باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچکدام از فرمایشهای جنابعالی چه در قسمت اول و چه در قسمت دوم بیحساب نیست. مثل آن زمان که طلاب علوم دینی در کنار درس و بحث، کشاورزی هم میکردند. به طوریکه نه لطمهای به درسشان میخورد و نه دستشان خالی بود. آنچه مهم است داشتن کاری است که هویت طلبگی و عمقبخشیدن به تفکرِ دینی از بین نرود. و بودنِ همین اندازه شهریه خودش، لطف بزرگی است تا طالب علم به اقلّ مایحتاج ممکنه در امورات خود دسترسی داشته باشد. همیشه طلبِ علوم دینی با تنگناهایی روبهرو بوده است و نباید چندان از این امر گلهمند بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابها را در نمایشگاه کتاب تهران - دفتر نشر معارف (آثار استاد طاهرزاده) سالن 2 – راهروی 7- غرفهی 522 میتوانید پیدا کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یقینِ عقلی حالتی است که عقل نسبت به حقایق قانع شده باشد و یقینِ قلبی حالتی است که قلب انسان حقایق را احساس کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از آن جهت که حضرت صادق«علیهالسلام» فرمودند: « وَ لَكِنِّي وَ اللَّهِ أَتَخَوَّفُ عَلَيْكُمْ فِي الْبَرْزَخ..» لكن به خدا قسم من از برزخ براى شما نگرانم. پس باید ما با هویت انسانی در برزخ حاضر شویم و لذا بدین معنا در برزخ شفاعت نیست، ولی چنانچه زمینهی دستگیری امام را در خود فراهم کرده باشیم همیشه امام شافع ما است و ما را به جلو میبرد و در قیامت این شفاعتها ظهور کامل مییابد . در هرحال باید زمینهی بخشش خداوند را در خود فراهم کرده باشیم تا با زیارت امام و با قرارگرفتن جسد انسان در جوار امام شامل رحمت خداوند قرار گیریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما در حدّ خود و بدون حرص باید تلاش کنیم، ولی نسبت به هرآنچه پیش آمد راضی باشیم 2 و 3- باید به همان نکتهی اول که عرض شد توجه کنیم، زیرا راهِ گشودهی خدا چندان تنگ نیست که نیاز به اینهمه حرص داشته باشد 4- حرف درستی است 5- به نظرم همینطور است 6- خوب متوجه شدهاید 7- خوب نکتهای است 8- آری! خوب است آنچه میفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقام شدت و ضعفبودنِ اولیاء الهی نسبت به حقایق همیشه مقام بالایی جایگاه مقام پایینتر را درک میکند ولی آنکه در مقام پایینتر است مقام آن کسی که بالاتر است را نفی مینماید و نسبت جناب اباذر و سلمان در همین رابطه است بهخصوص که در روایت مقام اباذر را هم «منّا اهل البیت» خواندهاند. پس نمیتوان گفت مقام ناقصی است بلکه باید گفت در ذیل مقامات عالیهی اهلالبیت قرار دارد منتها نه در حدّ سلمان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جلسات شرح تفسیر سورهی حمد حضرت امام خمینی به طور مفصل عرض شد در عرفان باید انسان موضوعات را و اشارات را احساس کند و بدان نظر نماید نه آنکه فکر کند و سؤال نماید. به همین جهت میفرمایند با سؤالکردن انسان در همان علم حصولی قبلیاش متوقف میشود و در همین رابطه حضرت خضر«علیهالسلام» نیز به حضرت موسی«علیهالسلام» میفرمایند: «فَإِنِ اتَّبَعْتَني فَلا تَسْئَلْني عَنْ شَيْءٍ حَتَّى أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْراً» اگر بخواهی در این مسیر همراه من باشی باید ابداً سؤال نکنی – حتی مواظب باشی در ذهن تو نیز سؤال خانه نکند – تا آنکه خودم متذکر آن چیزی شوم که تو باید با آن مرتبط شوی یعنی حتی در آن مورد هم حضرت خضر نمیخواهند حضرت موسی را در موطن علمِ حصولی جوابگو باشند. آری! اینجا است که باید گفت:
چون گهر در بحر گويد بحر كو |
وآن خيالِ چون صدف ديوار او |
|
گفتن آن كو، حجابش مىشود |
ابرِ تابِ آفتابش مىشود |
موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: از مرحلهی اصالتِ «وجود» و تشکیک وجود آرامآرام وارد مرحلهی «وحدت وجود» باید شد و باید إنشاءاللّه در این موطن استقرار یافت. آری وقتی جز خدا در عالم نیست باید به نور الهی تکلیف و جای مخلوقات روشن شود که چگونه خداوند در آینهی ممکنات خود را مینمایاند، زیرا ممکنات در عرض خدا نیستند. تا دیروز میخواستیم از طریق ممکنات تکلیف و جایگاه خدا را معلوم کنیم، از این به بعد إنشاءاللّه موضوع باید برعکس شود. البته ظرایفی در کار است که اگر بیقراری نکنید آن ظرائف ظهور میکند و محدودیت ممکنات را به خدا نسبت نمیدهید تا مثل بعضی بگویند معتقدین به «وحدت وجود» میگویند زمین و آسمان، خدا است! «آری چه عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها». این راهی است که إنشاءاللّه باید در ذیل مولایمان بیابیم؛ که فرمود: «مَا رَأَيْتُ شَيْئاً إلاّ و رَأَيْت اللّه قَبلَهُ و بَعدَهُ وَ مَعَهُ». گفت: رباید دلبر از تو دل ولی آهسته آهسته / مراد تو شود حاصل ولی آهسته آهسته // سخن دارم ز استادم نخواهد رفت از یادم / که گفتا حل شود مشکل ولی آهسته آهسته // تحمل کن که سنگ بی بهایی در دل کوهی / شود لعل بسی قابل ولی آهسته آهسته // همای عشق ما را بُرده با خود در بر دلبر / ازین منزل بآن منزل ولی آهسته آهسته. موفق باشید