باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته نکات خوبی را مطرح میفرمایید. آری! در برزخ نزولی که روح، از مقام بالاتر وجود تکویناً به مرتبه نازلتر نزول میکند، نقصهایی محقق میشود که صورت این فرآیند، نزدیکی به شجره ممنوعه است که نماد عالَم کثرت میباشد عالمی که جامعیت ندارد و هرچیزی، چیزهای دیگر نیست. در حالیکه در مقام برتر یعنی در مقام جامعیت هر چیزی، چیزهای دیگری هم هست مثل نور سبز در نور بیرنگ. ولی در طیف نوری که از منشور عبور میکند نور سبز، شش نور دیگر نیست. در رابطه با حضور در عوالم مادون یعنی عالم اسفل السافلین و تجربه چنین حضوری خوب است به جواب سؤال شماره 30869 رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً اینطور نیست. در همان دو روز هم به دنبال خدا بودید و خودِ حضرت ربّ راه را نشان دادند زیرا با نیّت صادق به دنبال حضرت ربّالعالمین به هر در و دیواری زدید تا بالاخره متوجه شدید: «وَ ربّی اَحسَنُ ربّی». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا وقتی پای افراط پیش آید، از نظام تعادل و حکمت خارج میشویم و نسبت ما با خدای حکیم، به هم میخورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. میفرمایند چون هزینهی خانواده به صورت عمده به عهدهی مرد است، همان نصفهای هم که مرد بیشتر از زن ارث میبرد، هزینهی خانواده میکند. البته در این سالها، بحثهایی پیش آمده که بنده متخصص آن نیستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یک طرف قضیه، حضرت ربّ العالمین هستند و ارائهی دین کاملی که به بشر عرضه شده، تا اگر انسانها خواستند حق را بشناسند و بدان عمل کنند، دستشان خالی نباشد. و طرف دیگر مردم هستند که باید با اختیار خود به آن دین رجوع کنند و در طول تاریخ کم و بیش این امر واقع شده و این اقتضای اختیار انسانها میباشد که خودشان راهِ حق را بیابند و بدان پایبند باشند. که رویهمرفته اینچنین شده و میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کعبه محاذیِ بیتالمعور است و بیت المعمور محاذی عرش است و عرش بر چهار اسمی که در تسبیحات اربعه متذکر میباشد، حمل میشود و از این جهت کعبه قبلهی مسلمانان میباشد. آری! مولایمان علی «علیهالسلام» مظهر انوار عرشی بیت المعمور است ولی آن حضرت که نمیشود قبلهی مسلمانان بشود. ۲. نمیدانم. ۳. مسئول سایت إنشاءالله توجه فرمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فیلسوفان غربی هم نسبت به بشر جدید دغدغههای خوبی داشتهاند که به نظر میاید در کنار فلسفهی اسلامی میتوان نسبت به آنها نیز فکر کرد و جایگاه آنها را نادیده نگرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سلوک فردی به تنهایی یک امر فکری است و البته در جای خود مفید میباشد. ولی سلوکی که در بستر تاریخی باشد که با انقلاب اسلامی شکل گرفته، سلوک قلبی است و موجب شور ایمانی میشود و راه شهدا را در مقابل ما میگشاید.
