بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29880

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب و ارادت: در آیه ۱۱۰ کهف فرموده شده هر کس به لقای پروردگار امید دارد ابتدا فرموده عمل صالح و بعد فرموده شرک نورزیدن به خدا که جزء عقاید است. آیا می‌شود این تقدم و تاخر را به حساب آن گذاشت که خداوند عمل را مقدم دانسته، و اعتقاد و یقین انسان با عمل به مرور زمان زیاد می‌شود و یقین در مرتبه بعد است؟ آیا می‌شود به این  صراحت و تفکیک گفت؟ و رابطه عمل صالح و اعتقاد اینگونه است؟ با تشکر و توفیقات روز افزون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت عبور از شرک بعدی آن توحیدی است که منجر به لقاء‌الهی می‌شود که همان شرک خفی باشد. موفق باشید

28798

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب روح مجرد پاورقی صفحه ۵۳ درباره مرحوم انصاری دارد که ایشان به قدری بدنشان نحیف و ضعیف بود که جز استخوان چیز دیگری نبود، چه حالتی بر ایشان وارد بوده که به این وضعیت دچار شده بودند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افراد متفاوتند. ولی رویهمرفته وقتی انسان جز به روح خود نظر نکند از هر امری که روح را مشغول بدن کند، فاصله می‌گیرد. موفق باشید

28520

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: کسانی که در راه معرفت دینی در مرحله ای به عین الیقین توحیدی عالم می رسند، به نظر می رسد که این عین الیقین همیشه با آن ها نباشد ولی بعد از آن وقتی وقایع را می خواهند تحلیل کنند همیشه رجوع آن ها به همان عین الیقین است و با آن زندگی می‌کنند. آن ها در این مرحله در چه حالی هستند آیا با همین نوع رجوع، همچنان در عین الیقین به سر می‌برند یا دیگر تبدیل به دانایی می‌شود و دیگر دارا نیستند؟ با تشکر. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه در همان حق‌الیقین هستند و با آن نگاه به اطراف نظر دارند. موفق باشید

27906

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده: طاعات و عبادات قبول باشد.چرا دولت ما هیچ واکنشی به جنایات علیه مسلمانان چین توسط دولت کمونیستی آن نشان نمی دهد؟ اوضاع آنها به مراتب بدتر از مسلمانان فلسطین است!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نمی‌دانیم که واقعاً دولت، موضع‌گیری نکرده باشد. احتمالاً با توجه به رویکرد کلّی نظام، بیشتر به روش دیپلماسی حساسیت خود را نشان می‌دهند. موفق باشید

27664

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: طاعات و عباداتتون قبول استاد. روزتون مبارک استاد بزرگوار. خدا حفظتون کنه ان شاءالله به تمام حاجاتتون برسید و سلامت و پیروز باشید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از لطف جنابعالی کمال تشکر را دارم و آرزوی توفیق و عاقبت بالخیر برایتان دارم. موفق باشید

27256
متن پرسش
سلام علیکم: در جواب به پرسش ۲۷۲۴۰ فرمودید هر جامعه ای شخصیت و روح خاص خود را دارد. منظورتان از این روح و شخصیت خاص چیست؟ یعنی جامعه ای با اختیار و ارتباط اجتناعی خود می تواند منور به روح توحیدی شود و یا با فاصله گیری از عقل قدسی بدنبال تحکم ارضاء امیال و آرزوها برود یا اینکه منظورتان از روح و شخصیت مطلب دیگری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند بعضاً بنا دارد اراده‌ی خاص خود را به ظهور برساند و از این جهت، افراد خاصی را تربیت می‌کند و به قلب‌شان آن اراده را القاء می‌نماید به همان معنایی که در قرآن داریم: «وَإِذْ يُرِيكُمُوهُمْ إِذِ الْتَقَيْتُمْ فِي أَعْيُنِكُمْ قَلِيلًا وَيُقَلِّلُكُمْ فِي أَعْيُنِهِمْ لِيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولًا ۗ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ» و (یاد آر) زمانی که خدا دشمنان را هنگامی که مقابل شدید در چشم شما کم نمودار کرد (تا از آنها نیندیشید) و شما را نیز در چشم دشمن کم نمود (تا تجهیز کامل نکنند) تا خداوند آن را که در قضای حتمی خود مقدر نموده (یعنی غلبه اسلام) اجرا فرماید، و به سوی اوست بازگشت امور. هرچند اختیار از انسان‌ها گرفته نمی‌شود ولی در بنیاد وجودشان اگر توجه داشته باشند، میلِ به آن‌چه خدا اراده کرده است را می‌یابند و انتخاب می‌کنند و هماهنگ اراده‌ی الهی می‌شوند. خوب است به این آیه نظر کنید که می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» (مائده/۵۴) ای گروهی که ایمان آورده‌اید، هر که از شما از دین خود مُرتَد شود به زودی خدا قومی را که بسیار دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان سرافکنده و فروتن و به کافران سرافراز و مقتدرند (به نصرت اسلام) برانگیزد که در راه خدا جهاد کنند و (در راه دین) از نکوهش و ملامت احدی باک ندارند. این است فضل خدا، به هر که خواهد عطا کند و خدا را رحمت وسیع بی‌منتهاست و (به احوال همه) دانا است. موفق باشید 

