بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: استاد بنده با مطالعاتی که داشتم به این نتیجه رسیدم که خرید جهیزیه برای زن الزام آور نیست و این کمک های که برای خرید جهیزیه صورت میگیرد باید از طرف مرد باشد نه زن نیازمند کمک باشه! چه طور مردم را به اینکه خرید جهیزیه الزام آور برای زن نیست راهنمایی کنیم چرا که این امر سبب کاهش قوامیت و مردانگی درست مرد میشه و مشکلاتی زیادی را به دنبال دارد که بنیاد خانواده را ضعیف بار میآورد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را تا حدّی عرف جامعه تعیین می کند و به همین جهت شهرهای مختلف، نحوه برخوردشان با چنین موضوعی متفاوت است که البته هر کدام حُسنهایی دارد به شرطی که افراط و تفر یط در میان نباشد. موفق باشید
با سلام و عرض خسته نباشید: بنده مدتی است طی نرم افزاری با افراد خارجی ارتباط گرفته ام و با زبان انگلیسی با آنها در ارتباط هستم. به نظر شما با توجه به شرایط کنونی جهانی با آنها چه مباحثی را در میان بگذارم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید مباحث «خود شناسی» به همان معنای معرفت نفسی آن بتواند باب گشودهای باشد برای فهم بیشتر معاد و پیرو آن درک دقیق نقش انبیاء در آبادکردن ابدیتِ انسان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه قبلاً عرض شد رحیق مختوم، صورت توحیدیِ ابرار است و البته برای اولیای معصوم بحث تسنیم در میان است که شرابی است بس زلالتر از آنکه تصور شود در نسبتی که با حضرت محبوب پیدا میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید از این صحنهها عبرت بگیریم که نظام سرمایهداری بالاخره به این نوع بحرانها میرسد و کاستیهای معرفتی آنها بالاخره آشکار میشود تا عبرتی برای ما باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند بعضاً بنا دارد ارادهی خاص خود را به ظهور برساند و از این جهت، افراد خاصی را تربیت میکند و به قلبشان آن اراده را القاء مینماید به همان معنایی که در قرآن داریم: «وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا ۗ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ» و (یاد آر) زمانی که خدا دشمنان را هنگامی که مقابل شدید در چشم شما کم نمودار کرد (تا از آنها نیندیشید) و شما را نیز در چشم دشمن کم نمود (تا تجهیز کامل نکنند) تا خداوند آن را که در قضای حتمی خود مقدر نموده (یعنی غلبه اسلام) اجرا فرماید، و به سوی اوست بازگشت امور. هرچند اختیار از انسانها گرفته نمیشود ولی در بنیاد وجودشان اگر توجه داشته باشند، میلِ به آنچه خدا اراده کرده است را مییابند و انتخاب میکنند و هماهنگ ارادهی الهی میشوند. خوب است به این آیه نظر کنید که میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (مائده/۵۴) ای گروهی که ایمان آوردهاید، هر که از شما از دین خود مُرتَد شود به زودی خدا قومی را که بسیار دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان سرافکنده و فروتن و به کافران سرافراز و مقتدرند (به نصرت اسلام) برانگیزد که در راه خدا جهاد کنند و (در راه دین) از نکوهش و ملامت احدی باک ندارند. این است فضل خدا، به هر که خواهد عطا کند و خدا را رحمت وسیع بیمنتهاست و (به احوال همه) دانا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حکم کسی که مقابل اصلیتِ نظام اسلامی به قصد براندازی عمل کند، از نظر فقها، قتل است. ولی حکم اعتراض به کوتاهیها چیزِ دیگری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در بحث سورهی نور و از آن مهمتر در شرح تفسیر حمد حضرت امام در این مورد شده است. خوب است که صوت آن مباحث را دنبال بفرمایید. موفق باشید
