بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25744

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آلودگی هوا و زندگی در حال دنیا تاثیر زیادی در جسم و تشدید و بر هم ریختگی طبع مردم گذاشته است و در نهایت در رفتار و اخلاق بشدت تاثیر می گذارد که اینقدر حالات زیادی برای افراد ایجاد می کند که خودی نمی ماند و اگر باعث خشونت نابجا و غیر قابل کنترل شود و رفتارهایی که قطعا خدا دوست ندارند، آیا در روز قیامت چگونه محاسبه و بالاخره مقصر کیست؟ آیا با توجه به این زندگی و دنیایی که با سبک زندگی غربی به حکومت بعضی ابعاد زندگی مردم در آمده است می توان خیلی از مردم را گناه کار و مقصر در اعمالشان دانست؟ منه جوانی که هیچ دخالتی در گذشته دنیا نداشتم و حال اینگونه مرا تحت تاثیر قرار داده است چه باید بکنم؟ پس حق و باطل را چگونه می توان تشخیص داد؟ بخدا ما گناه داریم، والله بالله من نمی خواهم اینقدر بدی بر من و مردم چیره بشه دارم زجر می کشم و کاری از دستم بر نمی آید. آیا وظیفه من و امثال من چه می تواند باشد؟ حالا با این همه مشکل جهان که چاره اش اسلام است و بهترینش انقلاب اسلامی ایران، آن هم در مسیر بلند تکامل جامع خود هست که خدا می داند تا چه زمانی طول خواهد کشید. من برای خودم متاسفم عمرم از دست می رود با چرندیات و مزاحمت های زندگی احمقانه غربی و مغز های کوچک غربزده! الان یا مرگ چاره است یا ظهور اما نه مثل پیامبران و امامان گذشته بلکه با قدرت هایی از آنچه اهل بیت راز می نامیدند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین خودآگاهیِ تاریخی اولین قدم است به سوی افقی که در پیش است و به خودی خود، فرجی است که انسان را فرهیخته و وارسته می‌کند. موفق باشید

32887

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

ضمن عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم: استاد من تا کتاب مصباح الهدایه امام خمینی (ره) با شما اومدم. اما هنوز این سوال برام حل نشده که : ۱. وقتی سیر ما بعد از مرگ ادامه داره چرا در دنیا با ریاضت کشیدن خودمون رو اذیت کنیم؟من در۱۷ سالگی کعبه را که دیدم دقیقا یک صحنه ی ملکوت را برای چند ثانیه دیدم و لذت غیرقابل وصفی را درک کردم که نوری سفید رنگ و با ابهت جلال و جمال را ازگوشه ی کعبه دیدم و... اما هنوز این سوال برایم بدون پاسخ است که وقتی مسیر ما بعد از مرگ ادامه پیدا می‌کند چرا علما این همه یه ریاضت اهمیت می‌دادند. اگر من الان خودم را ببینم بعد از مرگ که خودم را دیگر نخواهم دید. خلاصه اینکه من به لذت کشف واقفم ولی ریاضت بکشم که کشف کنم؟ خب بعدا کشف می‌کنم. ۲. استاد شما شرح صوتی فصوص الحکم هم دارید؟ فتوحات مکیه چطور؟ ۳. عرفان عملی رو چگونه شروع کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ریاضت‌های شرعی که موجب می‌شود انسان وجود خود را در جایگاهی بالاتر قرار دهد و خود را در عالی‌ترین امکانی که برایش هست، احساس کند چگونه می‌فرمایید اذیت‌کننده است؟ ۲. و ۳. آری! شرح صوتی «فصوص» و «منازل السائرین» انجام شده است. در این مورد خوب است با جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بلگیرید. موفق باشید

