بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33577
متن پرسش

https://lobolmizan.ir/book/69

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  آدرس فوق آدرس ترجمه جلسه چهارم کتاب «آشتی با خدا» می‌باشد. کاربران محترمی که نسبت به زبان انگلیسی تسلط دارند، خوب است که نسبت به ترجمه جلسه چهارم کتاب «آشتی با خدا» اگر نظری دارند بفرمایند تا اعمال شود. موفق باشید

33509

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و دعای خیر: چرا خداند قادر متعال عالم ماده را هم مثل عالم مجردات دفعتا ایجاد نکرد؟ درست است که این بخاطر ظرفیت عالم ماده و نحوه ی وجوددی آن است اما عزیزی این سؤال را از من پرسید و گفتم اراده ی خداوند آنی بود اما ظهور آن تدریجی صورت گرفته است و آن بخاطر محدودیت عالم ماده و ذات حرکت جوهری آن است ولی قبول نکرد. بی زحمت راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هر موجودی که حرکت، ذاتیِ آن باشد تدریجی‌الوجود است و اراده الهی به «محال» تعلق نمی‌گیرد تا بگوییم خدا که می‌تواند امری که تدریجی‌الوجود است یک لحظه ایجاد کند. در حالی‌که آن موجود در ذات خود تدریجی‌الوجود می‌باشد. موفق باشید

32957

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: عرض ارادت و احترام خدمت استاد بزرگوار برای اطلاع از نظرات اندیشمندان غربی در موضوع به بن بست رسیدن نظام مدرنیته چه منابعی را معرفی می فرمایید. از لطف شما سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث فلسفی امثال هایدگر و میشل فوکو سخن‌های مفصلی را تحت عنوان «نقد مدرنیته» به میان آورده‌اند و از جمله جناب آقای دکتر داوری در کتاب «خرد سیاسی در زمان توسعه نیافتگی» و در مقاله « http://rezadavari.ir/?p=2862» . و رنه گنون در کتاب «بحران جهان غرب» در این مورد حرف‌هایی دارند. موفق باشید

32952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و آرزوی سلامتی برای استاد عزیز و گرامی: بنده مشکلی یا میشه گفت رذیله ای دارم که خیلی داره اذیتم میکنه و اونم اینه که با اومدن مهمون به خونمون راضی نیستم و دوس دارم بیشتر واسه خودم خلوت داشته باشم و به برنامه های خودم برسم، مهمون اگر یه روز بمونه خوبه اما با مهمونهایی که میان ۲ هفته یا یک ماه خونمون میمونن بیشتر مشکل دارم، دو تا خانواده هستن که اومدنشون خونه ما اینجوریه و میان مدت زیادی میمونن و شاید اومدنشون هم همزمان باشه و توی این مدت زیاد ما ۲ تا خانواده مهمونمون باشن، حالا این موضوع روح و روان منو اذیت میکنه نمیخوام باعث بشه خللی در بندگیم ایجاد بشه بخاطره این عدم رضایت از اومدن مهمون، شما بفرمایید رفتار درست که مورد رضای خدا باشه چیه؟ ممنون از راهنمایی و وقتی که اختصاص می‌فرمایید. خداوند یار و نگهدار همیشگی شما استاد عزیز

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه آن‌که باید به میهمان احترام گذاشت، این‌طور نیست که زندگی خود را به‌کلّی در اختیار به اصطلاح آن نوع میهمان‌ها قرار دهیم. باید در عین احترام به آن‌ها برایشان روشن شود که خودتان برای زندگی خود برنامه دارید و سعی کنید برنامه‌های خود را داشته باشید تا آن‌ها متوجه باشند بالاخره میهمان یکی دو روز است. موفق باشید

32719

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض احترام: طاعاتتون قبول. استاد می‌خواستم کتاب مرصادالعباد از جناب فخررازی را مطالعه کنم خواستم نظر شریف شما را بدانم.. ممنون از توجه و راهنماییتون. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان دستورالعمل‌های فردی، نکات خوبی دارد. باید سعی کنید آن نکاتی که با روح و روحیه شما تطبیق دارد را، بگیرید و استفاده نمایید. موفق باشید

