بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29879

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام استاد عزیز: خدا قوت. اول اینکه در نماز اختصاصی روز جمعه در مورد ساعتهایش سوالمس. در وقتی که آفتاب پهن می‌شود (الان که زمستان است حدود ساعت چند) در وقت چاشت و اگر از وقتش فراموش شد. ساعت ۱۰ خواندیم آیا مشکلی ندارد؟ممنون. دوم اینکه در سوال ۲۹۷۰۶ فرمودید از ملائکه مقرب حضرت عضرائیل از این طریق می‌شود کمک گرفت. حالا می‌شد لطف کنید از آن سه ملائکه مقربمون بعد از نماز بگوییم. ممنون از زحمتای شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چون‌که بنده توفیق این این اعمال را نداشته ام، تحقیقی هم نکرده‌ام. ۲. چرا که نه. موفق باشید

29856

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: استاد یه سوالی که دارم و خیلی هم ناراحت هستم بابتش اینه که در این سی سالی که از رحلت حضرت امام میگذره، یک نفر نبود که جلوی ساختن مرقد به این شکل را بگیره؟ جلوی کسایی که می‌خواهند کوخ نشین رو کاخ نشین و کاخ نشین را کوخ نشین نشان بدهند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. بالاخره عده‌ای معتقد‌اند این هنر ایرانی است. فکر می‌کنم بین تجمل و جمال خلط شده‌است. موفق باشید

29832
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: شعری از فخرالدین عراقی دیدم که ناخودآگاه همه آن‌را در شهیدان دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم بخصو ص در سید شهیدان شهید خوشبختمان شهید قاسم سلیمانی رضوان الله تعالی علیه متبلور دیدم. شهدا مصادیق بارز و کامل این اشعار هستند، در صحنه و در میدان کار تماما حاضر و در قطع تعلقات و کوی بیخودی تماما از پا فتاده اند. خوشا بحالشان که در این عرصه بهترین بازیگری را انتخاب کردند و به بهترین مآوا رسیدند. آنانکه کوی عشق ز میدان ربوده اند بنگر که وقت کار جه جولان نموده اند خود را چو گوی خم چوگان فکنده اند گوی مراد از خم چوگان ربوده اند تا سر نهاده اند چو پا در ره طلب پس مرحبا که از لب جانان شنوده اند آندم که گفته اند انالحق زبیخودی آندم بدانکه ایشان ایشان نبوده اند در کوی بیخودی نه کنون پا فتاده اند کز مادر عدم همه خود مست زاده اند

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است. شهدای ما با فانی‌شدن در اراده‌ی الهی در این تاریخ به حقْ باقی شدند تا خدا را به میدان آورند و در وصف آن‌ها همان‌طور که فرمودید باید گفت: «آنان‌که گوی عشق ز میدان ربوده اند». موفق باشید

28975

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون به خیر. استاد عزیز با توجه به حضور حضرت عالی در جبهه های دفاع مقدس و همچنین سابقه ی مسئولیت اجرایی در بنیاد شهید لطفا بفرمایید در مورد دانشجویی مثل بنده که به تازگی مسئولیت کانون دفاع مقدس دانشگاه رو برعهده گرفتم: ۱. چه افقی رو در مورد فعالیت های مربوط به شهدای دفاع مقدس و شهدای مقاومت باید در نظر داشت؟ ۲. به نظر شما امروزه چه قالب هایی برای ارایه ی محتوای مناسب به مخاطبان دانشجو موثر و مفید هست؟ آیا قالب خاصی به طور مثال معرفی کتاب یا حضور در فضای مجازی مد نظرتون هست؟ ۳. وظیفه ی شخص بنده در قبال این مسئولیت چیه؟ ۴. اگر توصیه ای خارج از چهارچوب سوالاتی که عرض کردم دارید بفرمایید. خوشحال میشم که از دانش و تجربه ی حضرت عالی استفاده کنم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به این نتیجه رسیده‌ام که باید جوانان با معارفی آشنا شوند که به کمک آن‌ها امام شهداء را بفهمند. کتاب‌هایی مثل «آشتی با خدا» و یا «ده نکته در معرفت نفس» باب خوبی را در رابطه با فهمِ قدسی از مسائل در مقابل افراد قرار می‌دهد. موفق باشید

28808

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: فرق بین حق بودن با خوب بودن چیست؟ این که شما در بیانات خود خیلی تاکید دارید که ما باید کارمان بر اساس حق باشد نه صرفا خوب به چه معناست؟ مگر هر حقی خوب نیست؟ آیا مگر می‌شود کار بدی هم حق باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حق و خوب از هم جدا نیستند، ولی در بعضی موارد اموری را خوب می‌دانیم که معلوم نیست حق باشد. مثل عواطف افراطی که انسان نسبت به فرزند خود دارد و قرآن می فرماید: «أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ ۚ» الا ای اهل ایمان، زنان و فرزندان شما هم برخی (که شما را از طاعت و جهاد و هجرت در دین باز دارند) دشمن شما هستند، از آنان حذر کنید. موفق باشید

