بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
3223
متن پرسش
سلام استاد عزیزتر از جانم:‌چند سالی است که کاروان پیاده زایرن کربلای معلا با حضور 40نفر از مشهد مقدس راه میافتند و نزدیک دوماه در راه هستند. عده ای این شبهه را وارد می کنندکه این افراد متاهل هستند و طی این مدت همسرانشون معذب هستند واین سزاوار نیست که مردی زنش در خانه معذب باشد و شاید به گناه هم بیفتد و در عوض پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود. خواستن بینیم نظر حضرتعالی چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: به نظرم کار متعادلی نیست مگر برای سفر واجب، مثل حج تمتع. موفق باشید
2214
متن پرسش
سلام . من یک سوال که همیشه برام مطرح بوده اینه که ما جوان ها هدف زندگی مان و به تبع آن شیوه زندگی روزمره مان از صبح تا شب رو چه جوری باید برنامه ریزی کنیم تا در جهت آماده سازی شرایط ظهور گام برداریم . من شخصا رشته ام مباحث دینی نیست . و تا جایی هم که می دونم عده ای از انسان ها قراره در راه آموزش مباحث دینی و یاد دادن آن به دیگران گام بردارند . اما بقیه چی ؟ انبوه جوان هایی که در کنار اعتقادات دینی که دارند و با وجود تمایل به گام برداشتن در راه خدا و امام زمانمان ، در حال تحصیل در دانشگاه ها و این پدیده های مدرن هستند ، با توجه به این که در یکی دوتا از پرسش ها دیدم که اشاره کردید که یعد از ظهور ، تکنولوژی همانند امروز ادامه نخواهد داشت ؛ پس آیا راه ما و دانشگاه رفتن هایمان و تحصیلمان در این رشته اشتباه و خسران عمر است ؟ یا این که نه می توانیم هر کدام در هر یک از این رشته های متنوع که هستیم به گونه ای کاری برای امام زمانمان کرده باشیم ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: ما خلق شده‌ایم تا دین‌داری کنیم و از این طریق وظیفه‌ی خود را در این دنیا انجام داده‌ایم، حال چه در فضای دین داری مهندس باشیم یا معلّم تفاوت نمی‌کند آری در مسیر دین داری نظر به انسان کامل و حاکمیّت او شرط دین‌داری است و در خدمت نظام اسلامی بودن این شرط را برآورده می‌کند. در جواب دوستی عرض کردم ما در دوران گذار برای خدمت به نظام اسلامی باید از طریق علم و نهضت نرم‌افزاری از نیاز به غرب و قرارگرفتن در ذیل غرب نجات یابیم و بعد از آن است که می‌توانیم دانش را بومی سازی کنیم. موفق باشید
532

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد ارجمند جناب آقای طاهرزاده سلام علیکم؛ همان طور که حضورا عرض شد، از حضرتعالی درخواست می شود فرصتی را جهت انجام مصاحبه با موضوع "عشق" اختصاص دهید. سوالات مد نظر به شرح ذیل تقدیم می گردد. موجب امتنان است مواردی را که حائز اهمیت می دانید و در سوالات به آن پرداخته نشده است نیز در مصاحبه طرح بفرمایید. تقاضا مندیم در پرداختن به سوالات علاوه بر طرح مباحث مبنایی، به مصادیق عینی و راه های عملی نیز اشاره نمایید. طبق صلاحدید حضرتعالی سوالات زائد قابل حذف می باشد. خواهشمند است پاسخ ها را بر روی سایت قرار ندهید و به صورت خصوصی جواب دهید تا در صورت روشن نشدن موضوع سوالات دیگری نیز پرسیده شود و ارزش مصاحبه حفظ شود. 1- آیا عشق اگر از نوع تمناهای پست شهوانی نباشد حقیقی است؟ یا اینکه عشق به غیر خدا و ائمه هرچه باشد مجازی است؟ 2- آیا این تصور صحیح است که اگر عشق مجازی به گناه نینجامد مذموم نیست؟ آسیبها و خسارات عشق مجازی کدامند؟ 3- آیا عشق اختیاری است و می توان از عاشق شدن خود داری کرد؟ 4- راه های جلوگیری از مبتلا شدن به عشق مجازی چیست؟ 5- چه نوع الگوی تربیتی و روابط عاطفی خانوادگی پرورش دهنده افرادی است که بیشتر در معرض عشق مجازی قرار می گیرند و آسیب پذیرترند؟ 6- چه افرادی، و با کدام الگوی زندگی، بیشتر در معرض عشق مجازی قرار دارند و آسیب پذیر ترند؟ ( به عناون مثال کسی که اوقات فراغت زیادی دارد؟ کسی که در حیات فردی و اجتماعی خود اهل مبارزه نیست؟ کسی که ورزش نمی کند؟ مثالها صرفا برای بیان مقصود سوال است) 7- راه صحیح برخورد با عشق مجازی برای کسی که نتوانسته از آن پیشگیری کند و مبتلا شده است چیست؟ 8- آیا می توان با عشق مجازی مبارزه کرد و آن را از بین برد؟ 9- راه های نظری و روشهای عملی مبارزه با عشق مجازی چیست؟ 10- برخی روشها مانند مشغول کردن ذهن با بازی های کامپوتری یا با تخیلات یا شمارش معکوس اعداد از صد به یک یا جمع زدن اعداد دو رقمی در ذهن برای منصرف کردن ذهن بیان می شود. آیا استفاده از این روشها از نظر دین پذیرفته شده است یا کنترل ذهن و خیال روش دیگری دارد؟ 11- آیا افراد عادی می توانند به عشق حقیقی دست یابند؟ 12- راه دستیابی به عشق حقیقی چیست؟ به طور مشخص کسی که می خواهد گام در مسیری بگذارد که به عشق حقیقی دستیابد چه باید بکند و چه نباید بکند؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی . علیک السلام. بنده در این امر صاحب نظر نیستم، بیشترین حرف خود را در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل البیت«علیهم‌السلام» زده‌ام که تا حدّی شامل جواب سؤالات جنابعالی می‌شود.
463