32321
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. انسان در سیر زندگی خود مراحل و ادوار متفاوتی را طی می‌کند و هر بار وحدت خود را به نحوی می یابد؛ اما انسان آخرالزمان که مفتخر به درک سوره توحید شده وحدت را در ناب ترین توحیدش می نوشد. در این نحوه حضور دوگانگی دوگانه ها از اعتبار می افتند، دوگانه جسم و جان، ذهن و تن و حتی نظر و عمل. عمیق ترین توحید در این ساحت است ساحتی که علم عمل می شود، بی هیچ واسطی؛ ساحت عقل تکنیک. و البته این محقق نمی شود مگر با حضوری منتظرانه و شاید شاعرانه. بنی آدم در پی وحدت، گذرگاه های متفاوتی را از سر گذرانده، از وحدت های صوری که همراه با طرد یا غفلت از کثرت در ساحت عمل بوده، یعنی صرفا رد آنی که در وحدتش نمی گنجیده بدون هیچ توجیه معرفت شناختی، تا پذیرش کثرت در انحا متفاوت از جمله: دوگانه انگاری و پلورالیسم چه در نظر و چه در عمل. دکارت را می توان مسامحتا بنیان گذار پلورالیسم قلمداد کرد که جواهری متباین را به انسانی که محور عالمش کرده بود، القا کرد، کانت برای جمع این تکثر، غیرانسان را از اعتبار انداخت و وحدت انسانی را به عالم تحمیل کرد. آری او راست می گفت نباید در تاریکی ها عمر خود را تباه کرد، اما وحدتی عمیق تر آن است که هایدگر نشان داد، دا-زاین. در این وحدت چیزی به اعتبار تاریکی حذف نمی شود بلکه به نحوی منتظرانه آشکار می گردد؛ زیرا حقیقت تاب مستوری ندارد. بلی وجودی منتظرانه، منتظر بشر است، این است گمشده این انسان؛ که غفلت از آن، انسان را به وادی پراگماتیسم و عملگرایی می کشاند و انصراف از آن، انسان را در دام سهمگین متافیزیک زدگی و نیهیلیسم گرفتار می کند؛ زندگی ایی بی روح و مملو از شعارزدگی. انسان باید بپذیرد که می خواهد و می تواند به گستردگی عالم گسترش یابد و از این رو باید به این نحو وجود خود متعهد گردد تا عزمش جزم شود؛ عزمی که دانایی و توانایی بودنی این چنینی را به همراه دارد؛ بودنی آماده گر، مادرانه، شاعرانه یا منتظرانه. یا رب عقل تکنیک جز با وجودی شاعرانه، به بیان هایدگر، وجودی منتظرانه، به ادبیات عالم دینی و وجودی مادرانه در بیان عرفی حاصل نمی شود؛ و لازمه آن رسیدن به مقام خیال خلاق است. پر واضح است که منظور از شاعرانگی، وجه رمانتیک ماجرا، و خیالش خیال محصور به کارهای هنری نیست؛ زیرا این نحو وجود را در صنعت و در مواجهه با علم و تکنولوژی باید بیابیم. قاعدتا انتظاری هم که در وجود منتظرانه مدنظر است، منفعلانه و خیالش صرفا ابزاری برای تسکین و امید به آینده ای که خواهد آمد، نیست، زیرا در صحنه عمل دنبال می شود. این وجود نحوی مادرانگی ست که خیالش هنر مادری را به عالم نمایان می کند، هنری که در بطن زندگی ست نه حاشیه زندگی. در انتظار مادرانه وقتی وجودی در وجود مادر در حال خلقت است وجه تفویض ماجرا پررنگ است، گرچه رعایت تغذیه و بهداشت نقش مهمی دارد اما وجه واسپاری رویداد ملموس است. لیکن در عقل تکنیک باید به دنبال وجودی بود که این وجه آن چندان غلبه ندارد؛ گویی در این مواجهه باید مارمیت اذرمیت را تجربه کرد، که نه تفویض است و نه اختیار و هم تفویض است و هم اختیار. اما چگونه؟! آیا وادی تجربه این نحو وجود میز گفتگوست یا باید آن را در جای دیگر جستجو کرد؟ یا باید در جای دیگر چشید و در میز گفتگو به گفت آورد؟ یا باید میز گفتگویی از جنس این نحو وجود محقق کرد؟ یا... تمام ما انسان ها آناتی در زندگی خود تجربه کرده ایم که به نوعی نحو وجود مارمیت اذرمیت بوده، کاری انجام داده ایم اما می دانستیم که آن کار را ما انجام ندادیم اما به هر حال به دست ما انجام شده است. کسانی که روح کودکی در آنان قوت بیشتری دارد تجربه های این چنینی بیشتری را لمس کرده اند. اما در عقل تکنیک صرف تحقق گذرای این نحو وجود نیست که اهمیت دارد؛ در این مواجهه استقرار در این نحو وجود ست که طلب می شود. به بیانی دیگر چگونه می‌توان در کودکی خود بزرگ شد؟ چگونه می توان عالمی این چنینی محقق کرد و در آن مستقر شد؟ عالمی مادرانه که جز به ادراک کودکانه محقق نمی شود. این جاست که انقلاب و نقش زنان در تحقق آن معنا می یابد. آری باید عالم کودکی و مادرانگی را بار دیگر معنا کرد، عالمی فارق از جنسیت و نگاه فمینیستی. شاید از این وجه است که برخی از بانوان طلب و خواست هایی دارند که خود نیز از آن متعجبند. طلب حضور سر چاه نفت، بدون تمنای مرد شدن. شاید این طلب می گوید عالمی در حال تحقق است که با چاه نفت نیز نباید مردانه و سلطه گرانه برخورد کرد، بلکه باید مادرانه از چاه طلبید تا خلقتی دیگر محقق شود و تکنولوژی نه تحت سیطره گشتل که تحت ولایت عقل تکنیک ظهور یابد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در رابطه با آماده‌گری و روحیه مادرانه و شاعرانه و منتظرانه، باید عرض کنم ذات انسان اتفاقاً این چنین است و وقتی در خانه «وجود» سکنی گزیند آن گستردگی که در عالم نیاز دارد را در خود احساس می‌کند.