25078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر: از کجا بفهمیم عملی که انجام دادیم با اخلاص بوده و از کجا بفهمیم مورد قبول حق تعالی واقع شده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کرد انگیزه‌ی دیگری جز رضایت حضرت حق در میان نباشد. موفق باشید

38361
متن پرسش

سلام علیکم: با عرض ادب و احترام محضر استاد طاهرزاده. به تازگی شعری از مقام معظم رهبری منتشر شده است یکی از ابیاتِ وَزین این است: «گامی به راه و گامی در انتظار دارم / سرگشته روزگاری پَرگارـ‌وار دارم» خواستم شرحی بر این بیت (بخصوص مصراع دوم) بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً آن‌گاه که انسان مسیر حضور در ایمان را شناخت و یا بگو مسیر ایمان در مقابل او گشوده شد، این گام‌ها و قدم‌ها است که رفتن آغاز می‌کند، رفتنی که اگرچه می‌رویم ولی در هر قدمی افقی گشوده می‌شود و انتظاری پیش می‌آید که قدم دوم را طلب می‌کند به همان معنای ظهور صراط و طلب صراط مستقیم که گامی بعد از گامی، معنای بودن می‌شود. و این‌جا است که انسان به زیبایی در حیرتی قرار می‌گیرد که فقط می‌داند همچنان باید در بستر ایمان جلو و جلوتر برود و پرگاروار با چرخش خود، زندگی را ترسیم کند و این سرگشتگی و حیرت، معنی حقیقی ایمان است از آن جهت که نه چیزی در دست داریم که فکر کنیم به چیزی رسیده‌ایم، و نه آن همه حضور را که هیچ چیز نیست و فقط حضور است، می‌توان نادیده گرفت. این‌جاست که در ادامه بیت می‌فرمایند: «چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم» و این یعنی حاضرشدن در ایمان، حتی آن‌جایی که گویا خزان‌گونه ناله سر می‌دهیم: «الهی قلبی محجوب» در همان حال ایمانِ بهاری در صحنه است. موفق باشید      

   در جریان دیدار رمضانی امسال شاعران با رهبر انقلاب، حجت‌الاسلام انصاری‌نژاد از شعرای برجسته کشور که به‌تازگی کتابی با عنوان «امین شعر انقلاب» تدوین و منتشر کرده، از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درخواست کرد تا غزل منتشر نشده‌ای از سروده‌هایشان را برای انتشار در چاپ جدید این کتاب در اختیارش قرار دهند. 

🔹رهبر انقلاب نیز با تقدیر از آقای انصاری‌نژاد با این پیشنهاد موافقت و غزلی از سروده‌های معظم‌له در اختیار این شاعر قرار گرفت.
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگارـ‌وار دارم
دلبسته‌ی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بی‌شکیب پویم، دل بی‌قرار دارم
یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بی‌اختیار دارم
گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم
نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم
سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم

از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
سیدعلی خامنه‌ای

33722
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: مایل بودم بخشی از آنچه که درباره آزادی و زن در قرآن دیده‌ام با شما در میان بگذارم و از رهنمودهای شما بهره ببرم. هیچ موقعیت و محیط و شرایطی هیچ جبر تاریخی، آزادی را از انسان و از زن نمی‌گیرد، همسر لوط و همسر نوح، تحت ولایت و تربیت دو عبد صالح خدا و پیامبر الهی بودند اما مَثَل اهل کفر شدند. می‌شود رفتار انسانی ببینی، لقمه‌ی پاک بخوری، در هوای معنویت نبی خدا نفس بکشی و کافر باشی. می‌شود در کاخ فرعون با همه وسوسه‌ها و جاذبه های سلطنت باشی و آرزویت خانه‌ای در همسایگی خدا باشد. می‌شود در محیط کاملا مردانه معبد باشی؛ در معرض وسوسه‌ها و شیطنت‌های مردان باشی و حصار محکمی بر پرورشگاه انسان در وجودت بسازی، تا خانه‌ی امن روحِ الله شود. تا یکبار برای کل تاریخ بشریت، مادری باشی که «روحنا» را به سویت بفرستند تا حامل آیت الهی شوی. می‌شود آنقدر در مقام غیب باشی که هیچ نامی از تو در کتاب نباشد، اما کتاب، همه واگویه‌ای از اسرار تو باشد، می‌شود حجتِ حجج الهی شوی. اگر در مقامِ مََثل اهل ایمان و اهل کفر، مردانی پیش چشم می ةمدند و خدا بر آنها مثال می‌زد که بر خلاف رسم زمانه، طالب کلمه‌ی توحید شدند، باز در دلهایی این گمان باقی بود که اگر زن بودند نمی‌توانستند چنین «نه» بزرگی بگویند، اما هر چهار نفر و در هر دو جبهه را از زنان مثال زد، شاید از آنرو که به انسانیت و به ویژه زنان نشان دهد، هیچ چیز، در هیچ مسیری، آزادی تو را سلب نمی‌کند مگر اینکه تو خود، بر خود تار بتنی و در چاه نفسانیت خود سقوط کنی، ما در فضای کفر مدرن و توحید زمانه خود نفس می‌کشیم اما می‌توانیم در صحنه‌ها باشیم، جهاد علمی و مادری و حُسْنُ التَّبَعُل را به زیبایی کنار هم و تنیده در هم پیش ببریم و در حصار امن عفاف، مراقب مقام غیب بودن خود باشیم. استاد: سالهاست کلمه به کلمه سخن شما را و آنچه آبشخور معرفت مناسب زمانه دانسته اید از متعالیه و عرفان و ... در حد ظرفیت خود، نوشیده‌ام و می‌دانم تک تک ما (زن و مرد) در فضای انقلاب چه نفس‌های عمیقی کشیده ایم. در چند نکته دردهایی به جان دارم که برایتان بازگو می‌کنم شاید چون شما به عنوان یک زن در جامعه نزیسته‌اید بازگویی این تجربه‌ها برایتان منظری باز کند. ۱. دو گانه عقل و قلب (عقل و عشق) آنچنان افراطی مطرح می‌شود و پیشاپیش سهم زن تنها عاطفه می شود و سهم مرد عقلانیت که گویی جای نفس کشیدن در فضای حکمت و عقلانیت برای زنان بسته است. گویی زن سرمایه و مجال پرداختن به علوم عقلی ندارد و چنین پرداختنی خلاف روح زنانگی است. وقتی از پرداختن دختر امام به مسائل زنان با رویکرد حکمت متعالیه سخن گفتید یک نفس راحت کشیدم که حداقل بخاطر سالها پرداختن به حکمت متعالیه سرزنشم نخواهد کرد. فقط بدانید ما در غربت سختی به سر می‌بریم. ۲. نهادهای مذهبی و حتی انقلابی به وفور جایگاه زن را موجودی درجه ۲ و در پس مردها و در پَس‌تویِ خانه‌ها می‌دانند، اگر جایی مجالی به زنان می‌دهند از درد ناچاری و گاه برای رعایت مسائل شرعی است، مثل جنابعالی حقیقتا جایگاه جدی برای زن قایل نیستند، ما تفاوت تکریم و تظاهر به تکریم زن را در جان خود حس می‌کنیم. این رویکرد شایع در مورد زن، بستر تقابل زن با دین و نظام را فراهم کرده، من مثل برخی نمی‌خواهم همه بحران پیش آمده در مساله زن و حجاب را گردن دشمن بیندازم، ما چشیده ایم طعم تلخ تحقیر را در نهادها و نظامات دینی و ... انکار این ضعف در جبهه به ظاهر خودی، مواجهه ما با حقیقتِ آنچه در حال رخ دادن است به تعویق می اندازد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این است همان طلوع صبحدمان، و از آن سخن می‌گویید که دیگر در تاریخی که انسان تنها می‌تواند در نزد خود و در آزادی‌اش به‌سر برد؛ فقط انسان داریم، چه زن و چه مرد. درمانده آن‌هایی که هنوز متوجه این امر نیستند تا همچون حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به طور عجیبی در وصیت‌نامه الهی سیاسی خود فرمودند: «ما مفتخريم‏ كه بانوان ما و زنان پير و جوان و خرد و كلان، در صحنه‏ هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر، و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند.»

آیا به اعجاب نمی‌آیید که چگونه حضرت روح الله فهمید تاریخی به ظهور آمده که زنان در پیش خود در امکانی که امکان هر انسانی می‌تواند باشد، آمادگی حضور دارند و این حضور، دیگر حضورِ انسان است و انسان در همه ابعادش آمادگی حضور در این تاریخ را دارد چه در بُعد عقلی و چه در بُعد عاطفی. موفق باشید    