با حضور انقلاب اسلامی در تاریخ، منابع هویتبخشیِ ما که در جهان مدرن در حال بیرنگشدن و فراموشی بود، امکان بازخوانی یافت و توانستیم از آیندهی تیره و تاری که جهان مدرن گرفتار آن است، به آیندهای دیگر نظر اندازیم و آنچنان با به ظهورآمدن انسانیت توسط شهدا، روحی انسانی چشمها را به خود جلب کرد که امیدواری به حقیقت دلها را گرم نمود و این یعنی باز انسان میتواند در اندیشههای متعالی مأوا بگیرد و باز خداوند در جانها حاضر شود و زندگی از سرگردانی و بیجهتی، جهت خود را پیدا کند. زیرا پس از سالها روشن شد آنجا که معنا و حقیقت نباشد، آدمی نمیماند. آدمی زیر سایهی حقیقت مأوا میگیرد و از پوچیِ دنیای مدرن فاصله میگیرد تا گرفتار زندگی روزمرّه نگردد و به هر چیز تن دهد. و از این جهت در این زمانه نیاز به سلوکی داریم در بستر انقلاب اسلامی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث حرکت جوهری عرض شد که این عالم قیامت میشود و باز عالمی دیگر و قیامتی دیگر. در روایت داریم: «عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ الطَّيِّبِينَ مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ وَ أَقَامَهُمْ أَشْبَاحاً قَبْلَ الْمَخْلُوقَاتِ ثُمَّ قَالَ أَ تَظُنُّ أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَخْلُقْ خَلْقاً سِوَاكُمْ بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ خَلَقَ اللَّهُ أَلْفَ أَلْفِ آدَمَ وَ أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَنْتَ وَ اللَّهِ فِي آخِرِ تِلْكَ الْعَوَالِم» - ابو حمزه ثمالى گفت از حضرت زين العابدين عليه السّلام شنيدم ميفرمود خداوند محمّد و علي و پاك فرزندانش را از نور عظمت خود آفريد و آنها را بصورت شبح قرار داد قبل از آفرينش مخلوقات سپس فرمود تو خيال ميكنى خداوند جز شما چيزى نيافريده بخدا سوگند هزار هزار آدم و هزار هزار عالم آفريد كه تو در آخرين عالم قرار گرفتهاى. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علت در این موارد به معنای تجلی است و دوگانگی بین علت و معلول مطرح نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سوپر من در بستر ارادهی معطوف به قدرت است و این غیر از شخصیتی است که سلحشوری او در عین دانایی و ایمان میباشد. امثال زورو اگرچه ممکن است وجوه مثبتی از خود نشان دهد، ولی همچنانکه عرض شد سیرهی ابراهیمیون در کنار سلحشوری، دعا و توکل میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکتهی بسیار مهمی است که جایگاه و رسالت ما در کنار شهدا کجاست. در کتاب «گوشسپردن به ندای بیصدای انقلاب اسلامی» عرایضی شده است بخصوص جناب شهید آوینی مدّ نظر آورده شده که چگونه در کنار شهدا با تبیین تاریخی که شهدا شکل دادهاند میتوان مسئولیت خود را به انجام رساند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید باید کار را با مبانی شروع بفرمایید. سیر مطالعاتی سایت چنین راهی را پیشنهاد میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را خود استاد باید شرح بدهند که منظورشان از استحاله، چیست. و البته مسئله بسیار حساس است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده «برهان صدیقین» جناب ملاصدرا در این مورد بسیار توانا است. کتاب «از برهان تا عرفان» همراه با شرح صوتی آن که هر دو بر روی سایت هست، إنشاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر اذن داشته باشید و شرایط دو تفکر طوری باشد که آن گرایشِ دنیایی فراهم باشد؛ آری! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کلی سِعی، نظر به وجود دارد مثل حضور حق در عالَم که وسعت آن کلّ عالم را فرا گرفته. ولی کلی منطقی، نظر به مفهومی دارد که با مصداقهای کثیر تطبیق میکند، مثل مفهوم انسان. ۲. میتوان اینطور فکر کرد. ۳. انسانهای سادهلوح از بهکاربردنِ تعقل، کمتر بهره دارند ولی از نظر فطرت، مثل همهی انسانها دارای فطرت توحیدی هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال سیرهی ما باید سیرهی محبت به غیر باشد. به گفتهی جناب حافظ:
تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد هرکه خاکِ در میخانه به رخساره نرُفت
