سلام: چند وقتی هست که مخصوصا صبحها که برای نماز بیدار می شوم دلم بسیار «وحشت» دارد از من و حسابرسی ام ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: با معارفی مانند «معرفت نفس» و تأمّل در سورههای قرآن به لطف الهی از این مشکلات عبور خواهید کرد. موفق باشید
سوال در مورد خواب: با سلام خدمت استاد گرامی. دچار مشکلی هستم و هر کاری از دستم برمیاد کردم. تا بحال حداقل ۱۰ نفر از دوستان و آشنایان بهم زنگ زدن و همه یک نتیجه را در خواب دیدن، بعضی جزئیات را هم شبیه هم نقل کرده اند، ولی هیچ اتفاقی نمی افته. و این ها در حداقل ۶ ماه اتفاق افتاده. می خواستم راهنمایی بفرمایید که این خواب ها محل اعتنا هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اولیای معصوم به ما توصیه کردهاند که نباید به خوابدیدنهای خود اعتماد کنیم و زندگی خود را در دست خوابدیدنهای خود و خوابدیدنهای دیگران بسپاریم. زیرا امکان حضور شیطان در آنجا بسیار زیاد است. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: ان شاءالله طاعات و عبادات قبول باشه و عیدتون هم مبارک. دختر ۲۲ ساله ای دارم دانشجوی رشته ی ریاضی. الحمدلله پایبند به دین عزیز هست. و بعلت اینکه اطرافیان پسر تحصیلکرده ندارند همه خواستگارانش عادی هستن و خیلی تمایلی بهشون نداره حالا یه طلبه ای به خواستگاری آمدن .ولی همین رو هم قبول نمیکنه به خاطر جو بدی که در مورد این قشر د ر جامعه وجود داره وگرنه خودش خیلی ناراضی نیست. چطور باهاش حرف بزنیم تا فانع بشه. خدا خیر به شما بده که این پیامها رومیخونین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال زندگی باید در مسیر تعادل دنیا و آخرت باشد و در این رابطه باید با خواستگاران مواجهه شد که آیا در این فضا، زندگی را جلو میبرند یا نه؟ و بیش از این نباید سختگیری کرد. موفق باشید
سلام و ادب: با تشکر از پاسخ سریع شما در پرسش ۳۲۶۱۴ نمیدانم بگویم متاسفانه یا خوشبختانه ولی دلیل مهم سردرگمی من در انتخاب مسیر همین ذوق و استعدادی است که در امور مختلف دارم. به همین دلیل هم در دوران نوجوانی از برنامه نویسی و نرم افزار تا گرافیک، بازاریابی و معماری را امتحان کردم. اما علاقه من به حوزه به دلیل تعمق در علوم دینی و کنجکاوی زیاد در فهم حقایق آفرینش است که موجب احساس حیرت و شگفتی در من می شود و این احساس را خیلی دوست دارم. در بین همه علوم حوزوی نیز به علوم تربیتی و فلسفه و عرفان علاقه بیشتری دارم. هر چند در فقه و کلام نیز توانایی و استعداد خود را سنجیده ام. از سوی دیگر در مهارت های نوشتن، ارتباط گیری، مدیریت کارهای تیمی، مخاطب شناسی، آموزش و ساده سازی مفاهیم و متناسب سازی آن با مخاطب هم در سال های اخیر تا حدود زیادی موفق بودم و به همین دلیل هم در سمتی مشغول کار هستم که به مجموعه این مهارتها نیاز دارم. در بین همه تفاسیر به المیزان علاقه زیادی دارم و اگر توصیه شما این است که با وقت گذاشتن جدی تر روی آن نتایج متفاوت تری کسب خواهم کرد لطفا بفرمایید که باید روی یادگیری زبان عربی هم وقت بگذارم یا ترجمه ای را پیشنهاد می کنید که مرا از زبان عربی بی نیاز می کند؟ چون در هر صورت وقت محدود است و نیروی جوانی هم به سرعت رو به کاهش است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر با دقت و جدیّت ترجمه جناب آقای موسوی همدانی را دنبال بفرمایید و تا آخر ادامه دهید، با نگاه قرآنی که نصیب شما میشود، میتوانید جایگاه سایر امورتان را نیز تشخیص دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث بسیار حساسی است و بستگی دارد آن فقیه، جایگاه آن موضوع را در گستره شرع در کجا ببیند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به این نکته فکر کنیم که چون «عبودیت» از طریق انسان ظهور کند خود به خود «ربوبیت» حضرت محبوب ظهور مینماید و خاک، همان مأوای عبودیتِ ما میباشد تا در معرض تجلیّات ربوبیتِ حضرت ربّ قرار گیریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد: ۲۷۰۸۷. باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خوب است به جزوهی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» که بر روی بنر سایت هست، سری بزنید إنشاءاللّه راهگشا خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این امور مشغول شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی، بانک بلند توحید در این زمانه است. این انسانها هستند که باید ببینند چه اندازه در رجوع به آن دعوت موفق بودهاند. البته رویهمرفته انسانها نسبت به صدای توحید زمانهی خود بیتفاوت نبودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر فرض اگر کارتان را رها کنید، چه اطمینانی دارید کسی که میگوید انقلاب اشتباه است، زندگی با شما را ادامه دهد؟ کار، اصل نیست، ولی در این موارد سعی کنید همسرتان را درمان کنید، نه اینکه کار را ترک کنید. موفق باشید
سلام: استاد تکلیف ما با هدیه ها چیه؟ استاد قبل خواب چه آیه یا سوره ایی بخونیم بهتره؟ استاد من هر وقت میام که به سمت سیر مطالعاتی یا کتابای خوبی که شما معرفی کردید برم یه طوری میشه که نتونم. میخوام ولی همزمان نمیتونم، مثلاعاشق کتاب خوندنم اینقدر که دوستدارم مدام جلوی چشم باشن، در عین حال اصلا کتاب نمیخونم و همیشه آرزوی خوندنش رو دارم! استاد چطور از نادانی گفت و گوها دربیام؟ استاد برای دست پیدا کردن کوتاه مدت به ثبات شخصیت راهکاری که بشه روش مداومت داشت هست؟ استاد برام دعا کن آدم بشم از دست خودم خستم، ببخشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قبول هدیه به خودی خود اشکال ندارد. ۲. حداقل خوب است سوره واقعه و آیه آخر سوره کهف خوانده شود. ۳. سعی کنید با یادداشتبرداریِ نکات مهم کتابها و انتخاب نکات مهم متوجه هدف و مقصد نویسنده بشوید. ۴. صبر و سکوت. موفق باشید
تاریخِ مَستی هاست. به این ویدئو دقت کنید! افراد در صحنه همه مسَتند چه آن بسیجی عزیزی که مست توحید است و خود را در حضور تاریخی جستجو میکند و گویا خدا او را در بر گرفته و بودنش بودن توحیدیست و چه آن اغتشاش گرانی که آنقدر به رذالت افتادند و آنقدر بد شده اند که در مقابل حضور خدا قرار گرفتند و مست شیطانی لایعقل شدند! با آن همه خشونت که خود نمیدانند از کجا آمده! شاهد آن جاست که خود ضاربین میگویند نفهمیدیم چه کردیم جوگیر شدیم. به یاد دارم در نوجوانی برای اولین بار که خوب به واقعه کربلا نگریستم و در جمله کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا تعقل کردم از خود یک سوال بزرگ پرسیدم: که اگر من در آن روز بودم به راستی در کدام قوم قرار می گرفتم؟ به این رسیدم که آن مردمانی که برای آن جنایت آمده بودند مسلمان بودند به اهل نماز و روزه و تقوا! خوب دیدم تفاوتی نمیبینم در خودم با آن ها پس چیست؟! بر آن شدم که جدا فکری به حال خود بکنم زیرا غیر از حرف و پای منبر و خیالات است این امر جدی است! پس به سوی خدا روان شدم و از او خواستم پرورگارا به صدق و راستی ناتوانم و فقیرم و نمی خواهم از یزیدیان باشم اما راه حل را نمیدانم پس یاریم کن کسی را جز تو ندارم. جدا چیست چاره وقتی در واقعه های توحیدی قرار میگیریم اختیار از کف میرود و حقیقت آنچه هستیم هویدا می شود. اکنون این ویدئو شاهدیست بر حضور خدا با انقلاب اسلامی و برحق بودنش و دشمن آن که دشمن ترین دشمنان حق است یعنی باعث و بانی اصل این دشمنی، آمریکا. البته گویا زمان سلحشوری با دشمن آغاز شده این حسی است که در مواجه با اغتشاشگران خالص در خود میبینم زیرا افراد گمراه بسیار کم شدند بلطف خدا و روز به روز غربالی شدید است. https://uupload.ir/view/vid_20221107_152954_371_ymqe.mp4/
