «مهجة البیضاء» نکات خوبی در این رابطه دارد که تحت عنوان «راه روشن» ترجمه شده است. موفق باشید
سلام: سوالی که داشتم اینکه ما در عرفان و سیروسلوک داریم که از سخنان لغو دوری و پرهیز کنین، در قران داریم که اگر سخن لغو شنیدین بگین شما به راه خودتون و ما هم به راه خودمون و با سلام ازشون دوری کنین. من همسرم خیلی پرحرفه و خیلی حرفای بیهوده میزنه. مثلا شما در یکی از کتابهاتون راجع به زن گفته بودین که روحیه زن و لطافت و خدمت گزاری که داره با مسائل اجتماعی و اقتصادی بیرون بهم میخوره و نباید زیاد در این مسائل باشه ولی هرچی به همسرم میگم به من نگو مسائل اقتصادی رو اعصابم بهم میریزه بازم میگه. کلا پرحرفیش و بیهوده گوییش خیلی داره عصبیم میکنه. واقعا جوری که به شدت سردرد میگیرم چیکار کنم؟ چند بار بهش گفتم که سرم درد گرفته به خاطر پرحرفیت ولی بازم ادامه میده نمیتونه انگار، نه فقط من، خانوادشم اعصابشون خورد میشه چیکار کنم من؟ همش عصبی میشم و از عصبیت خودمم ناراحت میشم که چرا نتونسم کنترل کنم ولی خب نمیخوام زندگیم همش این بیهوده گذرونی ها و بیهوده گوییا باشه. من بیشتر وقتم پای کتاب و صوت گوش دادن مذهبیه ولی همسرم از صبح که پا میشه تا شب حرف میزنه. اونم حرفای بیهوده به خاطر همین باهمه دعواش میشه. من نمیدونم دیگه چیکار کنم؟ چند وقت دیگه میریم سرزندگی و من بجای شادی عزا گرفتم که چجوری هر روز تحملش کنم. لطفا بگین چیکار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هنر انسانهای مؤمن همین است که بتوانند چنین افرادی را تحمل کند. آیت الله بهاءالدینی می فرمودند روایتی را که از پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله» داریم که میفرمایند: «مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ» هيچ نبىّ آن مقدار ايذا نيافت كه من يافتم. در همین رابطه بوده است که آنها را که میدانید تحمل میکردند. ولی نباید بهکلّی هیچ توجهی به سخنان این افراد نداشت. مگر نفرمودهاند: «دست در کار و دل با یار؟» اگر صحبتی که در دوشنبه اخیر مطرح شد را با ایشان در میان بگذارید، إنشاءالله رفع مشکل خواهد شد. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/12597
با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: كسانى معتقدند كه خداوند جهان را آفريده و قوانينى براى آن قرار داده است و براى تدبير آن، ديگر نيازى به خداوند نيست و او تأثيرى در گردش عالم ندارد. به قول يكى از غربى ها، عالم مانند ساعتى است كه وقتى آن را كوك مىكنند، عقربه هاى آن به صورت خودكار حركت مىكند. بر اساس اين پندار، خداوند تنها خالق عالم است؛ حال استدلال عقلی در خصوص تاثیر خداوند در حال حاضر چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینان متوجه رابطه وجودی بین خداوند و مخلوقات نیستند که رابطه خدا با مخلوقات مانند رابطه لامپِ روشن با نورِ آن است که اگر رابطه لامپ با نورش قطع شود، عملاً نوری نمیماند. خداوند همواره با جلوات خود عالَم را خلق میکند. در این مورد خوب است به «برهان صدیقین» رجوع شود. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86
استاد گرامی سلام علیکم. ............
