بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30438

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من خانمی ۲۸ ساله هستم و یک فرزند سه ساله دارم و باردارم هستم. من جدیدا خیلی زود عصبانی می‌شوم مخصوصا با فرزندم پرخاشگری می‌کنم و بعد عذاب وجدان می‌گیرم. خیلی ناراحت هستم و مخصوصا برای تربیت فرزندانم نگران هستم چون تمام وقت من به بچه داری میگذره و دست تنها هستم. چکار کنم صعه صدر پیدا کنم و این اخلاقم از بین برود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه باشید خداوند است که روح‌ها را هدایت می‌کند. لذا نباید چندان نگران بود. وظیفه‌ی ما تذکر دلسوزانه به فرزندان‌مان است، بقیه‌اش را خداوند حلّ می‌کند. موفق باشید

30423

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض تبریک اعیاد ماه مبارک رجب و آرزوی توفیق طاعات روزافزون خدمت پدر بزرگوار معنوی استاد طاهرزاده، مطلع شدیم که در حوزه علمیه پروژه ای بنام نجف در دست راه اندازی است. این پروژه با استفاده از هوش مصنوعی قادر است الگویی خاص از روایات ارائه بدهد و استباط حکم کند. استاد با توجه به مبانی غیر الهی این تمدن امروزی این اتفاق در دل حوزه فاجعه نیست؟ یعنی کارکرد یک فقیه در حد یک ماشین است؟! و آمدیم روزی کل ابزار الکترونیک عالم مختل شد بعد تکلیف اجتهاد چه می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آن نرم‌افزار بر اساس داده‌هایی که ما به آن داده‌ایم، جواب می‌دهد. مگر می‌شود از این طریق برای هرکس و در هر زمان نتیجه گرفت؟ موفق باشید

30418

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام به استاد بزرگوار: سالهاست درسهای شما را گوش میدم بیش از ده ساله. بعضی از بحثها را مینوشم و بارها به جان مینشانم. برای افرادی هم گاهی بازگو کرده‌ام و به دنبال ترویج این خوانش باطنی و پرمغز از دین هستم. گاهی اذکاری را انتخاب می‌کنم و مداومت دارم گاهی خوابهای جالبی می‌بینم. امروز دیدم که تعدادی آقایانی که در خواب می‌دانستم اینها بعدها شهید شده اند برای اینکه در پرواز همراه امام خمینی باشند باید این شرایط را بپذیرند و پذیرفته اند هیچ لباسی نپوشیده بودند و پارچه سفید نورانی روی آنها کشیده بودند باید می‌پذیرفتند در طول پرواز با امام بیهوش باشند و این بزرگواران پذیرفته بودند. همین که بیدار شدم متوجه شدم باید دست از خودی هامون برداریم تا امام ما را پرواز دهند. من خیلی خیلی دلتنگ راهنمایی حضوری و خصوصی از حضرتعالی هستم اگر امکان داره و صلاح می‌دانید دستگیری کنید. عصر نیمهء رجب به دنبال گشایشی هستم. امروز حمد که میخوندم احساس پرواز داشتم. اگر بزرگواران خواستند جوابی از حضرتعالی به بنده برسانند این شماره بنده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بشر امروز اگر چه تحت تأثیر فرهنگ مدرنیته، دست‌هايي از ابريشم دارد، ولي قلبش آهنين شده و ماشينيسم تمام زواياي روان او را تسخير كرده است و لذا تمام ارتباطاتش را از تعادل خارج نموده، در چنین بحرانی هوشياري بزرگ آن است كه انسان بتواند روان خود را طوري مديريت كند كه نه‌تنها از بحرانِ خشونت‌بار و خشونت‌زای دوران جدید آزاد شود، بلكه بر خطاهاي گذشتة خود نيز اصرار نورزد و در کلیه روابط خود تجدید نظر کند.

    آدمی در همه اوقات و هرجا که هست، چه بداند و چه نداند، وجودش با نسبت‌هایی که دارد متعین می‌شود. حضرت سجاد (ع) در دعای مکارم‌الاخلاق در نیایش با خدای خود در طلب کشف بهترین نسبت‌ها با خود و دیگران و جهان و با خدای خود می‌باشند و ما را به دست‌یابی نکاتی دعوت می‌کنند که برای سکنی‌گزیدن و به‌سربردن در زندگی اجتماعی از ضروریات است. موفق باشید

