بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
586

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی با سلام خدمت استاد گرامی در زیارتنامه های معصومین علیهم السلام از جمله زیارت امام حسن عسکری علیه السلام خطاب به ایشان داریم که "السلام علیک یا عصمه المتقین" یا در دعای ندبه"..خلقته لنا عصمه وملاذا"یادر زیارت ناحیه مقدسه"کنت..عصمه الانام". اگر متقین را کسانی بدانیم که دارای توان باز داری خوددر برابر هواها یا قدرت به تعویق انداختن در پاسخ به نیازها را دارند یا کسانی که در پرتوی معرفت و دانسته هایشان ,به عمل به دانسته ها و تنظیم رفتار می پردازند؛ و آنچه در این عبارات به امام معصوم میدهیم(عصمه:نگهدارنده) در حقیقت همان توان بازداری متقین است یعنی آنچه یا انکه متقی را متقی میکندامام معصوم است. استاد گرامی این چگونه صورت میگیرد؟1- چگونه ولایت یا محبت سبب این تقواست؟ایا منظور فقط تغییر در گرایشات اوست(از کار بد بدش بیاید و به نیکی علاقمند میشود) و یاچیزی قدرتمند تری به دست می اورد؟2-ایا رابطه ولایت با تقوا انحصاری میشود یعنی هر که ولایت پذیر باشد-به معنای حقیقی-متقی میشود و برعکس که هر متقی است درپرتو و اثر تقواست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام: نتوانستم منظور اصلی شما را از سؤال‌تان دریافت کنم.
532

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم استاد ارجمند جناب آقای طاهرزاده سلام علیکم؛ همان طور که حضورا عرض شد، از حضرتعالی درخواست می شود فرصتی را جهت انجام مصاحبه با موضوع "عشق" اختصاص دهید. سوالات مد نظر به شرح ذیل تقدیم می گردد. موجب امتنان است مواردی را که حائز اهمیت می دانید و در سوالات به آن پرداخته نشده است نیز در مصاحبه طرح بفرمایید. تقاضا مندیم در پرداختن به سوالات علاوه بر طرح مباحث مبنایی، به مصادیق عینی و راه های عملی نیز اشاره نمایید. طبق صلاحدید حضرتعالی سوالات زائد قابل حذف می باشد. خواهشمند است پاسخ ها را بر روی سایت قرار ندهید و به صورت خصوصی جواب دهید تا در صورت روشن نشدن موضوع سوالات دیگری نیز پرسیده شود و ارزش مصاحبه حفظ شود. 1- آیا عشق اگر از نوع تمناهای پست شهوانی نباشد حقیقی است؟ یا اینکه عشق به غیر خدا و ائمه هرچه باشد مجازی است؟ 2- آیا این تصور صحیح است که اگر عشق مجازی به گناه نینجامد مذموم نیست؟ آسیبها و خسارات عشق مجازی کدامند؟ 3- آیا عشق اختیاری است و می توان از عاشق شدن خود داری کرد؟ 4- راه های جلوگیری از مبتلا شدن به عشق مجازی چیست؟ 5- چه نوع الگوی تربیتی و روابط عاطفی خانوادگی پرورش دهنده افرادی است که بیشتر در معرض عشق مجازی قرار می گیرند و آسیب پذیرترند؟ 6- چه افرادی، و با کدام الگوی زندگی، بیشتر در معرض عشق مجازی قرار دارند و آسیب پذیر ترند؟ ( به عناون مثال کسی که اوقات فراغت زیادی دارد؟ کسی که در حیات فردی و اجتماعی خود اهل مبارزه نیست؟ کسی که ورزش نمی کند؟ مثالها صرفا برای بیان مقصود سوال است) 7- راه صحیح برخورد با عشق مجازی برای کسی که نتوانسته از آن پیشگیری کند و مبتلا شده است چیست؟ 8- آیا می توان با عشق مجازی مبارزه کرد و آن را از بین برد؟ 9- راه های نظری و روشهای عملی مبارزه با عشق مجازی چیست؟ 10- برخی روشها مانند مشغول کردن ذهن با بازی های کامپوتری یا با تخیلات یا شمارش معکوس اعداد از صد به یک یا جمع زدن اعداد دو رقمی در ذهن برای منصرف کردن ذهن بیان می شود. آیا استفاده از این روشها از نظر دین پذیرفته شده است یا کنترل ذهن و خیال روش دیگری دارد؟ 11- آیا افراد عادی می توانند به عشق حقیقی دست یابند؟ 12- راه دستیابی به عشق حقیقی چیست؟ به طور مشخص کسی که می خواهد گام در مسیری بگذارد که به عشق حقیقی دستیابد چه باید بکند و چه نباید بکند؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی . علیک السلام. بنده در این امر صاحب نظر نیستم، بیشترین حرف خود را در کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل البیت«علیهم‌السلام» زده‌ام که تا حدّی شامل جواب سؤالات جنابعالی می‌شود.
450

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت. گاهی اوقات مثلا در سلف سرویس دانشگاه شرایطی برای بنده ایجاد می شود که غذایی اضافه است و اگر خورده نشود هدر می رود و ممکن است سبب اسراف گردد. از طرفی خوردن آن هم می تواند منجر به پرخوری باشد. و واقعا گاهی اوقات انتخابی جز یکی از این دو، وجود ندارد. می خواستم بدانم شما در این شرایط چه پیشنهاد می کنید. زیرا از طرفی اسراف گناه کبیره است و از طرف دیگر پرخوری نیز بسیار مذموم. لطفاً این سوال را با فرض اینکه راهی جز دو روش خوردن و یا هدر رفتن غذا وجود ندارد بیان کنید.
متن پاسخ
علیکم السلام باسمه تعالی در هر حال بیش از نیاز بدن غذاخوردن حرام است و آثار منفی زیادی در قساوت قلب و بیماری بدن دارد، ما مسئول اسراف‌کاری‌های بقیه نیستیم. غذاها به هدر برود بهتر است از این‌که ما گرفتار پرخوری شویم. موفق باشید
68

