بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33256
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: سوالاتی از خدمتتان داشتم. ۱. در مورد کلمه تاریخ که مکرر از آن در بیانات و کتب خود استفاده می کنید، اگر تعریف تاریخ را به آنچه مرسوم است حساب نکنیم، آیا می توانیم بگوییم که تاریخ در بیان شما به این معنی است که اگر تاریخ را با اجزا آن بخواهیم تعریف کنیم، هر تاریخ جدید یعنی یک استکبار جدید و یک نماد جدید اراده خدا و لوازم و اشخاص آن در اجتماع؟ و اگر اینگونه است زمان مثلا آیت الله قاضی را باید چگونه بنامیم؟ ۲. در بررسی افراد و رفتار افراد جامعه این را کنجکاو بودم که مثلا چه می شود که یک نوع پوشاک، یک نوع بیان و گویش، یک نوع سبک زندگی و... به سرعت در جامعه باب می شود، با دقت در افراد متوجه میشم که اکثرا هرچند آنچه در سطح جامعه، باب شده را ناخوشایند می دانند ولی برای هم سطح شدن و به نظر آنها عقب نماندن از یک رسم خود را با آن رسم هماهنگ می کنند.حال در بیان شما جمله ای با عنوان اینکه بشر این دوران میخواهد با "بودِ"خود زندگی کند وبه کمتر قانع نمی شود، حال که بود هر شخص به وسعت جهان است، سوال اینکه ما تا چه حد می توانیم تبعیت افراد از مُد را تقلای آنها برای زندگی با بود خود بدانیم، وآیا اصلا این تبعیت از رسم باب شده هر روز در جامعه را می توانیم در این حوزه بحث کنیم یا نه صرفا تبعیت از دنیا طلبی و... است که قبلا هم بوده. ۳. در ادامه مطلب و سوال دوم آیا وجهی از این زندگی با بود خود منتهی کم رنگ تر را در دوران انسانهای قدیم هم داریم؟ ۴. آیا می توانیم یکی از علل حوالت بشر این دوران به ساخت ابزار برای زندگی خود را علت زندگی در بود جهانی خود بدانیم؟ ۵. در آخر اینکه خواست سوال کنم که چه کتابی را به عنوان منبع موثق مطالعه تاریخ ایران و اسلام معرفی می کنید؟ ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد خوب است به این نکته توجه شود که «وجود» در هر عصری حضور و ظهوری مناسب آن عصر و تاریخ دارد، این نکته‌ای است که می‌توان از آیه «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْن» مدّ نظر آورد. این خدا همواره در هر تاریخی به صورتی زنده و فعّال در صحنه است، از جمله در انقلاب اسلامی. خدایی که نیچه مرگ آن را مطرح می‌کند، خدای مفهومی است که به عنوان واجب الوجود در ذهن‌ها جای دارد ولی خدای پیامبران و در این زمان خدای امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌عليه»، خدای دیگری است و این است، خدایی که عین بقا و حضور است. انقلاب اسلامی متذکر این شأن از حضور خداوند در این تاریخ می‌باشد. ۲. بشر آخرالزمانی آزادی را جزو ذات خود می‌داند و اگر آن را با هویت قدسی‌اش همراه نبیند، گرفتار نوعی پوچی و سرگردانی می‌شود و عملاً تن به هر کاری می‌دهد که در بشر جدید ملاحظه می‌کنید. ۳. بشر دیروز بیشتر با باورهایش زندگی می‌کرد و نسبت به این امر در آرامش بود. ۴.  همین‌طور است. ۵. به نظر می‌آید کتاب «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهان بین دو جهان» و جزوه  «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» https://lobolmizan.ir/leaflet/1005?mark=%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید  

33199

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: ببخشید یک سوال داشتم هر گناهی که از اون پشیمان باشیم قلباً، خدا می‌بخشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به سخن رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» بیندیشید که می‌فرمایند: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ‏ لَا ذَنْبَ لَه» توبه ‏كننده از گناه مثل آن است كه گناهى براى او نيست. موفق باشید

33180

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و وقت بخیر خدمت استاد عزیز: برای خیلی از جوانان امثال من حکمت این مصلحت اندیشی ها اصلا قابل هضم نیست. هنگام ملاقات ابن زیاد با هانی بهترین فرصت برای کشتن ابن مرجانه بود که ثمره ی این حرکت از حکومت بر کوفه و.... تا نسل ما ادامه داشت. و نبود عزم جدی برای برحورد با فقر. روابط بین المللی. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله را باید با تحقیق بیشتر دنبال بفرمایید. شواهدی که جناب آقای دکتر مصطفی صادقی در کتاب «پیامبر و یهود حجاز» آورده‌اند، موضوع «فتک» و یا به اصطلاح «ترور» را به حاشیه می‌برند و قضیه نگرانی طایفه و همسر هانی است که راضی نبودند عبیدالله در منزل آن‌ها کشته شود و جناب مسلم به احترام آن‌ها و این‌که میهمان آن‌ها بود از آن کار سر باز زد. دقایقی در آن کتاب است که خوب است به آن رجوع شود. موفق باشید

33024

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد گاهی مسولیت هایی به عهده ما قرار می‌گیرد که در حالت معمول به عهده ما نیست، اما در شرایطی مجبور به انجام آن (یا اینکه با شناختی که از فرهنگ مدارا داریم آن ایجاب می کند) با وسایلی هستیم، که از رضایت صاحبان آن بی اطلاعیم اما به طور معمول روال انجام کار با همین مواد، وسایل و این ترتیب و نظم وهماهنگی بوده است تا جایی که ما مطلعیم (یا شاید مسائل دیگری که...)، در این مواقع عملکرد صحیح چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به حضور در بستر تاریخ انقلاب اسلامی و ذیل ولایت مقام معظم رهبری‌«خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». بدین معنا اگر در آن بستر با موضوعاتی روبرو شدیم، خود به خود آنچه مصلحت است انتخاب می‌شود. موفق باشید

32885

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من یه پسر ۱۷ ساله هستم و میل جنسی در این سن در من خیلی زیاد است و بارها و بارها بخاطر این به گناه افتادم ولی هر بار خیلی پشیمون میشم و از خدا و امام زمان خجالت می‌کشم و حتی روم نمیشه نماز بخونم ولی بازم شهوت بر من غلبه میکنه، امکان ازدواج هم که نیست من چطوری مبارزه کنم و جلوی خودم رو بگیرم؟! دیگه خسته شدم میخوام از این لجنزار گناه رها بشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در محافل مذهبی و تعمق در معارف الهی و فاصله‌گرفتن از صحنه‌های تحریک‌کننده شهوات؛ نورِ عصمت را که لذت‌بخش‌تر از امور دنیایی است، احساس می‌کنید. از فعالیت‌هایی مثل ورزش و انس با رفقای مذهبی غفلت نکنید. زندگی‌نامه شهدا، جهان نورانیِ آن‌ها را در مقابل شما می‌گشاید تا با عزمِ بزرگ آن‌ها زندگی خود را شکل دهید. موفق باشید

32855
متن پرسش

سلام استاد: متاسفانه وضعیت مملکت طوری شده که روز آزادی خرمشهر رو هم نمیتونیم تبریک بگیم از بس مجبوریم به خاطر حوادث ناگوار همیشه تسلیت بگیم تو این کشور.