33563
متن پرسش

سلام علیکم! در جواب یکی از سوالات فرمودید که رهبر انقلاب با حکمت و صبر دارند جامعه را به سمت اهداف عالی حرکت می‌دهند. اگر امکانش هست کمی توضیح بدهید که ایشان در رابطه با فساد اقتصادی و اختلاس و بی عدالتی و تبعیض و ظلمی که در جامعه به وجود آمده، بعضا افراد پر ادعا و متنفذ نظام در آن دست دارند، چه اقدامات عملی انجام داده‌اند؟ آیا ایشان این قدر تنها و مجبور هستند که نتوانند کاری کنند؟ یا تخواسته‌اند کاری بکنند و تقصیر دارند؟ اگر کمی مصداقی بحث کنید ممنون می‌شوم. بهرحال این سوالی است که اکثریت جامعه را این روز ها مشغول کرده‌است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً نیز عرض شد جایگاه رهبری و روش سلوکی ایشان در حفظ انقلاب و هدایت مردم، روش آن کسی است که مواظب است برای آبادکردن دهی، شهری را خراب نکند و از این جهت با این‌که بعضاً دولت‌ها آن‌طور که شایسته و بایسته است، رهنمودهای عدالت‌گرانه ایشان را دنبال نمی‌کنند؛ صلاح انقلاب آن است که بدون مقابله مستقیم با دولت‌هایی مثل آقای هاشمی و یا روحانی، آرام‌آرام مسیر را به سوی دولت‌های عدالت‌گرا سیر دهند تا اصل انقلاب که بنیان نجات انسان جدید است، محفوظ بماند. ملاحظه می کنید که سال‌ها در نفی بنگاه‌داریِ بانک‌ها و یا تأکید بر خصوصی‌سازی و یا کوتاه‌کردن دست دولت‌ها در امور؛ تأکید می‌کردند و می‌کنند. ولی آن‌طور که باید دولت‌ها عمل نکردند. و این‌جا است که می‌فهمیم کار بزرگ مقام معظم رهبری در راستای حفظ انقلاب بالاخره بستر تحقق آن اهداف فراهم می شود وگرنه ما بودیم و کشوری دست‌نشانده. در حالی‌که این استقلال و در بستر آن، انتخاب‌هایی که در پیش است، جهانی برای ما پیش می‌آورد بیرون از گردونه جهان مدرن. موفق باشید        

33200

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من با چشمم، زیبایی های زیادی می‌بینم. اگر منشأ این زیبایی ها را خداوند بدانیم، آیا همه ی زیبایی ها را یک جا (تأکید دارم یک جا) می توان حس کرد؟ لطفاً توضیح دهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی چنین حضوری در عالم ماده که عالم کثرات است ممکن نیست ولی در عالم الوهی و عالم احدی چنین امری ممکن است. موفق باشید

32154

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: حقیر دستی بر قلم دارم ولی برایم سوالاتی مطرح است: ۱. نهایت افق شعر کجاست و چرا شعر؟ ۲. از معاصرین کدام را عمیق‌تر می‌دانید؟ ۳. در وادی عرفان کدام یک از شعرا چه در فارسی و دیگر زبانها برترند؟ ۴. مرحوم مولوی از حیث عرفان عملی، مرحوم جامی از حیث عرفان ابن عربی روحی له الفدا افضلند صحیح است؟ ۵. جایگاه مرحوم بیدل را چگونه ارزیابی می‌نمایید؟ گویا ایشان هم محی الدینی هستند.

متن پاسخ

مه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جلسه هفتم بحث «عقل تکنیکی» در مورد شاعرانگی شد. شاید در جلسه آینده نیز عرایضی در تکمیل بحث قبلی بشود. آری! به گفته رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله»: «إنَّ مِنَ الشِّعرِ لَحِكمَةً» می‌تواند نکاتی را اشاره کند که الفاظ در قالب عادی، چنین ظرفیتی را ندارند. به همین جهت قرآن نیز در عین آن‌که شعر نیست، ولی الفاظ آن روح شاعرانگی دارد.

به نظر بنده به راحتی نمی‌توان معاصرین را درجه‌مندی کرد اعم از نیما و اخوان ثالث و فرخزاد تا قزوه و برقعی و مولوی و جامی. در مورد بیدل، ورود مخصوصی نداشته‌ام. موفق باشید   

