بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25831

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد برای بحث سبک زندگی اسلامی در تفسیر المیزان پایان نامه می نویسم. مبانی سبک زندگی را تا حدودی درآوردم. ولی از نظر استادم باید به مبانی تکیه کنی که برای مخاطب ملموس باشد. همچنین برای آثار سبک زندگی اسلامی در تفسیر المیزان هم مردد هستم. لطفا راهنمایی کنید. در ضمن مدت طولانی است که از فیض حضور در کلاس‌های تان محرومم. لطفا مرا دعا کنید. احساس می‌کنم که خیلی دنیوی شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمی‌دانم. فکر نکرده‌ام. موفق باشید

بد نیست سری به جزوه‌ی «سبک زندگی در تمدن نوین اسلامی» که بر روی سایت هست، به آدرس زیر بزنید:

http://lobolmizan.ir/leaflet/1335/%D8%B3%D8%A8%DA%A9-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86-%D9%86%D9%88%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C

 

25684

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد تو کتاب مصباح الهدایه، میشه به ترتیبی که امام مصباح ها رو بیان کردن پیش نرفت؟ مثلا اول رو فیض اقدس کار کرد و هرجا امام از فیض اقدس مطلبی گفتن رو فهم کرد بعد مباحث بعدی مثلا واحدیت و ... رو به همین ترتیب.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید مطالب را با دقت دنبال کرد. فکر می‌کنم اگر ابتدا در همان فضایی که حضرت امام موضوعات را مطرح فرمودند، دنبال کنید و بعداً در جمع‌بندی آن کاری که در نظرتان هست انجام دهید؛ بهتر است. موفق باشید

24818
متن پرسش
استاد سلام: به نظر بنده تفکر و بررسی در مورد بدیهیات مثل عالم خارج و ادراک بدیهی عالم خارج، در همان حین تفکر مصداق خارج شدن از ساحت بدیهی و قرار داشتن در ساحت نظری در مورد آن موضوع است، و بدیهی مانند عالم خارج را فقط باید درک کرد و فکر نکرد، چون بدیهی واضح و روشن است، حال سوال این است در تفکر امثال هیوم چه اشکالی هست که نمی تواند از شک خود دست بردارد و عالم خارج را فقط درک کند. شاید همانطور که خود او هم گفته خوشبختانه عالم خارج خودش بگونه ای است که بدون دلیل و استدلال خود را به ما می نمایاند، حتی هیوم هم فهمیده که بدون تفکر عالم خارج بدیهی است، اما وقتی در مقام اثبات آن قرار می گیرد و در ساحت نظری قرار می گیرد دچار شک می شود، فقط چون نمی‌تواند آن را اثبات کند شک می کند، چون این کار از پایه اشتباه است و عالم خارج از مقوله ادراکات بدیهی و وجدانی است و فقط باید درک شود نه تفکر شود چون تفکر باعث خارج شدن از ادراک بدیهی وجدانی و ورود به ادراک نظریست و اینجاست که اگر شخص کمی روحیه بدبینی داشته باشد به شک دچار می شود و تنها راهش هم بدنبال دلیل نبودن و برگشت به ادراک وجدانی بدیهی است، و باید توجه کنیم که این عالم خارج به گونه ای می‌باشد که خود را به ما خارج می‌نمایاند و دست ما نیست و نباید فکر کنیم ماییم که عالم خارج را خارج اعتبار می دهیم، اگر اینگونه فکر کنیم مشکل شروع می شود، پس باید اینگونه درک کنیم و توجه کنیم که عالم خارج خود به گونه ای است که خارجیت خود را به ما می نماید و بهتر است بگویم تحمیل می‌کند و جبر است و چه جبر زیبایی، این درک وجدانی است چه بخواهیم چه نخواهیم، برای همین است شکاک حقیقی نداریم چون همه در مقام عمل به دلیل اینکه عالم خارج خود خارجیتش را بر ما تحمیل می‌کند و از اختیار ما خارج است، عملا در مقام عمل به وجدانی بدیهی بودن عالم خارج اعتراف می‌کنند و آنها فقط در مقام تفکر و نظر شکاکند، به همان دلیل که ذکر نمودم، حال اینکه خود را به خواب زده و یا کسی نبوده که از خواب بیدارش کند بماند، خلاصه اینکه با کمی توجه به این درک بدیهی می رسیم که عالم خارج خود بگونه ای است که خارجیت خود را به ما تحمیل می‌کند و ما وجدانن فقط مجبوریم درک کنیم و به اختیار ما نیست و درکی است وجدانی در مقام حضور. با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکات بسیار خوبی اشاره فرمودید. دقیقاً موضوع همین‌طور است که می‌فرمایید. مشکل دیوم هیوم آن است که از آن ساحتی که باید به خارج رجوع کند، غفلت کرد و تکیه بر حسّ خود نمود. آری! وقتی که انسان به یکی از ابعاد معرفت را از بقیه‌ی ابعادِ معرفت که خداوند در نفس ناطقه‌ی انسان قرار داده؛ تکیه کرد به همان مشکلی می‌افتد که امثال آقای هیوم گرفتار آن شده است. موفق باشید