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید ایشان را با همین روحیه درک کنید و بدانید: «کار سازِ ما به فکر کار ما است / فکر ما در کار ما، آزار ما است» ناشکری در این موارد موجب قطع رحمت الهی میباشد. رحمت خدا بر چنین مردانی که در این زمانه از سنت بندههای صالح که همان صله رحم است به همان صورت که میفرمایید؛ غفلت نکردهاند. موفق باشید
در این موارد که مسائل خصوصی را کاربران محترم مطرح میکنند لازم است که ایمیل خود را مرقوم فرمایند. البته بهتر از آن این است که این موارد را با کسانی که طرفین را میشناسند به مشاوره گذاشته شود.
سلام و عرض ادب: ببخشید استاد به نمایندگی از دانشجویان و فارغ التحصیلان جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی میخواستم ازتون کسب تکلیف کنم. در این شرایط وظیفه و تکلیف ما دانشجویان در مقابله با این رفتارهای اخیر مخصوصا در دانشگاه چی هست؟ آیا ما نباید در سطح شهر و دانشگاه حاضر باشیم؟ آیا همچنان در خانه بمانیم و غصه بخوریم؟ پس وظیفه ما در دفاع از ارزشها و نظام و ولایت چی میشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: ما به جهت روحیه تمامیتخواهی که فضای اعتراض را به اغتشاش تبدیل کرده است، همراهی نمیکنیم. ثانیاً: در اولین فرصت، انتقادها و توجه به گرفتارشدن معترضین در گردونه نقشههایی که دشمن برایشان کشیده است را، به میان خواهیم آورد. موفق باشید
با سلام: از صوت بدن اخروی برای من سوالی مطرح شد. و آن اینکه آیا در قیامت میشود که یک روح بدن اخروی اش، مثلا دارای سه سر باشد، مثلا هم سرش گرگ باشد هم میمون و هم خوک؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که به گفته جناب صدرالمتألهین: «النّفس فی وحدته کلّ القوا» میباشد بنابراین هر نفسی در حالت طبیعی بدن واحد خود را شکل میدهد و تدبیر میکند. موفق باشید
با سلام خدمت شما استاد گرامی: می خواستم بدانم که اگر مرجع تقلید من مطالعه تفسیر المیزان را مناسب نداند، من باید چکار کنم؟
بسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در این موارد هم میتوان تقلید کرد؟ و مگر مرجع تقلید که در مقام کشف وظایف فقهی هستند؛ میتوانند در این مورد هم به عنوان مرجع تقلید نظر دهند؟! موفق باشید
سلام استاد جانم: فقط میخواستم خدمتتون بگم خیلی دوستون دارم و دستتون را از راه دور میبوسم . از وقتی با شما آشنا شدم راهم را درست تر و روشنتر دیدم و خدا شما را سر راهم قرار داد. از خدای مهربانم سپاسگزارم التماس دعا استاد خوب و عزیزم شاگرد کوچکتان نسیم
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله ذیل ولایت الهی با ولیّ فقیه زمان خود مأنوس باشید. موفق باشید
سلام علیکم: خدا به شما خیر بدهد که به این پرسشها پاسخ میدهید من یه دختر سه ساله دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال نمیتوانیم به جهت چنین احتمالاتی از خلقت این افراد که با خود برکاتی را به همراه میآورند، جلوگیری کرد. ولی از آن طرف هم نباید زندگی را برای خود سخت نمود. اجازه بدهید در کنار زندگی خودتان این افراد باشند و در حدّ توان خود البته باید کمکشان کرد ولی امور را به خدا بسپارید و دغدغه بیش از حدّ به خود راه ندهید. موفق باشید