28603

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عنوان: رابطه بیماری و روح با سلام و احترام: استاد سوالم درباره حقیقت بیماری است. مخصوصا بیماری های صعب العلاج. می توانیم اون را این جور تعریف کنیم: مرضی که از روح نشات گرفته و جسم را از کار انداخته، یا جور دیگر باید بیماری را فهمید؟ درسته که بگیم غفلت روح از ابدیت او را گرفتار کرده؟ اگر این طوره فرد بهترین کاری که باید کنه چیه؟ چنین فردی اگر آغاز کنه، مثلا سحر خیزی را وارد در زندگی کنه و به آگاهی هایی هم برسه، حتما از بیماری خلاص می شه؟ بیماری را چه جوری باید فهمید و چه جوری نجات یافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نسبت به بیماری، وظایفی داریم و در حدّ توان خود نسبت به درمان آن اقدام می‌کنیم. ولی تقدیر الهی ممکن است چیز دیگری باشد، در آن صورت، هنرِ ایمانیِ ما به ما کمک می‌کند تا راضی به تقدیر الهی باشیم. موفق باشید

28418

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام: با توجه به اینکه امام حی و حاضر واسط فیض برای بشریت و تمام موجودات هستند و هرگونه عنایت از جانب خداوند متعال از طریق آن امام به ما می رسد، نقش بقیه امامان معصوم که شهید شدند در توسل ها و زیارت ها چگونه است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذیل نظر به امامِ حیّ حاضر، وجود مقدس همه‌‌ی ائمه «علیهم‌السلام» آینه‌هایی هستند تا ابعادی از حیات آخرالزمانی ما را متذکر شوند. موفق باشید

26847

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: آقای سید کمال حیدری در ترجمه آیه ۳۴ سوره نسا معنی «واضربوهن» را دوری جستن معنی کردند و مثال «اذا ضربتم فی الارض» در قران که ضرب در اینجا به معنی سفر کردن گفته شده را بیان کردند. این ترجمه مطابق تفاسیر تسنیم و نور نیست و با روایات این آیه هم هم خوانی ندارد. ولی عقل تاییدش می کند. آیا می شود گفت که نظر ایشان درسته و ضرب در آیه به معنی زدن نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید سخن قابل تأمّلی است و نباید آن را نفی کرد. موفق باشید

26779

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چرا خداوند با وجود اینکه می تواند برای ثبات قلب و قدم نبی اکرم و مسلمین، داستان ها و امثال متفاوت و متنوع و حتی اسطوره ای استفاده کند از قصص و زندگی انبیاء بعنوان اتفاقات حقیقی و واقعی استفاده می کند و خطاب به پیامبر می رسد هدف بیان این امثال و قصص «ما نثبت به فوادک» هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با طرح واقعیات عالم، ظرفیت حال و گذشته‌ی بشر جهت درست‌فهمیدن آینده‌اش روشن می‌شود. موفق باشید

26767

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز ۱. خواستم لطف بفرمایید در مورد تطابق آیاتی از قرآن کریم اعم از ماندگاری اختلاف و جنگ بین یهود و نصاری و اقوامشان تا قیامت و همچنین برتری پیروان حقیقی حضرت عیسی (ع) که با مسلمانان امروز شاید مساوی باشند بر کافران و همچنین اینکه هرگاه یهود بر آتش فتنه با مسلمانان بدمند خدا آن را خاموش می کند با وضعیت امروز صهیونیزم و مسلمان فعلی حتی کوتاه بیان بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن بسیار مفصل است. پیشنهاد بنده دنبال‌کردن عرایضی است که در رابطه با سوره‌ی آل‌عمران از ابتدا تا انتهای آن سوره شد. موفق باشید

26006

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: لطفاً راهنمائی فرمائید در خصوص معرفت نفس کتاب و فایل صوتی که تدریس آن توسط شما و یا سایر اساتید انجام شده باشد وجود دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با فایل‌های صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» و کتاب «آشتی با خدا» که بر روی سایت هست، همه در رابطه با معرفت نفس می‌باشد. در ضمن مباحث معرفت نفس جناب آقای حاج آقا موسویان در کانال «صبّار» نیز در همین رابطه می‌تواند مطالب خوبی را در اختیار شما بگذارد. موفق باشید