سلام استاد: به تازگی در فضای مجازی در مورد یک شبکه ی اجتماعی به نام «وتواپ vetoapp» (که قرار است به زودی عضو گیری کند) صحبت می شود. بنا بر اعلام طراحان، این شبکه اجتماعی قرار است سامانه ای جامع برای «همه پرسی» ایرانیان را فراهم کند که در آن اعضا بدون «کاربر فیک» وارد شده و موضوع «همه پرسی» را انتخاب میکنند و در صورت اینکه پنجاه به اضافه یک اعضا موافق «همه پرسی» باشند آن موضوع به «همه پرسی» گذاشته خواهد شد. با توضیحات فوق (بنا بر سخنان اخیر رهبری در مورد اینکه مردم صلاحیت کافی را برای اظهار نظر در مورد هر موضوعی را ندارند) تکلیف ما در مورد این «اپ» چیست؟ آیا عضویت در این سامانه، مغایر منویات «رهبری» است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه اصل موضوعی که میفرمایید برای بنده مبهم است، نمیتوانم نظر بدهم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: تسلیت عرض میکنم ماه محرم الحرام رو و طاعات و عباداتتون هم قبول باشه. استاد بنده چهارسالی هست که به لطف خدا طلبه هستم و بخشی از آثار شما رو (جوان و انتخاب بزرگ و آشتی با خدا و ده نکته از معرفت نفس) و آثار موضوعی دیگر از شما خوانده ام، مشکلی که الان با آن رو به رو هستم از دو جنبه بر خوردار هست یک جنبه وجودی یعنی از حیث انسان بودن خودم و ضعف ها و وظیفه های انسانیم و دوم جنبه ی طلبگی که مقتضایش تبلیغ است. از حیث جنبه اول خیلی نتوانسته ام ثباتی در خودم ایجاد کنم ( به دلائلی مثل عدم برنامه ریزی مستمر و...) و همچنین رشد خاصی هم در خودم نمیبینم و از لحاظ اعتقادات هم خیلی ضعیف هستم، هم دانایی هم دارایی، مخصوصا دارایی و از این بابت خیلی نگرانم و مدتی است درگیر تعلقات دنیا و همینطور هم سرگردان این سیر مطالعاتی و آن سیر مطالعاتی که در نهایت در سردرگمی و بی عملی میمانم. این از بابت رشد فردی، از سوی دیگر و جنبه دوم که طلبگی هست و مقتضایش تبلیغ، بیشتر میترسم چون هم روی خودم کار نکرده ام که تاثیر گذار باشم هم اینکه اطلاعات دینی من پایین هست (از هر حیثی کلام، اعتقادات، تاریخ، قران، حدیث و...) و اصلا دستم پر نیست. نمیدانم از کجا شروع کنم با چه کسی شروع کنم کدام سیر؟ از شما میخواهم من رو کمک کنید از هر دو جنبه و هر دو حیث هرطور که صلاح میدانید (استاده راه، سیر، و...)
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا را بر این بگذارید که با اُنس با قرآن و نظر به تفاسیر آیات، به لطف الهی تعادل معرفتی و گفتاری خود را رشد دهید و بر اساس همان آیات قرآن وارد میدان تبلیغ شوید. إنشاءالله «خود راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید
سلام وقت بخیر. بنده چند وقتی هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بعضی موارد روانپزشکان در این مورد کارهایی کردهاند که خوب است نسبت به پیشنهادهای آنها فکر کنید. ولی از ورزش و مطالعه و انس با دوستان غفلت نشود. پیشنهاد میشود سری هم به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
تاریخِ مَستی هاست. به این ویدئو دقت کنید! افراد در صحنه همه مسَتند چه آن بسیجی عزیزی که مست توحید است و خود را در حضور تاریخی جستجو میکند و گویا خدا او را در بر گرفته و بودنش بودن توحیدیست و چه آن اغتشاش گرانی که آنقدر به رذالت افتادند و آنقدر بد شده اند که در مقابل حضور خدا قرار گرفتند و مست شیطانی لایعقل شدند! با آن همه خشونت که خود نمیدانند از کجا آمده! شاهد آن جاست که خود ضاربین میگویند نفهمیدیم چه کردیم جوگیر شدیم. به یاد دارم در نوجوانی برای اولین بار که خوب به واقعه کربلا نگریستم و در جمله کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا تعقل کردم از خود یک سوال بزرگ پرسیدم: که اگر من در آن روز بودم به راستی در کدام قوم قرار می گرفتم؟ به این رسیدم که آن مردمانی که برای آن جنایت آمده بودند مسلمان بودند به اهل نماز و روزه و تقوا! خوب دیدم تفاوتی نمیبینم در خودم با آن ها پس چیست؟! بر آن شدم که جدا فکری به حال خود بکنم زیرا غیر از حرف و پای منبر و خیالات است این امر جدی است! پس به سوی خدا روان شدم و از او خواستم پرورگارا به صدق و راستی ناتوانم و فقیرم و نمی خواهم از یزیدیان باشم اما راه حل را نمیدانم پس یاریم کن کسی را جز تو ندارم. جدا چیست چاره وقتی در واقعه های توحیدی قرار میگیریم اختیار از کف میرود و حقیقت آنچه هستیم هویدا می شود. اکنون این ویدئو شاهدیست بر حضور خدا با انقلاب اسلامی و برحق بودنش و دشمن آن که دشمن ترین دشمنان حق است یعنی باعث و بانی اصل این دشمنی، آمریکا. البته گویا زمان سلحشوری با دشمن آغاز شده این حسی است که در مواجه با اغتشاشگران خالص در خود میبینم زیرا افراد گمراه بسیار کم شدند بلطف خدا و روز به روز غربالی شدید است. https://uupload.ir/view/vid_20221107_152954_371_ymqe.mp4/
