بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7727
متن پرسش
باسلام خدمت استاد لطفا در باره مفهوم سوبژکتیو توضیحی بیان فرمایید مفهوم سوبژکتیو را در ارتباط با اومانیسم در کدامن آثارتان می توانیم بیابیم بصورت تفصیلی مفهوم سوبژکتیو را ذیل اومانیسم کجا م توانیم بیابیم
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: بحمداللّه تا آن‌جا که امکان داشته، بحث سوبژکتیویته در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» شده و وارد مقایسه‌ی آن با بحث «اصالت وجود» شده‌ایم و جایگاه اومانیسیم و نیهیلیسم نیز روشن شده. موفق باشید
5048
متن پرسش
در ماه رمضان از یک طرف حدیث داریم که قران زیاد تلاوت کنیم و از طرف دیگر حدیث داریم که هیچ خیری در تلاوت بدون تدبر نیست. حالا بهتر است کمی از قران را بخوانیم و به آن بیندیشیم و یا یک ختم قران انجام دهیم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آهنگ قرآن به خودی خود یک نحوه اتصال با عالم معنا را به همراه دارد تا آن‌جا که ممکن است با صوتی حزین و با رعایت آهنگ قرآن یک جزء بخوانید و حتی‌المقدور سعی کنید به معانی آیات نیز توجه فرمایید. موفق باشید
3314
متن پرسش
سلام. برای مسئولین سایت: فکر میکنم سوال3287 درست می گویند در قالب قبلی سایت به نظر فایل های صوتی بیشتری پیدا میشد اما الان درقسمت تفسیر فقط تفسیر سه سوره هست،در حالی که طبق سیر مطالعاتی کسی که بخواهد شروع کند به تفسیر سوره زمر و ... نیاز دارد . درتهران هم که سی دی مباحث به راحتی در دسترس نیست ؟ یا حسین علیه السلام
متن پاسخ
به نام خدا. باسلام.1-باتوجه به اینکه درسایت قبلی کیفیت فایلهای صوتی(به دلیل کاهش حجم و...)پایین بودوکاربران عزیز بامشکل مواجه بودندواینکه تعدادفایل های صوتی بسیار زیاد میباشد بناچارتصمیم برآن شدکه بمرور زمان فایلهای صوتی جلسات هفتگی وآرشیو باکیفیت خوب ومناسبی آماده ودراختیار شما عزیزان قرارگیرد.2-کاربران گرامی میتوانند برای تهیه آثار استاد(dvd-کتاب-جزوه)بااین شماره ها (انتشارات لب المیزان: 09138037964 و پخش آثار استاد:09136032342)تماس بگیرند.موفق باشید.
2263
متن پرسش
سلام اسمایی مانند "مضل" و "ضار" دقیقا چه معنایی دارد؟معنی "الله یضل من یشا" چیست؟یعنی چه که خداوند ضرر می رساند یا گمراه می کند؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: می فرماید: خداوند هرکس را به جهت شایستگی که دارد هدایت می کند «یهدی من یشاء» و هرکی را خواست به جهت عدم شایستگی که دارد مانع می شود که بتواند نقشه هایش را به نتیجه برساند و او را از مسیری که شایسته ی او نیست منحرف می کند. زیرا باید متوجه باشید خودش در قرآن می فرماید: «والله لا یهدی القوم الظالمین» خدا افراد ظالم را هدایت نمی کند، پس اگر فرمود هرکس را خواست گمراه می کند تا نتواند نقشه هایش را عملی کند قبلش فرموده کسی را هدایت نمی کند که ظالم است، پس گمراه کردن خداوند از سر حکمت است و نه بر اساس یک میل غیر منطقی. موفق باشید
12053
متن پرسش
با سلام: لطفا معنای عزت نفس در روان شناسی را بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عزّت نفس در آموزه‌های دینی به آن معنا است که ارزش انسان بالاتر از آن است که بنده غیر از خدا باشد و خود را در مقابل خلق خدا جهت جلب منافع مادی تحقیر کند. موفق باشید

11135
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با اشکالی که آن کاربر محترم در سؤال 11120 به بنده گرفتند که چرا به شما عرض کرده‌ام اگر سؤال‌هایی را که فرموده‌اید نمی‌دانم، جواب دهید خدا برایتان یک نوشابه باز می‌کند؛ و ایشان این عرایض بنده را حمل بر بی‌ادبی دانسته‌اند. چشم استغفار می کنم و نمی گویم نوشابه. اگر هم استاد رنجیده از استاد هم عذر خواهی می کنم و قول می دهم حالاحالاها دیگر مزاحم استاد و سایت و شما نشوم برای همیشه نه اما برای مدتی طولانی خدا حافظ.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول مولوی: «گر به هر زخمی تو رنجیده شوی / پس کجا بی‌صیقل آئینه شوی؟!» گیرم که آن کاربر عزیز از این واژه خوششان نیامد. بالاخره ما در دنیایی زندگی می‌کنیم با سلیقه‌های مختلف، اگر به این زودی قهر کنیم و به دنبال نازکش باشیم که چیزی نمی‌گذرد همه با هم قهر می‌شویم. موفق باشید
6678

حجاب و زنبازدید:

متن پرسش
سلام استاد ما تو مدرسه مون کرسی آزاد حجاب و زن داریم و بحث داریم به نظر شما گروه ما چکار کنه که کم نیاره؟چی بگیم؟که متحول بشند ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید جزوه‌ی «مرزهای ارتباط بین زن و مرد یافلسفه نگاه و حجاب »کمک کند. به آن جزوه رجوع فرمایید. موفق باشید
4728
متن پرسش