24641
متن پرسش
جناب استاد سلام: نظر بنده در موضوع علم به عالم خارج این است: با توجه به اینکه نفس وجودی مجرد و بدن وجودی مادی است، و بدن نسبت به نفس با توجه به مجرد بودن نفس و مادی بودن بدن، نوعی خارجیت دارد، لذا نفس اولین علم به خارج را از طریق ارتباط نفس و بدن پی می برد و می فهمد، که این علم کاملا بدیهی است و خطایی در آن راه ندارد و از همان ابتدا از این طریق عالم خارج برای نفس مشخص است. لطفا نظرتان را در مورد نظر بنده بفرمایید. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است از آن جهت که نفس با شناختِ بدن متوجه‌ی قواعدی می‌شود که بین محسوسات و وجودش برقرار است. موفق باشید

24595

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: تسلیت منو بپذیرید خدا به شما صبر بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر، همین نحوه همدلیِ عزیزان نشان از آن دارد که حضرت حق رحمتش را از ما وا نگرفته است هرچند فرزند جوانی را از ما گرفت. موفق باشید

24566

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا خواندن فلسفه و عرفان نظری یا همان مباحث معرفت نفس، روی اوصاف و اخلاق آدمی اثر گذار است؟ مثلا کسی که قصد تزکیه نفس از رذایل اوصاف کرده اگر این مباحث معرفت نفس رو کار کنه سریع تر میتونه رذایل رو از جانش دور کنه؟ رذایلی چون حب جاه و شهرت، حسادت، تکبر، عجب، غضب و ...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مفید است. کافی است تجربه کنید. به همین جهت در مقدمه کتاب های اخلاق بحث معرفت نفس مطرح می شود. موفق باشید

24481
متن پرسش
سلام و رحمت بر استاد جان جان: استاد عزیز یک مطلبی ذهن من و بسیاری را به خود مشغول کرده است. ما در نگرش توحیدی خود مشکل داریم. بعضی اوقات از خدا می خواهیم یک مسئله ای را برای ما حل کند و نعمتی به ما ارزانی دارد. بعد که مشکلمان حل شد، فکر می کنیم خودمان آن مشکل را حل کردیم و گویا منتظر معجزه بودیم برای حل مشکل. خودمان می دانیم خدا این وسط کاری کرده است ولی یقین نداریم. می شود در این باره که خدا بود که مشکل ما را حل کرد توضیح دهید. این جمله امام روح الله (ره) را نمی فهمیم که : خرمشهر را خدا آزاد کرد. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید یعنی همین که متوجه باشیم آن‌چه حقیقتاً در صحنه است حضرت ربّ العالمین می‌باشد و همه‌چیز و همه کس مظاهر اراده‌ی اوست. موفق باشید

33870

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد گرامی! من برهان صدیقین و ده نکته در معرفت نفس را کار کرده‌ام. می خواهم که از آنها در زندگی خودم مثلاً نماز استفاده کنم. اما احادیثی که در باب توحید قبلاً مطالعه و با آنها مأنوس بودم با برهان صدیقین و معرفت نفس در تضاد است. و من نمی‌دانم که این تضاد را چگونه حل کنم. لطفاً راهنمایی بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید تضادی در این موارد در کار باشد. حتماً آن روایات، با مبانیِ صدرایی بهتر فهم می‌شود. نمونه‌اش شخصیت‌های ایمانی و قدسی حضرت امام و علامه طباطبایی می‌باشد. موفق باشید