34971

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خسته نباشید: مدت ها بود با اسمی به نام «عبدالله مستحسن» آشنا شده بودم و تفسیری که از مباحث قرآنی شنیده بودم از ایشان، بسیار جالب و دلنشین بود. بعدها که در سایت شما و سخنرانی بعضی از شاگردان شما اسم ایشان را شنیدم بسیار کنجکاو شدم در مورد ایشان و با توجه به اینکه اسم ایشان مستعار بود شروع به جست و جو در مورد ایشان کردم. بطور اتفاقی با گروه فضای مجازی شاگردان ایشان آشنا شدم اما در کمال تعجب دیدم آخرین پستی که در کانال فضای مجازی شاگردان ایشان گذاشته شده است مطلبی است در نقد ولایت فقیه!!! پس از تعجب فراوان با ادمین کانال ارتباط گرفته و علت ماجرا را جویا شدم. ایشان فرمودند مدت ها با آقای مستحن که در سنین پیری بسر می‌برند حشر و نشر داشتیم که در خلال یکی از موضوعات که نظر ایشان را در مورد ولایت فقیه دیدیم از ایشان جدا شدیم و ایشان الان با شاگردانی که نظر ایشان را در مورد ولایت فقیه قبول دارند ارتباط دارند!!! البته ایشون فرمودند آقای مستحن با افراد گرایشات سیاسی چپ ارتباط دارند. بنده آدرس کانال جدید شاگردان آقای مستحسن را پیدا کردم و شروع به مطالعه کردم که دیدم پست های بسیار زیادی در نقد ولایت فقیه و مقام معظم رهبری وجود دارد. بسیار تعجب کردم و به ادمین کانال پیام دادم این ها نظرات شخصی شماست یا نظر آقای مستحسن؟! شاگردان ایشان فرمودند خیر نظر ایشان همین هست و ایشان نقد های بسیار جدی به ولایت فقیه دارند. صوتی هم از آیت الله گرامی فرستادند که از آقای بهجت نقل قول کردن که آقای بهجت با تمسک به حدیث امام صادق علیه‌السلام در مقدمه صحیفه سجادیه، آقای بهجت معتقد بودند مبارزه و انقلاب برای رفع ظلم به جایی نمی‌رسد. (صوت آقای گرامی موجود هست) علی ای حال بنده باز تحقیق کردم و به جزوه ای رسیدم که آقای مستحن به بهانه نقد کتاب آقای علی یعقوبی به نام چهل شب با کاروان حسینی، منتشر کرده اند (در سال ۹۰). آقای مستحسن در فصل آخر کتاب که صراحتا انقلاب و امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری را به چالش و نقد می‌کشن و می‌گویند نظر آخوند خراسانی صحیح هست و این حکومت (انقلاب اسلامی) هم در امتداد حکومت صفوی و قاجار و پهلوی هست و در راستای حدیث معصوم علیه السلام می‌باشد که قبل از ظهور از هر قشری باید به حکومت برسند تا زمان ظهور ادعا نکنند ما اگر حکومت داشتیم بهتر عمل می‌کردیم. البته ایشان این جزوه را با نام مستعار «ابراهیم حنیف» منتشر کردند. یکی دیگر از اسم های مستعار ایشان ابراهیم حنیف می‌باشد که بعضی از جزوه ها را با این نام منتشر کرده اند. علی ای حال با شناختی که از شما و شاگردانتان و ارادتان به انقلاب اسلامی دارم لازم دیدم این مباحث را با شما در میان گذاشته تا با احتیاط بیشتری از ایشان نقل قول کنید تا ایشان به یک منبع فکری تبدیل نشود. چون رفته رفته نظرات ایشان در باب ولایت فقیه دارد بیشتر منتشر می‌شود و اگر افراد جذب تفاسیر قرآنی ایشان شوند ولی آنطرف قضیه را ندانند ممکن است بعدها با آشنا شدن با نظرات سیاسی ایشون دچار شک و شبهه شوند. لازم دیدم این نکته را خدمت تان عرض کنم. اگر اطلاعات بیشتری خواستید در خدمت هستم التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از جنابعالی. بنده در جریان آنچه در رابطه بحث «ولایت فقیه» و نگاه آقای مستحسن است نبودم. البته رویهمرفته بنده ایشان را در معارف دینی فردی متوسط می‌دانم و با توجه به آنچه می‌فرمایید انتظار است رفقا نسبت به این نکته تحقیق نمایند و البته از همان ابتدا این شبهه برای بنده بود که معنای نام مستعار و یا نام‌های مستعار در این زمانه به چه معناست! در حالی‌که ما با استوانه‌های تفکری مانند حضرت امام و علامه طباطبایی و شاگردان محترم آن دو بزرگوار روبرو هستیم. موفق باشید

33472

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

💠 سلام استاد: شما در جواب سوال شماره۳۳۴۵۱ از ظهور نور خاص حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه سخن گفتید، من اصلا متوجه نشدم، منظور از نور خاص چیست؟ اصلا ظهور به چه معنا مد نظر این بزرگان بوده؟ جواب خیلی مبهم بوده و من متوجه نشدم، لطفاً بیشتر توضیح دهید.🙏🙏 سلام حاج آقا وقت بخیر: یک مسئله ذهن من را مشغول کرده و جواب برای آن نیافتم شما جوابی متقن در خصوص حکایت ذیل به ما هم بفرمایید استفاده کنیم. حدود ۱۲ یا ۱۵ سال قبل کلیپی از آیه الله ناصری رحمه الله علیه دست به دست شد که از قول آیه الله بهجت رحمه الله علیه ظهور را آنقدر نزدیک می‌دانند که حتی پیرتر از آن دو بزرگوار هم آن را درک خواهند کرد و حالا آن دو به رحمت خدا رفته اند و خبری نشده البته چون مطمئنا که کلیپ را شما دیده اید فقط به آن اشاره کردم. با توجه به اینکه آن دو بزرگوار از اولیا بوده اند چگونه باید این نقل را هضم کرد؟ بدتر هم اینکه جدیدا کلیپی ساخته اند و براساس آن همه چیز را به تمسخر گرفته اند. البته بعضی افراد می گویند آقای بهجت چنین چیزی نگفته و آقای ناصری اشتباه کرده درحالی که کلیپی منتشر شده و از آقای بهجت سوال می کنند که آقای ناصری از قول شما این مطلب را گفته و ایشان تایید می‌کنند. حال سوال اصلی این است که چرا این دو بزرگوار که ارادتمندان زیادی دارند مطلبی را مطرح کرده اند که به وقوع نینجامیده و باعث زدگی عده زیادی شده و... ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه سازندگان آن کلیپ به‌کلّی از معارف الهی دور می‌باشند و معنای سخنان اولیای الهی را که ناشی از کشف روحانی آن‌ها است، در نمی‌یابند. بنده همان روزهایی که آن عزیزان آن سخنان را فرمودند عرض کردم منظور، ظهور خاص حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» است. وگرنه آنان به خوبی می‌دانند که برای ظهور آن حضرت کسی نمی‌تواند وقت تعیین کند. ننمونه‌ای از ظهور نور خاص آن حضرت را شما در انتخاب دولت اولیه آقای احمدی‌نژاد ملاحظه کردید که چگونه مردم و حتی طلاب با شهریه کمی که داشتند برای آقای احمدی‌نژاد تبلیغ نمودند و البته این بدان معنا نیست که ایشان در دولت دهم از رجوعی که مردم به ایشان کردند، بهره لازم را ببرند. و یا انتخاب دولت آقای رئیسی را نیز می‌توان به همان معنای نور خاص حضرت به شما رآورد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نور حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» قلب‌ها را به سوی حقیقت راهنمایی می‌کند و این نوع راهنمایی‌ها برای بعضی از اولیای الهی قابل مشاهده است. موفق باشید