32095
متن پرسش

استاد ارجمندم سلام و عرض ادب: چند سوال دارم که احتمالا جوابش از آن نمی‌دانم های پر از دانستن است، همان هم موجب سکینه قلب ما می‌شود. ۱. چطور می‌شود شبهای فاطمیه در عزاداریهایی لاکچری با مداحان مشهور که بانیَش مالکان اسنوا هستند شرکت کنیم و شب که به خانه برمی‌گردیم بنشینیم پای خندوانه و لودگیهای بشدت مسخره که ان‌هم بانیَش اسنوا هست؟ ۲. چگونه مالکان اسنوا با لابی های موجودشان در صدا وسیما، حمایت از مصرف کنندگان و بیت رهبری می‌توانند نامه ای مبنی بر ممنوعیت واردات، البته فقط کالاهای کره ای و صرفا لوازم خانگی بگیرند (که بسیار کار درستی است) جالب اینکه واردات لوازم الکترونیکی کره ای آزاد است!!!! ولی تمام لوازم زندگی خودشان خارجی است؟ چرا خودشان لندکروز ژاپنی استفاده می‌کنند؟ ۳. چطور می‌شود در طول حدود ۲۰ سال این همه ثروت بدست اورد؟ آیا وقتی یک نفر این همه ثروت بدست می آورد ربطی به فقیر شدن بخشی از جامعه نمی‌شود؟ ۴. اسنوا در گلستان شهدا موکب چای بر قرار می‌کند و در بنر پشت صحنه عکس بزرگی که خودش و پدربزرگ مرحومش (مرحوم شیخ مهدی مظاهری) هست می‌زند، اینها چه ربطی به هم دارند؟ ۵. چرا سرمایه های مردم و امکانات دولتی در اختیار برخی قرار می‌گیرد و مالکان سیتی سنتر و... می‌شوند همه کاره فرهنگ و اقتصاد شهر؟ چرا چهره برگزار کنندگان روضه های آنچنانی با واعظان محترمی همچون آقای فاطمی نیا را باید در تلوزیون بعنوان متهمان مفاسد اقتصادی رویت کرد؟ ۶. چرا امکانات شهرداری در اختیار ۵ نفر قرار می‌گیرد و فروشگاه های بزرگی احداث می‌کنند و به بهانه ارزان فروشی ذائقه خرید و مصرف زدگی را بالا می‌برند، مردم را فقیر می‌کنند و طبقه ثروتمند جدیدی بنام کوثری ها درست می‌کنند؟ ۷. از ۱۰ سال گذشته تا به حال ۳ بار طرح ایستگاه های اتوبوس عوض شده، چرا با سرمایه های بیت المال چنین می‌کنند؟ (جالب اینکه دو مرتبه اش در زمان معاونت آقای قاسم زاده اتفاق افتاده) چرا شهرداری آنقدر از مردم پول می‌گیرد که نمی‌داند چکارش کند و مجبور می‌شود هر روز مثل دوچرخه های برادران افغان زیوری به شهر وصل کند؟ التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید ما هنوز تعریف درستی از حضور خود در این تاریخ نداریم. اکثر سؤالات جنابعالی، سؤالات امثال بنده نیز هست و سختی کار آن‌جا است که شاید همان لاکچری‌ها هم نمی‌دانند چه کار می‌کنند و صاحبان سیتی‌سنترها گمان می‌کنند در حال تحول فرهنگی به سوی پیشرفت جامعه هستند که البته سخت در اشتباهند. بعضی از مسئولان از جمله آقای دکتر قاسم‌زاده هم نگران بعضی از کارهایی هستند که فرهنگ شهر را به سوی هرچه غرب‌زده‌شدن جلو می‌برند. به هر حال باید در این شرایط تاریخی و با توجه به تجربه چهل‌سال گذشته، فکر کرد. بنده به این نتیجه رسیده‌ام که با نظر به مبانی انسانیِ انسان جدید و تاریخی که تحت عنوان انقلاب اسلامی، به سوی ما آمده است باید به جهانی فکر کرد تحت عنوان «جهان بین دو جهان» و در این راستا سه کتاب اخیر تدوین شده است. هرچه هست باید افقی را مدّ نظر قرار داد که در آن به جهان دیگری فکر کرد، جهانی که امثال حاج قاسم‌ها را می‌پروراند. شاید ۱۶ نکته‌ای که تحت عنوان «حاج قاسم سلیمانی و معنای حضور تاریخی ما» در بنر سایت هست؛ متذکر افقی باشد که ما در گذرگاه «دیروز» و «فردا» باید مدّ نظر داشته باشیم. موفق باشید            

32054

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد عزیز، یک شبهه ای ذهنم رو مشغول کرده، در روایات و احادیث و صحبت واعظان هست که گناه باعث عدم نزول باران میشه، که مردم عادی می‌پرسند اگر اینگونه است که اروپا و...‌ باید خشکسالی باشه، که پاسخهای گوناگون داده شده و سوال من این نیست، سوال من این است در کشور ما که الحمدالله اکثریت مسلمان هستیم چرا در شمال کشور همیشه ترسالی است و مثلا یزد و اصفهان و قم خشکسالی؟ حال آنکه در مناطق شمال کشور اگر گناه بیشتر نشود، کمتر نیست؟ پس آیا اصلا این مباحث خشکسالی و باران و.... مسائلی اقلیمی است و کاری به گناهان بندگان ندارد؟ و اگر این است چرا بر نماز باران و دعا تاکید شده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحث‌های نسبتاً مفصلی شده است مبنی بر آن‌که آیا استدراجی در کار است تا چنین انسان‌هایی در نعمت‌های فراوان، شخصیت حقیقی خود را که عصیان در مقابل حضرت حق است نشان دهند؟ و یا بحث در تفاوت اقلیم‌ها است که در هر اقلیمی، پرورش انسان‌ها مناسب آن اقلیم صورت می‌گیرد. به طوری که در اقلیم‌های خشک، انسان‌ها با نوعی اشراق و معنویتی به‌سر می‌برند که ظاهراً در اقلیم‌های سرسبز این امر همه گیر نیست. البته و صد البته اگر در اقلیم‌های خشک، انسان‌ها اهل معنویت و بندگی باشند، زندگی آن‌ها هرگز با بحران روبرو نمی‌شود. نمی‌بینید که تمدن‌های بزرگی در همین شهرهای کویری و یا حاشیه کویر سر برآورده است؟ موفق باشید

32050

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: می‌خواستم بنده را به شاگردی بپذیرید. بنده اهواز هستم ولی اگر استاد اجازه بفرمایند حضوری خدمت برسم. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه تفاوتی می‌کند وقتی آیت الله بهجت متوجه و متذکر هستند که در این زمانه، رابطه علمی کافی است. و لذا می‌فرمایند: «علم تو، استاد توست». در این مورد خوب است به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت «رحمه الله »رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark

31319

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: از آنجایی که هر عمل صورتی در قیامت دارد «رحیق مختوم» صورت کدامیک از اعمال انسان است و آیا «رحیق مختوم» پیامبر با مثلا «رحیق مختوم» شما تفاوت دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شد رحیق مختوم، صورت توحیدیِ ابرار است و البته برای اولیای معصوم بحث تسنیم در میان است که شرابی است بس زلال‌تر از آن‌که تصور شود در نسبتی که با حضرت محبوب پیدا می‌کنند. موفق باشید

29575
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در پاسخ پرسش ۲۹۵۳۴ فرمودید وجود نور است و چنانچه به هر مخلوقی به وجه وجودی آن نظر شود با نور حضرت حق رو برو می شویم. در کتاب تسنیم ۲ آیت الله جوادی آملی ص ۳۲۰ و ۳۲۱می فرماید که «الله نور السموات والارض»، نور تکوینی و نور اصل هستی است و این نور همگانی بر سراسر جهان پرتو افکنده است «فاینما تولو فثم وجه الله»..اما نور ایمان نور خاص تکوینی و نور خاص الهی است. سوال این است که برای نظر به وجه وجودی مخلوقات و نور حضرت حق، از کدام هدایت باید بهره برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از هر دو، آری وقتی متوجه‌ی نور آسمان‌ها و زمین شدیم و عالَم را آینه‌ی ظهور نور حضرت الله یافتیم، می‌یابیم همان خداوند که نور آسمان و زمین است، معبود ما است و وارد وادی ایمان می‌شویم و عملاً توجه به هر دو وَجه حضرت حق، به هدایت خداوند است تا هم او را نور آسمان‌ها و زمین بیابیم و هم او را معبود جان‌ها بشناسیم. موفق باشید     

29133

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: جلسه ای پیرامون کتاب شرح جنود عقل و جهل حضرت امام خمینی (ره) در مسجد آغاز کرده ایم. آنچه در خود حس می کنم احساس رضایت وافر و شوق بی حد برای ارائه مطالب استاد و خود کتاب در این جلسه برای دوستان است. به نظرم این لذت حاصل شهوت خفیه داشتن مستمع باشد. استاد عزیز جلسه را تعطیل کنیم یا به مثابه دارو برای درمان رذائل به درمان خود امیدوار باشیم و جلسه را ادامه دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود را در مسیر اراده‌ی حضرت ربّ العالمین قرار دهید که او با ربوبیتش در صدد تربیت خلق است و آن کار را از طریق بندگانش انجام می‌دهد. موفق باشید

35624

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: تسلیت عرض می‌کنم ماه محرم الحرام رو و طاعات و عباداتتون هم قبول باشه. استاد بنده چهارسالی هست که به لطف خدا طلبه هستم و بخشی از آثار شما رو (جوان و انتخاب بزرگ و آشتی با خدا و ده نکته از معرفت نفس) و آثار موضوعی دیگر از شما خوانده ام، مشکلی که الان با آن رو به رو هستم از دو جنبه بر خوردار هست یک جنبه وجودی یعنی از حیث انسان بودن خودم و ضعف ها و وظیفه های انسانیم و دوم جنبه ی طلبگی که مقتضایش تبلیغ است. از حیث جنبه اول خیلی نتوانسته ام ثباتی در خودم ایجاد کنم ( به دلائلی مثل عدم برنامه ریزی مستمر و...) و همچنین رشد خاصی هم در خودم نمی‌بینم و از لحاظ اعتقادات هم خیلی ضعیف هستم، هم دانایی هم دارایی، مخصوصا دارایی و از این بابت خیلی نگرانم و مدتی است درگیر تعلقات دنیا و همینطور هم سرگردان این سیر مطالعاتی و آن سیر مطالعاتی که در نهایت در سردرگمی و بی عملی می‌مانم. این از بابت رشد فردی، از سوی دیگر و جنبه دوم که طلبگی هست و مقتضایش تبلیغ، بیشتر می‌ترسم چون هم روی خودم کار نکرده ام که تاثیر گذار باشم هم اینکه اطلاعات دینی من پایین هست (از هر حیثی کلام، اعتقادات، تاریخ، قران، حدیث و...) و اصلا دستم پر نیست. نمی‌دانم از کجا شروع کنم با چه کسی شروع کنم کدام سیر؟ از شما می‌خواهم من رو کمک کنید از هر دو جنبه و هر دو حیث هرطور که صلاح می‌دانید (استاده راه، سیر، و...)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا را بر این بگذارید که با اُنس با قرآن و نظر به تفاسیر آیات، به لطف الهی تعادل معرفتی و گفتاری خود را رشد دهید و بر اساس همان آیات قرآن وارد میدان تبلیغ شوید. إن‌شاءالله «خود راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

