بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من حالم خوب نیست. دانشجوی شریف ام. فعال بسیج دانشجویی. روز به روز بیشتر از معارف الهی مخصوصا از سیر شما بهره مند می‌شوم. ولی همین که کمی در تزکیه نفس جلو می‌روم سقوط می‌کنم و در گیر لهو و لعب می‌شم. استاد من دوست دارم آن حیات طیبه را، آن حقیقت را لمس کنم اما تعلقات دست و پای من را بسته. استاد مثل تشنه‌ای که آب را در چند قدمی‌اش می‌بینه اما فلجه و نمی‌تونه به سمتش حرکت کنه. استاد لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرار سلوک همین است که گاهی ما در «بسط» قرار می‌گیریم و حضرت ربّ العالمین با نور جواد و درخشش خود به سوی ما می‌آید و به قول حافظ ممکن است که ما در طمع خام قرار گیریم و گمان کنیم دیگر مطلب تمام شد. ولی بعد از مدتی ما در «قبض» قرار می‌گیریم به این معنا که «نه هنوز!» راه‌ها در میان است تا با «صبر» و شکیبایی و عدم بی‌قراری همچنان راه را ادامه دهیم در آن حدّ که به ما فرموده‌اند در قیامت آن‌قدر پاداش پایداری در دین را در شرایط صبر و قبض، به ما می‌دهند؛ که از خدا می‌خواستیم ای کاش همیشه در قبض بودیم. هرچه هست به قول جناب مولوی: «ای برادر عقل یک دم با خود آر/ دم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید

33129
متن پرسش

سلام استاد عزیز: وقت شما بخیر کلیپ زیبایی دیدم خواستم نظر شما رو هم در موردش جویا شوم https://bayanbox.ir/info/8097181322742615367/%D8%AF%D8%B1-%D9%88%D8%B5%D9%81-%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر فراوان. هر سال و هر روز به هر بهانه‌ای و با هرکس ما راهی به ساحت گسترده و گشوده مولایمان پیدا کنیم، گویا زندگی را شروع کرده‌ایم. چه خوب بود که باز ما را از این طریق به یاد مولایمان انداختید تا بفهمیم حضرت مولی الموحدین «علیه‌السلام» چه اندازه گسترده است که در همه جان‌‌ها با هر نوع شخصیتی حاضرند و قلب‌ها، خود را کاملاً با آن حضرت آشنا می‌داند. حقیقتاً:

این کیه این بای بسم الله الرحمن الرحیمه!
این کیه معنی یا و سین و اصل و حا و میمه!
این کیه نامش به جای نام سبحان العظیمه!
این کیه در خلوت و جلوت محمد را امینه!
این کیه راهش به راه حق صراط المستقیمه!
این کیه مسند نشین همواره در عرش برینه!

موفق باشید  

32682

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: وقت بخیر. بنده با استدلال به این مطلب که علامت ظاهری احترام به مقام عالی و سلام گفتن و ابراز فرمانبرداری در زمان ما بالا بردن دست کنار سر است، هنگام عرض سلام خدمت صاحب الامر، به این نحو عمل می‌کنم ، آیا یه نظر حضرتعالی این گونه ای از توجیه شخصی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم هرگاه که نام حضرت مهدی «عجل الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف» در مقابل حضرت رضا «علیه‌السلام» می‌آمد، حضرت به پا می‌خواستند و از سر احترام دست را بر سر می‌گذاشتند و البته این غیر از آن است که وقتی می‌خواهیم سلام به حضرت بدهیم، دست برسینه می‌گذاریم. موفق باشید

32334

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بنده در بحث های معرفتی فقط بحث های جنابعالی را دنبال کرده ام ودر بحثی که جنابعالی در مورد هایدگر داشتید احساسی به من دست داد گویا این مباحث افق دید را وسیعتر می‌کند حال اگر بخواهم خوب هایدگر را درک کنم از کدام کتاب او شروع کنم برای ورود به مباحث هایدگر چه مقدماتی لازم است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «هستی و زمان» جناب هایدگر جهت ارتباط با تفکر او، کمک زیادی به مخاطب می‌کند. شرح صوتی جناب آقای دکتر صافیان در این رابطه مفید خواهد بود. مرکز فرهنگی «سُها» آن صوت‌ها را در اختیار دارد. موفق باشید