متن پاسخ

اسمه تعالی: سلام علیکم: به یاد آورید که صدام، نه! تمامّ جهان کفر در جلوه های مختلف از تحجر وهابیگری بگیر تا بی حیایی فرهنگِ غربی با شعار لیبرالیته آمده بودند تا راهی را به بن بست بکشانند که راه توحیدیِ حضرت روح الله «رضوان الله تعالی علیه» بود به سوی جهانی که انسانیت انسان، محور تفکر باشد و قلبها آنچنان با عاطفه و عقلانیت به ظهور آیند که تحمل یک فقر و یک فقیر برایشان نماند. و دیدید که نتوانستند! و این خرمشهر نیست که آزاد شد، این انسانیت اسیر شده در جبهه کفر بود که آزاد شد تا ما با صد امید بتوانیم با همه این موانع، آری! با همه این موانع، چه موانع داخلی و چه موانع خارجی راه را ادامه دهیم و نفسِ ماندنِ نظام اسلامی بدون تن دادن به جبهه های ضد انسانی، نشانه امیدواری نسبت به آینده است. به زخمهایی که بر پیکرمان نشسته است، منگر! به اراده پولادینی که راه توحیدی مان با عزم رهبرِ قدسی که در ما ایجاد کرده است، بنگر! و زندگی یعنی همین  و بس. موفق باشید  

32461

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: کتاب شناخت اهل بیت علیهم السلام به نورانیت ، رو خوندم بسیار مطالب زیبایی داشت. تشکر می‌کنم از آقای طاهرزاده. سئوالم اینکه در دو روایت داریم که ایمان ابوذر و سلمان به یک اندازه نبوده. چه طور حضرت علی علیه السلام به هر دو نفر که ظرفیت و تحمل یکسان ندارند، حدیث نورانیت را بیان کرده است؟ سوال ۲: راوی این حدیث از نظر رجال حدیث فرد مورد اعتماد نیست و ۳۰۰ سال بعد از سلمان رحمت الله علیه در قرن ۴ این حدیث را آورده است. شما چگونه مطالب او را تایید می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید از این جهت هر دو آن بزرگوار ظرفیت چنین سخنانی را داشته باشند. ۲. شواهد و روایات دیگری داریم که در مجموع می‌توانیم نکات این روایت را نیز تأیید کنیم. موفق باشید

32292

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من میخاستم کتاب های علامه حسن زاده رو تا حدودی خریداری کنم کتاب هزار و یک کلمه که هفت جلدی هست رو سفارش دادم فروشنده گفتن یه سری از کتابای کوچیک علامه توی این هفت جلد هست مثل طب و طبیب اما اینکه کامل کدوم کتابا هست رو نمیدونستن میخاستم بپرسم شما میتونید راهنمایی کنید که من کتاب تکراری نخرم. دیگه مثلا مراتب رویا نامه برنامه ها بر نامه ها دستورالعمل های اخلاقی و سیر و سلوک، سر اجابت دعا، صد و ده اشاره، نور علی نور در ذکر و ذاکر، در اسمان معرفت، طب و طبیب، قران و لیله القدر الاوبه الی توبه رساله رابط و رابطی ولایت تکوینی اینا رو میخام ببینم کدوماش توی اون هفت حجد مطالبش هست و اینکه هزار و یک نکته با هزار و یک کلمه یکیه؟ ی فروشنده گفت متفاوته و جلدها رو هم که دیدم متفاوت بود منتهی یه فروشنده دیگه گفتن یکیه ببخشید من قم هم نیستم که بتونم حضوری برم برای خرید این شهری هم هستم نه کتابفروشی هست که داشته باشه این کتابارو نه استادی رو می‌شناسم ببخشید اگه امکانش هست راهنمایی بفرمایید. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم به راحتی بتوانید به نتیجه‌ای که جنابعالی به دنبال آن هستید برسید. مهم آن است که بالاخره از جایی شروع کنید که پیشنهاد می‌شود با مباحث «معرفت نفس» که ایشان در این مورد زحمات زیادی کشیده‌اند، شروع کنید نتیجه می‌گیرید. موفق باشید

32261

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خانمی برای رفع مشکلاتش از راه های مختلف حدود دو سال است که توسل و نذر و نیاز نموده اما دعایش مستجاب نشده است و اکنون به شدت ناامید شده است و می گوید خدا جوابم را نداد و مانده ام در حکمت خدا که کافر هم نیستم و اینگونه بی جوابم گذاشته است. اکنون در شرایط بسیار سخت روحی و عقیدتی و ناامیدی است که حتی می گوید الان در این نامیدی زیاد فکر خودکشی به ذهنم می آید. لذا از حضرتعالی درخواست راهنمایی و نجات وی را دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان‌ها باید متوجه باشند بنا نیست که خداوند آرزوهای ما را برآورده کند؛ بلکه بنا بر این است که ما در جهانی که خداوند قرارمان داده است، با صبر لازم بندگی او را انجام دهیم وگرنه همین‌طور که ملاحظه می‌کنید زندگی آن‌چنان برایمان سخت می‌شود که می‌بینید. آری! در بندگی خداوند است که جهان‌های معنوی و کیفی برایمان گشوده می‌شود. موفق باشید