۲. در رابطه با میزی که باید این نوع گفتگوها در آن انجام گیرد، این بستگی به خود ما دارد که در آن میز چگونه حاضر شویم. آیا سعی می‌کنیم به عنوان حضور در تفرّج‌گاه وجود در صحنه حاضر شویم و خود را در معرض نفحات وجود قرار دهیم تا وجود در گفتِ ما به ظهور آید؟ و یا می‌خواهیم بیاموزیم و بیاموزانیم؟

۳. حضور در میدانی که در عین کودکی و حفظ روحیه ساده کودکی، بزرگ باشیم؛ بستگی دارد به خودآگاهی ما نسبت به این موضوع.

۴. آری! برای معناکردن عالم کودکی و مادرانگی باید به خودآگاهیِ تاریخی و نقشی که این نوع خودآگاهی می‌تواند ایفا کند؛ نظر کرد. کاری که خانم هاناآرنت به دنبال آن بود ولی مرحوم حاجیه خانم مرضیه دبّاغ به آن رسید. و زنان ما می‌توانند در آن حضور یابند، البته به شرطی که خانم مرضیه دبّاغ را درست ببینیم. بنده او را عارفِ سالکِ جلیل‌القدری می‌دانم.

 

31878
متن پرسش

بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و درود. مگر حضور تجلی وجود نیست؟ و مگر حضور، وجودی نیست که به تعین آمده است؟ پس چرا جناب مارتین هایدگر در اواخر عمر شریف خود حضور را مقدم بر وجود می‌دانست؟ این فیلسوف سلیم النفس در اواخر عمر شریف خود چه پنجره ای می‌خواست به روی بشر بگشاید که اجل مهلت نداد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب مارتین هایدگر به‌خوبی متوجه شده است که در واقع اگر بخواهیم به «وجود» نظر کنیم و از مفهوم وجود، پا را بالاتر بگذاریم، آنچه در میان می‌آید «حضور» است و «ظهور». و این نکته ارزشمندی است که هایدگر متذکر آن شده است. موفق باشید

31756

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام جناب استاد! خدا قوت. منظور از این حدیث چیست؟ عدالت خدا زیر سوال نمی رود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام حدیث؟!! موفق باشید

31325

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید برای رهایی از عجب و غرور و ریای شدید باید چه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه بود که: «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بُوَد نه کرده خویش». موفق باشید

31277

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرص ادب: ۱. استاد من با یکی از بستگان صحبت می‌کردم منتها این شخص خیلی شکاک هست به همه چیز شک دارد. به روایات و قرآن و... به نظر شما چطور با این افراد که درستی همه چیز را انکار میکنن وارد بحث شد؟ ۲. چطور برایش اثبات کنم که قرآن دست نخورده و این قرآن همان قرآن ۱۴۰۰ سال قبل است؟ ۳. معاشرت با این افرادی که به همه چیز شک دارند و شبهه وارد میکنن برای شخص سالک ضرر دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، به‌خصوص قسمت «دریچه‌های اعجاز قرآن» إن‌شاءالله برای آن فرد می تواند مفید باشد. موفق باشید