35135

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: اخیرا جناب غنی نژاد ابتدا مناظره ای با جناب درخشان و بعد مناظره ای با جناب علیزاده داشتند و در هر دو مناظره به نظر می رسد جناب غنی نژاد موفق تر ظاهر شدند. اگر لیبرالیسم جریانی خلاف انقلاب اسلامی است چرا اولا انقلاب در مصاف آن موفقیت لازم را به دست نیاورده است و ثانیا لااقل در بحث و گفتگو این طور که دیده شد انقلاب نمی تواند افرادی را بپروراند که بر غنی نژادها فائق آیند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مناظره آقای غنی نژاد با آقای درخشان حقیقتاً آقای درخشان با همه بار علمی که داشتند بسیار ضعیف وارد شدند. ولی در مورد مناظره آقای علیزاده با آقای غنی نزاد هرچند که آقای علیزاده میتوانست حکیمانه تر ورود کند و عمق فاجعه لیبرالیسم و یا نئولیبرالیسم را به آن صورتی که در عمق افکار آقای غنی نژاد بود نشان دهد؛ ولی به نظر می آید وسیله ای شد تا اتفاقاً جوانان ما به فکر فرو روند که چه خطری نه تنها اقتصاد ما بلکه اقتصاد جهان را تهدید می‌کند. آخرین کلمات آقای علیزاده نکته خوبی را به میان آورد. آری! جریان لیبرالیسم با روشهایی که عقل غربزده این دوران را مخاطب قرار می‌دهد، قدرت عوامفریبی بیشتری دارد و ما باید در همین رابطه نیز توانایی خود را در نشان دادن آن حیله به میان آوریم. موفق باشید

33682
متن پرسش

کل جمهوری اسلامی حرم است از این جمله بالاتر چی داریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی مسیر نور همه انبیاء و شهدای صدر اسلام و کربلا و انقلاب اسلامی منجر به تحقق جمهوری اسلامی شده، حقیقتاً جمهوری اسلامی «حرم» است تا مردمی که به دنبال اُنس با حقیقت‌اند با نظر به کلیّت نظام، خود را در مغز هستی حس کنند. موفق باشید

33222

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: ممنون بابت زحمات سخنرانیها عالیه ولی من یه سوال دارم استاد طاهر زاده در سخنرانی  وسعت نفس و امکان فهم زبان دین ۴  در دقیقه ۳۳ میگه دوستان بحث قبر معاد رو مفصلا دنبال کنن این بحث قبر معاد  کدومه؛ کتابه یا سخنرانیه؟ کجا هست که من پیگیری کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» است که طی ۷۵ جلسه شرح داده شده است. متن کتاب و شرح صوتی آن روی سایت هست. موفق باشید

32917

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: تمنا دارم پیام بنده را تا آخر با دقت بخوانید و جواب گویا، مستدل و کاملی دهید. در یکی از مساجد فعال و پویای جنوب تهران کار علمی و تربیتی می کنیم. بنا بر این در مورد کار تربیتی چند سوال داشتم. تربیت به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم صورت می پذیرد. بعضی از رفقای ما معتقد هستند که روش غیرمستقیم تاثیر بسیار بیشتر و ماندگاری طولانی تر هم دارد. روش غیرمستقیم از همان حدیث حدیث امام جعفر صادق (ع) استنباط می شود که می فرمایند: «كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيرِ ألسِنَتِكُم، لِيَرَوا مِنكُمُ الوَرَعَ وَالاِجتِهادَ وَالصَّلاةَ وَالخَيرَ، فَإِنَّ ذلِكَ داعِيَةٌ» این رفقای ما علاوه بر اینکه معتقد هستند تربیت غیرمستقیم تاثیر بیشتری دارد می گویند در این زمان تربیت مستقیم یعنی سخنرانی و عقاید و احکام و اینها برای بسیاری از نوجوانان به علت اینکه جذابیتی ندارد و اصلا چنین مواردی برای آنها موضوعیتی ندارد نباید مطرح کرد چون توجهی نمیشه و بلکه ممکنه مسخره کنند و یا زده شوند. بلکه باید اینها اول به یک رشدی برسند و بعد موارد مذکور را به آنها ارائه کرد. خب خود ما و بسیاری از افراد دیگر به همین صورت که از بچگی عقاید و احکام و تجوید یاد گرفتیم رشد کردیم و تربیت شدیم خب حالا سوال اینجاست که آیا در کار تربیتی برای نوجوانان نباید مباحث اصول عقاید به زبان ساده و روان را بیان کرد؟ آیا نباید از احکام صحبتی کرد؟ آیا نباید برای بچه ها صحبت معرفتی کرد؟ اگر خیر چرا؟ و اگر بله خب کتب و این موارد و محتوای آن را که برای نوجوانان جذاب باشد معرفی بفرمائید. در ضمن آقای علی صفایی حائری (ره) در کتاب نامه های بلوغ صفحه ۱۴۹ می گوید: «کسی که نه معرفت دارد و نه محبت و ایمان، کسی که در مقام عمل و اطاعت نیست؛ بر فرض برایش از احکام بگویی، فرار می کند؛ و بر فرض بر او سخت گیری کنی و تحمیل نمایی نفرت می آورد و عصیان و سرکشی نشان می دهد.» این جمله درست است یا خیر؟ دلیل خود را ذکر کنید لطفاً. ممنونم از حوصله و دقت نظر حضرتعالی تحت الطاف و عنایات الهی باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که باید به غیر از زبان و با حرکات و سلوک خود با جوانان و نوجوانان روبه‌رو شد، ولی در دل همان نوع روبرویی با جوانان  وظیه داریم در نشست ها و جلساتی صمیمی، مباحث معرفتی و حتی قرائت قرآن را با آن‌ها در میان بگذاریم و همان‌طور که ملاحظه می‌کنید جناب مرحوم صفایی حائری در همان کتاب خوب «نامه‌های بلوغ» مباحث عقیدتی را با فرزندشان در میان گذاشتند. موفق باشید