32061

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: بعضی از احادیث رو ظاهرا نباید در بین همه نشر بدیم؛ بنده میخوام معنویت عمومی بره بالا و عده ی زیادی از اونها که توی فضای مجازی مشغول میشن، در اون میان مقداری مشغول به خواندن قرآن و حدیث هم بشن. برای اینکار گفتم شاید خوب باشه که توی قسمت نظرات (کامنت ها) احادیثی در موضوعات خاصی بگذارم تا افراد آن ها را بخوانند و مقداری با اهل بیت انس بگیرند و دل هاشان نورانی تر بشود. منتهی مشکل این است که می‌ترسم احادیثی که می‌فرستم، جزو آنها باشد که نباید در مجامع عمومی فرستاده شود. چه کنم؟ آیا آیات قرآن هم اینگونه است و هرآیه ای را هرجایی نباید گفت، یا خیر؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن، قصه جان همه انسان‌ها است و متذکر ابعاد فطری همه آن‌ها می‌باشد و طرح آیات آن کتاب مقدس، طرح هر آن چیزی است که بشر به دنبال آن است. و در مورد روایات، روایات کتاب‌های «اصول کافی» و «تحف‌العقول» مربوط به جان همه انسان‌ها است. ولی خوب است که شما بر اساس تشخیص و سلیقه و ذوق خودتان آن روایاتی که احساس می‌کنید، بشر امروز آماده پذیرش آن است را، مطرح بفرمایید. موفق باشید

31946
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام علیکم: روح کبیر در حال سیر در تاریخ است و این هویتی که سرتاسر، تعلق به روح کبیر است، می‌خواهد مظهر اراده این روح کبیر باشد تا آینه تماشای آن روح کبیر گردد و بدین سان به راضیه المرضیه عروج کند. دیگر آگاهی ما را بس است و می‌خواهیم به فرا آگاهی نائل شویم و حال که طلب کردیم بر فراز تاریخ بایستیم و در معرض نفحه روح کبیر باشیم، سوال اینجاست که اولا: نسبت به گذشتگانمان چه وظیفه ای داریم؟ دوما: نسبت به آنان که با آنان هم تاریخیم چه وظیفه ای داریم؟ و سوما: نسبت به آنان که در تاریخ های بعدی خواهند آمد چه وظیفه ای داریم؟ (بعد از این روی من و آینه وصف جمال....)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اراده الهی است که در هر روزگاری به شأنی که مناسب طلب و تقاضا و ظرفیت نظام هستی و آدمیان است، به سراغ ما می‌آید و در همین رابطه حضرت حق می‌فرمایند: «يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» (الرّحمن/ 29) پس ما هر دوره و تاریخی با انوار حضرت حق مناسب نیازی که از او داریم، روبه‌رو می‌شویم تا او به حکم ربوبیت‌اش ما را بپروراند و در این راستا از طریق شریعت الهی وظیفه و نسبت ما با دیروز و امروز و فردای‌مان مشخص می‌شود. موفق باشید     

30678

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
لطفا به سوال شماره 30648 پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد تخصصی‌تر از آن است که بتوان طی یک سؤال و جواب روشن نمود. به خصوص که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» به عنوان یک فقیه متوجه‌ی این امور هستند. موفق باشید

28543

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: آیا کسانی که عامدانه مانع از حرکت جمهوری اسلامی به سمت تحقق اهداف تمدنی و مقدمه چینی برای ظهور حضرت حجت علیه السلام می‌شوند و آن کسانی که سعی در منحرف کردن مسیر مقدس جمهوری اسلامی داشتند مستحق لعنت هستند یا خیر؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لعنت چرا؟ باید با متانت تمام و دلایل محکم آن کارها را انتقاد کرد. موفق باشید

28509

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
قرآن برای همیشه؟ با عرض سلام خدمت استاد: در ماه مبارک رمضان توفیق قرائت نیمی از قرآن به همراه مختصری تدبر را داشتم. در ضمن این قرائت مساله ای ذهنم را مشغول کرد. در چند جزء اول قرآن یکی از مسائل پربسامد در آیات کریمه بحث رابطه مسلمانان و اسلام با اهل کتاب می باشد. و مسائلی که در این رابطه حول محور دعوت اهل کتاب به پذیرش اسلام و استنکاف آنها شکل می گیرد؛ که خود بهتر مستحضر هستید. ولی من نتوانستم با این بیانات و معارف ارتباط عمیق برقرار کنم و برایم این سوال پیش آمده است که این جبهه بندی و فضایی که در این آیات ترسیم شده است چقدر با واقعیت دنیای امروز انطباق دارد؟ آیا واقعا امروزه تقسیم بندی ما بر اساس پذیرش اسلام و رد آن است؟ آیا مساله اصلی ما اکنون ایمان آوردن یا نیاوردن اهل کتاب به اسلام است؟ آیا نحوه تعامل ما با جهان بر اساس این تقسیم بندی قرآنی است؟ آیا رسالت مهم ما دعوت اهل کتاب به پذیرش اسلام است؟ خلاصه اینکه بین این آیات و معارف بسیار زیاد با واقعیت زندگی حتی دینی در دنیای امروز و حتی فضای فکری اسلامی و دینی موجود در بین متدینین فاصله زیادی یافتم. لطفا بفرمایید که آیا مشکل از نگاه کنونی ما است و باید خط و مرزهایمان را بر اساس معارف قرآن باز تعریف کنیم یا این معارف متعلق به دوره ای خاص بوده اند نه همه زمانها؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر قسمت را باید بر اساس فضای خودش بحث نمود. شاید اگر بحث هایی که در این رابطه در سوره‌ی آل عمران عرض شده را دنبال بفرمایید، ظرایف موضوع تا حدّی روشن شود. موفق باشید

27781
متن پرسش
با عرض سلام و آرزوي سلامتي و قبولي طاعات و عبادات: چند وقت پيش مقاله اي در خصوص اعجاز عددي قرآن و زمان ظهور مطالعه كردم، در صورت امكان نظر جنابعالي در خصوص مطالب بيان شده در اين موضوع چيست؟ مقاله در پيام رسان ايتا ارسال مي گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم مقاله‌ی جنابعالی کدام است؟ ولی در جریان این نوع تحقیقات هستم. کارهای ارزشمندی است که حکایت از نظمی ریاضی‌مند در کلام الهی می‌کند. با این‌همه جایگاه قرآن، جایگاه دیگری است و برای گشودن جهانی بس متعالی در مقابل ما نازل شده است. به همین جهت خداوند می‌فرماید: «لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» حقیقتاً کتابی را به سوی شما نازل کردیم که در آن به فکر شما و به یاد شما بودیم، آیا تفکر می‌کنید؟ موفق باشید

25592

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به سوره مبارکه عصر، رابطه عصر و خسران در چیست؟ آیا از آیه «ان الانسان لفی خسر» نمی توان استنباط کرد که تمامی انسانها - ولو به صورت نسبی- در زیان و خسران هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر آن‌که زمانه‌ی خود را درست بشناسد. فرمود سوگند به عصر و زمانه، از آن جهت که غفلت از آن موجب خسران انسان می‌شود مگر آن‌که ایمان داشته باشد و عمل صالحی که مناسب زمانه است انجام دهد. موفق باشید 

