با سلام خدمت استاد گرامی و عزیز: موضوع قمه زنی در عزای سیدالشهدا. ممنون میشم این دیدگاه من رو بخونین و نظرتون و بدین. اولا بگم من واقعا از رو قلب و دل به این نتیجه رسیدم نه از روی ترس یا احساسات. دوما من حدود ١۵ سال در عاشورا قمه زدم پس اگه نظرم رو میگم آدمی نیستم که تجربه قمه زنی نداشته و الکی حرف میزنه، پس نه جو گیر شدم نه تعصب بیجا دارم. بلکه واقعا به این باور رسیدم. سوما من از ١۵ سالگی مرجع تقلید داشتم و چند تا عوض کردم. اول آیت الله بهجت و الان مرجع من رهبر است که علت تغییر آن را میگم حالا دیدگاه من: استاد گرامی من بعد از چندین سال قمه زنی در محرم که از سر شور حسینی بود و لحظه شماری میکردم برای فرا رسیدن عاشورا زندگی را سپری کردم تا اینکه اون سالی که فتوا بر حرام بودن قمه صادر شد که وجود من بهم ریخت اوایل بسیار ناراحت بودم که این چه دین و اسلام و انقلابی هست که با عزاداری مخالفه پس فرقش با طاغوت مخالف عزاداری چیه؟ چون نتونستم بپذیرم و تحلیل کنم بر خلاف نظر مراجع میرفتم قمه میزدم حتی مدتی به فکر رفتم کلا مرجع تقلید رو بیخیال بشم ولی دلم رضا نداد همیشه تو بحث ها درگیر میشدم ناراحت میشدم تا اینکه ٣ سال بعدش تو یک سخنرانی در محرم یک جمله بصورت تصادفی از سخنران شنیدم که مسیر تفکر من تغییر کرد اگه بگم زندگیم تغییر کرد بهتره اون سال تو اون جلسه گفت شور حسینی خیلی خوبه ولی مهمتر شعور حسینی هست و هر کدوم نباشه کار میلنگه و این دو مکمل هم هستند این جمله به قدری مرا درگیر کرد که خوب شور معلومه چیه ولی شعور چیه که این بابا گفت افتادم دنبال تحقیق که چرا قمه زنی حرام شده و این همه سال میزدن الان به ما رسید حرام شد؟ فهمیدم اولا مثلا ٢٠ سال پیش تکنولوژی پیشرفتش کمتر بوده گوشی و... نبوده، دهات اینوری از بغلی بیخبر بوده و.... ولی الان لحظه ای بصورت زنده دنیا در ارتباطه و یه خبر آنی پخش میشه، دوما این زمانه جهش اسلام و تشیع سرعت بالاتری گرفته و شده مورد بحث و نقد ٨ میلیارد آدم سوما در عصر حاضر ایران شده مرکز توجهات جهان چرا؟ چون هم مرکز اسلام هم مرکز تشیع جهان اسلام هم مهمتر از همه پرچم این انقلاب و اسلام که کلی خون بپاش ریخته شده بدست رهبری هست که هم مسلط بر فقه و احکام دینه هم مسلط بر امور خارج از کشور و سیاست هست و بر جهان اسلام آگاه و تدبیر داره و این موضوع رهبر باعث شد من به یقین برسم که اعلم تر از همه مراجع در این زمانه رهبر هست و باعث شد تغییر مرجع بدم و رهبر رو انتخاب کنم خوب دیدم با یه فتوا روبرو شدم که ١۵ سال انجام دادم و حالا باید ترک کنم وقتی فکر کردم و تحقیق دیدم شعور حسینی یعنی جلوتر مراجع حرکت نکنم پشت سرشون باشم به قول معروف زودتر از امام جماعت ارکان نماز و انجام نده پس اگه شک دارم راجع به فتوا باید از خود امام حسین ع بپرسم که نمیشه پس باید سراغ امام زمانه خودم امام مهدی عج برم منم آدم عادی سرتاپا گناه که توفیق میخاد ندارم تشرف کنم پس چی؟ میمونه علما و مراجعی که بیشتر از من میفهمن خوب یه مرجع تقلید که نمیاد یه عمر مرجعیت رو خراب کنه و آخرتش رو بسوزونه پس رو استنباط شرایط خاص الان دنیا نظر داده حرامه. من مقلد باید پشت سرش باشم پس باید بپذیرم چرا که اگر امتحانی باشه که چقدر در نبود امام معصوم بر نظر علما و مراجع پایبندیم بعدشم الان باید کل رو دید نه خود را صلاح مصلحت زمانه و اسلام و دیدن که میگن نزنین. یه وقت امام حسن با اون قدرت و لشکر تن به صلح داد مصلحت دید یه وقت برادرش امام حسین با ٧٢ تا با اینکه میدونست شهید میشن صلاح دونست قیام کنه. حالا یک نفر روی کج فهمی شبهه کنه امام حسین تن به خود کشی داد ولی نفهمه مصلحت قیام بوده که در هر دو برادر اگر این کار انجام نمیشد اسلام از بین میرفت الانم همین طوره مصلحت نیست که حرام کردن چرا شاید اونور دنیا یکی بخاد دنبال دین برتر بره که حقشه شروع کنه به تحقیق خوب کجا میره اول صوت و تصویر و فضای مجازی ماهواره و.... وقتی صحنه قمه زنی که واقعا از رو اخلاص برا امام حسین