30320

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: عرض احترام و ادب استاد عزیز و خدا قوتتان بدهد. اولا: در ماه رجب نوشته ای داشتید در مورد روزه روز دوشنبه و چهارشنبه و پنجشنبه. حالا آیا منظورتان دوشنبه ها و چهارشنبه ها و پنجشنبه های هر ماه یا در این سه ماه مي‌فرمایید؟ دوما: شنیدم از علمای اصفهان رهبرمان امسال روز عید نوروز به خاطر کرونا مشهد نرفتند. آیا ما هم می‌توانیم از پیروی ایشان نرویم یا ما با ایشان فرق می‌کنیم؟ به خاطر از جنبه های دیگر سوما: در مورد اخلاص یا نیت صدق مطلبی وارد ذهنم شد که در جمعی که نشسته ایم صبحانه می‌خوریم کسی تعارف می‌کند اما با اینکه میل داریم اما به خاطر آبرویمان که نگند چقدر مي‌خوریم یا به دلیل های دیگر آیا هنوز ضعف اخلاص یا صدق داریم؟ ممنون از زحمات شما که وقتتان را صرفمان می‌کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد روزه‌های ماه رجب، هر روز ار روزهای آن ثواب خاص خود را دارد. در این مورد نکات خوبی در مفاتیح هست ولی در مورد سایر ماه‌ها، بحث 5 شنبه اول و آخر ماه و چهارشنبه‌ی وسط ماه توصیه شده است 2- شاید رهبر معظم انقلاب به جهت ازدحامی که در سخنرانی ایشان در روز اول فروردین پیش می‌آمد، مشرّف به مشهد مقدس نشدند 3- فکر نمی‌کنم این موارد، مشکلی در اخلاص به‌وجود بیاورد. موفق باشید

30175
متن پرسش

سلام محضر حضرت استاد طاهرزاده عزیز: حاج آقا بنده یک دانشجو معلمی هستم که به تازگی وارد دانشگاه فرهنگیان شده و خواستار این هستم حاج قاسم سلیمانی و علامه مصباح شغل خودم بشوم و مصباح ها و سیلمانی ها و فخری زاده ها تربیت کنم و دانش آموزانی آشنا با اکنون تاریخ خود تقدیم جامعه کنم و با تبعیت محض از ولی فقیه زمان حضرت امام خامنه ای، ایشان را برای اداره ی این کشور یاری کنم تا ایشان مسیر هدایت جامعه به جامعه مهدوی و وصل به ظهور ولایت عظمی را سرعت بشوند. لطفا یک مسیر روشنی را برایم بیان فرمایید و ملزومات چنین افق روشنی را برایم ذکر کنید و هادی این حقیر به این آرمان (تبدیل خودم به آوینی ها و سلیمانی ها و تربیت مصباح ها و سلیمانی ها) باشید. (اعم از سیر مطالعاتی، برنامه عبادی، بیان حوزه های فعالیتی و . . . .) با تشکر از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از سیر مطالعاتی سایت شروع کنید خوب است. ۲. به بحث «انقلاب اسلامی و دوران نهضت نرم‌افزاری» که صوت آن در کانال مطالب ویژه به آدرس @matalebevije هست.  رجوع فرمایید. موفق باشید

29508

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمت الهی بر استاد عزیز: چند سالی است که این مسکین شما را می شناسم لکن توفیق خواندن مکتوباتتان را نداشته ام و تنها گفتگوی شما با آقای دخانچی را دیده ام. خواستم عرض کنم خدمتتان که عمیقا شما را دوست دارم و نمی دانم چرا؟ حقیقتا حب شما در دلم موجد است و امروز بواسطه بحث هایی، چند جلد از کتب شما را خریدم و اکنون «چه نیازی به نبی» مقابلم هست. عذرخواهم که این سطور وقت شریفتان گرفت. فقط خواستم عرض کنم: دوستتان دارم. برای عاقبت به خیری این کمترین هم دعا بفرمایید لطفا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم.

  از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور

تا ملك و ملك گویند تنهات مبارك باد

ای پیش رو مردی امروز تو برخوردی

ای زاهد فردایی فردات مبارك باد

كفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد

حلوا شده‌ی كلی، حلوات مبارك باد

موفق باشید

29395

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بعضی از پی دی اف های کتابای کنکور حرامه و باید خودمون بخریم. منتهی ما اون کتابارو داریم و خریدیم. ولی ماله خواهرمه و به من نمی ده. آیا میتونم اون کتابایی رو که داریم فایلشونو دانلود و استفاده کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً باید احتیاط کرد. خوب است که از دفتر مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید

28601

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود: استاد نظر شما در مورد شبههء استاد «دین و زندگی» ما چیست؟ لزوم فوری و قاطعانه ی بازنگری و حذف سازمان اوقاف و تملک همه ی موقوفات بنفع مردم و دولت (وزارت اقتصاد و دارایی)..
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر می‌شود؟ وقف، حقوقی است که واقف آن جهت و وجه آن را مشخص کرده که مثلاً اموال شخصی خود را در امر خاصی وقف می‌کند و هرگونه تصرفی غیر از تصرفی که واقف تعیین کرده، تصرف غیر مجاز است. موفق باشید

28464

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: در خصوص آیات و روایات موجود درباره خمس توصیح دهید؟ اینکه چند آیه یا سوره از قران کریم در باره خمس وجود دارد‌؟ آیا بر اساس قران کرین خمس فقط به غنائم جنگ تعلق می‌گیرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یک موضوع مفصل فقهی است و بزرگان دین در این مورد مطالب گسترده‌ای مطرح کرده‌اند. به نظر بنده بتوانید در اینترنت جستجو کنید و جواب سؤال خود را بیابید. موفق باشید