38459

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: نظر شما چیست در باره این‌متن؟ «مردگان  از جمله پیامبران و امامان، نه صدای ما را می‌شنوند و نه دعای کسی را اجابت می کنند نقل از علی نجار: دبیر بازنشسته و پژوهشگر دینی سال ۶۴ یا ۶۵  در ماه رمضان مرحوم حاج شیخ نعمت الله صالحی نجف آبادی در اصفهان بود و نماز جماعت به امامت ایشان که فردی محقق و دانشمندی بزرگ بود در مسجد الحجه برگزار می شد. نماز گزاران این مسجد اغلب جوانان مخلصی بودند که بسیاری از آنها به خیل شهدا پیوستند در آن ماه، هر روز عصر در زیر زمین مسجد، جلسه کلاس و پرسش و پاسخ توسط ایشان برگزار می شد سخنان آن مرحوم بسیار عمیق و قابل تامل بود و گاهی آنقدر تازگی داشت و خلاف باورهای سنتی بود که به همه شوک وارد می کرد بطوری که با وجودی که تمام آنها مستند به آیات قرآن بود پذیرش آنها برای عده ای!! بسیار سخت و گاهی غیر ممکن بود. بعنوان مثال یک روز بحث ایشان به آنجا رسیده بود که، (اهل قبور و از جمله پیامبران و امامان (ع) نه صدای ما را می‌شنوند و نه دعای کسی را اجابت می کنند) و این حرفی بود که برای عده ای بسیار ثقیل و هضم آن بسیار دشوار و حتی غیر قابل تحمل بود. بطوری که یکی از حضار برخاست و با صدایی که اعتراض از کلامش محسوس بود گفت: حاج آقا؛ ما وقتی به زیارت امام رضا(ع) می‌رویم به آن حضرت عرض می کنیم: السلام علیک یا علی بن موسی الرضا، اشهد انک تشهد مقامی و تسمع کلامی و ترد سلامی و تعلم حاجتی و تقضی حوائجی و...... شهادت مي‌دهم كه تو جايگاه مرا مي‌داني، كلام مرا مي‌شنوي و جواب سلام مرا مي‌دهي و حاجت مرا می‌دانی و حوائج مرا برآورده می کنی و ... مرحوم آیت الله صالحی با آرامش پاسخ داد و گفت: راوی این مطالب جهود بوده است و سپس ادامه داد که: 1️⃣ هر چیزی اعم از زیارت یا حدیث و ... که مغایر با قرآن باشد مطمئن باشید از معصوم نیست و باید به دیوار کوفت. 2️⃣ این جمعیتی که اطراف ضریح امام و در رواق ها و صحن ها و ... از امام رضا همزمان حاجت می‌طلبند و او را می خوانند، تعداشان از هزاران نفر تجاوز می کند، تازه اضافه کنید مردمی که در شهرهای دور مانند اصفهان، تهران و ... او را صدا می‌زنند. حال اگر امام رضا (ع) توانایی داشته باشد که هم زمان  تک تک آنها را ببیند و صدای تک تک آنها را بطور مجزا بشنود و حوایج تک تک آنها را بطور مجزا و همزمان بداند و حوایج تک تک آنها را بر آورد کند و راه دور و نزدیک هم ‌برایش فرقی نکند، چنین کسی با چنین توانایی فقط (اله) است. یعنی با قدرتی خارق العاده. پس قبول این فرض، (لا اله الا الله) را نقض می کند زیرا غیر از الله ( اله) دیگری هم وجود دارد. بعبارت دیگر یا باید (لااله الاالله) را قبول کنیم یا اینگونه فرض ها را، زیرا هر دو با هم قابل جمع نیست. و از طرفی این گونه صفات از اختصاصات خداوندی است زیرا او سمیع و بصیر و قاضی الحاجات است. 3️⃣ وقتی حضرت علی (ع) فرقش شکافته و در بستر خوابیده بود، برای مداوای او یک پزشک یهودی آوردند. واین درحالی بود که سه_امام بر بالین او بودند، امامان حسن، حسین و سجاد خردسال و چندین امامزاده از جمله حضرت ابوالفضل، و اینها همگی بر بالین حضرت گریه می کردند و با وجودی که او عزیزترین کس نزد آنان بود اما کار خارق العاده‌ای برای او نمی توانستند انجام دهند تا او شفا یابد و تازه همه آنها هم زنده بودند. حال، وقتی در زمان حیات شان و آنهم برای عزیزترین کس شان نتوانستند کار خاصی انجام دهند، چگونه انتظار دارید که در زمان ممات برای دیگران بتوانند کاری انجام دهند!؟ و این در حالی است که قرآن می فرماید: إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ  اعراف: 194 مسلماً آنهائي که [براي حاجات خود] به جاي خدا مي‌خوانيد، [اعم از فرشتگان، ارواح انبياء، اولياء و مقدّسين] بندگاني همچون خود شما هستند. پس [براي آزمايش و تجربه هم که شده] آنها را بخوانيد تا درخواست شما را [در حاجات] برآورده کنند، اگر راست مي‌گوئيد! أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا  اعراف: 195 آيا آنها را پاهائي است که با آن قدم بردارند [و به دنبال حل مشکلات شما بروند؟] يا دست‌هائي که با آن [بر دشمن] يورش آورند؟ يا چشم‌هائي که با آن [احوال پريشان شما را] ببينند؟ يا گوش‌هائي که با آن [درد دل‌هاي شما را] بشنوند؟ ... و ده ها آیه دیگر که بر بي‌تأثير بودن واسطه‌ها در برآوردن حاجات دلالت مي‌کند. و این اولین جرقه ها بود که زده شد و شوک هایی بود که وارد شد آنهم در آن تاریخ که خیلی سخت بود. و این گفتار به مزاق آخوندهای آن روزها خوش نیامد، او را تکفیر کردند و نگذاشتند این واقعیت در جامعه به گوش عوام برسد، تا دکان دین فروشی حفظ شود...!!!.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکالاتی که به آقای صالحی نجف‌آبادی گرفته می‌شود از جمله اشکالاتی که مرحوم شهید مطهری به کتاب شهید جاوید گرفتند؛ بی‌حساب نبود. متأسفانه در شخصیت آقای صالحی نوعی سطحی‌نگری و ظاهرگرایی نهفته است که البته بحث در این مورد مفصل‌تر از آن است که بتوان در این سؤال و جواب‌ها بدان پرداخته شود. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید ایشان حتی متوجه نیستند وقتی قرآن در مورد شهداء می‌فرماید: «وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» آنان به کسانی که هنوز به آن‌ها ملحق نشده‌اند، بشارت می‌دهند که نگران نباشند و یا وقتی قرآن می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ» و ما را دعوت می‌کند تا در مسیر رجوع به او به واسطه‌ها و وسایل رجوع کنیم. چگونه می‌توان گفت نباید به اولیای الهی توسل جست؟!! حال آیا مصلحت آن است که اجابت شود یا نه، بحث دیگری است همان‌طور که مصلحت بود حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» از آتش نمرودی نجات یابند ولی مصلحت نبود تا حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» شهید نشوند. موفق باشید