32977

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: جوانی ۳۵ ساله هستم. امسال عازم حج تمتع هستم. مشتاق خواندن نصیحت ها و تذکرات حکیمانه پیر مهربان و دلسوزمان هستم. یا حق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله با مطالعه جزوات مربوط به حج که در جواب سؤال شماره 32940  معرفی شد، بتوانید با آمادگی بیشتر به زیارت بیت الله الحرام مشرف شوید. سخنان رهبر انقلاب در این مورد با مسئولان مربوطه حقیقتا چیزی کم نگذاشتند. حتما با دقت آن نکات را مد نظر قرار دهید. موفق باشید

32694

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب استاد عزیز طاعات و عباداتتان مورد قبول درگاه احدیت. استاد عزیزم سؤالی از محضرتان داشتم، اینکه در تمامی دعای های مخصوص ده شب آخر رمضان از خدا می خواهیم که "وَ أَنْ تَجْعَلَ اسْمِی فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدَاءِ وَ رُوحِی مَعَ الشُّهَدَاءِ... " آیا این همراه شدن روح با شهدا می تواند علاوه به بهره مندی در آخرت به معنای شنیدن بشارتشان در همین دنیا از سوی ما نیز باشد؟ (مطابق آیه ۱۷۰ سوره آل عمران)؟ با تشکر از محضرتان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست طلبی است که انسان ظرفیت تحقق آن را دارا می‌باشد و در این راستا چنین طلبی را به میان می‌آورد تا در حضوری که شهدا در خود و در عالم داشتند، حاضر شوند و شنیدن بشارت شهدا از عمق جان، یکی از ابعاد آن است. شنیدن‌هایی که به گفته مولوی: «دمبدم زمزمه بی الف و لام بگو» است. موفق باشید

32629
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام و رحمت خدا بر شما استاد گرامی، طاعات و عبادات قبول، برداشتی از تفسیر سوره مرسلات، آیا درست برداشت کردم؟ سلام حضرت مرسلات ای آشنای پنهان و ای آشکار غریب چه خرامان می آیی، از که فرمان داری؟ این بار فرستاده کدام اسم از رب العالمین هستی؟ قرار است کدام منیت مرا از جا برکنی؟ قرار است این بار چه نشر و حشری با کثرات داشته باشم تا جانم وسعتی یابد به وسعت یوم الفصل، نشانم دادی وحدت را در کثرت دیدن همانقدر برایم لازم است که کثرت را در وحدت دیدن، اصلا دیدن برایم لازم است، وحدت را، کثرت را و اتحاد بین این دو، و فصل و تمایزش را. کدام ذکر را برایم به سوغات آورده ای؟ از کدامین گناه و تقصیر توبه کنم و به امید طلوع چه فردایی باشم؟ یا حضرت مرسلات، تو مرا از روزمرگی رهاندی و با لشگری از اسماء الهی بسویم آمدی تا لشگر جهل و غفلت مرا غافلگیر کنی و مرا به «خود» آری. آری ، به خود، به خویشتن، به جان، به آنچه تا کنون هستم و شدم و آنچه باید باشم و بشوم. تو قیامتم را بپا کردی و مرا با بندگان خدا برانگیختی، راستی می شود، با دیگران حشر و نشر داشت ولی فقط رو به تو داشت. چه در صلح، چه در جنگ، چه در جمع، چه در فرق. می شود فقط مات او بود ، ولی نه در خانقاه، بلکه در وسط میدان زندگی و روزمرگی های آن. می شود مرده ای باشی در دست غسال تا تو را بچرخاند و بچرخاند و بچرخاند، شستشویت دهد، پاکت کند و آماده ات کند برای حشر، می شود زبانت، نگاهت، کلامت، سکوتت، قدمت، قعودت، خواستت، رفتت، برگشتت، مهرت و قهرت.همه و همه از الله، برای الله و بسوی الله باشد. می شود سرود و ورد زبانت، آن «صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین» باشد، و اگر هنوز با این کلام توحیدی فاصله ها دارم ، نه از ان روست که نیست و نمی شود، بلکه از آن روست که گاه گاهی چشمک ستارگان قوایم و قوه کوههای اعمالم، عقل قدسی ام را محجوب کرده و هنوز نه، هنوز حجاب آسمانی ام شکافته نشده، هنوز چشمانم به ستارگان زیبا و کوههای بلند خیره مانده، هنوز درگیر حجاب هستم ، ظلمانی و نورانی اش، هنوز باید زمزمه کنم : «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک...حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور...». ۸ رمضان ۲۱ فروردین ۱۴۰۱

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است بخصوص وقتی خود را در طوفانِ «عاصفات» در دست اراده‌ای بیابیم که: «می‌برد آن‌جا که خاطرخواهِ او است». مگر جز این است که در وصف آن طوفان فرموده‌اند: «پرّ کاهی در مصاف تند باد / خود ندانم در کجا خواهم فتاد». آیا اگر خود را به این طوفان بسپاریم، با جهان «النّاشرات نشرا» که منجر به «فالفارقات فرقا» خواهد شد؛ روبه‌رو نمی‌شویم؟ موفق باشید    