27ساله/ مرد/ فوق لیسانس/ مشهد: سلام استاد، تا الان به یقین رسیدم که بعضی از نامزدها در راستای اهداف اصیل انقلاب نیستند؛ از هر کدام از نامزدها اطلاعات کافی دارم ولی به جمع بندی نرسیدم؛ یعنی هنوز حجت شرعی حاصل نشده؛ انگار هرچه بیشتر راجع به نامزدها تحقیق میکنم، انتخاب دشوارتر میگردد! با توجه به بیانات رهبری در طول این سالها شما چه فرد یا افرادی را نزدیکتر به حضرت آقا و امام (رضوان الله تعالی علیه) می دانید؟ لطفا مختصر توضیح دهید.. خدا شما را حفظ کند...بسیار برایتان دعا میکنم...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده این‌که سعی می‌کنید اندیشه‌ی همه‌ی نامزدها را بررسی کنید به فال نیک می‌گیرم چون همان‌طور که متوجه‌ شده‌اید وقتی آگاهی انسان از افراد بیشتر شد انتخاب سخت‌تر می‌شود. اگر بپذیریم ما هر اندازه موفقیت در انقلاب داشته‌ایم بر اساس روحیه‌ی مقاومت در مقابل استکبار و تأکید بر روی ارزش‌ها و عدالت بوده و اگر بپذیریم در هر حال باید به طور نسبی و در مقایسه با سایر نامزدها یکی را انتخاب کرد بدون آن‌که شخصیت سایر نامزدها را نفی کنم، بنده به جناب آقای دکتر جلیلی نظر دارم. موفق باشید

4203
متن پرسش
باعرض سلام.جناب استاد بنده وگروهی از دوستان در پی ساخت مستندی پیرامون موضوع مهدویت وترویج فرهنگ انتظار می باشیم.واستارت پروژه حدود یکسال ونیمه پیش به غیر ازچند سالی که به صورت پراکنده درگیر مساله مهدویت بوده ایم خورده است.بدین صورت که ما می خواهیم نگرش جامعه را نسبت به مقوله مهدویت در طیف های گوناگون جامعه بررسی کرده وبعد ودر نهایت بتوانیم آن را باهنر سینما ونوع مستند آن به گونه ای که شهید والا مقام واندیشمند قرن آوینی پرداخته بودند ان شاالله بپردازیم.پروژه ما به دودسته ی پژوهش وتحقیقات روی متون اصلی ودینی آنالیز این متون وبعد از آن تحقیقات میدانی وآمارگیری ودر بخش دوم بتوانیم با روایتی هنری آن را به تصویر بکشیم.در مسیر تحقیق وپژوهش کتب بسیاری را مطالعه کرده ولی متاسفانه خیلی مطالب تکراری بوده وسطحی در باره ی این مهم نگاشته شده است به جز اندکی از مطبوعات و کتب شما که واقعا اعضای گروه را امیدوار کرد که اشخاصی وجود دارند که از درب درست به مقوله ی معارف مهدوی وارد شده انداکثر اعضای گروه سیر مهدویت شما را چندین بار خوانده اند. الان که فاز تحقیقاتی وپژوهشی مستند در این باره به سروسامان نسبی رسیده است گروه وارد فاز ماقبل تصویر سازی یعنی نگارش کلیات فیلم نامه شده اند .وبامطالعه متون دینی قصد گرفتن الهام از این منابع وسپس تبدیل آن به تصویر شده ایم.در این سیر ما به چندین مهم که باید در این مستند القا شود به مخاطب رسیده ایم: 1.بحث هدفمند بودن تاریخ وتاریخ سازی انبیا ونقش آنان در تاریخ وتمدن سازی واتفاقی نبودن رویدادهای تاریخی تابه حال 2.نشان دادن این که انقلاب اسلامی در امتداد نورانی اهداف انبیا از آدم تاخاتم بوده است 3.نشان دادن غرب وتمدن آن به عنوان ظلمات آخرالزمان 4.تحمیل سبک زندگی غرب به دنیا و از بین بردن فرهنگ ملل 5.ریشه های تئوریک غرب(پوچ گرایی مصرف زدگی بی هدف بودن و پست هدف بودن فرار یا بی خبری ازآرمانها وواقعیت زدگیه منفی وایستا و...) و وجود رگه هایی از آن در زندگی حال مردم جهان به ویژه ایران 6.روزمره زدگی مردم وتعلق به فرهنگ تکنولوژی وموارد بسیار دیگر... این موار بالا که عنوان شد مربوط به قسم اول مستند می باشد که بیان واقعیات زندگی امروز در قرن21در امتدادحرکت هدفمند تاریخ که مردم از آن بی خبرند!!در قسم بعدی مستند قرار است که زوایای مختلف مقوله وفرهنگ عظیم مهدویت مورد بررسی و آنالیز قرار بگیرد وزوایای ناپیدای آن بررسی ومعرفی شود وعلل مظلوم واقع شدن این فرهنگ در امروز ایران اسلامی وهمینطور کل جهان وهستی وعوامل غفلت از آن که به قول خود شما انگار ابلیس تمام سواره وپیاده نظام خود را برای غفلت هر چه بیشتر ما از این فرهنگ تمدن ساز بسیج کرده است.در این بخش مصاحبه ها ی زیادی با متخصصین این حوزه که با نگرشی متفاوت به این مقوله پرداخته اند در نظر گرفته شده است که با شناسایی افراد وبررسی آثار وحوزه ی تخصص آنها در حال تلاش برای مصاحبه با این افراد گرفته ایم. در این بخش زوایای ناپیدای معارف مهدوی نظیره تمدن مهدوی (که در این بخش باید تفاوت آن با تمدن امروزی بیان شود شاید باعث کمرنگ شدن تعلق بشر به این دجال شود) با تمام قسم هایش نظیر فرهنگ سیاست اقتصاد شهرسازی وتکنولوژیک و....ونقد برخی نگرشهای موجود و آسیب زای این عرصه که در چند سال اخیر ازسال88به این سمت اوج گرفت والان در پی افول است که آن نگرش دشمن شناسی افراطی وسطح پایین ونمادگرایی که از شما استاد عزیز پوشیده نیست که خیلی از افکار را به این سمت معطوف کرد ومتاسفانه بیش از آن که خیر برسان شرش دامن گیر فرهنگ عظیم مهدویت شد.