33484
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: امروز تقریبا در سطح جامعه اجماعی وجود دارد که جمهوری اسلامی از آرمان های انقلاب اسلامی به خصوص عدالت اجتماعی و مردمی بودن بسیار فاصله گرفته و این فاصله روز به روز دارد بیشتر می‌شود، نظام بانکداری فاسد، فسادهای سیاسی و اقتصادی عجیب و غریب، استفاده نامشروع از مناصب قدرت و فسق بسیاری از مدیران و تبعیض در اجرای عدالت و احکام شرعی. حال پرسش این است که آیا واقعا مقام معظم رهبری وظیفه خودشان در اصلاح وضع امت را ایفاء کرده‌اند یا نه؟ رهبری که در جمهوری اسلامی تشریفاتی نیست! مردم دادشان در آمده. نظام هم انگار تصمیم جدی برای اصلاح ندارد. چرا باید مردم همچنان به رهبری و نظام امیدوار باشند و از رهبری اطاعت کنند، در حالی که ایشان را منفعل در این ماجرا و بعضی حتی مسبب و تسهیل گر می‌دانند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر رهبر معظم انقلاب آن است که با روشی حکیمانه، جامعه ما را از تنگناهای تاریخی عبور دهند و اگر چنین نمی‌کردند سرنوشت انقلاب اسلامی مانند سرنوشت انقلاب الجزایر و انقلاب مصر می‌شد و معلوم است که برای شروع یک تاریخ و عبور از تنکناهای رسوب‌کرده در جامعه، باید صبر و شکیبایی پیشه کرد و به سخن حکیمانه ایشان نظر کرد که می فرمایند: «به نظر من، این دو جمله‌ی حیاتی و اساسی و جاودانی قرآن که «وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبر»، برای ما همیشه دستورالعمل است و امروز بیش از همیشه. تواصی به حق یادتان نرود؛ تواصی به صبر یادتان نرود. صبر یعنی پایداری، یعنی ایستادگی، یعنی خسته نشدن، یعنی خود را در بن‌بست ندیدن؛ این معنای صبر است. راه حق را بروید، دیگران را هم به راه حق بکشانید. کوشش کنید؛ بچّه‌های مؤمن، مسلمان، علاقه‌مند، هیئتی و به معنای واقعی کلمه قرآنی و اسلامی سعی کنند در محیط دانشگاه، در محیط‌های گوناگون تأثیر بگذارند، محیط را به همان رنگی که خودشان به آن معتقد هستند ــ به راه خدا ــ منوّر کنند و ملوّن کنند. و این تواصی بر شما لازم است، برای ما لازم است. امروز، هم به حق تواصی کنید، هم به صبر. نگذارید محیط، محیط خسته‌ای بشود، محیط ازکارافتاده‌ای بشود.»

آری! معنی زندگی جز این نیست که ابتدا حق را بشناسیم و بدان توصیه کنیم و پس از آن با صبر و شکیبایی همچنان بر حق تأکید نمایی تا جهانی مناسب حقیقت در مقابل‌مان گشوده شود. موفق باشید 

33114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: برای کسی که بتازگی وارد عرصه مربی‌گری در حلقات صالحین مساجد شده چه توصیه‌هایی می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث‌های مربوط به «معرفت نفس» إن‌شاءالله مفید خواهد بود. پیشنهاد می‌شود جهت ابتدای امر با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» شروع شود. موفق باشید

32999

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ببخشید جامعه سازی طبق قاعده، قبل از تمدن سازی باید صورت بگیرد. یعنی آن جامعه تراز که شکل گرفت، تمدن را تشکیل می‌دهند؟! ولی الان در مبحث تمدن سازی شاید گفتمان داشته باشیم اما در حوزه جامعه سازی (مباحث اجتماعی)، بسیار کم کار شده! (شاید ما از این فیوضات محرومیم)! اگر ممکن هست منبعی برای گفتمان اجتماعی که در پیش رو باید داشته باشیم معرفی بفرمایید. ممنونم با تشکر🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با رجوع به کتاب « شیعه و تمدن‌‌زایی» معلوم شود چشم‌اندازی که در مقابل ما از طریق حرکت توحیدی انقلاب اسلامی پیش آمده، آرام‌آرام و طی فرآیندی تاریخی ما به جامعه هم‌طراز تمدن اسلامی نزدیک خواهیم شد. معلوم است که در این مسیر موانع تاریخی متعددی در پیش داریم. زیباییِ کار در آن است که هر اندازه همّت کنیم، نتیجه می‌گیریم به همان معنایی که فرمود: «رنج، راحت شد چو شد مطلب بزرگ/ گَردِ گَله توتیای چشم گرگ». موفق باشید

