بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32305

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود خدا خدمت شما ان شاءالله سالم و تندرست باشید. با توجه به اینکه جامعه اسلامی بایستی در همه ارکان خودش روح اسلامی داشته باشد لذا سوالی دارم: طبی که چند سالی است از طرف آقای تبریزیان و امثالهم بنا شده است از لحاظ نظام عالم مورد انتقاد است: لازمه خلقت موجودات، تفاوت آنها با هم است پس هر بدنی در طبیعت خود تفاوتهایی با سایر بدنها دارد (نه از نظر نوع بلکه از نظر فی صنفه) لذا تدابیر خاصی برای هر فرد لحاظ می‌شود و برای یک بیماری، شاید به تعداد افرادی که دچار آن هستند داروی خاص فردی موجود باشد. اما در طبی که به اسلام شریف منسوب کرده اند ما چنین عقیده ای را نمی بینیم! و در موضوع کرونا دیدیم که برای همه عالم، داروی امام کاظم علیه السلام و... تحویز کردند بدون توجه به اقلیم، سن، جنسیت، شرایط خاص افراد، مزاجهای گوناگون و...؛ و اینکار از منظر عقل قابل پذیرش نیست. چنانچه در طب سنتی (طب جناب بوعلی و امثالهم) این مورد کاملا رعایت می‌شود. لطفا راهنمایی بفرمایید و اگر مقدور هست سخنرانی یا پادکستی در این باره منتشر بفرمایید. ممنون از وقتی که می گذارید🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده متخصص این امور نمی‌باشم. ولی رویهمرفته نظر شما را اطباء سنتی می‌پذیرند. می‌ماند که در مورد داروی مشهور به داروی امام کاظم «علیه‌السلام» می‌توان گفت محتوای آن طوری است که با طبع  بسیاری از افراد که از آن استفاده کرده‌اند؛ هماهنگی دارد. موفق باشید

32295

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: با توجه به افشا ی گناه جامعه خودی پرداختن به آن در سطح وسیع موجب ضرر به خودمان می‌شود بیان وقایع عاشورا و امثال هم آیا ضربه به اصل اسلام و مسلمانان نیست؟ دشمنان مطرح کنند اینها به خودشان رحم نکردند که به ما رحم کنند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام آنچنان بزرگ و انسانی است که هرگز تحمل کسانی را ندارد که به نام اسلام، منافقانه خود را وارد جامعه اسلامی می‌کنند ولی شخصیت اسلامی ندارند و این نشانه عظمت اسلام است که مثل یک حزب عمل نمی‌کند تا به صرف آن‌که افراد جزو حزب‌شان است دیگر ضعف‌ها و بدی‌هایشان را چشم‌پوشی کنند. موفق باشید

32263

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خدا قوت استاد عزیزم استاد، یه ساختارها به گمانم ایجاد میشه ساختار قوی و جالبیه استاد عزیز، این بچه های دفاع مقدس چند وقت پیش یه بیمارستان در مناطق محروم ایجاد کردن که براساس خاطرات دهه دفاع مقدس و شرایط اون زمان یه ساختار ایجاد کردن و اسم بیمارستان را هم نام یکی از دوستانتان را گذاشتن که شهید شده بوده، استاد عزیز به گمانم بودجه آن هم از سپاه بود با دیدن این موضوع به ذهن بنده رسید اون پرستاران، بهیاران واحیانا پزشکان زن در آن زمان هم بتونم چنین ساختاری را البته برای زنان ایجاد کننده و گاه گمان می‌کنم نبودن چنین ساختاری باعث شده تربیت بعضی بچه های دفاع مقدس بعد ازجنگ به یه طرف دیگه بره و اونها را از هویت اصلیشون دور کنه، استاد آخه جز سپاه هم جایی چنین بودجه هایی را برای این ساختارها دراختیار اینها قرار نمیده و از طرفی خود این افراد بعضا اصلا به دلایل مشکلات جسمی و از یه طرف مشکلات دولتها دچار ناتوانی شدن. گاه فکر می‌کنم کم کاری در زمینه فرهنگ جهاد و شهادت باعث انحراف بعضیشون شده و باعث شده اونها برای اجرای طرح هاشون سراغ این برن که خودشون بخوان پول دربیارن وآنچه میفهمن اجرا کنن که بعد دچار مشکلات دیگه شدن، علی ای حال شاید جاهایی میدان لازم برای اینها داده نشده لذا گفتم شاید این مطالب بتونه راه گشا باشه. ۲. مطلب دیگه راجع بحث جهاد هست بنده در رساله یه مطالعه گذرا داشتم نمی‌دانم با اینکه شهید مطهری در مورد بحث جهاد مطالعه داشتن ولی از علمای جدید چیزی ندیدم اگر شما می‌شناسید معرفی کنید شاید ندانستن اسرار جهاد و پیاده نکردن این ساختار مشکلاتی ایجاد کرده باشه و یا اسرارها د یا چنین چیزی۳. مطلب دیگه اینکه استاد عزیزم گمانم ما اگر بخواهیم یه حرکت اصولی ترداشته باشیم باید یه طراز از همه چیز داشته باشیم مثلا بنده در بحث زن کتاب زن تراز که مجموعه سخنان امام و رهبری بود را خواندم و از انوقت واقعا خیلی شبهات برام حل شده راجع بحث زن به ذهنم رسید ما باید در همه چیز یه تراز داشته باشیم مثلا روحانی تراز انقلاب، حوزه علمیه تراز و... استاد اینها مطالبی بود به ذهنم رسید گفتم شاید راه گشا باشه. عذر می‌خوام اگرمحضرتون بی ادبی می‌کنم قصدم کمک به ساختارهایی است که گاه فکر می‌کنم چون نیست برخی مشکلات داره ایجاد میشه. ممنون ازتون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر خوبی است. طرح این موضوع به یک معنا مطرح‌کردن بیمارستان تراز انقلاب است در نسبت با زنان. البته سپاه پاسداران در بیمارستان‌هایی مثل بیمارستان «شهید صدوقی» به دنبال همین امر بوده است. ولی به هر حال سیطره تاریخ غرب‌زدگی موانعی را پیش آورده که إن‌شاءالله به مرور از آن عبور می‌شود. ۲. به صورت اجمال و کلّی در متون دینی تحت عنوان «باب جهاد» هست. عمده آن است که بتوانیم آن را تفصیل دهیم و آن را مطابق امروزین آن مطرح کنیم. ۳. نکته مهمی است. حدّاقل باید باب آن را در هر موضوعی در حدّی که می‌توانیم باید باز کنیم تا آرام‌‌آرام رشد کند. موفق باشید

