باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این موارد را باید بیشتر با مشاوری که روحیهی طرفین را میشناسد؛ در میان بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است با جناب آقای نظری به شمارهی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ناسیونالیسم یک توهّم و به یک معنا، شرک است ولی درک ارادهی الهی در تاریخ در ملتی خاص، قابل تفکر است مثل آنکه میفرماید در برههای از زمان، بنیاسرائیل را بر همهی انسانها برتری بخشید «وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن بازی نیستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و مطمئن باشید راهی که از طریق انقلاب اسلامی شروع شده است، به صورت غیر منتظرهای ما را از معضلاتی که به جهت همان التقاطی که فرمودهاید؛ پیش آمده، آزاد میکند. در این مورد عرایضی در شرح سورهی فتح شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کرد انگیزهی دیگری جز رضایت حضرت حق در میان نباشد. موفق باشید
سلام استاد. عطف به سوال ۳۴۲۰۹ که فرمودین هرکس موجودیت نظام را به خطر اندازد محارب است و محکوم به اعدام، خب با همین استدلال در عربستان و بحرین و... محاربین اعدام می شوند، با همین استدلال حکومت شاه که بهرحال یک حکومت شیعی بوده، دستش در کشتن مخالفین باز بوده. پس چرا آنها شنیدند و اینها محارب؟ بهرحال این شبهه ای است که وارد است. سپاس از سعه صدرتان. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اصل قضیه برای هر نظامی که موجودیت آن را بخواهند به خطر بیندازند، به معنای تلاش بزرگ برای براندازی، همانطور است که میفرمایید. ولی قضیه عربستان خارج از باطلبودن نظام قبیلهایش از این قرار است که به کلّی با هرگونه آزادی اندیشه برخورد محاربه و براندازی میکند. موفق باشید
با سلام و خسته نباشید به استاد عزیز: چه کار کنم در نماز حضور قلب داشته باشیم؟ من به معنای آن توجه دارم بعضی وقتها گریه می کنم ولی همیشه این طور نیست ولی هرکاری می کنم چشم دل باز نمی شود و چیزی نمی بینم چه کار کنیم چشم دل باز شود؟ در آیام ماه رجب و شعبان یک حالی می شوم ولی بعد آن حال معنوی می رود. در اعتکاف هم شرکت می کردم چند روز یک حالی دارم بعد از بین می رود چه کنیم آن حال برای همیشه باشد؟ با ما در آن حال سکوت زیاد دارم و دوست ندارم با کسی ارتباط برقرار کنم قبلاً خوابهای خوب داشتم ولی دیگه کم شده چه کار کنیم خواب خوب ببینیم و چشم برزخی باز شود؟ یکی از اولیا خدا دیدم آیت الله محمد تقی بهجت پشت سرش نماز خواندم دلم یک حالی می شد چند بار از نزدیک دیدم بدنم می لرزید ولی بعد آن معنویت تمام می شود چه کار کنیم چشم دل باز شود؟ سیر معنوی و سیر سلوک کنیم به خدا و اهل بیت علیه السلام برسیم، در نماز و روزه توجه به حق داشته باشیم؟ چگونه توجه به اسما الهیه داشته باشیم آیا با ذکر حل می شود؟ ذکر یونسیه شما تجویز می کنید یا اذکار دیگر اگر می شود راهنمایی کنید. اگر کسی در دنیا به آن مقامات که گفته شد نرسید آیا ضرر و خسران کرده و گناه کرده؟ این که مثلاً می گویند حضرت امام در نماز حضور نداشتند بعد در تشهد نماز حضور داشتند در نماز پرواز روح جسم داشتند و چشم دلشان باز بود و به تمام معنا پرواز داشتند چیزهای می دیدند و آیت بهجت هم همین طور در نماز چیزهای می دیدند اصلا در دنیا نبودند و در آسمانها هستند. ما چه کنیم مثل آنها باشیم برای ما که این اتفاقات نمی افتاد و ببینیم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تقویت معارفی که جان را نسبت به حقیقت بیدار میکند مثل «معرفت نفس» ۲. توجه به نحوهای از بودن که بهترین بودن است با نظر به توصیههای مولایمان علی «علیهالسلام» به امام حسن «علیهالسلام» در کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» ۳. با طمأنینه و با حضور قلب، عبادات را انجام دادن، به امید آنکه خداوندعنایات خاصه خود را از ما دریغ ندارد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: در رابطه با واقعه ی کربلا و امام حسین علیه السلام پارادوکس عجیبی وجود دارد به این صورت که از یک سو عشق و شور و سلحشوری و نشاط در میان است و از یک سو حزن و عزا و ماتم است که از بچگی با همین عزا آشنا شدیم. چگونه این دو با هم جمع میشوند؟ چرا شیعه در قضیه ی کربلا توصیه به عزا و حزن و اشک شده؟ مگر غیر از زیبایی در صحنه ی کربلا در نظر امام معصوم و اولاد و اصحابش بود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً عظمت کربلا در همین است که نظر به همه ابعاد انسانیِ انسان دارد از عواطف بگیر تا عقل و قلب. و اینجا است که از یک طرف سوک را به «حماسه» تبدیل میکند و از طرف دیگر ترور را به «شهادت».
