بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31950

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب: استاد گرامی سوال بنده در مورد اختیار انسان و تقدیر الهی است. به نظر من تقدیر انسان را خدا نوشته و چینش شده و طبق آن پیش می‌رود و اصلا قابل تغییر نیست. چرا امام علی علیه السلام می‌دانستند که در محراب ضربت می‌خورند ولی باز به مسجد رفتند چون مقدر این بود که در فلان زمان و فلان مکان امام شهید شوند. زمان ظهور و یاران امام زمان ارواحنا له الفداء و وقوع قیامت همگی در چینش خدا کاملاً مشخص است قابل تغییر نیست. در کل وقایع عالم تا قیامت چینش شده و قابل تغییر نیست. پس سرنوشت زندگی هر انسانی هم معین شده و قابل تغییر نیست. چگونه انسان رویای صادقه می بیند چند روز بعد محقق می‌شود چون در تقدیر و برنامه الهی از قبل چیده شده که چه اتفاقاتی در زندگی هر انسانی پیش بیاد. در نتیجه اختیاری وجود ندارد همه چیز طبق برنامه الهی پیش می رود. مدیر عالم خداوند متعال حتما برای کل عالم برنامه دارد و طبق آن پیش خواهد رفت. در مورد انسان هم همینطور برنامه دارد. در اصل هر انسانی مادرزاد بهشتی یا جهنمی خلق شده است و نمی شود تغییر داد. ما باید فقط زندگی کنیم و منتظر مقدرات الهی باشیم. در واقع من مسئله لا جبر و لا تفویض با امر بین الامرین را قبول ندارم. بلکه انسان بخواهد یا نخواهد بهشتی یا جهنمی خلق می‌شود طبق برنامه الهی. مگر می‌شود خداوند عالم جهان و زندگی انسان را بدون چینش پیش ببرد و حوادث اتفاقی پیش بیاد و مطابق برنامه نباشد. حتی جایگاه دعا هم در این عالم به این صورت است که خود دعا هم جزء مقدرات الهی است یعنی تقدیر ما این بود که کار ما با دعا حل شود واگر مقدر نباشد با دعا هم مشکل انسان حل نخواهد شد. مثلاً کسی که در تقدیرش بچه دار شدن نباشد اگر هزار بار دعا کند و دکتر و درمان برود بچه دار نخواهد شد چون خدا نخواسته و برای او در برنامه الهی چینش نشده است. استاد گرامی می‌خواستم بدانم کجای این نوع تفکر من غلط است چون ذهنم را خیلی مشغول کرده است. بسیار تشکر از لطف شما. عذر می‌خواهم که وقتتان را گرفتم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر جزوه «جبر و اختیار» که در سایت هست را مطالعه فرمایید بهتر می‌توانید سؤالات خود را مطرح کنید. زیرا می‌توان بین تقدیر و اختیار جمع کرد. https://lobolmizan.ir/leaflet/181 موفق باشید

31804

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد سلام: یک ویدئو در کلیپ زیر اومده که میخواد برهان صدیقین رو رد کنه لطف می کنید به اون پاسخ بدید. خدا خیرتون بده فقط با فیلترشکن باید وصل بشید https://www.youtube.com/watch?v=Zck0vOa-Vsc

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که این نوع مباحث برای مخاطبان آن، برداشت‌های متفاوتی را پیش می‌آورد. رفقا باید بفرمایند کدام نکته و کدام جمله از آن ویدئو منظور نظرشان می‌باشد تا بر همان نکته متمرکز شویم. موفق باشید

31760

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: سوالی داشتم محضر استاد گرانقدر مگر زمانی که حضرت مهدی قیام می کنند جهان پر از عدالت نمی شود؟ پس چگونه ایشان را به شهادت می رسانند و آیا نقصی در حکومت ایشان وجود دارد و دلیل شهادت ایشان چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظام مدیریت آن حضرت در جامعه بر اساس عدل است و نبود حاکمیت استکبار، نه آن‌که اختیار از آن‌ها گرفته شود و دیگر کسی نتواند بدی بکند. موفق باشید

31710

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: یک دنیا ممنون بابت راهنمایی هاتون. سؤالی ازتون داشتم ممنون میشم جواب بدین. در کتاب خویشتن پنهان اینطور نوشتید: «چون روح آن هايي که بدنشان در قبر نمي پوسد آنچنان گرفتار گناهانشان نيست که توجه به بدن را به کلي از دست بدهند، زيرا اندک توجهي به بدن کافي است تا باکتري ها نتوانند بر بدن اين افراد غلبه کنند.» از اونجایی که تمام پیامبران و امامان و اولیاءالله گرفتار گناهانشان نبودند با این حساب هیچ کدوم از اون بزرگواران توجه به بدن رو از دست ندادن پس بدن مطهر همه شون الان سالم هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین طور است وقتی ارادتمندان آن ذوات مقدس چنین‌اند. حتماً جریان بدن مبارک شهید یوسف الهی را شنیده‌اید. موفق باشید

31601

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرانقدر: وقتتون بخیر. یک مطلبی درباره کرونا خوندم چون بعضی مباحثش رو مطرح می کنند گفتم اینجا هم بیارم شما هم هر موردی لازم بود اضافه بفرمایید. ------------------- کاهش مصونیت به نظر می‌رسد که بخش حفاظتی واکسن در مقابل ویروس، بر سویه دلتای کووید تاثیری ندارد، هر چند که هنوز در برابر نوع شدید بیماری تاثیر زیادی دارد. گفته پنج تا شش ماه بعد از واکسیناسیون، میزان حفاظت واکسن در مقابل ویروس احتمالا تنها ۳۰ تا ۴۰ درصد می‌شود. این در حالی است که این ایمنی در اوایل تزریق واکسن ۹۰ درصد بود. برغم کاهش ایمنی، واکسیناسیون همچنان از وقوع بیماری‌های جدی پس از ابتلا به کووید جلوگیری می‌کند؛ این درحالی است که در افراد واکسینه نشده بالای ۶۰ سال ابتلا به موارد شدید کرونا ۹ برابر و در افراد جوان‌‌تر ۲ برابر بیشتر از افراد واکسینه شده است. ———————————— (آمار مربوط به کشور غصب شده بود تاریخ دو سه روز پیش) خلاصه اش اینه که اثر واکسن فایزر بعد شش ماه می پره
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که این موارد، مواردی نیست که امثال بنده بتوانم در آن‌ها ورود کنم و نظر دهم. موفق باشید