بی شک در مقوله ی مهدویت یک رکن اساسی دشمن شناسی است اما اگر سطح این دشمن تا نماد گرایی نزول کند آسیب زا می باشد ودشمن اصلی فرهنگ مدرنیته وغرب است که باید شناخته شود وشناخت آن وارائه ی راه کار برای رهایی ازآن بی شک جزئی از پازل دین شناسی می باشد.(البته نمادشناسی ودشمن شناسی به سبک قبل برای عده ای متخصص بی فایده نیست اما عمومی کردن آن وپیوند زدن آن با معارف مهدوی چیزی جز آسیب به فرهنگ مهدوی نداشته است)ونشان دادن ارگانه ای مسئوا و متخصص در کم کاری در حوزه های مختلف نظیر کتاب مفید نمایش سینما بازی رایانه ای و...که با عرض تاسف در مراسمات صداوسیما در نیمه شعبان با موضوع مهدویت فیلمی ساخته نشده به جز یک فیلم به نام خواب زمین که در کوران انواع برنامه های سبک در رسانه ی ملی جایگاه خود را پیدا نکرد وجای بسی تاسف که گروهی شیعه پاکستانی در انگلیس راجع به امام مهدی (ع) فیلم سازی می کنند. ودر بخش دیگر این قسمت از مستند موضوع های مختلفی نظیر انتظار منفی وایستا می پردازیم که به عنوان مثال روستای ایستای طالقان موضوع خوبی است که می توانیم در کنار زندگی به دور از موعود شهرنشینان امروزی وغوطه ور در تکنولوژی وروزمره گری این روستا را به عنوان سمت دیگر نگاه تفریطی به موعود به عنوان افراط گری در این مقوله بیان کنیم. ودر بین قسم اول مستند بیان واقعیات وقسم دوم بیان مهدویت به عنوان جایگزین تمدن غرب حدالمقدور بتوانیم راه کاری برای این جمود تاریخی ارائه دهیم. این یک کلیات خیلی مختصر از پروژه بود که خدمتتان ارائه شد. ازشما به عنوان کسی که در منابع اسلامی به شیوه ای عقلانی وعمیق نظر دارید وهم چنین غرب وپایه های تئوریک آن را می شناسید قائل به جایگزین بودن مهدویت برای آن هستید وهم چنین جزء بهترین اشخاصی هستید که آوینی وشیوه ی کارآن بزرگوار ودغدغه های آن را می شناسید تقاضا داریم این خادمان ناچیز امام مهدی را در این پروژه از راهنمایی های خود محروم نکنیدوهرکمک وپیشنهادی را برای بهتر ساخته شدنه این مستند رابه ما بگویید تا روی چشم گذاریم.یامهدی التماس دعا(گروه اویس)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که متوجه ضرورت چنین امر مهمی شده‌اید، مطمئن باشید وقتی نگاه انسان به موضوع درست بود، جای خود را در نظام الهی و فطرت انسان‌ها باز می‌کند، همین‌که دست به کار شدید مددهای الهی ظهور می‌کند و پس از مدتی به چیزهایی می‌رسید که در ابتدای امر تصور آن را هم نمی‌کردید. به تعبیر قرآن: «... یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا» همانند زراعتى که جوانه‏هاى خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پاى خود ایستاده است و بقدرى نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتى وامى‏دارد؛ این براى آن است که کافران را به خشم آورد(ولى) کسانى از آنها را که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمى داده است‏. موفق باشید
3658
متن پرسش
سلام حضرت استاد بنده نمی دانم چرا احوالاتم در ارتباط با خدا متغیر است. گاهی حالت سردی و بی رغبتی به عبادت دارم و گاهی شوق و علاقه، آیا این حالت همانی است که به اصطلاح قبض و بسط روح میگویند؟ آیا می شود انسان به حالتی برسد که هر آن اراده کند حال دعا و مناجات برایش پیدا شود؟ آیا خود حضرت عالی این حالت را تجربه کرده اید؟ می خواهم بدانم این حالت برای من که خیلی از معارف را می دانم چه قدر عادی است؟ زمانی یک حالت شوق و نشاط معنوی مداوم داشتم اما کم کم سردی و رخوت در من رخنه کرد. چگونه میتوان این حالت را علاج کرد؟ متشکرم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً قصه از همین قرار است در حدّی که مولوی هم ما را نصیحت می‌کند که عاقلانه با این موضوع برخورد کنیم و نگران نباشیم. می‌گوید: « ای برادر عقل یک‌دم با خود آر .... دمبدم در تو خزان است و بهار» . موفق باشید
3225
متن پرسش
ما قبول داریم که آیت‌الله منتظری، حضرت امام را آنطور که باید نشناختند و خود را کنار امام دیدند. من در این باره سؤالم فقط همین است که: ما از کجا این را فهمیده ایم؟ شما این سؤال را همانطور که فرمودید، در سؤال 2833 پاسخ داده اید، اما خودتان آن پاسخ را دوباره نگاه کنید؛ آن فرمایش شما هیچ ربطی به سؤال حقیر ندارد؛ لطفاً به جای توضیح اصل مدعایتان، این سؤال را پاسخ دهید که: ما این «خود را کنار امام دیدن» را ما از کدامیک از گزینه‌های زیر می‌فهمیم؟ الف) از عمل‌کردن به اجتهاد خودش می‌فهمیم. ب) از نشناختن زمانه و درنتیجه اجتهادهای پرت و پلا. ج) سایر موارد (لطفاً نام ببرید.)