عاشورا همانند قرآن که متنی است دارای حقیقت، میتوان متوجه باطن آن شد و سعی کرد جهانِ آن واقعه را شناخت وگرنه با جمع قسمتهای متکثر یک واقعه، حقیقتِ آن واقعه بر ما رُخ نمینمایاند و از این جهت اگر در مورد کربلا نتوانیم بین قسمتی از آن رخداد که امام به سوی عراق حرکت میکنند، و بین آنکه از ابتدا خود را برای شهادت آماده کردهاند، و بین آنکه در مقابل لشگر حرّ و لشگر عمرسعد میفرمایند: «اگر میخواهید برمیگردم»؛ جمع کنیم جهانِ واقعه کربلا را نیافتهایم، جهانی که مافوق قدرتطلبی به دنبال احیای انسانیت و شور ایمان است. ایمانی که ابعاد فراموششده انسان را به او برمیگرداند. آری! در نگاهِ پدیدارشناسانه، کربلا و عاشورا متنی است که حقیقت آن در همه ابعادش، احیای انسانیت و شور ایمان است، ایمانی که ابعادِ فراموششده انسان را به او برمیگرداند. موفق باشید
با سلام: در دعای «اللهم نور ظاهری بطاعتک و باطنی به محبتک و قلبی به معرفتک و روحی بمشاهدتک...» چرا از کلمه ی نور استفاده شده؟ مثلا از اجعلنی یا ادخلنی بکار نرفته چرا مقام و یا جایگاه محبت را باطن میداند اما معرفت را قلب و در آخر مقام برای اتصال با حضرتش را سر آنهم مستقل میداند؟ ممنون میشم اگر توضیح دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: دعای ارزشمند فوق متذکر آن است که باید از حضرت حق تقاضا کنیم در همه ابعاد مورد عنایت الطاف او باشیم، هم در ظاهر منوّر به نور اطاعت او بشویم مانند خانمی که رعایت عفاف را میکند و هم در محبت و معرفت که امری است درونی از او تقاضا میکنیم که باطن ما را منوّر به محبت و معرفت خودش بگرداند و از آن مهمتر مقام روح است که فوق مقام قلب میباشد و طلب رؤیت حضرت حق را از او داریم. موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیزم: بنده و تعدادی از رفقای مذهبی و انقلابی شهرستان خمین با مباحث و آثار جنابعالی مأنوس و مرید و مشتاق دیدار حضوری و واقعی شما هستیم؛ لذا بدین وسیله از حضرتعالی دعوت بعمل می آوریم جهت بهره مندی خاص در زادگاه بنیان گذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی «ره» یعنی شهرستان خمین حاضر شوید. حتما استحضار دارید؛ شهرستان خمین از توابع استان مرکزی است و مسافت اصفهان تا خمین حداکثر ۳ ساعت است. واقعا خیلی خرسند و خوشحال میشویم که حداقل یک روز را در زادگاه امام خمینی «ره» حضور و خدمت گزار شما باشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم بالاخره سنّ بنده توانایی هر کاری بخصوص مسافرت را برایم مشکل کرده است و از آن طرف، کارهای زمینمانده اجازه نمیدهد تا آنها را رها کنم. بنا بر آن است که بر اساس سنوات قبلی سفری به گلپایگان داشته باشیم که البته زمان آن هنوز روشن نشده. امید است توفیق ملاقات عزیزان نیز برایم پیش آید. در این مورد خوب است که با جناب آقای دکتر نقدی به شماره 09133710835 صحبت بفرمایید تا ان شاءالله هماهنگ شویم. البته عجله نکنید. موفق باشید
