باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید روایت مذکور در آن شرایط تاریخی که مطرح شده میخواهد بفرماید مسیری که جدای مسیر اهلالبیت «علیهمالسلام» است حتماً شکست میخورد و البته مسیر ولایت فقیه، برگشت به فقه آل محمد «صلواتاللهعلیهم« است و إنشاءالله به نهایت خود که حاکمیت آن ذوات مقدس است میرسد. وظیفه ما تقویت حاکمیتی است که در مسیر اسلام باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو وجه موضوع قابل فهم است. آری! نهتنها خانم علم الهدی بلکه بسیاری متوجه شدند با آمدن دولت آقای روحانی چه بلایی بر سر مردم خواهد آمد و مسلّم از این جهت جای دلسوزی و اشک داشت. و از طرفی نگاه مقام معظم رهبری نیز نگاه حکیمانهای بود که متوجه شدند مردم باید از جریان غربگرایی که در انقلاب نفوذ کرده، عبور کنند و بدین لحاظ خوشحال و امیدوار بودند که اینکار عملی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شمارهی 30661 شد. به هر حال رهبر معظم انقلاب با بصیرت خود سعی دارند برای آبادکردنِ دهی، شهری را خراب نکنند. انقلاب اسلامی به سوی آیندهی خود در حال حرکت است و این موارد اموری نیست که مانع آن حضور باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نگاه و نظر و تأکیدات نایب آن حضرت نباید غفلت کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤالی نفرمودهاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آنکه به ما فرمودهاند: «اَلیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب» پس تکامل به معنای دنیایی آن تا اول سکرات است ولی از آن به بعد حجابها از مؤمنین رفع میشود و به اندازهای که مقامات عالیهی عالم ابدیت را مدّ نظر دارد، با رفع حجابها به سوی آن مقامات سیر میکند و از این جهت، افراد متفاوتند که معارف آنها متفاوت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اختیارِ ذاتی انسان است که انسان در ذات خود حتی در مقام عین ثابتهاش انتخابگر است و لذا امکان انتخاب در هر شرایطی برای او هست، حال چه جایی را برای تربیت خود انتخاب میکند، اینهم مربوط به انتخابِ خود اوست و خود صدام آن موقعیت تربیتی را برای خود انتخاب کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب در بستر فرهنگِ پیشرفت راه را مدّ نظر جامعه قرار دادند که در آن بستر رعایت روح متعالی انسانی و روح طبیعت میشود. ولی در بستر توسعهی غربی، محوریت تنها میل و هوس انسان است. عرایضی در کتاب مدرنیته و توهّم شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره خواب حجت نیست، ولی پیشنهاد بدی هم نشده است و شاید در امور شخصی بتوان از آن استفاده کرد. به هر حال بنا نیست ما برای امور دینیِ خود به دنبال خوابدیدن باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. زیرا باید جهتگیریها الهی باشد تا برکات معنوی شامل جامعه گردد وگرنه موجب نفس امّاره میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! قبلاً عرض شد آن مرد الهی با اخلاص خود، خدا را به میان آورد و همه در تشییع پیکر مبارک او، خدا را ملاقات کردند و اشک ریختند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه جناب حاج آقا اصفا با پشتکار خود و روح زلالشان میتوانند به رفقا کمک کنند. موفق باشید
سلام استاد: من به دلیل اینکه خانواده ام خمس پرداخت نمیکردن الان فکر میکنم اگر بچه دار بشم روی اون بچه تاثیر میذاره. در حال حاضر هم گاهی از غذای اونها استفاده میکنیم. میخواستم بدونم راهی وجود داره که تاثیر تکوینی این مساله روی نسل از بین بره؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جلسهای که سالهای قبل خدمت آیت الله حاج آقا شیخ یدالله رحیمیان بودم ایشان با تسلطی که نسبت به نظر فقها داشتند، معتقد بودند در مورد ارحام و نزدیکان نباید این نوع حساسیتها را إعمال کرد. موفق باشید