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده معتقدم باید امام را مافوق یک مجتهد دید، او حقیقتی است که می‌تواند تاریخ ما را به ساحتی ماوراء دنیای مدرن ببرد ولی امثال آقای منتظری نتوانستند ماوراء دنیای مدرن امام را بفهمند و امام را با ملاک‌های همین دنیا سنجیدند. موفق باشید
2195

میانماربازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر. ابتدا می خواستم تحلیل شما را راجع به اتفاقات میانمار بدانم. با توجه به مباحثی که در بحث تمدن زایی شیعه مطرح شد، نظر شما این بود که بوداییسم به نوعی حامل نوعی معنویت و عرفان است و به همین جهت غربیها برای فرار از مدرنیسم به آن رو می آورند و از این جهت به دین اسلام نزدیک است و به همین جهت می تواند به عنوان گذرگاهی باشد که نهایتا آنها را به اسلام متصل نماید. حال سوال اینجاست که علت وقوع این حوادث چیست؟ سوال دوم این است که دکتر فیاض در مصاحبه با رجانیوز تحلیلی کاملا متفاوت از بوداییسم ارائه داده اند که با تحلیل شما تناقض دارد که خلاصه آن در اینجا ذکر می شود. خواهشمند است تحلیل خود را راجع به مطالب ارائه شده در این مصاحبه بیان فرمایید " فیاض در تحلیلی متفاوت از چرایی بوجود آمدن این کشتار بزرگ توسط بودائیان با چراغ سبز امریکا، این موضوع را ناشی از تلاش غرب برای برتری دادن بودائیسم به عنوان یک معنویت انسان محور و مبتنی بر آموزه‌های تمدنی غرب بر سایر معنویت‌ها عنوان کرده و برای این تحلیل خود استدلال‌هایی را بیان می‌کند. وی معتقد است آنچه غرب را در شرق بسط خواهد داد بودائیسم است و به همین دلیل امروز مورد توجه ویژه غرب قرار گرفته است. در ادامه متن این گفتگو را می‌خوانید: بودا رقیب مذهبی هندوئیسم بوده است. یعنی هندوئیسم خدامحور بوده و بودائیسم انسان‌محور است و خدا در آن مطرح نیست. درنتیجه اومانیسم عرفانی امروز دنیای غرب معنای دیگری به غیر از بودائیسم ندارد. یعنی اومانیسم عرفانی که در بودائیسم مطرح است امروز هم که غرب از اومانیسم فلسفی عبور می‌کند و به طرف اومانیسم عرفانی می‌آید مرجع خوبی برای بودائیسم شده است. اگر شما به غرب سفر کنید می‌بینید که …بهترین مکان‌های آن … در سیطره تبلیغ بودائیسم است. یعنی به عبارت دیگر آن چیزی که شرق را غربی می‌کند همان بودائیسم است و غرب به دنبال این است که این‌گونه خود را در جهان بسط ‌دهد. مظهر بزرگ اومانیسم عرفانی، شیطان پرستی است. شیطان است که مدام می‌گوید « من » که اگر نگاه کنید در بودائیسم شیطان پرستی به شدت مسلط است. یعنی شیطان را بجای خدا گذاشته است و جالب است که اگر در تایلند بروید به هشت منطقه تبدیل شده است و هر منطقه 6 شیطان دارد و این شیاطین در تمام جایگاه‌ها قرار دارند، مثل حجله، دم در خانه‌ها، کارخانه‌ها و پاساژها در همه جا نماد شیطان وجود دارد. هر روز برایش عود روشن می‌کنند، غذا جلوی او می‌گذارند،خنده‌آور است حتی در کارخانه‌ها این اعمال را انجام می‌دهند که این شیطان به این‌ها رحم کند و اذیت‌شان نکند. هرجا بروید چنین چیزی وجود دارد. پس بودائیسم یعنی شیطان پرستی و به همین اندازه گناه و طغیان به شدت بین آنها بالاست قرار بوده که بودائیسم آئینی بدور از خشونت باشد ولی اتفاقاً مثل هندوئیسم که وقتی با دخالت امریکائی‌ها به رادیکالیسم دچار شد، کشتارهایی را در هند رقم زد و موجب تخریب مسجد بابری شد تا راجپایی سرکار آمد یعنی از حزب کنگره که در هند یک حزب سکولار بود یک حزب مذهبی راجپایی سرکار آمد که هندوئیسم را سرکار آورد و از بین رفتند و الآن هم این‌گونه نیستند. در این ماجرا هم ظاهرا سفر خانم کلینتون با تلاش برای یک کشور کاملا بودائی بی ارتباط نباشد. کلینتون وقتی به میانمار رفت و با رئیس جمهور میانمار که یک زن است ملاقات کرد، بستری آماده می‌شود برای مسلمان‌کشی و تصفیه دینی در این کشور و دیگر کشورهای بودایی که یکی از آن‌ها هم نپال است، برای تفوق بودائیسم به عنوان یک دین غالب در این کشورها که البته دنیا این را می‌فهمد و مسئله به این سادگی نمی‌ماند اینکه امروز اومانیسم عرفانی الهام بخش غرب شده است بخاطر فرآیند تغییر از اومانیسم به فلسفه عرفانی، بوداست. …خود بودا پوچ گرا است. نه خدایی وجود دارد و نه قیامت و آخرتی. فقط همین دنیاست." البته در انتهای این مصاحبه دکتر فیاض مطلبی را بیان می کنند که ظاهرا با مطالب قبلی تناقض دارد: سوال: پیروان مذهب بودا می‌توانند در کنار مسلمانان زندگی کنند ولی فتنه‌ای که غرب به وجود آورده است این امکان را به وجود نمی‌آورد؟ جواب: نه. بودائیسم معنایی ندارد شیطان پرستی بی‌معناست. الآن خود جوان‌های بودایی دارند بودا را رها می کنند. این ها می‌گویند بودا می رود و مسلمان‌ها جای آن ها را می گیرند. من خودم در تایلند دیدم آن موقع که دعاهای امام سجاد علیه السلام را ترجمه کردند به زبان تایی چه قدر شاعران بودایی از این مفاهیم استقبال کردند.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: بنده هم سخنان جناب آقای دکتر فیاض را خواندم. ممکن است بودا زمینه برای سوء استفاده داشته‌باشد ولی همین‌طور که در اخبار ملاحظه کردید درگیری مسلمانان با یک گروه از بودائیان افراطی است و درگیری جنبه‌ی قبیلگی دارد و نه جنبه‌ی دینی. سخنان سفیر ایران در تایلند که خودش منطقه را از نزدیک می‌شناخت همین نکته‌ی اخیر را تأیید می‌کرد و پیشنهاد ایشان این بود که مواظب باشید غرب ما را در مسیری نیندازد که جنگ بین اسلام و بودا به صحنه آید، هرچند باید مسلمانان به شدت به دولت میانمار فشار بیاورند که حقوق شهروندانش را نادیده نگیرد ولی نه به این معنی که بودائیان ضدّ مسلمانان و در دست غرب‌اند. موفق باشید