32497
متن پرسش

سلام علیکم: عرض ادب و احترام از محضرتان، خواهشمندم تحلیلتان در مورد حمله به پایگاههای اسرائیل را بفرمایید. با تشکر التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله خداوند راه‌های حضور بیشتر نظام اسلامی در این تاریخ و در این جهان را بیش از پیش در مقابل ما گشوده و می‌گشاید و جریان سرکوب‌کردن پایگاه‌های رژیم صهیونیستی یکی از نمونه‌های حضور ما در این تاریخ و در این جهان است و حتماً در جریان هستید که عملیات طوری طراحی شده بود که هیچکس جز مقام معظم رهبری در ابتدای امر در جریان نبودند و حتی ریاست جمهوری را در آخرین لحظه‌ها در جریان گذاشتند و برعکس عملیات عین الأسد که قبل از عملیات به مسئولان عراق خبر دادند؛ در این عملیات برای محفوظ‌ماندن اسرار عملیات به آنان نیز خبر نداده بودند و آن‌ها در ابتدای امر گمان می‌کردند از طریق نیروهای داخلی این عملیات انجام شده. و به همین جهت موضع‌گیری منفی کردند. ولی پس از آن‌که سپاه پاسداران رسماً مسئولیت آن عملیات را به عهده گرفت، آن‌ها نیز دیگر سخنی نگفتند و متوجه جایگاه ایران و حساسیت نظام اسلامی نسبت به آنچه در کشورشان می‌گذرد؛ شدند و ایران عملاً با این کار پیام‌های لازم را به امارات و بحرین و امسال آن‌ها داد و همان‌طور که رهبرِ توحیدی آگاه به زمانه انقلاب اسلامی فرمودند جریان دفاعی که با حمله پیشگیرانه معنا پیدا می‌کند؛ در این صحنه تحقق یافت و قلب مولایمان صاحب الأمر و الزّمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» برای هر چه بیشتر به میدانِ ظهور آمدن امیدوارتر شدند. آری! «الیس الصبح بقریب؟» موفق باشید 

32294

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوا:  در پاسخ به سوال ۳۲۲۹۰ استاد فرموده‌اند که اسلام هرگز یهودیان و مسیحیان را به اسلام دعوت نکرده. این فرمایش استاد و اکتفا به آیه ذکر شده در پاسخ برای بنده بسیار عجیب بود این همه آیه للعالمین نذیرا، لانذرکم به و من بلغ و... چطور نادیده گرفته شد؟ مگر برای تنزیه و دفاع از هیدگر که متفکر قابل احترامی است می‌توان منکر عمومیت دعوت اسلام شد؟! حتی ماجرای مباهله در ادامه دعوت نصارای نجران به اسلام رخ داد. جسارت بنده را ببخشید استاد عزیز.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در دفاع از هایدگر و امثال ایشان نیست. در این مورد خوب است نگاه علامه طباطبایی را در المیزان دنبال بفرمایید لااقل سری به آیه «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ۗ» (آل‌عمران/19) در المیزان بزنید و یا این‌که قرآن می‌فرماید: « لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ (113)/آل‌عمران) آنها همه يكسان نيستند؛ از اهل كتاب، جمعيّتى هستند كه (به حق و ايمان) قيام مى‌‏كنند؛ و پيوسته در اوقات شب، آيات خدا را می‌خوانند؛ در حالى كه سجده می‏‌نمايند.

موضوع مباهله، محاجّه با مسیحیان نجران است که منکر دلایل قرآنی بودند که آن‌ها حضرت عیسی «علیه‌السلام» را فرزند خدا می‌دانستند و قرآن او را مخلوق خدا می‌داند. در این مورد در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرایضی شده است که عیناً آن مطالب ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود: موفق باشید

در موضوع آیه مباهله

بخش با صفاي «نجران» با هفتاد دهکده‌ي تابع خود، در نقطه‌ي مرزي حجاز و يمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام، اين نقطه تنها منطقه‌ي مسيحي‌نشين حجاز بود که به دلايلي از بت‌پرستي دست کشيده و به آئين مسيح گرويده بودند.

پيامبر اسلام به آن ها نامه ای به این صورت نوشتند: «به نام خداي ابراهيم، اسحاق و يعقوب.(اين نامه اي است) از محمد پيامبر خدا به اسقف نجران: خداي ابراهيم و اسحاق و يعقوب را حمد و ستايش مي‌کنم، و شما را از پرستش «بندگان»، به پرستش «خدا» دعوت مي‌نمايم. شما را دعوت مي‌کنم که از ولايت بندگان خدا خارج شويد و در ولايت خداوند وارد آئيد، اگر دعوت مرا نپذيرفتيد (لااقل) بايد به حکومت اسلامي ماليات (جزيه) بپردازيد (که حکومت در برابر اين مبلغ کم ، از جان و مال شما دفاع مي‌کند) و در غير اين صورت به شما اعلام خطر مي شود.