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم. 1- سوال اولم در مورد غرب بود. شما در آثار غرب شناسی خود غرب را با یک پیش فرض به عنوان یک « کلی » در نظر می گیرید و بقیه استدلالها بر پایه آن استوار است.می خواستم یک استدلال برای این موضوع داشته باشم .استدلال شما چیست؟ 2_ ایا حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری هم همین نگاه را به غرب دارند ؟اگر دارند یک ادرسی به ما بدهید .
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی 1- در ابتدای کتاب «مدرنیته و توهّم»،نظر پدر مدرنیته یعنی فرانسیس‌ بیکن عرض شد که معتقد است جهان را باید بر اساس میل خود تغییر دهیم و تمام غرب بر این اساس ظهور کرد و انسان ابزارساز به آن معنی که آن‌جا بحث شد تولد یافت و لذا غرب از نظر تفکر یک کلّ است. 2- حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و مقام معظم رهبری«حفظه‌الله‌تعالی» در مواجهه با غرب بر روی، روحیه‌ی استکباری غرب نظر دارند و پای نگاه فلسفی به غرب و غرب‌شناسی به معنی فلسفی آن در کلمات آن‌ها مطرح نشده. اگر بخواهیم خاستگاه رفتاری غرب را از جهت فکری و فلسفی بحث کنیم موضوعات غرب‌شناسی به میان می‌آید. مقام معظم رهبری«حفظه‌الله‌تعالی» بیشتر بر روی «شکستن مرزهای علمی موجود» در عین تأکید بر روی علم و تحقیق نظر دارند(6/8/88) و یا در جایی می‌فرمایند: «وقتی می‌گوییم پیشرفت؛ نباید توسعه به مفهوم غربی تداعی شود...»(6 آبان 88). موفق باشید
16197
متن پرسش
سلام: خسته نباشید. در مورد سوال 16165 که دوست عزیز پرسیده بودند: طلاق و ازدواج نکردن، با توجه به تقدیر نوشته شده، چرا پیش می اید؟ استاد، آیا می توانیم بگوییم: کسی که ازدواج می کند و طلاق می دهد یا طلاق می گیرد، در واقع در مرحله تحقیق کوتاهی کرده است. به آن معنا که باید تحقیق می کرد تا کسی که تقدیر اوست پیدا شود، ولی چون کوتاهی کرده است در تحقیق، بخاطر همین نتوانسته آنکه تقدیرش است را گیر بیاورد، به همین خاطر او را طلاق می دهد و دوباره به تقدیر خود رجوع می کند. آیا این فکر بنده درست است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید آن‌طور که عرض شد اگر راضی به تقدیر خود می‌بود از همان ابتدا که با آن روبه‌رو می‌گشت، آن را می‌پذیرفت و کارش به این‌جاها نمی‌کشید و یا شاید از ابتدا با همان که تقدیر اوست ازدواج کرده است، ولی چون راضی به تقدیرش نیست، کارش به طلاق کشید. سخن آقای پناهیان در سؤال شماره‌ی 16169 نکته‌ی خوبی دارد. موفق باشید

16172
متن پرسش
با سلام و خسته نباشيد خدمت استاد گرامي: در مورد حكومت طاغوت زمان شاه و اينكه به چه حكومتي طاغوت مي گويند توضيح دهيد. اگر انواع فساد در حكومت شاه (طاغوت) مثل ربا، رشوه. دزدي و اختلاس و... در زمان ما و حكوت اسلامي هم بوجود بيايد آيا باز هم حكوت ما اسلامي خواهد بود؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در حکومت طاغوت، حاکمان، خودشان دنبال فساد هستند ولی در حکومت اسلامی، حاکمانْ به دنبال اصلاح مردم می‌باشند تا مردم از عاداتِ باقی‌مانده از حاکمیت طاغوت نجات یابند. موفق باشید