32709

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: ان شاءلله که شهد شیرین طاعت و عبادت در ماه مبارک رمضان برجانتان بیش از پیش نشسته باشه، سوالی از خدمتتون دارم ممنون میشم بنده رو راهنمایی کنید که از این حال بد و سردرگمی نجات پیدا کنم. بنده به لطف خدا ۲۲ سال دارم از سن۱۶ سالگی باز هم به لطف خدا در مسیری قرار داده شدم و تونستم ۳ سال حساس نوجوانیم رو در مدرسه ای مذهبی با مدیر و معلمانی دلسوز بگذرانم، در این سه سال از همنشینی با این خوبان خصوصاً در سال آخر دبیرستانم از لحاظ معنوی بسیار بسیار حال خوش و سبکی داشتم، ارتباط با شهدا، امام زمان، نماز شب، مطالعه ی کامل کتب مذهبی مثل نهج البلاغه، نهج الفصاحه، مطالعه ی عالی دروس مدرسه از الطاف ویژه ی خداوند به بنده بود و طی همین حال خوب عهدی که با خدا بستم که در رشته ای قبول شوم که واقعا مفید باشم و بتوانم تمام تلاشم را در خدمت به خلق او و امام زمان (عج) انجام دهم مشوق عالی من در این مسیر بود، به لطف خدا با تمام سختی ها و مشقتی که در زندگی شخصی و تحصیلی ام داشتم توانستم در رشته ی مشاوره دانشگاه فرهنگیان قبول شوم، در ابتدای ورود به دانشگاه همچنان این حال خوب و این امید و تلاش همراهم بود اما بعد از گذشت مدت کمی با گذراندن اوقات در خوابگاه دانشجویی در اتاق های ۱۰ نفره با افراد متفاوت و اهمال کاری و غفلت خودم بسیاری از این حال خوب را از دست دادم، نه توانایی حفظ مطالب دارم نه حتی انگیزه ای برای حرکت در مسیر، هدف همچنان هست اما من تغییر کردم نمی‌دانم علت دقیقش چیست ولی هرچه که هست شرایط جدید اصلا خوب نیست. نه قرائت قرآن و نمازش مثل قبل است نه دیگر مثل گذشته مطالعه ی کتب دینی دارم، حتی از لحاظ درسی نیز بسیاار افت کرده ام، حافظه ام ضعیف شده، دوره ی حفظ قرآن که روزی آرزویم بود را شرکت کردم اما نیمه رها کردم، شوق درس خواندن ندارم وقتی هم سراغ کتاب های درسی ام می روم نمی‌توانم مطالب را حفظ کنم و همان مطالبی هم که از رو خواندم فراموش می‌کنم، دیگر آن شوق نماز شب را ندارم ولی برای رهایی از عذاب وجدان همراه نماز صبح قضای ۳ رکعتش را می‌خوانم آن هم با عجله، سعی می‌کنم دوره های معرفتی مثل تبیین منظومه ی فکری رهبری را شرکت کنم اما باز هم در وسط راه ادامه نمی‌دهم، برنامه ریزی برای انجام کار های روزمره که انجام می‌دهم به برنامه اصلا عمل نمی‌کنم، حال خوشی ندارم هدفی که داشتم کمرنگ شده و اینکه زیر قولم با خدا بزنم اشکم را در می آورد با اینکه جلسات مشاوره برنامه ریزی و تقویت انگیزه و اراده را شرکت کردم اما با این لالایی ها خودم خواب نمی‌روم، از اینجا رانده و از آنجا مانده شده ام، اگر نسخه ای برای این حال دارید از جوانی که سردرگم شده دریغ نفرمایید. 🙏😓

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بالاخره برای حضور در مرتبه معرفتیِ بیشتر، باید معلوم گردد معارف قبلی را باید رشد داد تا اعمال ما با نشاط بیشتر و مطابق معارف عمیق‌تر شکل بگیرد و از این جهت حالتی که پیش آمده حالت بدی نیست تا به حکم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ » خود را با حضور در معارف عمیق‌تر بازخوانی کنید. توصیه بنده رجوع به مباحث «معرفت نفس» از یک‌طرف و حضور در تاریخ انقلاب اسلامی به عنوان سرباز این انقلاب از طرف دیگر می‌باشد. موفق باشید

32648

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: ماه رمضان و ضیافت الله بر شما مبارک امید است بتوانیم به رمزگشایی‌های جنابعالی معنای ابیات ذیل را به ادراکات قلبی نزدیکتر نماییم. با تشکر.