نمايندگان پيامبر که حامل نامه بودند، وارد نجران شده و نامه پيامبر را به اسقف مسيحيان نجران دادند. وي نامه را با دقت خواند و براي تصميم، شورايي مرکب از شخصيت‌هاي بارز مذهبي و غير مذهبي تشکيل داد. شورا نظر داد که گروهي به عنوان «هيئت نمايندگي نجران» به مدينه بروند، تا از نزديک با پيامبر(ص) ديدار کرده، دلائل نبوت ايشان را مورد بررسي قرار دهند. بدين ترتيب، شصت تن از ارزنده‌ترين و داناترين مردم نجران انتخاب گرديدند، که در رأس آنان سه تن از پيشوايان مذهبي قرار داشت: به نام‌های «ابو حارثه‌ي بن علقمه»، اسقف اعظم نجران که نماينده‌ي رسمي کليساهاي روم در حجاز بود و عبدالمسيح، رئيس هيئت نمايندگي که به عقل، تدبير و کارداني شهرت داشت و «اَيهَم»، که فردي کهنسال و يکي از شخصيت‌هاي محترم ملت نجران به‌شمار مي‌رفت.

مذاکره‌  نمايندگان نجران

بالاخره نمايندگان نجران، به ديدار پيامبر اکرم( ص)آمده و به مذاکره پرداختند، پيامبر(ص) فرمودند: من شما را به آئين توحيد، پرستش خداي يگانه و تسليم در برابر اوامر او دعوت مي‌کنم. سپس آياتي چند از قرآن براي آنان تلاوت نمود.

نمايندگان نجران گفتند: اگر منظور از اسلام، ايمان به خداي يگانه‌ي جهان است، ما قبلاً به او ايمان آورده و به احکام وي عمل مي‌نمائيم. پيامبر اکرم (ص)فرمودند: اسلام علائمي دارد و برخي از اعمال شما، حاکي است که به اسلام واقعي نگرويده‌ايد. چگونه مي‌گوييد که خداي يگانه را پرستش مي‌کنيد، حال آن‌که شما صليب را مي‌پرستيد، از خوردن گوشت خوک پرهيز نمي‌کنيد و براي خدا فرزند قائليد؟ نمايندگان نجران گفتند: ما او را (مسيح) خدا مي‌دانيم زيرا او مردگان را زنده کرد و بيماران را شفا بخشيد، و از گِل پرنده‌اي ساخت و آن را به پرواز درآورد، و تمام اين اعمال حاکي است که او خدا است. پيامبر اکرم(ص)فرمودند: نه! او بنده‌ي خدا و مخلوق او است، که خدا او را در رحم مريم قرار داد و اين قدرت و توانايي را خدا به او داده است. يکي از نمايندگان نجران گفت: آري او فرزند خدا است زيرا مادر او مريم، بدون اين‌که با کسي ازدواج کند، او را به دنيا آورده است. پس پدر او خداي جهان مي‌باشد.

در اين هنگام، وحي شد که: «إِنَّ مَثَلَ عيسى‏ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»[1] وضع حضرت عيسي از اين نظر مانند حضرت آدم است که او را با قدرت بي‌پايان خود، بدون اين‌که داراي پدر و مادري باشد از خاک آفريد. اگر نداشتن پدر دليل بر اين باشد كه عيسى فرزند خدا است، پس حضرت آدم براى اين انتساب شايسته‌تر است، زيرا او نه پدر داشت و نه مادر. گفتگو ادامه يافت و پس از اصرار دو طرف بر حقانيت عقايد خود آيه نازل شد که: «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ»[2] هرگاه بعد از علم و دانشى كه (درباره‌ي مسيح) به تو رسيده، (باز) كسانى با تو به محاجّه و ستيز برخيزند، به آن‌ها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود؛ آن‌گاه مباهله كنيم؛ و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.

طرفين به فيصله‌دادن مسئله از طريق مباهله آماده شدند و قرار بر اين شد که فرداي آن روز براي اثبات حقانيت خود مباهله نمايند. وقت مباهله فرا رسيد . قبلاً پيامبر و هيئت نمايندگيِ نجران، توافق کرده بودند که مراسم مباهله در نقطه‌اي خارج از شهر مدينه، در دامنه‌ي صحرا انجام بگيرد. پيامبر از ميان مسلمانان و بستگان خود، فقط چهار نفر را برگزيد که در اين حادثه‌ی تاريخي شرکت نمايند. اين چهار تن، جز علي‌بن‌ابي‌طالبu، فاطمهi و حسن و حسين«عليهماالسلام» نبودند، زيرا در ميان تمام مسلمانان نفوسي پاک‌تر، و ايماني استوارتر از ايمان اين چهار تن، وجود نداشت.

پيامبر(ص)، فاصله‌ي منزل و نقطه‌اي را که قرار بود در آن‌جا مراسم مباهله انجام گيرد، با وضعي خاص طي نمود. او در حالي رهسپار محل قرار شد که حضرت حسين(ع) را در آغوش و دست حضرت حسن(ع) را در دست داشت، فاطمه(س)به دنبال آن حضرت و علي‌بن‌ابي‌طالب(ع) پشت سر وي حرکت مي‌کردند؛ پيامبر(ص),اين چنين گام به میدانِ مباهله نهاد، او پيش از ورود به میدان «مباهله» ، به همراهان خود گفت: من هر وقت که دعا کردم ، شما دعاي مرا با گفتن آمّين بدرقه کنيد.

سران هيئت نمايندگي نجران، پيش از آن‌که با پيامبر(ص)روبه‌رو شوند به يکديگر مي‌گفتند: هرگاه ديديد که «محمد»، افسران و سربازان خود را به میدان مباهله آورد، و شکوه مادي و قدرت ظاهري خود را نشان ما داد در اين صورت، وي فردي غير صادق است و اعتمادي به نبوت خود ندارد. ولي اگر با فرزندان و جگر گوشه‌هاي خود به «مباهله» بيايد و با وضعي وارسته از هر نوع جلال و جبروت مادي، رو به درگاه الهي گذارد؛ پيداست که پيامبري راستگو است و به قدري به خود ايمان و اعتقاد دارد که نه تنها حاضر است خود را در معرض نابودي قرار دهد، بلکه با جرأت هر چه تمام‌تر، حاضر است عزيزترين و گرامي‌ترين افراد نزد خود را، در معرض فنا و نابودي قرار دهد.