(استمناء)بازدید:

متن پرسش
محرمانه بسمه تعالی با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی به حکم قاعده ما درد پنهان با یار گفتیم نتوان نهفتن درد ار طبیبان و با عنایت به اینکه گمان ما بر آن است که حضرت عالی از طبیبان روحانی می باشید بر آن شدیم چند کلمه ای راجع به مشکلات روحی و زندگی خود با شما صحبت کنیم به امید اینکه خداوند لطفی فرماید و از طریق شما مشکل ما را حل نماید. اینجانب ...
متن پاسخ

جواب: علیکم السلام؛
یک بحث؛ بحث چگونگی نجات از بلیه‌ی استمناء و امثال آن است که فکر می‌کنم اساتید عزیز ،شما را راهنمایی کرده‌اند و بنده هم در قسمت سؤال و جواب‌ها عرایضی داشته‌ام می توانید به آنجا رجوع فرمایید. علاوه بر نکاتی که در آن‌جا عرض شده پیشنهاد می‌کنم با زیارت حضرت ثامن‌الائمه«علیه‌السلام» و توسل به نور عصمت آن حضرت ،خود را برای همیشه از صور ذهنیه‌ی اعمال حرام راحت کنید.
بحث دیگر موضوع اطلاع بقیه از معاصی شما است، چه زیباست که با توبه، بقیه از توبه‌ی شما نیز مطلع شوند و در آن صورت همان‌طور که «والله یُحبّ التّوابین» است، مؤمنین نیز به شما محبت خواهند داشت و از آن به بعد در جلسات دینی فعالانه حاضر شوید و سعی کنید با انتخاب یک زندگی ساده ازدواج کنید. موفق باشید
 

16845

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: 1. در باب حضرت علی و نهج البلاغه، کتاب های جرج جرداق چطور است؟ کتاب جعفر سبحانی چطور؟ به نظر می رسد اکثر کتاب ها از هم رونوشت شده اند و بسیاری از عبارات انشایی کتاب را از قالب یک تحقیق استدلال مدار خارج کرده اند. لطفا راهنمایی بفرمایید. 2. استاد آیا اطلاع یافتن از نظرات شرق شناسان چه انگلیسی و چه عربی درباره ی مبانی اعتقادی اسلام می تواند به ما در عرصه ی پژوهش کمکی بکند؟ یا بی فایده است و بهتر است به سراغ آنها نرویم؟ 3. جایی در کتاب هایتان فرمودید از ما برمی آید که همزمان که به شعایر اسلامی عمل می کنیم، هویتی غربی نیز داشته باشیم. آیا این امر در باب اسلام شناسان ایرانی امثال دکتر حسین نصر نیز صادق است؟ با توجه به حضور آن ها در غرب گویا در کتاب هایشان هدفشان عرضه ی حداقلی از اسلام است و به شیعه امامیه زیاد نمی پردازند. یا من اشتباه می کنم. 4. تحقیق در کتاب های عالمان عالم دار را پیشنهاد کرده اید. لطف می کنید در جهان انگلیسی زبان چند مورد از این عالمان را که اسلام شناس باشند معرفی بفرماید. سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در نگاه کلّی می‌توان از کتاب‌های مذکور استفاده کرد، ولی بهترین کار، اُنس طولانی با نهج‌البلاغه است 2- به نظر بنده، رویهم‌رفته بد نیست، ولی جواب اصلی ما در نگاه علمایی مثل حضرت امام و علامه‌ی طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیهما» نهفته است 3- غرب‌شناسی به یک معنا همان دشمن‌شناسی است و لازم است. محذوراتِ امثال آقای دکتر حسین نصر را نسبت به وظیفه‌ای که در فضای دنیای سکولار به عهده گرفته‌اند را، بپذیرید و این بدان معنا نیست که ما برای رسالت تاریخیِ ضدِ استکباری از چنین افرادی الگو بگیریم 4- اطلاع کاملی ندارم، ولی افرادی مثل رنه‌گنون، فریتیوشوان، ویلیام چیتیک ایده‌های خوبی را در معرض دیدِ ما قرار می‌دهند. موفق باشید

 

15802
متن پرسش
سلام علكيم استاد: به نظر شما موضع ما به عنوان كسى كه ادعاى ولايتى و انقلابى بودن داره در قبال به نتيجه نرسيدن برجام، چى بايد باشه تا از ورطه انصاف خارج نشيم و يا جناحى برخورد نكرده باشيم، آيا بايد خوشحال باشيم يا ناراحت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضع مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» را در پیش داریم که بیش از آن‌که خود را درگیر نقد برجام بکنند، به نقد آمریکا می‌پردازند بدون آن‌که امید چندانی به برجام داشته باشند. موفق باشید

11900
متن پرسش
سلام استاد: شما در جلسه روز دوشنبه فرمودید که چون انسان خواست از طبیعت سردر بیاورد و وارد منیت شد پس نور خدا را ندید و در طبیعت دستبرد و با طبیعت تعامل نکرد. آیا برخی تحقیقات و تفکرات فلسفی هم مثل همین اصرار بشر در سردر آوردن از طبیعت نیست؟ آیا لازم بوده که اینقدر بشر در مسائل ریز شود که برخی مواقع باعث شک و انحراف شود؟ آیا سر در آوردن که باعث می شود نور خدا دیده نشود شامل فلسفه هم می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درست تشخیص داده‌اید، فلسفه و کلام از جهتی همین‌طور است که می‌فرمایید که بشر در زیر سایه‌ی انوار الهی نه نیاز به فلسفه دارد و نه نیاز به کلام و یا عرفان نظری، می‌ماند که وقتی با انواع سؤالات و شبهات روبه‌رو می‌شویم مجبوریم از طریق فلسفه و کلام آن شبهات را جواب دهیم و از طریق عرفان از ظلمات سطحی‌نگری نسبت به اشارات شریعت الهی خارج گردیم. از این جهت قصّه‌ی روزگار ما رجوع به فلسفه و کلام و عرفان است تا آن‌ها را بفهمیم ولی از آن‌ها عبور کنیم بدون آن‌که آن‌ها را زیر پا بگذاریم. موفق باشید