34505
متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد عزیز: وجیزه‌ای را خدمت شما فرستادم تا در این ماه عزیز یاد این حقیر در ایام اعتکاف هم باشید، امید آن‌که این کمترین، از برکات توحیدی ماه رجب به برکت دعای دوستان بهره‌مند باشم. پیشاپیش از شما بابت وقتی که در خواندن این نوشته از دست می‌دهید عذرخواهم و شرمنده.

ماه رجب و عبور از سکرات نیهیلیسم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 امیرالمومنین «علیه‌السلام» در غررالحکم می‌فرمایند: «إنّ الأكياسَ هُمُ الذينَ للدُّنيا مَقَتوا، و أعيُنَهُم عن زَهرَتِها أغمَضوا، و قُلوبَهُم عنها صَرَفوا، و بالدّارِ الباقِيَةِ تَوَلَّهوا» زيركان، كسانى هستند كه دنيا را دشمن دارند و از زرق و برق آن چشم فرو بندند و دل‌هايشان را از آن روي گردان كنند و شيفته سراى جاويدان شوند.

پنج حسی هست جز این پنج حس / آن چو زرِّ سرخ و این حس‌ها چو مس

صحت این حس، ز معموری تن /  صحت آن حس، ز ویرانی بدن

صحت این حس بجویید از طبیب / صحت آن حس بجویید از حبیب

عَنِ اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلاَ فَتَعَرَّضُوا لَهَا.» ماه رجب همان نفحه‌ای‌ است در کالبد وجودی که آن را عفونتِ پوچی زمین‌گیر کرده است. نسیمی است برای روح‌هایی که از دردِ بیگانگی، به خود می‌پیچند و راهِ پیش روی حقیقت را گم کرده‌اند. «رجب»، بازگشت به انسانیت است در اصیل‌ترین لایه‌های وجودی خودش، همان هویت اتصالی او که یک سرش وصل به کمال مطلق است و در این سو وصل است به توجه به این اتصال. می‌ماند نحوه‌ی رجوع به این حقیقت و اتصال به آن کمالات که فتح الفتوحش در ماه رجب رخ می‌دهد آنگاه که انسان خسته می‌شود و نفس‌هایش به شماره می‌افتد از تنگی و ضیقِ عالم دنیا از افق تاریک و سیاه عالَم مجازی که او را غرق در توهّم و از خود بیگانگی کرده است و سرپوشی شده است برای رهایی‌اش.

انسان گمان می‌کرد این تاریخ، عصری است که انسان‌ها را وسعت می‌دهد و انسان در آن می‌تواند خودش را در تجربه‌های مختلف عالم مدرن که برایش به میان آورده است تجربه کند و وسعت پیدا کند، و از حصارهای مختلف مشکلات و مسایل پیرامونی دنیا آزاد شود؛ اما خیلی زود به این پی‌برد که سرابی که برایش دریا جلوه کرد، جویِ کوچکی بود که به قیمت لجن‌مال‌شدنِ روحش تمام می‌شد و حالا در میان علفزار هرزِ عالمِ مدرن، این افق توحیدی ماه رجب است که نسیم دشتزارِ حقیقتش را به روی او نشان می‌دهد تا او حقیقت را از درون جان خود و نه بیرون از خود «بچشد» و «حس» کند و «بیابد» و «تصدیق» کند و «لذت» ببرد. و فریاد بر‌آورد: «من کیستم؟!!» آتش به دل افروخته در خرمن عشق، چهره بر در دوخته ماه رجب از آن منظر که انسان از خود گسیخته شده و در تاریخ عالم نیهیلیسم دست و پا می‌زند و از درون فریاد بی‌هویتی سر می‌دهد، اشارتی است برای رجوع به «هویت اصیل انسان» در امتداد افق معنایی وجودش که عین اتصال به حقیقت است، در این صورت است که می‌توان سکراتِ بی‌هویتی و بی‌معنایی را به او متذکر شد و او را از وحشت و مرگِ خاموش و زجرآور نیهیلیسم بیدار کرد.

بشر امروز سخت محتاج عبور از پیچ هویتی خود است و اگر وجه اصیلی در برابر آنچه که با تشنگی به سراب رسیده است، در برابر خود پیدا نکند، اگر نتواند خود را با روزمرّگی سرگرم کند؛ لاجرم دست به انتحار خود می‌زند، چرا که آنچه می‌خواست آنی نبود که ابعاد وجودی‌اش را اشباع یا ارضاء کند، فلذا سرد و سردرگم و خسته خواهد شد. روزمرّگیِ تاریخِ ما وجهی از سرگردانی انسان در میان بی‌هویتی و عالَم معناست، نه می‌تواند با آنچه که هست خود را راضی کند، و نه می‌داند آنچه که جواب طلب اوست چیست!! شاید بتوان وجهی از عصبانیت انسان امروزین را هم در این سو تحلیل کرد که در اصل او از خودش و نارضایتی از افق کور عالمی است که در برابرش قرار گرفته و آنی نیست که انسان می‌خواست فلذا بهانه‌گیری می‌کند و مشکلات را به گردن بیرون می‌اندازد. در این میان این رجب است که در حال ظهورکردن در این عصر است برای «یگانگی» و «یافت حقیقت» و «روبه‌روشدن با طلب اعلای انسان آخرالزمانی» تا در این خلوت و انس، انسان آرام‌آرام متذکر لایه‌های عمیق حضور در عوالمی شود که برتر از افق طبیعت است، تا خلأ  اُنسی که طبیعت، او را از آن محروم کرد، بچشد آنگاه است که می‌بینید در سحری یا شبی در دل همین خلوت‌ها با صدایی رسا اعلام خواهد کرد که:

مژده بده مژده بده، یار پسندید مرا / سایه‌ی او گشتم و او، برد به خورشید مرا

جانِ دل و دیده منم، گریه‌ی خندیده منم / یارِ پسندیده منم، یار پسندید مرا

 آری! ماه رجب شکفتگیِ درون است و راهش از انسان آغاز می‌شود. یعنی باید بگوییم «رجب»، فتح انسان است در عصر تاریک پوچی‌ها. یا این‌گونه بگوییم: شروعی است بر یک پایان یا آغازی است از طلیعه‌ی اُنس انسان با خودِ وجودی‌اش، نه خودِ شخصی یا اعتباری‌اش. مطلع الفتحِ آغاز انسان در تاریخی که عالم مدرن آمده است تا انسان را برده‌ی ساحت‌های مکاتب خود کند یا انسان را منفعت‌طلب و سودجو پروش دهد، یا آن‌که انسان را محور تصمیم‌های اساسی زندگی‌اش قرار دهد، همان انسان‌محوری به آن معنایی که انسا ن، گرگ انسان می‌شود، نه آن‌که انسان، آینه‌ی انسان باشد.

