باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- کتاب «محیالدینبنعربی» از آقای محسن جهانگیری نسبتاً این کار را کرده است 2- ظاهراً صوتهای استاد را بتوانید از مؤسسهی حضرت امام تهیه کنید. بحث «بدایه و نهایه» اساتیدِ مختلفی دارد؛ ملاحظه کنید کدام با ذوق شما میخواند. رفقا بر روی شرح استاد امینینژاد در بدایه و نهایه نظر دارند 3- خارجِ نهایه را بعد از نهایه کار کنید 4- فصوصالحکم کمک میکند که درکِ درستی از منازلی که جناب خواجه متذکر میشود، داشته باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون دکتر داوری را یک متفکر واقعی میدانم، سعی بر آن است که عمقِ سخن ایشان را درک کنم و به صورت سطحی و با فضای ژورنالیستی، سخنان ایشان را تفسیر ننمایم. کجا مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» توافقنامه را به صورت مطلق و بدون شرط، خسارت محض دانستند؟!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی شب گذشته در همین رابطه مطرح شده است که جهت اطلاع به آدرس: http://lobolmizan.ir/sound/1173#5090 (فایل شماره 19 با عنوان «ضعف ایمان و پذیرش داوری جهان استکبار») که در سایت، بخش جلسات هفتگی، قسمت صوت جلسات هفتگی، بخش سوره نساء، فایل شماره 19 قرار گرفته است، رجوع فرمایید. در ضمن در این مورد خوب است به سؤال و جواب شمارهی 19384 به آدرس http://lobolmizan.ir/quest/19384 رجوع فرمایید موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقام شدت و ضعفبودنِ اولیاء الهی نسبت به حقایق همیشه مقام بالایی جایگاه مقام پایینتر را درک میکند ولی آنکه در مقام پایینتر است مقام آن کسی که بالاتر است را نفی مینماید و نسبت جناب اباذر و سلمان در همین رابطه است بهخصوص که در روایت مقام اباذر را هم «منّا اهل البیت» خواندهاند. پس نمیتوان گفت مقام ناقصی است بلکه باید گفت در ذیل مقامات عالیهی اهلالبیت قرار دارد منتها نه در حدّ سلمان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض بنده در صورتی است که شرایط زندگیتان اجازهی حضور رسمی در حوزه را به شما نمیدهد. از طلبههای آشنا کمک بگیرید و ادبیات عرب را با نوارها یا از خود آنها استفاده کنید و بعد از سیر مطالعاتی موجود در روی سایت تا معاد و بعد مطالعهی «بدایه» و «نهایه» با شرح اساتید؛ و اسفار را از نوارهای آیتاللّه جوادی در شرح اسفار کمک بگیرید. موفق باشید
با سلام. همانطور که می دانیم استنشاق عطر در حال اعتکاف بر معتکف حرام است. اگر اشتباه نکرده باشم شما در جزوه اعتکاف و چگونگی ورود به عالم آن گفته اید که این حکم برای این است که معتکف حتی به اندازه استنشاق یک بوی خوش در عالم ماده نماند و به کلی به دنبال سیر در عالم معنا باشد. این در حالی ای است که استفاده از عطر برای نمازگزار در حالت عادی مستحب نیز هست. مگر اسلام نمی پسندد که حالاتی که در اعتکاف بر شخص معتکف ظاهر می شود در تمام احوالات زندگی عادی نیز حفظ گردد و به عبارت دیگر "رجال لا تلهیهم تجارت و لا بیع عن ذکر الله" ؟ ممنون.
باسمه تعالی علیکم السلام هر عبادتی از جهتی در کمال انسان نقش دارد، در موضوع اعتکاف که استعمال عطر در آن کراهت دارد و یا مراسم حج که مُحرم نباید به هیچوجه از عطر استفاده کند،یک نکته دنبال میشود و در عباداتی مثل نماز نکتهای دیگر. آری! یک وقت سالک باید از کثرات به سوی وحدت عبور کند،در اینجا هرچیزی که شائبهی نظر به کثرات را دارد باید رها کند. ولی یک وقت سالک باید در کثرت، نظر به وحدت کند و کثرات را جلوههای وحدت بنگرد که نماز نمونهی چنین موضوعی است و استعمال عطر در نماز برای آن است که عطر، نمودی از روح بهشت ببیند و در آینةی کثرتها، بدون انزوا از آنها، نظر به وحدت کند.در حالی که در اعتکاف سالک باید سعی کند نظر خود را به کلی از کثرت ها بر گرداند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم ائمه هم در مقام خود علاوه بر عصمت، کمالاتی خواهند داشت و هر صحنهای را برای خود زمینهی افزایش آن کمالات قرار میدهند، حال چه در مقابل عمر سعد باشد و چه همچون امام رضا«علیهالسلام» در مقابل مأمون عباسی. موفق باشید