2150

تسویفبازدید:

متن پرسش
به نام خدا سلام علیکم خواهشمند است نکات کلیدی و راهکارهای دینی در درمان تسویف به صورت کامل را بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: انسانی که به جنبة مجرد خود توجه نکند و سیر به توحید صمدی نداشته باشد، همواره در زمان فانی به‌سر می‌برد و زمان هم که عبارت است از بَعدِ بعد از بعد. چنین انسانی در تصمیم‌های اساسی گرفتار بَعد و بعد می‌شود که به آن «تسویف» می‌گویند و لذا رسول خدا(ص) می‌فرمایند:«یَا أَبَاذَرٍّ إِیَّاکَ وَ التَّسْوِیفَ بِأَمَلِکَ فَإِنَّکَ بِیَوْمِکَ وَ لَسْتَ بِمَا بَعْدَه»، ای اباذر: بر حذر باش از «تسویف» و بَعدگفتن در رابطه با آرزوهایی که داری، زیرا که تو در امروز هستی، و نه در بعد از امروز.حضرت امام باقر(ع) در رابطه با حذر از «تسویف» می‌فرمایند: «إِیَّاکَ وَ التَّسْوِیفَ فَإِنَّهُ بَحْرٌ یَغْرَقُ فِیهِ الْهَلْکَى» ،‏ بپرهیز از «تسویف»، و به تأخیرانداختن، که آن دریایی است که بسیاری از افراد را هلاک کرده است. به بحث «وفت » صفحه 340 از کتاب آنگاه فعالیت های فرهنگی پوچ می شود رجوع بفرمائید. موفق باشید
365

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما. همان طور که می دانیم حضرت امام حسن مجتبی (ع) و امام جواد الائمه (ع) با توطئه همسرانشان به شهادت رسیدند. لطفا بفرمایید که شبهه ای که می گوید این امامان در انتخاب همسر نعوذ بالله اشتباه داشته اند و معصوم نیستند را چگونه پاسخ می گوییم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام موضوع علم امام از موضوعات مهم کلامی است که در آن‌جا جایگاه علم امام روشن می‌شود و این‌که آیا از آن علم باید در این امور هم استفاده کرد و یا علم به سلسله علل است تا روند عالم را بشناسند و در هدایت انسان‌ها استفاده کنند. در این رابطه نوشته‌ای را که قبلاً در رابطه‌ با این‌که چرا علی«علیه‌السلام» با این‌که می‌دانستند شب نوزدهم ماه رمضان ضربت می‌خورند به مسجد رفتند را خدمتتان عرض می‌کنم، إن‌شاءالله جوابتان را می‌توانید در آن در آورید. سئوال: اگر پیامبر وامامان (علیهم‌السلام) علم غیب داشتند ، چرا رفتارشان آنچنان عادی است که گویا هیچ اطلاعی از غیب ندارند ؟ آیا اگر واقعاً علم غیب داشتند نباید خودشان را در معرض هلاکت قرار نمی‌دادند . جواب: اولاً : قرار نیست امامان از علم غیبی که خداوند در اختیار آنها گذارده تا بشریت را هدایت کنند ، در زندگی عادی و به نفع شخصی خود استفاده کنند و نظام زندگی را از مجاری عادی خارج کنند . به همین جهت با اینکه منافقین را می‌شناختند با آنها با حفظ ظاهر برخورد می‌کردند و یا در قضاوت هرگز از علم غیب استفاده نمی‌کردند . ثانیاً: علم غیب ، مسیر حوادث را تغییر نمی‌دهد بلکه علم به مسیر حوادث است از طریقی که واقع می‌شود . یعنی امام علم دارد که فلان حادثه با چه عللی حادث می‌شود ، در واقع علم غیب ، علم به سلسله زنجیره‌ای علل است که اراده خود فرد یکی از اجزاء این سلسله است و علم به سلسله و زنجیرة علل ، سلسله و زنجیره را تغییر نمی‌دهد ، یعنی امام پی‌‌‌می‌برد که فلان حادثه به طور حتم در فلان زمان واقع می‌شود . یعنی علم به غیب ، علم است به آنچه پیش خواهد آمد و این علم، مسیر حوادث را تغییر نمی‌دهد و تکلیفی هم نمی‌آورد تا امام تلاش برای تغییر واقعه کند ، زیرا که علم به نظام تکوینی و غیبی عالَم است ، می‌بیند که این فرد به خاطر اعمالش طبق نظام تکوین سرنوشتش چنین می‌شود . ثالثاً: علم امام ، علم است به آنچه در لوح محفوظ هست و حتمی‌الوقوع است و لذا آنچه حتمی‌الوقوع است تکلیف به آن تعلق نمی‌گیرد. و امری را انسان در موردش تلاش می‌کند که امکان شدن و نشدن دارد ، پس علم امام ربطی به تکالیف خاصه او ندارد . رابعاً: چون امام به مقام رضا به قضای الهی رسیده ، اصلاً دوست دارد آنچه را خدا اراده کرده است واقع شود . لذا چون در قضای الهی رانده شده که مثلاً علی(علیه‌السلام) به دست ابن‌ملجم شهید شود ، امام اصلاً جز این مطلب را طلب نمی‌کند ، و این غیر از آن است که انسان در شرایط عادی باید از مهلکه خود را رها کند ، چون این مهلکه‌ها را در نظام عالم تکلیف، برای او ایجاد می‌کنند و او هم باید با اراده و اختیار خود در مقابل آنها تلاش کند. برعکس، آن حقایق غیبی را برای امام از طریق علم غیب می‌نمایانند و خبر از نظام حتمی و قضای رانده شده به او می‌دهند تا در هدایت مردم به حقایق آگاهی داشته باشد و هدایتش همه جانبه باشد، نه اینکه این علوم غیبی برای او تکلیف و موضع‌گیری شخصی در برداشته باشد
13516
