با عرض سلام و ادب: استاد گرامی سوال بنده در مورد اختیار انسان و تقدیر الهی است. به نظر من تقدیر انسان را خدا نوشته و چینش شده و طبق آن پیش میرود و اصلا قابل تغییر نیست. چرا امام علی علیه السلام میدانستند که در محراب ضربت میخورند ولی باز به مسجد رفتند چون مقدر این بود که در فلان زمان و فلان مکان امام شهید شوند. زمان ظهور و یاران امام زمان ارواحنا له الفداء و وقوع قیامت همگی در چینش خدا کاملاً مشخص است قابل تغییر نیست. در کل وقایع عالم تا قیامت چینش شده و قابل تغییر نیست. پس سرنوشت زندگی هر انسانی هم معین شده و قابل تغییر نیست. چگونه انسان رویای صادقه می بیند چند روز بعد محقق میشود چون در تقدیر و برنامه الهی از قبل چیده شده که چه اتفاقاتی در زندگی هر انسانی پیش بیاد. در نتیجه اختیاری وجود ندارد همه چیز طبق برنامه الهی پیش می رود. مدیر عالم خداوند متعال حتما برای کل عالم برنامه دارد و طبق آن پیش خواهد رفت. در مورد انسان هم همینطور برنامه دارد. در اصل هر انسانی مادرزاد بهشتی یا جهنمی خلق شده است و نمی شود تغییر داد. ما باید فقط زندگی کنیم و منتظر مقدرات الهی باشیم. در واقع من مسئله لا جبر و لا تفویض با امر بین الامرین را قبول ندارم. بلکه انسان بخواهد یا نخواهد بهشتی یا جهنمی خلق میشود طبق برنامه الهی. مگر میشود خداوند عالم جهان و زندگی انسان را بدون چینش پیش ببرد و حوادث اتفاقی پیش بیاد و مطابق برنامه نباشد. حتی جایگاه دعا هم در این عالم به این صورت است که خود دعا هم جزء مقدرات الهی است یعنی تقدیر ما این بود که کار ما با دعا حل شود واگر مقدر نباشد با دعا هم مشکل انسان حل نخواهد شد. مثلاً کسی که در تقدیرش بچه دار شدن نباشد اگر هزار بار دعا کند و دکتر و درمان برود بچه دار نخواهد شد چون خدا نخواسته و برای او در برنامه الهی چینش نشده است. استاد گرامی میخواستم بدانم کجای این نوع تفکر من غلط است چون ذهنم را خیلی مشغول کرده است. بسیار تشکر از لطف شما. عذر میخواهم که وقتتان را گرفتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر جزوه «جبر و اختیار» که در سایت هست را مطالعه فرمایید بهتر میتوانید سؤالات خود را مطرح کنید. زیرا میتوان بین تقدیر و اختیار جمع کرد. https://lobolmizan.ir/leaflet/181 موفق باشید
سلام استاد عزیز: حضرتعالی در مباحثتون از روایات استفاده می کنید که با توجه به سبقه حوزویتون مایلم سوالی بپرسم. آیا از حیث حدیث شناسی از لحاظ صحت و سقم متن و سند روایات، معناشناسی لغات و از این دست مسایل کمک می گیرید یا به فحص اساتیدتون از جمله علامه و امام و آقایان آملی اعتماد می کنید؟ از این جهت می پرسم که به نظرم باید به اجتهاد در تولید علم از منابع برسیم و از تقلید عبور کنیم اگه می خوایم از تمدن جهان شمول اسلامی حرف بزنیم و با روش هایی که علمای جوان و متاسفانه مهجور حوزه ازش حرف میزنن اجتهاد منحصر در فقه نباید باشه و مسیرش هم هرگز نیاز نیست که اینقدر پیچیده، نامانوس و مطول باشه و البته در کنار انتقاد، پیشنهادات معقولی هم دارن که اگه مایل هستید یا کتاب هاشونو براتون بفرستم یا آدرس و اسم تقدیم کنم. دعا کنید خدا توفیق و امکان حضور بده تا چند خبری و لو اندک ازین دست امیدبخش های بیدار کننده از حوزه علمیه ی نازا شده ی امام صادق علیه السلام براتون بیارم که برای امثال من که نا امید