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. به ما به خوبی فرمودهاند در آخرالزمان انسانهای متوسط و میانه نداریم، یا در اوج ایمان و صفا و روحانیت خود حاضرند و یا در اوج ظلمات و تکبّر و خودخواهی. اینجا است که باید مواظب باشیم اگر در تمام ابعاد ایمان حاضر نشویم، خطر آنکه چون جواب همه ابعاد وجودی خود را ندادهایم، در لشکر مقابل لشکر حضرت صاحب الزمان «عجلاللهتعالیفرجه» قرار گیریم. مثل آنکه دیدیم چه کسانی در ابتدا در کنار حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» بودند ولی بعد در مقابل ایشان قرار گرفتند. موفق باشید
سلام: در پوچ ترین حالت ممکن زندگیم براتون مینویسم چون هنوز همه ی امیدم ناامید نشده کل عمرم خودخواه بودم پدر و مادرم و برادر کوچکترم، دوستانم و اطرافیانم، همه را آزرده ام. آنقدر بد بودم و هستم و مغرور و خودخواه، که حالم از خودم بهم میخوره. خیلی وقته که نماز هم نمیخونم. از وقتی هم که ازدواج کردم همسرم رو عاصی کردم هیچ کس رو جز خودم نمیبینم کاری کردم تو این ۲ سال و نیم کل عشقش از بین بره مگه من مخلوق خدا نیستم؟ چرا از اول زندگیم انقد بد بودم؟ چرا نمیتونم خوب باشم؟ کاش خودکشی گناه کبیره نبود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست در همینجا است که باید وارد محبت به دیگران و تواضع نسبت به آنها بود تا متوجه شویم جهان بس بزرگتر از آن جهان تاریک و تنگ دیروز در مقابل ما گشوده میشود. موفق باشید
با سلام: آیا همان طور که روح بی بدن نیست، آیا می توان گفت ملائکه هم تجلی دارند و تجلی آنها جسم است؟ سوال دوم آیا می توان گفت که جبرئیل هم تجلی (بدن) دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرشتگان مظاهر اسمی و یا اسماء الهی میباشند و در هنگام تجلی، در عین القای نور اسماء می توانند در موطن خیال نیز ظهور داشته باشند. موفق باشید
سلام: تعداد موجودات عالم به نظر می رسد کم است آنهایی که هم هستند چندان چنگی به دل نمی زنند به غیر از انسان بقیه که زندگی یکنواختی برای حفظ بقا دارند اکثر انسان ها هم همین طور. در متون دینی گویا علاوه بر این سخن از جن و ملک آمده است (چون محسوس نیستند چندان در دسترس نیستند) پس دسته بندی بکنیم شش دسته می شود جماد، نبات، حیوان، جن، ملک، انسان انصافا شش دسته کم نیست؟ خداوند که خلاق است نمی توانست هزاران هزار دسته خلق کند؟ آیا پوچ گرایان تا حدودی حق ندارند پس از چندی از بودن درین دنیا ملول شوند حتی مرحوم حافظ می فرماید من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان. بله حتم دارم مصاحبت با فرشتگان هم ملال آور است چون انسان ها که اشرف هستند شاید همه شان ملال آورند حتی اگر خدا خلاقیت بیش تری به خرج می داد و موجودات متنوع تری خلق می کرد باز جهان بی نهایت متنوع هم ملال آورست. عوالم دیگری هم باشد حال و روز بهتری شاید نداشته باشد بالاتر از بهشت که نداریم تار و پودش ملال آور نیست؟ می ماند خدا کفر نباشد خوف آن دارم او نیز بری از ملال نباشد کلا گویا هستی مساوق با ملال است فرمود مطلبی گر بود از هستی همین آزار بود / ورنه در کنج عدم آسودگی بسیار بود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب مولوی: «بینهایت حضرت است این بارگاه / صدر را بگذار، صدرِ توست راه». آری! ای برادر راه به سوی حقیقت و قدمگذاشتن در عوالم متعالی هر اندازه طی شود باز عالمی بس گشودهتر و متعالیتر در مقابل ما است.
