بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
8959

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز و ارجمندم جناب آقای طاهرزاده: داشتم سوالات گذشته را مرور می کردم که به دو پاسخ از طرف شما مواجه شدم که برای بنده ایجاد سوال کرده. شما در قسمتی از پاسخ به سوال 4879 فرموده اید: « اصلاح‌طلبانی مثل محمدرضا خاتمی‌ها گمانشان آن بود که کشور باید از ولایت فقیه عبور کند و قانون اساسی را قبول نداشتند. » ولی در قسمتی دیگر از پاسخ به سوال 4889 فرموده اید: «با تفکر آقایان هاشمی و روحانی و خاتمی موافق نیستم ولی هرگز این افراد را در مقابل انقلاب نمی‌دانم» سوالم این است که آیا کسی که قانون اساسی را قبول ندارد و قصدش این بوده که از ولایت فقیه عبور کند و از طرفی حمایتهای ایشان را از میرحسین موسوی و سران فتنه به وضوح همه دیدند و حتی بعد از تذکرات مکرر رهبری هرگز از سران فتنه برائت نجست و همچنان در پشت پرده به دنبال فتنه انگیزی است چطور شما آقای خاتمی را در مقابل انقلاب نمی دانید؟ با تشکر از شما
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید شخص محمدرضا خاتمی یعنی سخنگوی حزب مشارکت، غیر از آقای محمد خاتمی است. آقای محمد خاتمی خودشان مکرر می‌گفتند که ولایت فقیه را به اعتبار قانون اساسی قبول دارند. موفق باشید
8943
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد: بنده برای تبلیغ در ماه رمضان دعوت شده ام. سه وعده نماز و دو منبر در روز. به نظر حضرت عالی چه مباحثی را از آثارتان ارائه دهم؟ خیلی متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به شرایط مخاطبین دارد. از بحث‌های قرآنی و بحث‌های روزه و بحث کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و بحث‌های انقلاب اسلامی و جلد اول کتاب « فرزندم؛ این‌چنین باید بود» با ویرایش جدید که حال چاپ‌‌شدن است إن‌شاءاللّه می‌توانید استفاده کنید. سعی کنید زمان منبرها طولانی نباشد. موفق باشید
6709
متن پرسش
با سلام. خواستم کتاب "معرفت النفس و الحشر " شما را در یک خبرگزاری درج کنم ، دیدم به نقل از خبرگزاری کتاب ایران ، شما را ""مترجم"" کتاب "معرفت النفس و الحشر " معرفی کردند ! یعنی واقعا شما این کتاب را " ترجمه " کرده اید ؟؟ چون من فکر می کردم تألیف خودتان هست و در آن اسفار را شرح داده اید اما در این خبرگزاری نوشته : "مترجم کتاب «معرفت‌‌النفس و الحشر» از ویرایش جدید این اثر با شرح و اضافاتی مفید خبر داد" .... باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که نوشته‌اند. بنده ابتدا آن را ترجمه کردم و سپس در 75 جلسه شرح دادم. موفق باشید
5598
متن پرسش
بسم الله/ با سلام و تقدیم احترام با توجه به اینکه تمدّن چیزی جز عینیت تفصیلی نسبت انسان با مبداء وجود نیست : 1) اگر "شهود اولیه ی وجود" را بنیان طراحی یک دستگاه فلسفی معطوف به تمدّن در نظر آوریم، این "ادراک نخستین از وجود"، چگونه شکل می گیرد و چگونه دگرگون می شود؟ و جایگاه فاهمه ی انسان و میزان توانش در ادراک آن کجاست؟ 2) آیا اساسی ترین پرسش مغفول مانده در فلسفه ی غرب ، "پرسش از هستی" است؟ 3) امکان "همزبانی "ملاصدرا و شیخ اشراق و فیلسوفان پدیدارشناس غربی مثل هایدگر و هوسرل را چقدر می دانید؟ و آیا گشودگی راه آینده همین همسخنی نیست؟ 4) آیا آن "خدایی که می تواند ما را نجات دهد" همان "خدای انقلاب اسلامی ایران" است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه از نوع سؤال‌تان برمی‌آید که اندیشه‌ی ارزشمندی در صحنه دارید. 