31580

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: نیت دارم به لطف الله کتاب انقلاب اسلامی طلوعی بین دو جهان را برای فهم مقدرات خداوند و جایگاه تاریخی خودم بخوانم، برای درک عمیق، و فهم تمام ما فی الضمیر کتاب به عنوان پیش نیاز باید چه بدانم و چه نیاز دارم؟ یا که تو خود پای در ره نه و هیچ مپرس...؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید «پای در راه نهاد و هیچ مپرسید» ولی صوت مباحث را اگر در کنار خود کتاب دنبال بفرمایید، بهتر است. موفق باشید

31361

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهر زاده: بنده دختری یازده ساله دارم که از کودکی بسیار پرخاشگر بوده و نسبت به بزرگ ترها و پدر و مادرش بی ادب با هر روشی با او برخورد می کنم با مهربانی با او صحبت می کنم گستاخ تر می شود با عصبانیت من پرخاشگر تر می شود با قهر من یک روز خوب می شود و فردا همان رفتار را ادامه می دهد. من از کودکی با محبت فراوان و ادب با او صحبت کرده‌ام سعی کردم او را مذهبی بار بیاورم استاد البته همسرم در مقابل بد رفتاری او بسیار تندی می کند. استاد به ما بگویید چه تنبیه ای یا چه واکنشی در مقابل فرزند گستاخ بی ادب بکار ببریم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی نیست که با سؤال و جواب حل شود. سعی بفرمایید با مشاوری که در این مورد تحقیق و مطالعه داشته است موضوع را در میان بگذارید. موفق باشید

31166

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: یکی از جزوات شما درباره حضور در (بود) تاریخی خود را مطالعه کردم. آیا درست فهمیدم که ما امروزه اول باید با صدق و راستی با خدا به قول گفتنی طنابمون رو راست بندازیم و با تقوی و ایمان در وسعت بود خدا قرار گیریم، حال در این حالت با مرور آنچه دوست داریم و تغییر درونیاتمان نسبت به قبل آنچه خداوند دوست دارد را ما هم دوست خواهیم داشت و هم آنچه او اراده کرده را احساس می کنیم که ما هم می خواهیم، شاید در این حالت اعتقاد به انقلاب اسلامی، خالص ترین و بنیادی ترین روش اثبات را خواهد داشت. حال در این حالت می توانیم بگوییم که هر آن کس که خدا را دوست ندارد، انقلاب اسلامی را هم دوست نخواهد داشت، اما در حالتی دیگر کسی که خدا را دوست دارد ولی انقلاب را دوست ندارد، شاید حق الناسی باشد به گردن کسانی که در معرفی انقلاب کوتاهی کردن یا کسانی که سعی در تحریف آن دارند و شاید هم گناهی بر گردن شخص که چطور این واضح را ندیده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه این حرفها درست است. هم انقلاب، صورت رحمت الهی به خلق است و غفلت از این مسئله غفلت بزرگی است، و هم آنهایی که چهره انقلاب را بد معرفی کردند؛ بسیار مقصرند. موفق باشید

31091

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز با عرض ادب ان شاءالله که سلامت باشید و تندرست. استاد آیا تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی حفظه الله، سیر پیشنهادی داره؟ تشکر از زحماتتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم سیر خاصی نیاز باشد. بالاخره از همان ابتدا که به سوره مبارکه «حمد» پرداختند، باید شروع کرد و همچنان جلو آمد. موفق باشید

30815

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: دانشجو معلم هستم در رشته الهیات خودتان از اهمیت رشته مطلعید ۱. برای ارتباط صحیح با دانش آموز (اگر روانشناسی اسلامی علاجش هست یا چیز دیگر) اگر می‌شود کتاب یا سخنرانی معرفی کنید. ۲. کتاب یا سخنرانی برای دانستن و انجام صحیح وظیفه معلمی دینی. متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود سری به کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» و «چه نیاز به نبی» که روی سایت هست بزنید.

http://lobolmizan.ir/book/1382 آدرس کتاب «چه نیاز به نبی»

http://lobolmizan.ir/book/1187/ آدرس کتاب «آشتی با خدا»

http://lobolmizan.ir/book/1188/ آدرس کتاب «جوان و انتخاب بزرگ»

این موضوعات، موضوعاتی است که عموماً دانش‌آموزان آماده ارتباط برقرارکردن با آن‌ها می‌باشند. موفق باشید

30292

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ممنون از پاسختان در سوال 30254 من هم تقریبا همینطور فکر می‌کنم ولی این سوال برایم باقی مانده است که چرا خداوند صریحا می‌فرماید «دین نزد خدا فقط اسلام است»؟ ممنونم التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام در این آیه به معنای تسلیم نسبت به دستورات خداوند است که در هر دینی برای خود مصداق خود را دارد. موفق باشید