32268

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد گرامی: من در یکی از سایت ها دنبال موضوع بودم عزیزی آدرس اینترنتی شما رو به من داد. امیدوارم مزاحمتون نشده باشم. استاد بزرگوار ببخشید که مزاحمتون شدم. بنده برای یکی از دوستان نیاز به یک موضوع خلاقانه، به روز، عالی و غیرتکراری برای نگارش رساله دکتری (پایان نامه) فلسفه میخوایم که در محدوده فلسفه و موسیقی باشه یعنی بیس اصلی کار ارتباط بین فلسفه و موسیقی شرح بده براساس اون حوزه ولی موضوعی که تا بحال هیچ کجا کار نشده باشه و خلاقانه باشه. ‌موضوعی که درخور رساله دکتری فلسفه باشه و ارزش کار کردن داشته باشه. لطفا اگر میشه محبت کنید در پیدا کردن موضوع کمکمون کنید و اگر امکانش هست یکی دوتا موضوع عالی و درجه یک بهمون معرفی کنید که در این مورد برای رساله دکتری خود نگارش کنیم استاد. محدوده موضوع در باب فلسفه و موسیقی باشه ولی خب با دیتیل بیشتر و مبتکرانه و غیرتکراری که تا حالا در هیچ مقاله ای کار نشده باشه ممنون محبتتون میشم استاد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار متأسفم که در این رابطه نمی‌توانم در خدمت رفقا باشم و اساساً در هیچ نوع پایان‌نامه‌ای حتی زمانی که استاد راهنما بودم، ورود نداشته‌ام. شاهد این موضوع را می‌توانید در جواب‌های شماره‌  23786 و 23904 بیابید. موفق باشید

32034

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در سایتی ادبی شعری بود ظاهرا سیاسی و مخالف نظام. حقیر بنا به مصالحی اثر را به صورت عرفانی تاویل کردم و نکات عدیده ای ذیلش نگاشتم همچنین همین بلا را سر چند اثر دیگر هم درآورده ام حال سوالم اینست که با توجه به اینکه این بندگان خدا روحشان ازین مطالب بی خبر است آیا امکان ندارد قرآن و احادیث هم خالی از عرفان (مقصود عرفان محی الدینی یا سایر دستگاه های عرفانی اگر باشند) باشد و استنادها همه تاویل باشند (عجیب این شیوه تاویل شیخ اکبر در نقد شعرها به کارم می آید)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قرآن و احادیث، مبنا و ملاک، توحید است و لوازم توحید. حال اگر تأویلاتی که بزرگان دین دارند در بستر توحید و لوازم آن باشد، پذیرفته می‌شود زیرا حضرت صادق (ع) در مورد قرآن مي‌فرمايند: «كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الْعِبَارَةِ وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ‏ وَ الْحَقَائِقِ‏ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاء»[1] كتاب خداى عزّ و جلّ داراي چهار چيز است: «عبارت»، «اشارت»، «لطايف» و «حقايق». «عبارت» براى عوام است و «اشارت» براى خواص و «لطايف» براى اولياء و «حقايق» براى انبياء.

ملاحظه بفرمائيد کتاب خدا که بهترين متن براي تفکر است بر چهارگونه است. آدم هاي عادي از طريق عبارتش با آن رو به رو مي‌شوند. ولي اين کتاب بر اشارت هم استوار است. حال سؤال اين است که در کتاب خدا اشارت به کجاست؟ شما با عبارت روبرو مي‌شويد و آن را مي‌فهميد ولي مي‌فرمايند: اين قرآن علاوه بر عبارت، بر اشارت هم استوار است و معلوم است اگر بخواهيم به اشارات کتاب خدا دست يابيم بايد شخصيت ديگري از خود را به ميان آوريم و به تعبير روايت بايد از خواص بشويم. موفق باشید