31011

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خوب هستید استاد خدا قوت. متاسفانه روزمون اوضاع خوبی نداره حاصلی نداره، با درگیر شدن تو قضیه روزمرگی، نه نگفتن به کار های بیهوده، دچار عادت ها و رفتار های شدم (از گفتن آنها شرمسارم) که روحم رو در کل وضعیت ذهنی و انگیزه ایم رو کسل کرده، پژمرده کرده می‌دونم سر منشا مشکلات از کجاس برای مثال عادت یا اعتیاد به موبایل، که باعث پرخوری فکری و عادت و شرطی شدن به مطالب سطحی آدم رو از عمق، تفکر، خلوت فاصله داده و دائم باعث ولگردی در این فضا و هدر رفتن ساعت ها وقتم شده، یا اعتیاد خوردن، خوابیدن و غیره که پدیده های دنیا مدرنه. آکاه هستم نسبت به یک سری مشکلاتم، مشکلی اصلی این جاست که توان بلد شدن رو از دست دادم، می‌دونم این کار اشتباه است یا برعکس دانسته های درستی هم دارم اما انگار اختیاری ندارم، زور بلند شدن ندارم و مونس شدم با کار چرت و پرت. کم کم حس می‌کنم داره این روحیمون سازگار میشه و خوشمون میاد از این فضا!! و حتی زمانی که می‌خوام شروع کنم به کار خوب آنقدر برام سخت جلوه می‌کنه و پیچیده که پشیمون میشم و بیخیال! و ترسم از اینه که اولا فاصله بگیریم از تفکرات خوب و درستی که هست (روحیه انقلابی، رسیدن به مرتبه والا در اسلام و...) و دست مون بهش نرسه و واقعا مایه تاسفه برای منی که علاقه دارم کار فرهنگی و تربیتی کنم، قدم در وادی معلمی و طلبگی بزارم آنقدر راکد و خشکسالی شده که از خودسازی خود هم عاجز شدم. دوم این عمر و جوونی به جای کار عمیق، تلاش و عزم برای کارهای بزرگ میشه انجام داد به کار حداقلی و غریزی و محدود این دنیا حرومش کنیم، إن شاالله فرصت کنید راهنمایی کنید بنده رو. در نظر داشته باشید حقیر واقعا ضعیف شدم سعی کنید بی‌زحمت مستقیم و عینی بفرمایید چه کار کنم بلند شویم، روحیه مون درست بشه بلکه جهش هم پیدا کنیم و برسه اون روزی که از جوونی و عمرمون حسابی کار بکشیم و پر ثمر باشیم مثل امام (ره). خدا پشت و پناهتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به قرآن و روایات ائمه معصومین «علیهم‌السلام» فکر کنید که بسیار راه‌گشاست بخصوص با نظر به شخصیت رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله». در این حالت، افق‌هایی برای رفتن و رفتن گشوده می‌شود. بتوانید مدتی با کتاب «سوره جاثیه و راز زمین‌گیری امّت‌ها» به‌سر ببرید خوب است. موفق باشید

30849
متن پرسش
سلام علیکم: در برهان صدیقین فرمودید مخلوق عین ربط به خالق است و تمام وجودش را از عین وجود می‌گیرد و معلول چیزی نیست جز جلوه عین وجود. خواستم ببینم در اینصورت چگونه تشریع و اختیار انسان توجیه می‌شود؟ چگونه عین وجود به جلوه خود اختیار می‌دهد؟ آخه اگه ما چیزی نیستیم جز عین ربط به خدا خب این اختیار چه معنی‌ای میده این وسط؟ خواهش می‌کنم کلامی جوابم رو ندید. در همون فضای معرفت النفس و برهان صدیقین جواب بدید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» عرض شد: اختیار، ذاتیِ انسان است که در نسبت امکانات متعددِ خود با عین وجود در خود می‌یابد. به این فکر کنید که تفاوت انسان که اختیار دارد با سایر موجودات، در داشتن امکانات متعدد او است. و این‌جا است که به خودی خود ترجیح امکانی بر امکان دیگر که همان اختیار است، پیش می‌آید و به همان معنایی که امکان، ذاتیِ انسان است، اختیار نیز، ذاتیِ انسان می‌باشد. موفق باشید

30710

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالي. سلام عليكم: استاد بزرگوار چند سالي گمان مي كردم دارم تمام توانم را به كار مي گيرم كه به امام زمانم خدمت كنم و دغدغه اول من خدمت به ايشان هست، به تازگي متوجه شدم تمام اينها دروغ بوده و من با امام زمانم صادق نيستم، در خواب مي‌بينم كه هنوز درگير خودم هستم و ضجه و ناله خودم را در بيداري از درون خودم حس مي كنم كه دل تنگ است. خودم مانع رسيدن خودم هستم و دارم به خودم آسيب مي زنم. با خودم چه كنم و چطور از خودم عبور كنم؟ خواهشمندم راهنمايي بفرماييد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به این موضوع فکر شود که با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی ذیل ولایت نایب الإمام در حال تعالی است، باید خود را معنا کرد و با نظر به تقوایی که زمینه‌ی چنین حضوری را فراهم می‌کند. موفق باشید

30594

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: استاد گرامي سوال من در مورد چشم زخم و رواياتي است كه آمده. آيا احاديثي دال بر اينكه پيامبر گفتند چشم زخم فرد را در قبر و شتر را در ديگ مي‌كند يا قله كوه جابجا مي‌شود صحت دارد؟ آيا خدا قدرتي در بعضي قرار داده است كه موجبات مرگ مي‌شود؟ آيا آيات «و من يكاد...» دال بر چشم زخم دارد چقدر حقيقت دارد اين امر؟ ممنون ميشم جهت تحقيق راهنمايي بفرماييد. ممنون و سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. می‌توانید به آن کتاب که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