32017

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر و خسته نباشید استاد گرامی: استاد امروز داشتم فایل صوتی شما در مورد تفسیر سوره نساء فایل آفات تمناهای غیرلازم را گوش می‌دادم و اینکه حساب روی کارهای خدا بوده برای ما و جریان زندگی خودتون رو میفرمودن، تلنگری خوردم به زندگی خودم گفتم شاید با عنوانش برای دوستان سایت ایجاد امیدواری بشه در اونها و خیری در اون باشه ان شاالله. بحث ازدواجم معضلی شده بود اونی که من می‌خواستم نمی‌شد و اونی که نمی‌خواستم می‌خواست محقق شه و کلافه شده بودم، از لحاظ عقیدتی هم فوق العاده آدم ضعیفی بودم که از دیانت فقط نماز و روزه سطحی رو داشتم و حجاب و پوشش افتضاح بود و خیلی مورد انتقاد اطرافیان قرار می‌گرفتم که این چه وضع آرایش و پوششه، غرق دنیا و تجملات و ظواهر اون بودم و فقط و فقط دنیا برام مهم و اصلا آخرت برام مهم نبود. می‌گفتم من دنیام به سامان باشه دیگه آخرت هر چی می‌خواد بشه حتی اگر برم جهنم مهم نیست، اعتقادات سطحی هم که داشتم داشت از دست می‌رفت، خیلی به خدا گله و شکایت داشتم و می‌گفتم توی اون دنیا که قراره حساب و کتاب بشیم، اول من باید از خدا حساب بکشم که این چه زندگیه که واسه من درست کردی و زندگی منو طلسم کردی و خدا شما باید حساب پس بدی به من کلا طلبکار بودم و خشمگین، تا اینکه وارد یک فضای خلوت و تفکر و تنهایی شدم نمی‌دونم چی شد معجزه بود چی بود. تلنگر شدیدی خوردم زندگی و عقاید من ۱۸۰ درجه متحول شد. شدم یه آدم کاملا متفاوت با قبل، نماز اول وقت ترک نمی‌شد، تهجد و نماز شب مستمر، حساب و کتاب روزه و نماز قضا رو کردم و حدودا یک سال تمام من روزه بودم به جز روزهای خاص که نمی‌شد روزه گرفت، نمازهای قضام رو خوندم، رد مظالم و حق ناس و این جور برنامه ها، پوشش هم شد چادر، حالا از این طرف بهم انتقاد میکنن که ای بابا دین هم اینقدر سخت نمیگیره که تو سخت می‌گیری و خودتون اینجوری می‌پوشونی، منی که عاشق دنیا بودم، شدم عاشق و شیفته خدا و قیامت، از عشق خدا و نماز شب، شب خوابم نمی‌برد، می‌گفتم من این دنیا رو نمی‌خوام فقط خدا و اون دنیا، واسم مضحک میومد که چرا مردم اینقدر حرص دنیا رو میزنن، آخه این دنیا چی داره که چسبیدین بهش، برین عاشق خدا بشین میفهمین آرامش چیه خوشبختی چیه، اگر قرار بود خواستگار بیاد عزا می‌گرفتم و گریه می‌کردم که اینا میخوان منو از خدا جدا کنن من نمی‌خوام فکرم قلبم درگیر کسی جز خدا باشه من اصلا نمیتونم کسی رو جز خدا دوس داشته باشم. غرق عشق بازی با خدا بودم هر جایی که بودم حتی توی جمع که نشسته بودم فقط جسمم اونجا بود و روحم پیش خدا و در دل با خدا نجوا می‌کردم، حالا چند سالی از این موضوع گذشته و بنده همچنان مجردم، اما اصلا از این وضع ناراحت نیستم و نه تنها ناراحت نیستم بلکه خدارو شکر می‌کنم چون اگر توی این وضع و با اون سلیقه ازدواج می‌کردم توی منجلاب غرق بودم و هلاکتم حتمی بود، میگم خدایا اگر واسه فقط همین نعمتت یعنی هدایت و بیداری که نصیبم کردی تا ابد هم شکر کنم بازم کمه، خدایا من راضی ام به رضای تو، اگر مجردی صلاح منه سمعا و طاعتا و اگر متأهلی بازم راضی ام به رضای تو، تو فقط منو دوس داشته باش و از من راضی باش و منو کمک کن اون بنده موحدی که تو میخوای بشم دیگه هیچی برام مهم نیست و هیچی نمیخوام فقط تو رو داشته باشم. ببخشید که خیلی طولانی شد، احساس کردم شاید گفتنش خالی از فایده نباشه برای کاربرای دیگه، خدا بهتون سلامتی و طول عمر و قرب مطلق و همیشگی بده استاد بزرگوار. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این مورد خطاب جناب مولوی به چنین روح‌هایی را داریم که می‌فرماید:

عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد... از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد

از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور.... تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد

ای پیشرو مردی، امروز تو برخوردی.... ای زاهد فردایی فردات مبارک باد

کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد.... حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد

در خانقه سینه غوغاست فقیران را.... ای سینه بی‌کینه غوغات مبارک باد

این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد.... دریاش همی‌ گوید دریات مبارک باد

ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد.... ای طالب بالایی بالات مبارک باد

ای جان پسندیده جوییده و کوشیده.... پرهات بروییده پرهات مبارک باد

خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی.... کالای عجب بردی کالات مبارک باد

با همه این حرف‌ها در مورد ازدواج، نباید سخت‌گیری کرد. همین‌که طرف مقیّد به رعایت واجبات و ترک محرمات باشد، کافی است. موفق باشید

31708

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: بنده حس می‌کم در میان گناه و منیت گیر افتادم! به صورتی که هنگام فراهم شدن زمینه گناه یا باید به سمت اجتناب از گناه بروم که در این حال خواه ناخواه حس اینکه "خدا را شکر ما که آدم خوبی هستیم" سراغ انسان می آید و علاوه بر این چرا وقتی اراده بی نهایت حق همه جا را پر کرده است انسان خود را به وسظ بیاورد و زور بزند که گناه نکند!؟ یا باید به سمت گناه بروم که در این حالت بیشتر احساس هیچ بودن در مقابل حق تعالی می‌کنم و انگار از منیت خبری نیست! خلاصه راه گناه را انتخاب کردم! اما الان حس تیرگی زیادی دارم و دور بودن از مقام "علم ادم السماء کلها" مرا آزار می‌دهد. لطفا راهنمایی کنید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوعی تلبیسِ شیطانی است زیرا گناه‌نکردن با نوعی خشوع و تواضع همراه است و انسان را هرچه بیشتر در مقابل حضرت حق خاشع می‌کند. موفق باشید

31691

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز خدا قوت! سوالی که از محضر حضرتعالی دارم اینکه آیا ما چگونه می توانیم با مردم تحت تاثیر غرب صحبت کنیم؟ آیا به کمک صدرا راهی باز می شود؟ و یا اینکه به زبان هایدگر و گادامر باید جلو رویم؟ تشکر بسیار
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید هر سه نفر که می‌فرمایید نیاز می‌باشد. موفق باشید

31475

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر با طراوت استاد سلام علیکم: جست و جو برای یافتن ناب ترین اگزیستانس در مه آلود ترین فضای زندگی بشری؛ ما را ناچار به مطالعه از بی کرانه ترین مقطع تاریخ بشری یعنی هنگامه هبوط نمود. چندین سوال راهبردی حین مطالعه کتاب هدف حیات زمینی شما؛ توجه بنده را جلب نمود؟ ۱. چرا قرآن یک بار به صورت دفعی و در شب قدر و یک بار به صورت تدریجی و توسط جبرائیل باید به قلب ایشان نزول کند؟ راز این دو بار نزول چیست؟ ۲. چرا بعضی آدم ها از همان ابتدای ورود به عرصه وجود در مقام بالقوه ظهور اسما الهی و بعضی در مقام بالفعل ظهور اسما هستند؟ آیا این با عدالت الهی در تناقض نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در جای خود بحث شده است که اگر قرآن به صورت کلی و اجمالی در قلب مبارک پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل نمی‌شد جایگاه تک‌تک آیات و سوره‌ها که به صورت تفصیلی بعداً نازل می‌گردید، در کلیت قرآن معلوم نمی‌شد. ۲. همواره انسان نسبت به آنچه باید به آن برسد، بالقوه است هرچند که استعدادهای مختلف داشته باشد. موفق باشید

31393
متن پرسش
به نام خدای حسین. با عرض سلام، ادب و احترام، محضر استاد گرانقدر در دوراهی بین عجب و عمل چه باید کرد؟ هنگام عمل به خیلی از مستحبات از عجب می‌ترسم. به اندازه ای که انجام آن مستحب منصرف می شوم. البته که شاید تنبلی در انصراف بنده موثر باشد ولی از جهت دیگر به تجربه بارها دیده ام با انجام عمل عجب به سرعت ظاهر می شود. از محضر استاد فاضل و عزیز، استدعا دارم این حقیر را از دعای خیر خود بی نصیب نگردانند. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب مولوی: «وگر حرص بنالد، بگیریم کری‌ها». در مورد عُجب هم قصه همین طور است. آنچه وظیفه است انجام می‌دهیم و آن‌گاه که عجب سراغ‌مان آمد خطاب به خود خواهیم گفت: ای احمق! «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بُوَد نه کرده خویش». موفق باشید  

31091

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز با عرض ادب ان شاءالله که سلامت باشید و تندرست. استاد آیا تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی حفظه الله، سیر پیشنهادی داره؟ تشکر از زحماتتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم سیر خاصی نیاز باشد. بالاخره از همان ابتدا که به سوره مبارکه «حمد» پرداختند، باید شروع کرد و همچنان جلو آمد. موفق باشید

30844

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: نظرتون در مورد این بیان چیست؟ «هیچ چیزی خارج از انسان نیست و این شما هستید که تصمیم می گیرید چه اتفاقی در درون شما بیافتد این شما هستید که تصمیم می گیرید کرونا بگیرید یا نگیرید این نفس شماست که تصمیم می گیرد کرونا را با جان و دل قبول کنید و حتی با او از این نشئه کوچ کنید.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه‌چیز برای انسان، از انسان شروع می‌شود و به او ختم می‌شود. حال این انسان است که باید خود را ضعیف نکند تا ویروس مذکور در میدان بدن انسان، میدان‌داری نکند. موفق باشید