از طریق اجتهاد بودیم، کور سوی امیدی هست در ظلمت این دالان ویران که سالهاست جز خروجی کَمّی، خبری از کیفیت درش نیست که این اتلاف استعداد نطفه های شیعه فقط و فقط در قیامت ظرفیت بررسی همه ابعادش هست و براستی قیامت چه موید خوبی بر عدالت کردگار بی همتاس. علی الحساب اگه صلاح دیدید به این مقاله نگاهی بندازید: دلبری، سیدعلی(1391)، آسیب شناسی فهم حدیث، مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی، معاونت پژوهشی، دفتر پژوهش، چاپ اول همکلامی با حضرتعالی افتخار بنده هست و اطاله کلام از سر حب استاد شاگردی. عذرا مولای
باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفه مهم امروزین ما فهم حضور تاریخی انقلاب اسلامی است و تبیین راه شهدا ذیل ولایت فقیه. گفت:
عاقل به کنار جوی پی پل میگشت دیوانه پا برهنه از جوی گذشت
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اندیشه اسلامی بیشتر روی اخلاق تأکید میشود که عملاً همان تربیت به حساب میآید و بحمدلله کتابهای اخلاق کم نداریم. در این رابطه میتوان نظام فکری خود را شکل داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست برای ابتدای کار سری به بحث «دریچههای اعجاز قرآن» که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» آمده است، بزنید. کتاب روی سایت هست. البته و صد البته اگر کسی مدتی در آیات قرآن و سورههای آن تدبّر کند، خود به خود جانش تصدیق میکند که تنها خالق او میتواند اینچنین با او سخن بگوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! شریعت الهی و سیره انبیاء متذکر حقیقت جان انسان میشوند تا انسانها بتوانند در مسیر خودشناسی از فرامین الهی که فطرتشان متذکر آن است، پیروی کنند. ۲. غم انسانها را چه از نظر نیازهای مادی و نیازهای روحانی و معنوی، خوردن، همان راهی است که انبیای الهی در مقابل ما گذاردهاند. ۳. به یک معنا شیطان و شیاطین حجابهای رجوع به حضرت حق هستند و به معنایی دیگر مظهر اسم جلال حقاند تا ناآزمودگان را راهی به آن درگاه نباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. حتماً شنیدهاید که آیت الله بهجت پشت سرِ خود را میدیدند. مسلّم، آن دیدن با چشم سر نبوده، با احاطه نفس ناطقه است ماورای اعضایی که با آنها رؤیت و شنیدن انجام میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قوه شنوایی یکی از قوای نفس است و در عضوی به نام گوش، نفس ناطقه در هویت شنواییاش ظهور میکند و به همین جهت میگویید من شنیدم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شخص خاصی را به طور مشخص در ذهن ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در آن دیدگاه بحث تاریخِ فلسفه است در نگاه فلسفهی تحلیلی که جناب کاپلستون در تاریخ فلسفهشان مطرح میکنند. ولی در نگاه اخیر، نظر به مظاهر تاریخیِ وجود میشود در مراحل تاریخیِ فلسفههای دکارت و کانت و هگل و هایدگر. با نظر به حضور تاریخی آنها، موضوع با آنچه عموماً به عنوان فلسفه در دانشگاهها تدریس میشود، تا حدّی متفاوت خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا وجوه امکانیِ موجود ممکنالوجود در میان نباشد، ظرفیت تجلیّات اسمای الهی فراهم نمیشود و از این جهت، ماده و مجرد فرقی ندارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نکردهام. شاید منظور این باشد که نمیتوان گفت چون طرف دزدی کرده است، نمارهایی که خوانده باطل میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که به ما فرمودهاند: «اطلبوا العلم و لو بالصین» خِرد علمی در هرجای دنیا که باشد، مطلوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حس بینایی مُعدّ و زمینه است تا نفس ناطقه منتقل شود به حضور نور. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خاصی در نظر بنده نیست ولی آثاری که به شخصیت آن دو بزرگوار پرداختهاند مطالب مفیدی در اختیار انسان میگذارد به جهت عظمت شخصیت آن دو بزرگوار. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها برای تو این غزل را دارم که مولوی برای شمس از عمق جانش به ظهور آورده است. موفق باشید
خوش خرامان مي روي اي جان جان بي من مرو
اي حيات دوستان در بوستان بي من مرو
اي فلک بي من مگرد و اي قمر بي من متاب
اي زمين بي من مروي و اي زمان بي من مرو
اين جهان با تو خوش است و آن جهان با تو خوش است
اين جهان بي من مباش و آن جهان بي من مرو
اي عيان بي من مدان و اي زبان بي من مخوان
اي نظر بي من مبين و اي روان بي من مرو
شب ز نور ماه روي خويش را بيند سپيد
من شبم تو ماه من بر آسمان بي من مرو
خار ايمن گشت ز آتش در پناه لطف گل
تو گلي من خار تو در گلستان بي من مرو
در خم چوگانت مي تازم چو چشمت با من است
همچنين در من نگر بي من مران بي من مرو
چون حريف شاه باشي اي طرب بي من منوش
چون به بام شه روي اي پاسبان بي من مرو
واي آن کس کو در اين ره بي نشان تو رود
چو نشان من تويي اي بي نشان بي من مرو
واي آن کو اندر اين ره مي رود بي دانشي
دانش راهم تويي اي راه دان بي من مرو
ديگرانت عشق مي خوانند و من سلطان عشق
اي تو بالاتر ز وهم اين و آن بي من مرو
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بر این مبنا باشد که شما میفرمایید، درست است. ولی وقتی انسان مدرن از ابتدا بر اساس هوس خود سعی میکند استعدادهای طبیعت را در اختیار بگیرد، قضیه فرق میکند. در جلسات مباحث «عقل تکنیکی» این موضوع تا حدّی روشن شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تقوی امری است تشکیکی و هر کس به اندازهای که منور به تقوا است به بصیرت نایل میشود. به همین جهت اولیاءالهی به این معنا که امروزه استخاره معمول است، استخاره نمیکردند بلکه به معنای طلب خیر استخاره برای آنها معنا داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. حتی جناب ملاصدرا واژهی «ابداع» را به کار میبرند زیرا خلق، به معنای «اَلَّفَ» یعنی جمعآوری است و در عالم معنا، جمعآوری معنا نمیدهد. موفق باشید
با عرض سلام و آرزوی علو درجات حضرتعالی: بر اساس قرآن هر خیری از آن حضرت حق است و هر شری که به ما می رسد از خود ما. حال ابهام اینجاست که بر اساس برهان صدیقین هر وجودی عین ربط و تعلق است به عین وجود. حال آیا وجود شر نیز عین ربط به عین وجود است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: «شرّ» امر عدمی است، هرجا نور حق نباشد، شرّ هست. موفق باشید