32735
متن پرسش

سلام استاد گرامی: روز معلم و عید فطر را خدمت شما تبریک می گویم. و خیلی ممنونم از راهنمایی هاتون. در مورد حقیقت دعا و سینما لطفا بفرمایید. از آنجایی که حقیقت انسان طلب است. دعا که خود، داستانِ وجود است در قوس صعود، و حالات دعا که خود سفری است در عبور از اعتباریات و رسیدن به معرفتِ حقیقت، چگونه قصه ی انقلاب اسلامی را رقم زده است؟ دعا نحوه ی نگاه انسان را به بودنش تغییر می دهد و بودنی در عین ربط به حضرت حق تجلی می کند. و این نکته، ظرائفی را در امکان فیلمنامه نویسی ایجاد می کند تا بتواند بر بنیان دعاهای معصومین ساختاری از وجود بیابد. از طرفی فیلمنامه نویس که می خواهد بنیاد حضور انسان را در زندگی بیابد، می تواند نوع شخصیت پردازی را در نسبت با حضرت حق تعریف کند و صحنه های سینمایی را بر بنیان گام های دعا تطبیق دهد. برای مثال اینکه خطاکاران طلب بخشش دارند و اطاعت کنندگان طلب کمک و یا در مناجات های پانزده گانه، مناجات توبه کنندگان، شکرگزاران، اطاعت کنندگان، توسل کنندگان و ... هرکدام اشاره به صورتِ زندگی و بودنی دارد که به همان نحوه از حضور و مناجات منجر می شود. و تمام شخصیت های داستان در موقعیتی که هستند نحوه ایی از بودن، در نسبت با حضرت حق را در خود دارند. در هر صورت اسرار دعا و سفری که برای خواننده رقم می‌زند قصه ایی است که انسان در طلب تجربه ی آن است. وقتی دعا در انسان محقق شود، قصه ی فطرت است که شدّت می یابد و تجربه ایی از بودن رقم می‌خورد. و چقدر زیبا می توان داستان زندگی بشر عصر توبه و نیازش را در دعای توبه امام سجاد ( ع) شاهد بود؛ از طرفی در همین دعا اشاره می شود؛ حکایات لسان، لحظات نگاه و خطورات قلب، محبت الهی را در انسان می تواند زایل کند. در بیان تصویر سینمایی و نوع وجودی آن اینگونه محبت الهی جایگاه می یابد. که توجه تصویرسازان را فرا می‌خواند. و این چنین دعای همیشگی امام خمینی «اِلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ اِلیکَ» ، و یا دعای همیشگی شهید سلیمانی «رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا»، قصه ی بودن هایی که فراتر از بودن ست به وسعتِ «هست» را رقم می‌زند. بر طبق فرمایش امیر المومنین، خدا كليد گنجينه هاي خود را با دعا در دست بنده اش قرارداده است، و این چنین نحوه ی حضور رزمنده ها و بسیجی ها در شب های حمله و دعاهایی که تحقق وجودی می یابند تجربه می‌شود. و اگر قصه ها خالی از دعاست، خالی از شخصیت های حقیقی است و خالی از سفر، بلکه به دور خود چرخیدن است. خیلی ممنون

متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: آری! «اگر قصه ها خالی از دعاست، خالی از شخصیت های حقیقی است». و از آن مهم‌تر امیدواریِ رزمندگان و رهبر معظم انقلاب است که این روشن‌ترین شکلِ دعا در حرکات و گفتار آن‌ها می‌باشد. زیرا به صحنه‌آمدن در عین امیدواری به مدد الهی، حکایت از روحی می‌کند که در عمل نیز در حال دعا می‌باشد و شخصیت‌های قصه با چنین روحیه‌هایی دنیایی از امید را مقابل انسان می‌گشایند، امیدی که حاصل از دعاهای آن‌ها است در تنهایی‌های‌شان؛ و به گفته شما تجربه‌های رقم‌خورده در نیایش‌ها. بی‌حساب نیست که رهبر معظم انقلاب در سخنان اخیرشان با دانشجویان در رابطه با امید نسبت به آینده فرمودند: «البتّه بعضی از نسل‌های گذشته‌ شما اینجا کم آوردند، در این مورد کم آوردند و دچار خطا شدند؛ یعنی آنجایی که نبایستی مأیوس بشوند، نباید ناامید بشوند، ناامید شدند، و این ناامیدی آن‌ها را از میدان خارج کرد، و بعضی‌هایشان هم بدجوری خارج شدند! حالا بعضی‌ها فقط خارج شدند امّا بعضی‌ها علاوه بر خارج شدن از میدان مبارزه‌ انقلابی، هم‌صدای با دیگران هم شدند. خب پس این توصیه‌ اوّل من: مواظب باشید به افق پشت نکنید، به قلّه پشت نکنید، همیشه به سمت قلّه و به سمت افق روشن حرکت کنید.»

دعا، حقیقتاً داستان وجود آدمی است تا با بیکرانه وجود خود در عین فقر ذاتی‌اش، به بیکرانه حضور حضرت حق در عین غنای ذاتی‌اش متصل گردد و ما در داستان و سینما نمی‌توانیم از این امر مهم غفلت کنیم. موفق باشید

32400

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار سلام علیکم و رحمة الله. همان طور که مستحضر هستید، افرادی چه به ظاهر متدین و حتی روحانی (بیشتر در فرقه ضاله شیرازی ها) و چه افرادی غیر مذهبی (روشنفکرنماها) بویژه امروزه، بر تبل سکولاریسم و جدایی دین از سیاست (بخصوص نسبت به مسئله ولایت فقیه) مغرضانه یا جاهلانه می کوبند و این تفکر باطل و غیراسلامی را به شدت تبلیغ می‌کنند. ما اما حسب الامر رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای مدظله العالی موظفیم در راستای جهاد تبیین، با این خط فکری و انحرافی مبارزه کنیم. لهذا از حضرتعالی درخواست می شود در این مهم ما را یاری بفرمایید. استدلالات قرآنی و احادیث اهل بیت علیهم السلام که مؤید اسلام سیاسی و مسئله ولایت فقیه است قطعا مفید و کاربردی خواهد بود. بنده مطالب و استدلال هایی در مقالات و کتب مختلف خواندم اما منبعی (کتاب یا مقاله) که در این زمینه جامع و کامل کار کرده باشد (و تمام یا اکثر آیات و روایات اسلام سیاسی را شامل باشد) نیافتم. لطفا در این زمینه ما سربازان جهاد تبیین و دلسوزان اسلام و انقلاب را یاری بفرمایید. قبلا از عنایات حضرتعالی متشکریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در جریان هستید که حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در کتاب «ولایت فقیه» خود دلایل خوبی در این رابطه مطرح نموده‌اند. در جواب سؤال شماره 32396 بحثی تحت عنوان «مبانی حکومت دینی» عرض شد که خوب است به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید

32271

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: بنده پدرم چند وقت قبل از دنیا رفتند. بنده ولی حال خوبی ندارم و به این فکر می کنم که آایا می‌توانستم که کاری کنم که این اتفاق نیفته؟ آیا بنده گناهکارم؟ اگر گناه کردم چطور باید جبران کنم؟ و همچنین اینکه مدتی هست درگیر مشکلات و بلاهای فراوان هستم. برای نجات چه باید کرد؟ استاد بسیار التماس دعا دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرگ و زندگی در دست خداوند است. خداوند می‌فرماید: «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقينَ» (60/ واقعه) ما هستیم که بین شما زندگی‌ها را اندازه می‌زنیم و کسی نمی‌تواند از ما سبقت بگیرد. او زندگی دیگری را شروع کرده، برایشان صدقه بدهید و نماز بخوانید تا شما به ایشان کمک کرده باشید و ایشان نیز برای شما دعا کنند. موفق باشید