با عرض سلام و سپاس فراوان از لطف بی دریغ شما: استاد شما در یکی از سخنرانیها جمله ایی با این مضمون فرمودید که اقوام بر ما حق بیشتری جهت توجه و صله رحم دارند، چرا؟ منظورم این است که مگر ما قرار است چه خدمتی به آنها بکنیم یا اینطوربگویم که توقع از ما چیست؟ مثلا من به دیدن کسی بروم چه کمکی به او می کند؟ فرمودید ما به افرادی که مثل حافظ عشق را به جامعه بر گردانند نیاز داریم، چطور باید این عشق و محبت به جامعه باز گردد؟ یعنی منظورتان فقط مدارا بود؟ آیا می توان جهاد تبیین را در همین سمت و سو معنا کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رویات مکرری در رابطه با صله رحم داریم حکایت از آن دارد که ارحام نسبت به سایرین حقوق خاصی دارند که نباید از آن غفلت کرد. رعایت ارحام موجب حُسن عاقبت میشود. ۲. به هر حال باید به انسانیت انسانها نظرمان مثبت باشد و به همین جهت میفرمایند با گناهِ گناهکاران مخالف باشید و نه با خودشان. آری! یکی از نمونههای برخورد انسانی با انسانها، همان مدارایی است که میفرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: چندی ست که با گروه های منتقد برپایی حکومت قبل ظهور ارتباط گرفتم. افرادی که مطلع هستند و خلاق در قبولاندن حرف ها. خیلی ترس دارم. ترس از انحراف. نظر تان در رابطه با این گروه ها که ادله شان را با روایات نهی از برپایی حکومت قبل ظهور ارائه میکنند چیست؟ آیا این ادله روایی اصالتا صحیح و قابل اعتناست و یا اگر قابل اعتنا هست آیا برداشتی غیر از برداشت این افراد دارد؟ منبع و کتابی در رابطه با صحت برپایی حکومت قبل ظهور معرفی بفرمایید. یاعلی
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به شرایط تاریخی آن روایات توجه کرد که عدهای خود را دائماً به عنوان مهدی امّت معرفی میکردند، از محمد نفس زکیه بگیر که پدرش او را مهدی امت معرفی میکرد؛ تا مهدی عباسی از سلسله عباسیان. بنابراین روایاتی که آقایان مدّ نظر دارند متذکر این امر است که قبل از ظهور حضرت نباید کسی به عنوان مهدی ادعایی داشته باشد، نه آنکه حکومتی جهت امر به معروف و نهی از منکر و جاریشدن دستورات الهی تشکیل نشود. حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در کتاب «ولایت فقیه» متذکر این نکات شدهاند. در ضمن کتاب «تحلیل تاریخی نشانه های ظهور» از استاد مصطفی صادقی نکات خوبی در این مورد دارد. موفق باشید
با عرض سلام و توفیق روز افزون: ببخشید استاد قبلا این سوال را در سایت ازتون پرسیدند ولی پاسخ واضح و عمومی نبود. میخواستم نظرتان را در مورد مستند شنود که توسط حجت الاسلام امینی خواه تنظیم شده موضوع آن هم در مورد تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی تهران است بدانم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد بعضی از گفتههای جناب آقای امینیخواه را که میشنیدم، ایشان را شخصی فهمیده در حکمت اسلامی یافتم. ولی نکاتی که در آن کانال تحت عنوان مسند «شنود» یافتم، طوری نبود که احساس شود لازم است. شخص خود ایشان حرفهای دقیقتر و عمیقتری دارند. موفق باشید
به نام حق سلام و درود خداوند خدمت شما: ببخشید استاد نظر شما در مورد شخص ابن عربی چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. همین اندازه متوجه باشید که حضرت امام در نامه خود به گوباچف او را دعوت به فهم معارف بلند ابنعربی میکنند. راستی! در ابنعربی چه چیزی نهفته است که علمای شیعه این اندازه به او رجوع دارند در حدّی که آیت الله حسینی طهرانی در کتاب «روح مجرد» میفرمایند مرحوم آیت الله قاضی فرموده بودند ابنعربی از نظر عقیده، شیعه است هرچند از نظر فقهی حنفی باشد. موفق باشید