 «ماه رجب» است. در «رجب» انسان، محور قرار می‌گیرد اما در انس و اتصال، فرقش با اومانیست در آن است که در مکتب انسان‌محوری، انسان ربطی با عالم و آدم ندارد، بلکه «خودش» در سود و منفعت و نظام سرمایه‌داری مهم است، حتی فضیلت و اخلاق از آن جهت که انسان اخلاق و معنویت را در زندگی به عنوان سود و منفعت نیاز دارد. اما انسانِ «عالَم رجب» متفاوت از انسان عالم نیهیلیسم، محوریت‌اش در عین ربط و اتصالی است که با افق معناییِ عالم قدس دارد که انسان در عین یگانگی می‌تواند در تمام عالم باشد. یعنی حضور بیکرانگی که نه راهی بر کسی می‌بندد، و نه می‌گذارد کسی راه بر او ببندد، آن‌گاه تجلیِ ظهور و بروزش می‌شود. کربلا، آری! می‌شود اربعین که انسان در آن‌جا فقط «هست» و «هست» و «هست»، در عین اتصال به ملکوت قدیم الإحسانی در صورت حسینی. حال باید بگوییم ماه رجب ماه انس است و انس در بستر تمرکز و خلوت و کناره‌گیری از وجوه کثرت عالم طبیعت به‌دست می‌آید و «رجب» بستری است تا در دل ظلمتِ عالم بی‌معنای پیرامون‌مان سر در گریبان وجود و درون‌مان کنیم تا حالت انس پدید آيد آنگاه پس از انس جذبه خواهد آمد و پس از آن عشق و آنگاه اتصال روی خواهد داد پس باید بگوییم شروعی است مبارک و راهی است گشوده برای آنی که می خواهد دوباره خود را بیابد و با خود آشنا شود و ساحتی دیگر از افق عالم را تجربه کند . این راه رفتنی است ......مرد سفر کجاست؟ خلاصه آنکه جمعیت رلف پریشان عالم مدرن انسان را به هم ریخته است و این ماه رجب است که به سراغمان آمده تا با آن همراه شویم، به خدا که نیاز نیست کاری بکنیم چون ما عین ناتوانی و فقریم در برابر نسیم فضل او، فقط کافی است طبق روایت، خود را در مسیر و همراه با آن نفحه کنیم، او «خود»ِ شما را در بر خواهد گرفت و با او همدم خواهیم شد فقط باید همراه شد و منتظر ماند.... رجب همان روح قُرب است که تروح جسم می‌باشد، از آن جهت که انسان را مسانخ با عالم مجردات می‌کند، عالمی که تجربتاً برای انسان مورد تصدیق است، عالَمی فراتر که انسان بدون مزاحمت احکام بدن طبیعی در آن عین بودن است و عین لذت است و عین توحّد و انس است. باید برای ورود به آن عالم، به خود رجوع کرد و برای رجوع به خود نیازمند خلوتی هستیم تا با خود روبرو شویم و آنگاه که با خود روبرو شدیم سوال از من کیستم که روی دهد، تصدیق خواهی کرد برتر از آنچه که به آن تن داده‌ام،

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک /  چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

 باید به پرسش این خلوت صادقانه جواب داد که نمی‌توانی خودی باشی جدای از حقیقتی عالی تر و برتر که عین کمال و صدق و صفاست، مگر نه آن است که ناقص در ذیل کامل معنادار می‌باشد؟ و مگر نه آن است که نقص با کمال جبران می‌شود؟ و اگر کمالی مطرح شود که در عین کمالیت نقصی در آن راه ندارد، قطعا مطلوب خواهد بود و انسان ذاتاً کمال‌طلب است. سخن زیاد است و حرف ها در میان و آینده در انتظار رجبیون است... «این الرجبیون»!!

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً آنچه را که از ماه رجب به مشامِ دل‌تان رسیده است، از همان نوعی از احساس روحانی است که روح روایات ما بدان اشاره دارد. معلوم نیست چه سرّی در گشودگیِ ماه رجب است که گویا هرکس به جایی رسیده است، از نسیمی بوده است که ماه رجب بر قلب او تابانده و از عالی‌ترین هوشیاری‌ها بهره‌مندش کرده است. و این درستْ همان نسیمی است که ما را به گفته شما از سکرات نیهیلیسم به بهشت حضور در نزد خود حاضر می‌کند تا در وسعت بیکرانه خود عرشی که فوق ملکوت است و دارای جامعیت خاص می‌باشد؛ تجربه کنیم. این‌جا است که معنی سخن خدا را می‌یابیم که فرمود: «ماه رجب، ماه من است» و این همان جامعیت شب قدر است که آرام‌آرام با «ماه شعبان» که نور تعیّن نبیّ را به ظهور می‌آورد و «ماه رمضان» که ناس را در جلوه الهی‌شان به کثرت و تعیّن ظاهر می‌کند، شکل می‌گیرد. مگر نه آن است که جامعیت شب قدر در دلِ سالی که پس از آن پیش می‌آید، در جلوات مختلف خود را می‌نمایاند؟!