با سلام و ادب: استاد عزیز با توجه به دستاوردهای جبهه باطل در طول تاریخ و عدم دستیابی اسلام بعنوان بهترین روش زندگی به اهداف والای انسانی جهان شمول این فرضیه را چطور می توان تبیین کرد که: اسلام بعنوان تئوری غیرقابل اجرا و یا در بهترین حالت با راندمان بسیار پایین می باشد که نتوانسته با گذشت زمان مشابه نسبت به جبهه باطل بستری مناسب برای زندگی مطلوب با تعریف خود را به نفرات بیشتری ارائه دهد و در نهایت با آینده ای در انتظار به سر برد تا شاید با گذشت تاریخی دیگر و ایجاد همین نسبت از انسانهای ارزشی و انسانهای بی ارزش موعودی بیاید و در تاریخی دیگر و شاید بسیار بسیار دور و شرایط بسیار دشوار آن مطلوب خود را در این دنیا به ظهور برساند. نکاتی که حقیر لازم به ذکر میدانم: ۱. چه بسیار آیه و حدیث و روایت که در شرایط مختلف معنی متفاوت و حتی متضادی به خود گرفته (جواب متفاوت پیامبر به سوال مشابه ابوذر و سلمان و یا داستان مولوی از فیل در تاریکی...) و تفاسیر متعدد از قرآن ۲. آیه های متعدد قرآن مبنی بر "اکثرهم لا یومنون، لا یعلمون و... قلیل من... و بشر الصابرین (تا کی و برای چه صبر) ۳. طبع قطور (خلق الانسان قطورا) و عجول و (...فی کبد) و لذات آنی گناهان بعنوان پاداش زودهنگام و هزار اما و اگر پاداش کار خیر و تقوا و نیت خالص و.... .۳. سخنان امام خمینی در صحیفه و سخنان رهبری که بسیار میتوان عدم تحقق، عدم تطابق، عدم تعمق آن را دید و خود را جدای از یگانگی با آنها یافت. ۴. سخنان جنابتان در آخرین جلسه تفسیر که شبکه های بیگانه از جمعی از ملاها که موافق جریانهای اخیر بودند یاد کرده و شما گفتید حتی یک نفر را نمی تواند نام ببرد، از خاتمی ها و خامنه ای ها و خمینی ها و صانعی ها گرفته تا مقلدین آقای شیرازی در همین اصفهان. اینها ملا نیستند که شما با این لحن مطلب را متذکر میشوید که صادقانه انسان به آن همه کتاب منتشر شده از شما خود را پای منبرتان متوهم میپندارد. الحاصل استاد، گویا باید طور دیگری بود. اما چطور؟ با سپاس فراوان از خدای متعال بابت وجودتان. والسلام
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید عرایضی که در شرح جزوه «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» شد متذکر این امر باشد که حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» خیلی زود متوجه انسان جدید و تاریخ مدرن شدند و در این رابطه از یک طرف کتابهای عرفانی را نوشتند و از طرف دیگر نظام سیاسی مبتنی بر انقلاب اسلامی را شکل دادند. شرح صوتی جزوه مذکور در این مورد کمک خواهد کرد. https://eitaa.com/matalebevijeh/10677
آری! حقیقت همواره با آرامش پیش میرود تا پیوندی دوباره بین انسان و خدا در تاریخی که انوار الهی از جامعه بشری رَخت بر بسته است، برقرار شود و باز اعتصام بحبل الله در معنای «جمیعا» بودنِ آن شکل بگیرد و عصر بیگانگی و پوچی، به عصر همگرایی تبدیل شود. این وظیفه خاص شیعه به عنوان مابعدالطبیعیترین ملت است، تا تاریخ اسلام را از نو در قلمرو اراده معطوف به حق به ظهور آورد، آن هم از طریق نیروهای معنوی تازهای که به نحو تاریخی از ایران سر برمیآورند، ولی در هیئتی مدرن. موفق باشید
با عرض سلام: مرگ صدام و ملکه رو دیدم. خدا قسمت کنه تا جوونم فروپاشی کاخ سفید رو خیلی زود ببینم شاد بشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم:إنشاءالله. مطمئن باشید همانطور که امام عسکری «علیهالسلام» فرمودند یکی از نشانههای مومن، زیارت اربعین است بدین معنا که همچنان نور توحیدی امام حسین «علیهالسلام» ادامه دارد حتی اگر چهل روز اُمویان با خفقان خود بخواهند مطلب را تمام کنند؛ در همین رابطه انسان مؤمن مطمئن است در دل سیطره رسانهای جهان کفر آنچه میماند و پایدار و شکوفا میشود، انقلاب اسلامی است. موفق باشید