سلام استاد وقت بخیر: قبلا سوالی درباره سایه نداشتن پیامبر پرسیده بودم و پاسخی گفته بودین. این موضوع رو دوباره داشتم بررسی می کردم که به این مطلب برخوردم و بنظرم مناسب اومد برای حضرتعالی ارسال کنم. در برخی منابع شیعه و اهل سنت روایاتی در مورد سایه نداشتن پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) وارد شده است. البته برخی روایات این باب دارای ضعف سند اند و تعداد معدودی از نظر سندی قابل اعتماد و اطمینان اند. نهایتا این مطلب مستند به خبر واحد خواهد بود که در ادامه به برخی از این روایات اشاره خواهد شد: ابن جوزی در کتاب الوفاء باحوال المصطفی (صلی الله علیه و آله) از ابن عباس نقل می کند: لم یکن لرسول الله (صلی الله علیه و آله) ظل و لم یقم مع شمس قط الا غلب ضووه ضوء الشمس؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله) سایه نداشت و هرگاه زیر نور آفتاب قرار می گرفت، نورش بر نور آفتاب غلبه می کرد. (1) در کتاب الشفاء بتعریف حقوق المصطفی (صلی الله علیه و آله) نیز چنین روایت شده: انه کان لا ظل شخصه فی شمس و لا قمر لانه کان نورا؛ برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) زیر نور خورشید و ماه سایه ای وجود نداشت؛ چرا که او نور بود. (2) علاوه بر کتب مذکور، دیگر روایان و دانشمندان اهل سنت نیز به این مطلب اشاره کرده اند؛ مانند: مرداوی در الانصاف (3)، ابن سبع در خصائص، سیوطی در الخصائص الکبری (4)، قسطلانی در المواهب (5). اما در منابعِ رواییِ امامیه نیز این مطلب هم برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) و هم ائمه (علیهم السلام) نقل شده است. مرحوم کلینی در این رابطه از قول امام باقر (علیه السلام) نقل می کند که حضرت فرمود: كَانَ فِي رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) ثَلَاثَةٌ لَمْ تَكُنْ فِي أَحَدٍ غَيْرِهِ لَمْ يَكُنْ لَهُ فَيْءٌ وَ كَانَ لَا يَمُرُّ فِي طَرِيقٍ فَيُمَرُّ فِيهِ بَعْدَ يَوْمَيْنِ أَوْ ثَلَاثَةٍ إِلَّا عُرِفَ أَنَّهُ قَدْ مَرَّ فِيهِ لِطِيبِ عَرْفِهِ وَ كَانَ لَا يَمُرُّ بِحَجَرٍ وَ لَا بِشَجَرٍ إِلَّا سَجَدَ لَهُ. (6) همین روایت در کتاب مکارم الاخلاق (7) مرحوم طبرسی و مناقب (8) ابن شهر آشوب نیز مطرح شده است. شیخ صدوق نیز در کتاب خصال، ضمن برشمردن اوصاف دهگانه امام، از امام صادق (علیهم السلام) چنین نقل می کند: ... تنام عینه و لا تنام قلبه و لا یکون له فیء ... (9) ایشان در کتاب من لا یحضره الفقیه نیز سایه نداشتن امام را از علامات او بیان می کند. (10) در مورد سند روایات اهل سنت باید گفت که این دو روایت سلسله سند نداشته و ضمنا روایتی در مورد سایه نداشتن پیامبر (صلی الله علیه و آله) در صحاح سته بیان نشده است. این عدم نقل در کتب معتبر ممکن است به دلیل ضعف سند این روایات بوده باشد. اما در مورد سند روایات بیان شده در منابع شیعه، روایت وارد شده در کافی بعلت وجود راویان ضعیف قابل قبول نیست. البته روایت مطرح شده در کتاب شریف من لا یحضره الفقیه دارای سند قابل اعتماد است. همچنین روایتی در کتاب کمال الدین و تمام النعمة (11) در مورد اوصاف حضرت حجت (علیه السلام) بیان شده که آنهم از نظر سندی بلااشکال است. با توجه به روایات ذکر شده، در ضمن چند نکته می توان بحث را ادامه داد: ۱. وجود چنین خصوصیتی اگر در تمام اوقات برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) یا