13599
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: فایل های صوتی بحث جنود عقل و جهل را گوش می کردم که بحثی را مطرح کردین در مورد گل ائمه و گل شیعیان. اینطور که من فهمیدم هر انسانی هر چه به اضافی گل ائمه که یک حقیقت است نزدیک بشه در واقع به حقیقت شیعه نزدیک شده و در نتیجه به ائمه نزدیک شده است و اینطور نیست که از اول عده ای از آدم ها مشخصا از اضافی گل ائمه خلق شده باشن وگرنه بحث اختیار و اراده انسان از بین می رفت. اما در مورد ائمه گویا قضیه فرق میکنه. فرموده بودین که ما یه حقیقتی به اسم انسان کامل داریم که ائمه مظهر این حقیقت هستند مثل آب که مخلوقی است که مظهر تری و عین آن است. یعنی خداوند از اول میخواسته یک سری انسان بیافریند که این ویژگی را داشته باشند یعنی تا اینجا جبرا. از طرفی میگید که ائمه اختیار و راده شان آزاد هست و جز خوبی اراده نمیکنن اما ما آدمهای عادی اینطور نیستیم. اما به هر حال آنها هم انسان هستند و انسان قدرت اراده و اختیار داره و اگه این نوع اراده ائمه به خاطر اون سرشت و اصل و حقیقتی هست که ازش خلق شدن بنابراین جز این هم ازشون انتظار نمیره (مثه مخلوق جهل که ازش انتظار نداریم وقتی میگن برگرد، برگردد) یعنی انگار اینجا باز هم جبر است نه اختیار یعنی انگار ما آدمای عادی کار مبارزه با هوای نفسمان سخت تر از ائمه است چون ما میخوایم خوب باشیم ولی خیلی سخت میتونیم این اراده را عملی کنیم. احساس می کنم یه چیزی را این وسط اشتباه فهمیدم ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند مقام عصمت را موهبتاً و به صورت غیر اکتسابی به ائمه«علیهم‌السلام» می‌دهد و آن‌ها باید در این دنیا در عین داشتن گرایش‌های بشری و اختیار و انتخاب، آن را حفظ کنند. ولی ما با ترک گناه، آرام‌ارام می‌توانیم به عصمت نزدیک شویم. در رابطه با اعتقاد به وجود انسان‏هايى كه خداوند به نحو خاصى برگزيده، موضوع مخلَصين در قرآن است. شيطان مى‏داند كه از بين بندگان خدا فقط يك گروه هستند كه هيچ ابزار و امكانى براى گمراهى آن‏ها در اختيار ندارد و آن «مخلَصين» هستند و لذا به خداوند عرض كرد: «فَبِعِزَّتِكَ لَاغْوِيَنَّهُمْ اجْمَعين، الّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»[1] به عزت تو همه را گمراه مى‏كنم مگر بندگان مخلَص را. مخلَصين آن‏هايى هستند كه خداوند در آن‏ها تصرف خاصى دارد و هيچ‏كس در آن‏ها سهمى ندارد تا شيطان بتواند در آن‏ها تصرف كند. اگر به معنى «مخلَص» توجه شود، متوجه خواهيد شد كه مخلَص‏ بودن غير «مخلِص» بودن است. همّت براى خوب‏شدن مربوط به مخلِصين است و نه براى مخلَصين، بلكه مخلَصين برگزيدگانى هستند كه خداوند براى خود خالص كرده و هيچ‏كس در آن‏ها سهمى ندارد، بلكه آن‏ها به دليل مخلَص‏ بودنشان آينه‏ ى خواست و رضايت خدايند و هركس خواست رضايت خدا را جلب كند، بايد حركات و افكار و عقايد آن‏ها را ملاك قرار دهد. مشخص است كه اين مقام يك مقام اكتسابى نخواهد بود، بلكه موهبتى است، هرچند آن‏ها با اختيار خود بايد اين عصمت را حفظ نمايند و مسلّم حفظ كردن عصمتِ موهبى مشكل‏ترين كار ممكن براى بشريت است، زيرا حفظ عصمت به اين معنا است كه يك لغزش نبايد از آن‏ها سر بزند. در همين رابطه است كه عارفان گفته‏ اند:

محنت‏ قرب ز بُعد افزون است‏

 

جگر از محنت‏ قربم خون است‏

هست در قرب همه بيم زوال‏

 

نيست در بعد جز اميد وصال‏

     

حفظ حالت قرب از آن جهت جگر سالك را خون مى‏كند كه با يك خطا از آن مقام سقوط مى‏نمايد. موفق باشید

 


[1] ( 1)- سوره‏ى صاد، آيات 82 و 83.

12441
متن پرسش
به نام خدا سلام خدمت استاد عزیز: ان شاالله سلامت باشید. آقای جوادی آملی در کتاب سر چشمه اندیشه جلد سوم صفحه 332 می فرمایند: بر اساس حرکت جوهری، اخلاق (خود اخلاق و نه فقط نفس انسان) جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا است. ممنون می شوم منظور ایشان را تبیین نمایید. ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور حضرت آیت اللّه آن باشد که وقتی شما در حرکات و رفتارتان رعایت اخلاق را بکنید و ظاهر و جسم اخلاق از طریق شما ظهور کند بعداً همان کارهای اخلاقی شما به صورت ملکات روحانی و معنوی باقی می‌ماند. موفق باشید

11593
متن پرسش
سلام علیکم: استاد آیا قبض و بسط نفس فقط مربوط به قلب می شود که گاه شاد و گاه غمگین است؟ آیا قبض و بسط نفس مربوط به عقل هم می شود؟ چون بنده بعضی مواقع که در مورد موضوعی فکر می کنم متوجه عمق و مقصود آن موضوع نمی شوم و خسته می شوم و دیگر در موردش فکر نمی کنم، اما بعدا که دوباره به آن موضوع فکر می کنم براحتی متوجه مقصود و عمق آن موضوع می شوم و تعجب می کنم که چرا دفعه قبل آن موضوع را درک نکردم. اگر قبض و بسط شامل عقل هم می شود راه بیرون آمدن از قبض عقلی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرق نمی‌کند نفس ناطقه بعضاً که آمادگی پرواز دارد هم عقل بهتر مطالب را درک می‌کند و هم قلب، اگر قلب در صحنه باشد قلب در بسط قرار می‌گیرد و اگر عقل در صحنه باشد و موضوع مورد نظر عقلی باشد، عقل در بسط قرار می‌گیرد. هراندازه خود را گرفتار آرزوهای دنیایی نکنیم و پرحرفی را کنار بگذاریم، عقل و قلب منوّر به بسط می‌شوند. موفق باشید