28372
متن پرسش
سلام علیکم: در سوال ۲۸۳۶۲ که در باب تفاوت انقلاب اسلامی با نظامهای ایدئولوژیک نوشتید، یک نظری داشتم که خواستم خدمتتان مطرح کنم. با توجه به متن سوال، بیشتر تمرکز بر روی حکومتهای توتالیتر و حکومتهای نظیر شوروی یا حتی در سطح جهان اسلام مثل آل سعود یا آل خلیفه را داشت و این گونه حکومتها با اینکه اساسا بر اساس ایدئولوژی خاصی که قرارست زمامداری و جریان سازی اجتماعی کنند و با حکومتهای مرسوم لیبرال دموکراسی و مدرنیته فاصله و تفاوت دارند، ولی اساسا ظرفیتی برای احیای تمدنی ماورای مدرنیته که در این تاریخ بتواند ظهور و بروز پیدا کند و خویشتن اصیل و توحیدی بشر که اصل وجود و جان و نفس اوست را احیا کند و در عین ظهور و بروز در این عصر، بشر را از عقل منهای عالم قدسی همچنین فرهنگ مدرنیته و سوبژکتیویته شدن دیدگاه بشر عبور دهد و با رجوع به عالم بشر موحد در این عصر و بعثت تاریخی انسان، او را به انس و آشتی با رب العالمین ببرد و با حرکت بسوی وجود و حقایق باطنی عالم، بتواند ما را از تامه های کبری و یا غبارهای آخرالزمانی رها سازد، ندارد و از جنس خقیقتی توحیدی و وجودی و اشراقی نیست. امیدوارم نظرم توانسته باشد این بحث را دریابد و توانسته باشم منظور و مقصود حضرتعالی را دریابم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً همین‌طور است. سعی داشتم در جواب آن سؤال تذکری به سؤال‌کننده‌ی محترم داده باشم، ان‌هم به صورت کاملاً اجمالی. اتفاقاً بعداً گفتم ای کاش متذکر آل سعود که مصداق سخن خانم هانا آرنت می‌باشد؛ می‌شدم. تأکید بنده آن است که وقتی در نظامی حقیقت یعنی توحید، به میان آید اساساً آن نوع تنگ‌نظری‌ها مطرح نیست، هرچند ما نیز بعضاً گرفتار آن نوع داعشی‌گری‌ها هستیم، ولی کلیّت نظام، تقابل توحید با استکبار است و این است مأوای بشر امروز، و راز دفاع ما از انقلاب اسلامی در این‌جا است. موفق باشید   

28233

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: پیرامون سوال ۲۸۲۱۷ که در مورد ترتیب سیر مطالعاتی پرسیدم ۲ ترتیب برای سیر نوشته اول یا دومی بهتره و آیا منطور از سیر مطالعاتی اولیه همان مقدمات اولیه که شامل کتاب جوان و چه نیاز به نبی و ده نکته هست؟ روزی چند ساعت خوبه کتاب هاتون رو بخونیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی همان سیری است که از کتاب «جوان ...» شروع می‌شود. قسمت الف، مربوط به مباحثی است که لازم است دوستان دنبال بفرمایند. موفق باشید

27591

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: حضرتعالی در مباحث تاریخ تحلیلی اسلام فرموده بودید که: یکی از علت های مخالفت با پیامبر این بود که ایشان می خواستند اختیارشان را از آنان سلب کنند و آنان را عبد خدا کنند. آیا می شود گفت علت مخالفت تمامی اقوامی که به سوی آن ها پیامبر فرستاده می شد همین بود؟ اگر جوابتان مثبت است پس چرا آنان با وحدانیت و پرستش خدا مخالفت می کردند؛ یعنی بنده و برده خدا نمی شدند اما به جای بت ها خداوند را می پرستیدند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال وقتی نفس امّاره‌ی انسان، محور شود دیگر نمی‌تواند به خدایی دل بسپارد که مانعِ خداییِ نفس امّاره است. موفق باشید

27345
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: شما فرمودید با توجه به روایتی از پیامبر که دوستی علی حسنه ای است که با وجود آن سیئه زیانی نمی رساند. ۱. آیا عنوان مومن شامل حال کسانی که دوستی علی را دارند اما نماز و حجاب ندارند یا اگر اهل واجباتند اما اهل گناهانی چون غیبت اند می شود؟ ۲. شما فرمودید می توان به آنها نظر مثبت داشت اما آیا اگر ما دوستانی این چنینی داریم می توانیم با آنها انس و دوستی داشته باشیم آیا با سیر و سلوک مغایر نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید هرکس و هرکدام را در جای خود و در اندازه‌ی خود جای داد در آن حدّ که خصومتی در میان نیاید و اگر جای محبت است، از آن غفلت نشود. ۲. به هر حال اگر هر کدام را در جای خود ببینیم و آن‌جا که جای محبت است از آن غفلت نکنیم، در مسیر سلوک موفق خواهیم بود. به گفته‌ی جناب حافظ: «روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد». موفق باشید