1- حقیقتاً وقتی متوجه باشیم تمدن چیزی جز عینیت تفصیلی نسبت انسان با «وجود» نیست و متوجه باشیم «وجود» حقیقتی است که در عین در ظهور و خفابودن، همواره نور خود را در مظاهر مختلف می‌نمایاند و با ظهور خود دست و دل یک ملت را با ظهور خود به سوی تعالی سوق می‌دهد و با خفای خود انسان‌ها را به خودشان وامی‌گذارد تا تمدنی بسازند که حجاب حقیقت باشد؛ پس نباید پرسید «ادراک نخستین از وجود چگونه شکل می‌گیرد» . چون این وجود است که اگر تاریخی را آماده دید ظهور می‌کند، ما فقط می‌توانیم ناظر ظهور نور وجود باشیم و تقدیری که شروع شده است را درست بشناسیم، چیزی که شما در انقلاب اسلامی شاهد آن هستید و حضرت روح‌اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» با جمله‌ی «خدای مقلب‌القلوب، قلب این ملت را در جهت تحقق این انقلاب هدایت کرد» خبر آن تقدیر تاریخی را به ما رساند. هنر انسان‌ها آن است که کاری بکنند از این تقدیر تاریخی بیرون نیفتند، به نظرم فاهمه به این کار می‌آید تا به جای ساختن تاریخ، تاریخ خود را بشناسد وگرنه بی‌تاریخ می‌شود. 2- حقیقتاً همین طور است که اساسی‌ترین پرسش، پرسش از هستی است که هایدگر در یک شهود اجمالی متوجه آن شد و به تعبیر جناب فردید؛ آقای خمینی به تفصیل آن پرداخت و آن را از دست فلسفه نجات داد و تلاش بنده در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» برای تبیین چنین مطلبی است که بفهمیم چرا شهود هایدگر، شهود عبور از غرب است و چرا حضرت روح‌اللّه«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به نور نبوت نبی‌اللّه«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» صورت کاربردی‌دادن به آن شهود است که بر قلب حضرت امام اشراق شد 3- بنده بین نگاه صدرایی و هایدگر که یکی صورت تکامل‌یافته‌ی اشراق سهرودی و دیگر صورت زنده‌تر فهم هوسرل است جدایی نمی‌بینم به شرطی که به هر دو با نگاه وجودی نظر کنیم 4- چقدر احساس همزبانی می‌کنم با این جمله‌ی شما که متوجه شده‌اید «تنها خدایی می‌تواند ما را نجات دهد که در انقلاب اسلامی ظهور کرد» من نمی‌دانم شما چه کسی هستی، ولی از کلماتت معلوم است، خیلی خوش‌ترکیبی. موفق باشید
5324
متن پرسش
سلام گویا سوالم به دستتان نرسیده لذا دوباره می فرستم ببخشید استاد ایا روضه حضرت زهرا خواندن ظرفیت می خواهد ؟من چند وقتی جهت توسل سلامی به امام رضا میدادم وبعد روضه حضرت زهرا را بعد نماز هایم میخواندم اما درست همان وقایعی که برای حضرت افتاده بود برای من وخانواده ام می افتاد مثلا تصادف میکردم وبازویم اسیب میدید یا مادرم زمین می خوردند و صورتشان به شدت کبود میشد یا یکبار روی زمین خوردم واز ناحیه سینه اسیب دیدم این وقایع به چه معناست ؟با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال با توسل به حضرت زهرای مرضیه«سلام‌اللّه‌علیها» می‌توان موانع بسیاری را از مقابل خود برطرف کرد. این حادثه‌ها ربطی به آن روضه ندارد. موفق باشید
3273
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد فرزانه، استاد آیا طلاب باید برای رزقشان تلاش بکنند یا اینکه فقط باید وظایف طلبگیشان را انجام بدهند. منظورم از تلاش تلاشی است که منافاتی با وظایف طلاب نداشته باشد مثلا طلبه ای چند ملیون وام بگیرد و به شخصی بدهد تا او با آن پول کار کند و ماهیانه سودش را بپردازد و طلبه با این سود قسط وام را بدهد و از این طریق سرمایه ای جمع کند و یا از این قبیل کارها؟ با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین‌که از نظر شریعت الهی منعی در این کار نیست، معلوم است که اشکال ندارد. موفق باشید
3229