 شاهنشين چشم من تکيه گهِ خيال توست / جاي دعاست شاه من، بي تو مباد جاي تو

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته این بیت باید در دل آن غزل بسیار فاخر معنا شود. در نگاه مختصر می‌توان این‌طور گفت:

جناب حافظ در بیت اول در خطاب به حضرت محبوب عرضه می‌دارند که وجه متعالی چشم‌شان یعنی شاه‌نشینِ چشم که نظر به مراتب بالاتر از عالَم محسوس یعنی عالم خیال دارد؛ محلی است که در آن‌جا با خیال حضرت محبوب روبه‌رو هستند و به‌سر می‌برند. و از این جهت حضرت محبوب را که شاه خود می‌داند، قبله‌گاه طلب و تقاضای خود می‌شناسند و آن‌ جایگاه که جایگاه حضور حضرت محبوب است اگر جایگاه حضرت محبوب نباشد اساساً «جا» به حساب نمی‌اید. آن‌جایی «جا» است که حضرت محبوب در آن باشد. موفق باشید

32333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و وقت بخیر خدمت شما استاد عزیز: بنده در مورد انسان کامل از نگاه عرفان دارم پژوهش می‌کنم توی کتاب انسان کامل منتصب به جناب محی الدین به شدت گیر کردم و خواستم ببینم شما شرحی مد نظر دارید؟ و اینکه هر اندازه بتونید بنده راهنمایی کنید ممنون میشم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» که روی سایت هست، بتواند در موضوع انسان کامل کمک کند. موفق باشید

32243

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به قل هوالله احد پس خدا فیضان به سوی همه ماهیات نمی‌کند و وحدت وجود باطل است چون لم یلد ولم یولد و این نوعی تولد است. توضیحتان چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقام حضرت احدیِ حق، همه اسماء، فانی‌اند چه رسد به ماهیات. موفق باشید

32075

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: چرا در «ایاک نعبد و ایاک نستعین» جمع می‌آورد که «منم» در کار نباشد و تکبر نیاورد ولی در جای دیگر می‌فرماید «رب زدنی علما» و آنجا «منم» وسط هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً اگر در آن نوع آیات دقت بفرمایید همیشه یک «قل» در ابتدای آن‌ها هست به اعتبار این‌که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در آن‌جا فقط محو امر خدا هستند. موفق باشید

34350

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من همانی هستم که سوال ۳۴۲۱۸ رو پرسیدم . استاد ابهام بنده زیاد برطرف نشد. از یه طرف من باید دین رو کامل بفهمم تا به رسالت خودم عمل کنم. از طرفی دیگر فکر نمی کنم دروس حوزه این توانایی رو داشته باشند. بر عکس دروس حوزه، وقتی به سخنرانی های جناب عالی و استاد رائفی پور و پناهیان رجوع می کنم، دین واقعی رو پیدا می کنم. منظورم این است که مرادم نزد شما و دیگر اساتید هست نه دروس حوزه. از طرف دیگر فرمودید به مبانی قرآنی و روایی مسلط بشوم. چه طور این ممکن میسر میشه؟ با دروس حوزه؟ گمان نمی کنم. با شاگردی کردن نزد اساتید بزرگ؟ اساتید بزرگ از کجا پیدا کنم؟ مسئله دیگر مدل سیر مطالعاتی سایت شما است. اساتید معمولا مطرح می کنند که برای قوی شدن مبانی دینی اول باید اعتقادات رو یاد گرفت بعد تاریخ اسلام و بعد نوبت به تفسیر و فلسفه و عرفان می رسد. حال چرا سایت شما این گونه نیست؟ چرا از عرفان و تفسیر شروع شده است؟ چه طور خودم را ذیل رهبری و امام تعریف کنم؟ برای فهمیدن عمیق امام و رهبری مجبور می شوم دوباره به سخنرانی های جناب عالی و استاد رائفی پور و پناهیان رجوع کنم. عجب تناقض جالبی. باز بر می گردم سر خانه اول

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید مبنای فکری امثال بنده و عزیزانی که نام بردید همه با اُنس با حوزه‌های علمیه و با روشی که در آن‌جا جاری است؛ حاضر بوده‌ایم. لذا اگر ذهن و فکر خود را بتوانید در درون همان روش حوزوی و موضوعاتی که در آن جا مطرح است، پرورش دهید در ادامه، راهی بهتر و با نقصی کم‌تر کار را جلو می‌برید. آری! در کنار حوزه، کاری مثل سیر مطالعاتی که از معرفت نفس شروع می‌شود، موجب قوت عقاید انسان می‌گردد و چنانچه بخواهید با قرآن مأنوس شوید، با حاضربودن در روش حوزوی حتماً بهتر می‌توانید با قرآن مرتبط گردید. موفق باشید