[1] - بحار الانوار، ج 89، ص 103

31982
متن پرسش

سلام استاد: این جلسه اول پانزده نکته از عقل تکنیکی رو که با صحبت های شما جلو آمدم حس کردم تاریک شدم، اشکال کار کجاست؟ آخه شما همش توجه به ملکوت میدید این سری انگار برعکس شد یا نحوه نگاه من غلطه؟ ممنون از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هنوز هم نظر به ملکوت است ولی آن‌چنان زمانه وسعت یافته است که می‌توان در این تاریخ آخرالزمانی نور ملکوت را حتی در همین عالَم طبیعت نیز مدّ نظر آورد. ولی تفکر غربی به جای آن‌که طبیعت را آینه نظر به ملکوت کند و از این حوالت تاریخی بهترین بهره را برگیرد، طبیعت را به عنوان منبع انرژی مدّ نظر آورد و تکنولوژی را نیز در راستای استخراج انرژی‌های زمین به کار گرفت که إن‌شاءالله در جلسات بعدی در این رابطه صحبت خواهد شد. موفق باشید    

31809
متن پرسش

سلام: شاید بیش از صد بار برای یک گناه توبه کردم و توبه را شکستم، از خداوند نا امید نیستم ولی از خودم نا امید شدم، خسته شدم از توبه کردن، هر چه می‌خواهم خودم را در جهان انقلاب اسلامی حاضر کنم نمی‌شود دو سوال دارم: ۱. چکار کنم که از این مشکل رهایی پیدا کنم حال خرابی دارم. ۲. آیا این نا امیدی از خودم در اصل همون نا امیدی از خداست؟

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مگر به ما نفرمودند:
باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
خداوند دوست دارد که توّاب بودن خود را به بندگانش بنمایاند. تعجب نمی‌کنید که چگونه بعد از هر گناهی میل توبه کردن در شما می‌افتد، آیا این قصه تجلی نور حضرت توّاب نیست که می‌خواهد همچنان‌که او به سوی شما می‌آید، شما به سوی او روید تا شما را در بر بگیرد و مزه زندگی را، آری! مزه زندگی را با بندگی او به شما بچشاند؟ همین‌که توبه می‌کنید مطمئن باشید پس خداوند دست از سر شما بر نداشته و شما را به خود وانگذاشته. معلوم است هنوز شمایید و انس با خدا، گناهان، مهمان‌های ناخوانده‌ای هستند که بالاخره نمی‌توانند در قلب شما جا خشک کنند. موفق باشید     

 

31772

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت شما استاد عزیز: بنده با علوم به تازگی آشنا شدم و کتاب ده نکته در معرفت نفس شما رو خوندم. خواستم ببینم من چی کار کنم که بیشتر و با علاقه بسیار این علوم رو یاد بگیرم و اینکه ذکری هست که هوشم رو بتونم قوی‌تر کنم اگه هست که بفرمایید ممنونم میشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که با برنامه و پشت‌کار امور را جلو ببرید آرام‌ارام استعدادهای نهفته شما به ظهور می‌آید. از توصیه‌هایی که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شده است، غفلت نفرمایید. موفق باشید

31614

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا این جمله صحیح است که برای فهم عرفان نیاز به فهم خوب فقه و اصول و منطق هست یا اصلا چنین حرفی درست است که با عقل منطقی می‌توان عرفان را فهمید و باید در قالب فکر منطقی و اصولی عرفان در بیاید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر عرفا در حوزه علم حضوری می‌باشد که به قول ارسطو مافوق نظم قیاس‌های منطقی است. آری! عارف در عین یافتن حقیقت، برای نزدیکی به آن باید از فقه به عنوان آداب دینداری پیروی کند، ولی لازم نیست خود او فقیه باشد هرچند که بهتر است. موفق باشید