در رسیدن به وادی محبّت و شور عشق، نهتنها باید دل در گروِ میخانهی شوق و محبت به دیگران داشت، بلکه باید خاکِ در میخانه را نیز با رخساریِ خود، جاروب کنیم. زیرا نوشیدن محبت که همان میّ عشق و زیرپاگذاردنِ خودبینی و خودخواهی است نیاز به جهش دارد، جهشی که به کلّی انسان از شخصیت تک بُعدیِ قبلی خود آزاد شود و تماماً به دوستداشتن فکر کند و در این راه، حاضر باشد خاک مسیری را که به دوستداشتن میانجامد، با مژهی چشم جاروب نماید حاکی از آنکه در اوج تواضع خود را در مسیر محبت قرار دهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا حرف از این بالاتر که قرآن میفرماید خداوند انسانها را بر اساس فطرت الهی آفریده؟ و کافی است ما کارهای خلاف دین نکنیم تا انسان بر اساس فطرتش جلو برود. در ثانی این از حقوق زن است که هنگام ازدواج، همسر او مانع فرزندآوری او نگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز عجیبی است از آن جهت که بالاخره روحِ همین آدمها در دورهی جنینی که در اصیلترین موقعیت خود قرار دارد، بدن خود را شکل داده و بعداً همین افراد طالبِ بدن دیگری میشوند. آیا میتوان گفت که طلبِ بعدی برای آنها طلبی اصیل نیست؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از چیزی گِله دارید که همه گرفتار آن هستیم. در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» راهکارهایی در میان آمده است بد نیست به آن رجوع کنید ولی کار آسانی نیست و انتظار نتیجهی سریع نداشته باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکات بسیار خوبی اشاره فرمودید. دقیقاً موضوع همینطور است که میفرمایید. مشکل دیوم هیوم آن است که از آن ساحتی که باید به خارج رجوع کند، غفلت کرد و تکیه بر حسّ خود نمود. آری! وقتی که انسان به یکی از ابعاد معرفت را از بقیهی ابعادِ معرفت که خداوند در نفس ناطقهی انسان قرار داده؛ تکیه کرد به همان مشکلی میافتد که امثال آقای هیوم گرفتار آن شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در عالم ملکوت، بحث در رفعِ حجاب است و این به خودی خود نوعی ارتقاء به حساب میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه معرفت صحیح است که عبادات را عمیق و لذتبخش میکند. پیشنهاد ما معرفت نفس است. موفق باشید
با سلام و احترام استاد، بنده چند سال هست که درگیر سرطان هستم و در این مدت به طور پیوسته درمان های سخت و سنگین انجام دادم، بارها مرگ رو احساس کردم ولی خواست خداوند اینچنین نبود. قبل از ابتلا به سرطان ورزشکار و پرانرژی بودم اما مدتی بخاطر بیماری های دیگر و ناراحتی های مرتبط دچار افسردگی شدم و به نوعی تضادهای فکری داشتم و دنیا رو کافی نمی دونستم اما برای رسیدن به حقیقت سردرگم بودم. از لحاظ اعتقادی ادعایی ندارم ولی قبل و حین بیماری به اصولی پایبندم و حداقل میتوان گفت به لطف خدا محبت اهل بیت از کودکی در دلم هست (هرچند در عمل ازشون فاصله داشتم) مدتی قبل هم با یک شخص قابل اعتماد و آگاه به علوم غریبه دیدار داشتم و اعتقاد به وجود طلسم داشتند و راهکارهای شرعی بیان کردند. به هرحال و به هرعلتی این ابتلا به بنده رسیده و صلاح خدا اینگونه بوده و بنظرم علت اصلی ینک نوع ضعف در خودم بوده. پرسش بنده از جنابعالی این است که در این شرایط چگونه میتوانم از این سختی ها بهترین بهره را ببرم؟ گاهی اوقات خیلی نگرانم نکنه گناهی کرده باشم که مستحق این ابتلا شدم. و همچنین دغدغه ی کار و فراهم نبودن شرایط تشکیل خانواده و عقب افتادن در زندگی دارم. البته در این مدت نشانه ها و خواب هایی دیدم که به عنایت و خیرخواهی خدا باور دارم. ممنون میشم راهنماییم کنید. موفق باشید. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر در همین سختیها، عمق معارف توحیدی خود را بیفزائید، با جهانی بس گشوده و متعالی روبهرو میشوید. تا آنجایی که به گفته جناب مولوی انسان در شرایطی قرار میگیرد: «زیر دریا خوش بُود یا روی آن/ مِهر او دلکش بود یا قهر آن». بنابراین سلامتی جسم و بیماری جسم تفاوتی نخواهد کرد. معارفی مانند «معرفت نفس» از این جهت نقشی اساسی دارد. موفق باشید