30333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالی: استاد در قرآن در داستان حضرت ابراهیم علیه السلام و فرشتگانی که برای نابودی قوم حضرت لوط علیه السلام آمدند می فرماید وقتی حضرت به فرشتگان فرمود لوط هم در بین آنهاست آنها جواب دادند ما داناتریم. از این اعلم چه می‌توان برداشت کرد؟علی القاعده حضرت ابراهیم باید بالاتر و داناتر از آنها باشد به حکم اینکه نبی و خلیفه خداست و معنی ندارد فرشتگان به او بگویند ما داناتریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرشتگان حامل سنتی و علمی بودند که مأموریت خود را بر اساس آن سنت و علم به حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» خبر دهند و از این جهت «اَعلم» از آن حضرت بودند. تازه، مگر نبیّ و خلیفه‌ی خدا در سایر امور جز از طریق فرشتگان عالِم به امور می‌شوند؟ موفق باشید

30234
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در پرسش ۳۰۲۲۳ فرمودید ما خودمان نباید دنبال چنین اموری باشیم (نشانه ها و الهامات)، و اینکه ما باید مطابق شرع و عقل عمل کنیم، و نظر به جهان گشوده داشته باشیم. مساله اینجاست استادی که بنده سر کلاسشان می روم، عارف و عالم و استاد اخلاق هستند و چشم برزخی دارند و بخشی از وقتشان به حل مشکلات مردم می گذرد. ایشان سر کلاس تقریبا به من می فهمانند، که اگر درست جلو می رفتی و بروی گره ها باز می شود. در کل به مسائل من گیر داده اند. چون بالاخره شاگردشان هستم. یک بار خواب دیدم دستوری را باید بخوانم، ایشان بهم رساند بخوان وقتی خواندم، نشانه هایی دریافت کردم و خوابی را مادرم دید که چندان با منطق این عالم جور نیست. اتفاقا خود استاد ما هم به عقل اشاره می کند و حرکت با نور عقل و همچنین اشاره می کنند به انسان هایی که دیر به یقین می رسند. الان من نمی دونم در چه چیز باید به یقین برسم؟ و آیا خواب و نشانه را الهام الهی بگیرم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان تأکید بنده آن است که از خدا بخواهید در امر تقوا و رعایت ناب دستورات الهی موفق‌تان کند. دقت کنید که آیات الهی، مقصد حقیقی ما را در اعمال عبادی، تقوا می‌داند و می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ». موفق باشید

30155

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در باب عالم پس از مرگ جایی مطالعه کردم که که اموات به چهار دسته کلی تقسیم می‌شوند بعضی مقربند و خیلی خوب، بعضی خوبند اما نه در آن حد اولی. بعضی خیلی بدند و بعضی گنهاهکار و بدند اما نه در حد سومی. مقربان و خیلی خوبها شبها در بهشت نفس خود هستند و روزها در بهشت عمومی که باطن وادی السلام است و خیلی بدها شبها در جهنم خصوصی نفس خود هستند و روزها در جهنم عمومی که باطن وادی برهوت است. اما دو دسته دیگر حالتی شبیه خواب دارند ک نمودی از جهنم یا بهشت را در ذات خود ادراک می کنند تا قیامت به پا شود ایا این برداشت درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌تواند قابل توجه باشد، ولی جای بحث دارد که محل آن، این‌جا نیست. موفق باشید

29856

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: استاد یه سوالی که دارم و خیلی هم ناراحت هستم بابتش اینه که در این سی سالی که از رحلت حضرت امام میگذره، یک نفر نبود که جلوی ساختن مرقد به این شکل را بگیره؟ جلوی کسایی که می‌خواهند کوخ نشین رو کاخ نشین و کاخ نشین را کوخ نشین نشان بدهند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. بالاخره عده‌ای معتقد‌اند این هنر ایرانی است. فکر می‌کنم بین تجمل و جمال خلط شده‌است. موفق باشید

29690

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ببخشید استاد اگر ما بخواهیم روی تن و جسممان حاکم باشیم و آنچه را که ما به جسممان می‌گوییم جسممان اطاعت کند نه آنچه جسم می‌گوید ما اطاعت کنیم باید چه کنیم؟ و کدام از صوتی ها شما را باید گوش دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد مباحث «معرفت نفس» کمک می‌کند. ابتدا سری به کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» بزنید خوب است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