31402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: ان شاء الله که عزاداری هاتون مورد رضایت حق قرار بگیره! به دعاتون شدیدا محتاجم! سوالی که دارم این هست که فکر از عقل هست و عقل حجت باطنی مون هست به عبارتی عقل هیچ گاه اشتباه نمی کنه اما چرا ما در فکر کردن اشتباه می کنیم؟ یعنی چرا اشتباه می کنیم؟ ممنونم که وقت می ذارید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به گفته جناب علامه طباطبایی، انسان در این موارد در مصداق اشتباه می‌کند و به همین جهت نظر به سیره ائمه معصومین «علیهم‌السلام» در کنار عقل و شرع مهم است. موفق باشید

31386

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: میشه چند تا از توصیه های حضرت آقا در طول رهبریشون که مسئولین توجه نکردند و کشور آسیب دید مثه عدم اعتماد به غرب و آمریکا را برام ذکر کنید؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سری به سایت حضرت آقا بزنید. إن‌شاءالله چیزهایی به دست می‌آورید. موفق باشید

31362
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام: استادم در سخنرانی جدید دکتر داوری تحت عنوان در طلب فرهنگ فرمودند که در مشروطه خواستیم با تحمیل و بدون پشتوانه فرهنگ وارد نظام مدرن اداره جامعه شویم سوالم از حضرتعالی این است که عبور نظام از شاهنشاهی به نظامی دارای سه قوه چه فرهنگی را طلب می کند مردم باید در چه فضایی قرار می گرفتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که استاد در آن سخنرانی فرمودند باید در وجود مردم تغییری مناسب روح مشروطه پدید می‌آمد. آری! مردم برای آن‌که خود را آزاد بیابند به دموکراسی و انتخابات رویِ خوش نشان دادند ولی نظم جدید در جامعه آن‌ها برقرار نشد. کشور به کسانی نیاز داشت که به وضع جدید و نظم جدید آشنا باشند. آموزگان نظم جدید، متفکران و شاعران بودند ولی ما در کشورمان می‌خواستیم با سیاست به سوی نظم جدید برویم و همچنان که استاد فرمودند این امر دشواری بود. می‌خواستیم سیاست غربی را از غرب بیاوریم و مشروطه را به عنوان یک حادثه سیاسی در کشور پیاده کنیم، غافل از آن‌که فرهنگ در زندگی جدید به عنوان نظم عقلی جدید، بی تذکر نسبت به گذشته و وضع کنونی خود محقق نمی‌شود.

استاد فرمودند در شرایطی هستیم که تنها با عشق و راستی و دوستی می‌توان از مسائل‌مان عبور کنیم زیرا وقتی چراغ عشق بی‌فروغ شود، کینه و دروغ جای آن می‌نشیند.

عشق به حقیقت کجا و علم و پژوهش کجا؟ فرهنگ و خردی که با غرب‌زدگی جای عشق و دوستی نشست، کار را به این‌جا کشاند وگرنه می‌توانستیم از امکانات خود در بستر عشق و دوستی در جهان جدید حاضر شویم. در مشروطه، سیاست از پشتوانه فرهنگ محروم بود و امروز نیز مشکل ما ریشه در نداشتن فهم درست از اکنون و گذشته و آینده است. بنده از سخنان استاد این‌طور فهمیدم؛ باید چشم به مقصدی که با انقلاب اسلامی شروع شده است بدوزیم و نقطه شروع خود را با درک امکانات موجودمان به سوی او شروع کنیم. جلوه‌های روح بزرگ ایران، حکمت و شعر و ادب است و این یعنی حکمت باید بگوید چه کار باید کرد و علم آن کار را برای ما شکل بدهد.