10312
متن پرسش
با سلام: گاها با برخی همکاران و دوستان با تفکرات مختلف مباحثی داریم که حقیقتا گاها از توجیه ایشان عاجز هستم و خواهش دارم به سوالات مطروحه شفاف و کاربردی پاسخ فرمایید. 1- گفته شده وقتی حضرت ظهور می کنند با دین و تفکراتی کاملا متفاوت با این دینی که اکنون داریم مواجه می شویم و از کجا معلوم که این تفاوت دین ما با مبانی دینی حضرت، همین خشکه مقدسی هایمان نباشد و ما در برخی مبانی دینی از جمله محرم و نامحرم و نحوه پوشش افراط نکرده باشیم؟ 2- الان نحوه پوشش در اکثریت قاطع شهرهای کشور و جامعه ما به گونه ای است که به عرف تبدیل شده است یعنی بدحجابی برای همه عادی شده و کسی زیاد به جزئیات آن توجه نمی کند و یا به قولی تحریک نمی شود، آیا در این شرایط هم لازم است که مثلا ارتباط خودمون با نامحرم را کنترل کنیم و مخصوصا در مورد نگاه کردن به نامحرم؟ 3- مدتی است که علیرغم اینکه دوست دارم خودم را کنترل کنم و اتفاقا دغدغه مذهبی هم دارم، در مواجهه با برخی زنان و دختران دچار لغزش فکری می شوم بدین شرح که آنها را با همسر خود مقایسه می کنم و خلاصه اینکه دلم درگیر ظواهر می شود، و این در حالی است که به شدت از این وضع در رنج هستم، خواهشا شفاف و روشن بفرمایید دلیل این حالت و راه درمان آن چیست؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1 و 2- در هرحال ما در زمان غیبت به کمک فقهایی که تنها راه جهت نزدیکی به فرمان خدا را اجتهاد قرار داده‌اند و راه دیگری نیست که بدان متوسل شوند، وظیفه‌ی خود را انجام می‌دهیم و در حدّ توان خود سعی می‌کنیم جامعه را به دستور فقهای عزیز نزدیک کنیم 3- باید متوجه باشید هر آنچه در بقیه‌ی زنان هست، خداوند در همسر خودتان قرار داده، شیطان است که شما را از کمالات همسرتان غافل نموده. راه مقابله با شیطان، بی‌توجهی به وسوسه‌های اوست تا مأیوس شود. موفق باشید
10274

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: وقتتون الهی و حسینی. دلیل خلقت انسان چی بود؟ انگیزه ی خداوند از خلقت انسان؟ جواب های مختلفی رو برام گفتن، از کارشناسان و ... ولی همه بیانگر نقص خداوند بوده و یا اینکه خداوند به ما نیاز داشته و اینکه هیچکس دلیل رو نمیدونه یعنی پنهان، لطفا یه جواب قانع کننده بگید که توی جواب جایی هیچ سوال نباشه. ممنون. یا حسین. خدا نگهدار
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «آشتی با خدا» در قسمت «چرا خدا ما را خلق کرد؟» عرایضی داشته‌ام. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
9658

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با عرض ادب و احترام فرض کنید که سقیفه پیش نمی آمد حال امام علی علیه السلام امام می شدند. خوب از آنجا که امام الهی نیز مانند پیامبران هستند و قرآن هم می فرماید که بگو من هم مثل شما بشر هستم در نتیجه مثلا حضرت حداکثر 150 سال زندگی و بعد پیش خدا می رفتند و همین طور بقیه امامان در نتیجه بعد از 1800 سال آخرین امام هم پیش خود می رفتند و زندگی دنیا را ترک می کردند. خوب بعد از ایشان چه کسی وظیفه معصوم را به عهده می گرفت؟ چه کسی می توانست که بگیرد؟ پس زمین از حجت خدا خالی می شد چون طبق عقیده ما 14 معصوم بیشتر نداریم و آخرین آنها هم حضرت صاحب عج هستند که طبق بیان مسآله ایشان هم پیش خدا می رفتند. آیا بعد از این مدت قیامت می شد یا .. یا ... چه جوری می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» آنچه در معراج واقع می‌شد را دیدند که عبارت بود از نور 12 امام، حال اگر چیز دیگری واقع می‌شد از آن به ما خبر می‌دادند. موفق باشید
9316
متن پرسش
سلام: بنده طلبه ای هستم که متاسفانه مشاهده میکنم برخی اساتید ما اصلا نمیتوانند پاسخگوی سوالات ما باشند و بنده خودم با تلاش های خودم در اینترنت و... به پاسخ هایم میرسم. میخواستم بپرسم اگر در زمینه ادبیات که نقش استاد هم موثراست ما ضعیف شویم تقصیر ما هم هست؟؟ یا مقصر اصلی اساتید و مدیران هستند؟؟ ما طلبه ها همیشه مورد خطاب قرار میگیریم که اگر درسمان را خوب نخوانیم شهریه مان حرام میشود ولی بنده نمیفهمم که آیا تمام درسها مدنظر هست یا اینکه فقط ادبیات و فقه و منطق؟؟؟ در زمینه شهریه چه کنیم؟؟ با توجه به اینکه بنده متاهل هستم و درآمد دیگری جز شهریه ندارم خیلی ناراحتم که امام زمان (عج) از دست بنده ناراحت باشند. برخی حتی میگویند شهریه را نباید خرج لباس برای همسر یا برخی غذاها مثل پیتزا کرد. ما که اهل پیتزا نیستیم ولی دو ماه یکبار اگه بخوریم اشکال پیش میاد؟؟؟ خواهش میکنم بحث شهریه رو برای بنده حل کنید. معیار بدین لطفا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کرم و آزادمنشی حضرت مولایمان صاحب الزمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» بیش از این حرف‌ها است. شما در حدّ توان خود درس‌ها را بخوانید و مثل همه هم زندگی کنید. موفق باشید
9060
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: در رابطه با اعتراض یکی از دوستان در سؤال 9010 به پاسخ شما به موضوع جام جهانی، فکر میکنم توصیفی بهتر از «این همه توهم» برای این نهاد بی خاصیت بلکه بد خاصیت وجود ندارد که این همه وقت و سرمایه های مادی و معنوی بشریت را سر خیالات و اوهام به هدر میدهد. وقتی که ظلم هایی که از قبل این پدیده نامیمون به مردم مستضعف برزیل شده و منافع ناسزایی که از قبل آن نصیب سرمایه داران ذی نفع میشود و هیجانات پوچ و غفلت زایی که ایجاد میکند و توجهات مردم دنیا را به جای مسائل و بحران های پیش روی بشر در این چاه غفلت زا و ظلمانی تخلیه میکند، آن موقع عمق فاجعه ورزش حرفه ای و بدترین نمونه آن فوتبال و بدترین رویداد آن جام جهانی آشکار میشود! این که یک عده آن قدر مغلوب جهل زمانه شده اند که از تنبه نسبت به مضرترین پدیده ها نیز ممکن است ناراحت شوند مشکل جناب استاد نیست. و اصلا ممکن هم نیست که شرایط روحی و ذهنی مخاطب را از پشت رایانه آن قدر دقیق حدس زد و مطابق با احوالات آنها جواب داد! باید توجه داشت که هر کسی پدیده ها را در عالم و فضای فکری خود تحلیل و ارزیابی میکند. شاید در عالم جناب استاد، شدت مضرات این پدیده آن قدر زیاد باشد که تحقیر و محکوم کردن آن عادی و لازم تلقی شود. به هر حال تا این تلنگرها نباشد جامعه بیدار نخواهد شد! و افسوس که آن رجوعی که باید در عموم جامعه نسبت به آراء و نقدهای اهل معرفت وجود داشته باشد نیست، و این اساتید هستند که انگار باید هی ناز ما را بکشند و لالا به لی لی ما بگذارند و مراقب احساسات ما باشند! البته شاید از این بزرگواران جز این انتظار نباشد، اما مقصود یک سوزن زدن هم به خودمان بود و چه قدر امروز به این خود سوزن زنی ها نیاز داریم!
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این که به هر بهانه‌ای متوجه عمق فاجعه‌ی توهّمی شویم که دنیا را فرا گرفته، کار مبارکی است. آن دوست عزیز می‌خواستند بگویند می‌شود سخنان جدّی را به صورتی لیّن اظهار کرد. آن طرف قضیه هم تذکرات جنابعالی است که نمی‌توان از آن‌ها ساده گذشت. موفق باشید
8910