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: کسانی امروز چه دختر و چه پسر در جامعه ما فراری هستند و از هر لحاظی دچار مشکل شده اند از جمله اعتیاد، روابط نامشروع، خانواده ناسالم و... من به عنوان یه دختر بیست و پنج ساله چه مسئولیتی در قبال این افراد دارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسلّم هراندازه ما از دین فاصله بگیریم، به چنین مشکلاتی خواهیم افتاد و وقتی ظلمات شیطانی، چهره‌های جدیدی از خود به صحنه آورد، اسلام نیز باید با جلوه‌های عمیق‌تری خود را به صحنه آورد و حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در این رابطه احساس مسئولیت کردند و مباحث عرفانی و موضوع ولایت فقیه را بروز دادند. 2- خداوند می‌فرماید: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ (9)/حجر) ما خود، قرآن را نازل کردیم و خود، آن را حفظ می‌کنیم. حال در هر شرایط تاریخی مناسب آن شرایط، موقعیتی را و افرادی را می‌پروراند تا حافظ قرآن باشد. و مسلّم در شرایطی که استکبار رسانه‌ها را از یک طرف و حاکمان را از طرف دیگر در قبضه‌ی خود درآورده است، باید کشوری و نظامی به صحنه آید که توان مقابله با نظام پیچیده‌ی استکباری را داشته باشد و نگذارد فضای رسانه‌ای آن‌ها قرآن را بدنام کنند. موفق باشید

11046

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر و با سپایس فراوان از اینکه با حوصله وقت خود را جهت جواب به سوالات قرار می دهید. بببخشید استاد من و همسرم تصمیم داریم ان شاءالله با عنایت حضرت حق و زیر سایه امام زمان (عج) بعد از ماه رمضان سال آینده صاحب فرزند شویم و از بابت اینکه وظیفه ما در این مدت باقیمانده تا آن زمان چیست؟ و چه کار کنیم تا ان شاءالله صاحب فرزندی صالح که مورد رضایت حق باشد شویم، لطفا راهکارهایی بفرمائید تا بتوانیم در این مدت انجام دهیم راستش استاد من خیلی می ترسم از اینکه نتوانم آن طور که باید این وظیفه را انجام دهم لطفا راهنمایی فرمائید و خیلی برامون دعا کنید. با تشکر فراون، التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی جای دغدغه و سوال نیست، خدایی که ما را خلق کرده خودش هدایت لازمه‌ را در اختیار ما قرار داده‌است. شما باید سعی کنید خدایی عمل کنید تا فطرت فرزند شما متذکر عهدش که با خدا بسته‌است باشد بقیه به عهده‌ی شما نیست. موفق باشید
10356
متن پرسش
سلام و عرض ارادت، مطلبی درمورد آفات عزاداریها هست که می خواستم نظرتون رو درباره این مطلب و اساسا کم یا زیاد بودن خطرش جویا بشم: «البته به قول دوستان، ما فنی خوانده ها نباید خیلی در این مسائل دخالت کنیم، ولی مساله ای که سالهاست بشدت آزارم می دهد، نفوذ عالم اومانیستی و خودبنیادی غربی در اشعار آئینی و مذهبی و عاشورایی ماست. همین جا بگویم که آنهایی که نگران آهنگ نامناسب و ریتمیک شدن مداحی ها هستند، اتفاقا ریشه را باید در همین رخنه فرهنگ اومانیستی پیدا کنند. چه آنکه وقتی فرهنگی آمد، لوازمش را نیز با خود خواهد آورد؛ شعری که با نظر به نفس و انانیت انسان سروده می شود، مسلما باید با آهنگ های غربی و به قول بعضی ها لس آنجلسی خوانده شود و این، غیر از آهنگ و نوای اشعاری است که با نظر به حقایق ثابته جهان و از ملکوت عالم در گوش شاعر زمزمه و بر زبان او جاری می شود. این را گفتم، برای آن عده ای که فکر می کنند مشکل ما، ضعف آهنگ سازی و نبود آهنگ سازان حرفه ای در کنار مداحان است و غافلند که ریشه این معضلات را باید در مشکلاتی بس عمیق تر از آن دید. و اما آنچه در ابتدا ذکر شد: شعرهای اومانیستی! یک مقایسه بسیار ابتدایی و ساده بین اشعار مداحان قدیمی با اشعاری که در حال حاضر بر زبان مداحن ما جاری است، ما را به نقطه هولناکی می رساند؛ جای دو چیز عوض شده: «حسین» و «من» یعنی چه؟ در اشعار قدما دقت کنید!، «حسین» محور است و دیگر مفاهیم حول وجود او به طواف مشغول اند، گاهی از مظلومیت «حسین» می گویند، گاهی از مصائب «حسین» می خوانند، در پاره ای از بیت ها کرامت و عطوفت «حسین» به میدان می آید، شجاعت «حسین» بار حماسه اشعار را به عهده می گیرد، و در اوقاتی ذکر ولایت «حسین» می شود و آرزوی ورود در جرگه شیعیان او ... . خلاصه اینکه «حسین» یا تو بگو «الله» نقطه کانونی و خورشید نورافشان است و دیگران هویت و نورانیت خود را در گردش به دور این کانون جستجو می کنند. و اما کمی به اشعار حال حاضر دقت کنید تا به نقطه هولناک ذکر شده برسید؛ جابجایی «حسین» با «من»! در مداحی های امروز، آنچه در مرکز قرار گرفته و اساسا موضوعیت دارد «من» است. گاهی از عشق و دیوانگی و جنون «من» می خوانند، گاهی از دلتنگی «من» برای زیارت کربلا و دیگر عتبات می گویند، گاهی این «من» هوس می کند که در کنار فلان ضریح یا در فلان مجلس بمیرد، جناب «من» برای بعد از مرگش هم به فکر است که «حسین» در خدمتش قرار گیرد و او را از احوالات هولناک محاسبه و مجازات نجات دهد... . خلاصه اینکه «حسین» و همه حضرات معصومین و یاران و فرزندان «حسین»، همه باید دور کانون «من» بگردند و جنون و مرگ و بعد از مرگ و سیر و سیاحت «من» من را تامین کنند یا به قول آقایان، حال «من» را خوب کنند. نمی خواهم حال حضورتان در روضه ها را خراب کنم، ولی کمی به وضعیت غالب مداحی ها امروزه دقت کنید، آیا غیر از همین هاست که در بالا ذکر شد؟! این سینه ها به نام «حسین» زده می شود و به کام «من» و در آخر باز هم می گویم، علمای اسلام به داد اسلام برسید! ما هرچه داریم از محرم و صفر است، نگذارید هرچه داریم را از ما بگیرند! شاید بگویید که این فرهنگ اومانیستی در همه ابعاد زندگی و مولفه های آن نفوذ کرده که جلسات عزاداری اباعبدالله علیه السلام هم جزئی از آن است، ولی کمک کنید که تطهیر فرهنگ مان از نفسانیت و رجوع به «الله محوری» از جلسات «حسین» شروع شود که «حسین و قیام حسین، الی الابد نقطه اصلاح جوامعی است که از «الله» به انحراف کشیده شده اند»»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید بعضاً در مداحی‌های ما، مداح‌ها از فنایی که باید در محضر حسین«علیه‌السلام» داشته باشند تا نور حسین«علیه‌السلام» بر جانشان تجلی کند غافل‌اند و باید حساب آن‌ها را از شعرای آئینی که حقیقتاً میهمان حسین«علیه‌السلام»‌اند و از حسین«علیه‌السلام» می‌گویند، جدا کرد. موفق باشید (مداحی با کدام محور؟)