33628

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: جهت اطلاع استاد عزیزم و در صورت صلاحدید قرارگیری در کانال تصویر منبع نیز برای ادمین کانال ایتا ارسال شده است. اگر بفرمایند، متن‌ منبع انگلیسی نیز موجود است. در کانال اینجانب نیز تصویر مقاله درج شده است. مرگ ناگهانی قلبی در افرادی که مانند مرحوم مهسا امینی قبلا عمل جراحی خارج کردن کرانیوفارنژیوما را انجام داده و تحت درمان غددی بوده اند در دنیا مسبوق به سابقه است و چندین گزارش موردی از مرگ آنها در مقالات معتبر جهانی به چاپ رسیده است. از جمله در مقاله نشان داده شده در تصویر، به دو مورد مرگ ناگهانی در این بیماران اشاره شده است. همچنین در مقالات معتبر، توصیه هایی مبنی بر لزوم بررسی های دقیق دوره ای قلبی در این بیماران به چاپ رسیده است. به عنوان مثال در تحقیقی که در ۱۲ بیمار جراحی شده با این تومور در بیمارستان Boston/Dana بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۵ انجام شده مشخص شد که نیمی از این بیماران دچار مشکلات قلبی هستند که می تواند پیش زمینه ای برای مشکلات بعدی باشد. از این ۱۲ نفر سه نفر (معادل ۲۵ درصد آنها) دچار فاصله QT نسبتا طولانی بودند که علت شناخته شده ای برای افرایش احتمال مرگ ناگهانی قلبی است. شایان ذکر است که شیوع این مشکل، یعنی فاصله QT طولانی در جمعیت عادی، فقط ۱ مورد در هر ۷۰۰۰ نفر است. پروفسور بهرام رسولیان پزشک و استاد تمام فیزیولوژی منبع: مجله معتبر بین المللی Pediatric Neurology http://eitaa.com/ProfRasoulian

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. این‌که مقام معظم رهبری فرمودند: «حال، چگونه می‌شود یک سازمان و یک مجموعه عظیم خدمتگزار برای احتمال اینکه خطایی سر زده باشد، مورد تهمت قرار گیرد. هیچ منطقی پشت سر این کار نیست و این، کار عاملی جز دستگاههای جاسوسی و سیاست گذاران عنود خارجی ندارد.» حکایت از آن دارد که جریانی مربوط به جاسوسان داخلی به محض آن‌که خانم مهسا امینی سکته می‌کند، آن را رسانه‌ای کرد. وگرنه همین‌طور که می‌فرمایید مواردی این‌چنینی در کارنامه پزشکی بسیاری از این افراد که چنین خصوصیاتی را داشته‌اند، بوده است. موفق باشید  

33392

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: بنده برهان صدیقین و ده نکته در معرفت نفس را کار کردم. اما نتوانستم آیه«هو الاول والاخر و الظاهر والباطن» را بر اساس برهان صدیقین فهم کنم. لطفا اگر ممکن است، بر اساس برهان صدیقین و یا عرفان توضیح مختصری بفرمایید. ممنونم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه صوت مبحث «برهان صدیقین» را دنبال بفرمایید، روشن می‌شود که در «برهان صدیقین» بیشتر متوجه تشکیک وجود هستیم و این‌که همه عالم مظاهر او است. ولی حقیقت آیه مذکور با نظر به «وحدت وجود» روشن می‌شود و حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در شرح سوره «حمد» نکات ظریفی را در این مورد به میان آوردند https://lobolmizan.ir/sound/645?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87. موفق باشید