27264

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوي سلامتي براي استاد عزيز: در جلسه ۲۳ كتاب حقيقت نوري اهل البيت (ع) مطلبي تحت عنوان انجام عبادات از منظر ائمه‌ي معصومين (ع) يا از منظر وجود مقدس حضرت صاحب الامر (عج) مطرح نموده ايد. من متوجه منظور شما از كلمه منظر نشده ام ممنون ميشم در صورت امكان بيشتر توضيح بفرماييد. (اميدوارم سوالم قضيه اون بنده خدا نباشد كه آخر قصه گفت ليلي مرد بود يا زن)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بدانیم روح‌ها به نحوی می‌توانند با همدیگر متحد شوند، اگر متوجه بودیم بعضی روح‌ها مثل روح اولیای الهی به افقی بس متعالی در عالم نظر دارند؛ سعی می‌کنیم با نوعی اتحاد با روح آن‌ها عالم را بنگریم که راه‌کارِ عملی آن، نظر به سیره و روایات آن‌ها است، ولی با آن چنان رویکردی که عرض شد. موفق باشید

26137
متن پرسش
بسمه تعالی سلام خدمت استاد گرانقدر و عرض تسلیت بمناسبت ایام فاطمیه: با توجه به این سخن بیکن که در مباحث بت های مدرنیته می گوید ما پس از مدرنیته می خواهیم جهان را نه تفسیر بلکه تغییر دهیم، آیا فرهنگ دینی و توحیدی واقعاً بدنبال تفسیر جهان و رضایت و تسلیم در برابر وضع آن است یا اینکه حرکت اصلاحی در بستر دینی هم ممکن است و تعریف آباء مدرنیته از اصلاح مطلب دیگری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته‌ی هایدگر در مقاله‌ی «پرسش از تکنولوژی» همه‌ی مشکل فرهنگ مدرن آن است که نمی‌گذارد تا طبیعت، عطای خود را به بشر عطا کند. در این مورد خوب است به صوت مباحث «ماهیت عقل تکنیکی» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

25992

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد با عرض سلام و ادب: مشکل بغرنجی دارم که امیدوارم با راهنمایی مدبرانه حضرتعالی به لطف خدا حل شود. همسرم انسان حق طلبی است و اعتقادات مذهبی دارد هرچند خیلی عمیق نیست ولی به آن پایبند است. ایشان از لحاظ سنی، زمان شاه بچه بوده و عملا آن دوران را تجربه نکرده است ولی متاسفانه تحت تاثیر تبلیغات وسیع شبکه های سلطنت طلب که با ترفندهای مختلف در جهت تطهیر چهره خاندان پهلوی تلاش می کنند واقع شده و بخصوص به شخص محمدرضا پهلوی ارادت پیدا کرده و عقیده دارد که او بسیار وطن پرست و دور اندیش بوده و در جهت اعتلای ایران تلاش می کرده است!! و اگر سلطنتش ادامه می یافت ما به یکی از قدرتهای منطقه تبدیل شده و مردم زندگی آزاد، آرام و مرفهی داشتند و همچنین رضاخان خدمات زیادی به ایران کرده است!! بخصوص با دیدن اوضاع نابسامان فعلی جامعه، آن را به ناکارآمدی حکومت دینی نسبت می دهد و عقیده جدایی دین از سیاست را مطرح می کند. یکی از دلایل مهم او برای علاقه اش به شاه، صحبتهای او در مصاحبه با چندین خبرنگار آمریکایی و انگلیسی در سالهای ۵۴ تا ۵۶ است که در آن با کاهش قیمت نفت که در خواست آنها بوده مخالفت می کند و خود را حمایتگر مردم ایران حتی با وجود مخالفت اربابانش، نشان می دهد. همسرم می گوید بخاطر این مخالفتهای سالهای آخرشاه بود که خود آمریکا و انگلیس انقلاب ایران را طراحی و اجرا کردند تا او را سرنگون کنند!! می دانم موضوع خیلی دامنه دار و مفصل است ولی آیا راهی وجود دارد که این شبهات پاسخ داده شود و همسرم حقیقت را بفهمد؟ مشاهده چنین عقایدی در همسر، برای من که علاقه عمیقی به حضرت امام (ره) و انقلاب اسلامی ایشان دارم بسیار عذاب آوراست. با سپاس بی پایان و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حدّاقل کتاب‌هایی که خودِ طرفداران شاه و دربار نوشته‌اند را مطالعه کنند، می‌فهمند چه فسادی در نظام شاهنشاهی حاکم بوده است. مثل ۱. از سید الضیاء تا بختیار از بهنود ۲. ظهور و سقوط دولت پهلوی از فردوست ۳. خاطرات علم که آقای دکتر حداد زحمت آن را کشیده‌اند و از وصیت‌نامه‌ی علم، قسمت مربوط به شاه را درآورده‌اند. موفق باشید