9788
متن پرسش
با عرض سلام و طول عمر با عزت برای استاد: 1) راه و روش طهارت قوه خیال بعنوان سلطان قوای نفس چه می باشد؟ 2) مراد مولوی از خاموشی بعنوان مرکب چوبین برای سیر در دریا چه نوع خاموشی است؟ همان صمت است؟ توضیح بفرمایید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید، إن‌شاءاللّه کارساز است و بعد از آن از کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» غافل نباشید. بنده هم عرایضی در شرح این کتاب داشته‌ام. از همه مهم‌تر از ذکر استغفار غافل نشوید، هر روز 70 بار به نیت این‌که از حضرت حق طلب می‌کنید که آن صورت‌ها و موانعی که بین شما و اوست را بپوشاند و اظهار رجوع به او را در شما تقویت نماید. آری خاموشی که در عرفان مطرح است همان صمت است که در روایات متعدد به آن توصیه شده است در موقعی که قلب خود را آماده کرده است تا از نفحات الهی بهره‌مند گردد. موفق باشید
9786
متن پرسش
سلام علیکم: استاد جنابعالی همیشه توصیه می فرمایید به حرفهایی که مردم پشت سر شما می زنند اعتنا نکنید چرا که خدا همه کاره است؛ خدا خیر حافظا هستش، عزت برای خدا و رسول و مومنین هستش و ... استاد آیا این موضوع برای مواقعی که شخصی با دادن اطلاعات و یا خبر غلطی حقی را در موردمان ضایع کرده هم شامل می شود؟ آیا این بدین معنی است نباید هیچ کاری کرد؟ بنده اخیرا درگیر چنین موضوعی شده بودم از یک طرف خیلی ناراحت بدم که چرا این شخص این ناحقی را در حق بنده کرده و شیطان شدیدا وسوسه می کرد که برو این کارو بکن، برو اون کارو بکن. اما هر بار به یاد توصیه های شما افتادم و بالاخره هیچ کاری نکردم ام از طزف دیگه عقلم (نمی دانم یا شاید همان شیطان) بهم می گفت که حقی ذایل شده و باید برای احقاق حق به پا خیزی. استاد ممنون میشم اگه راهنمایی بفرمایید اینجور مواقع چکار باید کرد؟ آیا نباید هیچ کاری کرد؟ سوال دوم بنده اینه که با این که به ظاهر بنده آگاهانه هیچ کاری در مقابل این ناحقی انجام ندادم اما تمام قلبم مشغول بود و در پایان کار احساسم این بود که تو این آزمایش شکست خوردم چرا که این کار کل روز تمام ذهن و قلبم را مشغول کرده بود. استاد توصیه تان برای اینکه اگه با این که یک کاری را به دستور شریعت انجام می دهیم چطوری این کار را با طیب خاطر انجم دهیم و حاشیه های این کار تمام ذهن و قلبمونو اشغال نکنه چیه؟ شاگرد ارادتمند و دعاگویتان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما همیشه باید نظرمان به خدا باشد منتها اگر شرایطی پیش آمد که حقوقی از ما ضایع شد وظیفه داریم در آن حدّ که می‌توانیم از حق خود دفاع کنیم بدون آن‌که در این امر حریص باشیم. وقتی به حکم وظیفه و با آرامش کامل از حق خود دفاع کردیم دیگر جایی برای مشغول‌شدن ذهن نمی‌ماند چون در نزد خود می‌گویید من آنچه باید انجام دهم انجام دادم. موفق باشید
9661
متن پرسش
سلام: پیشنهادی داشتم. من زیاد از سایت و ... سر در نمیارم، اما پیشنهاد داشتم بجای اینکه در قسمت پاسخ به سوال بفرمایید که(در ضمن به عرض جنابعالی و سایر کاربران عزیزی که آدرس الکترونیک و یا ایمیل خود را ثبت نمی‌کنند می‌رسانیم که این سایت از آن‌جایی که بنا دارد سؤالاتی را در معرض دید کاربران قرار دهد که بیشتر در رابطه با معارف اسلامی و سلوک اخلاقی و یا مربوط به مبانی انقلاب اسلامی است، چنانچه ایمیل خود را ثبت نفرمایید از جواب‌دادن معذوریم) بهتر است کادر مخصوص پست الکترونیک را ستاره دار کنید که اگر این فیلد پر نشود پیغام دهد که باید این فیلد را پرکنید و بعد گزینه ارسال را بزنید شرمنده، فقط قصد کمک داشتم. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا شد در ابتدا پیام‌رسانی شود و بعد از آن فکری برای سؤالاتی که در راستای هدف اصلی این سایت نیست بکنیم. زیرا بعضی از سؤالات بیشتر حالت مشاوره دارد تا سؤال در موضوعات معرفتی و سلوکی. ما معتقدیم برای تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی باید معارف عالیه‌ی اسلام در نظر و عمل در بین آحاد جامعه رشد کند و رسالت خود را در این راستا می‌دانیم. موفق باشید
5859
متن پرسش
با سلام و احترام در نهایه آمده است: در عالم ماده بر خلاف دو عالم دیگر، یعنی عقل و مثال، صورت‌های جوهری در مقام ذات و فعل و یا فقط در مقام ذات به ماده وابستگی دارد. کدام صور جوهری در مقام ذات و فعل به ماده بستگی دارند؟ جمادات؟ و کدام صورت فقط در مقام ذات به ماده بستگی دارد بدون این که در مقام فعل به ماده بستگی داشته باشد؟