امام (علیه السلام) ثابت بوده است، باید دیگر راویان و اصحاب ایشان نیز بطور مستوفی به آن می پرداختند. در حالی که صحاح سته به آن نپرداخته و در کتب شیعه نیز بطور مختصر به آن پرداخته اند. ۲. با توجه به برخی آیات قرآن که پیامبر (صلی الله علیه و آله) را همانند دیگر انسانها معرفی می کند، مانند: «وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَكاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنا عَلَيْهِمْ ما يَلْبِسُونَ»؛ و اگر آن پيامبر را از ميان فرشتگان بر مى گزيديم باز هم او را به صورت مردى مى فرستاديم و اين خلط و اشتباه كه پديد آورده اند بر جاى مى نهاديم. (12) و همچنین آیه شریفه: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحى إِلَيَّ أَنَّما إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِد»؛ بگو: من انسانى هستم همانند شما، به من وحى مى شود. هرآينه خداى شما خدايى است يكتا. (13) می توان گفت سایه نداشتن دائمی پیامبر (صلی الله علیه و آله) به روشنی او را از دیگر همنوعان ممتاز می کرد و اعتراض هایی از این قبیل که او نیز مانند ما غذا می خورد و در بازار راه می رود (14) را از بین می برد. ۳. با توجه به روایات مطرح شده در منابع شیعی، سایه نداشتن اختصاص به پیامبر (صلی الله علیه و آله) نداشته و امام (علیهم السلام) نیز از چنین خصوصیتی برخوردار است. ۴. در برخی از روایات مذکور می توان سایه نداشتن امام را حمل بر معنای مجازی کرد؛ مانند روایتی که در مورد امام زمان (عج) وارد شده است؛ سایه نداشتن ایشان می تواند به معنای گستردگی عدالت ایشان یا عدم همتا برای امام (عج) باشد. (15) بنابراین روایات مذکور، اولا؛ خبر واحد محسوب می شوند (16) و ثانیا؛ اگر هم چنین خصوصیتی را برای پیامبر (صلی الله علیه و آله) یا امام (علیه السلام) ثابت کنند، بدلیل عدم نقل متعدد و معتبر در منابع دسته اول روایی، نهایتا می توان به اتفاق افتادن آن در برخی ازمنه و آن هم به عنوان معجزه یا کرامت معتقد شد. 1. الوفاء باحوال المصطفی، ص412. 2. الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج1، ص368. 3. الانصاف، ج8، ص43. 4. الخصائص الکبری، ج1، ص117. 5. المواهب، ج2، ص85. 6. الكافي ؛ ج1 ؛ ص442. 7. مکارم الاخلاق، ص34. 8. المناقب، ج1، ص124. 9. الخصال، ج2، ص428. 10. من لا یحضره الفقیه، ج4، ص418. 11. کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص371. 12. سوره انعام، آیه 9. 13. سوره كهف؛ آيه 110. 14. سوره فرقان، آیه7. 15. پژوهشی درباره روایات سایه نداشتن پیامبر (ص) و ائمه (ع) در منابع فریقین، مجله علوم حدیث، ص65. 16. اگر چه تعداد آنها بیش از سه روایت است، اما بدلیل اختلاف در متن و یکی نبودن آنها، نمی توان این روایات را مستفیض دانست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی در رابطه با سایهنداشتن رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» که در جواب سؤال شماره ۱۲۳۰۵ عرض شد، کاربر محترم نکاتی را مطرح فرمودهاند که خوب است کاربران عزیز متوجه آن باشند. موفق باشید
سلام استاد گرامی یک متن از آیت الله علوی بروجردی فرستادم نظر حضرتعالی رو جویا شدم پاسخ نیومد؟ https://www.khabaronline.ir/news/1685885/%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D9%88%D8%AC%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%AF%D8%AB-%D8%A7%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D8%A8%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B1%D9%85%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D9%87