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد مسئله ایست که حدودا یکساله که ذهن منو به شدت مشغول کرده و به معنای حقیقی کلمه دچار تحیر شدم. یکی از همکلاسی های بنده دختر خوب و بانجابتی به نظر میرسه. اگرچه چادری نیست منتها محجبه و باحیاست. در طول چهارسال درس، رفتار نامناسبی از ایشون ندیدم و در صحبت کردن با نامحرم هم حد و حدود رو نگه میداره و از نظر من شخصیت منسجمی داره که تحت تاثیر جو نیست. خب من بنا رو بر خواستگاری گذاشتم تا اینکه عکسی به دستم رسید که در جشن فارغ التحصیلی دوست این خانم، ایشون حجابش رو کاملا رعایت نکرده بود و مقداری از موهاش پیدا بود. ازونجایی که من مذهبی هستم این مسئله در ذهن من تاثیر منفی گذاشته اما احساس میکنم دارم زیاده روی میکنم و این مسائل قابل اصلاحند کما اینکه رویه ایشون بر پوشش مناسبه... در نظر دارم که جلسه ای برای بحث و گفت و گو درباره این مسائل ترتیب بدم و بعد شرایط رو بسنجیم، اگر ایشون حدود زندگی با یک شخص مذهبی رو قبول کردن بعد بحث خواستگاری رو مطرح کنیم. در فامیل هم دخترخاله ای داشتم که به همین سبک و سیاق ازدواج کرد و الان چادری هستند و زندگی خوبی هم دارند... ولی استاد هنوز هم اطمینان قلبی برام حاصل نشده و دچار سردرگمی ام. امکانش هست منو راهنمایی بفرمایید ؟ ممنون و محتاج دعای خیر شما
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: همین راهی که به فکرتان رسیده خوب است. موفق باشید
11405
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: شما در جواب سوال 11391 فرمودید: «باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگوی شما هستم. این‌که در آخرین جواب عرض کردم؛ بهترین راه بی‌توجه‌شدن نسبت به آن توهّم است، یکی از بحث‌های مهم در سلوک است که می‌فرمایند همان‌طور که نباید بپرسی نور کو؟ و با همین پرسیدنت نور از منظرت در خفا می‌رود، نباید در امور بدیهی سؤال کنی فقط باید ببینی و احساس کنی.» چرا فلاسفه برای اثبات همین امور بدیهی مثل عالم خارج از ذهن و ... دلیل می آورند؟ وجود خداوند هم بدیهیست چرا برای وجودش دلیل می آورند؟ آیا فکر کردن در امور بدیهی و دنبال دلیل بودن برای این بدیهیات ،خطرناک است؟ یا اینکه اصلا از اساس کار عقلانی نیست و انسان دچار توهم و انحراف از مسیر و هدر رفت عمر و سرمایه الهی نفس می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امور بدیهی آنچنان نیست که فکرکردن در موردشان معنا داشته باشد، آنچه در مورد تطابق امور ذهنی با امور خارجی بحث می‌شود در رابطه با جایگاه و نسبت امور ذهنی با نفس ناطقه است که چگونه نفس از طریق صورت علمیِ محسوسات که در ذهن است به وجودات خارجی پی می‌برد که ملاصدرا روشن می‌کند صورت علمی محسوسات، نفس ناطقه را آماده می‌کند تا خود نفس با وسعتی که دارد صورت مناسب محسوس را در خود ابداع کند. موفق باشید