33137

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: جوانی هستم که تاکنون موفق به ازدواج نشدم و هر بار به بهانه ای که عمدتا از خانواده خانم بوده موفق به این امر نشدم. چون انتظارات و توقعات بالاست؛ از طرفی حامی مالی در خانه ندارم و مجبورم روی پای خودم بایستم حال با توجه به این شرایط اقتصادی تورم زا واقعا کلافه شدم. مدام در فکرم کی قراره سر و سامان بگیرم ناامید نیستم می‌دانم ازدواج باید قسمت فرد شود ولی خوب آخه صبر تا کی؟ فرق من با کسی که هم سن من بوده ولی حامی مالی داشته و شرایط براش فراهم بوده الان هم بچه دار هست در چیه؟ لابد میخاهید بگید امتحان هر فرد مخصوص به خودش هست ولی بنظرم جوان های مثل من فکر یه زندگی ساده هستن و به این چیز ها اصلا فکر نمی‌کنند. انتظار زیادی هم نیست. قبول کنید خیلی سخته تو این سن با این شرایط اقتصادی با این همه ابزار گناه طرف بتونه خودش رو نگه داره. خودم رو با کسی مقایسه نمی‌کنم ولی دارد دیر می‌شود. کمی سخن بگوید تا آرام شویم و از این افکار برای همیشه خلاص شویم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری برادر! این غصه بزرگ کسانی است که می‌دانند مسئله شما مسئله همه انسان‌ها و انسانیت است. مثل همان فاجعه‌ای که با تهاجم صدام حسین، جوانان ما را پر پر کرد. این ظلم، کم‌تر از آن نیست، با این تفاوت که آن ظلم را دشمن بیرونی بر جوانان ما تحمیل کرد و این ظلم را کسانی شکل داده‌اند که به ظاهر دشمن به حساب نمی‌آیند ولی دشمن‌ترین دشمنان هستند. امید است به همان صورت که نظام اسلامی توانست در مقابل آن فاجعه به هر صورت اگر تلفاتی هم داد؛ از مشکل عبور کند، در این معضل نیز جوانان ما را از این گرداب بیرون آورد. تصور بنده آن است که دولت در زوایای مختلف تلاش دارد از این مشکل ما را عبور دهد، کار آسانی نیست ولی شما نیز خود را به عنوان یک رزمنده تصور کنید که تلاش می‌کند به هر صورتی شده خود را از این مهلکه نجات دهد. آری! با ساده‌گرفتن زندگی از یک طرف، و رجوع به خانواده‌های ساده‌زیست از طرف دیگر شروع خوبی است. بخصوص که می‌توان به خانواده آن دختر توصیه کرد جهیزیه محدودی تهیه کنند تا در یکی دو اطاق فعلاً بشود زندگی را شروع کرد. موفق باشید

33035

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در جلسه شنبه فرمودید وقتی شهر بوجود آمد انسان سلول شد و به وجه قیامتی خودش نزدیک شد، در حالی که بحثهای انقلاب اسلامی از حاج قاسم به عنوان نمونه انسان آخر الزمانی یاد می‌کنید که خودش به وسعت همه عالم است و خود همه انسانهاست، حال آن سلول شدن و این وسیع شدن چگونه با هم جمع می‌شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بسیار مهم و دقیقی است که از یک طرف انسان مدرن به عنوان شهروند به خود می اندیشد و اگر برای شهر و قوانین آن احترام قائل است برای هرچه بیشتر جوابگویی به خودخواهیهای خود می باشد و در دل همین تاریخ یعنی تاریخ آخرالزمانی می‌توان به انسانهایی فکر کرد که در عین نظر به خود متوجه هستند برای سعادت خود باید به سعادت دیگران بیندیشند و اینجا است که در آخرالزمان حق و باطل در اوج در مقابل هم قرار می گیرند یکی به خود می اندیشد در دل نفی دیگران و دیگری به خود می اندیشد در دل رعایت کامل دیگران. موفق باشید

32949

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم ناظر: به نظام خانواده در اسلام در موضوع تعدد زوجات آیا بایستی دو خانواده تعریف کرد با یک مرد و یا یک خانواده با دو یا چند زن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد با توجه به فرهنگی که ما درایران داریم و تعدد زوجات در این فرهنگ جایگاهی ندارد و نظر رهبر معظم انقلاب نیز چنین است که در فرهنگ ما تعدد زوجات پذیرفته نیست؛ شاید نتوان در دوگانه مذکور، تعریفی به عنوان خانواده برای آن داشت و در عمل نیز همین روشن شده است. موفق باشید

32836

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جانم: فقط می‌خواستم خدمتتون بگم خیلی دوستون دارم و دستتون را از راه دور می‌بوسم . از وقتی با شما آشنا شدم راهم را درست تر و روشنتر دیدم و خدا شما را سر راهم قرار داد. از خدای مهربانم سپاسگزارم التماس دعا استاد خوب و عزیزم شاگرد کوچکتان نسیم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌‌شاءالله ذیل ولایت الهی با ولیّ فقیه زمان خود مأنوس باشید. موفق باشید

32711

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام خدمت استاد عزیزتر از جانم استاد طاهرزاده. استاد بنده خاک برسر بسیار احساس عقب ماندگی و بی فایدگی می‌کنم. نسبت به بچه های فلسطین و یمن و شهدای دفاع مقدس که در مقابل شرک و طاغوت زمانه خود ایستادند، لکن بنده حقیر عین جامانده ها میمونم. یاران همه رفتند افسوس که جامانده منم. استاد تو رو به حضرت زهرا (سلام الله علیها) دعا کنید و بفرمایید چه کار باید بکنیم که ما رو به عنوان سرباز بپزیرند؟! استاد زندگی بدون مبارزه با شرک و طاغوت زمانه عین مردگی می ماند. التماس دعا ♡