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام علیکم: شهید مطهری در پاسخ به عارف بالله شیخ هاشم حداد فرمودند از ابتدای وضو در حال توجه هستم و در نماز هم توجه به معانی آن دارم و شیخ هاشم حداد فرمودند پس کی نماز می خوانی؟! لطفا به شرح مبسوط بفرمایید منظور نظر شیخ هاشم حداد چگونه نمازی است؟روش و پیش نیازهای وصول به آن نماز؟ توفیقاتتان هر لحظه افزون و تشکر از عنایتتان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: این را باید در شرح کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» دنبال کنید. زیرا یک موضوع سلوکی است. موفق باشید
8855
متن پرسش
حضور استاد گرامی سلام 1- عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ عَلَى ثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِینَ حَرْفاً وَ إِنَّمَا کَانَ عِنْدَ آصَفَ مِنْهَا حَرْفٌ وَاحِدٌ فَتَکَلَّمَ بِهِ فَخُسِفَ بِالْأَرْضِ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ سَرِیرِ بِلْقِیسَ حَتَّى تَنَاوَلَ السَّرِیرَ بِیَدِهِ ثُمَّ عَادَتِ الْأَرْضُ کَمَا کَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ عَیْنٍ وَ نَحْنُ عِنْدَنَا مِنَ الِاسْمِ الْأَعْظَمِ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ وَاحِدٌ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى اسْتَأْثَرَ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ 2- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَکَرِیَّا بْنِ عِمْرَانَ الْقُمِّیِّ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع لَمْ أَحْفَظْ اسْمَهُ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ ع أُعْطِیَ حَرْفَیْنِ کَانَ یَعْمَلُ بِهِمَا وَ أُعْطِیَ مُوسَى أَرْبَعَةَ أَحْرُفٍ وَ أُعْطِیَ إِبْرَاهِیمُ ثَمَانِیَةَ أَحْرُفٍ وَ أُعْطِیَ نُوحٌ خَمْسَةَ عَشَرَ حَرْفاً وَ أُعْطِیَ آدَمُ خَمْسَةً وَ عِشْرِینَ حَرْفاً وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى جَمَعَ ذَلِکَ کُلَّهُ لِمُحَمَّدٍ ص وَ إِنَّ اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ ثَلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً أُعْطِیَ مُحَمَّدٌ ص اثْنَیْنِ وَ سَبْعِینَ حَرْفاً وَ حُجِبَ عَنْهُ حَرْفٌ وَاحِدٌ 3- الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّوْفَلِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ صَاحِبِ الْعَسْکَرِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ ثَلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً کَانَ عِنْدَ آصَفَ حَرْفٌ فَتَکَلَّمَ بِهِ فَانْخَرَقَتْ لَهُ الْأَرْضُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ سَبَإٍ فَتَنَاوَلَ عَرْشَ بِلْقِیسَ حَتَّى صَیَّرَهُ إِلَى سُلَیْمَانَ ثُمَّ انْبَسَطَتِ الْأَرْضُ فِی أَقَلَّ مِنْ طَرْفَةِ عَیْنٍ وَ عِنْدَنَا مِنْهُ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ باتوجه به روایت که میگوید کل اسم اعظم 73حرف است و از آن73 حرف فقط 2حرف به عیسی عطا شده و یا 72 حرف به رسول الله (ص) عطا شده میتوان گفت عیسی واجد 2 اسم بوده؟ با توجه به متن روایت اگر توضیح جدیدی به نظرتان میرسد بفرمائید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام‌علیکم: با توجه به این‌که برای حضرت نوح«علیه‌السلام» و یا حضرت آدم«علیه‌السلام»، اسم بیشتری نسبت به حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» نقل فرمود، و با توجه به این‌که در آیات قرآن مشخص است مقام حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» از اکثر انبیاء بالاتر است ولی حضرت در آن روایت دارای هشت اسم اند، معلوم می‌شود داشتن این اسماء مربوط به مقام آن‌ها نیست ، بلکه مربوط به مأموریت آن‌ها است و ظهوری که باید بر اساس اسماء الهی در عالم داشته باشند و تاریخ خود را تغذیه کنند. توصیه می‌کنم بر روی آیه‌ی 68 سوره‌ی آل‌عمران توجه بیشتری بفرمایید که می‌گوید: «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهیمَ لَلَّذینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِیُّ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنینَ» سزاوارترین مردم به ابراهیم، آنها هستند که از او پیروى کردند، و(در زمان و عصر او، به مکتب او وفادار بودند؛ همچنین) این پیامبر و کسانى که(به او) ایمان آورده‏اند(از همه به ابراهیم سزاوارترند)؛ و خداوند، ولىّ و سرپرست مؤمنان است. ملاحظه کنید یکی از امتیازات حضرت محمد«صلواة‌اللّه‌علیه‌و‌‌آله» را نزدیکی آن حضرت به حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» می‌داند و این خبر از درجه‌ی بالای حضرت ابراهیم«علیه‌السلام» می‌دهد. در آیه‌ی 130 سوره‌ی بقره نیز مکتب ابراهیم را منحصر به‌ فرد می‌کند، همچنان‌که آیه‌ی 125 سوره‌ی نساء مقام خلّت را مخصوص حضرت ابراهیم کرده و آیه‌ی 161 سوره‌ی انعام به رسولش می‌فرماید بگو دین من دین حضرت ابراهیم است. موفق باشید
7085
متن پرسش
باسلام و خسته نباشید استاد گرامی کلاسهای شما در کتابخانه ی مرکزی از هر لحاظ برای ما بهینه بود و دلچسب و مفید. چون امکان شرکت در جلسات دیگر شما برای ما نیست لطفا برای تشکیل مجدد این کلاسها تجدید نظری بفرمایید. در این زمانه ی پر از انحراف و بدی دیدن خوبان (شما و مستمعین شما) پر از انرژی و ایمان است. باتشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش کار دست ما نیست، به‌خصوص که حالا جلسات قم را باید بروم. پیشنهاد می‌کنم جلسات قم را دنبال کنید تا ببینیم خدا چه پیش می‌آورد. موفق باشید