میزنن رو میبینه ولی خبر از اخلاص که نداره تصویر رو میبینه میگه پس راست میگفتند ایران مرکز تروریسته و خون ریزن و این چه دینی هست که خشونت داره و زده میشه و میشه حکایت داعش که با این ترفند نفرت از اسلام رو داشت رواج میداد و یه جور برداشت اون نفر میشه هم راستا با داعش اونم ایرانی که این همه هجمه دنیا بخاطر انقلاب که پرچمش و بدست صاحب واقعیش امام زمان عج خواهد داد. ببینن این کار توش انجام میشه رو این حساب تصمیم گرفتم دیگه تا زمانی که حرام است انجام ندم گفتم نکنه خدای نکرده بشه حکایت خوارج که زمان مولا علی ع بجای پشت سر جلو حرکت کردند و سر ورقه های قران فریب خوردند و قران ناطق که امام معصوم بود رو رها کردند و شد یکیشون ابن ملجم. گفتم نکنه ناخواسته به اسم عزاداری بجای جذب کمک به دفع کنم و مثلا جماعتی بشه که فرض کنیم سد معبر کنن راه بسته بشه و روضه بخونن به اسم محرم و کسی اورژانسی مریض و گرفتار معطل بمونه و به خطر بافته رو این حسابها من شک تو هیچ مدل عزاداری نمیارم ولی عقل میگه اون مدلی که حرام کردند مصلحتی بوده که به نفع خود محرم و دستگاه سیدالشهداست. پس در آخر به این نتیجه رسیدم که بجای قمه زنی عملی برتر انجام بدم مثل شرکت در جلسات روضه روضه ای که قدمتی دیرین داره در همان کربلای ١۴٠٠ سال پیش خونده شد و گفت انا قتیل العبرات من تشنه اشکهایم مگه کسی که کفشهای عزادارها رو جفت میکنه یا سرویس بهداشتی مجالس عزاداری را نظافت میکنه رو امام حسین نمیپزیره و فقط مثلا قمه رو میپزیره. این شد که جریان فکری من رو کلمه شعور حسینی تغییر کرد و میتونم بگم شعور حسینی یه جورایی همان بصیرتی هست که رهبر سالهاست بر آن تاکید دارند و چند سالی هست که دیگه قمه نزدم و بیشتر فکر کردم در علت و هدف قیام کربلا. ببخشید طولانی شد حال نظر مبارکتان را بفرمایید تا اگر جایی تفکر خطا رفته اصلاح کنیم. با تشکر وقت شما گرفته شد. حلال کنین
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چه اندازه خوب متوجه شدهاید که: «شور حسینی در کنار شعور حسینی انسان را وسعت میدهد و به تعالی میرساند». و همانطور که میفرمایید انسان در این جهان باید حضور اسلام را در ابعاد کلی مدّ نظر قرار دهد و نه در ابعاد فردی و شخصی. امید است خوانندگان عزیز، سؤال کاربر محترم را از ابتدا تا انتها با دقت مطالعه فرمایند. زیرا آن عزیز نکات ارزشمندی را با خود و با ما در میان گذاشته است. موفق باشید
با سلام: در جلسه روز دوشنبه نظر گذرایی به سخنان مقام معظم رهبری در مرقد امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» فرمودید که کار مفید و لازمی بود و حساسیت ما را نسبت به فرازهای سخنان رهبر معظم انقلاب بیشتر کرد. لطفاً چنانچه ممکن است همچنان این کار چه با سخنان ایشان در آن جلسه و چه با دیگر سخنانشان ادامه داشته باشد بخصوص که فرمودید میتوان با سخنان مقام معظم رهبری برخوردی سلوکی داشته باشیم و حضور توحیدی خود را در آینده با نظر به سخنان ایشان احساس کنیم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله به خوبی متوجه مسئله شدهاید و حقیقتاً همانطور که ما در امور فردی باید نسبت به دستورات شرع مقدس برخوردی سلوکی داشته باشیم تا بیشترین بهره را ببریم، در امور اجتماعی شریعت مقدس نیز چنانچه برخورد سلوکی بنماییم، بهره ما از شریعت مقدس، بهره سالکان إلی اللهی میشود که به تعبیر حضرت روح الله «رضوانالله تعالیعلیه» ره صدساله را یکشبه طی کردهاند. و از خدا تقاضامندیم تا توفیق تأمّل بیشتر نسبت به سخنان رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالی» را به ما بدهد تا نسبت به سلوک اجتماعی خود در این زمانه بیبهره نمانیم. از جمله برکات جلسه دوشنبه شب آن بود که یکی از حضار یعنی جناب استاد آقای علی پیرعلی پس از آن جلسه، اشعار خوبی را در رابطه با سخنان مقام معظم رهبری سرودهاند که ذیلاً تقدیم میشود. موفق باشید.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اَلا ای رهبر فرزانه ما!