31336

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یک حدیثی از حضرت رسول رزق بنده شده است منتها احساس می‌کنم ماورا معنای ظاهری آن را نیاز دارم: رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله: مِن الجَهل أنْ تُظهِرَ كلَّ ما عَلِمْتَ. حديث پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: از نادانى است كه هر چه مى دانى فاش سازى. می‌شود راهنمایی بفرمایید که دقیقا منظور حضرت از این کلام در چه فضا و موقعیتی است؟ با کمال تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بالاخره انسان بنا نیست که هرچه می‌داند با هرکس در میان بگذارد و رعایت ظرفیت افراد را نکند. موفق باشید

31300

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: استاد اگر در بخش های مختلف دنیا توجه کنید، هر کسی به نوعی گرفتار معیشت خود است و چه بسا مسائل دیگر از جمله مشکلات روحی، و بیماری های مختلف که دارای هزینه های بسیار بالاست، همچنین بیش از ۸۰ درصد مردم جهان از صد ها سال پیش تا حالا اصلا آداب طهارت را رعایت نمی‌کردند برای ورود به عالم قدسی، وقتی نگارشی در این دنیا برای خود نکرده اند، چگونه خودشان را در محضر خدا و کتابت زیبائی از خود باید می‌کردند ببینند؟ یعنی اینها سرمایه وجودیشون و درک حضورشان را و ابدیتی که از همین دنیا می‌توانستند درک کنند را از دست دادند؟! شاید خیلی از اینها که شعف شان را در آرمان های غربی می‌دیدند، مقصر نباشند، بلکه اینها پاسوز قدرت ها باشند. حساب اینها چیست؟! دنیا برای اینها چه فایده ای داشت؟! آخرت چه احوالی نسبت به عدل و رحمت خدا دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در راه‌هایی است که حضرت ربّ العالمین در هدایت خود، آن راه‌ها را در هر تاریخی مقابل قوم و ملت‌ها گذارده است تا نسبت خود را با پروردگارشان شکل دهد. در این‌جا است که بعضی اگر کوتاهی کرده‌اند، کوتاهی‌های خود را ملاحظه می‌کنند و از طرف خودشان در واقع مورد ملامت قرار می‌گیرند. موفق باشید

31200

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: بنظر حضرتعالی درین شعر توانستم مفاهیم عمیق عرفانی را به خوبی بگنجانم و در تداوم مسیر شاعری برای حقیر چه توصیه ای دارید. در شبی محشر که بر عرش سما بنشسته خال مه تمام چپ نظر در ماه اندازم مگر بوی تو آید بر مشام او فکنده زان سوی عالم نگاهی با تمرکز روی ماه از توجه های کانونی خجل شد ماه در خسفی مدام در مقمر آینه است او در تماشای غباری از خیال در کفش من انغماس هست بینم در بحار انهدام آن تلاقی نظر بر مه ز شرق و غرب هستی امنیه می نهد در جان که شاهین کاش باشد در توازن مستدام چشم ممتد باز ما شد باعث کوری و عقل از سرپرید شد سترون لکه زرد جسم ما در این شب تار ظلام طاقت مه جفت گشت و شد دو شق از صولت تیر نگاه چشم های لوچ بیند قامت سیفوز او را در قوام مژه ای باشد که آید در نظر همچون هلال ماه نو یا که نقطه ی کور باشد هستی و آن عبهرش سازد تمام غرق رویا بود پروانه وزان خلسه وجود او وزان پرکشید از پیله ی خاص وجود تنگ چشم از قتل عام بانگ مه بانگ از ازل با هارمونی خموشی شد رها سلفژ این ماه در راه ابد می ماند آخر ناتمام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه البته که حرف درستی است. ولی بنده نسبت به ظرایف شعری صاحب‌نظر نیستم بخصوص که تا آن‌جا که ممکن است باید شعر، اصالت فارسی‌بودن خود را داشته باشد. به همین جهت به جای واژه هارمونی باید واژه دیگری به کار رود. موفق باشید

29930

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: فیلم زیر فیلم کاملتر همان سخنرانی است که حاج قاسم آن جملات عظیم را با قسم جلاله گفتند. https://www.telewebion.com/episode/2446534 این ایمان به انقلاب و رهبری آن حیرت انگیز است. دعا کنید ما هم به آن حداقل کمی نزدیک تر شویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نشانه‌ی بصیرتی است که حاج قاسم در إزای نظر به حقیقت متوجه شده است. موفق باشید