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید با کسب معارف و درک حقیقت انقلاب اسلامی خود را بپرورانید تا نسبت به آنچه پیش می‌آید چه جهاد مستقیم و چه جهاد تبیین، عقب نمانید. به نظر می‌آید سیر مطالعاتی سایت شروع خوبی باشد. موفق باشید

32267

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد سوالی داشتم از محضر تان: آیا در مسیر سلوک شخص در برهه ای از زمان دارای روحیات لطیف و رفتار زنانه می‌شود؟ یا این مسئله یکی از آفات این مسیر است؟ یا اصلا تغییر رفتار مردانه به زنانه ارتباطی به سیر و سلوک نداره و علت را در جای دیگر باید جستجو کرد؟ در هر حال به مردی که رفتار منفعلانه دارد، روحیه ای لطیف و شکننده دارد، و اخلاق و رفتار زنانه دارد ، برای عبور از این مشکل چه راه حلی را پیشنهاد می‌کنید؟ متشکرم التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در روح زنانه و مردانه نباید باشد. ملاک، سیره و اخلاقیات اولیای الهی است و نظر و تأمّل در شخصیت آن‌ها، چه در آن مواقعی که روحیه آن‌ها بسیار لطیف و عاطفی است و چه مواقعی که روحیه آن‌ها «اشداء علی الکفّار» می‌باشد. موفق باشید

32008

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: سوال بنده این است که چگونه از تقدیراتی که خداوند برای ما در نظر گرفته راضی شویم؟ من آنقدر در مشکلی که از نظر جسمی برایم ایجاد شده فرورفته ام و از نظر ذهنی درگیر آن هستم که تمام فرصت های زندگی را دارم از دست می دهم و نمی دانم چگونه از آن عبور کنم با این مشکل موجود هیچ آینده ی خوبی برای خود تصور نمی کنم هر چند می دانم خدایی که درد را داده درمان را نیز می دهد و جای ناامیدی نیست ولی هنوز قلبم اطمینان کافی ندارد. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راضی‌شدن به مقدّرات الهی در عین انجام آنچه نسبت به آن وظیفه داریم، به خودی خود راه‌گشا است و موجب می‌شود خداوند آینده‌ای که در آن صفا و آرامش هست را برای ما اراده نماید. موفق باشید

34830
متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: احساس می‌کنم هدفی تو زندگیم ندارم اصلا برام سوال شده زندگی چیه؟ با اینکه مطالعات خوبی در مورد هدف خلقت و انسان شناسی و... داشتم حتی بحث معرفت نفس و گم شدن انسان ها. به مباحث انقلاب اسلامی که دارید که می‌رسم احساس می‌کنم این چیزی هست که بهش نیاز دارم اما زندگی که نمیدونم چیه طبق این مباحث جلو نمیره و تو اون فضا قرار نمی‌گیرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بالاخره این قصه روحِ زمانه است که بپذیریم مهمانِ ناخوانده‌ای به نام نیهیلیسم در سر درِ این تاریخ ایستاده است و باید نیهیلیسم را با تمام وجود درک کرد تا جایگاه دینداری و درک حضور انسانی خود را در نزد خود بیابیم. مشکل ما آن است که هنوز گمان نمی‌کنیم راهی در پیش است که آن روبه‌روشدن با احساس پوچی در خود می‌باشد و با درک چنین احساسی، تازه جایگاه آموزه‌های دینی و با نظر به عبور از این نوع نیست‌انگاری، معنای خود را پیدا می‌کند. گویندگان مذهبی ما با حرف‌های خوب خود، ما را متذکر اموری متعالی می‌نماید ولی اگر آن نوع پوچی که در پیش است را مدّ نظر قرار ندهند، همان می‌شود که جنابعالی با آن روبه‌رو شدید. در حالی‌که قرآن عموماً صفت انبیاء را با واژه «مبشرین و منذرین» می‌آورد تا معلوم شود اگر راهی برای سعادت هست، خطری نیز در میان است و اگر خطر را درست نفهمیم، معنی جایگاه بشارت‌ها، درست معلوم نمی‌شود به همان شکلی که می‌بینید آن‌طور که شایسته است نتوانسته‌ایم از بشارت‌های انبیاء استفاده نماییم. موفق باشید  