11113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: در خصوص سوالی که در باب روبنده مطرح شده، زمانی در کلاس تفسیر موضوعی قرآن در دانشگاه امام صادق علیه السلام این بحث مطرح شد که برخی روبنده را افراطی می دونند و می گویند اسلام گفته وجه و کفین و ... و استاد فرمودند: «حداقل» حجاب همان وجه و کفین است از آن مقدار هرچه قدر بالاتر برویم بهتر است. مثل حداقل برخورد با افراد جامعه که باید بر اساس «عدل» است از آن هرچه بالاتر روی به سمت احسان بهتر است. گفتم شاید این مطلب به درد کاربران بخورد. موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که استادتان فرموده‌اند بعضی از مراجع حداقل حجاب را آن می‌دانند که یک خانم می‌تواند وجه و کفین خود را نپوشاند. بعضی همین اندازه را هم کافی نمی‌دانند. در هر صورت باید در شرایط مساعد و نه به صورتی که جنبه‌ی تظاهر و یا افراط داشته باشد، جای روبنده با سلیقه ها‌ی مناسب ایرانی‌ها ظهور کند. موفق باشید
10864
متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی زیارات جنابعالی: با توجه به اینکه دولت عربستان درآمد زیادی از سفرهای زیارتی عمره به دست می آورد و این درآمدها را احتمالا در راه کمک به اهداف غیراسلامی نظیر کمک به گروهکهای تکفیری و ... و اسراییل می کند، نظر جنابعالی در مورد اینگونه زیارات مستحبی چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» در صحبتی که اخیراً با مسئولان حج و زیارت داشتند تأکید فرمودند «نباید حضور ما در حج کم‌رنگ شود و از این تریبون استفاده نکنیم» به‌خصوص که عربستان هم بسیار مایل است ما در آن صحنه‌ها حاضر نشویم، حج درآمدی آنچنانی برای عربستان ندارد. موفق باشید
7979
متن پرسش
سلام استاد . استاد در بحث هایتان از مباحث علامه طهرانی هم استفاده کنید . منظورم در ویرایش کتابهایتان نیست چون در منابع کتابهایتان نام علامه طهرانی را دیده ام . منظورم این است که در لابلای سخنانتان از ایشان هم حرف بزنید و خاطره ای تعریف کنید که جوانان با ایشان آشنا بشوند . ایشان هم یک عارف کامل بودند . اخیرا در مشهد همایشی برگزار شد به اسم نور مجرد که تجلیل از مقام علامه ی سیدمحمد حسین حسینی طهرانی بود . یکی از شاگردان ایشان در سخنرانی گفت ایشان یا در خواب و یا در مکاشفه بهشان گفته میشود محمد حسین چهار سال عمرت را تمدید کردیم پس فقط بنویس. و این نشان میدهد آثار ایشان مورد توجه و تایید است . حتی در این همایش گفته شد علامه طهرانی به یک سری مشکلات فلسفی برمیخورد با اینکه استاد ایشان مرحوم علامه طباطبائی بودند باز هم جوابشان را نگرفتند و پس از مدت ها وقتی به نجف رفتند و در خدمت مرحوم حداد بودند جواب مسائل اشان را شهود کردند و خب همایش مفیدی بود . اما افسوس و صد افسوس که از آرامگاه ایشان در حرم رضوی هیچ خبری نیست . نه سنگ قبری دارند . نه سنگ نوشته ای و نه تابلویی. فقط آنهایی که جای خاک علامه را بلد هستند میروند بر سر قبرش و فاتحه میخوانند . قبر ایشان در کنار صحن بزرگ انتقلاب است اما نمیدانیم چرا آستان قدس سنگ قبر برای این عارف بزرگ نگذاشته است و روی خاکش را موزائیک کرده اند .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: خدا ایشان را رحمت کند که یک ذخیره‌ی ارزشمندی در عرفان و حکمت هستند. متأسفانه هرچند باری که تلاش کردم بر سر مزار ایشان بروم سرگردان ماندم و موفق نشدم و محلی را که آدرس دادند محل اقامت خانم‌ها بود. خداوند توفیق زیارت قبر ایشان را به بنده بدهد. موفق باشید
6667
متن پرسش
سلام استاد. ببخشید چطور میشه با غیر مذهبی ها و سکولارمآب ها بحث کرد و عالمشان را دینی کرد؟ بعضیها هستن که اونقدر از دین و نظام و افراد مذهبی چهره ی بدی در ذهن دارند که نمیشه با اونها بحث کرد. وظیفه ی ما در قبال آنها چیست؟ با افراد معمولی که مذهبی نیستن چطور بحث کنیم؟ من وقتی با زبان منطق و استدلال با اونها بحث می کنم، متاسفانه بحثمون به جدل و دلخوری منتهی میشه. استاد ما مذهبیا با غیر مذهبیا کلا با چه اصولی باید بحث کنیم؟ خواهشمندم با جزئیات به سوال بنده پاسخ بدید. یا علی مدد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده بخش اول کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را با مخاطبانی بحث کردم که شخصیتاً آدم‌های مذهبی نبودند و تا حدی اثر کرد، ولی بنا نداشته باشید کار به جدل بکشد. شما بگویید ما این طور فکر می‌کنیم بررسی کنید ببینید درست است یا نه. آن فایلی که در صفحه‌ی اول سایت هست را تحت عنوان « آفت علمی که مراء افزاید » در این رابطه مطالعه فرمایید. موفق باشید
5462