با سلام استاد عزیز و گرامی: یک سوال مدتها ذهن مرا به خود مشغول کرده است. همیشه میخوانم که فلان عالم در اثر احترام به پدر و مادر به مقاماتی رسیده اند. از آن طرف وقتی زندگی علما را میبینیم، متوجه مراتب بالای اخلاقی و اعتقادی والدین بزرگوار ایشان می شویم. من در خانواده ای بزرگ شده ام که از کودکی اهمیتی به مسائل اعتقادی نمی دادند و در کل رفتار بسیار نامناسبی با فرزندان خود داشتند و این مشکلات اثرات فراوانی بر روحیه و زندگی جوانی ما گذاشت. من تلاش فراوانی برای حفظ حرمت می کنم. ولی باز هنگام آزار و تندی از سوی آنها بی طاقت میشوم و تندی می کنم و گاهی به عدالت خدا شک می کنم که چرا پدر و مادری که روح و روان فرزند خود را آزار داده اند، اکنون فرزند محکوم به سکوت و خوش رفتاری است و با کوچکترین اعتراضی درهای رحمت به روی او بسته میشود. این موضوع من را در مسیری که در پیش گرفتم تا به معرفت و شناخت خدا برسم، دچار ناامیدی شدید می کند. ممنون میشوم من را راهنمایی بفرمائید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته اساتید اخلاق و سلوک، آن کس که در خانوادهای دور از توحید با همت بلند خود، یک قدم به سوی توحید بردارد، صدها برابر جلوتر از آن کسی است که در فضای توحیدی خانواده قدمهایی به سوی توحید برداشته باشد و از این جهت باید بسیار امیدوار باشید که خداوند چگونه در دل چنین شرایطی محبّت خود را در جانتان ایجاد کرده است. موفق باشید
با عرض سلام: بدون داشتن استاد روزی سرد میشویم روزی گرم لطلا راهکاری بدهید.🙏 استادی در دسترس ندارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به سخن آیت الله بهجت بیندیشید که فرمودند: «علمِ تو، استاد تو است» . و در این رابطه خوب است به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیة الله بهجت«رحمتاللهعلیه» رجوع فرمایید.
https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA
امروز ذیل رهنمودهای مقام معظم رهبری می توان تا آنجا جلو رفت تا همچون مرحوم نادر طالبزادهها ره صد ساله را یکشبه طی نمود. موفق باشید
سلام استاد: خسته نباشید. طاعات و عباداتتون قبول باشه ان شاءالله. استاد شرمنده وقت با ارزشتون رو میگیریم. دو تا سوال داشتم. تازگیا محبت و علاقه عجیب و خوبی به آیت الله فاطمی نیا در ما ایجاد شده. میخواهم به ایشان نزدیک شم هم راه و روش زندگی و هم معرفتی، چکار کنم؟ آیا این حس خوبیه؟ سوال دوم اینکه آنهایی که طلب شهادت میکنند از خدا و اصرار دارند به این امر، صاحب چه ویژگی هایی هستند؟ طلب شهادت و شوق رسیدن به شهدا باشد ولی در عمل و زندگی شباهتی به آنان نداشته باشی میشود؟ چرا باید از خدا طلب شهادت کنیم، به چه هدفی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دوستداشتنِ علمای فرهیخته حتماً از عنایات الهی است و کافی است در جواب این نوع دوستداشتنها، سخنان ایشان را با جدّیت کامل دنبال کنید إنشاءالله معارف ارزشمندی نصیبتان میشود. ۲. طلب شهادت در راستای حضور بیشتر در تاریخ الهی است که شروع شده، و اتفاقاً در همین رابطه رهبر معظم انقلاب میفرمایند شهدا بعد از شهادتشان دستشان بازتر است. موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله: با آرزوی سلامتی برای استاد عزیزم، میخواستم تفاوت «واقعیت» را با «حقیقت» بدانم این دو چه فرقی با هم دارند؟ (در فلسفه) لطفا مثال هم بزنید استاد با تشکر فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه را که با آن روبهرو هستیم به اصطلاح آن را واقعیت میگویند که ممکن است آن واقعیت، باطنی داشته باشد و آن حقیقتِ آن واقعیت به حساب میآید مثل انقلاب اسلامی که واقعیتش همان چیزی است که امروز در تاریخ واقع شده، ولی حقیقت آن بسی بالاتر از آن است که فعلاً ما با آن روبهرو هستیم و آن حقیقت، اراده الهی است جهات نفی استکبار. موفق باشید