11187

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: بنده به توصیه‌ی مشاوران با کسی که دیدش نسبت به زندگی، با بنده متفاوت بود و برای زندگی خود طلب بالاتری از گذران زندگی عادی و دینداری در حد واجبات نبود؛ ازدواج کردم. اکنون من با این تفاوت نگاه‌ها به زندگی دچار مشکل شده ام. خیلی از تصمیماتم را بخاطر قابل درک نبودن او از خواسته‌هایم حتی برایش مطرح هم نمی‌کنم چون دفعه‌های قبل نتیجه‌ای ندیده ام. الان که می‌بینم او فقط همراه من در امور روزمرّه زندگی است نه همسفری برای مسیر ابدی زندگی ام، با گذشت چندین ماه از زندگیمان انگیزه ام به او تقلیل یافته، هرچند او را بیش از پیش غرق محبت هایم می‌کنم و چیزی در این مورد به او نمی‌گویم چون متوجه حرفم نمی‌شود. آیا راه من ادامه‌ی زندگی عادی با اوست؟ خود من نیاز شدید به فردی که محرکم باشد دارم، این نیازم را چگونه جواب دهم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: انتظارهای بی‌جا نسبت به همسرتان کار را خراب می‌کند. همسر شما باید نسبت به وظایف شرعی که به عهده دارد متعهد باشد، و بقیه را باید خودتان حل کنید. موفق باشید
10859
متن پرسش
سلام استاد: در بحث عدل الهی که فرمودید رابطه ی جهان ذاتی جهان است ، مثلا خداوند غذا و غذا خوردن را خلق کرده که غذا خوردن باعث سیری می شود اشکالی برای بنده ایجاد شد: اینکه گفته می شود شما غذا بخورید ولی انتظار سیر شدن از خداوند داشته باشید یا اینکه وقتی بیمار شدید به پزشک مراجعه کنید ولی خداوند شفا دهنده است (در واقع بحث توکل) با رابطه ی جهان ذاتی جهان است منافاتی ندارد؟ یعنی مثلا اگر خداوند سیری را خلق نکرده و سیری معلول غذا خوردن است، هر کس غذا بخورد سیر می شود؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک طرف رابطه‌ای بین سیرشدن و غذاخوردن هست که این رابطه‌ای است ذاتی، و از طرف دیگر رابطه‌ای است بین سیری و هدفی که به دنبال سیرشدن داریم که اگر خداوند به نور خود در صحنه نیاید نمی‌توانیم از سیرشدن خود در راستای بندگی خدا استفاده کنیم، بلکه همواره به دنبال لذت غذاخوردن و سیرشدن هستیم، همچنان‌که بعضی از سلامتی جهت امور معنوی خود بهره‌مند نیستند. موفق باشید
10236
متن پرسش
با سلام: شخصی می گفت روایت عنوان بصری در صدر اسلام نبوده و بعدا در کتب عرفا پیدا شده است. آیا این روایت سند محکم و قوی ای دارد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد تحقیق نکرده‌ام ولی همین‌که علمای بزرگی که نسبت به سند روایات حساس‌اند به آن روایت توصیه می‌کنند؛ کافی است، به‌خصوص که مضامین حدیث کاملاً با مبانی دینی منطبق است و موجب ظهور توحید ناب در انسان می‌شود. موفق باشید
8273
متن پرسش
سلام .من به دلایلی از حضور در مراسم و جمع های مذهبی غالبا محرومم و خوندن پرسش و پاسخ های سایت شما تا حدودی این کمبود رو جبران می کنه .از این بابت ازتون ممنونم. و بهتون ارادت خاصی دارم.چون من با دیدن امام خمینی به یاد پیامبر و اهل بیت می افتم و ارادت شما به امام دلیلی بر ارادت بنده به شماست.یه سوال ازتون داشتم که ممکنه بفرمایید در حوزه ی تخصصی شما نیست.ولی من دوست دارم نظر شما را بدونم.بنده دانشجوی فوق لیسانس هستم.دو ساله که عقد کردم.و یکی از شرایط ازدواجم قول همسرم مبنی بر ادامه تحصیلش بود.ایشون قبول کردن.اون زمان دانشجوی کاردانی کامپیوتر بودن و الان دانشجوی ترم دوم کارشناسی .ولی اصلا به درس علاقه ندارن و از طرفی هم بسیار فهم درسها و پاس کردن اون ها واز طرفی تامین هزینه ی دانشگاه (آزاد) براشون مشکل.طوری که ترم پیش مشروط شدن و فقط سه واحد پاس کردن.من از طرفی به خاطر آینده ی شغلی و از طرفی هم چون اگه ایشون فوق دیپلم باشن سطح تحصیلاتشون از همه ی افراد خونواده کمتره نمی تونم از خواستم بگذرم و اجازه بدم انصراف بدن.از طرفی هم بسیار به همسرم علاقه مندم و وقتی میبینم این ادامه تحصیل چه فشار روحی بهشون وارد می کنه بسیار ناراحت میشم.چه کنم؟شرایطی در خونواده وجود داره که ممکنه مدرک لیسانس بسیار در بهتر شدن وضعیت شغلی ایشون تاثیر داشته باشه ولی واقعا همسرم داره به خاطر ادامه تحصیل زجر میکشه و تحقیر میشه و چون از پس درساش برنمیاد به غرورش بر می خوره.چه کنم که در آینده پشیمون نشم؟ممنون.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: چکار به حرف اطرافیان دارید؟! اگر روح همسرتان از ادامه‌ی تحصیل به فشار می‌افتد هرگز اصرار نکنید که صفا و اُنس خود را از دست می‌دهید و این خسارت بسیار بزرگی است. احتمال بدهید این لطف خدا است به شما که علاقه‌ی همسرتان را از این چیزهای وَهمی برداشته تا با حقایق آشنایش کند و برکتی برای شما و خانواده‌تان باشد. به میل و گرایش همسرتان احترام بگذارید تا برکات خاصه نصیب شما شود. موفق باشید
6678