29421

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ۱. بر اساس کدام یک از برهانهای معاد چه دسته از موجودات دارای معاد هستند؟ ۲. با توجه به برزخ نزولی و صعودی و مثالهای متصل و منفصل همه موجودات برزخی را فهرست کنید. متشکر و سپاسگزارم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرکس نفس داشته باشد اعم از گیاه که نفس گیاهی دارد و یا حیوان که نفس حیوانی دارد و انسان که نفس انسانی دارد؛ همه دارای معاد هستند با خصوصیات خاص هر کدام. ۲. این مباحث، مفصلتر از آن هستند که در سؤال و جواب بگنجد و فکر نمی‌کنم حضور ذهن کافی برای این موضوع داشته باشم. موفق باشید

29416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: قبلاً در مورد به کارگیری یکی از اقوام در عین مخالفت همسرم با شما موضوعاتی را در میان گذاشتم ولی جواب دریافت نکردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً به ایمیل‌تان این‌طور جواب داده شد. اگر در این امتحانی که پیش آمده، گذشت نکنند سایه‌ی سیاهِ عدمِ گذشت، برای ایشان مشکل ایجاد می‌کند به‌خصوص که بنده‌ی خدایی را عملاً از یک کار محروم کرده‌اند و فکر نمی‌کنم وظیفه‌ی شما آن باشد که در این مورد آن فرد را از کار محروم کنید. موفق باشید

28975

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون به خیر. استاد عزیز با توجه به حضور حضرت عالی در جبهه های دفاع مقدس و همچنین سابقه ی مسئولیت اجرایی در بنیاد شهید لطفا بفرمایید در مورد دانشجویی مثل بنده که به تازگی مسئولیت کانون دفاع مقدس دانشگاه رو برعهده گرفتم: ۱. چه افقی رو در مورد فعالیت های مربوط به شهدای دفاع مقدس و شهدای مقاومت باید در نظر داشت؟ ۲. به نظر شما امروزه چه قالب هایی برای ارایه ی محتوای مناسب به مخاطبان دانشجو موثر و مفید هست؟ آیا قالب خاصی به طور مثال معرفی کتاب یا حضور در فضای مجازی مد نظرتون هست؟ ۳. وظیفه ی شخص بنده در قبال این مسئولیت چیه؟ ۴. اگر توصیه ای خارج از چهارچوب سوالاتی که عرض کردم دارید بفرمایید. خوشحال میشم که از دانش و تجربه ی حضرت عالی استفاده کنم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به این نتیجه رسیده‌ام که باید جوانان با معارفی آشنا شوند که به کمک آن‌ها امام شهداء را بفهمند. کتاب‌هایی مثل «آشتی با خدا» و یا «ده نکته در معرفت نفس» باب خوبی را در رابطه با فهمِ قدسی از مسائل در مقابل افراد قرار می‌دهد. موفق باشید

28521

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بسیاری بزرگواران فکری_فرهنگی انقلاب در نقد هرمنوتیک مباحثی تبیین کرده اند و خب بصورت ویژه ای آقای دکتر مجتبی مصباح در کتاب معرفت شناسی خود دیدگاه های هرمنوتیک را نقد و یک فصل کتاب خود را به تبیین نقصان ها و انتقادات و پاسخ به مسائل هرمنوتیک می‌گذارند و برخی دیگر عزیزان، هرمنوتیک را یکی از مهم ترین و حتی شاید از پرمخاطره ترین مباحث اندیشه می‌دانند و آن‌را خطرناک ارزیابی می‌کنند. علت این نوع بینش به هرمنوتیک چه هست و آیا با مبانی اسلامی_شیعی این بحث زاویه جدی آنچنان که بحث می‌شود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که بنده آن نقدها را دیده‌ام این افراد برای نفهمیدن موضوع بیشتر تلاش می‌کنند تا برای فهمیدن آن. موفق باشید

28230
متن پرسش
سلام: شما در یکجا فرمودید در قرآن هیچ جا نیامده که اهل کتاب بیایند مسلمان شوند. از طرفی هم فرمودید اهل کتاب کافرند ولی باید به آنها احترام گذاشته شود و قرآن هم به آنها احترام گذاشته است. حال سوالم این است اگر اهل کتاب کافرند پس چطور می‌فرمایید قرآن نفرموده که آنها بیایند مسلمان شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ کجای قرآن اهل کتاب را به صرفِ اهل کتاب، کافر نمی‌گوید بلکه برعکس، بعضی از آن ها را بدون آن‌که مسلمان شوند اینطور تجلیل می‌کند می‌فرماید: «لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ» (آل‌عمران/۱۱۳) آنها همه يكسان نيستند؛ از اهل كتاب، جمعيّتى هستند كه(به حق و ايمان) قيام مى‏‌كنند؛ و پيوسته در اوقات شب، آيات خدا را مى‏‌خوانند؛ در حالى كه سجده مى‏‌نمايند. موفق باشید  