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد شرمنده ام این سوال را میفرستم وعذرخواهی میکنم راستش یه مطلب به ذهنم رسید عده ای از پسران و دختران جوان که مبانی فکری انها از صحبتهای حضرتعالی تغذیه میشود مجرد هستند ایکاش.... ایکاش شرایطی پیش میومد که این گونه افراد باهم....به هر حال هم کفو هستند ظاهرا و حداقل از لحاظ فکری .....جسارت این حقیر را عفو فرمایید
متن پاسخ
ه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که ای کاش شما آقایان جرأت می‌کردید و به میدان می‌آمدنیدو خانم‌ها هم آزاد از همه‌ی تقیّدات دنیایی زیر نظر والدین‌شان به سادگی تمام زندگی مشترک را با مرد هم فکرشان شروع می‌کردند. موفق باشید
5147
متن پرسش
سلام علیکم استاد بی زحمت چند سؤال زیر را جواب دهید ممنون 1- من می خواهم که کم بخورم به خاطر آن فوایدی که دارد(از لحاط سلوکی و دینی ) ولی این کم خوردنم یه جورایی باعث شده که اکثر افراد می گویند خیلی کم غذا می خوری و من می ترسم شاید دارم افراط می کنم و بنابراین نه تنها در راه سلوک و رضای خدا قدم برنمی دارم بلکه در طولانی مدت بخاطر نرسیدن به بدن به خودم ظلم کرده باشم. من نمی توانم تشخیص بدم چقدر غذا بخورم البته همان کم هم بعضی وقت ها بیشتر می خورم یک حالت بدی بهم دست می ده و هی خودم را سرزنش می کنم ...به هر حال نمی دونم مغزم کار نمی کنه عقل درستی ندارم که تشخیص بدم چکار کنم؟ 2- پدر و مادرم دوست می دارند که من به اصطلاح خوش خوراک باشم و از لحاظ بدنی متناسب و همیشه به من می گویند که بخور ولی من چون احساس می کنم که اگر بخورم پرخوری کردم نمی خورم . از لحاظ بدنی آن ها می گویند ضعیفم و لاغر و این آنها را ناراحت می کند حال از آنجایی که دستور پدر و مادر واجبه و رضایت آنها در سلوک و رضایت خدا تأثیر زیاد دارد من باید کدام مسیر را بروم؟ خشنودی پدرو مادر یا کم خوری؟ 3- با توجه به بحث های شما برای ماه رمضان و فواید گرسنگی و آنکه کم خوری توصیه شده و قطعا افرادی مانند حضرت آقا و علامه طباطبایی امام (ره) این موارد را رعایت می کنند و لی این بزرگواران از لحاظ جسمی این قدر به اصطلاح توپر و جسمی ورزش کارانه دارند؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در آن حدّ باید غذا خورد که نه سنگین شویم و نه هنوز گرسنگی ادامه داشته باشد و ما را مشغول بکند 2- در این موارد وظیفه‌ی ما نسبت به درست‌غذاخوردن شرط است، نه پرخوری و نه کمتر از اندازه خوردن که بدن ضعیف باشد و ماهیچه‌ها لاغر بماند 3- عرض بنده هم همین است که نباید کم‌خوردن آنچنان باشد که بدنی ضعیف و لاغر داشته باشیم در حدّی که ماهیچه‌ها هم لاغر باشند. موفق باشید
3598
متن پرسش
خسته نباشید ما چه گونه می توانیم جواب سوالات را در سایت دریافت کنیم؟ من چند بار سوال فرستادم اما نمیدونم چگونه جوابها را بگیرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً ما جواب سؤالات را در عین آن‌که در قسمت پاسخ به سؤالات می‌گذاریم به ایمیل افراد نیز ارسال می‌داریم که شما ایمیلی ثبت نکرده‌اید. بنابراین باید به تک‌تک سؤالات رجوع بفرمایید تا جواب خود را پیدا کنید. موفق باشید
1965