گفتید: «توحید ماه رجب، نسیمِ دشتزار حقیقت را در مقابل انسان می‌گشاید تا انسان از سکرات بی‌هویتی خود را آزاد کند.» و این قصه بشر امروز است که از دست خودش کلافه شده است و خداوند با سفره گسترده ماه رجب او را به خود می‌آورد تا نه‌تنها خودِ گمشده خود را بیابد، بلکه خدایی را که نیز گم کرده است، با دعاهای ماه رجب پیدا کند. و این همه حرف بنده برای معتکفین عزیز است که متوجه باشند خدای خود را گم کرده‌اند، آری! خدایِ دیروز، خدایِ امروز نیست، به دنبالِ خدای دیروزگشتن، سرگردانی است. پس خدای خود را گم کرده‌ایم و به گفته جناب مولوی: «هر روز مرا تازه خدای دگری هست» و می‌توان او را با اشاراتی که مولایمان حضرت علی«علیه‌السلام» در دعای مخصوص ماه رجب به او کرده است، پیدایش نمود. دعایی که در ابتدای آن می‌خوانیم: «اَللّهُمَّ يا ذَاالْمِنَنِ السّابِغَةِ وَالاْلاَّءِ الْو ازِعَةِ والرَّحْمَةِ الْو اسِعَةِ وَالْقُدْرَةِ الْجامِعَةِ...». موفق باشید  

34052
متن پرسش

با عرض سلام و ارادت خدمت استاد: لطفا نظرتان را در مورد متن زیر بفرمائید؛ آنچه در تاریخی که به سر می‌بریم مشاهده می‌شود این است که، دنیای غرب آرمانهای ظلمانی اش نرم و تدریجی کل عالم را فراگرفته است، آنقدری که توهمات ذهنی مان را واقعیت، و حقیقت را دست نیافتنی می‌پنداریم. حال ابهاماتی پیش میاد که آیا این پدیده ایی که الان با آن مواجه هستیم آیا واقعا نسبتی با حقیقتِ انقلاب اسلامی دارد و یا توهم زده ایم که این هم پدیده قدسی است که می‌تواند یک نحوه حضور خاصی و با شدت ایجاد کند. مثلا همان مثالی که در مورد ۸ سال دفاع مقدس زدید قطعا نمونه ای از آن نحوه حضور خاص رزمندگان در آن تاریخ شد که بود خود را یافتند، در آن بودنی که بود توحیدیست. اما مثال دیگر، همین بازی فوتبال که فرمودید «دین داری توهمی» با ابعاد گوناگونش در ترویج تجمل و اسراف، هم در وقت و مال انسان ها و هم در استعدادهای وجودیشان. لکن به نظر می‌رسد انگار مواجهه با این پدیده ها که آیا توهم اند؟ و یا واقعیتی که نسبتی با حقیقت دارند، خیلی مواقع به خاطر تعارضاتی، مشکل می‌شود. مثلا چرا حضرت آقا که اهل فوتبال نیستند، در آن زمانی که جام جهانی چندین سال قبل مسابقه فوتبال ایران و آمریکا بوده، وقتی مواجه با پخش فوتبال از تلویزیون و گل آقای استیلی به آمریکا می‌شوند، خوشحال میشوند و بازی را ظاهراً تا آخر هم تماشا می‌کنند و از خوابشان هم می گذرند؟ اگر این پدیده توهمی است که غرب برای عبور از پوچی هایش برای خود و ملت ها تعریف کرده و از طرفی نسبتی با حقیقت انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی هم ندارد و البته این همه انتشارِ تجمل و اسرف را هم در پی دارد، چگونه باید این نوع مواجهه و رجوع حضرت آقا، این حکیم الهی را متوجه شد؟، که در موارد مشابه دیگر و پدیده های دیگر،عمیق با پدیده ها روبرو شویم و هم در تاریخی که به سر می‌یریم و ناچار هستیم برای عبور از توهمات تاریخی نیز اقداماتی انجام دهیم با چه رویکردی برخورد کنیم و رجوع شود که آن حضور و بود الهی را که دنبالش هستیم، از دست ندهیم و هم لذت متعالی ببریم و هم فهم عمیقی را از مسئله ها و پدیده ها داشته باشیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً نکات مهمی است آنچه مدّ نظر آورده‌اید. آری! انسان نمی‌تواند در زندگی خود به‌کلّی از خیال و توهّمات شیرین عبور کند. زیرا بازی و حتی امور جنسی شرعی، در عین آن‌که وجوهی از توهّم است چاشنی زندگی است. می‌ماند در مسیر رسیدن به حقیقت، این نوع بازی‌ها و تغذیه توهّم، غیر از آن است که انسان خود را در اختیار توهّم و سیطره آن قرار دهد. ۲. همچنان‌که جناب آقای دکتر یامین‌پور در سخنان اخیر خود در دانشگاه جندی‌شاپور می‌گویند به هر حال، جهان جدید و بشر جدید جهانی را دنبال می‌کند که در توهّمات خود آن را ساخته و حتی خود را در توهّماتش می‌سازد.[1] این‌جا است که باید سعی کنیم با حضور معنوی که بشر جدید در خود می‌تواند زنده نگه دارد، جهان خود را نورانی و معنوی کند زیرا خداوند همه اسمای نورانی و الهی خود را در درون این انسان قرار داده. ۳. عنایت داشته باشید که مقام معظم رهبری در رابطه با پیروزی تیم‌ها در مقابل رقیبانشان از آن‌ها به جهت این‌که مردم را خوشحال می‌کردند، تشکر می‌نمودند. آری! در مورد آمریکا قضیه فرق می‌کند به همان معنایی که «اگر یک مو هم از خرس بکَنیم، غنیمت است». موفق باشید

[1] - https://eitaa.com/matalebevijeh/12139

34006
متن پرسش

استاد گرامی سلام: دختر ۱۷ ساله ام نماز را ترک کرده و این‌کار روی سایر کارهاش مثل حجاب، احترام به پدر و مادر، کمک در کارهای منزل و ... هم اثر گذاشته. باهاش که صحبت می کنیم به آیه «لا اکراه فی الدین» اشاره می کند و می گوید کاری به من نداشته باشید. متاسفانه تا حالا لای قرآن رو باز نکرده، ولی فقط همین آیه رو یاد گرفته. والا من خودم هم گیج شده ام از طرفی خداوند می فرماید اهلت را به نماز امر کن از طرفی می فرماید هدایت فقط دست خداست و تو هر کس را بخواهی نمی توانی هدایت کنی ‌و بر کسی سیطره نداری. از طرفی داستان پسر حضرت نوح (ص) را که می خوانیم کلا ناامید می شویم ما کجا و نوح پیامبر کجا؟ متاسفانه آموزش و پرورش هم مشخص نیست در خصوص پرورش بچه ها در طی این همه سال چکار کرده که حتی اطلاعات دینیشون هم ضعیفه چه برسه به اینکه ایمانشون قوی باشه. تابستان هرچه اصرار کردم یکی از کتابهای اولیه سیر مطالعاتی شما را بخونه قبول نکرد. بهش می گم اگه با خدا آشتی کنی من خیالم از هر نظر راحت میشه که سعادتمند میشی میگه من با خدا آشتیم ولی نماز نمی خونم. راهنمایی بفرمایید چه برخوردی با هاش داشته باشم؟ کاری که فعلا دارم انجام میدم توسل به اسم هادی و خیرالحافظین حضرت حق است. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! بد نیست به ادامه همان آیه‌ای که خداوند فرمود: «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» توجه کنند که می‌فرماید: «قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي» ‏بدین معنا که مسیر تعالی و مسیر سرگردانی را خداوند برای بشر روشن کرده است تا هرکس خودش انتخاب کند مسیری که مسیر سعادت است. ولی بداند که « لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها» خداوند تکلیفی را بر جان انسان‌ها تحمیل نکرده، مگر آن‌که مطابق ظرفیت آن‌ها و طلبی که جان آن‌ها داشته است، آن تکالیف را به میان آورده است. غفلت از آن وسعت، موجب احساس خلأ و نوعی نیست‌انگاری و نیهیلیسم می‌شود. ۲. بالاخره خود آن فرد باید با حفظ آزادی‌اش، حضوری را انتخاب کند که جواب ابعاد متعالی او باشد وگرنه خودش با خودش درگیر می‌شود. موفق باشید