30207

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در آیه شریفه «الله ولی الذی امنو یخرجهم من الظلمات الی النور...» مطلب روشن است که انسان از ظلمت عالم ماده و بدن به نور وجه الهی کشیده می‌شود ولی در قسمت دوم آیه که کفار از نور به سمت ظلمت کشیده می‌شوند تفاسیر زیادی گوش داده ام ولی قانع کننده نیست چرا که کافر اصلا نوری ندارد که از آن خارج و به سمت ظلمت کشیده شود. قوی‌ترین قول آن را به نور فطرت انسانی تفسیر می‌کنند که این هم قانع کننده نیست. چرا که در قسمت اول آیه در مورد مومن از ظلمتی صحبت شده که خداوند او را از آن خارج می‌کند. آیا مومن نور فطرت انسانی ندارد که قطعا دارد پس چرا اینجا کلام الهی صحبت از ظلمت میکن ولی در مورد کافر صحبت از نوری می‌شود که از آن خارج می‌گردد؟!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همان تفسیر که می‌فرماید کافر را از نور فطرت خارج می‌کنند؛ خوب است. آری! خداوند نوری به مؤمنین می‌دهد که در مقایسه با نور فطرت، نور فطرت؛ نور به حساب نمی‌آید. موفق باشید

30131

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: بنده مدتی است مباحث یکی از شاگردان علامه جوادی آملی را پیگیری می‌کنم. در یکی از جلسات ایشان فرمودند، در اواخر عمر حضرت امام خمینی که در بیمارستان بستری بوده اند، برای مدت یک شبانه روز دوربین های بیمارستان تصویری از امام نداشتند، و اینگونه مطرح شد که ایشان بصورت غیبی در مکان دیگر حاضر شده بوده اند. آیا این موضوع واقعیت داشته است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ولی چرا امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» را در شخصیت علمی و نقش جهانیِ ایشان بیشتر دنبال نکنیم؟ موفق باشید

29770

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و تحیت خدمت استاد گرانقدر: استاد در کتاب رزق خود بیان نموده اید که رزق به دنبال انسان است، خداوند مقدر فرموده و از انسان سلب نمی‌شود مگر اینکه به او برسد. برایم سوال است که در این صورت در مصادیق زیر چطور می توان چنین چیزی را توجیه کرد: ۱. فرض کنید شخصی چیزی را اختراع کرده است و یا ایده ای دارد که منجر به اختراع و کسب درآمد برای او می‌شود، در این صورت این شخص با قبول اینکه رزق او معین است، می تواند ایده و طرح خود را که به درد جامعه و مردم می‌خورد در اختیار دیگران و دیگر شرکت ها و افراد جامعه قرار دهد تا آن ها از آن استفاده کنند؟ در این صورت چطور می‌تواند از ایده ها و اختراع و یا محصولش کسب درآمد کند؟ لااقل در عرف جامعه چنین چیزی یعنی در اختیار قرار دادن اختراعات و ایده های تجاری و ... قابل قبول نیست. حدود و ثغور و چهارچوبی که شخص در این مصداق و سوال باید رعایت کند چیست تا هم به رزق معین اعتقاد راسخ داشته باشد و اضطراب آن را نداشته باشد و هم اینکه ملامت زده نشود. ۲. با قبول اینکه رزق انسان معین شده و به او خواهد رسید، آیا دیگر ۱. حق مالکیت معنوی و ۲. حق مالکیت علمی و حق نشر و چاپ کتب آموزشی و فرهنگی و علمی، جایگاهی دارد؟ ۳. آیا عزت هم مثل رزق و به همان «شدت»، به دست خداست؟ متشکرم خدا خیرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید همان اختراع، مسیر رزق آن شخص باشد. ولی اگر به نحوی مسیر رزق او از طریق دیگری فراهم است، نباید در نشر علم به بهانه‌ی حق مالکیت معنوی و یا حق نشر، بخل بورزیم. ۲. همین‌ طور است که می‌فرمایید. زیرا قرآن می‌فرماید: «إن‌ الله یدافع عن الذین آمنوا» خداوند خودش مدافع آن‌هایی است که ایمان به خداوند دارند. موفق باشید

29162

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد،وقت بخیر اربعین حسینی رو بهتون تسلیت میگم استاد من سوالی که داشتم اینکه،مگر خداوند در قرآن نفرمودند که من از همه چیز جفت آفریده ام و حتی ما میدونیم که در ذرات هم این رعایت شده،پس چطوریه که بعضی از انسانها ازدواج نمیکنند،مگر جفت آفریده نشدند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد انسان، بحث اختیار در میان است. آری! خداوند زن و مرد را در نوع انسانی جفت آفریده، ولی چون انسان‌ها مختارند خودشان باید شرایط تکوینی عالم را در برنامه‌های خود به میان آورند و شکل دهند. موفق باشید

29122

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر: در زمینه نیم افزار حیات طیبه؛ آیا این نسخه دیگر هم دارد؟ اگر نرم افزار با همکاری موسسه نور قم که نرم افزار جامع التفاسیر را کار کرده، تولید شود و سیستم جستجوی آن ها را داشته باشد، ان شاءالله بسیار مفید تر خواهد بود. مثلا جستجویی که روی نرم افزار اسرا مربوط به آقای جوادی آملی است، نسبت به نور، بسیار ضعیف است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نرم‌افزاری را مرکز «تحقیقات کامپیوتری علوم انسانی» در قم زحمت کشیده‌اند و مباحث را در یک دی‌وی‌دی جهت جستجو آماده کرده‌اند. در این مورد می‌توانید با جناب حاج آقا نظری تماس بگیرید. موفق باشید

27291

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز. با توجه به آیات قرآن کریم، که خداوند می فرمایند، قرآن در کتاب مکنون است،۱. منظور از کتاب چیست و مقام قرآن با توجه به مراتب عالم کجاست؟ ۲. در قسمت آیات بعد که می فرمایند: «لایمسه الا المطهرون»، در مورد مَسّ قرآن توسط مطهرون چه نوع ارتباطی وجودی است؟ چگونه باید مس رو بفهمیم که آن مقام معصومین رو بفهمیم؟ ۳-. فرق وحی با مَسّ قرآن چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مقام قرآن، مقام جامعیت اسماء الهی است که همان مقام انسان کامل است. ۲. چون حقیقت نوری است، نوعی اُنس در میان است و نه تعلیم. ۳. این دیگر، در حدّ فهم بنده نیست که نظر دهم. موفق باشید