30655

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: ۱. در مورد بحث احدی و واحدی هنوز درست متوجه نشدم. تجلیات احدی رو فرمودید که مربوط به ماه رجب است و خداوند را در اسماء دیدن و تجلیات واحدی رو فرمودید مربوط به ماه شعبان هست و خداوند را به اسماء دیدن هست. حالا آنجا که می فرمایید هنر ذات بینی یعنی مظاهر ندیدن و با خود نور مرتبط شدن (اینکه مثلا دست حیات دارد نبینی، با خود نور حیات مرتبط شوی)، حالا این ارتباط با نور حیات احدی می شود یا واحدی؟ ۲. اینکه می فرمایید: ۱. ابتدا در آینه عالم خداوند را دیدن ‌‌و سپس در آینه خداوند عالم را دیدن، آیا مورد اول ارتباط با ماهیات است و مورد دوم همان ارتباط با نور است؟ ۳. در کل آیا ارتباط با نور، وجود، هستی، جلوات احدی، ذات بینی، همه یک ردیف هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! به اعتبار رجوع به حضرت احدی، این اسماء در او غرق‌اند مثل آن‌که نورها در نور بیرنگ غرق هستند. ولی اگر صرفاً نور مثلاً سبز به اعتبار حضور آن در نور بیرنگ دیده شود، آری! آن نور را در آینه‌ی احدی دیده‌ایم. ۲. در مظاهر الله، نظر به اسماء کردن منظور است مثل آن‌که رزمندگان اسلام را مظهر اسم قادر خداوند بنگریم. ۳. همین‌طور است. موفق باشید

30243

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: فرمودید: «آن یکی جودش گدا آرد پدید / آن یکی بخشد گدایان را مزید یعنی جهان هستی ظهور اسما الهی است و این اسما به تناسب قابلیت در موطنی خاص ظهور پیدا می‌کنند پس خدا دو کار می‌کند یکی تجلی اسما و دیگری خلق موطن و محل هایی برای پذیرش این تجلیات.» آیا این دوییت تجلی و متجلی علیه دوییتی واقعیست یا عقلی و اعتباری؟ چون با این فرض دو چیز به ذهن میاید که یک کار تنزل اسما و صفات است از عالم معنا تا مراتب نازله جهان هستی (البته تنزل به نحو تجلی) و کار دیگر ایجاد قابلیت است برای پذیرش اسما (به تعبیری حرکتی از بالا به پایین برای افاضه و حرکتی از پایین به بالا برای پذیرش فیض) و این قاعده را حتی در مورد موجودات مجرد هم تایید فرمودید در حالی که برداشت اولیه بنده این بود که مثلا جبرییل امین خود اسم علیم است در مرتبه نازله نه قابلیتی که اسم علیم در او ظهور کرده. البته آیات قران کریم هم صحبت از حرکت دوری دارد که «انا لله و انا الیه راجعون» یعنی دو قوس نزول و صعود و آن شعر مولوی را هم اگر تطبیق با همین دو قوس دهیم با توحید صمدی سازگارتر است که با رحمت رحمانیه افاضه وجود می‌کند و با رحمت رحیمیه به وجود نازله کمال می‌دهد. (نه اینکه قابلیت سازی و گدا آفرینی می‌کند) عنایت فرموده این مشکل ذهنی بنده را حل نمایید. جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که برای غیر حضرت «الله» برای همه‌ی عالم صفت ممکن‌الوجود را به‌کار می‌بریم، خداوند از یک طرف ممکن‌الوجودها را خلق می‌کند و از طرف دیگر کمالاتی که می‌توانند داشته باشند را به آن‌ها افاضه می‌کند. لذا حضرت موسی در مقابل فرعون فرمودند: «رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ». موفق باشید

30178

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در سوال قبل لینک جمعیت ادیان بر اساس کشورها را اشتباها فرستادم. معذلک همان هم سوال پیش می آورد که دلیل وجود این‌همه دین چیست و چگونه چند صد میلیون شیعه رستگار می شوند و خیل بیش از ۷ میلیاردی بشریت لااقل اگر هم جهنمی نشوند در بهشت از دسترسی به آن مدارج عالی باز می مانند و این خسرانی عظیم است اما آن لینک مدنظرم که فهرستی بس طویل از ادیانست https://en.m.wikipedia.org/wiki/List_of_religions_and_spiritual_traditions
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس به اندازه‌ای که دنبال حق باشد و بنا داشته باشد ابعاد معنوی خود را بی‌جواب نگذارد، به همان اندازه رستگار خواهد بود. قرآن می‌فرماید: «إنّ الدّین عندالله الاسلام» و اسلام یعنی تسلیم حق و خدایی که یکی از اسماء او «هادی» است، محال است راه هدایت را مقابل انسان‌ها بر اساس شرایط‌شان نگشوده باشد. موفق باشید