سران هيئت نمايندگي در اين گفتگو بودند که ناگهان، چهره‌ي نوراني پيامبر اکرم(ص) با چهار تن ديگر نمايان گرديد. همگي با بهت و حيرت به چهره‌ي يکديگر نگاه کردند، و از اين‌که او فرزندان معصوم و بي‌گناه، و يگانه دختر و يادگار خود را به صحنه‌ي مباهله آورده؛ انگشت تعجب به دندان گرفتند. آنان دريافتند که پيامبر، به دعوت و دعاي خود اعتقاد راسخ دارد وإلاّ يک فرد مردّد، عزيزان خود را در معرض بلاي آسماني و عذاب الهي قرار نمي دهد.

اسقف نجران گفت: من چهره‌هائي را مي‌بينم که هرگاه دست به دعا بلند کنند و از درگاه الهي بخواهند که بزرگ‌ترين کوه‌ها را از جاي بکند، فوراً آن کوه‌ها کنده مي‌شوند. بنابراين، هرگز صحيح نيست ما با اين افراد ِ با فضيلت، مباهله نمائيم؛ زيرا بعيد نيست که همه‌ي ما نابود شويم، و ممکن است دامنه‌ي عذاب گسترش پيدا کند، همه‌ي مسيحيان جهان را بگيرد و در روي زمين حتي يک مسيحي باقي نماند.

هيئت نمايندگي با ديدن وضع يادشده، وارد مشورت شدند و به اتفاق آراء تصويب کردند که هرگز وارد مباهله نشوند، آنان حاضر شدند که هر سال مبلغي به عنوان «جزيه» (ماليات سالانه) بپردازند و در برابر آن، حکومت اسلامي از جان و مال آنان دفاع کند. پيامبر اکرم(ص) رضايت خود را اعلام کرد و قرار شد آن‌ها هر سال در ازاي پرداخت مبلغي جزئي، از مزاياي حکومت اسلامي برخوردار گردند.

سپس پيامبر اکرم(ص)فرمودند: عذاب، سايه‌ي شوم خود را بر سر نمايندگان مردم نجران گسترده بود و اگر از درِ ملاعنه و مباهله وارد مي‌شدند، صورت انساني خود را از دست داده، در آتشي که در بيابان برافروخته مي‌شد، مي‌سوختند و دامنه‌ي عذاب به سرزمين «نجران» نيز کشيده مي‌شد.

چنانچه ملاحظه فرموديد پيامبر خدا(ص) در ازاء فرزندان، امام حسن و امام حسين«عليهماالسلام» را آوردند و در ازاء زنان، تنها حضرت فاطمه(س)را آوردند و در ازاء «نَفْس‌ها» فقط حضرت علي(ع) را آوردند. و اين حکايت از آن دارد که تنها اين‌ها بودند که شايستگي جعل لعنت خدا را بر کاذبين داشتند و نکته‌ي مهم آن‌که به‌جاي نفس‌ها، رسول خدا(ص) فقط علي(ع) را آوردند که حکايت از آن دارد علي در حکم نفس و جان رسول خدا(ص) هستند.

 

[1] - سوره‌ي آل عمران، آيه‌ي ۵۹.

[2] - سوره‌ي آل عمران، آيه‌ي ۶۱ .

32272
متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت، کتاب جامع و خیلی دقیق عقاید چه بخوانیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره عقاید واقعی همان مطالبی است که قرآن می‌فرماید و تذکر می‌دهد و اشاره می‌کند. به نظر بنده تفسیر گرانسنگِ «المیزان» یک دوره اصول عقاید اصیل و نورانی است و بهتر از آنچه کتاب‌های کلامی و استدلالی ما را نسبت به حقایق آگاه می‌کنند، متوجه حقایق می‌نماید. موفق باشید

32204
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: پوزش بابت مزاحمت، بیش از ده ساله که خواننده غالب کتابهای حضرتعالی هستم. تحصیلات دانشگاهی ارشد دارم و در حوزه نظامی فعال هستم. اخیرا یکی از دوستان مذهبی و مخلصم رو که ۲۸ سال با هم ارتباط داشتیم رو در کمال ناباوری به مرگ طبیعی از دست دادم. بعد از گذشت یک ماه هنوز مساله برام حل نشده و شدیدا به فکر مرگ و قبر و قیامت افتاده ام. اگر چه در طول زندگی بعد از بلوغ به لطف خدا به دین و مذهب و نماز و اخلاق توجه داشته ام، ولی حقیقتا با این اتفاق هول کرده ام و نمی دانم چکار کنم، با وجود مشغله کاری زیاد گاهی نهج البلاغه می خوانم، بعد میرم سراغ انس با قرآن، بعدش مفاتیح و ارتباط با اهل البیت، بعدش کتابهای اخلاق، یک مقدار تفسیر قرآن می خوانم، صحبتهای حاج آقای امینی خواه رو در رابطه با سه دقیق در قیامت گوش میدم، گاهی هم کمک به خانواده و ... این حالتم هم از ترس مرگ نیست بلکه متوجه بازی خوردن خودم شده ام، چیزهایی رو جدی گرفته ام که اصلا اهمیتی برای بعد مرگم نداره، به دنیا بی رغبت شده ام و سرمایه حقیقی رو آنطرفی می‌دانم که دستم خالیه. نمی‌دانم در لحظه مرگ، با رحمت خدا روبرو خواهم شد یا با قهر و غضبشان. از طرفی نگران خودخودسازی هم هستم که راه به جایی نبرم. از شما استاد عزیز راهنمایی می خواهم. الان چکار کنم که در فرصتی کم به سرمایه معنوی بزرگی برسم و بعد مرگ با رحمت خدا روبرو شوم. کدام راه خودسازی و سلوک را در پیش بگیرم، مقالات آیه الله شجاعی یا راه دیگر؟ سالهاست که برای اینکه وقت شریفتان را نگیرم سوالی نپرسیده ام. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه باید این امکان را بدهیم که هم‌اکنون ممکن است بمیریم. پس باید خود را در جهانی حاضر کنیم که زندگی دنیایی، قسمتی از آن باشد و در این بستر البته نباید زندگی دنیایی را تعطیل کرد، باید با حضور در جهانی گشوده، هم‌اکنون تا ابد زندگی را ادامه داد. پیشنهاد می‌شود در این رابطه به کتاب «سوره جاثيه و راز زمين‌گيری امّت‌ها» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