26903
متن پرسش
عرض سلام و ادب: در کتاب تمدن زایی شیعه در باب ابزارهایی متناسب عقل و ادب و قلب که در اندیشه اسلامی مورد توجه است، مطالبی فرمودید و یک فصل کتاب روی این مطلب تمرکز دارد. به نظرتان انقلاب اسلامی تا چه حد در این بحث یعنی طراحی نظام ها و ابزاری متناسب عقل و قلب توحیدی موفق بوده و توانسته پیش برود؟ آیا وجود شخصی مثل شهید شهریاری که از ظرفیت طبیعی و عظیم محیطش یعنی اورانیوم استفاده می برد و در راستای آن ابزار می سازد و در عین حال وقتی دست نوشته هایش را می بینیم از طریق همین ظرفیت هسته ای و معدنی، به حکمت و عظمت خلقت الهی اشاره می کند و خضوع و الفت باطنی بیشتری مقابل رب العالمین دارد و حس می کند در حال تغییر طبیعت برای ساخت ابزاری مثل بمب اتم برای ارضای نفس اماره و توهم خویش نیست بلکه غرق در آشنایی و تدبر در صُنع خداست، می تواند شاهد مثالی بر توفیق انقلاب اسلامی در ساخت ابزارهایی متناسب با روح توحیدی آن باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. بشرِ این تاریخ، بشری است که روح رجوع به طبیعت، از تقدیرات اوست و اگر در مسیر توحید حرکت کند با الهاماتی روبه‌رو می‌شود که در تاریخ گذشته سابقه نداشته و انقلاب اسلامی همان مسیر توحیدی این تاریخ است و به همین جهت در آینده‌ای بسیار مهم حاضر خواهد شد با الهاماتِ خاص این تاریخ. موفق باشید    

35454

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت به خیر: بنده در حال حاضر ۲ فرزند دارم، بچه دومم ۱ سال و نیمشه‌. یکسالی هست که دچار کمبود خواب شدید شدم واحساس خستگی دائمی دارم و از طرفی در طول روز اصلا خوابن نمیبره، ریزش موی شدید و سفیدی مو هم دارم و دچار حالات افسردگی و اضطراب شدم. به هر نحوی این مسئله رو درمان کردم اما فایده نداشته. یکساله دارو می‌خورم و راه های مختلف رو امتحان کردم. قبلا هم مثلا در ایام امتحانات و یا تحصیل بی خوابی پیش اومده بود اما در این یکسال به طرز عجیبی ادامه دار شده و خوب هم نمیشه. بسیار دعا کردم و چله گرفتم و... با توجه به اینکه سحرهای عجیبی و قوی در منزل مادرم پیدا شد و مادر و خواهرم از دنیا رفتن و یک برادر و خواهر دیگرم هم سابقه افسردگی و رفتارهای عجیب دلشتن، آیا ممکنه اثر سحر و موجودات ماورایی باشه؟ چون این کسالت بدنی، بی‌خوابی و عدم درمانش برای خودم عجیب شده، به نظرتون به صلاحه در دوره ی چشم زخم دکتر دباغ شرکت کنم؟ خیلیا که دچار چشم زخم و سحر و.... شدن با شرکت در این دوره، اعلام رضایت کردن. خیلی خیلی مستاصل شدم، بگید چه کنم تا نجات پیدا کنم؟ همین الان که پیام میدم از شدت بی‌خوابی و بدخوابی سر درد دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر سحری در میان باشد، تنها همان عرایضی که در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست و راهکارهای مطرح شده، کافی است نباید خود را در اختیار این نوع میدان‌ها قرار داد. موفق باشید

34721

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمةالله: سالروز ولادت حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف را به استاد عزیزم تبریک عرض می‌کنم. در حرم سیدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنی و حمزة ابن موسی الکاظم سلام الله علیهم و در نزد اولیای الهی حضرات آیات حاج آقای حق شناس، حاج آقای خسروشاهی، حاج آقا مجتبی تهرانی. حاج آقای خوشوقت، حاج آقای ضیاء آبادی، حاج آقای پهلوانی، حاج آقای ثقفی تهرانی، حاج آقای ری شهری دعاگویتان هستم. سخنرانی تان با موضوع فرهنگ انتظار و متن پیوست آن افق جدیدی به رویم گشود، خداوند مهربان سعادت دارین نصیب شما بفرماید. آمین 🤲

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به امید آن‌که دعای دوستان بخصوص زیر سایه چنین اولیایی برای ما و برای خود جنابعالی در نهایتِ استجابت محقق شود. موفق باشید

32684

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در یکی از گفتارهای جنابعالی در خصوص زمان شناسی و آگاهی به علم زمان، اشاره به داستانی ظاهرا منقول از امام حسن عسکری در خصوص «پادشاه و شخص عالم به علم زمان» کردید. که در این داستان پادشاه هر از چندگاهی از آن عالم جویای روح حاکم بر زمان می‌شود. خواهشمندم منبع روایت رو ذکر کنید تا با تحقیق بیشتر به مطالعه آن بپردازم. متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آدرس حدیث در  الكافي، ج‏ ۸، ص: ۳۶۳  می‌‌باشد. ذیلاً متن حدیث خدمتتان ارسال می‌گردد. موفق باشید