29876

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. توی کتاب معاد طبق حدیثی از امام باقر یا امام صادق (ع) شش صورت در برزخ مومن رو اخاطه میکنن که چهره ی سمت چپ زکات هست و طبق فرمایش علامه فرمودید این صورت ها توی همین دنیام همین کار رو میکنن و آنجا که شیطان میگه از سمت چپ یعنی از طریق فحشا به مومن نفوذ می‌کنم با انفاق و ذکات میشه دفعش کرد. همینطور که نماز و روزه جهت آرزو های انسان رو تغییر میده. حالا سوال اینه که چرا با وجود انفاق کردن خیلی ها من جمله خود بنده با اینکه ذکات بهم تعق نمیگیره ولی ماهیانه مقداری در حد وسعم به خانواده های نیازمند کمک می‌کنم ولی همچنان درگیر فحشام (از نوع کبیره)؟ مشکل من چیه که همچنان از ناحیه ی چپ طبق گفتمان بالا بهم نفوذ میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با معرفت بیشتر و دین‌داری همه‌جانبه، اعمال ما تأثیر خود را می‌گذارد. موفق باشید

29832
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: شعری از فخرالدین عراقی دیدم که ناخودآگاه همه آن‌را در شهیدان دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم بخصو ص در سید شهیدان شهید خوشبختمان شهید قاسم سلیمانی رضوان الله تعالی علیه متبلور دیدم. شهدا مصادیق بارز و کامل این اشعار هستند، در صحنه و در میدان کار تماما حاضر و در قطع تعلقات و کوی بیخودی تماما از پا فتاده اند. خوشا بحالشان که در این عرصه بهترین بازیگری را انتخاب کردند و به بهترین مآوا رسیدند. آنانکه کوی عشق ز میدان ربوده اند بنگر که وقت کار جه جولان نموده اند خود را چو گوی خم چوگان فکنده اند گوی مراد از خم چوگان ربوده اند تا سر نهاده اند چو پا در ره طلب پس مرحبا که از لب جانان شنوده اند آندم که گفته اند انالحق زبیخودی آندم بدانکه ایشان ایشان نبوده اند در کوی بیخودی نه کنون پا فتاده اند کز مادر عدم همه خود مست زاده اند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است. شهدای ما با فانی‌شدن در اراده‌ی الهی در این تاریخ به حقْ باقی شدند تا خدا را به میدان آورند و در وصف آن‌ها همان‌طور که فرمودید باید گفت: «آنان‌که گوی عشق ز میدان ربوده اند». موفق باشید

29712
متن پرسش

سلام و وقت بخیر: در مورد شهید عزیز فخری زاده. یک نکته اینکه ایشان را به عنوان دانشمند مطرح می کنند. کشور ما بشکر خدا در جایگاهی نیست که محتاج دانشمند های خاصی باشد، دانشمندان و محققین زیادی در کشور وجود دارند، مشکل کشور ما مشکل مدیریت مجموعه های مختلف است، و شهید بزرگوار از این جنبه که مدیر بزرگ و توانمندی بودند خار چشم دشمنان بودند. کاری که یک مدیر انجام میده شاید صدتا دانشمند نتونن انجام بدن. تا حدودی که آشنایی داریم می بینیم معمولا کارها از این بُعد مشکل دارند «کمبود مدیران توانمند، با اخلاص، مجاهد، انقلابی» نکته دوم زمان ترور شهید بزرگوار هست: اول از نگاه دشمنان، که گمان می کنند می توانند با یک ترور حساسیت بر انگیز و با یک تهییج رسانه ای (رسانه ها بودند که برای شخصی که برای اغلب ما ناشناخته بود لقب معادل سردار سلیمانی در امور هسته ای می دادند و اتفاقا این هماهنگی زیاد و بافاصله زمانی کم خبر از یک کار مشترک می داد) باعث تهییج مردم انقلابی شوند، که نتیجه آن تصمیم و اقدامی از سوی ایران انجام بشه که بتونن از اون سوء استفاده کنند. غافل از اینکه این کشتی را نوح است کشتیبان و ان شاء الله برسیم به آن جایی که فرمود: «وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرًا وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَ كَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا» و نکته دوم که بنظرم می رسه اینکه، گویا چنین انسانهای بزرگی، در سطحی فراتر از زندگی ما، خود تصمیم می گیرند که خودشان را در این شرایط فدای انقلاب کنند. نه اینکه بگوییم دشمن آمد ترور کرد. نه اینکه با پهباد هدف حمله قرار گرفت. در مورد این دو مورد که عرض شد نظر شریفتون رو خواست جویا شوم. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی راهی از طرف خداوند به سوی بشر در تاریخی گشوده شود، اگر انسان‌ها در آن راه قدم بگذارند، این خداوند است که مسیر را برای آن‌ها می‌گشاید تا در همه‌ی ابعادی که نیاز آن تاریخ است، رشد کنند و قصه‌ی شهید حاج محسن فخری‌زاده و شهید حاج قاسم سلیمانی قصه‌ی به ظهورآمدن انسان‌هایی است که در همه‌ی ابعاد مناسب این تاریخ و از جمله در مدیریت رشد لازم را داشته‌اند، اینان پروریده‌های دست خداوند هستند. ۲. آری! قبلاً هم عرض شد وقتی ما متوجه باشیم دشمن این انقلاب به تعبیر حضرت سجاد «علیه‌السلام» احمق و جاهل است، حتماً انسان‌های احمق و جاهل نمی‌توانند کاری به نفع خود انجام دهند. موفق باشید      