29770

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و تحیت خدمت استاد گرانقدر: استاد در کتاب رزق خود بیان نموده اید که رزق به دنبال انسان است، خداوند مقدر فرموده و از انسان سلب نمی‌شود مگر اینکه به او برسد. برایم سوال است که در این صورت در مصادیق زیر چطور می توان چنین چیزی را توجیه کرد: ۱. فرض کنید شخصی چیزی را اختراع کرده است و یا ایده ای دارد که منجر به اختراع و کسب درآمد برای او می‌شود، در این صورت این شخص با قبول اینکه رزق او معین است، می تواند ایده و طرح خود را که به درد جامعه و مردم می‌خورد در اختیار دیگران و دیگر شرکت ها و افراد جامعه قرار دهد تا آن ها از آن استفاده کنند؟ در این صورت چطور می‌تواند از ایده ها و اختراع و یا محصولش کسب درآمد کند؟ لااقل در عرف جامعه چنین چیزی یعنی در اختیار قرار دادن اختراعات و ایده های تجاری و ... قابل قبول نیست. حدود و ثغور و چهارچوبی که شخص در این مصداق و سوال باید رعایت کند چیست تا هم به رزق معین اعتقاد راسخ داشته باشد و اضطراب آن را نداشته باشد و هم اینکه ملامت زده نشود. ۲. با قبول اینکه رزق انسان معین شده و به او خواهد رسید، آیا دیگر ۱. حق مالکیت معنوی و ۲. حق مالکیت علمی و حق نشر و چاپ کتب آموزشی و فرهنگی و علمی، جایگاهی دارد؟ ۳. آیا عزت هم مثل رزق و به همان «شدت»، به دست خداست؟ متشکرم خدا خیرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید همان اختراع، مسیر رزق آن شخص باشد. ولی اگر به نحوی مسیر رزق او از طریق دیگری فراهم است، نباید در نشر علم به بهانه‌ی حق مالکیت معنوی و یا حق نشر، بخل بورزیم. ۲. همین‌ طور است که می‌فرمایید. زیرا قرآن می‌فرماید: «إن‌ الله یدافع عن الذین آمنوا» خداوند خودش مدافع آن‌هایی است که ایمان به خداوند دارند. موفق باشید

28887

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در جایی فرمودید «نور را با نفس ناطقه میابیم و فکر می‌کنیم که می‌بینیم» اگر اینگونه باشد فرد نابینا هم باید همانگونه که فرد بینا نور را می‌بیند، ببیند!! لطفا توضیح فرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حس بینایی مُعدّ و زمینه است تا نفس ناطقه منتقل شود به حضور نور. موفق باشید

28209
متن پرسش
سلام و عرض ادب: مدیریت محترم سایت، ایمیلهای حضرت استاد برای بنده ارسال نمی‌شود! ایمیل بنده توسط دوستان متخصص شبکه چک شد و مشکلی نداشت، اگر مقدور است از جانب شما هم پیگیری شود. با تشکر از لطف و زحمات شما. ملتمس دعا هستیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عدم ارسال ایمیل های شخصی برای کاربران بدلیل اختلال در ارسال ایمیل شخصی توسط سایت بوده است و بهمین جهت در زمانهایی جواب های شخصی با ایمیل s.lobolmizan برای کاربران ارسال میگردد.اگرچه این مشکل چندین مرتبه اصلاح شده ولی ظاهرا ساختاری است  که انشاالله با راه اندازی سایت جدید مرتفع میگردد.با این حال در مواردی که کم هم نیست متاسفانه کاربرانی فاقد ایمیل بوده ویا ایمیلشان وافعی نبوده ویا خراب میباشد و واضح است برای این دسته از کاربران  جواب های شخصی قابل ارسال نمیباشد.مدیریت سایت

28150

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: دعاگوی شما هستیم: استاد عزیز مختصری در مورد حضانت در قانون حمایت خانواده توضیح می‌دهید یا آدرس صوت شما بزرگوار بهرهمند بشویم ممنون از زحمات شما که با حوصله برای پاسخ گویی وقت میزارین ما را حلال بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاع چندانی ندارم. اگر در رابطه با مواردی که مربوط به معارف اسلامی هست، سؤالی باشد بتوانم در خدمت خواهم بود. موفق باشید

26965

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: نظر شما در مورد آقای غفار عباسی غفاری چیه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان را نمی‌شناسم. موفق باشید

26689
متن پرسش
سلام: شبهه ای مطرح میشه که چهل سال از رای به جمهوری اسلامی در آن رفراندوم معروف می گذرد و در عین حال نسل جدید و جوان جمعیت غالب کشورند که چه بسا نظر متفاوتی نسبت به نسل قبل درباره نظام داشته باشند و اینکه شاید نسل قبلی تصمیمی بگیرد و نسل کنونی آن را مطلوب نداند و آن را قبول نکند.پ س باید یک رفراندوم مجدد پس از چهار دهه برگزار شود تا نظر مردم ویژه اکثریت جوان معلوم شود و اگر واقعا نظام به انقلابی بودن مردم اعتقاد دارد این کار را انجام دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رفراندوم در ازاء ساقط کردن نظام و جایگزینی نظامی دیگر پیش آمد و لذا اگر عده‌ای آن‌قدر توانا و گسترده شدند که این نظام را ساقط کنند، می‌توانند جهت تحقق نظام دیگری آن نظام را به رفراندوم بگذارند؛ بالاخره تقابل جدی در میان باید بیاید تا رفراندوم معنا پیدا کند. به نظر شما چهارنفر خارج نشین عرضه‌ی ساقط کردن این نظام را دارند؟ در حالی که بنا به نظر خواهی دانشگاه مریلند ۹۲ درصد همین مردم همین نظام را می‌خواهند ولی در عین تغییرات اساسی و بنده نیز یکی از همین افراد هستم که سخت معتقدم باید تغییرات اساسی پیش بیاید. موفق باشید