27595

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: طاعات شما قبول. در یکی از سوالات درباره جزوه ارتباط دین با روانشناسی صحبت شده بود. من هرچه در سایت گشتم جزوه ای با این موضوع پیدا نکردم. در نرم افزار هم همینطور. مدیر کانال هم سوال کردم پیدا نکردند. گفتند از خودتان سوال کنیم. لطفا هر مطلبی با موضوع روانشناسی و دین دارید در کانال یا سایت قرار بدین. التماس دعا. اجرتون زیاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبل‌ها که هنوز تایپ کامپیوتری نبود، آن جزوه تهیه شد. فکر نمی‌کنم خودم هم بتوانم آن را پیدا کنم. موفق باشید

27545

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید اینکه تو «کتاب زن آنگونه که باید باشد» فرمودین هویت زن در پذیرفتن تمناهای مرد هست، منظور از تمنا هر نوع تمنایی هست؟ یعنی حتی اگر مرد بگه بچه دار نشیم زن باید بپذیره؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد مسلّم آن مرد، حقِ زن را ضایع کرده است و مسئول است. موفق باشید

27187

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم جناب استاد: در جاهای مختلف می خوانیم و می شنویم که بعضی گرفتار طلسم، جادو یا شیاطین شده اند. طبیعی است که این موارد موجب ایجاد ترس در انسان می شود. از سوی دیگر، ترس مذموم است و زندگی و بندگی را با مشکل مواجه می کند. چگونه اطمینان یابم، که با وضعیتی که دارم و خطاهایی که گاهی می کنم و البته پس از آن توبه می کنم، گرفتار این مسائل نمی شوم تا این ترس هم در من به وجود نیاید؟ در ضمن، بنده کتاب مفید شما در خصوص جن و جادوگر را خوانده ام، ولی هنوز احساس می کنم نیازمند یافتن تضمین بالاتری برای آرامش هستم. با تشکر از شما و آرزوی سلامتی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در نگاهِ توحیدی به عالَم، ورودِ بیشتری پیدا کنید. شرح سوره‌ی «زمر» شروع خوبی است. موفق باشید