33962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد عزیز: در قاعده «کل ما بالعرض لا بد آن ینتهی الا ما بالذات»، آیا می‌توان گفت که اگر بالعرض به ما بالذات ختم نشود، دور یا تسلسل می‌شود؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره بالعرض، که به خودی خود نمی‌تواند باشد وگرنه بالعرض نیست. موفق باشید

33869

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار وقت شما بخیر: استاد محبت می کنید راهنمایی بفرمایید که برای شروع یک سیر مطالعاتی عمیق در زمینه معرفت النفس که ان شاء الله از مرحله ادراک عقلانی به ادراکات قلبی برسیم - از کجا باید شروع کنیم ان شاء الله؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن، با کتاب «خویشتن پنهان» کار را می‌توان جلو برد تا به بحث معاد و کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» برسید با شرح صوتی آن. موفق باشید

33857

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیز: در رابطه با برنامه منظم سلوکی آیا نامه ۳۱ امیر المومنین کافیست یا باید احادیثی مثل یا بن جندب و ای اباذر را هم گوش دهیم وعمل کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید از جایی شروع کرد تا در ادامه، متوجه خلأهایی که باید پر شود، بشویم. این‌جا است که می‌توان گفت بعد از نامه ۳۱، می‌توان به سراغ دستورالعمل‌هایی مثل «حدیث یابن‌الجندب» شد. موفق باشید

33800

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت استاد: در منزل فرار. من از نماز جماعت کمتر از نماز فرادا لذت می‌برم با توجه به اینکه سالهای سال نماز جماعت شرکت کرده ام و آنچنان حس معنیتی بهم دست نداده اما با نماز فرادا بیشتر احساس تقرب می‌کنم. البته اوقاتی که شرایط مساعد باشه در منزل با همسرم نماز جماعت میخونیم و سؤال من برای زمان هایی غیر از این زمان است. خدا بهتون قوت بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته توجه داشته باشید که در نماز جماعت با حضور در محضر خدا به وسعت نمازگزاران حاضر می‌شویم به همان معنایی که حضرت حق فرمودند: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ» موفق باشید

33459
متن پرسش

استاد عرض ادب و خدا قوت: بابت موضوع اربعین، بنده توفیق حضور داشتم. سابقا اما الان با وجود فراهم بودن شرایط که بیام کربلا که مانعی نیست اما فکرم اجازه این رو نمی‌ده که اربعین عادی و ساده و تکراری احیانا داشته باشم و از این نعمت عظیم و پر برکت در راستای تکلیف اون بهره واقعی رو نبرم و بدون تدبر و تفکر از این آیه مجسم خدا بگذرم، یک موقع هست یک کسی با درد و مسئله ها مهم چاره رو امام حسین میبینه و حرکت می‌کنه یه موقعی یک کسی به خاطر این که همه دارند می‌روند و این مسیر هم مسیر بدی نیست که خوبه خیلی هم خوبه و صرفا یک کاری خوبی هست ولی بدون هیچ برنامه و فکری پشتتش، این کارو انجام میده و بدون تکلیف و حالت روزمره با موضوع اربعین برخورد می‌کنه و البته آثار و برکاتی هم در زندگیش اضافه میشه و زمانی هم که برمیگرده اثر روحانی و معنوی دارد اما این موقت است و به مرور به حالت عادی برگشته که البته منکر عدم مراقبه فرد نیستم، اما این رویکرد با اولی به نظر فرق دارد برای یکی مثل حاج قاسم یا آقای خامنه ای عزیز این بزرگان تکلیف و در راستای تعهد و آرمان های اسلامی با امام حسین علیه السلام برخورد دارند نه صرفا یک کار خوب. به نظرم حتما نیاز و وجوبی این موضوع رو انجام میدن و تفاوتش هم مشهود هست به نظر.... گیر بنده این جاست استفاده می‌کنم حتما از نکات شما ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله رخداد اربعینی این سال‌ها بسی بزرگ‌تر از آن است که بتوان با یک تحلیل ساده از مطلب عبور کرد. به آخرین سخن رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» در این مورد توجه فرمایید که می فرمایند:

اربعین امسال از همه سال، از همه‌ی سالها، از همه‌ی دوران تاریخ، باشکوه‌تر و معظّم‌تر انجام گرفت. حقّاً و انصافاً باید گفت حادثه‌ی اربعین، این پیاده‌روی، این حضور همگانی مردم مسلمان، یک پدیده‌ی معجزه‌گون و معجزه‌آسا است. این یک چیز طبیعی نیست. با هیچ ترتیبی، با هیچ تدبیری، با هیچ دستی، با هیچ سیاستی امکان نداشت و امکان ندارد یک چنین حادثه‌ای پیش بیاید؛ این فقط دست خدا است.

عرایضی تحت عنوان «زیست اربعینی» https://eitaa.com/matalebevijeh/11448 که حکایت از گشودگی تاریخی در این زمانه دارد با دوستان در میان گذاشته شد و در بحث : «حضور اربعینی و درک جان‌ها در جهان آن‌ها» https://eitaa.com/matalebevijeh/11519نیز متذکر پیش‌آمدن تاریخی شدیم که اگر در آن حاضر نشویم، عملاً گرفتار نوعی بی‌تاریخی و سرگردانی که سرنوشت محتوم جهان مدرن است، خواهیم شد. موفق باشید    

نمایش چاپی