با سلام و خدا قوت: خواستم نظر شما رو در مورد اینکه میگویند بعضی از روزهای قمری ماه انجام فلان کار نحس است و بد است مثلا کوتاه کردن مو و... آیا اینها صحت دارد؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر مرحوم شهید مطهری نسبت به این مطالب چندان مثبت نیست. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: بعضی از رذائل که مربوط به امیال باطل بوده اخیرا به شدت به (تصور و تخیل) اینجانب آمده و احساس میکنم که در حالا ریشه دار شدن است چه توصیه ای می فرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقاومت در مقابل آن نوع خطورات در جای خود نوعی سلوک به حساب میآید. در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، مراجعه شود. موفق باشید
با سلام: آیا فال گرفتن با حافظ صحیح هست و می تواند می تواند مبنای عمل قرار گیرد؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر چیزی میتوان تفأل زد. از رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» داریم که فرمودهاند: «تفالوا بالخیر تجدوه» همواره فال نیک بزنید تا آن را بیابید.» . موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: ذیل کتاب جایگاه رزق انسان در هستی، آیا استفاده از خدمات شرکت های «بیمه» یک نوع تدبیر معیشت تلقی میگردد یا یک نوع غفلت از جایگاه رزق؟ نظر به اینکه شخص مکلف می شود هر ماه مقداری از درآمد خود صرف انواع بیمه کند تا از حوادث غیر مترقبه و پیش آمدهایی در آینده مصون بماند. البته عنایت دارید که بیمه انواع مختلفی اعم از درمان، بازنشستگی، عمر و... که ممکن است بشود بین آنها تفاوتی قائل شد (کما اینکه بعضی بیمه عمر را بیمه سرمایهگذاری می دانند) و عنایت دارید که درآمد شرکت های بیمه از ارائه خدمات بیمه ای بسیار بالاست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نتوان نظر صریحی در این موارد داد ولی برداشت شخصی بنده آن است که اگر نیازمندی در این موارد هست که بتوانیم مشکل او را رفع کنیم بیش از آنکه شرکتهای بیمه ما را بیمه کنند حضرت حق و نظام الهی و فرشتگان این کار را خواهند کرد. البته بحث رعایت قانون در رابطه با بیمه شخص ثالث امر جدایی است آن هم به جهت رعایت قانون و نه به جهت امیدهایی که به بیمه داشته باشیم. موفق باشید
۱. سلام و عرض ادب. بهترین تفسیر عرفانی مثل تفسیری که امام خمینی از سوره حمد کردند چیست؟ ۲. سیر مطالعاتی عرفان چی هست به جز دروس فلسفی که در اون حرکت جوهری و بحثهای فلسفی شده باشد؟ ۳. کدام یک از سخنرانی های استاد از پایه به بحثهای عرفانی پرداخته اند؟ ۴. آیا استاد کتبی نظیر فصوص و فتوحات ابن عربی هم تدریس کرده اند بفرمایید؟ ۵. برای قوی شدن فضیلت اخلاقی توکل بایستی چکار کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تفسیر قرآن مشهور به ابن عربی که در واقع از آنِ جناب عبدالرّزاق کاشانی است. ۲. «فصوص الحکم» ابن عربی در این مورد مشهور است. ۳. شرح مقالات آیت الله محمد شجاعی ۴. فصوص را آری! ولی فتوحات را نه. ۵. شرح کتاب حدیث «جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» که روی سایت هستhttps://lobolmizan.ir/sound/660 . موفق باشید