حجاب و زنبازدید:

متن پرسش
سلام استاد ما تو مدرسه مون کرسی آزاد حجاب و زن داریم و بحث داریم به نظر شما گروه ما چکار کنه که کم نیاره؟چی بگیم؟که متحول بشند ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید جزوه‌ی «مرزهای ارتباط بین زن و مرد یافلسفه نگاه و حجاب »کمک کند. به آن جزوه رجوع فرمایید. موفق باشید
6057
متن پرسش
سلام.جناب استاد این که گفته می شود شقی در بطن مادرش شقی است وسعید در بطن مادرش به چه معناست.وآیا ما شقاوت ذاتی داریم.به عنوان مثال شخصی که از راه حرام متولد شده است می گویند که در امور شر سرعت دارد وآیا این جزءتکوین اوست وبازخواست از این جهت نمی شود؟واین مسئله چقدر در روحیات و تعالی روح او تاثیر می گذارد که به عنوان مثال نه می تواند امام جماعت باشد ونه مرجع تقلید با این که با تلاش بسیار وریاضت های شرعی به مراتبی از علم وتقوا رسیده باشدویا اصلا در عالم واقع شخصی را نمی توان یافت که حرام زاده باشد وبه این مراتب برسد یعنی رشد او حد می خورد ویک سقفی دارد.ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این روایت از زاویه‌های مختلف مورد بحث قرار گرفته است، بنده هم در آخر جزوه‌ی جبر و اختیار و یا در کتاب «انسان از تنگنای زمین تا فراخنای قرب» نکاتی را عرض کرده‌ام. حرف اصلی آن است که انسان در مقام عین ثابته‌اش که در علم خدا است شخصیت خود را انتخاب کرده و می‌تواند در عین مختاربودن آن را ادامه دهد و یا تغییر دهد و در مورد حرام‌زاده هم به همین معنا است که او در همان وجود عین ثابته‌اش ارداه کرده حرام‌زاده باشد و لذا از مسیری متولد می‌شود که مسیر زنا است هرچند بعداً آن دو نفری که زنا کردند می‌توانند توبه کنند ولی آن فرد چون خودش این نوع تولد را انتخاب کرده است خودش مسئول انتخاب خودش می‌باشد با این‌همه می‌تواند تغییر جهت دهد و از اولیاء الهی شود با این تفاوت که چون اموری مثل مرجعیت را که یک امر اجرایی است و در جلوی چشم افراد است نباید به او داد تا قبح زنا نریزد. موفق باشید
5962
متن پرسش
باسمه تعالی سلام استاد عزیز؛ در صلوات بر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) میگوئیم: «اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک» منظور از «السر المستودع» چیست؟ آیا همان حقیقت نوری حضرت است یا مراد امر دیگری خاصه آن حضرت میباشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: در هرحال سرّ، سرّ است و قابل بیان نیست و انسان از سرّ خود باید متوجه آن نحوه حضور بشود. فکر می‌کنم در کتاب «مقام لیلة القدری فاطمه«سلام‌اللّه‌علیها» به‌خصوص در ویرایش جدید آن بتوانید احساس نظر به سرّ را در منظر خود قرار دهید. موفق باشید
4957
متن پرسش
استاد عزیزم سلام در این مدت یک ساله بعضی دوستان سعی در نقد رهبری داشته اند اما متاسفانه به اسم نقد رهبری و این که رهبری هم ممکن است خطا بکنند افکار ضعیفی را ترویج کرده اند گویی در مورد یک شخص عادی می خواهند سخن بگویند نمی دانم اگر می خواستند در مورد تفکر یک استاد دانشگاه هم ایراد سخن کنند اینگونه برخورد می کردند در خواستم از شما این بود که ملاک هایی را برای نقد تفکر رهبری ارائه بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این که بنده معتقدم خداوند برای خدمت به بشریت و به خصوص خدمت به ملّت ایران کمک‌های فراوانی به رهبری عزیز می‌کند و حرکات و گفتار ایشان را نمودی از تأییدات حضرت صاحب‌الامر (عجل‌الله‌فرجه) می‌دانم، همواره از ایشان خوبی دیده‌ام و در مورد سوال شما و ملاک برای نقد رهبری فکر نکرده‌ام به خصوص که این کار را وظیفه‌ی مجلس خبرگان می‌دانم و نباید ذهن خود را مشغول چنین موضوعی کرد چون خدای ناکرده موجب می‌شود تا ذهن تحت تأثیر القائات شیطانی قرارگیرد. عنایت داشته باشید که امام رضا(ع) می‌فرمایند: «إِنَّ‌ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ» اگر خداوند بنده‌ای از بندگانش را جهت امور مردم انتخاب کرد، سینه‌ی او را گشاده می‌گرداند. تا در مدیریت خود کوچک‌ترین لغزشی نداشته باشد و امور بندگان را با وسعت نظر سر و سامان دهد. «فَلَمْ یَعْیَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَمْ تَجِدْ فِیهِ غَیْرَ صَوَابٍ» در نتیجه آنچنان توانا می‌شود که در جواب‌گویی به هیچ نیازی در نمی‌ماند و غیر از صواب از او نخواهی یافت و به خوبی مصلحت مردم را در نظر می‌گیرد. «فَهُوَ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ مُؤَیَّدٌ» پس او در کار خود موفق و محکم و مورد تأیید الهی است. موفق باشید.
3573
متن پرسش
باسلام. 1.اگر قائل به این باشیم که در برزخ هم سلوک ادامه دارد اما سلوک علمی آیا سنی ها(قاصر یا مقصر)آنجا اگر سلوک علمی کند و به حقانیت امام علی علیه السلام پی ببرد آن دنیا شیعه می شود یا نه؟ 2. آیا لعن میرحسین و کروبی جایز است و آیا توبه این افراد پذیرفته می شود یا نه؟ 3. نظر شما در مورد اظهارات جدید آقای عسگر اولادی که گفته اند میرحسین و کروبی فتنه گر نیستند چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: 1- سلوک در برزخ بر اساس جهت‌گیری‌های این دنیا است، اگر کسی جهت‌گیری‌اش در این دنیا به سوی اهل‌البیت«علیهم‌اللام» نباشد رجوعی به آن عزیزان در آن دنیا ندارد تا متوجه حقانیت آن‌ها شود 2- نقد علمی و سیاسی جایز است ولی به‌کاربردن این واژه‌ها شأن ما نباید باشد 3- ممکن است سلیقه‌ی سیاسی بنده با جناب آقای عسگراولادی متفاوت باشد ولی سخنان ایشان قابل تأمل است و نباید با نگاه حزبی و روزنامه‌ای به سخنان ایشان نظر کرد و از دل سوزی ایشان غفلت کنیم. موفق باشید