26409
متن پرسش
سلام علیکم: یکی از پژوهشگران فعال عرصه دین پژوهی، وقتی ازشون این سوال رو پرسیدند که امروزه زندگى بدون ارتباط با دیگران امكان‏پذیر نیست، پس چرا مى ‏گوییم: «نه شرقى، نه غربى» در جواب چنین مطالبی رو گفتند: «مراد از شعار «نه شرقى، نه غربى» آن است كه ما در انتخاب راه و شیوه حكومت، به شرق و غرب وابسته نباشیم و نسبت به هیچ ابرقدرتى خودباخته نشویم، زیرا شرق زدگى و غرب زدگى دو بیمارى مهلك و نشان دهنده خودباختگى است. امّا در كسب علم و تجربه و مهارت، ما باید هم شرقى باشیم و هم غربى. در حدیث مى‏ خوانیم كه پیامبر عزیز اسلام فرمود: «اطُلبوا العلم و لو بالصِّین»(وسائل، ج‏۲۷، ص‏۲۷.) علم را بیاموزید، حتى اگر در چین و دورترین نقطه باشد. همان گونه كه گرمازدگى و یخ زدگى بیمارى است، امّا استفاده از حرارت براى پخت و پز و استفاده از یخ در مواردى لازم مفید است. آرى، از یخ استفاده كنیم، امّا یخ زده نباشیم. از گرما استفاده كنیم، امّا گرمازده نباشیم. از شرق و غرب استفاده كنیم، امّا شرق زده و غرب زده نباشیم.» چنین مطلبی با توجه به اینکه روح تمدن ها غیریت ساز هست و هر فرهنگی ابزار و علم مخصوص خود رو میسازه و روح کلان اسلام و مدرنیته متفاوت هست، آیا چنین چیزی مقبول است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار عالی فرموده‌اند، فدای چنین اندیشمندانی. زمان‌شناسی یعنی همین. موفق باشید

26251
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در مباحث غرب شناسی تان به ویژه در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم، به کرات روی این نکته تاکید دارید که در بستر مدرنیته، با آرزوهای دروغین می خواهند بدست شما نظام خلقت را تغییر دهند و هویت انسان، از انسان حکیم به انسان ابزارساز که قصد ارضای امیال و آرزوهای خویش را دارد تغییر می یابد. این ابزارسازی و تغییر نظام خلقت مبتنی بر همان بحث توهم و معرفت وهمی، چقدر در عقل تکنیکی غرب ظهور و بروز پیدا کرده و آیا ماهیت تکنیک مدرن هم چنین امری را شامل می شود یا فارغ از مباحث اومانیستی و سوبژکتیویته است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن بسیار مفصل است که چگونه عقل تکنیکی که عطایِ الهی بود جهت کشف حقیقت در رویارویی با طبیعت، ولی به جهت سیطره‌ی گِشتل، به تکنولوژی موجود تبدیل شد که توهّماتِ بشر را جواب می‌دهد. طیّ ۹ جلسه بر روی مقاله‌ی «پرسش از تکنولوژی» آقای هایدگر در جمع رفقا گفتگویی انجام شد که بر روی سایت هست و بحمداللّه در حال تدوین آن مباحث جهت کتاب در دست تهیه است. موفق باشید

25279

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خدمت استاد بزرگوار سوالی داشتم. اینکه در جایی خواندم آقای قاضی فرمودند هر پیشرفتی داشتم در شب زنده داری داشتم. چکار کنیم که از لحاظ خواب مشکلی نداشته باشیم و چگونه برنامه ریزی داشته باشیم چون شب حس و حال عجیبی دارد و نمی خواهیم آن را از دست دهیم. با تشکر از شما استاد عزیز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زود خوابیدن، غذای سنگین نخوردن، کم حرفی در روز، کوتاهی‌های آرزوهای دنیایی کارساز است. موفق باشید

34390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ببخشید بنده چند ماهی هست از تهران به مشهد رفته و در مشهد طلبه شده ام، بعلت کوتاهی مسیر تا حرم، هر شب به زیارت می‌روم. اما بعضی شب ها حس ی کار تکراری رو دارم، بنظرتون چکار کنم که همیشه زیارت برام لذت بخش باشه، چه آدابی رو رعایت کنم که حتی اگه هر روز و شب به زیارت می‌روم، حس لذت و دلچسبی داشته باشم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به معارفی که موجب درک حقّانیت امام شود، برکت زیارت را افزون می‌کند. پیشنهاد می‌شود هر شب در حرم زیر سایه حضرت، یک قسمت از کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت علیهم‌السلام» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

33488

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض تسلیت: در جریانِ کشته شدن مرحومه مهسا_امینی چند مطلب ذهن بنده را درگیر خود کرده است که از استاد گرامی، ملتمسانه خواهان حل این گره های ذهنی هستم: ۱) گروهی هستند که فقط از جنبه فقهی - یعنی اینکه حجاب واجب است پس باید رعایت بشود و اگر رعایت نشود معصیت بزرگی رخ داده است - به این پدیده نگاه می‌کنند. آنها معتقدند شخص بی حجاب در هر صورتی گناهکار است چون قوانین دینی این عمل را نهی کرده است. آنها وقتی با شخص کم‌حجابی روبه‌رو می‌شوند از دیدگاه یک گناهکارِ معصیت زده به آن شخص نگاه می‌کنند؛ این دیدگاه تا چه حدی صحیح است؟ ۲) گروهی هستند که تفکراتی خارج از مباحث فقهی و حلال و حرام دارند. این گروه معتقدند این واقعه از جنبه های حقوقی، سیاسی، امنیتی و اجتماعیِ زیادی برخوردار است که این جنبه ها بر بحث های فقهی مقدم اند و باید ابتدائا مورد بررسی قرار بگیرند. ۳) گروهی می‌گویند: «در زمانه اهل بیت علیهم السلام گشت ارشاد وجود نداشته و حتی در زمان خلافت امام علی علیه السلام نیز شواهدی نداریم که گروهی به دستور ایشان بروند در خیابانها و چشم بدوزند به ناموسِ مردم تا اگر پوشِشَش موافق فقه اسلامی نیست، او را به عدالتخانه کوفه ببرند تا ارشادش کنند. واقعا ضرورت گشت ارشاد در چیست؟ حتی اسنادی موجود است که اصلاح طلبانِ تندروی افراطی در اوایل انقلاب این قضیه را ساخته اند و خودش نتیجه ی جریان نفوذ در ایران است. شما به عنوان یک متفکر که سالهاست در اندیشه امام و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) غور کرده اید و در مباحث فلسفی و عرفانی راهبرد مخصوصی دارید، این پدیده را چگونه بررسی می‌کنید؟ با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مقاله‌ای قبل از جریان فوت خانم امینی در رابطه با « حجاب و آزادی» تحت عنوان «تقابل حجاب و آزادی، چرا!» نوشته شده که إن‌شاءالله در اسرع وقت در سایت «لبّ المیزان» قرار می‌گیرد. خوب است به آن مقاله رجوع شود. ۲. عنایت داشته باشید جایگاه اصلی گشت ارشاد، تذکر به افرادی است که با ظاهری مستهجن، نظام جامعه و بخصوص خانواده را مختل می‌کنند و اگر هم از چنین افرادی خواسته می‌شود جهت بعضی از آموزش‌ها وارد ماشین گشت ارشاد شوند تا به مراکز مربوطه منتقل گردند، بنای سخت‌گیری نیست. حال اگر بعضاً افراط و تفریطی صورت بگیرد، امر دیگری است. ۳. مسلّماً فوت خانم امینی امری است اتفاقی و این غیر از آن است که جایگاه گشت ارشاد به‌کلّی نفی شود. موفق باشید