سلام استاد اصغر طاهرزاده عزیز: لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید. بنده بعد از اتفاقی که چندین سال پیش برایم افتاد و منجر به فوت پدرم شد کلا نگرشم نسبت به خود و دنیا سرد شد و بیشتر به دنبال این بودم که اصلا هدف از خلقت انسان چه بوده و بسیاری از چرا های دیگر. ولی با راهنمایی یک دوست که عرض کردم دوست دارم خودم را بشناسم سی دی (شرح ده نکته از معرفت نفس) و مبحث معاد و کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّیترین زندگی» همراه با سیدی و سپس آشنایی یا سایت لب المیزان و دانلود و مطالعه کتب شما طبق سیر مطالعاتی پیشنهادی شما حال بسیار خوبی پیدا کردم. ولی چندین سال است که دیگر آن ذوق و شوق قبلی را ندارم و به این نتیجه رسیدم که به لطف خدا اگر بتوانم بجای مطالعه، به آنچه آموختم عمل کنم بهتر است و میدان عمل هم آنقدر گسترده است که دیگر وقتی برای مطالعه باقی نمی ماند و از طرف دیگر هم که شاید اشتباه باشد تصورم بر این است که اگر عمل خالصانه شد علم حضوری خودش بدون مطالعه از درون می جوشد. لطفا راهنمایی بفرمایید تکلیفم چیست؟ چه کنم که بهترین استفاده مفید را از عمر و زمان محدود ببرم که فردای قیامت پشیمان نباشم که ای کاش... آیا دوباره سیر مطالعاتی شما را از سر بگیرم یا سیر مطالعاتی دیگر یا کلا دستورالعملی عملی به پیشنهاد شما؟ ممنون از اینکه وقت میگذارید و راهنمایی می فرمایید. خداوند خیر دنیا و آخرت را نصیبتان فرماید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که پس از آگاهی نسبت به حقایق، آنچه آن حقایق را در شخصیت ما شکلِ وجودی میدهد، حضور تاریخی مطابق آن معارف است و بدین لحاظ خوب است که در مسیر مطالعه مباحث مربوط به «انقلاب اسلامی» خود را وارد نمایید اعم از «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» و «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» تا «انقلاب اسلامی، طلوع جهان بین دو جهان». و همه این موارد باید در کنار اُنس با قرآن محقق شود مثل مباحثی که در شرح سوره مبارکه آل عمران و یا سوره احزاب انجام گرفت. موفق باشید
سلام وعرض ادب خدمت استاد بزرگوار: من مباحث ده نکته رو دنبال کردم و روی اونها فکر هم داشتم و تجرد نفس رو تا حدودی متوجه هستم . مخصوصا رویای صادقه هیچ توجیهی نداره به جز مجرد و فرازمان ومکان بودن روح انسان. چند روز پیش اولین پیوند قلب خوک به انسان انجام شد و خبر خاصی هست. قبل تر از اون هم ایلان ماسک پروژه ی نورالینک رو استارت زده و مراحلیش رو انجام داده، هنوز عملیاتی نشده اما خیلی دور نیست که اجرایی بشه. این تصور برای خیلیها بوجود اومده که انسان غربی به کمک تکنولوژی داره انسان رو به سمت نامیرایی پیش میبره، اینکه انسان بر تمام دردها و بیماریها و نقصهای جسم پیروز میشه و عمر همیشگی پیدا میکنه. من متوجه این قضیه هستم که روح متفاوت از مغزه و متفاوت از قلب و حقیقتی ورای اینهاست اما همه ی جامعه توان فهم این موضوع رو ندارن و خود ما هم گاهی دچار سوال میشیم. ۱. اینکه مسیر غرب در پزشکی تا کجا پیش خواهد رفت؟ ۲. اگر قلب تعویض بشه، مغز کنترل بشه، سایر اعضا ترمیم یا تعویض بشه، خب طبیعتا عمرها طولانی میشه آیا این شدنیه و یا موانعی متفاوت از بیماری بر سر راه نامیراییست؟ ۳. آیا انسان به سمت نامیرا شدن پیش میرود؟! سیر بشریت و تکنولوژی به گونه ای هست که من خودم نمی تونم بگم صد سال دیگه این اتفاقات نخواهد افتاد و گوشه ی دلمان خالی میشود، خدا تا کجا به انسان قدرت تغییر و دستکاری در انسان را میدهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! پزشکی جدید در مسیر آزمون و خطا و آزمایشهایی که روی بدن انسانها انجام میدهد، تلاشهای خوبی دارد. ولی جایگاه روح و نفس انسان، ماورای حضور آن در بدن است و لذا بعد از مدتی که بالقوههای آن به فعلیت رسید، بدن را ترک میکند هرچند که آن بدن سالم باشد. بحث در سلامت بدن نیست، بحث در انصراف روح است از بدن که بالاخره یا با ایستادن قلب، آن انصراف برای ما مشخص میشود و یا به اصطلاح با سکته مغزی آن مرگ پیش میآید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: چرا گاهی اوقات مثلا با دیدن شخصی آشنا ، سوالی در مورد آن شخص به ذهن ما به صورت گذرا خطور میکند و بعد هم فراموش میکنیم اما بعد از مدتی گویی تمام کائنات هستی دست به دست هم میدهند تا پاسخ آن سوال خطور کرده در ذهن را به ما نشان دهند و نتیجه به وجود آمدن یک سنگینی در روح است و انگار میخواهند آدم را متنبه کنند. کتاب ادب خیال را خوانده ام، اما خب هنوز کنترلی بر خیالات نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنقدر ای دل که توانی بکوش. همانطور که علامه حسنزاده میفرمایند اگر ما خود را با معارف الهی و قرآنی مشغول نکنیم، قوه واهمه ما را با وَهمیات خود مشغول میکند. تعمق در معارف الهی کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرشتگان حامل سنتی و علمی بودند که مأموریت خود را بر اساس آن سنت و علم به حضرت ابراهیم «علیهالسلام» خبر دهند و از این جهت «اَعلم» از آن حضرت بودند. تازه، مگر نبیّ و خلیفهی خدا در سایر امور جز از طریق فرشتگان عالِم به امور میشوند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «معرفت نفس» انسان متوجهی وجه مجرد خود میشود و این امر، افقی میگشاید تا متوجهی وجه تجرد عالَم و آدم شود. موفق باشید
سلام و وقت بخیر: در مورد شهید عزیز فخری زاده. یک نکته اینکه ایشان را به عنوان دانشمند مطرح می کنند. کشور ما بشکر خدا در جایگاهی نیست که محتاج دانشمند های خاصی باشد، دانشمندان و محققین زیادی در کشور وجود دارند، مشکل کشور ما مشکل مدیریت مجموعه های مختلف است، و شهید بزرگوار از این جنبه که مدیر بزرگ و توانمندی بودند خار چشم دشمنان بودند. کاری که یک مدیر انجام میده شاید صدتا دانشمند نتونن انجام بدن. تا حدودی که آشنایی داریم می بینیم معمولا کارها از این بُعد مشکل دارند «کمبود مدیران توانمند، با اخلاص، مجاهد، انقلابی» نکته دوم زمان ترور شهید بزرگوار هست: اول از نگاه دشمنان، که گمان می کنند می توانند با یک ترور حساسیت بر انگیز و با یک تهییج رسانه ای (رسانه ها بودند که برای شخصی که برای اغلب ما ناشناخته بود لقب معادل سردار سلیمانی در امور هسته ای می دادند و اتفاقا این هماهنگی زیاد و بافاصله زمانی کم خبر از یک کار مشترک می داد) باعث تهییج مردم انقلابی شوند، که نتیجه آن تصمیم و اقدامی از سوی ایران انجام بشه که بتونن از اون سوء استفاده کنند. غافل از اینکه این کشتی را نوح است کشتیبان و ان شاء الله برسیم به آن جایی که فرمود: «وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرًا وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَ كَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا» و نکته دوم که بنظرم می رسه اینکه، گویا چنین انسانهای بزرگی، در سطحی فراتر از زندگی ما، خود تصمیم می گیرند که خودشان را در این شرایط فدای انقلاب کنند. نه اینکه بگوییم دشمن آمد ترور کرد. نه اینکه با پهباد هدف حمله قرار گرفت. در مورد این دو مورد که عرض شد نظر شریفتون رو خواست جویا شوم. با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی راهی از طرف خداوند به سوی بشر در تاریخی گشوده شود، اگر انسانها در آن راه قدم بگذارند، این خداوند است که مسیر را برای آنها میگشاید تا در همهی ابعادی که نیاز آن تاریخ است، رشد کنند و قصهی شهید حاج محسن فخریزاده و شهید حاج قاسم سلیمانی قصهی به ظهورآمدن انسانهایی است که در همهی ابعاد مناسب این تاریخ و از جمله در مدیریت رشد لازم را داشتهاند، اینان پروریدههای دست خداوند هستند. ۲. آری! قبلاً هم عرض شد وقتی ما متوجه باشیم دشمن این انقلاب به تعبیر حضرت سجاد «علیهالسلام» احمق و جاهل است، حتماً انسانهای احمق و جاهل نمیتوانند کاری به نفع خود انجام دهند. موفق باشید