آنکه جناب حافظ میفرمایند: «از نفس فرشتگان ملول شدم» در نسبت حضوری است که در انس با حضرت حق برایشان پیش میآید و نهتنها جهان مادی موجود بلکه جهان فرشتگان نیز در جوابگویی به وسعت انسان کم است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: جناب استاد شما میفرمایید که روح انسان زن و مرد ندارد و زن و مرد بودن تنها مخصوص بدن است اما سوال حقیر اینجاست که اگر چنین است که شما می فرمایید، تفاوت ها و خصوصیات اخلاقی که به روح نسبت داده میشود و در زن و مرد متفاوت است را چگونه می توان با فرمایش شما تطبیق داد؟ برای مثال روح زن بسیار لطیف تر و مهربان تر از مرد است و روح مرد سرسخت تر و جدی تر از زن است و این خصوصیات به بدن مربوط نمیشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! روح یا نفس ناطقه از جهت مجردبودنش، زن و مرد برایش معنا ندارد ولی به هر حال همینکه روح بدنِ زنبودن و یا مردبودن را برای خود انتخاب میکند، حکایت از آن دارد که گرایشی در درون آنها نسبت به زنبودن و مردبودن هست و سعی شده این نکته در کتاب «خویشتن پنهان» مورد بحث و بررسی قرار گیرد. موفق باشید
با سلام: من با چشمم، زیبایی های زیادی میبینم. اگر منشأ این زیبایی ها را خداوند بدانیم، آیا همه ی زیبایی ها را یک جا (تأکید دارم یک جا) می توان حس کرد؟ لطفاً توضیح دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی چنین حضوری در عالم ماده که عالم کثرات است ممکن نیست ولی در عالم الوهی و عالم احدی چنین امری ممکن است. موفق باشید
عرض سلام و ادب و طلب دعای خیر در ایام محرم. در رابطه با حدود مرز حجاب زنان در قرآن آیاتی مطرح شده که اختلاف نظر در ترجمه آن در بین مراجع شیعه و اهل سنت هست و هرچند که ترجمه مراجع خودمان هم گاها برداشتی مشابه ندارند و از آنجا که سخنان اهل آلبیت هم به علت عدم اعتماد به رابطان آن سخنان ایجاد اعتماد کامل برای قبول آن متاسفانه برای برخی نیست. پس این حدود مرز حجاب که مثلاً نباید موی زنان کمی هم پیدا باشد یا تا مچ باید پوشیده باشد و غیره را شناخت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که میفرمایید به جهت تفاوت شرایط تاریخی، برداشتها در این موضوع متفاوت است. ولی مرحوم شهید مطهری با دقتهای خاص خود در متن آیات و روایات مطابق فهم تاریخیِ امروزین، موضوع را در کتاب شریف «مسئله حجاب» به خوبی روشن کردهاند. موفق باشید
بنده در تشکل بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعال هستم. در رابطه با دوراهی طرح ولایت و دورهی اسلام ناب به بعضی چالشها برخورد کردم و در حال حاضر نمیدانم کدام یک را بعنوان دوره انتخاب کنم. طرح ولایت با توجه به مدت زمان طولانی ای که دارد بنده را چهل روز از تشکل دور میکند و تقریبا تابستان بنده به دور از تشکیلات خواهد بود و قبول این مسئله با توجه به اجتماعی بودن من و اولویت بودن تشکل برای من سخت است و احساس میکنم نمیتوانم نقش آفرینی درستی در سال بعد تشکل داشته باشم. بنده سیر مطالعاتی و مطالعات گروهی همراه با حلقه و البته مطالعات فردی دارم و با کتاب و کتابخوانی غریبه نیستم و در کنار اجتماعی بودن و علاقه به مسائل اجرایی همیشه دغدغهی کار اجرایی با مبنا را داشته و دارم ولی نمیدانم که آیا اسلام ناب در کنار مطالعاتم آن مبنا را برای من میسازد یا خیر مسئله طرح ولایت بهتر است. بصورت کلی هم نقش زندگی آینده خودم را در کار صرف اندیشه ای و فکری نمیبینم و احساس میکنم کف صحنهی کشور هم نیازمند مسائل فکری و مبنایی است. خواستم در رابطه با این دوراهی از شما سوال داشته باشم