متن حدیث عبارت است از: مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى وَ أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ جَمِيعاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلَهُ حُمْرَانُ فَقَالَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ لَوْ حَدَّثْتَنَا مَتَى يَكُونُ هَذَا الْأَمْرُ فَسُرِرْنَا بِهِ فَقَالَ يَا حُمْرَانُ إِنَّ لَكَ أَصْدِقَاءَ وَ إِخْوَاناً وَ مَعَارِفَ إِنَّ رَجُلًا كَانَ فِيمَا مَضَى مِنَ الْعُلَمَاءِ وَ كَانَ لَهُ ابْنٌ لَمْ يَكُنْ يَرْغَبُ فِي عِلْمِ أَبِيهِ وَ لَا يَسْأَلُهُ عَنْ شَيْ‏ءٍ وَ كَانَ لَهُ جَارٌ يَأْتِيهِ وَ يَسْأَلُهُ وَ يَأْخُذُ عَنْهُ فَحَضَرَ الرَّجُلَ الْمَوْتُ فَدَعَا ابْنَهُ فَقَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّكَ قَدْ كُنْتَ تَزْهَدُ فِيمَا عِنْدِي وَ تَقِلُّ رَغْبَتُكَ فِيهِ وَ لَمْ تَكُنْ تَسْأَلُنِي عَنْ شَيْ‏ءٍ وَ لِي جَارٌ قَدْ كَانَ يَأْتِينِي وَ يَسْأَلُنِي وَ يَأْخُذُ مِنِّي وَ يَحْفَظُ عَنِّي فَإِنِ احْتَجْتَ إِلَى شَيْ‏ءٍ فَأْتِهِ وَ عَرَّفَهُ جَارَهُ فَهَلَكَ الرَّجُلُ وَ بَقِيَ ابْنُهُ فَرَأَى مَلِكُ ذَلِكَ الزَّمَانِ رُؤْيَا فَسَأَلَ عَنِ الرَّجُلِ فَقِيلَ لَهُ قَدْ هَلَكَ فَقَالَ الْمَلِكُ هَلْ تَرَكَ وَلَداً فَقِيلَ لَهُ نَعَمْ تَرَكَ ابْناً فَقَالَ ائْتُونِي بِهِ فَبُعِثَ إِلَيْهِ لِيَأْتِيَ الْمَلِكَ فَقَالَ الْغُلَامُ وَ اللَّهِ مَا أَدْرِي لِمَا يَدْعُونِي الْمَلِكُ وَ مَا عِنْدِي عِلْمٌ وَ لَئِنْ سَأَلَنِي عَنْ شَيْ‏ءٍ لَأَفْتَضِحَنَّ فَذَكَرَ مَا كَانَ أَوْصَاهُ أَبُوهُ بِهِ فَأَتَى الرَّجُلَ الَّذِي كَانَ يَأْخُذُ الْعِلْمَ مِنْ أَبِيهِ فَقَالَ لَهُ إِنَّ الْمَلِكَ قَدْ بَعَثَ إِلَيَّ يَسْأَلُنِي وَ لَسْتُ أَدْرِي فِيمَ بَعَثَ إِلَيَّ وَ قَدْ كَانَ أَبِي أَمَرَنِي أَنْ آتِيَكَ إِنِ احْتَجْتُ إِلَى شَيْ‏ءٍ فَقَالَ الرَّجُلُ وَ لَكِنِّي أَدْرِي فِيمَا بَعَثَ إِلَيْكَ فَإِنْ أَخْبَرْتُكَ فَمَا أَخْرَجَ اللَّهُ لَكَ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَهُوَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فَقَالَ نَعَمْ فَاسْتَحْلَفَهُ وَ اسْتَوْثَقَ مِنْهُ أَنْ يَفِيَ لَهُ فَأَوْثَقَ لَهُ الْغُلَامُ فَقَالَ إِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَسْأَلَكَ عَنْ رُؤْيَا رَآهَا أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقُلْ لَهُ هَذَا زَمَانُ الذِّئْبِ فَأَتَاهُ الْغُلَامُ فَقَالَ لَهُ الْمَلِكُ هَلْ تَدْرِي لِمَ أَرْسَلْتُ إِلَيْكَ فَقَالَ أَرْسَلْتَ إِلَيَّ تُرِيدُ أَنْ تَسْأَلَنِي عَنْ رُؤْيَا رَأَيْتَهَا أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقَالَ لَهُ الْمَلِكُ صَدَقْتَ فَأَخْبِرْنِي أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقَالَ لَهُ زَمَانُ الذِّئْبِ فَأَمَرَ لَهُ بِجَائِزَةٍ فَقَبَضَهَا الْغُلَامُ وَ انْصَرَفَ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ أَبَى أَنْ يَفِيَ لِصَاحِبِهِ وَ قَالَ لَعَلِّي لَا أُنْفِدُ هَذَا الْمَالَ وَ لَا آكُلُهُ حَتَّى أَهْلِكَ وَ لَعَلِّي لَا أَحْتَاجُ وَ لَا أُسْأَلُ عَنْ مِثْلِ هَذَا الَّذِي سُئِلْتُ عَنْهُ فَمَكَثَ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ إِنَّ الْمَلِكَ رَأَى رُؤْيَا فَبَعَثَ إِلَيْهِ يَدْعُوهُ فَنَدِمَ عَلَى مَا صَنَعَ وَ قَالَ وَ اللَّهِ مَا عِنْدِي عِلْمٌ آتِيهِ بِهِ وَ مَا أَدْرِي كَيْفَ أَصْنَعُ بِصَاحِبِي وَ قَدْ غَدَرْتُ‏