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: هر صورت جوهری مثل انسان و درخت از جهت صورت به ماده تعلّق دارد و این صورتی که دارند به اعتبار بدنشان مربوط به جنبه‌ی مادی آن‌ها ست ولی همین بدن به اعتبار ذات مادی که دارد از نظر ذات، متعلّق به ماده است و چنان‌چه فعلی از موجودات مادی صادر شود مثل فعل رطوبت برای آب، مربوط به جوهر مادی آن است. موفق باشید
4340
متن پرسش
باسم تعالی.سلام علیکم.استاد اگر بگوییم زن منشور ولایت مرد است و حضرت زهرا(س) منشور ولایت حضرت علی(ع)، و حضرت زینب(س) منشور امام حسین(ع)،یک زن معمولی چگونه می تواند منشور ولایت مردش باشد؟آیا یک مرد معمولی در عین داشتن صفات رزیله انسانی می تواند ولایتی از سنخ ائمه بروز دهد؟از شما ممنونم و عذر می خوام که وقت گران بهاتونو گرفتم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان چنین معادله‌ای را شکل داد، بهتر است زن با انجام وظیفه‌ی شرعی نسبت به همسر خود راه بهشت را بر روی خود بگشاید. موفق باشید
3879
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت قلبی استاد گرامی ، برای شروع سیر مطالعاتی (به صورت دقیق و عمیق) کتب وآثار شما (از برهان صدیقین ،حرکت جوهری ،معاد،تا سلوک دینی و..) با توجه به این که پایه ششم حوزه هستم آیا نیاز به کتابی، به عنوان مقدمه ی سیر ،وجود دارد(مثل بدایه الحکمه و نهایه یا کتب معرفتی مثل کتب شهید مطهری و غیره..) ممنون از لطف بی انتهایتان.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای سیری که در سایت هست نیاز به مقدمه ندارد ولی به عنوان طلبه ضرورت دارد که هروقت فرصت شد کتاب بدایه و نهایه را حتماً مطالعه کنید و از کتاب‌های شهید مطهری در هیچ زمانی فاصله نگیرید بنده دلایل خود را در جزوات «مطهریِ فردای تاریخ ما» عرض کرده‌ام. موفق باشید
16932
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: این سخنان آیت الله صمدی آملی آیا با وحدت وجود سازگار است یا این که برداشت افراطی است؟ «وقتی عارف از نشئه طبیعت بیرون رفت و در عوالم ما فوق قدم بردارد در آنجا نه شیطان می بیند نه آدم نه هادی می بیند نه مضل نه خار می بیند نه گل ...بابا طاهر می گوید خوشا آنان که دائم در نمازند اگر قوی تر شوند می گویند خوشا آنان که بی نمازند...» آیا واقعا در عوالم بالا شیطان و آدم یکی است؟ پس قیامت و ابدیت و جایگاه مظاهر اسم هادی و اسم مضل چه می شود و اساسا با این تفکر آیا انسان نسبت به تکالیفش سست نمی شود چرا که در نهایت نه شیطان است نه آدم؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با وجهِ وجودی موجودات، همه از جهت وجود، یکسان‌انند ولی در رابطه با ما و در نسبت هر موجود با خدا و در رابطه با عین ثابته‌ی هر موجود با خودش، موضوع فرق می‌کند. موفق باشید 

14851
متن پرسش
سلام علیکم: بنده در خصوص رابطه ی عقل و دل کار می کنم. دو سوال پیش آمده بود و سوال اول به جایگاه عقل در نظام معرفت دینی مخصوصا مباحث فقهی مربوط می شود. بعضی از مباحث فقهی هست که انجام آنها یا جائز نیست یا مکروه است و یا اینکه مباح است و بی تاثیر. بعضی از این اعمال به ظاهر فساد و فحشاء و یا حق الناس و ... در برندارد ولی باعث بطلان می شود. مثلا با کفش نماز خواندن باطل است، یا مثلا آب که با گرمای خورشید گرم شود مکروه است و ... با توجه به اینکه شریعت ظاهری دارد و باطنی دارد، تشریعی داریم و تکوینی داریم، بحث نفس الامر داریم و ... آیا عارفی که تسلط کامل بر علوم عقلی داشته باشد می تواند بر چرایی این اعمال برهان فلسفی صدرایی اقامه کند؟ و ظاهر شریعت را تا نفس الامر مستدل کند؟ و سوال دوم اینکه بزرگان می فرمایند که برهان و عرفان و قرآن از هم جدایی ندارند. حال اگر عارفی کوچکترین دستور سلوکی به یکی از شاگردان اش می دهد آیا آن دستور قابلیت این را دارد که توسط همان شخص عارف با مبانی حکمت متعالیه برهانی شود و بصورت یک استدلال محض فلسفی برای همان شاگرد عرضه شود؟ (البته این سوالات پیش فرض بود چون بنده تا به حال چنین چیزی ندیدم که شاگرد از استاد تقاضای برهان کند. ولی من باب مستحکم کردن بنای عقل فلسفی صدرایی در سلوک بود.) سوال سوم هم این بود که در تعبیری که بزرگان نسبت به عدم جدایی برهان و قرآن وجود دارد سوالی پیش می آید و اینکه منظور از برهان کدام عقل است؟ همین عقل فلسفی صدرایی است یا عقلی فرای از حکمت متعالیه؟ اگر بگوییم که منظور عقلی است فراتر از حکمت متعالیه باید به این معتقد شویم که خیلی از مباحث در سلوک هست که قابلیت برهان پذیری ندارد و جدایی برهان و عرفان لازم می آید، چونکه عرفان و سلوک فضای عقلی فراتر از حکمت متعالیه را می طلبد و از طرفی هم کسی بعد از ملاصدرا فضای عقلانیت را آن طور که باید و شاید تغییر نداده است لذا خیلی از مباحث در سلوک ممکن است به برهان در نیاید. آیا این قیاس و نتیجه ای که گرفتم صحیح است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بواطنِ احکام الهی بسیار عمیق‌تر از آن است که تفکر فلسفی بتواند بدان دست یابد. شاید شعور عرفانی با نگاه همه‌جانبه‌ی خود، کلّیتی از جایگاه آن احکام درک کند و حکم شریعت را تصدیق نماید. آن‌چه که منجر می‌شود گفته شود قرآن و برهان و عرفان از هم جدایی ندارند، بدان‌ معنا است که هراندازه عقل، اوج بگیرد بهتر حکم خدا را تصدیق می‌کند و هر اندازه قلب، مصفّا شود، بهتر جایگاه احکام الهی را احساس می‌کند و با کوچک‌ترین عمل، بیشترین بهره را می‌گیرد. موفق باشید   

نمایش چاپی