3282
متن پرسش
باسلام استاد بنده طلبه پایه 4هستم و کتاب جوان و انتخاب بزرگ و آشتی با خدا و ده نکته از معرفت نفس همراه با صوت را کار کردم و تمام شده و الآن مشغول از عرفان تا برهان همراه باصوت هستم و قصد دارم تمامی آثار شما را کار کنم فقط می خواستم ببینم تفسیر المیزان را چه موقع شروع کنم و در هفته چند روز برایش وقت بگذارم و مباحثه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بعد از بحث معاد می‌توانید به روشی که در جزوه‌ی روش کار با المیزان عرض شده، کار با المیزان را شروع کنید ولی سعی فرمایید دروس رسمی حوزه به حاشیه نرود. به همین جهت بیش از نصف روز در هفته نمی‌توانید روی این موضوعات وقت بگذارید. موفق باشید.
2061
متن پرسش
به نام خدا . سلام. من دانشجوی سال آخر رشته ی کامپیوتر هستم،این ترم درسی داشتم با نام میانی فناوری اطلاعات. ما در این درس هرچه جلوتر می رویم با پیشرفت فناوری اطلاعات حضور انسان در فرآیند های مختلف داره کمرنگ و کمرنگ تر میشه و بجای انسان از ربات و عامل های هوشمند در جهت انجام امورات استفاده میشه ، و به دلیل هزینه کمتر ،احساس عدم خستگی عامل های فناوری اطلاعات، فعالیت شبانه روزی این عاملها، دقت بسیار بالا و خطای بسیار کم و راندمان بالا ،... صاحبان کار و سرمایه به استفاده از این عاملها و ربات ها تمایل بیشتری نشان میدهند.اگر این فرآیند مبانی فناوری اطلاعات رو بررسی کنیم (مثل همین بانک ها که الان 24 ساعته به مشتریانشون سرویس میدن و بخش زیادی از حجم کاریشون الکترونیک شده و بدون نیاز به انسان) این تعدیل نیرو ی انسانی در سازمان ها و شرکت ها از آغاز فناوری اطلاعات تا به امروز رشد بسیار زیادی داشته . اگر بخواهیم 50 سال آینده و یا 100 سال آینده رو نگاه کنیم میبینیم که در 100 سال آینده ما فقط افرادی دارای شغل و شرایط زندگی خواهند بود که تخصص ویژه داشته باشند یعنی در بین سایر متخصصین حوزه مربوط به تخصص خود، برتر باشند.مثلا ما در 70 سال آینده برای انجام یک عمل جراحی نیازی به تکنسین های اتاق عمل نخواهیم داشت، و رباط ها جای این تکنسین ها را خواهند گرفت، و فقط دکتر متخصص آن هم از راه دور و از طریق ویدئو کنفرانس عمل را هدایت خواهد کرد.با این تفاسیر ما نیازی به کارگر ، راننده ، کارمند، پرستار، حسابدار ، .... و دیگر شغل های عامیانه نخواهیم ئاشت و سیستم های الکترونیک و روباتیک جایگزین اینها خواهند شد و خیلی بهتر عمل خواهند کرد. مثلا ما در یک سازمان به افراد زیادی نیاز نخواهیم داشت و کسانی هم که وجود خواهند داشت قطعا باید برای موقعیت های مهم و کلیدی سازمان باشند که برای حضور در این موقعیت ها هم باید متفاوت از سایرین باشند. در آینده میتونه پول به عنوان پشتوانه جامعه نباشدو تخصص و دانایی پشتوانه جامعه باشد. این یعنی فقط یه عده ی خاص که به لحاظ دانایی و تخصص خاص هستند میتوانند زنده بمانند و صاحبان دنیا خواهند بود و مردم عامی و کم سواد و حتی متوسط جامعه جایی برای درآمدزایی و کار براشون وجود نخواهد داشت. یعنی در آینده 50-100 سالی به جای 8میلیارد نفر ، جمعیت جهان باید به 800 میلیون نفر و شاید کمتر ، تقلیل یابد و یا اینکه فقط برای 800 میلیون نفر شرایط زندگی فراهم خواهد بود. داریم پس لرزه های این اتفاق مهم جهانی رو در امریکا و اروپا و در جنبش وال استریت میبینیم.و لی اصلا این داستان مورد بررسی قرار نمیگیره. الان اگه توجه کنید رشد جمعیتی در کشورهای پیشرفته عدد منفی رو به خودش اختصاص داده و این گویای این است که مردم جوامع پیشرفته بدون اینکه به این موضوع فکر کنند دارن این موضوع رو درک میکنن. این دقیقا شبیه این است که مردم جهان در یک اتومبیل با بالاترین امکانات نشستن و و داران یک مسیر پر پیشرفت رو طی میکنن ولی با گذشت زملن و بوجود آمدن پیشرفت جدید افرادی از این اتومبیل به بیرون انداخته میشن،یعنی هرچه پیشرفت رخ میده افراد بیشتری از درون این اتومبیل حذف میشن. داستان مهم و اتفاق فاجعه باری داره رخ میده. از محضر ارجمند حضرتعالی خواستارم که نظر خود را در مورد این موضوع بطور کامل بفرمائید.باسپاس فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بحث مفصل آن را باید در آثار فلاسفه‌ای مثل هایدگر دنبال کنید. ایشان می‌فرمایند: رشد جهان در فرهنگ مدرنیته ریاضی‌گونه است و کمیّت امکان ادامه‌ی تا بی‌نهایت را ندارد و لذا از یک مرزی موضوع برعکس می‌شود و جهان تحمل ادامه‌ی نگاه کمیت‌گرا را بر خود ندارد چون طبیعت بالذات تابع احکام ریاضی نیست. جهت بررسی بیشتر می‌توانید به کتاب «فلسفه در بحران» مقاله‌ی هایدگر و «گشایش راه تفکر» از دکتر داوری رجوع فرمایید. موفق باشید
1838