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد و هم اکنون آن جواب همراه با متن سخنان آیت الله علوی روی سایت با همان شماره سؤال، هست. موفق باشید
33763- باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچند که سخن عزیزان سخنان با ارزشی است، ولی عنایت داشته باشید این متن ابعاد مختلفی دارد که هر کدام قابل بحث است. اگر سؤال کلّی که نسبت به نکتهای از نکات متن دارید آن متن و آن نکته را بفرمایید، امید است بتوانم در خدمتتان باشم. موفق باشید
سلام استاد: خدا خیرتون بده به خاطر پاسخگویی سریعتون به سوالات ما. من بعضی مواقع در نماز در سوره حمد وقتی میرسم به صراط الذین انعمت علیهم یاد اهل بیت میوفتم و توی ذهنم خطور میکنه که چقد اینا خوب بودن، چقد زندگی پاکی داشتن، چقد خوب میشه منم شبیه اونا بشم و یاد غربتشون میوفتم و اون بلا ها که سرشون اومد و گریه میکنم. همه ی این فکرها خیلی کوتاه توی ذهنم اتفاق می یوفته و گریه میکنم ولی وقتی بعد از اون گریه میرم رکوع و سجده خیلی متفاوت میشم توجهم به رکوع و سجده و خدا اونقدر زیاد میشه و گریه میکنم که میترسم شکل نمازم عوض شه و زیاد طولشون نمیدم و اینکه همین حس زمان سلام دادن در آخر نماز اونقدر جالبه که مثه بچه که از آغوش مادر بگیرنش حسِ، حسرتِ اتمام نمازُ دارم و باز از این *حسرتِ اتمام* بیشتر گریه میکنم، حتی تا بعد از نماز _ زمان تسبیحات حضرت زهرا هم _ ادامه داره بعد از اون میگم ای کاش نمازم همش رکوع بود همش سجده بود اون حالی که اون زمان حین نماز داشتم و حسرت می خورم که تموم شد و آرزو میکنم دوباره اون حس و حال توی نمازم پیدا کنم. تقریبا ماهی یکبار این حس و حال دارم آیا این گریه در نماز مشکل داره؟ بابت پاسخگوییتون ممنون خدا بهتون خیر بده و عاقبت هممونُ ختم بخیر کنه🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: این از الطاف الهی است که افقی از ملکوت و فوق ملکوت مقابل انسان گشوده میشود و در راستای طلب حضور در آن عوالم، به لطف الهی اشک جاری میگردد. پس باید بدانیم «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق شمر، نه کرده خویش». موفق باشید
سلام: تقلید در اصول عقاید جایز نیست. در احکام برای غیر مجتهد و غیر اهل احتیاط واجب است: ۱. در حوزه اخلاق باید تقلید کنیم؟ - چون بالاخره واجبات و محرمات چون احتکار، غیبت ... هم این که بدانیم چه چیزهایی هستند از نظر تعداد هم از نظر موارد را ما خودمان نمی توانیم به دست بیاوریم - فرقی بین اعمال اخلاقی و اخلاق ندارد در تقلید؟ ۲. اگر باید تقلید کنیم شرایط ذکر شده در رساله از جمله زنده بودن را هم باید رعایت کنیم؟ ۳. معمولا وقتی کتاب های مختلف اخلاق یا کلام های افراد مختلف از علمای متعدد را می خوانیم یا می شنویم چون قدرت برداشت نداریم و اهل نظر نیستیم باز یک حالت تذبذب و سرگردانی و تشتت آراء و واسواسی گری در ما هست ***به نظر شما بهتر نیست برای امثال ما که یک نفر مثل بخش احکام، مرجع تقلید است حرف آخر را بزند؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: درک حُسن اعمالی مانند صدق و خدمت به خلق و رعایت حقوق افراد و قبح کذب و ظلم به افراد، اموری است عقلانی. آری! ممکن است انسان در مصداق، بعضاً نیاز به راهنما داشته باشد در آن صورت هم باز عقل خود را نباید تعطیل کرد. از طرفی فراموش نکنیم خداوند بنا دارد با نور ربوبیت و پرورشدهندگیاش در شریعتهای الهی، ما را در ابعاد مختلف از جمله در عقل رشد دهد. بنابراین نباید به راحتی عقل را در اموری مثل امور اخلاقی به حاشیه برد. موفق باشید
