باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان را نمیشناسم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. روحیهی انقلابی و رعایت تقوی اثر خود را در خنثیکردنِ حجابهای آن فرهنگ به میان میآورد. ۲. باید متوجه شد عقل تکنیکی، رویکردِ اصلیاش کشف استعدادهای طبیعت است از آن حیث که منجر به درک حقیقت میشود که بحث آن در موضوع «تذکر به عقل تکنیکی» شد. آدرس صوت آن http://lobolmizan.ir/sound/1225 میباشد. ۳. در این مسیر خداوند الهاماتی به انسان میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بزرگی است و بسیار زمانبر میباشد. غرب باید درست شناخته شود و معیارهای مواجههی تمدن اسلام با تمدن غرب معلوم شود. به هر حال کار خوبی است ولی نباید سطحی انجام بگیرد. بحث «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بین دو جهان» به نظرم افقی را در مقابل شما بگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زود خوابیدن، غذای سنگین نخوردن، کم حرفی در روز، کوتاهیهای آرزوهای دنیایی کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بر روی «مُعدّبودن» شیئ خارجی و ابداعِ نفس، صورتی مطابق شیئ خارجی فکر کنید. احتمالاً در آرشیو سایت در قسمت «معرفت نفس» بتوانید مطالب را دنبال فرمایید. بهتر از آنجا، کتاب «معرفتِ نفس و حشر» است. موفق باشید
سلام و عرض ادب بر استاد گرامی: ما در حال مطالعه و مباحثه ویس و کتاب معاد شما هستیم. در صفحه ۷۷ کتاب با سخن امام خمینی پیرامون صورت ملکات انسان مواجه شدیم. ایشان فرمودهاتد خلق و باطن حیوانی و شیطانی فرد ملکات حیوانی و شیطانی میسازد. چگونه ثمثل انسان از جنس جن و شیطان میشود؟ لطفا مساله را برایمان روشن کنید. امام خمینی (رحمهالله علیه) میفرمایند: «اگر خلق و باطن انسان، انسانی باشد، صورت ملکوتی او نیز صورت انسانی است، ولی اگر ملکاتش غیر ملکات انسانی باشد، صورتش انسانی نیست و تابع سریره و ملکه است. مثلا اگر شهوت و بهیمیت بر باطن او غلبه کند و حکم مملکت باطن، حکم بهیمیه شود، انسان صورت ملکوتیاش صورت یکی از بهائم است و اگر وهم و شیطنت ملکه شد و باطن و سریرهاش دارای ملکات شیطانیه شد، از قبیل خدعه، تقلب، سخنچینی و غیبت، صورت ملکوتیاش، صورت یکی از شیاطین است به مناسبت آن.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان مباحث عرض شد که صورت قیامتی انسان را ملکات او تشکیل میدهند و در این رابطه کسی که اهل خدعه باشد، صورت شیطانی پیدا میکند، نه آنکه جنس او، جنس جنّ و شیطان شود! موفق باشید
با سلام وعرض ادب: ۱. استاد من خصلت بد یا خوبی دارم که اگر ببینم ضرری متوجه کسی است و من به آن علم داشته باشم چه در مورد تحصیلاتم چه در مورد تجربیاتم باید در اختیار آن فرد بگذارم وگرنه احساس عذاب وجدان شدیدی می گیرم که مرا بهم میریزد حتی اگر از آن فرد آسیب هم دیده باشم یا در آینده ببینم، برایم مهم نیست باید به او کمک کنم، نظر شما در این مورد چیست؟ ۲. من سعی می کنم در خریدهایم نزدیکی مغازه ها ومواردی که فرمودید در نظر بگیرم ودغدغه مردمم را دارم، اما گاهی ممکن است کالایی در شهر ما موجود باشد اما برای یافتن آن مجبور باشی جاهای زیادی سر بزنی، به شخصه از اینکارانزجار دارم، می توانم گاهی خرید مجازی را جایگزین کنم؟ و همچنین درست است که سعی می کنم حتی در خرید های معمولی از کسی کمک نگیرم و خودم شخصا مراجعه کنم اما قلبا از اینکار راضی نیستم، نمیدانم چرا انتخاب کرده ام در این زمان به این عالم بیایم اما نمیدانم چرا به آن احساس تعلقی ندارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کار خوبی است بخصوص وقتی با حکمت و حسابشده انجام گیرد. ۲. در این مورد مشورت و همافزایی با نزدیکان کمک میکند. آری! بیدلیل نباید برای خرید در خیابانها پرسه زد، ولی از مردم هم نباید فرار کرد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام الله علیکم استاد طاهرزاده عزیز: در محضر اولیای الهی در حرم سیدالکریم ، حضرت عبدالعظیم حسنی دعاگویتان هستم. پاسخ های بزرگوارانه حضرتعالی، موجب شده تا توجه ام به عنایت و فیض دائمی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بیشتر جلب شود. وقتی شمایی که تا بحال مرا ندیده اید اینگونه محبت آمیز پاسخ میدهید، او که وجودمان از اوست و لحظهای از ما جدا نیست، به سلام و عرض احترام ما چگونه پاسخ میدهد. دعا بفرمایید تا از غفلت و بی توجهی به حس حضور دائمی برسم. 🤲