بِهِ وَ لَمْ أَفِ لَهُ ثُمَّ قَالَ لآَتِيَنَّهُ عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ لَأَعْتَذِرَنَّ إِلَيْهِ وَ لَأَحْلِفَنَّ لَهُ فَلَعَلَّهُ يُخْبِرُنِي فَأَتَاهُ فَقَالَ لَهُ إِنِّي قَدْ صَنَعْتُ الَّذِي صَنَعْتُ وَ لَمْ أَفِ لَكَ بِمَا كَانَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ وَ تَفَرَّقَ مَا كَانَ فِي يَدِي وَ قَدِ احْتَجْتُ إِلَيْكَ فَأَنْشُدُكَ اللَّهَ أَنْ لَا تَخْذُلَنِي وَ أَنَا أُوثِقُ لَكَ أَنْ لَا يَخْرُجَ لِي شَيْ‏ءٌ إِلَّا كَانَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ وَ قَدْ بَعَثَ إِلَيَّ الْمَلِكُ وَ لَسْتُ أَدْرِي عَمَّا يَسْأَلُنِي فَقَالَ إِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَسْأَلَكَ عَنْ رُؤْيَا رَآهَا أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقُلْ لَهُ إِنَّ هَذَا زَمَانُ الْكَبْشِ فَأَتَى الْمَلِكَ فَدَخَلَ عَلَيْهِ فَقَالَ لِمَا بَعَثْتُ إِلَيْكَ فَقَالَ إِنَّكَ رَأَيْتَ رُؤْيَا وَ إِنَّكَ تُرِيدُ أَنْ تَسْأَلَنِي أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقَالَ لَهُ صَدَقْتَ فَأَخْبِرْنِي أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقَالَ هَذَا زَمَانُ الْكَبْشِ فَأَمَرَ لَهُ بِصِلَةٍ فَقَبَضَهَا وَ انْصَرَفَ إِلَى مَنْزِلِهِ وَ تَدَبَّرَ فِي رَأْيِهِ فِي أَنْ يَفِيَ لِصَاحِبِهِ أَوْ لَا يَفِيَ لَهُ فَهَمَّ مَرَّةً أَنْ يَفْعَلَ وَ مَرَّةً أَنْ لَا يَفْعَلَ ثُمَّ قَالَ لَعَلِّي أَنْ لَا أَحْتَاجَ إِلَيْهِ بَعْدَ هَذِهِ الْمَرَّةِ أَبَداً وَ أَجْمَعَ رَأْيَهُ عَلَى الْغَدْرِ وَ تَرْكِ الْوَفَاءِ فَمَكَثَ مَا شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ إِنَّ الْمَلِكَ رَأَى رُؤْيَا فَبَعَثَ إِلَيْهِ فَنَدِمَ عَلَى مَا صَنَعَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ صَاحِبِهِ وَ قَالَ بَعْدَ غَدْرٍ مَرَّتَيْنِ كَيْفَ أَصْنَعُ وَ لَيْسَ عِنْدِي عِلْمٌ ثُمَّ أَجْمَعَ رَأْيَهُ عَلَى إِتْيَانِ الرَّجُلِ فَأَتَاهُ فَنَاشَدَهُ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ سَأَلَهُ أَنْ يُعَلِّمَهُ وَ أَخْبَرَهُ أَنَّ هَذِهِ الْمَرَّةَ يَفِي مِنْهُ وَ أَوْثَقَ لَهُ وَ قَالَ لَا تَدَعْنِي عَلَى هَذِهِ الْحَالِ فَإِنِّي لَا أَعُودُ إِلَى الْغَدْرِ وَ سَأَفِي لَكَ فَاسْتَوْثَقَ مِنْهُ فَقَالَ إِنَّهُ يَدْعُوكَ يَسْأَلُكَ عَنْ رُؤْيَا رَآهَا أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَإِذَا سَأَلَكَ فَأَخْبِرْهُ أَنَّهُ زَمَانُ الْمِيزَانِ قَالَ فَأَتَى الْمَلِكَ فَدَخَلَ عَلَيْهِ فَقَالَ لَهُ لِمَ بَعَثْتُ إِلَيْكَ فَقَالَ إِنَّكَ رَأَيْتَ رُؤْيَا وَ تُرِيدُ أَنْ تَسْأَلَنِي أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقَالَ صَدَقْتَ فَأَخْبِرْنِي أَيُّ زَمَانٍ هَذَا فَقَالَ هَذَا زَمَانُ الْمِيزَانِ فَأَمَرَ لَهُ بِصِلَةٍ فَقَبَضَهَا وَ انْطَلَقَ بِهَا إِلَى الرَّجُلِ فَوَضَعَهَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَ قَالَ قَدْ جِئْتُكَ بِمَا خَرَجَ لِي فَقَاسِمْنِيهِ فَقَالَ لَهُ الْعَالِمُ إِنَّ الزَّمَانَ الْأَوَّلَ كَانَ زَمَانَ الذِّئْبِ وَ إِنَّكَ كُنْتَ مِنَ الذِّئَابِ وَ إِنَّ الزَّمَانَ الثَّانِيَ كَانَ زَمَانَ الْكَبْشِ يَهُمُّ وَ لَا يَفْعَلُ وَ كَذَلِكَ كُنْتَ أَنْتَ تَهُمُّ وَ لَا تَفِي وَ كَانَ هَذَا زَمَانَ الْمِيزَانِ وَ كُنْتَ فِيهِ عَلَى الْوَفَاءِ فَاقْبِضْ مَالَكَ لَا حَاجَةَ لِي فِيهِ وَ رَدَّهُ عَلَيْه‏.