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. به ما به خوبی فرمودهاند در آخرالزمان انسانهای متوسط و میانه نداریم، یا در اوج ایمان و صفا و روحانیت خود حاضرند و یا در اوج ظلمات و تکبّر و خودخواهی. اینجا است که باید مواظب باشیم اگر در تمام ابعاد ایمان حاضر نشویم، خطر آنکه چون جواب همه ابعاد وجودی خود را ندادهایم، در لشکر مقابل لشکر حضرت صاحب الزمان «عجلاللهتعالیفرجه» قرار گیریم. مثل آنکه دیدیم چه کسانی در ابتدا در کنار حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» بودند ولی بعد در مقابل ایشان قرار گرفتند. موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله: بنده از طلاب غیر ایرانی حوزه علمیه قم هستم و آرزوی این را دارم که بتوانم خدمتی به دین خدا و مکتب آل رسول و انقلاب اسلامی که به نظرم قرائتی جامع و ناب از اسلام رسول خدا ارائه میکند، هست. احساس میکنم که چنین کاری امروز، که در سیطره تمدن غرب هستیم، بدون اشراف به فلسفه و علوم انسانی به سختی بتوان انجام داد. سوال بنده این است برای کسانی مثل من که میخواهند علوم انسانی جدید - از جمله علوم سیاسی و اجتماعی و ادبی و روانشناسی، و فلسفه جدید یاد بگیرند، توصیه میکنید از کجا شروع کنند چه سیری را طی کنند؟ اگر کتاب هایی هم مد نظر دارید بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بعد از حکمت صدرایی و چشیدنِ آن حکمت، فلسفه غرب را با اسلوب هایدگری ادامه دهید. جهت شروع حکمت صدرایی ورود در «برهان صدیقین» و شرح آن که روی سایت هست، إنشاءالله کمک میکند. موفق باشید https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D8%B5%D8%AF%DB%8C%D9%82%DB%8C%D9%86&tab=sounds
https://lobolmizan.ir/book/240?mark=%D8%A7%D8%B2%20%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86%20%D8%AA%D8%A7%20%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86
با سلام: به نظرم عرفان یک چیزی کم دارد. به نظرم در عرفان باید درد فراق باشد در حالیکه حرف از وصال است. باید عرفان، لا عرفان شود. چرا؟ چون ما با حقیقت دست نیافتنی روبروییم. به نظرم ما با توجه به الله از ذات غافلیم و ذات در نزد عارف گویا نیستی است. عارف به جای همدمی با ذات می آید و همدم اسم می شود. چرا عارف در فراق ذات نسوزد. آن فراق است که لذت دارد. هر آنچه که ذات به عنوان اسم از خودش ضهور می دهد برای آن است که توجه به ذات کنیم و در سرزمین حیرت ابدی بسوزیم. نظر شما درباره متن فوق چیست؟ آیا با وحدت وجود میسازد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان حقیقی متذکر میشود که انسان همواره در راه است. به لطف الهی پس از مطالعه کتاب «فصوص الحکم» همراه با شرح لازم و ورود به کتاب شریف «منازل السائرین» در آخرین منازل است که سالک در عطش توحید، خود را مییابد که البته بحث آن بسیار مفصل است. موفق باشید