31769
متن پرسش
سلام استاد عزیز: چرا کشورهای مسلمان عقب مانده اند. پیشرفت بشر بعد از دوره رونسانس در اروپا شکل گرفت. آخوند ه‍ای مسیحی حاکم مطلق آن دوره بودن و هر کسی که مخالف رأی آنها بود می گشتن مثل گالیله که گفته بود که زمین گرد است اما متدینان به مذاقشان خوش نیامد و گفتند که زمین بیضوی هست و آن دانشمند را بدون تحقیق و اثبات کشتند. برای همین در اروپای آن زمان به این نتیجه رسیدن که دین و مذهب باید کنار گذاشته شود و جایی به اسم واتیکان به آنها دادن و گفتن فقط در آنجا حق حکومت دارید و در کار مملکت داری حق دخالت ندارید. دین و مذهب بیرون از دولت باید باشد و نظام مدنی باید حاکم باشد در انتخابات آزاد. این شد که اروپا جان گرفت و به این همه پیشرفت و اختراع و اکتشاف و پیشرفت دست یافت بدون دین و مذهب که این همه بدبختی و عقب ماندگی و مریضی و فقر برای آنها درست کرده بود. انسان اشرف مخلوقات خدا ه‍ست. آیا ادیان و مذاهب تا به حال چه خدمتی چه اختراعی چه ابتکاری چه دانشی چه صنعتی چه شغلی وووو ایجاد کردن به جز دروغ و دغل و خرافه و در جا زدن و بدبختی ایجاد کردن. با شکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌دانید که بازخوانی این موضوع مفصل است و غفلت‌های تاریخی ما در زمان قاجار امری نیست که بتوان از آن چشم پوشی کرد. ولی آیا غرب به گفته دانشمندان و متفکران خود به جهت غفلت از امور قدسی و دیانت انبیاء، توانستند از آن‌همه تلاش خود بهره بگیرند؟ و یا به قول خودشان در قرن نوزده گفتند خدا مُرد و در قرن بیستم متوجه شدند بشر مُرد. و این‌جا است که از اواسط قرن بیستم گرایش به دین افزون شد و به قول میشل فوکو انقلاب اسلامی آمد تا روحی باشد در جهان بی‌روح. و در همین رابطه هانتیگتون نظریه‌پرداز آمریکایی معتقد است جهان آینده، جهان ایران و هند و چین است به جهت آن‌که در کنار تفکر علمی بنای نفی امور قدسی را ندارند. موفق باشید 

31714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله. سلام استاد بزرگوار: متن زیر را بعنوان یکی از شاگردای شما که اگر لایق آن باشم نوشتم اگر میشه لطفی کنید، آن را بخوانید و اگر نکته‌ای هست ممنون میشوم گوش‌زد کنید. بسم الله فیلمنامه نویس و داستان نویس و کارگردان امروزی انقلاب اسلامی، باید با خانواده‌های شهدا و یا جانبازان نشست و برخواست و گفتگو و رفت و آمد داشته باشد، علاوه بر آن باید خود را با متون واقعی داستان های شهدا مأنوس کند، تا آن افق هایی را که در دفاع مقدس به سمت دل‌های مردم آن زمان گشوده شده درک کند تا آن را در قالب هنری که خود دارد بیاورد. با این عمل شور ایمانی هنرمند تعالی پیدا می‌کند، و زمینه الهام نفسانی تاریخ آینده خود که همان انقلاب اسلامی است در دل پیدا خواهم کرد، و با توجه به جهان بینی که امام خمینی (ره) به میان آورد خوب متوجه خواهیم شد که با این عمل (فکر و ذکر خود را درگیر زندگی و ابعاد زندگی شهدا و خانواده‌های آنها کردن) خیال هنرمند پاک نورانی خواهد گشت، که می‌تواند با این شأن، خوب می‌تواند راه انقلاب اسلامی را با حفظ جایگاه‌اش ادامه دهد. در ادامه راه خوب متوجه این خواهید شد که نمی توان با فکری که غرب بر ما (بخصوص به وسیله‌ی هنرش) تحمیل کرده و مثل روحی، دستگاه فکری ما (که با آن پدیده‌ها را برسی می‌کنیم) تحت تأثیر خود در آورده، و می‌خواهیم با خون، خون را پاک کنیم. اگر نکته قبلی را خوب متوجه شویم، می‌بینیم با دست و پا زدنی در خون باید از این طور تفکری که عین نیاندیشیدن (بی تفکری) است، چرا می‌گویم عین بی تفکری است چون خود شخص متوجه خواهد شد در برکه‌ی گِلی قرار دارد، که اگر پای اولی را بیرون بیاورد می‌بیند پای دومی بیشتر در گِل فرو رفته، و آنجاست حس می‌کند باید کسی از بالا دو دست او را بیگرد و از بالا او را بیرون بیاورد، این بیرون آمدن مگر با تفکر یقینی (وجودی) رقم نخواهد زد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است. در مسیری که اراده الهی، روح شهدا را احاطه کرده است و مطابق آن احاطه الهی، آن شخص و شخصیت به ظهور آمده، می توان قدم زد و در آینه حرکات آن‌ها اراده و انوار الهی را دید و هنرمندانه وصف کرد. اخیراً در رابطه با پیام امام نسبت به شهدای هنرمند که در تاریخ ۳۰ شهریور سال ۶۷ دادند در اینستاگرام عرایضی شد. امید است که مفید افتاده باشد. موفق باشید