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به خودتان دارد که در کدام حضور، بیشتر احساس میکنید به عمق اهداف سلوکیِ انقلاب اسلامی حاضر میشوید. تصور میشود مباحث «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» https://eitaa.com/matalebevijeh/10677 در این مورد بتواند جهت انتخاب بهتر به شما کمک کند. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: ان شاءالله طاعات و عبادات قبول باشه و عیدتون هم مبارک. دختر ۲۲ ساله ای دارم دانشجوی رشته ی ریاضی. الحمدلله پایبند به دین عزیز هست. و بعلت اینکه اطرافیان پسر تحصیلکرده ندارند همه خواستگارانش عادی هستن و خیلی تمایلی بهشون نداره حالا یه طلبه ای به خواستگاری آمدن .ولی همین رو هم قبول نمیکنه به خاطر جو بدی که در مورد این قشر د ر جامعه وجود داره وگرنه خودش خیلی ناراضی نیست. چطور باهاش حرف بزنیم تا فانع بشه. خدا خیر به شما بده که این پیامها رومیخونین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال زندگی باید در مسیر تعادل دنیا و آخرت باشد و در این رابطه باید با خواستگاران مواجهه شد که آیا در این فضا، زندگی را جلو میبرند یا نه؟ و بیش از این نباید سختگیری کرد. موفق باشید
سلامعلیکم: وقت بخیر. آیا استفاده از اینستاگرام به دلیل حذف مطالب مربوط به حاج قاسم و نادر طالب زاده و ... مصداق «لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا» نمیشود که لازم باشد در این فضا حضور نداشت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نباید از این صحنهها به راحتی خارج شد مگر آنکه با عزمی کلّی همه جریانهای انقلابی با تصمیمی واحد، آن رسانه را ترک کنند. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامی، و با تشکر از زحمات شما، لطفا در راستای رسیدن به «سینما، ایوان نظر» در انقلاب اسلامی راهنمایی بفرمایید. میدانیم بیان سینمایی حال مخصوص به خود را دارد و حال حسی است که در نسبت با وجود صورت می گیرد. فرم، جهت و نحوه ی حرکت در رجوع به حقیقت در بیان سینمایی، اگر با نظر به مقام جامعیت صورت گیرد، مظهر اسم «الصمد» یعنی «به سوی او» می شود. و اگر در فیلمنامه و کارگردانی رجوع به حقیقت در مقام جامعیت نباشد و اگر حیات حقیقی دیده نشود، شرّ ما خلق (آنچه فیلمنامه و کارگردانی خلق کرده) مخاطب را گرفتار می کند، زیرا هر حقیقتی در مقام جامعیتش خودش است و اگر هر چیزی از جامعیت جدا شد از حقیقتش خارج می شود. وقتی فیلمنامه و کارگردانی وجود خاصی نباشد، نه خودش را ببیند و نه غیر را، و فقط حق ببیند. خدا خودِ رجوع به حق «الصمد» را به او می دهد. و تا وقتی بقیه چیزها را حس می کند و وجود برایشان قائل است، توحید اش کامل نیست. از طرفی صحنه های فیلمنامه اشاره ایی است به پایگاه وجودی ایی که فیلمنامه نویس در خود، آن پایگاه را می شناسد. پایگاه