25987

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بهره بردن از تکنولوژی و علم تمدن غرب، در کشور ما یک مساله تمدنی بوده و هست و الگوهای متفاوتی هم داده شده و خود شما هم چندین کتاب در این زمینه نوشته اید. اما استاد، یک مسئله دردآور و شاید مضحک این باشه که خیلی ها در زمینه و راهبردهای غربی حرکت می کنند و جهت می گیرند و خب برای اینکه مثلا بگند اسلامی هم شده میان چندین آیه و حدیث کنارش میذارن که دون شان دیانت مبینه. یعنی مثلا می خواهند روان شناسی اسلامی اجرا کنند چند واحد علم النفس هم میان میذارند که واقعاً در ذهن مخاطب هم چنین تداعی میکنه ما خودمون هویت و روحیه مستقل هم نداریم و اصل علم و تمدن در وادی غرب هست حالا ما هم می خواهیم در اون جهت باشیم و در عین حال روحیه اسلامی رو هم در اختیار داشته باشیم که رسماً یک افت برای تمدن اسلامی است. ویژه اینکه ما الگویی مانند فارابی، ابن سینا و ملاصدرا داریم که در برخورد با فلسفه غرب، چنان رویکردی دنبال می کنند که آن مباحث فلسفی در دایره معارف اسلامی وارو شود و حتی راهی برای تبیین و تحکیم عقاید دینی و توحیدی محسوب گردد. و یا الگویی در عصر حاضر مثل شهید شهریاری و احمدی روشن داریم که در برخورد با تنکولوژی مدرن ویژه در انرژی هسته ای، روح تمدنی و قلب سلیم خود را از دست نمی دهند و در عین حال از آن ابزار جهت اعتلای جامعه اسلامی بهره می بردند. واقعاً و حقیقتاً با توجه به اینکه شهید آوینی و حضرتعالی و سایر متفکران انقلابی، اشاره دارید که باید به روح علم و تکنولوژی غرب که در راستای همان روح و وادی غربی است توجه داشت و آن روح علم و تکنولوژی را از آن خود کنیم و به تعبیری به ماده بیگانه، صورت خودمان را بدهیم تا در وادی و زمین ما تعریف شود اما از طرفی در شرایط امروز که عصر پیشرفت تکنولوژی ها و علوم است و از طرفی ما هم با حضور تاریخی انقلاب اسلامی و اشارات امام و آقا، بدنبال تمدن نوین اسلامی هستیم، و اینکه به قول خودتان اگر ابزاری از تمدن غرب گرفتیم باید توجه کرد آن ابزار در راستای همان تمدن و روح غربی تعریف شده، در تمدن نوین اسلامی و جبهه انقلاب امروز در برخورد با این تکنولوژی ها و علوم به نحوی که در دایره اسلامی قراد و تعریف گردد، چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین نگاه که می‌فرمایید؛ عرایضی تحت عنوان «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی میان دو جهان» شده است که می‌توانید به آدرس زیر به آن رجوع فرمایید. موفق باشید http://lobolmizan.ir/post/1651

25806

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: در تفسیر المیزان در ذیل آیات مربوط به سوره توبه جناب علامه (ره) می فرمایند: «رواياتى كه پيرامون تفسير آيات است اگر واحد باشند حجيت ندارند، مگر اينكه با مضمون آيات موافق باشد، كه در اين صورت بقدر موافقتشان با مضامين آيات حجيت دارند، و اين خود در فن اصول، حلاجى شده است، سرش هم اين است كه حجيت شرعى دائر مدار آثار شرعيه اى است كه بر آن حجت مترتب مى شود، و وقتى چنين شد قهرا حجيت روايات منحصر مى شود در احكام شرعى و بس. و اما آنچه روايت در باره غير احكام شرعى از قبيل داستانها و تفسير وارد شده و هيچ حكم شرعى را در آن متعرض نشده بهيچ وجه حجيت شرعى نخواهد داشت. و همچنين است حجيت عقلى يعنى عقلائى، زيرا بعد از آنهمه دسيسه و جعلى كه در اخبار و مخصوصا اخبار تفسير و قصص سراغ داريم و خود المنار هم به آن اعتراف كرده و از احمد نقل كرده كه گفته است : اين روايات اصلى ندارند ديگر عقلا كجا و چگونه به آن اخبار و صحت متن آنها اعتماد مى كنند؟ پس در نزد عقلا هم حجيت ندارد، مگر آن روايتى كه متنش با ظواهر آيات كريمه موافق باشد. پس كسى كه متعرض بحث روايات غير فقهى مى شود در درجه اول بايد از موافقت و مخالفتش با كتاب بحث كند، آنگاه اگر ديد روايتى با ظاهر كتاب موافق است آن را اخذ كند و گر نه طرح و طرد كند. پس، ملاك اعتبار روايت تنها و تنها موافقت كتاب است، و اگر موافق با كتاب نبود هر چند سندش صحيح باشد معتبر نيست و نبايد فريب صحت سندش را خورد. پس، اينكه مى بينيم بسيارى از مفسرين عادت كرده اند بر اينكه بدون بحث از موافقت و مخالفت كتاب، سند روايت را مورد رسيدگى قرار داده و بصرف سند حكم مى كنند به اعتبار روايت، آنگاه مدلول آن را بر كتاب خدا تحميل نموده و كتاب خدا را تابع و فرع روايت مى شمارند روش صحيحى نيست، و هيچ دليلى بر صحت آن نداريم. تازه نامبردگان در روايتى كه جنبه قرينه دارد بحث سند را هم پيش نمى آورند. ببخشید استاد برداشت بنده درست است: ۱. اگر روایتی واحد باشد اما درباب احکام شرعی باشد و سند آن صحیح باشد حجیت عقلی و شرعی دارد. ۲. اما اگر روایتی واحد باشد و در غیر احکام شرعی (مثلا تفسیر آیات و یا شأن نزول آیات) باشد حتی اگر سند آن هم صحیح باشد، حجیت شرعی و عقلی ندارد مگر اینکه با آیات قرآن منطبق باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از آن‌جایی که در حدیث ثقلین «کتاب اللّه و عترت» را برای ما حجت قرار داده‌اند، اگر مطلبی را قرآن متعرض نشده و امام معصوم متذکر شده‌اند، برای ما حجت است. ۲. این حرف درستی است زیرا در این مورد ملاک قرآن است. موفق باشید