32835

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز و گرامی: یک سوال مدتها ذهن مرا به خود مشغول کرده است. همیشه می‌خوانم که فلان عالم در اثر احترام به پدر و مادر به مقاماتی رسیده اند. از آن طرف وقتی زندگی علما را می‌بینیم، متوجه مراتب بالای اخلاقی و اعتقادی والدین بزرگوار ایشان می شویم. من در خانواده ای بزرگ شده ام که از کودکی اهمیتی به مسائل اعتقادی نمی دادند و در کل رفتار بسیار نامناسبی با فرزندان خود داشتند و این مشکلات اثرات فراوانی بر روحیه و زندگی جوانی ما گذاشت. من تلاش فراوانی برای حفظ حرمت می کنم. ولی باز هنگام آزار و تندی از سوی آنها بی طاقت می‌شوم و تندی می کنم و گاهی به عدالت خدا شک می کنم که چرا پدر و مادری که روح و روان فرزند خود را آزار داده اند، اکنون فرزند محکوم به سکوت و خوش رفتاری است و با کوچکترین اعتراضی درهای رحمت به روی او بسته می‌شود. این موضوع من را در مسیری که در پیش گرفتم تا به معرفت و شناخت خدا برسم، دچار ناامیدی شدید می کند. ممنون میشوم من را راهنمایی بفرمائید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته اساتید اخلاق و سلوک، آن کس که در خانواده‌ای دور از توحید با همت بلند خود، یک قدم به سوی توحید بردارد، صدها برابر جلوتر از آن کسی است که در فضای توحیدی خانواده قدم‌هایی به سوی توحید برداشته باشد و از این جهت باید بسیار امیدوار باشید که خداوند چگونه در دل چنین شرایطی محبّت خود را در جان‌تان ایجاد کرده است. موفق باشید

32565
متن پرسش

با سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: ۱. استاد موضوعی راجع عقل دیدم مبنی براینکه عقل دشمن خلاقیت، این صحبت چقدر صحیحه، آیا این مطلب در رابطه با عقل غربی مطرح شده؟ ۲. در ضمن بنده خیلی افراد را می‌بینم که عقل را در برابرعدم خطر و ریسک پذیری میارن و میگن کسانی که خیلی عقل دارن ریسکشون کمه و اگر صحیحه چطور باید این دو را با هم جمع کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با عقل و جلوه‌های مختلف آن و جایگاه حضور آن، بحث‌های مفصلی شده است. آری! از یک جهت به گفته حضرت باقر«علیه‌السلام» عقل، حجت باطنی خداوند است به بشریت تا بتواند حق را از باطل تشخیص دهد و این غیر از عقل فلسفی می‌باشد که از موضوعات مختلف و حتی از خداوند تنها یک مفهوم ذهنی را شکل می‌دهد و البته این‌جا است که می‌توان این عقل را به عنوان مقدمه حضور در هستی پذیرفت و چنانچه در محدوده این عقل متوقف شویم، از حضوری برتر که حضور قلب است محروم می‌گردیم و جناب حافظ در این رابطه می‌فرمایند: «عقل می‌گفت که دل، منزل و مأوای من است / عشق خندید که یا جای تو و یا جای من است». و جناب مولوی نیز در همین رابطه می‌فرمایند: «عقل، بندِ رهروان است ای پسر / وان رها کن، ره عیان است ای پسر». و این‌که بحثِ دو عقل به میان می‌آید می‌توان بحث عقل عملی و نظری را مطرح کرد، یا آن‌طور که جناب مولوی می‌فرمایند:

عقل دو عقلست اول مکسبي

که در آموزي چو در مکتب صبي

از کتاب و اوستاد و فکر و ذکر

از معاني وز علوم خوب و بکر

عقل تو افزون شود بر ديگران

ليک تو باشي ز حفظ آن گران

لوح حافظ باشي اندر دور و گشت

لوح محفوظ اوست کو زين در گذشت

عقل ديگر بخشش يزدان بود

چشمه آن در ميان جان بود

چون ز سينه آب دانش جوش کرد

نه شود گنده نه ديرينه نه زرد

موفق باشید

نمایش چاپی