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که متوجه شدهاید. اولیای الهی مظهر کامل محبّت میباشند و از این جهت آن بزرگان هرگز زوّار خود را بینصیب نمیگذارند. باید امیدوارانه در محضر آن عزیزان وارد شد و آماده دریافت برکات خاص گشت، إنشاءالله. موفق باشید
سلام استاد: خدا قوت! استاد جان، رابطه ی عقل و دین چگونه است؟ آیا عقل بخشی از دین است یا عقل در کنار دین است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به دو روایت زیر توجه فرمایید که یکجا پيامبر صلي الله عليه و آله میفرمایند : اِنَّما يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ، وَ لا دينَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ؛ همه خوبى ها با عقل شناخته مى شوند و كسى كه عقل ندارد، دين ندارد.
و یا در جای دیگردر توصيه به حضرت على «علیهالسلام» میفرمایند: «يَا عَلِيُ إِذَا تَقَرَّبَ الْعِبَادُ إِلَى خَالِقِهِمْ بِالْبِرِّ فَتَقَرَّبْ إِلَيْهِ بِالْعَقْلِ تَسْبِقْهُم»[1] اى على! وقتى مردم به انواع نيكیها می خواهند به خدا نزديك شوند تو با عقل، به خدا نزديك شو، كه از آنها سبقت خواهى گرفت.
همه این نکات حکایت از آن دارد که ما باید با نگاه عقلانی به دین و عبادات دینی رجوع داشته باشیم، وگرنه گرفتار انواع تحجّرها و مقدسمآبیها میشویم. موفق باشید
[1] ( 1)- شرح الكافى- الأصول و الروضة( للمولى صالح المازندرانى)، ج 1، ص 224.
سلام استاد: وقتتون بخیر.این گفتار صحت داره از نظر شما؟ شیاطین موجوداتی مجردند که از جنس ملائکه هستند ولی ملک نیستند و ماموریت شون وسوسه و امتحان انسانها و حتی اجنه هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در مورد شیطان میفرماید: «کان من الجنّ» یعنی از جنس جنّ است و جسم آن لهیبی از آتش میباشد که مرحوم شهید مطهری تعبیر به انرژی فرمودهاند البته روحشان مثل انسان که یک جسم دارد و یک روح، مجرد است. در این مورد خوب است به کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام: ۱. نسبت بین ذهن و «خود» چیست؟ آیا ذهن ما همان خود ما است و برعکس؟ اگر یکی نیستند، «خود» بدون «ذهن» چگونه است؟ چه ادراکی دارد؟ آیا ادراکات حضوری از مسیر ذهن نمیگذرند؟ ۲. در برخی دستورالعملها راهکارهایی به صورت ذهن آگاهی ارائه میشود. البته بنده دقیق پیگیری نکردم، ولی اگر اشتباه نکنم بعضا به صورت تمرکز ذهن، خالی کردن ذهن و یا نظارت بر روی محتوای ذهن - بدون دخالت در فرایند ذهنی - هستند. نظر شما راجع این روش ها چیست؟ آیا در فرایند معرفت نفس هم این چیزها مفید است؟ به طور کلی میزان آگاهی و کنترل و تسلط بر ذهن چگونه میتواند ما را در یافتن خود اصیل و حضور در عوالم غیبی یاری کند؟ ممنون میشوم اگر در این مورد دستورالعمل دقیقی بفرمایید و یا ارجاع بدهید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نفس ناطقه شئونات مختلفی دارد مثل عقل و ذهن و حس ۲. این امور بیشتر تحریک واهمه است و القائات آن ثابت و پایدار نیست. در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم وقت بخیر: ۱. با توجه به اینکه ما وقتی یک قاعده را بدست آوردیم و تونستیم ازش استفاده کنیم نیازه که مثلا مساله ی تکبر را از زبان امام خمینی خواندیم یا در صوت شما گوش دادیم از بیان علما و نویسندگان دیگر هم استفاده کنیم؟ ۲. اگر یک نفر مبانی حوزه را کامل خودش با مطالعه بدست بیاره و سوالاتش را بره از اساتید حوزه بپرسه و مبلغ یا مفسر یا... بشه، آیا جای حوزه رفتن را میگیره؟ یا اینکه رفتن به حوزه و برنامه ریزی برای آن سریعا برنامه ریخت در صورت داشتن شرایط؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً وقتی موضوع برایمان روشن شد، دیگر نباید وسواس به خرج داد. ۲. در هر حال حضور در حوزه و روحی که در آن جریان دارد، مهم است، ولی تنها راه نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید هر سه نفر که میفرمایید نیاز میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که نباید بین امور واقعی و امور ارزشی و اعتباری خلط کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این جمله به عنوان جملهای که میتوان روی آن فکر کرد، بیشتر مطرح است. نه آنکه بحث در استناد آن به پیامبر و یا ائمه «علیهمالسلام» باشد به همین جهت در جواب سوال 30739 عرض شد به این فکر کنید که به ما فرمودهاند: «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق» و نامی از امامان برده نشده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیهی فوق «يُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ» اصطلاحی است حاکی از اینکه افرادی با خودستایی بخواهند خود را پاک و بیعیب نشان دهند و در ادامه میفرماید این خداوند است که با الطاف خود، انسانها را پاک و برجسته میکند، نه اینکه هرکس خودش برای خودش دکان باز کند و خداوند به کسی کوچکترین ظلمی روا نمیدارد از آن جهت که اگر شایستهی بزرگی و پاکی است از او دریغ کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کتاب به خودی خود تفسیر نیست بلکه جمع روایات است نسبت به آیات تا بتوانیم نظرات خاص ائمه علیهمالسلام را در رابطه با آیات بدانیم و از این جهت نکات خوبی به دست میدهد ولی تفسیر کاری است که علامه در المیزان انجام دادهاند. حال اگر با این رویکرد به تفسیر صافی نیز رجوع شود، مفید خواهد بود ولی در هر حال به عنوان تفسیر آیات نباید آن را قلمداد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. «ما سوی الله» یعنی غیر از حضرت حق. ۲. همینطور است که میفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در مقالهی « نگاه الهیاتی ما به ویروس کرونا» عرض شد ما در این موارد باید تلاش کنیم حکمت این مسائل را بفهمیم. زیرا جهان از دست خداوند رها نشده و اینطور نیست که خداوند از قبل این واقعهها را نمیدانسته. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس به اندازهای که دنبال حق باشد و بنا داشته باشد ابعاد معنوی خود را بیجواب نگذارد، به همان اندازه رستگار خواهد بود. قرآن میفرماید: «إنّ الدّین عندالله الاسلام» و اسلام یعنی تسلیم حق و خدایی که یکی از اسماء او «هادی» است، محال است راه هدایت را مقابل انسانها بر اساس شرایطشان نگشوده باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک، تطبیق با شهود امامان معصوم است. عموماً در این رؤیاها انسانها با تصورات خود روبهرو میشوند و اساساً در روایات ما تأکید بر آن است که خواب، حجّت نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطلب بسیار مهمی است که معنای ما در این تاریخ، چه معنایی است که بتوانیم بودن خود را در این عالَم و در ابدیت، بودنی مناسب جان و فطرت خود حس کنیم. عرایض نسبتاً مفصلی در کتاب «سورهی جاثیه و راز زمینگیریِ ملتها» شده است. به نظر میاید باید با حوصلهی زیاد برای جواب به این سؤال اساسی به مطالعهی آن کتاب پرداخت. شاید مصاحبهی بنده با آقای دخانچی که در آپارات هست، نیز راهگشا باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اتفاقاً از نظر پزشکی هم ،نقش روح جهت پذیرش و یا عدم پذیرش بیماری بسیار مورد بحث قرار گرفته. ۲. در هر حال روح است که بر بدن حکومت میکند و آن را تدبیر مینماید. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب حافظ با غزلیات خود افقهای تکوینی عالم را میگشاید. بد نیست در این مورد سری به مباحث «ما و حافظ» که روی سایت هست بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابهایی که مربوط به بنده میباشد همهی آنها پیدیاف شده است. ولی «ایقاظ النائمین» که از جناب صدرالمتألّهین است مربوط به انتشارات خاص خودش میباشد. موفق باشید