قرب به حق. و فیلمنامه نویس برای نوشتن صحنه ها در عالم خیال، عقل و یا قلب خود مستقر شود و مخاطب را با خود در همان لایه از وجود حاضر میکند و با حرکت بین صحنه ها مخاطب را در لایه های وجودیِ حس، خیال، عقل و قلب عبور می دهد تا به جامعیت برساند. مبنای این حرکت در لایه های وجودی، جاذبه و کششی است که در معنا و حقیقت داستان وجود دارد و در تطبیق با جذابیت های تکنیک سینما به تصویر در می آید. رسیدن به نوع و جنس چنین جذابیتی در تصویر بسیار اهمیت پیدا می کند زیرا جذابیت سینمایی تحریک ایجاد می کند و این تحریک منشا حرکت می شود و اگر دقت نشود جذابیت در بیان تصویر به سمت تحریک غرایز و یا تحریک احساسات می رود. در صورتی که جذابیتی از جنس انقلاب اسلامی که بر جامعیت قلب استوار است خودش محرّک است و ریشه در محبت انسانِ کامل دارد، چنین حرکتی، حرکت شوقیِ شخصیت داستان و حرکت حبّیِ حضرت حق را تعریف می کند. از آنجایی که با حرکت حبّی، تجلی حقیقت رخ می دهد، جامعیت نشانه ها و جاذبه های چنین حرکتی در تصویر بسیار اهمیت پیدا میکند. محبت به جنبه ی وحدانی در عالم حاضر است و اگر در قلبِ فیلمنامه و کارگردانی نور محبت انسان کامل (مقام جامعیت) باشد، جذبه های چنین نوری در بیان سینمایی، قلب مخاطب را تسخیر می کند و محرّک او برای عمیق شدن در لایه های وجودی می شود. ظهور محبت به انسان کامل با اجتناب از صفاتی که متضاد با این محبت است صورت میگیرد. سفر شخصیت اصلی داستان در ابعاد وجودی او در عالم حس، خیال و عقل می گذرد تا در حیات انقلاب اسلامی به قلب برسد. اینکه حضور در هر کدام از این ابعاد وجودی، منجر به رفتارهای مخصوص به خود از شخصیت می شود، فیلمنامه و کارگردانی را هدفمندتر می کند و مستقل ندیدن شخصیت ها و حرکات و تاکید کردن بر حالات وجودی نه بر حالات نفسانی از ویژگی هایی است که در نظر گرفته می شود. از طرفی شخصیت اصلیِ تنها وجود ندارد. شخصیت اصلی به نور جامعیت در صحنه است. هویت شخصیت اصلی که در نسبت حق و خلق تعریف می شود در گفتار و رفتار و حالات او منعکس می شود. او که مأوایی در حقیقت یافته، برای اینکه همواره خودش را در آن مأوا بیابد، ایستادگی و مقاومت میکند. او که به علم حضوری می رسد، هم رجوع دارد و هم تحقق. مخاطبی که با شخصیت اصلی (مجلای کمالات الهی) همراه می شود، هر لحظه خود را در عین ربط بودن، محتاج بودن، فقیر بودن و مضطر بودن به حق احساس می کند و از طریق وجود او به همه ی حقیقت منتقل می شود. وقتی رجوع به حقیقت در فیلمنامه و کارگردانی باشد، کثرت ها شخصیت دار نمی شوند و ترکیب بندی صحنه چشم ها را به حضور حق می اندازد و بر ماهیات تأکید نمی کند. زیرا صورت ماهیات که در ذهن واقع می شود، سایه علم حق است که از طریق حق در کارگردانی اشراق می شود. و تصاویر آن طور که هستند جز برای قلبی که به حقایق منور شده و حجاب ها بر طرف شده محقق نمی شود. و اگر کارگردانی خلوص قلب نداشته باشد و مقصدش حق نباشد، عالم داستان چهره اش را به او نشان نمی دهد. زیرا نفس با "واهب صُوَر" صورت ابداع میکند و کارگردانی از تعلقات عقلی، خیالی (ذهنی) عبور می کند و با تمام وجود به حق رجوع می کند و از واهبِ صور طلب می کند که صورت های داستان را که