5173
متن پرسش
سلام علیکم استاد مقام معظم رهبری در آخرین جلسه هیئت دولت با ایشان فرمودن: بعضی ها دنبال اینند که استاد پیدا کنند و ذکر و ریاضت بکشند اما اینها نیاز نیست انجام واجبات ترک محرمات، می خواستم بدانم آیا ایشان نفی سیره آیت الله قاضی و حسن زاده می کنند یا نفی سیره آیت الله کشمیری می کنند؟خب بالاخره از انجام واجبات هم باید بالاتر رفت؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی حرف در عمل همین است که رهبری فرمودند و در معارف حقه فرمودند اندیشه‌ی ملاصدرا فقه اکبر است. عمده جمع بین معارف و عمل به احکام شریعت است. در حالی که در مورد مرحوم قاضی فرمودند:« مهمترین مسئله در این باب، این است که ما در بین سلسله‌ى علمى فقهى و حِکمى خودمان در حوزه‌هاى علمیه - در این صراط مستقیم - یک گذرگاه و جریان خاص‌الخاص داریم که میتواند براى همه الگو باشد، هم براى علما الگو باشد - علماى بزرگ و کوچک - هم براى آحاد مردم و هم براى جوانها؛ میتوانند واقعاً الگو باشند. اینها کسانى هستند که به پایبندى به ظواهر اکتفاء نکردند، در طریق معرفت و طریق سلوک و طریق توحید تلاش کردند مجاهدت کردند کار کردند، و به مقامات عالیه رسیدند. و مهم این است که این حرکت عظیم سلوکى و ریاضتى را نه با طرق من‌درآوردى و تخیّلى - مثل بعضى از سلسله‌ها و دکانهاى تصوّف و عرفان و مانند اینها - بلکه صرفاً از طریق شرع مقدّس آن هم با خبرویت بالا، به دست آوردند.»موفق باشید
2778
متن پرسش
سلام استاد خوبم من مسئله ی قضا و قدر را در اتفاقات و رخداد های زندگی متوجه نمی شوم. فرض مثال در مسئله تصادف دانش آموزان راهیان نور آیا این اتفاق بهر حال رخ می داد یا اینکه تنها به خاطر چند لحظه غفلت یک نفر خداوند جان 24 نفر دیگر را می گیرد؟ و اگر راننده در آن لحظه دقت لازم را داشت این اتفاق نمی افتاد؟ لطفاً راهنماییم کنید. تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: از خودت بپرس آیا می‌شود خداوند سرنوشت 24 انسان را در دست یک راننده‌ی بی‌احتیاط قرار دهد؟ درست است که ما باید کار راننده را تقبیح کنیم ولی در یک سطح دیگر نباید از برنامه‌های خداوند در عالم غافل باشیم. آری چون تقدیر الهی برای آن جوانان آن بوده که به عالم دیگر منتقل شوند خداوند در این مسیر قرارشان داد که به این صورت کار انجام گیرد. قرآن می‌فرماید: «أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی‏ بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ....» هر جا باشید، مرگ شما را درمى‏یابد؛ هر چند در برجهاى محکم باشید! موفق باشید
2703
متن پرسش
با سلام ابن عربی می گوید که موسی امده به هارون گفته که چرا مردم را از گوساله پرستی منع می کنی انها هم دارتد خدارا می پرستند؟ به چه معناست توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: در این امور باید موضوع تکوین را با تشریع در متون عرفانی تفکیک کرد به طوری‌که در قرآن یک‌جا خداوند به همه‌ی انسان‌ها اعم از کافر و مؤمن واژه‌ی «عبادالله» را به‌کار می‌برد که این‌جا منظور جنبه‌ی تکوینی مخلوقات است و در این راستا هیچ‌کس از از بندگی خدا بیرون نیست و نمی‌تواند کاری بکند که خدا نخواسته است ولی همین موضوع از جنبه‌ی تشریعی به کسانی تعلق می‌گیرد که با اراده و اختیار خود بندگی خدا را کرده‌اند. هنر ما در فهم متون عرفا دقت در نکاتی است که آن‌ها از نظر تکوینی مطرح می‌کنند. مثل همین‌که اگر کسی بگوید خدا خواسته است که من شراب بخورم و اگر نمی‌خواست نمی‌خوردم. در حالی‌که گوینده غافل است خداوند خواسته است که او تکویناً بتواند شراب بخورد ولی همان خدا به پیامبرانش تشریعاً دستور داده است که به انسان‌ها گفته شود موظفند با اختیار خود از خوردن شراب امتناع کنند. موفق باشید
2587
متن پرسش
سلام استاد. بعد از اهانت به ساحت مقدس برخی ائمه من از طریق وبلاگم عضو یک گروه شدم تا بتوانیم مبارزه گسترده ای علیه هتاکین انجام دهیم. اکنون که کار به نیمه رسیده است برخی از ارتباط های ما در همین حوزه از طریق چت انجام می گیرد که البته این کار برای سرعت بخشیدن به انجام امور است. اما گاهی در هنگام چت کردن عذاب وجدان می گیرم که نکند ارتباط با نامحرم به این صورت هم اشکال داشته باشد چون گاهی این مکالمات طولانی تر می شود. و در کنار این فکر می کنم که نکند فرد مقابل در برابر برخی از نوشته های من دچار احساسات شود و یا اصلا اینکه پایه ایمانی محکمی نداشته باشد و در ادامه محتوای چت ها به امور متفرقه کشیده شود و آن زمانی باشد که خود من هم درگیر احساس بشوم. خلاصه اینکه علی رغم اینکه تا به اینجای کار هیچ کار غیر اخلاقی صورت نگرفته و تمام اهداف مقدس است می ترسم وسوسه های شیطان دامنگیر من هم بشود کما اینکه افراد مذهبی زیادی در اطرافم دیده ام که از همین مسائل کوچک با نامحرم ارتباط داشته اند اما در نهایت درگیر احساسات شده اند.می خواهم بدانم ارتباط در حالت فعلی اشکال دارد یا خیر؟و ائمه اطهار از اینگونه ارتباط ها قلبشان راضی است یا خیر
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: فکر می‌کنم خوب فکر کرده‌اید که ممکن است در صحبت با نامحرم گرفتار دام‌هایی از شیطان شوید و همین‌که احتمال می‌دهید این راه، راه مطمئنی نیست برای رضایت قلب مبارک مولایمان حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» از این نوع مکالمه‌ها پرهیز کنید چون معلوم نیست آن فردی که در طرف مقابل است قصد خیر داشته باشد. بسیار پیش آمده که بر اساس ذوق و سلیقه‌ی افراد مذهبی سؤال کرده‌اند ولی قصد دیگری داشته‌اند. موفق باشید
197