31584

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمت خدمت استاد بزرگوار: ببخشید استاد در بخشی از کتاب زن می‌فرمایید؛ « بشر همواره سه نوع «بودن» داشته كه عبارت است از «معنايِ بودن»، «حقيقتِ بودن» و «شكل و سرايِ بودن»، كه اگر اين سه بودن برايش درست حاصل شود، ديگر خود را بي خانمان و بي وطن احساس نمي كند.» خواستم بپرسم مراد از هرکدام از این سه نوع بودن دقیقا چی هست؟! مرزشون رو دقیق نمیتونم تفکیک کنم. متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان مقدمه فهم این مطالب، خوب است که مباحث معرفت نفس و «برهان صدیقین» را دنبال فرمایید. موفق باشید

31411
متن پرسش
سلام استاد: چرا ایران به مقابله با طالبان در افغانستان نمیره؟ مگه با داعش در سوریه فرق میکنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار جریان متفاوت است. پیشنهاد می‌شود مصاحبه آقای علی علیزاده با آقای محمد حسین جعفریان در کانال تلگرامی ایشان را دنبال بفرمایید. https://t.me/jedaalبه نظر می آید خوب است رفقایی که جریان افغانستان را دنبال می کنند نظرات آقای جعفریان را  بدانند . به خصوص که تنها ما را در جریان طالبان می گذارد بدون ردّ یا قبول. موفق باشید  

31353

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: با تشكر از حوصله استاد در پاسخگويي به سوالات - در شرايط كنوني (سلطه فضاي مجازي بر اوقات دانشجويان و بيشتر افراد مردم و...) مهم ترين وظيفه بخش فرهنگي دانشگاه ها كه بتوان با انجام آن در دانشگاه تاثير عملي بر اقشار دانشگاهي گذاشت كدام است؟ اگرچه سوال كلي است اما كد هايي را بفرماييد استفاده مي‌كنم - يا منبعي را معرفي نماييد. ان شاءالله سلامت باشيد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده توجه به مسائلی است که ما در این تاریخ داریم و امکان عبور از آن مسائل را می‌شناسیم که از نظر بنده درک حضور تاریخی انقلاب اسلامی و عبور ما از تنگناهای تاریخی گذشته، مهم‌ترین مسئله امروز ما می‌باشد. کتاب «انقلاب اسلامی و طلوع جهان بین دو جهان» سعی دارد در این رابطه مطالبی را طرح کند. موفق باشید

31327

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: استاد عزیز صوت سوره احزاب را که گوش کردم شما فرمودید بانکها دیرکرد می‌گیرند و این حرام است و به نظرم درستش هم همین است و حرف و استدلال شما درست است، سوال اینکه چرا شورای نگهبان به بانکها اجازه اخذ دیرکرد را داده؟ با توجه به آثار وضعی که این حرامی در زندگی و جامعه دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت الله جوادی این موضوع را مکرر مطرح و دنبال می‌فرمودند. نمی‌دانم کار به کجا کشید. ظاهراً تغییراتی کرده است. موفق باشید