کلام ناب و ای دُردانه ما
به صحن و مرقد پیر جماران
فضا ازعطر توشد نورباران
سخنهای تو نغز و دُرّ ناب است
که «روح الله، روح انقلاب است»
مبادا روح حق تحریف گردد
نظام، وارونه و تضعیف گردد
کنون کارعدو تحریکِ ملت
تقابل با نظامِ با اُبهت
مشاورهای خائن درکنارش
که آمار غلط داده به یارش
که خائن بر عدویند و به مایند
بطون خویش را رسوا نمایند
کنند القاء، رسید ایران به بن بست!!
عدو با ساده لوح گردیده همدست
به دوران امام هم حرف این بود
که گردد انقلاب شش ماهه نابود
گذشته زان زمان هشتاد، شش ماه
کشد دشمن ز غیظِ خویش، صد آه
نرسد این نظام هرگز به بن بست
شماها اهل بنبستید و هم پست
نبرد این زمان، جنگ رسانه
دروغ و تهمت و مکر و فَسانه
کنون تبیین جهاد مؤمنین است
که سایت اینک سلاح مرد دین است
به سبک غرب زیستن، ارتجاع است
ولو «تیشرت و «لی» و«ادکلن» است
چو خواهی بنگری ایمان مردم
بکن تشییع حاج قاسم، تجسم
به روحانیت اَر خواهی ارادت
ببین تشییع بهجت با درایت
بباید گردد ایمان کار صالح
سلام فرمانده و یا ابا صالح
انیس جان و ای جانم رضاجان
ولیِّ نعمت و شمس خراسان
دعا بنما که قائم رخ نماید
که اسرار الهی را گشاید
دعا کن خامنهای زنده باشد
که بر ما سایهاش پاینده باشد
دعا کن تا که دریابیم شهیدان
به برهان و به عرفان و به قرآن
نماز قدس را برپا نماییم
دلان مرده را احیا نماییم
بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و درود: در فلسفه غرب اصل معروفی از راسل هست که میگوید: من گوساله همسایه ام را نمیدزدم تا او گاو مرا ندزدد. و بسیاری از اندیشمندان ما از جمله شما این جمله راسل را نمونه واضحی از انحطاط غرب میدانید که در رعایت اصول خود نیز ریشه ای اومانیستی دارند. حال شما در صحبتی که حضورا با خود بنده داشتید فرمودید: مراقب باش که دغدغه های جهانی و تاریخی ات در حد اخلاقی افول نکند که مثلا از سر دلسوزی بخواهی کاری برای دیگران انجام دهی و مراقب باش این دغدغه ها در راستای بهترین نحوه بودن خودت باشد. حال سوال اینجاست که تفاوت ساحت جمله راسل با فرمایشات شما در چیست؟ آیا هر دو نوعی خودبینی و نظر به خود نیست؟ و مگر وجود پیامبر اسلام آنقدر دلسوز و حریص به هدایت و کمک به بشریت نبود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: از جمله آقای راسل نوعی معاملهگری و حفظ اَنانیّت در تنگنای خودخواهی در میان است. ولی وقتی به «بودن» خود نظر کنیم، با حضور بیکرانه اکنونِ جاودانه خود روبرو خواهیم بود و این به گفته جناب آقای دکتر داوری: «مردمان در عالم خود آنچه هستند، میشوند و باید به نسبتی که با عالم دارند، آگاهی داشته باشند» (پیام دکتر داوری به همایش آینده فلسفه در ایران، در 19 آبان 1400). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید از دشمنیِ دشمن غفلت نکنیم وگرنه هر روز از این بازیها ضربه خواهیم خورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به صورت مشخص کار نکردهام. میتوانید از کانال امثال آقای دکتر یامین پور دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست برای ابتدای کار سری به بحث «دریچههای اعجاز قرآن» که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» آمده است، بزنید. کتاب روی سایت هست. البته و صد البته اگر کسی مدتی در آیات قرآن و سورههای آن تدبّر کند، خود به خود جانش تصدیق میکند که تنها خالق او میتواند اینچنین با او سخن بگوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال قرآن در دل بستر سیرهی نبی الله «صلواتاللهعلیهوآله» به معنای «اطیعواالرّسول» آیات خود را معنا و متذکر میشود و سیرهی پیامبر است که جانب هر آیهای را در کنار آیهای دیگر معنا میکند. با توجه به این امر است که میتوان از افراط و تفریط نسبت به تذکرات قرآنی مصون ماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست هیچ توجیه مثبتی در این پیشنهاد نمیتوان یافت. و بحمدالله نقدهایی دقیق و علمی به این سخن شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین دلیل فرض دو خدا محال است و در آن صورت هیچکدام خدا نیستند و باید بگردیم خدای واقعی را پیدا کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر اخلاق را رعایتِ هر آن چیزی بدانیم که انسانیت انسان را بسط میدهد تا انسان شایستهی انس با خدا شود، عدالت و رعایت حقوق سایر انسانها وجهی از وجوه اخلاق است. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی سعی شود با معارف عمیق الهی، افق حضور خود را در عالم شکل دهیم، این امورات را میتوان طبیعی دانست تا آرام آرام وجه روح قدسیِ انسان بر وجه طبیعیِ آن غالب شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جز طلب عنایت حضرت حق سالک، طلب دیگری ندارد و حدّ و حدود آن را شرع منوّر -که فدایش شوم – تعیین میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با مردم بودن، غیر از آن است که انسان، تنهایی نداشته باشد. ۲. آن قضیه که امام آن افراد را راه ندادند، به جهت ادعایی بود که میکردند و پس از آنکه از آن ادعا دست برداشتند، امام اجازهی ملاقات دادند. که بحث آن را میتوانید در سلسله مجلدات «امام شناسی» آیت الله حسینی تهرانی دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آنجایی که متکفّلِ هستها و نیستها، حسّ انسان است برای محسوسات. برای معقولات، عقل است که با استدلالهای خود میتواند متوجهی معقولات شود و جهانبینی، جمعِ بین محسوس و معقول میتواند باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید مسئولان رویهمرفته از سر دلسوزی آنچه را که وظیفه دارند، انجام میدهند. ظاهراً دشمن است که سعی میکند موارد را از مسیر انتظارهای منطقی خارج کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مباحث اخیر در مورد حاج قاسم، مطلب را تا حدّی روشن می کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ولی ارادهی الهی چیز دیگری است. بنا بر آن است که با حضور انقلاب اسلامی در این تاریخ، معادلات دیگری به میان آید. در این مورد بد نیست به سؤال و جواب شمارهی ۲۹۶۱۶ و به سؤال ۲۹۶۲۳ و به جزوهی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» بر همین اساس تدوین و در حدود ۶۰ جلسه شرح داده شد. تصور بنده آن است که راهی است برای تفکر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای راه آن دستورات تحت عنوان مراقبه در آخر روز کارساز است، ولی به مرور انسان به جایی میرسد که در هر شرایطی همواره باید متذکر حضور خود در محضر حضرت حق باشد. زیرا هر لحظه ممکن است از این دنیا رخت بربندد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد از مواردی است که به قول جناب مولوی: «گر نپرسی زودتر کشفت شود». فکر کردن مثل دیدن است که نمیتوان پرسید چگونه ببینیم. آری! اگر موضوعات مهمی مثل توحید یا سنن الهی مدّ نظرمان باشد، عمیق تر و طولانی تر فکر می کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً توسعه به معنی غربی آن همانی است که آن شهید بزرگوار آوینی «رحمتاللّهعلیه» میگوید. ولی نظر به طبیعت و یافتن استعدادهای آن در راستای کشف جلوات الهی و نظر به مأوایی که خدا در آن عالم برای ما گشوده است، موضوع دیگری است که در بحث «عقل تکنیکی» عرایضی در این مورد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت نمیکند. هر کدام از این انسانهای بزرگ وقتی متوجه باشند در جهانی گستردهتر از جهان محدود انسانهای عادی میتوانند حاضر شوند، عملاً نسبت به آنچه با آن روبهرو میشوند، عمیقتر برخورد میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از لطف جنابعالی کمال تشکر را دارم و آرزوی توفیق و عاقبت بالخیر برایتان دارم. إنشاءاللّه دعاگو خواهم بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون خداوند عین رحمت است، عذاب ندارد که به کسی بدهد، بلکه به گفتهی حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» رحمتش را که از کسی بگیرد، بالتبع به او عذاب کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نورِ «اسم یا حق» که همان مقام ثبات است، کارساز می باشد. موفق باشید