سلام علیکم خسته نباشید. میخواستم نظر شما رو در مورد کار کردن طلاب بدونم . ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید طوری باشد که شخصیت علمی آنها و تعمقی که باید در علوم مربوطه داشته باشند، ضربه نخورد. زیرا بالاخره زندگی طلبگی همواره با سادگی و کمخرجی همراه بوده است. موفق باشید
سلام و خدا قوت..ببخشید این که ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. این یک امر طبیعی است و نباید کسی در این موارد خود را ملامت کند. موفق باشید
سلام استاد: طاعاتتان قبول و بندگی تان افزون. ببخشید درباره جهان های موازی بحثهایی شد و وقتی در سایت جستجو کردم پیرامون سوال ۳۱۱۷۶ خواستم بدانم که شما عقیده به وجود این مسئله دارید؟ و در اینباره توضیح می فرمایید و برای اطلاع بیشتر به متنی ارجاع می دهید؟ ممنون از وقتی که می گذارید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد بحث جهانهای موازی چیزی نیست که بتوان به عنوان واقعیتهای قابل قبول پذیرفت. آری! در مباحث عرفانی و فلسفی، بحث عوالمِ طولیِ «وجود» در میان است که بحث بسیار عالمانه و مفیدی است مثل وجود عالَم ملکوت و عالم جبروت و عالم لاهوت. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم .سلامک از آنجا که بنده حقیر ارادت خاص نسبت به استاد اصغر طاهرزاده دارم و در زمان سختی ها زمانیکه در تصادفی پدرم را از دست دادم با راهنمایی یک دوست و مطالعه سیر مطالعاتی کتب ایشان نگرشم به دنیا و زندگی تغییر کرد و ایشان را استاد و راهنمای خود می دانم در جهت شناخت هر چه بیشتر خود و خدای مهربان. چند سوال داشتم از استاد اصغر طاهرزاده عزیز، اگر لطف کنند و وقت بگذارند و به سوالات حقیر پاسخ دهند ممنون میشم. ۱. آیا می توان با جنس مخالف (نامحرم) در فضای مجازی و حضوری، ارتباط علمی و معرفتی اخلاق مذهبی داشت. همانطور که الان ممکن است در همین گروه هم زنان و نامحرمان سوال بپرسند و یا ارتباط حضوری پیدا کنند و طلب راهنمایی کنند، و شاید شوهرشان راضی نباشد. جواب سوال برام خیلی مهم است، چرا که دو خانم هر چند بنده خودم بسیار نیازمند هدایت و خودسازی هستم ولی ازم کمک خواستند و با معرفی آنچه عامل هدایت است به زعم خودم به ایشان من جمله نماز و نماز اول وقت و نماز شب و قرآن و ادعیه و ....دوست دارند که با هم در ارتباط معنوی و کلا مشوق یکدیگر در جهت قرب الی الله باشیم. چکار کنم که سر دو راهی گیر کردم؟ از طرفی می ترسم این ارتباط معنوی گناه باشه. و از طرف دیگه دلم نمی آید کسی را که دست کمک بسویم دراز کرده رها کنم هر چند خودم نیازمند بیشترین کمکم. لطفا استاد کمکم کنید تصمیمی بگیرم که فردای قیامت مواخذه نشم که چرا ارتباط داشتی و یا چرا دست کمک را رد کردی. با تشکر بنده حقیر، شاگرد چندین ساله شما در فضای مجازی
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این موارد بسیار احتیاط کرد زیرا ممکن است در ابتدای امر هیچکدام از طرفین قصد منفی نداشته باشند، ولی آرامآرام گرفتار نوعی از توهّمات شوند. و از این جهت اگر بنا است شما به ایشان کمک کنید باید شدیداً مواظب باشید زیرا ممکن است بعضاً در دل سؤالات معرفتی، نوعی ارضای جنسی و روحی نهفته باشد. موفق باشید