34815

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد: با توجه به متن یکی از دوستان که برای شما فرستاده بودند که از استاد ملکیان بود پس چرا مسلمانی را اختیار کنیم و یا چرا اصلا بر اعمال یک دین باقی بمانیم نه از روی شهوت مثلا آیا نمی‌شود بر فقه دیگر ادیان بود و یا اصلا فقه اهل سنت؟ واقعا با این طرح که شما داشتید چرا نباید دست را بست یا باز گذاشت؟ اصلا چرا باید در این امور غور کرد و فقه را کشف کرد آیا این مقدار همه چیز را به باطن بردند درست است با توجه به اینکه ظاهر در دین اسلام بر خلاف مسیحیت قدرت مند است و پیامبر ما توجه جدی داشتند و از این جهت دین ما دارای فقه شد دینی که اگر دو تا سجده بیشتر انجام بدهیم حکم به اعاده می‌کند!!! به نظرتان به این راحتی می شود این مقدار ظاهر را کم شمرد؟ از متن شما احساس کردم با توجه به تمرکز شما روی فلسفه یا عرفان و... کمی از ظاهر شرع روی گردان می شوید، برخی اوقات بوی مسیحی بودن اسلامتان را حس می‌کنم. اینقدر تلاش برای اینکه ظاهر را به باطن حوالت دادن آیا از اثرات فهم مسیحی از دین نیست؟ من از اسلام فهمیدم آنچه آقای بهجت فرمود نماز اول وقت شما رو به اوج می رساند، این چه دینی است که خم و راست شدن در زمانی مشخص ما را به حقیقت دین نزدیک می کند در اسلام راه باطن از راه ظاهر نیست؟ البته که شما موافق هستید و درست است که اصل و اساس باطن است اما آیا در اسلام خود ظاهر ذاتا محل توجه نیست ؟؟!! و کلی دقت های ریز فقهی در کلام ائمه که با نظر عرفی اصلا اهمیت ندارد آیا در منطق دین اسلام اگر مسیحی به اسلام برسد می تواند باز بر توحید دین خود بماند و اعمال آنرا انجام دهد و مثلا نماز اسلام را نخواند و...؟؟!!!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ظاهر دین و شریعت الهی دریچه‌های حضور در باطن دین است و لذا نباید از ظاهر دین عدول کرد. ولی از آن طرف نباید در ظاهر دین نیز متوقف شد. در این مورد پیشنهاد می‌شود حدیث ۱۲ از کتاب «چهل حدیث» حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مربوط به جایگاه تفکر مطالعه شود. موفق باشید

34133

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: من ی مدت کتب کارلوس کاستاندا رو میخوندم، شاگرد عارف سرخ پوست دون خوان ماتیوس. ایشون توی کتاب هنر رویابینی قائل به هفت دروازه رویا هستن که یکی یکی باید فتح بشن. اخرین دروازه ارتباط با موکلین خواب هستش. منتها کتب شما رو که خوندم متوجه مسائل بالاتری شدم. میشه لطف بفرمایید بگید که چیکار کنم تا بتونم با ملائکه ارتباط قویتری برقرار کنم؟ ی ملک ی بار توی بیداری دیدم ی بار هم بین خواب و بیداری البته بار دوم جلوش بلند نشدم و خوابیدم و الان وجدانم ناراحته که احترام نذاشتم. صرفا دیدن نمیخوام دنبال اخذ علمم ازشون. با سپاس از حوصله ای که به خرج دادین ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید چنانچه با نور توحید و معرفت نفس جلو برویم، آن‌چنان به لطف الهی انسان در معرض انوار الهی قرار می‌گیرد و انوار الهی جان او را در بر می‌گیرد، که به خوبی خود را در ذات انسانی‌اش که همان حضور بیکرانه اکنون جاودانگی‌اش می‌باشد، احساس می‌کند و دیگر معطل آن حرف‌های به اصطلاح عرفان‌های ساختگی نمی‌شود. موفق باشید