24297
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: حلال کنید که وقت گرامیتان را گرفتم. یک چند وقتی است که هر عملی که انجام میدم از درونم به خودم آفرین می گویم و هر کاری که دیگران انجام می دهند یا هر حرفی را که می زنند در درون خودم قضاوت و حلاجی می کنم که ببین اون طرف چه ضعفی داره که داره اینو انجام میده. خلاصه اینکه یک باطن پرحرفی پیدا کرده ام. که همش داره رفتار و سخنان دیگران را مرور و متهم میکنه. میدونم که این حالت عجب نام داره و چوبش را هم دارم میخورم. عدم توفیق خیلی زیاد و انجام گناهان به راحتی. من اصلا اهل گناه نبودم و خیلی مواظبت می کردم. استاد لطفا راهنمایی بفرمایید چطور با این نفس سخنگو مبارره کنم و سرکوبش کنم؟ (نیازی به ارسال به ایمیل نیست. با تشکر فراوان)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان نیّت صادق افراد را در نظر می‌گیرد متوجه می‌شود حتی اگر سخن اشتباهی بر زبان برانند و یا عمل باطلی انجام دهند، چون نیّت‌تان صادق است خدا از آن‌ها می‌گذرد پس چرا ما با اعمال خود معجب شویم و اعمال و افکار بقیه را تحقیر نماییم؟ موفق باشید

32892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: بنده معلم هستم و با دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم کار تربیتی می کنم و به بیان معارف دینی به دانش آموزان مشغولم از کتاب جوان و انتخاب های بزرگ و ده نکته در معرفت نفس مطالبی رو برای بچه ها بیان کردم که با استقبال خوبی مواجه شد خواستم درخواست کنم کتابهای دیگری از خودتان و اساتید دیگری برای دادن نگاه صحیح به نوجوانان در خصوص زندگی و تقویت مبانی اعتقادی این عزیزان معرفی نمایید و اگر توصیه خاصی دارید که در روند کار تربیتی میتونه اثر گذار باشه لطفا بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «چه نیازی به نبی» و «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» که روی سایت هست و کتاب «نامه‌های بلوغ» از مرحوم صفائی حائری إن‌شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید

32678
متن پرسش

با سلام و تشکر فراوان از استاد عزیز و تمام همکارانشان، پرسشم رو حتی المقدور کوتاه می‌کنم که از زحمت خواندن بکاهم. ۱. چرا مخاطب قرآن مردان هستند؟ منظور از جهت ضمیر و افعال مذکر نیست. بلکه در غالب آیات ضمیر مخاطب برای مردان بوده و ضمیر غایب برای زنان است. جوری که وقتی قرآن می‌خوانم و به این آیات، که کم هم نیستند، برخورد می‌کنم احساس ناخوشایندی سراغم میاید. به فرض که در زمان نزول آیات فقط مردان در اطراف پیامبر بودند، که بعید می‌دانم همیشه اینطور بوده، آیا نمی‌شد تمام ضمایر غایب باشد؟ یعنی خدا بفرمایند مومنین چنین و چنان بکنند. یا اگر مخاطب هست، لااقل جداگانه نشود؟ مطالب چندی در پاسخ به این مقوله خوانده ام اما بیشتر به نظر توجیه میایند و قلبم را قانع نمی‌کنند، چرا که قرآن کلام پروردگار عالم مطلق است بی زمان است (نه فقط مخصوص اعراب ۱۴۰۰ سال پیش) و هیچ نقصی از آن انتظار نمی‌رود. ۲. چرا در قرآن وقتی خداوند از حضرت مریم می‌گوید، می‌فرمایند ما او را به زنان عالم برتری دادیم؟ چرا نفرمودند به کل انسانهای عالم، مردان و زنان عالم؟ مگر حضرت مریم فقط بر زنان زمان خود برتری داشت؟ یا مثلا برای حضرت فاطمه سلام الله علیها، می‌گویند سیده النساء العالمین؟ آیا مادرم فاطمه زهرا، فقط سرور زنان عالمین است؟ مگر در قرآن و دعاهای رسیده از اهل بیت، وقتی از پیامبران یا امامان ما گفته می‌شود، در ادامه سید مردان عالم خطاب می‌شوند؟ چرا در مورد زنان جنسیت مطرح می‌شود؟ من متوجه این موضوع نمی‌شوم. چطور تصور کنم مقام انسان نزد خدا به جنسیت بدن مادی مربوط نیست، و مقام انسانی زن و مرد در نزد خدا برابر است در عین حال اینگونه موارد واضح را چطور پاسخ گویم. اگر دخترم که در این عصر و زمان و با فرهنگ حاکم بر این زمان زندگی می‌کند از من این سوالات را بپرسد، چگونه به او پاسخ دهم؟ بگویم روح جنسیت ندارد و روح انسانی مطرح است؟ پس این موارد چگونه توجیه می‌شوند. در پایان طلب عفو می‌کنم از استاد عزیز بابت طولانی شدن سوال و قدردانی می‌کنم از اینکه وقت گرانبهای خود را صرف مطالعه این سوال نمودید. از خداوند اجر بی پایان برای شما مسئلت دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اتفاقاً مرحوم شهید مطهری متذکر نکته خوبی در این مورد هستند و در مورد روایت مشهورِ «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ» می‌فرمایند این‌جا واژه «مُسْلم» به معنای همه مردم است و نباید «مُسلمه» را به آن اضافه می‌کردند. و با توجه به این نکته عنایت داشته باشید اگر ضمیر «کُم» به کار می‌رود نباید گمان کرد این‌جا مردان را خطاب قرار داده، بلکه برعکس اگر عرب بخواهد تنها زنان را مخاطب قرار دهد، واژه «کُنّ» را به کار می‌برد. ۲. به نظر می‌آید جمله «سیده النساء العالمین» نظر به جنسیت آن حضرات دارد و تأکید بر این‌که اینان که سرور همه بشریت‌اند، از جنس زن می‌باشند، نه آن‌که آن‌ها را صرفاً پیش‌روِ زنان بدانند. و در همین رابطه امام عسگرى‏ «عليه السلام» مى ‏فرمايند: «نَحْنُ‏ حُجَجُ اللهِ عَلي خَلْقِهِ وَجَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَيْنا»[1] يعنى؛ ما حجّت خداوند بر خلق هستيم و جدّه ما فاطمه حجّت است بر ما. يعنى راه را به ما نشان داد و جبهه‏ اى را كه بايد ما پس از رحلت رسول ‏خدا صلى الله عليه و آله وسلم و حذف حاكميت على عليه السلام در آن قرار گيريم، بر ما نماياند. موفق باشید        

 

[1] ( 1)-« تفسير طيب‏ البيان»، ج، 13 ص 223( نقل از شرح« فَصّ حكمة عِصْمَتِيَّة فى كلمة فاطميّه»، از آيت‏ الله‏ حسن ‏زاده، ص 159).

32559
متن پرسش

با عرض سلام: در وحدت وجود می‌گوییم وجود امری بسیط است و صرف است و چون عدم تحقق ندارد وجود بینهایت است و ختم به حد عدم نمی‌شود. نتیجتا یک وجود بیشتر نداریم که نامتناهی وجودیست و موجودات دیگر به سبب آن وجود هستند و وجود آیتی و نشانه و سایه آن وجودند. آیا این اعتقاد من مشکلی دارد؟ حالا وقتی می‌گوییم «لا حول ولا قوه الا بالله» نتیجه اختیار ما چه می‌شود؟ اگر اختیاری که انسان دارد هم مخلوق خدا باشد آیا به جبر نمی انجامد؟ اگر اختیار جدای از خدا باشد وجود خدا محدود می‌شود اگر هم تحت قیومیت خدا باشد جبر ایجاد می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در رابطه با «وجود» فرمودید، مطلب خوب و درستی است و با توجه به این امر، جناب علامه طباطبایی می‌فرمایند: «ما در مختاربودن، مجبور هستیم» یعنی وجودِ ما طوری است که «اختیار، ذاتیِ آن وجود است» و خداوند اختیار را به ما نداده است بلکه وجودی را به انسان داده که آن «وجود» در مقابل خود امکانات متفاوتی می‌یابد و همین، خود به خود منجر به اختیار می‌شود، در حالی‌که برای حیوانات که امکانات مختلف در مقابل خود ندارند، وجودشان همراه با انتخاب و اختیار نیست. موفق باشید

32158
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: اول از همه از استادم تقضا دارم که ما رو از دعای خیرتون محروم نکنین خیلی از کتابای شما رو چندین بار مطالعه کردم و بارها و بارها ولی یه جایی گیج شدم یعنی حدود ۸ سالیه که یه سوال برام پیش اومده که هدف ما چیه؟ آیا قلبی کردن معارف عقلی از طریق بندگی یا به صحنه آوردن قلب، یا تجلی أسما، یا قلبی شدن أسماء، یا ایجاد حضور قلب یا ارتباط با حق یاعشق به خدا  یا اینکه  همه به یک معنا اند؟ حال استاد! هدف  و نیت زندگی این باشه که روز به روز معارف بیشترتری کسب کنیم یا تلاش کنیم معارف رو قلبی کنیم یا قلب رو به صحنه بياریم یا تلاش کنیم تا خداوند اسماءش رو به قلبمون جلوه کنه؟ چون در کتاب چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی تاکید شما بر حضور قلب و به صحنه آمدن قلب بود. و درکتاب أسماء حسنی تاکید شما بر متجلی شدن آسماء بر قلب بود (هرجا بنگری خدا بینی). ودر کتاب آسماء حسنی فرمودین که هدف کسب معرفت است البته گفتین که معرفت قلبی نه عقلی یعنی از طریق عبادت قلبی شوند.

متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به لطف الهی آرام‌آرام انسان در مسیر کسب معارف و قلبی‌کردن آن معارف با بودنی روبرو می‌شود که آن بودن، همه سرمایه او است. بودنی بیکرانه و جاودان و اکنونی، در آن حدّ که گویا قیامت او برپا می‌شود. حتماً جریان حارثة بن مالک را دارید که رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» احوال او را پرسیدند و فرمودند: «کیف انت یا حارثة بن مالک؟ فقال: یا رسول الله مؤمن حقا. فقال له رسول الله صلی الله علیه وآله: لکل شی حقیقة فما حقیقة قولک؟ فقال : یا رسول الله عزفت نفسی عن الدنیا فاسهرت لیلی واظمات هواجری وکانی انظر الی عرش ربی [و] قد وضع للحساب وکانی انظر الی اهل الجنة یتزاورون فی الجنة وکانی اسمع عواء اهل النار فی النار، فقال له رسول الله صلی الله علیه وآله: عبد نور الله قلبه، ابصرت فاثبت، فقال: یا رسول الله ادع الله لی ان یرزقنی الشهادة معک، فقال: اللهم ارزق حارثة الشهادة، فلم یلبث الا ایاما حتی بعث رسول الله صلی الله علیه وآله سریة فبعثه فیها، فقاتل فقتل تسعة - او ثمانیة - ثم قتل.»

 حضرت فرمود: ای حارثة بن مالک! چگونه ای؟ گفت: یا رسول الله! مؤمن حقیقی ام. رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: هر چیزی دارای حقیقتی است; حقیقت گفتار تو چیست؟ گفت: یا رسول الله! به دنیا بی رغبت شده ام، شب را (برای عبادت) بیدارم و روزهای گرم را (در اثر روزه) تشنگی می کشم و گویا عرش پروردگارم را می نگرم که برای حساب گسترده گشته و گویا اهل بهشت را می بینم که دربهشت یکدیگر را ملاقات می کنند که گویا ناله اهل دوزخ را در میان دوزخ می شنوم. رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: او بنده ای است که خداوند دلش را نورانی فرموده و خطاب به او فرمود: بصیرت یافتی، ثابت باش. حارثه عرض کرد: ای رسول خدا! از خدا بخواه که شهادت در رکابت را به من نصیب کند. حضرت فرمود: خدایا! شهادت را نصیب حارثه کن. چند روزی بیش نگذشت که رسول خداصلی الله علیه وآله لشکری برای جنگ فرستاد و حارثه را هم به آن جنگ فرستاد. او به میدان جنگ رفت و نه یا هشت تن را کشت و سپس شهید شد. موفق باشید

31947

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: در کتاب مقالات شمس استشهاد به قرآن و کلام رسول الله زیاد دیده میشه. اما چیزی که برام سوال شده اینه که معنی برخی عبارات ایشون مثل اینکه گفتن که من از خواندن رساله محمد تاریکتر میشم مرا رساله خود باید. یا توی برخی عبارات میگن عارفان صوفیان به محمد احتیاجی ندارند و... اینا رو به چه معنی باید فهمید؟ یکی از شماره صفحه هایی ک به خاطر دارم صفحه ۲۷۰ مقالات شمس تصحیح محمد علی موحد هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. احتمالاً باید مطلب را در فضای خودش معنا کرد. آری! بعضی مواقع قرآن برای عده‌ای چنین است که فرمود: «وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا) (اسراء/82) و این‌جا سالکِ عالم به وضعیت و موقعیت خود می‌فهمد که در نسبت با قرآن به جهت عدم آمادگی روحی‌اش، چه برایش پیش می‌آید. ۲. و شاید بحث در آن باشد که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» راه را نشان داده‌اند و من باید خودم آن راه را طی کنم. موفق باشید

31692

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: به نظر شما کتاب آداب الصلوة با شرح صوتی شما برای ارائه به نوجوانان ۱۴ - ۱۵ ساله مناسب است؟ البته این نوجوانان شدیدا پیگیر زندگی نامه عرَفاء بوده و بسیار راغب اند راه حقیقی سلوک و عرفان را بیاموزند
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید باید مطالب مربوط به آن کتاب را با زبان ساده‌تری که اصطلاحات در آن غلبه نداشته باشد، با نوجوانان در میان گذاشت. موفق باشید

نمایش چاپی