29577

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: کتاب استاد ارجمند مرحوم معرفت را داشتم مطالعه می کردم که به نقل قول های عجیبی از جناب ابن عربی برخورد کردم در مورد فرعون، که گویا از خود کتاب ها و عین آنها نقل شده بود، ایشان به فص موسوی از فصوص الحکم و همچنین فتوحات ایشان اشاره کرده و سخن ایشان را برخلاف آیه صریح قرآن که فرعون را به خاطر ایمان نیاوردن سرزنش می کند یا آنجا که فرعون و آل او را اهل جهنم معرفی می کند می داند، گویا ابن عربی کفر فرعون را ظاهری می داند و می گوید فرعون در باطن مومن و در ظاهر کافر بوده و ... حالا این سخنان ابن عربی مبنی بر عنایت خدا بر فرعون و ایمان داشتن او که مخالف صریح قرآن است چه معنایی می تواند داشته باشد؟ این چه نوع تأویلی است؟ باطن سخنان او چیست که من نمی‌فهمم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصّل است به همین جهت حضرت امام در نامه به گورباچف در رابطه با سخنان ابن عربی فرمودند: سخنان باریک‌تر از مو. به عنوان نمونه همین آیه‌ای که می‌فرماید: «وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ» (غافر/۴۰) یا آیه ۴۶ سوره مبارکه غافر که می فرماید: «النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ؛ ابن عربی به ما دقت می‌دهد که چرا فرمود: «آل فرعون» و نفرمود آل فرعون و خودِ فرعون؟ موفق باشید

29242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: برای کنترل قوه خیال، و تضعیفش باید چه کاری انجام داد؟ التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» به کارتان می‌آید. موفق باشید

28249

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در نقد پلورالیسم دینی و محترم بودن اختلاف در مبانی عقیدتی و وجود راه ها و صراط های مستقیم برای اتصال به حقایق و معارف، چه منابعی را پیشنهاد می‌فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه‌ی «کلام جدید» که روی سایت هست، در رابطه با پلورالیسم عرایضی شده است. إن‌شاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید

26659

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد عزیز: می خواستم ببینم آدم وقتی بخواد خودش رو بشناسه باید از کجا و چه طور شروع کنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید دنبال‌کردن مباحث «معرفت نفس» جهت تذکر به این امر، شروع خوبی باشد. موفق باشید

26258

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: اگر ما بخواهیم برخی از دانستنی هایمان را تبدیل به باور قلبی کنیم چه کنیم؟ فی المثال به فانی بودن سختی ها
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که به قسمت «کتابِ ایمان و کفر» از اصول کافی و روایات مربوط به آن قسمت رجوع شود. موفق باشید 

نمایش چاپی