فلسفه هنربازدید:

متن پرسش
سلام علیکم. آیا پیشنهادی برای سیر مطالعاتی در مورد فلسفه هنردارید؟ همچنین بغیر از مباحث شهید آوینی و مرحوم مددپور چه افراد دیگری را در این زمینه توصیه میکنید؟ با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده در این مورد. صاحب‌نظر نیستم باید با آقایان دکتر محمدعلی رجبی ودکتر محمد رجبی ارتباط بر قرار کنید. موفق باشید
1723
متن پرسش
سلام لطفا مشکل بنده را با استاد در میان بگذارید. من شروع کردم به مطالعه کتاب «مقام لیله القدری حضرت فاطمه». اما مواجه شدم با انبوهی از گزاره های اثبات نشده که نویسنده صحت آنها را به صورت پیش فرض پذیرفته بود. لذا مطالب کتاب برایم یقین آور نیست و همواره نسبت به برداشت ها و نتیجه گیریهای استاد مشکوک هستم. مثلا: تقدم وجودی هر مخلوقی در خلقت نشانه شدت وجودی آن مخلوق است. یا: قبلیت در عالم غیب، زمانی نیست. بالشرف است. یا: آسمانها یعنی مقام ملائکه. یا: مقام عرش، مقام تجلی اسماء اعظم است. یا: بهشت دارای شجره ممنوعه، بهشت برزخی نزولی است. و... در بسیاری از موارد اصلا نمی فهمم معنی جمله چیست. چه برسد به اینکه بخواهم صحت آن را برای خودم اثبات کنم! در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» هم این مشکل در اندازه کمتری وجود داشت. در آنجا هم معارف معنوی و سطح بالا به وسیله تمثیل تبیین شده بود نه قیاس منطقی. مثلا "احاطه موجود با تجرد بیشتر بر موجود با تجرد کمتر" به وسیله تشبیه با "احاطه نفس بر بدن" تبیین شده بود. در حالیکه این صرفا یک تمثیل است و یقین آور نیست. به نظر میرسد که اگر مقدمات معارف این کتب به صورت استدلالی تبیین نشود، خوانندگان همیشه در هاله ای از شک و ابهام قرار میگیرند و این مطالب را برای خود و دیگران نمی توانند اثبات کنند. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام مطالعه‌ی کتاب «مقام لیلة‌القدری حضرت فاطمه«سلام‌الله‌علیها» نیاز به مقدماتی دارد که از جمله مطالعه‌ی مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین»است وگرنه همین‌طور که می‌فرمایید به مشکل برمی‌خورید. موفق باشید
13599
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: فایل های صوتی بحث جنود عقل و جهل را گوش می کردم که بحثی را مطرح کردین در مورد گل ائمه و گل شیعیان. اینطور که من فهمیدم هر انسانی هر چه به اضافی گل ائمه که یک حقیقت است نزدیک بشه در واقع به حقیقت شیعه نزدیک شده و در نتیجه به ائمه نزدیک شده است و اینطور نیست که از اول عده ای از آدم ها مشخصا از اضافی گل ائمه خلق شده باشن وگرنه بحث اختیار و اراده انسان از بین می رفت. اما در مورد ائمه گویا قضیه فرق میکنه. فرموده بودین که ما یه حقیقتی به اسم انسان کامل داریم که ائمه مظهر این حقیقت هستند مثل آب که مخلوقی است که مظهر تری و عین آن است. یعنی خداوند از اول میخواسته یک سری انسان بیافریند که این ویژگی را داشته باشند یعنی تا اینجا جبرا. از طرفی میگید که ائمه اختیار و راده شان آزاد هست و جز خوبی اراده نمیکنن اما ما آدمهای عادی اینطور نیستیم. اما به هر حال آنها هم انسان هستند و انسان قدرت اراده و اختیار داره و اگه این نوع اراده ائمه به خاطر اون سرشت و اصل و حقیقتی هست که ازش خلق شدن بنابراین جز این هم ازشون انتظار نمیره (مثه مخلوق جهل که ازش انتظار نداریم وقتی میگن برگرد، برگردد) یعنی انگار اینجا باز هم جبر است نه اختیار یعنی انگار ما آدمای عادی کار مبارزه با هوای نفسمان سخت تر از ائمه است چون ما میخوایم خوب باشیم ولی خیلی سخت میتونیم این اراده را عملی کنیم. احساس می کنم یه چیزی را این وسط اشتباه فهمیدم ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند مقام عصمت را موهبتاً و به صورت غیر اکتسابی به ائمه«علیهم‌السلام» می‌دهد و آن‌ها باید در این دنیا در عین داشتن گرایش‌های بشری و اختیار و انتخاب، آن را حفظ کنند. ولی ما با ترک گناه، آرام‌ارام می‌توانیم به عصمت نزدیک شویم. در رابطه با اعتقاد به وجود انسان‏هايى كه خداوند به نحو خاصى برگزيده، موضوع مخلَصين در قرآن است. شيطان مى‏داند كه از بين بندگان خدا فقط يك گروه هستند كه هيچ ابزار و امكانى براى گمراهى آن‏ها در اختيار ندارد و آن «مخلَصين» هستند و لذا به خداوند عرض كرد: «فَبِعِزَّتِكَ لَاغْوِيَنَّهُمْ اجْمَعين، الّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»[1] به عزت تو همه را گمراه مى‏كنم مگر بندگان مخلَص را. مخلَصين آن‏هايى هستند كه خداوند در آن‏ها تصرف خاصى دارد و هيچ‏كس در آن‏ها سهمى ندارد تا شيطان بتواند در آن‏ها تصرف كند. اگر به معنى «مخلَص» توجه شود، متوجه خواهيد شد كه مخلَص‏ بودن غير «مخلِص» بودن است. همّت براى خوب‏شدن مربوط به مخلِصين است و نه براى مخلَصين، بلكه مخلَصين برگزيدگانى هستند كه خداوند براى خود خالص كرده و هيچ‏كس در آن‏ها سهمى ندارد، بلكه آن‏ها به دليل مخلَص‏ بودنشان آينه‏ ى خواست و رضايت خدايند و هركس خواست رضايت خدا را جلب كند، بايد حركات و افكار و عقايد آن‏ها را ملاك قرار دهد. مشخص است كه اين مقام يك مقام اكتسابى نخواهد بود، بلكه موهبتى است، هرچند آن‏ها با اختيار خود بايد اين عصمت را حفظ نمايند و مسلّم حفظ كردن عصمتِ موهبى مشكل‏ترين كار ممكن براى بشريت است، زيرا حفظ عصمت به اين معنا است كه يك لغزش نبايد از آن‏ها سر بزند. در همين رابطه است كه عارفان گفته‏ اند:

محنت‏ قرب ز بُعد افزون است‏

 

جگر از محنت‏ قربم خون است‏

هست در قرب همه بيم زوال‏

 

نيست در بعد جز اميد وصال‏

     

حفظ حالت قرب از آن جهت جگر سالك را خون مى‏كند كه با يك خطا از آن مقام سقوط مى‏نمايد. موفق باشید

 


[1] ( 1)- سوره‏ى صاد، آيات 82 و 83.