33068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به سلام خدمت استاد گرامی: حدودا ۶ سال هست که وارد مسیر معرفت النفس شدم و مباحث خوبی رو گذارندم و در طی این مباحث دیدگاه و تفکرم خیلی عوض شده و مشتاق تر شدم این علم رو ادامه دهم و خودش نوعی لذت است. چون مسیر تفکر جهش و نوع آن رو در راستای الی الله قرار میده و واقعا آرامش به همراه داره. من مدتی هست در حال تحقیق در باب ترنس ها هستم. ساعتها کنکاش کردم از جمله از اطلاعات سایتهای متنوع گرفته نوع جراحی ها و انواع مصاحبه با افرادی که این اختلال هویت جنسی رو دارن. چه قبل عمل چه بعد عمل. نظرات خودشون، خانوادشون و .... رو دنبال کردم. سوالهای سایت و در این مورد رو هم مطالعه کردم. استاد من به یک جمع بندی رسیدم ولی هنوز مطمئن نیستم خواستم نظرتون رو بدونم. استاد طبق این تحقیق دلایل زیادی کشف شد. مثلا گفته بودن استرس مادر و عوامل خارج در جنین اثر کرده یا نفس بدن رو درست تدبیر نکرده یا امکانات نفس کم بوده یا غده هیموفیز مغز ایراد داشته و ..... من خیلی کلنجار رفتم برای هر موردی دلیل یافتم که یه جوری قانع نشدم برای نمونه اگر استرس مادر در جنینی باشه خیلی ها مادرشون در نشاط بوده بدون استرس و شرایط و مثلا دوفرزند به دنیا آورده با شرایط بارداری یکسان چه روحی چه تغزیه ولی یکیشون احساس ترنس داره پس ١٠٠ درصد استرس قانعم نکرد. اگر غده هیپوفیز ایراد داشته پس غده رو کی میسازه خود نفس داره کل بدن رو میسازه همان غده رو هم نفس ساخته باز قانع نشدم. اگر نفس بدن رو درست تدبیر نکرده خوب خود این بدن رو بازم نفس اراده میکنه  و میسازه پس تدبیر کرده باز قانع نشدم. درکل هر موردی رو بررسی کردم باز حل نشد. جالب اینکه به قول خودتان عجیب است همین نفسی که اراده کرده و خودش این بدن رو تدبیر کرده و ساخته و دوست داشته بسازه حالا ساز مخالف میزنه و پس میزنه. جالبتر اینکه بیشتر این افراد بدن رو اصل گرفته و از خود واقعی غافل هستند و دنبال خود واقعی هستند و فکر میکنن با جراحی خود واقعی پیدا میشه. خوب وقتی این گوشت ها رو دستکاری کنن باز قانع کننده نیست. چرا؟ چون نفس نه زنه نه مرد جنس بردار نیست فقط هست. جالبتر اینکه جراحی نوعی فریب نفس میشه چرا؟ چون قبل عمل قوه وهم و خیال شدت گرفته و عقل تسلیم وهم شده و جراحی میطلبه حالا جراحی صورت گرفته پس چرا اکثرا شدیدا پشیمان شده و طالب همون بدن قبل جراحی رو می‌شوند و چون چاره ای نیست خودکشی میکنن که بازم قانع کننده نبود. بعضی جراحی میکنن و ظاهرا میگن حالا این شکاف بین جسم روحم از بین رفت و در و تخته جور شد ولی در مصاحبه میگن یه مشکل رو حل کردم ١٠٠٠ مشکل برای خودم تراشیدم از جمله ازدواج نمیشه کرد چون آلات تناسلی دستکاری شده بچه دار هرگز نمیشم چون مثلا رحم تخلیه شده یا تا آخر عمر باید هورمون تزریق کنم یا جامعه باز من رو نمی‌پذیره چون بعد از عمل بازم طبق جنسیت جامعه نیستم چون بدنی تقلبی درست کردم و. خوب بازم قانع کننده نیست که جراحی مشکل رو برای همیشه حل میکنه. خوب استاد وقتی برای یکی بگیم استرس مادرش باعث ترنس شده مادر اون یکی که استرس نداشته و ترنس شده چی؟ وقتی تغزیه رو علت بدونیم و دو مادر با شرایط تغزیه یکسان باز یکی ترنس بشه چی؟ یا موارد بالا که گفتم. استاد من واقعا به یک نتیجه برای خودم رسیدم و این نتیجه رو به یک مورد ترنس دختر که از آشنایان هست و شدیدا تمایل به تغییر جنسیت به پسر داره رو گفتم و اون مطلب این بود که گفتم احساس می‌کنم در زمانه الان ما دینداریمون شدیدا درگیر مدرنیته هست و چاره ای نیست جز اینکه با مدرنیته حرکت کنیم ولی درگیرش نشیم و با سیر الی الله نگزاریم مدرنیته ما رو ببلعه. خوب در این شرایط با انواع روشهای زندگی و مدها شاید ترنس بودن مد شود. چطور طبق تحقیقاتم کسی که ترنس هست پس از مشاوره به بهزیستی ارجاع میشه و روانپزشک ها طی چندین جلسه به جمع بندی میرسن این ترنس کاذب هست یا نوعی بیماری، حالا اگه کاذب بود خوب شاید یکی دلایلش همین مدرنیته باشه. چرا؟ چون نفر میبینه پسرها آزاد ترن. شبها دیرتر میان خونه و .... و در این عصر زندکی شاید قوه خیال و وهم شدیدا درگیر بشه و خودش رو خیالی پسر ببینه در حصار تن دخترونه و موارد مشابه از جامعه امروزی که اثر گذاره اگه کاذب نبود و بیماری بود ارجاع میدن پزشک قانونی و ساعتها روان درمانی و روان پزشکی و هورمون درمانی و.... تا به نتیجه برسن بره دادگاه مجوز جراحی تغییر جنسیت بگیره. خوب حالا فرض گرفت، چرا پس بخشی بعد عمل پشیمون میشن باز شبهه پیش میاد که آیا غفلت از خود واقعی و جولان قوه خیال بر سایه عقل باعث نشد که این همه دوندگی برای مجوز و نهایتا جراحی باز نتیجه نداد و بعد چند ماه گشتن با بدن جدید و شروع مشکلات جدید پشیمانی اغاز و اکثرا خودکشی کردند. پس درد کجاست؟ مشکل کجاست؟ بهش گفتم نظرم رو بهت میگم ولی چون مطمئن نیستم نمیگم ١٠٠ درصد علتش اینه ولی تامل کن و فکر کن ببین خودت چه برداشت میکنی. گفتم خداوند لحظه به لحظه در حال ازمایش بنده هست به طرق مختلف و طبق آیات قران با فقر، فرزند، مال، ترس، مرگ، بیماری و .... در حال آزمون هستیم اگر پدر مادر تو خیلی ناراحت ترنس بودن تو هستند حس می‌کنم در بستر این مشکل در آزمون امتحان با فرزند قرار گرفته اند. اگر تو حس ترنس داری طبق علوم وقتی نفس تو این بدن رو تدبیر کرده و حالا ناراضیه و یه جورایی دلایل بالا علت ترنس رو رد کرده پس آیا چیزی باقی میمانه حز امتحان اللهی؟ با این احساس یعنی فکر نمیکنی در بستر این حس و درگیری شدید روحی قراره آزمونی سخت بدی و ان شاءالله بعد از قبولی به مقامات عالیه برسی و شاید این دوره و تحمل و صبر بر آن باعث جهش فکری، عقلی و قلبی تو بشه و در مسیر سیر و سلوکی خاص قرار بگیری و حتی عاشق خالق خودت بشی. آخه برگ بدون اذن خدا زمین نمیافته اابته جایگاه عقل و احساس و اشتباهات جای خود وقتی دلایل خارج قانع کننده نبود ولی امتحان بیشتر راضی کننده بود. آیا می‌توان پذیرفت که هر کسی با دلیلی امتحان میشه دلیل امتحان تو این حس ترنس بودنه؟ استاد بعد شرح این موضوع به فکر فرو رفت و انگار مسئله جدیدی برایش رقم خورد حال استاد واقعا نمی‌دانم این برداشت و تحقیق من چگونه است ولی قلبم بیشتر به این امتحان گرایش داره تا دلایل دیگه واقعا ساعتها فکر کردم این ترنس مقوله بسیار بسیار عجیبیه. یه وقت میگن نفر سرطان داره ریشه یابی می‌کنی می‌بینی مثلا سردیجات زیاد مصرف کرده طبعشم سرد و خشک به مرور زمان به علت عدم رعایت اصلاحات غذایی سودای بدن در جایی تجمع کرده شده سرطان یا دلایل دیگه قانع کننده هست. ولی این ترنس بحث روح است بسیار عجیب است. حال نظرتان رو در مورد این گزارش طولاتی که وقتتان رو گرفت و امیدوارم حلال کنین بفرمایید و راهنمایی کنید به تشکر فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز با این پدیده از قدیم آشنا هستم و امر جدیدی نیست. به همین جهت عرض شد به عنوان شخصی که در خلقت جسمی ناقص است باید موضوع را مدّ نظر قرار داد و مثل هر ناقص الخلقه ای متذکر این امر باشد که در چنین موقعیتی وظایف محدودتری به عهده دارد و رضای خدا را زودتر برای خود فراهم می‌کند. امری که در مباحث «عدل الهی» بدان پرداخته شد. به گفته آیت الله حائری شیرازی هرکه داراتر است مسئول‌تر است و در این‌جا نیز همین نکته صدق می‌کند که ناقص‌الخلقه مسئولیت کمتری نسبت به مسائل فردی و اجتماعی‌اش به عهده دارد. موفق باشید

نمایش چاپی