بنام خدا. استاد ارجمندم سلام علیکم: در محضر حضرتعالی و بیان شیوای شما در شرح روایات متعدد مبنی بر دوری از کثرت ها خصوصا جمع مال با تعبیر بسیار زیبای شما که میفرمائید: غنی شدن از چیزی بهتر از غنی شدنِ با آن چیز است به انتهای این باور رسیدم، تا جائی که ثروت مختصری که دارم وبال روح و جانم شده و همواره دنبال بهترین راه برای رها شدن از آن هستم، خود شما را هم دیده ام از ریسمان سیاه و سفید مسائل مالی دوری میکنید، بحث های حضرتعالی در این خصوص را هم در گعده های مختلف با دوستان در میان گذاشتم و اکثرا مورد استقبال قرار گرفت و به لطف الهی افق هایی باز شد، اخیر سخنرانی یکی از وعاظ محترم و عزیر در این شبها مبنی بر اینکه حضرت علی علیه السلام در مواجهه با طلحه و زبیر به عُمالشان فرمودند که پولهای نقد مرا بیاورید وقتی پولها را روی هم چیدند یک حجم بسیار قابل توجهی شد و.... خلاصه فرمودند که بچه حزب الهی باید پولدار باشه و.... می خواستم از محضر شما بپرسم چرا اینقدر تعارض در بیان روایات وجود دارد؟ از این که مصدع اوقات شریف حضرتعالی و اعضای کانال شدم عذر خواهم. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عزیزان بخصوص گویندگان محترم عنایت داشته باشند که اینطور نبوده که حضرت علی «علیهالسلام» به دنبال ثروتاندوزی باشند بلکه شرایط تاریخی طوری پیش آمد که سهمی از غنایم مربوط به صحابه میشد و در آن زمان حضرت سهم خود را که قرض داده بودند، به میان آوردند تا به رقبای خود نشان دهند که انسان فقیری نیستند، ولی به سخن امام حسن«علیهالسلام» پس از شهادت حضرت علی «علیهالسلام» نظر کنید که فرمودند: «پدر من از دنیا رفت نه درهمى باقى گذاشت و نه دینارى؛ لَا صَفْرَآءَ وَ لَا بَیْضَآءَ (نه زردى و نه سپیدى) جز هفتصد درهم». در ضمن خوب است در این مورد به سؤال و جواب شماره 33225 رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: ضمن تشکر فراوان از مباحث معرفتی و تفسیر قرآن جنابعالی دو سوال دارم یکی عمومی است و دوم شخصی. اول همانطور که مستحضرید مراکز ناباروری توسعه یافته و نطفه مرد را با زن مخلوط کرده منجمد میکنند تا هر وقت خواستند در رحم مناسب قراردهند. بعضی زوجها جنینهای زیادی منجمد میکنند و در مرکز ناباروری به امانت میگذارند تا بعدا استفاده کنند. بعضی این جنینهای منجمد یک زوج را به خانواده های مختلف میفروشند. با این کار احتمال دارد جنینهای یک زوج که در رحم های مختلف پرورش یافته بعد بدنیا آمده اند بزرگ که شدند تصادفی با هم ازدواج کنند این از نظر شرعی چطور میشود؟ مگر جنین های یک زوج محرم نیستند به هم؟ سوال دوم اینجانب در اثر غور در تفسیر قرآن حضرتعالی و دیگر گویندگان محترم پوچی دنیا و ثروت و اولاد برایم محرز شده و بدنبال راهی برای ارتباط با روح خودم هستم. متاسفانه نمیشه. واجبات و حتی المقدور مستحبات را هم بجا میآورم، حق الناس هم بنظرم ندارم. رزقم هم حلال بوده کارمندی جمهوری اسلامی پس اشکال کار کجاست؟ لطفا راهنمایی ام فرمائید جزاکم الله خیرا
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این مورد را باید فقهای محترم و با نظر به مبانی قرآنی و روایی که دارند به عنوان یک مسئلهای که در این زمانه ما با آن روبهرو هستیم بررسی نمایند 2- به هر حال ما در دل وظایف شرعی و با نظر به رخصتهایی که در امر مستحبّات و عدم اجبار در انجام آنها و مکروهات و عدم اجبار در ترک آنها، داریم باید صبر پیشه کرد و با استمراری که در انجام وظایف پیشه میکنیم، امیدوار نتیجه باشیم و صفت صابربودن را برای خود نهادینه کنیم. موفق باشید