استاد عزیز و بزرگوار سلام: اگر گاهی بخواهیم خودمان را در لحظه محک بزنیم و میزان تقوای خود را بسنجیم تا کمی امید به قلبمان بیاید، باید به چه نشانه هایی توجه کنیم؟ کلا محک میزان تقوا در وجود یک نفر از دیدگاه خود شخص چیست؟ من معصوم نیستم. اما تلاش بسیار زیادی برای رسیدن به تقوای واقعی می کنم. ولی باز گناهان فراوانی دارم و گاهی ناامیدی وجودم را فرا می گیرد.😔
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک آنکه حضرت ربّ العالمین نظر به بنده خود دارد آن است که آن بنده نسبت به رعایت دستورات او حساس است و خود او اگر غفلتی برای بندهاش پیش آید میل به توبه را در او ایجاد مینماید. به این سخن جناب مولوی نیز نظر کنید که میفرماید:
آن یکی الله میگفتی شبی
تا که شیرین میشد از ذکرش لبی
گفت شیطان آخر ای بسیارگو
این همه الله را لبیک کو
مینیاید یک جواب از پیش تخت
چند الله میزنی با روی سخت
او شکستهدل شد و بنهاد سر
دید در خواب او خضر را در خضر
گفت هین از ذکر چون وا ماندهای
چون پشیمانی از آن کش خواندهای
گفت لبیکم نمیآید جواب
زان همیترسم که باشم رد باب
گفت آن الله تو لبیک ماست
و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست
حیلهها و چارهجوییهای تو
جذب ما بود و گشاد این پای تو
ترس و عشق تو کمند لطف ماست
زیر هر یا رب تو لبیک هاست
موفق باشید
با سلام: چگونه انسان می تواند چشم برزخی خود را باز کند و آیا می توان از راه های غیر شرعی چنین کاری را کرد و اگر جواب مثبت است این عمل با ستاریت خدا چگونه قابل جمع است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما را چه به داشتنِ چشم برزخی و به دنبال این امور رفتن!!! خداوند راه زندگیکردن در این دنیا را از طریق عطای بزرگ خود یعنی شریعت به ما لطف کرده است تا با چشم خداوند، خود را و زندگی را بنگریم و بندگی، آری! و بندگی را که بزرگترین سرمایه انسان است پاس داریم. موفق باشید
سلام و ادب محضر حضرتعالی: آرزوی توفیق روز افزون برای شما، با توجه به ارتباط زیادی که با جوانان دانشجو و دانش آموز دارم در بحث کارآیی دین و پذیرش دین به نظر می رسد که این قشر و بسیاری از افراد چه عام و چه تحصیل کرده جایگاه حقیقی دین رو در زندگی خودشان فهم نکرده اند یا به عبارت دیگر قدرت تطبیق آموزه های دینی و حتی درسی را با واقعیت ها و متن زندگی خویش ندارند که یک عاملش به نظر عدم آگاهی به مبانی و اصول کاربردی و عملی دین است، به نظر حضرتعالی برای رفع این مشکل راه کار های مفید و قابل ارائه و پیاده شدن چیست؟ پیشاپیش از بذل لطف و عنایت شما سپاسگزارم ملتمس دعای خیرتان هستم
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده نیز با توجه به همین امر و رابطهای که با این نسل داشتهام، مباحث «معرفت نفس» و انس با قرآن در نگاه علامه طباطبایی را تأکید میکنم. اخیراً عرایضی در این رابطه تحت عنوان «نگاهی هرمنوتیکی به شخصیت علامه طباطبایی (ره ) در تفسیر المیزان» شد که خوب است به آن بحث نیز رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/8538. موفق باشید