با سلام: یک سوال ذهن مرا درگیر خود کرده که چرا انسان اینقدر تحت تاثیر افرادی که به نحوی در جماعات آنان یا همراه با آنان می شود قرار می گیرد و آیا راهی وجود دارد که با اینکه در کنار مردم با عقاید مختلف قرارمی گیریم ولی همواره آنچه که می خواهیم بمانیم و تغییر نکنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت تأکید میشود در معارف دینی و سیره ائمه تأمّل کنید تا نسبت به افراد، افراط و تفریط نشود. عرایضی در شب ۱۳ ماه رجب إنشاءالله تحت عنوان «حضرت علی «علیهالسلام» و راهی به سوی محبّتی اصیل در اسلام» خواهد شد. که ممکن است در این رابطه کمککار باشد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: در مورد سوال ۳۱۹۸۳ خواستم بگویم که مضمون کلیپ اینست: «علامه حسن زاده به آن عالمی که به دیدارش رفت فرمود میخواهم در گوشتان چیزی بگویم که اطرافیان شما نفهمند. آن عالم هم گفت باشد و گوشش را جلو اورد تا حضرت علامه در گوششان چیزی بگوید. ولی حضرت علامه بجای حرف زدن در گوش آن عالم، صورتشان را بوسیدند و اطرافیان از اینکه حضرت علامه این کَلَکِ شیرین را سوار کرد تا صورت آن عالم را ببوسد خندیدند و لذت بردند.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: «کار نیکان را قیاس از خود مگیر». صفای کار را ببینید و فضایی که ایجاد شده. در آن فضا قضیه متفاوت خواهد بود. خدا رحمتشان کند که چقدر دلْ زنده بودند. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر باشه. نظر شما در مورد رجعت، رجعت با بدن مادی و فیزیکی بود - نظر استاد مطهری رو می خوندم که نظر دیگری رو مطرح کرده بود و گفته بودن کیفیت رجعت برای ما معلوم نیست - شما فرموده بودین حتما مادیست ، علت و توضیح تفاوت نتیجه گیری رو می خواستم. البته در مورد قیامت هم گویا نظر استاد مطهری با نظر شما متفاوته ( طبق نظر استاد معاد جسمانی به همان معنای بدن معمولی مادی ما و نظر شما معاد با بدن مثالی یا به قول علامه مصطفوی با بدن متناسب اون نشئه) البته موضوع معاد بحثش متفاوته، اینجا صرفا منظورم بحث رجعت بود که بنظر شما نظریه اون رجعت روحانی که استاد مطهری به عنوان یک نظر قبول دارند رو قبل ندارید. سخنان استاد مطهری: آنهايي هم كه قائل به رجعت هستند، بعضي به سبك محدثين همين طورمعتقدند كه عينا مثل قيامت مي شود، يعني واقعا همين مرده ها از همين خاك زنده مي شوند. عده اي ديگر كه يكي از آنها مرحوم فيض كاشاني است [طور ديگري معتقدند]. ديگران اصلا در مقام توجيه برنمي آيند، مي گويند به ما گفته اند رجعت، ما هم مي گوييم رجعت، ما چه مي دانيم كيفيتش چگونه است؟ بحثي نمي كنند. ولي مثل مرحوم فيض معتقد هستند كه رجعت نظير اين چيزي است كه امروز علماي ارواح مي گويند. اين حرف علماي ارواح تا چه حد درست است يا نادرست، به جاي خود، ولي نظير اين است كه مي گويند مثلا مشاهده شده كثيرا كه يك نفر در حال بيداري، روح ميتي را به صورت يك شبح و يك جسم خاص رقيقي كه با اين جسمها فرق داشته [حاضر] كرده و آن را ديده است. اگر حرف اينها را قبول نكنيم، نظيراين را اهل مكاشفه زياد گفته اند. اهل مكاشفه زياد ادعا مي كنند كه ما در حالي كه در حال خاصي از مكاشفه هستيم ارواح مؤمنين را مشاهده مي كنيم و مي بينيم، مي آيند و با ما حرف مي زنند. وقتي حضرت زهرا (س) مي خواستند به دنيا بيايند و زنهاي اهل مكه از كمك كردن به حضرت خديجه (س) امتناع كردند، چهار زن آمدند آنجا براي اينكه به او كمك بدهند. پرسيد: تو كي هستي؟ يكي گفت: من حوا هستم، ديگري گفت: من آسيه هستم، ديگري گفت: من مريم هستم و...اينها همان تجلي كردن و ظاهر شدن روحهاست با بدنهاي مثالي در اين دنياي مادي، كه اگر حرف علماي ارواح - كه امروز ادعا مي كنند- راست باشد، اين يك تاييد علمي است بر آن چيزي كه اولياي دين يا اولياي عرفان و مكاشفه گفته اند. اشخاصي مثل مرحوم فيض كاشاني معتقدند رجعتي كه در آينده خواهد شد، نه اين است كه مرده ها از قبر زنده مي شوند، بلكه معنايش اين است كه در يك وضع خاصي عده اي از ارواح - به همين شكلي كه عرض كردم - در اين دنيا ظاهر مي شوند. بنابراين، مساله رجعت با مساله قيامت فرق مي كند. اولا خود مساله رجعت يك مساله صد در صد [ضروري] نيست مثل قيامت. ثانيا كيفيت رجعت با كيفيت قيامت فرق مي كند، چون در كيفيت قيامت در قرآن تصريح شده كه حشر از قبور مي شود ولي ما در باب رجعت چنين حرفي را نداريم. بعيد نيست كه به اين شكل باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جزوه مربوط به موضوع «رجعت» بحث شد، بحث در برگشت افراد است به دنیا تا در کنار حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجهالشریف» با ظلماتِ آخرالزمان مقابله کنند و این با جسمانیبودن و مادیبودن بیشتر میخواند. عدهاي كه در زندگي خود فرصت ظهور شخصيت خود را نداشتهاند تا چهرهي نهايي خود را آشکار کنند و مايلند آن چهره را بنمايانند اجازهي رجعت دارند، عدهاي مأمور ميشوند بر سر قبر مؤمنين بروند و به آنها بگويند: «يَا هَذَا إِنَّهُ قَدْ ظَهَرَ صَاحِبُكَ فَإِنْ تَشَأْ أَنْ تَلْحَقَ بِهِ فَالْحَقْ وَ إِنْ تَشَأْ أَنْ تقم فِي كَرَامَةِ رَبِّكَ فَقُم»[1] اى فلانى! امام و صاحب تو ظهور كرده اگر مىخواهى به او ملحق شوى، ملحق شو و اگر مىخواهى نزد کرامتِ پروردگارت اقامت كنى، چنين كن. در روايت داريم که حضرت صادق (ع) ميفرمايند: «إِنَّ الرَّجْعَةَ لَيْسَتْ بِعَامَّةٍ وَ هِيَ خَاصَّةٌ لَا يَرْجِعُ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِيمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الشِّرْكَ مَحْضا»[2] رجعت عمومى نيست بلكه افراد خاصى به دنيا برميگردند كه يا مؤمن خالص و يا مشرك محض باشند. پس ملاحظه ميفرماييد که هم در بين اشقياء و هم در بين سعداء رجعت هست. موفق باشید
[1] - الخرائج و الجرائح، قطب راوندى، ج3، ص 1166.
[2] - بحار الأنوار، ج53، ص 39.
باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه سؤالتان نشدم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جهانی که خداوند در مقابل ما قرار داده، بسی گشوده است و هیچ امری نمیتواند آن حضور را برای ما تنگ کند. پس اولاً: جایی برای آن نوع از عصبانیتها نیست. ثانیاً: جایی برای خودخوری نمیباشد. باید زندگی را از نو شروع کرد. موفق باشید
کاربران محترم از ما نخواهند که جواب به پیامکهای آنها ارسال شود، این کار برای ما مقدور نیست!!!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم حصولی، علمِ به علم هست. ولی در علم حضوری، انسان فقط علم است. به گفتهی جناب مولوی: «ای برادر تو همان اندیشهای». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالا اگر هم این حرف بر اساس روایتی باشد، باید تأویل شود زیرا ظاهر آیه مربوط به خود قوم حضرت نوح است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که انسانها در این تاریخ، جهانی شدهاند و از حالت قبیلهای که سلفی بمانند و یا توسعهگرا، عبور کردند. در این شرایط بهجز سرانِ دنیای مدرن یا ارتجاع، بقیهی مردم به دنبال چیزی هستند که جوابگویِ بودنِ آنها باشد و بنده در این راستا انقلاب اسلامی را جوابگوی چنین مطلبی میبینم. در این رابطه بد نیست سری به جزوهی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» که بر روی سایت هست، بزنید. موفق باشید
سلام حاج آقا وقت بخیر: یک مسئله ذهن من را مشغول کرده و جواب برای آن نیافتم. شما جوابی متقن در خصوص حکایت ذیل به ما هم بفرمایید استفاده کنیم. حدود ۱۲ یا ۱۵ سال قبل کلیپی از آیه الله ناصری رحمه الله علیه دست به دست شد که از قول آیه الله بهجت رحمه الله علیه ظهور را آنقدر نزدیک میدانند که حتی پیرتر از آن دو بزرگوار هم آن را درک خواهند کرد و حالا آن دو به رحمت خدا رفته اند و خبری نشده. البته چون مطمئنا کلیپ را شما دیده اید فقط به آن اشاره کردم. با توجه به اینکه آن دو بزرگوار از اولیا بوده اند چگونه باید این نقل را هضم کرد؟ بدتر هم اینکه جدیدا کلیپی ساخته اند و براساس آن همه چیز را به تمسخر گرفته اند. البته بعضی افراد می گویند آقای بهجت چنین چیزی نگفته و آقای ناصری اشتباه کرده درحالی که کلیپی منتشر شده و از آقای بهجت سوال می کنند که آقای ناصری از قول شما این مطلب را گفته و ایشان تایید میکنند. حال سوال اصلی این است که چرا این دو بزرگوار که ارادتمندان زیادی دارند مطلبی را مطرح کرده اند که به وقوع نینجامیده و باعث زدگی عده زیادی شده و...
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه سازندگان آن کلیپ بهکلّی از معارف الهی دور میباشند و معنای سخنان اولیای الهی را که ناشی از کشف روحانی آنها است، در نمییابند. بنده همان روزهایی که آن عزیزان آن سخنان را فرمودند عرض کردم منظور، ظهور خاص حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» است. وگرنه آنان به خوبی میدانند که برای ظهور آن حضرت کسی نمیتواند وقت تعیین کند. نمونهای از ظهور نور خاص آن حضرت را شما در انتخاب دولت اولیه آقای احمدینژاد ملاحظه کردید که چگونه مردم و حتی طلاب با شهریه کمی که داشتند برای آقای احمدینژاد تبلیغ نمودند و البته این بدان معنا نیست که ایشان در دولت دهم از رجوعی که مردم به ایشان کردند، بهره لازم را ببرند. و یا انتخاب دولت آقای رئیسی را نیز میتوان به همان معنای نور خاص حضرت به شمار آورد. موفق باشید
سلام وقت بخیر: ممنون بابت زحمات سخنرانیها عالیه ولی من یه سوال دارم استاد طاهر زاده در سخنرانی وسعت نفس و امکان فهم زبان دین ۴ در دقیقه ۳۳ میگه دوستان بحث قبر معاد رو مفصلا دنبال کنن این بحث قبر معاد کدومه؛ کتابه یا سخنرانیه؟ کجا هست که من پیگیری کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّیترین زندگی» است که طی ۷۵ جلسه شرح داده شده است. متن کتاب و شرح صوتی آن روی سایت هست. موفق باشید