صلواتبازدید:

متن پرسش
با سلام.نظر به پیامبر در هنگام صلوات بر ایشان ،که در کتاب صلوات عامل قدسی شدن روح طرح شده ،دقیقا نظر به چیست؟آیا مقصود نظر به ویژگی های شخصیتی ایشان است که در مبحث آخر کتاب بیان شده؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیک السلام در صلوات بر پیامبر و آل پیامبر«صلوات‌الله‌علیهم» نظر به دریچه‌های رجوع به خداوند داریم، انسان‌هایی که در نهایت عبودیت از خود فانی و به حق باقی شدند تا در عمل و گفتارِ خود مسیر انسان‌ها را به سوی خداوند بگشایند تا آن‌جایی که حضرت ابو محمد الحسن بن علیالعسکرى علیه السّلام‏ می‌فرمایند: «ْ قُلُوبُنَا أَوْعِیَةٌ لِمَشِیَّةِ اللَّهِ فَإِذَا شَاءَ شِئْنَا » قلوب ما ظرف اراده‌ و خواست خدا است، چون او بخواهد ما می‌خواهیم. در صلوات بر محمد و آل محمد«علیهم‌السلام» نظر به چنین آینه‌هایی داریم که مظاهر اراده‌ی الهی هستند. پس به یک اعتبار در آینه‌ی وجود آن‌ها خدا را می‌نگریم و صلوات بر آن‌ها نحوه‌ای از رجوع به حضرت پروردگار است. موفق باشید
17310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرانقدر و آرزوی طول عمر با برکتتان: سوالاتی را که در ادامه بخدمتتان عرض می کنم ذیل مباحث کتاب جایگاه رزق از جنابتان می باشد و البته سولاتی را در سوال شماره 17257مطرح نمودم اما این چند سوال در رابطه ی کسب رزق بواسطه ی دانشگاه و تحصیلات دانشگاهی است که قبل از مطرح کردن آنها مقدمه ایی را به خدمتتان عرض می کنم: حدود پنج الی شش سال پیش که بنده دانش آموز رشته ی ریاضی بودم هوش خوبی داشتم و نمراتم همگی بیست بود ولی موقعی که باید برای کنکور آماده میشدم یک سری موانع بر سر راهم پدید آمد و انگار از لحاظ فکری آن طوری که قبلا بودم دیگر نبودم سرعت مطالعه و فهم درس هایم بسیار پایین آمد و پیش از دیگر همکلاسانم انرژی صرف می کردم و دچار یک جور وسواس فکری شده بودم که بر روی مطالب بیش از حد ریز می شدم و در کنار این مشکلات به علت آنکه بچه مذهبی بودم شهوت دوران جوانی هم بسیار اذیت ام می کرد و بطور کلی علی رغم تلاش زیاد برای رهایی از این مشکلات نمراتم کاهش یافت و از کنکور جاماندم در حالی که از سایرین بیشتر تلاش کردم و ریاضت کشیدم و در نهایت در دانشگاه آزاد تحصیل کردم و در طول تحصیل در دانشگاه هم آن اوایل باز هم نمراتم به علت همان مشکلات پایین تر از بقیه بود در حالی که من از آنها بیشتر تلاش می کردم بالاخره پس از ریاضت های فراوان توانستم شیوه ها ی فکری و مطالعاتی خود را اصلاح کنم و از آن حال بیرون آیم. اما فی الحال از تمامی هم دوره ایی های خودم عقب افتادم حال سوالاتی که ذهن مرا به خود مشغول ساخته است اینهاست: 1. چرا باید در آن موقعیت حساس چنین موانعی در برابر من ایجاد می شد که مرا از سایرین عقب بیاندازد چرا برای بقیه این مشکلات پیش نیامد؟ آیا این موانع مشکل ساز مقدرات خداوند برای من بود یعنی خداوند به وسیله ی این موانع می خواسته جهت گیری دیگری برای کسب رزق و خدمت به خلق به من دهد یا که ناشی از بی لیاقتی و جهالت خودم بوده است که باید با تجربه رفع می شده است؟ 2. اصولا کسانی که در دانشگاه های دولتی بنا به دلایل مختلف پذیرفته نمی شوند دانشگاه آزاد را بر می گزینند ولی در رابطه ی با من چطور؟ هدف من مانند سایرین قبولی در دانشگاه های بزرگ دولتی بود و برای آن هدف نیز در حد توانم بسیار تلاش کردم ولی موانعی سر سخت در مقابل راه بود شاید اصلا رزق من و خیر و صلاح من در دانشگاه رفتن نبوده است آیا می توان گفت که من اشتباه کرده ام و علی رغم آن موانع با اصرار تحصیل در دانشگاه دانشگاه آزاد را انتخاب کرده ام؟ 3. در این اواخر برای کنکور ارشد نیز تلاش کردم و این دفعه مشکلات و موانع خاصی برایم وجود نداشت اما باز هم قبول نشدم و به این نتیجه رسیده ام که کلا خداوند خیر مرا در تحصیل در دانشگاه قرار نداده است و نباید دوباره و با تغییر استراتژی تلاش بیهوده کنم چرا که ممکن است دوباره نتیجه نگیرم آیا چنین نگرشی درست است؟ و حال در این رابطه سوالاتی کلی مطرح می شود: 4. به نظر شما علت این سیل بیکاری جوانان در کشور حاصل از حرص زیاد به کسب روزی از طریق تحصیل در دانشگاه و مدرک دانشگاهی نیست؟ وقتی که توهم کسب روزی از مدرک را بجای رزاقیت خدا می نشانیم و با اصرار فراوان برای گرفتن مدرک در رشته های به اصطلاح تاپ شمار زیادی از افراد تحصیل کرده را در چند رشته ی محدود کاملا بی هدف به جامعه ایی که به آنها نیاز ندارد تزریق می کنیم کسب روزی خود را به تاخیر نیانداخته ایم؟ 5. به نظر شما این موسسات آزاد و غیر انتفاعی قارچ گونه ایی که در کشور به اسم دانشگاه و با هدف ارایه ی مدرک خود را واسطه ی کسب رزق می دانند آفتی برای اشتغال و کسب روزی نیستند؟ 6. به نظر شما تحصیل دخترانی که در آینده وظایف دیگری بر عهده دارند در رشته های مختص مردان و پر کردن اکثر ظرفیت های دانشگاه های دولتی، گونه ایی ظلم به پسران علاقمند به تحصیل در دانشگاه های دولتی نیست؟ آیا این وضعییت به وارانگی جایگاه زن و مرد نمی انجامد؟ 7. به نظر شما جامعه ی ما به خاطر قضاوت اش در مورد کسب رزق بیشتر از طریق یک سری رشته های مهندسی و پزشکی و بی توجهی به سایر رشته ها و علوم و فنون مسیر اشتباهی را در جهت هلاکت خود طی نمی کند؟ 8. برای جوانان بهتر نیست بجای آنکه دوران جوانی با ارزش خود را در امید کسب رزق بیشتر از طریق اتمام تحصیلات دانشگاهی صرف کنند با توجه به استعداد ها و علایقشان در هر کاری که فعلا با همین مدرک فعلیشان برایشان وجود دارد شروع به کسب در آمد کنند؟ با تشکر از صبر و حوصله تان و عرض پوزش از بابت طولانی بودن سوالات و آرزوی طول عمر زیاد برای جنابتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما در حدّ خود و بدون حرص باید تلاش کنیم، ولی نسبت به هرآن‌چه پیش آمد راضی باشیم 2 و 3- باید به همان نکته‌ی اول که عرض شد توجه کنیم، زیرا راهِ گشوده‌ی خدا چندان تنگ نیست که نیاز به این‌همه حرص داشته باشد 4- حرف درستی است 5- به نظرم همین‌طور است 6- خوب متوجه شده‌اید 7- خوب نکته‌ای است 8- آری! خوب است آن‌چه می‌فرمایید. موفق باشید