31483

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: علامه حسن زاده حفظه ا... در کتاب معرفت النفس فرمودند که ارسطو و افلاطون از پیامبران بودند، ولی شما و ماها اظهار می‌داریم که آنها تا تجرد روح رو قبول داشتن، و تا چگونگی معاد نتونستن برن. حال اگر اختلاف نظر هست چرا باید ایشان آنها رو پیامبر بدانند؟ در حالی که اگر پیامبر باشن علم نداشتن آنها بر چگونگی معاد با عصمت پیامبران در تناقض میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه قدسی ایشان طوری است که آن فیلسوفان را نیز قدسی می‌بینند. در حالی‌که به گفته بزرگان، با دقت در شخصیت افراد مذکور و فضای یونانی آن زمان، جنس حضور آن‌ها و گفتار آن‌ها به‌کلّی با آنچه در فرهنگ انبیاء مطرح است، متفاوت می‌باشد. موفق باشید

31434

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض احترام: نظر استاد عزیز راجع به سخنان استاد مطهری مبنی بر تقصیر مخاطبان روضه های دروغ و تحریف هایی که در این باب شده چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال وقتی انسان‌ها با چنین روضه‌هایی روبرو شوند حقیقت حرکت امام در حجاب می‌رود زیرا در روضه‌ها به هر حال باید متذکر افق‌های قدسی حرکت امام بشویم.

31432

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده: نظر حضرتعالی در مورد اهل حق چیست؟ بنظر می‌رسد دیدگاه های عرفانی عمیقی در بینشان وجود داشته باشد. کدام فرقه ی آنها را تایید می کنید و چه منابعی در این زمینه توصیه می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌دانید جریان‌هایی که تحت عنوان «اهل حق» در میدان هستند، متفاوت و حتی در مقابل هم می‌باشند. از این گذشته آنچه امروز انسان‌ها را متوجه حق و حقیقت می‌کند راهی است که شهداء در مقابل ما گشودند با طعم ضد استکباری. در حالی‌که اکثر این جریان‌ها از هر گونه حرکت سیاسی، اجتماعی خود را جدا می‌دانند. موفق باشید‌

31402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: ان شاء الله که عزاداری هاتون مورد رضایت حق قرار بگیره! به دعاتون شدیدا محتاجم! سوالی که دارم این هست که فکر از عقل هست و عقل حجت باطنی مون هست به عبارتی عقل هیچ گاه اشتباه نمی کنه اما چرا ما در فکر کردن اشتباه می کنیم؟ یعنی چرا اشتباه می کنیم؟ ممنونم که وقت می ذارید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به گفته جناب علامه طباطبایی، انسان در این موارد در مصداق اشتباه می‌کند و به همین جهت نظر به سیره ائمه معصومین «علیهم‌السلام» در کنار عقل و شرع مهم است. موفق باشید

31300

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: استاد اگر در بخش های مختلف دنیا توجه کنید، هر کسی به نوعی گرفتار معیشت خود است و چه بسا مسائل دیگر از جمله مشکلات روحی، و بیماری های مختلف که دارای هزینه های بسیار بالاست، همچنین بیش از ۸۰ درصد مردم جهان از صد ها سال پیش تا حالا اصلا آداب طهارت را رعایت نمی‌کردند برای ورود به عالم قدسی، وقتی نگارشی در این دنیا برای خود نکرده اند، چگونه خودشان را در محضر خدا و کتابت زیبائی از خود باید می‌کردند ببینند؟ یعنی اینها سرمایه وجودیشون و درک حضورشان را و ابدیتی که از همین دنیا می‌توانستند درک کنند را از دست دادند؟! شاید خیلی از اینها که شعف شان را در آرمان های غربی می‌دیدند، مقصر نباشند، بلکه اینها پاسوز قدرت ها باشند. حساب اینها چیست؟! دنیا برای اینها چه فایده ای داشت؟! آخرت چه احوالی نسبت به عدل و رحمت خدا دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در راه‌هایی است که حضرت ربّ العالمین در هدایت خود، آن راه‌ها را در هر تاریخی مقابل قوم و ملت‌ها گذارده است تا نسبت خود را با پروردگارشان شکل دهد. در این‌جا است که بعضی اگر کوتاهی کرده‌اند، کوتاهی‌های خود را ملاحظه می‌کنند و از طرف خودشان در واقع مورد ملامت قرار می‌گیرند. موفق باشید

نمایش چاپی