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. بنده در حال تحقیق در علم هوش مصنوعی هستم. به نظر بنده وضعیت فعلی علم موجود اصلا بار کلمه هوشمندی واقعی را بر خود نمی کشد و بیشتر یک بلوف است که اگر از داخل به عنوان یک متخصص به آن نگاه کنید متوجه می شوید این علم اصلا هوشمندی نیست. می خواستم بدانم شما در تحقیقات خود به مواردی رسیده اید که مثلا هوشمندی، تفکر و یا احساسات تنها مختص انسان است و یا خود انسان نیز می تواند آنها را بصورت مکانیکی و یا هر نوع دیگر بازسازی کند؟ 1- آیا بر طبق نظریه های هوش مصنوعی (اگر به واقع تحقق یابد) عالی ترین فعالیت های بشر مانند تفکر، درک زبان طبیعی و ... چهره مادی پیدا نمی کند؟ 2- آیا فرضیه های موجود (در صورت تحقق واقعی) مناقشه ای در برتری انسان بر دیگر مخلوقات ایجاد نمی کند؟ 3- آیا اصلا دین به بنده اجازه می دهد به دنبال بازسازی واقعی تفکر و درک زبان طبیعی توسط ماشین سال ها وقت بگذارم و منتظر تحقق نتایج مذکور به لطف الهی باشم؟ آیا اصلا خدا مژده چنین قدرتی را به انسان داده است یا این مسیر وقت تلف کردن است و بهتر است وضعیت موجود را قبول کرده و سعی در بهینه سازی داشته باشم نه دگرگونی این علم؟ 4- در صورت مثبت بودن جواب شما اگر این اتفاق محقق شود دنیای زندگی انسان در کنار ماشین هایی که به نوعی قدرت اختیار دارند چگونه خواهد بود؟ (آقای ایزاک آسیموف و چند دانشمند دیگر فرضیاتی را در این موضوع مطرح کرده اند ولی بیشتر توهم است به نظر بنده تا واقعیت) 5- مباحث مطرح شده هیچ ارتباطی با مسائل شبیه سازی بیولوژیکی ندارد چرا که آنها یک سلول را کشت می دهند و کار ما شاید بازساختن مکانیکی یا دیجیتالی مصنوعی همان یک سلول باشد ولی اگر عقیده شما اینست که ایندو راه یکی است و اصلا شاید بازسازی هوشمندی مد نظر بنده تنها از این راه می گذرد لطفا راهنمایی بفرمایید. 6- اگر جواب کلی شما مثبت است آیا سیر مطالعاتی خاصی را برای کسب فیوضات و امدادهای آسمانی در این راه توصیه می کنید یا راه همان است که برای همگان فرموده اید؟ منظور اینست که چگونه می توانم از دل قرآن و یا احادیث ایده هایی در این باب بدست آورم؟ برایتان دعا می کنم اگر ممکن است برای بنده هم دعا کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: پیشنهاد می‌کنم کتاب «ده نکته از معرفت‌ نفس» و سی‌دی شرحِ آن را مطالعه فرمایید تا تصورتان نسبت به جایگاه قوای انسان ,کامل شود و پس از آن اگر باز سؤالی هست خدمتتان هستم. موفق باشید
82
متن پرسش
با عرض سلام و تشکر از زحمات شما عزیزان من یک سوال را چندین مرتبه برایتان فرستادم ولی دریغ از جواب با اینکه خیلی جواب آن برایم ضروری وتعیین کننده ی هدف ورفتارم خواهد بود .تقاضا دارم (خواهش) هر چه سریعتر مرا از پاسخ آگاه نمایید. در دیم منظور از عشق مجازی چیست؟ چگونه بفهمیم عاشق شدهایم؟ چگونه از این بلا رهایی یابیم؟ آیا باید تنها خداوند را دوست داشت؟ چگونه؟ هر چه سریعتر پاسخ را عنایت فرمایین بیشتر ممنون خواهم بود. با تشکر
متن پاسخ