سلام وقت بخیر استاد: شخصی از زمان گذشته و آینده و از کثرات دنیا فارغ شود و در زمان حال نفس ناطقه خود را هر روز مستمر چندین ساعت توجه اشخاصی زنده مثل امام زمان روحی فداه و یا شخصی اصلا ندیده و از دنیا رفته مثل صحابی پیامبر و فرشتگان مجرد توجه کند و فرد در عالم خیال مونده باشد و وارد عالم عقل نشود تجرد عقلی نداشته باشد می شود اتحاد نفس و روحی و ارتباط بین اشخاص زنده و فوت شده داشته باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید مطمئن بود زیرا به ما فرمودهاند: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» پس باید فکر خودمان در ایجاد شخصیت خود با رعایت دستورات شرع و معارف الهیه در میان آید. موفق باشید
با سلام: ببخشید من باز مزاحم اوقات شما میشوم، گاهی مسائلی پیش می آید که کار درست و یا غلط را تشخیص نمی دهم یا هر آنچه میدانم را انجام می دهم اما باز هم نتیجه درست نیست و وجود مشکلاتی را می فهمم، ایراد کار من چیست؟ من خیلی از افراد را می بینم که بدون آنکه تزکیه کرده باشند یا زحمتی به خود بدهند به راحتی صلاح خود را تشخیص می دهند پس چرا من هر کاری و تلاشی که می کنم از چاهی که درون آن افتاده ام در نمی آیم؟ چرا هیچ کسی نباید در کنار من باشد چرا باید همه چیز را به تنهایی تجربه کنم و بفهمم؟ چرا من باید تا این حد سختی و رنج را تحمل کنم؟ و چرا هیچ گشایشی غیر از پرتاب شدن در ...نیست؟ من به خدا باور دارم به اینکه راه درستی هست اما واقعا دارم خرد میشوم و گاهی به مرگ عامدانه فکر میکنم ولی جسارت آنرا ندارم ولی شاید روزی پیدا کنم، فکر می کردم شما و اسلام و دین پاسخ درست هستید پس چرا نتیجه ایی نمی گیرم؟ یعنی باز هم در حال افراط و تفریط هستم؟ دعا کنید زود این دنیا را ترک کنم. شاید دعای شما در حق من مستجاب شود. ما زیاران چشم یاری داشتیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: دعا میکنم جهانی را خداوند مقابل شما بگشاید که متوجه شوید تنهایی هم در جای خود نهتنها بد نیست، بلکه خودش جهانی است. در این مورد به جزوه «هویت قدسی زن و حضور در جهان گستردهی امروز» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:پاسخ به جیمیل تان ارسال شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع سؤالات چون حالت شخصی دارند، به ایمیل سؤالکننده فرستاده میشود و اینطور جواب داده شد: 31333- باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً باید موضوع را با روانپزشک در میان بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه ما در این رابطه میدانیم سنتی است که رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» برایمان باقی گذاردهاند. بقیهاش بیشتر احتمالی است که میدهیم. آری! در مورد آب و خاک، بالاخره طراوتی به میان میآید که متوفی آن را در نزد خود نیز احساس میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سایت در این موارد ورود ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی اینطور جواب داده شد:
30106- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شمارهی 30050 شده است. إنشاءالله در این رابطه کمککارتان خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید همانطور که متوجه هستید حالت «مراء» پیش نیاید و در حدّ فهم آنها با آنها صحبت شود و همیشه فضا را برای فرار آنها از بحث، باقی بگذارید که مجبور نشوند مطلب را بپذیرند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در ذات خود وسعتی در حدّ حضور در همهی عوالمِ وجود دارد و باید خود را از نظر شخصی و با اختیار، سعی کند در همهی آن عوالم حاضر نمایند و از این جهت اعمالِ صالح این حضور را فعلیت میبخشد. پس در واقع انسان با آن نیّت و با عمل مناسب آن نیت، خود را بسط میدهد و به ذات خود نزدیک میشود. موفق باشید