31311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام به استاد عزیز: ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست / هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام حافظ با این شعر به چه ابعادی از نفس، چه حضوری و چه افقی اشاره می‌کند؟ آیا به بقاء نفس و حضوری با توجه به وجود؟ و یا غیر از آن. بیشتر بیت دوم رو شرح بدید خیلی ممنون میشم. با تشکر از استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت با حقیقت و حضرت محبوب همواره اوست که به ظهور می‌آید و تجلی می‌کند و لذا «هرچه آغاز ندارد نپذیرد انجام». ما همواره در معرض تجلیات انوار او هستیم. مهم آن است که از این موقعیت غفلت نکنیم. موفق باشید

31082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ۱. استاد بنده که یکی از شاگردان استاد جوادی آملی حفظه ا...هستند، فرمودند که بحث مفصل عقلی و روایات متعدد داریم که از اول تا آخر معراج پیامبر (ص) جسمانی بوده، استاد این با معاد جسمانی چه طور جور درمیاد؟ مباحث حرکت جوهری گوش داده شده، ۲. اینکه جسم پیامبر (ص) سایه نداشته یعنی چه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در جزوه «نحوه حیات بدن اُخروی» عرض شده، لازمه جسمانی‌بودنِ معاد و معراج، جنسانی بودنِ آن به معنای مادی‌بودنش نیست. موفق باشید

30855
متن پرسش
با عرض سلام خدمت حضرتعالی: ما معتقدیم که خداوند حکیم است و کار بیهوده انجام نمی دهد و هيچ چيز او عبث و بیهوده نیست. از روایت قدسی تلویحاً یا صراحتاً می توان یافت که علاقه شدیدی خداوند متعال به انسان دارد. پس حتماً انسان چیزی در انسان هست به نظر حضرتعالی حکمت این عشق به انسان دارای فقر ذاتی از سوی ذات لایتناهی حق چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ابن عربی در فصّ «آدمی» روشن می‌کنند که حضرت حق انسان را نمایش اسمای حسنای خود نمود تا خود را تفصیلاً به نمایش بنشیند. به گفته جناب حافظ: «نظری کرد که بیند به جهان صورت خویش / خیمه در مزرعه آب و گِل آدم زد». موفق باشید

30395

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: طبق شنیدهام از فضل و کرامت علامه می‌خوام درخواست کنم ایشون یک پند با نصیحت برام به عنوان زکات علمشون اینجا بگن، من یک آدم معمولی و گناه کارم و پندشون در حد فقهی با صالحین نباشه. شاید گره ای از گره های زندگیم باز کنه در پناه حق باشن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری عزیز! از او که نصیحت می‌خواهی، آیت الحق جناب آیت الله حسن‌زاده آملی هستند که در کتاب «الهی نامه»شان از خدا می‌خواهند که «حَسن‌شان کرده است، اَحسن‌شان کند». در حالی‌که بنده طاهرزاده اصفهانی هستم که دربه ‌در به دنبال طهارتم، چه رسد به «حَسن‌بودن»!! به هر حال به ما گفته‌اند: «تا عقل و فضل بینی، بی‌معرفت نشینی/ یک نکته‌ات بگویم، خود را مبین که رستی». موفق باشید

30382

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: در رابطه با تحلیل وقایع تاریخی انقلاب سال ۵۷ ایران ؛ اگر بپذیریم تحلیل پزیتیویستی آن پس از ۴۱ سال منصفانه نیست اما باید بپذیریم نگاه شهودی رنه گنونی نیز در این حجاب زمانه کافی نیست و لذا استدعا دارم این بار از فضای پدیدارشناسی موضوغ را نقد بفرمایید و بگویید اولا: زدن هواپیمای روح الله خمینی توسط آمریکا چه تبعات مختلفی داشت که آنها این کار را انجام ندادند؟ ثانیا: آیا فرانسه صرفا با نگاه بشر دوستانه و با ژست دموکراسی دوستی به ایشان پناهندگی داد؟ و یا مسائل دیگری نیز بوده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خداوند است که جهان را اداره می‌کند. و برای سرنگونی نظام شاهنشاهی می‌توان به این آیه فکر کرد: «وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا»و ما چون اهل دیاری را بخواهیم به کیفر گناه هلاک سازیم پیشوایان و متنعّمان آن شهر را امر کنیم آنها راه فسق در آن دیار پیش گیرند پس آنجا تنبیه و عقاب لزوم خواهد یافت، آن گاه همه را هلاک می‌سازیم. موفق باشید

نمایش چاپی