اصالت دارد به او نشان بدهد تا جزئیاتی که متصل به مقام کلی است در تصویر ظهور کند. زیرا عالم مثال، علم است و انسان را با حقیقت مرتبط می کند و از آنجایی که وجود علمی همان وجود ذهنی است، سینما باید بر بنیان علم باشد، علمی که با قرب به حضرت حق آشکار شود تا بتواند وارد عالم مثال شود و شهود صورت گیرد. نفس با مقام علمی آنچه می بیند متصل می شود و با نازل شدن در عالم مثال صورت وجودی را در موطن خیال می بیند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در تاریخی هستیم که با تصاویر و صحنههای سینمایی اموری را میتوانیم به مخاطبانمان بنمایانیم و گوشزد کنیم که مقصد و مقصود انبیای الهی بوده است چیزی که ملاحظه کردید اخیراً آقای شهاب حسینی متذکر آن شدند. و البته نباید وقتی میخواهیم معانی قدسی را در قالب داستان و فیلم آوریم، به صورتی سطحی و حالت مستقیم اخلاقی درآوریم؛ بلکه باید آن مفاهیم حالت «اشارت» داشته باشد و نه صراحت.
آنچه در متن جنابعالی مطرح است، امری است که خواهی نخواهی باید در این تاریخ مدّ نظر فیلمسازان ما باشد هرچند همه آن محقق نشود. ولی نباید به صرف آنکه این امور به قول آنها «انتزاعی» و قابل تحقق نیست بهکلّی از تحقق آنها منصرف شد. سینمای فاخر نیاز ما جهت ارائه اهداف انقلاب اسلامی میباشد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام و ادب بمناسبت ایام بستر نشینی حضرت صدیقۀ طاهره سلام الله علیها. بنده طلبۀ پایۀ چهارم حوزۀ علمیه هستم که در اواسط پایۀ چهارم بنا بر دلائلی به این نتیجه رسیدیم که در کنار حوزۀ علمیه، فعالیت در حوزۀ رسانه بسیار مطلوب است. بعد از مدتی فعالیت به این نتیجه رسیدیم که درست است فعالیت در هر دو حوزه ممکن است و حتی اشخاصی در این فرایند موفق هستند، لکن این کار صحیح نیست و باید فعالیت در یکی از حوزه ها انتخاب شود و ادامه داده شود. با تأمل و مشورت به این نتیجه رسیدیم که فعالیت در حوزۀ رسانه مطلوب تر است تا در حوزۀ علمیه. بنظر شما آیا خروج بنده از حوزۀ علمیه درست نیست و با ضرر همراه است یا صحیح است و با منفعت همراه است؟ در کل در این سیر تفکر بالا اگر از نکته ای غفلت کردم ممنون میشم راهنمایی بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر در حوزه، به آن عمق لازم برسید که علاوه بر فقه، با فلسفه و در ادامه آن با قرآن و روایات آشنا شوید، با عمق بیشتری در فضای رسانه میتوانید حاضر گردید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بنده و رفقا رعایت دستورات ستاد کرونا است ولی نه به آن صورت که طرف گفته بود در خانه و در حین خواب، در رختخواب هم ماسک میزند. آری! بنا نیست در فضای آزاد دامنه کوه در صبحگاهان چند نفر با آن فاصلههای نسبتاً زیاد و یا در حین سخنرانی ماسک زده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه، قضیهی دیواری است که آفتابی به آن میخورد بلکه آفتاب نشان داده شود. اگر از آن طریق، آفتاب را دنبال کنیم راه را درست رفتهایم. ولی اگر مشغول دیوار شویم که آفتاب به آن تابیده، مشغولِ فرع شدهایم و از اصل، بازماندهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون بنده به این نحوه ورود ندارم، نمیتوانم نظر دهم. موفق باشید