34016
متن پرسش

سلام و ادب آقای طاهرزاده: حالمون خوب نیست. محضر امام زمان چی ببریم که فضای دانشگاه ها خوب بشه؟ چیکار کنیم حاج آقا؟ حالمون از این جوی که علیه ماست و دانشجوهایی که فکر میکنن جمهوری اسلامی و نیروهای امنیتیش دشمنشونه، اما خسته ایم و تنها، چی ببریم محضرش؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امیدواری به آینده را به آن حضرت تقدیم کنید و عرضه بدارید: آقای ما! به خوبی می‌دانیم اراده خداوند به این تعلّق گرفته است که برای به ظهورآمدن ابعاد حقّانی نظام اسلامی، فریب‌خوردگانی این‌چنین گمراه را مقابلش قرار دهد تا از یک طرف ابعاد متعالی نظامی به ظهور آید که مخلص‌ترین فرزندان اسلام برای او فدا شده‌اند و از طرف دیگر ظلمات پنهان آنانی که باورشان نمی‌آمد بی‌تفاوتی نسبت به حق، هر کجا که باشند در جبهه باطل‌اند و خواسته و ناخواسته خداوند ظلمات درونی آن‌ها را از آن طریق آشکار می‌کند. به سخن مقام معظم رهبری بیندیشید که راه چاره را «ایستادگی» آری! «ایستادگی» متذکر شدند. موفق باشید    

33311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد طاهرزاده ی عزیز اینجانب صوت دو جلسه ی آزادی و مردم جنابعالی را گوش دادم و به نظرم رسید استاد طاهرزاده جلسه ی دوم خلاف جلسه ی اول به آزادی فکر نمی کردند و هرچه می گفتند هرچه بود غیر از آزادی. به نظر می رسد سخن گفتن از آزادی، این فرزند دنیای مدرن نیازمند جسارتی است همانطوری که زمانی که از علم سخن می گوییم علمی که به هرحال تصرف طبیعت است. به نظر می رسد شما از آزادی پریدید و اصلا آزادی فرصتی بروز پیدا نکرد. در شوروی جز به تکنولوژی و ایدئولوژی و سیاست به چیزی اعتنا نشد و با این توجه گزینشی و بی اعتنایی به روح و تفکر، نظام بلشویکی از درون تهی و مستعد فروپاشی شد. همان طور که شما در جلسه ی اول اشاره کردید اگر به نسبت آزادی و مردم توجه نشود آینده ی انقلاب در خطر است و اگر منصف باشیم در علم نمی توانیم گزینش کنیم یعنی شرکت دانش بنیانی که جهادی در حال کار است در نهایت یک طرف آن آلودگی محیط زیست است اما راهی جز دانش بنیانی ما نداریم در نسبت با آزادی هم نمی توان گزینش کرد و باید جسارت رو به رو شدن با آزادی را داشت نمی توان آزادی را گزینش کرد یا تقلیل داد یا جنبه هایی از آن را نادیده گرفت به نظر می رسید بعضی جاها شما آزادی را با عرفان تفسیر می کردید و به دشت کربلا می زدید. کربلا ارزشمند است اما در قصه ی آزادی آیا شما جسارت این را دارید که کربلایی عمل کنید و آزادی را بپذیرید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً در جلسه دوم معنایی از آزادی در نگاه آقای دکتر داوری به میان آمد به آن معنا که آزادی با پیروی از میل و هوس متفاوت است و مربوط به انسان‌هایی است که بنای حضور در راهی را دارند که در پیش است. از این جهت نکته زیر که برگرفته از نگاه جناب آقای دکتر داوری است خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

مشکل این‌جا است که کم‌تر متوجه هستیم اصل و آغاز توانایی،  نخواستن است. آن کس که محکوم امیال سرگردان خود می‌باشد نباید پیروی از امیالی که نمی‌تواند آن‌ها را نخواهد، آزادی بگذارد، در حالی‌که به «بودنِ» اصیل خود نظر ندارد تا به چشم‌اندازهایی نظر کند که او را در نخواستن‌هایش توانا کرده است. معلوم است آن‌هایی که آزادی را پیروی از امیال خود پنداشته‌اند، اهل راه‌پیمودن نیستند و مردمی‌بودن نظام اسلامی به معنای مانع نبودن آن نظام است در مقابل مردمی که اهل راه و اهل راه پیمودن هستند، این است آن فرهنگی که باید در بستر آزادی آن را بزرگ‌داشت و مورد توجه قرار داد تا انسان‌ها به «بودنِ» اصیل خود نظر کنند. آیا ما نباید سخنگوی تاریخی باشیم که آزادی انسان را به این معنا مدّ نظر آورده و منتقد موانع حضور این نوع از آزادی باشیم؟ اگر سخنگوی تاریخی نیستیم که آزادی انسان را به معنای ظهور امکاناتی که او مدّ نظر دارد، محترم می‌شماریم، در هیچ کجای این عالم نیستیم.

نمایش چاپی