25399
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: در خصوص پاسخ ۲۵۳۴۷ هدفم بحث کردن و یا جدل نیست صرفا برای روشن شدن موضوع هستش چرا که تحلیل بسیاری از مردم جامعه به این سمت و سو کشیده شده است. بابت کش دادن موضوع عذر خواهی می کنم و اما بعد ...آیا این ذات استکباری را انگلستان، فرانسه، روسیه و حتی آلمان و چین ندارند؟ ژاپن تا پیش از نابود شدن ارتشش توسط آمریکا خودش یک استعمارگر نبود؟ فقط آمریکا بد است؟ مثلاً چین دوست مسلمانان است؟ یا مسلمانان چین هم توسط آمریکا دچار تبعیض و نسل کشی هستند؟ آنچه هند در کشمیر می‌کند چطور؟ آیا فقط سفارت آمریکا فتنه‌انگیزی می‌کرد؟ سفارت فرانسه در کودتای ۲۸ مرداد از مهره‌های کلیدی نبود؟ سفارت انگلستان هنوزم مرکز توطئه نیست؟ حزب توده مجری منویات سفارت شوروی نبود؟ آنچه مسلم است انگلیس و آمریکا به‌طور اخص و دول متحد غربی به‌طور اعم (و از طرف دیگر شوروی (روسیه) و دول متحدش) هرگز نمی‌گذارند جای خالی یکدیگر در جاسوسی و توطئه در کشورهای هدف خالی بماند مثلاً فردوست گفته که سفیر برزیل دوره‌اش تمدید شد چون مأمور سیا بود! اما در مورد پاسخ آن دوست محترم: اگر بنا به ارتباط باشد امام راحل حتی فرانسهٔ متحد آمریکا و انگلیس را به کشور دوست و برادری مثل سوریه که مرکز مقاومت و اجتماع مبارزان انقلابی بود ترجیح دادند یا حتی به کشور بی‌طرفی مثل سوئیس نرفتند آیا همه مثل کویت مانع شدند؟ کسی نمی‌گوید آمریکا دشمن و جانی نیست و خیانت نمی‌کند ولی سرنوشت اشغالگران سفارت و آنچه امروز می‌کنند و بهانه‌هایی که هنوز دست دشمن است جایی برای احساسات نمی‌گذارد! چگونه است ارتباط با شهید بهشتی به‌خاطر تدین اوست ولی با بازرگان چیز دیگری است؟ تأخیر بازگشت به ایران هم که صرفاً به‌خاطر ممانعت بختیار بود و البته لزوم اطمینان انقلابی‌ها از سلامت ایشان چون درهرحال برنامه‌هایی برای ترور یا ربایش مطرح بود که یک نمونهٔ کوچکش توسط جانشین رکن دوی هوانیروز کرمانشاه لو رفت. ما طوطی‌وار بازرگان و یارانش را به لیبرالیسم متهم می‌کنیم همانگونه که زمانی تحت تأثیر همین رسانه‌ ها بخش مهمی از ملت و حتی علما مصدق را کمونیسم می‌دانستند! اما بازرگانی که حتی مخالف بورس بود و از نخستین اقداماتش ملی‌سازی صنایع بود لیبرال بود یا رفسنجانی که افتخارش خوداکتفایی خدمات مرتبط به دستگاه‌های دولتی و تعدیل اقتصادی (برنامهٔ بانک جهانی) بود و امروز مریدانش با افتخار از نوع اسلامی لیبرالیسمشان می‌گویند؟ اول مکاتب و برنامه‌ها و اهداف و نتایجشان را بشناسیم بعد مرگ بر... درود بر... بفرستیم. اگر فکر کنیم آمریکا برای حفظ یا بازگشت مهم‌ترین متحدش برنامه نداشته بچه‌گانه فکر کرده‌ایم و اگر فکر کنیم آمریکا شاه را به صرف حفظ هم‌پیمانی با انگلستان به یک رئیس‌جمهور نظامی ترجیح نداده است باز هم ساده‌لوحانه اندیشیده‌ایم! حالا اگر فکر کنیم یک ابرقدرت نمی‌داند باید همیشه روی آنچه واقع شده سرمایه‌گذاری کند و مطلوب‌ها را برای روز مبادا بگذارد که دیگر باید گفت هیچ از سیاست و روابط بین‌الملل و سازمان‌های جاسوسی و استکبار نفهمیده‌ایم! اما بینی و بین‌الله ما دشمن آمریکا هستیم یا کشوری مثل کوبا؟ آیا غیر این است که حتی مجتهدان ما مدافع سرمایه‌داران و مناسباتی هستند که حتی در کشورهای سرمایه‌داری تعدیل شده یا در حال تعدیل شدن‌اند؟ قدری مطالعات مقایسه‌ای داشته باشیم متوجه می‌شویم ساختار سیاسی و اقتصادی ایران شباهت بیشتری با آمریکا دارد تا کوبا و این کوباست که هر روز موفقیتش شکست آمریکاست وگرنه ایران آمریکا را هم نابود کند فقط یک دولت سرمایه‌داری جای دولت سرمایه‌داری دیگر را گرفته است نه بیشتر! مثلاً همین الآن سرمایه‌داران ایرانی با حمایت دولت و سکوت (اگر نه تأیید) علما و رهبری کالاهای تولید داخل را صادر می‌کنند ولی پولش را برنمی‌گردانند این دقیقاً همان کاری است که انگلستان با کشوری مثل هند می‌کرد و اکنون نمونه‌های آن در آفریقا و آمریکای لاتین کم نیست. برای مردم دنیا چه فرقی می‌کند آمریکا بر سرنوشتشان دست‌درازی کند یا ایران؟ آمریکا به بهانهٔ حفظ امنیت نفتشان را ببرد یا ایران در پاداش حفظ اسد معاندشان را (رجوع به سخنان سردار رحیم صفوی دربارهٔ استفادهٔ ایران از منابع سوریه) کوبای کمونیسم با کدام یک از کشورها چنین مناسباتی دارد؟ حالا ما دشمن آمریکا هستیم یا کوبا؟ ما برای کلیت و ماهیت نظام سلطه مضر هستیم یا کوبا؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بسیاری از موارد مذکور، بنده با جنابعالی مشترک هستم. ولی پیشنهاد بنده آن است که در موضوع نحوه‌ی تحقق یک تمدن در تاریخ و فرایند به ظهورآمدنِ آن، با شاخصه‌های خاصی که به میان می‌آورد، فکر کنید. زیرا وقتی تمدنی بخواهد به جای تمدن دیگری بیاید به راحتی از آلودگی‌های تمدنِ قبلی پاک نمی‌شود و لذا فرایندی نیاز است تا چنین جابجایی صورت گیرد. انقلاب اسلامی چیزی در خود دارد که می‌تواند به آن هویتِ تمدنی بدهد و در این هویت تمدنی است که از آن نقص‌ها مبری می‌شود و از نحوه بودنی که هنوز در بستر فرهنگ مدرن قرار دارد، جدا می‌شود. ولی کشور کوبا با همه‌ی ارزشی که برای بزرگانِ آن کشور و مردمِ سخت‌کوش آن قائل می‌باشم؛ یک جزیره‌ای است در همین جهانِ مدرن و با اصالت‌دادن به همان ارزش‌ها. موفق باشید

نمایش چاپی