12784
متن پرسش
با سلام: نظر به اینکه چمران همان امام خمینی (ره) است در موطن جنگ و امام خمینی (ره) همان چمران است در جماران به دلیل سلوک چمران ذیل شخصیت امام و انقلاب اسلامی، حال سلمان و اباذر که هر دو ذیل شخصیت پیامبر (ص) تربیت یافته اند اختلاف سلمان و اباذر در درجه ایمان چیست؟ (باتوجه به روایتی که فرمودید کهاتین، یعنی هر دو ذیل حقیقت امام یکی می شوند) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت آن بزرگواران در قرارگرفتن در ذیل نور رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در عین شدت و ضعف، نه آن‌که یکی در ذیل نور حضرت باشد و دیگری نباشد! مثل نور بیرنگِ شدید و ضعیف که هر دو بیرنگ‌اند و این‌که حضرت آن‌ها را از جنس خود می‌دانند، نه به معنای آن است که آن‌ها در عرض رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» باشند. موفق باشید

12441
متن پرسش
به نام خدا سلام خدمت استاد عزیز: ان شاالله سلامت باشید. آقای جوادی آملی در کتاب سر چشمه اندیشه جلد سوم صفحه 332 می فرمایند: بر اساس حرکت جوهری، اخلاق (خود اخلاق و نه فقط نفس انسان) جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا است. ممنون می شوم منظور ایشان را تبیین نمایید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور حضرت آیت اللّه آن باشد که وقتی شما در حرکات و رفتارتان رعایت اخلاق را بکنید و ظاهر و جسم اخلاق از طریق شما ظهور کند بعداً همان کارهای اخلاقی شما به صورت ملکات روحانی و معنوی باقی می‌ماند. موفق باشید

11330
متن پرسش
سلام استاد.امیدوارم که حالتون خوب باشه. بنده سوال را در شبکه های مجازی دیدم که میخاستم جواب بدید.از طولانی بودن متن عذر خواهی میکنم.خواهشمند است جواب قانع کننده به سوالل زیر بدهید. **چرا رهبر یک جامعه علنا در تلویزیون گفتند مثنوی اصول اصول اصول دین است؟بر فرض اینکه این مسءله از روی ذوق شعری و یا فلسفی باشه.رهبر جامعه باید همه ی عموم رو در نظر بگیره ،یک عده فلسفی و یک عده ضد فلسفه . حداقل میگفتن اول قرآن بعد مثنوی. آیا رهبر جایز است یک مسءله ی اختلافی رو بگوید اصول دینه؟ نظر علما و مراجع عالیقدر در مورد مثنوی مولوی : نظر رهبر انقلاب سید علی خامنه ای درباره ی مولوی: شهید مطهری از بنده پرسیدند: نظر شما در مورد مثنوی مولوی چیست؟گفتم: نظر من همونی است که خودش گفته....مثنوی اصول اصول اصول دین است.ایشان گفتند: کاملا درست است. نظر من هم همین است. بیانات در دیدار شاعران رمضان 25 / 6/ 1387
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اگر کسی با مثنوی آشنا باشد و زبان و اصطلاحات آن را بفهمد نمی‌تواند غیر از آنچه مرحوم شهید مطهری و آقا فرمودند بگوید و این با همان فرض است که همه و از جمله مولوی هرچه دارند از قرآن دارند. فهم زبان مولوی مثل زبان هر علمی، زبان آسانی نیست، اتفاقاً همان قسمت‌هایی که آقایان به مولوی اشکال کرده‌اند از عمق زیادی در راستای تأیید فرهنگ تشیع برخوردار است. بهتر است کسی که با این زبان آشنا نیست لااقل سکوت کند. موفق باشید
11039

ولایت فقیهبازدید:

متن پرسش
با سلام: بنده برایم شبهه ای پیش آمده راجع به ولایت فقیه و اینکه ایشان نائب امام زمان هستند. اگر امکان دارد استدلالی یا منبع رجوعی بفرمایید و اینکه سید صادق شیرازی چه تفکری دارند؟ و چرا با رهبری مخالفت دارند؟ بنده آقا خامنه ای را قبول دارم اما نمی دانم برای رفع شبهه ها باید کجا رجوع کنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد ولایت فقیه عرایضی در آخر کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان مبانی حکومت دینی داشته‌ام که می‌توانید با رجوع به آن کتاب که روی سایت هست مطالب را دنبال بفرمایید. در مورد آقای صادق شیرازی مطالب زیادی روی سایت ها هست؛ بحث عمامه‌های انگلیسی نکات خوبی دارد به آن رجوع فرمایید. موفق باشید
5078

قطعنامه 598بازدید:

متن پرسش
سلام استاد در مورد قطعنامه 598 توضیح دهید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این از طاقت من بیرون است. مصاحبه‌هایی در این مورد شده به آن مصاحبه‌ها از جمله مصاحبه با آقای محسن رضایی رجوع فرمایید. بنده مختصر آن مصاحبه را دارم که خدمتتان ارسال می کنم .موفق باشید. سؤال: جناب آقای سرلشکرمحسن رضایی با توجه به اینکه جنابعالی در طول جنگ فرماندهی سپاه را به عهده داشتید و تقریباً در جریان تصمیم‌گیری‌ها در رابطه با جنگ بودید، بفرمایید درست است که امام خمینی(رحمت‌الله‌علیه) معتقد بودند بعد از فتح خرمشهر ما دیگر جنگ را ادامه ندهیم و سایرین بر ادامه جنگ اسرار داشتند؟ جواب : هرگز چنین نبود، بلکه بعد از فتح خرمشهر ابهاماتی به وجود آمد. در جلسه‌ای که آقای ظهیرنژاد و مقام معظم رهبری و آقای رفسنجانی و احمدآقا و آقای موسوی اردبیلی بودند، امام سؤال کردند شما برای چه می‌خواهید از مرز جلوتر بروید؟ عده‌ای گفتند: اگر ما از مرز برویم کناراروند رود آنجا می‌توانیم دفاع کنیم و در اینجا که هستیم امکان دفاع از خود را نداریم. عده‌ای گفتند: ما هنوز هیچی دست‌مان نیامده. امام استدلال‌ها را گوش کردند ، بعد فرمودند: خیلی خوب پس آماده می‌شویم از مرز برویم آن طرف مرز. امام مخالف ادامه دفاع نبودند، بلکه می‌خواستند حدّ تصمیم و جدّیت ما را ببینند و بعد خودشان تصمیم گرفتند و در واقع آن جمع در محضر امام یک امتحان پس دادند و اصلاً افراد حاضر چنین نبودند که اگر امام نظری داشته باشند قصد مخالفت داشته باشند. و از طرفی بعد از فتح خرمشهر پیشنهاد آتش بس یعنی دادن فرصت به دشمن برای بازیابی قدرت از دست رفته‌اش. ( مصاحبه توسط هفته‌نامه شلمچه شماره 37 در اول مرداد سال 77 انجام شده). دشمن نباید حس کند که این سرزمین را می‌تواند هر لحظه دلش خواست اشغال و هر موقع که دلش خواست برود در خطوط مرزی بایستد و اعلام آتش کند و همین نپذیرفتن آتش بس تحمیلی بعد از خرمشهر موجب شد که دشمن درک کند هزینه تجاوز به کشور اسلامی ایران بسیار بالاست و نمی‌شود پس از حمله هروقت خواستند اراده خود را بر ما تحمیل کنند.
12867
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: مطلبی را شنیدم را در مورد وجود برخی مراتب عصمت در وجود برخی از اولیاء الله همانند سلمان و ابوذر که می توان آن را «عصمت صغری» نامید. می خواستم ببینم اولا آیا این تعبیر صحیح است و علمای ما چنین تعبیری را به کار برده اند و ثانیا در چه منابعی می توانم این مطلب را پی گیری کنم؟ برخی از آثار آیت الله جوادی را جست وجو کردم ولی چیزی عایدم نشد. ممنون از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت علامه عصمت امثال سلمان و اباذر را عصمت اکتسابی نام برده‌اند و حضرت آیت اللّه جوادی، امثال علامه را به همین معنا در عصمت می‌دانند. به طوری که این بزرگان در این اواخر حتی فکر گناه هم نمی‌کردند. موضوع را باید در روایاتی پیدا کرد که اولیاء معصوم بین خود و محبّین خود با نزدیک‌کردن سبّباتین، محبّین خود را مانند خود معرفی می‌کنند و می‌فرمایند: «کهاتین». موفق باشید  

12683

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد چندی ست برای استخاره گرفتن به جای تماس با شخص حقیقی از طریق سایت شهید آوینی استخاره می گیرم (البته با شرایط استخاره) اصولا هم نمازی قبل از استخاره میخونم! (راستش چند وقت پیش یک بنده ی خدایی گفت با سایت درست نیست و بنده به شک افتادم) اگر امکان داره لینک زیر که از سایت شهید آوینی است را ببینید: http://www.aviny.com/quran/estekhareh/index.aspx اگر این سبک استخاره اشتباه است دیگر انجام ندهم! اگر امکان دارد مراحل استخاره در سایت را ببینید به نظر کامل است البته نظر شما برای بنده خیلی مهم است. اگر این سبک اشتباه است مواردی که استخاره گرفتم و امکان تغییر عمل هست باید چه کنم!!؟ استاد در آخر این ماه برای بنده هم دعا کنید تا ان شاءالله مشمول عنایت و رحمت حضرت حق قرار بگیریم! با تشکر فراوان یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار برای بنده وقت‌گیر است و کارِ بنده این‌ها نیست. موفق باشید

نمایش چاپی