32621

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و قبولی طاعات و عبادات: استاد گرامی بنده کتابی از شما که در مورد شیطان بود را مطالعه کردم اما به تازگی فیلمی را دیدم به نام اغماء که در مورد شیطان بود که در شخصی تصرف تام کرده بود برای همین چند سوال برایم پیش آمده اگر امکان دارد پاسخ مرا بدهید. ۱. آیا شیطان می‌تواند در شخصی تصرف کند یعنی وارد بدن یک شخص بشود واز طریق او راه برود و حرکت کنه؟ ۲. اگر می‌تواند پس خدا چه کاره است آیا نمی‌تواند جلوی شیطان را بگیرد و نگذارد چنین کاری بکند؟ ۳. گفته اند که شیطان در مخلصین راه ندارد آیا نمی‌تواند برای مومنین به شکل انسان ظاهر بشود و زندگی شأن رابه هم بریزد در همه امورات زندگی او از قبیل ازدواج شغل و بچه داری تصرف کند وهمان گونه که خودش می‌خواهد پیش برود به طوری که خود شخص اصلا متوجه نشود شیطان است. ۴. با این همه تفاسیر پس قدرت خدا کجاست چرا جلوی شیطان را نمی‌گیرد؟ آیا با استغفار و توبه تنها می‌توان از سر شیطان در امان ماند یا سرش را نابود کرد؟ بسیار تشکر از لطف شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید که خداوند در قرآن می‌فرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ (1) مَلِكِ النَّاسِ (2) إِلهِ النَّاسِ (3) مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ (4) الَّذي يُوَسْوِسُ في‏ صُدُورِ النَّاسِ (5)

مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ (6)

با توجه به آیات فوق می‌فرماید برای آزادشدن از وسوسه‌های خنّاس که مصداق کامل آن شیطان است باید رجوع به پروردگار انسان‌ها یعنی خداوند داشت و معلوم است که اگر انسان از خداوند و دستورات او غفلت نماید گرفتار شیطانی می‌شود که به تعبیر قرآن، دشمن انسانیت است. همه مشکلات بشریت به هر شکلی که باشد ریشه در غفلت او نسبت به رجوعی دارد که باید به پروردگارش بکند. موفق باشید

32575

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب و اوقات به خیر: خانم هایی که مشغول تحصیل هستند، آیا باید از تقاضا و دریافت هزینه از والدین خود خجالت بکشند؟ یعنی این احساس شرم  و گاهی عذاب وجدان که در مقابل والدین  برای دریافت هزینه ای دارد حق است و الهی یا آزار شیطان است؟ آیا حال که وظیفه داشتن درآمد را ندارد باید تمرکز کامل خود را روی معارف و دروس خود بگذارد و یا یافتن و تلاش برای پیدا کردن شغل و درآمد مستقل را جزء اهداف خود قرار دهد؟ یا آینده خود را به خدا بسپارد و وظیفه علمی طلبگی خود را به درستی انجام دهد؟ درآمد مستقل داشتن برای خانم ها چه جایگاهی دارد؟ گاهی حس می‌کنم باید سریع تر وارد فضای کسب درآمد شد و گاهی به این معارف نگاه می‌کنم و دو روزه دنیا. راهنمایی راهگشای بفرمایید ممنون می‌شویم. اصلا باید به پس انداز فکر کرد و یا با همان انفاق ها و قرض های کوچک راه آینده را گشود و تامین کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این‌که در شرایط خود باید تقدیر الهی را احساس کرد و چندان خود را گرفتار توهّمات ننمود؛ بحثی نیست و از این جهت نباید امثال جنابعالی دغدغه کسب درآمد داشته باشید. زیرا بالاخره خداوند چنین شرایطی را پیش آورده تا بهره لازم را از زندگی خود ببرید و خداوند کسی که در مسیر کسب علم قدم بگذارد نسبت به زندگیِ دنیایی‌اش تنهایش نخواهد گذارد و لذا جایی برای شرمندگی نسبت به وابسته بودن به درآمد والدین، نمی‌‌ماند این خداوند است که رزق افراد را بعضاً در سفره دیگران از جمله در سفره والدین‌شان قرار می‌دهد. آن‌ها باید شاکر باشند که محل رزق فرزندان‌شان شده‌اند و شما هم باید شاکر باشید که خداوند از طریق والدین که منّتی بر شما نمی‌گذارند، رزق‌تان را می‌رساند. با آرامش و شادی تمام همین نحوه حضور را باید درک کرد.آری! طبیعی است که بعضاً راه‌های رسیدن رزق، تنگ است و بعضاً گشوده، و این هیچ ربطی به ما ندارد. موفق باشید