11405
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: شما در جواب سوال 11391 فرمودید: «باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگوی شما هستم. این‌که در آخرین جواب عرض کردم؛ بهترین راه بی‌توجه‌شدن نسبت به آن توهّم است، یکی از بحث‌های مهم در سلوک است که می‌فرمایند همان‌طور که نباید بپرسی نور کو؟ و با همین پرسیدنت نور از منظرت در خفا می‌رود، نباید در امور بدیهی سؤال کنی فقط باید ببینی و احساس کنی.» چرا فلاسفه برای اثبات همین امور بدیهی مثل عالم خارج از ذهن و ... دلیل می آورند؟ وجود خداوند هم بدیهیست چرا برای وجودش دلیل می آورند؟ آیا فکر کردن در امور بدیهی و دنبال دلیل بودن برای این بدیهیات ،خطرناک است؟ یا اینکه اصلا از اساس کار عقلانی نیست و انسان دچار توهم و انحراف از مسیر و هدر رفت عمر و سرمایه الهی نفس می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امور بدیهی آنچنان نیست که فکرکردن در موردشان معنا داشته باشد، آنچه در مورد تطابق امور ذهنی با امور خارجی بحث می‌شود در رابطه با جایگاه و نسبت امور ذهنی با نفس ناطقه است که چگونه نفس از طریق صورت علمیِ محسوسات که در ذهن است به وجودات خارجی پی می‌برد که ملاصدرا روشن می‌کند صورت علمی محسوسات، نفس ناطقه را آماده می‌کند تا خود نفس با وسعتی که دارد صورت مناسب محسوس را در خود ابداع کند. موفق باشید

11185

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز: چند وقتی است خداوند به ما فرزندی عنایت کرده است و من و همسرم می‌خواهیم نام او را زینب بگذاریم اما با مخالفت شدید اطرافیان مواجهیم. بهانه‌های واهی می‌گیرند، می‌گویند بعداً افسردگی می‌گیرد و هی مصیبت برایش می‌بارد، و از این قبیل مسایل. لطفاً راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا اطرافیان متوجه شخصیت ماورائی آن بانوی بزرگ نیستند که وقتی فرزند شما نام خود را با نام آن بانو یکی دید، چه افتخاری در او پدید می‌آید. موفق باشید
11053