پس از سلام
به عرض جنابعالی می رسانم که عشق مجازی یعنی عشقی که انسان را با واسطه ،به معشوق حقیقی می رساند مثل عشق و محبت به ائمه(ع) که جلوه زیبائی های خداوند هستند و می توانند مجاز یا محل عبور به محبوب حقیقی شوند.
عاشق کسی است که در مقابل معشوق همه وجود خود را نفی می کند ، ولذا وقتی با تمام وجود طالب بندگی خدا شدید به لطف الهی وارد عالم عشق الهی شده اید.
هر عاشقی ، عاشق زیبائی های معشوق خود می باشد ،حال وقتی همه زیبائی ها از خداستُ پس باید دل را متوجه همین امر نمود.که البته مقدماتی دارد وبا رعایت دقیق دستورات حضرت رب العالمین شروع می شود.
آنچه تحت عنوان عشق بین بعضی از افراد مطرح است در اصطلاح عرفانی عشق حیوانی گفته می شود و مبنای آن قوه وهمیه می باشد و نه دل.

15102

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد: پرسشی دارم که هر وقت به آن فکر می کنم واقعا پاسخی قانع کننده برایش نمی یابم. از شما استاد گرانقدر خواهش می کنم مرا در یافتن پاسخ آن یاری نمایید. در انتخابات سال 84 حضرت آیت الله جوادی آملی از آقای هاشمی رفسنجانی دفاع عجیبی کردند. آیت الله جوادی آملی در بخشی از این سخنرانی گفته است: این مرد بزرگ به نام جناب آقای هاشمی رفسنجانی (حفظ الله)، دنیا رویش حساب می کند، خب این هم یک روحانیت است امّا مصداق همان حرف حضرت علی(ع) درباره مالک اشتر که لوکانَ حجراً لکانَ صَلداً (اگر سنگ بود، صخره ای سخت می نمود). وی می افزاید: جناب آقای هاشمی رفسنجانی اگر درخت بود، تک درخت بود، مشابه تک درختی که در پای کوهی می روید و تمام آنجا را سبز می کند. که لینکش را در زیر قرار می دهم http://www.aparat.com/v/axdbH/%D8%B3%D8%AE%D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%A2%DB%8C%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF%DB%8C_%D8%A2%D9%85%D9%84%DB%8C_%D8%B1%D8%A7%D8%AC%D8%B9_%D8%A8%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C چگونه فردی مثل حضرت آیت الله جوادی آملی نتوانسته اند آقای هاشمی رفسنجانی را بشناسند که این گونه درباره او سخن می گویند؟ پس بصیرت چه می شود؟ آن هم در زمانی که خواص باید به مردم آگاهی و بصیرت بدهند!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب این سؤال، جواب ساده‌ای نیست. فکر می‌کنم در نگاه آیت اللّه جوادی، آرمان‌شهری مدّ نظر است که آقای هاشمی در تحقق آن، تواناییِ خوبی دارند. و از این جهت آیت اللّه جوادی نظرشان به آقای هاشمی مثبت است. ولی از آن جهت که شدیداً مؤیدّ رهبری انقلاب هستند و موضع ضد استکباریِ ایشان را دنبال می‌کنند، نمی‌توان گفت آیت اللّه جوادی کلیّت آقای هاشمی را پذیرفته‌اند. موفق باشید

12221

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: روزه ماه رجب شدت بیشتری دارد یا روزه ماه شعبان؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام برکات خود را دارد. ماه رجب بیشتر تأکید شده ولی در مورد ماه شعبان هم عرایضی در یادداشت ویژه داشته‌ام. موفق باشید

نمایش چاپی