32555
متن پرسش

با عرض سلام خدمت شما استاد عزیز و گرانقدر: ان شاءلله همیشه در پرتوی لطف روز افزون حضرت حق باشید. در راستای جایگاه خلاقیت و طریقت آن، راهنمایی بفرمایید لطفاً. خیلی ممنون. «فتبارک الله احسن خالقین». خلاقیت از حقیقت است و حقیقت خود خلّاق است. خلاقیت از روحی است که در خاک دمیده می شود و در راستای انسانیّت معنی می دهد. و انسانیّت از «فاذا سوّیته نفخت فیه من روحی» است و روح هم مقامی است نزد حقیقت. از آنجایی که تسویه کردن یعنی متعادل کردن، پس ابتدا باید تعادلی برقرار شود تا روحی از نور حقیقت به اثر تعلق گیرد. اما اختلاق نسبتی با حقیقت ندارد. خلقی که با امیال نفسانی صورت می گیرد و نه انسانیت. از طرفی روح بخشی بنیان هنر است و مصنوعی بودن صفتی است که هنرمند از آن دوری می کند، و چنین اثری اگر آراسته هم بشود، تکلّف است و زمینه ی روح بخشی نمی شود. آیه 86 سوره ی صاد می فرماید: «بگو: من از متکلفین نیستم که خود را به چیزی آراسته سازم که در من نیست. و از كسانى نيستم كه چيزى از خود بسازم و به خدا نسبت دهم.» و تکلّف یعنی آراسته شدن اثر به چیزی که حقیقتاً در اثر نیست. و اینکه چگونه سینما و انیمیشن می تواند از تکلّف به دور باشد و فقط تکلیفش را انجام دهد اهمیت دارد. وقتی رجوع حقیقی در مسیر فرایند وجود داشته باشد، خود حقیقت در صحنه است و خلاقیت تجلی اوست و در هر تجلی، غیر از خود او در صحنه نیست و هنرمند فقط تکلیفش را انجام می دهد. از طرفی تصاویر ضبط شده توسط دوربین واقعی نحوه ایی از حضور روح در جهان تکوین و تشریع را به نمایش می گذارد و دوربین «هست» را تصویر برداری می کند. اما دوربین در فضایِ نرم افزاریِ انیمیشن از «نیست» تصویر برداری می کند. دوربین با فضای کمیت گرا و اطلاعات محور نرم افزار درگیر است. و از جهان سراسر کمیّت و کد نویسیِ نرم افزار الهام می گیرد. هر چند می تواند از شبیه سازی تصویر برداری کند، اما با شبیه سازی کمّی نیز به دنبال روح بخشی و جان بخشی کیفی است و شبیه سازی می‌تواند، چشم اندازی بر ساحت تدبیر روح باشد. اما بر مبنای «لیس کمثله شیء» اثر هنری حقیقی فراتر از شبیه سازی است و تجلی و خلاقیت در جلوه ای نو، ظهور می کند. از طرفی یک اثر انیمیشن که بر مبنای کمیّت استوار است برای اینکه به بیان کیفیّت نزدیک شود، می تواند با صفت مبالغه ظاهر شود و در صفتِ بسیار و بی نهایت روح را تجسم بخشد، تا نور حقیقت در او تجلی کند. و همین صفت بی نهایت است که اغراق آمیز جلوه می کند. اغراق نه به معنای افراط و تفریط در ظاهر و باطن که نشان از عدم تعادل دارد، بلکه به معنای غرق کردن در وحدت و تعادلی بی نظیر، که ساحت مخاطب را از کثرت عبور می دهد و به وحدت می رساند. هر چند انیمیشن تلاش می کند از ضرب آهنگ شعر هم استفاده کند تا بر شدت وحدت بیافزاید، اما تعادل صفتی است که در انسانیت و جامعیت تجلی می کند. اغراق در تعادل، به معنی شدت بخشیدن به کمالات انسانی و غرق شدن در حضرت حق که غرق شدنِ حقیقی است. در حرکت شوقیِ عبودیت و حرکت حبّی حضرت حق، عبد فانی می شود و نور «یا خلّاق» تجلی می کند. نگاهی مستغرق در طلبِ تجلیات، افقی را برای خلاقیت حقیقی می گشاید. خلاقیتی از جنس محبّت. و انعکاس چنین محبتی، روح هنرمند را در بیان به جوشش در می آورد و جلوه ایی از حقیقت رخ می نمایاند. و جنس محبت یعنی آیات سوره ی انسان «سه روز روزه داری اهل بیت و اطعام یتیم، مسکین و اسیر با افطار در هر سه روز، فقط به خاطر محبّتِ حقیقت» و چنین محبتی خیال انگیز است و مصرعِ «خیالش لطف های بیکران کرد» از حافظ، نشانی از خلاقیت چنین خیالی است. از طرفی شدت و ضعف از خصوصیاتِ حرکت حبّی است. مانند تجلی حقیقت برای حضرت یعقوب در استشمام بویِ پیراهن از دور و ندیدن چاه کنهان. به هر صورت هنرمند از روحی که در خود می‌شناسد خلق می‌کند و وقتی با نور جامعیت در روح خود آشنا باشد خلاقیت حقیقی رخ می‌دهد. و غرق شدن ضرب آهنگ حقیقی به خود می گیرد. و مخاطب در مواجهه با اثر از خودِ جزئی و یا ناخودش عبور می کند و در جامعیتِ حقیقیِ اثر غرق می شود و خود حقیقی اش را به جامعیت می یابد. و خلاقیت روح بخش و نور بخش انقلاب اسلامی می تواند این چنین باشد.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته جناب مولوی: «غرق حق خواهد که باشد غرق‌تر». و در این رابطه می‌توان گفت در بستر انقلاب اسلامی شهدا مظاهر فرارفتنِ هرچه بیشتر به سوی حقیقت بوده‌اند هرچند که متهم به اغراق شوند. آری! این‌جا اغراق به معنای غرق‌شدن غیر از اغراق به معنای افراط است و در خلق اثر هنری وقتی که هنرمند اثری را در وجه نهایی آن خلق می‌کند می‌خواهد بنیان‌های آنچه ما در پیش رو داریم را به ظهور آورد، هرچند که مانند شهدا متهم به اغراق شود. نه! این اغراق نیست، این همان بیشتر حضوریافتن است و همان‌طور که متوجه‌اید شعر و یا انیمیشن و یا داستان، بنای توجه به آن حضورِ بیشتر را دارا هستند و اگر شاعر فرمود: «در شعر مپیچ و در فنِ او/ چون اکذب اوست احسن او». همین مطلب را که به یک معنا نفی شعر است با سرودن شعر به ما می‌رسانند و البته شاعر وقتی در حضوری برتر سخن خود را به میان می‌آورد سخن کذبی نگفته است، بلکه وجه متعالی و باطنی موضوع را با ما در میان گذاشته است تا خیال ما را بپروراند همان خیالاتی که «عکس مه‌رویان بستان خدا است». موفق باشید        

32317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: غسل کردن یکی از اعمال مستحب ماه رجب می باشد، مثلا شب اول و روز اول ماه رجب، من این سوال برام پیش اومده با توجه به کمبود آبی که الان هست، کدام عمل بهتر است صورت بگیرد غسل کردن یا به خاطر اسراف شدن آب غسل نکردن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید با کمترین مصرف آب در آن حدّ که تنها آب به همه بدن برسد، شاید اسراف نباشد. موفق باشید

نمایش چاپی