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در جواب به سوال درباره مصاحبه آقای خامنه ای فرموده بودید: «...ولی گوشه‌ی ذهن خود نگه داریم. آقای سلیمی نمین جواب‌هایی به ایشان داده‌اند ولی کافی نیست، جای فکرکردن دارد...» لطفا در صورت امکان کمی بیشتر توضیح دهید و روشنمان کنید. اگر ضرورتی نمی بینید، به صورت خصوصیی بفرمایید. ممنون أیّدکم الله
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورم آن است که در عین آن‌که سخنان استاد محمد خامنه‌ای بعضاً جای انتقاد دارد، همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 11034 یک نمونه‌ی آن را عرض کردم ولی نباید به عنوان سخنان جناحی قبول یا ردّ شود، باید بر روی وجوه مختلف آن فکر شود و در یک فضای علمی مورد نقد و قبول قرار گیرد. آقای شریعتمداری و آقای سلیمی نمین چنین فضایی را در نقدشان ایجاد نکردند. موفق باشید
8726
متن پرسش
بسمه تعالی . . . سلام علیکم . . . ببخشید استاد عزیز، جایگاه این مطالعاتی که حالا در امر معاد شناسی ، امام شناسی توحید و... میکنیم در برزخ و قیامت با توجه به اینکه سختی های سکرات و برزخ تمام حافظه را پاک میکند چگونه است؟ آیا همان نیتی که صرفا کرده ایم متمثل میشود؟ یا صرفا آن علوم هم به نحوی مثل نماز و روزه یا عمل خیر ظهور خاصی دارند؟
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: فشار سکرات هرگز عقاید حقه را پاک نمی‌کند، بلکه آن‌ها را شکوفا می‌کند تا ما صورت اعمال خود را در برزخ ببینیم. فشار سکرات باورهای اعتباری و غیر واقعی را از بین می‌برد. وای به حال کسی که خود را تنها در این امور اعتباری معنا کرده باشد. در آن دنیا با خلاء کاملی از خود روبه‌رو است. موفق باشید
7575

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حضرت استاد بنده دانشجوی ارشد فلسفه وحکمت اسلامی هستم ودر خصوص پایان نامه ام از حضرت عالی تقاضای راهنمایی ومساعدت دارم موضوع پایان نامه: بررسی آراء فلسفی حضرت امام خمینی (ره)وتآثیر آن در جهت گیری های سیاسی ایشان در روند انقلاب اسلامی . باتوجه به گستردکی و دقت و تحلیلی بودن این موضوع به شدت دچار سر درگمی شده ام و با توجه به این که برخی از آثار جناب عالی را مطالعه کرده ام ،و کم و بیش با نظرات شما آشناهستم ،ان شاءالله که راهنمایی شما برای این جانب راه گشاست . عمده سؤالات بنده در خصوص این موضوع عبارتند از : -مبنای فلسفی لزوم وحدت واصرار ایشان بر وحدت مسلمین در عالم -رسیدن به وحدت در همه شئون آن در پرتو تفکر حضرت روح الله (ره)ورهایی یافتن از کثرتی که هم ثمره وهم خمیر مایه تفکر عالم غربی است -ارتباط مباحث وجودی حکمت متعالیه -وبه تبع آن اندیشه های فلسفی حضرت امام (ره)-با وقوع انقلاب اسلامی -بحث حرکت وپیشرفت وتکامل انقلاب اسلامی به عنوان یک موجود حقیقی -مبنای فلسفی ولایت فقیه -پاسخ به این پرسش که چه کسی باید حکومت کند؟ وبالاخره اگر نکته ،توصیه وراهنمایی در این رابطه به نظر مبارکتان می رسد ،مرحمت بفرمایید. واگر زاویه خاصی از نگاه به این مسئله ویا بعدی از ابعاد این مبحث ،که زاویه ویابعدی است که روشن کننده حقیقت است ونشان می دهد که حضرت روح الله (روحی فداه) اگر فلسفه می خواندندو فلسفه درس می گفتند،این پرداختن به فلسفه ،چیزی نبود که جدای از منطومه کلی فکری ایشان باشد وقطعابا فضای کلی ذهن مبارکشان هم سو وهم جهت بوده . وقطعا چنین نبوده که شخصیت عظیمی همچون ایشان بخشی از عمر گرانقدرشان راصرف امری کنند که در جهت حفظ وگسترش -به فرمایش ایشان -اسلام عزیز نباشد وبه آن بی ارتباط باشد .ویقینا این امر در جهت گیری های سیاسی ایشان ونوع دین داری ایشان ورهبری جامعه ومعرفت وشناختی که حضرت ایشان به جامعه دادند و افقی که برای فردای اسلام عزیز وجهانی شدن حکومت اسللامی می دیدند دخیل بوده . حضرت استاد بنده ساکن تهران هستم و تقاضای دیدار حضوری با جناب عالی را داشتم که پس از پیگیری ،به من گفته شد که ابتدا باید برای شما ایمیل بزنم وسؤالم را مطرح کنم ،اگر استاد صلاح دیدند خودشان اجازه ملاقات می دهند ،لذا مایلم که اگر موافقت داشتید به طور حضوری مزاحم وقتتان شوم .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: متأسفانه امکان ارتباط حضوری برایم نیست. ولی این نکاتی که در نظر گرفته‌اید نکات بسیار خوبی است. فکر می‌کنم می‌توانید از جهات مختلف از کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» استفاده کنید و یا در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» از بحث ولایت فقیه با مبانی حکمی استفاده نمائید. موفق باشید
نمایش چاپی