با توجه به متنی که در یکی از جلسات اخیر استاد فرمودند: «با نظر به سخن امام سجاد «علیهالسلام» انسان آخرالزمانی را انسانی میدانیم که بیشتر به ذات گسترده و وجودی خود نزدیک شده و در این راستا بنا دارد حضور گسترده خود در جهان را تجربه کند و حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» به چنین بودنی که از انسانِ این دوران میشناختند، تاریخ انقلاب اسلامی را ماورای تاریخ مدرن به میان آوردند. انقلاب اسلامی با تذکر حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه»، توجه به بودن گشوده انسان این دوران است. انسانی که بودن خود را مقدم بر دانشاش میفهمد.» منظور از این بودن چه نوع بودنیست و چه ابعاد و ویژگیهایی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «معرفت نفس» جهت شروع این نوع مطالب میتواند کمککار قضیه باشد و پس از آن کتاب «در راستای بنیان حکمت حضور انقلاب اسلامی در «جهانی بین دو جهان» افق بحث را روشن میکند. موفق باشید
سلام: آیا میشود درموقع بیداری وهوشیاری روح ازبدن جدا شود وعالم دیگری برود اما هم زمان جسم خودش رو احساس کند و اطراف خودش رو حس کنه و این اتفاق هرازگاهی بیفته و دست خود انسان نباشه و فقط نیمه شب اتفاق بیفته و اگرمیشود این موضوع میتونه چی باشه؟ میشه کامل توضیح بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان حکایت تجرد نفس است با ساحات مختلفی که دارد. مفصّل آن را در کتاب «خویشتن پنهان» میتوانید دنبال بفرمایید. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: برداشت بنده از بعضی دروس جنابعالی این است که جهان هستی اعم از ملک و ملکوت ظهور اسما و صفات الهی بوده ولی بین ظاهر و مظهر یا ظهور و محل ظهور دوییت نیست و ذهن اینها را از هم تفکیک میکند مثلا اسم لطیف در عالم ماده صورت آب بخود میگیرد و اسم جمیل صورت گل / ولی اهل حس با حواس ظاهر صورت و شکل میبینند و ماهیات را اصل میپندارند ولی اهل باطن علاوه بر این صورت نازله ملکوت و باطن آن را هم با قوای باطن و قلب شهود میکنند و مسئله ظهور اسما و صفات الهی مثل قوای نفس و آلات قوا نیست که قوه بینایی در موطن چشم ظهور کند و بین این دو یعنی ظهور و محل ظهور دوییت باشد و همین قوه بینایی نمیتواند در موطن گوش ظهور کند چون تناسبی بین آن دو نیست آیا این برداشت درست است؟ و اگر درست است سنگ یا خاک ظهور چه اسمی میتوانند باشند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که متذکر هستید. در مورد قسمت آخر سؤال خوب است به بحث «برهان صدیقین» و صوتهای مربوط به آن رجوع شود از آن جهت که وقتی «وجود» در مراتب تشکیکی خود تازل و نازلتر میشود، در محدودیت خود تا مرتبۀ عالَم ماده نازل میگردد و از این جهت پدیدههای مادی مرتبهای از وجود هستند با محدودیت خاص خود. موفق باشید
سلام وقت بخیر: ببخشید یک سوال که اگر لطف کنید پاسخ را با بله یا خیر برای بنده بفرستید از شما ممنون میشم، سوال: با توجه به آیه «قل هو الله احد» و با توجه به اینکه در سایت های مختلف از عرفا نقل شده است که هو در این آیه هویت غیبیه می باشد و با توجه به اینکه در همان سایت ها در مورد هویت غیبیه گفته شده است که هویت غیبیه هیچ تجلی و ظهوری ندارد. سوال اصلی بنده از شما این است که آیا هویت غیبیه به مرتبه احدیت ذاتی که بالاترین مرتبه از مراتب وجودی می باشد نیز تجلی و ظهوری ندارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به اعتبار هویت غیبیه، نه. موفق باشید
